راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر






  • مطالب مرتبط


  • علل انحراف زبیر
  • نفرین امام علی
  • مسکین رسول خداست
  • طلحه و زبیر در نگاه امام علی
  • علی از زبان علی (دروغ و گمراهی)
  • علی از زبان علی
  • جایگاه اهل بیت از منظر امام علی
  • نحوه برخورد امام علی با معاویه
  • افشای ماهیت معاویه و نحوه بیعت گرفتن با امام
  • استدلال امام علی به معاویه (لعنه الله علیه) در جهت مشروعیت خلافت خویش
  • علت کشته شدن عثمان
  • رفتار عثمان با امام علی از زبان امام علی
  • علی از زبان علی
  • تأسف امام علی بر کشته شدگان جمل
  • افشاى ماهیت ناكثان
  • غم امام علی از دگرگونی خلافت
  • علی از زبان علی در جریان حکمیّت
  • جواب امام علی به شکایت عدم مشورت قرار دادن طلحه و زبیر
  • لحظه رحلت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از زبان امام علی
  • راه نفوذ شیطان در انسان
  • حقیقت افرادی که به خوارج پیوستند
  • علی از زبان علی
  • علم امام علی از زبان امام علی
  • افشاء ادّعاهاى دروغين طلحه درباره عثمان
  • افشاگری امام علی از واقعه روز شورا و جنگ جمل
  • روش هدایت کردن امام علی در واقعه جنگ جمل
  • افشاء توطئه ناكثين
  • واقع بينى در برخورد با فتنه جویان
  • نحوه نصیحت امام علی به عثمان
  • ماجرای خلافت از زبان حضرت علی
  • رابطه پیامبر با دنیا
  • علی از زبان علی
  • روان شناسی طلحه و زبیر از سوی امام علی
  • علی از زبان علی(ماجرای خلافت)
  • شکایت امام علی از طلحه و زبیر
  • بیعت با حضرت علی
  • نفرین از زبان حضرت علی
  • ویژگی قرآن از منظر امام علی
  • محور سنگ آسیاب
  • ویژگی یاران حضرت علی
  • علی از زبان علی، وصف یاران از زبان علی
  • وصف پیامبر از زبان حضرت علی
  • هشدار از آینده تلخ بنی امیه
  • علی از زبان علی
  • علی از زبان علی
  • ماهیت شبهه و خبر از آینده
  • علی از زبان علی بعد از مرگ عثمان
  • هشدار به غاصبان بنی امیه
  • خون عثمان از زبان حضرت علی
  • علی از زبان علی در زمان عثمان



  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      علل انحراف زبیر ...
    علل انحراف زبیر

    علل انحراف زبیر

     

    مَا زَالَ الزُّبَيْرُ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ،

    حَتَّى نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْئُومُ -عَبْدُ اللَّه-.

     

     زبير همواره با ما بود

    تا آن كه فرزند نامباركش عبد اللَّه، پا به جوانى گذاشت.

    .

    حکمت 453

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [سه شنبه 1399-09-18] [ 06:23:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نفرین امام علی ...
    نفرین امام علی

    نفرین امام علی 


    وَ قَالَ (علیه السلام) لِأَنَسِ بْنِ مَالِكٍ،

    وَ قَدْ كَانَ بَعَثَهُ إِلَى طَلْحَةَ وَ الزُّبَيْرِ

    لَمَّا جَاءَ إِلَى الْبَصْرَةِ يُذَكِّرُهُمَا شَيْئاً مِمَّا سَمِعَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) فِي مَعْنَاهُمَا،

    فَلَوَى عَنْ ذَلِكَ،

    فَرَجَعَ إِلَيْهِ فَقَالَ إِنِّي أُنْسِيتُ ذَلِكَ الْأَمْرَ،

     

    فَقَالَ (علیه السلام):

    إِنْ كُنْتَ كَاذِباً فَضَرَبَكَ اللَّهُ بِهَا بَيْضَاءَ لَامِعَةً لَا تُوَارِيهَا الْعِمَامَةُ.

     

    چون به شهر بصره رسيد خواست انس بن مالك را به سوى طلحه و زبير بفرست

    تا آنچه از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در باره آنان شنيده يادشان آورد،

    أنس، سر باز زد و گفت من آن سخن پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را فراموش كردم،

    فرمود: اگر دروغ مى گويى خداوند تو را به بيمارى برص (سفيدى روشن) دچار كند كه عمّامه آن را نپوشاند.

     

     

    [قال الرضي: يعني البرص، فأصاب أنساً هذا الداء فيما بعد في وجهه فكان لا يرى إلا [متبرقعا] مبرقعا]. 

    (سید رضی گوید: پس از نفرين امام (ع)، انس به بيمارى برص در سر و صورت دچار شد، كه همواره نقاب مى زد).

    .

    حکمت 311

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [سه شنبه 1399-08-06] [ 02:20:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      طلحه و زبیر در نگاه امام علی ...
    طلحه و زبیر در نگاه امام علی

    طلحه و زبیر در نگاه امام علی


     (طلحه و زبير خدمت امام آمدند و گفتند: « با تو بيعت كرديم كه ما در حكومت شريك تو باشيم» فرمود:)


    نه هرگز!

    بلكه شما در نيرو بخشيدن،

    و يارى خواستن شركت داريد،

    و دو ياوريد به هنگام ناتوانى و درماندگى در سختى ها.

    .

    حکمت 202

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [سه شنبه 1399-07-22] [ 03:01:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علت کشته شدن عثمان ...
    علت کشته شدن عثمان

    (نامه به مردم كوفه به هنگام حركت از مدينه به طرف بصره، در سال 36 هجرى اين نامه را امام حسن عليه السّلام و عمّار ياسر به كوفه بردند):

     

    علت کشته شدن عثمان (سران جنگ جمل)


    از بنده خدا، على امير مؤمنان، به مردم كوفه!

    كه در ميان انصار پايه اى ارزشمند، و در عرب مقامى والا دارند؛

    پس از ستايش پروردگار

    همانا شما را از كار عثمان چنان آگاهى دهم كه شنيدن آن چونان ديدن باشد.

    مردم بر عثمان عيب گرفتند،

    و من تنها كسى از مهاجران بودم كه او را به جلب رضايت مردم واداشته،

    و كمتر به سرزنش او زبان گشودم.

    امّا طلحه و زبير، آسان ترين كارشان آن بود كه بر او يورش برند،

    و او را برنجانند،

    و ناتوانش سازند.

    عايشه نيز ناگهان بر او خشم گرفت،

    عدّه اى به تنگ آمده او را كشتند،

    آنگاه مردم بدون اكراه و اجبار، با من بيعت كردند.

    آگاه باشيد!

    مدينه مردم را يك پارچه بيرون راند

    و مردم نيز براى سركوبى آشوب از او فاصله گرفتند.

    ديگر حوادث آشوب به جوش آمد

    و فتنه ها بر پايه هاى خود ايستاد.

    پس به سوى فرمانده خود بشتابيد،

    و در جهاد با دشمن بر يكديگر پيشى گيريد،

    به خواست خداى عزيز و بزرگ.

    .

    نامه 1

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀نامه ها, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-06-24] [ 11:33:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تأسف امام علی بر کشته شدگان جمل ...
    تأسف امام علی بر کشته شدگان جمل

    (در ميدان نبرد جمل در سال 36 هجرى وقتى به جنازه طلحه و عبد الرحمن بن عتاب رسيد فرمود).

     

    علی از زبان علی (تأسّف بر كشتگان جمل)


    ابو محمد (طلحه) در اين مكان، غريب مانده است.

    به خدا سوگند!

    خوش نداشتم قريش را زير تابش ستارگان كشته و افتاده بينم.

    به خونخواهى، بر فرزندان «عبد مناف» دست يافتم،

    ولى سر كردگانى «بنى جمح» از دستم گريختند.

    آنان براى كارى كه در شأن آنها نبود سر بر افراشتند،

    و پيش از رسيدن به آن سركوب شدند.

    .

    خطبه 219

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [چهارشنبه 1399-06-19] [ 08:40:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      افشاى ماهیت ناكثان ...
    افشاى ماهیت ناكثان

    (در باره كسانى كه براى جنگ با او به بصره رفتند).

     

    علی از زبان علی (افشاى ماهیت ناكثان)


    بر كارگزاران و خزانه داران بيت المال مسلمانان كه در فرمان من بودند،

    و بر مردم شهرى كه تمامى آنها بر اطاعت من و وفادارى در بيعت با من وحدت داشتند، هجوم آوردند،

    آنان را از هم پراكندند،

    و به زيان من، در ميانشان اختلاف افكندند،

    و بر شيعيان من تاختند،

    گروهى را با نيرنگ كشتند،

    و گروهى دست بر شمشير فشرده با دشمن جنگيدند

    تا صادقانه خدا را ملاقات كردند.

    .

    خطبه 218

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 08:33:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      جواب امام علی به شکایت عدم مشورت قرار دادن طلحه و زبیر ...
    جواب امام علی به شکایت عدم مشورت قرار دادن طلحه و زبیر

    (طلحه و زبير پس از بيعت با امام عليه السّلام اعتراض كردند كه چرا در امور كشور با آنان مشورت نكرده و از آنها كمك نگرفته است.)

     

     

    علی از زبان علی (برخورد قاطعانه با سران ناكثين ؛ طلحه و زبير)


    به اندك چيزى خشمناك شديد،

    و خوبى هاى فراوان را از ياد برديد.

    ممكن است به من خبر دهيد كه كدام حقّى را از شما باز داشته ام

    يا كدام سهم را براى خود برداشته ام.

    و بر شما ستم كردم

    و كدام شكايت حقّى پيش من آورده شده كه ضعف نشان دادم

    و كدام فرمان الهى را آگاه نبوده و راه آن را به اشتباه پيموده ام؟


    به خدا سوگند!

    من به خلافت رغبتى نداشته،

    و به ولايت بر شما علاقه اى نشان نمى دادم،

    و اين شما بوديد كه مرا به آن دعوت كرديد،

    و آن را بر من تحميل كرديد.

    روزى كه خلافت به من رسيد در قرآن نظر افكندم،

    هر دستورى كه داده،

    و هر فرمانى كه فرموده پيروى كردم،

    به راه و رسم پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اقتدا كردم.

    پس هيچ نيازى به حكم و رأى شما و ديگران ندارم،

    هنوز چيزى پيش نيامده كه حكم آن را ندانم،

    و نياز به مشورت شما و ديگر برادران مسلمان داشته باشم،

    اگر چنين بود از شما و ديگران روى گردان نبودم.

     

    و امّا اعتراض شما؛

    كه چرا با همه به تساوى رفتار كردم؟

    اين روشى نبود كه به رأى خود، و يا با خواسته دل خود انجام داده باشم،

    بلكه من و شما اين گونه رفتار را از دستور العمل هاى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آموختيم،

    كه چه حكمى آورد و چگونه آن را اجرا فرمود.

    پس در تقسيمى كه خدا به آن فرمان داد به شما نيازى نداشتم.


    سوگند به خدا!

    نه شما، و نه ديگران را بر من حقّى نيست كه زبان به اعتراض گشايند.

    خداوند قلب هاى شما و ما را به سوى حق هدايت فرمايد،

    و شكيبايى و استقامت را به ما و شما الهام كند.

    (سپس فرمود) خدا رحمت كند آن كس را كه حقّى را بنگرد و يارى كند،

    يا ستمى مشاهده كرده آن را نابود سازد،

    و حق را يارى داده تا به صاحبش باز گردد.

    .

    خطبه 205

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [چهارشنبه 1399-06-12] [ 11:50:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      افشاء ادّعاهاى دروغين طلحه درباره عثمان ...
    افشاء ادّعاهاى دروغين طلحه درباره عثمان

    (در باره طلحه فرزند عبيد اللّه در سال 36 هجرى كه در آستانه جنگ جمل فرمود).

     

    علی از زبان علی (افشاء ادّعاهاى دروغين طلحه درباره عثمان)


    تا بوده ام مرا از جنگ نترسانده،

    و از ضربت شمشير نهراسانده اند،

    من به وعده پيروزى كه پروردگارم داده است استوارم.


    به خدا سوگند!

    طلحة بن عبيد الله، براى خونخواهى عثمان شورش نكرد،

    جز اينكه مى ترسيد خون عثمان از او مطالبه شود،

    زيرا او خود متّهم به قتل عثمان است،

    كه در ميان مردم از او حريص تر بر قتل عثمان يافت نمى شد.

    براى اينكه مردم را دچار شك و ترديد كند، دست به اينگونه ادّعاهاى دروغين زد.


    سوگند به خدا!

    لازم بود طلحه، نسبت به عثمان يكى از سه راه حل را انجام مى داد كه نداد:

    1- اگر پسر عفّان ستمكار بود چنانكه طلحه مى انديشيد، سزاوار بود با قاتلان عثمان همكارى مى كرد، و از ياران عثمان دورى مى گزيد،

    2- يا اگر عثمان مظلوم بود مى بايست از كشته شدن او جلوگيرى مى كرد و نسبت به كارهاى عثمان عذرهاى موجّه و عموم پسندى را طرح مى كرد (تا خشم مردم فرو نشين)

    3- و اگر نسبت به امور عثمان شك و ترديد داشت خوب بود كه از مردم خشمگين كناره مى گرفت و به انزوا پناه برده و مردم را با عثمان وا مى گذاشت.


    امّا او هيچ كدام از سه راه حل را انجام نداد،

    و به كارى دست زد كه دليل روشنى براى انجام آن نداشت،

    و عذرهايى آورد كه مردم پسند نيست.

    .

    خطبه 174

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-06-03] [ 12:57:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      افشاگری امام علی از واقعه روز شورا و جنگ جمل ...
    افشاگری امام علی از واقعه روز شورا و جنگ جمل

    (مطالب اين خطبه، بخشى از نوشته هاى افشاگرانه اى است كه در سال 40 هجرى براى روشن شدن واقعيّت هاى تاريخ اسلام به دستور امام نوشته شد).

     

    ستايش خداوندى را سزاست كه نه آسمانى مانع آگاهى او از آسمان ديگر، و نه زمينى مانع او از زمين ديگر مى شود.

     

    علی از زبان علی ( گفتگو در روز شورا)


    شخصى در روز شورا به من گفت «اى فرزند ابو طالب نسبت به خلافت حريص مى باشى».

    در پاسخ او گفتم: “به خدا سوگند! شما با اينكه از پيامبر اسلام دورتريد، حريص تر مى باشيد،

    امّا من شايسته تر و نزديكتر به پيامبر اسلامم،

    همانا من تنها حق خود را مطالبه مى كنم كه شما بين من و آن حائل شديد، و دست رد بر سينه ام زديد.

    پس چون در جمع حاضران، با برهان قاطع او را مغلوب كردم، درمانده و سرگردان شد و نمى دانست در پاسخم چه بگويد.”

     

     شكوه از قريش(صله رحم)


    بار خدايا!

    از قريش و از تمامى آنها كه ياريشان كردند به پيشگاه تو شكايت مى كنم،

    زيرا قريش پيوند خويشاوندى مرا قطع كردند،

    و مقام و منزلت بزرگ مرا كوچك شمردند،

    و در غصب حق من، با يكديگر هم داستان شدند.

    سپس گفتند: برخى از حق را بايد گرفت و برخى را بايد رها كرد (يعنى خلافت حقّى است كه بايد رهايش كنى).

     

     شكوه از ناكثين


    طلحه و زبير و يارانشان بر من خروج كردند،

    و همسر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم -عائشه- را به همراه خود مى كشيدند

    چونان كنيزى را كه به بازار برده فروشان مى برند، به بصره روى آوردند،

    در حالى كه همسران خود را پشت پرده نگهداشته، امّا پرده نشين حرم پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را در برابر ديدگان خود و ديگران قرار دادند.

    لشكرى را گرد آوردند كه همه آنها به اطاعت من گردن نهاده،

    و بدون اكراه، و با رضايت كامل با من بيعت كرده بودند،

    پس از ورود به بصره، به فرماندار من و خزانه داران بيت المال مسلمين، و به مردم بصره حمله كردند،

    گروهى از آنان را شكنجه و گروه ديگر را با حيله كشتند.


    به خدا سوگند!

    اگر جز به يك نفر دست نمى يافتند و او را عمدا بدون گناه مى كشتند كشتار همه آنها براى من حلال بود،

    زيرا همگان حضور داشتند و انكار نكردند،

    و از مظلوم با دست و زبان دفاع نكردند،

    چه رسد به اينكه ناكثين به تعداد لشكريان خود از مردم بى دفاع بصره قتل عام كردند.

    .

    خطبه 172

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه, ◀ماجرای خلافت از زبان حضرت علی, ✔مطلب ندارد
     [ 12:33:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      افشاء توطئه ناكثين ...
    افشاء توطئه ناكثين

    (اين سخنرانى را در سال 36 هجرى به هنگام حركت اصحاب به سوى بصره ايراد فرمود).

     

    امت اسلامی (ضرورت اطاعت از رهبرى)


    همانا خداوند پيامبرى راهنما را با كتابى گويا، و دستورى استوار بر انگيخت.

    هلاك نشود جز كسى كه تبهكار است

    و بدانيد كه بدعت ها به رنگ حق در آمده و هلاك كننده اند،

    مگر خداوند ما را از آنها حفظ فرمايد.

    و همانا حكومت الهى حافظ امور شماست،

    بنابر اين زمام امور خود را بى آن كه نفاق ورزيد يا كراهتى داشته باشيد به دست امام خود سپاريد.

    به خدا سوگند !

    اگر در پيروى از حكومت و امام، اخلاص نداشته باشيد،

    خدا دولت اسلام را از شما خواهد گرفت كه هرگز به شما باز نخواهد گردانيد و در دست ديگران قرار خواهد داد.

     

    علی از زبان علی( افشاء توطئه ناكثين)


    همانا ناكثين عهد شكن به جهت نارضايتى از حكومت من به يكديگر پيوستند،

    و من تا آنجا كه براى وحدت اجتماعى شما احساس خطر نكنم صبر خواهم كرد،

    زيرا آنان اگر براى اجراى مقاصدشان فرصت پيدا كنند، نظام جامعه اسلامى متزلزل مى شود.

    آنها از روى حسادت بر كسى كه خداوند حكومت را به او بخشيده است به طلب دنيا برخاسته اند.

    مى خواهند كار را به گذشته باز گردانند.

    حقّى كه شما به گردن ما داريد؛ عمل كردن به كتاب خدا (قرآن)، و سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و قيام به حق و بر پاداشتن سنّت اوست.

    .

    خطبه 169

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
     [ 12:06:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      روان شناسی طلحه و زبیر از سوی امام علی ...
    روان شناسی طلحه و زبیر از سوی امام علی

    روانشناسى طلحه و زبير (در شورش بصره)


    هر كدام از طلحه و زبير، اميدوار است كه حكومت را به دست آورد،

    و ديده به آن دوخته

    و رفيق خود را به حساب نمى آورد.

    آن دو، نه رشته اى الهى را چنگ زدند و نه با وسيله اى به خدا روى آوردند.

    هر كدام با كينه رفيق خود را بر دوش مى كشد،

    كه به زودى پرده از روى آن كنار خواهد رفت.

    به خدا سوگند!

    اگر به آنچه مى خواهند برسند، اين جان آن را مى گيرد و آن، اين را از پاى در مى آورد.


    هم اكنون گروهى سركش و نافرمان به پا خاسته اند (ناكثين)

    پس خدا جويان حسابگر كجايند؟

    سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر ايشان بيان گرديد

    و اخبار امروز را به آنان گفته اند،

    در حالى كه براى هر گمراهى علّتى و براى هر عهد شكنى بهانه اى وجود دارد.


    سوگند به خدا!

    من آن كس نيستم كه صداى گريه، و بر سر و سينه زدن براى مرده، و نداى فرشته مرگ را بشنود و عبرت نگيرد.

    .

    خطبه148

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [چهارشنبه 1399-05-22] [ 12:30:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      شکایت امام علی از طلحه و زبیر ...
    شکایت امام علی از طلحه و زبیر

    (در باره طلحه و زبير در سال 36 هجرى در آستانه جنگ فرمود):

     

    علی از زبان علی

     

    بیان ماهیت طلحه و زبير


    به خدا سوگند (طلحه و زبير) و پيروانشان، نه منكرى در كارهاى من سراغ دارند كه برابر آن بايستند،

    و نه ميان من و خودشان راه انصاف پيمودند.

    آنها حقّى را مى طلبند كه خود ترك كرده اند،

    و انتقام خونى را مى خواهند كه خود ريخته اند.

    اگر من در ريختن اين خون شريكشان بودم آنها نيز از آن سهمى دارند،

    و اگر خودشان تنها اين خون را ريخته اند، بايد از خود انتقام بگيرند.

    اولين مرحله عدالت آن كه خود را محكوم كنند.

    همانا آگاهى و حقيقت بينى، با من همراه است،

    نه حق را از خود پوشيده داشته ام و نه بر من پوشيده بود،

     

    ماهیت اصحاب جمل

     

    همانا ناكثين (اصحاب جمل) گروهى سركش و ستمگرند،

    خشم و كينه، و زهر عقرب، و شبهاتى چون شب ظلمانى در دلهايشان وجود دارد.

    در حالى كه حقيقت پديدار و باطل ريشه كن شده،

    و زبانش از حركت بر ضد حق فرومانده است.

    به خدا سوگند!

    حوضى برايشان پر از آب نمايم كه تنها خود بتوانم آبش را بيرون كشم،

    به گونه اى كه از آب آن سيراب برنگردند،

    و پس از آن از هيچ گودالى آب ننوشند (يعنى نقشه اى براى آنان طرح كنم كه راه فرار نداشته باشند).

     

     وصف بيعت 


    (شما مردم) براى بيعت كردن، به سوى من روى آورديد،

    همانند مادران تازه زاييده كه به طرف بچّه هاى خود مى شتابند.

    و پياپى فرياد كشيديد،

    بيعت بيعت من دستان خويش فروبستم،

    اما شما به اصرار آن را گشوديد،

    من از دست دراز كردن، سرباز زدم، و شما دستم را كشيديد.

     

     دعای امام علی (شكوه از طلحه و زبير)


    خدايا!

    طلحه و زبير پيوند مرا گسستند،

    بر من ستم كرده و بيعت مرا شكستند،

    و مردم را براى جنگ با من شوراندند،

    خدايا!

    آنچه را بستند تو بگشا،

    و آنچه را محكم رشته اند پايدار مفرما،

    و آرزوهايى كه براى آن تلاش مى كنند بر باد ده.

    من پيش از جنگ از آنها خواستم تا باز گردند،

    و تا هنگام آغاز نبرد انتظارشان را مى كشيدم،

    لكن آنها به نعمت پشت پا زدند و بر سينه عافيت دست رد گذاردند.

    .

    خطبه 137

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀ماجرای خلافت از زبان حضرت علی, ✔مطلب ندارد
    [پنجشنبه 1399-05-16] [ 08:07:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      روانشناسی طلحه و زبیر ...
    روانشناسی طلحه و زبیر

    در آغاز جنگ جمل در سال 36 هجرى، ابن عباس را براى پند دادن به سوى زبير فرستاد و فرمود :

    روانشناسى طلحه و زبير


    با طلحه، ديدار مكن، زيرا در برخورد با طلحه، او را چون گاو وحشى مى يابى كه شاخش را تابيده و آماده نبرد است، سوار بر مركب سركش مى شود و مى گويد، رام است.
    بلكه با زبير ديدار كن كه نرم تر است. به او بگو، پسر دايى تو مى گويد: در حجاز مرا شناختى، و در عراق مرا نمى شناسى؟ چه شد كه از پيمان خود باز گشتى؟


    (سید رضی می گوید: جمله كوتاه «فما عدا ممّا بدا» براى نخستين بار از امام على عليه السّلام شنيده شده و پيش از امام از كسى نقل نگرديد)

    خطبه31

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    ادامه »

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه
    [یکشنبه 1398-11-20] [ 08:59:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ماهیت اصحاب جمل ...
    ماهیت اصحاب جمل

    امام (عليه السّلام) و شناساندن ناكثين (اصحاب جمل)


    آگاه باشيد، كه همانا شيطان حزب و يارانش را بسيج كرده و سپاه خود را از هر سو فراهم آورده است، تا بار ديگر ستم را به جاى خود نشاند و باطل به جايگاه خويش پايدار شود.
    سوگند به خدا ناكثين هيچ گناهى از من سراغ ندارند، و انصاف را بين من و خودشان رعايت نكردند.


    خون خواهی عثمان:

    آنها حقّى را مى طلبند كه خود ترك كردند، و انتقام خونى را مى خواهند كه خود ريختند.
    اگر شريك آنها بودم، پس آنها نيز در اين خونريزى سهم دارند، و اگر تنها خودشان خون عثمان را ريختند پس كيفر مخصوص آنهاست مهم ترين دليل آنها به زيان خودشان است.
    مى خواهند از سینه مادرى شير بدوشند كه خشكيده، بدعتى را زنده مى كنند كه مدّت ها است مرده، و چه دعوت كننده اى و چه اجابت كنندگانى.

    همانا من به كتاب خدا و فرمانش در باره ناكثين خشنودم. امّا اگر از آن سرباز زدند با شمشير تيز پاسخ آنها را خواهم داد، كه براى درمان باطل و يارى دادن حق كافى است.


    شگفتا !

    از من خواستند به ميدان نبرد آيم و برابر نيزه هاى آنان قرار گيرم و ضربت هاى شمشير آنها را تحمّل كنم.
    گريه كنندگان بر آنها بگريند، تا كنون كسى مرا از جنگ نترسانده و از ضربت شمشير نهراسانده است، من به پروردگار خويش يقين داشته و در دين خود شك و ترديدى ندارم.

    خطبه22

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-10-07] [ 08:02:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      طلحه و زبیر از زبان حضرت علی ...
    طلحه و زبیر از زبان حضرت علی

    شناخت طلحه و زبير (و اصحاب جمل)


    چون رعد خروشيدند و چون برق درخشيدند، اما كارى از پيش نبردند و سر انجام سست گرديدند. ولى ما اين گونه نيستيم، تا عمل نكنيم، رعد و برقى نداريم، و تا نباريم سيل جارى نمى سازيم.

    خطبه9

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه
    [چهارشنبه 1398-09-13] [ 11:11:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      پیمان شکنی زبیر ...
    پیمان شکنی زبیر

    پيمان شكنى زبير


    زبير، مى پندارد با دست بيعت كرد نه با دل، پس به بيعت با من اقرار كرده ولى مدّعى انكار بيعت با قلب است. بر او لازم است بر اين ادّعا دليل روشنى بياورد، يا به بيعت گذشته باز گردد.

    خطبه8

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه
     [ 11:07:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      هرگز غافلگیر نمی شوم ...
    هرگز غافلگیر نمی شوم

    در سال 36 هجرى در شهر مدينه آن گاه كه از امام خواستند طلحه و زبير را تعقيب نكند، فرمود.


    آگاهى و مظلوميّت امام عليه السّلام:


    به خدا سوگند!

    از آگاهى لازمى برخوردارم و هرگز غافلگير نمی ‏شوم، كه دشمنان ناگهان مرا محاصره كنند و با نيرنگ دستگيرم نمايند. من همواره با يارى انسان حق طلب، بر سر آن كس مى ‏كوبم كه از حق روى گردان است، و با يارى فرمانبر مطيع، نافرمان اهل ترديد را درهم مى‏ شكنم، تا آن روز كه دوران زندگانى من به سر آيد.


    پس سوگند به خدا!

    من همواره از حق خويش محروم ماندم، و از هنگام وفات پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تا امروز حق مرا از من باز داشته و به ديگرى اختصاص دادند.

    خطبه6

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه
     [ 10:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      گذشته خاندان معاویه از زبان حضرت علی ...
    گذشته خاندان معاویه از زبان حضرت علی

    ??از نامه هاى حضرت علی در جواب نامه معاويه و تهدیدات نظامی او:

     

    ?گذشته خاندان معاویه (لعنه الله علیه)


    اما بعد، همان طور كه گفتى ما و شما با هم در الفت و اتفاق بوديم، ولى در گذشته بين ما و شما جدايى افتاد، زيرا ما ايمان آورديم و شما كفر ورزيديد، و امروز هم ما به راه راستيم و شما دچار فتنه ايد، و مسلمان شما اسلام نياورد مگر از روى بى ميلى، و اين در حالى بود كه تمام بزرگان عرب تسليم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شدند و همدست وى گشتند.

     

    ?طلحه و زبیر و عایشه


    گفته بودى كه طلحه و زبير را من كشتم، و عايشه را تبعيد نمودم، و ميان دو شهر كوفه و بصره فرود آمدم، اين امور به تو ربطى ندارد، تو را در اين مسأله زيانى نيست و هم نيازى ندارد كه عذرش را از تو بخواهم.

     

    مهاجرین و انصار


    و ياد آور شدى كه با لشگرى از مهاجرين و انصار به جنگ من خواهى آمد، معلومت باد از آن روزى كه برادرت اسير شد هجرت قطع گشت (و شما را نشايد كه به خود مهاجر گوييد)، اكنون اگر به ديدار من عجله دارى آسوده باش، كه اگر به ديدارت آيم سزاوار است كه خداوند مرا براى عقوبت تو بر انگيخته باشد، و اگر تو به ديدار من آيى مانند آن است كه برادر بنى اسد گفته:

    “به استقبال باد تابستانى روند كه سنگ ريز و درشت را بر مى گيرد و بر آنان مى كوبد.”
    شمشيرى كه به وسيله آن جدّ و دايى و برادرت را كشتم پيش من است.

     

    به خدا قسم چنانكه دانستم بر دلت غلاف گمراهى پوشيده، و عقلت اندك و ناقص است، شايسته است در باره تو گفته شود كه بر نردبانى بالا رفته اى كه تو را بر جاى بدى مشرف ساخته كه به زيان توست نه سود تو، چرا كه چيزى را خواستى كه گمشده تو نيست، و گوسپندى را چراندى كه مالكش نمى باشى، و امرى را خواستى كه نه اهلش هستى و نه در معدنش قرار دارى، چه اندازه گفتارت از عملت دور است، چه زود شبيه عموها و دايى هايت شدى كه شقاوت و آرزوهاى باطل آنان را به انكار محمّد صلّى اللّه عليه و آله واداشت، همان گونه كه مى دانى با او جنگيدند تا به خاك و خون در افتادند، نه از حادثه عظيمى به نفع خود دفاع كردند، و نه حريمى را در برابر شمشيرهايى كه ميدان نبرد از آن خالى نيست و با سهل انگارى سازگارى ندارد حمايت نمودند.

     

    ?عثمان


    در باره كشندگان عثمان زياد از اندازه سخن گفتى، بيا مانند ديگران از من اطاعت كن، سپس آنان را نزد من به محاكمه كشان، تا بين تو و ايشان به كتاب خدا داورى كنم. ولى آنچه تو مى خواهى به مانند گول زدن طفل در ابتداى باز گرفتن او از شير است.

    سلام بر اهلش.

    .

    .

    نامه 64

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-05-26] [ 07:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      پاسخ به ادعای طلحه و زبیر ...
    پاسخ به ادعای طلحه و زبیر

    ?در سال 36 هجری، به طلحه و زبیر توسط عمر بن حصین خزاعی، ابوجعفر اسکافی این نامه را در کتاب “مقامات” در مناقب امیر مومنان آورده است.


    ??پاسخ به ادعای طلحه و زبیر

     

    الف) علی از زبان علی

    اما بعد!
    شما دو نفر می دانید _هر چند پنهان می دارید_ که من در پی مردم نرفتم تا آنان به من روی آوردند و با آنان بیعت نکردم تا آنان با من بیعت کردند و شما از کسانی بودید که به من روی آوردید و با من بیعت نمودید . عموم مردم با من به سبب سلطه و چیرگی من و یا به خاطر مالی آماده، بیعت نکردند.

    پس اگر شما از روی میل با من بیعت کردید تا زود است بازگردید و به سوی خداوند توبه نمایید. و اگر با ناخشنودی بیعت کردید ، طاعت خویش را بر من آشکار نمودید و سرپیچی خود را از من پوشیده داشتید و با این کار راه بازخواست از خودتان را بر من گشودید.
    به جانم سوگند!
    شما از دیگر مهاجران به تقیه و کتمان سزاوارتر نبودید . نپذیرفتن بیعت من پیش از آنکه در آن شرکت جویید برای شما آسانتر بود از اینکه پس از شرکت جستن در آن خارج شوید.

     

    عثمان


    پنداشتید که من عثمان را کشتم!
    میان من و شما از مردم مدینه کسانی هستند که با من بیعت نکردند و به شما نیز یاری نرسانده اند. اینان داوری کنند تا هرکس به هر اندازه دخالت داشته ، گناه را به گردن گیرد.

    ای دو پیرمرد!
    از نظر خویش بازگردید که اگر امروز بازگردید بزرگترین چیز ننگ است و فردا هم ننگ است و هم آتش دوزخ.
    والسلام.

    .

    .

    نامه 54

    نهج البلاغه

    .

    .

     

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه
    [یکشنبه 1398-05-20] [ 04:48:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت