راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر






  • مطالب مرتبط


  • مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
  • هرگاه ما درباره مردی از خاندان خود چیزی گفتیم و در فرزند یا فرزند زاده او پیدا شد ان را انکار نکنید
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه( دعای پنجاه و یکم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هشتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هفتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و پنجم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و یکم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هشتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و یکم)
  • خصوصیات حاکم مورد تائید
  • تفاوت عدل و بخشش
  • سه پند مهم
  • شرائط توبه و استغفار
  • حکمت فضایل اخلاقی
  • مهلت پذیرش توبه
  • کسی که خوارج را فریفت
  • رفتار با زنان بعد از جنگ
  • جامعیت قرآن
  • نفرین امام علی
  • مسکین رسول خداست
  • مهلت دو رکعت نماز
  • نقش استقامت در راست کردن کجی ها
  • نهی از آغاز جنگ
  • رفتارهای ضد تقوی
  • طلحه و زبیر در نگاه امام علی
  • نگاه امام علی به دنیا
  • علی از زبان علی (دروغ و گمراهی)
  • علی از زبان علی
  • ترک گناه آسانتر از توبه
  • 4 ارزش برتر
  • خطاب امام علی به مردگان
  • حبّ علی از زبان علی
  • جایگاه اهل بیت از منظر امام علی
  • فلسفه آزمایشها
  • ارزش توبه
  • روش برخورد با فتنه ها
  • نحوه برخورد امام علی با معاویه
  • افشای ماهیت معاویه و نحوه بیعت گرفتن با امام
  • استدلال امام علی به معاویه (لعنه الله علیه) در جهت مشروعیت خلافت خویش
  • حاکمان و استفاده ناروا از بیت المال
  • روش عمل کردن در میدان جهاد
  • علت کشته شدن عثمان
  • نحوه تشویق افراد برای جهاد
  • رفتار عثمان با امام علی از زبان امام علی
  • نکوهش افراد در انتخاب حکم در جنگ صفین
  • علی از زبان علی
  • احتياط در مصرف بيت المال
  • علی از زبان علی (خودسازی امام علی)
  • تأسف امام علی بر کشته شدگان جمل
  • افشاى ماهیت ناكثان



  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      علت کشته شدن عثمان ...
    علت کشته شدن عثمان

    (نامه به مردم كوفه به هنگام حركت از مدينه به طرف بصره، در سال 36 هجرى اين نامه را امام حسن عليه السّلام و عمّار ياسر به كوفه بردند):

     

    علت کشته شدن عثمان (سران جنگ جمل)


    از بنده خدا، على امير مؤمنان، به مردم كوفه!

    كه در ميان انصار پايه اى ارزشمند، و در عرب مقامى والا دارند؛

    پس از ستايش پروردگار

    همانا شما را از كار عثمان چنان آگاهى دهم كه شنيدن آن چونان ديدن باشد.

    مردم بر عثمان عيب گرفتند،

    و من تنها كسى از مهاجران بودم كه او را به جلب رضايت مردم واداشته،

    و كمتر به سرزنش او زبان گشودم.

    امّا طلحه و زبير، آسان ترين كارشان آن بود كه بر او يورش برند،

    و او را برنجانند،

    و ناتوانش سازند.

    عايشه نيز ناگهان بر او خشم گرفت،

    عدّه اى به تنگ آمده او را كشتند،

    آنگاه مردم بدون اكراه و اجبار، با من بيعت كردند.

    آگاه باشيد!

    مدينه مردم را يك پارچه بيرون راند

    و مردم نيز براى سركوبى آشوب از او فاصله گرفتند.

    ديگر حوادث آشوب به جوش آمد

    و فتنه ها بر پايه هاى خود ايستاد.

    پس به سوى فرمانده خود بشتابيد،

    و در جهاد با دشمن بر يكديگر پيشى گيريد،

    به خواست خداى عزيز و بزرگ.

    .

    نامه 1

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀نامه ها, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-06-24] [ 11:33:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      رفتار عثمان با امام علی از زبان امام علی ...
    رفتار عثمان با امام علی از زبان امام علی

    (در سال 35 هجرى وقتى عثمان محاصره شد، ابن عباس را فرستاد كه على عليه السّلام در مدينه نباشد و به باغات ينبع «محلّى در اطراف مدينه» برود، كه مردم به نام او شعار ندهند، امام رفت. وقتى احتياج شديد به يارى داشت پيغام داد و امام به مدينه برگشت. دوباره ابن عباس را فرستاد كه على عليه السّلام از مدينه خارج شود، امام فرمود:

     

    رفتار عثمان با امام علی از زبان امام علی 

     

    اى پسر عبّاس عثمان جز اين نمى خواهد كه مرا سرگردان نگهدارد،

    گاهى بروم، و زمانى برگردم.

    يك بار پيغام فرستاد از مدينه خارج شوم،

    دوباره خبر داد كه باز گردم.

    هم اكنون تو را فرستاده كه از شهر خارج شوم.

    به خدا سوگند، آنقدر از او دفاع كردم كه ترسيدم گناهكار باشم.

    .

    خطبه 240

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-06-23] [ 06:56:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      افشاء ادّعاهاى دروغين طلحه درباره عثمان ...
    افشاء ادّعاهاى دروغين طلحه درباره عثمان

    (در باره طلحه فرزند عبيد اللّه در سال 36 هجرى كه در آستانه جنگ جمل فرمود).

     

    علی از زبان علی (افشاء ادّعاهاى دروغين طلحه درباره عثمان)


    تا بوده ام مرا از جنگ نترسانده،

    و از ضربت شمشير نهراسانده اند،

    من به وعده پيروزى كه پروردگارم داده است استوارم.


    به خدا سوگند!

    طلحة بن عبيد الله، براى خونخواهى عثمان شورش نكرد،

    جز اينكه مى ترسيد خون عثمان از او مطالبه شود،

    زيرا او خود متّهم به قتل عثمان است،

    كه در ميان مردم از او حريص تر بر قتل عثمان يافت نمى شد.

    براى اينكه مردم را دچار شك و ترديد كند، دست به اينگونه ادّعاهاى دروغين زد.


    سوگند به خدا!

    لازم بود طلحه، نسبت به عثمان يكى از سه راه حل را انجام مى داد كه نداد:

    1- اگر پسر عفّان ستمكار بود چنانكه طلحه مى انديشيد، سزاوار بود با قاتلان عثمان همكارى مى كرد، و از ياران عثمان دورى مى گزيد،

    2- يا اگر عثمان مظلوم بود مى بايست از كشته شدن او جلوگيرى مى كرد و نسبت به كارهاى عثمان عذرهاى موجّه و عموم پسندى را طرح مى كرد (تا خشم مردم فرو نشين)

    3- و اگر نسبت به امور عثمان شك و ترديد داشت خوب بود كه از مردم خشمگين كناره مى گرفت و به انزوا پناه برده و مردم را با عثمان وا مى گذاشت.


    امّا او هيچ كدام از سه راه حل را انجام نداد،

    و به كارى دست زد كه دليل روشنى براى انجام آن نداشت،

    و عذرهايى آورد كه مردم پسند نيست.

    .

    خطبه 174

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-06-03] [ 12:57:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      واقع بينى در برخورد با فتنه جویان ...
    واقع بينى در برخورد با فتنه جویان

    (پس از بيعت مردم با امام عليه السّلام در سال 35 هجرى گروهى از صحابه گفتند اى كاش شورشيان بر ضد عثمان را كيفر مى دادى، پاسخ فرمود):

     

    علی از زبان علی (امت اسلامی و واقع بينى در مبارزه و برخورد با فتنه جویان)


    اى برادران!

    از آنچه شما مى دانيد بى اطلاع نيستم،

    امّا قدرت اجراى آن را چگونه به دست آورم؟

    آنان با ساز و برگ و نيرو به راه افتادند،

    بر ما تسلّط دارند و ما بر آنها قدرتى نداريم.

    هم اكنون بردگان شما با آنها مى جوشند،

    و باديه نشينان اطراف شما به آنها پيوسته اند.

    آنها در ميان شما زندگى مى كنند،

    و هر مشكلى را كه بخواهند بر شما تحميل مى كنند.

    آيا براى خواسته هاى خود تواناييد؟

    كارى كه پيش آمده از جاهليّت است،

    شورشيان يار و ياور دارند،

    اگر براى كيفر دادنشان حركتى آغاز شود، مردم به چند دسته تقسيم مى شوند:

    گروهى خواسته هاى شما را دارند، و عدّه اى بر خلاف شما فكر مى كنند، و گروهى نه اين را مى پسندند و نه آن را.


    پس صبر كنيد تا مردم آرام شوند،

    و دل هاى مضطرب در جاى خود قرار گيرد،

    و حقوق از دست رفته با مدارا گرفته شود.

    اكنون مرا آسوده گذاريد،

    و در انتظار فرمان من باشيد،

    كارى نكنيد كه قدرت ما را تضعيف كند،

    و اقتدار امّت ما را متزلزل سازد

    و سستى و زبونى به بار آورد.

    اين جريان سياسى را تا مى توانم مهار مى كنم،

    امّا اگر راه چاره اى نيابم با آنان مى جنگم (كه سر انجام درمان، داغ كردن است).

    .

    خطبه 168

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ جهاد در نهج البلاغه, ◀برخورد با شبهات و فتنه ها, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
     [ 11:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نحوه نصیحت امام علی به عثمان ...
    نحوه نصیحت امام علی به عثمان

    (در سال 34 هجرى مردم در اطراف امام جمع شده و از عثمان شكايت كردند و از او خواستند كه با عثمان صحبت كند تا از اشتباهات خود دست بردارد).

     

    علی از زبان علی (هشدار دادن به عثمان)


    همانا مردم پشت سر من هستند

    و مرا ميان تو و خودشان ميانجى قرار داده اند،

    به خدا نمى دانم با تو چه بگويم چيزى را نمى دانم كه تو ندانى،

    تو را به چيزى راهنمايى نمى كنم كه نشناسى،

    تو مى دانى آنچه ما مى دانيم.

    ما به چيزى پيشى نگرفته ايم كه تو را آگاه سازيم،

    و چيزى در پنهانى نيافته ايم كه آن را به تو ابلاغ كنيم.

    ديدى چنانكه ما ديدم،

    شنيدى چنانكه ما شنيديم،

    با رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بودى چنانكه ما بوديم.

    پسر ابو قحافه (ابا بكر) و پسر خطّاب، در عمل به حق، از تو بهتر نبودند،

    تو به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در خويشاوندى از آن دو نزديك ترى،

    و داماد او شدى كه آنان نشدند.


    پس خدا را، خدا را، پروا كن

    سوگند به خدا،

    تو كور نيستى تا بينايت كنند،

    نادان نيستى تا تو را تعليم دهند،

    راه ها روشن است، و نشانه هاى دين برپاست.

     

    ویژگی های حاکم و رهبر

     

    پس بدان كه برترين بندگان خدا در پيشگاه او رهبر عادل است

    كه خود هدايت شده و ديگران را هدايت مى كند،

    سنّت شناخته شده را بر پا دارد،

    و بدعت ناشناخته را بميراند.

    سنّت ها روشن و نشانه هايش آشكار است،

    بدعت ها آشكار و نشانه هاى آن بر پاست،

    و بدترين مردم نزد خدا، رهبر ستمگرى است كه خود گمراه و مايه گمراهى ديگران است،

    كه سنّت پذيرفته را بميراند،

    و بدعت ترك شده را زنده گرداند.


    من از پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيدم كه گفت: «روز قيامت رهبر ستمگر را بياورند كه نه ياورى دارد و نه كسى از او پوزش خواهى مى كند، پس او را در آتش جهنم افكنند، و در آن چنان مى چرخد كه سنگ آسياب، تا به قعر دوزخ رسيده به زنجير كشيده شود».


    من تو را به خدا سوگند مى دهم كه امام كشته شده اين امّت مباشى،

    چرا كه پيش از اين گفته مى شد: «در ميان اين امّت، امامى به قتل خواهد رسيد كه در كشتار تا روز قيامت گشوده خواهد شد و كارهاى امّت اسلامى با آن مشتبه شود، و فتنه و فساد در ميانشان گسترش يابد، تا آنجا كه حق را از باطل نمى شناسند، و به سختى در آن فتنه ها غوطه ور مى گردند».


    براى مروان چونان حيوان به غارت گرفته مباش

    كه تو را هر جا خواست براند،

    آن هم پس از ساليانى كه از عمر تو گذشته و تجربه اى كه به دست آورده اى.


    (عثمان گفت «با مردم صحبت كن كه مرا مهلت دهند تا از عهده ستمى كه به آنان رفته بر آيم»).


    امام عليه السلام فرمود: آنچه در مدينه است به مهلت نياز ندارد،

    و آنچه مربوط به بيرون مدينه باشد تا رسيدن فرمانت مهلت دارند.

    .

    خطبه 164

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [سه شنبه 1399-05-28] [ 06:30:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نفرین از زبان حضرت علی ...
    نفرین از زبان حضرت علی

    مشاجره اى بين امام عليه السّلام و عثمان در گرفت. مغيره پسر اخنس، كه يكى از منافقان بود به عثمان گفت من او را كفايت مى كنم، امام على عليه السّلام به مغيره فرمود:

     

    علی از زبان علی(نفرین)


    اى فرزند لعنت شده دم بريده، و درخت بى شاخ و برگ و ريشه، تو مرا كفايت مى كنى؟

    به خدا سوگند!

    كسى را كه تو ياور باشى، خدايش نيرومند نگرداند،

    و آن كس را كه تو دست گيرى، بر جاى نمى ماند.

    از نزد ما بيرون رو، خدا خير را از تو دور سازد،

    پس هر چه خواهى تلاش كن.

    خداوند تو را باقى نگذارد، اگر از آنچه مى توانى انجام ندهى.

    .

    خطبه 135

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ✔مطلب ندارد
    [پنجشنبه 1399-05-16] [ 07:48:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی بعد از مرگ عثمان ...
    علی از زبان علی بعد از مرگ عثمان

    (پس از قتل عثمان آنگاه كه مردم هجوم آوردند تا با امام على عليه السّلام بيعت كنند، در روز جمعه 25 ذى الحجّه سال 35 هجرى در مدينه فرمود).

     

    علی از زبان علی بعد از مرگ عثمان


    مرا واگذاريد و ديگرى را به دست آريد،

    زيرا ما به استقبال حوادث و امورى مى رويم كه رنگارنگ و فتنه آميز است،

    و چهره هاى گوناگون دارد

    و دل ها بر اين بيعت ثابت و عقل ها بر اين پيمان استوار نمى ماند،

    چهره افق حقيقت را (در دوران خلافت سه خليفه) ابرهاى تيره فساد گرفته، و راه مستقيم حق ناشناخته ماند.


    آگاه باشيد!

    اگر دعوت شما را بپذيرم، بر أساس آنچه كه مى دانم با شما رفتار مى كنم

    و به گفتار اين و آن، و سر زنش سرزنش كنندگان گوش فرا نمى دهم.

    اگر مرا رها كنيد چون يكى از شما هستم كه شايد شنواتر، و مطيع تر از شما نسبت به رييس حكومت باشم،

    در حالى كه من وزير و مشاورتان باشم بهتر است كه امير و رهبر شما گردم.

    .

    خطبه92

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-03-25] [ 11:34:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      هشدار به غاصبان بنی امیه ...
    هشدار به غاصبان بنی امیه

    هشدار به غاصبان بنى اميه

    آنگاه كه در زمان عثمان در سال 33 هجرى، سعيد بن عاص، حق مسلّم امام على عليه السّلام را جهت محاصره اقتصادى، از آن حضرت منع كرد، فرمود:

    بنى اميّه، از ميراث پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم جز اندك چيزى، به من نمى پردازند.

    سوگند به خدا!

    اگر زنده ماندم، بنى اميّه را از حكومت دور مى كنم چونان قصّابى كه شكمبه خاك آلوده را دور مى افكند.


    (سید رضی مى گويد: و «التّراب الوذمة» نيز روايت شد، كه درست نيست و قلب در عبارت است. سخن امام كه فرمود «ليفوقوننى» يعنى اندك اندك از مال به من مى دهند، چونان كه بچّه شتر را اندك اندك شير مى خورانند و يك بار شير از شتر مى دوشند. و «وذام» جمع «و ذمة» پاره اى از شكمبه يا جگر است كه در خاك بيفتد و سپس آن را بردارند).

    .

    خطبه 77

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-02-28] [ 07:13:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خبر غيبى از حكومت چهار فرمانرواى فاسد، از پسران مروان ...
    خبر غيبى از حكومت چهار فرمانرواى فاسد، از پسران مروان

    گويند در سال 36 هجرى وقتى مروان بن حكم، داماد عثمان، در جنگ جمل اسير شد، امام حسن عليه السّلام و امام حسين عليه السّلام نزد پدر عذر او خواستند و امام على عليه السّلام او را رها كرد. گفتند: پدر، مروان با شما بيعت مى كند، امام فرمود:


    مگر پس از كشته شدن عثمان با من بيعت نكرد؟ مرا به بيعت او نيازى نيست دست او دست يهودى است، اگر با دست خود بيعت كند، در نهان بيعت را مى شكند.

    آگاه باشيد، او حكومت كوتاه مدتى خواهد داشت، مانند فرصت كوتاه سگى كه با زبان بينى خود را پاك كند. او پدر چهار فرمانرواست (قوچ هاى چهار گانه) و امّت اسلام از دست او و پسرانش روزگار خونينى خواهند داشت.

    .

     

    خطبه 73

    نهج البلاغه

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-02-21] [ 06:17:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      امام علی چرا با معاویه جنگید؟ ...
    امام علی چرا با معاویه جنگید؟

    وقتى نماينده خود جرير بن عبد اللّه را در سال 36 هجرى به طرف معاويه فرستاد و معاويه پاسخى روشن نمى داد. ياران امام گفتند، وسائل جنگ را مهيّا كن، فرمود:

    1. واقع نگرى در برخورد با دشمن


    مهيّا شدن من براى جنگ با شاميان، در حالى است كه «جرير» را به رسالت به طرف آنان فرستاده ام، بستن راه صلح و باز داشتن شاميان از راه خير است، اگر آن را انتخاب كنند. من مدّت اقامت «جرير» را در شام معيّن كردم، كه اگر تأخير كند، يا فريبش دادند و يا از اطاعت من سرباز زده است.
    عقيده من اين است كه صبر نموده با آنها مدارا كنيد، گرچه مانع آن نيستم كه خود را براى پيكار آماده سازيد.

     


    2. ضرورت جهاد با شاميان


    من بارها جنگ با معاويه را برّرسى كرده ام، و پشت و روى آن را سنجيده، ديدم راهى جز پيكار، يا كافر شدن نسبت به آن چه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آورده باقى نمانده است، زيرا در گذشته كسى [عثمان] بر مردم حكومت مى كرد كه اعمال او حوادثى آفريد و باعث گفتگو و سر و صداهاى فراوان شد، مردم آنگاه اعتراض كردند و تغييرش دادند.

    خطبه43

    نهح البلاغه

    .

    .موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ جهاد در نهج البلاغه
    [چهارشنبه 1398-12-07] [ 12:03:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علت کشته شدن عثمان از زبان امام علی ...
    علت کشته شدن عثمان از زبان امام علی

    پس از پخش شايعات دخالت امام در قتل عثمان در سال 35 هجرى اين خطبه افشاگرانه را ايراد كرد.


    علت کشته شدن عثمان


    اگر به كشتن او (عثمان) فرمان داده بودم، قاتل بودم، و اگر از آن باز مى داشتم از ياوران او به شمار مى آمدم، با اين همه، كسى كه او را يارى كرد، نمى تواند بگويد كه از كسانى كه دست از يارى اش برداشتند بهترم، و كسانى كه دست از يارى اش برداشتند نمى توانند بگويند، ياورانش از ما بهترند.
    من جريان عثمان را برايتان خلاصه مى كنم: عثمان استبداد و خودكامگى پيشه كرد، و شما بى تابى كرديد و از حد گذرانديد، و خدا در خود كامگى و ستمكارى، و در بى تابى و تندروى، حكمى دارد كه تحقّق خواهد يافت.

    خطبه30

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    ادامه »

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀عثمان در نهج البلاغه
    [یکشنبه 1398-11-20] [ 08:54:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ماهیت اصحاب جمل ...
    ماهیت اصحاب جمل

    امام (عليه السّلام) و شناساندن ناكثين (اصحاب جمل)


    آگاه باشيد، كه همانا شيطان حزب و يارانش را بسيج كرده و سپاه خود را از هر سو فراهم آورده است، تا بار ديگر ستم را به جاى خود نشاند و باطل به جايگاه خويش پايدار شود.
    سوگند به خدا ناكثين هيچ گناهى از من سراغ ندارند، و انصاف را بين من و خودشان رعايت نكردند.


    خون خواهی عثمان:

    آنها حقّى را مى طلبند كه خود ترك كردند، و انتقام خونى را مى خواهند كه خود ريختند.
    اگر شريك آنها بودم، پس آنها نيز در اين خونريزى سهم دارند، و اگر تنها خودشان خون عثمان را ريختند پس كيفر مخصوص آنهاست مهم ترين دليل آنها به زيان خودشان است.
    مى خواهند از سینه مادرى شير بدوشند كه خشكيده، بدعتى را زنده مى كنند كه مدّت ها است مرده، و چه دعوت كننده اى و چه اجابت كنندگانى.

    همانا من به كتاب خدا و فرمانش در باره ناكثين خشنودم. امّا اگر از آن سرباز زدند با شمشير تيز پاسخ آنها را خواهم داد، كه براى درمان باطل و يارى دادن حق كافى است.


    شگفتا !

    از من خواستند به ميدان نبرد آيم و برابر نيزه هاى آنان قرار گيرم و ضربت هاى شمشير آنها را تحمّل كنم.
    گريه كنندگان بر آنها بگريند، تا كنون كسى مرا از جنگ نترسانده و از ضربت شمشير نهراسانده است، من به پروردگار خويش يقين داشته و در دين خود شك و ترديدى ندارم.

    خطبه22

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-10-07] [ 08:02:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بیت المال ...
    بیت المال

    در باره اموال فراوان بيت المال كه عثمان به بعضى از خويشاوندان خود بخشيده بود. ابن عباس مى گويد: روز دوّم خلافت در سال 35 هجرى اين سخنرانى را ايراد فرمود.

    سياست اقتصادى امام عليه السّلام:

    به خدا سوگند!

    بيت المال تاراج شده را هر كجا كه بيابم به صاحبان اصلى آن باز مى گردانم، گر چه با آن ازدواج كرده، يا كنيزانى خريده باشند، زيرا در عدالت گشايش براى عموم است، و آن كس كه عدالت بر او گران آيد، تحمّل ستم براى او سخت تر است.

    خطبه15

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀ بیت المال در نهج البلاغه, ◀عدالت در نهج البلاغه
    [جمعه 1398-09-22] [ 06:34:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ماجرای خلافت از زبان حضرت علی ...
    ماجرای خلافت از زبان حضرت علی

    حضرت علی از خلافت می گوید:

     

    شكوه از ابابكر و غصب خلافت 


    آگاه باشيد به خدا سوگند!

     ابا بكر، جامه خلافت را بر تن كرد، در حالى كه مى دانست جايگاه من نسبت به حكومت اسلامى، چون محور آسياب است به آسياب كه دور آن حركت مى كند.

    او مى دانست كه سيل علوم از دامن كوهسار من جارى است، و مرغان دور پرواز انديشه ها به بلنداى ارزش من نتوانند پرواز كرد.

     

    وظیفه نخبگان در فتنه ها

    پس من!

    رداى خلافت رها كرده و دامن جمع نموده از آن كناره گيرى كردم و در اين انديشه بودم كه آيا با دست تنها براى گرفتن حق خود به پاخيزم يا در اين محيط خفقان زا و تاريكى كه به وجود آوردند، صبر پيشه سازم كه پيران را فرسوده، جوانان را پير، و مردان با ايمان را تا قيامت و ملاقات پروردگار اندوهگين نگه مى دارد.

     

    صبر در فتنه ها

    پس از ارزيابى درست، صبر و بردبارى را خردمندانه تر ديدم. پس صبر كردم در حالى كه گويا خار در چشم و استخوان در گلوى من مانده بود. و با ديدگان خود مى نگريستم كه ميراث مرا به غارت مى برند.



     بازى ابابكر با خلافت

     
    تا اينكه خليفه اوّل، به راه خود رفت و خلافت را به پسر خطّاب سپرد. سپس امام مثلى را با شعرى از أعشى عنوان كرد: «مرا با برادر جابر، «حيّان» چه شباهتى است (من همه روز را در گرماى سوزان كار كردم و او راحت و آسوده در خانه بود.)

    شگفتا!

    ابابكر كه در حيات خود از مردم مى خواست عذرش را بپذيرند، چگونه در هنگام مرگ، خلافت را به عقد ديگرى در آورد. هر دو از شتر خلافت سخت دوشيدند و از حاصل آن بهره مند گرديدند. 

     

     شكوه ی از عمر و ماجراى خلافت

     
    سرانجام اوّلى حكومت را به راهى در آورد، و به دست كسى (عمر) سپرد كه مجموعه اى از خشونت، سختگيرى، اشتباه و پوزش طلبى بود.

    زمامدار مانند كسى كه بر شترى سركش سوار است، اگر عنان محكم كشد، پرده هاى بينى حيوان پاره مى شود، و اگر آزادش گذارد، در پرتگاه سقوط مى كند.

    سوگند به خدا!

    مردم در حكومت دومى، در ناراحتى و رنج مهمّى گرفتار آمده بودند، و دچار دو رويى ها و اعتراض ها شدند، و من در اين مدت طولانى محنت زا، و عذاب آور، چاره اى جز شكيبايى نداشتم.


    شكوه از شوراى عمر

     

    تا آن كه روزگار عمر هم سپرى شد.  سپس عمر خلافت را در گروهى از قرار داد كه پنداشت من همسنگ آنان مى باشم.

    پناه بر خدا از اين شورا!

    در كدام زمان در برابر شخص اوّلشان در خلافت مورد ترديد بودم، تا امروز با اعضاى شورا برابر شوم كه هم اكنون مرا همانند آنها پندارند و در صف آنها قرارم دهند.

    ناچار باز هم كوتاه آمدم، و با آنان هماهنگ گرديدم. يكى از آنها با كينه اى كه از من داشت روى بر تافت، و ديگرى دامادش را بر حقيقت برترى داد و آن دو نفر ديگر كه زشت است آوردن نامشان. 


     شكوه از خلافت عثمان


    تا آن كه سومى به خلافت رسيد، دو پهلويش از پرخورى باد كرده، همواره بين آشپزخانه و دستشويى سرگردان بود، و خويشاوندان پدرى او از بنى اميّه به پاخاستند و همراه او بيت المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنه اى كه بجان گياه بهارى بيفتد، عثمان آنقدر اسراف كرد كه ريسمان بافته او باز شد و أعمال او مردم را برانگيخت، و شكم بارگى او نابودش ساخت.


    بیعت عمومی مردم با امیرالمؤمنین(علیه السلام)


    روز بيعت، فراوانى مردم چون يال هاى پر پشت کفتار بود، از هر طرف مرا احاطه كردند، تا آن كه نزديك بود حسن و حسين عليه السّلام لگد مال گردند، و رداى من از دو طرف پاره شد. مردم چون گلّه هاى انبوه گوسفند مرا در ميان گرفتند.


    امّا آنگاه كه به پاخاستم و حكومت را به دست گرفتم، جمعى پيمان شكستند و گروهى از اطاعت من سرباز زده و از دين خارج شدند، و برخى از اطاعات حق سر بر تافتند، گويا نشنيده بودند سخن خداى سبحان را كه مى فرمايد:

    «سراى آخرت را براى كسانى برگزيديم كه خواهان سركشى و فساد در زمين نباشند و آينده از آن پرهيزكاران است».

    آرى به خدا آن را خوب شنيده و حفظ كرده بودند، امّا دنيا در ديده آنها زيبا نمود، و زيور آن چشم هايشان را خيره كرد.

    خطبه3(بخش اول)

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀خلیفه اول در نهج البلاغه, ◀خلیفه دوم در نهج البلاغه, ◀ماجرای خلافت از زبان حضرت علی, ◀صبر در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-09-02] [ 01:54:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      گذشته خاندان معاویه از زبان حضرت علی ...
    گذشته خاندان معاویه از زبان حضرت علی

    ??از نامه هاى حضرت علی در جواب نامه معاويه و تهدیدات نظامی او:

     

    ?گذشته خاندان معاویه (لعنه الله علیه)


    اما بعد، همان طور كه گفتى ما و شما با هم در الفت و اتفاق بوديم، ولى در گذشته بين ما و شما جدايى افتاد، زيرا ما ايمان آورديم و شما كفر ورزيديد، و امروز هم ما به راه راستيم و شما دچار فتنه ايد، و مسلمان شما اسلام نياورد مگر از روى بى ميلى، و اين در حالى بود كه تمام بزرگان عرب تسليم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شدند و همدست وى گشتند.

     

    ?طلحه و زبیر و عایشه


    گفته بودى كه طلحه و زبير را من كشتم، و عايشه را تبعيد نمودم، و ميان دو شهر كوفه و بصره فرود آمدم، اين امور به تو ربطى ندارد، تو را در اين مسأله زيانى نيست و هم نيازى ندارد كه عذرش را از تو بخواهم.

     

    مهاجرین و انصار


    و ياد آور شدى كه با لشگرى از مهاجرين و انصار به جنگ من خواهى آمد، معلومت باد از آن روزى كه برادرت اسير شد هجرت قطع گشت (و شما را نشايد كه به خود مهاجر گوييد)، اكنون اگر به ديدار من عجله دارى آسوده باش، كه اگر به ديدارت آيم سزاوار است كه خداوند مرا براى عقوبت تو بر انگيخته باشد، و اگر تو به ديدار من آيى مانند آن است كه برادر بنى اسد گفته:

    “به استقبال باد تابستانى روند كه سنگ ريز و درشت را بر مى گيرد و بر آنان مى كوبد.”
    شمشيرى كه به وسيله آن جدّ و دايى و برادرت را كشتم پيش من است.

     

    به خدا قسم چنانكه دانستم بر دلت غلاف گمراهى پوشيده، و عقلت اندك و ناقص است، شايسته است در باره تو گفته شود كه بر نردبانى بالا رفته اى كه تو را بر جاى بدى مشرف ساخته كه به زيان توست نه سود تو، چرا كه چيزى را خواستى كه گمشده تو نيست، و گوسپندى را چراندى كه مالكش نمى باشى، و امرى را خواستى كه نه اهلش هستى و نه در معدنش قرار دارى، چه اندازه گفتارت از عملت دور است، چه زود شبيه عموها و دايى هايت شدى كه شقاوت و آرزوهاى باطل آنان را به انكار محمّد صلّى اللّه عليه و آله واداشت، همان گونه كه مى دانى با او جنگيدند تا به خاك و خون در افتادند، نه از حادثه عظيمى به نفع خود دفاع كردند، و نه حريمى را در برابر شمشيرهايى كه ميدان نبرد از آن خالى نيست و با سهل انگارى سازگارى ندارد حمايت نمودند.

     

    ?عثمان


    در باره كشندگان عثمان زياد از اندازه سخن گفتى، بيا مانند ديگران از من اطاعت كن، سپس آنان را نزد من به محاكمه كشان، تا بين تو و ايشان به كتاب خدا داورى كنم. ولى آنچه تو مى خواهى به مانند گول زدن طفل در ابتداى باز گرفتن او از شير است.

    سلام بر اهلش.

    .

    .

    نامه 64

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-05-26] [ 07:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نامه حضرت علی به مردم درباره جنگ صفین ...
    نامه حضرت علی به مردم درباره جنگ صفین

    ?نامه حضرت علی به مردم شهرها که آنچه را میان خود و اهل صفین گذشت در آن گزارش داد.

     

    ??حوادث جنگ صفین


    آغاز ماجرا این بود که ما با شامیان رو به رو شدیم . ظاهر قضیه آن بود که پروردگار ما یکی است و پیامبر ما یکی است و دعوت ما به اسلام یکسان است.
    نه ما از ایشان خواستیم که بر ایمانشان به خدا و تصدیقشان به پیامبرش بیفزایند و نه ایشان از ما چنین چیزی را طلب کردند. در همه چیز یکسان بودیم.

     

    عثمان


    جز در مورد خون عثمان ، که با هم اختلاف داشتیم و دست ما به آن آلوده نبود.
    گفتیم بیایید تا امروز با خاموش کردن آتش جنگ و آرام کردن مردم، مساله را حل کنیم تا خلافت استوار شود و مسلمانان متحد گردند و نیرو یابیم تا حق را در جایگاهش بنهیم.
    گفتند: چاره ی کار را جز در جنگ ندانیم.
    پیشنهاد ما را نپذیرفتند تا جنگ پر گشود و استوار شد و شعله هایش بر افروخت و زبانه کشید.
    هنگامی که جنگ دندانهایش را در ما و در آنان فرو برد و چنگالهایش را در تن ما و آنان بفشرد به آنچه آنان را فراخوانده بودیم گردن نهادند ما نیز دعوتشان را پذیرفتیم و به سرعت به آنچه خواستند تن دادیم تا حجت بر آنان آشکار گشت و عذرشان پایان یافت .

     

    خوارج
    هرکس از آنان بر این سخن اقرار دارد ، خداوند او را از هلاکت برهاند و هرکه لجاجت ورزد (=خوارج)و در گمراهیش بماند پیمان شکن است و خداوند بر دلش پرده افکنده و حوادث ناگوار به گرد سرش چرخیده.

    .

    .

    نامه 58

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀خوارج در نهج البلاغه
    [یکشنبه 1398-05-20] [ 05:15:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پاسخ به ادعای طلحه و زبیر ...
    پاسخ به ادعای طلحه و زبیر

    ?در سال 36 هجری، به طلحه و زبیر توسط عمر بن حصین خزاعی، ابوجعفر اسکافی این نامه را در کتاب “مقامات” در مناقب امیر مومنان آورده است.


    ??پاسخ به ادعای طلحه و زبیر

     

    الف) علی از زبان علی

    اما بعد!
    شما دو نفر می دانید _هر چند پنهان می دارید_ که من در پی مردم نرفتم تا آنان به من روی آوردند و با آنان بیعت نکردم تا آنان با من بیعت کردند و شما از کسانی بودید که به من روی آوردید و با من بیعت نمودید . عموم مردم با من به سبب سلطه و چیرگی من و یا به خاطر مالی آماده، بیعت نکردند.

    پس اگر شما از روی میل با من بیعت کردید تا زود است بازگردید و به سوی خداوند توبه نمایید. و اگر با ناخشنودی بیعت کردید ، طاعت خویش را بر من آشکار نمودید و سرپیچی خود را از من پوشیده داشتید و با این کار راه بازخواست از خودتان را بر من گشودید.
    به جانم سوگند!
    شما از دیگر مهاجران به تقیه و کتمان سزاوارتر نبودید . نپذیرفتن بیعت من پیش از آنکه در آن شرکت جویید برای شما آسانتر بود از اینکه پس از شرکت جستن در آن خارج شوید.

     

    عثمان


    پنداشتید که من عثمان را کشتم!
    میان من و شما از مردم مدینه کسانی هستند که با من بیعت نکردند و به شما نیز یاری نرسانده اند. اینان داوری کنند تا هرکس به هر اندازه دخالت داشته ، گناه را به گردن گیرد.

    ای دو پیرمرد!
    از نظر خویش بازگردید که اگر امروز بازگردید بزرگترین چیز ننگ است و فردا هم ننگ است و هم آتش دوزخ.
    والسلام.

    .

    .

    نامه 54

    نهج البلاغه

    .

    .

     

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه
     [ 04:48:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      سفارش معاویه به امام برای عمل کردن به قرآن ...
    سفارش معاویه به امام برای عمل کردن به قرآن

    ?نامه به معاویه در ماه صفر سال38 هجری در صفین

     

    ستمکاری و دروغ گویی، آدمی را در دین و دنیایش هلاک می کند و عیب او را نزد عیب جویانش آشکار می سازد.

    تو می دانی که از دست رفته را (عثمان) به دست نخواهی آورد. اقوامی به ناحق قصد کاری کردند و حکم خدا را تاویل بردند و خداوند نیز آنان را تکذیب کرد.

    برحذر باش از روزی که هرکس سرانجام کارش را نیکو نموده شادمان گردد و هرکس زمامش را به شیطان سپرده و برای بازستاندن آن نکوشیده(توبه) پشیمان می شود.

    ما را به حکم قرآن فراخوانده ای در حالی که اهل قرآن نیستی و ما نیز دعوت تو را نپذیرفتیم بلکه به حکم قرآن گردن نهادیم.

    والسلام.

    .

    .

    نامه 48

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀ توبه در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-04-29] [ 12:31:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      معاویه و عثمان ...
    معاویه و عثمان

    ?افشای ادعای دروغین معاویه

    سبحان الله!
    چه سخت گرفتار هواهای بدعت آمیز و سرگردانی ناشی از پیروی شیطان شده ای!
    و همراه با آن، حقایق را ضایع می کنی
    و پیمانهایی را که خواسته خداوند و حجت بر بندگانش است، کنار می نهی.
    اما…پرگویی تو درباره عثمان و قاتلان او..
    تا وقتی یاری عثمان به سود تو بود به یاری او برخاستی
    و وقتب او نیاز به یاری داشت، او را تنها گذاردی.
    .
    .
    والسلام
    .
    .نامه 37
    نهج البلاغه
    .
    .

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه
    [جمعه 1398-03-31] [ 06:11:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      افشاگری از ناکثین ...

    ?افشاگری از سران ناکثین

    من شما را از کار عثمان به گونه ای که شنیدنش چون دیدن آن باشد آگاه می سازم؛
    مردم بر او خرده گرفتند و من یکی از مهاجران بودم که بیشتر از او می خواستم که رضایت مردم را جلب نماید و کمتر سرزنش اش می کردم.

    اما طلحه و زبیر آسانترین کارشان آن بود که بر او بتازند
    و نرمترین برنامه شان اعمال فشار بر وی بود
    عایشه نیز ناگهان بر او خشمگین شد
    سپس گروهی برای کشتن عثمان مهیا شدند و او را کشتند
    و مردم بدون اکراه و اجبار بلکه از روی رضا و اختیار با من بیعت کردند.
    .
    .
    نامه اول
    نامه به مردم کوفه هنگام رفتن از مدینه به بصره
    .
    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ✔کلام امیر, ◀نامه ها
    [سه شنبه 1398-01-27] [ 02:03:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت