مرده ای که بوی گلاب میداد

#خاطرات_غسالهای_بهشت_زهرا (سلام الله علیها)

?مرده ای که بوی گلاب میداد


یک بار پیرمردی را آوردند که اصلا به مرده شبیه نبود. چهره روشن و بسیار تمیز و معطری داشت، وقتی پتو را کنار زدم بوی گلاب می داد.
آنقدر تمیز و معطر بود که من از مسئول غسالخانه تقاضا کردم خودم شخصا این پیرمرد را بشورم و غسل بدهم. همه بوی گلاب را موقع شست و شو و وقتی آب روی تن این پیرمرد می ریختم حس می کردند. وقتی که کار غسل و کفن تمام شد بی اختیار در نماز و تشییع این پیرمرد شرکت کردم.

بیرون برای تشییع و خاکسپاری اش صحرای محشری به پا بود. از بین ناله های فرزندانش شنیدم که گویا این پیرمرد هر روزش را با قرائت زیارت عاشورا شروع می کرد.
از بستگانش دقیق تر پرسیدم. گویی این پیرمرد به این موضوع شهره بود. آدمی که هر روزش با زیارت عاشورا شروع میشد.


#روز_حساب_مردم_نزدیک_است
#اما_آنان_غافل_و_روی_گردانند.
سایت تابناک

موضوعات: ✔مطلب ندارد, خاطرات غسالها
[چهارشنبه 1399-09-05] [ 12:46:00 ق.ظ ]