راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر






  • مطالب مرتبط


  • مجموعه روایات درباره شکر
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و سوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و دوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه( دعای پنجاه و یکم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هشتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هفتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و ششم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و پنجم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و یکم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و نهم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هشتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هفتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و چهارم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و یکم)
  • سه پند مهم
  • حقیقت انسان
  • شرائط توبه و استغفار
  • عاقبت مقابله با حق
  • سنگین و سبکی حق و باطل
  • حکمت فضایل اخلاقی
  • بزرگترین عیب
  • گناه و عصمت
  • روز سخت ظالم
  • مهلت پذیرش توبه
  • روش برخورد با ظلم
  • مهلت دو رکعت نماز
  • سخترین آزمایش خدا
  • مسؤوليّت نعمت هاى الهى
  • روز سخت ظالمان
  • عاقبت مقابله با حق
  • ترک گناه آسانتر از توبه
  • سرزنش و گرفتن حق
  • رابطه رعایت حق و برده داری
  • تمام بودن حجت بر تمام انسانها
  • 4 ارزش برتر
  • مشکلات شیعه بودن از زبام امام علی
  • جایگاه اهل بیت از منظر امام علی
  • ارزش توبه
  • گناهی که بهتر از حسنه است
  • علی از زبان علی (خودسازی امام علی)
  • جایگاه حق و نقش آن در اداره جامعه
  • شناخت صفات خدا و ماهیت اسلام از نظر امام علی
  • عدالت اقتصادی امام علی
  • ماهیت دین اسلام
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و هشتم)
  • صفات خدا
  • صفات بنده پرهيزكار
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای شانزدهم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه(دعای چهاردهم)
  • تفسیر موضوعی صحیفه سجادیه (دعای دوازدهم)



  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و سوم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و سوم)

    نحوه اقرار به گناهان و طلب پرده پوشی

     

    پروردگار من!

    گناهانم زبانِ مرا بند آورده

    و رشته‌ي سخنم را از هم گسسته است

    و من عذري اقامه نتوانم كرد.

    پس همچنان اسيرِ گرفتاري و گروگانِ كردار خويشتنم.

    در ميان گناهان سرگردانم،

    و از مقصد خود بيراه شده‌ام و دستم از چاره كوتاه است.

    من خود را در جايگاه گنهكارانِ سرشكسته قرار داده‌ام؛

    در جايگاه شوربختاني كه با تو گستاخي مي‌ورزند

    و تهديدهايت را سبك مي‌شمارند.


    پاك و منزّهي تو،

    به چه جرئتي با تو گستاخي كردم؟

    و با كدامين فريب خود را به ورطه‌ي نابودي افكندم؟


    اي مولاي من!

    بر من رحمت آور كه به صورت بر زمين افتاده‌ام و از راه لغزيده‌ام.

    به حِلم خود از ناداني‌ام درگذر،

    و به احسان خود از بدكرداري‌ام،

    كه به گناه خود اقرار دارم

    و به خطاي خود معترفم.

    اينك اين دست من و اين سَرِ من كه براي قصاص از خود آن را با فروتني تسليم كرده‌ام.

    بر پيري‌ام و پايان گرفتنِ روزگارم و نزديك شدنِ مرگم و ناتواني و درويشي و بيچارگي‌ام رحمت آور.


    مولاي من!

    به من رحم كن آن گاه كه پايم از دنیا بريده شود،

    و يادم از خاطر آفريدگان برود،

    و همچون كسي كه يكباره از ياد رفته است، به جمع فراموشان درآيم.


    مولاي من!

    آن گاه كه چهره و حالتم دگرگون شود

    و جسمم بپوسد و اندامم پاره گردد

    و بندبند وجودم از هم بگسلد،

    بر من رحمت آور، كه واي بر غفلت من از آنچه در پيش رو دارم.


    مولاي من!

    در آن روز كه از گور خود به درآيم و زنده شوم، به من رحم كن،

    و در آن روز جاي ايستادنِ مرا براي حساب در ميان دوستدارانت قرار ده،

    و چنان كن كه با دوستانت به سوي ميزان روانه شوم

    و در سايه‌ي قربِ تو منزل گزينم،

    اي پروردگار هستي‌ها.

    .

    دعای پنجاه و سوم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

     

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, نحوه اقرار به گناه, طلب پرده پوشی
    [شنبه 1400-03-01] [ 01:08:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه( دعای پنجاه و یکم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه( دعای پنجاه و یکم)

    انواع  توجهات و نعمت های خداوند برانسان (شکرگذاری)


    اي معبود من!

    تو را مي‌ستايم ـ و تو سزاوار هر ستايشي ـ بدان سبب كه در حقِ من نيكي‌ها كردي،

    و نعمت‌هاي فراوان به من بخشيدي،

    و عطاياي بسيار ارزاني فرمودي،

    و به رحمت خود مرا بر ديگران برتري دادي،

    و نعمت خويش را بر من تمام گرداندي.

    تو درباره‌ي من چندان خوبي و احسان كرده‌اي كه دست شكر و سپاس من از آن كوتاه است.


    آري!

    اگر نبود احسان تو و نعمت‌هاي بسيارت، من بهره‌ي خود را به دست نمي‌آوردم

    و نَفس خود را اصلاح نمي‌كردم؛

    ولي تو پيش از آن كه درخواست كنم، به من احسان فرمودي،

    و در همه‌ي كارها از ديگران بي‌نيازم كردي،

    و سختيِ بلا را از من دور ساختي،

    و حكم سهمگين خود را از من باز داشتي.


    اي معبود من!

    چه بسيار بلاي بيش از طاقت كه از من بگرداندي،

    و چه بسيار نعمت كه چشم دلم را بدان روشني بخشيدي،

    و چه بسيار احسان كه از روي بزرگواري در حقِ من روا داشتي.

    توي كه هنگام ناچاري و بيچارگي، دعايم را به اجابت رساندي،

    و چون به پرتگاهِ گناه افتادم، دستم را گرفتي و مرا آمرزيدي

    و حقّ مرا از دشمنانم ستاندي.


    اي معبود من!

    هرگاه از تو چيزي خواسته‌ام، بخيلت نيافته‌ام،

    و هرگاه آهنگِ ديدار تو كرده‌ام، گرفته و درهم نبوده‌اي،

    بلكه ديده‌ام دعاي مرا مي‌شنوي و آنچه خواسته‌ام عطا مي‌كني،

    و ديده‌ام در هر حالتي كه هستم، و در هر زماني كه به سر مي‌برم، نعمت‌هاي فراوانت بر من ارزاني شده است.

    از اين روست كه تو نزد من در خورِ ستايشي و احسانت پيش من نيكوست.


    جان و زبان و عقل من تو را ستايش كنند؛

    ستايشي كه به حدّ كمال خود و حقيقتِ سپاست نايل آمده

    و منتهاي خشنودي تو از من است.

    پس مرا از شدتِ خشم خود رهايي ده.


    اي جان پناهِ من!

    در آن هنگام كه راه‌هاي گوناگون مرا در يافتنِ راه رستگاري به رنج و سختي مي‌افكنند.

    اي بخشنده‌ي گناه من!

    اگر تو زشتي‌هاي مرا از چشم مردم نمي‌پوشاندي، من از رسوايان بودم.

     

    اي آن كه با ياري خود مرا تواناي بخشيدي،

    اگر ياري‌ام نمي‌كردي، از شكست خوردگان بودم.

    اي آن كه پادشاهان در پيشگاه تو يوغ ذلت و خواري را بر گردن نهاده‌اند

    و از قدرت و سختگيري‌ات هراسان‌اند.

    اي آن كه پرهيزگاريِ بندگانت را سزاواري،

    و اي آن كه نام‌هاي نيكو داري، از تو مي‌خواهم كه مرا ببخشاي و بيامرزي؛

    زيرا نه بي‌گناهم كه روي عذر خواهي داشته باشم،

    نه نيرويي دارم كه بر تو پيروز شوم،

    و نه گريزگاهي كه بدان بگريزم.

     

    توبه

    از تو مي‌خواهم كه از گناهانم درگذري،

    و از آن گناهان كه مرا در بند خود كرده و از همه سو احاطه نموده و از پرتگاه نابودي فرو افكنده است، پوزش مي‌خواهم.

    اي پروردگار من!

    از گزند آن معاصي، توبه كنان به سويت گريخته‌ام، پس توبه‌ام را بپذير.

    به درگاهت پناه آورده‌ام، پس پناهم ده.

    از تو پناه مي‌جويم، پس مرا خوار مساز.

    نياز خواه تواَم، پس نعمت خويش را از من دريغ مدار.

    در تو آويخته‌ام، پس دستم را رها مكن.

    خواهان لطف تواَم، پس نوميدم برمگردان.


    اي پروردگار من!

    تو را مي‌خوانم، در حالي كه درويشم و نالان و ترسان و نگران و بيمناك و فقير، و از درگاه تواَم گريزي نيست.


    اي معبود من!

    پيش تو شكايت مي‌كنم از ناتواني‌ام در شتاب ورزيدن به سوي وعده‌هايي كه به دوستانت داده‌اي،

    و دوري گزيدن از چيزهايي كه دشمنانت را از آنها ترسانده‌اي،

    و شكايت مي‌كنم به تو از فراواني اندوه و وسوسه نَفسِ خويش.


    معبودِ من!

    تو مرا به نيّت بَدم رسوا نساختي،

    و به سبب گناهانم به ورطه‌ي نيستي نينداختي.

    چون مي‌خوانمت، پاسخم مي‌گويي؛

    اگر چه هنگامي كه تو مرا به سوي خود مي‌خواني، درنگ مي‌ورزم.

    هر حاجت كه خواهم، تنها از تو خواهم،

    و هر جا كه باشم، راز دل با تو در ميان مي‌گذارم.

    جز تو را نمي‌خوانم و جز به تو اميد نمي‌بندم.


    پيوسته فرمانبردارم؛ چرا كه هر كس شكايت پيش تو آورَد، آن را مي‌شنوي،

    و هر كس بر تو توكل كند، به او روي مي‌آوري،

    و هر كس در تو آويزد، او را رهايي مي‌بخشي،

    و هر كس به تو پناه آورَد، غم و اندوهش را مي‌بَري.


    پس معبود من!

    مرا به سبب اندك بودن سپاسم، از خير آن جهان و اين جهان محروم مساز،

    و گناهانم را كه خود از آنها آگاهي، بيامرز.


    با اين همه، اگر عذابم كني، چه مي‌توانم گفت، كه من ستمكارم،

    سهل‌انگارم، تبهكارم، گنهكارم، مقصّرم، لاابالي و غافل از بهره‌ي خويشم.

    اما اگر مرا بيامرزي، چه جاي شگفتي، كه تو مهربان‌ترينِ مهرباناني.

    .

    دعای پنجاه و یکم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

     

    موضوعات: ◀ارزش شکرگزاری, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, نحوه اقرار به گناه, انواع توجهات خداوند بر انسان
    [شنبه 1400-02-18] [ 12:51:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هشتم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هشتم)

    نيايش آن حضرت در روز عيد قربان و جمعه

     

    خدايا!

    امروز روزي مبارك و فرخنده است

    و مسلمانان در هر گوشه و كنار زمين، گرد هم آمده‌اند؛

    گروهي به نياز خواهي از تو،

    عدّه‌اي در طلب نعمت‌هايت،

    جمعي اميدوار،

    و دسته‌اي با ترس و لرز،

    و تو نيازهاي ايشان را مي‌بيني.

    حال از تو مي‌خواهم كه به لطف و كرم خود، و به آسان بودن خواهش من نزد تو، بر محمد و خاندانش درود فرستي.


    خدايا!

    اي پرودرگار ما، از آنجا كه فرمانرواييِ هستي از آنِ تو، و حمد و ستايش براي توست، و جز تو هيچ خدايي نيست،

    و تويي آن خداوند بردبارِ بزرگوارِ مهربانِ بخشنده‌ي نعمت و صاحب شكوه و بزرگي و پديد آورنده‌ي آسمان‌ها و زمين،

    از تو مي‌خواهم كه هرگاه ميان بندگانِ مؤمن خود نيكي و تن درستي و بركت و هدايت و توفيقِ بندگي را تقسيم كني،

    يا به كار خيري بر آنان منّت نهي و به وسيله‌ي آن به سوي خود هدايت‌شان فرمايي،

    يا آنان را نزد خود والا مرتبه گرداني،

    و يا از خوبي‌هاي دنيا و آخرت چيزي به آنان عطا كني،

    نصيب و بهره‌ي من از اين بخشش‌ها را بيفزايي.


    خدايا!

    از آن جا كه فرمانروايي هستي از آنِ تو، و حمد و ستايش براي توست، و جز تو هيچ خدايي نيست،

    از تو مي‌خواهم كه بر محمد ـ كه بنده و فرستاده و حبيب و برگزيده‌ي تو از ميان آفريدگان است ـ

    و خاندان محمد ـ كه نيكان و پاكان و خيرخواهان‌اند ـ درود فرستي؛

    درودي كه تنها خود شمارش آن تواني كرد.

    و ما را در دعاهاي شايسته‌ي بندگان مؤمنت كه در اين روز تو را مي‌خوانند، شريك گرداني،

    اي پروردگار هستي‌ها! و ما و ايشان را بيامرزي، كه تو بر هر كار توانايي.

     

    خدايا!

    من با نياز خود به سوي تو آمده‌ام،

    و بارِ فقر و احتياج و تهي دستيِ خود را بر درگاه تو فرود آورده‌ام،

    در حالی كه اطمينان من به آمرزش و رحمت تو بيش از اطمينانم به كارهايي است كه انجام داده‌ام؛

    زيرا عرصه‌ي آمرزش و رحمت تو بسي پهناورتر از محدوده‌ي گناهان من است.

    پس بر محمد و خاندان محمد درود فرست و خودت هر نياز مرا برآورده ساز،

    كه تو بر اين كار قدرت داري، و اين بر تو آسان است،

    و من فقير درگاه تواَم و تو از من بي‌نيازي؛

    زيرا به هر خيري كه رسيده‌ام، به لطف تو بوده است،

    و جز تو كسي بدي‌ها را از من دور نكرده است،

    و من در كارِ اين جهان و آن جهانِ خود، به غير تو اميد ندارم.


    خدايا!

    كساني آماده و مهيّا شده‌اند كه به اميد عطاها و بخشش‌هاي مخلوقِ تو

    و رسيدن به صله‌ها و جايزه‌هايش، آهنگِ رفتن به سوي او كنند،

    اما من، اي خداي نعمت دهنده، امروز خود را مهيّا و آماده كرده‌ام كه به اميد آمرزش و احسان تو ساز و برگ سفر بربندم

    و در طلب عطايا و جايزه‌هايت به سوي تو آيم.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و امروز آن اميد مرا به نااميدي بدل مكن،

    اي آن كه اصرارِ خواهندگان تو را به زحمت نيندازد و عطايت از تو هيچ نكاهد.

    من نه به دلگرميِ كار شايسته‌ي خود به سوي تو آمده‌ام،

    و نه به اميد شفاعت هيچ آفريده‌اي، مگر شفاعت محمد و اهل‌بيت او، كه سلام تو بر او و آنان باد.

     

    توبه 


    به درگاهت آمده‌ام، با اقرار به گناه خود و ستمي كه بر خود روا داشته‌ام.

    آمده‌ام در حالي كه اميدم به آمرزش بزرگ توست كه با آن از خطاكاران درگذشته‌اي،

    و سرگرمي دراز مدت ايشان به گناه بزرگ، مانع نمي‌شود كه تو همچنان مِهر و مغفرت خود را نصيب آنان فرمايي.


    اي آن كه دامنه‌ي رحمتت بسي گسترده، و مجال عفو و بخششت بسيار است.

    اي خداي بزرگ، اي خداي بزرگ، اي خداي كريم، اي خداي كريم،

    بر محمد و خاندان محمد درود فرست و باز هم رحمت خود را به من كرامت كن،

    و به فضل خود مرا بنواز، و با آمرزش خود مرا احاطه نما.

     

    اهل البیت (علیهم السلام)


    خدايا!

    اين جايگاه براي جانشينان و برگزيدگان تو، و مكان امانتداران توست

    در آن درجات متعالي كه مخصوص ايشان گردانيده‌اي،

    ولي ديگران به ناحق آن را ربوده‌اند؛ و اين، تقدير تو بوده است.

