روایاتی درباره امام موسی کاظم علیه السلام | ... | ||
روایاتی درباره امام موسی کاظم علیه السلام
ابوالحسن موسی بن جعفر علیه السلام به سال ۱۲۸ و به قولی در ۱۲۹ در ابواء(منزلی است میان مکه و مدینه) متولد شد و در ششم ماه رجب سال ۱۸۳ به سن ۵۴ یا ۵۵ سالگی درگذشت. وفاتش در بغداد در زندان سندی بن شاهک بوده و هارون الرشید آن حضرت را در بیستم شوال سال ۱۷۹ از مدینه بیرون برد و هارون در ماه رمضان زمانی که از عمره باز می گذشت به مدینه آمد. سپس هارون به حج رفت و ان حضرت را با خود برد، آنگاه از راه بصره بازگشت و امام را نزد عیسی بن جعفر زندانی کرد. باز او را به بغداد فرستاد و نزد سندی بن شاهک زندانی کرد. آن حضرت در زندان سندی در بغداد درگذشت و در قبرستان قریش به خاک سپرده شد. مادرش امّ ولد و نامش حمیده بود.
روایت اول) امام صادق علیه اسلام فرمود: حمیده از پلیدی ها پاک است مانند شمش طلا. فرشتگان همواره او را نگهداری کردند تا به من رسید به جهت کرامتی که خدا نسبت به من و حجت پس از من فرستاد
روایت دوم) پدر عیسی بن عبدالرحمن گوید: ابن عکاشه خدمت امام باقر علیه السلام آمد و امام صادق علیه السلام نزدش ایستاده بود. قدری انگور برایش آوردند. حضرت فرمود: پیرمرد سالخورده و کودک خردسال انگور را دانه دانه می خورد و کسی که می ترسد سیر نشود سه چهار دانه می خورد و تو دو دانه دو دانه بخور که مستحب است.
روایت سوم) یعقوب بن جعفر بن ابراهیم گوید: خدمت موسی بن جعفر علیه السلام بودم که مردی نصرانی نزد آن حضرت آمد. ما در عریض (وادی مدینه) بودیم. نصرانی عرض کرد : من از شهری دور و سفری پر مشقّت نزد شما آمده ام و 30 سال است که از پروردگارم درخواست می کنم که مرا به بهترین دینها و به سوی بهترین و داناترین بندگان خود هدایت کند تا آنکه شخصی در خواب من امد و مردی را که در علیاء دمشق است به من معرفی کرد. من نزدش رفتم و با او سخن گفتم. او گفت: من از تمام همکیشان خود داناترم ولی از من داناتر هم هست. من گفتم: مرا به کسی که از تو داناتر است رهبری کن. زیرا مسافرت برای من دشوار و سنگین نیست. من تمام انجیل و مزامیر داوود و چهر سفر از تورات و ظاهر تمام قرآن را خوانده ام. دانشمند به من گفت: اگر علم نصرانیت را می خواهی من از تمام عرب و عجم به آن داناترم و اگر علم یهودیت خواهی باطی بن شرحبیل سامری در این زمان داناتررین مردم است و اگر علم اسلام و تورات و انجیل و زبور و کتاب هود و ره کتابی که بر هر پیغمبری در زمان تو و زمانهای دیگر نازل شده و هر خبری که از آسمان نازل شده که کسی آن را دانسته یا ندانسته و در آن است بیان هر چیز و شفا برای جهانیان و رحمت برای رحمت جو ومایه بصیرت کسی که خدا خیر او را خواهد و انس با حق است اگر چنین شخصی را می خواهی تو را به سویش رهبری کنم اگر توانی با پایت نزدش برو و گر نتوانی با سر زانو و اگر نتوانی با کشیدن نشیمنگاه و اگر نتوانی با چهره به زمین کشیدن. . اصول کافی، ج2 ترجمه مصطفوی .
[جمعه 1400-10-03] [ 11:44:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|