مجموعه روایات درباره خمس و زکات

مجموعه روایات درباره خمس و زکات

 

روایت اول)

امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که معتقد باشد که امام به انچه در دست مردم است احتیاج دارد کافر است. بلکه مردم نیازمندند که امام (خمس و سهم و سایر وجوه  را) از انها بپذیرد. خدای عزوجل فرماید: « از اموال آنها زکات بگیر تا آنها را به وسیله ان پاک و بی آلایش سازی.» 104 سوره9.

 

روایت دوم)

امام صادق علیه السلام می فرمود: کاری نزد خدا محبوبتر از رسانیدن دراهم به امام نیست. همانا خدا درهم امام را در بهشت مانند کوه احد قرار می دهد. خدای تعالی در کتابش می فرماید: «کیست که به خدا وامی نیکو دهد تا خدا وام او را بسیار چند برابر سازد» 244 سوره2.

امام فرمود: به خدا این وام خصوص صله امام است.

 

روایت سوم)

امام صادق علیه السلام فرمود: خدا که انچه را در دست مخلوقش هست به قرض خواسته برای احتیاجش به آن نبوده و هر حقی که خدا دارد از آن ولی اوست.

 

روایت چهارم)

اسحاق بن عمار گوید: از موسی بن جعقر علیه السلام راجع به قول خدای عزوجل « کیست که به خدا وامی نیکو دهد تا برایش چند برابر کند و او را مزدی ارجمند است» 11 سوره 57. پرسیدم.

فرمود: درباره صله با امام نازل شده است.

 

 روایت پنجم)

ابن بکیر گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام می فرمود: من از یک نفر از شما پول درهم میگیرم در صورتی که از همه اهل مدینه متومل ترم. فقط مقصودم این است که شما پاکیزه شوید.

 

ثقه الاسلام کلینی فرماید: خدای تبارک تعالی همه دنیا را به خلیفه خود (پیغمبر یا امام) داده زیرا به فرشتگان می گوید:« من در زمینه خلیفه گذارم»24سوره2.

پس همه دنیا از آن آدم بود و پس از او به فرزندان نیکوکار و جانشینانش رسید. بنابراین آنچه را از دنیا دشمنانشان به زور گرفتند و سپس به وسیله جنگ یا غلبه به آنها برگشت «فیء» نامند پس فیء آن است که به وسیله غلبه و جنگ به آنها برگردد(و فیء ذر لغت به معنی برگشتن است) و حکم فیء آن است که خدای تعالی فرماید« بدانید که هرچه غنیمت گیرید پنج یک آن از خدا و پیغمبر و خویشان او و یتیمان و بی چیزان و در راه ماندگار است.» 4سوره8. پس فیء از آن خدا و پیغمبر و خویشان پیغمبر است. این است بیان فیء که برگشت میکند و برگشتش از این است که در دست دیگران بوده و بزور شمشیر از آنها گرفته شده است.

اما آنچه بدون تاختن اسب و شتر به آنها برگردد. انفال است که مخصوص خدا و پیغمبر است و هیچ کس در آن شریک نیست. شرکت تنها در چیزی است که روی آن جنگ شده و کشته داده اند که برای جنگ جویان چهار سهم از آن غنیمتها مقرر گردیده و برای پیغمبر یک سهم و پیغمبر سهم خود را شش بخش می کند: سه بخش آن از خود اوست و سه بخش دیگرش از آن یتیمان و بی چیزان و در راه ماندگان است.

و اما انفال چنین نیست. انفال مخصوص پیغمبر صلی الله علیه و آله بود زیرا او و امیر المومنین آن را فتح کردند و دیگری با آنها نبود. لذا اسم فیء از آن برداشته و اسم انفال روی آن گذاشته شد و همچنین است نیزارها و معادن و دریاها و بیابانها که همه به امام اختصاصا دارد و اگر مردمی با اجازه امام در آنها کا کردند چهار پنجم درآمد آنها از خود ایشان و یک پنجم  از آن امام است و آنچه به امام تعلق دارد حکم خمس را دارد.  و هر که بدون اجازه امام در آنها کار کند امام حق دارد همه درآمد را بگیرد و هیچ کس را در آن  سهمی نیست. همچنین هرکس بدون اجازه صاحب زمین  خرابه ای را آباد کند یا قناتی جاری کند یا در زمین خرابی عملی انجام دهد … مالک زمین اگر بخواهد از او می گیرد و اگر بخواهد در دست او باقی می گذارد.

 

روایت ششم)

سلیم بن قیس گوید: شنیدم امیر المومنین علیه السلام می فرمود: به خدا ما هستیم کسانی که خدا از ذی القربی قصد فرموده و آنها را همدوش خود و پیغمبرش ساخته و فرموده است: «هر چه را خدا از اموال مردم دهکده ها به پیغمبرش برگشت داده. از آن خدا و پیغمبر و خویشان او و یتیمان و بی چیزان است. » 7سوره59.

این سهم مخصوص ماست و برای ما از صدقه  (زکات واجب) سهمی قرار نداد. خدا پیغمبرش را و ما را گرامی داشت از اینکه چرک و فضول مال مردم را به ما بخوراند.( مالی که به عنوان زکات پرداخت می شود چرک و فضولی است که از اصل مال گرفته می شود و آن مال مزکی و مصفا می گردد.

 

 روایت هفتم)

امام صادق علیه السلام: همانا خدا هر نوع از اموال را تقسیم کرده و حق هر مستحق را از خاصه و عامه و فقرا و مساکین و اصناف دیگر مردم به آنها داده است.

سپس فرمود: اگر درمیان مردم عدالت خکم فرما باشد همه بی نیاز شوند و باز فرمود: هدالت از عسل شیرینتر است و عدالت نکند جز کسی که عدالت را خوب بداند.

و در مال خمس زکاتی نیست؛ زیرا ارزاق و مخارج فقراء مردم (غیر سادات) بر 8 سهم در اموال مردم مقرر گردیده و کسی از آنها بی خرجی گداشته نشده و خدا برای فقراء خویشان پیغمبر صلی الله علیه و آله نصف خمس را مقرر کرد و ایشان را از صدقات مردم و صدقات پیغمبر صلی الله علیه و آله و والی امر بی نیاز کرد. پس هیچ فقیری از فقراء مردم(غیرسادات) و هیچ فقیری ار افقراء خویشان پیغمبر صلی الله علیه و آله نباشد جز اینکه بی نیاز گردید. بنابراین (در میان مسلمین) فقیری وجود ندارد و از این جهت است که بر مال پیغمبر صلی الله علیه و آله و امام زکات نیست؛ زیرا فقیری محتاج باقی نمانده بلکه برعهده آنها تنها همان مخارجی است که پیش می آید و درآمدایشان هم از آن راههاست در برابر مخارجی که به عهده دارند.

 

روایت هفتم)

ضریس کنامی گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: از چه راهی مردم گرفتار زنا می شوند؟

گفتم: نمی دانم قربانت گردم.

فرمود: از راه خمس ما اهل بیت(که نمیپردازند) مگر شیعیان پاک زاده ما که خمس برای آنها حلالا گشت تا حلال زاده به دنیا آیند.

 

روایت هشتم)

یکی از تجار فارس که از پیران امام رضا علیه السلام بود، به آن حضرت نامه نوشت و درباره خمس اجازه خواست. حضرت به او نوست:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

همانا خدا وسعن دهنده و کریم است. در مورد عمل و کار ضامن ثواب است و در تنگی ضامن غم و اندوه. هیچ مالی حلال نیست جز از راهی که خدا ان را حلال کرده و خمس موجب کمک ماست بر دین ما و عیالات ما و پیروان ما و آنچه می بخشیم و آبروئی که می خریم از کسانی که از قهر و زورش می ترسیم. پس ان را از مادریغ ندارید و تا می توانیدخود را از دعای ما محروم نکنید؛ زیرا دادن خمس کلید روزی شما و مایه پاک شدن گناهان شماست و چیزی است که برای روز بیچارگی خود آماده می کنید و مسلمان کسی است که به عهدی که خدا با او کرده وفا کند. مسلمان آن نیست که با زبان و با دل مخالفت کند.

والسلام.

.

اصول کافی، ج2، ترجمه مصطفوی

اتمام جلد دوم اصول کافی در شب 23ام ماه رمضان مصادف با شب قدر/ دوشنبه 1401 

و من الله التوفیق …

موضوعات: ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
[دوشنبه 1401-02-05] [ 04:01:00 ق.ظ ]