روز بیست و ششم، آیه بیست و ششم، بیست و ششمین تدبر

طرح سی روز سی آيه ، رمضان 1440
آيه بيست و ششم
مقايسه اعمال بهشتيان و دوزخيان در دنيا و تناسب آخرتشان با اعمالشان در دنيا

?جزء بيست و ششم، آيه 12 سوره محمّدص:

« إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهَارُ وَ الَّذِينَ كَفَرُواْ يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأكُلُونَ كَمَا تَأكُلُ الْاَنْعَامُ وَ النَّارُ مَثْویً لَهُمْ (محمّدص/12)»
خدا كسانى را كه ايمان آورده‏اند و كارهای شايسته می كنند، به بهشتهايى كه نهرها در آن جاری است داخل خواهد كرد. ولى كافران از اين جهان متمتّع می شوند و چون چارپايان می خورند و جايگاهشان آتش است. (محمّدص/12)»

⁉پرسشها:

1- موارد مقايسه در آيه 12 سوره محمّد چند تا و چه چيزهايی است؟

2- با توجّه به آيه 12 سوره محمّدص اوصاف دنيوی کسانی که در آخرت پاداش می گيرند چيست؟ با توجّه به تفسير اين آيه شريفه دليل پاداش اخروی آنان چيست؟

3- با توجّه به آيه 12 سوره محمّدص اوصاف دنيوی کسانی که در آخرت کيفر می بينند چيست؟ با توجّه به تفسير اين آيه شريفه دليل کيفر اخروی آنان چيست؟

4- در آيه 12 سوره محمّدص وارد شدن مؤمنين به بهشت و جای گرفتن کفّار در آتش به چه کسی نسبت داده شده است؟

5- با توجّه به تفسير آيه 11 سوره محمّدص آيه قبل از آيه مورد گفتگو توضيح دهيد چرا خداوند کفّار را رها می کند تا به هر عقوبتی دچار شوند و جاودانه در آتش بسوزند؟

✔پاسخها:

1- در آيه 12 سوره محمّدص دو مقايسه صورت گرفته است:
الف- بين دو گروه کسانی که در دنيا ايمان می آورند و عمل صالح انجام می دهند با کسانی که به مقام انسانی خود بی اعتنا هستند و زندگيشان در دنيا مانند چارپايان به تمتّعات مادّی می گذرد.

ب- بين آثار اعمال دنيوی دو گروه مؤمن و کافر در آخرت مقايسه می شود که همان پاداش و کيفر اخروی اين دو گروه است. گروه مؤمن خالد در بهشتند و گروه کافر خالد در آتشند.

2- با توجّه به آيه 12 سوره محمّدص کسانی که در آخرت پاداش می گيرند در دنيا به خداوند ايمان آورده اند و اعمال صالح انجام می دهند. علامه طباطبايی (ره) درباره آنان می گويد: مؤمنين در زندگی دنيايى خود رشد می يابند، و چون به خدا ايمان دارند و اعمال صالح می كنند، هر چه می كنند درست و حقّ است، پس راه رشد را طیّ كرده، به وظائف انسانيّت عمل كرده‏اند.

پس اين مؤمنين در تحت ولايت خدا هستند، چون راهی را پيش گرفته‏اند كه خدايشان خواسته و به سوی آن هدايتشان كرده است، به همين جهت در آخرت داخل بهشتى می شوند كه از دامنه آن نهرها جاری است. (ترجمه الميزان، ج‏18، ص: 349)

3- با توجّه به آيه 12 سوره محمّدص کسانی که در آخرت کيفر می بينند « يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأكُلُونَ كَما تَأكُلُ الْاَنْعامُ » است.

علامه طباطبايی (ره) درباره آن می گويد: كفّار عنايتى به اين كه به حق برسند ندارند و دلهايشان هيچ اعتنايى به وظائف انسانيت ندارد، بلكه تمام همّشان شكم و شهوتشان است و سرگرم لذّت گيری از زندگی دنيای كوتاه مدّت هستند و مانند چارپايان می خورند و غير از اين آرزو و هدفى ندارند.

كفّار هيچ وليّی ندارند و به خودشان واگذار شده‏اند و به همين جهت جايگاه و منزلشان آتش است. (ترجمه الميزان، ج‏18، ص: 349)

در واقع خودشان خود را از ولايت خداوند خارج کرده اند وبه مسيری شتابان می روند که انتهای آن آتش جهنّم است.

4- در آيه 12 سوره محمّدص وارد شدن مؤمنين به بهشت به خداوند نسبت داده شده است به عبارت ديگر در اين آيه شريفه فرموده است خداوند آنان را داخل بهشت می کند.
در حالی که کفّار به حال خود واگذاشته می شوند و به تناسب عملشان در دوزخ جای می گيرند.

علامه طباطبايی (ره) در اين باره می گويد: اگر خدای تعالى داخل شدن مؤمنين در بهشت را به خود نسبت داده، اما منزل كردن كفّار در آتش را به خود نسبت نداده، برای اين است كه حقّ ولايت مذكور چنين اقتضاء می كرده است. آری خدای تعالى عنايت خاصّی به اولياء خود دارد. امّا آنهايى كه از تحت ولايت او بيرون شده‏اند كاری به كارشان ندارد، در هر وادی هلاك می شوند بشوند.
(ترجمه الميزان، ج‏18، ص: 350)

5- زيرا خداوند مدّبر امور بندگان در صراط سعادت نيز هست و تنها مؤمنين هستند كه در راه عبوديت و پيروی خواسته های خدا قرار دارند، نه كفّار.

علامه طباطبايی (ره) در ذيل آيه « ذلِكَ بِاَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِينَ آمَنُوا وَ اَنَّ الْكافِرِينَ لا مَوْلَی‏ لَهُمْ (محمّدص/11)» می گويد:
آيه شريفه متعرّض حال مؤمنين و كفار هر دو است.
خدای سبحان از اين جهت مولى است كه مالك بندگان و امور آنان در صراط تكوين است
و هم مدبّر آن امور است و هر جور بخواهد تدبير می كند،
می فرمايد: « … مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفِيعٍ … شما غير از خدا ولى نداريد. (سجده/4) و نيز می فرمايد: « وَ رُدُّوا إِلَی اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ به سوی خدا، مولای حقيقيشان برگردانده می شوند. (يونس/30)

و هم از اين جهت كه مدبّر امور بندگان در صراط سعادت است، ايشان را به سوی سعادتشان و به سوی بهشت هدايت می نمايد و به اعمال صالح موفّقشان می كند و بر دشمنان ياريشان می دهد.
مولويت به معنای دوّمی مختصّ به مؤمنين است، چون تنها ايشانند كه در راه عبوديت و پيروی خواسته های خدا قرار دارند، نه كفّار.

مؤمنين، ولى و مولايى دارند كه خدای سبحان است، هم چنان كه در آيه 11 سوره محمّدص فرموده: « ذلِكَ بِاَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِينَ آمَنُوا » و در جای ديگر فرموده: « اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا (بقره/257)»

امّا كفّار بت‏ها و يا ارباب را مولای خود گرفتند، در نتيجه همانها مولای ايشانند، البتّه مولای خيالى، هم چنان كه قرآن بر اساس اين خيال باطل آنان، به نوعی تمسخر فرموده: « وَ الَّذِينَ كَفَرُوا اَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ (بقره/257)»
ولی در آيه 11 سوره محمّدص بر اساس واقع و حقيقت امر، اين ولايت خيالى را نفی نموده می فرمايد: « وَ اَنَّ الْكافِرِينَ لا مَوْلى‏ لَهُمْ »

آن گاه ولايت طاغوت بر آنها را بطور مطلق، يعنى هم در تكوين و هم در تشريع نفی نموده می فرمايد: « اَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ اَوْلِياءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ يا به غير از خدا ولى گرفته‏اند، با اينكه تنها خدا ولى است. (شوری/9)»

و نيز فرموده: « إِنْ هِيَ إِلَّا اَسْماءٌ سَمَّيْتُمُوها اَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ اينها به جز اسمايى نيستند كه شما و پدرانتان بر مشتى سنگ و چوب نهاده‏ايد. (نجم/23)».

پس معنای آيه 11 سوره محمّدص اين است كه: ياری خدا از مؤمنين و تثبيت اقدام آنان و خذلان كفّار و اِضلال اعمال آنان و عقوبتشان همه به اين علّت بود كه خدا مولای مؤمنين و ولى ايشان است، و كفّار مولايى كه ياريشان كند و اعمالشان را بسوی هدف هدايت كند و از عقوبت خدا نجاتشان دهد ندارند.

(ترجمه الميزان، ج‏18، ص: 349)
.
.
استاد بصراوی
.
.

موضوعات: ✔خدا خبر می دهد, ◀30روز 30آیه 30 تدبر (ویژه ماه رمضان)
[یکشنبه 1398-03-12] [ 04:41:00 ب.ظ ]