    فرمان تو چيرگي ناپذير است،

    و از تدبير ناگزير تو، هر گونه و هر جا كه اراده كني، گريزي نيست.

    از آنجا كه تو به مقتضاي حكمت خود از همه داناتري، درباره‌ي آفرينش و اراده‌ي خود متهم نيستي؛

    تا اين كه برگزيدگان و جانشينانت شكست خوردند و حقّ‌شان از دست برفت،

    و اينك مي‌نگرند كه فرمان تو دگرگون شده، و كتابت به گوشه‌اي افتاده،

    و واجبات تو از سمت و سويي كه خود مقرّر فرموده‌اي منحرف گرديده،

    و سنت‌هاي پيامبرت در حال خود رها شده است.


    خدايا!

    دشمنان ايشان، از پيشينيان و پسينيان، را لعنت فرست،

    و كساني را كه به كارهاي آنان راضي بوده‌اند، و نيز ياران و پيروان‌شان را لعنت كن.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست، كه تو ستوده خصال و بزرگواري؛

    همچون درودها و بركات و سلام‌هايت كه بر بندگان برگزيده‌ي خود، ابراهيم و خاندان ابراهيم، فرستاده‌اي.

    و در گشايش و آسايش و ياري كردن و قدرت بخشيدن و حمايت ايشان تعجيل فرما.


    خدايا!

    مرا از كساني قرار ده كه تو را يگانه مي‌دانند، و حق را پذيرفته‌اند، و فرستاده‌ات را تصديق كرده‌اند.

    و پيشواياني را كه طاعت آنان را لازم گردانده‌اي

    و برنامه‌ي توحيد و ايمان به تو به وسيله و به دست ايشان اجرا مي‌شود، از جان و دل پذيرا شده‌اند.

    چنين باد اي پروردگار هستي‌ها.


    خدايا!

    خشم تو را جز بردباري‌ات فرو نمي‌نشاند،

    و شدت خشمت را جز بخشش تو مانع نمي‌شود،

    و در برابر عذاب تو جز رحمتت پناهگاهي نيست،

    و جز زاري در پيشگاه تو، چيزي مرا از عقابت نجات نمي‌بخشد.

    پس بر محمد و خاندان محمد درود فرست.

     

    و اي معبود من!

    تنها با قدرت خود، كه با آن بندگانِ بي‌جان خود را زنده مي‌كني و سرزمين‌هاي مرده را حيات مي‌بخشي، در كار ما گشايشي حاصل كن.


    اي معبود من!

    مرا به اندوه و غم نميران تا اين كه خواهشم را برآوري

    و اجابت دعايم را به من بنمايي

    و طعم تن درستي را تا زنده‌ام به من بچشاني.

    مرا دشمن شاد مگردان،

    و او را بر گردن من سوار مكن، و بر من چيره‌اش مساز.


    معبود من!

    اگر تو مرا بلند مرتبه گرداني، چه كسي خوار و ذليلم تواند كرد؟

    اگر تو مرا حقير سازي، كيست كه سربلندم نمايد؟

    اگر تو مرا گرامي بداري، چه كسي حقير و ناچيزم تواند شمرد؟

    اگر تو مرا به حقارت درافكني، ديگر چه كسي گرامي‌ام تواند داشت؟

    اگر تو مرا عذاب كني، كيست كه بر من رحمت آورَد؟

    و اگر هلاكم سازي، چه كسي مي‌تواند به اعتراض در برابرت بايستد يا از كارِ تو پرسش نمايد؟

    نيك دانسته‌ام كه حكم تو را ستمي در پي نيست،

    و تو در انتقام گرفتن شتاب نمي‌ورزي؛

    زيرا كسي شتاب مي‌كند كه مي‌ترسد چيزي را از دست بدهد،

    و كسي محتاج ستم است كه ناتوان باشد؛

    حال آن كه تو ـ اي معبود من ـ از اين چگونگي‌ها، برتري و والاتر.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا هدف تيرهاي بلا، و در برابر طوفانِ خشم خود قرار مده.

    مهلتم ده و اندوهم را ببَر.

    دستم را بگيرو از لغزش نگاه دار

    و با بلاهاي پي در پي ميازماي،

    كه تو ناتواني و بيچارگي و زاريِ مرا به درگاه خود مي‌بيني.


    خدايا!

    من امروز از خشم تو به خودت پناه مي‌آورم.

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا در پناه خود گير.

    از شدت خشمت از تو امان مي‌طلبم. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا در امان دار.

    از تو مي‌خواهم كه مرا از عذاب خود ايمني بخشي. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا ايمن گردان.

    از تو هدايت مي‌جويم. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا به راه راست ببَر.
    از تو مي‌خواهم كه ياري‌ام كني. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا مدد فرما.
    از تو رحمت و بخشش مي‌طلبم. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و بر من رحمت آور.
    از تو مي‌خواهم كه مرا كفايت كني. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و خود مرا كفايت كن.
    رزق و روزيِ خود را از تو مي‌خواهم. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و روزي‌ام را برسان.
    از تو ياري و كمك مي‌خواهم. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا ياري ده.
    از تو مي‌خواهم كه گناهان پيشين مرا بيامرزي. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا بيامرز.
    از تو مي‌خواهم كه مرا از گناه نگه داري. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا نگاه دار،

    كه اگر تو بخواهي، من هرگز به كاري كه ناپسند تو باشد، باز نخواهم گشت.


    اي پروردگار من! اي پرودرگار من! اي مهربان! اي بخشنده! اي صاحب بزرگي و احسانِ تمام!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و همه‌ي آنچه را از تو خواسته‌ام و طلب كرده‌ام و با آن به تو روي آورده‌ام، به من ارزاني كن.

    آن را براي من بخواه و مقدّر نماي،

    و به مقتضاي آن فرمان بِران و آن را روا بدار.

    و در آن خواسته‌ها كه بر مي‌آوري، خير ما قرار ده،

    و آن را براي من پُر بركت ساز،

    و با آن بر من تفضّل فرما.

    و با آنچه به من عطا مي‌كني، نيك بختم گردان،

    و از فضل خود و نيكي‌هاي گسترده كه نزد توست بر من بيفزا،

    كه تو توانگر و بخشنده‌اي،

    و آن را به نيكي و نعمت‌هاي آخرت پيوند بزن،

    اي مهربان‌ترينِ مهربانان.

    .

    دعای چهل و هشتم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

     

    ادامه »

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, جایگاه اهل بیت علیهم السلام
    [جمعه 1400-01-20] [ 11:37:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هفتم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هفتم)

    نيايش آن حضرت در روز عرفه

     

    صفات خداوند متعال


    ستايش براي خداست، پروردگار هستي‌ها.
    خدايا ستايش براي توست كه آسمان‌ها و زمين را بي‌مثال آفريدي،

    اي صاحب بزرگيِ تام و احسانِ تمام، مهتر مهتران، معبود هر معبود، آفريدگار هر آفريده، ميراث بَرنده‌ي هر چه هست.

    هيچ كس به تو نمانَد و علم به هيچ موجودي از دسترست به دور نباشد.

    بر همه چيز احاطه داري، و همه را نگاهباني.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن يكتايِ تنهايِ بي‌همتاي بدل ناپذير.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن بخشنده‌ي در اوج بخشندگي، آن بزرگِ در بزرگي بي‌همتا،

    و آن برترين، كه همه چيز در برابرش حقير و ناچيز است.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست، آن بلند مرتبه كه به قدرت خود بر همه استيلا دارد، و سخت انتقام گيرنده است.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست، آن بخشاينده‌ي مهربان و داناي كل كه هر چيز را از روي دانش و به استواري آفريد.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن شنوايِ بينا كه وجودش بي‌سبب، و خود بر همه چيز آگاه است.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن بخشنده‌ي در بخشش از همه پيش، و پاينده‌ي تا هميشه پا برجا.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن نخستين كه پيش از همه بوده است، و آن واپسين كه پس از همه خواهد بود.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن كه در اوج بلند مرتبگي، نزديك است، و در عين نزديكي، بلند مرتبه است.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ صاحب شكوه و عظمت و بزرگواري، و سزاوار سپاس.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ پديده‌ها را بي‌اصل و مايه پديد آورده‌اي، و صورت‌ها را بي‌مثال و نمونه نقش بسته‌اي، و آفريده‌ها را بي‌پيروي از ديگران هستي بخشيده‌اي.


    تويي كه با حكمت خود، هر چيز را كمالي بسزا بخشيده‌اي، و هر چيز را براي انجام دادن وظيفه‌اي آماده ساخته‌اي، و هر چه غير خود را به نيكي سامان داده‌اي.
    تويي كه در آفرينش، هيچ شريكي ياري‌ات نكرده، و هيچ وزيري دستيار تو نشده، و هيچ كس تو را نديده، و براي تو مثل و مانندي نبوده است.
    تويي كه چون اراده كني، هر چه خواهي همان شود، و چون حكم براني، حكم تو عين عدالت است، و چون داوري كني، داوري كردنت بر اساس انصاف است.
    تويي كه هيچ مكاني گنجايشت را ندارد، و هيچ قدرتي اقتدار تو را تحمل نتواند، و هيچ برهاني و بياني تو را درمانده نكند.
    تويي كه همه چيز را يك به يك به شمار آورده‌اي، و براي هر چيز پاياني گذاشته‌اي، و به مقتضاي حكمت، اندازه معين كرده‌اي.
    تويي كه دستِ درازِ اوهام از رسيدن به او ج ذاتت كوتاه است، پاي انديشه‌ها را به چگونگي تو راهي نيست، و ديده‌ها كجاييِ تو را در نيابند.
    تويي كه چون به پايان نمي‌رسي، محدود نيستي، و چون به صورتي مجسّم نمي‌شوي، به ادراك در نيايي، و چون فرزند نمي‌زايي، زاييده نشده‌اي.
    تويي كه رقيبي نداري تا با تو رقابت كند، و همتايي كه بر تو برتري يابد، و همانندي كه پيش تو عرضِ اندام نمايد.
    تويي كه بي‌پيروي از كسي، آفرينش را بنياد نهادي، و از هيچ، همه را آفريدي، و بي‌هيچ سابقه‌اي پديد آوردي، و بي‌هيچ وسيله‌اي جهان را ساختي، و هر نقشي كه بستي، همه نيكو بستي.


    پاك و منزّهي تو، و چه والا مرتبه‌اي تو، و چه بلند است جايگاه تو، و چه خوب آشكار كرده است حق را «فرقان» تو.
    پاك و منزّهي تو، اي خداي لطيف، چه بسيار است لطفِ تو؛ اي خداي مهربان، چه فراوان است مهربانيِ تو؛ اي خداي حكيم، چه اندازه است داناييِ تو.
    پاك و منزّهي تو، اي فرمانروا، چه نفوذ ناپذير است قدرتِ تو؛ اي بخشنده، چه گسترده است خوانِ بخشش تو؛ اي بلند پايه، چه رفيع است شأن و مقام تو. تويي كه شكوه و جلال و بزرگي داري و سزاوار حمد و سپاسي.
    پاك و منزّهي تو، كه به نيكي‌ها دست خود گشوده‌اي، و هدايت همه از جانب توست، و تو آن را به ما آموخته‌اي. پس هر كه براي دين يا دنياي خود از تو چيزي خواست، لطف و احسان تو را دريافت.
    پاك و منزّهي تو، كه هر چه در وادي علم تو وارد شده، سر به فرمان تو فرود آورده، و هر چه زير عرش توست، در برابر عظمتت فرو تن گشته، و هر آفريده تسليم حُكم تو شده است.
    پاك و منزّهي تو، با هيچ يك از حواس بيروني و دروني تو را درنيابند، و با سودنِ دست و لمس احساست نكنند. نتوانند با تو حيله‌گري كنند و از خويش دورت سازند و با تو دشمني نمايند و به مخالفت برخيزند و بر تو چيره شوند و فريبت دهند و با تو نيرنگ بازند.
    پاك و منزّهي تو، راه تو مستقيم و هموار است، و طريقت تو بر پايه‌ي حق استوار، و تو زنده‌اي هستي كه همه نياز خواه تواَند.
    پاك و منزّهي تو، سخنت حِكمت، فرمانت لازم، و اراده‌ات پا برجاست.
    پاك و منزّهي تو، هيچ كس نتواند مشيتّت را باز گرداند و كلماتت را دگرگون سازد.
    پاك و منزّهي تو، نشانه‌هاي تو آشكار است، اي خدايي كه پديد آورنده‌ي آسمان‌ها و آفريدگار جان‌هايي.


    ستايش براي توست، ستايشي كه با جاودانگي تو جاودانه شود.
    ستايش براي توست، ستايشي كه با دوام نعمت تو تا هميشه باقي مانَد.
    ستايش براي توست، ستايشي كه همسنگ احسان تو باشد.
    ستايش براي توست، ستايشي كه بر خشنودي‌ات بيفزايد.
    ستايش براي توست، ستايشي كه با ستايش ديگر ستايشگران همراهي كند، و سپاسي كه دستِ سپاس ديگر سپاسگزاران بدان نرسد؛
    ستايشي كه تنها سزاوار توست، و با آن، جز تقرّب به درگاه تو را نتوان جست؛
    ستايشي كه سپاس نخستين را تداوم بخشد و سپاس واپسين را در پي آورَد؛
    ستايشي كه در گردش روزگاران فزوني يابد و پيوسته و پي در پي دو چندان گردد؛
    ستايشي كه فرشتگانِ حسابگر شمارش آن نتوانند، و از آنچه فرشتگان كتابت در لوح محفوظ تو مي‌نويسند، افزون‌تر باشد؛
    ستايشي كه با عرش بزرگ تو هم‌طراز، و با كرسي رفيع تو هم اندازه شود؛
    ستايشي كه پاداش آن نزد تو به كمال رسد، و پاداش آن تمام جزاها را در برگيرد؛
    ستايشي كه پيدا و پنهانِ آن يكي باشد، و پنهانش توأم با نيّتِ راست؛
    ستايشي كه هيچ آفريده‌اي تو را مثل آن ستايش نكند، و هيچ كس جز تو به كمالِ آن پي نبَرد؛
    ستايشي كه هر كس در شمارش آن بكوشد، نيازمند ياري شود، و هر كس در به جاي آوردن حقِ آن سعي بليغ كند، نيروي بيشتري خواهد؛
    ستايشي كه هر ستايش ديگر را كه آفريده‌اي گرد هم آورَد، و هر ستايشي را كه پس از آن بيافريني، در بر گيرد؛
    ستايشي كه نزديك‌تر از آن به سخن تو هيچ نباشد، و بيش از آن كس كه تو را با آن مي‌ستايد، كسي تو را نستايد؛
    ستايشي كه با بخشش تو موجب افزوني نعمت و فراواني آن شود، و تو با احسان خود، پيوسته آن را بيفزايي؛
    ستايشي كه زيبنده‌ي بزرگيِ ذات تو باشد، و با عزّتِ جلال و عظمتت برابر گردد.

     

    آثار صلوات


    پروردگار من!

    درود فرست بر محمد و خاندان محمد، آن انسان برگزيده‌ي پسنديده‌ي گراميِ مقربِ درگاهت. برترين درودهاي خود را،

    و كامل‌ترين بركات خود را نثارش كن، و پُر بهره‌ترين رحمت‌هاي خود را نصيب او گردان.


    اي پروردگار من!

    بر محمد و خاندانش درود فرست؛ درودي فزاينده كه فزاينده‌تر از آن نباشد.

    و درود فرست بر او؛ درودي فراوان كه فراوان‌تر از آن به دست نيايد.

    و درود فرست بر او؛ درودي خشنود كننده كه برتر از آن صورت نبندد.


    اي پروردگار من!

    بر محمد و خاندانش درود فرست؛ درودي كه او را خرسند كند و خرسندي‌اش را فزوني دهد.

    و درود فرست بر او؛ درودي كه تو را خشنود گردانَد و بر خشنودي‌ات بيفزايد.

    و درود فرست بر او؛ درودي كه جز آن را براي او نپسندي و ديگري را شايسته‌ي آن نداني.


    پروردگار من!

    بر محمد و خاندانش درود فرست؛ درودي كه از مرز خشنودي تو فراتر رود

    و به جاودانگي تو پيوند خورَد و به پايان نرسد؛ آن سان كه كلمات تو را پاياني نيست.


