راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر






  • مطالب مرتبط


  • مجموعه روایات درباره رابطه ایمان، اسلام و یقین
  • مجموعه روایات درباره اسلام
  • فرق اسلام و ایمان
  • چه کسی شایسته امامت است؟
  • نحوه برخورد با دنیا از منظر امامان معصوم علیهم السلام
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هفتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهلم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هشتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هفتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و سوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و دوم)
  • رابطه دین و رهبر
  • حقیقت دنیا
  • روش برخورد با دنیا
  • دنیاشناسی
  • عاقبت مقابله با حق
  • تکبر و یاد مرگ
  • 5 پند مهم از امام علی
  • نحوه استفاده از دنیا و بدست آوردن روزی
  • مرگ و معاد در قرآن
  • راه شناخت انسانها
  • ماهیت دنیا
  • پاداش و عذابی که احدی از آن خبر ندارد
  • سه پند مهم امام علی
  • زیانکار واقعی
  • احساس مرگ در یک قدمی
  • میزان تعادل در ترس و امید
  • سنگین و سبکی حق و باطل
  • مراحل شكست در مبارزه امر به معروف و نهی از منکر
  • عوامل استحكام دين و دنيا
  • کلام پرتکرار امام علی بر روی منبرها
  • پیش بینی از آینده اسلام
  • راه خودسازی
  • روش تسليت گفتن امام علی
  • رابطه مرگ و آرزو
  • تقوی در خلوت گاه
  • کسی که خوارج را فریفت
  • جامعیت قرآن
  • نگهبانی اجل
  • فرزندان دنیا
  • زبان و سرنوشت
  • علت سقوط جامعه اسلامی
  • سفر طولانی آخرت
  • نقش استقامت در راست کردن کجی ها
  • بهترین روش زندگی در دنیا
  • مسؤوليّت نعمت هاى الهى
  • نحوه رابطه با خدا
  • صفات شایسته برای زنان
  • نهی از آغاز جنگ
  • رفتارهای ضد تقوی



  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      میزان تعادل در ترس و امید ...
    میزان تعادل در ترس و امید

    میزان تعادل در ترس و امید

     

     بر بهترين افراد اين امّت از عذاب الهى ايمن مباشيد؛

    زيرا كه خداى بزرگ فرمود: «از كيفر خدا ايمن نيستند جز زيانكاران».

    و بر بدترين افراد اين امّت از رحمت خدا نوميد مباشيد؛

    زيرا كه خداى بزرگ فرمود: «همانا از رحمت خدا نوميد نباشند جز كافران».

    .

    حکمت 377

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی, ترس
    [یکشنبه 1399-09-02] [ 11:10:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پیش بینی از آینده اسلام ...
    پیش بینی از آینده اسلام

    پیش بینی از آینده اسلام

     

    روزگارى بر مردم خواهد آمد كه از قرآن جز نشانى، و از اسلام جز نامى، باقى نخواهد ماند.

    مسجدهاى آنان در آن روزگار آبادان، امّا از هدايت ويران است.

    مسجد نشينان و سازندگان بناهاى شكوهمند مساجد، بدترين مردم زمين مى باشند،

    كه كانون هر فتنه، و جايگاه هر گونه خطاكارى اند،

    هر كس از فتنه بر كنار است او را به فتنه باز گردانند،

    و هر كس كه از فتنه عقب مانده او را به فتنه ها كشانند،

    كه خداى بزرگ فرمايد: «به خودم سوگند، بر آنان فتنه اى بگمارم كه انسان شكيبا در آن سرگردان ماند»

    و چنين كرده است، و ما از خدا مى خواهيم كه از لغزش غفلت ها در گذرد.

    .

    حکمت 369

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀برخورد با شبهات و فتنه ها, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی, پیش بینی هایی از آینده
    [شنبه 1399-09-01] [ 04:04:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علت سقوط جامعه اسلامی ...
    علت سقوط جامعه اسلامی

    علت سقوط جامعه اسلامی

     

    جَاهِلُكُمْ مُزْدَادٌ،

    وَ عَالِمُكُمْ مُسَوِّفٌ.

     

     جاهلان شما پر تلاش،

    و آگاهان شما تن پرور و كوتاهى ورزند.

    .

    حکمت 283

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی, جهل
    [چهارشنبه 1399-07-30] [ 02:34:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      اسلام شناسی امام علی ...
    اسلام شناسی امام علی

    اسلام شناسی امام علی

     

     اسلام را چنان مى شناسانم كه پيش از من كسى آنگونه معرّفى نكرده باشد.

    اسلام همان تسليم در برابر خدا

    و تسليم همان يقين داشتن،

    و يقين اعتقاد راستين،

    و باور راستين همان اقرار درست،

    و اقرار درست انجام مسئوليّت ها،

    و انجام مسئوليّت ها همان عمل كردن به احكام دين است.

    .

    حکمت 125

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

     

    موضوعات: ◀حکمت ها, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [شنبه 1399-07-12] [ 10:10:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      عاقبت ترجیح دادن دنیا بر دین ...
    عاقبت ترجیح دادن دنیا بر دین

    عاقبت ترجیح دنیا بر دین

     

    لَا يَتْرُكُ النَّاسُ شَيْئاً مِنْ أَمْرِ دِينِهِمْ لِاسْتِصْلَاحِ دُنْيَاهُمْ،

    إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْهُ.

     

     مردم براى اصلاح دنيا چيزى از دين را ترك نمى گويند،

    جز آن كه خدا آنان را به چيزى زيانبارتر دچار خواهد ساخت.

    .

    حکمت 106

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی, روش استفاده درست از دنیا
    [پنجشنبه 1399-07-10] [ 05:33:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پیش بینی آینده امام علی ...
    پیش بینی آینده امام علی

    (امت اسلامی) پیش بینی آینده امام علی

     

     روزگارى بر مردم خواهد آمد كه محترم نشمارند جز سخن چين را،

    و خوششان نيايد جز از بدكار هرزه،

    و ناتوان نگردد جز عادل.

    در آن روزگار كمك به نيازمندان خسارت،

    و پيوند با خويشاوندان منّت گذارى،

    و عبادت نوعى برترى طلبى بر مردم است.

    در آن زمان حكومت با مشورت زنان، و فرماندهى خردسالان، و برترى خواجگان اداره مى گردد.

    .

    حکمت 102

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی, پیش بینی هایی از آینده
    [سه شنبه 1399-07-08] [ 04:07:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ضرورت رنگ کردن موها ...

    ماهیت امت اسلامی (ضرورت رنگ كردن موها )


     از امام پرسيدند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: موها را رنگ كنيد، و خود را شبيه يهود نسازيد يعنى چه؟

    فرمود: پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين سخن را در روزگارى فرمود كه پيروان اسلام اندك بودند،

    امّا امروز كه اسلام گسترش يافته، و نظام اسلامى استوار شده، هر كس آنچه را دوست دارد انجام دهد.

    .

    حکمت 18

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    ادامه »

    موضوعات: ◀حکمت ها, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [دوشنبه 1399-06-31] [ 07:52:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      فصاحت و بلاغت اهل بيت عليهم السّلام ...
    فصاحت و بلاغت اهل بيت عليهم السّلام

    (هنگامى كه «جعدة بن هبيرة» خواهر زاده امام عليه السّلام نتوانست در حضور آن حضرت سخن بگويد فرمود):

     

     فصاحت و بلاغت اهل بيت عليهم السّلام


    آگاه باشيد!

    همانا زبان، پاره اى از وجود انسان است،

    اگر آمادگى نداشته باشد، سخن نمى گويد،

    و به هنگام آمادگى، گفتار او را مهلت نمى دهد.

    همانا ما اميران سخن مى باشيم،

    درخت سخن در ما ريشه دوانده،

    و شاخه هاى آن بر ما سايه افكنده است.

     

     

    روزگار امت اسلامی


    خدا شما را رحمت كند،

    بدانيد كه همانا شما در روزگارى هستيد كه گوينده حق اندك،

    و زبان از راستگويى عاجز،

    و حق طلبان بى ارزشند.

    مردم گرفتار گناه،

    و به سازشكارى همداستانند،

    جوانانشان بد اخلاق،

    و پير مردانشان گنه كار،

    و عالمشان دو رو،

    و نزديكانشان سود جوينده.

    نه خردسالانشان بزرگان را احترام مى كنند

    و نه توانگرانشان دست مستمندان را مى گيرند.

    .

    خطبه 233

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [یکشنبه 1399-06-23] [ 03:52:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      جایگاه حق و نقش آن در اداره جامعه ...
    جایگاه حق و نقش آن در اداره جامعه

    (از سخنرانيهاى امام عليه السّلام در صحراى صفّين است).

     

    جایگاه حق در جامعه اسلامی


    پس از ستايش پروردگار،

    خداوند سبحان، براى من، بر شما به جهت سرپرستى حكومت، حقّى قرار داده،

    و براى شما همانند حق من، حقّى تعيين فرموده است.

    پس حق گسترده تر از آن است كه وصفش كنند،

    ولى به هنگام عمل تنگنايى بى مانند دارد .

    حق اگر به سود كسى اجرا شود، ناگزير به زيان او نيز روزى به كار رود،

    و چون به زيان كسى اجراء شود روزى به سود او نيز جريان خواهد داشت.

    اگر بنا باشد حق به سود كسى اجراء شود و زيانى نداشته باشد،

    اين مخصوص خداى سبحان است نه ديگر آفريده ها،

    به خاطر قدرت الهى بر بندگان، و عدالت او بر تمام موجوداتى كه فرمانش بر آنها جارى است.

    لكن خداوند حق خود را بر بندگان، اطاعت خويش قرار داده،

    و پاداش آن را دو چندان كرده است،

    از روى بخشندگى،

    و گشايشى كه خواسته به بندگان عطا فرمايد.

     

     حقوق متقابل رهبرى و مردم


    پس، خداى سبحان برخى از حقوق خود را براى بعضى از مردم واجب كرد،

    و آن حقوق را در برابر هم گذاشت،

    كه برخى از حقوق برخى ديگر را واجب گرداند،

    و حقّى بر كسى واجب نمى شود مگر همانند آن را انجام دهد.

    و در ميان حقوق الهى، بزرگ ترين حق، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است،

    حق واجبى كه خداى سبحان، بر هر دو گروه لازم شمرد،

    و آن را عامل پايدارى پيوند ملّت و رهبر، و عزّت دين قرار داد.

    پس رعيّت اصلاح نمى شود جز آن كه زمامداران اصلاح گردند،

    و زمامداران اصلاح نمى شوند جز با درستكارى رعيّت.

    و آنگاه كه مردم حق رهبرى را اداء كنند، و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزّت يابد،

    و راه هاى دين پديدار و نشانه هاى عدالت بر قرار،

    و سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پايدار گردد،

    پس روزگار اصلاح شود

    و مردم در تداوم حكومت اميدوار و دشمن در آرزوهايش مأيوس مى گردد.


    امّا اگر مردم بر حكومت چيره شوند،

    يا زمامدار بر رعيّت ستم كند،

    وحدت كلمه از بين مى رود،

    نشانه هاى ستم آشكار،

    و نيرنگ بازى در دين فراوان مى گردد،

    و راه گسترده سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم متروك،

    هوا پرستى فراوان،

    احكام دين تعطيل،

    و بيمارى هاى دل فراوان شود.

    مردم از اينكه حقّ بزرگى فراموش مى شود،

    يا باطل خطرناكى در جامعه رواج مى يابد،

    احساس نگرانى نمى كنند

    پس در آن زمان نيكان خوار، و بدان قدرتمند مى شوند،

    و كيفر الهى بر بندگان بزرگ و دردناك خواهد بود.

    پس بر شماست كه يكديگر را نصيحت كنيد،

    و نيكو همكارى نماييد.

    درست است كه هيچ كس نمى تواند حق اطاعت خداوندى را چنانكه بايد بگزارد،

    هر چند در به دست آوردن رضاى خدا حريص باشد،

    و در كار بندگى تلاش فراوان نمايد،

    لكن بايد به مقدار توان، حقوق الهى را رعايت كند

    كه يكى از واجبات الهى، يكديگر را به اندازه توان نصيحت كردن، و بر پا داشتن حق، و يارى دادن به يكديگر است.


    هيچ كس هر چند قدر او در حق بزرگ، و ارزش او در دين بيشتر باشد،

    بى نياز نيست كه او را در انجام حق يارى رسانند،

    و هيچ كس گرچه مردم او را خوار شمارند، و در ديده ها بى ارزش باشد،

    كوچك تر از آن نيست كه كسى را در انجام حق يارى كند، يا ديگرى به يارى او برخيزد.


    (پس يكى از ياران به پاخاست و با سخنى طولانى امام را ستود، حرف شنوايى و اطاعت از امام را اعلام داشت. آنگاه امام فرمود:)

    «كسى كه عظمت خدا در جانش بزرگ، و منزلت او در قلبش والاست،

    سزاوار است كه هر چه جز خدا را كوچك شمارد.

    و از او سزاوارتر كسى كه نعمت هاى خدا را فراوان در اختيار دارد،

    و بر خوان احسان خدا نشسته است،

    زيرا نعمت خدا بر كسى بسيار نگردد جز آن كه حقوق الهى بر او فراوان باشد.»

     

     

    علی از زبان علی ( روابط سالم و متقابل رهبر و مردم)


    مردم !

    از پست ترين حالات زمامداران در نزد صالحان اين است كه گمان برند آنها دوستدار ستايش اند،

    و كشور دارى آنان بر كبر و خود پسندى استوار باشد،

    و خوش ندارم، در خاطر شما بگذرد كه من ستايش را دوست دارم، و خواهان شنيدن آن مى باشم.

    سپاس خدا را كه چنين نبودم

    و اگر ستايش را دوست مى داشتم، آن را رها مى كردم

    به خاطر فروتنى در پيشگاه خداى سبحان،

    و بزرگى و بزرگوارى كه تنها خدا سزاوار آن است.

    گاهى مردم، ستودن افرادى را براى كار و تلاش روا مى دانند.

    اما من از شما مى خواهم كه مرا با سخنان زيباى خود مستاييد،

    تا از عهده وظايفى كه نسبت به خدا و شما دارم بر آيم،

    و حقوقى كه مانده است بپردازم،

    و واجباتى كه بر عهده من است و بايد انجام گيرد اداء كنم.

    پس با من چنانكه با پادشاهان سركش سخن مى گويند، حرف نزنيد،

    و چنانكه از آدم هاى خشمگين كناره مى گيرند دورى نجوييد،

    و با ظاهر سازى با من رفتار نكنيد،

    و گمان مبريد اگر حقّى به من پيشنهاد دهيد بر من گران آيد،

    يا در پى بزرگ نشان دادن خويشم،

    زيرا كسى كه شنيدن حق، يا عرضه شدن عدالت بر او مشكل باشد، عمل كردن به آن، براى او دشوارتر خواهد بود.

    پس،

    از گفتن حق، يا مشورت در عدالت خوددارى نكنيد،

    زيرا خود را برتر از آن كه اشتباه كنم و از آن ايمن باشم نمى دانم، مگر آن كه خداوند مرا حفظ فرمايد.

    پس همانا من و شما بندگان و مملوك پروردگاريم كه جز او پروردگارى نيست.

    او مالك ما، و ما را بر نفس خود اختيارى نيست.

    ما را از آنچه بوديم خارج و بدانچه صلاح ما بود در آورد.

    به جاى گمراهى، هدايت و به جاى كورى بينايى به ما عطا فرمود.

    .

    خطبه 216

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ ویژگی کارگزاران در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [دوشنبه 1399-06-17] [ 03:41:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ماهیت اسلام و قرآن ...
    ماهیت اسلام و قرآن

    خداشناسی ( علم الهی)


    خدا از نعره حيوانات وحشى در كوه‏ها و بيابان‏ها،

    و گناه و معصيت بندگان در خلوتگاه‏ها،

    و آمد و رفت ماهيان در درياهاى ژرف،

    و به هم خوردن آبها بر اثر وزش بادهاى سخت آگاه است.

    و گواهى مى ‏دهم كه حضرت محمّد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) برگزيده خدا،

    سفير وحى، و رسول رحمت اوست.

    پس از ستايش پروردگار، همانا من شما را به ترس از خدا سفارش مى كنم،

    خدايى كه آفرينش شما را آغاز كرد، و به سوى او باز مى گرديد.

    خدايى كه خواسته هاى شما را بر آورد،

    و بازگشت بسوى او نهايت آرزوى شماست.

    راه راست شما به او پايان مى پذيرد،

    و به هنگام ترس و وحشت، او پناهگاه شماست. 

     

     

    ارزش رعایت تقوی


    همانا تقوا و ترس از خدا؛

    داروى بيمارى هاى دل ها،

    روشنايى قلب ها،

    و درمان دردهاى بدن ها،

    مرهم زخم جان ها،

    پاك كننده پليدى هاى ارواح،

    و روشنايى بخش تاريكى چشم ها،

    و امنيّت در نا آرامى ها،

    و روشن كننده تاريكى هاى شماست. 

    پس اطاعت خدا را پوشش جان، نه پوشش ظاهرى، قرار دهيد،

    و با جان، نه با تن، فرمانبردار باشيد

    تا با اعضا و جوارح بدنتان در هم آميزد،

    و (آن را) بر همه امورتان حاكم گردانيد.

    اطاعت خدا را راه ورود به آب حيات،

    شفيع گرفتن خواسته ها،

    پناهگاه روز اضطراب،

    چراغ روشنگر قبرها،

    آرامش وحشت هاى طولانى دوران برزخ،

    و راه نجات لحظات سخت زندگى، قرار دهيد

    زيرا اطاعت خدا، وسيله نگهدارنده از حوادث هلاك كننده،

    و جايگاه هاى وحشتناك، كه انتظار آن را مى كشيد،

    و حرارت آتش هاى بر افروخته است. 

    پس كسى كه تقوا را انتخاب كند، سختى ها از او دور گردند،

    تلخى ها شيرين و فشار مشكلات و ناراحتى ها برطرف خواهند شد،

    و مشكلات پياپى و خسته كننده، آسان گرديده

    و مجد و بزرگى از دست رفته چون قطرات باران بر او فرو مى بارند،

    رحمت باز داشته حق باز مى گردد،

    و نعمت هاى الهى پس از فرو نشستن به جوشش مى آيند

    و بركات تقليل يافته فزونى گيرند. 

    پس از خدايى بترسيد كه با پند دادن شما را سود فراوان بخشيده،

    و با رسالت پيامبرش شما را نيكو اندرز داده،

    و با نعمت هايش بر شما منّت گذاشته است.

    خود را براى پرستش خدا فروتن داريد،

    و با انجام وظائف الهى، حق فرمانبردارى را به جا آوريد.

     



     ويژگى هاى اسلام 


    همانا اين اسلام، دين خداوندى است كه آن را براى خود برگزيد،

    و با ديده عنايت پروراند،

    و بهترين آفريدگان خود را مخصوص ابلاغ آن قرار داد.

    پايه هاى اسلام را بر محبّت خويش استوار كرد،

    و اديان و مذاهب گذشته را با عزّت آن، خوار كرد،

    و با سر بلند كردن آن، ديگر ملّت ها را بى مقدار كرد،

    و با محترم داشتن آن، دشمنان را خوار گردانيد،

    و با يارى كردن آن دشمنان سر سخت را شكست داد،

    و با نيرومند ساختن آن اركان گمراهى را درهم كوبيد،

    و تشنگان را از چشمه زلال آن سيراب كرد،

    و آبگيره هاى اسلام را پر آب كرد. 

    خداوند اسلام را به گونه اى استحكام بخشيد كه پيوندهايش نگسلد،

    و حلقه هايش از هم جدا نشود،

    و ستون هايش خراب نگردد،

    در پايه هايش زوال راه نيابد،

    درخت وجودش از ريشه كنده نشود،

    زمانش پايان نگيرد،

    قوانينش كهنگى نپذيرد،

    شاخه هايش قطع نگردد،

    راه هايش تنگ و خراب نشود،

    و پيمودن راهش دشوار نباشد،

    تيرگى در روشنايى آن داخل نشود،

    و راه راست آن كجى نيابد،

    ستونهايش خم نشود،

    و گذرگاهش بدون دشوارى پيمودنى باشد،

    در چراغ اسلام خاموشى، و در شيرينى آن تلخى راه نيابد. 

    اسلام ستون هاى استوارى است كه خداوند (پايه هاى) آن را در دل حق برقرار،

    و اساس و پايه آن را ثابت كرد،

    اسلام چشمه سارى است كه آب آن در فوران،

    چراغى است كه شعله هاى آن فروزان،

    و نشانه هميشه استوارى است كه روندگان راه حق با آن هدايت شوند،

    پرچمى است كه براى راهنمايى پويندگان راه خدا نصب گرديده،

    و آبشخورى است كه وارد شوندگان آن سيراب مى شوند. 

    خداوند نهايت خشنودى خود را در اسلام قرار داده،

    و بزرگ ترين ستون هاى دينش،

    و بلندترين قلّه اطاعت او در اسلام جاى گرفته است،

    اسلام در پيشگاه خداوند، داراى ستون هايى مطمئن،

    بنايى بلند،

    راهنمايى هميشه روشن،

    شعله اى روشنى بخش،

    برهانى نيرومند،

    و نشانه اى بلند پايه است،

    كه در افتادن با آن ممكن نيست.

     

    پس اسلام را بزرگ بشماريد،

    از آن پيروى كنيد،

    حق آن را اداء نماييد،

    و در جايگاه شايسته خويش قرار دهيد.

     

     سختى هاى دوران جاهليّت 


    سپس خداوند سبحان حضرت محمّد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) را هنگامى مبعوث فرمود كه دنيا به مراحل پايانى رسيده،

    نشانه هاى آخرت نزديك،

    و رونق آن به تاريكى گراييده

    و اهل خود را به پاداشته،

    جاى آن ناهموار،

    آماده نيستى و نابودى،

    زمانش در شرف پايان،

    و نشانه هاى نابودى آن آشكار،

    موجودات در آستانه مرگ،

    حلقه زندگى آن شكسته،

    و اسباب حيات در هم ريخته،

    پرچمهاى دنيا پوسيده،

    و پرده هايش دريده،

    و عمرها به كوتاهى رسيده بود. 

    در اين هنگام خداوند پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) را ابلاغ كننده رسالت،

    افتخار آفرين امّت،

    چونان باران بهارى براى تشنگان حقيقت آن روزگاران،

    مايه سربلندى مسلمانان، و عزّت و شرافت يارانش قرار داد.

     


     ارزش ها و ويژگى هاى قرآن 


    سپس قرآن را بر او نازل فرمود.

    قرآن نورى است كه خاموشى ندارد،

    چراغى است كه درخشندگى آن زوال نپذيرد،

    دريايى است كه ژرفاى آن درك نشود،

    راهى است كه رونده آن گمراه نگردد،

    شعله اى است كه نور آن تاريك نشود،

    جدا كننده حق و باطلى است كه درخشش برهانش خاموش نگردد،

    بنايى است كه ستون هاى آن خراب نشود،

    شفا دهنده اى است كه بيمارى هاى وحشت انگيز را بزدايد،

    قدرتى است كه ياورانش شكست ندارند،

    و حقّى است كه يارى كنندگانش مغلوب نشوند. 

     

    قرآن، معدن ايمان و اصل آن است،

    چشمه هاى دانش و درياهاى علوم است،

    سرچشمه عدالت، و نهر جارى دل است،

    پايه هاى اسلام و ستون هاى محكم آن است،

    نهرهاى جارى زلال حقيقت، و سرزمين هاى آن است. 

    دريايى است كه تشنگان آن، آبش را تمام نتوانند كشيد،

    و چشمه اى است كه آبش كمى ندارد،

    محل برداشت آبى است كه هرچه از آن برگيرند كاهش نمى يابد،

    منزلى است كه مسافران راه آن را فراموش نخواهند كرد،

    و نشانه هايى است كه روندگان از آن غفلت نمى كنند،

    كوهسار زيبايى است كه از آن نمى گذرند. 
     

    خدا قرآن را فرو نشاننده عطش علمى دانشمندان،

    و باران بهارى براى قلب فقيهان،

    و راه گسترده و وسيع براى صالحان قرار داده است.

    قرآن دارويى است كه با آن بيمارى وجود ندارد،

    نورى است كه با آن تاريكى يافت نمى شود،

    ريسمانى است كه رشته هاى آن محكم،

    پناهگاهى است كه قلّه آن بلند،

    و توان و قدرتى است براى آن كه قرآن را برگزيند،

    محل امنى است براى هر كس كه وارد آن شود،

    راهنمايى است تا از او پيروى كند،

    وسيله انجام وظيفه است براى آن كه قرآن را راه و رسم خود قرار دهد،

    برهانى است بر آن كس كه با آن سخن بگويد،

    عامل پيروزى است براى آن كس كه با آن استدلال كند،

    نجات دهنده است براى آن كس كه حافظ آن باشد و به آن عمل كند،

    و راهبر آن كه آن را به كار گيرد،

    و نشانه هدايت است براى آن كس كه در او بنگرد،

    سپر نگهدارنده است براى آن كس كه با آن خود را بپوشاند،

    و دانش كسى است كه آن را به خاطر بسپارد،

    و حديث كسى است كه از آن روايت كند،

    و فرمان كسى است كه با آن قضاوت كند.

    .

    خطبه 198

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت
     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀عصر جاهلیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [سه شنبه 1399-06-11] [ 12:12:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      راه نفوذ شیطان در انسان ...
    راه نفوذ شیطان در انسان

    خداشناسی


    ستايش خداوندى را سزاست كه لباس عزّت و بزرگى پوشيد،

    و آن دو را براى خود انتخاب، و از ديگر پديده ها باز داشت.

    آن دو را مرز ميان خود و ديگران قرار داد،

    و آن دو را براى بزرگى و عظمت خويش برگزيد،

     

    فرشتگان و شیطان

     

    و لعنت كرد آن كس را كه در آرزوى عزّت و بزرگى با خدا به ستيزه برخيزد،

    از اين رو فرشتگان مقرّب خود را آزمود، و فروتنان را از گردنكشان جدا فرمود. 

    با آن كه از آنچه در دل هاست، و از اسرار نهان آگاه است،

    به فرشتگان فرمود: «من بشرى را از گل و خاك مى آفرينم، آنگاه كه آفرينش او به اتمام رسيد،

    و روح در او دميدم، براى او سجده كنيد، فرشتگان همه سجده كردند مگر ابليس» كه حسادت او را فرا گرفت. 

     

    تکبر 


    شيطان بر آدم عليه السّلام به جهت خلقت او از خاك، فخر فروخت،

    و با تكيه به اصل خود كه از آتش است دچار تعصّب و غرور شد.

    پس شيطان دشمن خدا و پيشواى متعصّب ها و سر سلسله متكبّران است،

    كه اساس عصبيّت را بنا نهاد، و بر لباس كبريايى و عظمت با خدا در افتاد،

    لباس بزرگى را بر تن پوشيد و پوشش تواضع و فروتنى را از تن در آورد.

    آيا نمى نگريد كه خدا به خاطر خود بزرگ بينى، او را كوچك ساخت

    و به جهت بلند پروازى او را پست و خوار گردانيد

    پس او را در دنيا طرد شده، و آتش جهنّم را در قيامت براى او مهيّا فرمود.

     


     فلسفه آزمايش ها، درمان تكبّر 

     

    خداوند اگر اراده مى كرد، آدم عليه السّلام را از نورى كه چشم ها را خيره كند،

    و زيباييش عقلها را مبهوت سازد،

    و عطر و پاكيزگى اش حس بويايى را تسخير كند مى آفريد،

    كه اگر چنين مى كرد، گردن ها در برابر آدم فروتنى مى كردند،

    و آزمايش فرشتگان براى سجده آدم عليه السّلام آسان بود،

    امّا خداوند مخلوقات خود را با امورى كه آگاهى ندارند آزمايش مى كند،

    تا بد و خوب تميز داده شود،

    و تكبّر و خودپسندى را از آنها بزدايد،

    و خود بزرگ بينى را از آنان دور كند. 

    پس، از آنچه خداوند نسبت به ابليس انجام داد عبرت گيريد،

    زيرا اعمال فراوان و كوشش هاى مداوم او را با تكبّر از بين برد.

    او شش هزار سال عبادت كرد كه مشخّص مى باشد از سال هاى دنيا يا آخرت است،

    امّا با ساعتى تكبّر همه را نابود كرد.

    چگونه ممكن است پس از ابليس، فرد ديگرى همان اشتباه را تكرار كند و سالم بماند؟

    نه، هرگز

    خداوند هيچ گاه انسانى را براى عملى وارد بهشت نمى كند كه براى همان عمل فرشته اى را محروم سازد.

    فرمان خدا در آسمان و زمين يكسان است،

    و بين خدا و خلق، دوستى خاصّى وجود ندارد كه به خاطر آن، حرامى را كه بر جهانيان ابلاغ فرموده حلال بدارد.

     

     هشدار از دشمنى هاى شيطان 


    اى بندگان خدا از دشمن خدا پرهيز كنيد،

    مبادا شما را به بيمارى خود مبتلا سازد،

    و با نداى خود شما را به حركت در آورد،

    و با لشكرهاى پياده و سواره خود بر شما بتازد.


    به جانم سوگند!

    شيطان تير خطرناكى براى شكار شما بر چلّه كمان گذارده،

    و تا حد توان كشيده،

    و از نزديك ترين مكان شما را هدف قرار داده است،

    و خطاب به خدا گفته: «پروردگارا به سبب آن كه مرا دور كردى، دنيا را در چشمهايشان جلوه مى دهم، و همه را گمراه خواهم كرد»

    امّا تيرى در تاريكى ها، و سنگى بدون نشانه روى رها ساخت،

    گرچه فرزندان خودپسندى،

    و برادران تعصّب و خود خواهى،

    و سواران مركب جهالت و خود پرستى، او را تصديق كردند.

    افراد سركش شما تسليم شيطان شدند،

    و طمع ورزى او  در شما كارگر افتاد،

    و اين حقيقت بر همه آشكار گرديد،

    و حكومت شيطان بر شما استوار شد،

    و با لشكر خويش به شما يورش برد،

    و شما را به ذلّت سقوط كشانيد،

    و شما را به مرز كشتار و خونريزى كشاند،

    و شما را با فروكردن نيزه در چشم ها، بريدن گلوها، كوبيدن مغزها پايمال كرد،

    تا شما را به سوى آتشى بكشاند كه از پيش مهيّا گرديد. 


