راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر






  • مطالب مرتبط


  • مجموعه روایات درباره صبر
  • مجموعه روایات درباره عبادت
  • مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
  • مجموعه روایات درباره رابطه ایمان، اسلام و یقین
  • مجموعه روایات درباره اسلام
  • فرق اسلام و ایمان
  • چه کسی شایسته امامت است؟
  • نحوه برخورد با دنیا از منظر امامان معصوم علیهم السلام
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه( دعای پنجاه و یکم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هشتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هفتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و پنجم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و دوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و یکم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهلم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و نهم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هشتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هفتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و سوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و دوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و یکم)
  • ناپسندی زینت کردن به هنگام مصیبت
  • هلاک شدگان امام علی
  • حقیقت دنیا
  • ارزش صبر و تحمل
  • راه برخورد با مصيبت ها
  • سه پند مهم
  • ويژگى هاى اولیاءالله از زبان امام علی
  • کارکرد عقل و صبر
  • ماهیت صبر
  • شرائط توبه و استغفار
  • روش برخورد با دنیا
  • دنیاشناسی
  • راه تحمّل مصيبت ها
  • رأس ارزش های اخلاقی
  • نحوه ارتباط قلب و چشم
  • تکبر و یاد مرگ
  • 5 پند مهم از امام علی
  • نحوه استفاده از دنیا و بدست آوردن روزی
  • مرگ و معاد در قرآن
  • ماهیت دنیا
  • پاداش و عذابی که احدی از آن خبر ندارد
  • سه پند مهم امام علی
  • خسارت حقیقی (آیات معاد)
  • احساس مرگ در یک قدمی
  • مراحل شكست در مبارزه امر به معروف و نهی از منکر
  • عوامل استحكام دين و دنيا
  • حکمت فضایل اخلاقی
  • کلام پرتکرار امام علی بر روی منبرها
  • پیش بینی از آینده اسلام



  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      ويژگى هاى اولیاءالله از زبان امام علی ...
    ويژگى هاى اولیاءالله از زبان امام علی

    ويژگى هاى اولیاءالله از زبان امام علی

     

    دوستان خدا آنانند كه به درون دنيا نگريستند

    آنگاه كه مردم به ظاهر آن چشم دوختند،

    و سر گرم آينده دنيا شدند

    آنگاه كه مردم به امور زودگذر دنيا پرداختند.

    پس هواهاى نفسانى كه آنان را از پاى در مى آورد، كشتند،

    و آنچه كه آنان را به زودى ترك مى كرد، ترك گفتند،

    و بهره مندى دنيا پرستان را از دنيا، خوار شمردند،

    و دست يابى آنان را به دنيا زودگذر دانستند.

    با آنچه مردم آشتى كردند، دشمنى ورزيدند،

    و با آنچه دنيا پرستان دشمن شدند آشتى كردند.

    قرآن به وسيله آنان شناخته مى شود،

    و آنان به كتاب خدا آگاهند،

    قرآن به وسيله آنان پا بر جاست

    و آنان به كتاب خدا استوارند.

    به بالاتر از آنچه اميدوارند چشم نمى دوزند،

    و غير از آنچه كه از آن مى ترسند هراس ندارند.

    .

    حکمت 432

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی اولیاء الله
    [یکشنبه 1399-09-16] [ 10:13:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پیش بینی از آینده اسلام ...
    پیش بینی از آینده اسلام

    پیش بینی از آینده اسلام

     

    روزگارى بر مردم خواهد آمد كه از قرآن جز نشانى، و از اسلام جز نامى، باقى نخواهد ماند.

    مسجدهاى آنان در آن روزگار آبادان، امّا از هدايت ويران است.

    مسجد نشينان و سازندگان بناهاى شكوهمند مساجد، بدترين مردم زمين مى باشند،

    كه كانون هر فتنه، و جايگاه هر گونه خطاكارى اند،

    هر كس از فتنه بر كنار است او را به فتنه باز گردانند،

    و هر كس كه از فتنه عقب مانده او را به فتنه ها كشانند،

    كه خداى بزرگ فرمايد: «به خودم سوگند، بر آنان فتنه اى بگمارم كه انسان شكيبا در آن سرگردان ماند»

    و چنين كرده است، و ما از خدا مى خواهيم كه از لغزش غفلت ها در گذرد.

    .

    حکمت 369

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀برخورد با شبهات و فتنه ها, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی, پیش بینی هایی از آینده
    [شنبه 1399-09-01] [ 04:04:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      جامعیت قرآن ...
    جامعیت قرآن

    جامعیت قرآن

     

    وَ فِي الْقُرْآنِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ،

    وَ خَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ،

    وَ حُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ.

     

     در قرآن اخبار گذشتگان، و آيندگان،

    و احكام مورد نياز زندگى تان وجود دارد.

    .

    حکمت 313

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [سه شنبه 1399-08-06] [ 02:31:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      رفتارهای ضد تقوی ...
    رفتارهای ضد تقوی

    رفتارهای ضد تقوی

     

    كسى كه از دنيا اندوهناك مى باشد، از قضاء الهى خشمناك است،

    و آن كس كه از مصيبت وارد شده شكوه كند از خدا شكايت كرده،

    و كسى كه نزد توانگرى رفته و به خاطر سرمايه اش برابر او فروتنى كند، دو سوّم دين خود را از دست داده است

    و آن كس كه قرآن بخواند و وارد آتش جهنّم شود حتما از كسانى است كه آيات الهى را بازيچه قرار داده است،

    و آن كس كه قلب او با دنيا پرستى پيوند خورد، همواره جانش گرفتار سه مشكل است؛

    - اندوهى رها نشدنى،

    - حرصى جدا نشدنى،

    - و آرزويى نايافتنى.

    .

    حکمت 228

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, قلب, رفتارهای ضد تقوی
    [پنجشنبه 1399-07-24] [ 10:48:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ماهیت اسلام و قرآن ...
    ماهیت اسلام و قرآن

    خداشناسی ( علم الهی)


    خدا از نعره حيوانات وحشى در كوه‏ها و بيابان‏ها،

    و گناه و معصيت بندگان در خلوتگاه‏ها،

    و آمد و رفت ماهيان در درياهاى ژرف،

    و به هم خوردن آبها بر اثر وزش بادهاى سخت آگاه است.

    و گواهى مى ‏دهم كه حضرت محمّد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) برگزيده خدا،

    سفير وحى، و رسول رحمت اوست.

    پس از ستايش پروردگار، همانا من شما را به ترس از خدا سفارش مى كنم،

    خدايى كه آفرينش شما را آغاز كرد، و به سوى او باز مى گرديد.

    خدايى كه خواسته هاى شما را بر آورد،

    و بازگشت بسوى او نهايت آرزوى شماست.

    راه راست شما به او پايان مى پذيرد،

    و به هنگام ترس و وحشت، او پناهگاه شماست. 

     

     

    ارزش رعایت تقوی


    همانا تقوا و ترس از خدا؛

    داروى بيمارى هاى دل ها،

    روشنايى قلب ها،

    و درمان دردهاى بدن ها،

    مرهم زخم جان ها،

    پاك كننده پليدى هاى ارواح،

    و روشنايى بخش تاريكى چشم ها،

    و امنيّت در نا آرامى ها،

    و روشن كننده تاريكى هاى شماست. 

    پس اطاعت خدا را پوشش جان، نه پوشش ظاهرى، قرار دهيد،

    و با جان، نه با تن، فرمانبردار باشيد

    تا با اعضا و جوارح بدنتان در هم آميزد،

    و (آن را) بر همه امورتان حاكم گردانيد.

    اطاعت خدا را راه ورود به آب حيات،

    شفيع گرفتن خواسته ها،

    پناهگاه روز اضطراب،

    چراغ روشنگر قبرها،

    آرامش وحشت هاى طولانى دوران برزخ،

    و راه نجات لحظات سخت زندگى، قرار دهيد

    زيرا اطاعت خدا، وسيله نگهدارنده از حوادث هلاك كننده،

    و جايگاه هاى وحشتناك، كه انتظار آن را مى كشيد،

    و حرارت آتش هاى بر افروخته است. 

    پس كسى كه تقوا را انتخاب كند، سختى ها از او دور گردند،

    تلخى ها شيرين و فشار مشكلات و ناراحتى ها برطرف خواهند شد،

    و مشكلات پياپى و خسته كننده، آسان گرديده

    و مجد و بزرگى از دست رفته چون قطرات باران بر او فرو مى بارند،

    رحمت باز داشته حق باز مى گردد،

    و نعمت هاى الهى پس از فرو نشستن به جوشش مى آيند

    و بركات تقليل يافته فزونى گيرند. 

    پس از خدايى بترسيد كه با پند دادن شما را سود فراوان بخشيده،

    و با رسالت پيامبرش شما را نيكو اندرز داده،

    و با نعمت هايش بر شما منّت گذاشته است.

    خود را براى پرستش خدا فروتن داريد،

    و با انجام وظائف الهى، حق فرمانبردارى را به جا آوريد.

     



     ويژگى هاى اسلام 


    همانا اين اسلام، دين خداوندى است كه آن را براى خود برگزيد،

    و با ديده عنايت پروراند،

    و بهترين آفريدگان خود را مخصوص ابلاغ آن قرار داد.

    پايه هاى اسلام را بر محبّت خويش استوار كرد،

    و اديان و مذاهب گذشته را با عزّت آن، خوار كرد،

    و با سر بلند كردن آن، ديگر ملّت ها را بى مقدار كرد،

    و با محترم داشتن آن، دشمنان را خوار گردانيد،

    و با يارى كردن آن دشمنان سر سخت را شكست داد،

    و با نيرومند ساختن آن اركان گمراهى را درهم كوبيد،

    و تشنگان را از چشمه زلال آن سيراب كرد،

    و آبگيره هاى اسلام را پر آب كرد. 

    خداوند اسلام را به گونه اى استحكام بخشيد كه پيوندهايش نگسلد،

    و حلقه هايش از هم جدا نشود،

    و ستون هايش خراب نگردد،

    در پايه هايش زوال راه نيابد،

    درخت وجودش از ريشه كنده نشود،

    زمانش پايان نگيرد،

    قوانينش كهنگى نپذيرد،

    شاخه هايش قطع نگردد،

    راه هايش تنگ و خراب نشود،

    و پيمودن راهش دشوار نباشد،

    تيرگى در روشنايى آن داخل نشود،

    و راه راست آن كجى نيابد،

    ستونهايش خم نشود،

    و گذرگاهش بدون دشوارى پيمودنى باشد،

    در چراغ اسلام خاموشى، و در شيرينى آن تلخى راه نيابد. 

    اسلام ستون هاى استوارى است كه خداوند (پايه هاى) آن را در دل حق برقرار،

    و اساس و پايه آن را ثابت كرد،

    اسلام چشمه سارى است كه آب آن در فوران،

    چراغى است كه شعله هاى آن فروزان،

    و نشانه هميشه استوارى است كه روندگان راه حق با آن هدايت شوند،

    پرچمى است كه براى راهنمايى پويندگان راه خدا نصب گرديده،

    و آبشخورى است كه وارد شوندگان آن سيراب مى شوند. 

    خداوند نهايت خشنودى خود را در اسلام قرار داده،

    و بزرگ ترين ستون هاى دينش،

    و بلندترين قلّه اطاعت او در اسلام جاى گرفته است،

    اسلام در پيشگاه خداوند، داراى ستون هايى مطمئن،

    بنايى بلند،

    راهنمايى هميشه روشن،

    شعله اى روشنى بخش،

    برهانى نيرومند،

    و نشانه اى بلند پايه است،

    كه در افتادن با آن ممكن نيست.

     

    پس اسلام را بزرگ بشماريد،

    از آن پيروى كنيد،

    حق آن را اداء نماييد،

    و در جايگاه شايسته خويش قرار دهيد.

     

     سختى هاى دوران جاهليّت 


    سپس خداوند سبحان حضرت محمّد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) را هنگامى مبعوث فرمود كه دنيا به مراحل پايانى رسيده،

    نشانه هاى آخرت نزديك،

    و رونق آن به تاريكى گراييده

    و اهل خود را به پاداشته،

    جاى آن ناهموار،

    آماده نيستى و نابودى،

    زمانش در شرف پايان،

    و نشانه هاى نابودى آن آشكار،

    موجودات در آستانه مرگ،

    حلقه زندگى آن شكسته،

    و اسباب حيات در هم ريخته،

    پرچمهاى دنيا پوسيده،

    و پرده هايش دريده،

    و عمرها به كوتاهى رسيده بود. 

    در اين هنگام خداوند پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) را ابلاغ كننده رسالت،

    افتخار آفرين امّت،

    چونان باران بهارى براى تشنگان حقيقت آن روزگاران،

    مايه سربلندى مسلمانان، و عزّت و شرافت يارانش قرار داد.

     


     ارزش ها و ويژگى هاى قرآن 


    سپس قرآن را بر او نازل فرمود.

    قرآن نورى است كه خاموشى ندارد،

    چراغى است كه درخشندگى آن زوال نپذيرد،

    دريايى است كه ژرفاى آن درك نشود،

    راهى است كه رونده آن گمراه نگردد،

    شعله اى است كه نور آن تاريك نشود،

    جدا كننده حق و باطلى است كه درخشش برهانش خاموش نگردد،

    بنايى است كه ستون هاى آن خراب نشود،

    شفا دهنده اى است كه بيمارى هاى وحشت انگيز را بزدايد،

    قدرتى است كه ياورانش شكست ندارند،

    و حقّى است كه يارى كنندگانش مغلوب نشوند. 

     

    قرآن، معدن ايمان و اصل آن است،

    چشمه هاى دانش و درياهاى علوم است،

    سرچشمه عدالت، و نهر جارى دل است،

    پايه هاى اسلام و ستون هاى محكم آن است،

    نهرهاى جارى زلال حقيقت، و سرزمين هاى آن است. 

    دريايى است كه تشنگان آن، آبش را تمام نتوانند كشيد،

    و چشمه اى است كه آبش كمى ندارد،

    محل برداشت آبى است كه هرچه از آن برگيرند كاهش نمى يابد،

    منزلى است كه مسافران راه آن را فراموش نخواهند كرد،

    و نشانه هايى است كه روندگان از آن غفلت نمى كنند،

    كوهسار زيبايى است كه از آن نمى گذرند. 
     

    خدا قرآن را فرو نشاننده عطش علمى دانشمندان،

    و باران بهارى براى قلب فقيهان،

    و راه گسترده و وسيع براى صالحان قرار داده است.

    قرآن دارويى است كه با آن بيمارى وجود ندارد،

    نورى است كه با آن تاريكى يافت نمى شود،

    ريسمانى است كه رشته هاى آن محكم،

    پناهگاهى است كه قلّه آن بلند،

    و توان و قدرتى است براى آن كه قرآن را برگزيند،

    محل امنى است براى هر كس كه وارد آن شود،

    راهنمايى است تا از او پيروى كند،

    وسيله انجام وظيفه است براى آن كه قرآن را راه و رسم خود قرار دهد،

    برهانى است بر آن كس كه با آن سخن بگويد،

    عامل پيروزى است براى آن كس كه با آن استدلال كند،

    نجات دهنده است براى آن كس كه حافظ آن باشد و به آن عمل كند،

    و راهبر آن كه آن را به كار گيرد،

    و نشانه هدايت است براى آن كس كه در او بنگرد،

    سپر نگهدارنده است براى آن كس كه با آن خود را بپوشاند،

    و دانش كسى است كه آن را به خاطر بسپارد،

    و حديث كسى است كه از آن روايت كند،

    و فرمان كسى است كه با آن قضاوت كند.

    .

    خطبه 198

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت
     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀عصر جاهلیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [سه شنبه 1399-06-11] [ 12:12:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      روش استفاده از دنیا در نگاه امام علی ...
    روش استفاده از دنیا در نگاه امام علی

     خدا شناسى


    ستايش خداوندى را سزاست كه شناخته شد بى آن كه ديده شود،

    و آفريد بى آن كه دچار رنج و زحمتى گردد،

    با قدرت خود پديده ها را آفريد،

    و با عزّت خود گردنكشان را بنده خويش ساخت،

    و با بخشش خود بر همه بزرگان برترى يافت.

    او خدايى است كه دنيا را مسكن مخلوقات برگزيد،

    و پيامبران خود را به هدايت جن و انس فرستاد،

    تا دنيا را آنگونه كه هست بشناسانند،

    و از زيان هاى دنيا بر حذر دارند،

    و با مطرح كردن مثل ها، عيوب دنيا پرستى را نشان دهند،

    و آنچه را كه مايه عبرت است تذكّر دهند،

    از تندرستى ها و بيمارى ها،

    از حلال و حرام،

    و آنچه را كه خداوند براى بندگان اطاعت كننده و نافرمان،

    از بهشت و جهنّم آماده كرده،

    كه وسيله كرامت يا سقوط و پستى است باز گو نمايند.

    خدا را ستايش مى كنم چنانكه خود از بندگان خواسته است،

    و براى هر چيزى اندازه اى قرار داده

    و براى هر اندازه اى مدّتى معيّن كرده،

    و هر مدّتى را حسابى مقرّر داشته است.

     

    ويژگى هاى قرآن


    قرآن فرماندهى باز دارنده،

    و ساكتى گويا،

    و حجّت خدا بر مخلوقات است.

    خداوند پيمان عمل كردن به قرآن را از بندگان گرفته،

    و آنان را در گرو دستوراتش قرار داده است.

    نورانيّت قرآن را تمام،

    و دين خود را به وسيله آن كامل فرمود،

    و پيامبرش را هنگامى از جهان برد كه از تبليغ احكام قرآن فراغت يافته بود،

    پس خدا را آنگونه بزرگ بشماريد كه خود بيان داشته است.

    خداوند چيزى از دينش را پنهان نكرده،

    و آنچه مورد رضايت يا خشم او بود وا نگذاشته،

    جز آن كه نشانه اى آشكار،

    و آيتى استوار براى آن قرار داده است

    كه به سوى آن دعوت يا پرهيز داده شوند،

    پس خشنودى و خشم خدا در گذشته و حال يكسان است.

    بدانيد همانا خداوند از شما خشنود نمى شود به كارى كه بر گذشتگان خشم گرفته،

    و خشم نمى گيرد به كارى كه بر گذشتگان خشنود بود.

    شما در راهى آشكار قدم بر مى داريد

    و سخن گذشتگان را تكرار مى كنيد.

    خداوند نيازمنديهاى دنياى شما را كفايت كرده

    و به شكرگزارى وادارتان ساخت،

    و ياد خويش را بر زبان هاى شما لازم شمرد.

     

     خداشناسی ( طریقه هدایت و تقوی )


    خدا شما را به پرهيزكارى سفارش كرد،

    و آن را نهايت خشنودى خود، و خواستش از بندگان قرار داده است،

    پس بترسيد از خدايى كه در پيشگاه او حاضريد،

    و اختيار شما در دست اوست،

    و همه حالات و حركات شما را زير نظر دارد.

    اگر چيزى را پنهان كنيد مى داند،

    و اگر آشكار كرديد ثبت مى كند،

    براى ثبت اعمال، فرشتگان بزرگوارى را گمارده

    كه نه حقّى را فراموش، و نه باطلى را ثبت مى كنند.


    «آگاه باشيد آن كس كه تقوا پيشه كند و از خدا بترسد، از فتنه ها نجات مى يابد»

    و با نور هدايت از تاريكى ها مى گريزد،

    و به بهشت و آنچه كه دوست دارد جاودانه دسترسى پيدا مى كند.

    خدا او را در منزل كرامت خويش مسكن مى دهد،

    خانه اى كه مخصوص خداست،

    سقف آن عرش پروردگارى،

    و روشنايى آن از جمال الهى،

    و زائرانش فرشتگان،

    و دوستان و همنشينانش پيامبران الهى، مى باشند.

     

    مرگ و معاد

     

    پس به سوى قيامت بشتابيد،

    و پيش از آن كه مرگ فرا رسد آماده باشيد،

    زيرا ناگهان آرزوهاى مردم قطع شده،

    و مرگ آنها را در كام خود مى كشد،

    و در توبه بسته مى شود.

    شما امروز به جاى كسانى زندگى مى كنيد كه قبل از شما بودند

    و ناگهان رفتند و پس از مرگ تقاضاى بازگشت به دنيا كردند.

    مردم شما چونان مسافران در راهيد،

    كه در اين دنيا فرمان كوچ داده شديد،

    كه دنيا خانه اصلى شما نيست

    و به جمع آورى زاد و توشه فرمان داده شديد.


    آگاه باشيد!

    اين پوست نازك تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد،

    پس به خود رحم كنيد،

    شما مصيبت هاى دنيا را آزموديد،

    آيا ناراحتى يكى از افراد خود را بر اثر خارى كه در بدنش فرو رفته،

    يا در زمين خوردن پايش مجروح شده،

    يا ريگ هاى داغ بيابان او را رنج داده، ديده ايد كه تحمّل آن مشكل است.

    پس چگونه مى شود تحمّل كرد كه در ميان دو طبقه آتش، در كنار سنگ هاى گداخته، همنشين شيطان باشيد.

    آيا مى دانيد وقتى كه مالك دوزخ بر آتش غضب كند،

    شعله ها بر روى هم مى غلتند و يكديگر را مى كوبند

    و آنگاه كه بر آتش بانگ زند

    ميان درهاى جهنّم به هر طرف زبانه مى كشد.

    اى پير سالخورده كه پيرى وجودت را گرفته است،

    چگونه خواهى بود آنگاه كه طوق هاى آتش به گردن ها انداخته شود،

    و غل و زنجيرهاى آتشين به دست و گردن افتد چنانكه گوشت دستها را بخورد؟

     

     روش استفاده از دنيا (انفاق)


    پس خدا را خدا را

    اى جمعيّت انسان ها!

    پروا كنيد حال كه تندرستيد نه بيمار،

    و در حال گشايش هستيد نه تنگ دست،

    در آزادى خويش پيش از آن كه درهاى اميد بسته شود بكوشيد،

    در دل شب ها با شب زنده دارى،

    و پرهيز از شكمبارگى به اطاعت برخيزيد،

    با اموال خود انفاق كنيد،

    از جسم خود بگيريد و بر جان خود بيفزاييد،

    و در بخشش بخل نورزيد كه خداى سبحان فرمود: «اگر خدا را يارى كنيد، شما را پيروز مى گرداند و قدم هاى شما را استوار مى دارد»

    و فرمود: «كيست كه به خدا قرض نيكو دهد تا خداوند چند برابر عطا فرمايد، و براى او پاداش بى عيب و نقصى قرار دهد».

    درخواست يارى از شما به جهت ناتوانى نيست،

    و قرض گرفتن از شما براى كمبود نمى باشد،

    در حالى كه از شما يارى خواسته كه: «لشكرهاى آسمان و زمين در اختيار اوست و خدا نيرومند و حكيم است» .

    و در حالى طلب وام از شما دارد كه گنج هاى آسمان و زمين به او تعلّق دارد

    و خدا بى نياز و حميد است،

    بلكه خواسته است شما را بيازمايد كه كدام يك از شما نيكوكارتريد.

    پس به اعمال نيكو مبادرت كنيد،

    تا با همسايگان خدا در سراى او باشيد

    كه هم نشينان آنها پيامبران، و زيارت كنندگانشان فرشتگانند،

    و چنان گرامى داشته مى شوند كه صداى آهسته آتش را نشنوند،

    و بر بدن هايشان هيچ گونه رنج و ناراحتى نرسد.

    «اين بخشش خداست به هر كس بخواهد مى دهد و خدا صاحب بخشش بزرگ است.»


    من آنچه را مى شنويد مى گويم،

    و خداوند را به يارى خود و شما مى خوانم

    كه او كفايت كننده و بهترين وكيل است.

    .

    خطبه 183

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀ معاد و نشانه های قیامت در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, روش استفاده درست از دنیا, انفاق
    [چهارشنبه 1399-06-05] [ 06:03:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      قرآن و خيانت حكمين ...
    قرآن و  خيانت حكمين

    (در سال 38 هجرى پس از خيانت ابو موسى و عمرو عاص از داوران حكميّت فرمود)

     

    علی از زبان علی (قرآن  و خیانت حکمین)


    رأى جمعيّت شما در صفّين يكى شد كه دو مرد را به داورى برگزينند (ابو موسى اشعرى، عمرو عاص)

    و از آن دو پيمان گرفتيم كه در برابر قرآن تسليم باشند،

    و از آن تجاوز نكنند

    و زبان آن دو با قرآن و قلب هايشان پيرو كتاب خدا باشد.

    امّا آنها از قرآن روى گردان شدند،

    حق را آشكارا مى ديدند و ترك گفتند،

    كه جور و ستم، خواسته دلشان، و كجى و انحراف در روش فكريشان بود.

    در صورتى كه پيش از صدور رأى زشت و حكم جائرانه، با آنها شرط كرده بوديم كه به عدل حكم كرده و به حق عمل كنند.

    ما به حقّانيت خود ايمان داريم در حالى كه آن دو از راه حق بيرون رفتند

    و حكمى بر خلاف حكم خدا صادر كردند.

    .

    خطبه 177

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀عمر و عاص در نهج البلاغه, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀ابوموسی اشعری در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-06-03] [ 04:38:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      شیوه های خودسازی از منظر امام علی ...
    شیوه های خودسازی از منظر امام علی

    (اين سخنرانى را امام در روزهاى نخست خلافت خود در سال 35 هجرى در مدينه ايراد فرمود).

     

    رعایت تقوی و خودسازی ( ضرورت اطاعت از دستورات الهى)


    مردم از آنچه خداوند بيان داشته بهره گيريد،

    و از پند و اندرزهاى خدا پند پذيريد،

    و نصيحت هاى او را قبول كنيد،

    زيرا خداوند با دليل هاى روشن، راه عذر را به روى شما بسته،

    و حجّت را بر شما تمام كرده است.

    و اعمالى كه دوست دارد بيان فرموده،

    و از آنچه كراهت دارد معرّفى كرد،

    تا از خوبى ها پيروى و از بدى هاى دورى گزينيد.


    همانا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم همواره مى فرمود: «گرداگرد بهشت را دشوارى ها (مكاره) و گرداگرد آتش جهنّم را هوس ها و شهوات گرفته است».


    آگاه باشيد!

    چيزى از طاعت خدا نيست جز آن كه با كراهت انجام مى گيرد،

    و چيزى از معصيت خدا نيست جز اينكه با ميل و رغبت عمل مى شود.

    پس رحمت خداوند بر كسى كه شهوات خود را مغلوب و هواى نفس را سركوب كند،

    زيرا كار مشكل، باز داشتن نفس از شهوت بوده كه پيوسته خواهان نافرمانى و معصيت است.


    بندگان خدا بدانيد كه؛

    انسان با ايمان، شب را به روز، و روز را به شب نمى رساند جز آن كه نفس خويش را متّهم مى داند،

    همواره نفس را سرزنش مى كند،

    و گناه كارش مى شمارد.

    پس در دنيا چونان پيشينيان صالح خود باشيد،

    كه در پيش روى شما در گذشتند

    و همانند مسافران، خيمه خويش را از جا در آوردند و به راه خود رفتند.

     

    ويژگى هاى قرآن


    آگاه باشيد! همانا اين قرآن پند دهنده اى است كه نمى فريبد،

    و هدايت كننده اى است كه گمراه نمى سازد،

    و سخنگويى است كه هرگز دروغ نمى گويد.

    كسى با قرآن همنشين نشد مگر آن كه بر او افزود يا از او كاست،

    در هدايت او افزود

    و از كور دلى و گمراهى اش كاست.


    آگاه باشيد!

    كسى با داشتن قرآن، نيازى ندارد و بدون قرآن بى نياز نخواهد بود.

    پس درمان خود را از قرآن بخواهيد،

    و در سختى ها از قرآن يارى بطلبيد،

    كه در قرآن درمان بزرگ ترين بيمارى ها يعنى كفر و نفاق و سركشى و گمراهى است.

    پس به وسيله قرآن خواسته هاى خود را از خدا بخواهيد،

    و با دوستى قرآن به خدا روى آوريد،

    و به وسيله قرآن از خلق خدا چيزى نخواهيد،

    زيرا وسيله اى براى تقرّب بندگان به خدا، بهتر از قرآن وجود ندارد.

    آگاه باشيد، كه شفاعت قرآن پذيرفته، و سخنش تصديق مى گردد،

    آن كس كه در قيامت، قرآن شفاعتش كند بخشوده مى شود،

    و آن كس كه قرآن از او شكايت كند محكوم است.

    در روز قيامت ندا دهنده اى بانگ مى زند كه:

    «آگاه باشيد امروز هر كس گرفتار بذرى است كه كاشته و عملى است كه انجام داده، جز اعمال منطبق با قرآن».

    پس شما در شمار عمل كنندگان به قرآن باشيد،

    از قرآن پيروى كنيد،

    با قرآن خدا را بشناسيد،

    و خويشتن را با قرآن اندرز دهيد،

    و رأى و نظر خود را برابر قرآن متّهم كنيد،

    و خواسته هاى خود را با قرآن نادرست بشماريد.

     

    رعایت تقوی و خودسازی ( تشويق به اعمال نيكو)

     

    عمل صالح! عمل صالح!

    سپس آينده نگرى! آينده نگرى!

    و استقامت! استقامت!

    آنگاه، بردبارى! بردبارى!

    و پرهيزكارى! پرهيزكارى!؛

    براى هر كدام از شما عاقبت و پايان مهلتى تعيين شده، با نيكوكارى بدانجا برسيد.

    همانا پرچم هدايتى براى شما بر افراشتند،

    با آن هدايت شويد،

    و براى اسلام نيز هدف و نتيجه اى است به آن دسترسى پيدا كنيد،

    و با انجام واجبات، حقوق الهى را ادا كنيد،

    كه وظائف شما را آشكارا بيان كرده

    و من گواه اعمال شما بوده

    و در روز قيامت از شما دفاع مى كنم

    و به سود شما گواهى مى دهم.

    آگاه باشيد!

    آنچه از پيش مقرّر شده بود، به وقوع پيوست،

    و خواسته هاى گذشته الهى انجام شد،

    و همانا من با تكيه به وعده هاى الهى و براهين روشن او سخن مى گويم كه فرمود:

    «كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست، سپس استقامت ورزيدند، فرشتگان بر آنها فرود مى آيند و مى گويند، نترسيد و محزون نباشيد كه بشارت باد بر شما بهشتى كه به شما وعده داده اند».

    و همانا شما گفتيد:

    پروردگار ما خداست، پس در عمل به دستورات قرآن، خدا، و در ادامه راهى كه فرمان داد،

    و بر روش درست پرستش بندگان او، استقامت داشته باشيد،

    و پايدار مانيد،

    و از دستورات خدا سرپيچى نكنيد،

    و در آن بدعت گزار مباشيد،

    و از آن منحرف نگرديد،

    زيرا خارج شوندگان از دستورات الهى در روز قيامت از رحمت خدا دورند.

     ( ضرورت كنترل زبان)


    سپس مواظب باشيد كه اخلاق نيكو را در هم نكشيد

    و به رفتار ناپسند مبدّل نسازيد.

    زبان و دل را هماهنگ كنيد.

    مرد بايد زبانش را حفظ كند،

    زيرا همانا اين زبان سركش، صاحب خود را به هلاكت مى اندازد.


    به خدا سوگند!

    پرهيزگارى را نديده ام كه تقوا براى او سودمند باشد

    مگر آن كه زبان خويش را حفظ كرده بود،

    و همانا زبان مؤمن در پس قلب او، و قلب منافق از پس زبان اوست.

    زيرا مؤمن هر گاه بخواهد سخنى گويد، نخست مى انديشد،

    اگر نيك بود اظهار مى دارد، و چنانچه ناپسند، پنهانش مى كند،

    در حالى كه منافق آنچه بر زبانش آمد مى گويد، و نمى داند چه به سود او، و چه حرفى بر ضرر اوست.


    و پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «ايمان بنده اى استوار نگردد تا دل او استوار شود، و دل استوار نشود تا زبان استوار گردد.»

    پس هر كس از شما بتواند خدا را در حالى ملاقات كند كه دستش از خون و اموال مسلمانان پاك، و زبانش از عرض و آبروى مردم سالم ماند، بايد چنين كند.

     

    اى بندگان خدا آگاه باشيد!

    مؤمن كسى است كه حلال خدا را هم اكنون حلال، و حرام خدا را هم اكنون حرام بشمارد،

    و آنچه را مردم با بدعت ها تغيير دادند،

    چيزى از حرام را حلال نمى كند، زيرا حلال همان است كه خدا حلال كرده و حرام همان چيزى است كه خدا حرام شمرده است.

    پس شما در امور و حوادث روزگار تجربه آموختيد،

    و از تاريخ گذشتگان پند گرفتيد،

    مثل ها براى شما زده اند،

    و به امرى آشكار دعوت شده ايد،

    جز ناشنوايان كسى ادّعاى نشنيدن حق را ندارد،

    و جز كوران و كور دلان كسى ادّعاى نديدن واقعيّت ها نمى كند.

    آن كس كه از آزمايش ها و تجربه هاى خدا دادى سودى نبرد

    از هيچ پند و اندرزى سود نخواهد برد

    و كوته فكرى دامنگير او خواهد شد

    تا آنجا كه بد را خوب، و خوب را بد مى نگرد.

    و همانا مردم دو دسته اند، گروهى پيرو شريعت و دين، و برخى بدعت گزارند كه از طرف خدا دليلى از سنّت پيامبر، و نورى از براهين حق ندارند.

     

    ويژگى هاى قرآن


    همانا خداوند سبحان كسى را به چيزى چون قرآن پند نداده است،

    كه قرآن ريسمان استوار خدا، و وسيله ايمنى بخش است.

    در قرآن بهار دل، و چشمه هاى دانش است،

    براى قلب جلايى جز قرآن نتوان يافت،

    بخصوص در جامعه اى كه بيدار دلان درگذشته

    و غافلان و تغافل كنندگان حضور دارند.

    پس هر جا كه نيكى ديديد يارى كنيد،

    و هر گاه چيز بد و ناروايى مشاهده كرديد دورى گزينيد،

    زيرا پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم همواره مى فرمود: «اى فرزند آدم، كار نيك را انجام ده، و كار بد را واگذار، اگر چنين كنى در راه راست الهى قرار خواهى داشت».

     

    رعایت تقوی و خودسازی ( اقسام ظلم و ستم)


    آگاه باشيد !

    كه ظلم بر سه قسم است؛

    1-ظلمى كه نابخشودنى است،

    2-و ظلمى كه بدون مجازات نمى ماند،

    3- و ظلمى كه بخشودنى و جبران شدنى است.


    امّا ظلمى كه نابخشودنى است، شرك به خداى سبحان است، كه فرمود: «خداوند هيچ گاه از شرك به خود، در نمى گذرد».

    و امّا ظلمى كه بخشودنى است، ستمى است كه بنده با گناهان بر خويشتن روا داشته است،

    و ظلمى كه بدون مجازات نيست، ستمگرى بعضى از بندگان بر بعض ديگر است كه قصاص در آنجا سخت است،

    مجروح كردن با كارد، يا تازيانه زدن نيست بلكه اينها در برابرش كوچك است.

    پس مبادا در دين دو رويى ورزيد،

    كه همبستگى و وحدت در راه حق «گر چه كراهت داشته باشيد» از پراكندگى در راه باطل «گرچه مورد علاقه شما باشد» بهتر است

    زيرا خداوند سبحان نه به گذشتگان و نه آيندگان، چيزى را با تفرقه عطا نفرموده است.

     

     ضرورت خود سازى (ضرورت پرهیز از غیبت)


    اى مردم خوشا به حال كسى كه عيب شناسى نفس، او را از عيب جويى ديگران باز دارد.

    و خوشا به حال كسى كه به خانه و خانواده خود پردازد،

    و غذاى حلال خود را بخورد،

    و به اطاعت پروردگار مشغول باشد،

    و بر خطاهاى خويش بگريد،

    و همواره به خويشتن خويش مشغول باشد

    و مردم از او در امان باشند.

    .

    خطبه 176

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, غیبت کردن
     [ 04:29:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ویژگی های یک مسلمان از منظر حضرت علی ...
    ویژگی های یک مسلمان از منظر حضرت علی

    سخنرانى امام عليه السّلام در آغاز خلافت در سال 35 هجرى، نوشتند كه نخستين سخنرانى آن حضرت است). 


      ويژگى هاى قرآن


    همانا خداوند بزرگ كتابى هدايت گر فرستاد،

    نيكى و بدى، خير و شر را آشكارا در آن بيان فرمود.

    پس راه نيكى در پيش گيريد، كه هدايت شويد.

    و از شر و بدى پرهيز كنيد تا در راه راست قرار گيريد.

     

    خودسازی


    واجبات واجبات،

    در انجام واجبات كوتاهى نكنيد تا شما را به بهشت رساند،

    همانا خداوند چيزهايى را حرام كرده كه ناشناخته نيست،

    و چيزهايى را حلال كرده كه از عيب خالى است.

     

     ويژگى هاى مسلمانى

     

    و در اين ميان حرمت مسلمان را بر هر حرمتى برترى بخشيد

    و حفظ حقوق مسلمانان را به وسيله اخلاص و توحيد استوار كرد.

    پس مسلمان كسى است كه مسلمانان از زبان و دست او آزارى نبينند،

    مگر آنجا كه حق باشد،

    و آزار مسلمان روا نيست جز در آنچه كه واجب باشد.

     

    مرگ و معاد


    به سوى مرگ كه همگانى است، و فرد فرد شما را از آن گريزى نيست بشتابيد،

    همانا مردم در پيش روى شما مى روند.

    سبكبار شويد تا به قافله برسيد، كه پيش رفتگان در انتظار باز ماندگانند.

    از خدا بترسيد، و تقوا پيشه كنيد

    زيرا شما در پيشگاه خداوند، مسئول بندگان خدا، و شهرها، و خانه ها و حيوانات هستيد.

    خدا را اطاعت كنيد و از فرمان خدا سرباز مداريد،

    اگر خيرى ديديد برگزينيد،

    و اگر شر و بدى ديديد از آن دورى كنيد.

    .

    خطبه 167

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀ معاد و نشانه های قیامت در نهج البلاغه, اقسام مسلمانان در جامعه اسلامی, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [سه شنبه 1399-05-28] [ 07:07:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      سرانجام افرادی که دینی غیر از اسلام انتخاب کنند ...
    سرانجام افرادی که دینی غیر از اسلام انتخاب کنند

     وصف پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اهل بيت عليهم السّلام


    خداوند پيامبرش را با نورى درخشان،

    و برهانى آشكار، و راهى روشن،

    و كتابى هدايتگر بر انگيخت.

    خانواده او نيكوترين خانواده،

    و درخت وجودش از بهترين درختان است

    كه شاخه هاى آن راست و ميوه هاى آن سر به زير و در دسترس همگان است،

    زادگاه او مكه،

    و هجرت او به مدينه پاك و پاكيزه است،

    كه در آنجا نام او بلند شد

    و دعوتش به همه جا رسيد.

     

    قرآن


    خدا او را با برهانى كامل و كافى (قرآن)

    و پندهاى شفا بخش،

    و دعوتى جبران كننده فرستاد.

     

    کافران 


    با فرستادن پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شريعت هاى ناشناخته را شناساند،

    و ريشه بدعت هاى راه يافته در اديان آسمانى را قطع كرد،

    و احكام و مقرّرات الهى را بيان فرمود.

    پس هر كس جز اسلام دينى را انتخاب كند

    به يقين شقاوت او ثابت،

    و پيوند او با خدا قطع،

    و سقوطش سهمگين خواهد بود،

    و سر انجامش رنج و اندوهى بى پايان

    و شكنجه اى پردرد مى باشد.


    بر خدا توكّل مى كنم، توكّلى كه بازگشت به سوى او باشد، و از او راه مى جويم، راهى كه به بهشت رسد و به آنجا كه خواست اوست بينجامد.

     

     سفارش به تقوا و عبرت از گذشتگان


    بندگان خدا شما را به ترسيدن از خدا و فرمانبردارى او سفارش مى كنم

    كه نجات فردا و مايه رهايى جاويدان است.

    خدا آنگونه كه سزاوار بود شما را ترسانيد،

    و چنانكه شايسته بود اميدوارتان كرد،

     

    دنیا

     

    و دنيا و بى اعتبارى آن و نابود شدنى بودن و دگرگونى آن را براى شما تعريف كرد.

    پس از آنچه در دنيا شما را به شگفتى وامى دارد روى گردانيد،

    زيرا كه مدت كوتاهى در آن اقامت داريد،

    دنيا به خشم خدا نزديكترين و از خشنودى خدا دورترين جايگاه است.


    پس اى بندگان خدا!

    از غم و اندوه و سرگرمى هاى دنيا چشم برگيريد

    زيرا شما به جدايى و دگرگونيهاى امور دنيايى يقين داريد،

    و چونان دوست مهربانى كه نصيحت گر و كوشا براى نجات رفيقش تلاش كند، خويشتن را از دنيا دور نگهداريد.

    و از آنچه بر گذشتگان شما رفت عبرت گيريد،

    كه چگونه، بند بند اعضاى بدنشان از هم گسست،

    چشم و گوششان نابود شد،

    شرف و شكوهشان از خاطره ها محو گرديد،

    و همه ناز و نعمت ها و رفاه ها و خوشى ها پايان گرفت،

    كه نزديكى فرزندان به دورى و از دست دادنشان،

    و همدمى همسران، به جدايى تبديل شد،

    ديگر نه به هم مى نازند،

    و نه فرزندانى مى آورند،

    و نه يكديگر را ديدار مى كنند،

    و نه در كنار هم زندگى مى كنند.


    پس اى بندگان خدا!

    بپرهيزيد، چونان پرهيز كسى كه به نفس خود چيره،

    و بر شهوات خود پيروز،

    و با عقل خود به درستى مى نگرد،

    زيرا كه جريان انسان آشكار، پرچم بر افراشته، جادّه هموار، و راه، روشن و راست است.

    .

    خطبه 161

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀کافران ذمی در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-05-27] [ 07:11:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      قرآن از نگاه امام علی ...
    قرآن از نگاه امام علی

     پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از زبان حضرت علی


    خداوند پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را هنگامى فرستاد كه؛

    پيامبران حضور نداشتند،

    و امّت ها در خواب غفلت بودند،

    و رشته هاى دوستى و انسانيّت از هم گسسته بود.

    پس پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) به ميان خلق آمد

    در حالى كه كتاب هاى پيامبران پيشين را تصديق كرد،

     

    قرآن

     

    و با «نورى» هدايتگر انسانها شد كه همه بايد از آن اطاعت نمايند،

    و آن، نور قرآن كريم است.

    از قرآن بخواهيد تا سخن گويد،

    كه هرگز سخن نمى گويد،

    امّا من شما را از معارف آن خبر مى دهم،

    بدانيد كه در قرآن علم آينده،

    و حديث روزگاران گذشته است،

    شفا دهنده دردهاى شما،

    و سامان دهنده امور فردى و اجتماعى شما است.

     

    ویژگی حکومت ستمگر (خبر از آينده دردناك بنى اميّه)


    پس از تسلّط فرزندان اميّه، خانه اى در شهر يا خيمه اى در بيابان باقى نمى ماند

    جز آن كه ستمگران بنى اميّه، اندوه و غم را بدانجا مى كشانند،

    و بلا و كينه توزى را در همه جا مطرح مى كنند.

    پس در آن روز براى مردم نه عذر خواهى در آسمان و نه ياورى در زمين باقى خواهد ماند،

    زيرا نا اهلان را به زمامدارى برگزيده ايد،

    و زمامدارى را به جايگاه دروغينى قرار داده ايد.

    امّا به زودى خداوند از ستمگران بنى اميّه انتقام مى گيرد،

    خوردنى را به خوردنى، و نوشيدنى را به نوشيدنى،

    خوردنى تلخ تر از گياه «علقم»،

    و نوشيدنى تلخ و جانگدازتر از شيره درخت «صبر».

    خداوند از درون ترس و وحشت، و از بيرون، شمشير را بر آنها مسلّط خواهد كرد

    كه آنان مركب هاى عصيان و نافرمانى و شتران بار كش گناهانند.

    من پياپى سوگند مى خورم كه؛

    پس از من بنى اميّه خلافت را چونان خلط سينه بيرون مى اندازند،

    و پس از آن ديگر، تا شب و روز از پى هم در گردش است مزه حكومت را براى بار ديگر نخواهند چشيد.

    .

    خطبه 158

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 06:28:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پیشگویی آینده امت اسلامی از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله ...
    پیشگویی آینده امت اسلامی از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله

    (براى مردم بصره پس از پيروزى در جنگ جمل در سال 36 هجرى ايراد فرمود).

     

    در برخورد با فتنه ها و شبهات


    مردم بصره در پيدايش فتنه ها هر كس كه مى تواند خود را به اطاعت پروردگار عزيز و برتر، مشغول دارد چنان كند،

    اگر از من پيروى كنيد، به خواست خدا شما را به راه بهشت خواهم برد،

    هر چند سخت و دشوار و پر از تلخى ها باشد.

     


    اما عائشه!

    پس افكار و خيالات زنانه بر او چيره شد،

    و كينه ها در سينه اش چون كوره آهنگرى شعله ور گرديد،

    اگر از او مى خواستند آنچه را كه بر ضد من انجام داد نسبت به ديگرى روا دارد سرباز مى زد،

    به هر حال احترام نخست او برقرار است

    و حسابرسى اعمال او با خداى بزرگ است.

     

    خودسازی (ره آورد ايمان، علم، دنیا و آخرت)


    ايمان روشن ترين راه ها و نورانى ترين چراغ هاست،

    با ايمان مى توان به اعمال صالح راه برد،

    و با اعمال نيكو به ايمان مى توان دسترسى پيدا كرد،

    با ايمان، علم و دانش آبادان است،

    و با آگاهى لازم، انسان را از مرگ مى هراسد،

    و با مرگ دنيا پايان مى پذيرد،

    و با دنيا، توشه آخرت فراهم مى شود.

     

    معاد و قیامت


    و با قيامت بهشت نزديك مى شود،

    و جهنّم براى بدكاران آشكار مى گردد،

    و مردم جز قيامت قرار گاهى ندارند،

    و شتابان به سوى ميدان مسابقه مى روند تا به منزلگاه آخرين رسند.

    گويا مى نگرم، همه از قبرها خارج شده به سوى منزلگاه هاى آخرين در حركتند،

    هر خانه اى در بهشت به شخصى تعلق دارد،

    كه نه ديگرى را مى پذيرند و نه از آنجا به جاى ديگر انتقال مى يابند.

     

    امر به معروف و نهی از منکر


    همانا «امر به معروف» و «نهى از منكر» دو صفت از اوصاف پروردگارند كه نه اجل را نزديك مى كند و نه روزى را كاهش مى دهد.

     

    قرآن


    بر شما باد عمل كردن به قرآن،

    كه ريسمان محكم الهى، و نور آشكار و درمانى سودمند است،

    كه تشنگى را فرونشاند،

    نگهدارنده كسى است كه به آن تمسّك جويد

    و نجات دهنده آن كس است كه به آن چنگ آويزد،

    كجى ندارد تا راست شود،

    و گرايش به باطل ندارد تا از آن باز گردانده شود،

    و تكرار و شنيدن پياپى آيات، كهنه اش نمى سازد،

    و گوش از شنيدن آن خسته نمى شود.

    كسى كه با قرآن سخن بگويد راست گفته

    و هر كس بدان عمل كند پيشتاز است.

     

    علی از زبان علی (آینده امت اسلامی)


    (در اينجا مردى بلند شد و گفت: اى امير المؤمنين ما را از فتنه آگاه كن، آيا نسبت به فتنه، از پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤالى نفرموده اى پاسخ داد):


    آنگاه كه خداوند آيه 1 و 2 سوره عنكبوت را نازل كرد كه: (آيا مردم خيال مى كنند چون كه گفتند ايمان آورديم، بدون آزمايش رها مى شوند) دانستم كه تا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در ميان ماست آزمايش نمى گرديم.

    پرسيدم اى رسول خدا اين فتنه و آزمايش كدام است كه خدا شما را بدان آگاهى داده است؟


    فرمود: «اى على پس از من امّت اسلامى به فتنه و آزمون دچار مى گردند»

    گفتم:  اى رسول خدا مگر جز اين است كه در روز «احد» كه گروهى از مسلمانان به شهادت رسيدند و شهادت نصيب من نشد و سخت بر من گران آمد، تو به من فرمودى: اى على مژده باد تو را كه شهادت در پى تو خواهد آمد.


    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به من فرمود: «همانا اين بشارت تحقّق مى پذيرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است»؟


    گفتم اى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چنين موردى جاى صبر و شكيبايى نيست بلكه جاى مژده شنيدن و شكر گزارى است.


    و پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:

    «اى على همانا اين مردم به زودى با اموالشان دچار فتنه و آزمايش مى شوند،

    و در ديندارى بر خدا منّت مى گذارند،

    با اين حال انتظار رحمت او را دارند،

    و از قدرت و خشم خدا، خود را ايمن مى پندارند.

    حرام خدا را با شبهات دروغين، و هوسهاى غفلت زا، حلال مى كنند،

    «شراب» را به بهانه اينكه «آب انگور» است

    و رشوه را كه «هديه» است

    و ربا را كه «نوعى معامله» است حلال مى شمارند».


    گفتم اى رسول خدا: در آن زمان مردم را در چه پايه اى بدانم آيا در پايه ارتداد يا فتنه و آزمايش؟ پاسخ فرمود: «در پايه اى از فتنه و آزمايش».

    .

    خطبه 156

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀ امر به معروف و نهی از منکر در نهج البلاغه, ◀ معاد و نشانه های قیامت در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ◀برخورد با شبهات و فتنه ها, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [شنبه 1399-05-25] [ 12:17:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      قرآن در جامعه اسلامی امروز و آینده مسلمانان ...
    قرآن  در جامعه اسلامی امروز و آینده مسلمانان

     فلسفه بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم:


    خداوند حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به حق برانگيخت تا بندگان خود را از پرستش دروغين بت ها رهايى بخشيده به پرستش خود راهنمايى كند،

    و آنان را از پيروى شيطان نجات داده به اطاعت خود كشاند،

    قرآن

    با قرآنى كه معنى آن را آشكار كرد

    و اساسش را استوار فرمود،

    تا بندگان عظمت و بزرگى خدا را بدانند كه نمى دانستند،

    و به پروردگار، اعتراف كنند

    پس از انكارهاى طولانى اعتراف كردند،

    و او را پس از آن كه نسبت به خدا آشنايى نداشتند به درستى بشناسند.

    پس خداى سبحان در كتاب خود بى آن كه او را بنگرند خود را به بندگان شناساند،

    و قدرت خود را به همه نماياند،

    و از قهر خود ترساند،

    و اينكه چگونه با كيفرها ملّتى را كه بايد نابود كند از ميان برداشت

    و آنان را چگونه با داس انتقام درو كرد.

     


    خبر از آينده تأسّف بار اسلام و مسلمين


    همانا پس از من در روزگارى بر شما فراخواهد رسيد كه چيزى پنهان تر از حق، و آشكارتر از باطل، و فراوان تر از دروغ به خدا و پيامبرش نباشد.

    قرآن
    و نزد مردم آن زمان كالايى زيانمندتر از قرآن نيست اگر آن را درست بخوانند و تفسير كنند،

    و متاعى پرسودتر از قرآن يافت نمى شود آنگاه كه آن را تحريف كنند و معانى دلخواه خود را رواج دهند.

    در شهرها چيزى ناشناخته تر از معروف، و شناخته تر از منكر نيست،

    حاملان قرآن، آن را واگذاشته و حافظان قرآن، آن را فراموش مى كنند،

    پس در آن روز قرآن و پيروانش از ميان مردم رانده و مهجور مى گردند،

    و هر دو غريبانه در يك راه ناشناخته سرگردانند، و پناهگاهى ميان مردم ندارند.

    پس قرآن و پيروانش در ميان مردمند اما گويا حضور ندارند،

    با مردمند ولى از آنها بريده اند،

    زيرا گمراهى و هدايت هرگز هماهنگ نشوند گر چه كنار يكديگر قرار گيرند.

    مردم در آن روز، در جدايى و تفرقه هم داستان، و در اتّحاد و يگانگى پراكنده اند،

    گويى آنان پيشواى قرآن بوده و قرآن پيشواى آنان نيست،

    پس از قرآن جز نامى  نزدشان باقى نماند،

    و آنان جز خطى را از قرآن نشناسند.

    و در گذشته نيكوكاران را كيفر داده، و سخن راست آنان را بر خدا دروغ پنداشتند، و كار نيكشان را پاداش بد دادند.

     

    مرگ


    و همانا آنان كه پيش از شما زندگى مى كردند، به خاطر آرزوهاى دراز، و پنهان بودن زمان اجل ها، نابود گرديدند،

    تا ناگهان مرگ وعده داده شده بر سرشان فرود آمد،

    مرگى كه عذرها را نپذيرد،

    و درهاى باز توبه را ببندد،

    و حوادث سخت و مجازات هاى پس از مردن را به همراه آورد.

     

    خودسازی (پندهاى حكيمانه)


    اى مردم!

    هر كس از خدا خير خواهى طلبد، توفيق يابد،

    و آن كس كه سخنان خدا را راهنماى خود قرار دهد به راست ترين راه، هدايت خواهد شد،

    پس همانا همسايه خدا در أمان، و دشمن خدا ترسان است.

    آن كس كه عظمت خدا را مى شناسد سزاوار نيست خود را بزرگ جلوه دهد،

    پس بلندى ارزش كسانى كه بزرگى پروردگار را مى دانند در اين است كه برابر او فروتنى كنند،

    و سلامت آنان كه مى دانند قدرت خدا چه اندازه مى باشد در اين است كه برابر فرمانش تسليم باشند.

    پس، از حقّ نگريزيد چونان گريز انسان تندرست از فرد «گر» گرفته،

    يا انسان سالم از بيمار،

    و بدانيد كه هيچ گاه حق را نخواهيد شناخت جز آن كه ترك كننده آن را بشناسيد

    هرگز به پيمان قرآن وفادار نخواهيد بود مگر آن كه پيمان شكنان را بشناسيد،

    و هرگز به قرآن چنگ نمى زنيد مگر آن كه رها كننده آن را شناسايى كنيد.
      

     ويژگى هاى اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله (امامان دوازده گانه)


    پس رستگارى را از اهل آن جستجو كنيد،

    كه اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رمز حيات دانش، و راز مرگ جهل و نادانى هستند،

    آنان كه حكمتشان شما را از دانش آنان،

    و سكوتشان از منطق آنان،

    و ظاهرشان از باطنشان، اطلاع مى دهد.

    نه با دين خدا مخالفتى دارند،

    و نه در آن اختلاف مى كنند، 

    دين در ميان آنان گواهى صادق، و ساكتى سخنگوست.

    .

    خطبه147

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [چهارشنبه 1399-05-22] [ 12:25:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ویژگی قرآن از منظر امام علی ...
    ویژگی قرآن از منظر امام علی

    خداشناسی


    دنيا و آخرت، خدا را فرمانبردار است، و سر رشته هر دو به دست او است.

    آسمان ها و زمين ها كليدهاى خويش را به او سپردند،

    و درختان شاداب و سر سبز،

    صبحگاهان و شامگاهان در برابر خدا سجده مى كنند،

    و از شاخه هاى درختان نور سرخ رنگى شعله ور شده،

    به فرمان او ميوه هاى رسيده را به انسان ها تقديم مى دارند.

     

     ويژگى هاى قرآن


    كتاب خدا، قرآن، در ميان شما سخنگويى است كه هيچ گاه زبانش از حق گويى كند و خسته (نمی شود)، و همواره گوياست، 

    خانه اى است كه ستون هاى آن هرگز فرو نمى ريزد،

    و صاحب عزّتى است كه يارانش هرگز شكست ندارند.

     


     ويژگى هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از زبان حضرت علی


    خدا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را پس از يك دوران طولانى كه ديگر پيامبران نبودند، فرستاد:

    زمانى كه ميان طرفداران مذاهب گوناگون نزاع در گرفته و راه اختلاف مى  پيمودند.

    پس او را در پى پيامبران فرستاد

    و وحى را با فرستادن پيامبر صلّى اللّه عليه و آله ختم فرمود.

    پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله با تمام مخالفانى كه به حق پشت كردند، و از آن منحرف گشتند به مبارزه پرداخت.

     

     روش برخورد با دنيا


    و همانا دنيا نهايت ديدگاه كور دلان است كه آن سوى دنيا را نمى نگرند،

    امّا انسان آگاه، نگاهش از دنيا عبور كرده از پس آن سراى جاويدان آخرت را مى بيند.

    پس انسان آگاه به دنيا دل نمى بندد

    و انسان كور دل تمام توجّه اش دنياست.

    بينا از دنيا زاد و توشه برگيرد

    و نابينا براى دنيا توشه فراهم مى كند.

     

    آگاه باشيد!

    در دنيا چيزى نيست مگر آن كه صاحبش به زودى از آن سير و از داشتن آن دلگير مى شود جز ادامه زندگى، زيرا در مرگ آسايشى نمى نگرند.

    حيات و زندگى چونان حكمت و دانش است كه حيات دل مرده، و بينايى چشم هاى نابيناست

    و مايه شنوايى براى گوش هاى كر و آبى گوارا براى تشنگان مى باشد كه همه در آن سالم و بى نيازند.

     

     شناخت قرآن


    اين قرآن است كه با آن مى توانيد راه حق را بنگريد

    و با آن سخن بگوييد

    و به وسيله آن بشنويد.

    بعضى از قرآن از بعضى ديگر سخن مى گويد،

    و برخى بر برخى ديگر گواهى مى دهد،

    آياتش در شناساندن خدا اختلافى نداشته،

    و كسى را كه همراهش شد از خدا جدا نمى سازد.

     

     علل سقوط مردم (در امت اسلامی)


    مردم گويا به خيانت و كينه ورزى اتّفاق داريد،

    و در رفتار رياكارانه، گياهان روييده از سرگين را مى مانيد،

    در دوستى با آرزوها به وحدت رسيديد،

    و در جمع آورى ثروت به دشمنى پرداختيد.

    شيطان شما را در سرگردانى افكنده

    و غرور شما را به هلاكت مى كشاند،

    براى خود و شما از خدا يارى مى طلبم.

     .

    خطبه 133

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [پنجشنبه 1399-05-16] [ 07:29:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      شیوه برخورد پیامبر با گناهکاران ...
    شیوه برخورد پیامبر با گناهکاران

    (قبل از جنگ نهروان در سال 37 هجرى در ردّ اعتقادات خوارج ايراد كرد، خوارج عقيده داشتند: كسى كه گناه كبيره انجام دهد كافر و از اسلام خارج شده است، مگر توبه كند و دوباره مسلمان گردد).

     

     افشاء گمراهى خوارج


    پس اگر چنين مى پنداريد كه من خطا كرده و گمراه شدم، پس چرا همه امّت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به گمراهى من گمراه مى دانيد و خطاى مرا به حساب آنان مى گذاريد و آنان را براى خطاى من كافر مى شماريد؟

    شمشيرها را بر گردن نهاده، كور كورانه فرود مى آوريد

    و گناهكار و بى گناه را به هم مخلوط كرده همه را يكى مى پنداريد

     

    پیامبر صلی الله علیه و آله از زبان حضرت علی

     

    در حالى كه شما مى دانيد، همانا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم زناكارى را كه همسر داشت سنگسار كرد، سپس بر او نماز گزارد، و ميراثش را به خانواده اش سپرد،

    و قاتل را كشت و ميراث او را به خانواده اش بازگرداند،

    دست دزد را بريد

    و زناكارى را كه همسر نداشت تازيانه زد، و سهم آنان را از غنائم مى داد تا با زنان مسلمان ازدواج كنند.

    پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آنها را براى گناهانشان كيفر مى داد،

    و حدود الهى را بر آنان جارى مى ساخت،

    امّا سهم اسلامى آنها را از بين نمى برد، و نام آنها را از دفتر مسلمين خارج نمى ساخت. (پس با انجام گناهان كبيره كافر نشدند).

    شما (خوارج)، بدترين مردم و وسیله دست شيطان، و عامل گمراهى اين و آن مى باشيد.

     

    علی از زبان علی  

    به زودى دو گروه نسبت به من هلاك مى گردند: دوستى كه افراط كند و به غير حق كشانده شود، و دشمنى كه در كينه توزى با من زياده روى كرده به راه باطل در آيد.

    بهترين مردم نسبت به من گروه ميانه رو هستند.

    از آنها جدا نشويد،

    همواره با بزرگ ترين جمعيّت ها باشيد كه دست خدا با جماعت است.

     

    شیطان


    از پراكندگى بپرهيزيد، كه انسان تنها بهره شيطان است آنگونه كه گوسفند تنها طعمه گرگ خواهد بود.

    آگاه باشيد !

    هر كس كه مردم را به اين شعار «تفرقه و جدايى» دعوت كند او را بكشيد هر چند كه زير عمامه من باشد.

     

     

    علل پذيرش «حكميّت» و قرآن


    اگر به آن دو نفر (ابو موسى و عمرو عاص) رأى به داورى داده شد، تنها براى اين بود كه آنچه را قرآن زنده كرد زنده سازند،

    و آنچه را قرآن مرده خواند، بميرانند،

    زنده كردن قرآن اين است كه دست وحدت به هم دهند و به آن عمل نمايند،

    و ميراندن، از بين بردن پراكندگى و جدايى است،

    پس اگر قرآن ما را به سوى آنان بكشاند آنان را پيروى مى كنيم،

    و اگر آنان را به سوى ما سوق داد بايد اطاعت كنند.


    پدر مباد شما را، من شرّى براه نيانداخته، و شما را نسبت به سرنوشت شما نفريفته، و چيزى را بر شما مشتبه نساخته ام،

    همانا رأى مردم شما بر اين قرار گرفت كه دو نفر را براى داورى انتخاب كنند،

    ما هم از آنها پيمان گرفتيم كه از قرآن تجاوز نكنند،

    امّا افسوس كه آنها عقل خويش را از دست دادند،

    حق را ترك كردند در حالى كه آن را به خوبى مى ديدند،

    چون ستمگرى با هوا پرستى آنها سازگار بود با ستم همراه شدند،

    ما پيش از داورى ظالمانه شان با آنها شرط كرديم كه به عدالت داورى كنند

    و بر أساس حق حكم نمايند، امّا به آن پاى بند نماندند.

    .

    خطبه 127

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀عمر و عاص در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀خوارج در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀ابوموسی اشعری در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [سه شنبه 1399-05-14] [ 12:10:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علت پذیرش حکمیت ...
    علت پذیرش حکمیت

    (در پاسخ خوارج كه ماجراى حكميّت را نمى پذيرفتند قبل از ورود به شهر در نزديكى كوفه فرمود).

     

    قرآن (علل پذیرش حكمیت در صفّين)


    ما افراد را داور قرار نداديم، تنها قرآن را به حكميّت «داروى» انتخاب كرديم (كه آنها بر سر نيزه كرده و داورى آن را مى خواستند)

    اين قرآن، خطّى است نوشته شده كه ميان دو جلد پنهان است،

    زبان ندارد تا سخن گويد،

    و نيازمند به كسى است كه آن را ترجمه كند،

    و همانا انسانها مى توانند از آن سخن گويند.

    و هنگامى كه شاميان ما را دعوت كردند تا قرآن را ميان خويش داور گردانيم،

    ما گروهى نبوديم كه به كتاب خداى سبحان پشت كنيم، در حالى كه خداى بزرگ فرمود: «اگر در چيزى خصومت كرديد آن را به خدا و رسول باز گردانيد».


    باز گرداندن آن به خدا اين است كه كتاب او را به داورى بپذيريم،

    و باز گرداندن به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين است كه سنّت او را انتخاب كنيم،

    پس اگر از روى راستى به كتاب خدا داورى شود، ما از ديگر مردمان به آن سزاوارتريم،

    و اگر در برابر سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تسليم باشند ما بدان اولى و برتريم.


    امّا سخن شما كه چرا ميان خود و آنان براى حكميّت (داورى) مدّت تعيين كردى؛

    من اين كار را كردم تا نادان خطاى خود را بشناسد،

    و دانا بر عقيده خود استوار بماند،

    و اينكه شايد در اين مدّت آشتى و صلح، خدا كار امّت را اصلاح كند

    و راه تحقيق و شناخت حق باز باشد،

    تا در جستجوى حق شتاب نورزند،

    و تسليم اوّلين فكر گمراه كننده نگردند.

     

    تقوی


    همانا برترين مردم در پيشگاه خدا كسى است كه عمل به حق در نزد او دوست داشتنى تر از باطل باشد،

    هر چند از قدر او بكاهد و به او زيان رساند، و باطل به او سود رساند و بر قدر او بيفزايد.


    مردم!

    چرا حيران و سرگردانيد و از كجا به اينجا آورده شديد؟

    آماده شويد براى حركت به سوى شاميانى كه از حق روى گرداندند و آن را نمى بينند،

    و به ستمگرى روى آورده حاضر به پذيرفتن عدالت نيستند،

    از كتاب خدا فاصله گرفتند، و از راه راست منحرف گشتند.

     

     

    علی از زبان علی (در نکوهش کوفیان)


    افسوس!

    اى كوفيان شما وسيله اى نيستيد كه بشود به آن اعتماد كرد،

    و نه ياوران عزيزى كه بتوان به دامن آنها چنگ زد

    شما بد نيروهايى در افروختن آتش جنگ هستيد،

    نفرين بر شما!

    چقدر از دست شما ناراحتى كشيدم،

    يك روز آشكارا با آواز بلند شما را به جنگ مى خوانم

    و روز ديگر آهسته در گوش شما زمزمه دارم،

    نه آزاد مردان راستگويى هستيد به هنگام فراخواندن و نه برادران مطمئنّى براى راز دارى هستيد.

    .

    خطبه 125

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀خوارج در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-05-12] [ 12:50:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      فلسفه احکام ...
    فلسفه احکام

    اين خطبه قبل از سيّد رضى در ميان دانشمندان به خطبه ديباج معروف بود.

     

    ماهیت اسلام و جهاد(خودسازی)

    همانا بهترين چيزى كه انسان ها مى توانند با آن به خداى سبحان نزديك شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و جهاد در راه خداست،

    كه جهاد قلّه بلند اسلام،

    و يكتا دانستن خدا بر اساس فطرت انسانى است.

    بر پاداشتن نماز آيين ملّت اسلام،

    و پرداختن زكات تكليف واجب الهى،

    و روزه ماه رمضان، سپرى برابر عذاب الهى است،

    و حج و عمره، نابود كننده فقر و شستشو دهنده گناهان است.

    و صله رحم مايه فزونى مال و طول عمر،

    و صدقه هاى پنهانى نابود كننده گناهان است،

    و صدقه آشكارا، مرگ هاى ناگهانى و زشت را باز مى دارد، و

    نيكوكارى، از ذلّت و خوارى نگه مى دارد.

    به ياد خدا باشيد كه نيكوترين ذكر است،

    و آنچه پرهيزكاران را وعده دادند آرزو كنيد كه وعده خدا راست ترين وعده هاست.

     

    پیامبر صلی الله علیه و آله از زبان حضرت علی

     

    از راه و رسم پيامبرتان پيروى كنيد كه بهترين راهنماى هدايت است،

    رفتارتان را با روش پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تطبيق دهيد كه هدايت كننده ترين روش هاست.

     

     ارزش قرآن


    و قرآن را بياموزيد، كه بهترين گفتار است،

    و آن را نيك بفهميد كه بهار دل هاست.

    از نور آن شفا و بهبودى خواهيد كه شفاى سينه هاى بيمار است،

    و قرآن را نيكو تلاوت كنيد كه سود بخش ترين داستان هاست.

     

    عالم 

    زيرا عالمى كه به غير علم خود عمل كند، چونان جاهل سرگردانى است كه از بيمارى نادانى شفا نخواهد گرفت،

    بلكه حجّت بر او قويتر و حسرت و اندوه بر او استوارتر و در پيشگاه خدا سزاوارتر به نكوهش است.

    .

    خطبه 110

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [پنجشنبه 1399-05-09] [ 12:49:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      وصف محبوبترین و زشترین انسانها از زبان حضرت علی ...
    وصف محبوبترین و زشترین انسانها از زبان حضرت علی

    بهترين بنده خدا 


    اى بندگان خدا همانا بهترين و محبوب ترين بنده نزد خدا، بنده اى است كه خدا او را در پيكار با نفس يارى داده است

    آن كس كه جامعه زيرين او اندوه، و لباس رويين او ترس از خداست

    چراغ هدايت در قلبش روشن شده

    و وسائل لازم براى روزى او فراهم آمده

    و دورى ها و دشوارى ها را بر خود نزديك و آسان ساخته است.

    حقايق دنيا را با چشم دل نگريسته،

    همواره به ياد خدا بوده و اعمال نيكو، فراوان انجام داده است.

    از چشمه گواراى حق سيراب گشته، چشمه اى كه به آسانى به آن رسيد و از آن نوشيده سيراب گرديد.

    راه هموار و راست قدم برداشته،

    پيراهن شهوات را از تن بيرون كرده،

    و جز يك غم، از تمام غم ها خود را مى رهاند،

    و از صف كور دلان و مشاركت با هواپرستان خارج شد،

    كليد باز كننده درهاى هدايت شد

    و قفل درهاى گمراهى و خوارى گرديد.

    راه هدايت را با روشن دلى ديد،

    و از همان راه رفت، و نشانه هاى آن را شناخت

    و از امواج سركش شهوات گذشت.

    به استوارترين دستاويزها و محكم ترين طناب ها چنگ انداخت،

    چنان به يقين و حقيقت رسيد كه گويى نور خورشيد بر او تابيد.

    در برابر خداوند خود را به گونه اى تسليم كرد كه هر فرمان او را انجام مى دهد

    و هر فرعى را به اصلش باز مى گرداند.

    چراغ تاريكى ها، و روشنى بخش تيرگى ها،

    كليد درهاى بسته و بر طرف كننده دشوارى ها،

    و راهنماى گمراهان در بيابان هاى سرگردانى است.

    سخن مى گويد، خوب مى فهماند،

    سكوت كرده به سلامت مى گذرد،

    براى خدا اعمال خويش را خالص كرده آن چنان كه خدا پذيرفته است،

    از گنجينه هاى آيين خدا و اركان زمين است.

     

    عدالت

    خود را به عدالت واداشته

    و آغاز عدالت او آن كه هواى نفس را از دل بيرون رانده است،

     

    حق را مى شناساند و به آن عمل مى كند.

    كار خيرى نيست مگر كه به آن قيام مى كند،

    و در هيچ جا گمان خيرى نبرده جز آن كه به سوى آن شتافته.

     

    قرآن


    اختيار خود را به قرآن سپرده،

    و قرآن را راهبر و پيشواى خود قرار داده است،

    هر جا كه قرآن بار اندازد فرود آيد،

    و هر جا كه قرآن جاى گيرد مسكن گزيند.

     


    وصف زشت ترين انسان، «عالم نمايان»


    و ديگرى كه او را دانشمند نامند امّا از دانش بى بهره است،

    يك دسته از نادانى ها را از جمعى نادان فرا گرفته،

    و مطالب گمراه كننده را از گمراهان آموخته، و به هم بافته،

    و دام هايى از طناب هاى غرور و گفته هاى دروغين بر سر راه مردم افكنده،

    قرآن را بر اميال و خواسته هاى خود تطبيق مى دهد،

    و حق را به هوس هاى خود تفسير مى كند.

    مردم را از گناهان بزرگ ايمن مى سازد،

    و جرائم بزرگ را سبك جلوه مى دهد.

    ادّعا مى كند از ارتكاب شبهات پرهيز دارد امّا در آنها غوطه مى خورد.

    مى گويد: از بدعت ها دورم، ولى در آنها غرق شده است.

    چهره ظاهر او چهره انسان، و قلبش قلب حيوان درنده است،

    راه هدايت را نمى شناسد كه از آن سو ببرود،

    و راه خطا و باطل را نمى داند كه از آن بپرهيزد، پس مرده اى است در ميان زندگان.

     


    جایگاه اهل البیت (علیهم السلام)


    مردم كجا مى رويد چرا از حق منحرف مى شويد؟

    پرچم هاى حق بر و نشانه هاى آن آشكار است،

    با اينكه چراغهاى هدايت روشنگر راهند، چون گمراهان به كجا مى رويد؟

    چرا سرگردانيد در حالى كه عترت پيامبر شما در ميان شماست،

    آنها زمامداران حق و يقينند،

    پيشوايان دين، و زبان هاى راستى و راستگويانند،

    پس بايد در بهترين منازل قرآن جايشان دهيد

    و همانند تشنگانى كه به سوى آب شتابانند، به سويشان هجوم ببريد.

     

     

    وصف پیامبر (صلی الله علیه و آله)


    اى مردم اين حقيقت را از خاتم پيامبران بياموزيد كه فرمود: «هر كه از ما مى ميرد، در حقيقت نمرده است و چيزى از ما كهنه نمى شود.
    پس آنچه نمى دانيد، نگوييد، زيرا بسيارى از حقايق در امورى است كه نا آگاهانه انكار مى كنيد. 

     

    علی از زبان علی


    مردم عذر خواهى كنيد از كسى كه دليلى بر ضدّ او نداريد، و آن كس من مى باشم،

    مگر من در ميان شما بر اساس «ثقل اكبر» كه قرآن است عمل نكردم و ثقل اصغر «عترت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» را در ميان شما باقى نگذاردم.

    مگر من پرچم ايمان را در بين شما استوار نساختم

    و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهيتان ندادم

    مگر پيراهن عافيت را با عدل خود به اندام شما نپوشاندم

    و نيكى ها را با اعمال و گفتار خود در ميان شما رواج ندادم

    و ملكات اخلاق انسانى را به شما نشان ندادم.
    پس وهم و گمان خود را در آنجا كه چشم دل ژرفاى آن را مشاهده نمى كند، و فكرتان توانايى تاختن در آن راه ندارد، به كار نگيريد.

     


     اخبار غيبى نسبت به آينده بنى اميّه(معاویه)


    تا آن كه برخى از شما گمان مى برند كه دنيا به كام بنى اميّه شد،

    و همه خوبى ها را افزون به آنها سپرده و آنها را از سرچشمه خود سيراب كرده،

    و تازيانه و شمشيرشان از سر اين امّت كنار نخواهد رفت.

    كسانى كه چنين مى انديشند در اشتباهند،

    زيرا سهم بنى اميّه تنها جرعه اى از زندگى لذّت بخش است كه مدّتى آن را مى مكند سپس همه آنچه را كه نوشيدند بيرون مى ريزند.

     .

    خطبه87

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀عدالت در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-03-11] [ 11:27:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      چگونه زیستن برای آخرت از منظر حضرت علی ...
    چگونه زیستن برای آخرت از منظر حضرت علی

    صفت علم الهى


    خدا به تمام اسرار نهان آگاه و از باطن همه با خبر است، به همه چيز احاطه دارد، و بر همه چيز غالب و پيروز، و بر همه چيز تواناست.

     

    تقوا، خودسازی


    هر كس از شما در روزگارانى كه مهلت دارد به اعمال نيكو بپردازد

    پيش از آن كه مرگ فرا رسد، در ايّام فراغت پاك باشد،

    پيش از آن كه گرفتار شود، در ايّام رهايى نيكوكار باشد،

    پيش از آن كه مرگ گلوگاه او را بفشارد، پس براى خود و جايى كه مى ‏رود آماده باشد،

    و در اين دنيا كه محل كوچ كردن است، براى منزلگاه ابدى، توشه‏ اى بردارد.

     

    اى بندگان خدا!

    آن كس كه نسبت به خود خير خواهى او بيشتر است، در برابر خدا، از همه كس فرمانبردارتر است.

    و آن كس كه خويشتن را بيشتر مى فريبد، نزد خدا گناه كارترين انسان ها است،

    زيانكار واقعى كسى است كه خود را بفريبد.

    و آن كس مورد غبطه است و بر او رشك مى برند كه دين او سالم باشد.


    سعادتمند كسى است كه از زندگى ديگران عبرت آموزد،

    و شقاوتمند كسى است كه فريب هوا و هوس ها را بخورد.


    آگاه باشيد!

    رياكارى و تظاهر، هر چند اندك باشد شرك است،

    و همنشينى با هوا پرستان، ايمان را به دست فراموشى مى سپارد،

    و شيطان را حاضر مى كند.


    از دروغ بر كنار باشيد كه با ايمان فاصله دارد.

    راستگو در راه نجات و بزرگوارى است،

    اما دروغگو بر لب پرتگاه هلاك و خوارى است.
    حسد نورزيد كه حسد ايمان را چونان آتشى كه هيزم را خاكستر كند، نابود مى سازد.


    با يكديگر دشمنى و كينه توزى نداشته باشيد كه نابود كننده هر چيزى است.

    بدانيد كه آرزوهاى دور و دراز عقل را غافل و ياد خدا را به فراموشى مى سپارد.

    آرزوهاى ناروا را دروغ انگاريد كه آرزوها فريبنده اند و صاحبش فريب خورده.

     

    قرآن

    پس اى مردم!

    خدا را پروا كنيد، براى حفظ قرآن، كه از شما خواسته، و حقوقى كه نزد شما سپرده است.

     

    آفرینش انسان

    پس همانا خداى سبحان شما را بيهوده نيافريد، و به حال خود وا نگذاشت،

    و در گمراهى و كورى رها نساخته است،

    كردارتان را بيان فرموده،

    و از اعمال شما با خبر است

    و سر آمد زندگى شما را مشخّص كرد.

     

    قرآن و اوصاف پیامبر (صلی الله علیه و آله)


    و «كتابى بر شما نازل كرد كه روشنگر همه چيز است»

    پيامبرش را مدّتى در ميان شما قرار داد تا براى او و شما، دين را به اكمال رساند،

    و آنچه در قرآن نازل شد و مايه رضاى الهى است تحقّق بخشد.

    و با زبان پيامبرش، كارهاى خوشايند و ناخوشايند، بايدها و نبايدها را ابلاغ كرد،

    و اوامر و نواهى را آموزش داد، و راه عذر را بر شما بست و حجّت را تمام كرد. 

    پيش از كيفر، شما را تهديد كرد، و از عذاب هاى سختى كه در پيش روى داريد ترساند.

    پس باز مانده ايّام خويش را دريابيد،

     

    صبر

    و صبر و بردبارى در برابر ناروايى ها پيشه كنيد، چرا كه عمر باقى مانده برابر روزهاى زيادى كه به غفلت گذرانديد و روى گردان از پندها بوديد، بسيار كم است.

    به خود بيش از اندازه آزادى ندهيد، كه شما را به ستمگرى مى كشاند،

    و با نفس سازشكارى و سستى روا مداريد كه ناگهان در درون گناه سقوط مى كنيد.

     .

    خطبه 86

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀مراحل خلقت در نهج البلاغه, ◀صبر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 11:04:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خطبه غرّاء امام علی و اشک ریختن حاضران ...
    خطبه غرّاء امام علی و اشک ریختن حاضران

    خداشناسی

     

    الهى!
    ستايش خداوندى را سزاست، كه به قدرت، والا و برتر،و با عطا و بخشش نعمت ها به پديده ها نزديك است.

    اوست بخشنده تمام نعمت ها، و دفع كننده تمام بلاها و گرفتارى ها.

    او را مى ستايم در برابر مهربانى ها و نعمت هاى فراگيرش.

    به او ايمان مى آورم چون مبدأ هستى و آغاز كننده خلقت آشكار است.

    از او هدايت مى طلبم چون راهنماى نزديك است،

    و از او يارى مى طلبم كه توانا و پيروز است،

    و به او توكّل مى كنم چون تنها ياور و كفايت كننده است.

     

    پیامبر از زبان حضرت علی


    و گواهى مى دهم كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده اوست.

    او را فرستاده تا فرمان هاى خدا را اجرا كند و بر مردم حجّت را تمام كرده، آنها را در برابر اعمال ناروا بترساند.

     

    خداشناسی و رعایت تقوی


    سفارش مى كنم شما بندگان خدا را به تقواى الهى، كه براى بيدارى شما مثل هاى پند آموز آورده،

    و سر آمد زندگانى شما را معيّن فرمود،

    و لباس هاى رنگارنگ بر شما پوشانده،

    و زندگى پر وسعت به شما بخشيده،

    و با حسابگرى دقيق خود، بر شما مسلّط است.

    در برابر كارهاى نيكو، به شما پاداش مى دهد،

    و با نعمت هاى گسترده و بخشش هاى بى حساب، شما را گرامى داشته است،

    و با اعزام پيامبران و دستورات روشن، از مخالفت با فرمانش شما را بر حذر داشته است.

    تعداد شما را مى داند،

     

    دنیاشناسی

     

    و چند روزى جهت آزمايش و عبرت براى شما مقرّر داشته،

    كه در اين دنيا آزمايش مى گرديد، و برابر اعمال خود محاسبه مى شويد.

    آب دنياى حرام همواره تيره، و گل آلود است.

    منظره اى دل فريب و سر انجامى خطرناك دارد.

    فريبنده و زيباست اما دوامى ندارد.

    نورى است در حال غروب كردن،

    سايه اى است نابود شدنى،

    ستونى است در حال خراب شدن،

    آن هنگام كه نفرت دارندگان به آن دل بستند و بيگانگان به آن اطمينان كردند،

    چونان اسب چموش پاها را بلند كرده، سوار را بر زمين مى كوبد،

    و با دام هاى خود آنها را گرفتار مى كند،

    و تيرهاى خود را به سوى آنان، پرتاب مى نمايد،

    طناب مرگ به گردن انسان مى افكند،

    به سوى گور تنگ و جايگاه وحشتناك مى كشاند تا در قبر، محل زندگى خويش، بهشت يا دوزخ را بنگرد، و پاداش اعمال خود را مشاهده كند.

    و همچنان آيندگان به دنبال رفتگان خود گام مى نهند،

    نه مرگ از نابودى انسان دست مى كشد

    و نه مردم از گناه فاصله مى گيرند

    كه تا پايان زندگى و سر منزل فنا و نيستى آزادانه به پيش مى تازند.

     

    وصف آخرت


    تا آنجا كه امور زندگانى پياپى بگذرد، و روزگاران سپرى شود، و رستاخيز بر پا گردد،

    در آن زمان، انسانها را از شكاف گورها، و لانه هاى پرندگان، و خانه درندگان، و ميدان هاى جنگ، بيرون مى آورد كه با شتاب به سوى فرمان پروردگار مى روند،

    و به صورت دسته هايى خاموش، و صف هاى آرام و ايستاده حاضر مى شوند،

    چشم بيننده خدا آنها را مى نگرد، و صداى فرشتگان به گوش آنها مى رسد.

    لباس نياز و فروتنى پوشيده

    درهاى حيله و فريب بسته شده

    و آرزوها قطع گرديده است.

    دل ها آرام، صداها آهسته، عرق از گونه ها چنان جارى است كه امكان حرف زدن نمى باشد،

    اضطراب و وحشت همه را فرا گرفته،

    بانگى رعد آسا و گوش خراش، همه را لرزانده، به سوى پيشگاه عدالت، براى دريافت كيفر و پاداش مى كشاند.

     

    مراحل خلقت


    بندگانى كه با دست قدرتمند خدا آفريده شدند،

    و بى اراده خويش پديد آمده، پرورش يافتند،

    سپس در گهواره گور آرميده متلاشى مى گردند.

    و روزى به تنهايى سر از قبر بر مى آورند،

    و براى گرفتن پاداش به دقت حساب رسى مى گردند.

     

    خودسازی


    در اين چند روزه دنيا مهلت داده شدند تا در راه صحيح قدم بر دارند،

    راه نجات نشان داده شده تا رضايت خدا را بجويند،

    تاريكى هاى شك و ترديد از آنها برداشته شد،

    و آنها را آزاد گذاشته اند تا براى مسابقه در نيكوكارى ها، خود را آماده سازند، تا فكر و انديشه خود را به كار گيرند و در شناخت نور الهى در زندگانى دنيا تلاش كنند.

     

    تقوا


    وه!

    چه مثال هاى بجا، و پندهاى رسايى وجود دارد اگر در دل هاى پاك بنشيند، و در گوش هاى شنوا جاى گيرد، و با انديشه هاى مصمّم و عقل هاى با تدبير بر خورد كند.


    پس، از خدا چونان كسى پروا كنيد كه؛

    سخن حق را شنيد و فروتنى كرد،

    گناه كرد و اعتراف كرد،

    ترسيد و به اعمال نيكو پرداخت،

    پرهيز كرد و پيش تاخت،

    يقين پيدا كرد و نيكوكار شد،

    پند داده شد و آن را به گوش جان خريد،

    او را ترساندند و نافرمانى نكرد،

    به او اخطار شد و به خدا روى آورد،

    پاسخ مثبت داد و نيايش و زارى كرد، بازگشت و توبه كرد.

    در پى راهنمايان الهى رفت و پيروى كرد،

    راه نشانش دادند و شناخت،

    شتابان به سوى حق حركت كرده و از نافرمانى ها گريخت،

    سود طاعت را ذخيره كرد،

    و باطن را پاكيزه نگاه داشت،

    آخرت را آبادان و زاد و توشه براى روز حركت، هنگام حاجت

    و جايگاه نيازمندى، آماده ساخت،

    و آن را براى اقامتگاه خويش، پيشاپيش فرستاد.


    اى بندگان خدا براى هماهنگى با اهداف آفرينش خود، از خدا پروا كنيد، و آن چنان كه شما را پرهيز داد از مخالفت و نافرمانى خدا بترسيد، تا استحقاق وعده هاى خدا را پيدا كنيد، و از بيم روز قيامت بر كنار باشيد.

     

    مراحل خلقت انسان


    خدا گوش هايى براى پند گرفتن از شنيدنى ها،

    و چشم هايى براى كنار زدن تاريكى ها، به شما بخشيده است،

    و هر عضوى از بدن را اجزاء متناسب و هماهنگ عطا فرموده تا در تركيب ظاهرى صورت ها و دوران عمر با هم سازگار باشند،

    با بدن هايى كه منافع خود را تأمين مى كنند،

    و قلب هايى كه روزى را به سراسر بدن با فشار مى رسانند،

    و از نعمت هاى شكوهمند خدا برخوردارند،

    و در برابر نعمت ها شكر گزارند، و از سلامت خدادادى بهره مندند.

     

    خداشناسی و دنیا

     

    مدّت زندگى هر يك از شماها را مقدّر فرمود، و از شما پوشيده داشت،

    و از آثار گذشتگان عبرت هاى پند آموز براى شما ذخيره كرد،

    لذّت هايى كه از دنيا چشيدند،

    و خوشى ها و زندگى راحتى كه پيش از مرگ داشتند،

    سر انجام دست مرگ گريبان آنها را گرفت

    و ميان آنها و آرزوهايشان جدايى افكند

    آنها كه در روز سلامت چيزى براى خود ذخيره نكردند، و در روزگاران خوش زندگى عبرت نگرفتند.
    آيا خوشى هاى جوانى را جز ناتوانى پيرى در انتظار است؟

    و آيا سلامت و تندرستى را جز حوادث بلا و بيمارى در راه است؟

    و آيا آنان كه زنده اند جز فنا و نيستى را انتظار دارند؟

     

    مرگ و توصیف آخرت

    با اينكه هنگام جدايى و تپش دل ها نزديك است كه سوزش درد را چشيده،

    و شربت غصّه را نوشيده،

    و فرياد يارى خواستن برداشته،

    و از فرزندان و خويشاوندان خود، در خواست كمك كرده است.

    آيا خويشاوندان مى توانند مرگ را از او دفع كنند و آيا گريه و زارى آنها نفعى براى او دارد؟

    او را در سرزمين مردگان مى گذارند،

    و در تنگناى قبر تنها خواهد ماند.

    حشرات درون زمين، پوستش را مى شكافند،

    و خشت و خاك گور بدن او را مى پوساند،

    تند بادهاى سخت آثار او را نابود مى كند،

    و گذشت شب و روز، نشانه هاى او را از ميان بر مى دارد،

    بدن ها پس از آن همه طراوت متلاشى مى گردند،

    و استخوان ها بعد از آن همه سختى و مقاومت، پوسيده مى شوند.


    و ارواح در گرو سنگينى بار گناهانند،

    و در آنجاست كه به اسرار پنهان يقين مى كنند، امّا نه بر اعمال درستشان چيزى اضافه مى شود و نه از اعمال زشت مى توانند توبه كنند.

     

    خودسازی


    آيا شما فرزندان و پدران و خويشاوندان همان مردم نيستيد كه بر جاى پاى آنها قدم گذاشته ايد و از راهى كه رفتند مى رويد و روش آنها را دنبال مى كنيد؟

    امّا افسوس كه دلها سخت شده، پند نمى پذيرد،

    و از رشد و كمال باز مانده، و راهى كه نبايد برود مى رود،

    گويا آنها هدف پندها و اندرزها نيستند و نجات و رستگارى را در به دست آوردن دنيا مى دانند.


    بدانيد كه بايد از صراط عبور كنيد،

    گذرگاهى كه عبور كردن از آن خطرناك است، با لغزش هاى پرت كننده، و پرتگاه هاى وحشت زا، و ترس هاى پياپى.

     

    علماء در نهج البلاغه، تقوا


    از خدا چون خردمندان بترسيد كه دل را به تفكّر مشغول داشته،

    و ترس از خدا بدنش را فرا گرفته،

    و شب زنده دارى خواب از چشم او ربوده،

    و به اميد ثواب، گرمى روز را با تشنگى گذارنده،

    با پارسايى شهوات را كشته،

    و نام خدا زبانش را همواره به حركت در آورده.


    ترس از خدا را براى ايمن ماندن در قيامت پيش فرستاده،

    از تمام راه هاى جز راه حق چشم پوشيده،

    و بهترين راهى كه انسان را به حق مى رساند مى پيمايد.
    چيزى او را مغرور نساخته،

    و مشكلات و شبهات او را نابينا نمى سازد،

    مژده بهشت، و زندگى كردن در آسايش و نعمت سراى جاويدان و ايمن ترين روزها، او را خشنود ساخته است.

    با بهترين روش از گذرگاه دنيا عبور كرده،

    توشه آخرت را پيش فرستاده،

    و از ترس قيامت در انجام اعمال صالح پيش قدم شده است،

    ايام زندگى را با شتاب در اطاعت پروردگار گذرانده،

    و در فراهم آوردن خشنودى خدا با رغبت تلاش كرده،

    از زشتى ها فرار كرده،

    امروز رعايت زندگى فردا كرده،

    و هم اكنون آينده خود را ديده است.
    پس بهشت براى پاداش نيكوكاران سزاوار و جهنّم براى كيفر بدكاران مناسب است،

    و خدا براى انتقام گرفتن از ستمگران كفايت مى كند،

     

    قرآن

    و قرآن براى حجّت آوردن و دشمنى كردن، كافى است.

     

    خداشناسی


    سفارش مى كنم شما را به پروا داشتن از خدا،

    خدايى كه با ترساندن هاى مكرّر، راه عذر را بر شما بست، و با دليل و برهان روشن، حجت را تمام كرد.

     

    شیطان

    و شما را پرهيز داد از دشمنى شيطانى كه پنهان در سينه ها راه مى يابد،

    و آهسته در گوش ها راز مى گويد،

    گمراه و پست است،

    وعده هاى دروغين داده، در آرزوى آنها به انتظار مى گذارد،

    زشتى هاى گناهان را زينت مى دهد،

    گناهان بزرگ را كوچك مى شمارد،

    و آرام آرام دوستان خود را فريب داده، راه رستگارى را بر روى در بند شدگانش مى بندد،

    و در روز قيامت آنچه را كه زينت داده انكار مى كند،

    و آنچه را كه آسان كرده، بزرگ مى شمارد،

    و از آنچه كه پيروان خود را ايمن داشته بود، سخت مى ترساند.

     

    مراحل افرینش انسان


    مگر انسان، همان نطفه و خون نيم بند نيست كه خدا او را در تاريكى هاى رحم و خلاف هاى تو در تو، پديد آورد تا به صورت چنين در آمد،

    سپس كودكى شيرخوار شد،

    بزرگتر و بزرگتر شده تا نوجوانى رسيده گرديد،

    سپس او را دلى فراگير، و زبانى گويا، و چشمى بينا عطا فرمود تا عبرت ها را درك كند، و از بدى ها بپرهيزد،

    و آنگاه كه جوانى در حد كمال رسيد، و بر پاى خويش استوار ماند، گردن كشى آغاز كرد، و روى از خدا گرداند، و در بيراهه گام نهاد، در هوا پرستى غرق شد، و براى به دست آوردن لذّت هاى دنيا تلاش فراوان كرد، و سر مست شادمانى دنيا شد.


    هرگز نمى پندارد مصيبتى پيش آيد

    و بر اساس تقوى فروتنى ندارد،

    ناگهان سرمست و مغرور در اين آزمايش چند روزه،

    مرگ او را مى ربايد، او را كه در دل بد بختى ها، اندكى زندگى كرده، و آنچه را كه از دست داده عوضى به دست نياورده است،

    و آنچه از واجبات را كه ترك كرد، قضايش را بجا نياورد.

     

    مرگ و وصف آخرت


    درد مرگ او را فراگرفت،

    روزها در حيرت و سرگردانى، و شب ها با بيدارى و نگرانى مى گذراند.

    هر روز به سختى درد مى كشد،

    و هر شب رنج و بيمارى به سراغش مى رود،

    در ميان برادرى غم خوار، و پدرى مهربان و ناله كننده اى بى طاقت و بر سينه كوبنده اى گريان افتاده است.


    امّا او در حالت بيهوشى و سكرات مرگ، و غم و اندوه بسيار، و ناله دردناك، و درد جان كندن، با انتظارى رنج آور، دست به گريبان است.

    در حالى كه تسليم و آرام است، بر مى دارند، و بر تابوت مى گذارند.

    خسته و لاغر به سفر آخرت مى رود،

    كه فرزندان و برادران او را به دوش كشيده تا سر منزل غربت، آنجا كه ديگر او را نمى بينند،

    و آنجا كه جايگاه وحشت است، پيش مى برند.

    امّا هنگامى كه تشييع كنندگان بروند و مصيبت زدگان باز گردند، در گودال قبر نشانده، براى پرسش حيرت آور، و امتحان لغزش زا، زمزمه غم آلود دارد.


    و بزرگ ترين بلاى آنجا، فرود آمدن در آتش سوزان دوزخ و بر افروختگى شعله ها و نعره هاى آتش است،

    كه نه يك لحظه آرام گيرد تا استراحت كند،

    و نه آرامشى وجود دارد كه از درد او بكاهد،

    و نه قدرتى كه مانع كيفر او شود،

    نه مرگى كه او را از اين همه ناراحتى برهاند،

    و نه خوابى كه اندوهش را بر طرف سازد،

    در ميان انواع مرگ ها و ساعت ها مجازات گوناگون گرفتار است.

    به خدا پناه مى بريم.

     

    تقوی و خودسازی


    اى بندگان خدا!

    كجا هستند آنان كه ساليان طولانى در نعمت هاى خدا عمر گذراندند

    تعليمشان دادند و دريافتند،

    مهلتشان دادند و بيهوده روزگار گذراندند

    از آفات و بلاها دورشان داشتند اما فراموش كردند،

    زمانى طولانى آنها را مهلت دادند،

    نعمت هاى فراوان بخشيدند،

    از عذاب دردناك پرهيزشان دادند،

    و وعده هايى بزرگ از بهشت جاويدان به آنها دادند.


    اى مردم !

    از گناهانى كه شما را به هلاكت افكند،

    از عيب هايى كه خشم خدا را در پى دارد، بپرهيزيد.

    دارندگان چشمهاى بينا، و گوش هاى شنوا، و سلامت و كالاى دنيا آيا گريزگاهى هست يا رهايى و جاى امنى پناهگاهى و جاى فرارى هست؟

    آيا باز گشتى براى جبران وجود دارد؟

    نه چنين است پس كى باز مى گرديد؟

    به كدام سو مى رويد و به چه چيز مغرور مى شويد؟

    همانا بهره هر كدام از شما زمين به اندازه طول و عرض قامت شماست، آنگونه كه خاك آلوده بر آن خفته باشد.


    اى بندگان خدا !

    هم اكنون به اعمال نيكو پردازيد، تا ريسمان هاى مرگ بر گلوى شما سخت نشده،

    و روح شما براى كسب كمالات آزاد است،

    و بدن ها راحت، و در حالتى قرار داريد كه مى توانيد مشكلات يكديگر را حل كنيد.

    هنوز مهلت داريد، و جاى تصميم و توبه و باز گشت از گناه باقى مانده است.

    عمل كنيد پيش از آن كه در شدّت تنگناى وحشت و ترس و نابودى قرار گيريد،

    پيش از آن كه مرگ در انتظار مانده، فرا رسد، و دست قدرتمند خداى توانا شما را برگيرد.


    (سید رضی می گوید: وقتى كه امام اين خطبه را ايراد فرمود، بدنها به لرزه در آمد، اشكها سرازير و دل ها ترسان شد، كه جمعى آن را غرّاء ناميدند).

    .

    خطبه84

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀مراحل خلقت در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-03-04] [ 11:42:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      مبانی وحدت امت اسلامی ...
    مبانی وحدت امت اسلامی

    نكوهش از اختلاف رأى عالمان در احكام قطعى اسلام


    دعوايى نسبت به يكى از احكام اجتماعى نزد عالمى مى برند كه با رأى خود حكمى صادر مى كند. پس همان دعوا را نزد ديگرى مى برند كه او درست بر خلاف رأى اوّلى حكم مى دهد.
    سپس همه قضات نزد رييس خود كه آنان را به قضاوت منصوب كرده، جمع مى گردند. او رأى همه را بر حق مى شمارد. در صورتى كه خدايشان يكى، پيغمبرشان يكى، و كتابشان يكى است.
    آيا خداى سبحان، آنها را به اختلاف، امر فرمود، كه اطاعت كردند يا آنها را از اختلاف پرهيز داد و معصيت خدا نمودند.


     قرآن، مبانى وحدت امّت اسلامى


    آيا خداى سبحان، دين ناقصی فرستاد و در تكميل آن از آنها استمداد كرده است؟ آيا آنها شركاء خدايند كه هر چه مى خواهند در احكام دين بگويند و خدا رضايت دهد.
    آيا خداى سبحان، دين كاملى فرستاد، پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در ابلاغ آن كوتاهى ورزيد؟


    خداى سبحان مى فرمايد: «ما در قرآن چيزى را فروگذار نكرديم». و فرمود: «در قرآن بيان هر چيزى است». و ياد آور شده كه: بعض قرآن گواه بعض ديگر است و اختلافى در آن نيست. پس خداى سبحان فرمود: «اگر قرآن از طرف غير خدا نازل مى شد اختلافات زيادى در آن مى يافتند».
    همانا قرآن داراى ظاهرى زيبا و باطنى ژرف و ناپيداست، مطالب شگفت آور آن تمام نمى شود، و اسرار نهفته آن پايان نمى پذيرد و تاريكى ها بدون قرآن بر طرف نخواهد شد.

    خطبه18

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-09-23] [ 07:40:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      عالمانی که بدترین انسانها هستند ...
    عالمانی که بدترین انسانها هستند

    شناخت بدترين انسانها


    دشمن ترين آفريده ها نزد خدا دو نفرند:

    الف) مردى كه خدا او را به حال خود گذاشته، و از راه راست دور افتاده است، دل او شيفته بدعت است و مردم را گمراه كرده، به فتنه انگيزى مى كشاند و راه رستگارى گذشتگان را گم كرده و طرفداران خود و آيندگان را گمراه ساخته است. بار گناه ديگران را بر دوش كشيده و گرفتار زشتى هاى خود نيز مى باشد.

    ب) و مردى كه مجهولاتى به هم بافته، و در ميان انسان هاى نادان امّت، جايگاهى پيدا كرده است، در تاريكى هاى فتنه فرو رفته، و از مشاهده صلح و صفا كور است.


    آدم نماها او را عالم ناميدند كه نيست، چيزى را بسيار جمع آورى مى كند كه اندك آن به از بسيار است، تا آن كه از آب گنديده سيراب شود، و دانش و اطّلاعات بيهوده فراهم آورد.

     

     مدّعيان دروغين قضاوت


    در ميان مردم، با نام قاضى به داورى مى نشيند، و حلّ مشكلات ديگرى را به عهده مى گيرد، پس اگر مشكلى پيش آيد، با حرف هاى پوچ و تو خالى و رأى و نظر دروغين، آماده رفع آن مى شود.


    سپس اظهارات پوچ خود را باور مى كند، عنكبوتى را مى ماند كه در شبهات و بافته هاى تار خود چسبيده، نمى داند كه درست حكم كرده يا بر خطاست. اگر بر صواب باشد مى ترسد كه خطا كرده، و اگر بر خطاست، اميد دارد كه رأى او درست باشد.


    نادانى است، كه راه جهالت مى پويد، كورى است كه در تاريكى گمشده خود را مى جويد، از روى علم و يقين سخن نمى گويد، روايات را بدون آگاهى نقل مى كند، چون تند بادى كه گياهان خشك را بر باد دهد، روايات را زير و رو مى كند، كه بى حاصل است.


    به خدا سوگند!

    نه راه صدور حكم مشكلات را مى داند، و نه براى منصب قضاوت أهليّت دارد آنچه را كه نپذيرد علم به حساب نمى آورد، و جز راه و رسم خويش، مذهبى را حق نمى داند، اگر حكمى را نداند آن را مى پوشاند تا نادانى او آشكار نشود، خون بى گناهان از حكم ظالمانه او در جوشش و فرياد ميراث بر باد رفتگان بلند

     

    قرآن

    به خدا شكايت مى كنم از مردمى كه در جهالت زندگى مى كنند و با گمراهى مى ميرند، در ميان آنها، كالايى خوارتر از قرآن نيست اگر آن را آنگونه كه بايد بخوانند، و متاعى سود آورتر و گرانبهاتر از قرآن نيست اگر آن را تحريف كنند، و در نزد آنان، چيزى زشت تر از معروف، و نيكوتر از منكر نمى باشد.

     

    خطبه17

    نهج البلاغه

    .

    .موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه
     [ 07:25:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      قدرت تقوا در عبور از باطل ها ...
    قدرت تقوا در عبور از باطل ها

    پس از بيعت مردم مدينه با امام عليه السّلام اين اوّلين سخنرانى آن حضرت در سال 35 هجرى است.

     

     اعلام سياست هاى حكومتى:


    آن چه مى گويم به عهده مى گيرم، و خود به آن پاى بندم.

    كسى كه عبرت ها براى او آشكار شود، و از عذاب آن پند گيرد، تقوا و خويشتن دارى او را از سقوط در شبهات نگه مى دارد.


    آگاه باشيد، تيره روزى ها و آزمايش ها، همانند زمان بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بار ديگر به شما روى آورد.


    سوگند به خدايى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به حق مبعوث كرد، سخت آزمايش مى شويد، چون دانه اى كه در غربال ريزند، يا غذايى كه در ديگ گذارند به هم خواهيد ريخت، زير و رو خواهيد شد، تا آن كه پايين به بالا، و بالا به پايين رود، آنان كه سابقه اى در اسلام داشتند، و تاكنون منزوى بودند، بر سر كار مى آيند، و آنها كه به ناحق، پيشى گرفتند، عقب زده خواهند شد.

     

    علی از زبان علی

    به خدا سوگند، كلمه اى از حق را نپوشاندم، هيچ گاه دروغى نگفته ام، از روز نخست، به اين مقام خلافت و چنين روزى خبر داده شدم.

     

    لزوم تقوا و خودسازی

    آگاه باشيد همانا گناهان چون مركب هاى بد رفتارند كه سواران خود (گناهكاران) را عنان رها شده در آتش دوزخ مى اندازند.

    اما تقوا!

    چونان مركب هاى فرمانبردارى هستند كه سواران خود را، عنان بر دست، وارد بهشت جاويدان مى كنند.


    حقّ و باطل هميشه در پيكارند، و براى هر كدام طرفدارانى است، اگر باطل پيروز شود، جاى شگفتى نيست، از دير باز چنين بوده، و اگر طرفداران حق اندكند، چه بسا روزى فراوان گردند و پيروز شوند، امّا كمتر اتّفاق مى افتد كه چيز رفته باز گردد.

    (سید رضی مى گويد: كلمات امام عليه السّلام پيرامون حق و باطل، از سخنان نيكويى است كه كلام كسى از سخن سرايان به آن نخواهد رسيد، و بيش از آن چه كه ما در شگفت شويم، شگفتى، برابر آن فرو مانده است، در اين كلمات امام عليه السّلام ريزه كاريهايى از فصاحت است كه نه زبان قدرت شرح آن را دارد، و نه انسانى مى تواند از درّه هاى عميق آن بگذرد، اين اعتراف مرا كسانى كه در فصاحت پيشگامند و با سابقه، درك مى كنند.)


    آن كس كه بهشت و دوزخ را پيش روى خود دارد، در تلاش است.

    برخى از مردم به سرعت به سوى حق پيش مى روند، كه اهل نجاتند، و بعضى به كندى مى روند و اميدوارند، و ديگرى كوتاهى مى كند و در آتش جهنّم گرفتار است.
    چپ و راست گمراهى، و راه ميانه، جادّه مستقيم الهى است كه قرآن و آثار نبوّت، آن را سفارش مى كند، و گذرگاه سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و سرانجام، بازگشت همه بدان سو مى باشد.


    ادّعا كننده باطل نابود شد، و دروغگو زيان كرد، هر كس با حق در افتاد هلاك گرديد.
    نادانى انسان همين بس كه قدر خويش نشناسد.
    آن چه بر أساس تقوا پايه گذارى شود، نابود نگردد. كشتزارى كه با تقوا آبيارى شود، تشنگى ندارد.
    مردم به خانه هاى خود روى آوريد، مسائل ميان خود را اصلاح كنيد، توبه و بازگشت پس از زشتى ها ميسّر است.
    جز پروردگار خود، ديگرى را ستايش نكنيد و جز خويشتن خويش ديگرى را سرزنش ننماييد.

    خطبه16

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه
    [جمعه 1398-09-22] [ 06:42:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      قرآن و احکام اسلامی ...
    قرآن و احکام اسلامی

    ویژگی های قرآن و احکام اسلام


    كتاب پروردگار ميان شماست، كه بيان كننده حلال و حرام، واجب و مستحب، ناسخ و منسوخ، مباح و ممنوع، خاصّ و عام، پندها و مثل ها، مطلق و مقيّد، محكم و متشابه مى باشد، عبارات مجمل خود را تفسير، و نكات پيچيده خود را روشن مى كند، از واجباتى كه پيمان شناسايى آن را گرفت و مستحبّاتى كه آگاهى از آنها لازم نيست.


    قسمتى از احكام دينى در قرآن واجب شمرده شد كه ناسخ آن در سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آمده، و بعضى از آن، در سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم واجب شده كه در كتاب خدا ترك آن مجاز بوده است، بعضى از واجبات، وقت محدودى داشته كه در آينده از بين رفته است.


    محرّمات الهى از هم جدا مى باشند، برخى از آنها، گناهان بزرگ است كه وعده آتش دارد و بعضى كوچك كه وعده بخشش داده است، و برخى از اعمال كه اندكش مقبول و در انجام بيشتر آن آزادند.

    خطبه1

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ قرآن در نهج البلاغه
    [سه شنبه 1398-08-28] [ 08:19:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نحوه مناظره با دشمن مسلمان ...
    نحوه مناظره با دشمن مسلمان

    نامه ای از امام علی علیه السلام به عبدالله بن عباس هنگامی که او را برای گفت و گو با خوارج فرستاد.

     

    روش مناظره با دشمن مسلمان

    با آنان با قرآن مجادله مکن زیرا قرآن تاب معانی گوناگون دارد{ تو چیزی از قرآن} می گویی و {آنان چیز دیگر} می گویند. بلکه با سنت پیامبر با آنان احتجاج نما که چاره ای از پذیرفتن آن ندارد.

    نامه 77

    نهج البلاغه

    .

    .

     

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀نامه ها, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀خوارج در نهج البلاغه
    [جمعه 1398-08-24] [ 10:32:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      عهد نامه امام علی با مردم یمن ...
    عهد نامه امام علی با مردم یمن

    عهد نامه امام علی علیه السلام در میان قبیله ربیعه و مردم یمن

    قرآن

    این پیمانی است که مردم یمن  از شهرنشین و بادیه نشین و ربیعه از شهرنشیین و بادیه نشین اش  بر آن توافق دارند که از کتاب خدا پیروی کنند، مردم را به آن دعوت نمایند و به پذیرفتن آن دستورشان دهند و هرکس را که به قرآن دعوت کند و به آن فرمان دهد اجابت نمایند و بر این هیچ مزدی نگیرند و به جایگزین آن رضایت ندهند. در برابر کسی که با این پیمان مخالفت کند و آن را واگذارد ، متحد و یار یکدیگر و یک صدا باشند .

     

    وفای به عهد

    پیمان خود را به سبب سرزنش یا خشم کسی یا خوار ساختن و دشنام دادن گروهی به گروه دیگر نشکنند.       

    حاضر و غائب ، کم خرد و دانا ، بردبار و جاهل همه بر این پیمان شهادت دادند {و به آن متعهد شدند} عهد و پیمان خدا بدین وسیله بر عهده ی ایشان است. “قطعا از پیمان خدا پرسش خواهد شد.” این عهد نامه را علی بن ابی طالب نوشت.

    .

    نامه 74

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه
    [سه شنبه 1398-06-05] [ 08:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نامه حضرت علی برای خودسازی کارگزاران ...
    نامه حضرت علی برای خودسازی کارگزاران

    ??نامه حضرت علی به حارث همدانی

     

    ??خودسازی كارگزاران حكومتى

    قرآن


    به ريسمان قرآن چنگ زن، و از آن نصيحت پذير، حلالش را حلال، و حرامش را حرام بشمار ، و حقّى را كه در زندگى گذشتگان بود تصديق كن، و از حوادث گذشته تاريخ، براى آينده عبرت گير، كه حوادث روزگار با يكديگر همانند بوده، و پايان دنيا به آغازش مى پيوندد، و همه آن رفتنى است.

     

    نام خدا را بزرگ دار، و جز به حق سخنى بر زبان نياور.

     

    ?مرگ و آخرت

    مرگ و جهان پس از مرگ را فراوان به ياد آور، هرگز آرزوى مرگ مكن جز آن كه بدانى از نجات يافتگانى.

     

    از كارى كه تو را خشنود، و عموم مسلمانان را ناخوشايند است بپرهيز

    از هر كار پنهانى كه در آشكار شدنش شرم دارى پرهيز كن.

    از هر كارى كه از كننده آن پرسش كنند، نپذيرد يا عذر خواهى كند، دورى كن. آبروى خود را آماج تير گفتار ديگران قرار نده.

    و هر چه شنيدى باز گو مكن، كه نشانه دروغگويى است.و هر خبرى را دروغ مپندار، كه نشانه نادانى است.

    خشمت را فرو نشان، و به هنگام قدرت ببخش، و به هنگام خشم فروتن باش.

    و در حكومت مدارا كن تا آينده خوبى داشته باشى.

    نعمت هايى كه خدا به تو بخشيده نيكو دار، و نعمت هايى كه در اختيار دارى تباه مكن، و چنان باش كه خدا آثار نعمت هاى خود را در تو آشكارا بنگرد.

    و بدان!

    بهترين مؤمنان، آن بود كه جان و خاندان و مال خود را در راه خدا پيشاپيش تقديم كند، چه آن را كه پيش فرستى براى تو اندوخته گردد، و آنچه را كه باقى گذارى سودش به ديگران مى رسد.

    از دوستى با بى خردان و خلافكاران بپرهيز، زيرا هر كس را از آن كه دوست اوست مى شناسند.

    و در شهرهاى بزرگ سكونت كن زيرا مركز اجتماع مسلمانان است.

    و از جاهايى كه مردم آن از ياد خدا غافلند، و به يكديگر ستم روا مى دارند، و بر اطاعت از خدا به يكديگر كمك نمى كنند، بپرهيز.

    در چيزى انديشه كن كه يارى ات دهد.

     

    ?شیطان

    از نشستن در گذرگاههاى عمومى، و بازار، پرهيز كن كه جاى حاضر شدن شيطان، و بر انگيخته شدن فتنه هاست،.

    و به افراد پايين تر از خود توجه داشته باش، كه راه شكر گزارى تو در برترى است.

     

    ?جهاد

    در روز جمعه پيش از نماز مسافرت مكن،جز براى جهاد در راه خدا، و يا كارى كه از انجام آن ناچارى.

    در همه كارهايت خدا را اطاعت كن، كه اطاعت خدا از همه چيز برتر است.

    نفس خود را در واداشتن به عبادت فريب ده، و با آن مدارا كن، و به زور و اكراه بر چيزى مجبورش نساز، و در وقت فراغت و نشاط به كارش گير، جز در آنچه كه بر تو واجب است، و بايد آن را در وقت خاص خودش به جا آورى.

     

    ?مرگ و دنیا

    بپرهيز از آن كه مرگ تو فرا رسد در حالى كه از پروردگارت گريزان، و در دنياپرستى غرق باشى.

    از همنشينى با فاسقان بپرهيز كه شر به شر مى پيوندد،.

    خدا را گرامى دار، و دوستان خدا را دوست شمار.

     

    ?شیطان

    و از خشم بپرهيز كه لشگر بزرگ شيطان است.

    والسلام.

    .

    .

    نامه 69

    نهج البلاغه

    .

    .

    مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت علیهم السلام

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀ جهاد در نهج البلاغه, ◀ ویژگی کارگزاران در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه
    [یکشنبه 1398-05-27] [ 07:38:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نامه به معاویه پیش از جنگ صفین ...
    نامه به معاویه پیش از جنگ صفین

    ?نامه به معاویه در سال 37 هجری پیش از جنگ صفین

     

    ??ماهیت دنیا


    اما بعد!
    خداوند سبحان دنیا را برای جهان پس از آن قرار داد و مردم را در آن می آزماید، تا بداند کدامین آنان کردارش نیکو است.
    ما برای دنیا آفریده نشده ایم و به کوشیدن در آن مامور نگشته ایم، بلکه ما را در دنیا نهاده اند تا به آن آزموده شویم و خداوند مرا به وسیله ی تو و تو را به وسیله من آزموده و هر یک از ما را حجت بر دیگری نهاده است.

    قرآن کریم


    تو با تاویل قرآن در پی دنیا دویده ای .

     

    عثمان
    و از من خونی را طلب کرده ای که دست و زبانم به آن آلوده نگشته است و تو و مردم شام مرا به آن متهم ساختید.


    شیطان
    دانای شما نادانتان را و ایستاده تان نشسته ها را (به جنگ با من) تحریک کرد. از خدا بترس و مهار خویش را از دست شیطان بیرون آور.

     

    آخرت
    روی خود را به آخرت بگردان که این راه، راه ما و راه تو ست .

     

    بترس از آنکه خداوند به زودی بلایی به تو رساند که بنیادت را برکند و نسلت را نابود سازد.
    من برایت به خدا سوگند می خورم _سوگندی که آن را بر هم نمی زنم_ که اگر دست تقدیر من و تو را در آشیانه تو یکجا جمع کند آنقدر در برابر تو بمانم “ تا آنگاه که خدا میان ما داوری کند که او بهترین داوران است.” اعراف/87

    .

    .

    نامه 55

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀نامه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه
    [یکشنبه 1398-05-20] [ 04:54:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      سفارش معاویه به امام برای عمل کردن به قرآن ...
    سفارش معاویه به امام برای عمل کردن به قرآن

    ?نامه به معاویه در ماه صفر سال38 هجری در صفین

     

    ستمکاری و دروغ گویی، آدمی را در دین و دنیایش هلاک می کند و عیب او را نزد عیب جویانش آشکار می سازد.

    تو می دانی که از دست رفته را (عثمان) به دست نخواهی آورد. اقوامی به ناحق قصد کاری کردند و حکم خدا را تاویل بردند و خداوند نیز آنان را تکذیب کرد.

    برحذر باش از روزی که هرکس سرانجام کارش را نیکو نموده شادمان گردد و هرکس زمامش را به شیطان سپرده و برای بازستاندن آن نکوشیده(توبه) پشیمان می شود.

    ما را به حکم قرآن فراخوانده ای در حالی که اهل قرآن نیستی و ما نیز دعوت تو را نپذیرفتیم بلکه به حکم قرآن گردن نهادیم.

    والسلام.

    .

    .

    نامه 48

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀ توبه در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-04-29] [ 12:31:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      عمل به قرآن ...

    ?فرازی از وصیت امام به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بعد از ضربت ابن ملجم (لعنه الله علیه)

     

    خدا را خدا را! درباره حق قرآن

    مبادا دیگران در عمل به قرآن از شما پیشی گیرند.

    .

    .

    نامه 46

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه
     [ 12:10:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت