راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر






  • مطالب مرتبط


  • نفرین امام علی
  • مسکین رسول خداست
  • طلحه و زبیر در نگاه امام علی
  • جایگاه اهل بیت از منظر امام علی
  • نحوه برخورد امام علی با معاویه
  • افشای ماهیت معاویه و نحوه بیعت گرفتن با امام
  • استدلال امام علی به معاویه (لعنه الله علیه) در جهت مشروعیت خلافت خویش
  • علت کشته شدن عثمان
  • رفتار عثمان با امام علی از زبان امام علی
  • علی از زبان علی
  • تأسف امام علی بر کشته شدگان جمل
  • افشاى ماهیت ناكثان
  • غم امام علی از دگرگونی خلافت
  • جواب امام علی به شکایت عدم مشورت قرار دادن طلحه و زبیر
  • حقیقت افرادی که به خوارج پیوستند
  • افشاء ادّعاهاى دروغين طلحه درباره عثمان
  • افشاگری امام علی از واقعه روز شورا و جنگ جمل
  • روش هدایت کردن امام علی در واقعه جنگ جمل
  • افشاء توطئه ناكثين
  • واقع بينى در برخورد با فتنه جویان
  • نحوه نصیحت امام علی به عثمان
  • ماجرای خلافت از زبان حضرت علی
  • روان شناسی طلحه و زبیر از سوی امام علی
  • شکایت امام علی از طلحه و زبیر
  • بیعت با حضرت علی
  • نفرین از زبان حضرت علی
  • وصف پیامبر از زبان حضرت علی
  • علی از زبان علی
  • علی از زبان علی بعد از مرگ عثمان
  • هشدار به غاصبان بنی امیه
  • خون عثمان از زبان حضرت علی
  • خبر غيبى از حكومت چهار فرمانرواى فاسد، از پسران مروان
  • پیامبر از زبان حضرت علی
  • زخم دل علی از اهل عراق
  • نفرین حضرت علی
  • کوفیان و سستی در جهاد
  • پیش بینی حضرت علی
  • علت شروع جنگ صفین
  • آمادگی رزمی
  • خبر از آینده کوفه
  • امام علی چرا با معاویه جنگید؟
  • ضرورت حکومت
  • علی از زبان علی
  • موقعیت مومنان و کافران در برخورد با شبهات
  • تلاش برای هدایت دشمنان
  • علل شکست در جهاد
  • علت سستی در جهاد
  • علی از زبان علی
  • روانشناسی طلحه و زبیر
  • علت کشته شدن عثمان از زبان امام علی



  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      نفرین امام علی ...
    نفرین امام علی

    نفرین امام علی 


    وَ قَالَ (علیه السلام) لِأَنَسِ بْنِ مَالِكٍ،

    وَ قَدْ كَانَ بَعَثَهُ إِلَى طَلْحَةَ وَ الزُّبَيْرِ

    لَمَّا جَاءَ إِلَى الْبَصْرَةِ يُذَكِّرُهُمَا شَيْئاً مِمَّا سَمِعَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) فِي مَعْنَاهُمَا،

    فَلَوَى عَنْ ذَلِكَ،

    فَرَجَعَ إِلَيْهِ فَقَالَ إِنِّي أُنْسِيتُ ذَلِكَ الْأَمْرَ،

     

    فَقَالَ (علیه السلام):

    إِنْ كُنْتَ كَاذِباً فَضَرَبَكَ اللَّهُ بِهَا بَيْضَاءَ لَامِعَةً لَا تُوَارِيهَا الْعِمَامَةُ.

     

    چون به شهر بصره رسيد خواست انس بن مالك را به سوى طلحه و زبير بفرست

    تا آنچه از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در باره آنان شنيده يادشان آورد،

    أنس، سر باز زد و گفت من آن سخن پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را فراموش كردم،

    فرمود: اگر دروغ مى گويى خداوند تو را به بيمارى برص (سفيدى روشن) دچار كند كه عمّامه آن را نپوشاند.