    پس شيطان بزرگ ترين مانع براى ديندارى،

    و زيانبارترين و آتش افروزترين فرد براى دنياى شماست.

    شيطان از كسانى كه دشمن سر سخت شما هستند

    و براى در هم شكستنشان كمر بسته ايد خطرناك تر است. 

     

    مردم!

    آتش خشم خود را بر ضد شيطان به كار گيريد،

    و ارتباط خود را با او قطع كنيد.


    به خدا سوگند!

    شيطان بر اصل و ريشه شما فخر فروخت،

    و بر حسب و نسب شما طعنه زد و عيب گرفت،

    و با سپاهيان سواره خود به شما هجوم آورد،

    و با لشكر پياده راه شما را بست،

    كه هر كجا شما را بيابند شكار مى كنند،

    و دست و پاى شما را قطع مى كنند،

    نه مى توانيد با حيله و نقشه آنها را بپراكنيد،

    و نه با سوگندها قادريد از سر راهتان دور كنيد.

    زيرا كمين گاه شيطان ذلّت آور، تنگ و تاريك، مرگ آور، و جولانگاه بلا و سختى هاست.

     


    درمان کبر و خودپرستی

    پس شراره هاى تعصّب و كينه هاى جاهلى را در قلب خود خاموش سازيد،

    كه تكبّر و خود پرستى در دل مسلمان از آفت هاى شيطان، غرورها، و كشش ها و وسوسه هاى اوست.

    تاج تواضع و فروتنى را بر سر نهيد،

    و تكبر و خود پسندى را زير پا بگذاريد،

    و حلقه هاى زنجير خود بزرگ بينى را از گردن باز كنيد،

    و تواضع و فروتنى را سنگر ميان خود و شيطان و لشكريانش قرار دهيد،

    زيرا شيطان از هر گروهى لشكريان و يارانى سواره و پياده دارد. 

    و شما همانا قابيل نباشيد كه بر برادرش تكبّر كرد،

    خدا او را برترى نداد،

    خويشتن را بزرگ مى پنداشت،

    و حسادت او را به دشمنى واداشت،

    تعصّب آتش كينه در دلش شعله ور كرد، و

    شيطان باد كبر و غرور در دماغش دميد،

    و سر انجام پشيمان شد،

    و خداوند گناه قاتلان را تا روز قيامت بر گردن او نهاد. 


    آگاه باشيد!

    در سركشى و ستم زياده روى كرديد،

    و در زمين در دشمنى با خداوند فساد به راه انداختيد،

    و آشكارا با بندگان خدا به نبرد پرداختيد. 

    خدا را خدا را از تكبّر و خودپسندى،

    و از تفاخر جاهلى بر حذر باشيد،

    كه جايگاه بغض و كينه و رشد وسوسه هاى شيطانى است،

    كه ملّتهاى گذشته، و امّتهاى پيشين را فريب داده است،

    تا آنجا كه در تاريكى هاى جهالت فرو رفتند،

    و در پرتگاه هلاكت سقوط كردند،

    و به آسانى به همان جايى كه شيطان مى خواست كشانده شدند.

    كبر و خود پسندى چيزى است كه قلب هاى متكبّران را همانند كرده

    تا قرن ها به تضاد و خونريزى گذراندند،

    و سينه ها از كينه ها تنگى گرفت.


    آگاه باشيد!

    زنهار زنهار از پيروى و فرمانبردارى سران و بزرگانتان،

    آنان كه به اصل و حسب خود مى نازند،

    و خود را بالاتر از آنچه كه هستند مى پندارند،

    و كارهاى نادرست را به خدا نسبت مى دهند،

    و نعمت هاى گسترده خدا را انكار مى كنند،

    تا با خواسته هاى پروردگارى مبارزه كنند،

    و نعمت هاى او را ناديده انگارند.

    آنان شالوده تعصّب جاهلى، و ستون هاى فتنه،

    و شمشيرهاى تفاخر جاهليّت هستند. پس، از خدا پروا كنيد،

    و با نعمت هاى خدادادى درگير نشويد،

    و به فضل و بخشش او حسادت نورزيد،

    و از فرومايگان اطاعت نكنيد،

    آنان كه تيرگى شان را با صفاى خود نوشيديد،

    و بيمارى شان را با سلامت خود درهم آميخته ايد،

    و باطل آنان را با حق خويش مخلوط كرده ايد،

    در حالى كه آنان ريشه همه فسق ها و انحرافات و همراه انواع گناهانند.

    شيطان آنها را براى گمراه كردن مردم، مركب هاى رام قرار داد،

    و از آنان لشكرى براى هجوم به مردم ساخت،

    و براى دزديدن عقل هاى شما آنان را سخنگوى خود برگزيد،

    كه شما را هدف تيرهاى خويش، و پايمال قدم هاى خود، و دستاويز وسوسه هاى خود گردانيد.

     


     ضرورت عبرت از گذشتگان متکبر 


    مردم از آنچه كه بر ملّت هاى متكبّر گذشته،

    از كيفرها و عقوبت ها و سختگيرى ها، و ذلّت و خوارى فرود آمده عبرت گيريد،

    و از قبرها و خاكى كه بر آنچه ره نهادند،

    و زمين هايى كه با پهلوها بر آن افتادند پند پذيريد،

    و از آثار زشتى كه كبر و غرور در دل ها مى گذارد به خدا پناه ببريد،

    همانگونه كه از حوادث سخت به او پناه مى بريد. 

    اگر خدا تكبّر ورزيدن را اجازه مى فرمود، حتما به بندگان مخصوص خود از پيامبران و امامان عليهم السلام اجازه مى داد،

    در صورتى كه خداى سبحان تكبّر و خودپسندى را نسبت به آنان ناپسند،

    و تواضع و فروتنى را براى آنان پسنديد،

    كه چهره بر زمين مى گذارند

    و صورت ها بر خاك مى مالند،

    و در برابر مؤمنان فروتنى مى كنند،

    و خود از قشر مستضعف جامعه مى باشند

    كه خدا آنها را با گرسنگى آزمود،

    و به سختى و بلا گرفتارشان كرد،

    و با ترس و بيم امتحانشان فرمود،

    و با مشكلات فراوان، خالصشان گردانيد. 

    پس مال و فرزند را دليل خشنودى يا خشم خدا ندانيد،

    كه نشانه ناآگاهى به موارد آزمايش، و امتحان در بى نيازى و قدرت است،

    زيرا خداوند سبحان فرمود: «آيا گمان مى كنند مال و فرزندانى كه به آنها عطا كرديم، به سرعت نيكى ها را براى آنان فراهم مى كنيم نه آنان آگاهى ندارند».

     

     فلسفه آزمايش ها 


    پس همانا خداوند سبحان بندگان متكبّر را با دوستان خود كه در چشم آنها ناتوانند مى آزمايد.

    وقتى كه موسى بن عمران و برادرش هارون عليهما السّلام بر فرعون وارد شدند،

    و جامه هاى پشمين بتن، و چوب دستى در دست داشتند،

    و با فرعون شرط كردند كه اگر تسليم پروردگار شود، حكومت و ملكش جاودانه بماند و عزّتش برقرار باشد،

    فرعون گفت: «آيا از اين دو نفر تعجّب نمى كنيد كه دوام عزّت و جاودانگى حكومتم را به خواسته هاى خود ربط مى دهند در حالى كه در فقر و بيچارگى به سر مى برند اگر چنين است چرا دستبندهاى طلا به همراه ندارند».

    اين سخن را فرعون براى بزرگ شمردن طلا و تحقير پوشش لباسى از پشم گفت.

     

    انبیاء الهی و آزمایش های خداوند


    در حالى كه اگر خداى سبحان اراده مى فرمود، به هنگام بعثت پيامبران، درهاى گنج ها، و معدن هاى جواهرات، و باغات سرسبز را به روى پيامبران مى گشود، و پرندگان آسمان و حيوانات وحشى زمين را همراه آنان به حركت در مى آورد. 

    امّا اگر اين كار را مى كرد،

    آزمايش از ميان مى رفت،

    و پاداش و عذاب بى اثر مى شد،

    و بشارت ها و هشدارهاى الهى بى فايده مى بود،

    و بر مؤمنان اجر و پاداش امتحان شدگان واجب نمى شد،

    و ايمان آورندگان ثواب نيكوكاران را نمى يافتند،

    و واژه ها، معانى خود را از دست مى داد

     
    در صورتى كه خداوند پيامبران را با عزم و اراده قوى، گرچه با ظاهرى ساده و فقير مبعوث كرد،

    با قناعتى كه دل ها و چشم ها را پر سازد،

    هر چند فقر و ندارى ظاهرى آنان چشم و گوش ها را خيره سازد. 

    اگر پيامبران الهى، داراى چنان قدرتى بودند كه مخالفت با آنان امكان نمى داشت،

    و توانايى و عزّتى مى داشتند كه هرگز مغلوب نمى شدند،

    و سلطنت و حكومتى مى داشتند كه همه چشم ها به سوى آنان بود،

    از راه هاى دور بار سفر به سوى آنان مى بستند،

    اعتبار و ارزششان در ميان مردم اندك بود،

    و متكبّران در برابرشان سر فرود مى آوردند،

    و تظاهر به ايمان مى كردند، از روى ترس يا علاقه اى كه به مادّيات داشتند.

    در آن صورت نيّت هاى خالص يافت نمى شد،

    و اهداف غير الهى در ايمانشان راه مى يافت،

    و با انگيزه هاى گوناگون به سوى نيكى ها مى شتافتند. 

    امّا خداى سبحان اراده فرمود كه پيروى از پيامبران، و تصديق كتب آسمانى،

    و فروتنى در عبادت، و تسليم در برابر فرمان خدا،

    و اطاعت محض فرمانبردارى، با نيّت خالص تنها براى خدا صورت پذيرد،

    و اهداف غير خدايى در آن راه نيابد،

    كه هر مقدار آزمايش و مشكلات بزرگتر باشد ثواب و پاداش نيز بزرگتر خواهد بود.

     فلسفه حج 


    آيا مشاهده نمى كنيد كه همانا خداوند سبحان، انسان هاى پيشين از آدم عليه السّلام تا آيندگان اين جهان را

    با سنگ هايى در مكّه آزمايش كرد كه نه زيان مى رسانند، و نه نفعى دارند،

    نه مى بينند، و نه مى شنوند

    اين سنگ ها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پايدارى مردم گردانيد.

    سپس كعبه را در سنگلاخ ترين مكان ها، بى گياه ترين زمين ها،

    و كم فاصله ترين درّه ها، در ميان كوه هاى خشن، سنگريزه هاى فراوان،

    و چشمه هاى كم آب، و آبادى هاى از هم دور قرار داد،

    كه نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هيچ كدام در آن سرزمين آسايش ندارند. 

    سپس آدم عليه السلام و فرزندانش را فرمان داد كه به سوى كعبه برگردند،

    و آن را مركز اجتماع و سر منزل مقصود و بار اندازشان گردانند،

    تا مردم با عشق قلب ها، به سرعت از ميان فلات و دشت هاى دور،

    و از درون شهرها، روستاها، درّه هاى عميق، و جزاير از هم پراكنده درياها به مكّه روى آورند،

    شانه هاى خود را بجنبانند، و گرداگرد كعبه لا اله الا اللّه بر زبان جارى سازند،

    و در اطراف خانه طواف كنند، و با موهاى آشفته، و بدن هاى پر گرد و غبار در حركت باشند.

    لباس هاى خود را كه نشانه شخصيّت هر فرد است در آورند،

    و با اصلاح نكردن موهاى سر، قيافه خود را تغيير دهند،

    كه آزمونى بزرگ، و امتحانى سخت، و آزمايشى آشكار است

    براى پاكسازى و خالص شدن،

    كه خداوند آن را سبب رحمت و رسيدن به بهشت قرار داد. 

    اگر خداوند خانه محترمش، و مكان هاى انجام مراسم حج را، در ميان باغ ها و نهرها، و سرزمين هاى سبز و هموار، و پردرخت و ميوه، مناطقى آباد و داراى خانه ها و كاخ هاى بسيار، و آبادى هاى به هم پيوسته، در ميان گندم زارها و باغات خرّم و پر از گل و گياه، داراى مناظرى زيبا و پر آب، در وسط باغستانى شادى آفرين، و جادّه هاى آباد قرار مى داد، به همان اندازه كه آزمايش ساده بود، پاداش نيز سبك تر مى شد. 


    اگر پايه ها و بنيان كعبه، و سنگ هايى كه در ساختمان آن به كار رفته از زمرّد سبز، و ياقوت سرخ، و داراى نور و روشنايى بود،

    دل ها ديرتر به شك و ترديد مى رسيدند،

    و تلاش شيطان بر قلب ها كمتر اثر مى گذاشت،

    و وسوسه هاى پنهانى او در مردم كارگر نبود. 

    در صورتى كه خداوند بندگان خود را با انواع سختى ها مى آزمايد،

    و با مشكلات زياد به عبادت مى خواند،

    و به اقسام گرفتارى ها مبتلا مى سازد،

    تا كبر و خود پسندى را از دل هايشان خارج كند،

    و به جاى آن فروتنى آورد،

    و درهاى فضل و رحمتش را به روى شان بگشايد،

    و وسائل عفو و بخشش را به آسانى در اختيارشان گذارد.

     

     پرهيز از ستمكارى 


    پس، خدا را خدا را از تعجيل در عقوبت،

    و كيفر سركشى و ستم بر حذر باشيد،

    و از آينده دردناك ظلم، و سر انجام زشت تكبّر و خود پسندى كه كمين گاه ابليس است، و جايگاه حيله و نيرنگ اوست، بترسيد،

    حيله و نيرنگى كه با دلهاى انسان ها، چون زهر كشنده مى آميزد،

    و هرگز بى اثر نخواهد بود،

    و كسى از هلاكتش جان سالم نخواهد برد:

    نه دانشمند به خاطر دانشش، و نه فقير به جهت لباس كهنه اش، در امان مى باشد. 

     

     فلسفه عبادات اسلامى (رته درمان تکبر)


    خداوند بندگانش را، با نماز و زكات و تلاش در روزه دارى، حفظ كرده است،

    تا اعضا و جوارحشان آرام،

    و ديدگانشان خاشع،

    و جان و روانشان فروتن،

    و دل هايشان متواضع باشد،

    كبر و خودپسندى از آنان رخت بربندد،

    چرا كه در سجده، بهترين جاى صورت را به خاك ماليدن، فروتنى آورد،

    و گذاردن اعضاء پر ارزش بدن بر زمين، اظهار كوچكى كردن است.

    و روزه گرفتن، و چسبيدن شكم به پشت، عامل فروتنى است،

    و پرداخت زكات، براى مصرف شدن ميوه جات زمين و غير آن، در جهت نيازمنديهاى فقرا و مستمندان است.

    به آثار عبادات بنگريد كه چگونه شاخه هاى درخت تكبّر را در هم مى شكند

    و از روييدن كبر و خودپرستى جلوگيرى مى كند.


     تعصّب ورزيدن زشت و زيبا 


    من در اعمال و رفتار جهانيان نظر دوختم،

    هيچ كس را نيافتم كه بدون علّت در باره چيزى تعصّب ورزد،

    جز با دليلى كه با آن ناآگاهان را بفريبد،

    و يا برهانى آورد كه در عقل سفيهان نفوذ كند،

    جز شما زيرا در باره چيزى تعصّب مى ورزيد كه نه علّتى دارد و نه سببى.