    پروردگار من!

    بر محمد و خاندانش درود فرست؛ درودي كه درود فرشتگان و پيامبران و فرستادگان و اهل طاعت تو را در بر گيرد،

    و درود بندگان جنّي و اِنسي و دعوت پذيران تو را شامل شود،

    و درود هر يك از اصناف آفريدگانت كه آنان را آفريده‌اي و در زمين پراكنده‌اي، گردِ هم آورَد.


    پروردگار من!

    بر او خاندانش درود فرست؛ درودي كه بر هر درودِ پيش از آن و پس از آن احاطه يابد.

    و بر او و خاندانش درود فرست؛ درودي كه تو و ديگران را پسند آيد،

    و با آن درودهايي پديد آوري كه درودهاي پيشين را با آن چندين برابر كني،

    و در گردش روزگاران بارها بر آن بيفزايي، چندان كه جز تو هيچ كس آن را شمردن نتواند.

     

    جایگاه اهل البیت(علیهم السلام)


    پروردگار من!

    درود فرست بر اهل‌بيت او كه پاك‌ترين‌اند،

    و تو آنان را براي انجام دادن كار مهمِ خود برگزيدي،

    و ايشان را نگهبانان علم خود و نگه‌داران دين خود و جانشينانت در زمين، و حجّت‌هاي خود بر بندگانت قرار دادي،

    و به خواستِ خود از هر گناه و آلودگي پاك كردي،

    و آنان را چنان آفريدي كه وسيله‌ي رسيدن به تو و راه درآمدن به بهشت تو باشند.


    پروردگار من!

    بر محمد و خاندانش درود فرست؛ درودي كه با آن، عطا و كرامت خود را بر آنان وسيع گرداني،

    و هر گونه بخشش و احسان را در حقّ‌شان به كمال رساني،

    و بهره‌ي ايشان را از هديّه ها و سودهاي خود سرشار كني.


    پروردگار من!

    بر او و بر ايشان درود فرست؛ درودي كه آغازش حد و مرز ندارد،

    و مدتش بي‌پايان است، و انجامش را نهايت نيست.


    پروردگار من!

    بر آنان درود فرست؛ همسنگ عرش خود و آنچه زير آن است،

    و هموزن آنچه آسمان‌هاي تو و بالاتر از آن را پُر ساخته،

    و به شمار زمين‌هاي تو و هر چه در زير و در ميان آنهاست؛

    درودي كه ايشان را به تو نزديك نمايد،

    و خشنودي تو و ايشان را فراهم سازد،

    و تا هميشه درودهايي چنين در پي داشته باشد.


    خدايا!

    تو در هر زمان دين خود را به وسيله‌ي پيشوايي نيرو بخشيده‌اي

    كه او را چونان نشانِ هدايت پيش چشم بندگانت به پا داشته‌اي

    و در سرزمين‌هاي خود عَلَمِ راه قرارش داده‌اي،

    پس از آن كه رشته‌ي وجود او را به رشته‌ي وجود خود گره زده‌اي،

    و او را وسيله‌ي خشنودي خود ساخته‌اي،

    و پيروي‌اش را لازم گردانده‌اي،

    و از نافرماني‌اش بر حذر داشته‌اي،

    و به اطاعت فرمان‌هايش و پرهيز از نهي‌هايش امر كرده‌اي،

    و فرموده‌اي كه هيچ كس نبايد بر او پيشي گيرد يا از او واپس مانَد،

    و اوست كه پناه‌جويان را در پناه خود نگه مي‌دارد،

    و پناهگاه مؤمنان است، و رشته‌ي نجاتِ آويختگان، و حُسنِ جمالِ هستي‌ها.

     

    دعا برای امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)


    خدايا!

    به ولّي خود شكرانه‌ي نعمتي را كه به او داده‌اي، الهام نما،

    و مانند آن شكرانه را به ما نيز الهام كن تا نعمت وجود او را سپاس گوييم.

    او را از جانب خود سلطه‌اي ياري دهنده عطا كن،

    و راه‌هاي سخت را به آساني پيش پاي او بگشاي،

    و او را به نيرومندترين تكيه‌گاه خود ياري فرما.

    پشت وي را محكم، و بازويش را توانا گردان،

    و چشم عنايت خود را از او برمدار،

    و به نگه‌داري خود حمايتش فرما،

    و با فرشتگانت مددكار او باش،

    و با برترين سپاه پيروز خود نيرومندش ساز.


    به دست او كتاب و احكام و راه‌هاي هدايت خود و سنت‌هاي پيامبر خود را ـ كه درودهاي تو اي خدا بر او و خاندانش باد ـ بر پاي دار،

    و آن نشانه‌هاي دين تو را كه ستمگران ميرانده‌اند، دوباره زنده ساز،

    و گرد و غبار ستم را از جادّ‌ه‌ي شريعت خود بزداي،

    و دشواري‌هاي راه خويش را برطرف نماي،

    و به يُمن وجود او منحرفان از دين خود را از ميان بردار،

    و آنان را كه راه مستقيم تو را كج مي‌خواهند، نيست گردان.


    او را با دوستان خود نرمخو گردان،

    و بر دشمنانت مسلط ساز،

    و مهرباني و رحمت و دلسوزي و مهرورزي او را به ما ارزاني كن،

    و ما را بر آن دار كه شنوندگانِ سخن و فرمانبران دستور او شويم،

    و در راه خشنودي‌اش بكوشيم، و در ياري و دفاع از او، مددكار وي باشيم،

    و بدين وسيله، به تو و پيامبرت ـ كه درود تو اي خدا بر او و خاندانش باد ـ تقرب جوييم.


    خدايا!

    بر دوستدارنِ اين خاندان درود فرست، كه به مقام و منزلت ايشان معترف‌اند،

    و به راه روشن آنان مي‌روند، و نشانه‌هاي‌شان را دنبال مي‌كنند،

    و به رشته‌ي محبّت‌شان چنگ مي‌زنند، و به ولايت‌شان تمسك مي‌جويند،

    و امامت و پيشوايي‌شان را مي‌پذيرند، و به فرمان‌شان گردن مي‌نهند،

    و در اطاعت‌شان مي‌كوشند، و روزگار دولت ايشان را منتظرند،

    و چشم اميدشان به آنا دوخته شده است؛ درودهاي فرخنده و پاكيزه و فزاينده در هر بامداد و شامگاه.


    بر آنها و جان‌هايشان سلام فرست

    و كارشان را بر اساس تقوا سامان بخش،

    و حال و روزشان را نيكو گردان،

    و توبه‌شان را پذيرا شو، كه تويي بسيار توبه‌پذيرِ مهربان و بهترينِ آمرزگاران،

    و به رحمتِ خود ما را در جوار ايشان در سراي سلامت وارد كن، اي مهربان‌ترين مهربانان.

     

    ویژگی روز عرفه


    خدايا،

    امروز روز عرفه است؛ روزي كه تو آن را شرافت داده‌اي و كرامت بخشيده‌اي و بزرگ داشته‌اي،

    و در چنين روزي رحمت خود را بر ما گسترده‌اي،

    و به عفوت بر ما منّت نهاده‌اي،

    و بخشش خود را فراوان ساخته‌اي

    و به يُمن آن، بيش از پيش، بر بندگانت نعمت ارزاني كرده‌اي.


    خدايا!

    من همان بنده‌ي تواَم كه پيش از آن كه روح خود را در او بدمي، و پس از آن كه او را آفريدي، از نعمت خويش برخوردارش كردي،

    و سپس در زمره‌ي كساني قرارش دادي كه آنان را به دين خود راه نموده‌اي،

    و به اداي حقِ خود كام‌ياب ساخته‌اي، و به رشته‌ي محبت خود از آتش در امان داشته‌اي،

    و در حزب خود وارد كرده‌اي، و به آنان راه دوستي ورزيدن با دوستانت، و دشمني كردن با دشمنانت را نشان داده‌اي.


    همان بنده‌اي كه چون فرمانش دادي، آن را زميني گذاشت، و چون منعش كردي، دست بر نداشت،

    و چون از نافرماني خود بر حذرش داشتي، با آن مخالفت كرد و مرتكب نهي تو شد،

    اما نه از روي دشمني با تو و نه از سَرِ گردن‌كشي در برابر تو،

    بلكه خواهشِ نفساني، او را به كارهايي برانگيخت كه از آنها دورش كرده بودي و ترسانده بودي‌اش.

    در اين ميان، دشمن تو و دشمن او، شيطان، تا آن جا وسوسه‌اش كرد كه با اين كه از تهديد تو با خبر بود

    و به عفو و گذشت تو اميد و اطمينان داشت، از فرمان تو سرپيچي نمود؛

    در حالي كه با اين همه بخشش كه تو در حق او روا داشته‌اي، از ديگران به گناه نكردن شايسته‌تر بود.


    اينك اين منم، افتاده در برابر تو،

    خوار و ذليل و سرافكنده و فروتن و ترسان،

    و معترف به گناهان بزرگ كه مرتكب شده‌ام و خطاهاي سنگيني كه انجام داده‌ام؛

    در حالي كه از عفو تو اميد امنيّت دارم و از رحمتت پناه مي‌خواهم،

    و به يقين مي‌دانم كه هيچ كس مرا از تو در امان نخواهد داشت، و در برابر عذابت از من حمايت نخواهد كرد.

     

    توبه


    پس بر من تفضّل كن

    و همچنان كه گنهكاران را به احسان خود مي‌نوازي و بر گناهان‌شان پرده مي‌اندازي، با من و گناهانم نيز چنين كن،

    و آنسان كه عفو خود را نصيب كسي مي‌كني كه به اختيار خودش تسليم تو شده، مرا هم از بخشش خود نصيبي عطا فرما،

    و به آمرزش خود ـ كه چون آن را به آرزومندش ارزاني كني، در نظرت بزرگ نيايد ـ بر من نيز منّت گذار.


    در اين روز، براي من نصيبي قرار ده كه با آن از خشنودي تو بهره‌مند شوم،

    و مرا از آنچه بندگان كوشاي تو از درگاهت به ارمغان مي‌آورند، دست تهي بر مگردان.


    من از كارهاي نيكي كه ايشان كرده‌اند، با خود هيچ ندارم،

    اما پيش از اين، به يگانگي تو و نفي اضداد و امثال و همانند از تو معتقد بوده‌ام،

    و از درهايي به سوي تو آمده‌ام كه خود فرموده‌اي از آن درها بر تو وارد شويم،

    و با چيزي به درگاه تو تقرّب جسته‌ام كه هرگز كسي جز با آن به درگاه تو تقرّب نتواند جست.


    سپس در پي اين حالت، با توبه و اخلاص به سويت آمده‌ام؛

    با خواري و زاري به درگاه تو، و با گمان نيك به تو، و اطمينان به رحمت تو در دو جهان.

    و اميد به تو را ضميمه‌ي آن كرده‌ام؛ اميدي كه آرزومندانت از آن بي‌نصيب نمي‌مانند.


    و همچون بنده‌ي حقير خوار بينواي فقير ترساني كه به تو پناه آورده است، نياز خود را از تو خواسته‌ام؛

    با ترس و تضرّع و پناه‌جويي و امان طلبي، نه از سَرِ گردن فرازيِ متكبّران به تكبّر،

    و نه از روي بلند پروازيِ طاعت پيشگان به گستاخي، و نه از روي دلخوشي به شفاعت شفيعان.


    اينك من از هر كمي كم‌تر، و از هر خواري خوارترم؛ چنان ذرّه‌اي يا كم‌تر از آن.

    پس اي آن كه در كيفر بدكاران شتاب نمي‌ورزي و ناز پروردگانِ در نعمت را به ناگاه نمي‌ميراني،

    اي آن كه به احسان حود گنهكاران را مي‌آمرزي و خطاكاران را به نيكي كردن زياد مهلت مي‌دهي،


    من بنده‌ي گنهكار معترفِ خطا پيشه‌ي لغزش خورده‌ام.
    من كسي هستم كه در برابر تو گستاخي ورزيده‌ام.
    من كسي هستم كه به دلخواه خود تو را نافرماني كرده‌ام.
    من كسي هستم كه اعمال زشت خود را از بندگانت پوشيده‌ام و پيش تو آشكارشان ساخته‌ام.
    من كسي هستم كه از بندگانت ترسيده‌ام و خود را از تو در امان ديده‌ام.
    من كسي هستم كه از قهر و غلبه‌ي تو پروا نكرده‌ام و از خشم تو نهراسيده‌ام.
    منم كه بر خود ستم كرده‌ام.
    منم كه گروگانِ بلاي خود شده‌ام.
    منم كه شرم و حياي اندك دارم.
    منم كه رنجي دراز و ديرينه خواهم داشت.


    خدايا!

    سوگندت مي‌دهم به حقِ آن كس كه از ميان آفريدگانت او را برگزيده‌اي،

    به آن كه او را براي خود پسنديده‌اي،

    به حقِ آن كه اطاعت او را به اطاعت خود پيوسته‌اي،

    به آن كه نافرماني او را نافرماني خود شمرده‌اي،

    به حق آن كه دوستي او را با دوستي خود قرين ساخته‌اي،

    به آن كه دشمني او را در شمار دشمني خود آورده‌اي،

    در اين روز، مرا مثل كساني كه بيزار از گناه در پيشگاه تو زاري مي‌كنند

    و توبه‌كنان به آمرزشت پناه مي‌آورند و تو آنان را مي‌آمرزي، جامه‌ي رحمت و بخشايش بپوشان.


    و كار مرا سامان ده، به آن چيزي كه كار طاعت پيشگان و مقرّبان و منزلت‌داران خود را با آن به اصلاح مي‌آوري.


    و خود به تنهايي مرا سرپرستي كن؛

    آن سان كه خود به تنهايي از كساني سرپرستي مي‌كني كه به عهد تو وفا كرده‌اند

    و خود را در اطاعت از تو به رنج افكنده‌اند و در طلب خشنودي‌ات به سختي كوشيده‌اند.


    مرا به سبب اين كه در جلب ثوابت كوتاهي كرده‌ام و در محرّماتت پاي از حدّ خود فراتر نهاده‌ام

    و از مرز احكامت بيرون رفته‌ام، كيفر مكن،

    و با مهلت دادنِ خود، مرا به غفلت مينداز و غافلگير مساز؛

    همچون كسي كه خير خود را از من دريغ كرد و چنين پنداشت كه رساندنِ آن خير به من، تنها به دست اوست،

    و حتي در نعمت بخشي خود تو را شريك ندانست.

    از خوابِ بي‌خبران و ناهشياريِ اسرافكاران و خواب آلودگيِ به خود رها شدگان بيدارم كن،

    و قلب مرا به كاري بر گمار كه طاعت پيشگان را بدان گماشته‌اي،

    و اهل عبادت را بدان واداشته‌اي، و با آن، مردم سست و كاهل را از آتش رها ساخته‌اي.


    مرا از چيزهايي كه از تو دورم مي‌سازند و ميان من و بهره‌ام از تو فاصله مي‌شوند

    و مرا از درخواست خود باز مي‌دارند، در پناه خود آور،

    و چنان كن كه من به آساني راه نيكي‌ها را به سوي تو بپيمايم،

    و از همان راه كه تو فرموده‌اي، در رسيدن به نيكي‌ها شتاب نمايم،

    و بدان گونه كه خود خواسته‌اي، در انجام دادن آنها حريصانه بكوشم.

     

    ویژگی های افراد هلاک شده


    مرا با كساني كه تهديد تو را به هيچ نمي‌گيرند، هلاك مفرما،
    و با آنان كه خود را در معرض خشم سنگين تو قرار مي‌دهند، نابود مگردان،
    و با آنان كه از راه تو منحرف شده‌اند، در هم مشكن،


    و مرا از ناگواري‌هاي بلا و فتنه رهايي بخش،

    و از تنگناهاي آشوب بيرون آور،

    و به مهلت دادنِ خود غافلگير مساز،

    و حائل شو ميان من و دشمني كه گمراهم سازد،

    و خواهش نفساني كه در هلاكم اندازد،

    و زياني كه به من روي آورَد.


