تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و هفتم) | ... | ||
دعا برای مرزبانان
خدايا! بر محمد و خاندانش درود فرست و مرزهاي مسلمانان را به نيروي غالب خويش استوار و ايمن گردان، و مرزبانان را به قدرت خود مدد فرما، و آنان را از خزانهي بيپايان خود عطاياي بسيار ببخش.
بر محمد و خاندانش درود فرست و بر شمار مرزبانان بيفزا، و سلاحهايشان را برنده و كاري ساز، و از همه طرف پاسشان بدار، و پيرامونشان را از نفوذ دشمن حفظ فرما. پيوند آنان را محكم ساز، و خود، كارهاشان را به سامان كن، و توشهي آنان را پي در پي برسان. سنگينيِ وظيفهي مرزباني را تو خود بر ايشان سَبُك گردان. آنان را بر دشمنانشان پيروزي ده و بازويشان را قوي فرماي و با شكيبايي مدد نماي و چنان كن كه نيرنگ دشمن را نيك بشناسند و پاسخ گويند.
بر محمد و خاندانش درود فرست و به مرزبانان آنچه را نميشناسند بشناسان، و آنچه را نميدانند بياموز، و چشم دلشان را بدانچه نميبينند بينا ساز.
بر محمد و خاندانش درود فرست. و چون با دشمن رو به رو شوند، ياد اين دنياي پر نيرنگِ فريبنده را از خاطر آنان ببَر و انديشهي مال فتنه انگيز را از دلهايشان بزداي. بهشت را پيش چشم ايشان تجسّم بخش و آن خانههاي جاويد و جاهاي نيكوي و سيه چشمانِ خوب روي و جويهاي سرشار از نوشيدنيهاي مختلف و درختان گرانبار از ميوههاي گوناگون كه براي آنان مهيّا كردهاي به ايشان بنماي، تا هيچ يك آهنگِ پشت كردن به دشمن نكنند# و انديشهي گريختن از هماورد خود را در سر نپرورند.
دعا برای دفع دشمنان
بدين وسيله دشمنانشان را فراري ده، و چنگال قدرت او را از سرشان بردار، و ميان دشمنان و سلاحهاشان جدايي افكن، و بند دلهاي آنان را بگسل، و آذوقهشان را از ايشان دور گردان، و در ميانهي راه سرگشتهشان فرما و از جادّهي مقصود گمراهشان كن. راه كمك را بر آنان ببند و شمارشان را اندك ساز و قلبهاشان را از ترس بياكَن و آنان را از دست گشودن [بر جان و مال مسلمانان] بر حذر دار، و زبانشان را از گفتن فرو بند، و چنان شكستي نصيبشان فرما كه دنبالههاشان پراكنده شوند و آيندگانشان عبرت گيرند، و چنان خوارشان ساز كه ديگر هيچ لشكري در جنگيدن با مسلمانان طمع نكند.
زنانشان را نازا كن، و آب پشت مردانشان را بخشكان، و نسل چارپايان سواري و شيرده آنان را برانداز. آسمانشان را از باريدنِ قطرهاي باران، و زمينشان را از روياندن بوتهاي گياه باز دار.
بدين وسيله، بر نيرو و تدبير مسلمانان بيفزاي، و شهرهايشان را استواري و داراييشان را فزوني بخش. خاطرشان را از دشمن آسوده گردان تا به جاي پيكار با وي، تو را پرستش كنند و با تو خلوت نمايند، تا [مردمِ] سراسر زمين جز تو را نپرستند و جز در برابر تو پيشاني بر خاك نسايند.
مسلمانانِ هر بخش از سرزمين اسلامي را براي جنگ با مشركاني كه در برابر آناناند برانگيز، و ايشان را به صفهاي پي در پي فرشتگانت مدد فرماي كه دشمنان مشرك را تا آن جا كه خاك زمين به پايان ميرسد، با كشتن و اسير كردن فراري دهند، يا مشركان اعتراف كنند كه تويي آن خدايي كه جز تو معبودي نيست، يكتايي و انباز نداري.
همهي دشمنان خود را در هر گوشه و كنار كه هستند، چنين سرانجامي ده: از هند و روم و تركستان و خزر و حبشه و نوبه و زنگبار و سرزمين سقالبه و ديالمه گرفته تا ديگر امتهاي مشرك كه نام و نشانشان بر ما پوشيده است، حال آن كه تو خود يكايك ايشان را ميشناسي و با قدرت خود بر آنان احاطه داري.
مشركان را به خودشان مشغول دار تا به مرزهاي سرزمينهاي اسلامي دست طمع نگشايند. از شمار ايشان بكاه تا از شمار مسلمانان نكاهند، و جمعشان را پراكنده ساز تا بر ضدّ مسلمانان متّحد نشوند.
دلهاي مشركان را از آرامش، و بدنهاشان را از نيرو تهي گردان. و تدبير و چارهسازي را از يادشان ببر. آنان را هنگام نبرد با مردان مسلمان به ضعف و سستي دچار كن، و از در افتادن با دليرانِ لشكر اسلام بترسان. سپاهي از فرشتگان را با عذاب خود بر ايشان بفرست، آن گونه كه در جنگ بدر فرستادي، تا ريشهي زندگيشان را بركني و برتري و قدرتشان را از ميان ببري و جمعشان را پراكنده سازي.
آبهايشان را به وبا و خوراكهايشان را به دردهاي بيالاي، و شهرهايشان را در زمين فرو بَر، و بر سرزمينشان بلاهاي پي در پي ببار، و آن را به قحطي و خشكسالي گرفتار فرماي، و خواربار آنان را در بيبارانترين و دورترين زمينها قرار ده. قلعههاي زمين را جان پناه آنان مساز، و ايشان را به گرسنگي مدام و بيماري دردناك مبتلا گردان.
هر جنگجوي اهل آيين تو كه با مشركان در جنگ است ـ و هر مجاهد پيرو سنّت تو كه با ايشان به جهاد برخاسته تا دين تو برتري يابد و حزب تو تواناتر گردد و بهرهي تو كاملتر شود ـ كارهاي او را آسان كن و هر چه خواهد برايش آماده ساز و خود پيروزياش را بر عهده گير. او را ياراني شايسته بخش و پشتش را محكم گردان و درآمد زندگياش را فراوان كن و از نشاط و سرزندگي برخوردارش فرما. سوز اشتياق او به خاكِ وطن را در دلش فرو بنشان و او را از اندوه تنهايي بِرهان و انديشهي زن و فرزند را از خاطرش بزداي.
و خود، تن درستياش را بر عهده گير، و همواره سلامتش بدار، و ترس را از دلش بيرون كن، و به او دليري بخش و سرسختي عطا فرما. او را به ياري خود قوي گردان، و شيوههاي جهاد و سنتهاي خود را به او بياموزان، و در قضاوت راه صواب را پيش پايش بگذار، و او را از رياكاري بركنار دار، و از هوسِ نام و آوازهجويي خالص گردان، و انديشه و يادكرد و جنبش و آرامش وي را در راه خود و براي خود قرار ده. هرگاه با دشمن تو و دشمن خود رو در رو شود، آنان را در چشم او اندك بنماي و شكوهشان را در دل او خُرد و ناچيز بدار. او را بر آن چيره گردان و آنان را بر او چيره مگردان. اگر نيك بختي را پايان زندگياش قرار دادهاي و خواستهاي كه شهادت سرانجام او باشد، پس شهادتش را به وقتي انداز كه دشمنانت را نابود ساخته يا به اسارتي سخت درآورده و مرزهاي سرزمينهاي اسلامي آرامش يافته است و دشمنانِ تو پشت داده و گريختهاند.
مسلمانانی که پاداش جهادگر دارند
هر مسلماني را كه در نبودن جنگجو يا مرزباني، در سراي او كارهاي زندگياش را سامان ميبخشد و بازماندگان او را سرپرستي ميكند، يا او را با بخشي از دارايي خود ياري ميدهد، يا به ساز و برگ جنگي مدد ميرساند، يا او را بر جهاد بر ميانگيزد، يا به دعاي خيرش بدرقه ميكند، و يا در نبودن او حرمتش را نگه ميدارد، به او پاداشي هم اندازهي پاداش آن جنگجو و مرزبان عطا فرما، و كار او را در همين دنيا جزايي ده كه با آن سود كاري را كه از اين پيش كرده است، و شادماني نيكوكاري خود را، به زودي به چنگ آورد، و چون مدت عمرش به پايان رسد، آن بخششي كه براي او پيوسته گرداندهاي و احساني كه آماده ساختهاي، نصيبش گردد.
هر مسلماني كه دل نگران كارِ اسلام است و گرد آمدن مشركان بر ضدّ مسلمانان او را اندوهگين ميسازد، و چون خواهش جنگ در دلش پديد آيد يا عزمِ جهاد كند، ضعف و سستي زمينگيرش سازد، يا تنگ دستي او را به درنگ وادارد، يا رويداد ديگري عزم او را واپس انداز، و يا چيزي ميان او و تصميمش ديوار شود، نام او را در زمرهي عابدان بنگار و او را پاداش مجاهدان ببخش و در زمرهي شهيدان و نيكان درآور.
بر محمد، بنده و فرستادهات، و بر خاندانِ محمد درود فرست؛ درودي برتر از همهي درودها و بالاتر از همهي سلامها؛ درودي كه زمانش به پايان نرسد و رشتهي شمارِ آن از هم نگسلد؛ درودي همچون كاملترين درودها كه از اين پيش، بر يكي ديگر از دوستانت فرستادهاي، كه تو خداي نعمت بخش و ستودهاي، آن نخست آفريدگار و باز آفرينندهي هستيها، و هر چه خواهي همان كني. . دعای بیست و هفتم صحیفه سجادیه . موسسه موعود
[سه شنبه 1399-03-20] [ 11:10:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|