#تجربه_لحظه_مرگ یک قاری قرآن | ... | ||
✅ #تجربه_لحظه_مرگ یک قاری قرآن
در آن لحظه نام مبارک حضرت زهرا(س) را به زبان آوردم که همان موقع آقایی در کنار بسترم با دست گذاشتن روی شانهام، گفت: نگران نباش که به آسمان خواهی رفت. احساس کردم همراه با تخت بیمارستان، همانند آسانسور شیشهای که طبقات آن مشخص بودند، به بالا رفتم. آسانسور در طبقه چهارم ایستاد و آدمهایی با لباسهای بلند دیدم که بر روی نوک پا راه میروند. پس از این صحنه، به بالاتر و به بیابانی بسیار وسیع با میلیونها انسان با لباس سفید برده شدم و همه آدمها در حال تماشای من بودند، و لحظهای صدای تلاوت آیه 82 سوره اسراء «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ» آمد که صدای تلاوت خودم بود.
تا این جمله گفته شد، بر روی تخت بیمارستان برگشته و نشستم. به یاد دارم در لحظهای که قلبم ایستاده بود، همهمهها را میشنیدم که میگفتند یک قاری قرآن از دنیا رفت و زمانی که برگشتم به دنیا، داد و بیداد اینکه مرده زنده شد را میشنیدم که صلوات میفرستادند و من ذکر یا زهرا یا زهرا را به لب داشتم. #روز_حساب_مردم_نزدیک_است
[شنبه 1399-09-08] [ 11:02:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|