|
|
|
مبنای اعمال از منظر امیر المومنین |
... |
مبنای اعمال از منظر امیر المومنین
امیر المومنین علیه السلام فرمود: با والیان خود خیانت نورزید و با رهبران خود دغلی نکنید و پیشوایان خود را نادان نخوانید و از رشته پیوند خود (جماعت مسلمین) پراکنده مشوید که سست شوید و شوکت و دولت شما برود.
پایه کارهای شما باید روی این مبنی باشد و ملازم این روش باشید زیرا اگر شما مشاهده می کردید آنچه را مردگان از شما که مخالف دعوت شما بودند مشاهده کردند شما هم شتاب می کردید و بیرون می آمدید و فرمان می بردید(یعنی مردم پیش از شما را به جهاد و اطاعت دعوت کردم ولی آنها مخالفت کردند و اکنون عذاب خدا را مشاهده می کنند شما هم اگر مشاهده کنید به سوی جهاد می شتابید و فرمان می برید.) ولی آنچه را آنها مشاهده کردند از شما پوشیده شده و به زودی پرده برداشته شود.
.
اصول کافی، ج2
ترجمه مصطفوی
موضوعات: ◀احادیث برگزیده حضرت علی(علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
[پنجشنبه 1400-04-24] [ 09:54:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
نحوه برخورد با دنیا از منظر امامان معصوم علیهم السلام |
... |
|
نحوه برخورد با دنیا از منظر امامان معصوم علیهم السلام
روایت اول)
معلی بن خنیس گوید: روزی به امام صادق علیه السلام عرض کردم: آل فلان (بنی عباس) و نعمتهائی را که دارند به یاد آوردم و با خود گفتم: اگر این نعمت برای شما می بود ما هم با شما در عیش و خوشی بودیم
فرمود: هیهات ای معلی! اگر چنین می بود برای ما جز نگهبانی شبانه و تلاش روزانه و پوشاک زبر و درشت و خوراک سخت و بی خورش چیزی نبود، از این رو آن امر از ما برکنار شد. آیا تو دیده ئی که هرگز خدای تعالی بردن حقی را جز این نعمت قرار دهد.
روایت دوم)
زمانی که عاصم بن زیاد عبا پوشید و جا مه نرم را بیرون کرد و برادرش ربیع بن زیاد شکایت او را خدمت امیر المومنین علیه السلام اورد که او همسرش را غمگین نموده و فرزندانش را اندوهناک ساخته .
حضرت فرمود: عاصم را نزد من آورید او را خدمتش آوردند چون حضرت او را دید چهره در هم کشید و فرمود: از همسرت خجالت نکشیدی؟ به فرزندانت رحم نکردی؟ گمان می کنی که خدا چیزهای خوب و پاکیزه را برای تو حلال کرده و نمی خواهد از آنها استفاده کنی تو نزد خدا پست تر از آنی. مگر خدا نمی فرماید: «خدا زمین را برا استفاده مردم نهاد که در آن میوه و نخل غلافدار است.» سوره55/11 مگر خدا نمی فرماید: «دو دریا را گذاشت که به هم برسند میانشان حائلی است که به هم تجاوز نکنندتا آنجا که فرماید: .. از آنها لوءلوء و مرجان بیرون می شود.» سوره55/22
به خدا سوگند که به کاربردن نعمت های خدا را با عمل نزد او محبوبتر است از به کار بردن آنها را با گفتار در صورتی که خدای عزوجل می فرماید: و اما نعمت پروردگارت را بازگو سوره93/11
عاصم گفت: یا امیرالمومنین! پس چرا خود شما به خوراک سخت و پوشاک درشت اکتفا نموده ئی؟
فرمود: وای بر تو!! همانا خدای عزوجل برپیشوایان عدالت واجب ساخته که خود را در ردیف مردم ضعیف و ناتوان گیرند، تا فقر و تنگدستی فقیر را از جا به در نبرد . عاصم بن زیاد عبا را کنار گذاشت و جامه نرم در بر کرد.
.
اصول کافی، ج2
ترجمه مصطفوی
موضوعات: ◀احادیث برگزیده حضرت علی(علیه السلام), ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
[ 12:19:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
علت «امیر المومنین» خواندن حضرت علی علیه السلام |
... |
|
علت «امیر المومنین» خواندن حضرت علی علیه السلام
احمد بن عمر گوید: از حضرت ابوالحسن علیه السلام پرسیدم: چرا آن حضرت امیر المومنین علیه السلام نامیده شد؟
فرمود: زیرا او مومنین را طعام علمی می دهد. مگر نشنیده ئی که خدا در کتابش می فرماید: و ما خانواده خود را طعام می دهیم. سوره12/آیه64
شرح: مار یمیر به معنی طعام دادن و آذوقه خوب برای خانواده تهیه کردن است. بنابراین کلمه امیر صیغه متکلم وحده از فعل مضارع است که در اثر کثرت استعمال لقب آن حضرت گشته است مانند تابط شراً و ممکن است مقصود از روایت این باشد که حکام و زمامداران دیگر که امیر مردم هستند غذای جسمی و خواربار و آذوقه معاش آنها را منظم می کنند و در دسترس آنها می گذارند تا زندگی حیوانی آنها اداره شود ولی حکومت علی علیه السلام علاوه بر جنبه معاش مردم از نظر غذای روحی و زندگی علمی و معنوی افراد مورد توجه است و اختصاص به مومنین هم دارد زیرا تنها ایشانند که از علوم آن حضرت استفاده می کنند.
روایت دوم)
امیر المومنین علیه السلام فرمود: خدا مرا پیشوای خلقش قرارا داد و بر من واجب ساخت که درباره خود و خوراک و نوشابه و پوشاکم مانند مردم ضعیف و مستمند بر خود تنگ گیرم تا فقیر از فقر من پیروی کند و ثروتمند به وسیله ثروتش سرکشی و طغیان ننماید.
اصول کافی، ج2
ترجمه مصطفوی
موضوعات: ◀احادیث برگزیده حضرت علی(علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
[ 12:13:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
استثنا شدن امامان معصوم علیهم السلام |
... |
استثنا شدن امامان معصوم علیهم السلام
زید حشام گوید: شب جمعه ای بود و ما راه می رفتیم که امام صادق علیه السلام به من فرمود: قرآن بخوان، زیرا شب جمعه است.
من این آیه را خواندم :«ان یوم الفصل میقاتهم اجمعین. یوم لا یعنی مولی عن مولی شیئا و لا هم ینصرون. الا من رحم الله.» سوره44/آیه42
امام صادق علیه السلام فرمود: به خدا ما را خدا ترحم کرده و ما را خدا استثنا فرموده ولی ما از دوستان خود کارسازی کنیم.
.
اصول کافی، ج2
ترجمه مصطفوی
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
[چهارشنبه 1400-04-23] [ 11:59:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
تیم وعدی (ابوبکر و عمر) و بنی امیه بر منبر پیامبرصلی الله علیه و آله |
... |
تیم وعدی (ابوبکر و عمر) و بنی امیه بر منبر پیامبرصلی الله علیه و آله
حضرت ابوالحسن علیه السلام فرمود: چون رسول خدا صلی الله علیه و آله در خواب دید که تیم وعدی (ابوبکر و عمر) و بنی امیه بر منبر او می نشینند او را هراس و غم گرفت. خدای تبارک و تعالی آیه قرآنی نازل فرمود تا مایه دلداریش باشد: و اذ قلنا للملائکه اسجدوا لادم فسجدوا الا ابلیس ابی» سوره20/ آیه116
سپس به پیغمبر وحی فرستاد که :«ای محمد! من امر می کنم فرمان نمی برند پس اگر تو هم درباره وصی ات امر کردی و فرمانت نبردند بی تابی مکن.»
.
اصول کافی،ج2
ترجمه مصطفوی
موضوعات: ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
[ 11:56:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
رابطه ایمان و کفر با ولایت |
... |
رابطه ایمان و کفر با ولایت
نعیم صحاف گوید: از امام صادق علیه السلام آیه «فمنکم کافر و منکم مومن» سوره 64/آیه 2را پرسیدم.
فرمود: خدای عزوجل ایمان و کفر مردم را با ولایت ما شناخت روزی که از ایشان پیمان گرفت و آنها به صورت صلب آدم علیه السلام بودند.
و نیز از آن حضرت این قول خدای عزوجل را پرسیدم : «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول فان تولیتم فانما علی رسولنا البلاغ المبین» سوره64/آیه 2.
فرمود: هان به خدا سوگند! پیشینینان شما هلاک نشدند و هیچ کس هم تا زمان قیام قائم ما عجل الله تعالی فرجه الشریف هلاک نشود جز به سبب ترک نمودن ولایت ما و انکار حق ما و رسول خدا صلی الله علیه و آله از دنیا نرفت تا حق ما را به گردن این امت ثابت و لازم ساخت و خدا هر که را بخواهد به راه راست هدایت کند.
.
اصول کافی، ج2
ترجمه مصطفوی
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
[ 11:49:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
بئر معطله و قصر مشید |
... |
بئر معطله و قصر مشید
موسی بن جعفرعلیه السلام درباره قول خدای تعالی : «و بئر معطله و قصر مشید» سوره22/آیه45 فرمود : چاه عاطل مانده امام ساکت است و کاخ برافراشته امام گویا است.
شرح : چاه عاطل مانده آن است که آب دارد و مردم از آن استفاده نمی کنند و تاویل نمودن امام ساکت را به آن تشبیهی است بسیار مناسب زیرا آب مایه حیات صوری و ظاهری و علم امام مایه حیات معنوی و روحانی است و همانگونه که بدبختی مردم گاهی سبب می شود که از آب موجود صاف و زلال استفاده نمی کنند گاهی هم شقاوت آنها سبب می شود که نتوانند از علم امام و رهبر خود استفاده کنند مانند زمان خانه نشینی امیر المومنین علیه السلام و زمان غیبت امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف و تشبیه امام ناطق به کاخ برافراشته نیز روشن و واضح است مانند زمان خلافت و حکومت آن حضرت و زمان ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف.
.
اصول کافی، ج2
ترجمه مصطفویان
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام موسی کاظم (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
[ 11:44:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
گفت و گوها پیرامون آیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا : الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون.» |
... |
گفت و گوها پیرامون آیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا : الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون.»
امام صادق علیه السلام از پدرش و او از جدش علیهم السلام نقل می کند راجع به قول خدای عز و جل: «یعرفون نعمه الله ثم ینکرونها» سوره 16/ آیه 83 فرمود: چون آیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا : الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون.» سوره5/ آیه 55 نازل شد. جمعی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد مدینه انجمن کردند بعضی از آنها به بعض دیگر گفتند : درباره این آیه چه می گوئید؟
بعضی گفتند: اگر این آیه را انکار کنیم آیات دیگر را هم انکار کرده ایم و اگر به این ایمان آوریم این خود خواری ماست، زیرا پسر ابی طالب بر ما مسلط می شود
پس گفتند : ما یقین داریم که محمد در آنچه می گوید راستگوست ولی ما از او پیروی می کنیم و از علی نسبت به آنچه دستورمان می دهد فرمان نمی بریم آنگاه این آیه نازل شد «یعرفون نعمه الله ثم ینکرونها » یعنی ولایت علی بن ابی طالب را میشناسند ولی بیشترشان نسبت به ولایت کافرند.
.
اصول کافی،ج2
ترجمه مصطفوی
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
[ 11:39:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
پدر و مادر حقیقی |
... |
|
پدر و مادر حقیقی
اصبغ بن نباته از امیر المومنن علیه السلام راجع به قول خدای تعالی : «أن اشکرلی و لوالدیک الی المصیر» سوره 31/آیه14 پرسید.
حضرت فرمود: پدر و مادری که خدا سپاس گذاری ایشان را واجب کرده آنهایند که علم از آنها ترواش کند و حکت را به ارث گذارند و مردم به اطاعتشان مأمورند و خدا پس از آن فرماید: «سرانجام به سوی من است» سرانجام بندگان به سوی خدا است و راهنمایش همان پدر و مادر هستند.
سپس خدا روی سخن را متوجه پسر خنتمه و رفیقش نمود (یعنی عمر و ابوبکر؛ زیرا خنتمه نام مادر عمر است) و نسبت به خاص و عام (پیغمبر و سایر مردم ) فرموده است: «و ان جاهداک علی ان تشرک بی» یعنی از پیش خود درباره وصی ات سخن گوئی و از آن که دستور اطاعتش داری برگردی از آنها فرمان مبر و سخنانشان را مشنو.
سپس سخن را متوجه پدر و مادر نموده و فرمود: «در دنیا به نیکی همدمشان باش» یعنی فضیلت آنها را به مردم بشناسان و به روش آنها دعوت کن و همین است معنی قول خدا «واتبع سبیل من اناب الی مرجعکم.» پس فرمود اول به سوی خدا و سپس به سوی ماست.
از خدا پروا کنید و نافرمانی این پدر و مادر نکنید زیرا خرسندی آنها خرسندی خدا و خشمشان خشم خداست.
شرح: تفسیر ظاهر آیه شریفه درباره سفارش نسبت به پدر و مادر جسمانی و سپاس گذاری از آنها و خوش رفتاری با ایشان است ولی تأویل آیه چنانکه امیر المومنین علیه السلام بیان می فرماید بر پدران روحانی که پیغمبر و اوصیاء آن حضرت باشند منطبق می شود. لیکن تطبیق جزئیات چنانکه مرحوم مجلسی می گوید: از غریب ترین تاویلات است و بر فرض صدورش از امیر المومنین علیه السلام از بطون عمیقه است و از ظاهر معنی لفظ دور است و کسی آن را داند که خود فرموده است.
.
اصول کافی،ج2
ترجمه مصطفوی
موضوعات: ◀احادیث برگزیده حضرت علی(علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
[ 08:43:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
معنای شجره طیّبه |
... |
معنای شجره طیّبه
عمر بن حریث گوید: قول خدای تعالی را : «کشجره طیبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء» سوره۱۴/آیه ۲۴. از امام صادق علیه السلام پرسیدم.
حضرت فرمود: رسول خدا صلی اله علیه و آله اصل و ریشه آن درخت است و امیر المومنین علیه السلام فرع(و تنه) آن و امامان از نسل آنها شاخه های آن و علم امامان ، میوه آن و شیعیان مومن ایشان برگهای آن است. آیا در آن درخت چیز زیاد دیگری هست؟
عرض کردم: نه، به خدا
فرمود: به خدا که چون مومنی متولد شود برگی در آن درخت پیدا می شود و چون مومنی می میرد برگی از آن درخت می افتد.
.
اصول کافی، ج2
ترجمه مصطفوی
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
[ 08:35:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
تأویل آیات به ولایت امامان معصوم علیهم السلام |
... |
|
تأویل آیات به ولایت امامان معصوم علیهم السلام
روایت اول)
امام صادق علیه السلام درباره قول خدای عزوجلّ «الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا ان هدانا الله» سوره7: 43 ، فرمود: چون روز قیامت شود پیغمبر صلی الله علیه و آله و امیر الومنین و امامان از فرزندان او را بخوانند و آنها برای (رسیدگی به حساب و شفاعت) مردم منصوب شوند؛ چون شیعیانشان آنها را ببینند، گویند : « الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا ان هدانا الله» یعنی خدا ما را به ولایت امیر المومنین و امامان از فرزندانشان علیهم السلام رهبری فرمود.
روایت دوم)
امام صادق علیه السلام راجع به قول خدای تعالی « و نضع الموازین القسط لیوم القیامه» سوره 21 ؛47 ، فرمود: آن ترازوها پیغمبران و اوصیاء ایشان علیهم السلام هستند.
رووایت سوم)
مفضل بن عمر گوید: از امام صادق علیه السلام راجع به قول خدای تعالی «ائت بقرآن غیر هذا أو بدّله» سوره 10؛ 15 فرمود: می گفتند یا علی را عوض کن.
شرح: طبق این روایت مقصود مشرکین و منافقین این بود که اگر می خواهی ما به تو ایمان آوریم آیاتی که راجع به فضیلت علی علیه السلام است عوض کن؛ یعنی فضیلت دیگران را به جای او بگذار یا اصلا قرآنی بیاور غیر این قرآن.
روایت سوم)
ادریس بن عبدالله گوید: از امام صادق علیه السلام تفسیر این آیه را پرسیدم : «ما سلککم فی سقر؟ قالوا لم نک من المصلین» سوره 74؛ 42 فرمود: مقصود این است که پیروی نکردیم از امامانی که خدای تبارک تعالی درباره ایشان فرموده است :«والسابقون السابقون اولئک المقربون» سوره 56/11 مگر نمی بینی که مردم اسبی را که در مسابقه پشت سر سابق است مصلّی نامند؟ همین معنی مقصود است در آنجا که فرماید «ما از مصلین نبودیم» یعنی پیرو پیشروان نبودیم.
شرح: امام صادق علیه السلام هم در روایت اسب اول را سابق و اسب دوم را مصلی بیان نوده و معنی مقصود را طبق این اصطلاح بیان فرموده است زیرا سابقون در سوره واقعه به ائمه علیهم السلام تفسیر شده است و مصلی هم طبق اصطلاح این مسابقه به معنی پیرو و دنبال و دومین است، پس معنی آیه این است که بهشتیان از دوزخیان پرسند برای چه به دوزخ درآمدید؟
جواب گویند: برای اینکه از امامان خود پیروی نکردیم و این تأویل بسیار مناسب است با معنی لغوی و اصطلاحی لفظ مصلّی و هم با تفسیری که مفسرین در معنی آیه گفته اند زیرا نماز گزاردن با پیروی از ائمّه به وجود می آید و کامل می شود.
روایت چهارم)
امام باقر علیه السلام درباره قول خدای عزوجلّ «و أن لو استقاموا علی الطریقه لأسقیناهم ماء غدقا» سوره72/16 فرمود: خدا می فرماید: ایمان را در دلشان جایگزین کنیم و طریقه همان ولایت علی بن ابی طالب و اوصیاء او علیهم السلام است.
روایت پنجم)
محمد بن مسلم گوید: از امام صادق علیه السلام راجع به قول خدای عزوجلّ «الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا » سوره41/30 پرسیدم. امام علیه السلام فرمود: یعنی آنها که بر ولایت امامان یکی پس از دیگری استقامت کردند. «فرشتگانت بر ایشان نازل شوند که بیم مدارید و غم مخورید و به بهشتی که وعده یافته اید شادمان باشد.»
روایت ششم)
ابوحمزه گوید: از امام باقر علیه السلام قول خدای تعالی را : «قل انما أعظکم بواحده» سوره34/46 پرسیدم ، فرمود: یعنی تنها شما را به ولایت علی علیه السلام اندرز می دهم، ولایت علی همان یک اندرزی است که خدای تبارک تعالی می فرماید: :«فقط یک اندرز به شما می دهم.»
روایت هفتم)
امام صادق علیه السلام درباره قول خدای عزوجل : «ان الذین آمنوا ثم کفروا ثم آمنوا ثم کفروا ثم ازدادوا کفرا لن تقبل توبتهم» سوره 4/ 137
فرمود: این آیه درباره فلان و فلان و فلان (خلفا سه گانه) نازل شده که در اول امر پیغمبر صلی الله علیه و آله ایمان اوردند و چون ولایت (علی علیه السلام) به آنها عرضه شد انکار کردند همان زمان که پیغمبرصلی الله علیه و آله فرمود: هرکس من مولای او هستم این علی مولای او است سپس به وسیله بیعت کردن با امیر المومنین علیه السلام ایمان اوردند و بعد چون رسول خدا صلی الله علیه و آله درگذشت کافر شدند و بر بیعت خود پایداری نکردند سپس به وسیله بیعت گرفتن برای خود از کسانی که با امیر المومنین علیه السلام بیعت کرده بودند بر کفر خود افزودند پس در ایشان اثری از ایمان باقب نماند.
روایت هفتم)
امام صادق علیه السلام درباره قول خدای عزوجلّ :«ان الذین ارتدوا علی أدبارهم من بعد ما تبین لهم الهدی» سوره47/25 فرمود: ایشان فلان و فلان و فلان هستند که با ترک گفتن ولایت امیر المومنین علیه السلام از ایمان برگشتند.
راوی گوید من عرض کردم: خدای تعالی فرماید: «ذلک بانهم قالوا للذین کرهوا ما نزل الله سنطیعکم فی بعض الامر» فرمود: به خدا این آیه درباره آن دو نفر(اولی و دومی) و پیروان ایشان نازل شده است و آن قول خدای عزوجل است که جبرئیل علیه السلام بر محمد صلی الله و آله نازل کرده : «این بدان جهت بود که انها به کسانی که آنچه را خدا نازل کرده (درباره علی علیه السلام) ناپسند دارند گویند در بعضی از امور اطاعت شما خواهیم کرد.»
سپس امام فرمود: آنها بنی امیه را به پیمان خود دعوت کردند که بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله امر امامت را در خاندان ما نگذارند و از خمس چیزی به ما ندهند و گفتند اگر خمس را به آنها دهیم به چیزی احتیاج نخواهند داشت و از نبودن امر امامت در میان آنها باک ندارند. بنی امیه به انها گفتند : ما شما را در بعضی از آنچه دعوتمان می کنید اطاعت می کنیم و آن موضوع خمس است که به آنها چیزی ندهیم.
و اینکه خدا فرماید: «کرهوا ما نزل الله» آنچه را خدا نازل کرده ولایت امیر المومنین علیه السلام است که بر خلقش واجب ساخته و ابوعبیده همراه انها و کاتب پیمان نامه ایشان بود. خدا (درباره پیمان سری آنها این آیه) نازل فرمود: «أم أبرموا أمراً فانا مبرمون أام یحسبون انا لا نسمع سرّ هم و نجواهم … » سوره 43/80
.
کافی، ج2
ترجمه مصطفوی
.
موضوعات: ◀جلد2, ✔مطلب ندارد, تأویل آیات به ولایت امامان معصوم
[شنبه 1399-03-31] [ 12:20:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
حدیث صعب و مستصعب ائمّه |
... |
|
حدیث صعب و مستصعب ائمّه
روایت اول)
امام باقر (علیه السلام) فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: حدیث آل محمد صعب و مستصعب است جز فرشته مقرب یا پیغمبر مرسل یا بنده ای که خدا دلش را به ایمان آزموده .
پس هر حدیثی که از آل محمد صلی الله علیه و آله به شما رسید و در برابر آن آرامش دل یافتید و آن را آشنا دیدید، بپذیرید و هر حدیثی را که دلتان از آن رمید و ناآشنایش دیدید، آنرا به خدا و پیغمبر و عالم آل محمد صلی الله علیه و آله رد کنید . همانا هلاک شده کسی است که حدیثی را که تحمل ندارد برایش بازگو کنند و او بگوید به خدا این چنین نیست به خدا این چنین نیست و انکار مساوی کفر است.
روایت دوم)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: روزی نزد علی بن الحسین علیه السلام سخن از تقیه پیش آمد آن حضرت فرمود: به خدا اگر ابوذر می دانست آنچه در دل سلمان بوده او را می کشت در صورتی که پیغمبر صلی الله علیه و آله میان آن دو برادری برقرار کرد. پس درباره مردم دیگر چه گمان دارید؟ همانا علم علما صعب و مستصعب است. جز پیغمبر مرسل یا فرشته مقرب یا بنده مومنی ای که خدا دلش را به ایمان آزموده طاقت تحمل آن را ندارد سپس فرمود: و سلمان از این رو از جمله علماء شد که او مردیست از خانواده ما و از این جهت او را در ردیف علماء آوردم.
شرح: چنانچه سلمان رضی الله عنه در خطبه خود گوید: علم زیادی به من عطا شده اگر همه آنچه را می دانم یه شما بگویم دسته ای گویند: سلمان دیوانه شده و دسته اس گویند: خدایا کشنده سلمان را بیامرز.
روایت سوم)
امام صادق علیه السلام فرمود: حدیث ما صعب و مستصعب است، تحمل آن را ندارد جز سینه های نورانی یا دلهای سالم یا اخلاق نیکو. همانا خدا از شیعیان ما پیمان (به ولایت ما) گرفت چنانکه از بنی آدم (به ربوبیت خود) پیمان گرفت. و فرمود: «آیا من پروردگار شما نیستم؟» پس هر که نسبت یه ما وفا کند خدا بهشت را به او پاداش دهد و هرکه ما را دشمن دارد و حق ما را به ما نرساند همیشه جاوردان در دوزخ است.
.
کافی، ج2
ترجمه مصطفوی
.
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله), ◀احادیث برگزیده از امام محمد باقر(علیه السلام), ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد, روایت صعب و مستصعب ائمّه, احادیث برگزیده از امام سجاد علیه السلام
[پنجشنبه 1399-03-08] [ 12:09:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
سرچشمه علم بشریت از کجاست؟ |
... |
|
سرچشمه علم بشریت از کجاست؟
روایت اول)
صاحب دیلم گوید: شنیدم امام جعفر صادق (علیه السلام) هنگامی که جماعتی از اهل کوفه خدمتش بودند، می فرمود:
شگفتا! از این مردم که علم را از از رسول خدا صلی الله علیه و آله گرفتند و به آن عمل کردند و هدایت شدند و باز عقیده دارند که اهل بیتش علم او را فرا نگرفته اند. ما هستیم اهل بیت و ذریه او که وحی خدا در منازل ما فرود آمده و علم از ما به ایشان رسیده است. آیا عقیده دارند که آنها دانستند و هدایت یافتند و ما ندانستیم و گمراه شدیم؟! چنین چیزی محال است.
شرح: مجلسی (ره) در اینجا به مناسبت برای دلیل أعلم بودن امیر المومنین (علیه السلام) از ابوبکر و سایر صحابه از قول ابن خطیب أعلم علماء اشعریین چنین گوید:
علی از نظر سرشت و فطرت در نهایت هوش و فهم و استعداد بود و به تحصیل علم کمال اشتیاق داشت و پیغمیر صلی الله علیه و آله هم به تعلیم و تربیت او نهایت علاقه و اشتیاق را نشان می داد و علی از کودکی همیشه همراه پیغمبر صلی الله علیه و آله بود، پیداست که چنین شاگردی در مکتب چنان استادی به بالاترین مقام علمی خواهد رسید و اما ابوبکر در پیری خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله رسید و آن هم گاهی شبانه روزی یک مرتبه و در مدت کوتاهی.
همین دلیل را نسبت به یازده نفر از اولاد امیر المومنین(علیه السلام) می توان جاری ساخت؛ زیرا هر یک از آنان علاوه بر جنبه وراثت علم از پیغمبر در خانه پدر خود وزیر دست او تربیت یافته اند.
از این روایت استفاده می شود که در زمان آن حضرت مردمی بیشعور و یا مغرض بوده اند که علاوه بر اینکه ابوحنیفه و امثالش را بر آن حضرت ترجیح می دادند، نسبت جهالت و گمراهی هم به آن حضرت می داده اند.
روایت دوم)
زراره گوید: خدمت امام باقر (علیه السلام) بودم که مردی از اهل کوفه از آن حضرت راجع به قول امیرالمومنین (علیه السلام) : «هرچه خواهید از من بپرسید هر چه زا من است به شما خبر می دهم.» سوال کرد، حضرت فرمود: هیچ کس علمی ندارد جز آنچه از امیر المومنین (علیه السلام) استفاده شده است. مردم هر کجا خواهند بروند به خدا علم درست جز اینجا نیست.(و با دست اشاره به خانه خود کرد.)
روایت سوم)
ابوبصیر گوید: از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم: شهادت زنازاده نافذ است؟
فرمود: نه،
عرض کردم: حکم بن عتیبه عقیده دارد که پذیرفته و نافذ است.
فرمود : خدا گناهش را نیامرزد. خدا به حکم نفرمود: «قرآن برای تو و قومت یادآور است.»
پس حکم به راست رود و به چپ رود به خدا دانش جز اط خاندانی که جبرئیل (علیه السلام) بر آنها نازل شده، بدست نیاید.
روایت چهارم)
مخزومی گوید: خدمت امام صادق (علیه السلام) نشسته بودیم که عباد بن کثیر خداپرست بصریان و ابن شریح فقیه اهل مکه وراد شدند: و میمون قداح غلام امام باقر علیه السلام هم خدمتش بود.
عباد بن کثیر از امام پرسید و عرض کرد: ای ابا عبدالله ! رسول خدا صلی الله علیه و آله در چند پارچه کفن شد؟
فرمود: در سه پارچه: دو پارچه صحاری (صحار قریه ای در یمن) و یک پارچه حبره (که نوعی بر یمنی است) و برد مکیاب بود.
عباد بن کثیر از این سخن روی در هم کشید .
امام صادق علیه السلام فرمود: درخت خرمای مریم علیها السلام (که پس از زائیدن عیسی مأمور به خوردن از آن شد) خرمای عجوره (بهترین نوع خرما) بود. و از آسمان فرود آمد پس هر چه از ریشه روئید عجوره شد و آنچه هسته اس از این سو و آن سو گرفته شد و کاشته شد لون (خرمای پست) گردید.
چون از نزد حضرت بیرون رفتند عباد بن کثیر به ابن شریح گفت: به خدا من نفهمیدم این چه مثلی بود که امام صادق علیه السلام برای من بیان کرد.
ابن شریح گفت: این غلام _میمون قداح_ به تو خبر می دهد؛ زیرا او از آنهاست.(چون که در خانه آنها بزرگ شده)
میمون گفت: فرمایش او را نفهمیدی؟
گفت نه به خدا
گفت : او مَثل خودش را برای تو بیان کرد و به تو خبر داد که او فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله است و علم پیغمبر نزد آنهاست پس آنچه از نزد آنها آید درست است و آنچه از نزد دیگران آید از این سو و آن سو گرد آمده است.
.
کافی، ج۲
ترجمه مصطفوی
.
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام محمد باقر(علیه السلام), ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد, سرچشمه علم بشریت از کجاست؟
[ 12:03:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
نحوه حکم دادن امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) در زمان ظهور |
... |
|
نحوه حکم دادن امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) در زمان ظهور
روایت اول)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: … ای ابا عبیده! زمانی که قائم آل محمد(علیه السلام) قیام کند به حکم داوود و سلیمان حکم دهد و گواه نطلبد.
شرح:
علامه مجلسی در کتاب مرآت العقول (ج1-ص297) گوید: شیخ مفید قدس سره در کتاب المسائل فرموده است: امام می تواند طبق علم و یقین خود حکم کند، چنانکه طبق ظاهر شهادتها حکم می کند و هرگاه بداند حقیقت و واقع برخلاف شهادت گواهان است، گواهی آنها را رد می کند و طبق آنچه خدا به او فهمانیده حکم می کند و به عقیده من ممکن است گاهی حقیقت و باطن امر از امام پنهان شود و طبق ظاهر حکم کند اگرچه برخلاف واقع و حقیقتی باشد که خدا ان را می داند و ممکن است خدا امام را آگاه کند و گواه راست گو را از دروغگو برایش مشخص سازد و حقیقت حال از امام پوشیده نگردد . این امور بسته به الطاف و مصالحی است که کسی جز خدای عزوجل ان را نداند.
روایت دوم)
امام صادق (علیه السلام) می فرمود: دنیا پایان نیابد تا آنکه مردی از فرزندان من بیرون آید که طبق حکومت آل داوود حکم گند. گواه نخواهد و حق هرکس را به او عطا کند.
روایت سوم)
عمار ساباطی گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: ائمه چه مقامی دارند؟
فرمود: مانند مقام ذی القرنین و یوشع و آصف همدم سلیمان.
(گفتم): به چه حکم می کنید؟
فرمود: به حکم خدا و حکم آل داوود و حکم محمد صلی الله علیه و اله و آن را روح القدس به ما القا می کند.
.
کافی،ج2
ترجمه مصطفوی
.
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد, نحوه حکم دادن امام زمان (عج الله فرجه الشریف) در زمان ظهور
[شنبه 1399-03-03] [ 12:35:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
رابطه اجنه با ائمه علیم السلام |
... |
رابطه اجنّه با ائمه (علیهم السلام)
سعد اسکاف گوید: راجع به بعضی کارهای خود به منزل امام باقر (علیه السلام) رفتم.
(هر چه می خواستم وارد اتاق شوم) می فرمود: عجله مکن .
تا انکه آفتاب مرا سوخت و هر جا سایه می رفت، می رفتم ناگاه برخلاف انتظار اشخاصی از اتاق خارج شده به سوی من آمدند که مانند ملخ های زرد بودند و پوستین در برکرده از کثرت عبادت لاغر شده بوند به خدا که از سیمای زیبای انها وضع خود را فراموش کردم. چون خدمتش رسیدم به من فرمود: گویا تو را نارحت کردم.
عرض کردم: آری، به خدا من از وضع خود فراموش کردم اشخاصی از نزد من گذشتند همه یکنواخت و من مردمی خوش قیافه تر از آنها ندیده بودم آنها مانند ملخ های زرد بودند و عبادت لاغرشان کرده بود.
فرمود: ای سعد! آنها را دیدی؟
گفتم: آری.
فرمود: ایشان برادران تو از طایفه جن هستند.
عرض کردم: خدمت شما می آیند؟
فرمود: آری می آیند و مسائل دینی و حلال و حرام خود را از ما می پرسد.
.
کافی، ج2
ترجمه مصطفوی
.
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام محمد باقر(علیه السلام), ✔مطلب ندارد, رابطه اجنّه با ائمّه (علیه السلام)
[ 12:28:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
فرشتگان در منزل ائمه (علیهم السلام) |
... |
|
فرشتگان در منزل ائمه (علیهم السلام)
روایت اول)
مسمع کردنی بصری گوید: من در شبانه روز بیش از یک مرتبه غذا نمی خورم . گاهی از امام صادق (علیه السلام) اجازه شرف یابی حضورش را می گرفتم که فکر می کردم سفره برچیده شده و حضرت را در برابر سفره نخواهم دید (تا مبادا امر به خوردن کند و مرا زیان دهد) ولی چون وارد می شدم سفره می طلبید من هم همراه حضرت غذا می خوردم و از آن ناراحت نمی شدم ولی هرگاه در منزل دیگری غذا روی غذا می خوردم آرام نمی گرفتم و از نفخ شکم خوابم نمی برد.
من این مطلب را به حضرت یادآور شدم و گزارش دادم که هر گاه نزد او غذا می خورم آزارم می دهد.
فرمود: ای ابا سیار! تو غذای مردم صالحی را می خوری که فرشتگان با آنها روی فرششان مصاحفه می کنند.
عرض کردم: برای شما آشکار هم می شوند؟
حضرت دست خود را به یکی از کودکانش کشید و فرمود: آنها نسبت به کودکان ما از ما مهربانترند.
روایت دوم)
ابوحمزه ثمالی گوید: خدمت حضرت علی بن الحسین علیهما السلام رسیدم. ساعتی در حیاط توقف کردم و سپس وارد اتاق شدم. حضرت چیزی از زمین برچید و دستش را پشت پرده می برد و به کسی که در آن اطاق بود، می داد.
من عرض کردم : قربانت چیست که می بینم و برمی چینی؟
فرمود: زیادی هائی از پر فرشتگان است که چون از نزد ما می روند آنها را جمع می کنیم. و تسبیح (بازوبند) فرزندان خود می کنیم.
عرض کردم: قربانت! فرشتگان نزد شما می آیند؟
فرمود: ای اباحمزه! آنها روی متکاها جا را بر ما تنگ می کنند.
روایت سوم)
موسی بن جعفر (علیه السلام) فرمود: فرشته ئی نیست که خدایش برای امری به زمین فرو فرستد جز اینکه ابتدا نزد امام آید و آن را به او عرض کند. و رفت و آمد ملائکه از نزد خدای تبارک و تعالی به سوی صاحب الامر است.
.
کافی، ج2
ترجمه مصطفوی
.
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀احادیث برگزیده از امام موسی کاظم (علیه السلام), ✔مطلب ندارد, فرشتگان در منزل ائمّه (علیهم السلام)
[ 12:21:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
عرضه ولایت مداری و دوستی به ائمه |
... |
عرضه ولایت مداری و دوستی به ائمه
سدیر گوید: زمانی که امام باقر (علیه السلام) وارد مسجد الحرام می شد و من خارج می شدم دست مرا گرفت و رو به کعبه ایستاد و فرمود: ای سدیر! همانا مردم مأمور شدند که نزد این سنگ ها(کعبه) آیند و گرد آن طواف کنند، سپس نزد ما آیند و ولایت خود را نسبت به ما اعلام دارند و همین است گفته خدا «همانا من آمرزیده ام آنکه را ایمان آورد و کار شایسته کند و سپس رهبری شود.» 82/20
آنگاه دست به سینه اش اشاره کرد و فرمود : به سوی ولایت.
سپس فرمود: ای سدیر: کسانی که مردم را از دین خدا جلوگیر می شوند به تو می نماییم. آنگاه به ابوحنیفه و سفیان ثوری که درآن زمان جلوگیر دین خدا بودند و در مسجد حلقه زده بوند نگریست و فرمود:
اینهایند که بدون هدایت از جانب خدا و سندی آشکار از دین خدا جلوگیری می کنند. همانا این پلیدان اگر در خانه های خود نشینند، مردم به گردش افتند و چون کسی را که از خدای تبارک و تعالی و رسولش به آنها خبر دهد نزد ما آیند تا ما به آنها از خدای تبارک و تعالی و رسولش خبر دهم.
.
کافی، ج2
ترجمه مصطفوی
.
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام محمد باقر(علیه السلام), ✔مطلب ندارد, عرضه ولایت مداری و دوستی به ائمّه(علیهم السلام)
[ 12:16:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
حقیقت تسلیم شدن |
... |
|
مقصود از تسلیم شدن
روایت اول)
سدیر گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: من دوستان شما را در حالی ترک گفتم (و به سوی شما آمدم) که اختلاف داشتند و از یکدیگر بیزارری می جستند.
فرمود: تو را با وضع آنها چکار؟ همانا مردم سه تکلیف دارند: شناختن ائمه و تسلیم بودن در برابر آنها و ارجاع اختلافات خود به ایشان.
روایت دوم)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: اگر مردمی خدای یگانه بی شریک را عبادت کنند و نماز گزارند و زکات دهند و حج خانه خدا به جا آرند و ماه رمضان را روزه دارند و پس از همه اینها نسبت به چیزی که خدا یا رسولش کرده بگویند: «چرا برخلاف این نکرد؟» یا این معنی را در دل خود احساس کنند، به همین سبب مشرک باشند.
سپس این آیه را تلاوت فرمود: «نه، به پروردگارت سوگند ایمان ندارند تا تو را در اختلافات خویش حاکم کنند، سپس در دلهای خویش از آنچه حکم کرده ای ملال و گرفتگی نیابند و بی چون و چرا گردن نهند» 65/4
سپس امام صادق علیه السلام فرمود: بر شما باد به تسلیم.
حقیقت تسلیم
روایت سوم)
زید شحام گوید: به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم : در نزد ما مردی است که نامش «کلیب» است او هر دستوری که از شما می رسد می گوید من تسلیمم از این رو ما او را «کلیب تسلیم» نامیده ایم.
حضرت به او رحمت فرستاد و سپس فرمود: می دانید تسلیم چیست؟ ما سکوت کردیم.
خودش فرمود: به خدا تسلیم فروتنی است . خدای عزوجل فرماید: «کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند و د ر برابر پروزدگارشان فروتنی نمودند. 23/11»
روایت چهارم)
کامل تمار گوید: امام باقر علیه السلام فرمود: «به راستی که مومنان رستگارانند 1/23» میدانی کیانند؟
عرض کردم: شما بهتر می دانید.
فرمود : به راستی که مومنان تسلیم شوندگان رستگارانند، تسلیم شوندگان همان نجبایند، پس مومن غریب است و خوش به حال غریبان.(یعنی چون مومن با تسلیم کمیاب است پس او غریب است، زیرا هم انس ندارد و انسش تنها با خداست.)
روایت پنجم)
امام صادق (علیه السلام) می فرمود: هرکه را خوش آید که تمام مراتب ایمان را کامل کند، باید بگوید : گفتار من نسبت به هر موضوعی گفتار آل محمد است در آنچه (به واسطه تقیه یا عدم فهم مخاطب) پنهان کنند و در آنچه آشکار دارند در آنچه از ایشان به من برسد و در آنچه به من نرسد.
.
کافی،ج2
ترجمه مصطفوی
.
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام محمد باقر(علیه السلام), ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
[ 06:12:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
نحوه آفرینش امام معصوم و پیروان آنها |
... |
|
نحوه آفرینش امام معصوم و پیروان آنها
روایت اول)
امیر المومنین علی (علیه السلام) فرمود: برای خدا نهریست نزد عرش و نزد آن نهر نوری است که خدایش فروزان ساخته و در دو جانب نهر دو روح آفریده شده : روح القدس و روح وابسته به امر خدا.
برای خدا دوطینت (سرشت، گِل) است: پنج تای آنها از بهشت است و پنج تای دیگر از زمین.
آنگاه بهشتی و زمینی را تفسیر نمود. سپس فرمود: هر پیغمبر و فرشته ای را که خدا پس از پیغمبر سرشته است یکی از این دو روح را در او دمیده و پیغمبر صلی الله علیه و آله را نیز از یکی از آن دو قسم طینت سرشته است به جز ما خاندان.
راوی گوید: به موسی بن جعفر (علیه السلام) عرض کردم: سرشتن چیست؟ فرمود: آفریدن است. همانا خدای عزوجل ما خاندان را از آن ده طینت آفرید و از هر دو روح در ما دمید، وه ! چه طینت پاکیزه ئی!!
و دیگری از ابوالصامت روایت کرده که امام (علیه السلام) (در تفسیر بهشتی و زمینی) فرمود: طینت بهشتی: بهشت عدن و بهشت مأوی و بهشت نعیم و فردوس و خلد است.
طینت زمینی : مکه و مدینه و کوفه و بیت المقدس و حائر (امام حسین علیه السلام) است.
روایت دوم)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: خدا ما را از علیین آفرید و ارواح ما را از بالاتر آن آفرید و ارواح شیعیان ما را از علیین آفرید و پیکرشان را از پائیین آن آفرید پس قرابت ما و آنها از این جهت است و دلهای ایشان مشتاق ماست.
.
کافی، ج2
ترجمه مصطفوی
.
موضوعات: ◀احادیث برگزیده حضرت علی(علیه السلام), ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀احادیث برگزیده از امام موسی کاظم (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد, نحوه آفرینش امامان و پیروان آنها
[ 06:37:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
حقیقت امامان غیر الهی و پیروان آنها |
... |
|
روایت اول)
ابن ابی نصر گوید: حضرت ابوالحسن (علیه السلام) درباره قول خدای عزوجلّ «گمراه تر از آنکه هوس خویش را بدون هدایت خدا پیروی کند» کیست؟ سوره28-آیه50
فرمود: یعنی کسی که رأیش دینش باشد، بدون امامی از ائمه هدی.
شرح: یعنی امامی را که خدا رهبر و هادی او قرار داده، رها کند و طبق رأی و سلیقه خویش برای خود امامی بتراشد و در اصول و فروع دین به قیاس و استحسان و نظرات شخصی خویش اکتفا کند.
روایت دوم)
محمد بن مسلم گوید: شنیدم امام باقر (علیه السلام) می فرمود:
هرکه دینداری خدا کند با عبادتی که خود را در آن به زحمت افکند ولی پیشوائی از جانب خدا برای خود نگرفته باشد، کوشش او پذیرفته نیست و او گمراه است و سرگردان و خدا کرداراو را ناپسند دارد.
حکایت او حکایت گوسفندی است که از چوپان و گله خویش گم شود و تمام روز را با تلاش در رفت و آمد باشد و چون شب بر او پرده افکند گله ئی را که از چوپان خودش نیست، ببیند به سوی آن گراید و به آن فریب خورد و در خوابگاه آن گله بخوابد.
هنگامی که چوپان گله خود را حرکت دهد ، آن چوپان و گله را ناشناس ببیند. باز با شتاب و سرگردانی در جست و جوی چوپان و گله خود خود برآید . گوسفندانی را با چوپانش ببیند، به سوی آن گراید و بدان فریفته شود چوپان هم او را فریاد زند که بیا و به چوپان و گله خود بپیوند که تو از چوپان و گله خود گمگشته و سرگردانی ، آن گوسفند هراسان و سرگردان و تنها به این سو و آن سو زند و چوپانی هم ندارد که به چراگاهش رهبری کند یا به منزلش رساند.
در همین هنگام گرگ گم شدن او را مغتنم شمارد و او را بخورد . چنین است به خدا ای محمد! حال کسی که از جمله این امت باشد و او را امامی آشکار و عادل از طرف خدای عزوجل نباشد او گمشده و گمراه است و اگر بر این حال بمیرد با کفر و نفاق مرده است.
روایت سوم)
امام باقر(علیه السلام): خدای تبارک و تعالی فرموده است: هر آینه عذاب می کنم هر رعیتی را که در اسلام با پیروی از امام ستمگر یکه از جانب خدا نیست دینداری کند اگرچه آن رعیت نسبت به اعمال خود نیکوکار و پرهیزگار باشد و هر آینه در می گذرم از هر رعیتی که در اسلام با پیروی از امام عادل از جانب خئا دینداری کند، اگرچه آن رعیت نسبت به خود ستمگر و بدکردار باشد.
شرح: اسلام پس از وفات پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله افرادی با دعا برخاسته و پس از اندکی حکمفرمائی با زور و سر نیزه خویشتن و پیروان خویش را مفتضح و رسوا نمود ه و لعنت و نفرین را از بازمادگان برای خود به یادگار گذاشته اند. مردمی که در حزب چنین افراد نام نویسی کنند و در شمار آنها درآیند و بر عده آنها بیفزایند و موجب مزید شوکت و فدرتشان گردند اگرچه از نظر وظیفه شناسی مردمی نیکوکار و با تقوی باشند؛ به این معنی که فقط اسم خود را در لیست آنها نوشته و به مرام نامه و اساسنامه و مقررات حزبی آنها رفتار نمی کنند، بلکه در وظایف شخصی و اجتماعی پیرو مقررات اسلام اند.
اینگونه افراد در نظر خدا منفور و مبغوض و محکوم به عذاب و عقوبت می باشند؛ زیرا همان یک عمل به ظاهر کوچک وسیله ترویج باطل و مسلط ساختن شخص غاصب و ستمگر را بر افراد مسلمان و پایمال نمودن حقوق و جدود خدا و مسلمانان و در نتیجه موچب ضعف و اضمحلال مقررات دین اسلام و خانه نشین پیشوای بر حق می گردد.
کسی که از امام حق پیروی کند و در اعمال شخصی خود مرتکب گناه و آلودگی شود پیداست که او به واسطه اینکه در مقدمه و سرلوحه اعمالش سطر درخشانی به نام ولایت و تعهد پیروی از امامان عادل و منصوب از جانب خدا را ثبت کرده و از پیشوای گمراه کننده و منحرف رو گردان شده است در نتیجه بر عده مومنین افزوده و از اهل باطل کاسته و به اندازه یک تن نیروی اسلام و حقیقت را تقویت کرده و نیروی نفاق و باطل را تضعیف و تخریب کرده و شایسته و سزاوار است که عفو و بخشش الهی آلودگی هها ی کوچکش را فرایرد و خداوند حکیم و مهربان به واسطه یک عمل مهم و با ارزش او از چندین خطا و لغزش دیگرش درگذرد.
.
کافی،ج2
ترجمه مصطفوی
.
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام محمد باقر(علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد, حقیقت امامان غیر الهی و پیروان آنها
[یکشنبه 1399-02-21] [ 06:05:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
تفاوت دینداری بین عجم و عرب |
... |
تفاوت دینداری بین عجم و عرب
امام رضا (علیه السلام):
خدای تبارک و تعالی از زمانی که پیغمبرش صلی الله علیه و آله را قبض روح فرموده تا همیشه، این دین را به عجم زادگان می بخشد و منت می گذارد و از خویشان پیغمبرش صلی الله علیه و آله باز می دارد. همواره به عجم زادگان عطا می کند و از خویشان پیغمبرش باز می دارد… .
شرح: مجلسی علیه الرحمه گوید: این روایت دلالت دارد که عجم از لحاظ ایمان بر عرب شرافت دارد … در تفسیر علی بن ابراهیم در ضمن آیه «و او نزلنا علی بعض الاعجمین فقرأ علیهم ما کانوا به مومنین» روایتی از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: اگر قرآن بر عجم نازل می شد عرب به آن ایمان نمی آورد ولی بر عرب نازل شد و عجم بدان ایمان آورد… و پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: اگر دین از دسترس بشر اوج گرفته و نزد ستاره ثریا باشد مردانی از عجم به آن دست پیدا کنند.
.
کافی، ج2
ترجمه مصطفوی
.
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀احادیث برگزیده از امام رضا (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد, تفاوت دینداری بین عجم و عرب
[ 05:50:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
وظیفه مردم بعد از درگذشت امام |
... |
وظیفه مردم بعد از درگذشت امام
یعقوب بن شعیب گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: چون برای امام پیش آمدی کند، مردم چه کنند؟
فرمود: قول خدای عزوجل کجاست که می فرماید: «چرا از هر گروه از مومنین دسته ئی سفر نکنند تا درباره دین دانش آموزند و چون بازگشتند قوم خویش را بیم دهند شاید آنها بترسند.»
سفر کنندگان تا زمانی که دنبال طلب دانشند، معذور ند و آنها که در انتظارند تا زمان بازگشت رفقای خود معذورند.
شرح: به قرینه سوال و جواب، مراد این است که چون امام وفات کند، بر مومنینی که در بلد امام نیستند لازم است از میان خود عده ای را انتخاب کرده برای تعیین امام به آن شهر بفرستد و تا زمانی که به آنجا نرسیده و در بلا تکلیفی به سر می برند از نداشتن امام و پیشوا معذورند و همچنین کسانی که ایشان را فرستاده اند تا زمان رسیدن خبر به آنها معذورند.
.
کافی،ج2
ترجمه مصطفوی
.
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد, تکلیف مردم بعد از درگذشت امام
[ 05:18:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
تفاوت بین منکر و جاحد |
... |
عبدالرحمن بن ابی عبدالله گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: منکر امر امامت از خاندان بنی هاشم و دیگران برابرند؟
فرمود: مگو منکر بلکه بگو جاحد از خاندان بنی هاشم و دیگران.
شرح: فرق منکر و جاحد این است که : منکر در برابر عارف و عالم به کار می رود یعنی کسی که چیزی را نشناخته و ندانسته است چنانکه در سوره یوسف آیه 58 آنها را شناخت و آنها یوسف را منکر بودند(فعرفهم و هم له منکرون) شاهد ان است. اما جاحد کسی است که مطلبی را فهمیده و دانسته ردّ کند و نپذیرد.
ابن ابی نصر گوید: به حضرت رضا علیه السلام عرض کردم: آنکه جاحد باشد از خاندان شما با دیگران برابر است ؟
فرمود: برای جاحد از خاندان ما دو گناه و برای نیکوکار دو ثواب است.
.
اصول کافی، جلد2
ترجمه مصطفوی
.
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀احادیث برگزیده از امام رضا (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد, تفاوت بین منکر و جاحد
[شنبه 1399-02-20] [ 07:33:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
تعیین وقت ظهور |
... |
|
تعیین وقت ظهور
روایت اول)
ابوبصیر گوید: از امام صادق (علیه السلام) راجع به قائم (علیه السلام) پرسیدم. فرمود:
وقت گزاران دروغ گویند. ما خانواده ئی هستیم که تعییم وقت نکنیم.
روایت دوم)
فضیل بن یسار گوید: به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: برای این امر وقتی هست؟
فرمود: وقت گزاران دروغ گویند، وقت گزاران دروغ گویند، وقت گزاران دروغ گویند.
همانا موسی (علیه السلام) چون (در طور سینا) به پروردگار خود برای پیغام بردن وارد شد، قومش را وعده سی روز داد و چون خدا ده روز بر سی روز افزود، قومش گفتند: موسی با ما خلف وعده کرد، و کردند آنچه کردند(یعنی گوساله پرست شدند.)
پس اگر ما خبری به شما گفتیم و طبق گفته ما واقع شد، بگوئید: خدا راست فرموده است و اگر به شما خبری گفتیم و برخلاف گفته ما واقع شد، بگوئید: خدا راست فرموده است تا دو پاداش گیرید.
شرح: اگر ائمه (علیهم السلام) درباره آن وقتی معین کنند و در آن وقت ظهور نکند، مربوط به موضوع بداء و امتحان خدای تعالی از بندگان است تا مومنین واقعی و حقیقی آنها از منافقین و ریاکاران ظاهری مشخص و ممتاز گردند و کسی که اخبار بدائیه را تصدیق کند به واسطه صعوبت آن بر نفس انسان، خدا اجر و پاداش او را مضاعف و دو برابر می دهد.
.
جلد 2
اصول کافی
.
ترجمه مصطفوی
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام محمد باقر(علیه السلام), ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
[ 12:20:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
نشانه ظهور |
... |
روایت اول)
منصور گوید: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود:
ای منصور! این امر (ظهور امام دوازدهم) به شما نمی رسد جز بعد از ناامیدی و نه به خدا (به شما نمیرسد) تا (خوب از بد) جدا شوید و نه به خدا تا بررسی شوید و نه به خدا تا شقاوت به شقی رسد و سعادت به سعید.
روایت دوم)
مردی از حضرت ابی جعفر (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: دلهای مردم از حدیث شما (شیعه که معتقد به غیبت امام عصر می باشد) می رمد و تنفر دارد. پس هر که به آن اقرار کرد، بیشترش گوئید و هر که منکر شد، از او دست بردارید.
همانا ناچار باید آزمایشی پیش آید که هر فرد خصوصی و محرم رازی در آن سقوط کند تا آنجا که آن کس که ( از کمال باریک بینی و دقت) مو را دو نیمه می کند، سقوط کند تا آنجا که جز ما و شیعیان ما باقی نماید.
روایت سوم)
ابوبصیر گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: قربانت گردم، کی فرج و گشایش باشد؟
فرمود: ای ابابصیر! تو هم از جمله دنیاخواهانی؟ کسی که این امر را بشناسد، برای او به به واسطه انتظارش فرج حاصل شده است.
.
جلد2
اصول کافی
.
ترجمه مصطفوی
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام محمد باقر(علیه السلام), ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ✔مطلب ندارد
[ 12:19:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
اثبات امامت امام رضا علیه السلام |
... |
اثبات امامت امام رضا علیه السلام
عبدالله بن مغیره گوید:
من واقفی مذهب بودم که به حج رفتم. چون به مکه رسیدم، شکی در دلم (راجع به مذهبم) خلجان کرد.
خودم را به #ملتزم (دیوار مقابل در خانه کعبه که مستحب است ، سینه و شکم را به آنجا چسبانیده و دعا کنند) چسبانیدم و گفتم: «بار خدایا! تو خواست و اراده مرا میدانی. مرا به بهترین دینها هدایت کن.» پس در دلم افتاد که خدمت حضرت رضا علیه السلام بروم.
به مدینه آمدم و در خانه حضرت ایستادم و به غلامش گفتم : به آقایت بگو مردی از اهل عراق بر در خانه است.
آنگاه صدای حضرت را شنیدم که می فرمود: بفرما ای عبدالله بن مغیره! بفرما ای عبدالله بن مغیره.
چون مرا دید، فرمود: خدا دعایت را اجابت کرد و به دین خودش هدایتت فرمود.
من عرض کردم: گواهی دهم که توئی حجت خدا و امین او بر خلقش.
.
اصول کافی
ج2
.
ترجمه مصطفوی
موضوعات: ◀نص بر امامت امام رضا علیه السلام, ✔مطلب ندارد
[ 07:49:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
امام عصر چگونه ظاهر می شود؟ |
... |
مفضل بن عمر گوید: امام صادق (علیه السلام) درباره قول خدای عز و جلّ و «… زمانی که در صور دمیده شود.» فرمود: همانا امام پیروز و پنهان از ما خاندان است و چون خدای عزذکره اراده کند که امر او را ظاهر سازد، در دلش نکته ای گذازد سپس ظاهر شود و به امر خدای تبارک و تعالی قیام کند.
.
کافی ج2
ترحمه مصطفوی
.
موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀جلد2
[شنبه 1399-01-09] [ 06:24:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
وضعیت شیعیان در آستانه ظهور |
... |
ابان تغلب گوید: اما صادق (علیه السلام) فرمود:
چگونه باشی(عقیده تو چیست نسبت به) زمانی که حمله سختی میان دو مسجد واقع شود؟ (اشاره به جنگ و پیش آمد مهمی دارد که میان مسجد کوفه و سهله یا مکه و مدینه واقع می شود) و علم و دانش مانند ماری که به سوراخ خود می رود، نور دیده شود و میان شیعیان اختلاف افتد و یکدیگر را دروغ گو خوانند و به صورت هم تُف اندازند.
عرض کردم : قربانت! در چنان وضعی خیری نیست.
حضرت سه مرتبه فرمود: تمام خیر در آن وضع است. (زیرا مردم امتحان می شوند و امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ظهور می کند.)
کافی،ج2
ترجمه مصطفوی
موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀جلد2
[ 05:52:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
شباهت غیبت امام زمان(عج) با حضرت یوسف |
... |
|
سدیر صیرفی گوید: شنیدم امام صادق (علیه السلام) می فرمود:
همانا صاحب الامر، شباهتهائی به جناب یوسف (علیه السلام) دارد، به حضرت عرض کردم: گویا امر زندگی یا امر غیبت آن حضرت را یاد می کنید.
فرمود: … این امت چه چیز را انکار می کنند؟! همانا برادران یوسف، نوادگان و فرزندان پیغمبران بودند و با او (در مصر) تجارت و معامله کردند و سخن گفتند. به علاوه ایشان برادر او و او برادر ایشان بود، با وجود این همه او را نشناختند تا آنکه خودش گفت: “من یوسفم و این برادر من است.”
پس چرا لعنت شدگان این امت انکار می کنند که خدای عزوجل در یک زمانی با حجت خود همان کند که با یوسف کرد.(یعنی او را تا مدتی غایب کند که چون او را ببیند، نشناسد.)
همانا یوسف سلطان مصر بود و فاصله میان او و پدرش 18روز راه بود. اگر می خواست پدرش را آگاه کند، می توانست ولی یعقوب و فرزندانش پس از دریافت مژده یوسف، فاصله میان ده خود و شهر مصر را در مدت 9روز پیمودند. پس این امت چرا انکار می کنند که خدای عزوجل با حجت خود همان کند که با یوسف کرد. به طوری که او در بازارهای ایشان راه رود و پا روی فرش آنها گذارد (با وجود این او را نشناسد) تا خدا درباره او اجازه دهد، چنانکه به یوسف اجازه فرمود و آنها گفتند: “تو، خود یوسف هستی؟” گفت:” من یوسفم.”
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀مطالب ویژه امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف), ◀شباهت دوران غیبت به زمان حضرت یوسف )علیه السلام)
[شنبه 1399-01-02] [ 03:07:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
نص بر امامت امام زمان (عج) |
... |
|
حدیث اول) ضوء بن علی از مردی از اهل فارس که نامش را برده نقل می کند که؛
به سامراء آمدم و به در خانه امام حسن عسگری (علیه السلام) چسبیدم. حضرت مرا طلبید. من وارد شدم و سلام کردم.
فرمود: برای چه آمده ای؟
عرض کردم: برای اشتیاقی که به خدمت شما داشتم.
فرمود: پس دربان ما باش.
من همراه خادمان درخانه حضرت بودم. گاهی می رفتم، هرچه احتیاج داشتند از بازار می خریدم و زمانی که در خانه، مردها بودند، بدون اجازه وارد می گشتم.
روزی بر حضرت وارد شدم و او در اتاق مردها بود، ناگاه در اتاق حرکت و صدائی شنیدم.
سپس به من فریاد زد: بایست! حرکت مکن.
من جرات درآمدن و بیرون رفتن نداشتم. سپس کنیزکی که چیز سرپوشیده ایی همراه داشت، از نزد من گذشت.
آنگاه مرا صدا زد که درآی.
من وارد شدم و کنیز را هم صدا زد. کنیز نزد حضرت بازگشت.
حضرت به کنیز فرمود: از آنچه همراه داری، روپوش بردار.
کنیز از روی کودکی سفید و نیکو روی پرده برداشت و خود حضرت روی شکم کودک را باز کرد . دیدم موی سبزی که به سیاهی آمیخته نبود از زیر گلو تا نافش روئیده است.
پس فرمود: این است صاحب شما.
و به کنیز امر فرمود که او را ببرد. سپس من آن کودک را ندیدم تا امام حسن (علیه السلام) وفات کرد.
حدیث دوم) عبدالله بن صالح گوید که خود او آن حضرت را نزد حجر الاسود دید و مردم (برای بوسیدن حجر) نزاع و کشمکش داشتند.
آن حضرت می فرمود: به این وضع مامور نشده اند(بلکه اگر بوسیدن بدون مزاحمت ممکن شد باید ببوسند وگرنه به اشاره با دست اکتفا کنند)
حدیث سوم) شخصی از اهل مدائن گوید: من با رفیقم به حج رفته بودم. چون به موقف عرفات رسیدیم، جوانی را دیدم، نشسته و لنگ و روپوشی دربر کرده و نعلین زردی درپا دارد. لنگه و روپوش او به نظر من صد و پنجاه دینار ارزش داشت و علامت و اثر سفر در او نبود.
گدائی نزد ما آمد، او را رد کردیم. سپس نزد آن جوان رفت و سوال کرد، جوان چیزی از زمین برداشت و به او داد، گدا او را دعا کرد و زیاد و جدی هم دعا کرد. سپس جوان برخاست و از نظر ما پنهان شد.
ما نزد آن سائل رفتیم و به او گفتیم: عجبا! به تو چه عطا کرد؟
او به ما ریگ طلای دندانه داری نشان دادکه قریب بیست مثقال بود.
من به رفیقم گفتم: مولای ما نزد ما بود و ما ندانستیم. آنگاه به جست و جویش برخاستیم و تمام موقف را گردش کردیم و او را بدست نیاوردیم. سپس از جمعیتی که اطرافش بودند از اهل مکه و مدینه راجع به او پرسیدیم.
گفتند: جوانی است علوی که هر سال پیاده به حج می آید.
کافی، ج2
ترجمه مصطفوی
موضوعات: ◀مطالب ویژه امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف), ◀نص بر امامت امام زمان (عج الله تعالی و فرجه الشریف), ◀احادیث برگزیده امام حسن عسگری علیه السلام
[چهارشنبه 1398-12-28] [ 03:03:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
نص بر امامت امام هادی علیه السلام |
... |
اسماعیل بن مهران گوید: حضرت ابی جعفر (امام محمد تقی) علیه السلام دو مرتبه از مدینه به بغداد رفت، هنگام رفتن نخستین به حضرت عرض کردم: قربانت گردم من در این راه بر شما نگرانم، امر امامت پس از شما با کیست؟
حضرت با لبی خندان به من متوجه شد و فرمود: آن غیبتی که گمان می کنی، در این سال نیست.
چون نوبت دوم، آن حضرت را به سوی معتصم می بردند، نزدش رفتم و عرض کردم : قربانت گردم، شما بیرون می روید ، امر امامت پس از شما با کیست؟
حضرت به قدری گریست که ریشش تر شد. سپس به من متوجه شد و فرمود: در این سفر باید بر من نگران بود، امر امامت پس از من با پسرم علی است .
شرح: نوبت اول مامون عباسی امام جواد علیه السلام را از مدینه به بغداد طلبید و دخترش ام الفضل را به او تزویج کرد. حضرت همراه ام الفضل به مدینه بازگشت و پس از چندی مامون درگذشت و برادرش محمد معتصم جانشین شد. او حضرت را از مدینه طلب کرد و بدست زوجه اش ام الفضل مسمومش نمود.
اصول کافی، ج2
مصطفوی
.
.
موضوعات: ◀جلد2, ◀نص بر امامت امام هادی علیه السلام
[پنجشنبه 1398-11-24] [ 01:45:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
نص بر امامت امام حسن عسگری علیه السلام |
... |
|
نص بر امامت امام حسن عسگری (علیه السلام)؛
ابوهاشم جعفری گوید: بعد از مردن ابوجعفر (پسر بزرگتر امام هادی علیه السلام) خدمت آن حضرت بودم و با خود فکر می کردم و می خواستم به زبان آورم که : قصه ابوجفعفر. و ابو محمد (پسران امام هادی علیه السلام) مانند قصه ابوالحسن موسی بن جعفر واسماعیل پسران جعفر بن محمد علیهم السلام است؛ زیرا بعد از ابوجعفر، امامت ابومحمد علیه السلام انتظار می رفت (چنانچه بعد از وفات اسماعیل هم موسی بن جعفر علیه السلام شد.)
ولی پیش از آنکه من چیزی به زبان آورم امام هادی علیه السلام به من متوجه شد و فرمود: آری، ای اباهاشم! خدا را درباره ابومحمد علیه السلام بعد از ابوجعفر “بدا” حاصل شد نسبت یه انری که برای او شناخته نبود، چنانچه برای او بدا حاصل شد درباره موسی علیه السلام بعد از وفات اسماعیل نسبت به امری که به سبب آن حال او مکشوف گشت. و این مطلب چنان است که در خاطر تو گذشت. اگر چه اهل باطل بدشان آید.
پسرم ابومحمد پس از من جانشین من است، هرچه مردم احتیاج دارند علمش نزد او و ابزار امامت همراه اوست.
شرح: مقصود از “بدا” برای خدا این است که مردم از نظر ظاهر گمان نمی کردند با وجود ابی جعفر پسر بزرگتر امام هادی، امامت به حضرت عسگری علیه السلام رسد که برادر کوچکتر است. ولی خدا در علم مخصوص خود، امامت را برای او قرار داده بود و پس از وفات ابی جعفر مکشوف شد و همه فهمیدند که جانشین امام هادی ، امام حسن عسگری علیهما السلام است.
اصول کافی، ج2
مصطفوی
.
.
موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀احادیث برگزیده اصول کافی, ◀جلد2, ◀نص بر امامت امام حسن عسگری علیه السلام
[ 01:06:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
احادیث برگزیده از امام رضا |
... |
احادیث برگزیده از امام رضا علیه السلام
1_ما خاندانی هستیم که خرداسالانمان مو به مو از بزرگسالان ارث می برند.
2_به خدا که شب و روز نگذرد جز اینکه خدا به من پسری عنایت کند که به سبب او میان حق و باطل را فیصل دهد.
3_ابن قیامای واسطی: خدمت علی بن موسی (ع)رسیدم و عرض کردم: ممکن است دو امام وجود داشته باشد؟(در یک زمان)
فرمود: مگر اینکه یکی از آنها ساکت باشد.
4_[امام جواد (ع)] همان مولودی است که مولودی پر برکت تر از او نسبت به شیعیان ما متولد نشده است.
اصول کافی، ج2
مصطفوی ادامه »
موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام رضا (علیه السلام)
[سه شنبه 1398-11-22] [ 03:05:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
نص بر امامت امام جواد علیه السلام |
... |
پدر خیرانی گوید:
من در خراسان خدمت امام رضا (ع) بودم، که مردی به آن حضرت گفت: آقای من! اگر پیش آمدی کند، به که بگرویم؟
فرمود: به پسرم ابی جعفر.
امام رضا (ع) فرمود: همانا خدای تبارک تعالی عیسی بن مریم را به رسالت برگزید و صاحب شریعت تازه اش ساخت در سنی کمتر از ابی جعفر علیه السلام.
شرح: ظاهر آن است که حضرت عیسی (ع) در سه سالگی به رسالت مبعوث شده است، چنانچه سخن گفتن او پس از ولادت و زمانی که در گهواره بوده، صریح آیه قرآن کریم است. نبوت او در سن 7 سالگی بیان شده است.
اصول کافی، ج2
مصطفوی
موضوعات: ◀احادیث برگزیده اصول کافی, ◀جلد2, ◀نص بر امامت امام جواد علیه السلام
[ 02:43:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
روانشناسی اجتماعی مسلمین حضرت علی |
... |
|
در سال 37 هجرى در مسجد كوفه در شناخت مردم و روزگاران پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ايراد كرد.
1. سير ارتجاعى امّت اسلامى اى مردم، در روزگارى كينه توز، و پر از ناسپاسى و كفران نعمت ها، صبح كرده ايم، كه نيكوكار، بدكار به شمار مى آيد، و ستمگر بر تجاوز و سركشى خود مى افزايد. نه از آن چه مى دانيم بهره مى گيريم و نه از آن چه نمى دانيم، مى پرسيم، و نه از حادثه مهمّى تا بر ما فرود نيايد، مى ترسيم.
2. اقسام مردم (روانشناسى اجتماعى مسلمين، پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) در اين روزگاران، مردم چهار گروه اند: - گروهى اگر دست به فساد نمى زنند، براى اين است كه، روحشان ناتوان، و شمشيرشان كند، و امكانات مالى در اختيار ندارند.
- گروه ديگر، آنان كه شمشير كشيده، و شرّ و فسادشان را آشكار كرده اند، لشكرهاى پياده و سواره خود را گرد آورده، و خود آماده كشتار ديگرانند. دين را براى به دست آوردن مال دنيا تباه كردند كه يا رييس و فرمانده گروهى شوند، يا به منبرى فرا رفته، خطبه بخوانند. چه بد تجارتى، كه دنيا را بهاى جان خود بدانى، و با آنچه كه در نزد خداست معاوضه نمايى.
- گروهى ديگر، با اعمال آخرت، دنيا را مى طلبند، و با اعمال دنيا در پى كسب مقام هاى معنوى آخرت نيستند، خود را كوچك و متواضع جلوه مى دهند. گام ها را رياكارانه و كوتاه بر مى دارند، دامن خود را جمع كرده، خود را همانند مؤمنان واقعى مى آرايند، و پوشش الهى را وسيله نفاق و دو رويى و دنيا طلبى خود قرار مى دهند.
- و برخى ديگر، با پستى و ذلّت و فقدان امكانات، از به دست آوردن قدرت محروم مانده اند، كه خود را به زيور قناعت آراسته، و لباس زاهدان را پوشيده اند. اينان هرگز، در هيچ زمانى از شب و روز، از زاهدان راستين نبوده اند.
3. وصف پاكان در جامعه مسخ شده در اين ميان گروه اندكى باقى مانده اند كه ياد قيامت، چشم هايشان را بر همه چيز فرو بسته، و ترس رستاخيز، اشك هايشان را جارى ساخته است، برخى از آنها از جامعه رانده شده، و تنها زندگى مى كنند، و برخى ديگر ترسان و سركوب شده يا لب فرو بسته و سكوت اختيار كرده اند.
بعضى مخلصانه همچنان مردم را به سوى خدا دعوت مى كنند، و بعضى ديگر گريان و دردناكند كه تقيّه و خويشتن دارى، آنان را از چشم مردم انداخته است، و ناتوانى وجودشان را فرا گرفته گويا در درياى نمك فرو رفته اند، دهن هايشان بسته، و قلب هايشان مجروح است، آنقدر نصيحت كردند كه خسته شدند، از بس سركوب شدند، ناتوانند و چندان كه كشته دادند، انگشت شمارند.
4. روش برخورد با دنيا اى مردم بايد دنياى حرام در چشمانتان از پر كاه خشكيده، و تفاله هاى قيچى شده دام داران، بى ارزش تر باشد، از پيشينيان خود پند گيريد، پيش از آن كه آيندگان از شما پند گيرند، اين دنياى فاسد نكوهش شده را رها كنيد، زيرا مشتاقان شيفته تر از شما را رها كرد.
(سید رضی مى گويد: بعضى از نادانان اين خطبه را به معاويه نسبت داده اند، ولى بدون ترديد اين خطبه از سخنان امير مؤمنان عليه السّلام است. «طلا كجا و خاك كجا آب گوارا و شيرين كجا و آب نمك كجا»؟ دليل بر اين مطلب سخن «عمرو بن بحر، جاحظ» است كه ماهر در ادب و نقّاد بصير سخن مى باشد، او اين خطبه را در كتاب «البيان و التبيين» آورده و گفته است: آن را به معاويه نسبت داده اند. سپس اضافه كرده كه اين خطبه به سخن امام عليه السّلام و به روش او در تقسيم مردم شبيه تر است. و اوست كه به بين حال مردم، از غلبه، ذلّت، تقيّه، و ترس واردتر است، سپس مى گويد: «تا كنون چه موقع ديده ايم كه معاويه در يكى از سخنانش مسير زهد پيش گيرد و راه و رسم بندگان خدا را انتخاب كند»).
خطبه32
نهج البلاغه
.
.
موسسه اهل البیت
موضوعات: ◀خطبه ها, ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, اقسام مسلمانان در جامعه اسلامی
[دوشنبه 1398-11-21] [ 10:41:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
دعای زیبای امام رضا علیه السلام برای برادران خود |
... |
دعای امام رضا علیه السلام در حق برادران خود
همانا ای برادرانم!
خدا می داند که من مشتاق دلخوشی شمایم،
خدایا! اگر تو میدانی که من صلاح ایشان را می خواهم و نسبت به آنها خوش رفتار و پیوند ساز و مهربانم.
در هر شب و روز مرا برای کارهای ایشان یاری کن و جزای خیرم بده
و اگر قصد دیگری دارم تو هر پنهانی را می دانی
مرا چنان که سزاوارم جزا بده اگر قصد بدی دارم جزای بد و اگر قصد خیری دارم جزای خیرم ده
خدایا! ایشان را اصلاح کن و کارهایشان را اصلاح کن و شیطان را از ما و آنها دور کن و آنها را بر اطاعتت یاری و به هدایتت موفق دار
همانا ای برادر! من خوشحالی شما را شائقم و به صلاح شما کوشایم و خدا نسبت به آنچه می گویم مورد اعتماد است.
.
.
اصول کافی جلد2، ص102
ترجمه مصطفوی
.
.
موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀دعای زیبای امام رضا برای برادران خود
[دوشنبه 1398-06-04] [ 07:29:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
اوصاف امام رضا از زبان امام صادق علیهما السلام |
... |
|
اوصاف امام رضا علیه السلام از زبان امام صادق علیه السلام
زید بن سلیط زیدی گوید: در بین راهی که به عمره می رفتیم به موسی بن جعفر علیه السلام برخوردم و عرض کردم: قربانت گردم، این مکان را که ما در آن هستیم به یاد می آورید؟
فرمود: آری! تو هم یادت می آید؟ عرض کردم: آری، من و پدرم شما را در اینجا ملاقات کردیم و امام صادق علیه السلام و برادران شما هم بودند. پدرم به امام صادق علیه السلام عرض کرد: پدر و مادرم به قربانت، شما همه امامان پاک هستید، ولی کسی از مرگ برکنار نمی ماند به من مطلبی بفرمائید که جانشین خود بازگویم تا گمراه نشود.
فرمود: آری ای ابا عبدالله (کنیه پدر زید است) اینان پسران منند و این سرور آنهاست. اوست که حکم و فهم و سخاوت وشناسائی احتیاجات و اختلافات مردم را در امر دین ودنیایشان می داند و اخلاق و پاسخ دادنش نیکوست و او دری از درهای خدای عزوجل است و امتیاز دیگری دارد که از همه اینها بهتر است، پدر عرض کرد: آن چیست؟ پدر و مادرم به قربانت
حضرت فرمود: خدای عزوجل فریادرس و پناه و علم و نور و فضیلت و حکمت این امت را از صلب او بیرون می آورد(یعنی امام هشتم علیه السلام) او بهترین مولود و بهترین کودک (زمان خود) است ، خدای عزوجل به وسیله او از خون ریزی جلوگیری کند و میان مردم آشتی دهد و پراکنده را گرد آورد و رخنه را اصلاح کند برهنه را بپوشاند و گرسنه را سیر کند و هراسان را ایمن سازد؛ خدا به برکت او باران فرستد و بر بندگان ترحم کند او بهترین پیران و بهترین جوانان است، گفتارش حکمت و خاموشیش علم است؛ آنچه مردم در آن اختلاف دارند، فیصل دهد و پیش ازبلوغش بر فامیلش سروری کند.
.
.
اصول کافی جلد2 ص91 تا 92
ترجمه مصطفوی
.
.
موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀اوصاف امام رضا در کلام امام صادق علیه السلام
[ 07:27:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
نص بر امامت امام رضا علیه السلام |
... |
|
نص بر امامت امام رضا علیه السلام
امام موسی کاظم علیه السلام درباره جانشین خود به یزید بن سلیط زیدی فرمود:
خبر امامت او (در خواب- مرآت-) از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بمن رسيده و خود او و معاصرينش را بمن نشان داده است، و او نيز تا از پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و جدم على صلوات اللَّه عليه خبر نرسد بكسى از ما وصيت نكند .
من در خواب ديدم كه همراه پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله انگشتر و شمشير و عصا و كتاب و عمامه اى بود.
عرضكردم: يا رسول اللَّه! اينها چيست؟
فرمود: عمامه رمز سلطنت خداى عز و جل است و شمشير رمز عزت خداى تبارك و تعالى است و كتاب رمز نور خداى تبارك و تعالى و عصا رمز نيروى خداست و انگشتر رمز جامع همه اين امور است.
سپس رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بمن فرمود:
امرامامت از تو بيرون رفته و بديگرى رسيده است (يعنى نزديكست بيرون رود و بديگرى رسد يا تعيين امام از دست تو بيرونست- مرآت-).
عرضكردم: يا رسول اللَّه بمن بنما كه او كيست؟
فرمود، من هيچ يك از امامان را نديدم كه از مفارقت امر امامت مانند تو بيتابى كند (گويا بيتابى حضرت بواسطه اين بود كه ميدانست فرزندانش پس از وى اختلاف كنند و شيعيانش دسته دسته شوند) اگر امر امامت از روى محبت و دوستى ميبود كه اسماعيل از تو نزد پدرت محبوبتر بود، ولى امام از جانب خداى عز و جل تعيين مىشود.
سپس موسى بن جعفر عليه السلام فرمود: من تمام فرزندان زنده و مردهام را بنظر آوردم، آنگاه امير المؤمنين عليه السلام بپسرم على اشاره كرد و فرمود: اين سرور آنهاست: او از من و من از اويم و خدا با نيكوكارانست.
موسى بن جعفر گويد: من (در خواب) متوجه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله شدم و گفتم: پدر و مادرم بقربانت، شما همه فرزندانم را يك جا گفتيد، بفرمائيد كداميك امامست؟ فرمود: آنكه با نور خداى عز و جل بنگرد و با فهمش بشنود و با حكمتش سخن گويد، درست ميرود و لذا اشتباه نكند، علم دارد و لذا نادانى نكند، حكمت و علم باو آموخته شده- آنگاه دست پسرم على را گرفت و فرمود: او اين است.
و چون خواستى (وصيت كنى) على را بطلب تا ترا (در حال زنده بودنت) غسل دهد و كفن پوشد، زيرا غسل دادن او ترا پاك كند و جز آن درست نباشد و اين سنتى است كه از پيش ثابت شده. و بايد (هنگام نماز ميت) تو در برابرش بخوابى و برادران و عموهايش را پشت سر او بصف كن و باو دستور ده كه 9 تكبيرتر تو بگويد (يعنى براى احترام و امتياز تو چهار تكبير بيشتر از نماز بر ميتهاى ديگر بگويد) زيرا وصيت او پا بر جا شده و در حال زنده بودنت متصدى كارهاى تو باشد. سپس فرزندانت را كه بعد او هستند گرد آور و بنفع او از ايشان گواهى بگير و خدا را هم گواه گير و همان خدا براى گواهى كافيست
يزيد گويد: سپس موسى بن جعفر عليه السلام بمن فرمود: مرا امسال ميگيرند و امر امامت با پسرم على است كه همنام دو على (از امامان گذشته) است: على اول على بن ابى طالب و على دوم على بن الحسين عليهم السلام است. فهم و خويشتندارى و نصرت و دوستى و دين و محنت على اول و محنت و شكيبائى بر ناملايمات على دوم باو عطا شده است، و تا چهار سال بعد از مرگ هارون آزادى زبان ندارد.!
سپس بمن فرمود: اى يزيد! چون باينجا عبورت افتاد و او را ملاقات كردى- كه ملاقات هم خواهى كرد- باو مژده بده كه خدا پسرى باو خواهد داد، امين، مورد اعتماد و مبارك. و او بتو خبر دهد كه مرا در اينجا ملاقات كردهئى آن هنگام تو باو خبر ده كه آن كنيزك مادر آن پسر كنيزيست از خاندان ماريه كنيز رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و مادر ابراهيم، و اگر توانستى سلام مرا بآن كنيز هم برسانى، برسان.
يزيد گويد: برادران على (بن موسى عليه السلام) اميد داشتند كه (در امامت) وارث موسى بن جعفر باشند.
اصول کافی، جلد2، ص 93_96
ترجمه مصطفوی
.
.
موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀نص بر امامت امام رضا علیه السلام
[ 07:18:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|
|
نص بر امامت امام موسی کاظم علیه السلام |
... |
|
??نص بر امامت امام موسی کاظم علیه السلام
? حدیث اول
عیسی بن عبدالله گوید؛ به امام صادق علیه السلام عرض کردم: اگر پیش آمدی کند، من به که اقتدا کنم؟ حضرت اشاره به پسرش موسی کرد. عرض کردم : اگر برای موسی پیش آمدی کند ، به که اقتدا کنم؟ فرمود: به فرزندش عرض کردم : اگر برای فرزندش پیش آمدی کند و برادر بزرگتر و پسر کوچکتری از خود باقی گذارد، به که اقتدا کنم؟ فرمود: به فرزندش سپس فرمود: تا ابد چنین است(یعنی پسر کوچک امام بر برادر بزرگتر امام مقدم است) عرض کردم: اگر امام را نشناختم و جای او را ندانستم چه کنم؟ فرمود: می گوئی خدایا! من پیرو و دوستدار آن حجت زنده تو هستم که از فرزندان امام گذشته است ، همین تو را کافیست، ان شاء الله
?حدیث دوم
مفضل بن عمر گوید: امام صادق علیه السلام از ابوالحسن موسی علیه السلام یاد کرد -و او آن روز کودکی بود- و فرمود: این است همان مولودی که در خاندان ما ، مولودی پربرکتر از او برای شیعیان ما به دنیا نیامده است.
?حدیث سوم
صفوان جمال گوید: از امام صادق علیه السلام درباره صاحب امر امامت پرسیدم ، فرمود: صاحب این امر بازی و بیهوده گری نکند. آنگاه ابوالحسن موسی که کودک بود و بزغاله ای مکی همراه داشت و به او می گفت : “پروردگارت را سجده کن"، آمد . امام صادق علیه السلام او را در آغوش کشید و فرمود: پدر و مادرم فدای کسی که بازی و بیهوده گری نکند.
.
.
اصول کافی جلد 2
.
.
موضوعات: ◀ نص بر امامت امام موسی کاظم علیه السلام
[جمعه 1398-05-25] [ 10:57:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|