جواب امام علی به شکایت عدم مشورت قرار دادن طلحه و زبیر

(طلحه و زبير پس از بيعت با امام عليه السّلام اعتراض كردند كه چرا در امور كشور با آنان مشورت نكرده و از آنها كمك نگرفته است.)

 

 

علی از زبان علی (برخورد قاطعانه با سران ناكثين ؛ طلحه و زبير)


به اندك چيزى خشمناك شديد،

و خوبى هاى فراوان را از ياد برديد.

ممكن است به من خبر دهيد كه كدام حقّى را از شما باز داشته ام

يا كدام سهم را براى خود برداشته ام.

و بر شما ستم كردم

و كدام شكايت حقّى پيش من آورده شده كه ضعف نشان دادم

و كدام فرمان الهى را آگاه نبوده و راه آن را به اشتباه پيموده ام؟


به خدا سوگند!

من به خلافت رغبتى نداشته،

و به ولايت بر شما علاقه اى نشان نمى دادم،

و اين شما بوديد كه مرا به آن دعوت كرديد،

و آن را بر من تحميل كرديد.

روزى كه خلافت به من رسيد در قرآن نظر افكندم،

هر دستورى كه داده،

و هر فرمانى كه فرموده پيروى كردم،

به راه و رسم پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اقتدا كردم.

پس هيچ نيازى به حكم و رأى شما و ديگران ندارم،

هنوز چيزى پيش نيامده كه حكم آن را ندانم،

و نياز به مشورت شما و ديگر برادران مسلمان داشته باشم،

اگر چنين بود از شما و ديگران روى گردان نبودم.

 

و امّا اعتراض شما؛

كه چرا با همه به تساوى رفتار كردم؟

اين روشى نبود كه به رأى خود، و يا با خواسته دل خود انجام داده باشم،

بلكه من و شما اين گونه رفتار را از دستور العمل هاى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آموختيم،

كه چه حكمى آورد و چگونه آن را اجرا فرمود.

پس در تقسيمى كه خدا به آن فرمان داد به شما نيازى نداشتم.


سوگند به خدا!

نه شما، و نه ديگران را بر من حقّى نيست كه زبان به اعتراض گشايند.

خداوند قلب هاى شما و ما را به سوى حق هدايت فرمايد،

و شكيبايى و استقامت را به ما و شما الهام كند.

(سپس فرمود) خدا رحمت كند آن كس را كه حقّى را بنگرد و يارى كند،

يا ستمى مشاهده كرده آن را نابود سازد،

و حق را يارى داده تا به صاحبش باز گردد.

.

خطبه 205

نهج البلاغه

.

موسسه اهل البیت

 

موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 11:50:00 ب.ظ ]