    ولى شيطان به خاطر اصل خلقت خود بر آدم عليه السّلام تعصّب ورزيد،

    و آفرينش او را مورد سرزنش قرار داد

    و گفت «مرا از آتش و تو را از گل ساخته اند»،

    و سرمايه داران فساد زده امّت ها، براى داشتن نعمت هاى فراوان تعصّب ورزيدند

    و گفتند: «ما صاحبان فرزندان و اموال فراوانيم و هرگز عذاب نخواهيم شد».

    پس اگر در تعصّب ورزيدن ناچاريد، براى اخلاق پسنديده، افعال نيكو، و كارهاى خوب تعصّب داشته باشيد،

    همان افعال و كردارى كه انسان هاى با شخصيّت، و شجاعان خاندان عرب، و سران قبائل در آنها از يكديگر پيشى مى گرفتند،

    يعنى اخلاق پسنديده، بردبارى به هنگام خشم فراوان، و كردار و رفتار زيبا و درست، و خصلت هاى نيكو.


    پس تعصّب ورزيد در؛

    حمايت كردن از پناهندگان،

    و همسايگان،

    وفادارى به عهد و پيمان،

    اطاعت كردن از نيكى ها،

    سرپيچى از تكبّر و خود پسندى ها،

    تلاش در جود و بخشش،

    خود دارى از ستمكارى،

    بزرگ شمردن خونريزى،

    انصاف داشتن با مردم،

    فروخوردن خشم،

    پرهيز از فساد در زمين، تا رستگار شويد.

     

    امت اسلای چگونه باید باشد؟ (علل پيروزى و شكست ملّت ها )


    از كيفرهايى كه بر اثر كردار بد و كارهاى ناپسند بر امّت هاى پيشين فرود آمد خود را حفظ كنيد،

    و حالات گذشتگان را در خوبى ها و سختى ها به ياد آوريد،

    و بترسيد كه همانند آنها باشيد

    پس آنگاه كه در زندگى گذشتگان مطالعه و انديشه مى كنيد،

    عهده دار چيزى باشيد كه عامل عزّت آنان بود،

    و دشمنان را از سر راهشان برداشت،

    و سلامت و عافيت زندگى آنان را فراهم كرد،

    و نعمت هاى فراوان را در اختيارشان گذاشت،

    و كرامت و شخصيّت به آنان بخشيد،

    كه از تفرقه و جدايى اجتناب كردند،

    و بر وحدت و همدلى همّت گماشتند،

    و يكديگر را به وحدت واداشته به آن سفارش كردند.

    و از كارهايى كه پشت آنها را شكست،

    و قدرت آنها را در هم كوبيد،

    چون كينه توزى با يكديگر، پركردن دلها از بخل و حسد،

    به يكديگر پشت كردن و از هم بريدن، و دست از يارى هم كشيدن، بپرهيزيد.

    و در احوالات مؤمنان پيشين انديشه كنيد،

    كه چگونه در حال آزمايش و امتحان به سر بردند،

    آيا بيش از همه مشكلات بر دوش آنها نبود

    و آيا بيش از همه مردم در سختى و زحمت نبودند

    و آيا از همه مردم جهان بيشتر در تنگنا قرار نداشتند؟

    فرعون هاى زمان، آنها را به بردگى كشاندند،

    و همواره بدترين شكنجه ها را بر آنان وارد كردند،

    و انواع تلخى ها را به كامشان ريختند،

    كه اين دوران ذلّت و هلاكت و مغلوب بودن، تداوم يافت

    نه راهى وجود داشت كه سرپيچى كنند، و نه چاره اى كه از خود دفاع نمايند.

    تا آن كه خداوند، تلاش و استقامت و بردبارى در برابر ناملايمات آنها را، در راه دوستى خود،

    و قدرت تحمّل ناراحتى ها را براى ترس از خويش، مشاهده فرمود.

    آنان را از تنگناهاى بلا و سختى ها نجات داد،

    و ذلّت آنان را به عزّت و بزرگوارى، و ترس آنها را به امنيّت تبديل فرمود،

    و آنها را حاكم و زمامدار و پيشواى انسانها قرار داد،

    و آن قدر كرامت و بزرگى از طرف خدا به آنها رسيد كه خيال آن را نيز در سر نمى پروراندند. 

     

    پس انديشه كنيد كه چگونه بودند آنگاه كه:

    وحدت اجتماعى داشتند،

    خواسته هاى آنان يكى،

    قلب هاى آنان يكسان،

    و دست هاى آنان مدد كار يكديگر،

    شمشيرها يارى كننده،

    نگاه ها به يك سو دوخته،

    و اراده ها واحد و همسو بود

    آيا در آن حال مالك و سرپرست سراسر زمين نبودند

    و رهبر و پيشواى همه دنيا نشدند. 

    پس به پايان كار آنها نيز بنگريد در آن هنگام كه

    به تفرقه و پراكندگى روى آوردند،

    و مهربانى و دوستى آنان از بين رفت،

    و سخن ها و دل هايشان گوناگون شد،

    از هم جدا شدند،

    به حزب ها و گروه ها پيوستند،

    خداوند لباس كرامت خود را از تنشان بيرون آورد،

    و نعمت هاى فراوان شيرين را از آنها گرفت،

    و داستان آنها در ميان شما عبرت انگيز باقى ماند.

    از حالات زندگى فرزندان اسماعيل پيامبر، و فرزندان اسحاق پيامبر،

    فرزندان اسراييل «يعقوب» (كه درود بر آنان باد) عبرت گيريد،

    راستى چقدر حالات ملّتها با هم يكسان، و در صفات و رفتارشان با يكديگر همانند است

    در احوالات آنها روزگارى كه از هم جدا و پراكنده بودند انديشه كنيد.

    زمانى كه پادشاهان كسرى و قيصر بر آنان حكومت مى كردند،

    و آنها را از سرزمين هاى آباد، از كناره هاى دجله و فرات، و از محيطهاى سر سبز و خرّم دور كردند،

    و به صحراهاى كم گياه، و بى آب و علف، محل وزش بادها، و سرزمين هايى كه زندگى در آنجاها مشكل بود تبعيد كردند،

    آنان را در مكان هاى نامناسب، مسكين و فقير، همنشين شتران ساختند،

    خانه هاشان پست ترين خانه ملّت ها، و سرزمين زندگيشان خشك ترين بيابان ها بود.

    نه دعوت حقّى وجود داشت كه به آن روى آورند و پناهنده شوند،

    و نه سايه محبّتى وجود داشت كه در عزّت آن زندگى كنند.

    حالات آنان دگرگون، و قدرت آنان پراكنده، و جمعيّت انبوهشان متفرّق بود.

    در بلايى سخت، و در جهالتى فراگير فرو رفته بودند،

    دختران را زنده به گور، و بت ها را پرستش مى كردند،

    و قطع رابطه با خويشاوندان، و غارتگرى هاى پياپى در ميانشان رواج يافته بود. 

     

    بعثت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله از زبان حضرت علی (ماهیت اسلام)


    حال به نعمت هاى بزرگ الهى كه به هنگامه بعثت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر آنان فروريخت بنگريد،

    كه چگونه اطاعت آنان را با دين خود پيوند داد.

    و با دعوتش آنها را به وحدت رساند

    چگونه نعمت هاى الهى بالهاى كرامت خود را بر آنان گستراند،

    و جويبارهاى آسايش و رفاه بر ايشان روان ساخت

    و تمام بركات آيين حق، آنها را در بر گرفت

    در ميان نعمت ها غرق گشتند،

    و در خرّمى زندگانى شادمان شدند،

    امور اجتماعى آنان در سايه قدرت حكومت اسلام استوار شد،

    و در پرتو عزّتى پايدار آرام گرفتند،

    و به حكومتى پايدار رسيدند.

    آنگاه آنان حاكم و زمامدار جهان شدند،

    و سلاطين روى زمين گرديدند،

    و فرمانرواى كسانى شدند كه در گذشته حاكم بودند،

    و قوانين الهى را بر كسانى اجراء مى كردند كه مجريان احكام بودند،

    و در گذشته كسى قدرت در هم شكستن نيروى آنان را نداشت،

    و هيچ كس خيال مبارزه با آنان را در سر نمى پروراند.


     علل سقوط در امت اسلامی 


    آگاه باشيد كه شما هم اكنون دست از رشته اطاعت كشيديد،

    و با زنده كردن ارزش هاى جاهليّت، دژ محكم الهى را در هم شكستيد،

    در حالى كه خداوند بر اين امّت اسلامى بر «وحدت و برادرى» منّت گذارده بود،

    كه در سايه آن زندگى كنند،

    نعمتى بود كه هيچ ارزشى نمى توان همانند آن تصوّر كرد،

    زيرا از هر ارزشى گران قدرتر، و از هر كرامتى والاتر بود. 

    بدانيد كه پس از هجرت، دوباره چونان اعراب باديه نشين شده ايد،

    و پس از وحدت و برادرى به احزاب گوناگون تبديل گشته ايد،

    از اسلام تنها نام آن، و از ايمان جز نشانى را نمى شناسيد.

    شعار مى دهيد: آتش آرى، ننگ هرگز

    گويا مى خواهيد اسلام را واژگون، و پرده حرمتش را پاره كنيد

    و پيمانى را كه خدا براى حفظ حرمت مسلمين در زمين، و عامل امنيّت و آرامش مردم قرار داد بشكنيد.

    همانا اگر شما به غير اسلام پناه بريد، كافران با شما نبرد خواهند كرد.

    آنگاه نه جبرئيل و نه ميكائيل، نه مهاجر و نه انصار، وجود ندارند كه شما را يارى دهند،

    و چاره اى جز نبرد با شمشير نداريد تا خدا در ميان شما حكم نمايد. 

    مردم!

    از مثل هاى قرآن در باره كسانى كه عذاب و كيفر شدند،

    و روزهاى سخت آنان، و آسيب هاى شديدى كه ديدند آگاهيد،

    پس وعده عذاب خدا را دور مپنداريد،

    و به عذر اينكه آگاهى نداريد خود را گرفتار نسازيد،

    و انتقام خدا را سبك، و خود را از كيفر الهى ايمن مپنداريد،

    زيرا كه خداى سبحان، مردم روزگاران گذشته را از رحمت خود دور نساخت مگر براى ترك امر به معروف، و نهى از منكر.

    پس خدا، بى خردان را براى نافرمانى،

    و خردمندان را براى ترك باز داشتن ديگران از گناه، لعنت كرد.

    آگاه باشيد!

    شما رشته پيوند با اسلام را قطع،

    و اجراى حدود الهى را تعطيل،

    و احكام اسلام را به فراموشى سپرده ايد.


    علی از زبان علی ( قاطعيّت امام در نبرد با منحرفان )


    آگاه باشيد!

    خداوند مرا به جنگ با سركشان تجاوز كار،

    پيمان شكنان و فساد كنندگان در زمين فرمان داد:

    با ناكثان پيمان شكن جنگيدم،

    و با قاسطين تجاوز كار جهاد كردم،

    و مارقين خارج شده از دين را خوار و زبون ساختم،

    و رهبر خوارج (شيطان ردهه) بانگ صاعقه اى قلبش را به تپش آورد و سينه اش را لرزاند و كارش را ساخت.

    حال تنها اندكى از سركشان و ستمگران باقى ماندند،

    كه اگر خداوند مرا باقى گذارد با حمله ديگرى نابودشان خواهم كرد،

    و حكومت حق را در سراسر كشور اسلامى پايدار خواهم كرد،

    جز مناطق پراكنده و دور دست.

    من در خردسالى، بزرگان عرب را به خاك افكندم،

    و شجاعان دو قبيله معروف «ربيعه» و «مضر» را در هم شكستم.


    شما موقعيّت مرا نسبت به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در خويشاوندى نزديك، در مقام و منزلت ويژه مى دانيد،

    پيامبر مرا در اتاق خويش مى نشاند،

    در حالى كه كودك بودم مرا در آغوش خود مى گرفت،

    و در بستر مخصوص خود مى خوابانيد،

    بدنش را به بدن من مى چسباند،

    و بوى پاكيزه خود را به من مى بوياند،

    و گاهى غذايى را لقمه لقمه در دهانم مى گذارد،

    هرگز دروغى در گفتار من، و اشتباهى در كردارم نيافت. 

     

    پیامبر صلی الله علیه و آله از زبان امام علی 


    از همان لحظه اى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را از شير گرفتند،

    خداوند بزرگ ترين فرشته (جبرئيل) خود را مأمور تربيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كرد

    تا شب و روز، او را به راه هاى بزرگوارى و راستى و اخلاق نيكو راهنمايى كند،

    و من همواره با پيامبر بودم چونان فرزند كه همواره با مادر است،

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله هر روز نشانه تازه اى از اخلاق نيكو را برايم آشكار مى فرمود،

    و به من فرمان مى داد كه به او اقتداء نمايم. 

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله چند ماه از سال را در غار حراء مى گذراند،

    تنها من او را مشاهده مى كردم،

    و كسى جز من او را نمى ديد،

    در آن روزها، در هيچ خانه اسلام راه نيافت جز خانه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله كه خديجه هم در آن بود

    و من سوّمين آنان بودم.

    من نور وحى و رسالت را مى ديدم، و بوى نبوّت را مى بوييدم. 

    من هنگامى كه وحى بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرود مى آمد، ناله شيطان را شنيدم،

    گفتم اى رسول خدا، اين ناله كيست؟

    گفت: شيطان است كه از پرستش خويش مأيوس گرديد.

    و فرمود: «على تو آنچه را من مى شنوم، مى شنوى، و آنچه را كه من مى بينم، مى بينى، جز اينكه تو پيامبر نيستى، بلكه وزير من بوده و به راه خير مى روى».


    من با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بودم آنگاه كه سران قريش نزد او آمدند و گفتند: «اى محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تو ادّعاى بزرگى كردى، كه هيچيك از پدران و خاندانت نكردند، ما از تو معجزه اى مى خواهيم، اگر پاسخ مثبت داده، انجام دهى، مى دانيم كه تو پيامبر و فرستاده خدايى، و اگر از انجام آن سرباز زنى، خواهيم دانست كه ساحر و دروغگويى». 


    پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود «شما چه مى خواهيد؟»

    گفتند: «اين درخت را بخوان تا از ريشه كنده شود و در پيش تو بايستد»

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: خداوند بر همه چيز تواناست.
    حال اگر خداوند اين كار را بكند آيا ايمان مى آوريد و به حق شهادت مى دهيد؟

    گفتند: آرى،

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: من بزودى نشانتان مى دهم آنچه را كه درخواست كرديد،

    و همانا بهتر از هر كس مى دانم كه شما به خير و نيكى باز نخواهيد گشت،

    زيرا در ميان شما كسى است كه كشته شده و در چاه «بدر» دفن خواهد شد،

    و كسى است كه جنگ احزاب را تدارك خواهد كرد.

    سپس به درخت اشاره كرد و فرمود: «اى درخت اگر به خدا و روز قيامت ايمان دارى، و مى دانى من پيامبر خدايم، از زمين با ريشه هايت در آى، و به فرمان خدا در پيش روى من قرار گير». 

    سوگند به پيامبرى كه خدا او را به حق مبعوث كرد،

    درخت با ريشه هايش از زمين كنده شده، و پيش آمد

    كه با صداى شديد چونان به هم خوردن بال پرندگان، يا به هم خوردن شاخه هاى درختان، جلو آمد

    و در پيش روى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ايستاد

    كه برخى از شاخه هاى بلند خود را بر روى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و بعضى ديگر را روى من انداخت

    و من در طرف راست پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ايستاده بودم،

    وقتى سران قريش اين منظره را مشاهده كردند، با كبر و غرور گفتند: «به درخت فرمان ده، نصفش جلوتر آيد، و نصف ديگر در جاى خود بماند»

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمان داد.

    نيمى از درخت با وضعى شگفت آور و صدايى سخت به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نزديك شد گويا مى خواست دور آن حضرت بپيچد،

    امّا سران قريش از روى كفر و سركشى گفتند: «فرمان ده اين نصف باز گردد و به نيم ديگر ملحق شود، و به صورت اول در آيد»

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دستور داد و چنان شد. 


    من گفتم: لا اله الا اللّه، اى رسول خدا من نخستين كسى هستم كه به تو ايمان آوردم، و نخستين فردى هستم اقرار مى كنم كه درخت با فرمان خدا براى تصديق نبوّت، و بزرگداشت دعوت رسالت، آنچه را خواستى انجام داد.


    امّا سران قريش همگى گفتند: «او ساحرى است دروغگو، كه سحرى شگفت آور دارد، و سخت با مهارت است».

    و خطاب به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گفتند: «آيا نبوّت تو را كسى جز امثال على عليه السّلام باور مى كند».

     

    مشخصات اهل تقوی


    و همانا من از كسانى هستم كه در راه خدا از هيچ سرزنشى نمى ترسند،

    كسانى كه سيماى آنها سيماى صدّيقان،

    و سخنانشان، سخنان نيكان است،

    شب زنده داران و روشنى بخشان روزند،

    به دامن قرآن پناه برده سنّت هاى خدا و رسولش را زنده مى كنند،

    نه تكبّر و خود پسندى دارند، و نه بر كسى برترى مى جويند،

    نه خيانتكارند و نه در زمين فساد مى كنند،

    قلب هايشان در بهشت، و پيكرهايشان سرگرم اعمال پسنديده است.

    .

    خطبه 192

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ حج و خانه کعبه در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀نبوت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, وصف فرشتگان, ماهیت اسلام و امت اسلامی, تکبّر, فلسفه آزمایشهای الهی, فلسفه احکام الهی, تعصب زشت و زیبا
    [شنبه 1399-06-08] [ 10:18:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      خبر از حوادث آينده در امت اسلامی ...
    خبر از حوادث آينده در امت اسلامی

    (اين سخنرانى پس از جنگ نهروان در سال 38 هجرى در كوفه ايراد شد)

     

    خبر از حوادث آينده در امت اسلامی


    آگاه باشيد!

    آنان كه پدر و مادرم فدايشان باد، از كسانى هستند كه در آسمان ها معروف، و در زمين گمنامند.

    هان اى مردم!

    در آينده پشت كردن روزگار خوش،

    و قطع شدن پيوندها،

    و روى كار آمدن خردسالان را انتظار كشيد،

    و اين روزگارى است كه ضربات شمشير بر مؤمن آسان تر از يافتن مال حلال است،

    روزگارى كه پاداش گيرنده از دهنده بيشتر است.

    و آن روزگارى كه بى نوشيدن شراب مست مى شويد، با فراوانى نعمت ها،

    بدون اجبار سوگند مى خوريد،

    و نه از روى ناچارى دروغ مى گوييد.

    و آن روزگارى است كه بلاها شما را مى گزد، چونان گزيدن و زخم كردن دوش شتران از پالان.

    آه! آن رنج و اندوه چقدر طولانى، و اميد گشايش چقدر دور است.

     

     

    نحوه برخورد با فتنه ها (اطاعت از رهبری)


    اى مردم مهار بار سنگين گناهان را رها كنيد،

    و امام خود را تنها مگذاريد،

    كه در آينده خود را سرزنش مى كنيد.

    خود را در آتش فتنه اى كه پيشاپيش افروخته ايد نيفكنيد،

    راه خود گيريد،

    و از راهى كه به سوى فتنه ها كشانده مى شود دورى كنيد.

    به جانم سوگند!

    كه مؤمن در شعله آن فتنه ها نابود شود.

    امّا مدّعيان دروغين اسلام در امان خواهند بود.

     

    علی از زبان علی


    همانا من در ميان شما چونان چراغ درخشنده در تاريكى هستم،

    كه هر كس به آن روى مى آورد از نورش بهرمند مى گردد.

    اى مردم!

    سخنان مرا بشنويد،

    و به خوبى حفظ كنيد،

    گوش دل خود را باز كنيد تا گفته هاى مرا بفهميد.

    .

    خطبه ۱۸۷

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀برخورد با شبهات و فتنه ها, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [پنجشنبه 1399-06-06] [ 06:02:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ویژگی های امام جامعه و وظیفه مامومین ...
    ویژگی های امام جامعه و وظیفه مامومین

    پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امين وحى پروردگار، و خاتم پيامبران، و بشارت دهنده رحمت، و بيم دهنده كيفر الهى است.

     

    ويژگى هاى رهبر اسلامى


    اى مردم سزاوارترين اشخاص به خلافت، آن كسى است كه در تحقّق حكومت نيرومندتر،

    و در آگاهى از فرمان خدا داناتر باشد،

    تا اگر آشوب گرى به فتنه انگيزى برخيزد، به حق باز گردانده شود،

    و اگر سرباز زد با او مبارزه شود.

     

    ماهیت امت اسلامی


    به جانم سوگند!

    اگر شرط انتخاب رهبر، حضور تمامى مردم باشد

    هرگز راهى براى تحقّق آن وجود نخواهد داشت،

    بلكه آگاهان داراى صلاحيّت و رأى، و اهل حل و عقد (خبرگان ملّت) رهبر و خليفه را انتخاب مى كنند،

    كه عمل آنها نسبت به ديگر مسلمانان نافذ است،

    آنگاه نه حاضران بيعت كننده، حق تجديد نظر دارند

    و نه آنان كه در انتخابات حضور نداشتند حق انتخابى ديگر را خواهند داشت.


    آگاه باشيد!

    من با دو كس پيكار مى كنم؛ كسى چيزى را ادّعا كند كه از آن او نباشد، و آن كس كه از اداى حق سرباز زند.

     

    سفارش به تقوی و خودسازی

     

    اى بندگان خدا!

    شما را به تقوا و ترس از عذاب خدا سفارش مى كنم،

    زيرا تقواى الهى بهترين سفارش مؤمنان،

    و بهترين پايان نامه كار در پيشگاه خداست.

     

    ویژگی امام و رهبر جامعه

     

    مردم هم اكنون آتش جنگ بين شما و اهل قبله شعله ور شده است،

    و اين پرچم مبارزه را جز افراد آگاه و با استقامت و عالم به جايگاه حق به دوش نمى كشند.

    بنابر اين آنچه فرمان دادند انجام دهيد،

    و از آنچه نهى كردند توقّف كنيد،

    و در هيچ كارى تا روشن نشود شتاب نكنيد،

    زيرا در آنچه شما اكراه داريد توان تغييراتى داريم.

     

     شناخت دنيا


    آگاه باشيد!

    همانا اين دنيا كه آرزوى آن را مى كنيد و بدان روى مى آوريد،

    و شما را گاهى به خشم مى آورد و زمانى خشنود مى سازد،

    خانه ماندگار شما نيست،

    و منزلى نيست كه براى آن آفريده و به آن دعوت شديد.


    آگاه باشيد!

    نه دنيا براى شما جاودانه و نه شما در آن جاودانه خواهيد ماند.


    دنيا گرچه از جهتى شما را مى فريبد

    ولى از جهت ديگر شما را از بديهايش مى ترساند،

    پس براى هشدارهايش از آنچه مغرورتان مى كند چشم پوشيد،

    و به خاطر ترساندنش از طمع ورزى در آن باز ايستيد.

    به خانه اى كه دعوت شديد سبقت گيريد،

    و دل از دنيا برگيريد،

    و چونان كنيزكان براى آنچه كه از دنيا از دست مى دهيد گريه نكنيد.

    و با صبر و استقامت بر اطاعت پروردگار،

    و حفظ و نگهدارى فرامين كتاب خدا،

    نعمت هاى پروردگار را نسبت به خويش كامل كنيد.


    آگاه باشيد!

    آنچه براى حفظ دين از دست مى دهيد زيانى به شما نخواهد رساند.


    آگاه باشيد!

    آنچه را با تباه ساختن دين به دست مى آوريد سودى به حالتان نخواهد داشت.

    خداوند دل هاى ما و شما را به سوى حق متوجّه سازد و صبر و استقامت عطا فرمايد.

    .

    خطبه 173

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [دوشنبه 1399-06-03] [ 12:47:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      افشاء توطئه ناكثين ...
    افشاء توطئه ناكثين

    (اين سخنرانى را در سال 36 هجرى به هنگام حركت اصحاب به سوى بصره ايراد فرمود).

     

    امت اسلامی (ضرورت اطاعت از رهبرى)


    همانا خداوند پيامبرى راهنما را با كتابى گويا، و دستورى استوار بر انگيخت.

    هلاك نشود جز كسى كه تبهكار است

    و بدانيد كه بدعت ها به رنگ حق در آمده و هلاك كننده اند،

    مگر خداوند ما را از آنها حفظ فرمايد.

    و همانا حكومت الهى حافظ امور شماست،

    بنابر اين زمام امور خود را بى آن كه نفاق ورزيد يا كراهتى داشته باشيد به دست امام خود سپاريد.

    به خدا سوگند !

    اگر در پيروى از حكومت و امام، اخلاص نداشته باشيد،

    خدا دولت اسلام را از شما خواهد گرفت كه هرگز به شما باز نخواهد گردانيد و در دست ديگران قرار خواهد داد.

     

    علی از زبان علی( افشاء توطئه ناكثين)


    همانا ناكثين عهد شكن به جهت نارضايتى از حكومت من به يكديگر پيوستند،

    و من تا آنجا كه براى وحدت اجتماعى شما احساس خطر نكنم صبر خواهم كرد،

    زيرا آنان اگر براى اجراى مقاصدشان فرصت پيدا كنند، نظام جامعه اسلامى متزلزل مى شود.

    آنها از روى حسادت بر كسى كه خداوند حكومت را به او بخشيده است به طلب دنيا برخاسته اند.

    مى خواهند كار را به گذشته باز گردانند.

    حقّى كه شما به گردن ما داريد؛ عمل كردن به كتاب خدا (قرآن)، و سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و قيام به حق و بر پاداشتن سنّت اوست.

    .

    خطبه 169

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
     [ 12:06:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      واقع بينى در برخورد با فتنه جویان ...
    واقع بينى در برخورد با فتنه جویان

    (پس از بيعت مردم با امام عليه السّلام در سال 35 هجرى گروهى از صحابه گفتند اى كاش شورشيان بر ضد عثمان را كيفر مى دادى، پاسخ فرمود):

     

    علی از زبان علی (امت اسلامی و واقع بينى در مبارزه و برخورد با فتنه جویان)


    اى برادران!

    از آنچه شما مى دانيد بى اطلاع نيستم،

    امّا قدرت اجراى آن را چگونه به دست آورم؟

    آنان با ساز و برگ و نيرو به راه افتادند،

    بر ما تسلّط دارند و ما بر آنها قدرتى نداريم.

    هم اكنون بردگان شما با آنها مى جوشند،

    و باديه نشينان اطراف شما به آنها پيوسته اند.

    آنها در ميان شما زندگى مى كنند،

    و هر مشكلى را كه بخواهند بر شما تحميل مى كنند.

    آيا براى خواسته هاى خود تواناييد؟

    كارى كه پيش آمده از جاهليّت است،

    شورشيان يار و ياور دارند،

    اگر براى كيفر دادنشان حركتى آغاز شود، مردم به چند دسته تقسيم مى شوند:

    گروهى خواسته هاى شما را دارند، و عدّه اى بر خلاف شما فكر مى كنند، و گروهى نه اين را مى پسندند و نه آن را.


    پس صبر كنيد تا مردم آرام شوند،

    و دل هاى مضطرب در جاى خود قرار گيرد،

    و حقوق از دست رفته با مدارا گرفته شود.

    اكنون مرا آسوده گذاريد،

    و در انتظار فرمان من باشيد،

    كارى نكنيد كه قدرت ما را تضعيف كند،

    و اقتدار امّت ما را متزلزل سازد

    و سستى و زبونى به بار آورد.

    اين جريان سياسى را تا مى توانم مهار مى كنم،

    امّا اگر راه چاره اى نيابم با آنان مى جنگم (كه سر انجام درمان، داغ كردن است).

    .

    خطبه 168

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ جهاد در نهج البلاغه, ◀برخورد با شبهات و فتنه ها, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
     [ 11:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ویژگی های یک مسلمان از منظر حضرت علی ...
    ویژگی های یک مسلمان از منظر حضرت علی

    سخنرانى امام عليه السّلام در آغاز خلافت در سال 35 هجرى، نوشتند كه نخستين سخنرانى آن حضرت است). 


      ويژگى هاى قرآن


    همانا خداوند بزرگ كتابى هدايت گر فرستاد،

    نيكى و بدى، خير و شر را آشكارا در آن بيان فرمود.

    پس راه نيكى در پيش گيريد، كه هدايت شويد.

    و از شر و بدى پرهيز كنيد تا در راه راست قرار گيريد.

     

    خودسازی


    واجبات واجبات،

    در انجام واجبات كوتاهى نكنيد تا شما را به بهشت رساند،

    همانا خداوند چيزهايى را حرام كرده كه ناشناخته نيست،

    و چيزهايى را حلال كرده كه از عيب خالى است.

     

     ويژگى هاى مسلمانى

     

    و در اين ميان حرمت مسلمان را بر هر حرمتى برترى بخشيد

    و حفظ حقوق مسلمانان را به وسيله اخلاص و توحيد استوار كرد.

    پس مسلمان كسى است كه مسلمانان از زبان و دست او آزارى نبينند،

    مگر آنجا كه حق باشد،

    و آزار مسلمان روا نيست جز در آنچه كه واجب باشد.

     

    مرگ و معاد


    به سوى مرگ كه همگانى است، و فرد فرد شما را از آن گريزى نيست بشتابيد،

    همانا مردم در پيش روى شما مى روند.

    سبكبار شويد تا به قافله برسيد، كه پيش رفتگان در انتظار باز ماندگانند.

    از خدا بترسيد، و تقوا پيشه كنيد

    زيرا شما در پيشگاه خداوند، مسئول بندگان خدا، و شهرها، و خانه ها و حيوانات هستيد.

    خدا را اطاعت كنيد و از فرمان خدا سرباز مداريد،

    اگر خيرى ديديد برگزينيد،

    و اگر شر و بدى ديديد از آن دورى كنيد.

    .

    خطبه 167

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀ معاد و نشانه های قیامت در نهج البلاغه, اقسام مسلمانان در جامعه اسلامی, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [سه شنبه 1399-05-28] [ 07:07:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علت شکست در امت های اسلامی ...
    علت شکست در امت های اسلامی

    خودسازی


    بايد خردسالان شما از بزرگان شما پيروى كنند،

    و بزرگ سالان شما نسبت به خردسالان مهربان باشند.

    و چونان ستم پيشگان جاهليّت نباشيد، كه نه از دين آگاهى داشتند و نه در خدا انديشه مى كردند،

    همانند تخم افعى در لانه پرندگان نباشيد كه شكستن آن گناه و نگهداشتن آن شر و زيانبار است. (بجاى جوجه، مارى از آن بيرون مى آيد).

     

    امت اسلامی


    مسلمانان، پس از وحدت و برادرى به جدايى و تفرقه رسيدند،

    و از ريشه و اصل خويش پراكنده شدند.

    تنها گروهى شاخه درخت توحيد را گرفتند،

    و به هر طرف كه روى آورد همسو شدند.

    امّا خداوند مسلمانان را به زودى براى بدترين روزى كه بنى اميّه در پيش دارند جمع خواهد كرد،

    آن چنانكه قطعات پراكنده ابرها را در فصل پاييز جمع مى كند.

    خدا ميان مسلمانان ألفت ايجاد مى كند،

    و بصورت ابرهاى فشرده در مى آورد،

    آنگاه درهاى پيروزى به رويشان مى گشايد،

    كه مانند سيلى خروشان از جايگاه خود بيرون مى ريزند.

    «چونان «سيل عرم» كه در باغستان «شهر سبا» را در هم كوبيد،

    و در برابر آن سيل هيچ بلندى و تپّه اى بر جاى نماند،

    نه كوههاى بلند و محكم، و نه بر آمدگيهاى بزرگ، توانستند برابر آن مقاومت كنند».

     

    خداوند بنى اميّه را مانند آب در درون درّه ها و رودخانه ها پراكنده و پنهان مى كند،

    سپس چون چشمه سارها بر روى زمين جارى مى سازد،

    تا حق برخى از مردم را از بعضى ديگر بستاند،

    و گروهى را توانايى بخشيده در خانه هاى ديگران سكونت دهد.


    به خدا سوگند بنى اميّه پس از پيروزى و سلطه گرى، همه آنچه را كه به دست آوردند از كفشان مى رود،

    چنانكه چربى بر روى آتش آب شود.

     

     علل پيروزى و شكست ملّت ها

     

    اى مردم اگر دست از يارى حق بر نمى داشتيد،

    و در خوار ساختن باطل سستى نمى كرديد،

    هيچ گاه آنان كه به پايه شما نيستند در نابودى شما طمع نمى كردند،

    و هيچ قدرتمندى بر شما پيروز نمى گشت.

    امّا چونان امّت بنى اسراييل در حيرت و سرگردانى فرو رفتيد،

     

    علی از زبان علی

     

    به جانم سوگند !

    سرگردانى شما پس از من بيشتر خواهد شد.

    چرا كه به حق پشت كرديد، و با نزديكان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بريده به بيگانه ها نزديك شديد.

    آگاه باشيد اگر از امام خود پيروى مى كرديد، شما را به راهى هدايت مى كرد كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رفته بود،

    و از اندوه بيراهه رفتن در امان بوديد،

    و بار سنگين مشكلات را از دوش خود بر مى داشتيد.

    .

    خطبه 166

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
     [ 06:57:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پیشگویی آینده امت اسلامی از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله ...
    پیشگویی آینده امت اسلامی از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله

    (براى مردم بصره پس از پيروزى در جنگ جمل در سال 36 هجرى ايراد فرمود).

     

    در برخورد با فتنه ها و شبهات


    مردم بصره در پيدايش فتنه ها هر كس كه مى تواند خود را به اطاعت پروردگار عزيز و برتر، مشغول دارد چنان كند،

    اگر از من پيروى كنيد، به خواست خدا شما را به راه بهشت خواهم برد،

    هر چند سخت و دشوار و پر از تلخى ها باشد.

     


    اما عائشه!

    پس افكار و خيالات زنانه بر او چيره شد،

    و كينه ها در سينه اش چون كوره آهنگرى شعله ور گرديد،

    اگر از او مى خواستند آنچه را كه بر ضد من انجام داد نسبت به ديگرى روا دارد سرباز مى زد،

    به هر حال احترام نخست او برقرار است

    و حسابرسى اعمال او با خداى بزرگ است.

     

    خودسازی (ره آورد ايمان، علم، دنیا و آخرت)


    ايمان روشن ترين راه ها و نورانى ترين چراغ هاست،

    با ايمان مى توان به اعمال صالح راه برد،

    و با اعمال نيكو به ايمان مى توان دسترسى پيدا كرد،

    با ايمان، علم و دانش آبادان است،

    و با آگاهى لازم، انسان را از مرگ مى هراسد،

    و با مرگ دنيا پايان مى پذيرد،

    و با دنيا، توشه آخرت فراهم مى شود.

     

    معاد و قیامت


    و با قيامت بهشت نزديك مى شود،

    و جهنّم براى بدكاران آشكار مى گردد،

    و مردم جز قيامت قرار گاهى ندارند،

    و شتابان به سوى ميدان مسابقه مى روند تا به منزلگاه آخرين رسند.

    گويا مى نگرم، همه از قبرها خارج شده به سوى منزلگاه هاى آخرين در حركتند،

    هر خانه اى در بهشت به شخصى تعلق دارد،

    كه نه ديگرى را مى پذيرند و نه از آنجا به جاى ديگر انتقال مى يابند.

     

    امر به معروف و نهی از منکر


    همانا «امر به معروف» و «نهى از منكر» دو صفت از اوصاف پروردگارند كه نه اجل را نزديك مى كند و نه روزى را كاهش مى دهد.

     

    قرآن


    بر شما باد عمل كردن به قرآن،

    كه ريسمان محكم الهى، و نور آشكار و درمانى سودمند است،

    كه تشنگى را فرونشاند،

    نگهدارنده كسى است كه به آن تمسّك جويد

    و نجات دهنده آن كس است كه به آن چنگ آويزد،

    كجى ندارد تا راست شود،

    و گرايش به باطل ندارد تا از آن باز گردانده شود،

    و تكرار و شنيدن پياپى آيات، كهنه اش نمى سازد،

    و گوش از شنيدن آن خسته نمى شود.

    كسى كه با قرآن سخن بگويد راست گفته

    و هر كس بدان عمل كند پيشتاز است.

     

    علی از زبان علی (آینده امت اسلامی)


    (در اينجا مردى بلند شد و گفت: اى امير المؤمنين ما را از فتنه آگاه كن، آيا نسبت به فتنه، از پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤالى نفرموده اى پاسخ داد):


    آنگاه كه خداوند آيه 1 و 2 سوره عنكبوت را نازل كرد كه: (آيا مردم خيال مى كنند چون كه گفتند ايمان آورديم، بدون آزمايش رها مى شوند) دانستم كه تا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در ميان ماست آزمايش نمى گرديم.

    پرسيدم اى رسول خدا اين فتنه و آزمايش كدام است كه خدا شما را بدان آگاهى داده است؟


    فرمود: «اى على پس از من امّت اسلامى به فتنه و آزمون دچار مى گردند»

    گفتم:  اى رسول خدا مگر جز اين است كه در روز «احد» كه گروهى از مسلمانان به شهادت رسيدند و شهادت نصيب من نشد و سخت بر من گران آمد، تو به من فرمودى: اى على مژده باد تو را كه شهادت در پى تو خواهد آمد.


    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به من فرمود: «همانا اين بشارت تحقّق مى پذيرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است»؟


    گفتم اى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چنين موردى جاى صبر و شكيبايى نيست بلكه جاى مژده شنيدن و شكر گزارى است.


    و پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:

    «اى على همانا اين مردم به زودى با اموالشان دچار فتنه و آزمايش مى شوند،

    و در ديندارى بر خدا منّت مى گذارند،

    با اين حال انتظار رحمت او را دارند،

    و از قدرت و خشم خدا، خود را ايمن مى پندارند.

    حرام خدا را با شبهات دروغين، و هوسهاى غفلت زا، حلال مى كنند،

    «شراب» را به بهانه اينكه «آب انگور» است

    و رشوه را كه «هديه» است

    و ربا را كه «نوعى معامله» است حلال مى شمارند».


    گفتم اى رسول خدا: در آن زمان مردم را در چه پايه اى بدانم آيا در پايه ارتداد يا فتنه و آزمايش؟ پاسخ فرمود: «در پايه اى از فتنه و آزمايش».

    .

    خطبه 156

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀ امر به معروف و نهی از منکر در نهج البلاغه, ◀ معاد و نشانه های قیامت در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ◀برخورد با شبهات و فتنه ها, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [شنبه 1399-05-25] [ 12:17:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      فتنه ها و شبهه ها و راه برون رفت از آن از نگاه امام علی ...
    فتنه ها و شبهه ها و راه برون رفت از آن از نگاه امام علی

    خداشناسی 

    خداى را مى ستايم،

    و در راندن شيطان، و دور ساختن و نجات پيدا كردن از دام ها و فريب هاى آن، از خدا يارى مى طلبم

    و گواهى مى دهم كه جز خداى يگانه معبودى نيست.

     

    پیامبر صلی الله علیه و آله از زبان امام علی

     

    و شهادت مى دهم كه حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده برگزيده و انتخاب شده او است،

    كه در فضل و برترى، همتايى ندارد و هرگز فقدان او جبران نگردد.

     

    دوران جاهلیت


    شهرهايى به وجود او روشن گشت،

    پس از آن كه گمراهى وحشتناكى همه جا را فرا گرفته بود،

    و جهل و نادانى بر انديشه ها غالب و قساوت و سنگدلى بر دلها مسلط بود،

    و مردم حرام را حلال مى شمردند،

    و دانشمندان را تحقير مى كردند،

    و جداى از دين الهى زندگى كرده

    و در حال كفر و بى دينى جان مى سپردند.

     

    ماهیت فتنه ها و شبهات 


    شما اى عرب ها، هدف تيرهاى بلا هستيد كه نزديك است.

    از مستى هاى نعمت بپرهيزيد،

    و از سختى هاى عذاب الهى بترسيد و بگريزيد،

    و در فتنه هاى در هم پيچيده،

    به هنگام پيدايش نوزاد فتنه ها و آشكار شدن باطن آنها،

    و برقرار شدن قطب و مدار آسياى آن، با آگاهى قدم برداريد.


    فتنه هايى كه از رهگذرهاى ناپيدا آشكار گردد،

    و به زشتى و رسوايى گرايد،

    آغازش چون دوران جوانى پر قدرت و زيبا،

    و آثارش چون آثار باقى مانده بر سنگ هاى سخت زشت و ديرپاست،

    كه ستمكاران آن را با عهدى كه با يكديگر دارند، به ارث مى برند،

    نخستین آنان پيشواى آخرين، و آخرين گمراهان، اقتدا كننده به اوّلين مى باشند.


    آنان در به دست آوردن دنياى پست بر هم سبقت مى گيرند،

    و چونان سگ هاى گرسنه، اين مردار را از دست يكديگر مى ربايند.

    طولى نمى كشد كه پيرو از رهبر، و رهبر از پيرو، بيزارى مى جويد،

    و با بغض و كينه از هم جدا مى شوند،

    و به هنگام ملاقات، همديگر را نفرين مى كنند.

     

     خبر از آينده خونين عرب

     

    سپس فتنه اى سر برآورد كه سخت لرزاننده،

    در هم كوبنده و نابود كننده است،

    كه قلب هايى پس از استوارى مى لغزند،

    و مردانى پس از درستى و سلامت، گمراه مى گردند،

    و افكار و انديشه ها به هنگام هجوم اين فتنه ها پراكنده،

    و عقايد پس از آشكار شدنشان به شك و ترديد دچار مى گردد.

    آن كس كه به مقابله با فتنه ها برخيزد كمرش را مى شكند،

    و كسى كه در فرو نشاندن آن تلاش مى كند، او را در هم مى كوبد.

    در اين ميان فتنه جويان چونان گورخران، يكديگر را گاز مى گيرند،

    و رشته هاى سعادت و آيين محكم شده شان لرزان مى گردد،

    و حقيقت امر پنهان مى ماند.

    حكمت و دانش كاهش مى يابد،

    ستمگران به سخن مى آيند،

    و بيابان نشين ها را در هم مى كوبند،

    و با سينه مركب هاى ستم، آنها را خرد مى نمايند.

    تك روان در غبار آن فتنه ها نابود مى گردند،

    و سواران با قدرت در آن به هلاكت مى رسند.

    فتنه ها با تلخى خواسته ها وارد مى شود،

    و خون هاى تازه را مى دوشد،

    نشانه هاى دين را خراب،

    و يقين را از بين مى برد.

    فتنه هايى كه افراد زيرك از آن بگريزند،

    و افراد پليد در تدبير آن بكوشند.

    آن فتنه ها پر رعد و برق و پر زحمت است،

    در آن پيوندهاى خويشاوندى قطع شده، و از اسلام جدا مى گردند،

    فتنه ها چنان ويرانگرند كه تندرست ها بيمار، و مسكن گزيدگان كوچ مى كنند.

    در آن ميان كشته اى است كه خونش به رايگان ريخته،

    و افراد ترسويى كه طالب امانند،

    با سوگندها آنان را فريب مى دهند، و با تظاهر به ايمان آنها را گمراه مى كنند.

     

     رهنمودها در مقابله با فتنه ها


    پس سعى كنيد كه شما پرچم فتنه ها و نشانه هاى بدعت ها نباشيد،

    و آنچه را كه پيوند امت اسلامى بدان استوار،

    و پايه هاى طاعت بر آن پايدار است،

    بر خود لازم شماريد،

    و بر خدا، ستمديده وارد شويد نه ستمگر.

    و از گرفتار شدن به دام هاى شيطان،

    و قرار گرفتن در وادى دشمنى ها بپرهيزيد،

    و لقمه هاى حرام به شكم خود راه ندهيد.

    شما برابر ديدگان خداوندى قرار داريد كه گناهان را حرام كرد و راه اطاعت و بندگى را آسان فرمود.

    .

    خطبه 151

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀عصر جاهلیت در نهج البلاغه, ◀برخورد با شبهات و فتنه ها, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [چهارشنبه 1399-05-22] [ 03:46:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      قرآن در جامعه اسلامی امروز و آینده مسلمانان ...
    قرآن  در جامعه اسلامی امروز و آینده مسلمانان

     فلسفه بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم:


    خداوند حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به حق برانگيخت تا بندگان خود را از پرستش دروغين بت ها رهايى بخشيده به پرستش خود راهنمايى كند،

    و آنان را از پيروى شيطان نجات داده به اطاعت خود كشاند،

    قرآن

    با قرآنى كه معنى آن را آشكار كرد

    و اساسش را استوار فرمود،

    تا بندگان عظمت و بزرگى خدا را بدانند كه نمى دانستند،

    و به پروردگار، اعتراف كنند

    پس از انكارهاى طولانى اعتراف كردند،

    و او را پس از آن كه نسبت به خدا آشنايى نداشتند به درستى بشناسند.

    پس خداى سبحان در كتاب خود بى آن كه او را بنگرند خود را به بندگان شناساند،

    و قدرت خود را به همه نماياند،

    و از قهر خود ترساند،

    و اينكه چگونه با كيفرها ملّتى را كه بايد نابود كند از ميان برداشت

    و آنان را چگونه با داس انتقام درو كرد.

     


    خبر از آينده تأسّف بار اسلام و مسلمين


    همانا پس از من در روزگارى بر شما فراخواهد رسيد كه چيزى پنهان تر از حق، و آشكارتر از باطل، و فراوان تر از دروغ به خدا و پيامبرش نباشد.

    قرآن
    و نزد مردم آن زمان كالايى زيانمندتر از قرآن نيست اگر آن را درست بخوانند و تفسير كنند،

    و متاعى پرسودتر از قرآن يافت نمى شود آنگاه كه آن را تحريف كنند و معانى دلخواه خود را رواج دهند.

    در شهرها چيزى ناشناخته تر از معروف، و شناخته تر از منكر نيست،

    حاملان قرآن، آن را واگذاشته و حافظان قرآن، آن را فراموش مى كنند،

    پس در آن روز قرآن و پيروانش از ميان مردم رانده و مهجور مى گردند،

    و هر دو غريبانه در يك راه ناشناخته سرگردانند، و پناهگاهى ميان مردم ندارند.

    پس قرآن و پيروانش در ميان مردمند اما گويا حضور ندارند،

    با مردمند ولى از آنها بريده اند،

    زيرا گمراهى و هدايت هرگز هماهنگ نشوند گر چه كنار يكديگر قرار گيرند.

    مردم در آن روز، در جدايى و تفرقه هم داستان، و در اتّحاد و يگانگى پراكنده اند،

    گويى آنان پيشواى قرآن بوده و قرآن پيشواى آنان نيست،

    پس از قرآن جز نامى  نزدشان باقى نماند،

    و آنان جز خطى را از قرآن نشناسند.

    و در گذشته نيكوكاران را كيفر داده، و سخن راست آنان را بر خدا دروغ پنداشتند، و كار نيكشان را پاداش بد دادند.

     

    مرگ


    و همانا آنان كه پيش از شما زندگى مى كردند، به خاطر آرزوهاى دراز، و پنهان بودن زمان اجل ها، نابود گرديدند،

    تا ناگهان مرگ وعده داده شده بر سرشان فرود آمد،

    مرگى كه عذرها را نپذيرد،

    و درهاى باز توبه را ببندد،

    و حوادث سخت و مجازات هاى پس از مردن را به همراه آورد.

     

    خودسازی (پندهاى حكيمانه)


    اى مردم!

    هر كس از خدا خير خواهى طلبد، توفيق يابد،

    و آن كس كه سخنان خدا را راهنماى خود قرار دهد به راست ترين راه، هدايت خواهد شد،

    پس همانا همسايه خدا در أمان، و دشمن خدا ترسان است.

    آن كس كه عظمت خدا را مى شناسد سزاوار نيست خود را بزرگ جلوه دهد،

    پس بلندى ارزش كسانى كه بزرگى پروردگار را مى دانند در اين است كه برابر او فروتنى كنند،

    و سلامت آنان كه مى دانند قدرت خدا چه اندازه مى باشد در اين است كه برابر فرمانش تسليم باشند.

    پس، از حقّ نگريزيد چونان گريز انسان تندرست از فرد «گر» گرفته،

    يا انسان سالم از بيمار،

    و بدانيد كه هيچ گاه حق را نخواهيد شناخت جز آن كه ترك كننده آن را بشناسيد

    هرگز به پيمان قرآن وفادار نخواهيد بود مگر آن كه پيمان شكنان را بشناسيد،

    و هرگز به قرآن چنگ نمى زنيد مگر آن كه رها كننده آن را شناسايى كنيد.
      

     ويژگى هاى اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله (امامان دوازده گانه)


    پس رستگارى را از اهل آن جستجو كنيد،

    كه اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رمز حيات دانش، و راز مرگ جهل و نادانى هستند،

    آنان كه حكمتشان شما را از دانش آنان،

    و سكوتشان از منطق آنان،

    و ظاهرشان از باطنشان، اطلاع مى دهد.

    نه با دين خدا مخالفتى دارند،

    و نه در آن اختلاف مى كنند، 

    دين در ميان آنان گواهى صادق، و ساكتى سخنگوست.

    .

    خطبه147

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
     [ 12:25:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علت پیروزی اسلام در میدان جهاد ...
    علت پیروزی اسلام در میدان جهاد

    (عمر با اميرالمؤمنين على (عليه السّلام) مشورت كرد كه آيا در جنگ ايران شركت كند، امام پاسخ داد)

     

    علل پيروزى اسلام و مسلمين

    پيروزى و شكست اسلام، به فراوانى و كمى طرفداران آن نبود،
    اسلام دين خداست كه آن را پيروز ساخت،
    و سپاه اوست كه آن را آماده و يارى فرمود،
    و رسيد تا آنجا كه بايد برسد،
    در هر جا كه لازم بود طلوع كرد،
    و ما بر وعده پروردگار خود اميدواريم كه او به وعده خود وفا مى كند، و سپاه خود را يارى خواهد كرد.

     

    ویژگی حاکم


    جايگاه رهبر چونان ريسمانى محكم است كه مهره ها را متّحد ساخته به هم پيوند مى دهد.
    اگر اين رشته از هم بگلسد، مهره ها پراكنده و هر كدام به سويى خواهند افتاد و سپس هرگز جمع آورى نخواهند شد.
    عرب امروز گر چه از نظر تعداد اندك، امّا با نعمت اسلام فراوانند،
    و با اتّحاد و هماهنگى عزيز و قدرتمندند.
    چونان محور آسياب، جامعه را به گردش در آور،
    و با كمك مردم، جنگ را اداره كن،
    زيرا اگر تو از اين سرزمين بيرون شوى، مخالفان عرب از هر سو تو را رها كرده و پيمان مى شكنند،
    چنانكه حفظ مرزهاى داخل كه پشت سر مى گذارى مهم تر از آن باشد كه در پيش روى خواهى داشت.


    جهاد (واقع بينى در مشاوره نظامى)

    همانا، عجم اگر تو را در نبرد بنگرند، گويند اين ريشه عرب است اگر آن را بريديد آسوده مى گرديد،
    و همين فكر سبب فشار و تهاجمات پياپى آنان مى شود و طمع ايشان در تو بيشتر گردد.
    اينكه گفتى آنان به راه افتاده اند تا با مسلمانان پيكار كنند، ناخشنودى خدا از تو بيشتر،
    و خدا در دگرگون ساختن آنچه كه دوست ندارند تواناتر است.
    امّا آنچه از فراوانى دشمن گفتى، ما در جنگ هاى گذشته با فراوانى سرباز نمى جنگيديم، بلكه با يارى و كمك خدا مبارزه مى كرديم.

    .

    خطبه146

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀ جهاد در نهج البلاغه, ◀خلیفه دوم در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [سه شنبه 1399-05-21] [ 12:08:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      حقیقت دنیا ...
    حقیقت دنیا

     دنيا شناسى


    اى مردم!

    شما در اين دنيا هدف تيرهاى مرگ هستيد،

    كه در هر جرعه اى، اندوهى گلوگير، و در هر لقمه اى استخوان شكسته اى قرار دارد.

    در دنيا به نعمتى نمى رسيد جز با از دست دادن نعمتى ديگر،

    و روزى از عمر سالخورده اى نمى گذرد مگر به ويرانى يك روز از مهلتى كه دارد،

    و بر خوردنى او چيزى افزوده نمى شود مگر به نابود شدن روزى تعيين شده،

    و اثرى از او زنده نمى شود مگر به نابودى اثر ديگر،

    و چيزى براى او تازه و نو نمى شود مگر به كهنه شدن چيز ديگر،

    و چيز جديدى از او نمى رويد مگر به درو شدن چيزى ديگر.

     

    اهل البیت(علیهم السلام)

     

    ريشه هايى رفتند كه ما شاخه هاى آن مى باشيم،

    چگونه شاخه ها بدون ريشه ها برقرار مى مانند.

     

     نكوهش از بدعت ها (اسلام)


    هيچ بدعتى در دين ايجاد نمى شود مگر آن كه سنّتى ترك گردد،

    پس از بدعت ها بپرهيزيد،

    و با راه راست و جادّه آشكار حق باشيد.

    نيكوترين كارها سنّتى است كه ساليانى بر آن گذشته و درستى آن ثابت شده باشد،

    و بدترين كارها آنچه كه تازه پيدا شده و آينده آن روشن نيست.

    .

    خطبه 145

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [دوشنبه 1399-05-20] [ 12:26:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      حکومت امام مهدی از زبان امام علی ...
    حکومت امام مهدی از زبان امام علی

     خبر از ظهور و سيستم حكومتى حضرت مهدى عليه السّلام


    او (حضرت مهدى «عج») خواسته ها را تابع هدايت وحى مى كند،

    هنگامى كه مردم هدايت را تابع هوس هاى خويش قرار مى دهند،

    در حالى كه به نام تفسير، نظريّه هاى گوناگون خود را بر قرآن تحميل مى كنند،

    او نظريّه ها و انديشه ها را تابع قرآن مى سازد.

    در آينده آتش جنگ ميان شما افروخته مى گردد،

    و چنگ و دندان نشان مى دهد،

    با سینه هايى پر شير، كه مكيدن آن شيرين، امّا پايانى تلخ و زهر آگين دارد، به سوى شما مى آيد.

    آگاه باشيد فردايى كه شما را از آن هيچ شناختى نيست، زمامدارى حاكميّت پيدا مى كند كه غير از خاندان حكومت هاى امروزى است.(حضرت مهدى «عجل اللّه تعالى فرجه الشريف»)

    عمّال و كارگزاران حكومتها را بر اعمال بدشان كيفر خواهد داد،

    زمين ميوه هاى دل خود (معادن طلا و نقره) را براى او بيرون مى ريزد،

    و كليدهايش را به او مى سپارد،

    او روش عادلانه در حكومت حق را به شما مى نماياند،

    و كتاب خدا و سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را كه تا آن روز متروك ماندند، زنده مى كند.

     

     خبر از تهاجم خونين عبد الملك مروان به كوفه 


    گويى او را مى بينم كه از شام فرياد بر مى آورد،

    و با پرچم هايش پيرامون كوفه را پر مى كند،

    و چونان شتر خشمگين به كوفه يورش مى آورد،

    زمين را با سرهاى بريده فرش مى كند،

    دهانش گشاده، گام هايش را سخت و سنگين بر زمين مى كوبد

     تاخت و تاز او بى امان و پايدار و هجوم او سخت و دشوار است.


    به خدا سوگند!

     شما را در اطراف زمين مى پراكند،

    آنگونه كه اندكى از شما باقى خواهد ماند چونان باقى مانده سرمه در اطراف چشم.

    و اين وضع خونبار تداوم يابد تا آن كه عقل از دست رفته عرب باز آيد.

     

    امت اسلامی

     

    پس بايد بر سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم باقى مانيد كه برپاست،

    و بر آثار رسالت تكيه نماييد، كه آشكار است،

    به عهد نزديكى كه بسته ايد وفادار مانيد

    كه يادگار پيامبر بر آن تكيه دارد،

     

    شیطان

    و بدانيد اين شيطان است كه راه هايش را هموار مى نمايد تا قدم بر جاى قدم هايش نهيد و راهش را پى گيريد.

    .

    خطبه 138

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [پنجشنبه 1399-05-16] [ 08:25:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نصیحت امام علی به عمر ...
    نصیحت امام علی به عمر

    عمر براى شركت در جنگ با روميان در سال 15 هجرى با امام عليه السّلام مشورت كرد، آن حضرت فرمود.

     

    اسلام و امت اسلامی


    خداوند به پيروان اين دين وعده داده كه اسلام را سر بلند و نقاط ضعف مسلمين را جبران كند،

    خدايى كه مسلمانان را به هنگام كمى نفرات يارى كرد،

    و آنگاه كه نمى توانستند از خود دفاع كنند، از آنها دفاع كرد،

    اكنون زنده است و هرگز نمى ميرد.

     

    ویژگی حاکم به هنگام جهاد


    هرگاه خود به جنگ دشمن روى و با آنان رو به رو گردى و آسيبى بينى،

    مسلمانان تا دورترين شهرهاى خود، ديگر پناهگاهى ندارند

    و پس از تو كسى نيست تا بدان رو آورند.

    مرد دليرى را به سوى آنان روانه كن،

    و جنگ آزمودگان و خيرخواهان را همراه او كوچ ده.

    اگر خدا پيروزى داد چنان است كه تو دوست دارى،

    و اگر كار ديگرى مطرح شد، تو پناه مردمان و مرجع مسلمانان خواهى بود.

    .

    خطبه 134

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀ جهاد در نهج البلاغه, ◀خلیفه دوم در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
     [ 07:40:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ویژگی قرآن از منظر امام علی ...
    ویژگی قرآن از منظر امام علی

    خداشناسی


    دنيا و آخرت، خدا را فرمانبردار است، و سر رشته هر دو به دست او است.

    آسمان ها و زمين ها كليدهاى خويش را به او سپردند،

    و درختان شاداب و سر سبز،

    صبحگاهان و شامگاهان در برابر خدا سجده مى كنند،

    و از شاخه هاى درختان نور سرخ رنگى شعله ور شده،

    به فرمان او ميوه هاى رسيده را به انسان ها تقديم مى دارند.

     

     ويژگى هاى قرآن


    كتاب خدا، قرآن، در ميان شما سخنگويى است كه هيچ گاه زبانش از حق گويى كند و خسته (نمی شود)، و همواره گوياست، 

    خانه اى است كه ستون هاى آن هرگز فرو نمى ريزد،

    و صاحب عزّتى است كه يارانش هرگز شكست ندارند.

     


     ويژگى هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از زبان حضرت علی


    خدا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را پس از يك دوران طولانى كه ديگر پيامبران نبودند، فرستاد:

    زمانى كه ميان طرفداران مذاهب گوناگون نزاع در گرفته و راه اختلاف مى  پيمودند.

    پس او را در پى پيامبران فرستاد

    و وحى را با فرستادن پيامبر صلّى اللّه عليه و آله ختم فرمود.

    پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله با تمام مخالفانى كه به حق پشت كردند، و از آن منحرف گشتند به مبارزه پرداخت.

     

     روش برخورد با دنيا


    و همانا دنيا نهايت ديدگاه كور دلان است كه آن سوى دنيا را نمى نگرند،

    امّا انسان آگاه، نگاهش از دنيا عبور كرده از پس آن سراى جاويدان آخرت را مى بيند.

    پس انسان آگاه به دنيا دل نمى بندد

    و انسان كور دل تمام توجّه اش دنياست.

    بينا از دنيا زاد و توشه برگيرد

    و نابينا براى دنيا توشه فراهم مى كند.

     

    آگاه باشيد!

    در دنيا چيزى نيست مگر آن كه صاحبش به زودى از آن سير و از داشتن آن دلگير مى شود جز ادامه زندگى، زيرا در مرگ آسايشى نمى نگرند.

    حيات و زندگى چونان حكمت و دانش است كه حيات دل مرده، و بينايى چشم هاى نابيناست

    و مايه شنوايى براى گوش هاى كر و آبى گوارا براى تشنگان مى باشد كه همه در آن سالم و بى نيازند.

     

     شناخت قرآن


    اين قرآن است كه با آن مى توانيد راه حق را بنگريد

    و با آن سخن بگوييد

    و به وسيله آن بشنويد.

    بعضى از قرآن از بعضى ديگر سخن مى گويد،

    و برخى بر برخى ديگر گواهى مى دهد،

    آياتش در شناساندن خدا اختلافى نداشته،

    و كسى را كه همراهش شد از خدا جدا نمى سازد.

     

     علل سقوط مردم (در امت اسلامی)


    مردم گويا به خيانت و كينه ورزى اتّفاق داريد،

    و در رفتار رياكارانه، گياهان روييده از سرگين را مى مانيد،

    در دوستى با آرزوها به وحدت رسيديد،

    و در جمع آورى ثروت به دشمنى پرداختيد.

    شيطان شما را در سرگردانى افكنده

    و غرور شما را به هلاكت مى كشاند،

    براى خود و شما از خدا يارى مى طلبم.

     .

    خطبه 133

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
     [ 07:29:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      فلسه حکومت اسلامی و ویژگی های حاکم اسلام ...
    فلسه حکومت اسلامی و ویژگی های حاکم اسلام

    (اين خطبه در منبر كوفه ايراد شد و به خطبه «منبريّه» معروف است كه در آن علل پذيرش حكومت و صفات يك رهبر عادل را بيان مى دارد).

     

    علی از زبان علی


    اى مردم رنگارنگ، و دل هاى پريشان و پراكنده، كه بدن هايشان حاضر و عقل هايشان از آنها غايب و دور است.

    من شما را به سوى حق مى كشانم، امّا چونان بزغاله هائى كه از غرّش شير فرار كنند مى گريزيد.

    هيهات! كه با شما بتوانم تاريكى را از چهره عدالت بزدايم،

    و كجى هایى را كه در حق راه يافته راست نمايم.

     

     فلسفه حكومت اسلامى


    خدايا!

    تو مى دانى كه جنگ و درگيرى ما براى به دست آوردن قدرت و حكومت و دنيا و ثروت نبود،

    بلكه مى خواستيم نشانه هاى حق و دين تو را به جايگاه خويش باز گردانيم،

    و در سرزمين هاى تو اصلاح را ظاهر كنيم،

    تا بندگان ستمديده ات در أمن و أمان زندگى كنند،

    و قوانين و مقررّات فراموش شده تو بار ديگر اجراء گردد.

    خدايا!

    من نخستين كسى هستم كه به تو روى آورد،

    و دعوت تو را شنيد و اجابت كرد،

    در نماز، كسى از من جز رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيشى نگرفت.

     

     

     شرائط حاکم اسلامى


    همانا شما دانستيد كه سزاوار نيست بخيل بر ناموس و جان و غنيمت ها و احكام مسلمين، ولايت و رهبرى يابد،

    و امامت مسلمين را عهده دار شود، تا در اموال آنها حريص گردد،

    و نادان نيز لياقت رهبرى ندارد تا با نادانى خود مسلمانان را به گمراهى كشاند،

    و ستمكار نيز نمى تواند رهبر مردم باشد، كه با ستم حق مردم را غصب و عطاهاى آنان را قطع كند،

    و نه كسى كه در تقسيم بيت المال عدالت ندارد، زيرا در اموال و ثروت آنان حيف و ميل مى كند و گروهى را بر گروهى مقدّم مى دارد،

    و رشوه خوار در قضاوت نمى تواند امام باشد زيرا كه براى داورى با رشوه گرفتن حقوق مردم را پايمال، و حق را به صاحبان آن نمى رساند.

    و آن كس كه سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را ضايع مى كند لياقت رهبرى ندارد زيرا كه امّت اسلامى را به هلاكت مى كشاند.

    .

    خطبه 131

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    ادامه »

    موضوعات: ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [سه شنبه 1399-05-14] [ 12:47:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      امر به معروف و نهی از منکر از نگاه امام علی ...
    امر به معروف و نهی از منکر از نگاه امام علی

     وصف دنیا و جایگاه انسان در آن

     

    بندگان خدا!

    شما و آنچه از اين دنيا آرزومنديد، مهمانانى هستيد كه مدّتى معيّن براى شما قرار داده شده،

    بدهكارانى هستيد كه مهلت كوتاهى در پرداخت آن داريد،

    و اعمال شما همگى حفظ مى شود،

    چه بسيارند تلاشگرانى كه به جايى نرسيدند،

    و زحمتكشانى كه زيان ديدند.

     

    وضعیت جامعه مسلمین


    در روزگارى هستيد كه خوبى به آن پشت كرده و مى گذرد،

    و بدى بدان روى آورده، پيش مى تازد،

    و طمع شيطان در هلاكت مردم بيشتر مى گردد.

    هم اكنون روزگارى است كه ساز و برگ شيطان تقويت شده،

    نيرنگ و فريبش همگانى،

    و به دست آوردن شكار براى او آسان است.

    به هر سو مى خواهى نگاه كن

    آيا جز فقيرى مى بينى كه با فقر دست و پنجه نرم مى كند

    يا ثروتمندى كه نعمت خدا را كفران كرده و با بخل ورزيدن در اداء حقوق الهى، ثروت فراوانى گرد آورده است

    يا سركشى كه گوش او از شنيدن پند و اندرزها كر است؟

     

     عبرت گفتن از دنيا


    كجايند خوبان و صالحان شما؟

    كجايند آزاد مردان و سخاوتمندان شما؟

    كجايند پرهيزكاران در كسب و كار؟

    كجايند پاكيزگان در راه و رسم مسلمانى؟

    آيا جز اين است كه همگى رخت بستند و رفتند و از اين جهان پست و گذران و تيره كننده عيش و شادمانى گذشتند؟

    مگر نه اين است كه شما وارث آنها بر جاى آنان تكيه زديد،

    و در ميان چيزهاى بى ارزش قرار داريد كه لب هاى انسان به نكوهش آن مى جنبد

    تا قدر آنها را كوچك شمرده و براى هميشه يادشان فراموش گردد.

    پس در اين نگرانى ها بايد گفت: «انا لله و انا اليه راجعون».


    فساد آشكار شد،

    نه كسى باقى مانده كه كار زشت را دگرگون كند،

    و نه كسى كه از نافرمانى و معصيت باز دارد.

    شما با چنين وضعى مى خواهيد در خانه قدس الهى و جوار رحمت پروردگارى قرار گيريد و عزيزترين دوستانش باشيد؟

    هرگز خدا را نسبت به بهشت جاويدانش نمى توان فريفت،

    و جز با عبادت، رضايت او را نمى توان به دست آورد.

     

    امر به معروف و نهی از منکر

     

    نفرين بر آنان كه امر به معروف مى كنند و خود ترك مى نمايند،

    و نهى از منكر دارند و خود مرتكب آن مى شوند.

    .

    خطبه 129

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ امر به معروف و نهی از منکر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
     [ 12:32:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ماهیت دین اسلام ...
    ماهیت دین اسلام

     

    علی از زبان علی ( ويژگى هاى اهل بيت عليه السّلام )


    به خدا سوگند!

    تبليغ رسالت ها، وفاى به پيمان ها، و تفسير اوامر و هشدارهاى الهى به من آموزش داده شده،

    درهاى دانش و روشنايى امور انسان ها نزد ما اهل بيت پيامبر عليهم السّلام است.

     

    ماهیت دین اسلام

    آگاه باشيد!

    كه قوانين دين يكى و راههاى آن آسان و راست است،

    كسى كه از آن برود به قافله و سر منزل رسد، و غنيمت برد،

    و هر كس كه از آن راه نرود گمراه شده پشيمان گردد.

     

    آخرت (خودسازی و رعایت تقوی)

     

    مردم براى آن روز كه زاد و توشه ذخيره مى كنند، و اسرار آدميان فاش مى گردد، عمل كنيد.

    كسى كه از خرد خويش بهرمند نگردد براى پند گرفتن از عقل و فكر ديگران عاجزتر است،

    كه آن غائب براى كمك كردن از عقل حاضر او ناتوان تر است.

    از آتشى بپرهيزيد كه حرارتش شديد، و عمق آن ناپيدا، و زيور آن غل و زنجير، آشاميدنى آن زرد آب و چرك جوشان است.

    آگاه باشيد نام نيكى كه خدا براى كسى ميان مردم قرار دهد، بهتر از مالى است كه براى ديگران باقى مى گذارد كه او را ستايش نمى كنند.

    .

    خطبه 120

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [شنبه 1399-05-11] [ 06:00:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      فلسفه احکام ...
    فلسفه احکام

    اين خطبه قبل از سيّد رضى در ميان دانشمندان به خطبه ديباج معروف بود.

     

    ماهیت اسلام و جهاد(خودسازی)

    همانا بهترين چيزى كه انسان ها مى توانند با آن به خداى سبحان نزديك شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و جهاد در راه خداست،

    كه جهاد قلّه بلند اسلام،

    و يكتا دانستن خدا بر اساس فطرت انسانى است.

    بر پاداشتن نماز آيين ملّت اسلام،

    و پرداختن زكات تكليف واجب الهى،

    و روزه ماه رمضان، سپرى برابر عذاب الهى است،

    و حج و عمره، نابود كننده فقر و شستشو دهنده گناهان است.

    و صله رحم مايه فزونى مال و طول عمر،

    و صدقه هاى پنهانى نابود كننده گناهان است،

    و صدقه آشكارا، مرگ هاى ناگهانى و زشت را باز مى دارد، و

    نيكوكارى، از ذلّت و خوارى نگه مى دارد.

    به ياد خدا باشيد كه نيكوترين ذكر است،

    و آنچه پرهيزكاران را وعده دادند آرزو كنيد كه وعده خدا راست ترين وعده هاست.

     

    پیامبر صلی الله علیه و آله از زبان حضرت علی

     

    از راه و رسم پيامبرتان پيروى كنيد كه بهترين راهنماى هدايت است،

    رفتارتان را با روش پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تطبيق دهيد كه هدايت كننده ترين روش هاست.

     

     ارزش قرآن


    و قرآن را بياموزيد، كه بهترين گفتار است،

    و آن را نيك بفهميد كه بهار دل هاست.

    از نور آن شفا و بهبودى خواهيد كه شفاى سينه هاى بيمار است،

    و قرآن را نيكو تلاوت كنيد كه سود بخش ترين داستان هاست.

     

    عالم 

    زيرا عالمى كه به غير علم خود عمل كند، چونان جاهل سرگردانى است كه از بيمارى نادانى شفا نخواهد گرفت،

    بلكه حجّت بر او قويتر و حسرت و اندوه بر او استوارتر و در پيشگاه خدا سزاوارتر به نكوهش است.

    .

    خطبه 110

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [پنجشنبه 1399-05-09] [ 12:49:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ماهیت اسلام و امت اسلامی از منظر حضرت علی ...
    ماهیت اسلام و امت اسلامی از منظر حضرت علی

    ماهیت اسلام و امت اسلامی


    ستايش خداوندى را سزاست كه راه اسلام را گشود،

    و راه نوشيدن آب زلالش را بر تشنگان آسان فرمود.

    ستون هاى اسلام را در برابر ستيزه جويان استوار كرد

    و آن را پناهگاه أمنى براى پناه برندگان، و مايه آرامش براى وارد شوندگان قرار داد.


    اسلام، حجّت و برهان براى گويندگان،

    و گواه روشن براى دفاع كنندگان،

    و نور هدايتگر براى روشنى خواهان،

    و مايه فهميدن براى خردمندان،

    و عقل و درك براى تدبير كنندگان،

    و نشانه گويا براى جويندگان حق،

    و روشن بينى براى صاحبان عزم و اراده،

    پند پذيرى براى عبرت گيرندگان،

    عامل نجات و رستگارى براى تصديق كنندگان،

    و آرامش دهنده تكيه كنندگان،

    راحت و آسايش توكّل كنندگان،

    و سپرى نگهدارنده براى استقامت دارندگان است.
    اسلام روشن ترين راه ها است،

    جادّه هايش درخشان،

    نشانه هاى آن در بلندترين جايگاه،

    چراغ هايش پرفروغ و سوزان،

    ميدان مسابقه آن پاكيزه براى پاكان،

    سرانجام مسابقه هاى آن روشن و بى پايان،

    مسابقه دهندگان آن پيشى گيرنده و چابك سوارانند.

    برنامه اين مسابقه، تصديق كردن به حق،

    راهنمايان آن، اعمال صالح،

    پايان آن، مرگ،

    ميدان مسابقه، دنيا،

    مركز گرد آمدن مسابقه دهندگان، قيامت،

    و جايزه آن بهشت است.

     

     

     پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از زبان حضرت علی


    تا آن كه خداوند با دست پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شعله اى از نور براى طالبان آن بر افروخت،

    و بر سر راه گمشدگان چراغى پرفروغ قرار داد.

    خداوندا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امين و مورد اطمينان و گواه روز قيامت است،

    نعمتى است كه بر انگيخته و رحمتى است كه به حق فرستاده اى.

     

    دعا برای پیامبر صلی الله علیه و آله


    خداوندا !

    بهره فراوانى از عدل خود به او اختصاص ده،

    و از احسان و كرم خود فراوان به او ببخش.

    خدايا!

    بناى دين او را از آنچه ديگران بر آورده اند، عالى تر قرار ده.


    او را بر سر خان كرمت گرامى تر دار،

    و بر شرافت مقام او در نزد خود بيفزا،

    و وسيله تقرّب خويش را به او عنايت فرما،

    و بلندى مقام و فضيلت او را بى مانند گردان،

    و ما را از ياران او محشور فرما،

    چنانكه نه زيانكار باشيم و نه پشيمان،

    نه دور از راه حق باشيم و نه شكننده پيمان،

    نه گمراه باشيم و نه گمراه كننده بندگان،

    نه فريب هواى نفس خوريم و نه وسوسه شيطان.

     

     ره آورد بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله


    مردم از سر نعمت بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و لطف خداوند بزرگ به مقامى رسيده ايد كه حتّى كنيزان شما را گرامى مى دارند،

    و به همسايگان شما محبّت مى كنند،

    كسانى براى شما احترام قائلند كه شما از آنها برترى نداشته و بر آنها حقّى نداريد.

    كسانى از شما مى ترسند كه نه ترس از حكومت شما دارند و نه شما بر آنها حكومتى داريد.

     

    علل سقوط و سير ارتجاعى امّت


    با آن همه بزرگوارى و كرامت، هم اكنون مى نگريد كه قوانين و پيمان هاى الهى شكسته شده امّا خشم نمى گيريد،

    در حالى كه اگر پيمان پدرانتان نقض مى شد ناراحت مى شديد،

    شما مردمى بوديد كه دستورات الهى ابتدا به دست شما مى رسيد و از شما به ديگران ابلاغ مى شد و آثار آن باز به شما بر مى گشت.

    اما امروز جايگاه خود را به ستمگران واگذارديد،

    و زمام امور خود را به دست بيگانگان سپرديد،

    و امور الهى را به آنان تسليم كرديد. آنهايى كه به شبهات عمل مى كنند، و در شهوات غوطه ورند (بنى اميه) .

     

    به خدا سوگند!

    اگر دشمنان، شما را در زير ستارگان آسمان بپراكنند، باز خداوند شما را براى انتقام گرفتن از ستمگران گرد مى آورد.

    .

    خطبه 106

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    ادامه »

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [سه شنبه 1399-05-07] [ 12:14:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت