|
پس از شنيدن تهاجم يكى از افسران معاويه، نعمان بن بشير به عين التّمر، سرزمين آباد قسمت غربى فرات، و كوتاهى كوفيان در سال 39 هجرى در كوفه فرمود:
1. نكوهش كوفيان
گرفتار كسانى شده ام كه چون امر مى كنم فرمان نمى برند، و چون آنها را فرا مى خوانم اجابت نمى كنند. اى مردم بى اصل و ريشه، در يارى پروردگارتان براى چه در انتظاريد؟ آيا دينى نداريد كه شما را گرد آورد و يا غيرتى كه شما را به خشم وا دارد؟
2. علل شكست و نابودى كوفيان:
در ميان شما به پاخاسته فرياد مى كشم، و عاجزانه از شما يارى مى خواهم، امّا به سخنان من گوش نمى سپاريد، و فرمان مرا اطاعت نمى كنيد، تا آن را كه پيامدهاى ناگوار آشكار شد، نه با شما مى توان انتقام خونى را گرفت، و نه با كمك شما مى توان به هدف رسيد.
شما را به يارى برادرانتان مى خوانم، مانند شترى كه از درد بنالد، ناله و فرياد سر مى دهيد، و يا همانند حيوانى كه پشت آن زخم باشد، حركتى نمى كنيد. تنها گروه اندكى به سوى من آمدند كه آنها نيز ناتوان و مضطرب بودند، «گويا آنها را به سوى مرگ مى كشانند، و مرگ را با چشمانشان مى نگرند».
(سید رضی مى گويد: «متذائب» يعنى مضطرب، از «تذاءبت الرّيح» يعنى وزش باد گوناگون و مضطرب گشت، و ذئب (گرگ) را ذئب ناميدند چون در رفتن اضطراب دارد).
خطبه39
نهج البلاغه
.
.
موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه
[یکشنبه 1398-12-04] [ 09:13:00 ق.ظ ]