     

     

    [قال الرضي: يعني البرص، فأصاب أنساً هذا الداء فيما بعد في وجهه فكان لا يرى إلا [متبرقعا] مبرقعا]. 

    (سید رضی گوید: پس از نفرين امام (ع)، انس به بيمارى برص در سر و صورت دچار شد، كه همواره نقاب مى زد).

    .

    حکمت 311

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [سه شنبه 1399-08-06] [ 02:20:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      طلحه و زبیر در نگاه امام علی ...
    طلحه و زبیر در نگاه امام علی

    طلحه و زبیر در نگاه امام علی


     (طلحه و زبير خدمت امام آمدند و گفتند: « با تو بيعت كرديم كه ما در حكومت شريك تو باشيم» فرمود:)


    نه هرگز!

    بلكه شما در نيرو بخشيدن،

    و يارى خواستن شركت داريد،

    و دو ياوريد به هنگام ناتوانى و درماندگى در سختى ها.

    .

    حکمت 202

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [سه شنبه 1399-07-22] [ 03:01:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علت کشته شدن عثمان ...
    علت کشته شدن عثمان

    (نامه به مردم كوفه به هنگام حركت از مدينه به طرف بصره، در سال 36 هجرى اين نامه را امام حسن عليه السّلام و عمّار ياسر به كوفه بردند):

     

    علت کشته شدن عثمان (سران جنگ جمل)


    از بنده خدا، على امير مؤمنان، به مردم كوفه!

    كه در ميان انصار پايه اى ارزشمند، و در عرب مقامى والا دارند؛

    پس از ستايش پروردگار

    همانا شما را از كار عثمان چنان آگاهى دهم كه شنيدن آن چونان ديدن باشد.

    مردم بر عثمان عيب گرفتند،

    و من تنها كسى از مهاجران بودم كه او را به جلب رضايت مردم واداشته،

    و كمتر به سرزنش او زبان گشودم.

    امّا طلحه و زبير، آسان ترين كارشان آن بود كه بر او يورش برند،

    و او را برنجانند،

    و ناتوانش سازند.

    عايشه نيز ناگهان بر او خشم گرفت،

    عدّه اى به تنگ آمده او را كشتند،

    آنگاه مردم بدون اكراه و اجبار، با من بيعت كردند.

    آگاه باشيد!

    مدينه مردم را يك پارچه بيرون راند

    و مردم نيز براى سركوبى آشوب از او فاصله گرفتند.

    ديگر حوادث آشوب به جوش آمد

    و فتنه ها بر پايه هاى خود ايستاد.

    پس به سوى فرمانده خود بشتابيد،

    و در جهاد با دشمن بر يكديگر پيشى گيريد،

    به خواست خداى عزيز و بزرگ.

    .

    نامه 1

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀نامه ها, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-06-24] [ 11:33:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      جواب امام علی به شکایت عدم مشورت قرار دادن طلحه و زبیر ...
    جواب امام علی به شکایت عدم مشورت قرار دادن طلحه و زبیر

    (طلحه و زبير پس از بيعت با امام عليه السّلام اعتراض كردند كه چرا در امور كشور با آنان مشورت نكرده و از آنها كمك نگرفته است.)

     

     

    علی از زبان علی (برخورد قاطعانه با سران ناكثين ؛ طلحه و زبير)


    به اندك چيزى خشمناك شديد،

    و خوبى هاى فراوان را از ياد برديد.

    ممكن است به من خبر دهيد كه كدام حقّى را از شما باز داشته ام

    يا كدام سهم را براى خود برداشته ام.

    و بر شما ستم كردم

    و كدام شكايت حقّى پيش من آورده شده كه ضعف نشان دادم

    و كدام فرمان الهى را آگاه نبوده و راه آن را به اشتباه پيموده ام؟


    به خدا سوگند!

    من به خلافت رغبتى نداشته،

    و به ولايت بر شما علاقه اى نشان نمى دادم،

    و اين شما بوديد كه مرا به آن دعوت كرديد،

    و آن را بر من تحميل كرديد.

    روزى كه خلافت به من رسيد در قرآن نظر افكندم،

    هر دستورى كه داده،

    و هر فرمانى كه فرموده پيروى كردم،

    به راه و رسم پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اقتدا كردم.

    پس هيچ نيازى به حكم و رأى شما و ديگران ندارم،

    هنوز چيزى پيش نيامده كه حكم آن را ندانم،

    و نياز به مشورت شما و ديگر برادران مسلمان داشته باشم،

    اگر چنين بود از شما و ديگران روى گردان نبودم.

     

    و امّا اعتراض شما؛

    كه چرا با همه به تساوى رفتار كردم؟

    اين روشى نبود كه به رأى خود، و يا با خواسته دل خود انجام داده باشم،

    بلكه من و شما اين گونه رفتار را از دستور العمل هاى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آموختيم،

    كه چه حكمى آورد و چگونه آن را اجرا فرمود.

    پس در تقسيمى كه خدا به آن فرمان داد به شما نيازى نداشتم.


    سوگند به خدا!

    نه شما، و نه ديگران را بر من حقّى نيست كه زبان به اعتراض گشايند.

    خداوند قلب هاى شما و ما را به سوى حق هدايت فرمايد،

    و شكيبايى و استقامت را به ما و شما الهام كند.

    (سپس فرمود) خدا رحمت كند آن كس را كه حقّى را بنگرد و يارى كند،

    يا ستمى مشاهده كرده آن را نابود سازد،

    و حق را يارى داده تا به صاحبش باز گردد.

    .

    خطبه 205

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [چهارشنبه 1399-06-12] [ 11:50:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      روان شناسی طلحه و زبیر از سوی امام علی ...
    روان شناسی طلحه و زبیر از سوی امام علی

    روانشناسى طلحه و زبير (در شورش بصره)


    هر كدام از طلحه و زبير، اميدوار است كه حكومت را به دست آورد،

    و ديده به آن دوخته

    و رفيق خود را به حساب نمى آورد.

    آن دو، نه رشته اى الهى را چنگ زدند و نه با وسيله اى به خدا روى آوردند.

    هر كدام با كينه رفيق خود را بر دوش مى كشد،

    كه به زودى پرده از روى آن كنار خواهد رفت.

    به خدا سوگند!

    اگر به آنچه مى خواهند برسند، اين جان آن را مى گيرد و آن، اين را از پاى در مى آورد.


    هم اكنون گروهى سركش و نافرمان به پا خاسته اند (ناكثين)

    پس خدا جويان حسابگر كجايند؟

    سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر ايشان بيان گرديد

    و اخبار امروز را به آنان گفته اند،

    در حالى كه براى هر گمراهى علّتى و براى هر عهد شكنى بهانه اى وجود دارد.


    سوگند به خدا!

    من آن كس نيستم كه صداى گريه، و بر سر و سينه زدن براى مرده، و نداى فرشته مرگ را بشنود و عبرت نگيرد.

    .

    خطبه148

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [چهارشنبه 1399-05-22] [ 12:30:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      شکایت امام علی از طلحه و زبیر ...
    شکایت امام علی از طلحه و زبیر

    (در باره طلحه و زبير در سال 36 هجرى در آستانه جنگ فرمود):

     

    علی از زبان علی

     

    بیان ماهیت طلحه و زبير


    به خدا سوگند (طلحه و زبير) و پيروانشان، نه منكرى در كارهاى من سراغ دارند كه برابر آن بايستند،

    و نه ميان من و خودشان راه انصاف پيمودند.

    آنها حقّى را مى طلبند كه خود ترك كرده اند،

    و انتقام خونى را مى خواهند كه خود ريخته اند.

    اگر من در ريختن اين خون شريكشان بودم آنها نيز از آن سهمى دارند،

    و اگر خودشان تنها اين خون را ريخته اند، بايد از خود انتقام بگيرند.

    اولين مرحله عدالت آن كه خود را محكوم كنند.

    همانا آگاهى و حقيقت بينى، با من همراه است،

    نه حق را از خود پوشيده داشته ام و نه بر من پوشيده بود،

     

    ماهیت اصحاب جمل

     

    همانا ناكثين (اصحاب جمل) گروهى سركش و ستمگرند،

    خشم و كينه، و زهر عقرب، و شبهاتى چون شب ظلمانى در دلهايشان وجود دارد.

    در حالى كه حقيقت پديدار و باطل ريشه كن شده،

    و زبانش از حركت بر ضد حق فرومانده است.

    به خدا سوگند!

    حوضى برايشان پر از آب نمايم كه تنها خود بتوانم آبش را بيرون كشم،

    به گونه اى كه از آب آن سيراب برنگردند،

    و پس از آن از هيچ گودالى آب ننوشند (يعنى نقشه اى براى آنان طرح كنم كه راه فرار نداشته باشند).

     

     وصف بيعت 


    (شما مردم) براى بيعت كردن، به سوى من روى آورديد،

    همانند مادران تازه زاييده كه به طرف بچّه هاى خود مى شتابند.

    و پياپى فرياد كشيديد،

    بيعت بيعت من دستان خويش فروبستم،

    اما شما به اصرار آن را گشوديد،

    من از دست دراز كردن، سرباز زدم، و شما دستم را كشيديد.

     

     دعای امام علی (شكوه از طلحه و زبير)


    خدايا!

    طلحه و زبير پيوند مرا گسستند،

    بر من ستم كرده و بيعت مرا شكستند،

    و مردم را براى جنگ با من شوراندند،

    خدايا!

    آنچه را بستند تو بگشا،

    و آنچه را محكم رشته اند پايدار مفرما،

    و آرزوهايى كه براى آن تلاش مى كنند بر باد ده.

    من پيش از جنگ از آنها خواستم تا باز گردند،

    و تا هنگام آغاز نبرد انتظارشان را مى كشيدم،

    لكن آنها به نعمت پشت پا زدند و بر سينه عافيت دست رد گذاردند.

    .

    خطبه 137

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀ماجرای خلافت از زبان حضرت علی, ✔مطلب ندارد
    [پنجشنبه 1399-05-16] [ 08:07:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      روانشناسی طلحه و زبیر ...
    روانشناسی طلحه و زبیر

    در آغاز جنگ جمل در سال 36 هجرى، ابن عباس را براى پند دادن به سوى زبير فرستاد و فرمود :

    روانشناسى طلحه و زبير


    با طلحه، ديدار مكن، زيرا در برخورد با طلحه، او را چون گاو وحشى مى يابى كه شاخش را تابيده و آماده نبرد است، سوار بر مركب سركش مى شود و مى گويد، رام است.
    بلكه با زبير ديدار كن كه نرم تر است. به او بگو، پسر دايى تو مى گويد: در حجاز مرا شناختى، و در عراق مرا نمى شناسى؟ چه شد كه از پيمان خود باز گشتى؟


    (سید رضی می گوید: جمله كوتاه «فما عدا ممّا بدا» براى نخستين بار از امام على عليه السّلام شنيده شده و پيش از امام از كسى نقل نگرديد)

    خطبه31

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    ادامه »

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه
    [یکشنبه 1398-11-20] [ 08:59:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      طلحه و زبیر از زبان حضرت علی ...
    طلحه و زبیر از زبان حضرت علی

    شناخت طلحه و زبير (و اصحاب جمل)


    چون رعد خروشيدند و چون برق درخشيدند، اما كارى از پيش نبردند و سر انجام سست گرديدند. ولى ما اين گونه نيستيم، تا عمل نكنيم، رعد و برقى نداريم، و تا نباريم سيل جارى نمى سازيم.

    خطبه9

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه
    [چهارشنبه 1398-09-13] [ 11:11:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      هرگز غافلگیر نمی شوم ...
    هرگز غافلگیر نمی شوم

    در سال 36 هجرى در شهر مدينه آن گاه كه از امام خواستند طلحه و زبير را تعقيب نكند، فرمود.


    آگاهى و مظلوميّت امام عليه السّلام:


    به خدا سوگند!

    از آگاهى لازمى برخوردارم و هرگز غافلگير نمی ‏شوم، كه دشمنان ناگهان مرا محاصره كنند و با نيرنگ دستگيرم نمايند. من همواره با يارى انسان حق طلب، بر سر آن كس مى ‏كوبم كه از حق روى گردان است، و با يارى فرمانبر مطيع، نافرمان اهل ترديد را درهم مى‏ شكنم، تا آن روز كه دوران زندگانى من به سر آيد.


    پس سوگند به خدا!

    من همواره از حق خويش محروم ماندم، و از هنگام وفات پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تا امروز حق مرا از من باز داشته و به ديگرى اختصاص دادند.

    خطبه6

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه
     [ 10:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      گذشته خاندان معاویه از زبان حضرت علی ...
    گذشته خاندان معاویه از زبان حضرت علی

    ??از نامه هاى حضرت علی در جواب نامه معاويه و تهدیدات نظامی او:

     

    ?گذشته خاندان معاویه (لعنه الله علیه)


    اما بعد، همان طور كه گفتى ما و شما با هم در الفت و اتفاق بوديم، ولى در گذشته بين ما و شما جدايى افتاد، زيرا ما ايمان آورديم و شما كفر ورزيديد، و امروز هم ما به راه راستيم و شما دچار فتنه ايد، و مسلمان شما اسلام نياورد مگر از روى بى ميلى، و اين در حالى بود كه تمام بزرگان عرب تسليم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شدند و همدست وى گشتند.

     

    ?طلحه و زبیر و عایشه


    گفته بودى كه طلحه و زبير را من كشتم، و عايشه را تبعيد نمودم، و ميان دو شهر كوفه و بصره فرود آمدم، اين امور به تو ربطى ندارد، تو را در اين مسأله زيانى نيست و هم نيازى ندارد كه عذرش را از تو بخواهم.

     

    مهاجرین و انصار


    و ياد آور شدى كه با لشگرى از مهاجرين و انصار به جنگ من خواهى آمد، معلومت باد از آن روزى كه برادرت اسير شد هجرت قطع گشت (و شما را نشايد كه به خود مهاجر گوييد)، اكنون اگر به ديدار من عجله دارى آسوده باش، كه اگر به ديدارت آيم سزاوار است كه خداوند مرا براى عقوبت تو بر انگيخته باشد، و اگر تو به ديدار من آيى مانند آن است كه برادر بنى اسد گفته:

    “به استقبال باد تابستانى روند كه سنگ ريز و درشت را بر مى گيرد و بر آنان مى كوبد.”
    شمشيرى كه به وسيله آن جدّ و دايى و برادرت را كشتم پيش من است.

     

    به خدا قسم چنانكه دانستم بر دلت غلاف گمراهى پوشيده، و عقلت اندك و ناقص است، شايسته است در باره تو گفته شود كه بر نردبانى بالا رفته اى كه تو را بر جاى بدى مشرف ساخته كه به زيان توست نه سود تو، چرا كه چيزى را خواستى كه گمشده تو نيست، و گوسپندى را چراندى كه مالكش نمى باشى، و امرى را خواستى كه نه اهلش هستى و نه در معدنش قرار دارى، چه اندازه گفتارت از عملت دور است، چه زود شبيه عموها و دايى هايت شدى كه شقاوت و آرزوهاى باطل آنان را به انكار محمّد صلّى اللّه عليه و آله واداشت، همان گونه كه مى دانى با او جنگيدند تا به خاك و خون در افتادند، نه از حادثه عظيمى به نفع خود دفاع كردند، و نه حريمى را در برابر شمشيرهايى كه ميدان نبرد از آن خالى نيست و با سهل انگارى سازگارى ندارد حمايت نمودند.

     

    ?عثمان


    در باره كشندگان عثمان زياد از اندازه سخن گفتى، بيا مانند ديگران از من اطاعت كن، سپس آنان را نزد من به محاكمه كشان، تا بين تو و ايشان به كتاب خدا داورى كنم. ولى آنچه تو مى خواهى به مانند گول زدن طفل در ابتداى باز گرفتن او از شير است.

    سلام بر اهلش.

    .

    .

    نامه 64

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-05-26] [ 07:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      پاسخ به ادعای طلحه و زبیر ...
    پاسخ به ادعای طلحه و زبیر

    ?در سال 36 هجری، به طلحه و زبیر توسط عمر بن حصین خزاعی، ابوجعفر اسکافی این نامه را در کتاب “مقامات” در مناقب امیر مومنان آورده است.


    ??پاسخ به ادعای طلحه و زبیر

     

    الف) علی از زبان علی

    اما بعد!
    شما دو نفر می دانید _هر چند پنهان می دارید_ که من در پی مردم نرفتم تا آنان به من روی آوردند و با آنان بیعت نکردم تا آنان با من بیعت کردند و شما از کسانی بودید که به من روی آوردید و با من بیعت نمودید . عموم مردم با من به سبب سلطه و چیرگی من و یا به خاطر مالی آماده، بیعت نکردند.

    پس اگر شما از روی میل با من بیعت کردید تا زود است بازگردید و به سوی خداوند توبه نمایید. و اگر با ناخشنودی بیعت کردید ، طاعت خویش را بر من آشکار نمودید و سرپیچی خود را از من پوشیده داشتید و با این کار راه بازخواست از خودتان را بر من گشودید.
    به جانم سوگند!
    شما از دیگر مهاجران به تقیه و کتمان سزاوارتر نبودید . نپذیرفتن بیعت من پیش از آنکه در آن شرکت جویید برای شما آسانتر بود از اینکه پس از شرکت جستن در آن خارج شوید.

     

    عثمان


    پنداشتید که من عثمان را کشتم!
    میان من و شما از مردم مدینه کسانی هستند که با من بیعت نکردند و به شما نیز یاری نرسانده اند. اینان داوری کنند تا هرکس به هر اندازه دخالت داشته ، گناه را به گردن گیرد.

    ای دو پیرمرد!
    از نظر خویش بازگردید که اگر امروز بازگردید بزرگترین چیز ننگ است و فردا هم ننگ است و هم آتش دوزخ.
    والسلام.

    .

    .

    نامه 54

    نهج البلاغه

    .

    .

     

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه
    [یکشنبه 1398-05-20] [ 04:48:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      افشاگری از ناکثین ...

    ?افشاگری از سران ناکثین

    من شما را از کار عثمان به گونه ای که شنیدنش چون دیدن آن باشد آگاه می سازم؛
    مردم بر او خرده گرفتند و من یکی از مهاجران بودم که بیشتر از او می خواستم که رضایت مردم را جلب نماید و کمتر سرزنش اش می کردم.

    اما طلحه و زبیر آسانترین کارشان آن بود که بر او بتازند
    و نرمترین برنامه شان اعمال فشار بر وی بود
    عایشه نیز ناگهان بر او خشمگین شد
    سپس گروهی برای کشتن عثمان مهیا شدند و او را کشتند
    و مردم بدون اکراه و اجبار بلکه از روی رضا و اختیار با من بیعت کردند.
    .
    .
    نامه اول
    نامه به مردم کوفه هنگام رفتن از مدینه به بصره
    .
    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ✔کلام امیر, ◀نامه ها
    [سه شنبه 1398-01-27] [ 02:03:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت