راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر









  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      وصف حالت مرگ و مردگان از زبان امام علی ...
    وصف حالت مرگ و مردگان از زبان امام علی

    پس از خواندن آيه 1 سوره تكاثر «افزون طلبى شما را به خود مشغول داشته تا آنجا كه به ديدار قبرها رفتيد» فرمود):

     

     

     هشدار از غفلت زدگى ها (دنیاگرایی و مرگ)


    شگفتا چه مقصد بسيار دورى و چه زيارت كنندگان بيخبرى و چه كار دشوار و مرگبارى!

    پنداشتند كه جاى مردگان خالى است،

    آنها كه سخت مايه عبرتند،

    و از دور با ياد گذشتگان، فخر مى فروشند.

    آيا به گورهاى پدران خويش مى نازند؟!

    و يا به تعداد فراوانى كه در كام مرگ فرو رفته اند؟

    آيا خواهان بازگشت اجسادى هستند كه پوسيده شده و حركاتشان به سكون تبديل گشت؟

    آنها مايه عبرت باشند سزاوارتر است تا تفاخر.

    اگر با مشاهده وضع آنان به فروتنى روى آورند عاقلانه تر است تا آنان را وسيله فخر فروشى قرار دهند.

    اما بدانها با ديده هاى كم سو نگريستند،

    و با كوته بينى در امواج نادانى فرو رفتند.

    اگر حال آنان را از خانه هاى ويران، و سرزمين هاى خالى از زندگان، مى پرسيدند، پاسخ مى دادند: «آنان با گمراهى در زمين فرو خفتند، و شما ناآگاهانه دنباله روى آنان شديد.»

    بر روى كاسه هاى سر آنها راه مى رويد،

    و بر روى جسدهايشان زراعت مى كنيد،

    و آنچه به جا گذاشته اند مى خوريد،

    و بر خانه هاى ويران آنها مسكن گرفته ايد،

    و روزگارى كه ميان آنها و شماست بر شما گريه و زارى مى كند.

    آنها پيش از شما به كام مرگ فرو رفتند،

    و براى رسيدن به آبشخور، از شما پيشى گرفتند.

    در حالى كه آنها داراى عزّت پايدار، و درجات والاى افتخار بودند.

    پادشاهان حاكم، يا رعيّت سر فراز بودند

    كه سرانجام به درون برزخ راه يافتند،

    و زمين آنها را در خود گرفت،

    و از گوشت بدن هاى آنان خورد،

    و از خون آنان نوشيد،

    پس در شكاف گورها بى جان و بدون حركت پنهان مانده اند.

    نه از دگرگونى ها نگرانند،

    و نه از زلزله ها ترسناك،

    و نه از فريادهاى سخت هراسى دارند.

    غائب شدگانى كه كسى انتظار آنان را نمى كشد،

    و حاضرانى كه حضور نمى يابند،

    اجتماعى داشتند و پراكنده شدند،

    با يكديگر مهربان بودند و جدا گرديدند.

    اگر يادشان فراموش گشت، يا ديارشان ساكت شد،

    براى طولانى شدن زمان يا دورى مكان نيست،

    بلكه جام مرگ نوشيدند.

    گويا بودند و لال شدند،

    شنوا بودند و كر گشتند،

    و حركاتشان به سكون تبديل شد،

    چنان آرميدند كه گويا بيهوش بر خاك افتاده و در خواب فرو رفته اند.

    همسايگانى هستند كه با يكديگر انس نمى گيرند

    و دوستانى اند كه به ديدار يكديگر نمى روند.

    پيوندهاى شناسايى در ميانشان پوسيده،

    و اسباب برادرى قطع گرديده است.

    با اينكه در يك جا گرد آمده اند تنهايند،

    رفيقان يكديگرند و از هم دورند،

    نه براى شب صبحگاهى مى شناسند،

    و نه براى روز شامگاهى.

    شب، يا روزى كه به سفر مرگ رفته اند براى آنها جاويدان است.

    خطرات آن جهان را وحشتناك تر از آنچه مى ترسيدند يافتند،

    و نشانه هاى آن را بزرگ تر از آنچه مى پنداشتند مشاهده كردند.

    براى رسيدن به بهشت يا جهنّم، تا قرارگاه اصلى شان مهلت داده شدند،

    و جهانى از بيم و اميد برايشان فراهم آمد.

    اگر مى خواستند آنچه را كه ديدند توصيف كنند، زبانشان عاجز مى شد.

     

     پيام درگذشتگان


    حال اگر چه آثارشان نابود، و اخبارشان فراموش شده،

    امّا چشم هاى عبرت بين، آنها را مى نگرد،

    و گوش جان اخبارشان را مى شنود،

    كه با زبان ديگرى با ما حرف مى زنند و مى گويند:

    چهره هاى زيبا پژمرده

    و بدن هاى ناز پرورده پوسيده شد،

    و بر اندام خود لباس كهنگى پوشانده ايم،

    و تنگى قبر ما را در فشار گرفته،

    وحشت و ترس را از يكديگر به ارث برده ايم.

    خانه هاى خاموش قبر بر ما فرو ريخته،

    و زيبايى هاى اندام ما را نابود،

    و نشانه هاى چهره هاى ما را دگرگون كرده است.

    اقامت ما در اين خانه هاى وحشت زا طولانى است،

    نه از مشكلات رهايى يافته، و نه از تنگى قبر گشايشى فراهم شد.


    مردم !

    اگر آنها را در انديشه خود بياوريد، يا پرده ها كنار رود،

    مردگان را در حالتى مى نگريد كه حشرات گوش هايشان را خورده،

    چشم هايشان به جاى سرمه پر از خاك گرديده،

    و زبان هايى كه با سرعت و فصاحت سخن مى گفتند پاره پاره شده.

    قلب ها در سينه ها پس از بيدارى به خاموشى گراييده،

    و در تمام اعضاى بدن پوسيدگى تازه اى آشكار شده،

    و آنها را زشت گردانيده،

    و راه آفت زدگى بر اجسادشان گشوده شده،

    همه تسليم شده،

    نه دستى براى دفاع، و نه قلبى براى زارى دارند.

    و آنان را مى بينى كه دل هاى خسته از اندوه،

    و چشم هاى پر شده از خاشاك دارند،

    و حالات اندوهناك آنها دگرگونى ايجاد نمى شود

    و سختى هاى آنان بر طرف نمى گردد.

     

    آه زمين!

    چه اجساد عزيز و خوش سيمايى را كه با غذاهاى لذيذ و رنگين زندگى كردند،

    و در آغوش نعمت ها پرورانده شدند به كام خويش فرو برد.

    آنان كه مى خواستند با شادى غم هاى را از دل بيرون كنند،

    و به هنگام مصيبت با سرگرمى ها، صفاى عيش خود را برهم نزنند.

    دنيا به آنها و آنها به دنيا مى خنديدند،

    و در سايه خوشگذرانى غفلت زا، بى خبر بودند كه روزگار با خارهاى مصيبت زا آنها را در هم كوبيد

    و گذشت روزگار توانايى شان را گرفت.

    مرگ از نزديك به آنها نظر دوخت،

    و غم و اندوهى كه انتظارش را نداشتند آنان را فرا گرفت،

    و غصّه هاى پنهانى كه خيال آن را نمى كردند، در جانشان راه يافت،

    در حالى كه با سلامتى انس داشتند انواع بيمارى ها در پيكرشان پديد آمد،

    و هراسناك به اطبّا، كه دستور دادند گرمى را با سردى، و سردى را با گرمى درمان كنند روى آورند كه بى نتيجه بود،

    زيرا داروى سردى، گرمى را علاج نكرد، و آنچه براى گرمى به كار بردند، سردى را بيشتر ساخت،

    و تركيبات و اخلاط، مزاج را به اعتدال نياورد، جز آن كه آن بيمارى را فزونى داد.

    تا آنجا كه درمان كننده خسته، و پرستار سرگردان، و خانواده از ادامه بيمارى ها سست و ناتوان شدند،

    و از پاسخ پرسش كنندگان درماندند،

    و در باره همان خبر حزن آورى كه از او پنهان مى داشتند در حضورش به گفتگو پرداختند.

    يكى مى گفت تا لحظه مرگ بيمار است،

    ديگرى در آروزى شفا يافتن بود،

    و سوّمى خاندانش را به شكيبايى در مرگش دعوت مى كرد، و گذشتگان را به ياد مى آورد.

    در آن حال كه در آستانه مرگ، و ترك دنيا، و جدايى با دوستان بود،

    ناگهان اندوهى سخت به او روى آورد،

    فهم و دركش را گرفت،

    زبانش به خشكى گراييد.

    چه مطالب مهمّى را مى بايست بگويد كه زبانش از گفتن آنها باز ماند،

    و چه سخنان دردناكى را از شخص بزرگى كه احترامش را نگه مى داشت،

    يا فرد خردسالى كه به او ترحّم مى كرد، مى شنيد و خود را به كرى مى زد.

    همانا مرگ سختى هايى دارد كه هراس انگيز و وصف ناشدنى است،

    و برتر از آن است كه عقل هاى اهل دنيا آن را درك كند.

    .

    خطبه221

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [چهارشنبه 1399-06-19] [ 09:04:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تکاثر ...

    ?"أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ”
    فزون طلبى (و تفاخر) شما را سرگرم كرد.

    ✔پیام ها؛

    1_«تكاثر» از «كثرت» به معناى فزون‌طلبى و فخرفروشى به ديگران به واسطه كثرت اموال و اولاد است.
    2_«أَلْهاكُمُ» از «لهو» به معناى سرگرم شدن به امور جزئى و ناچيز است كه انسان را از اهداف بلند باز دارد.

    3- فزون طلبى و فخرفروشى انسان را به كارهاى بيهوده و عبث مى‌كشاند. «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ»
    4- فزون‌طلبى، عامل غفلت از حساب قيامت است. «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ- لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ»

    5- تكاثر و تفاخر، كيفر سختى دارد. أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ … لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ‌
    6_كسانى‌كه به دنيا سرگرم هستند، هرگز به درجه يقين نمى‌رسند. «لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ»

    7_حضرت على عليه السلام در خطبه 221 نهج البلاغه، بعد از تلاوت اين سوره مطالبى دارند كه ابن ابى الحديد در شرح آن مى‌گويد: در طول پنجاه سال، بيش از هزار بار اين خطبه را خوانده‌ام و عظمت اين خطبه به قدرى است كه سزاوار است بهترين گويندگان عرب جمع شوند و اين خطبه برايشان تلاوت شود و همه به سجده افتند، همانگونه كه هنگام تلاوت بعضى از آيات قرآن، همه به سجده مى‌افتند.

    8_اقسام تکاثر
    ?تكاثر در عمر. چنان كه بعضى دوست دارند هزار سال عمر كنند. «يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ»
    ?تكاثر در مال. قرآن مى‌فرمايد: برخى افراد به دنبال جمع مال و شمارش آن هستند. «الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ»
    ?تكاثر در مسكن. قرآن در مقام سرزنش بعضى مى‌فرمايد: در دامنه هر كوهى ساختمان‌هاى بلند بنا مى‌كنيد. «أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ»
    ?تكاثر در شهوت. اسلام براى مسئله جنسى، راه ازدواج را تجويز كرده و بهره‌گيرى از همسر را بدون ملامت شمرده: «إِلَّا عَلى‌ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ» و ارضاى شهوت از غير راه ازدواج را تجاوز دانسته است. «فَمَنِ ابْتَغى‌ وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ»
    .
    .
    منبع؛ تفسیر نور
    .
    .

    موضوعات: ✔خدا خبر می دهد
    [سه شنبه 1397-11-23] [ 04:49:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت