راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر






  • مطالب مرتبط


  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و دوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و دوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و سوم)
  • هلاک شدگان امام علی
  • در مدح انصار
  • راه خودسازی
  • کسی که خوارج را فریفت
  • ضرورت خودسازی
  • علی از زبان علی (دروغ و گمراهی)
  • علی از زبان علی
  • حبّ علی از زبان علی
  • دو عامل ایمنی از عذاب خدا
  • ضرورت خودسازى رهبران و مديران
  • الگوی خودسازی
  • افشای ماهیت معاویه و نحوه بیعت گرفتن با امام
  • نکوهش افراد در انتخاب حکم در جنگ صفین
  • علی از زبان علی
  • علت اختلاف احادیث در میان مردم
  • علی از زبان علی در جریان حکمیّت
  • لحظه رحلت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از زبان امام علی
  • راه نفوذ شیطان در انسان
  • ارزش یاد مرگ
  • پاسخ امام علی در جواب «حکومت فقط از آن خداست.»
  • ویژگی یاران امام علی از زبان خود او
  • حقیقت افرادی که به خوارج پیوستند
  • علی از زبان علی
  • بازگرداندن نعمت ها بعد از از دست رفتن ان
  • شیوه های خودسازی از منظر امام علی
  • علم امام علی از زبان امام علی
  • افشاء ادّعاهاى دروغين طلحه درباره عثمان
  • روش هدایت کردن امام علی در واقعه جنگ جمل
  • ویژگی های یک مسلمان از منظر حضرت علی
  • سرانجام افرادی که دینی غیر از اسلام انتخاب کنند
  • رابطه پیامبر با دنیا
  • علی از زبان علی
  • خودسازی از منظر امام علی
  • وصف دنیازدگان و جاهلان از نگاه امام علی
  • حکومت امام مهدی از زبان امام علی
  • علی از زبان علی(ماجرای خلافت)
  • نفرین از زبان حضرت علی
  • یاد مرگ و خودسازی
  • شیوه برخورد پیامبر با گناهکاران
  • علت پذیرش حکمیت
  • علت جنگ صفین در خطاب به خوارج
  • علت پذیرش حکمیت
  • محور سنگ آسیاب
  • ویژگی یاران حضرت علی
  • علی از زبان علی، وصف یاران از زبان علی
  • دنیا در نگاه پیامبر
  • دشمن ترین آدم ها نسبت به خدا



  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      در مدح انصار ...
    در مدح انصار

    در مدح انصار

     

    هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ،

    مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلَاطِ.

     

    به خدا سوگند!

    آنها اسلام را پروراندند، چونان مادرى كه فرزندش را بپروراند،

    با توانگرى، با دست هاى بخشنده، و زبانهاى برنده و گويا.

    .

    حکمت 465

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی
    [چهارشنبه 1399-09-19] [ 04:34:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      الگوی خودسازی ...
    الگوی خودسازی

    الگوی خودسازی (در ياد يكى از ياران، «خبّاب بن أرت» فرمود:)

     

    [رَحِمَ] يَرْحَمُ اللَّهُ خَبَّابَ بْنَ الْأَرَتِّ،

    فَلَقَدْ أَسْلَمَ رَاغِباً

    وَ هَاجَرَ طَائِعاً

    وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ

    وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ وَ عَاشَ مُجَاهِداً.

     


    خدا خبّاب بن أرت را رحمت كند،

    با رغبت مسلمان شد،

    و از روى فرمانبردارى هجرت كرد،

    و با قناعت زندگى گذراند،

    و از خدا راضى بود،

    و مجاهد زندگى كرد.

    .

    حکمت 43

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

     

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی
    [جمعه 1399-07-04] [ 09:34:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علت اختلاف احادیث در میان مردم ...
    علت اختلاف احادیث در میان مردم

    (شخصى از احاديث بدعت آور، و گوناگونى كه در ميان مردم رواج داشت پرسيد امام فرمود):

     

    علت اختلاف احادیث در میان مردم

     

     اقسام احاديث رواج يافته


    احاديثى كه در دسترس مردم قرار دارد، هم حق است هم باطل، هم راست هم دروغ،

    هم ناسخ هم منسوخ، هم عام هم خاص، هم محكم هم متشابه،

    هم احاديثى كه بدرستى ضبط گرديده و هم احاديثى كه با ظن و گمان روايت شده.

    در روزگار پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آنقدر دروغ به آن حضرت نسبت داده شد كه ايستاد و خطابه ايراد كرد،

    و فرمود: «هر كس از روى عمد به من دروغ نسبت دهد جايگاه او پر از آتش است».



    اقسام راويان حديث


    افرادى كه حديث نقل مى كنند چهار دسته اند، كه پنجمى ندارد:


    اول- منافقان نفوذى


    نخست منافقى كه تظاهر به ايمان مى كند،

    و نقاب اسلام بر چهره دارد،

    نه از گناه مى ترسد و نه از آن دورى مى جويد

    و از روى عمد دروغ به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نسبت مى دهد.

    اگر مردم مى دانستند كه او منافق دروغگو است، از او نمى پذيرفتند

    و گفتار دروغين او را تصديق نمى كردند،

    اما با ناآگاهى مى گويند او از اصحاب پيامبر است،

    رسول خدا را ديده و از او حديث شنيده، و از او گرفته است،

    پس حديث دروغين او را قبول مى كنند.

    در صورتى كه خدا تو را از منافقين آنگونه كه لازم بود آگاهاند،

    و وصف آنان را براى تو بيان داشت.

    آنان پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم باقى ماندند

    و به پيشوايان گمراهى و دعوت كنندگان به آتش با دروغ و تهمت نزديك شده.

    پس به آنان ولايت و حكومت بخشيدند،

    و بر گردن مردم سوار گرديدند،

    و به وسيله آنان به دنيا رسيدند.

    همانا مردم هم با سلاطين و دنيا هستند،

    مگر آن كس كه خدا او را حفظ كند،

    اين يكى از آنچه ار گروه است.

     

    دوم- اشتباه كار


    كسى كه از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چيزى را به اشتباه شنيده،

    امّا سخن آن حضرت را درست حفظ نكرده است،

    و با توهّم چيزى را گرفته،

    امّا از روى عمد دروغ نمى گويد،

    آنچه در اختيار دارد روايت كرده

    و به آن عمل مى كند

    و مى گويد من از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آن را شنيده ام.

    اگر مسلمانان بدانند كه او اشتباه كرده، و غير واقعى پنداشته، از او نمى پذيرفتند،

    خودش هم اگر آگاهى مى يافت كه اشتباه كرده آن را رها مى كرد.

     

    سوّم- ناآگاهانى كه حديث شناس نيستند

     

     شخصى كه شنيده پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به چيزى امر فرمود.

    (امّا) سپس از آن نهى كرد و او نمى داند،

    يا شنيد كه چيزى را نهى كرد، سپس به آن امر فرمود و او آگاهى ندارد،

    پس نسخ شده را حفظ كرد ولى ناسخ را نمى داند.

    اگر بداند كه حديث او منسوخ است تركش مى كند،

    و اگر مسلمانان نيز مى دانستند روايت او نسخ شده، آن را ترك مى كردند.

     

    چهارم- حافظان راست گفتار


    آن كه نه به خدا دروغ مى بندد و نه به پيامبرش دروغ نسبت مى دهد.

    دروغ را از ترس خدا، و حرمت نگهداشتن از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دشمن دارد.

    در آنچه از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيده اشتباه نكرده،

    بلكه آن را با تمام جوانبش حفظ كرده است،

    و آن چنان كه شنيده بدون كم و كاست نقل مى كند.

    پس او ناسخ را دانسته و به آن عمل كرده،

    و منسوخ را فهميده و از آن دورى جسته،

    خاص و عام، محكم و متشابه، را شناخته، هر كدام را در جاى خويش قرار داده است.

     

     اقسام اصحاب رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم


    گاهى سخنى از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم داراى دو معنا بود، سخنى عام، و سخنى خاص،

    كسى آن را مى شنيد كه مقصود خدا و پيامبرش را از آن كلام نمى فهميد،

    پس به معناى دلخواه خود تفسير مى كرد،

     بدون آن كه معناى واقعى آن را بداند، كه براى چه هدفى صادر شد، و چرا چنين گفته شد، حفظ و نقل مى كرد.

    همه ياران پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چنان نبودند كه از او چيزى بپرسند و معناى واقعى آن را درخواست كنند

    تا آنجا كه عدّه اى دوست داشتند عربى بيابانى يا سؤال كننده اى از آن حضرت چيزى بپرسد و آنها پاسخ آن را بشنوند،

    امّا من هر چه از خاطرم مى گذشت مى پرسيدم، و حفظ مى كردم.

    پس اين است علل اختلاف رواياتى كه در ميان مردم وجود دارد،

    و علل اختلاف روايات در نقل حديث.

    .

    خطبه 210

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی, علت اختلاف احادیث میان مردم
    [شنبه 1399-06-15] [ 04:14:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ویژگی یاران امام علی از زبان خود او ...
    ویژگی یاران امام علی از زبان خود او

    (يكى از ياران امام، نوف بكّالى نقل كرد كه امام در سال 40 هجرى در اواخر زندگى خود در شهر كوفه بر روى سنگى كه جعدة بن هبيره مخزومى آماده كرد ايستاد، در حالى كه پيراهنى خشن از پشم بر تن، و شمشيرى با ليف خرما بر گردن، و كفشى از ليف خرما در پا، و بر پيشانى او پينه از كثرت سجود آشكار بود فرمود):

     

    وصف خداوند متعال


    ستايش خداوندى را سزاست كه سر انجام خلقت، و پايان كارها به او باز مى گردد.

    خدا را بر احسان بزرگش، و برهان آشكار، و فراوانى فضل و آنچه بدان بر ما منّت نهاده است مى ستاييم،

    ستايشى كه حق او را اداء كند،

    و شكر شايسته او را به جا آورد،

    به ثواب الهى ما را نزديك گرداند

    و موجب فراوانى نيكى و احسان او گردد.

    از خدا يارى مى طلبيم،

    يارى خواستن كسى كه به فضل او اميدوار،

    و به بخشش او آرزومند،

    و به دفع زيانش مطمئن،

    و به قدرت او معترف،

    و به گفتار و كردار پروردگار اعتقاد دارد.

    به او ايمان مى آوريم،

    ايمان كسى كه با يقين به او اميدوار،

    و با اعتقاد خالص به او توجّه دارد،

    و با ايمانى پاك در برابرش كرنش مى كند،

    و با اخلاص به يگانگى او اعتقاد دارد،

    و با ستايش فراوان خدا را بزرگ مى شمارد،

    و با رغبت و تلاش به او پناهنده مى شود.

     

    راههاى خداشناسى


    خدا از كسى متولّد نشد تا در عزّت و توانايى داراى شريك باشد،

    فرزندى ندارد تا وارث او باشد،

    وقت و زمان از او پيشى نگرفت،

    و زيادى و نقصان در او راه ندارد.

    خدا با نشانه هاى تدبير استوار، و خواسته هاى حكيمانه در خلق نظام احسن، در برابر غفلت ها، آشكارا جلوه كرده است.

    از نشانه هاى آفرينش او، خلقت آسمان هاى پا بر جا بدون ستون و تكيه گاه است.

    آسمانها را به اطاعت خويش دعوت و آنها بدون درنگ اجابت كردند،

    اگر اقرار آسمان ها به پروردگارى او، و اعترافشان در اطاعت و فرمانبردارى از او نبود،

    هرگز آسمان ها را محل عرش خويش و جايگاه فرشتگان، و بالا رفتن سخنان پاك و اعمال نيك و صالح بندگانش قرار نمى داد.

    ستارگان را نشانه هاى هدايتگر بيابان ماندگان سرگردان قرار داد تا به وسيله آنها راهنمايى شوند،

    ستارگانى كه پرده هاى تاريك شب مانع نور افشانى آنها نمى گردد،

    و نمى تواند از نور افشانى و تلألؤ ماه در دل آسمان جلوگيرى كند.

    پس پاك است خدايى كه پوشيده نيست بر او سياهى تيره و تار بر روى ناهموارى هاى زمين،

    و قلّه هاى كوتاه و بلند كوه ها،

    و نه غرّش رعد در كرانه آسمان،

    و نه درخشش برق در لابلاى ابرها،

    و نه وزش بادهاى تند و طوفان،

    و نه ريزش برگ ها بر اثر بارش باران،

    و نه محل سقوط قطرات باران، و نه مسير كشيده شدن دانه ها به وسيله مورچگان،

    و نه غذاهاى كوچك ناديدنى پشّه ها،

    و نه آنچه كه در شكم حيوانات مادّه در حال رشد است (خدا به همه آنها آگاه است).

     

    حمد و سپاس خداوندى را سزاست كه همواره وجود داشت،

    پيش از آن كه كرسى يا عرش، آسمان يا زمين، جن يا انس، پديد آيند.

    خداوندى كه ذات او را فكرها و عقل هاى ژرف انديش نتوانند بشناسند،

    و با نيروى انديشه اندازه اى براى او نتوانند تصوّر كنند.

    هيچ سؤال كننده اى او را به خود مشغول نسازد،

    و فراوانى عطا و بخشش از دارايى او نكاهد،

    براى ديدن به چشم مادّى نياز ندارد،

    و در مكانى محدود نمى شود.

    همسر و همتايى ندارد،

    و با تمرين و تجربه نمى آفريند،

    و با حواس درك نشود،

    و با مردم مقايسه نگردد،

    خدايى كه بدون اعضاء و جوارح و زبان و كام با حضرت موسى عليه السّلام سخن گفت

    و آيات بزرگش را به او شناساند.

    اى كسى كه براى توصيف كردن پروردگارت به زحمت افتاده اى،

    اگر راست مى گويى جبرئيل و ميكاييل و لشكرهاى فرشتگان مقرّب را وصف كن،

    كه در بارگاه قدس الهى سر فرود آورده اند،

    و عقل هايشان در درك خدا، سرگردان و درمانده است،

    تو چيزى را مى توانى با صفات آن درك كنى كه داراى شكل و اعضاى و جوارح و داراى عمر محدود و أجل معيّن باشد.

    پس جز اللّه خدايى نيست

    كه هر تاريكى را به نور خود روشن كرد،

    و هر چه را كه جز به نور او روشن بود به تاريكى كشاند.

     

     سفارش به تقوا و یاد مرگ


    اى بندگان خدا!

    شما را به پرهيزكارى و ترس از خدايى سفارش مى كنم كه بر شما جامه ها پوشانيد،

    و وسائل زندگى شما را فراهم كرد.

    اگر راهى براى زندگى جاودانه وجود مى داشت،

    يا از مرگ گريزى بود،

    حتما سليمان بن داوود عليه السّلام چنين مى كرد،

    او كه خداوند حكومت بر جنّ و انس را همراه با نبوّت و مقام بلند قرب و منزلت، در اختيارش قرار داد.

    امّا آنگاه كه پيمانه عمرش لبريز و روزى او تمام شد،

    تيرهاى مرگ از كمان هاى نيستى بر او باريدن گرفت،

    و خانه و ديار از او خالى گشت،

    خانه هاى او بى صاحب ماند،

    و ديگران آنها را به ارث بردند.

    مردم براى شما در تاريخ گذشته درس هاى عبرت فراوان وجود دارد

    كجايند عمالقه و فرزندانشان (پادشاهان عرب در يمن و حجاز)؟

    كجايند فرعون ها و فرزندانشان؟

    كجايند مردم شهر رس (درخت پرستانى كه طولانى حكومت كردند) آنها كه پيامبران خدا را كشتند، و چراغ نورانى سنّت آنها را خاموش كردند، و راه و رسم ستمگران و جبّاران را زنده ساختند؟

    كجايند آنها كه با لشكرهاى انبوه حركت كردند و هزاران تن را شكست دادند، سپاهيان فراوانى گرد آوردند، و شهرها ساختند؟

     

     وصف حضرت مهدى (عجّل الله تعالى فرجه الشريف)


    زره دانش بر تن دارد،

    و با تمامى آداب، و با توجّه و معرفت كامل آن را فرا گرفته است،

    حكمت گمشده اوست

    كه همواره در جستجوى آن مى باشد،

    و نياز اوست كه در به دست آوردنش مى پرسد.

    در آن هنگام كه اسلام غروب مى كند

    و چونان شترى در راه مانده دم خود را به حركت در آورده، گردن به زمين مى چسباند.

    او پنهان خواهد شد (دوران غيبت صغرى و كبرى)

    او باقى مانده حجّت هاى الهى،

    و آخرين جانشين از جانشينان پيامبران است.

     

    علی از زبان علی ( پند و اندرز ياران)


    اى مردم!

    من پند و اندرزهايى كه پيامبران در ميان امّت هاى خود داشتند در ميان شما نشر دادم،

    و وظايفى را كه جانشينان پيامبران گذشته در ميان مردم خود به انجام رساندند، تحقّق بخشيدم.

    با تازيانه شما را ادب كردم نپذيرفتيد،

    به راه راست نرفتيد،

    و با هشدارهاى فراوان شما را خواندم ولى جمع نشديد.

    شما را به خدا آيا منتظريد رهبرى جز من با شما همراهى كند و راه حق را به شما نشان دهد؟


    آگاه باشيد!

    آنچه از دنيا روى آورده بود پشت كرد،

    و آنچه پشت كرده بود روى آورد،

    و بندگان نيكوكار خدا آماده كوچ كردن شدند،

    و دنياى اندك و فانى را با آخرت جاويدان تعويض كردند.

     

     ویژگی ياران امام علی


    آرى! آن دسته از برادرانى كه در جنگ صفّين خونشان ريخت، هيچ زيانى نكرده اند،

    گر چه امروز نيستند تا خوراكشان غم و غصّه، و نوشيدنى آنها خونابه دل باشد.


    به خدا سوگند!

    آنها خدا را ملاقات كردند، كه پاداش آنها را داد

    و پس از دوران ترس، آنها را در سراى امن خود جايگزين فرمود.

    كجا هستند برادران من كه بر راه حق رفتند، و با حق در گذشتند؟

    كجاست عمّار ؟

    و كجاست پسر تيهان (مالك بن تيهان انصارى) ؟

    و كجاست ذو الشّهادتين (خزيمة بن ثابت كه پيامبر شهادت او را دو شهادت دانست) ؟

    و كجايند همانند آنان از برادرانشان كه پيمان جانبازى بستند، و سرهايشان را براى ستمگران فرستادند؟

    (پس دست به ريش مبارك گرفت و زمانى طولانى گريست و فرمود):


    دريغا از برادرانم!

    كه قرآن را خواندند، و بر أساس آن قضاوت كردند،

    در واجبات الهى انديشه كرده و آنها را بر پاداشتند،

    سنّت هاى الهى را زنده و بدعت ها را نابود كردند،

    دعوت جهاد را پذيرفته و به رهبر خود اطمينان داشته و از او پيروى كردند.


    (سپس با بانگ بلند فرمود):

    جهاد جهاد بندگان خدا،

    من امروز لشكر آماده مى كنم،

    كسى كه مى خواهد به سوى خدا رود همراه ما خارج شود.

    (نوف گفت: براى حسين عليه السّلام ده هزار سپاه، و براى قيس بن سعد ده هزار سپاه، و براى ابو ايّوب ده هزار سپاه قرار داد، و براى ديگر فرماندهان نيز سپاهى معيّن كرد، و آماده بازگشت به صفّين بود كه قبل از جمعه، ابن ملجم ملعون به امام ضربت زد، و لشكريان به خانه ها باز گشتند، و ما چون گوسفندانى بوديم كه شبان خود را از دست داده و گرگ ها از هر سو براى آنان دهان گشوده بودند).

    .

    خطبه 182

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی, حکومت امام مهدی (عج)
    [چهارشنبه 1399-06-05] [ 05:39:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علت جنگ صفین در خطاب به خوارج ...
    علت جنگ صفین در خطاب به خوارج

    (پس از پافشارى خوارج در شورشگرى، امام عليه السّلام به قرارگاهشان رفت و خطاب به جمع خوارج فرمود)

     

    آيا همه شما در جنگ صفّين بوديد؟

    گفتند بعضى بوديم و برخى حضور نداشتيم.

    فرمود: به دو گروه تقسيم شويد، تا متناسب با هر كدام سخن گويم. دو دسته شدند،

    امام ندا در داد كه: ساكت باشيد، به حرفهايم گوش فرا دهيد و با جان و دل به سوى من توجّه كنيد، و هر كس را براى گواهى سوگند دادم با علم گواهى دهد.
    آنگاه سخنان طولانى مطرح فرمود كه برخى از آن خطبه اين است:

     

     سياست استعمارى قرآن بر سر نيزه كردن(معاویه و جکومت ظلم)

    آنگاه كه شاميان در گرما گرم جنگ، و در لحظه هاى پيروزى ما، با حيله و نيرنگ، و مكر و فريب كارى قرآن ها را بر سر نيزه بلند كردند.

    شماها نگفتيد كه: «شاميان، برادران ما و هم آيين ما هستند از ما مى خواهند از خطاى آنان بگذريم. و راضى به حاكميّت كتاب خدا شده اند، نظر ما اين است كه حرفشان را قبول كنيم و از آنان دست برداريم؟».

    امّا من به شما گفتم كه: اين توطئه، ظاهرش ايمان و باطن آن دشمنى و كينه توزى است،

    آغاز آن رحمت و پايان آن پشيمانى است،

    پس در همين حال به مبارزه ادامه دهيد،

    و از راهى كه در پيش گرفته ايد منحرف نشويد،

    و در جنگ دندان بر دندان فشاريد،

    و به نداى ندا دهند اى گوش ندهيد، زيرا اگر پاسخ داده شوند گمراه كننده اند،

    و اگر رها گردند خوار و ذليل شوند، كه همواره چنين بود.

    امّا دريغ، شماها را ديدم كه به خواسته هاى شاميان گردن نهاديد، و حكميّت را پذيرفتيد.

    سوگند به خدا! اگر از آن سرباز مى زدم مسئول پى آمدهاى آن نبودم، و خدا گناه آن را در پرونده من نمى افزود.

    به خدا سوگند! اگر هم حكميّت را مى پذيرفتم به اين كار سزاوار پيروى بودم؛ زيرا قرآن با من است، از آن هنگام كه يار قرآن گشتم از آن جدا نشدم.

     

    وصف ياران جهادگر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله


    ما با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بوديم،

    و همانا جنگ و كشتار گرداگرد پدران، فرزندان، برادران و خويشاوندان ما دور مى زد،

    امّا از وارد شدن هر مصيبت و شدّتى جز بر ايمان خود نمى افزوديم،

    و بيشتر در پيمودن راه حق، و تسليم بودن برابر اوامر الهى، و شكيبايى بر درد جراحت هاى سوزان، مصمّم مى شديم.

     

    علت راه افتادن جنگ صفین 


    امّا امروز با پيدايش زنگارها در دين،

    كژى ها و نفوذ شبهه ها در افكار،

    تفسير و تأويل دروغين در دين،

    با برادران مسلمان خود به جنگ خونين كشانده شديم،

    پس هر گاه احساس مى كنيم چيزى باعث وحدت ماست و به وسيله آن با يكديگر نزديك مى شويم،

    و شكاف ها را پر و باقى مانده پيوندها را محكم مى كنيم، به آن تمايل نشان مى دهيم، آن را گرفته و ديگر راه را ترك مى گوييم.

    .

    خطبه122

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ادامه »

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀خوارج در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی
    [یکشنبه 1399-05-12] [ 12:07:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علت پذیرش حکمیت ...
    علت پذیرش حکمیت

    (پس از پذيرش «حكميّت» در صفيّن، يكى از ياران گفت: ما را از حكميّت نهى فرمودى، سپس پذيرفتى و داور تعيين كردى ما نمى دانيم كدام يك از اين دو كار درست است امام دست بر روى دست كوبيد و با تأسف فرمود)

     

    علی از زبان علی (علل شكست كوفيان و پذيرش «حكميّت»)


    اين سزاى كسى است كه بيعت با امام خود را ترك گويد، و پيمان بشكند.

    به خدا سوگند!

    هنگامى كه شما را به جنگ با معاويه فراخواندم، خوشايندتان نبود،

    ولى خداوند خير شما را در آن قرار داده بود،

    اگر مقاومت مى كرديد، شما را راهنمايى مى كردم

    و اگر به انحراف مى رفتيد شما را به راه راست برمى گرداندم،

    اگر سر باز مى زديد، دوباره شما را براى مبارزه آماده مى كردم،

    در آن صورت وضعيّتى مطمئن داشتيم.

    امّا دريغ، با كدام نيرو بجنگم و به چه كسى اطمينان كنم؟

    شگفتا! مى خواهم به وسيله شما بيمارى ها را درمان كنم ولى شما درد بى درمان من شده ايد،

    كسى را مى مانم كه خار در پايش رفته و با خار ديگرى مى خواهد آن را بيرون كشد،

    در حالى كه مى داند خار در تن او بيشتر شكند و بر جاى ماند.

    خدايا! طبيب اين درد مرگبار به جان آمده، و آب رسان اين شوره زار ناتوان شده است.

     

     وصف ياران وفادار 


    كجا هستند مردمى كه به اسلام دعوت شده و پذيرفتند،

    قرآن تلاوت كردند و معانى آيات را شناختند،

    به سوى جهاد بر انگيخته شده چونان شترى كه به سوى بچّه خود روى مى آورد شيفته جهاد گرديدند،

    شمشيرها از نيام بر آوردند،

    و گرداگرد زمين را گروه گروه، صف به صف، احاطه كردند،

    بعضى شهيد، و برخى نجات يافتند.

    هيچ گاه از زنده ماندن كسى در ميدان جنگ شادمان نبودند،

    و در مرگ شهيدان نيازى به تسليت نداشتند.

    با گريه هاى طولانى از ترس خدا، چشم هايشان ناراحت، و از روزه دارى فراوان، شكم هايشان لاغر و به پشت چسبيده بود.

    لب هايشان از فراوانى دعا خشك، و رنگ هاى صورت از شب زنده دارى ها زرد، و بر چهره هايشان غبار خشوع و فروتنى نشسته بود.

    آنان برادران من هستند كه رفته اند،

    و بر ماست كه تشنه ملاقاتشان باشيم،

    و از اندوه و فراقشان انگشت حسرت به دندان بگيريم.

     

     هشدار از فريب كارى شيطان


    همانا شيطان، راه هاى خود را به شما آسان جلوه مى دهد،

    تا گره هاى محكم دين شما را يكى پس از ديگرى بگشايد،

    و به جاى وحدت و هماهنگى، بر پراكندگى شما بيفزايد.

    از وسوسه و زمزمه و فريب كارى شيطان روى گردانيد،

    و نصيحت آن كس را كه خيرخواه شماست گوش كنيد،

    و به جان و دل بپذيريد.

    .

    خطبه 121

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی
     [ 11:53:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ویژگی یاران حضرت علی ...
    ویژگی یاران حضرت علی

    (پس از جنگ جمل در سال 36 هجرى در ستايش از ياران ايراد كرد).

     

    علی از زبان علی (وصف ویژگی یاران )


    شما ياران حق و برادران دينى من مى باشيد،

    در روز جنگ چون سپر محافظ دور كننده ضربت ها،

    و در خلوت ها محرم اسرار منيد،

    با كمك شما پشت كنندگان به حق را مى كوبم و به راه مى آورم،

    و فرمانبردارى استقبال كنندگان را اميدوارم.

    پس مرا، با خير خواهى خالصانه، و سالم از هر گونه شك و ترديد، يارى كنيد.

    به خدا سوگند من به مردم از خودشان سزاوارترم.

    .

    خطبه118

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی
    [شنبه 1399-05-11] [ 05:42:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی، وصف یاران از زبان علی ...
    علی از زبان علی، وصف یاران از زبان علی

     ويژگى هاى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله از زبان حضرت علی


    خداوند پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را فرستاد تا دعوت كننده به حق، و گواه اعمال خلق باشد.

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بدون سستى و كوتاهى، رسالت پروردگارش را رسانيد،

    و در راه خدا با دشمنانش بدون عذر تراشى جنگيد.

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيشواى پرهيزكاران، و روشنى بخش چشم هدايت شدگان است.

     

    علی از زبان علی (تقوی)


    مردم اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است با خبر بوديد، از خانه ها كوچ مى كرديد،

    در بيابان ها سرگردان مى شديد،

    و بر كردارتان اشك مى ريختيد

    و چونان زنان مصيبت ديده بر سر و سينه مى زديد

    سرمايه خود را بدون نگهبان و جانشين رها مى كرديد

    و هر كدام از شما تنها به كار خود مى پرداختيد،

    و به ديگرى توجّهى نداشتيد.

    افسوس! آنچه را به شما تذّكر دادند فراموش كرديد

    ، و از آنچه شما را ترساندند، ايمن گشتيد

    گويا عقل از سرتان پريده، و كارهاى شما آشفته شده است.


    به خدا سوگند!

     دوست داشتم كه خدا ميان من و شما جدايى اندازد،

    و مرا به كسى كه نسبت به من سزاوارتر است ملحق فرمايد.

     

    وصف اصحاب و یاران پیامبر صلی الله علیه و آله


    به خدا سوگند!

    آنان مردمى بودند، نيك انديش،

    ترجيح دهنده بردبارى،

    گويندگان حق،

    و ترك كنندگان ستم.

    پيش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند

    و در به دست آوردن زندگى جاويدان آخرت و كرامت گوارا، پيروز شدند.

     

    خبر از خونريزى و شكمبارگى حجّاج بن يوسف ثقفى


    آگاه باشيد!

    به خدا سوگند پسركى از طايفه ثقيف (حجّاج بن يوسف) بر شما مسلّط مى گردد كه هوسباز و گردن كش و ستمگر است، سبزه زارهاى «اموال و داراييها» شما را مى چرد و چربى شما را آب مى كند. ابو وذحه: بس كن.

    .

    خطبه 116

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی
     [ 05:33:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی ...
    علی از زبان علی

    خداشناسی


    اگر خداوند، ستمگر را چند روزى مهلت دهد، از باز پرسى و عذاب او غفلت نمى كند

    و او بر سر راه، در كمين گاه ستمگران است

    و گلوى آنها را در دست گرفته تا از فرو رفتن آب دريغ دارد.

     

    علی از زبان علی


    آگاه باشيد! به خدايى كه جانم در دست اوست، شاميان بر شما پيروز خواهند شد،

    نه از آن رو كه از شما به حق سزاوارترند؛ بلكه در راه باطلى كه زمامدارشان مى رود شتابان فرمان بردارند.

    و شما در گرفتن حق من سستى مى ورزيد.

    هر آينه، ملّت هاى جهان صبح مى كنند در حالى كه از ستم زمامدارانشان در ترس و وحشتند. من صبح مى كنم در حالى كه از ستمگرى پيروان خود وحشت دارم.

    شما را براى جهاد با دشمن بر انگيختم، امّا كوچ نكرديد،

    حق را به گوش شما خواندم ولى نشنيديد،

    و در آشكار و نهان شما را دعوت كردم، اجابت نكرديد،

    پند و اندرزتان دادم، قبول نكرديد.

    آيا حاضران غائب مى باشيد و يا بردگانى در شكل مالكان؟
    فرمان خدا را بر شما مى خوانم از آن فرار مى كنيد،

    و با اندرزهاى رسا و گويا شما را پند مى دهم از آن پراكنده مى شويد،

    شما را به مبارزه با سركشان ترغيب مى كنم، هنوز سخنانم به آخر نرسيده، چون مردم سبا، متفرّق شده، به جلسات خود باز مى گرديد،

    و در لباس پند و اندرز، يكديگر را فريب مى دهيد تا أثر تذكّرات مرا از بين ببريد.

    صبحگاهان كجى هاى شما را راست مى كنم، شامگاهان به حالت اوّل بر مى گرديد،

    چونان كمان سختى كه نه كسى قدرت راست كردن آن را دارد و نه خودش قابليّت راست شدن را دارا است.

    اى مردم كه بدن هاى شما حاضر و عقل هاى شما پنهان و افكار و آراء شما گوناگون است و زمامداران شما دچار مشكلات شمايند.

    رهبر شما از خدا اطاعت مى كند، شما با او مخالفت مى كنيد،

    امّا رهبر شاميان خداى را معصيت مى كند، از او فرمانبردارند.


    به خدا سوگند!

    دوست دارم معاويه شما را با نفرات خود مانند مبادله درهم و دينار با من سودا كند،

    ده نفر از شما را بگيرد و يك نفر از آنها را به من بدهد.

    اى اهل كوفه گرفتار شما شده ام كه سه چيز داريد و دو چيز نداريد: كرهايى با گوش هاى شنوا، گنگ هايى با زبان گويا، كورانى با چشمهاى بينا. نه در روز جنگ از آزادگانيد، و نه به هنگام بلا و سختى برادران يك رنگ مى باشيد. تهى دست مانيد.


    اى مردم!

    شما چونان شتران دور مانده از ساربان مى باشيد، كه اگر از سويى جمع آورى شوند از ديگر سو، پراكنده مى گردند.


    به خدا سوگند!

    مى بينم كه اگر جنگ سخت شود و آتش آن شعله گيرد و گرمى آن سوزان، پسر ابو طالب را رها مى كنيد و مانند جدا شدن زن حامله پس از زايمان از فرزندش، هر يك به سويى مى گريزيد.

    و من در پى آن نشانه ها روانم كه پروردگارم مرا رهنمون شده و آن راه را مى روم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گشوده،

    و همانا من به راه روشن حق گام به گام ره مى سپارم.

     

    جایگاه اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله:


    مردم به اهل بيت پيامبرتان بنگريد، از آن سو كه گام بر مى دارند برويد،

    قدم جاى قدمشان بگذاريد،

    آنها شما را هرگز از راه هدايت بيرون نمى برند،

    و به پستى و هلاكت باز نمى گردانند.

    اگر سكوت كردند سكوت كنيد،

    و اگر قيام كردند قيام كنيد،

    از آنها پيشى نگيريد كه گمراه مى شويد، و از آنان عقب نمانيد كه نابود مى گرديد.

     

    وصف اصحاب پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم:


    من اصحاب محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را ديدم، 

    اما هيچ كدام از شما را همانند آنان نمى نگرم،

    آنها صبح مى كردند در حالى كه موهاى ژوليده و چهره هاى غبار آلوده داشتند،

    شب را تا صبح در حال سجده و قيام به عبادت مى گذراندند،

    و پيشانى و گونه هاى صورت را در پيشگاه خدا بر خاك مى ساييدند،

    با ياد معاد چنان نا آرام بودند گويا بر روى آتش ايستاده اند.

    بر پيشانى آنها از سجده هاى طولانى پينه بسته بود (چون پينه زانوهاى بزها)

    اگر نام خدا برده مى شد چنان مى گريستند كه گريبان هاى آنان تر مى شد.

    و چون درخت در روز تند باد مى لرزيدند، از كيفرى كه از آن بيم داشتند، يا براى پاداشى كه به آن اميدوار بودند.

    .

    خطبه 97

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    ادامه »

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی
    [شنبه 1399-05-04] [ 12:11:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت