|
|
|
آفت دوستى |
... |
آفت دوستى
إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ،
فَقَدْ فَارَقَهُ.
وقتى مؤمن برادرش را به خشم آورد،
به يقين از او جدا شده است.
سید رضى مى گويد: (حشمه و احشمه، يعنى او را به خشم آورد، برخى گفته اند، يعنى او را شرمنده ساخت و «احتشم» به معناى فراهم آوردن چنين حالتى است كه زمينه جدائى را پديد مى آورد).
.
حکمت 480
نهج البلاغه
.
موسسه اهل البیت
ستاد احیا فرهنگ مهدویت
موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, غضب
[چهارشنبه 1399-09-19] [ 06:40:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
بدترین دوست |
... |
بدترین دوست
شَرُّ الْإِخْوَانِ مَنْ تُكُلِّفَ لَهُ.
بدترين دوست آن كه براى او به رنج و زحمت افتى.
سید رضى گويد: (تكلّف و تكليف با مشكلات و به زحمت افتادن است، پس دوستى كه انسان را دچار مشكلات مى كند مايه شر است پس او از بدترين دوستان بشمار مى آيد).
.
حکمت 479
نهج البلاغه
.
موسسه اهل البیت
ستاد احیا فرهنگ مهدویت
موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
[ 06:36:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
برتری دوستی بر خویشاوندی |
... |
برتری دوستی بر خویشاوندی
مَوَدَّةُ الْآبَاءِ، قَرَابَةٌ بَيْنَ الْأَبْنَاءِ؛
وَ الْقَرَابَةُ إِلَى الْمَوَدَّةِ، أَحْوَجُ مِنَ الْمَوَدَّةِ إِلَى الْقَرَابَةِ.
دوستى ميان پدران، سبب خويشاوندى فرزندان است،
و خويشاوندى به دوستى نيازمندتر است از دوستى به خويشاوندى.
.
حکمت 308
نهج البلاغه
.
موسسه اهل البیت
ستاد احیا فرهنگ مهدویت
موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
[دوشنبه 1399-08-05] [ 04:08:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
حقوق دوستان بر ذمّه افراد |
... |
حقوق دوستان بر ذمّه افراد
لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ:
فِي نَكْبَتِهِ وَ غَيْبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ.
دوست نيست مگر آن كه حقوق برادرش را در سه جايگاه نگهبان باشد:
در روزگار گرفتارى، آن هنگام كه حضور ندارد، و پس از مرگ.
.
حکمت 134
نهج البلاغه
.
موسسه اهل البیت
ستاد احیا فرهنگ مهدویت
موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
[یکشنبه 1399-07-13] [ 04:25:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
پند امام علی به فرزندشان درباره خوبی ها و بدی ها |
... |
پند امام علی به فرزندشان درباره خوبی ها و بدی ها
به فرزندش امام حسن عليه السّلام فرمود:
پسرم چهار چيز از من ياد گير (در خوبى ها)،
و چهار چيز به خاطر بسپار (هشدارها)، كه تا به آنها عمل مى كنى زيان نبينى:
الف- خوبى ها:
1- همانا ارزشمندترين بى نيازى عقل است،
2- و بزرگ ترين فقر بى خردى است،
3- و ترسناك ترين تنهايى خودپسندى است.
4- و گرامى ترين ارزش خانوادگى، اخلاق نيكوست.
ب- هشدارها:
1- پسرم از دوستى با احمق بپرهيز، چرا كه مى خواهد به تو نفعى رساند امّا دچار زيانت مى كند.
2- از دوستى با بخيل بپرهيز، زيرا آنچه را كه سخت به آن نياز دارى از تو دريغ مى دارد.
3- و از دوستى با بدكار بپرهيز، كه با اندك بهايى تو را مى فروشد.
4- و از دوستى با دروغگو بپرهيز، كه او به سراب ماند: دور را به تو نزديك، و نزديك را دور مى نماياند.
.
حکمت 38
نهج البلاغه
.
موسسه اهل البیت
ستاد احیا فرهنگ مهدویت
موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
[پنجشنبه 1399-07-03] [ 10:13:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
ناتوان ترین مردم |
... |
آيين دوست يابى
أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اكْتِسَابِ الْإِخْوَانِ،
وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ.
ناتوان ترين مردم كسى است كه در دوست يابى ناتوان است،
و از او ناتوان تر آن كه دوستان خود را از دست بدهد.
.
حکمت 12
نهج البلاغه
.
موسسه اهل البیت
ستاد احیا فرهنگ مهدویت
موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
[ 11:30:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
برخورد با تفكّر ترك دنيا |
... |
|
پس از جنگ بصره بر علاء بن زياد وارد شد كه از ياران امام بود. وقتى خانه بسيار مجلّل و وسيع او را ديد، فرمود:
روش استفاده از دنيا
با اين خانه وسيع در دنيا چه مى كنى در حالى كه در آخرت به آن نيازمندترى؟!
آرى!
اگر بخواهى مى توانى با همين خانه به آخرت برسى
در اين خانه وسيع مهمانان را پذيرايى كنى،
به خويشاوندان با نيكوكارى بپيوندى،
و حقوقى كه بر گردن تو است به صاحبان حق برسانى،
پس آنگاه تو با همين خانه وسيع به آخرت نيز مى توانى پرداخت.
برخورد با تفكّر ترك دنيا
علاء گفت: از برادرم عاصم بن زياد به شما شكايت مى كنم.
فرمود: چه شد او را؟
گفت عبايى پوشيده و از دنيا كناره گرفته است.
امام عليه السّلام فرمود او را بياوريد،
وقتى آمد به او فرمود:
اى دشمنك جان خويش! شيطان سرگردانت كرده،
آيا تو به زن و فرزندانت رحم نمى كنى؟!
تو مى پندارى كه خداوند نعمت هاى پاكيزه اش را حلال كرده، امّا دوست ندارد تو از آنها استفاده كنى؟!
تو در برابر خدا كوچك تر از آنى كه اينگونه با تو رفتار كند.
عاصم گفت:« اى امير مؤمنان، پس چرا تو با اين لباس خشن، و آن غذاى ناگوار به سر مى برى؟»
امام فرمود:« واى بر تو من همانند تو نيستم، خداوند بر پيشوايان حق واجب كرده كه خود را با مردم ناتوان همسو كنند، تا فقر و ندارى، تنگدست را به هيجان نياورد، و به طغيان نكشاند.»
.
خطبه 209
نهج البلاغه
.
موسسه اهل البیت
موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, روش استفاده درست از دنیا, برخورد با تفکر ترک دنیا
[شنبه 1399-06-15] [ 04:02:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
افشاگری امام علی از واقعه روز شورا و جنگ جمل |
... |
|
(مطالب اين خطبه، بخشى از نوشته هاى افشاگرانه اى است كه در سال 40 هجرى براى روشن شدن واقعيّت هاى تاريخ اسلام به دستور امام نوشته شد).
ستايش خداوندى را سزاست كه نه آسمانى مانع آگاهى او از آسمان ديگر، و نه زمينى مانع او از زمين ديگر مى شود.
علی از زبان علی ( گفتگو در روز شورا)
شخصى در روز شورا به من گفت «اى فرزند ابو طالب نسبت به خلافت حريص مى باشى».
در پاسخ او گفتم: “به خدا سوگند! شما با اينكه از پيامبر اسلام دورتريد، حريص تر مى باشيد،
امّا من شايسته تر و نزديكتر به پيامبر اسلامم،
همانا من تنها حق خود را مطالبه مى كنم كه شما بين من و آن حائل شديد، و دست رد بر سينه ام زديد.
پس چون در جمع حاضران، با برهان قاطع او را مغلوب كردم، درمانده و سرگردان شد و نمى دانست در پاسخم چه بگويد.”
شكوه از قريش(صله رحم)
بار خدايا!
از قريش و از تمامى آنها كه ياريشان كردند به پيشگاه تو شكايت مى كنم،
زيرا قريش پيوند خويشاوندى مرا قطع كردند،
و مقام و منزلت بزرگ مرا كوچك شمردند،
و در غصب حق من، با يكديگر هم داستان شدند.
سپس گفتند: برخى از حق را بايد گرفت و برخى را بايد رها كرد (يعنى خلافت حقّى است كه بايد رهايش كنى).
شكوه از ناكثين
طلحه و زبير و يارانشان بر من خروج كردند،
و همسر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم -عائشه- را به همراه خود مى كشيدند
چونان كنيزى را كه به بازار برده فروشان مى برند، به بصره روى آوردند،
در حالى كه همسران خود را پشت پرده نگهداشته، امّا پرده نشين حرم پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را در برابر ديدگان خود و ديگران قرار دادند.
لشكرى را گرد آوردند كه همه آنها به اطاعت من گردن نهاده،
و بدون اكراه، و با رضايت كامل با من بيعت كرده بودند،
پس از ورود به بصره، به فرماندار من و خزانه داران بيت المال مسلمين، و به مردم بصره حمله كردند،
گروهى از آنان را شكنجه و گروه ديگر را با حيله كشتند.
به خدا سوگند!
اگر جز به يك نفر دست نمى يافتند و او را عمدا بدون گناه مى كشتند كشتار همه آنها براى من حلال بود،
زيرا همگان حضور داشتند و انكار نكردند،
و از مظلوم با دست و زبان دفاع نكردند،
چه رسد به اينكه ناكثين به تعداد لشكريان خود از مردم بى دفاع بصره قتل عام كردند.
.
خطبه 172
نهج البلاغه
.
موسسه اهل البیت
موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه, ◀ماجرای خلافت از زبان حضرت علی, ✔مطلب ندارد
[دوشنبه 1399-06-03] [ 12:33:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
وظیه کسانی که خداوند به آنها مال بخشیده شده است |
... |
(برخى از شارحان نوشتند كه اين خطبه بخشى از خطبه 126 مى باشد).
شناخت جايگاه بخشش و احسان
براى كسى كه نا بجا به ناكسان نيكى كند بهره اى جز ستايش فرومايگان، تعريف سركشان و اشرار، و سخنان جاهلان بد گفتار ندارد،
و اينها نيز تا هنگامى كه به آنها بخشش مى كند ادامه دارد.
دست سخاوتمندى ندارد آن كس كه از بخشش در راه خدا بخل مى ورزد.
آن كس كه خدا او را مالى بخشيد، پس «بايد»:
به خويشاوندان خود بخشش نمايد،
و سفره مهمانى خوب بگستراند،
و اسير آزاد كند،
و رنجديده را بنوازد،
و مستمند را بهرمند كند،
و قرض وامدار را بپردازد،
و براى درك ثواب الهى، در برابر پرداخت حقوق ديگران، و مشكلاتى كه در اين راه به او مى رسد شكيبا باشد، زيرا به دست آوردن صفات ياد شده، موجب شرافت و بزرگى دنيا و درك فضائل سراى آخرت است «ان شاء الله».
.
خطبه 142
نهج البلاغه
.
موسسه اهل البیت
موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
[دوشنبه 1399-05-20] [ 11:52:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
نقش خویشاوندان در زندگی انسان |
... |
|
نقش خويشاوندان در زندگی انسان
اى مردم، انسان هر مقدار كه ثروتمند باشد، باز از خويشاوندان خود بى نياز نيست كه از او با زبان و دست دفاع كنند. خويشاوندان انسان، بزرگ ترين گروهى هستند كه از او حمايت مى كنند و اضطراب و ناراحتى او را مى زدايند، و در هنگام مصيبت ها نسبت به او، پر عاطفه ترين مردم مى باشند. نام نيكى كه خدا از شخصى در ميان مردم رواج دهد بهتر از ميراثى است كه ديگرى بردارد.
آگاه باشيد!
مبادا از بستگان تهيدست خود رو برگردانيد و از آنان چيزى را دريغ داريد، كه نگاه داشتن مال دنيا، زيادى نياورد و از بين رفتنش كمبودى ايجاد نكند.
آن كس كه دست دهنده خود را از بستگانش باز دارد، تنها يك دست را از آنها گرفته امّا دست هاى فراوانى را از خويش دور كرده است، و كسى كه پر و بال محبّت را بگستراند، دوستى خويشاوندانش تداوم خواهد داشت.
(سید رضی مى گويد: و چه زيباست معنايى كه امام عليه السّلام از جمله «و من يقبض يده عن عشيرته» تا آخر كلام اراده فرمود، زيرا كسى كه خير و نيكى هاى خود را از خويشاوندان خود قطع كند، تنها سود يك تن را از آنها باز داشته، امّا به هنگام احتياج شديد، يارى تمام آنها را از خود دور كرده كه آنها به نداى او پاسخ نمى گويند در اين صورت خود را از سود فراوان خويشاوندان محروم ساخته و گروهى را از يارى خود باز داشته است).
خطبه 23
نهج البلاغه
.
.
موسسه اهل البیت
موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه
[جمعه 1398-10-27] [ 08:05:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
خیانت به بستگان |
... |
|
امام در مسجد كوفه در سال 38 هجرى سخنرانى مى كرد، اشعث بن قيس به يكى از مطالب آن اعتراض كرد و گفت اين سخن به زيان شما، نه به سود تو است، امام نگاه خود را به او دوخت و فرمود:
سوابق تاريخى نكوهيده أشعث بن قيس:
چه كسى تو را آگاهاند كه چه چيزى به سود، يا زيان من است. لعنت خدا و لعنت لعنت كنندگان، بر تو باد اى متكبّر متكبّر زاده، منافق پسر كافر.
سوگند به خدا!
تو يك بار در زمان كفر و بار ديگر در حكومت اسلام، اسير شدى، و مال و خويشاوندى تو، هر دو بار نتوانست به فريادت برسد. آن كس كه خويشان خود را به دم شمشير سپارد، و مرگ و نابودى را به سوى آنها كشاند، سزاوار است كه بستگان او بر وى خشم گيرند و بيگانگان به او اطمينان نداشته باشند.
(سید رضی مى گويد: منظور امام عليه السّلام اين است كه اشعث ابن قيس يك بار وقتى كه كافر بود اسير شد و بار ديگر آنگاه كه مسلمان شد و شمشيرها را به سوى قبيله اش راهنمايى كرد، مربوط به جريانى است كه اشعث قبيله خود را فريب داد تا خالد بن وليد، آنها را غافلگير كند و از دم شمشير بگذراند كه پس از آن خيانت او را با لقب «عرف النّار» (چيزى كه آتش را بپوشاند)، مى ناميدند و اين لقبى بود كه به نيرنگ باز مى دادند).
خطبه19
نهج البلاغه
.
.
موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه
[یکشنبه 1398-10-01] [ 07:51:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|