شکایت امام علی از طلحه و زبیر | ... | ||
(در باره طلحه و زبير در سال 36 هجرى در آستانه جنگ فرمود):
علی از زبان علی
بیان ماهیت طلحه و زبير
و نه ميان من و خودشان راه انصاف پيمودند. آنها حقّى را مى طلبند كه خود ترك كرده اند، و انتقام خونى را مى خواهند كه خود ريخته اند. اگر من در ريختن اين خون شريكشان بودم آنها نيز از آن سهمى دارند، و اگر خودشان تنها اين خون را ريخته اند، بايد از خود انتقام بگيرند. اولين مرحله عدالت آن كه خود را محكوم كنند. همانا آگاهى و حقيقت بينى، با من همراه است، نه حق را از خود پوشيده داشته ام و نه بر من پوشيده بود،
ماهیت اصحاب جمل
همانا ناكثين (اصحاب جمل) گروهى سركش و ستمگرند، خشم و كينه، و زهر عقرب، و شبهاتى چون شب ظلمانى در دلهايشان وجود دارد. در حالى كه حقيقت پديدار و باطل ريشه كن شده، و زبانش از حركت بر ضد حق فرومانده است. به خدا سوگند! حوضى برايشان پر از آب نمايم كه تنها خود بتوانم آبش را بيرون كشم، به گونه اى كه از آب آن سيراب برنگردند، و پس از آن از هيچ گودالى آب ننوشند (يعنى نقشه اى براى آنان طرح كنم كه راه فرار نداشته باشند).
وصف بيعت
همانند مادران تازه زاييده كه به طرف بچّه هاى خود مى شتابند. و پياپى فرياد كشيديد، بيعت بيعت من دستان خويش فروبستم، اما شما به اصرار آن را گشوديد، من از دست دراز كردن، سرباز زدم، و شما دستم را كشيديد.
دعای امام علی (شكوه از طلحه و زبير)
طلحه و زبير پيوند مرا گسستند، بر من ستم كرده و بيعت مرا شكستند، و مردم را براى جنگ با من شوراندند، خدايا! آنچه را بستند تو بگشا، و آنچه را محكم رشته اند پايدار مفرما، و آرزوهايى كه براى آن تلاش مى كنند بر باد ده. من پيش از جنگ از آنها خواستم تا باز گردند، و تا هنگام آغاز نبرد انتظارشان را مى كشيدم، لكن آنها به نعمت پشت پا زدند و بر سينه عافيت دست رد گذاردند. . خطبه 137 نهج البلاغه . موسسه اهل البیت
[پنجشنبه 1399-05-16] [ 08:07:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|