راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر






  • مطالب مرتبط


  • نحوه برخورد با دنیا از منظر امامان معصوم علیهم السلام
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و دوم)
  • حقیقت دنیا
  • روش برخورد با دنیا
  • دنیاشناسی
  • نحوه استفاده از دنیا و بدست آوردن روزی
  • ماهیت دنیا
  • سه پند مهم امام علی
  • کلام پرتکرار امام علی بر روی منبرها
  • فرزندان دنیا
  • بهترین روش زندگی در دنیا
  • رفتارهای ضد تقوی
  • اندیشه درست
  • ماهیت دنیا و بخیلان
  • نگاه امام علی به دنیا
  • دنیا و اقسام مردم در آن
  • توبيخ نكوهش كننده دنيا
  • عاقبت ترجیح دادن دنیا بر دین
  • دو عامل ایمنی از عذاب خدا
  • رابطه دنیا و انسان
  • دنیاسواران
  • علی از زبان علی
  • علت اختلاف احادیث در میان مردم
  • جواب امام علی به شکایت عدم مشورت قرار دادن طلحه و زبیر
  • مال دنیا، آخرت گرایی، وارثان
  • حقیقت دنیا
  • عاقبت دنیا پرستی
  • روش استفاده از دنیا در نگاه امام علی
  • بازگرداندن نعمت ها بعد از از دست رفتن ان
  • افشاء توطئه ناكثين
  • سرانجام افرادی که دینی غیر از اسلام انتخاب کنند
  • رابطه پیامبر با دنیا
  • وصف دنیازدگان و جاهلان از نگاه امام علی
  • حکومت امام مهدی از زبان امام علی
  • روان شناسی طلحه و زبیر از سوی امام علی
  • ویژگی قرآن از منظر امام علی
  • یاد مرگ و خودسازی
  • سفارش امام علی به اباذر
  • دنیا در نگاه پیامبر
  • دنیا در منظر حضرت علی
  • صفات بنده پرهيزكار
  • خون عثمان از زبان حضرت علی
  • سبک زندگی اسلامی از منظر حضرت علی (علیه السلام)
  • دنیای خوب، دنیای بد از منظر حضرت علی
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه(دعای چهارم)
  • روش برخورد با دنیا
  • امام علی، مردم را از دو چیز منع کردند
  • روانشناسی اجتماعی مسلمین حضرت علی
  • تناسب نعمت ها با استعدادهاى گوناگون
  • ماهیت اصحاب جمل



  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      افشاء توطئه ناكثين ...
    افشاء توطئه ناكثين

    (اين سخنرانى را در سال 36 هجرى به هنگام حركت اصحاب به سوى بصره ايراد فرمود).

     

    امت اسلامی (ضرورت اطاعت از رهبرى)


    همانا خداوند پيامبرى راهنما را با كتابى گويا، و دستورى استوار بر انگيخت.

    هلاك نشود جز كسى كه تبهكار است

    و بدانيد كه بدعت ها به رنگ حق در آمده و هلاك كننده اند،

    مگر خداوند ما را از آنها حفظ فرمايد.

    و همانا حكومت الهى حافظ امور شماست،

    بنابر اين زمام امور خود را بى آن كه نفاق ورزيد يا كراهتى داشته باشيد به دست امام خود سپاريد.

    به خدا سوگند !

    اگر در پيروى از حكومت و امام، اخلاص نداشته باشيد،

    خدا دولت اسلام را از شما خواهد گرفت كه هرگز به شما باز نخواهد گردانيد و در دست ديگران قرار خواهد داد.

     

    علی از زبان علی( افشاء توطئه ناكثين)


    همانا ناكثين عهد شكن به جهت نارضايتى از حكومت من به يكديگر پيوستند،

    و من تا آنجا كه براى وحدت اجتماعى شما احساس خطر نكنم صبر خواهم كرد،

    زيرا آنان اگر براى اجراى مقاصدشان فرصت پيدا كنند، نظام جامعه اسلامى متزلزل مى شود.

    آنها از روى حسادت بر كسى كه خداوند حكومت را به او بخشيده است به طلب دنيا برخاسته اند.

    مى خواهند كار را به گذشته باز گردانند.

    حقّى كه شما به گردن ما داريد؛ عمل كردن به كتاب خدا (قرآن)، و سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و قيام به حق و بر پاداشتن سنّت اوست.

    .

    خطبه 169

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [دوشنبه 1399-06-03] [ 12:06:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      رابطه پیامبر با دنیا ...
    رابطه پیامبر با دنیا

    (در شهر كوفه در سال 37 هجرى به هنگام حركت دادن مردم بسوى صفّين و جنگ با شاميان ايراد كرد).

     

     خدا شناسى


    فرمان خدا قضاى حتمى و حكمت،

    و خشنودى او مايه امنيّت و رحمت است،

    از روى علم، حكم مى كند

    و با حلم و بردبارى مى بخشايد.


    خدايا!

    سپاس تو راست بر آنچه مى گيرى، و عطا مى فرمايى،

    و شفا مى دهى يا مبتلا مى سازى،

    سپاسى كه تو را رضايت بخش ترين، محبوب ترين، و ممتازترين باشد،

    سپاسى كه آفريدگانت را سرشار سازد،

    و تا آنجا كه تو بخواهى تداوم يابد،

    سپاسى كه از تو پوشيده نباشد،

    و از رسيدن به پيشگاهت باز نماند،

    سپاسى كه شمارش آن پايان نپذيرد،

    و تداوم آن از بين نرود.


    خدايا!

    حقيقت بزرگى تو را نمى دانيم،

    جز آن كه مى دانيم كه تو زنده اى و احتياج به غير ندارى،

    خواب سنگين يا سبك تو را نمى ربايد،

    هيچ انديشه اى به تو نرسد

    و هيچ ديده اى تو را ننگرد،

    اما ديده ها را تو مى نگرى،

    و اعمال انسانها را شماره فرمايى،

    و قدم ها و موى پيشانى ها (زمام امور همه) به دست تو است.


    خدايا!

    آنچه را كه از آفرينش تو مى نگريم،

    و از قدرت تو به شگفت مى آييم

    و بدان بزرگى قدرت تو را مى ستاييم،

    بسى ناچيزتر است در برابر آنچه كه از ما پنهان،

    و چشم هاى ما از ديدن آنها ناتوان،

    و عقلهاى ما از درك آنها عاجز است،

    و پرده هاى غيب ميان ما و آنها گسترده مى باشد.

     

     راههاى خدا شناسى


    پس آن كس كه دل را از همه چيز تهى سازد،

    و فكرش را به كار گيرد تا بداند كه:

    چگونه عرش قدرت خود را برقرار ساخته اى؟

    و پديده را چگونه آفريده اى؟

    و چگونه آسمان ها و كرات فضايى را در هوا آويخته اى؟

    و زمين را چگونه بر روى امواج آب گسترده اى؟

    نگاهش حسرت زده، و عقلش مات و سرگردان، و شنواييش آشفته، و انديشه اش حيران مى ماند.

     

    حقیقت توکل


    به گمان خود ادّعا دارد كه به خدا اميدوار است

    به خداى بزرگ سوگند كه دروغ مى گويد،

    چه مى شود او را كه اميدوارى در كردارش پيدا نيست.

    پس هر كس به خدا اميدوار باشد بايد، اميد او در كردارش آشكار شود،

    هر اميدوارى جز اميد به خداى تعالى ناخالص است،

    و هر ترسى جز ترس از خدا نادرست است.

    گروهى در كارهاى بزرگ به خدا اميد بسته

    و در كارهاى كوچك به بندگان خدا روى مى آورند،

    پس حق بنده را ادا مى كنند

    و حق خدا را بر زمين مى گذارند،

    چرا در حق خداى متعال كوتاهى مى شود و كمتر از حق بندگان رعايت مى گردد.؟

    آيا مى ترسى در اميدى كه به خدا دارى دروغگو باشى؟

    يا او را در خور اميد بستن نمى پندارى؟

    اميدوار دروغين اگر از بنده خدا ترسناك باشد، حق او را چنان رعايت كند كه حق پروردگار خود را آنگونه رعايت نمى كند،

    پس ترس خود را از بندگان آماده،

    و ترس از خداوند را وعده اى انجام نشدنى مى شمارد.

    و اينگونه است كسى كه دنيا در ديده اش بزرگ جلوه كند،

    و ارزش و اعتبار دنيا در دلش فراوان گردد،

    كه دنيا را بر خدا مقدّم شمارد،

    و جز دنيا به چيز ديگرى نپردازد

    و بنده دنيا گردد.

     

    نبوت (سيرى در زندگانى پيامبران عليه السّلام براى انتخاب الگوهاى ساده زيستى)


    براى تو كافى است كه راه و رسم زندگى پيامبر اسلام (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) را اطاعت نمايى،

    تا راهنمايى خوبى براى تو در شناخت بدى ها و عيب هاى دنيا و رسوايى ها و زشتى هاى آن باشد،

    چه اينكه دنيا از هر سو بر پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) باز داشته

    و براى غير او گسترانده شد،

    ازسینه دنيا شير نخورد،

    و از زيورهاى آن فاصله گرفت.


    اگر مى خواهى دومى را، موسى عليه السّلام و زندگى او را تعريف كنم،

    آنجا كه مى گويد: «پروردگارا هر چه به من از نيكى عطا كنى نيازمندم»

    به خدا سوگند، موسى عليه السّلام جز قرص نانى كه گرسنگى را بر طرف سازد چيز ديگرى نخواست،

    زيرا موسى عليه السّلام از سبزيجات زمين مى خورد،

    تا آنجا كه بر اثر لاغرى و آب شدن گوشت بدن، سبزى گياه از پشت پرده ى شكم او آشكار بود.


    و اگر مى خواهى: سومى را، حضرت داوود عليه السّلام صاحب نى هاى نوازنده، و خواننده بهشتيان را الگوى خويش سازى،

    كه با هنر دستان خود از ليف خرما زنبيل مى بافت،

    و از همنشينان خود مى پرسيد چه كسى از شما اين زنبيل را مى فروشد

    و با بهاى آن به خوردن نان جوى قناعت مى كرد.


    و اگر خواهى از عيسى بن مريم عليه السّلام بگويم،

    كه سنگ را بالش خود قرار مى داد،

    لباس پشمى خشن به تن مى كرد،

    و نان خشك مى خورد،

    نان خورش او گرسنگى،

    و چراغش در شب ماه،

    و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمين بود،

    ميوه و گل او سبزيجاتى بود كه زمين براى چهارپايان مى روياند،

    زنى نداشت كه او را فريفته خود سازد،

    فرزندى نداشت تا او را غمگين سازد،

    مالى نداشت تا او را سرگرم كند،

    و آز و طمعى نداشت تا او را خوار و ذليل نمايد،

    مركب سوارى او دو پايش،

    و خدمتگزار وى، دستهايش بود.

     

     

     راه و رسم زندگى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از زبان حضرت علی 


    پس به پيامبر پاكيزه و پاكت اقتدا كن،

    كه راه و رسم او الگويى است براى الگو طلبان،

    و مايه فخر و بزرگى است براى كسى كه خواهان بزرگوارى باشد،

    و محبوب ترين بنده نزد خدا كسى است كه از پيامبرش پيروى كند،

    و گام بر جايگاه قدم او نهد.


    پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) از دنيا چندان نخورد كه دهان را پر كند،

    و به دنيا با گوشه چشم نگريست،

    دو پهلويش از تمام مردم فرو رفته تر،

    و شكمش از همه خالى تر بود،

    دنيا را به او نشان دادند اما نپذيرفت،

    و چون دانست خدا چيزى را دشمن مى دارد آن را دشمن داشت،

    و چيزى را كه خدا خوار شمرده، آن را خوار انگاشت،

    و چيزى را كه خدا كوچك شمرده كوچك و ناچيز مى دانست.

    اگر در ما نباشد جز آن كه آنچه را خدا و پيامبرش دشمن مى دارند، دوست بداريم،

    يا آنچه را خدا و پيامبرش كوچك شمارند، بزرگ بداريم،

    براى نشان دادن دشمنى ما با خدا، و سر پيچى از فرمان هاى او كافى بود.

     

    و همانا پيامبر «كه درود خدا بر او باد» بر روى زمين مى نشست و غذا مى خورد،

    و چون برده، ساده مى نشست،

    و با دست خود كفش خود را وصله مى زد،

    و جامه خود را با دست خود مى دوخت،

    و بر الاغ برهنه مى نشست،

    و ديگرى را پشت سر خويش سوار مى كرد.

    پرده اى بر در خانه او آويخته بود كه نقش و تصويرها در آن بود،

    به يكى از همسرانش فرمود، اين پرده را از برابر چشمان من دور كن

    كه هر گاه نگاهم به آن مى افتد به ياد دنيا و زينت هاى آن مى افتم.

     

    پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) با دل از دنيا روى گرداند،

    و يادش را از جان خود ريشه كن كرد،

    و همواره دوست داشت تا جاذبه هاى دنيا از ديدگانش پنهان ماند،

    و از آن لباس زيبايى تهيّه نكند

    و آن را قرارگاه دائمى خود نداند،

    و اميد ماندن در دنيا نداشته باشد،

    پس ياد دنيا را از جان خويش بيرون كرد،

    و دل از دنيا بر كند،

    و چشم از دنيا پوشاند.

    و چنين است كسى كه چيزى را دشمن دارد،

    خوش ندارد به آن بنگرد،

    يا نام آن نزد او بر زبان آورده شود.

     

    در زندگانى رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) براى تو نشانه هايى است كه تو را به زشتى ها و عيب هاى دنيا راهنمايى كند،

    زيرا پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) با نزديكان خود گرسنه به سر مى برد،

    و با آن كه مقام و منزلت بزرگى داشت، زينتهاى دنيا از ديده او دور ماند.

     

    پس تفكّر كننده اى بايد با عقل خويش به درستى انديشه كند كه: آيا خدا محمد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) را به داشتن اين صفتها اكرام فرمود يا او را خوار كرد؟

    اگر بگويد: خوار كرد، دروغ گفته و بهتانى بزرگ زده است،

    و اگر بگويد: او را اكرام كرد، پس بداند، خدا كسى را خوار شمرد كه دنيا را براى او گستراند

    و از نزديك ترين مردم به خودش دور نگهداشت.

     

    پس پيروى كننده بايد از پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) پيروى كند،

    و به دنبال او راه رود،

    و قدم بر جاى قدم او بگذارد،

    و گر نه از هلاكت ايمن نمى باشد،

    كه همانا خداوند، محمد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) را نشانه قيامت، و مژده دهنده بهشت، و ترساننده از كيفر جهنم قرار داد.
    او با شكمى گرسنه از دنيا رفت

    و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد،

    و كاخ هاى مجلّل نساخت (سنگى بر سنگى نگذاشت) تا جهان را ترك گفت،

    و دعوت پروردگارش را پذيرفت.


    وه !

    چه بزرگ است منّتى كه خدا با بعثت پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) بر ما نهاده،

    و چنين نعمت بزرگى به ما عطا فرموده،

    رهبر پيشتازى كه بايد او را پيروى كنيم

    و پيشوايى كه بايد راه او را تداوم بخشيم.

     

    علی از زبان علی


    به خدا سوگند!

    آنقدر اين پيراهن پشمين را وصله زدم كه از پينه كننده آن شرمسارم.

    يكى به من گفت: «آيا آن را دور نمى افكنى»؟

    گفتم: از من دور شو،

    صبحگاهان رهروان شب ستايش مى شوند.

    .

    خطبه 160

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀نبوت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-05-27] [ 06:59:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم