تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاهم)


دعا به هنگام خوف از خدا


 خدایا!

مرا درست اندام و موزون و متناسب آفریدی

و در حالی که کوچک و ناتوان بودم، پرورشم دادی؛

و به اندازه کافی روزی‌ام بخشیدی.


 خدایا!

در آنچه از قرآنت نازل فرمودی و بندگانت را به آن مژده دادی، یافتم که فرمودی:

«ای بندگان من که به سبب گناه بر خود زیاده‌روی کردید! از رحمت خدا نومید نشوید؛ مسلماً خدا همۀ گناهان را می‌آمرزد»؛

در گذشته از من گناهانی سر زد که به آن‌ها آگاهی؛

و خطاها و معصیت‌هایی بر عهدۀ من است که به اندازه و مقدار و کیفیت و چگونگی آن‌ها از من داناتری؛

پس وای به رسوایی من از آنچه پروندۀ من ثبت کرده، پرونده‌ای که تو برای نگارش اعمال مقرّر فرموده‌ای.


 و اگر نبود محل‌ها و جایگاه‌هایی که به عفو و بخششت که فراگیر هر چیز است امید ببند،

خود را از دست می‌دادم؛ و از نجاتم مأیوس می‌شدم.

اگر کسی می‌توانست از پروردگارش بگریزد؛

من به خاطر این همه گناهانم، برای این که دچار عذاب نشوم، به گریز از تو سزاوارتر بودم؛

 

تویی که نه در زمین و نه در آسمان، رازی از تو پوشیده نیست؛

و آن را در عرصه‌گاه قیامت حاضر می‌کنی

و همین بس که تو کیفر دهنده و حسابگر باشی

که در کیفر و حساب، به افراد و اشخاص و آلات و ابزار نیاز نداری.


 خدایا!

تو خواستار و جویندۀ منی اگر بگریزم؛

و تو دریابندۀ منی، اگر فرار کنم.

اینک منم که در برابرت قرار دارم؛

فروتن، خوار، بینی به خاک مالیده.

اگر عذابم کنی سزاوار آنم

و عذاب من از ناحیۀ تو -ای پروردگار- عین عدالت است؛

و اگر از من بگذری، برنامۀ تازه‌ای نیست؛

چرا که از دیرباز گذشتت مرا فرا گرفته

و جامۀ تندرستی و سلامتت را بر من پوشانده‌ای.


 خدایا!

به حقّ نام‌های مبارکت که در دانش تو محفوظ است و احدی از آن خبر ندارد

و به جمال و زیبایی‌ات که پرده‌های نور آن را پوشانده،

از توی می خواهم که بر این وجود بی‌تاب و این استخوان‌های کهنۀ پوسیده، رحمت آری.

وجود ناتوانی که توانایی گرمی آفتابت را ندارد، چگونه تاب، گرمی آتشت را دارد؟!

و وجودی که قدرت شنیدن خروش رعدت را ندارد، چگونه توان شنیدن فریاد خشمت را دارد؟!


خدایا!

به من رحم کن؛ زیرا که من فردی حقیر و قدر و منزلتم ناچیز است

و عذاب کردن من چیزی نیست که به مقدار ذرّه‌ای در پادشاهی و فرمانروایی‌ات بیافزاید؛

و اگر عذابم بر پادشاهی‌ات می‌افزود، صبر و شکیبایی بر آن را از تو درخواست می‌کردم

و دوست داشتم که این فزونی برای تو باشد؛

 

امّا خدایا!

سلطنتت بزرگ‌تر و پادشاهی‌ات بادوام‌تر از آن است که فرمان‌بردنِ فرمان‌برندگان بر آن بیافزاید،

یا معصیتِ گناهکاران از آن بکاهد؛

 پس به من رحم کن،

ای مهربان‌ترین مهربانان!

و از من گذشت کن، ای صاحب بزرگی و عظمت و رافت و محبّت!

و توبه‌ام را بپذیر که تو بسیار توبه پذیر مهربانی.
.

دعای پنجاهم

صحیفه سجادیه

.

www.Erfan.ir

موضوعات: ✔شور عشق با معشوق, ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, نحوه مقابله با مصیبت های روزگار, دعا به هنگام خوف
[چهارشنبه 1400-02-08] [ 11:42:00 ب.ظ ]