    از من رو مگردان همچون رويگردان شدنت از كسي كه بر او خشم گرفته‌اي و ديگر از او خشنود نگشته‌اي،
    و مرا از دل بستن به اميد خود مأيوس مكن، چندان كه نااميدي از رحمتت بر من غالب شود،
    و مرا به نعمتي كه تاب آن ندارم ميازماي كه بار محبتت بر شانه‌هايم سنگيني كند و از پاي درآيم،
    و مرا مانند كسي كه در او هيچ خبري نيست و تو را با او كاري نبوَد و بازگشتش به سوي تو ممكن نباشد، از دست فرو مگذار،


    و مثل كسي كه از چشم عنايت تو افتاده و دست تو جامه‌ي شوربختي بر تنش پوشانده است، از درگاه خود دور مساز،

    بلكه دستم را بگير و از افتادنِ فرو افتادگان و دلهره‌ي گمراهان و لغزشِ فريب خوردگان و گردابِ مرگِ هلاك شدگان، نجاتم ده.

    و مرا از امتحاني كه غلامان و كنيزان خود را بدان مي‌آزمايي، به سلامت دار،

    و به مقام و مرتبه‌ي كساني رسان كه به آنان توجه داري و نعمت‌شان داده‌اي

    و از ايشان خشنود بوده‌اي و آنان را زندگيِ پسنديده عطا كرده‌اي و با سعادت ميرانده‌اي.


    چنان كن كه فكرِ دل بركندن از هر چه نيكي‌هايم را نابود مي‌كند و بركاتم را به باد مي‌دهد،

    هرگز از من جدا نشود، و همانند گردنبندي، پيوسته بر گردنم باشد،


    و قلب من، خود را در جامه‌ي تنفّر از زشتي‌هاي خطا و رسوايي‌هاي گناه بپوشاند.

    مرا به كاري كه جز با عنايت تو بدان دست نمي‌يابم، سرگرم مكن،

    تا از كاري كه جز با آن به خشنودي‌ات نمي‌رسم، وانمانم،


    و از دلِ من محبت اين دنياي بي‌قدر و منزلت را ريشه‌كن ساز؛

    دنيايي كه مرا از آنچه نزد توست باز مي‌دارد،

    و مانع مي‌شود كه وسيله‌اي براي رسيدن به تو فراهم آورم،

    و مرا از تقرّب جستن به تو غافل مي‌گردانَد.


    زيبايي‌هاي تنها بودن در شب و روز، و راز و نياز با خود را به چشمم بياراي،

    و مرا عصمتي بخش كه به ترس از تو نزديكم سازد،

    و ميان من و ارتكاب گناهان جدايي اندازد،

    و مرا از كمند معاصيِ بزرگ وارهانَد.

    از آلودگيِ نافرماني پاكيزه‌ام گردان،

    و ناپاكي خطاها را از من بزداي،

    و مرا با جامه‌ي سلامت بپوشان،

    و تن پوش عافيت بر تنم كن،

    و با نعمت گسترده‌ي خود مرا در بر گير،

    و فضل و احسان خود را پي در پي به من برسان.


    به توفيق و راهنمايي خود مرا نيرو بخش،

    و بر نيّت شايسته و گفتار پسنديده و كردار نيكو ياري‌ام فرما،

    و بي‌قوّت و قدرت خود، به قدرت و قوّت خويشم وامگذار،


    و در آن روز كه مرا براي ديدار خود مي‌برانگيزي، خوار و شرمنده‌ام مساز،

    و نزد دوستداران خود رسوايم مكن،

    و يادت را از خاطرم مبَر،

    و توفيق سپاسگزاري خود را از من دريغ مدار،

    و هنگام غفلت و بي‌خبري كه نادانان شكر نعمت‌هايت را از ياد مي‌برند، پيوسته آن را بر زبانم جاري كن،

    و به من الهام فرما كه در برابر آنچه عطايم كرده‌اي، تو را ثنا گويم،

    و به آن خوبي‌ها كه در حقِ من روا داشته‌اي، اعتراف كنم.


    چنان كن كه اشتياق من به تو، از اشتياق ديگران فراتر باشد،

    و ستايش من درباره‌ي تو، بالاتر از ستايش ديگران قرار گيرد.


    آن دم كه حاجت خود پيش تو آورم، مرا وامگذار،

    و به كارهاي نيكي كه خود پسندي‌ام را سبب گرديده، در عذابم ميفكن،

    و آن دست رد كه بر سينة‌ي دشمنانت مي‌زني، بر سينه‌ي من مزن.

     

    گوش من به فرمان توست، و مي‌دانم كه دليل و برهانِ تو راست است

    و تو به فضل و بخشش سزاوارتر، و به نيكي و احسان خوكرده‌تري.

    تو شايسته‌ي آني كه از كيفرت بيم نمايند،

    و آنان را كه طاعت پيشه كرده‌اند، بيامرزي.

    عفو از تو زيبنده‌تر است تا عقوبت كردن،

    و تو به پرده پوشي نزديك‌تري تا پرده دري.


    مرا به زندگي‌اي پاكيزه زنده بدار كه با آنچه دلخواه من است توأم گردد،

    و به آنچه دوست مي‌دارم پايان يابد،

    و در اين ميان، كاري كه تو ناپسند مي‌داري، انجام ندهم،

    و چيزي را كه نهي فرموده‌اي، مرتكب نشوم،

    و مرا همچون كسي بميران كه نورش در پيش رو و از سمت راستش در حركت است.


    مرا در پيشگاه خودت خوار گردان و پيش آفريدگانت بزرگوار.

    چون با تو خلوت كنم، مرا سرافكنده ساز،

    و در بين بندگانت سرافراز.

    از كسي كه به من نياز ندارد، بي‌نيازم كن،

    و نياز من به خودت را فزوني بخش.


    مرا از سرزنش دشمنان و پيش آمدنِ بلاها و خواري و گرفتاري در پناه آور،

    و گناهانم را كه از آنها خبر داري، بپوشان؛

    مانند كسي كه اگر بردباريِ او مانع نشود، بر انتقام گرفتن قدرت دارد،

    و اگر مداراي او نباشد، گناهان را كيفر مي‌دهد.


    آنگاه كه بخواهي گروهي را به فتنه و پيشامد بَد دچار كني، چون به تو پناه آورم، مرا از آن ميان رهايي ده،

    و چنان كه در اين جهان رسوايم نخواسته‌اي، در آن جهان نيز رسوايم مخواه،


    و در حقِ من، رشته‌ي نعمت‌هاي اين جهان و نعمت‌هاي آن جهان و رشته‌ي فوايد ديرينه و تازه را پيوسته گردان،

    و چندان عمرِ مرا دراز مكن كه به سبب آن سنگدل شوم،

    و مرا چندان به سختي و ناگواري دچار مكن كه بزرگي و خوشي و سر زندگي‌ام را از ميان ببَرد،

    و مرا به حقارتي كه قدر و منزلتم را بكاهد، يا به عيب و نقصي كه با آن جايگاه خود را نشناسم، گرفتار مساز.


    مرا آن گونه مترسان كه از نوميدي و غم خاموشي گزينم،

    و چندان بيم مده كه به وحشت افتم.

    چنان كن كه تنها از تهديدهاي تو بترسم،

    و تنها از مهلت دادن و هشدارهاي تو بپرهيزم،

    و تنها هنگام خواندن كتاب تو بيمناك شوم.

     

    نماز شب


    شبم را آباد گردان با بيداري‌ام براي عبادت تو،

    و تنها شب زنده‌داري كردنم براي تو،

    و مردم گريزي و مأنوس شدنم با تو،

    و فرود آوردن بار نياز خود بر درگاه تو،

    و پي در پي خواهش كردنم براي رهايي از آتش دوزخ،

    و پناه بردنم به تو از عذابي كه اهلش در آن گرفتارند.


    مرا سرگشته در وادي طغيان رها مكن،

    و تا دم مرگ در گرداب جهل و بي‌خبري مگذار،

    و مايه‌ي پند و عبرت ديگران مخواه،

    و موجب گمراهي آن كس كه به من مي‌نگرد مساز،

    و با من مثل كساني كه با سلامت و نعمت مهلتشان داده‌اي، رفتار مكن،

     

    و ديگري را به جاي من برمگزين،

    و نام مرا از دفتر نيكان مزداي،

    و پيكر مرا به آفت‌هاي اين جهاني و آتش آن جهاني دگرگون مساز،

     

    و مرا مضحكه‌ي آفريدگان و مسخره‌ي درگاه خود مكن،

    و چنان كن كه جز در پيِ خشنودي تو نروم،

    و جز براي انتقام گرفتن از دشمنان تو، خود را به رنج نيفكنم.


    لذتِ بخششت را، شيريني رحمتت را، آسودگي و رزق و روزي‌ات را، و بهشت پُر نعمتت را به من ارزاني كن،

    و با بي‌نيازي خود، طعم آسوده خيالي و مشغول شدن به آنچه را تو دوست مي‌داري،

    و طعم كوشش در آنچه را موجب تقرّب به درگاه توست، به من بچشان،

    و تحفه‌اي از تحفه‌هاي خود را براي من بفرست.


    تجارتم را پُر سود، و بازگشتم را بي‌زيان قرار ده،

    و چنان كن كه از روزِ ايستادن در برابر تو و حساب پس دادن بترسم،

    و هم آرزومند ديدارت باشم.

     

    مرا به توبه‌اي بي‌بازگشت و خالص كامياب ساز

    كه پس از آن، هر گناه كوچك و بزرگ، و هر گناه آشكار و پنهان را نابود كني.


    كينه‌ي مؤمنان را از دلِ من ريشه كن ساز،

    و قلبم را با فروتنان مهربان گردان،

    و با من چنان باش كه با نيكان هستي،

    و مرا به جامه‌ي پرهيزگاران بياراي،

     

    و براي من در ميان آيندگان نام نيكو گذار

    و در ميان معاصران آوازه‌ي بلند، و در روز رستاخيز مرا در زمره‌ي كساني درآور كه در اطاعت و ايمان، نخستين كسان بودند.


    گستردگيِ نعمتت بر من را به حدّ كمال رسان،

    و بهترين‌هايش را در حقِّ من پي در پي ساز.

    دستان مرا از عطاياي خود بياكَن،

    و بخشش‌هاي بزرگ خود را به سوي من روان گردان،

    و مرا در باغ‌هايي كه در بهشت براي برگزيدگانت آراسته‌اي،

    با خوب‌ترين دوستان خود همسايه كن،

    و در مقاماتي كه براي محبان خود فراهم آورده‌اي، مرا خلعت عطاياي بي‌عوض بپوشان.

    براي من نزد خود مكاني مطمئن قرار ده كه در آن آرامش يابم،

    و منزلي كه در آن فرود آيم و مَسكن گيرم و چشمم بدان روشن شود.

     

    كيفر مرا به اندازه‌ي گناهان بزرگي كه كرده‌ام قرار مده.

    در آن روز كه هر نهاني آشكار شود، هلاكم مكن،

    و هر شبهه‌اي را از دلم بزداي،

    و از هر رحمتي براي من راهي به سوي حق بگشاي،

    و بهره‌هاي بخشش خود را در حقِ من فراوان ساز،

    و به فضل خود نصيب مرا از احسانت افزون گردان.


    چنان كن كه دلم به آنچه نزد توست مطمئن گردد،

    و همه‌ي همّت من در عبادت تو به كار افتد.

    مرا به كاري وادار كه بندگان خالص خود را بدان وا مي‌داري،

    و هنگام غفلتِ عقل و خرد، دل مرا با طاعت خود درهم آميز،

    و بي‌نيازي و پاك دامني و آسايش و تن درستي و وسعت روزي و آرامش و عافيت را براي من فراهم ساز.


    كارهاي نيك مرا با گناهاني كه به آن درآميزد، تباه مساز،

    و خلوت‌هايم را به نعمت يا محنتي كه براي آزمايش من مي‌فرستي، آشفته مكن،

    و آبرويم را از گزند نيازخواهي از آفريدگانت نگاه دار،

    و مرا از درخواست آنچه نزد بدكاران است، باز دار.


    مددكار ستمگران قرارم مده،

    و مگذار كه در نابود كردن كتاب تو با آنان همدست شوم.

    مرا آن گونه حفظ و حمايت كن كه خود نمي‌دانم،

    و با آن، از هر بدي در امان مي‌مانم.

    درهاي توبه و رحمت و مهرباني و روزيِ فراوان خود را به روي من بگشاي

    كه من از روي آورندگان به درگاه تواَم.

    نعمت دادنت به من را به حدّ كمال رسان، كه تو بهترينِ نعمت دهندگاني.


    اي پروردگار هستي‌ها!

    چنان كن كه مانده‌ي عمر من، براي جلب خشنودي تو، در كار حج و عمره سپري شود.

    خداي تعالي درود فرستد بر محمد و خاندان پاك و پاكيزه‌ي او، و سلام و تهيّت بر ايشان، تا ابد.

     .

    دعای چهل و هفتم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀اوصاف خدا, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, نحوه اقرار به گناه
    [شنبه 1400-01-07] [ 09:26:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و ششم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و ششم)

    نيايش آن حضرت براي روز عيد فطر و جمعه


    اي آن كه رحمت مي‌آوري بر آن كس كه بندگانت به او رحم نمي‌كنند.
    اي آن كه انسانِ رانده از هر شهر و ديار را پذيرايي.
    اي آن كه نيازمندان خود را خفيف و خوار نمي‌گرداني.
    اي آن كه گستاخانِ درگاه خود را نااميد نمي‌سازي.
    اي آن كه دست ردّ بر سينه‌ي بندگان پر توقّع خود نمي‌زني.
    اي آن كه هر تحفه‌ي ناچيزي تقديمت كنند، مي‌پذيري، و هر اندك عملي برايت انجام دهند، جزا مي‌بخشي.
    اي آن كه كارِ بي‌ارزش را به لطف مي‌پذيري و در برابر آن پاداش بزرگ مي‌دهي.
    اي آن كه نزديك مي‌شوي به هر كس كه به تو تقرّب جويد.
    اي آن كه به سوي خود مي‌خواني هر كه را كه از تو روي برگرداند.
    اي آن كه نعمت خود را دگرگون نمي‌سازي و به كيفر دادنِ ما شتاب نمي‌ورزي.
    اي آن كه نهال كار نيك مي‌پروري تا آن را به ثمر نشاني و انبوه كُني، و از كار بد چشم خود مي‌پوشي تا آن را از ريشه بركَني.


    آرزوها پيش از رسيدن به منتهاي كرم تو، با نيازهاي برآورده باز آمدند،

    و كاسه‌هاي گدايي محتاجان، از بخششِ بسيار تو لبالب گرديدند،

    و صفت‌ها پيش از آن كه حقيقت نعمت تو را دريابند، از هم گسيخته شدند.

    اينك تو را سزاست آن برترين كمال كه برتر از هر كمالي است،

    و آن والاترين شكوه كه از هر شكوهي والاتر است.


    هر بزرگي در برابر تو كوچك است،

    و هر شريفي در كنار شرف تو بي‌مقدار.

    آنان كه به سوي غير تو رو كردند، نوميد شدند،

    و آنان كه نياز خود پيش ديگري بردند، زيان ديدند،

    و آنان كه بر آستانِ غير تو فرود آمدند، تباه گرديدند،

    و آنان كه در جايي جز وادي فضل تو رزق و روزي جُستند، به قحطي درآمدند.


    درگاه نعمتت به روي خواهندگان باز است،

    و بخششت در حق نيازمندان روا،

    و فرياد رسي‌ات به دادخواهان نزديك.

    اميدواران از تو نااميد نشوند،

    و آنان كه نياز خود نزد تو آورند، از عطاي تو مأيوس نگردند،

    و آمرزش خواهان با عذاب تو به تيره روزي نيفتند.

     

    خوانِ روزي‌ات براي كسي كه نافرماني‌ات كند گسترده است،

    و بردباري‌ات براي آن كه با تو دشمني ورزد، آماده.

     

    رفتار خداوند با گناهکاران

     

    شيوه‌ي پروردگاري تو، نيكي كردن به بدكاران است

    و طريقتت مهربان بودن با تجاوزكاران؛

    تا آن جا كه مدارا كردن تو آنان را مي‌فريبد كه توبه نكنند،

    و مهلت دادنت بازشان مي‌دارد كه از گناه دوري گزينند.

    اما تو در كيفر دادنِ ايشان شتاب نكرده‌اي تا مگر به فرمانت گردن نهند،

    و مهلت‌شان داده‌اي، چون به پايداري مُلك خود مطمئن بودي.

    پس هر كه سزاوار نيك‌بختي بوده، عمرش را به نيك‌بختي فرجام داده‌اي،

    و آن كه سزاوار تيره‌بختي بوده، او را به تيره‌بختي‌اش خوار كرده‌اي.

    سرانجامِ كار همه چنان شود كه تو خواهي،

    و بازگشت امورشان به سوي تو باشد.

     

    هر چه عمرشان به درازا كشد، پايه‌هاي فرمانروايي تو سست نگردد،

    و چون در كيفر دادنشان درنگ كني، حجّت آشكار تو باطل نشود.

    حجّت تو پايدار و باطل نشدني، و فرمانروايي‌ات جاودان و زائل نگشتني است.

     

    پس عذاب سخت و دائم نصيب كسي است كه از تو روي برتافته،

    و نااميديِ بيچاره كننده آن راست كه از درگاه تو دست خالي برگشته،

    و بدترين تيره‌بختي از آنِ كسي است كه به مهلت دادنت گول خورده است.

    اين چنين كسي، در آتش عذاب تو چه بسيار دست و پا خواهد زد،

    و روزگار سرگشتگي‌اش در وادي عقاب تو چه طولاني خواهد بود،

     

    و چه دور است كه اندوهش به پايان رسد،

    و بسي نااميد است از اين كه راه رهايي‌اش گشوده شود.

    اين همه، بر پايه‌ي حكم عادلانه و منصفانه‌ي توست كه در آن بر كسي جور و ستم روا نمي‌داري.


    خدايا!

    تو دليل آشكار خود را فراوان و پي در پي فرستاده‌اي،

    و پيش از اين، حجّت‌هاي خود را بيان داشته‌اي،

    و ما را از عذاب خود بيم داده‌اي،

    و از سَرِ لطف و مهرباني تشويق كرده‌اي،

    و مَثَل‌ها زده‌اي،

    و مهلت را طولاني ساخته‌اي،

    و عذاب را به تأخير افكنده‌اي، حال آن كه مي‌توانستي در آن عجله كني؛

    و درنگ ورزيده‌اي، حال آن كه بر شتاب كردن توانا بودي.

    درنگ تو در عقاب ما نه از روي بي‌قدرتي،

    و مهلت دادنت نه از روي سستي،

    و خودداري‌ات از مؤاخذه نه از روي غفلت،

    و به تأخير افكندن عذابت نه از روي مداراست،

    بلكه تا دليل تو رساتر، و كرم تو در حقّ ما كامل‌تر، و احسانت تمام‌تر گردد،

    و نعمتت به نهايت حدّ خود رسد.

    همه‌ي اين امور، پيش از اين بوده،

    و اكنون هست، و تا هميشه خواهد بود.

    دليل تو برتر از آن است كه جملگي به وصف درآيد،

    و بزرگواري تو بالاتر از آن كه دستِ انديشه به بلندايش رسد،

    و نعمت تو بيش از آن است كه يك به يك در شمار آيد،

    و احسان تو افزون‌تر از آن كه بر كمترينِ آن سپاست گويند.

    بي‌زباني، مرا از حمد و ستايش تو ناتوان مي‌دارد،

    و درماندگي از بزرگداشت تو، زبان مرا مي‌بندد،

     

    و نهايت كوشش من اين تواند بود كه به ضعف و درماندگي خود اعتراف كنم؛

    و اين ـ اي معبود من ـ نه از سَرِ بي‌رغبتي، كه از ناتواني من است.

    اينك اين منم كه آهنگِ آستان تو كرده‌ام

    و بخشش‌هاي نيك از تو مي‌خواهم.

     

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست

    و خواهش پنهاني مرا اجابت كن،

    و چون تو را بخوانم، مرا پاسخگو،

    و روز مرا به نااميدي پايان مده،

    و در آنچه از تو خواسته‌ام، دست رد بر سينه‌ام مزن.

    چون از پيشِ تو بازگردم يا نزدت آيم، در هر دو حالت، مرا گرامي بدار،

    كه تو در عمل به خواسته‌ي خود دچار سختي نشوي،

    و در اجابتِ آنچه از تو خواهند عاجز نماني،

    و تو بر هر كار توانايي،

    و هيچ جنبش و نيروي كاري نيست جز به خواستِ خدا، آن والا مرتبه‌ي بزرگ.

    .

    دعای چهل و ششم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, رفتار خداوند با گناهکاران, دعای روز عید قربان و فطر
     [ 09:24:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و پنجم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و پنجم)

    نيايش آن حضرت در وداع از ماه رمضان

     

    صفات خداوند


    خدايا! 

    اي آن كه در برابر آنچه مي‌دهي، پاداش نمي‌خواهي.

    اي آن كه از بخشش خود پشيمان نمي‌شوي.

    اي آن كه پاداش بنده‌ات را نه هم وزنِ آنچه كرده، بلكه افزون‌تر مي‌دهي.

    تو بي‌استحقاقِ ما نعمت مي‌دهي، و از روي تفضّل گناه را مي‌آمرزي.

    عذاب تو عين عدالت است، و حكم تو خير و صلاح ما.

    اگر عطا كني، آن را به منّت نياميزي، و اگر منع كني، از روي ستم نباشد.

    به هر كس كه سپاست گويد، جزا مي‌بخشي، حال آن كه تو خود سپاس گفتن را به او الهام كرده‌اي.

    و به هر كس كه تو را ستايش كند، پاداش مي‌دهي، حال آن كه تو خود به او ستايشگري آموخته‌اي.

    بر گناه كسي پرده مي‌افكني كه اگر مي‌خواستي رسوايش مي‌كردي

    و به كسي نعمت مي‌دهي كه اگر مي‌خواستي او را نعمت نمي‌دادي،

    و آن دو يكي سزاوار رسوايي و ديگري سزاوار منع تو بود،

    ولي تو كارهاي خود را بر تفضّل بنا نهاده‌اي

    و قدرتت را در مسير آمرزش گناه جاري ساخته‌اي.

    با هر كس كه نافرماني‌ات كرده بردبارانه رفتار مي‌كني،

    و آن را كه خواسته بر خود ستم ورزد، مهلت مي‌دهي.

     

    رفتار خداوند با گناهکاران

     

    آري!

    تو با ايشان مدارا مي‌كني تا وقتي كه به سوي تو برگردند،

    و عذابشان را به تأخير مي‌اندازي تا وقتي كه توبه كنند،

    تا آن كسي كه هلاك مي‌شود، بي‌رضاي تو در ورطه‌ي نابودي نيفتد،

    و آن كه تيره‌بخت مي‌گردد، به نعمت تو تيره‌بختي نيابد

    مگر پس از آن كه ديگري عذري نبيند و حجّت بر وي تمام شود.

    اين همه، از لطف و كرم توست اي خداي بخشنده،

    و بهره‌اي از مهرباني و عطوفت توست كه ما را نصيب گرديده، اي خداوند پُر شكيب.

    تويي كه براي بندگانت دري به سوي آمرزش خود گشوده‌اي و آن را «توبه» ناميده‌اي،

    و براي رسيدن به اين در، از وحي خويش راهنمايي قرار داده‌اي تا آن را گم نكنند.

    اي آن كه نامت بلند و جاويد است،

    خود فرمودي: «خالصانه به سوي خدا باز گرديد؛ باشد كه پروردگارتان گناهان شما را بيامرزد و شما را به باغ‌هايي وارد كند كه از زير درختان آن جويباران جاري است.

     


    آن روز كه خدا پيامبر و كساني را كه با او به اسلام گرويده‌اند،

    خوار و درمانده نمي‌گردانَد.

    نورشان پيشاپيش و از سمت راستشان در حركت است.

    مي‌گويند: «اي پروردگار ما، نورمان را به كمال رسان و ما را ببخشاي، كه تو بر هر كار تواناي.»

    اينك آن كس كه از داخل شدن به منزلگاه توبه، پس از گشايشِ در و بودنِ راهنما، غفلت نمايد، چه بهانه‌اي تواند داشت؟


    تويي كه در معامله با بندگانت، به سود آنان بر قيمت مي‌ازايي،

    و مي‌خواهي كه در اين تجارت سود بسيار برند،

    و با فرود آمدن به درگاه تو رستگاري و فزوني يابند.

    اي آن كه نامت بلند و جاويد است،

    خود فرمودي: «هر كس كاري نيك كند، ده برابر پاداش يابد، و هر كس كاري بد مرتكب شود، جز همانند آن كيفر نبيند.»


    و فرمودي: «كار آنان كه دارايي خود را در راه خدا انفاق مي‌كنند، به كار دانه‌اي مانَد كه هفت خوشه بروياند و در هر خوشه صد دانه باشد. و خدا اين شماره را براي هر كس كه بخواهد، چند برابر مي‌افزايد.»

    و فرمودي: «كيست آن كه خدا را قرض الحسنه‌اي دهد تا آن را براي او به چندين برابر افزون كند.»

    و همانند اين آيات كه در قرآن در باب افزايش حَسَنات نازل كرده‌اي.

     


    تويي كه به سخن خود كه از عالم غيب فرستادي و با ترغيب بندگانت به آنچه سودشان در آن است،

    آنان را به چيزهايي راه نمودي كه اگر پنهان كرده بودي، چشم‌هاشان نمي‌ديد

    و گوش‌هاشان صداي آن را نمي‌شنيد و انديشه‌هاشان بدان راه نمي‌يافت.

    از اين رو، فرمودي: «به ياد من باشيد تا به ياد شما باشم، و سپاس من گوييد و مرا ناسپاسي مكنيد.»

    و فرمودي: «اگر سپاس من گوييد، شما را نعمت بيفزايم، و اگر كفرانِ نعمت كنيد، بي‌شك عذاب من سخت است.»

    و فرمودي: «بخوانيد مرا تا دعايتان را اجابت كنم. آنان كه از بندگي من سر مي‌پيچند، زود باشد كه با ذلّت و خواري به دوزخ درآيند.»

    پس دعا به درگاه خود را عبادت خواندي و ترك آن را سركشي،

    و تهديد كردي كه ترك آن سبب داخل شدن به دوزخ است در عين خواري و ذلّت.

     

    صدقه 


    بدين سبب، تو را با انعام و بخششت به ياد آوردند،

    و با فضل و احسانت سپاس گفتند، و به فرمانت تو را خواندند،

    و در راه تو صدقه دادند تا از تو افزونيِ نعمت خواهند،

    و بدين وسيله، از خشم تو رهايي جستند و به خشنودي‌ات رستگار شدند.


    اگر يكي از آفريدگان تو ديگري را به چيزي راه مي‌نمود كه تو بندگانت را به آن دلالت كرده‌اي،

    او را به نيكوكاري و نعمت‌دهي وصف مي‌كردند و به هر زباني مي‌ستودند.

    پس حمد و ستايش براي توست تا آن جا كه راهي به سپاس تو يافت شود

    و تا آن زمان كه لفظي كه با آن ستايش تو كنند و معنايي كه با آن حمد تو گويند، باقي باشد.


    اي آن كه با احسان و بخشش خود بندگانت را به حمد و ثناي خود فراخواندي

    و ايشان را در ميان نعمت‌ها و عطايا فرو پوشاندي،

    چه آشكار است نعمت‌هاي تو در زندگي ما،

    و چه بسيار و گسترده است بخشش تو در حقّ ما،

    و نيكي تو كه آن را ويژه‌ي ما گردانده‌اي.


    تو ما را به آيين برگزيده‌ات و دين پسنديده‌ات و راه آسانت هدايت كردي،

    و شيوه‌ي تقرّب جستن به خود و رسيدن به كرامت خود را به ما شناساندي.

     

    ویژگی های ماه رمضان


    خدايا!

    تو ماه رمضان را از گزيده‌ترين وظايف و ويژه‌ترين واجبات خود قرار دادي؛

    ماهي كه آن را در ميان ماه‌هاي ديگر ممتاز ساخته‌اي،

    و از ميان همه‌ي زمان‌ها و روزگارها آن را برگزيده‌اي،

    و بر همه‌ي اوقات سال برتري‌اش داده‌اي؛

    زيرا قرآن و نور را در آن فرو فرستاده‌اي،

    و ايمان بندگانت را به كمال رسانده‌اي،

    و روزه را در آن واجب نموده‌اي،

    و مردم را به شب زنده‌داري در اين ماه راغب فرموده‌اي،

    و شب قدر را، كه از هزار ماه بهتر است، بزرگ و گرامي داشته‌اي.


    با ماه رمضان، ما را بر امت‌هاي ديگر برتري دادي،

    و با فضيلت اين ماه ما را براي سبقت جُستن از ملت‌هاي ديگر اختيار كردي.

    پس به فرمان تو روزهايش را روزه داشتيم

    و به ياريِ تو شب‌هايش را به عبادت برخاستيم؛

    در حالي كه با اين روزه و شب زنده‌داري، خود را در معرض رحمتي نهاديم كه بر ما عرضه داشته بودي،

    و آن را وسيله‌ي رسيدن به ثوابت قرار داديم.

    بر عطاي آنچه از تو خواهند، قدرت داري،

    و آنچه از فضل تو طلب كنند، مي‌بخشي،

    و به آن كس كه قرب تو جويد، نزديكي.


    اين ماه مبارك، در ميان ما به شايستگي زيست، و به نيكي همنشين ما گرديد،

    و گران مايه‌ترين سودهاي اهل جهان را به ما بخشيد.

    سپس چون زمانش به انجام رسيد و مدتش به سرآمد و شمار روزهايش پايان گرفت، از ما جدا شد.


    اينك او را بدرود مي‌گوييم؛

    همچون بدرود گفتن كسي كه فراقش بر ما دشوار است و رفتنش ما را دچار اندوه و وحشت مي‌كند

    و عهدي نگه‌داشتني و حرمتي رعايت كردني و حقّي گزاردني از وي را بر ما لازم مي‌گردانَد.

    پس مي‌گوييم:

     

    سلام بر تو اي بزرگ‌ترين ماه خدا، و اي عيد دوستان خدا.

    سلام بر تو اي گرامي‌ترين اوقاتي كه همنشين ما بودي، و اي بهترين ماه در همه‌ي روزها و ساعت‌ها.
    سلام بر تو اي ماهي كه در آن آرزوها در دسترس آيند و بسي كارهاي نيك انجام شود.
    سلام بر تو اي همنشين كه تا هستي پُر قدر و منزلتي، و چون از ما جدا شوي، فراق تو دردناك است. اي مايه‌ي اميد كه دوري‌ات براي ما سخت و رنج افزاست.
    سلام بر تو اي همدمي كه چون آمدي، بر دل ما آرامش آوردي و شادمان كردي، و چون سپري شدي، ما را در وحشتِ تنهايي گذاشتي و درد فراق افزودي.
    سلام بر تو اي همسايه‌اي كه در مجاورت تو دل‌ها نرم و رقيق شوند و گناهان رو به كاستي روند.
    سلام بر تو اي مددكاري كه ما را در مقابله با شيطان يار بودي، و اي رفيقي كه راه‌هاي نيكي كردن را پيش پاي ما هموار نمودي.
    سلام بر تو، كه تا هستي، چه بسيار كساني را خدا از آتش مي‌رهانَد، و چه بسيار كساني كه حرمت تو را نگه مي‌دارند و بخت نيك مي‌يابند.
    سلام بر تو، كه چه بسيار گناهان ما را نابود كردي، و چه بسا عيب‌هاي گوناگون را پرده پوشيدي.
    سلام بر تو، كه بر گناهكاران چه طولاني بودي، و چه پُر شكوه بودي در دل‌هاي مؤمنان.
    سلام بر تو اي ماهي كه روزهاي ديگر سال با تو رقابت و همچشمي نتوانند.
    سلام بر تو اي ماهي كه وجودت مايه‌ي سلامت ما از هر گزند و آفت بود.
    سلام بر تو كه از همنشيني‌ات كراهت نداشتيم و با تو بودن، براي ما ناپسند نمي‌آمد.
    سلام بر تو كه با بركت بسيار به ما روي آوردي و ما را از چرك‌هاي گناه شستشو دادي.
    سلام بر تو كه از سَرِ بيزاري بدرودت نگوييم، و از سَرِ ملامت روزه‌ات را ترك نكنيم.
    سلام بر تو كه پيش از آمدنت در آرزوي تو بوديم، و پيش از رفتنت، به اندوه جدايي دچار شديم.
    سلام بر تو كه چه بسيار بدي‌ها به يُمن تو از ما بگرديد، و چه بسيار خوبي‌ها به سوي ما روان گرديد.
    سلام بر تو و آن شب قدري كه بهتر از هزار ماه است.
    سلام بر تو كه ديروز چون با ما بودي، به سختي دلبسته‌ات بوديم، و فردا كه از ميان ما خواهي رفت، از جان و دل آرزومند آمدنت هستيم.
    سلام بر تو و آن فضل تو كه اينك از آن محروم مانده‌ايم. سلام بر آن بركت‌هاي پيشين كه از ما گرفته شده است.


    خدايا!

    ما مدتي را در اين ماه به سر برديم؛ ماهي كه ما را بدان شرافت بخشيدي،

    و به احسان خويش ما را شايسته‌ي آن گردانيدي؛

    در حالي كه مردم بدكردارِ تيره بخت، قدر آن را نشناختند

    و به سبب شور بختيِ خويش از فضل آن محروم شدند.

    تو ما را به شناخت اين ماه توفيق و برتري عنايت كردي،

    و به شيوه‌ي برخورداري از آن راه نمودي.

    توفيقمان دادي كه روزهايش را روزه بداريم و شب‌هايش را با عبادت به صبح آوريم؛

    اگر چه كوتاهي كرديم و از حقِّ بسيارِ آن، اندكي را به جاي آورديم.


    خدايا!

    ستايش براي توست؛ ستايشي از سَرِ اعتراف به بدكاري و اقرار به سستي و كوتاهي.

    براي رضاي توست كه از صميم دل پشيمانيم، و با زبان خود، از سَرِ صدق پوزش طلبانيم.

    پس در برابر آن كوتاهي‌اي كه در اين ماه در عبادت تو بدان دچار شده‌ايم،

    ما را پاداش ده تا با آن خيري را دريابيم كه دلخواه ما بوده است،

    و اندوخته‌هاي گوناگون را كه آرزو داشته‌ايم، در عوض بستانيم.


    پوزش ما را بپذير كه در اين ماه در اداي حقِّ تو كوتاهي كرديم،

    و عمر ما را به ماه رمضان آينده برسان،

    و چون ما را به آن رسانيدي، كمك كن تا به عبادتي نايل شويم كه تو را سزاست،

    و طاعتي را بر پا داريم كه در خور اين ماه است،

    و ما را پيوسته به كارهاي نيكي موفّق ساز كه حقِ تو را در اين دو ماه، اين رمضان و رمضانِ ديگر، از ماه‌هاي عمرمان، تدارك نمايد.


    خدايا!

    اگر در اين ماه گِرد گناهي كوچك يا بزرگ گرديده‌ايم،

    يا آن را مرتكب شده‌ايم، يا به عمد خطايي كرده‌ايم،

    يا از روي فراموشي بر خود ستمي روا داشته‌ايم، و يا حرمت ديگري را نپاييده‌ايم،

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و بر گناهان ما پرده بپوشان،

    و به بخشايش خويش از ما درگذر،

    و ما را پيش چشم سرزنش كنندگان قرار مده،

    و زبان طعنه‌زنان را بر ما دراز مكن،

    و با مهربانيِ بي‌پايان و فضل كاستي ناپذير خود ما را به كاري وادار كه آنچه را در اين ماه از ما نمي‌پسنديدي، فرو ريزد و بپوشانَد.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و اندوه فراوانِ ما را در فراق اين ماه پاداش نيكو عطا كن،

    و روز عيد و روزه گشودنِ ما را مبارك ساز،

    و آن را از بهترين روزهايي قرار ده كه بر ما گذشته و آمرزش تو را به سوي ما آورده و گناهانمان را زدوده است،

    و گناهان پنهان و آشكار ما را ببخشاي.


    خدايا!

    اكنون كه اين ماه به پايان رسيد و جامه‌ي زمان را به دور افكند،

    تو نيز جامه‌ي گناهان را از ما درآور و به دور افكن، و با رفتنش، بدي‌هاي ما را بِبَر،

    و ما را به سبب آن، از نيك‌بخت‌ترين روزه داران و پر نصيب‌ترين و بهره‌مندترينِ آنان قرار ده.


    خدايا!

    اگر كسي از روزه داران، چنان كه بايد، حقِ اين ماه و حرمتش را، پاس داشته،

    و به احكام آن عمل كرده،

    و از گناهان دوري ورزيده،

    يا به وسيله‌اي به تو تقرّب جسته كه خشنودي و رحمتت را براي او در پي داشته است،

    همانند آنچه به او مي‌بخشي،

    از خوانِ بي‌نيازي‌ات به ما نيز ببخش،

    و چندين برابرِ آن را از فضل خود به ما ارزاني كن،

    كه فضلِ تو كاستي نمي‌گيرد

    و گنجينه‌هاي تو نقصان نمي‌پذيرد،

    بلكه پيوسته در حال فزوني است،

    و معادن احسان تو نابود نمي‌گردد،

    و بخششِ بي‌زحمت و آماده، بخششِ توست.

     


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و براي ما ثوابي قرار ده؛ مانند ثواب كسي كه اين ماه را تا روز رستاخيز روزه داشته و در كار عبادت تو بسيار كوشيده است.


    خدايا!

    ما در اين روزِ فطر كه آن را براي مؤمنان روز عيد و شادي،

    و براي دينداران هنگامه‌ي اجتماع و همكاري قرار داده‌اي، از هر گناهي كه مرتكب شده‌ايم،

    و هر كار زشتي كه پيش از اين كرده‌ايم،

    و هر انديشه‌ي بد كه در دل خود نهان داشته‌ايم، دست بر مي‌داريم و به سوي تو مي‌آييم؛

    همچون كسي كه ديگر خيال بازگشت به گناه را ندارد و ديگر مرتكب هيچ گناهي نخواهد شد؛

    خالصانه و بدون ذرّه‌اي شك و ترديد.

    پس بازگشتِ ما را آغوش گشاي و از ما خشنود باش، و ما را بر ترك گناه استوار بدار.


    خدايا!

    ما را از عذاب آتش دوزخ بترسان و به ثوابي كه وعده فرموده‌اي مشتاق گردان،

    تا دريابيم لذت آنچه را از تو مي‌خواهيم، و اندوه آنچه را از آن به تو پناه آورده‌ايم،

    و ما را در زمره‌ي كساني درآور كه به تو روي آورده‌اند

    و تو محبت خود را نصيب‌شان كرده‌اي

    و بازگشت آنان را به طاعت خود پذيرفته‌اي،

    اي دادگرترينِ دادگران.


    خدايا!

    از گناه پدران و مادران ما، و از گناه همكيشان ما درگذر؛

    چه آنان كه از اين جهان رخت بربسته‌اند و چه آنان كه تا هنگامه‌ي قيامت به دنيا مي‌آيند.


    خدايا!

    بر محمد، پيامبر ما، و خاندانش درود فرست،

    همچنان كه بر فرشتگان مقرّب خود درود مي‌فرستي.

    بر او و خاندانش درود فرست، آن گونه كه بر پيامبران مُرسَلِ خود درود مي‌فرستي.

    بر او و خاندانش درود فرست، آن‌سان كه بر بندگان شايسته‌ي خود درود مي‌فرستي،

    و برتر از دورد آنان، اي پروردگار هستي‌ها؛ درودي كه فضل و بركت آن به ما رسد،

    و سوي آن نصيب ما گردد، و دعاي ما با آن مستجاب شود.

    تو بزرگوارتر كسي هستي كه همه رو به سوي او مي‌آورند،

    و كارسازتر كسي كه بر او توكّل مي‌كنند،

    و بخشنده‌تر كسي كه از فضل او بخشش مي‌خواهند،

    كه تو بر هر كار توانايي.

    .

    دعای چهل و پنجم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀اوصاف خدا, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, صدقه, ویژگی های ماه رمضان, رفتار خداوند با گناهکاران
    [یکشنبه 1400-01-01] [ 06:41:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و یکم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و یکم)

     طلب پرده پوشي


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و بساط كرامت خود را برايم بگستران،

    و مرا به آبشخورهاي آكنده از مهر و رحمت خويش وارد كن،

    و در ميانجاي مينوي خود فرود آور،

    و از درگاهت مران كه خوار شوم،

    و نااميدم مگردان كه بي‌نصيب مانم.

    مرا به كردار بدم كيفر مكن،

    و به سبب آنچه كرده‌ام بر من سخت مگير،

    و رازم را آشكار مساز،

    و از كارِ پوشيده‌ام پرده برمدار.

     

    عملم را به ترازوي عدل و انصاف خود مسنج،

    و حال و روزم را پيش چشم نيكانِ خلق ظاهر مكن.

    چيزي را كه آشكار شدنش مايه‌ي ننگ من است، از آنان پوشيده دار،

    و آنچه مرا نزد تو رسوا مي‌كند، در پرده گذار.

    به خشنودي خود مرا بلند مرتبه ساز،

    و به آمرزش خود عزّتم را به كمال رسان،

    و در صفِ «اصحاب يمين» جايم ده،

    و در طريق سلامت يافتگان به راه انداز،

    و در شمار رستگاران درآور،

    و بزم نيكان را به وجود من رونق بخش.

    چنين باد اي پروردگار هستي‌ها.

    .

    دعای چهل و یک

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    ادامه »

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, طلب پرده پوشی
     [ 12:47:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هشتم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هشتم)

    رفتارهای پسندیده در برابر دیگران


    خدايا!

    از تو پوزش مي‌خواهم اگر در حضور من بر مظلومي ستم رفته و من او را ياري نكرده‌ام،

    و در حقِ من احساني صورت گرفته و سپاسگزار آن نبوده‌ام،

    و خطاكاري از من پوزش خواسته و من آن را نپذيرفته‌ام،

    و نيازمندي از من چيزي طلب كرده و من به او نبخشيده‌ام،

    و مؤمني بر گردن من حقي د اشته و من آن را به جا نياورده‌ام،

    و عيب مؤمني بر من آشكار گرديده و آن را نپوشانده‌ام،

    و گناهي به من روي آورده و از آن كناره نجسته‌ام.

     

    توبه

    اي معبود من!

    از همه‌ي اين خطاها و همانند آنها از تو پوزش مي‌طلبم؛

    پوزشي از روي پشيماني كه مرا در رويارويي با نظاير آنها، اندرز دهنده‌اي باشد.

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست

    و چنان كن كه پشيماني من از لغزش‌هايي كه دچارشان شده‌ام

    ـ و تصميم من بر ترك گناهاني كه برايم پيش مي‌آيد ـ

    توبه‌اي باشد كه براي من دوستي‌ات را در پي آوَرَد.

    اي دوست‌دار توبه كاران.

    .

    دعای سی و هشتم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    ادامه »

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, نحوه اقرار به گناه, راه هدایت نفس
    [جمعه 1399-12-15] [ 07:38:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و چهارم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و چهارم)

    شرایط توبه واقعی

     

    ستار العیوب بودن خدا


    خدايا!

    ستايش براي توست كه مي‌داني و مي‌پوشاني،

    و با اين كه از باطنِ همه خبر داری، عافيت مي‌بخشي.

    هر يك از ما چون خود را به عيب و كاستي آلود، او را مشهور خاص و عام نساختي،

    و چون دست خود را به زشت‌ها گشود، رسوايش نخواستي،

    و چون در پنهان بدي‌ها را مرتكب شد، آن‌ها را آشكار نكردي.


    چه بسا نهي تو را كه مرتكب شده‌ام،

    و چه بسا امر تو را كه از آن سر پيچيده‌ايم،

    در حالي كه تو ما را بر آن امر و نهي آگاه كرده بودي.

     

    چه بسا گناهان كه انجام داده‌ايم

    و بسا خطاها كه از ما سر زده است

    و تنها تو از آنها باخبر گرديده‌اي، نه ديگر بينندگان،

    و تو بيش از ديگران بر افشاي آنها توانا بودي.

    عافيت تو براي ما، پرده‌اي بود در برابر چشمان‌شان،

    و سدّي بر سَرِ راه گوش‌هاشان.


    چنان كن كه آن اسباب شرمندگي ما كه پوشيده داشته‌اي،

    و آن زشتي و عيب كه پنهان نموده‌اي، پندي باشد براي ما،

    و ما را از بد رفتاري و آلوده شدن به گناه باز دارد،

    و مايه‌ي كوششي شود براي رسيدن به توبه‌ي معصيت زدا و در آمدن به راه پسنديده.


    وقتِ اين كوشش را نزديك ساز و ما را به غفلت دچار مكن؛

    چرا كه ما روي نياز به درگاه تو آورده‌ايم و از گناهان به سوي تو باز گرديده‌ايم.


    خدايا!

    درود فرست بر محمد و خاندان او

    كه ايشان را از ميان آفريدگانت برگزيده‌اي، ناب‌ترينِ مردمان و پاكيزگان‌اند،

    و چنان كن كه ما، آن سان كه خود فرمان داده‌اي، گفته‌هايشان را به گوش جان بشنويم و حُكمشان را فرمان بريم.

    .

    دعای سی و چهارم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀اوصاف خدا, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, وصف ستار العیوب
    [جمعه 1399-11-24] [ 03:08:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و یکم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و یکم)

    شرایط حقیقی انسان به هنگام توبه و طلب بخشش

     

    بار خدایا!

    ای آن که توصیف واصفان، وصف کردنت نتواند

    و ای آن که امید امیدواران از تو در نگذرد

    و ای آن که پاداش نیکوکاران در نزد توتباه نگردد.

    ای خداوندی که پرستندگان چون از تو ترسند از دیگر کس نترسند

    و ای خداوندی که پرهیزگاران چون بیم تو به دل دارند، بیم کس به دل راه ندهند.

     

    اینجا که من ایستاده ام،جایگاه کسی است که بازیچه دست گناهان است

    و زمام اختیارش در کف خطاها و لغزشها

    شیطان بر او تاخته وچیرگی یافته،

    پس از روی تفریط،از انجام هر چه بدان فرمان داده ای قصور ورزیده

    و از سر غرور،هر چه را از آن نهی کرده ای مرتکب شده،

    همانند کسی که گستردگی عرصه قدرت تو را نمی شناسد

    یا آنکه احسان تو را در حق خود انکار می کند

     

    نشامه های هدایت

     

    و آنگاه که دیده هدایتش بیناشود و آن ابرهایی که بصیرتش را فرو پوشانیده پراکنده گردد،

    آن ستمها که در حق خود کرده بر شمرد

    و در آن خلافها که در امرپروردگارش مرتکب شده بیندیشد.

    پس عصیان بزرگ خود را به همان بزرگی که هست بنگرد

    و خلاف عظیم خود را به همان عظمت که هست مشاهده کند.

    آنگاه با دلی پر امید به تو روی نهد

    در حالی که دیده ازپشت پای خجالت بر نتواند داشت.

    همه رغبت خویش در تو بسته و تنهااعتمادش به توست.

    با امیدی که در دل خود پرورده از روی یقین آهنگ تو کرده

    و با دلی بیمناک و اخلاصی تمام به درگاه تو روی آورده است .

    واگر دیگران طمع در دیگری بسته اند او جز در تو طمع نبسته،

    اگر دیگران از دیگری هراسناکند او را جز از تو هراسی در دل نیست.

     

    بار خدایا!

    بنده تو در پیشگاه تو به تضرع ایستاده

    و به خشوع چشم بر زمین دوخته

    و درپیشگاه عز تو سر به خواری فرو داشته

    و خاضعانه راز دلش را که تو خود بدان آگاه تری با تو در میان نهاده

    و فروتنانه گناهانش را که تو خودشمارشان بهتر می دانی یک یک بر می شمرد.

    به درگاه تو استغاثه می کند از واقعه شگرفی که بدان گرفتار آمده و تو خود از آن با خبری.

     

    ماهیت گناه

    و زاری می کند از عملی ناپسند که به سبب سرپیچی از حکم تواش رسواساخته:

    همان گناهانی که لذات آنها سپری گشته و شتابان گریخته است

    و عواقب شومشان باقی است چنان که گویی هرگز سر رفتنش نیست.

     

    ای خداوند من!

    چنین بنده ای اگر به عدل خود عقوبتش کنی زبان به انکار نمی گشاید

    و اگر عفوش کنی و بر او رحمت آوری عفوو رحمتت را در برابر عظمتت بزرگ نشمارد.

    زیرا تو آن پروردگارکریمی هستی که آمرزش گناهان بزرگ را بزرگ نمی شمری.

     

    ای خداوند!

    این منم که به سوی تو آمده ام،

    مطیع فرمان توام آنجا که فرمان داده ای که بندگانت دست به دعا بر دارند.

    اینک خواهم به آن وعده اجابت که داده ای وفا کنی،که تو خود گفته ای :«بخوانید مرا تا شمارا اجابت کنم»

     

    بار خدایا!

    بر محمد و خاندانش درود بفرست

    و آن سان که من دربرابر تو به گناه خود اعتراف کرده ام،تو نیز به آمرزش خود مرا بپذیر.

    وآن سان که خود را در برابر تو پست گردانیده ام مرا از لغزشگاههای گناه برگیر

    و آن سان که در انتقام گرفتن از من درنگ کرده ای، مرا درپرده رحمت خویش مستور دار.

     

     

    بار خدایا!

    قصد مرا در اطاعت خویش پایداری بخش

    و بصیرتم را در پرستشت قوی گردان

    و مرا توفیق کارهایی ده که با آن از آلودگی گناه شست و شویم دهی،

    و چون بمیرانی بر آیین خود و آیین پیامبرت محمدعلیه السلام بمیران.

     

    ای خداوند!

    در همین مکان که ایستاده ام،از گناهان خرد و کلان خود،

    از بدیهای پنهان و آشکار خود،

    از لغزشهای گذشته و حال خود به درگاه تو توبه می کنم،

    چونان توبه کسی که از آن پس حتی با خود سخن از گناه نگوید

    و در خاطر نگذراند که خطای پیشین از سر گیرد.

     

    ای خداوند من!

    تو خود در کتاب محکمت گفته ای که توبه بندگانت را می پذیری و گناهانشان را عفو می کنی[2] و توبه کنندگان را دوست می داری [3] ،

    پس همچنان که وعده داده ای توبه من بپذیر

    و همچنان که برعهده گرفته ای از خطاهای من درگذر

    و آن سان که شرط کرده ای محبت خود نصیب من ساز.

     

    ای پروردگار من!

    من نیز شرط می کنم که زین پس کاری را که تواش ناخوش داشته ای مرتکب نشوم

    و بر عهده می گیرم که عملی راکه تواش ناپسند دانسته ای انجام ندهم

    و از هر چه معصیت توست دوری گزینم.

     

    ای خداوند!

    تو بهتر می دانی که من چه کرده ام،

    پس آن گناهان را که خود بدانها آگاهی بیامرز

    و به قدرت خود مرا بدان سو ببر که خود دوست داری.

     

    راه جبران گناهان گذشته

     

    ای خداوند!

    بر ذمه من تبعاتی است که در حفظ دارم و تبعاتی که از یادبرده ام،

    ولی همه را چشم تو که هرگز به خواب نمی رود می نگرد

    و علم تو که هیچ چیز از آن نهان نمی ماند،می داند .

    تو خود کسانی را که بر من ذمه دارند عوض ده

    و بار گناه آن از دوش من برگیر

    و از سنگینی آن بکاه

    ومرا از ارتکاب چنان گناهانی نگه دار.

     

    ای خداوند!

    من در توبه خویش پایداری نتوانم،مگر تو مرا از گناه نگه داری

    و از گناه پرهیز نتوانم مگر تو توان آنم دهی.

    پس مرا به نیرویی به حد کفایت توانا گردان

    و به عصمتی باز دارنده از گناه مدد فرمای.

     

    ای خداوند!

    هر بنده ای،به درگاه تو توبه می کند و حال آنکه تو به علم خود می دانی که توبه خود خواهد شکست

    و بار دیگر به گناه وخطای خود باز خواهد گشت.

    خداوندا!

    به تو پناه می آورم اگر در این زمره باشم.

    ای خداوند!

    این توبه من از آن گونه قرارده که بعد از آن نیازمند توبه نشوم.

    توبه ای که موجب زداییدن گناهان گذشته من باشد

    وسبب در امان ماندن در باقی عمر از گنهکاری.

     

    ای خداوند!

    از نادانی خود،از درگاه تو،پوزش می طلبم

    و بخشایش کردار بدم را از تو می خواهم .

    به احسان خویش مرا در کنف رحمت خودجای ده

    و به فضل و کرم خویش در پرده عافیت خود بپوشان .

     

    ای خداوند!

    به درگاه تو توبه می کنم از هر خاطره بد که در دلم خطورکرده

    و هر نگاه گناه آلود که چشمم مرتکب شده

    و هر سخن بیجا که برزبانم جاری گشته

    که خلاف اراده تو و بیرون از دایره دوستی تو بوده است،توبه می کنم

    آن چنان که یک یک اعضایم از عقوبتهای تو به سلامت مانند

    و از خشم دردناک تو که متجاوزان و ستمکاران از آن بیمناکند در امان باشند.

     

    بار خدایا!

    به تنهایی من در برابر خود و تپیدنهای دلم از خوف خود ولرزش اعضایم از هیبت خود رحمت آور،

    که گناهانم،ای پروردگار من، مرا در پیشگاه تو در مقام رسوایی بر پای داشته .

    اگر خود خاموشی گزینم،کسی درباره من سخن نخواهد گفت

    و اگر شفیعی بطلبم،دانم که سزاوار شفاعت نیستم تا کسی مرا شفاعت کند.

     

    بار خدایا!

    بر محمد و خاندانش درود بفرست و کرمت را شفیع خطاهای من قرار ده

    و به عفو و بخشایش خود گناهانم عفو کن

    و مرا به عقوبتی که سزاوار آنم جزا مده

    و احسان خود به فراوانی به من ارزانی دار

    و مرا در پرده عفو خود بپوشان.

     

    ای خداوند!

    با من همانندپیروزمندی رفتار کن که بنده ای ذلیل در برابرش زاری می کند

    و آن پیروزمند بر او رحمت می آورد.

    یا همانند توانگری که فقیری راه بر اومی گیرد و آن توانگر بی نیازش می سازد.

     

    بار خدایا!

    کس نیست که مرا پناه دهد،سایه عز توست که بایست مراپناه دهد.

    کس نیست که به درگاه تو شفیع من شود،فضل و کرم توست که بایست مرا شفاعت کند.

    گناهانم مرا می ترساند،عفو توست که بایست مرا ایمنی بخشد.

     

    ای خداوند من!

    آنچه بر زبان می آورم نه از آن روست که از اعمال ناستوده خود بی خبرم،

    یا کردارهای ناپسند خود از یاد برده ام،

    بل برای آن است که آسمانها و ساکنان آنها و زمین و هر چه بر روی آن است،

    پشیمانی مرا که در برابر تو اظهار کرده ام بشنوند و بدانند که توبه کرده ام و به تو پناه آورده ام.

    باشد که یکی از آنها بر شوربختی من رحمت آرد یا بر بد حالی منش رقت آید و در حق من دعایی کند

    که توزودتر از دعای من مستجاب فرمایی

    یا روی شفاعت بر زمین نهد وشفاعت او از درخواست من مقبول تر افتد

    و سبب رهایی من از خشم توو توفیق یافتن من به خشنودی تو باشد.

     

    بار خدایا!

    اگر پشیمانی به درگاه تو توبه است، من پشیمان ترین پشیمانانم

    و اگر ترک گناه بازگشت به توست،من نخستین بازگشتگانم

    واگر استغفار است که گناهان را می ریزد،من در زمره استغفار کنندگانم.

     

    ای خداوند!

    همچنان که ما را به توبه فرمان داده ای و پذیرفتنش بر عهده گرفته ای،

    همچنان که ما را به دعا بر انگیخته ای و وعده اجابت داده ای،

    پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و توبه من بپذیر

    و به جایی که نومیدان از رحمت خود را باز می گردانی باز مگردان.

    تویی آن که توبه گنهکاران می پذیری و با خطاکاران بازگشته از خطا مهربان هستی.

     

    بار خدایا!

    بر محمد و خاندانش درود بفرست آن سان که ما را به سبب او راه هدایت نمودی .

    بر محمد و خاندانش درود بفرست آن سان که ما را به هدایت او نجات بخشیدی.

    بر محمد و خاندانش درودبفرست،درودی که در روز بازپسین،روز بینوایی،شفیع ما به نزد توباشد،

    که تو بر هر کاری توانایی.و هو علیک یسیر.

     

    [2] . و هو الذی یقبل التوبة عن عباده و یعفو عن السیئات و یعلم ما تفعلون.(سوره 42/آیه 25)
    [3] . ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین.(سوره 2/آیه 222)

    .

    دعای  سی و یکم 

    صحیفه سجادیه

    .

    پایگاه اطلاع رسانی حوزه

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, نحوه اقرار به گناه, راه هدایت نفس, ماهیت گناه, یکی از راههای جبران گناهان گذشته
    [جمعه 1399-11-17] [ 02:29:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای شانزدهم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای شانزدهم)

    http://www.shabestan.ir

    نيايش آن حضرت در آمرزش خواهي


    خدايا!

    اي آن كه گناهكاران از رحمتِ تو ياري خواهند.
    اي آن كه درماندگان به يادكرد احسانِ تو امان جويند.
    اي آن كه خطا پيشگان از بيم تو با فرياد بگريند.
    اي مونس مردم گريزانِ دور از ديار.

    اي غمگسار غم زدگان و شكسته دلان.

    اي فريادرس بي‌كسانِ بي‌ياور.

    اي ياور نيازمندانِ رانده شده.

     

    توصیف صفات خداوند


    تويي كه رحمت و دانشت در همه جا فراگير است.
    تويي كه هر آفريده را از نعمت خود بهره‌مند كرده‌اي.
    تويي كه بيش از آن چه كيفر مي‌دهي، در مي‌گذري.


    تويي كه پيش از به خشم آمدن، مهر مي‌ورزي.
    تويي كه افزون بر آنچه باز مي‌داري، مي‌بخشي.
    تويي كه آفريدگان همه از رحمتت گشايش مي‌يابند.


    تويي كه كه چون كسي را نعمتي ببخشي، پاداشي از او نخواهي.
    تويي كه در كيفر دادن سركشان، اندازه نگه مي‌داري.

     

    حقیقت انسان


    و من، اي معبودِ من، بنده‌ي تو هستم كه به دعا فرمانش داده‌اي؛ پس مي‌گويد: لبّيك و سعديك.

    اينك اين منم، اي پروردگار من، افتاده بر درگاهِ تو.

    اين منم كه بار گناهان بر پشتم سنگيني مي‌كند.

    اين منم كه عمرم را در گناه به سر آوردم.

    اين منم كه از روي ناداني نافرماني‌ات كردم؛ حال آن كه اين گستاخي در حقِ تو روا نبود.

     


    اي معبود من!

    آيا بر كسي كه مي‌خواندت رحمت مي‌آوري تا من در خواندنِ تو سخت بكوشم؟

    آيا آن كسي را كه به درگاهت زار مي‌گريد مي‌آمرزي تا من نيز اكنون به گريه آغازم؟

    آيا از كسي كه به خواري چهره بر خاكِ درت مي‌سايد در مي‌گذري؟

    آيا كسي را كه از بينوايي خود پيش تو گِلِه مي‌كند و تنها به تو اميد بسته است، بي‌نياز مي‌سازي؟

     


    اي خداي من!

    آن را كه جز تو بخشنده‌اي نمي‌يابد، نوميد مگردان،

    و آن را كه جز از تو، از هيچ كس ديگري بي‌نيازي نخواهد، وامگذار.


    اي خداي من!

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست

    و از من روي مگردان كه من رو به سوي تو آورده‌ام،

    و از رحمت خود بي‌نصيبم مكن كه دل به اميد تو بسته‌ام،

    و دست رد بر سينه‌ام مزن كه بر درگاهت به خدمت ايستاده‌ام؛

     


    تويي كه خود را به رحمت ستوده‌اي. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و بر من رحمت آور.

    و تويي كه خود را بخشنده ناميده‌اي، پس گناهم را ببخشاي.


    اي معبود من!

    مي‌بيني كه چگونه از ترس تو اشكم روان است و قلبم از بيم تو پريشان، و اندامم از شكوه تو لرزان.
    و اين همه، براي آن است كه من از كردار بدِ خود شرمنده‌ام،

    و از بس به درگاه تو ناليده‌ام، صدايم بند آمده،

    زبانم ياري نمي‌كند كه با تو به راز و نياز سخن گويم.

     

    صفات خداوند


    پس، اي معبود من!ستايش براي توست.

    چه بسيار عيب‌ها كه از من پوشيده‌اي و رسوايم نكرده‌اي،

    و چه بسيار گناهان مرا كه نهان داشته‌اي و بدان‌ها شهرتم نداده‌اي،

    و چه بسيار آلودگي‌ها كه بدان‌ها آلوده گشته‌ام و تو از آنها پرده برنگرفته‌اي

    و نشان بدنامي بر گردنم نيفكنده‌اي

    و زشتي‌هاي آن آلودگي‌ها را بر همسايگان عيب‌جوي من و رشكبران نعمتي كه به من داده‌اي، آشكار نساخته‌اي.
    آن گاه، اين همه، مرا از ادامه‌ي آن كارهاي ناپسند كه خود مي‌داني، باز نداشت.

     

    حقیقت انسان


    حال اي معبود من!

    چه كسي به رستگاري خويش از من نادان‌تر،

    و به نصيب خود از من غافل‌تر،

    و به سامان بخشيِ نفس امّاره از من بي‌اعتناتر است

    كه آن روزيِ ارزاني شده‌ات را خرج گناهي مي‌كنم كه مرا از آن برحذر داشته‌اي؟

    و چه كسي بيش از من در گرداب باطل غوطه‌ور و به زشتكاري گراينده‌تر است كه چون بر سر دو راهيِ دعوت تو و فراخوانِ شيطان مي‌ايستم، با ديده‌ي باز و آگاهانه در پي دعوت شيطان مي‌روم، بي‌آن كه دشمن او با خودم را فرموش كرده باشم؟


     در همان حال، يقين دارم كه سرانجام دعوت تو بهشت است، و فرجام دعوت او دوزخ.


    پاك و منزّهي تو!

    چه شگفت‌آور است كه من به زيانِ خود گواهي مي‌دهم و كارهاي نهان خود را بر مي‌شمارم.


    و شگفت‌آورتر از اين، بردباري توست درباره‌ي من، و درنگ توست در زود عقاب كردن من؛

    و اين، نه از آن روست كه من پيش تو آبرو و عزّتي دارم، بلكه تنها مداراي توست با من و فزون بخشي تو بر من، تا از آن نافرماني‌اي كه تو را به خشم آورد، پيشگيري كنم، و از آن گناهان كه فرسوده‌ام سازد، دست بردارم؛ و هم از آن روست كه تو بخشودن گناه مرا از عقوبت كردنم به سبب آن، دوست‌تر داري.


    اي معبود من!

    گناهم بيش‌تر، و آنچه از من بر جاي مانده زشت‌تر، و كردارم بدتر است.

    در گرايش به باطل بي‌باك‌ترم، و در فرمانبرداري از تو بيداري‌ام ناچيزتر است،

    و در برابر هشدارهاي تو آگاهي و مراقبتم كم‌تر؛

    چنان كه در شمارش كاستي‌هاي خويش در مي‌مانم و از يادآوري گناهان خود ناتوانم.

    بدين كلمات، خويشتن را سرزنش مي‌كنم؛ زيرا به مهرباني تو كه سامان كار گنهكاران بسته بدان است، اميدوارم،

    و به رحمت تو كه وسيله‌ي آزاد كردن خطا پيشگان است، دل بسته‌ام.


    خدايا!

    اين گردن من است كه گناهان آن را در حلقه‌ي بندگي درآورده‌اند؛ پس بر محمد و خاندانش درود فرست و با بخشايش خود رهايش گردان.

    و اين پشتِ من است كه زير بار خطاها دو تا گرديده؛ پس بر محمد و خاندانش درود فرست و به فضل خود از بار خطاهايم بكاه.


    اي معبود من!

    اگر چندان بگريم كه مژگانم فرو ريزد،

    و چندان زاري كنم كه صدايم بگيرد،

    و چندان بر درگاهت بايستم كه پاهايم آماس كند،

    و چندان پيش تو كمر خم كنم كه استخوان‌هاي پشتم به درآيد،

    و چندان به سجده روم كه چشمانم از چشمخانه بيرون شود،

    و در همه‌ي عمر جز خاك زمين نخورم،

    و پيوسته تا واپسين روز آبِ خاكستر نوشم،

    و در اين ميان، چندان نام تو بر زبان آورم كه از گفتن باز مانم

    و آن گاه از شرم تو چشم به آسمان بر ندارم، باز هم سزاوار آن نخواهم بود كه حتي يك گناه از گناهانم را بيامرزي.

    اگر آن گاه كه شايسته‌ي آمرزش تو شوم، مرا بيامرزي،

    و آن گاه سزاوار بخشايش تو گردم، ببخشايي،

    همانا اين آمرزش و بخشايش نه از آن روست كه من در خورِ آنم؛ زيرا سزاي من، آن گاه كه نافرماني تو كردم، آتش بود. پس اگر عذابم كني، بر من ستم نورزيده‌اي.


    معبود من!

    اكنون كه بر گناهم پرده افكنده‌اي و رسوايم نساخته‌اي و به كَرَم خود با من مدارا نموده‌اي و در كيفر كردنم شتاب نكرده‌اي و به لطف خود با من بردبار بوده‌اي و نعمت خود را دگرگون و زلالِ احسانِ خويش را تيره نگردانده‌اي، بر زاري‌هاي دراز و بيچارگي‌هاي سخت و بدحالي‌هاي من رحمت آور.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا از گناهان در امان دار،

    و به فرمانبرداري خود وادار،

    و توفيقم ده كه به نيكي از بيراهه‌ي معصيت به راه طاعت باز گردم.

    با آبِ توبه پاكم ساز و ياري‌ام ده كه گناه نكنم،

    و به تن درستي حال و روزم را بهتر كن،

    و شيريني آمرزشت را به من بچشان،

    و مرا آزاد كرده‌ي بخشايش و رحمت خود گردان،

    و از خشمِ خود براي من امان نامه‌اي بنويس،

    و از مژده‌ي اين نعمت‌ها در اين جهان، پيش از رفتن به آن جهان، شادمانم ساز؛

    مژده‌اي كه آن را بشناسم، و براي من در آن نشانه‌اي بگذار كه به آن آگاه شوم.


    اين خواسته‌ها، بيش از توان تو نباشد، و با وجود قدرت و بردباري‌ات، بر تو دشوار نيايد،

    و با آن بخشش‌هاي بزرگ كه آيات قرآنت دليل بر آنهاست، تو را به سختي نيندازد، كه تو هر چه خواهي، همان كني، و هر چه اراده كني، به همان فرمان دهي. و تو بر هر كار توانايي.

    .

    دعای شانزدهم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه موعود

    موضوعات: ◀اوصاف خدا, ◀حقیقت انسان, ◀توبه, ◀میزان فقر انسان در نزد خداوند, ✔مطلب ندارد, نحوه اقرار به گناه
    [پنجشنبه 1399-02-18] [ 11:34:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نیایش در توبه ...
    نیایش در توبه

    http://www.shabestan.ir

    نیایش در توبه

    خدايا!

    اگر اراده كني كه ما را بيامرزي. اين آمرزش نتيجه‌ي فضل توست، و اگر خواستِ تو كيفر دادنِ ما باشد، اين كيفر هم از عدالت توست.


    بر ما منّت گذار و در كار بخشش خود سخت مگير.

    از گناهمان درگذر و ما را از عذاب خود رهايي ده كه ما را طاقت عدل تو نيست، و بي‌بخشايش تو هيچ يك از ما را اميدِ نجات نباشد.


    اي بي‌نياز بي‌نيازان!

    اينك ما بندگانِ تو در پيشگاه توايم، و من از همه به تو محتاج‌ترم.

    پس به توانگريِ خويش، تهي‌دستي ما را چاره‌اي ساز

    و احسانِ خويش را از ما دريغ مدار آن گونه كه نوميد گرديم؛ كه اگر چنين كني، آن كس كه از تو نيك بختي خواسته، بدبخت شود، و آن كس كه از احسانِ تو چشم بخشش داشته، تهي دست مانَد.

    با چنين حال نوميدي، پيش چه كسي رَويم و روي نياز به كدامين درگاه بريم؟

     

    خدايا!

    تو منزّهي، و ما آن بيچارگانيم كه بر آوردن خواست ايشان را واجب كرده‌اي، و آن رنج ديدگانيم كه بر داشتن رنج ايشان را وعده فرموده‌اي.


    خواستِ تو را سزاوارتر، و بزرگيِ تو را شايسته‌تر آن است كه؛

    بر خواستارِ رحمت خود، رحمت آوري،

    و آن كس را كه از تو ياري طلبد، فريادرس باشي.

    پس بر زاري و نياز ما رحمت آور،

    و اكنون كه خويشتن را بر آستانِ تو افكنده‌ايم، بي‌نيازمان فرما.


    خدايا!

    آن دم كه از شيطان فرمانبري كرديم و از تو نافرماني، شيطان به شادي پرداخت. پس بر محمد و خاندانش درود فرست، و اينك كه ما او را براي خاطر تو رها كرده‌ايم و به سوي تو آمده‌ايم، ديگر به گناه كردن ما شاد مكن.

    .

    دعای دهم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀توبه, ✔مطلب ندارد
    [پنجشنبه 1399-01-21] [ 05:53:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه(دعای نهم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه(دعای نهم)

    http://www.shabestan.ir

     

    توبه

    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را به سوي توبه‌اي كه پسندِ توست برگردان،و از پا فشاري بر آنچه نمي‌پسندي به دور دار.

     

    نحوه انتخاب کردن در سر دو راهی ها


    خدايا!

    آن جا كه به ناچار يا دينِ ما كاستي مي‌گيرد يا دنياي ما، كاستي را در آن قرار ده كه زودگذر است، و بازگشت ما را به سوي آن كه پايدارتر است.


    و هرگاه آهنگ دو كار كرده باشيم كه يكي خشنودي تو را به همراه دارد و ديگري به خشمت مي‌آورَد، ما را به آن كار كه خشنودي تو در آن است گرايش ده، و نيروي ما را در انجام دادنِ آنچه سبب خشمِ توست، ناتوان گردان.
    و در اين كارها، نفس‌هاي ما را به اختيارمان وامگذار؛ زيرا نفس، اگر توفيق تو نباشد، باطل را بر مي‌گزيند، و اگر رحمتِ تو او را در نيابد، به بدي فرمان مي‌دهد.

     

    نحوه آفرینش انسان


    خدايا، تو ما را از ناتواني آفريده‌اي و بنياد ما را بر سستي نهاده‌اي، و از آبي پست و بي‌مقدار، هستي ما را آغاز كرده‌اي. اينك ما را هيچ جنبشي نيست مگر به نيروي تو، و هيچ نيرويي نيست مگر به ياري كردن تو.

     

    دعای عاقبت بخیری


    پس ما را به توفيق خود مدد فرما، و به راه راستِ خود استواري ده، و چشمِ دل‌هاي ما را از ديدن آنچه دوست نمي‌داري كور گردان، و چنان كن كه نافرماني تو به هيچ يك از جوارح ما راه نيابد.

    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و چنان كه رازهاي دلِ ما و جنبش‌هاي اندام ما و نگريستن‌هاي چشم ما و گفتارهاي زبان ما وسيله‌ي دريافت ثواب تو باشند، تا هيچ كار نيكي كه شايسته‌ي پاداش توست، از دستِ ما نرود، و هيچ كار زشتي كه عقوبت تو را در پي دارد، روي دست ما نمانَد.

    .

    دعای نهم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, دعای عاقبت بخیری, نحوه آفرینش انسان, نحوه انتخاب در رو راهی ها
    [دوشنبه 1399-01-18] [ 05:37:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای اول) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای اول)

    دعای اول

    شناخت اوصاف خداوند

    سپاس خدايي را که اول است بي آنکه پيش از او اولي باشد، و آخر است بي آنکه پس از او آخري باشد. خدايي که ديده‌هاي بينندگان از ديدنش فرو مانده و انديشه‌هاي توصيف کنندگان از وصفش عاجز شده‌اند.

    نحوه آفرینش مخلوقات

    آفريدگان را به قدرت خود پديده آورده،

    و ايشان را بر وفق خواست خود اختراع فرموده،

    آنگاه در طريق اراده خود روان ساخته

    و در راه محبت خود برانگيخته،

    در حالي که از حدّي که بر ايشان تعيين نموده قدمي پيش و پس نتوانند نهاد،

    و براي هر يک از ايشان روزي معلوم مقسومي قرار داده: هر که را فزوني داده، کاهنده‌اي را نيروي کاستن [آن نیست]. و هر که را کاستي داده افزاينده‌اي را قدرت افزون بر آن نيست .

    سپس براي او در زندگي مدّت معلومي تعيين کرده

    و پايان معيني قرار داده که با روزهاي عمر خود به سوي آن گام برمي‌دارد و با سال‌هاي زندگي‌اش به آن نزديک مي‌شود، تا چون به پايان مدتش رسيد و پيمانه عمرش را پر کرد او را به طرف ثواب سرشار يا عقاب وحشت‌بار خود فرا کشد،

    و به آيين عدالت کساني را که بدي کرده‌اند به عمل خود و آنان را که نيکويي کرده‌اند به نيکي جزا دهد.

    منزه است نام‌هاي او و پياپي است نعمت‌هاي او،

    از کرده خود مسئول نيست و ديگران مسئولند.

     

    ارزش شکرگزاری

    و سپاس خدايي را که اگر بندگانش را از شناختن آيين سپاسگزاري‌اش بر عطاياي متواتري که به ايشان داده و نعمت‌هاي پيوسته‌اي که بر ايشان کامل ساخته محروم مي‌ساخت، در نعمت‌هايش تصرّف مي‌کردند و سپاس نمي‌گزاردند

    و در روزي‌اش دست مي‌گشودند و شکر نمي‌کردند،

    و اگر چنين مي‌بودند از حدود انسانيت به مرز بهيميت مي‌رفتند، و چنان مي‌بودند که در کتاب محکم خود وصف کرده است «ايشان جز مانند چار پايان نيستند بلکه خود گمراه‌ترند».

     

    نحوه هدایت انسان

    سپاس خداي را! بر آنچه از خدايي خود به ما شناسانده،

    و بر آنچه از شکر خود به ما الهام کرده،

    و بر آن درها که از علم ربوبيتش بر ما گشوده

    و بر اخلاص در توحيدش که ما را به آن رهبري کرده

    و ما را از کجروي و شک در کار خودش دور ساخته،

    چنان سپاسي که به آن در زمره سپاسگزاران خلقش زندگي کنيم،

    و بر هر که به خشنودي و عفوش پيشي جسته سبقت گيريم.

     

    برترین نوع شکرگزاری

    سپاسي که تاريکي‌هاي برزخ در پرتو‌اش بر ما روشن شود

    و راه رستاخيز را بر ما هموار سازد

    و منازل ما را در پيشگاه گواهان از فرشتگان و پيغمبران و امامان بلند گرداند.

    در آن روزي که هر کسي به سزاي عمل خود مي‌رسد، و به مردم ستم نمي‌شود.

    روزي که به هيچ وجه دوستي به کار دوستي نمي‌خورد و کسي ايشان را ياري نمي‌کند.

    سپاسي که در نامه نوشته شده‌اي که مقرّبين آن را مشاهده مي‌کنند از جانب ما با علي عليين بالا رود.

    سپاسي که چون از هول رستاخيز چشم‌ها خيره شود ديده‌هاي ما به آن روشن گردد

    و چون روي‌ها سياه شود چهره‌هاي ما به آن سفيد گردد.

    سپاسي که در پرتو‌اش از آتش دردناک خدا آزاد شويم و به جوار کرمش در آييم.

    سپاسي که به يمن تأييد آن شانه بر شانه فرشتگان مقرّب او زنيم،

    و در اقامتگاه جاوداني و سراي عزّت سرمدي‌اش در سلک پيغمبران مرسل درآييم.

     

    ماهیت انسان در دستگاه آفرینش

    سپاس خدايي را که زيبايي‌هاي آفرينش را براي ما برگزيد

    و روزي‌هاي پاکيزه را بر ما روان ساخت،

    و ما را به تسلّط بر همه آفريدگان برتري داد

    و از اين جهت همه مخلوقاتش ما را به قدرت او فرمانبردار،

    و به نيرويش از اطاعت ما ناچارند

    و سپاس خدايي را که در احتياج ما را از غير خود فرو بست.

    پس در برابر اين همه نعمت چگونه بر سپاس او طاقت داريم؟

    يا کي توانيم شکرش را به جا آريم؟ چنين کار محال است، نه جاي استفهام و سؤال است!

    سپاس خدايي را! که براي قبض و بسط اعضاء آلات و عضلاتي در بدن ما ترکيب کرد،

    و ما را از آسايش‌هاي زندگي بهره‌مند گردانيد،

    و اعضايي براي کار در پيکر ما برقرار کرد

    و ما را از روزي‌هاي پاکيزه اطعام فرمود،

    و به فضل خود توانگر ساخت،

    و به نعمت خود سرمايه بخشيد،

    سپس ما را به پيروي اوامر خود فرمان داد تا طاعتمان را بسنجد،

    و از ارتکاب نواهي خود نهي فرمود تا شکرمان را بيازمايد،

    پس از راه امرش منحرف شديم

    و بر مرکب نهي‌اش برآمديم

    با اين حال به عقوبت ما شتاب نکرد،

    و در انتقام ما تعجيل نفرمود، بلکه به رحمت خود از روي کَرَم با ما مدارا کرد، و به مهرباني خويش از روي حلم بازگشتن ما را انتظار کشيد.

     

    ارزش توبه

    سپاس خدايي را ! که ما را به توبه رهبري کرد

    و آن را جز از فضل او نيافته‌ايم.

    پس اگر جز اين يک نعمت از فضل او را به شمار نياوريم هر آينه عطاي او در حق ما بزرگ و احسانش درباره ما جليل و فضلش بر ما عظيم خواهد بود؛ زيرا سنت او در باب توبه نسبت به اقوام قبل از ما چنين نبود.

     

    ماهیت احکام اسلام

    او به حقيقت آنچه را که تاب تحمل آن را نداشتيم از ذمّه ما برداشته

    و بيرون از حدّ طاقت‌مان تکليف نفرموده

    و جز به کار آسان‌مان نگماشته

    و براي هيچ يک از ما حجّتي و عذري باقي نگذاشته.

    پس بدبخت از ميان ما کسي است که برخلاف رضاي خدا خود را به هلاک افکند،

    و نيکبخت کسي است که روي دل به سوي او آورد.

     

    برترین نوع شکرگزاری

    سپاس خداي را ! بهر آن آيين که نزديک‌ترين فرشتگان به او و گرامي‌ترين آفريدگان او و پسنديده‌ترين ستايش کنندگان در پيشگاه او وي را سپاس گذارده‌اند،

    سپاسي که از ديگر سپاس‌ها برتر باشد مانند برتري پروردگار ما بر همه آفريدگانش .

    سپس حمد او را به جاي هر نعمتي که بر ذمّه ما و همه بندگان گذشته و بازمانده خود دارد،

    به شماره هر چيزي که از همگي آنها علم او بر آن احاطه کرده

    و به جاي هر يک از آنها چندين برابر آن هميشه و جاويد تا روز رستاخيز.

    سپاسي که کشش آن پايان نپذيرد و شماره‌اش به احصا در نيايد،

    و به نهايتش دسترسي و براي مدتش انقطاعي نباشد.

    سپاسي که موجب رسيدن به طاعت و عفو او، و سبب خشنودي، و وسيله آمرزش، و راه به سوي بهشت، و پناه از انتقام، و ايمني از خشم، و پشتيبان طاعت، و مانع از نافرماني، و مددکار بر اداء حق و وظايف او باشد.

    سپاسي که به آن در ميان نيک‌بختان از دوستانش نيک‌بخت شويم

    و به وسيله آن در سلک شهيدان شمشيرهاي دشمنانش درآييم.

    همانا که خدا ياري دهنده و ستوده است.

    .

    .

    دعای اول

    صحیفه سجادیه

    http://fazellankarani.com/persian/sahifa/?page=2

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ✔شور عشق با معشوق, ✔خاکستر بر باد رفته, ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀اوصاف خدا, ◀ارزش شکرگزاری, ◀حقیقت انسان, ◀توبه, ◀ماهیت احکام اسلام
    [یکشنبه 1398-12-11] [ 12:05:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت