راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر






  • مطالب مرتبط


  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و سوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و دوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه( دعای پنجاه و یکم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هشتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هفتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و پنجم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و یکم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و نهم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هشتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هفتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و چهارم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و دوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و یکم)
  • سه پند مهم
  • اقسام روزی
  • حقیقت انسان
  • شرائط توبه و استغفار
  • 5 پند مهم از امام علی
  • نحوه استفاده از دنیا و بدست آوردن روزی
  • اقسام روزی
  • حکمت فضایل اخلاقی
  • راه اجابت شدن دعا
  • محل رسیدن روزی
  • گناه و عصمت
  • روز سخت ظالم
  • مهلت پذیرش توبه
  • کسی که خوارج را فریفت
  • روش برخورد با ظلم
  • دعا در بلا و امان
  • نحوه حسابرسی روز قیامت با وجود فراوانی انسانها
  • مهلت دو رکعت نماز
  • جایگاه عقل در هدایت
  • دعای امام علی برای درمان ریا کاری
  • نتیجه اوصاف ضد تقوی
  • رابطه تلاش و تقدیر
  • روز سخت ظالمان
  • ترک گناه آسانتر از توبه
  • روزه و نماز شب بی حاصل
  • رابطه روزی و صدقه
  • 4 ارزش برتر
  • مشکلات شیعه بودن از زبام امام علی
  • جایگاه اهل بیت از منظر امام علی
  • ویژگی زاهدان و برجستگان
  • ارزش توبه
  • گناهی که بهتر از حسنه است
  • علی از زبان علی (خودسازی امام علی)
  • طریق برخورد با مسلمان نادان
  • راه نفوذ شیطان در انسان
  • ویژگی یاران امام علی از زبان خود او
  • شناخت صفات خدا و ماهیت اسلام از نظر امام علی



  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و دوم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و دوم)

    نيايش آن حضرت در اصرار ورزيدن بر دعا

     

    اوصاف خداوند


    اي خدايي كه نه در زمين چيزي از تو پوشيده مي‌ماند و نه در آسمان،

    و چگونه چيزي كه خود آن را آفريده‌اي، از تو پنهان تواند بود اي معبود من؟

    يا چگونه چيزي را كه خود پديد آورده‌اي، شماره نتواني كرد؟

    يا چگونه چيزي كه تدبير كارش به دست توست، از چشمت پنهان شود؟

    يا چگونه مي‌تواند از تو بگريزد كسي كه بي‌رزق و روزيِ تو زنده نخواهد بود؟

    و يا چگونه از بندِ اراده‌ات رهايي يابد آن كس كه جز در قلمروِ فرمانروايي‌ات راهي برايش نيست.


    پاك و منزّهي تو،

    از آفريدگانِ تو آن كس كه بيش‌تر تو را بشناسد، از تو بيش‌تر مي‌ترسد،

    و آن كس كه طاعتش بيش از ديگران باشد، فروتني‌اش در پيشگاه تو بيش‌تر خواهد بود،

    و خوارترينِ آنان كسي است كه روزي‌اش را تو مي‌دهي، ولي او ديگري را پرستش مي‌كند.


    پاك و منزّهي تو،

    آن كس كه به تو شك مي‌ورزد و فرستادگانت را دروغ مي‌پندارد، از پادشاهي‌ات نتواند كاست.

    آن كس كه حكم تو را بر نمي‌تابد، نتوان از فرمان تو سرپيچد،

    و آن كسي كه قدرتت را منكر مي‌شود، خود را از سلطه‌ي تو باز نتواند داشت،

    و آن كس كه جز تو را مي‌پرستد، از دست تو راه گريزش نيست،

    و آن كس كه ديدار تو را خوش ندارد، در دنيا جاودان نخواهد زيست.


    پاك و منزّهي تو،

    و چه بلند است مرتبه‌ات،

    و چه غالب است قدرتت،

    و چه سخت است نيرويت،

    و چه نافذ است فرمانت.


    پاك و منزّهي تو،

    مرگ را براي همه‌ي آفريدگانت مقدّر كرده‌اي؛

    چه آنان كه تو را به يكتايي مي‌پرستد و چه آنان كه نمي‌پرستند.

    همگان چشنده‌ي طعم مرگ هستند، و همه رهسپار كوي تواَند.

    نامت بلند و فرخنده است.

     

    جز تو هيچ خدايي نيست. كتايي و انباز نداري.

    به تو ايمان آوردم، و فرستادگانت را تصديق كردم،

    و كتابت را پذيرفتم، و به هر معبودي جز تو كافر گرديدم،

    و از هر كه غير تو را پرستيد، بيزار شدم.

     

    آفت های راه کمال


    خدايا!

    روز و شبم را در حالي سپري مي‌كنم كه كار نيك خود را اندك مي‌بينم،

    و به گناه خود معترفم، و به خطاي خود اقرار دارم.

    من چون بر خويشتن ستم كرده‌ام، ذليل و خوارم.

    كردار من مرا به نابودي افكنده،

    و هواي نَفسِ من تباهم گردانيده،

    و شهوات مرا از خوبي‌ها بي‌بهره ساخته است.

     


    اي مولاي من!

    از تو درخواست مي‌كنم؛

    چونان كسي كه آرزوهاي دراز او را به كارِ بيهوده سرگرم نموده،

    و جسمش به سبب تن درستي به غفلت افتاده،

    و قلبش به افزونيِ نعمت فريفته گرديده،

    و كم‌تر به فرجام كار خود مي‌انديشد؛


    چونان كسي كه آرزوها بر او چيره شده،

    و خواهش نَفس به فتنه‌اش دچار كرده،

    و دنيا تما موجودش را به تصرّف درآورده،

    و مرگ بر او سايه افكنده است؛

     

    چونان كسي كه گناهان خود را بسيار مي‌بيند و به خطاي خود معترف است؛

    چونان كسي كه نه جز تو پروردگاري دارد و نه جز تو سرپرستي مي‌شناسد.

    كسي او را از خشم تو نمي‌رهانَد،

    و او هرگز پناهگاهي نمي‌يابد كه از تو بدان پناه برد، مگر آنگاه كه به درگاه تو پناه آورَد.


    معبود من!

    از تو مي‌خواهم كه به حقِ خود كه بر همه‌ي آفريدگانت لازم گردانده‌اي،

    و به نام بزرگ خود كه به پيامبرت فروده‌اي با آن به تسبيح تو پردازد،

    و به بزرگيِ ذات بزرگوارت كه نه كهنگي مي‌پذيرد، نه دگرگون مي‌شود،

    نه تغيير حالت مي‌دهد و نه از ميان مي‌رود،

     

    بر محمد و خاندان محمد درود فرستي

    و مرا با عبادت خود از هر چيز بي‌نياز كني،

    و با ترس از خود، محبت دنيا را از دلم بزدايي،

    و به رحمت خود مرا با دستي پر از كرامت باز گرداني

     

    تنها


    زيرا من تنها به سوي تو مي‌گريزم،

    و تنها از تو مي‌ترسم،

    و تنها از تو فريادرسي مي‌خواهم،

    و تنها به تو اميدوارم،

    و تنها تو را مي‌خوانم،

    و تنها به درگاه تو پناه مي‌آورم،

    و اعتمادم تنها به توست،

    و تنها از تو ياري مي‌جويم،

    و تنها به تو ايمان دارم،

    و تنها بر تو توكل مي‌كنم،

    اتكاي من تنها به جود و بخشش توست.

     .

    دعای پنجاه و یکم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀اوصاف خدا, ✔مطلب ندارد, آفت های راه کمال
    [شنبه 1400-03-01] [ 12:57:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هفتم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هفتم)

    نيايش آن حضرت در روز عرفه

     

    صفات خداوند متعال


    ستايش براي خداست، پروردگار هستي‌ها.
    خدايا ستايش براي توست كه آسمان‌ها و زمين را بي‌مثال آفريدي،

    اي صاحب بزرگيِ تام و احسانِ تمام، مهتر مهتران، معبود هر معبود، آفريدگار هر آفريده، ميراث بَرنده‌ي هر چه هست.

    هيچ كس به تو نمانَد و علم به هيچ موجودي از دسترست به دور نباشد.

    بر همه چيز احاطه داري، و همه را نگاهباني.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن يكتايِ تنهايِ بي‌همتاي بدل ناپذير.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن بخشنده‌ي در اوج بخشندگي، آن بزرگِ در بزرگي بي‌همتا،

    و آن برترين، كه همه چيز در برابرش حقير و ناچيز است.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست، آن بلند مرتبه كه به قدرت خود بر همه استيلا دارد، و سخت انتقام گيرنده است.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست، آن بخشاينده‌ي مهربان و داناي كل كه هر چيز را از روي دانش و به استواري آفريد.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن شنوايِ بينا كه وجودش بي‌سبب، و خود بر همه چيز آگاه است.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن بخشنده‌ي در بخشش از همه پيش، و پاينده‌ي تا هميشه پا برجا.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن نخستين كه پيش از همه بوده است، و آن واپسين كه پس از همه خواهد بود.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن كه در اوج بلند مرتبگي، نزديك است، و در عين نزديكي، بلند مرتبه است.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ صاحب شكوه و عظمت و بزرگواري، و سزاوار سپاس.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ پديده‌ها را بي‌اصل و مايه پديد آورده‌اي، و صورت‌ها را بي‌مثال و نمونه نقش بسته‌اي، و آفريده‌ها را بي‌پيروي از ديگران هستي بخشيده‌اي.


    تويي كه با حكمت خود، هر چيز را كمالي بسزا بخشيده‌اي، و هر چيز را براي انجام دادن وظيفه‌اي آماده ساخته‌اي، و هر چه غير خود را به نيكي سامان داده‌اي.
    تويي كه در آفرينش، هيچ شريكي ياري‌ات نكرده، و هيچ وزيري دستيار تو نشده، و هيچ كس تو را نديده، و براي تو مثل و مانندي نبوده است.
    تويي كه چون اراده كني، هر چه خواهي همان شود، و چون حكم براني، حكم تو عين عدالت است، و چون داوري كني، داوري كردنت بر اساس انصاف است.
    تويي كه هيچ مكاني گنجايشت را ندارد، و هيچ قدرتي اقتدار تو را تحمل نتواند، و هيچ برهاني و بياني تو را درمانده نكند.
    تويي كه همه چيز را يك به يك به شمار آورده‌اي، و براي هر چيز پاياني گذاشته‌اي، و به مقتضاي حكمت، اندازه معين كرده‌اي.
    تويي كه دستِ درازِ اوهام از رسيدن به او ج ذاتت كوتاه است، پاي انديشه‌ها را به چگونگي تو راهي نيست، و ديده‌ها كجاييِ تو را در نيابند.
    تويي كه چون به پايان نمي‌رسي، محدود نيستي، و چون به صورتي مجسّم نمي‌شوي، به ادراك در نيايي، و چون فرزند نمي‌زايي، زاييده نشده‌اي.
    تويي كه رقيبي نداري تا با تو رقابت كند، و همتايي كه بر تو برتري يابد، و همانندي كه پيش تو عرضِ اندام نمايد.
    تويي كه بي‌پيروي از كسي، آفرينش را بنياد نهادي، و از هيچ، همه را آفريدي، و بي‌هيچ سابقه‌اي پديد آوردي، و بي‌هيچ وسيله‌اي جهان را ساختي، و هر نقشي كه بستي، همه نيكو بستي.


    پاك و منزّهي تو، و چه والا مرتبه‌اي تو، و چه بلند است جايگاه تو، و چه خوب آشكار كرده است حق را «فرقان» تو.
    پاك و منزّهي تو، اي خداي لطيف، چه بسيار است لطفِ تو؛ اي خداي مهربان، چه فراوان است مهربانيِ تو؛ اي خداي حكيم، چه اندازه است داناييِ تو.
    پاك و منزّهي تو، اي فرمانروا، چه نفوذ ناپذير است قدرتِ تو؛ اي بخشنده، چه گسترده است خوانِ بخشش تو؛ اي بلند پايه، چه رفيع است شأن و مقام تو. تويي كه شكوه و جلال و بزرگي داري و سزاوار حمد و سپاسي.
    پاك و منزّهي تو، كه به نيكي‌ها دست خود گشوده‌اي، و هدايت همه از جانب توست، و تو آن را به ما آموخته‌اي. پس هر كه براي دين يا دنياي خود از تو چيزي خواست، لطف و احسان تو را دريافت.
    پاك و منزّهي تو، كه هر چه در وادي علم تو وارد شده، سر به فرمان تو فرود آورده، و هر چه زير عرش توست، در برابر عظمتت فرو تن گشته، و هر آفريده تسليم حُكم تو شده است.
    پاك و منزّهي تو، با هيچ يك از حواس بيروني و دروني تو را درنيابند، و با سودنِ دست و لمس احساست نكنند. نتوانند با تو حيله‌گري كنند و از خويش دورت سازند و با تو دشمني نمايند و به مخالفت برخيزند و بر تو چيره شوند و فريبت دهند و با تو نيرنگ بازند.
    پاك و منزّهي تو، راه تو مستقيم و هموار است، و طريقت تو بر پايه‌ي حق استوار، و تو زنده‌اي هستي كه همه نياز خواه تواَند.
    پاك و منزّهي تو، سخنت حِكمت، فرمانت لازم، و اراده‌ات پا برجاست.
    پاك و منزّهي تو، هيچ كس نتواند مشيتّت را باز گرداند و كلماتت را دگرگون سازد.
    پاك و منزّهي تو، نشانه‌هاي تو آشكار است، اي خدايي كه پديد آورنده‌ي آسمان‌ها و آفريدگار جان‌هايي.


    ستايش براي توست، ستايشي كه با جاودانگي تو جاودانه شود.
    ستايش براي توست، ستايشي كه با دوام نعمت تو تا هميشه باقي مانَد.
    ستايش براي توست، ستايشي كه همسنگ احسان تو باشد.
    ستايش براي توست، ستايشي كه بر خشنودي‌ات بيفزايد.
    ستايش براي توست، ستايشي كه با ستايش ديگر ستايشگران همراهي كند، و سپاسي كه دستِ سپاس ديگر سپاسگزاران بدان نرسد؛
    ستايشي كه تنها سزاوار توست، و با آن، جز تقرّب به درگاه تو را نتوان جست؛
    ستايشي كه سپاس نخستين را تداوم بخشد و سپاس واپسين را در پي آورَد؛
    ستايشي كه در گردش روزگاران فزوني يابد و پيوسته و پي در پي دو چندان گردد؛
    ستايشي كه فرشتگانِ حسابگر شمارش آن نتوانند، و از آنچه فرشتگان كتابت در لوح محفوظ تو مي‌نويسند، افزون‌تر باشد؛
    ستايشي كه با عرش بزرگ تو هم‌طراز، و با كرسي رفيع تو هم اندازه شود؛
    ستايشي كه پاداش آن نزد تو به كمال رسد، و پاداش آن تمام جزاها را در برگيرد؛
    ستايشي كه پيدا و پنهانِ آن يكي باشد، و پنهانش توأم با نيّتِ راست؛
    ستايشي كه هيچ آفريده‌اي تو را مثل آن ستايش نكند، و هيچ كس جز تو به كمالِ آن پي نبَرد؛
    ستايشي كه هر كس در شمارش آن بكوشد، نيازمند ياري شود، و هر كس در به جاي آوردن حقِ آن سعي بليغ كند، نيروي بيشتري خواهد؛
    ستايشي كه هر ستايش ديگر را كه آفريده‌اي گرد هم آورَد، و هر ستايشي را كه پس از آن بيافريني، در بر گيرد؛
    ستايشي كه نزديك‌تر از آن به سخن تو هيچ نباشد، و بيش از آن كس كه تو را با آن مي‌ستايد، كسي تو را نستايد؛
    ستايشي كه با بخشش تو موجب افزوني نعمت و فراواني آن شود، و تو با احسان خود، پيوسته آن را بيفزايي؛
    ستايشي كه زيبنده‌ي بزرگيِ ذات تو باشد، و با عزّتِ جلال و عظمتت برابر گردد.

     

    آثار صلوات


    پروردگار من!

    درود فرست بر محمد و خاندان محمد، آن انسان برگزيده‌ي پسنديده‌ي گراميِ مقربِ درگاهت. برترين درودهاي خود را،

    و كامل‌ترين بركات خود را نثارش كن، و پُر بهره‌ترين رحمت‌هاي خود را نصيب او گردان.


    اي پروردگار من!

    بر محمد و خاندانش درود فرست؛ درودي فزاينده كه فزاينده‌تر از آن نباشد.

    و درود فرست بر او؛ درودي فراوان كه فراوان‌تر از آن به دست نيايد.

    و درود فرست بر او؛ درودي خشنود كننده كه برتر از آن صورت نبندد.


    اي پروردگار من!

    بر محمد و خاندانش درود فرست؛ درودي كه او را خرسند كند و خرسندي‌اش را فزوني دهد.

    و درود فرست بر او؛ درودي كه تو را خشنود گردانَد و بر خشنودي‌ات بيفزايد.

    و درود فرست بر او؛ درودي كه جز آن را براي او نپسندي و ديگري را شايسته‌ي آن نداني.


    پروردگار من!

    بر محمد و خاندانش درود فرست؛ درودي كه از مرز خشنودي تو فراتر رود

    و به جاودانگي تو پيوند خورَد و به پايان نرسد؛ آن سان كه كلمات تو را پاياني نيست.


    پروردگار من!

    بر محمد و خاندانش درود فرست؛ درودي كه درود فرشتگان و پيامبران و فرستادگان و اهل طاعت تو را در بر گيرد،

    و درود بندگان جنّي و اِنسي و دعوت پذيران تو را شامل شود،

    و درود هر يك از اصناف آفريدگانت كه آنان را آفريده‌اي و در زمين پراكنده‌اي، گردِ هم آورَد.


    پروردگار من!

    بر او خاندانش درود فرست؛ درودي كه بر هر درودِ پيش از آن و پس از آن احاطه يابد.

    و بر او و خاندانش درود فرست؛ درودي كه تو و ديگران را پسند آيد،

    و با آن درودهايي پديد آوري كه درودهاي پيشين را با آن چندين برابر كني،

    و در گردش روزگاران بارها بر آن بيفزايي، چندان كه جز تو هيچ كس آن را شمردن نتواند.

     

    جایگاه اهل البیت(علیهم السلام)


    پروردگار من!

    درود فرست بر اهل‌بيت او كه پاك‌ترين‌اند،

    و تو آنان را براي انجام دادن كار مهمِ خود برگزيدي،

    و ايشان را نگهبانان علم خود و نگه‌داران دين خود و جانشينانت در زمين، و حجّت‌هاي خود بر بندگانت قرار دادي،

    و به خواستِ خود از هر گناه و آلودگي پاك كردي،

    و آنان را چنان آفريدي كه وسيله‌ي رسيدن به تو و راه درآمدن به بهشت تو باشند.


    پروردگار من!

    بر محمد و خاندانش درود فرست؛ درودي كه با آن، عطا و كرامت خود را بر آنان وسيع گرداني،

    و هر گونه بخشش و احسان را در حقّ‌شان به كمال رساني،

    و بهره‌ي ايشان را از هديّه ها و سودهاي خود سرشار كني.


    پروردگار من!

    بر او و بر ايشان درود فرست؛ درودي كه آغازش حد و مرز ندارد،

    و مدتش بي‌پايان است، و انجامش را نهايت نيست.


    پروردگار من!

    بر آنان درود فرست؛ همسنگ عرش خود و آنچه زير آن است،

    و هموزن آنچه آسمان‌هاي تو و بالاتر از آن را پُر ساخته،

    و به شمار زمين‌هاي تو و هر چه در زير و در ميان آنهاست؛

    درودي كه ايشان را به تو نزديك نمايد،

    و خشنودي تو و ايشان را فراهم سازد،

    و تا هميشه درودهايي چنين در پي داشته باشد.


    خدايا!

    تو در هر زمان دين خود را به وسيله‌ي پيشوايي نيرو بخشيده‌اي

    كه او را چونان نشانِ هدايت پيش چشم بندگانت به پا داشته‌اي

    و در سرزمين‌هاي خود عَلَمِ راه قرارش داده‌اي،

    پس از آن كه رشته‌ي وجود او را به رشته‌ي وجود خود گره زده‌اي،

    و او را وسيله‌ي خشنودي خود ساخته‌اي،

    و پيروي‌اش را لازم گردانده‌اي،

    و از نافرماني‌اش بر حذر داشته‌اي،

    و به اطاعت فرمان‌هايش و پرهيز از نهي‌هايش امر كرده‌اي،

    و فرموده‌اي كه هيچ كس نبايد بر او پيشي گيرد يا از او واپس مانَد،

    و اوست كه پناه‌جويان را در پناه خود نگه مي‌دارد،

    و پناهگاه مؤمنان است، و رشته‌ي نجاتِ آويختگان، و حُسنِ جمالِ هستي‌ها.

     

    دعا برای امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)


    خدايا!

    به ولّي خود شكرانه‌ي نعمتي را كه به او داده‌اي، الهام نما،

    و مانند آن شكرانه را به ما نيز الهام كن تا نعمت وجود او را سپاس گوييم.

    او را از جانب خود سلطه‌اي ياري دهنده عطا كن،

    و راه‌هاي سخت را به آساني پيش پاي او بگشاي،

    و او را به نيرومندترين تكيه‌گاه خود ياري فرما.

    پشت وي را محكم، و بازويش را توانا گردان،

    و چشم عنايت خود را از او برمدار،

    و به نگه‌داري خود حمايتش فرما،

    و با فرشتگانت مددكار او باش،

    و با برترين سپاه پيروز خود نيرومندش ساز.


    به دست او كتاب و احكام و راه‌هاي هدايت خود و سنت‌هاي پيامبر خود را ـ كه درودهاي تو اي خدا بر او و خاندانش باد ـ بر پاي دار،

    و آن نشانه‌هاي دين تو را كه ستمگران ميرانده‌اند، دوباره زنده ساز،

    و گرد و غبار ستم را از جادّ‌ه‌ي شريعت خود بزداي،

    و دشواري‌هاي راه خويش را برطرف نماي،

    و به يُمن وجود او منحرفان از دين خود را از ميان بردار،

    و آنان را كه راه مستقيم تو را كج مي‌خواهند، نيست گردان.


    او را با دوستان خود نرمخو گردان،

    و بر دشمنانت مسلط ساز،

    و مهرباني و رحمت و دلسوزي و مهرورزي او را به ما ارزاني كن،

    و ما را بر آن دار كه شنوندگانِ سخن و فرمانبران دستور او شويم،

    و در راه خشنودي‌اش بكوشيم، و در ياري و دفاع از او، مددكار وي باشيم،

    و بدين وسيله، به تو و پيامبرت ـ كه درود تو اي خدا بر او و خاندانش باد ـ تقرب جوييم.


    خدايا!

    بر دوستدارنِ اين خاندان درود فرست، كه به مقام و منزلت ايشان معترف‌اند،

    و به راه روشن آنان مي‌روند، و نشانه‌هاي‌شان را دنبال مي‌كنند،

    و به رشته‌ي محبّت‌شان چنگ مي‌زنند، و به ولايت‌شان تمسك مي‌جويند،

    و امامت و پيشوايي‌شان را مي‌پذيرند، و به فرمان‌شان گردن مي‌نهند،

    و در اطاعت‌شان مي‌كوشند، و روزگار دولت ايشان را منتظرند،

    و چشم اميدشان به آنا دوخته شده است؛ درودهاي فرخنده و پاكيزه و فزاينده در هر بامداد و شامگاه.


    بر آنها و جان‌هايشان سلام فرست

    و كارشان را بر اساس تقوا سامان بخش،

    و حال و روزشان را نيكو گردان،

    و توبه‌شان را پذيرا شو، كه تويي بسيار توبه‌پذيرِ مهربان و بهترينِ آمرزگاران،

    و به رحمتِ خود ما را در جوار ايشان در سراي سلامت وارد كن، اي مهربان‌ترين مهربانان.

     

    ویژگی روز عرفه


    خدايا،

    امروز روز عرفه است؛ روزي كه تو آن را شرافت داده‌اي و كرامت بخشيده‌اي و بزرگ داشته‌اي،

    و در چنين روزي رحمت خود را بر ما گسترده‌اي،

    و به عفوت بر ما منّت نهاده‌اي،

    و بخشش خود را فراوان ساخته‌اي

    و به يُمن آن، بيش از پيش، بر بندگانت نعمت ارزاني كرده‌اي.


    خدايا!

    من همان بنده‌ي تواَم كه پيش از آن كه روح خود را در او بدمي، و پس از آن كه او را آفريدي، از نعمت خويش برخوردارش كردي،

    و سپس در زمره‌ي كساني قرارش دادي كه آنان را به دين خود راه نموده‌اي،

    و به اداي حقِ خود كام‌ياب ساخته‌اي، و به رشته‌ي محبت خود از آتش در امان داشته‌اي،

    و در حزب خود وارد كرده‌اي، و به آنان راه دوستي ورزيدن با دوستانت، و دشمني كردن با دشمنانت را نشان داده‌اي.


    همان بنده‌اي كه چون فرمانش دادي، آن را زميني گذاشت، و چون منعش كردي، دست بر نداشت،

    و چون از نافرماني خود بر حذرش داشتي، با آن مخالفت كرد و مرتكب نهي تو شد،

    اما نه از روي دشمني با تو و نه از سَرِ گردن‌كشي در برابر تو،

    بلكه خواهشِ نفساني، او را به كارهايي برانگيخت كه از آنها دورش كرده بودي و ترسانده بودي‌اش.

    در اين ميان، دشمن تو و دشمن او، شيطان، تا آن جا وسوسه‌اش كرد كه با اين كه از تهديد تو با خبر بود

    و به عفو و گذشت تو اميد و اطمينان داشت، از فرمان تو سرپيچي نمود؛

    در حالي كه با اين همه بخشش كه تو در حق او روا داشته‌اي، از ديگران به گناه نكردن شايسته‌تر بود.


    اينك اين منم، افتاده در برابر تو،

    خوار و ذليل و سرافكنده و فروتن و ترسان،

    و معترف به گناهان بزرگ كه مرتكب شده‌ام و خطاهاي سنگيني كه انجام داده‌ام؛

    در حالي كه از عفو تو اميد امنيّت دارم و از رحمتت پناه مي‌خواهم،

    و به يقين مي‌دانم كه هيچ كس مرا از تو در امان نخواهد داشت، و در برابر عذابت از من حمايت نخواهد كرد.

     

    توبه


    پس بر من تفضّل كن

    و همچنان كه گنهكاران را به احسان خود مي‌نوازي و بر گناهان‌شان پرده مي‌اندازي، با من و گناهانم نيز چنين كن،

    و آنسان كه عفو خود را نصيب كسي مي‌كني كه به اختيار خودش تسليم تو شده، مرا هم از بخشش خود نصيبي عطا فرما،

    و به آمرزش خود ـ كه چون آن را به آرزومندش ارزاني كني، در نظرت بزرگ نيايد ـ بر من نيز منّت گذار.


    در اين روز، براي من نصيبي قرار ده كه با آن از خشنودي تو بهره‌مند شوم،

    و مرا از آنچه بندگان كوشاي تو از درگاهت به ارمغان مي‌آورند، دست تهي بر مگردان.


    من از كارهاي نيكي كه ايشان كرده‌اند، با خود هيچ ندارم،

    اما پيش از اين، به يگانگي تو و نفي اضداد و امثال و همانند از تو معتقد بوده‌ام،

    و از درهايي به سوي تو آمده‌ام كه خود فرموده‌اي از آن درها بر تو وارد شويم،

    و با چيزي به درگاه تو تقرّب جسته‌ام كه هرگز كسي جز با آن به درگاه تو تقرّب نتواند جست.


    سپس در پي اين حالت، با توبه و اخلاص به سويت آمده‌ام؛

    با خواري و زاري به درگاه تو، و با گمان نيك به تو، و اطمينان به رحمت تو در دو جهان.

    و اميد به تو را ضميمه‌ي آن كرده‌ام؛ اميدي كه آرزومندانت از آن بي‌نصيب نمي‌مانند.


    و همچون بنده‌ي حقير خوار بينواي فقير ترساني كه به تو پناه آورده است، نياز خود را از تو خواسته‌ام؛

    با ترس و تضرّع و پناه‌جويي و امان طلبي، نه از سَرِ گردن فرازيِ متكبّران به تكبّر،

    و نه از روي بلند پروازيِ طاعت پيشگان به گستاخي، و نه از روي دلخوشي به شفاعت شفيعان.


    اينك من از هر كمي كم‌تر، و از هر خواري خوارترم؛ چنان ذرّه‌اي يا كم‌تر از آن.

    پس اي آن كه در كيفر بدكاران شتاب نمي‌ورزي و ناز پروردگانِ در نعمت را به ناگاه نمي‌ميراني،

    اي آن كه به احسان حود گنهكاران را مي‌آمرزي و خطاكاران را به نيكي كردن زياد مهلت مي‌دهي،


    من بنده‌ي گنهكار معترفِ خطا پيشه‌ي لغزش خورده‌ام.
    من كسي هستم كه در برابر تو گستاخي ورزيده‌ام.
    من كسي هستم كه به دلخواه خود تو را نافرماني كرده‌ام.
    من كسي هستم كه اعمال زشت خود را از بندگانت پوشيده‌ام و پيش تو آشكارشان ساخته‌ام.
    من كسي هستم كه از بندگانت ترسيده‌ام و خود را از تو در امان ديده‌ام.
    من كسي هستم كه از قهر و غلبه‌ي تو پروا نكرده‌ام و از خشم تو نهراسيده‌ام.
    منم كه بر خود ستم كرده‌ام.
    منم كه گروگانِ بلاي خود شده‌ام.
    منم كه شرم و حياي اندك دارم.
    منم كه رنجي دراز و ديرينه خواهم داشت.


    خدايا!

    سوگندت مي‌دهم به حقِ آن كس كه از ميان آفريدگانت او را برگزيده‌اي،

    به آن كه او را براي خود پسنديده‌اي،

    به حقِ آن كه اطاعت او را به اطاعت خود پيوسته‌اي،

    به آن كه نافرماني او را نافرماني خود شمرده‌اي،

    به حق آن كه دوستي او را با دوستي خود قرين ساخته‌اي،

    به آن كه دشمني او را در شمار دشمني خود آورده‌اي،

    در اين روز، مرا مثل كساني كه بيزار از گناه در پيشگاه تو زاري مي‌كنند

    و توبه‌كنان به آمرزشت پناه مي‌آورند و تو آنان را مي‌آمرزي، جامه‌ي رحمت و بخشايش بپوشان.


    و كار مرا سامان ده، به آن چيزي كه كار طاعت پيشگان و مقرّبان و منزلت‌داران خود را با آن به اصلاح مي‌آوري.


    و خود به تنهايي مرا سرپرستي كن؛

    آن سان كه خود به تنهايي از كساني سرپرستي مي‌كني كه به عهد تو وفا كرده‌اند

    و خود را در اطاعت از تو به رنج افكنده‌اند و در طلب خشنودي‌ات به سختي كوشيده‌اند.


    مرا به سبب اين كه در جلب ثوابت كوتاهي كرده‌ام و در محرّماتت پاي از حدّ خود فراتر نهاده‌ام

    و از مرز احكامت بيرون رفته‌ام، كيفر مكن،

    و با مهلت دادنِ خود، مرا به غفلت مينداز و غافلگير مساز؛

    همچون كسي كه خير خود را از من دريغ كرد و چنين پنداشت كه رساندنِ آن خير به من، تنها به دست اوست،

    و حتي در نعمت بخشي خود تو را شريك ندانست.

    از خوابِ بي‌خبران و ناهشياريِ اسرافكاران و خواب آلودگيِ به خود رها شدگان بيدارم كن،

    و قلب مرا به كاري بر گمار كه طاعت پيشگان را بدان گماشته‌اي،

    و اهل عبادت را بدان واداشته‌اي، و با آن، مردم سست و كاهل را از آتش رها ساخته‌اي.


    مرا از چيزهايي كه از تو دورم مي‌سازند و ميان من و بهره‌ام از تو فاصله مي‌شوند

    و مرا از درخواست خود باز مي‌دارند، در پناه خود آور،

    و چنان كن كه من به آساني راه نيكي‌ها را به سوي تو بپيمايم،

    و از همان راه كه تو فرموده‌اي، در رسيدن به نيكي‌ها شتاب نمايم،

    و بدان گونه كه خود خواسته‌اي، در انجام دادن آنها حريصانه بكوشم.

     

    ویژگی های افراد هلاک شده


    مرا با كساني كه تهديد تو را به هيچ نمي‌گيرند، هلاك مفرما،
    و با آنان كه خود را در معرض خشم سنگين تو قرار مي‌دهند، نابود مگردان،
    و با آنان كه از راه تو منحرف شده‌اند، در هم مشكن،


    و مرا از ناگواري‌هاي بلا و فتنه رهايي بخش،

    و از تنگناهاي آشوب بيرون آور،

    و به مهلت دادنِ خود غافلگير مساز،

    و حائل شو ميان من و دشمني كه گمراهم سازد،

    و خواهش نفساني كه در هلاكم اندازد،

    و زياني كه به من روي آورَد.


    از من رو مگردان همچون رويگردان شدنت از كسي كه بر او خشم گرفته‌اي و ديگر از او خشنود نگشته‌اي،
    و مرا از دل بستن به اميد خود مأيوس مكن، چندان كه نااميدي از رحمتت بر من غالب شود،
    و مرا به نعمتي كه تاب آن ندارم ميازماي كه بار محبتت بر شانه‌هايم سنگيني كند و از پاي درآيم،
    و مرا مانند كسي كه در او هيچ خبري نيست و تو را با او كاري نبوَد و بازگشتش به سوي تو ممكن نباشد، از دست فرو مگذار،


    و مثل كسي كه از چشم عنايت تو افتاده و دست تو جامه‌ي شوربختي بر تنش پوشانده است، از درگاه خود دور مساز،

    بلكه دستم را بگير و از افتادنِ فرو افتادگان و دلهره‌ي گمراهان و لغزشِ فريب خوردگان و گردابِ مرگِ هلاك شدگان، نجاتم ده.

    و مرا از امتحاني كه غلامان و كنيزان خود را بدان مي‌آزمايي، به سلامت دار،

    و به مقام و مرتبه‌ي كساني رسان كه به آنان توجه داري و نعمت‌شان داده‌اي

    و از ايشان خشنود بوده‌اي و آنان را زندگيِ پسنديده عطا كرده‌اي و با سعادت ميرانده‌اي.


    چنان كن كه فكرِ دل بركندن از هر چه نيكي‌هايم را نابود مي‌كند و بركاتم را به باد مي‌دهد،

    هرگز از من جدا نشود، و همانند گردنبندي، پيوسته بر گردنم باشد،


    و قلب من، خود را در جامه‌ي تنفّر از زشتي‌هاي خطا و رسوايي‌هاي گناه بپوشاند.

    مرا به كاري كه جز با عنايت تو بدان دست نمي‌يابم، سرگرم مكن،

    تا از كاري كه جز با آن به خشنودي‌ات نمي‌رسم، وانمانم،


    و از دلِ من محبت اين دنياي بي‌قدر و منزلت را ريشه‌كن ساز؛

    دنيايي كه مرا از آنچه نزد توست باز مي‌دارد،

    و مانع مي‌شود كه وسيله‌اي براي رسيدن به تو فراهم آورم،

    و مرا از تقرّب جستن به تو غافل مي‌گردانَد.


    زيبايي‌هاي تنها بودن در شب و روز، و راز و نياز با خود را به چشمم بياراي،

    و مرا عصمتي بخش كه به ترس از تو نزديكم سازد،

    و ميان من و ارتكاب گناهان جدايي اندازد،

    و مرا از كمند معاصيِ بزرگ وارهانَد.

    از آلودگيِ نافرماني پاكيزه‌ام گردان،

    و ناپاكي خطاها را از من بزداي،

    و مرا با جامه‌ي سلامت بپوشان،

    و تن پوش عافيت بر تنم كن،

    و با نعمت گسترده‌ي خود مرا در بر گير،

    و فضل و احسان خود را پي در پي به من برسان.


    به توفيق و راهنمايي خود مرا نيرو بخش،

    و بر نيّت شايسته و گفتار پسنديده و كردار نيكو ياري‌ام فرما،

    و بي‌قوّت و قدرت خود، به قدرت و قوّت خويشم وامگذار،


    و در آن روز كه مرا براي ديدار خود مي‌برانگيزي، خوار و شرمنده‌ام مساز،

    و نزد دوستداران خود رسوايم مكن،

    و يادت را از خاطرم مبَر،

    و توفيق سپاسگزاري خود را از من دريغ مدار،

    و هنگام غفلت و بي‌خبري كه نادانان شكر نعمت‌هايت را از ياد مي‌برند، پيوسته آن را بر زبانم جاري كن،

    و به من الهام فرما كه در برابر آنچه عطايم كرده‌اي، تو را ثنا گويم،

    و به آن خوبي‌ها كه در حقِ من روا داشته‌اي، اعتراف كنم.


    چنان كن كه اشتياق من به تو، از اشتياق ديگران فراتر باشد،

    و ستايش من درباره‌ي تو، بالاتر از ستايش ديگران قرار گيرد.


    آن دم كه حاجت خود پيش تو آورم، مرا وامگذار،

    و به كارهاي نيكي كه خود پسندي‌ام را سبب گرديده، در عذابم ميفكن،

    و آن دست رد كه بر سينة‌ي دشمنانت مي‌زني، بر سينه‌ي من مزن.

     

    گوش من به فرمان توست، و مي‌دانم كه دليل و برهانِ تو راست است

    و تو به فضل و بخشش سزاوارتر، و به نيكي و احسان خوكرده‌تري.

    تو شايسته‌ي آني كه از كيفرت بيم نمايند،

    و آنان را كه طاعت پيشه كرده‌اند، بيامرزي.

    عفو از تو زيبنده‌تر است تا عقوبت كردن،

    و تو به پرده پوشي نزديك‌تري تا پرده دري.


    مرا به زندگي‌اي پاكيزه زنده بدار كه با آنچه دلخواه من است توأم گردد،

    و به آنچه دوست مي‌دارم پايان يابد،

    و در اين ميان، كاري كه تو ناپسند مي‌داري، انجام ندهم،

    و چيزي را كه نهي فرموده‌اي، مرتكب نشوم،

    و مرا همچون كسي بميران كه نورش در پيش رو و از سمت راستش در حركت است.


    مرا در پيشگاه خودت خوار گردان و پيش آفريدگانت بزرگوار.

    چون با تو خلوت كنم، مرا سرافكنده ساز،

    و در بين بندگانت سرافراز.

    از كسي كه به من نياز ندارد، بي‌نيازم كن،

    و نياز من به خودت را فزوني بخش.


    مرا از سرزنش دشمنان و پيش آمدنِ بلاها و خواري و گرفتاري در پناه آور،

    و گناهانم را كه از آنها خبر داري، بپوشان؛

    مانند كسي كه اگر بردباريِ او مانع نشود، بر انتقام گرفتن قدرت دارد،

    و اگر مداراي او نباشد، گناهان را كيفر مي‌دهد.


    آنگاه كه بخواهي گروهي را به فتنه و پيشامد بَد دچار كني، چون به تو پناه آورم، مرا از آن ميان رهايي ده،

    و چنان كه در اين جهان رسوايم نخواسته‌اي، در آن جهان نيز رسوايم مخواه،


    و در حقِ من، رشته‌ي نعمت‌هاي اين جهان و نعمت‌هاي آن جهان و رشته‌ي فوايد ديرينه و تازه را پيوسته گردان،

    و چندان عمرِ مرا دراز مكن كه به سبب آن سنگدل شوم،

    و مرا چندان به سختي و ناگواري دچار مكن كه بزرگي و خوشي و سر زندگي‌ام را از ميان ببَرد،

    و مرا به حقارتي كه قدر و منزلتم را بكاهد، يا به عيب و نقصي كه با آن جايگاه خود را نشناسم، گرفتار مساز.


    مرا آن گونه مترسان كه از نوميدي و غم خاموشي گزينم،

    و چندان بيم مده كه به وحشت افتم.

    چنان كن كه تنها از تهديدهاي تو بترسم،

    و تنها از مهلت دادن و هشدارهاي تو بپرهيزم،

    و تنها هنگام خواندن كتاب تو بيمناك شوم.

     

    نماز شب


    شبم را آباد گردان با بيداري‌ام براي عبادت تو،

    و تنها شب زنده‌داري كردنم براي تو،

    و مردم گريزي و مأنوس شدنم با تو،

    و فرود آوردن بار نياز خود بر درگاه تو،

    و پي در پي خواهش كردنم براي رهايي از آتش دوزخ،

    و پناه بردنم به تو از عذابي كه اهلش در آن گرفتارند.


    مرا سرگشته در وادي طغيان رها مكن،

    و تا دم مرگ در گرداب جهل و بي‌خبري مگذار،

    و مايه‌ي پند و عبرت ديگران مخواه،

    و موجب گمراهي آن كس كه به من مي‌نگرد مساز،

    و با من مثل كساني كه با سلامت و نعمت مهلتشان داده‌اي، رفتار مكن،

     

    و ديگري را به جاي من برمگزين،

    و نام مرا از دفتر نيكان مزداي،

    و پيكر مرا به آفت‌هاي اين جهاني و آتش آن جهاني دگرگون مساز،

     

    و مرا مضحكه‌ي آفريدگان و مسخره‌ي درگاه خود مكن،

    و چنان كن كه جز در پيِ خشنودي تو نروم،

    و جز براي انتقام گرفتن از دشمنان تو، خود را به رنج نيفكنم.


    لذتِ بخششت را، شيريني رحمتت را، آسودگي و رزق و روزي‌ات را، و بهشت پُر نعمتت را به من ارزاني كن،

    و با بي‌نيازي خود، طعم آسوده خيالي و مشغول شدن به آنچه را تو دوست مي‌داري،

    و طعم كوشش در آنچه را موجب تقرّب به درگاه توست، به من بچشان،

    و تحفه‌اي از تحفه‌هاي خود را براي من بفرست.


    تجارتم را پُر سود، و بازگشتم را بي‌زيان قرار ده،

    و چنان كن كه از روزِ ايستادن در برابر تو و حساب پس دادن بترسم،

    و هم آرزومند ديدارت باشم.

     

    مرا به توبه‌اي بي‌بازگشت و خالص كامياب ساز

    كه پس از آن، هر گناه كوچك و بزرگ، و هر گناه آشكار و پنهان را نابود كني.


    كينه‌ي مؤمنان را از دلِ من ريشه كن ساز،

    و قلبم را با فروتنان مهربان گردان،

    و با من چنان باش كه با نيكان هستي،

    و مرا به جامه‌ي پرهيزگاران بياراي،

     

    و براي من در ميان آيندگان نام نيكو گذار

    و در ميان معاصران آوازه‌ي بلند، و در روز رستاخيز مرا در زمره‌ي كساني درآور كه در اطاعت و ايمان، نخستين كسان بودند.


    گستردگيِ نعمتت بر من را به حدّ كمال رسان،

    و بهترين‌هايش را در حقِّ من پي در پي ساز.

    دستان مرا از عطاياي خود بياكَن،

    و بخشش‌هاي بزرگ خود را به سوي من روان گردان،

    و مرا در باغ‌هايي كه در بهشت براي برگزيدگانت آراسته‌اي،

    با خوب‌ترين دوستان خود همسايه كن،

    و در مقاماتي كه براي محبان خود فراهم آورده‌اي، مرا خلعت عطاياي بي‌عوض بپوشان.

    براي من نزد خود مكاني مطمئن قرار ده كه در آن آرامش يابم،

    و منزلي كه در آن فرود آيم و مَسكن گيرم و چشمم بدان روشن شود.

     

    كيفر مرا به اندازه‌ي گناهان بزرگي كه كرده‌ام قرار مده.

    در آن روز كه هر نهاني آشكار شود، هلاكم مكن،

    و هر شبهه‌اي را از دلم بزداي،

    و از هر رحمتي براي من راهي به سوي حق بگشاي،

    و بهره‌هاي بخشش خود را در حقِ من فراوان ساز،

    و به فضل خود نصيب مرا از احسانت افزون گردان.


    چنان كن كه دلم به آنچه نزد توست مطمئن گردد،

    و همه‌ي همّت من در عبادت تو به كار افتد.

    مرا به كاري وادار كه بندگان خالص خود را بدان وا مي‌داري،

    و هنگام غفلتِ عقل و خرد، دل مرا با طاعت خود درهم آميز،

    و بي‌نيازي و پاك دامني و آسايش و تن درستي و وسعت روزي و آرامش و عافيت را براي من فراهم ساز.


    كارهاي نيك مرا با گناهاني كه به آن درآميزد، تباه مساز،

    و خلوت‌هايم را به نعمت يا محنتي كه براي آزمايش من مي‌فرستي، آشفته مكن،

    و آبرويم را از گزند نيازخواهي از آفريدگانت نگاه دار،

    و مرا از درخواست آنچه نزد بدكاران است، باز دار.


    مددكار ستمگران قرارم مده،

    و مگذار كه در نابود كردن كتاب تو با آنان همدست شوم.

    مرا آن گونه حفظ و حمايت كن كه خود نمي‌دانم،

    و با آن، از هر بدي در امان مي‌مانم.

    درهاي توبه و رحمت و مهرباني و روزيِ فراوان خود را به روي من بگشاي

    كه من از روي آورندگان به درگاه تواَم.

    نعمت دادنت به من را به حدّ كمال رسان، كه تو بهترينِ نعمت دهندگاني.


    اي پروردگار هستي‌ها!

    چنان كن كه مانده‌ي عمر من، براي جلب خشنودي تو، در كار حج و عمره سپري شود.

    خداي تعالي درود فرستد بر محمد و خاندان پاك و پاكيزه‌ي او، و سلام و تهيّت بر ايشان، تا ابد.

     .

    دعای چهل و هفتم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀اوصاف خدا, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, نحوه اقرار به گناه
    [شنبه 1400-01-07] [ 09:26:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و پنجم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و پنجم)

    نيايش آن حضرت در وداع از ماه رمضان

     

    صفات خداوند


    خدايا! 

    اي آن كه در برابر آنچه مي‌دهي، پاداش نمي‌خواهي.

    اي آن كه از بخشش خود پشيمان نمي‌شوي.

    اي آن كه پاداش بنده‌ات را نه هم وزنِ آنچه كرده، بلكه افزون‌تر مي‌دهي.

    تو بي‌استحقاقِ ما نعمت مي‌دهي، و از روي تفضّل گناه را مي‌آمرزي.

    عذاب تو عين عدالت است، و حكم تو خير و صلاح ما.

    اگر عطا كني، آن را به منّت نياميزي، و اگر منع كني، از روي ستم نباشد.

    به هر كس كه سپاست گويد، جزا مي‌بخشي، حال آن كه تو خود سپاس گفتن را به او الهام كرده‌اي.

    و به هر كس كه تو را ستايش كند، پاداش مي‌دهي، حال آن كه تو خود به او ستايشگري آموخته‌اي.

    بر گناه كسي پرده مي‌افكني كه اگر مي‌خواستي رسوايش مي‌كردي

    و به كسي نعمت مي‌دهي كه اگر مي‌خواستي او را نعمت نمي‌دادي،

    و آن دو يكي سزاوار رسوايي و ديگري سزاوار منع تو بود،

    ولي تو كارهاي خود را بر تفضّل بنا نهاده‌اي

    و قدرتت را در مسير آمرزش گناه جاري ساخته‌اي.

    با هر كس كه نافرماني‌ات كرده بردبارانه رفتار مي‌كني،

    و آن را كه خواسته بر خود ستم ورزد، مهلت مي‌دهي.

     

    رفتار خداوند با گناهکاران

     

    آري!

    تو با ايشان مدارا مي‌كني تا وقتي كه به سوي تو برگردند،

    و عذابشان را به تأخير مي‌اندازي تا وقتي كه توبه كنند،

    تا آن كسي كه هلاك مي‌شود، بي‌رضاي تو در ورطه‌ي نابودي نيفتد،

    و آن كه تيره‌بخت مي‌گردد، به نعمت تو تيره‌بختي نيابد

    مگر پس از آن كه ديگري عذري نبيند و حجّت بر وي تمام شود.

    اين همه، از لطف و كرم توست اي خداي بخشنده،

    و بهره‌اي از مهرباني و عطوفت توست كه ما را نصيب گرديده، اي خداوند پُر شكيب.

    تويي كه براي بندگانت دري به سوي آمرزش خود گشوده‌اي و آن را «توبه» ناميده‌اي،

    و براي رسيدن به اين در، از وحي خويش راهنمايي قرار داده‌اي تا آن را گم نكنند.

    اي آن كه نامت بلند و جاويد است،

    خود فرمودي: «خالصانه به سوي خدا باز گرديد؛ باشد كه پروردگارتان گناهان شما را بيامرزد و شما را به باغ‌هايي وارد كند كه از زير درختان آن جويباران جاري است.

     


    آن روز كه خدا پيامبر و كساني را كه با او به اسلام گرويده‌اند،

    خوار و درمانده نمي‌گردانَد.

    نورشان پيشاپيش و از سمت راستشان در حركت است.

    مي‌گويند: «اي پروردگار ما، نورمان را به كمال رسان و ما را ببخشاي، كه تو بر هر كار تواناي.»

    اينك آن كس كه از داخل شدن به منزلگاه توبه، پس از گشايشِ در و بودنِ راهنما، غفلت نمايد، چه بهانه‌اي تواند داشت؟


    تويي كه در معامله با بندگانت، به سود آنان بر قيمت مي‌ازايي،

    و مي‌خواهي كه در اين تجارت سود بسيار برند،

    و با فرود آمدن به درگاه تو رستگاري و فزوني يابند.

    اي آن كه نامت بلند و جاويد است،

    خود فرمودي: «هر كس كاري نيك كند، ده برابر پاداش يابد، و هر كس كاري بد مرتكب شود، جز همانند آن كيفر نبيند.»


    و فرمودي: «كار آنان كه دارايي خود را در راه خدا انفاق مي‌كنند، به كار دانه‌اي مانَد كه هفت خوشه بروياند و در هر خوشه صد دانه باشد. و خدا اين شماره را براي هر كس كه بخواهد، چند برابر مي‌افزايد.»

    و فرمودي: «كيست آن كه خدا را قرض الحسنه‌اي دهد تا آن را براي او به چندين برابر افزون كند.»

    و همانند اين آيات كه در قرآن در باب افزايش حَسَنات نازل كرده‌اي.

     


    تويي كه به سخن خود كه از عالم غيب فرستادي و با ترغيب بندگانت به آنچه سودشان در آن است،

    آنان را به چيزهايي راه نمودي كه اگر پنهان كرده بودي، چشم‌هاشان نمي‌ديد

    و گوش‌هاشان صداي آن را نمي‌شنيد و انديشه‌هاشان بدان راه نمي‌يافت.

    از اين رو، فرمودي: «به ياد من باشيد تا به ياد شما باشم، و سپاس من گوييد و مرا ناسپاسي مكنيد.»

    و فرمودي: «اگر سپاس من گوييد، شما را نعمت بيفزايم، و اگر كفرانِ نعمت كنيد، بي‌شك عذاب من سخت است.»

    و فرمودي: «بخوانيد مرا تا دعايتان را اجابت كنم. آنان كه از بندگي من سر مي‌پيچند، زود باشد كه با ذلّت و خواري به دوزخ درآيند.»

    پس دعا به درگاه خود را عبادت خواندي و ترك آن را سركشي،

    و تهديد كردي كه ترك آن سبب داخل شدن به دوزخ است در عين خواري و ذلّت.

     

    صدقه 


    بدين سبب، تو را با انعام و بخششت به ياد آوردند،

    و با فضل و احسانت سپاس گفتند، و به فرمانت تو را خواندند،

    و در راه تو صدقه دادند تا از تو افزونيِ نعمت خواهند،

    و بدين وسيله، از خشم تو رهايي جستند و به خشنودي‌ات رستگار شدند.


    اگر يكي از آفريدگان تو ديگري را به چيزي راه مي‌نمود كه تو بندگانت را به آن دلالت كرده‌اي،

    او را به نيكوكاري و نعمت‌دهي وصف مي‌كردند و به هر زباني مي‌ستودند.

    پس حمد و ستايش براي توست تا آن جا كه راهي به سپاس تو يافت شود

    و تا آن زمان كه لفظي كه با آن ستايش تو كنند و معنايي كه با آن حمد تو گويند، باقي باشد.


    اي آن كه با احسان و بخشش خود بندگانت را به حمد و ثناي خود فراخواندي

    و ايشان را در ميان نعمت‌ها و عطايا فرو پوشاندي،

    چه آشكار است نعمت‌هاي تو در زندگي ما،

    و چه بسيار و گسترده است بخشش تو در حقّ ما،

    و نيكي تو كه آن را ويژه‌ي ما گردانده‌اي.


    تو ما را به آيين برگزيده‌ات و دين پسنديده‌ات و راه آسانت هدايت كردي،

    و شيوه‌ي تقرّب جستن به خود و رسيدن به كرامت خود را به ما شناساندي.

     

    ویژگی های ماه رمضان


    خدايا!

    تو ماه رمضان را از گزيده‌ترين وظايف و ويژه‌ترين واجبات خود قرار دادي؛

    ماهي كه آن را در ميان ماه‌هاي ديگر ممتاز ساخته‌اي،

    و از ميان همه‌ي زمان‌ها و روزگارها آن را برگزيده‌اي،

    و بر همه‌ي اوقات سال برتري‌اش داده‌اي؛

    زيرا قرآن و نور را در آن فرو فرستاده‌اي،

    و ايمان بندگانت را به كمال رسانده‌اي،

    و روزه را در آن واجب نموده‌اي،

    و مردم را به شب زنده‌داري در اين ماه راغب فرموده‌اي،

    و شب قدر را، كه از هزار ماه بهتر است، بزرگ و گرامي داشته‌اي.


    با ماه رمضان، ما را بر امت‌هاي ديگر برتري دادي،

    و با فضيلت اين ماه ما را براي سبقت جُستن از ملت‌هاي ديگر اختيار كردي.

    پس به فرمان تو روزهايش را روزه داشتيم

    و به ياريِ تو شب‌هايش را به عبادت برخاستيم؛

    در حالي كه با اين روزه و شب زنده‌داري، خود را در معرض رحمتي نهاديم كه بر ما عرضه داشته بودي،

    و آن را وسيله‌ي رسيدن به ثوابت قرار داديم.

    بر عطاي آنچه از تو خواهند، قدرت داري،

    و آنچه از فضل تو طلب كنند، مي‌بخشي،

    و به آن كس كه قرب تو جويد، نزديكي.


    اين ماه مبارك، در ميان ما به شايستگي زيست، و به نيكي همنشين ما گرديد،

    و گران مايه‌ترين سودهاي اهل جهان را به ما بخشيد.

    سپس چون زمانش به انجام رسيد و مدتش به سرآمد و شمار روزهايش پايان گرفت، از ما جدا شد.


    اينك او را بدرود مي‌گوييم؛

    همچون بدرود گفتن كسي كه فراقش بر ما دشوار است و رفتنش ما را دچار اندوه و وحشت مي‌كند

    و عهدي نگه‌داشتني و حرمتي رعايت كردني و حقّي گزاردني از وي را بر ما لازم مي‌گردانَد.

    پس مي‌گوييم:

     

    سلام بر تو اي بزرگ‌ترين ماه خدا، و اي عيد دوستان خدا.

    سلام بر تو اي گرامي‌ترين اوقاتي كه همنشين ما بودي، و اي بهترين ماه در همه‌ي روزها و ساعت‌ها.
    سلام بر تو اي ماهي كه در آن آرزوها در دسترس آيند و بسي كارهاي نيك انجام شود.
    سلام بر تو اي همنشين كه تا هستي پُر قدر و منزلتي، و چون از ما جدا شوي، فراق تو دردناك است. اي مايه‌ي اميد كه دوري‌ات براي ما سخت و رنج افزاست.
    سلام بر تو اي همدمي كه چون آمدي، بر دل ما آرامش آوردي و شادمان كردي، و چون سپري شدي، ما را در وحشتِ تنهايي گذاشتي و درد فراق افزودي.
    سلام بر تو اي همسايه‌اي كه در مجاورت تو دل‌ها نرم و رقيق شوند و گناهان رو به كاستي روند.
    سلام بر تو اي مددكاري كه ما را در مقابله با شيطان يار بودي، و اي رفيقي كه راه‌هاي نيكي كردن را پيش پاي ما هموار نمودي.
    سلام بر تو، كه تا هستي، چه بسيار كساني را خدا از آتش مي‌رهانَد، و چه بسيار كساني كه حرمت تو را نگه مي‌دارند و بخت نيك مي‌يابند.
    سلام بر تو، كه چه بسيار گناهان ما را نابود كردي، و چه بسا عيب‌هاي گوناگون را پرده پوشيدي.
    سلام بر تو، كه بر گناهكاران چه طولاني بودي، و چه پُر شكوه بودي در دل‌هاي مؤمنان.
    سلام بر تو اي ماهي كه روزهاي ديگر سال با تو رقابت و همچشمي نتوانند.
    سلام بر تو اي ماهي كه وجودت مايه‌ي سلامت ما از هر گزند و آفت بود.
    سلام بر تو كه از همنشيني‌ات كراهت نداشتيم و با تو بودن، براي ما ناپسند نمي‌آمد.
    سلام بر تو كه با بركت بسيار به ما روي آوردي و ما را از چرك‌هاي گناه شستشو دادي.
    سلام بر تو كه از سَرِ بيزاري بدرودت نگوييم، و از سَرِ ملامت روزه‌ات را ترك نكنيم.
    سلام بر تو كه پيش از آمدنت در آرزوي تو بوديم، و پيش از رفتنت، به اندوه جدايي دچار شديم.
    سلام بر تو كه چه بسيار بدي‌ها به يُمن تو از ما بگرديد، و چه بسيار خوبي‌ها به سوي ما روان گرديد.
    سلام بر تو و آن شب قدري كه بهتر از هزار ماه است.
    سلام بر تو كه ديروز چون با ما بودي، به سختي دلبسته‌ات بوديم، و فردا كه از ميان ما خواهي رفت، از جان و دل آرزومند آمدنت هستيم.
    سلام بر تو و آن فضل تو كه اينك از آن محروم مانده‌ايم. سلام بر آن بركت‌هاي پيشين كه از ما گرفته شده است.


    خدايا!

    ما مدتي را در اين ماه به سر برديم؛ ماهي كه ما را بدان شرافت بخشيدي،

    و به احسان خويش ما را شايسته‌ي آن گردانيدي؛

    در حالي كه مردم بدكردارِ تيره بخت، قدر آن را نشناختند

    و به سبب شور بختيِ خويش از فضل آن محروم شدند.

    تو ما را به شناخت اين ماه توفيق و برتري عنايت كردي،

    و به شيوه‌ي برخورداري از آن راه نمودي.

    توفيقمان دادي كه روزهايش را روزه بداريم و شب‌هايش را با عبادت به صبح آوريم؛

    اگر چه كوتاهي كرديم و از حقِّ بسيارِ آن، اندكي را به جاي آورديم.


    خدايا!

    ستايش براي توست؛ ستايشي از سَرِ اعتراف به بدكاري و اقرار به سستي و كوتاهي.

    براي رضاي توست كه از صميم دل پشيمانيم، و با زبان خود، از سَرِ صدق پوزش طلبانيم.

    پس در برابر آن كوتاهي‌اي كه در اين ماه در عبادت تو بدان دچار شده‌ايم،

    ما را پاداش ده تا با آن خيري را دريابيم كه دلخواه ما بوده است،

    و اندوخته‌هاي گوناگون را كه آرزو داشته‌ايم، در عوض بستانيم.


    پوزش ما را بپذير كه در اين ماه در اداي حقِّ تو كوتاهي كرديم،

    و عمر ما را به ماه رمضان آينده برسان،

    و چون ما را به آن رسانيدي، كمك كن تا به عبادتي نايل شويم كه تو را سزاست،

    و طاعتي را بر پا داريم كه در خور اين ماه است،

    و ما را پيوسته به كارهاي نيكي موفّق ساز كه حقِ تو را در اين دو ماه، اين رمضان و رمضانِ ديگر، از ماه‌هاي عمرمان، تدارك نمايد.


    خدايا!

    اگر در اين ماه گِرد گناهي كوچك يا بزرگ گرديده‌ايم،

    يا آن را مرتكب شده‌ايم، يا به عمد خطايي كرده‌ايم،

    يا از روي فراموشي بر خود ستمي روا داشته‌ايم، و يا حرمت ديگري را نپاييده‌ايم،

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و بر گناهان ما پرده بپوشان،

    و به بخشايش خويش از ما درگذر،

    و ما را پيش چشم سرزنش كنندگان قرار مده،

    و زبان طعنه‌زنان را بر ما دراز مكن،

    و با مهربانيِ بي‌پايان و فضل كاستي ناپذير خود ما را به كاري وادار كه آنچه را در اين ماه از ما نمي‌پسنديدي، فرو ريزد و بپوشانَد.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و اندوه فراوانِ ما را در فراق اين ماه پاداش نيكو عطا كن،

    و روز عيد و روزه گشودنِ ما را مبارك ساز،

    و آن را از بهترين روزهايي قرار ده كه بر ما گذشته و آمرزش تو را به سوي ما آورده و گناهانمان را زدوده است،

    و گناهان پنهان و آشكار ما را ببخشاي.


    خدايا!

    اكنون كه اين ماه به پايان رسيد و جامه‌ي زمان را به دور افكند،

    تو نيز جامه‌ي گناهان را از ما درآور و به دور افكن، و با رفتنش، بدي‌هاي ما را بِبَر،

    و ما را به سبب آن، از نيك‌بخت‌ترين روزه داران و پر نصيب‌ترين و بهره‌مندترينِ آنان قرار ده.


    خدايا!

    اگر كسي از روزه داران، چنان كه بايد، حقِ اين ماه و حرمتش را، پاس داشته،

    و به احكام آن عمل كرده،

    و از گناهان دوري ورزيده،

    يا به وسيله‌اي به تو تقرّب جسته كه خشنودي و رحمتت را براي او در پي داشته است،

    همانند آنچه به او مي‌بخشي،

    از خوانِ بي‌نيازي‌ات به ما نيز ببخش،

    و چندين برابرِ آن را از فضل خود به ما ارزاني كن،

    كه فضلِ تو كاستي نمي‌گيرد

    و گنجينه‌هاي تو نقصان نمي‌پذيرد،

    بلكه پيوسته در حال فزوني است،

    و معادن احسان تو نابود نمي‌گردد،

    و بخششِ بي‌زحمت و آماده، بخششِ توست.

     


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و براي ما ثوابي قرار ده؛ مانند ثواب كسي كه اين ماه را تا روز رستاخيز روزه داشته و در كار عبادت تو بسيار كوشيده است.


    خدايا!

    ما در اين روزِ فطر كه آن را براي مؤمنان روز عيد و شادي،

    و براي دينداران هنگامه‌ي اجتماع و همكاري قرار داده‌اي، از هر گناهي كه مرتكب شده‌ايم،

    و هر كار زشتي كه پيش از اين كرده‌ايم،

    و هر انديشه‌ي بد كه در دل خود نهان داشته‌ايم، دست بر مي‌داريم و به سوي تو مي‌آييم؛

    همچون كسي كه ديگر خيال بازگشت به گناه را ندارد و ديگر مرتكب هيچ گناهي نخواهد شد؛

    خالصانه و بدون ذرّه‌اي شك و ترديد.

    پس بازگشتِ ما را آغوش گشاي و از ما خشنود باش، و ما را بر ترك گناه استوار بدار.


    خدايا!

    ما را از عذاب آتش دوزخ بترسان و به ثوابي كه وعده فرموده‌اي مشتاق گردان،

    تا دريابيم لذت آنچه را از تو مي‌خواهيم، و اندوه آنچه را از آن به تو پناه آورده‌ايم،

    و ما را در زمره‌ي كساني درآور كه به تو روي آورده‌اند

    و تو محبت خود را نصيب‌شان كرده‌اي

    و بازگشت آنان را به طاعت خود پذيرفته‌اي،

    اي دادگرترينِ دادگران.


    خدايا!

    از گناه پدران و مادران ما، و از گناه همكيشان ما درگذر؛

    چه آنان كه از اين جهان رخت بربسته‌اند و چه آنان كه تا هنگامه‌ي قيامت به دنيا مي‌آيند.


    خدايا!

    بر محمد، پيامبر ما، و خاندانش درود فرست،

    همچنان كه بر فرشتگان مقرّب خود درود مي‌فرستي.

    بر او و خاندانش درود فرست، آن گونه كه بر پيامبران مُرسَلِ خود درود مي‌فرستي.

    بر او و خاندانش درود فرست، آن‌سان كه بر بندگان شايسته‌ي خود درود مي‌فرستي،

    و برتر از دورد آنان، اي پروردگار هستي‌ها؛ درودي كه فضل و بركت آن به ما رسد،

    و سوي آن نصيب ما گردد، و دعاي ما با آن مستجاب شود.

    تو بزرگوارتر كسي هستي كه همه رو به سوي او مي‌آورند،

    و كارسازتر كسي كه بر او توكّل مي‌كنند،

    و بخشنده‌تر كسي كه از فضل او بخشش مي‌خواهند،

    كه تو بر هر كار توانايي.

    .

    دعای چهل و پنجم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀اوصاف خدا, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, صدقه, ویژگی های ماه رمضان, رفتار خداوند با گناهکاران
    [یکشنبه 1400-01-01] [ 06:41:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و چهارم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و چهارم)

    شرایط توبه واقعی

     

    ستار العیوب بودن خدا


    خدايا!

    ستايش براي توست كه مي‌داني و مي‌پوشاني،

    و با اين كه از باطنِ همه خبر داری، عافيت مي‌بخشي.

    هر يك از ما چون خود را به عيب و كاستي آلود، او را مشهور خاص و عام نساختي،

    و چون دست خود را به زشت‌ها گشود، رسوايش نخواستي،

    و چون در پنهان بدي‌ها را مرتكب شد، آن‌ها را آشكار نكردي.


    چه بسا نهي تو را كه مرتكب شده‌ام،

    و چه بسا امر تو را كه از آن سر پيچيده‌ايم،

    در حالي كه تو ما را بر آن امر و نهي آگاه كرده بودي.

     

    چه بسا گناهان كه انجام داده‌ايم

    و بسا خطاها كه از ما سر زده است

    و تنها تو از آنها باخبر گرديده‌اي، نه ديگر بينندگان،

    و تو بيش از ديگران بر افشاي آنها توانا بودي.

    عافيت تو براي ما، پرده‌اي بود در برابر چشمان‌شان،

    و سدّي بر سَرِ راه گوش‌هاشان.


    چنان كن كه آن اسباب شرمندگي ما كه پوشيده داشته‌اي،

    و آن زشتي و عيب كه پنهان نموده‌اي، پندي باشد براي ما،

    و ما را از بد رفتاري و آلوده شدن به گناه باز دارد،

    و مايه‌ي كوششي شود براي رسيدن به توبه‌ي معصيت زدا و در آمدن به راه پسنديده.


    وقتِ اين كوشش را نزديك ساز و ما را به غفلت دچار مكن؛

    چرا كه ما روي نياز به درگاه تو آورده‌ايم و از گناهان به سوي تو باز گرديده‌ايم.


    خدايا!

    درود فرست بر محمد و خاندان او

    كه ايشان را از ميان آفريدگانت برگزيده‌اي، ناب‌ترينِ مردمان و پاكيزگان‌اند،

    و چنان كن كه ما، آن سان كه خود فرمان داده‌اي، گفته‌هايشان را به گوش جان بشنويم و حُكمشان را فرمان بريم.

    .

    دعای سی و چهارم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀اوصاف خدا, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, وصف ستار العیوب
    [جمعه 1399-11-24] [ 03:08:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و دوم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و دوم)

    نيايش  در نماز شب

     

    خداشناسی

     

    خدايا!

    اي صاحب پادشاهي‌اي كه تا هميشه پاينده است،

    و سلطنتي كه بي‌سپاهيان و پشتيبان‌ها توانمند است،

    و شكوه و عزّتي كه با گذشت روزگاران و سرآمدن سال‌ها و سپري گشتن زمان‌ها و روزها پايدار مي‌مانَد.

    سلطنتت چنان چيرگي دارد كه آغاز و انجام آن را حدّي نيست.

    و پادشاهي‌ات را بلندايي است كه همه‌ي چيزها پيش از رسيدن به اوج آن تباه شوند.

    والاترين وصفِ وصف كنندگان، براي پايين‌ترين مرتبه‌ي آن رفعت و بلندا كه براي خود برگزيده‌اي، نارساست.

    در مسير معرفت تو، صفت‌ها به گمراهي روند،

    و نعمت‌ها [پيش از بيان آنچه سزاوار توست] از هم گسيخته شوند،

    و خيال‌هاي دقيق و ظريف در پيشگاه عظمتت به حيرت افتند.

    آري!

    تو آن خدايي كه پيش از هر چيز بوده‌اي و همواره خواهي بود؛

    پاينده‌اي و از ميان نخواهي رفت.

     

    حقیقت انسان

     

    من آن بنده‌ي كم‌كار و پُر آرزويم كه وسيله‌اي در دست ندارم،

    جز آنچه رحمت تو فراهم آورده،

    و رشته‌هاي اميدم از هم گسيخته، جز رشته‌ي اميدِ بخشش تو كه خود بدان آويخته‌ام.

    طاعت من كم‌شمار است

    و بارِ معصيت تو بر دوش من بسيار.

    بخشايش در حقِّ بنده‌ات، اگر چه بد كرده باشد، بر تو دشوار نيست. پس مرا ببخشاي.


    خدايا!

    علم تو بر كارها پنهان احاطه دارد،

    و هر امر پنهاني در برابر آگاهيِ تو آشكار است،

    و پيچيدگي‌ها و ريزه‌كاري‌ها بر تو پوشيده نيست،

    و رازهاي نهاني از تو مخفي نمي‌مانَد.

     

    شیطان


    دشمن تو ـ كه از تو مهلت خواسته بود تا مرا به گمراهي فرا خوانَد و تو او را مهلت دادي،

    و براي گمراه كردن من از تو فرصت طلبيده بود و تو فرصتش دادي ـ اينك بر من دست يافته است.

    آن دم كه از گناهان كوچكِ هلاك كننده و گناهان بزرگ فساد انگيز به سوي تو مي‌گريختم، مرا به زمين افكند،

    و چون خود را به معصيت آلودم و به كردار بدِ سزاوار خشم تو گشتم، لجام نيرنگ خود را از من برگرفت

    و با سخنِ كفرش با من رو به رو گرديد

    و از من بيزاري جست و بر من پشت كرد و برفت

    و مرا در بيابان گمراهي در برابر خشم تو تنها رها گردانيد

    و بر آستانِ عقوبتت به حالتي در افكند كه نه شفيعي نزد تو از من شفاعت مي‌كند،

    و نه پناه دهنده‌اي مرا در برابر تو ايمني مي‌بخشد،

    و نه قلعه‌اي مرا از چشم تو پوشيده مي‌دارد،

    و نه پناهگاهي هست كه بدان پناه برم.


    اين جا كه من ايستاده‌م، جايگاه كسي است كه به تو پناه آورده و در برابرت لب به اعتراف گشوده است.

    پس مبادا گستره‌ي فضل تو بر من تنگ آيد،

    و جامه‌ي عفو تو بر من كوتاه نمايد،

    و من نوميد‌ترينِ بندگانت باشم كه به سوي تو باز گشته‌اند،

    و بي‌نصيب‌ترينِ كساني كه با دلي پُر اميد به درگاه تو روي آورده‌اند.

    مرا بيامرز كه تو بهترينِ آمرزندگاني.


    خدايا!

    تو مرا فرمان دادي و من فرمان نبردم،

    و مرا نهي كردي و من نهي تو را مرتكب شدم.

    انديشه‌ي بد، خطا را در چشم من بياراست و من بدان دست زدم.

    هيچ روزي را روزه نبوده‌ام تا آن را گواه خود گيرم،

    و هيچ شبي را به شب بيداري صبح نكرده‌ام تا آن را پناه خود سازم،

    و هيچ مستحبّي را بر پاي نداشته‌ام تا به سبب آن در خور ستايش باشم.

    تنها به واجبات تو پرداخته‌ام، كه تضييع آنها مايه‌ي نابود است.

    هرگز نتوانم با فضيلت يك كار مستحب، خود را به تو نزديك كنم،

    چرا كه بسياري از واجبات تو را ناديده انگاشته‌ام،

    و از امر و نهي تو پا را فراتر گذاشته‌ام

    و حرمت‌هايي را شكسته و گناهان بزرگي را مرتكب شده‌ام كه تو مرا از رسوايي‌هاي آنها به سلامت داشتي، و آن گناهان پوشيده مانْد.


    اين جا كه من ايستاده‌ام، جايگاه كسي است كه خود را براي تو از گناه بر حذر داشته

    و بر خود خشمگين و از تو خشنود است.

    با دلي شكسته و نزار، و گردني كچ و پشتي خميده از بار سنگيني گناه، با تو رو به رو گرديده،

    در حالي كه ميان شوق به تو و بيم از تو بر جا ايستاده است،

    و تو سزاوارتر كسي هستي كه بايد به او اميد بندد و از او بترسد و بپرهيزد.

     

    پس اي پروردگار من!

    چيزي را كه از تو اميد آن دارم، به من ارزاني كن،

    و از آنچه مي‌ترسم، پناهم ده،

    و از رحمت خود صله‌اي به من عنايت كن، كه تو كريم‌ترين كسي هستي كه از او نياز مي‌خواهند.

     

    خدايا!

    همچنان كه در اين جهانِ گذرا، پيش چشم ديگر مردمان، با عفو خود بر گناهان من پرده افكندي

    و زندگي‌ام را از فضل و بخشش خود بياكندي،

     

    گواهان روز قیامت

     

    در آن جهانِ ماندگار نيز مرا در جايي كه گواهان مي‌ايستند

    و در محضر فرشتگان مقرّب و رسولان بزرگ و بزگوارت، و شهيدان و صالحان،

    از رسوايي پيش همسايه‌اي كه گناهان خود را از او پنهان مي‌كردم

    و خويشاوندي كه در كارهاي پنهانيِ خود از او حيا مي‌ورزيدم، در پناه آور.


    پروردگارا!

    باور نداشتم كه ايشان رازِ مرا پوشيده دارند، اما اي پرودرگار من، مطمئن بودم كه تو مرا مي‌آمرزي.

    تو سزاوارتر كسي هستي كه مردم به او اعتماد مي‌كنند،

    و بخشنده‌تر كسي كه به او روي مي‌آورند،

    و مهربان‌تر كسي كه از او رحم و مهرباني مي‌خواهند. پس بر من رحمت آور.

     

    خلقت انسان


    خدايا!

    تو بودي كه مرا به صورتِ آبي پَست و بي‌ارزش از ميان استخوان‌هاي به هم فشرده‌ي پشت پدر

    و از گذرگاه‌هاي باريك، در تنگناي رَحِمي كه آن را با پرده‌هايي پوشيده داشته‌اي، سرازير كردي،

    و مرا از حالتي به حالت ديگر درآوردي،

    تا آن كه صورت مرا به كمال پرداختي

    و در پيكر من اعضا و جوارحي قرار دادي؛

    همچنان كه در كتاب خود آورده‌اي: نطفه‌اي بود، سپس خونِ لخته‌اي، سپس گوشت جويده شده‌اي،

    سپس استخواني، و آن گاه بر استخوان‌ها گوشت پوشانيدي، و پس از آن، بدان گونه كه خواستِ تو بود، آن را آفرينشي ديگر بخشيدي.

     

    صورت های روزی دادن خداوند


    تا چون نيازمند روزيِ تو شدم و از دستگيريِ بخشش تو بي‌نياز نبودم،

    از زيادتي خوردني و آشاميدنيِ كنيزت [مادرم] ـ كه مرا در اندرونش قرار دادي

    و در نهادِ رَحِمش به امانت گذاشتي ـ قوت مرا مقرّر داشتي.

    اي پروردگار من!

    اگر در اين حالات مرا به چاره‌جويي خودم رها مي‌كردي

    و به نيروي خويشم ناگزير مي‌ساختي،

    هم تدبيرم از من كناره مي‌گرفت و هم نيرويم از من به دور مي‌ماند؛

    اما تو همچون احسان كننده‌اي مهربان و با لطف، به فضل خود مرا غذا دادي،

    و از سَرِ احسان، اين كار را تا اكنون در حقِ من انجام داده‌اي.

    پيوسته از احسانِ تو برخوردارم و نيكي كردن تو با من سستي نمي‌گيرد.

    با اين همه، يقين من به روزي دادن تو چنان استوار نيست كه با فراغ دل به كاري پردازم كه پيش تو براي من سودمندتر است.

     

    شیطان


    عنان اختيارم در دست شيطان است

    و او مرا به واديِ بدگماني و ضعف يقين مي‌كشاند،

    و من گله گزارم از اين كه شيطان براي من همنشيني بد است و نَفْسم از او پيروي مي‌كند.

    پناه مي‌برم به تو از چيره گشتن شيطان بر خود و به درگاه تو زاري مي‌كنم كه مكر او را از من بگرداني.

     

    روزی


    و از تو مي‌خواهم كه راه روزي جستن مرا آسان كني.

    ستايش براي توست كه در آغاز به ما نعمت‌هاي بزرگ بخشيدي،

    و به ما الهام كردي كه تو را بر احسان كردن و نعمت دادنت سپاس گوييم.

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست و روزي‌ام را به آساني به من برسان،

    و مرا به آنچه قسمتم كرده‌اي راضي گردان، و به آن مقدار كه برايم مقرّر نموده‌اي خشنود كن،

    و آنچه را از جسم و عمر من كاسته مي‌شود، در راه طاعت خود قرار ده، كه تو بهترين روزي دهندگاني.

     

    وصف جهنم


    خدايا!

    پناه مي‌برم به تو از آتشي كه با آن بر هر كس تو را اطاعت نكند، سخت گرفته‌اي،

    و هر كس را كه به خشنودي تو محل نگذارد، بيم داده‌اي؛

    آتشي كه روشنايي آن تاريكي، ملايم آن دردناك، و دورِ آن بس نزديك است؛

    آتشي كه شعله‌هايش يكديگر را مي‌بلعند و در هم مي‌پيچند؛


    آتشي كه استخوان‌ها را مي‌پوسانَد

    و ساكنان خود را آبِ جوش مي‌نوشاند؛

    آتشي كه بر حال آن كس كه به زاري در افتاده نمي‌نگرد،

    و بر كسي كه از او مهر و لطف مي‌جويد، رحم نمي‌كند،

    و هرگز نمي‌تواند از عذاب كسي كه در برابرش فروتن گشته و تسليم او گرديده، چيزي بكاهد،

    بلكه با سوزنده‌ترين عذاب دردناك خود، و بدترين بيچارگي، به پيشواز ساكنان خود مي‌آيد.

    پناه مي‌برم به تو از كژدُم‌هاي دهان گشوده‌ي آن،

    و مارهاي آن كه پُر صدا دندان بر دندان مي‌سايند،

    و نوشيدنيِ آن كه دل و روده‌ي ساكنانش را پاره پاره مي‌كند

    و قلب‌هايشان را از جاي بر مي‌كند،

    از تو مي‌خواهم كه راهي پيش پايم نهي كه مرا از آن آتش دور و واپس دارد.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و به زياديِ رحمت خود مرا از آتش دوزخ در پناه آر،

    و به عفو نيكوي خود از در افتادن به ورطه‌ي گناه در امان‌دار و خوار مساز، اي بهترينِ پناه دهندگان.


    خدايا!

    تو بندگانت را از بدبختي و سختي نگاه مي‌داري،

    و به آنان خير و نيكي عطا مي‌كني،

    و هر چه مي‌خواهي انجام مي‌دهي، كه تو بر هر كار توانايي.


    خدايا!

    درود فرست بر محمد و خاندانش آن گاه كه نيكان به نيكي ياد شوند،

    و درود فرست بر محمد و خاندانش تا آن زمان كه روز و شب از پي هم آيند و روند؛

    درودي كه رشته‌ي آن از هم نگسلد و در شمار نيايد؛

    درودي كه هوا را بياكَنَد و زمين و آسمان را سرشار كند.

    خداي تعالي بر او درود فرستد چندان كه خرسند شوند،

    و پس از آن بر او و خاندانش درود فرستند؛ درودي بي‌كران و بي‌پايان، اي مهربان‌ترينِ مهربانان.

    .

    دعای سی و دوم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀اوصاف خدا, ◀حقیقت انسان, ✔مطلب ندارد, نحوه آفرینش انسان, طریقه انحراف انسان توسط شیطان و دعای دفع آن, شغل مناسب و روزی, وصف جهنم, انواع روزی, گواهان روز قیامت
    [جمعه 1399-11-17] [ 11:08:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و هشتم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و هشتم)

    علت منع از امید بستن به غیر خدا و مبارزه روانی با دیگران و مبارزه با کمبود اعتماد به نفس


    خدايا!

    من با دل بريدن از همه كس، قلب خود را از ياد غير تو پيراسته‌ام،
    و با تمام وجودم به تو روي آورده‌ام،
    و از آن كس كه خود نيازمند احسانِ توست، رويِ حاجت برگردانده‌ام،
    و از آن كس كه از فضل تو بي‌نياز نيست، خواهش خود را پس گرفته‌ام،
    و دانسته‌ام كه نياز خواهيِ‌ انسانِ نيازمند از نيازمندي ديگر، نشانه‌ي كم خردي و كج انديشي است.


    اي معبود من!

    چه بسيار ديده‌ام مردمي را كه از غير تو عزّت طلبيده‌اند و ذلّت نصيب‌شان شده است؛

    و توانگري را نزد ديگران جسته‌اند و به تنگ دستي رسيده‌اند؛

    و هوسِ سربلندي كرده‌اند و به سر افكندگي دچار آمده‌اند.

    با ديدن اين نمونه‌ها، انسان دور انديش، از اميد بستن به ديگران در امان مي‌ماند،

    و عبرت گرفتن او را توفيق بندگي مي‌دهد،

    و برگزيدن حق او را به راه صواب مي‌كشاند.


    اي سرور و آقاي من!

    تنها تويي كه درگاهت سراي حاجت خواهيِ من است، نه هر كسي كه از او چيزي خواهند؛

    و تنها تويي كه حاجتم را برآورده مي‌سازي، نه هر كسي كه از او خواهشي طلبند.

    پيش از آن كه ديگري را بخوانم، تنها تو را مي‌خوانم و بس؛

    در حالي كه تنها اميدم تويي،

    و در دعاي من، كسي همشأن و همراه تو نيست،

    و نداي من، ديگري را با تو در بر نمي‌گيرد.

     

    صفات خداوند


    اي معبود من!

    تو با وجود صفات گوناگون، يگانه و يكتايي،

    و تنها تو داراي آن نيروي نفوذ ناپذير هستي.

    كمالِ توانايي و نيرومندي براي توست.

    والا خداوند و بلند مرتبه‌اي.

    هر كسي جز تو در زندگي‌اش مستحقّ ترحّم است؛

    در كارِ خود بي‌اختيار، و در هر حالِ خويش بيچاره است؛

    از حالي به حالي دگرگون مي‌شود

    و صفت‌هاي گوناگون مي‌پذيرد.

     تو برتر از آني كه همتا و هم تواني داشته باشي،

    و بزرگ‌تر از آن كه تو را مثل و مانندي باشد،

    پاك و منزّهي و جز تو معبودي نيست.

    .

    دعای بیست و هشتم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀اوصاف خدا, ✔مطلب ندارد, نحوه مقابله روانی با دیگران, علت منع از امید بستن به غیر خدا
    [سه شنبه 1399-03-27] [ 02:51:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه ( دعای بیست و یکم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه ( دعای بیست و یکم)

    http://www.shabestan.ir

    دعا به هنگام غم و اندوه

     

    صفات خدا

    خدايا!

    اي كار ساز بنده‌ي تنها و ناتون،

    و اي نگه‌دارنده‌ي ما از هر چه سهمناك و وحشت زاست.

    گناهان من به تنهايي‌ام كشانده و هيچ ياور و همراهي برايم نمانده.

    در برابر خشم تو ناتوان شده‌ام و كسي مددكار من نيست.

    ترس ديدار تو به جانم افتاده و تسكين دهنده‌اي براي آن نمي‌يابم.


    اگر تو مرا بيم دهي، چه كسي مرا از تو ايمني مي‌بخشد،

    و اگر تو به تنهايي‌ام افكني، چه كسي به ياري‌ام بر مي‌خيزد،

    و اگر تو ناتوانم خواهي، چه كسي مرا توانا مي‌گردانَد.

     


    اي معبود من!

    جز پروردگار كسي پرورده‌ي خود را پناه ندهد،

    و پيروز است كه انسان شكست خورده را امان تواند داد،

    و تنها جوينده است كه مي‌تواند از گريخته دستگيري كند.


    اي معبود من!

    همه‌ي اينها به دستِ قدرت توست،

    و سرانجامِ هر گريز و فراري جز آستانِ تو نيست.

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست و گريز مرا پناهي فراهم كن و خواسته‌ام را برآورده ساز.


    خدايا!

    اگر تو روي بزرگوار خود را از من بگرداني،

    يا فضل بسيارت را از من دريغ فرمايي،

    يا روزي‌ات را از من بازداري،

    و يا رشته‌ي پيوند خود را از من بگسلي،

    باز هم براي رسيدن به هر يك از آرزوهايم راهي جز تو نمي‌يابم،

    و به آنچه نزد توست، جز به ياري تو رسيدن نتوانم،

    كه من بنده‌ي تو هستم و در اختيارت،

    و موي پيشاني‌ام چون زمامِ من در دست توست.


    تا فرمان تو هست، مرا فرماني نيست.

    حكم تو بر من جاري است.

    قضاي تو در حقّ من، عينِ عدالت است،

    و مرا ياراي آن نيست كه خود را فرمانبردار تو نخواهم و قدرتت را ناديده انگارم،

    و نتوانم خود را محبوب تو سازم و به خشنودي ات دست يازم،

    و به آنچه نزد توست، نخواهم رسيد مگر به طاعت و رحمت فراوانت.

     

    اي معبود من!

    شب را به روز مي‌آورم و روز را به شب مي‌رسانم در حالي كه بنده‌ي زبون تو هستم،

    و جز به ياري تو سود و زياني به خود نتوانم رساند،

    و با اين سخن عليه نَفْسِ خود گواهي مي‌دهم

    و به بيچارگي‌ام اعتراف مي‌كنم.

    پس آنچه را به من وعده فرموده‌اي، برآورده ساز،

    و هر چه را به من عطا كرده‌اي به كمال رسان،

    كه من بنده‌ي تهي‌دستِ زارِ ناتوانِ رنجورِ بي‌سر و پايِ خوارِ فقيرِ ترسانِ پناهنده‌ي تواَم.

     

    وظیفه انسان در قبال نعمت ها و سختی ها


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و چنان مكن كه در برابر آنچه به من عطا كرده‌اي، به يادت نباشم،

    و در برابر آنچه به من بخشيده‌اي، از احسانت غفلت ورزم،

    و از اجابت دعايم، اگر چه تأخير افتد، نااميد شوم؛

    در هر حال كه باشم، در خوشي يا ناخوشي، در سختي يا آسايش، در عافيت يا بلا، در توانگري يا تنگ دستي، در بينوايي يا بي‌نيازي.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و توفيقم ده كه در همه حال از تو به نيكي سخن گويم

    و به ستايشت كمر بندم

    و سپاسگزار تو باشم،

    تا به آنچه از دنيا به من عطا كرده‌اي دلخوش نگردم،

    و براي آنچه از من دريغ داشته‌اي، اندوهگين نشوم.

    قلبم را جامه‌ي تقوا بپوشان

    و تنم را به كاري كه بر من مي‌پسندي بگمار،

    و مرا در برابر آنچه به من روي آورَد، به فرمانبرداري خود مشغول بدار،

    تا آنچه را تو دشمن مي‌داري، دوست نپندارم،

    و آنچه را مايه‌ي خشنودي توست، دشمن ندارم.

     

    راه هدایت نفس


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و قلبم را براي محبت خود تهي گردان،

    و به ياد كرد خود وادار،

    و با بيم خويش از ورطه‌ي گناه بيرون آر،

    و ميلش را به سوي خود نيرومند ساز،

    و آن را به طاعت خود راغب فرما،

    و در راهي كه پيش تو محبوب‌تر است، به سوي خود روان گردان،

    و چنان كن كه تا زنده‌ام، تنها به آنچه تو داري رغبت نمايد.


    در اين جهان، پرهيزگاري را توشه‌ي راهم ساز،

    و چنان كن كه سرانجام اين راه رحمتِ تو باشد،

    و تنها در آنچه خشنودي تو در آن است وارد شوم،

    و بهشت تو جايگاه من گردد.

    مرا نيرويي ده كه بار خشنودي تو را به دوش كشم،

    و چنان كن كه تنها به سوي تو بگريزم

    و به آنچه نزد توست رغبت ورزم،

     

    دعای دفع ظلم ظالمان

     

    و در دلم انداز كه از مردمانِ بد كردار بترسم،

    و نصيبم كن كه با تو و دوستان تو و بندگان فرمانبرت خو بگيرم.

    بار منّت هيچ گنهكار و كافر را بر دوش من مگذار،

    و چنان كن كه آنان را بر من حقّ نعمتي نباشد

    و من به آنان محتاج نگردم،

    بلكه آرامش جان و دلبستگي و بي‌نيازي و كفايت كارِ من تنها به دستِ تو و بندگان نيكوكارت باشد.

     


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و مرا همنشين و مددكار ايشان قرار ده.

    بر من منّت گذار كه با اشتياق به سوي تو آيم

     

    شغل مناسب و روزی

    و كمر به كاري بندم كه دوست مي‌داري و مايه‌ي خرسندي توست،

    كه تو بر هر كار توانايي و برآوردن اين خواسته‌ها براي تو آسان است.

    .

    دعای21

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه موعود

    موضوعات: ◀اوصاف خدا, ✔مطلب ندارد, دعای دفع ظلم ظالمان, شغل مناسب و روزی, راه هدایت نفس, دعا به هنگام غم و اندوه, وظیفه انسان در قبال نعمت ها و سختی ها
    [شنبه 1399-03-03] [ 01:01:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای شانزدهم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای شانزدهم)

    http://www.shabestan.ir

    نيايش آن حضرت در آمرزش خواهي


    خدايا!

    اي آن كه گناهكاران از رحمتِ تو ياري خواهند.
    اي آن كه درماندگان به يادكرد احسانِ تو امان جويند.
    اي آن كه خطا پيشگان از بيم تو با فرياد بگريند.
    اي مونس مردم گريزانِ دور از ديار.

    اي غمگسار غم زدگان و شكسته دلان.

    اي فريادرس بي‌كسانِ بي‌ياور.

    اي ياور نيازمندانِ رانده شده.

     

    توصیف صفات خداوند


    تويي كه رحمت و دانشت در همه جا فراگير است.
    تويي كه هر آفريده را از نعمت خود بهره‌مند كرده‌اي.
    تويي كه بيش از آن چه كيفر مي‌دهي، در مي‌گذري.


    تويي كه پيش از به خشم آمدن، مهر مي‌ورزي.
    تويي كه افزون بر آنچه باز مي‌داري، مي‌بخشي.
    تويي كه آفريدگان همه از رحمتت گشايش مي‌يابند.


    تويي كه كه چون كسي را نعمتي ببخشي، پاداشي از او نخواهي.
    تويي كه در كيفر دادن سركشان، اندازه نگه مي‌داري.

     

    حقیقت انسان


    و من، اي معبودِ من، بنده‌ي تو هستم كه به دعا فرمانش داده‌اي؛ پس مي‌گويد: لبّيك و سعديك.

    اينك اين منم، اي پروردگار من، افتاده بر درگاهِ تو.

    اين منم كه بار گناهان بر پشتم سنگيني مي‌كند.

    اين منم كه عمرم را در گناه به سر آوردم.

    اين منم كه از روي ناداني نافرماني‌ات كردم؛ حال آن كه اين گستاخي در حقِ تو روا نبود.

     


    اي معبود من!

    آيا بر كسي كه مي‌خواندت رحمت مي‌آوري تا من در خواندنِ تو سخت بكوشم؟

    آيا آن كسي را كه به درگاهت زار مي‌گريد مي‌آمرزي تا من نيز اكنون به گريه آغازم؟

    آيا از كسي كه به خواري چهره بر خاكِ درت مي‌سايد در مي‌گذري؟

    آيا كسي را كه از بينوايي خود پيش تو گِلِه مي‌كند و تنها به تو اميد بسته است، بي‌نياز مي‌سازي؟

     


    اي خداي من!

    آن را كه جز تو بخشنده‌اي نمي‌يابد، نوميد مگردان،

    و آن را كه جز از تو، از هيچ كس ديگري بي‌نيازي نخواهد، وامگذار.


    اي خداي من!

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست

    و از من روي مگردان كه من رو به سوي تو آورده‌ام،

    و از رحمت خود بي‌نصيبم مكن كه دل به اميد تو بسته‌ام،

    و دست رد بر سينه‌ام مزن كه بر درگاهت به خدمت ايستاده‌ام؛

     


    تويي كه خود را به رحمت ستوده‌اي. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و بر من رحمت آور.

    و تويي كه خود را بخشنده ناميده‌اي، پس گناهم را ببخشاي.


    اي معبود من!

    مي‌بيني كه چگونه از ترس تو اشكم روان است و قلبم از بيم تو پريشان، و اندامم از شكوه تو لرزان.
    و اين همه، براي آن است كه من از كردار بدِ خود شرمنده‌ام،

    و از بس به درگاه تو ناليده‌ام، صدايم بند آمده،

    زبانم ياري نمي‌كند كه با تو به راز و نياز سخن گويم.

     

    صفات خداوند


    پس، اي معبود من!ستايش براي توست.

    چه بسيار عيب‌ها كه از من پوشيده‌اي و رسوايم نكرده‌اي،

    و چه بسيار گناهان مرا كه نهان داشته‌اي و بدان‌ها شهرتم نداده‌اي،

    و چه بسيار آلودگي‌ها كه بدان‌ها آلوده گشته‌ام و تو از آنها پرده برنگرفته‌اي

    و نشان بدنامي بر گردنم نيفكنده‌اي

    و زشتي‌هاي آن آلودگي‌ها را بر همسايگان عيب‌جوي من و رشكبران نعمتي كه به من داده‌اي، آشكار نساخته‌اي.
    آن گاه، اين همه، مرا از ادامه‌ي آن كارهاي ناپسند كه خود مي‌داني، باز نداشت.

     

    حقیقت انسان


    حال اي معبود من!

    چه كسي به رستگاري خويش از من نادان‌تر،

    و به نصيب خود از من غافل‌تر،

    و به سامان بخشيِ نفس امّاره از من بي‌اعتناتر است

    كه آن روزيِ ارزاني شده‌ات را خرج گناهي مي‌كنم كه مرا از آن برحذر داشته‌اي؟

    و چه كسي بيش از من در گرداب باطل غوطه‌ور و به زشتكاري گراينده‌تر است كه چون بر سر دو راهيِ دعوت تو و فراخوانِ شيطان مي‌ايستم، با ديده‌ي باز و آگاهانه در پي دعوت شيطان مي‌روم، بي‌آن كه دشمن او با خودم را فرموش كرده باشم؟


     در همان حال، يقين دارم كه سرانجام دعوت تو بهشت است، و فرجام دعوت او دوزخ.


    پاك و منزّهي تو!

    چه شگفت‌آور است كه من به زيانِ خود گواهي مي‌دهم و كارهاي نهان خود را بر مي‌شمارم.


    و شگفت‌آورتر از اين، بردباري توست درباره‌ي من، و درنگ توست در زود عقاب كردن من؛

    و اين، نه از آن روست كه من پيش تو آبرو و عزّتي دارم، بلكه تنها مداراي توست با من و فزون بخشي تو بر من، تا از آن نافرماني‌اي كه تو را به خشم آورد، پيشگيري كنم، و از آن گناهان كه فرسوده‌ام سازد، دست بردارم؛ و هم از آن روست كه تو بخشودن گناه مرا از عقوبت كردنم به سبب آن، دوست‌تر داري.


    اي معبود من!

    گناهم بيش‌تر، و آنچه از من بر جاي مانده زشت‌تر، و كردارم بدتر است.

    در گرايش به باطل بي‌باك‌ترم، و در فرمانبرداري از تو بيداري‌ام ناچيزتر است،

    و در برابر هشدارهاي تو آگاهي و مراقبتم كم‌تر؛

    چنان كه در شمارش كاستي‌هاي خويش در مي‌مانم و از يادآوري گناهان خود ناتوانم.

    بدين كلمات، خويشتن را سرزنش مي‌كنم؛ زيرا به مهرباني تو كه سامان كار گنهكاران بسته بدان است، اميدوارم،

    و به رحمت تو كه وسيله‌ي آزاد كردن خطا پيشگان است، دل بسته‌ام.


    خدايا!

    اين گردن من است كه گناهان آن را در حلقه‌ي بندگي درآورده‌اند؛ پس بر محمد و خاندانش درود فرست و با بخشايش خود رهايش گردان.

    و اين پشتِ من است كه زير بار خطاها دو تا گرديده؛ پس بر محمد و خاندانش درود فرست و به فضل خود از بار خطاهايم بكاه.


    اي معبود من!

    اگر چندان بگريم كه مژگانم فرو ريزد،

    و چندان زاري كنم كه صدايم بگيرد،

    و چندان بر درگاهت بايستم كه پاهايم آماس كند،

    و چندان پيش تو كمر خم كنم كه استخوان‌هاي پشتم به درآيد،

    و چندان به سجده روم كه چشمانم از چشمخانه بيرون شود،

    و در همه‌ي عمر جز خاك زمين نخورم،

    و پيوسته تا واپسين روز آبِ خاكستر نوشم،

    و در اين ميان، چندان نام تو بر زبان آورم كه از گفتن باز مانم

    و آن گاه از شرم تو چشم به آسمان بر ندارم، باز هم سزاوار آن نخواهم بود كه حتي يك گناه از گناهانم را بيامرزي.

    اگر آن گاه كه شايسته‌ي آمرزش تو شوم، مرا بيامرزي،

    و آن گاه سزاوار بخشايش تو گردم، ببخشايي،

    همانا اين آمرزش و بخشايش نه از آن روست كه من در خورِ آنم؛ زيرا سزاي من، آن گاه كه نافرماني تو كردم، آتش بود. پس اگر عذابم كني، بر من ستم نورزيده‌اي.


    معبود من!

    اكنون كه بر گناهم پرده افكنده‌اي و رسوايم نساخته‌اي و به كَرَم خود با من مدارا نموده‌اي و در كيفر كردنم شتاب نكرده‌اي و به لطف خود با من بردبار بوده‌اي و نعمت خود را دگرگون و زلالِ احسانِ خويش را تيره نگردانده‌اي، بر زاري‌هاي دراز و بيچارگي‌هاي سخت و بدحالي‌هاي من رحمت آور.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا از گناهان در امان دار،

    و به فرمانبرداري خود وادار،

    و توفيقم ده كه به نيكي از بيراهه‌ي معصيت به راه طاعت باز گردم.

    با آبِ توبه پاكم ساز و ياري‌ام ده كه گناه نكنم،

    و به تن درستي حال و روزم را بهتر كن،

    و شيريني آمرزشت را به من بچشان،

    و مرا آزاد كرده‌ي بخشايش و رحمت خود گردان،

    و از خشمِ خود براي من امان نامه‌اي بنويس،

    و از مژده‌ي اين نعمت‌ها در اين جهان، پيش از رفتن به آن جهان، شادمانم ساز؛

    مژده‌اي كه آن را بشناسم، و براي من در آن نشانه‌اي بگذار كه به آن آگاه شوم.


    اين خواسته‌ها، بيش از توان تو نباشد، و با وجود قدرت و بردباري‌ات، بر تو دشوار نيايد،

    و با آن بخشش‌هاي بزرگ كه آيات قرآنت دليل بر آنهاست، تو را به سختي نيندازد، كه تو هر چه خواهي، همان كني، و هر چه اراده كني، به همان فرمان دهي. و تو بر هر كار توانايي.

    .

    دعای شانزدهم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه موعود

    موضوعات: ◀اوصاف خدا, ◀حقیقت انسان, ◀توبه, ◀میزان فقر انسان در نزد خداوند, ✔مطلب ندارد, نحوه اقرار به گناه
    [پنجشنبه 1399-02-18] [ 11:34:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه(دعای چهاردهم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه(دعای چهاردهم)

      http://www.shabestan.ir

    صفات خداوند

    اي آن كه از رنج مردمِ جفا ديده آگاهي.
    اي آن كه براي دانستن حال و روز ايشان، به گواهي گواهان نياز نداري.
    اي آن كه مددكاري‌ات به ستم ديدگانت نزديك، و از ستمگران دوراست.

     

    علت ظلم ظالمان 


    معبود من!

    تو مي‌داني كه از فلاني فرزند فلان، چه بدي‌ها به من رسيده كه تو خود همگان را از آنها باز داشته‌اي،

    و چه بي‌حرمتي‌ها نصيبم شده كه تو خود از آنها نهي فرموده‌اي. اين همه، از روي سركشي است، به خاطر نعمتي كه عطايش كرده‌اي، و از سر بي‌اعتنايي و بي‌پروايي در برابر كيفري كه آن را به تأخير انداخته‌اي.

     

     دعا بر دفع ظلم ظالمان 


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و به نيروي خويش آن را كه بر من ستم كند و با من دشمني ورزد، از ستم بازدار،

    و به قدرت خود، سرسختي‌اش را در هم شكن،

    و او را به گرفتاري‌هايش سرگرم ساز،

    و پيش دشمنانش ناتوان گردان.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و مگذار كه او بر من ستم روا دارد،

    و مرا در برابر او به نيكي ياري فرما،

    و از پرداختن به كارهايي چون كارهاي او و درافتادن به حال و روزي كه او دارد. نگاه دار.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست،

    و هم اينك مرا بر دشمنم چنان ياوري كن كه با آن طوفانِ خشم من فرو نشيند و كارِ انتقام من از او تمام شود.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و به جاي آن ستم كه او بر من كرده، بخشايش خود را نصيب من فرما،

    و به جاي بدرفتاري‌هايش، بر من رحمت آور، كه هر ناخوشايندي در برابر خشم تو ناچيز است، و هر مصيبتي در برابر غضب تو آسان.


    خدايا!

    همچنان كه ستم ديدگي را در چشم من بد آراسته‌اي، مرا از ستمگري نيز رويگردان كن.


    خدايا!

    جز در پيشگاه تو دادخواهي نمي‌كنم، و از هيچ داوري جز تو ياري نمي‌خواهم؛ هرگز!

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست و دعايم را به اجابت رسان و دادخواهي‌ام را به دگرگون شدنِ حالِ من پايان ده.


    خدايا!

    مرا به نااميدي از دادگري خويش ميازماي،

    و آن كه را بر من ستم روا مي‌دارد، به ايمن شدن از كيفر خود امتحان مكن، تا در ستمگري بر من پاي فشارد و به زور حقّم را باز ستاند.

    به زودي آنچه را به ستمكاران وعده داده‌اي، براي او پيش آور، و آن مژده‌ي اجابت كه به درماندگان داده‌اي، درباره‌ي من به انجام رسان.

     

    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و چنان كن كه قبول آنچه بر من مقدّر كرده‌اي، چه مرا سود دهد و چه زيان، برايم آسان باشد،

    و مرا به آنچه از من گرفته‌اي يا به من داده‌اي، خشنود گردان، و به راست‌ترين راه، هدايت فرما، و به درست‌ترين كارها وادار.


    خدايا!

    اگر خير مرا در آن مي‌بيني كه گرفتن حقّ من و انتقام من از كسي كه بر من ستم روا داشته است ـ تا روز جدايي حق از باطل و روزِ گرد آمدن مدّعيان حق ـ به تأخير افتد، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا با نيّت درست و شكيبايِ پيوسته ياري فرما.

    و مرا از خواهش‌هاي نكوهيده و نابردباريِ آزمندان در امان دار،

    و آن پاداش نيك را كه براي من اندوخته‌اي و آن كيفر و عقاب را كه براي دشمنِ من آماده كرده‌اي، در دلم نمايان كن.

    و آن را براي من دستاويزي قرار ده تا به مدد آن، به آنچه برايم مقدّر كرده‌اي، خرسند شوم،

    و به آنچه برايم برگزيده‌اي، اطمينان يابم.

    چنين باد، اي پروردگار هستي‌ها، كه تنها تو داراي بخشش بزرگ هستي و تنها تو بر هر كار توانايي.

    .

    دعای چهاردهم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀اوصاف خدا, ✔مطلب ندارد, علت ظلم ظالمان, دعای دفع ظلم ظالمان
    [پنجشنبه 1399-02-04] [ 11:11:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای 6) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای 6)

    http://www.shabestan.ir

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

     

    فلسفه آفرینش شب و روز


    سپاس خداي را که؛

    شب و روز را به نيروي خود بيافريد

    و ميان آن دو به قدرت خود امتياز برقرار کرد

    و براي هر يک از آن دو حدّي محدود و مدّتي ممدود قرار داد.

    خدايي که؛

    بنابر سنّت مقدر خود براي بندگان در تأمين وسائل تغذيه و پرورش ايشان هر يک از شب و روز را جايگزين آن ديگر مي‌سازد

    و هر يک از آن دو را بدون ديگري مي‌برد و برمي‌آورد و مي‌افزايد و مي‌کاهد.

    براي تأمين روزي بندگان و نشو و نماي ايشان شب و روز را جايگزين يکديگر مي‌سازد .

    پس شب را براي ايشان بيآفريده تا در آن از حرکات خسته کننده و فعاليت‌هاي آزار دهنده بيآسايند و آن را جامه‌اي ساخته که از به هر آسودن و غنودنش بپوشند تا موجب رفع خستگي و تجديد نيرو و نشاط‌شان باشد و به آن وسيله به کام دل خود برسند

    و روز را براي ايشان بينايي بخش و روشن‌گر بيآفريده تا در پرتو آن به تحصيل فضل و احسانش بکوشند

    و اسباب دست يافتن به روزي‌اش را فراهم سازند و در طلب آنچه رسيدن به نعمت عاجل دنياشان و درک سعادت آخرت‌شان در گرو آن است در عرصه زمين خدا روان گردند.

    او به همه اين تدبيرها کار ايشان را به سامان مي‌آورد و اعمال‌شان را مي‌آزمايد، و چگونگي احوال ايشان را در اوقات طاعتش و در منازل واجباتش و موارد احکامش همي نگرد. تا آن را که بد کرده‌اند به کيفر عمل خود برساند و آنان را که کار نيک کرده‌اند پاداش نيک دهد.


    خدايا!

    پس سپاس تو را بر آنکه پرده تاريکي شب را به نور صبح شکافتي و ما را از روشني روز بهره‌مند ساختي،

    و به منافع روزي‌ها بينا فرمودي،

    و از پيش آمدهاي آفات نگاه داشتي.

     

    تبیین اوصاف خدا

    صبح کرديم و همه اشياء يکسره صبح کردند در حالي که همگي ملک توايم: از آسمان گرفته تا زمينش و هر چه در هر يک از آن دو پراکنده ساخته‌اي ساکن و جنبنده‌اش، ثابت و سيارش و آنچه در هوا برآمده، و آنچه در زير خاک پنهان شده.


    صبح کرديم در قبضه قدرت تو،

    در حالي که پادشاهي و سلطه‌ات ما را فرا مي‌گيرد

    و مشيت ما را به هم مي‌پيوندد،

    و به فرمان تو در کارها تصرّف مي‌نماييم،

    و در محيط تدبير تو در انقلاب و تحوّليم.

    از امور جز آنچه تو فرمان داده‌اي و از خير جز آنچه تو بخشيده‌اي در اختيار ما نيست،

     

    ماهیت روز

    و اين، روزي نوين و تازه است. و او بر ما گواهي آماده است، اگر نيکي کنيم ما را با سپاس به درود مي‌کند، و اگر بدي کنيم از ما. به نکوهش جدا مي‌شود.

     

    دعا در هر روز

    خدايا!

    بر محمّد و آلش رحمت فرست و؛

    حسن مصاحبت اين روز را روزي ما ساز

    و از سوء مفارقتش به سبب ارتکاب نافرماني يا اکتساب گناه کوچک يا بزرگي نگاه‌دار.

    و بهره ما را از نيکي‌ها در آن سرشار کن،

    و ما را در اين روز از بدي‌ها بپيراي

    و از آغاز تا انجام آن را براي ما از ستايش و سپاس و مزد و اندوخته و فضل و احسان پر ساز.


    خدايا!

    رحمت ما را به سبب خودداري‌مان از گناه بر فرشتگان کرام الکاتبين کم و آسان ساز،

    و نامه‌هاي اعمال‌مان را از حسنات‌مان پُر کن

    و ما را نزد آن فرشتگان به کردارهاي بدمان رسوا مساز.


    خدايا!

    در هر ساعت از ساعات روز بهره‌اي از اعمال بندگانت و نصيبي از شکرت و گواه صدقي از فرشتگانت را براي ما مقرّر دار.


    خدايا!

    بر محمّد و آلش رحمت فرست

    و ما را از پيش رو و پشت سر و از جهات راست و چپ‌مان، و از همه جوانب‌مان نگاه‌دار: نگاه داشتني که از نافرماني تو باز دارنده، و به پيروي‌ات راهنما، و در راه محبتت به کار برده شده باشد.


    خدايا!

    بر محمّد و آلش رحمت فرست،

    و ما را در اين روزمان و اين شب‌مان و در همه روزهامان موفق‌دار،

    براي کار بستن خير، و دوري از شر، و شکر نعمت‌ها، و پيروي سنّت‌ها، و اجتناب از بدعت‌ها و امر به معروف، و نهي از منکر، و طرفداري اسلام، و نکوهش باطل، و خوار ساختن آن، و ياري حق و گرامي داشتن آن، و ارشاد گمراه، و معاونت ناتوان، و فريادرسي مظلوم.


    خداوندا !

    بر محمّد و آلش رحمت فرست،

    و اين روز را مبارک‌ترين روزي قرار ده که دريافته‌ايم،

    و کامل‌ترين رفيقي که با او همراه شده‌ايم،

    و بهترين وقتي که در آن به سر برده‌ايم.

    و ما را از خشنودترين کساني از جمله خلق خود قرار ده، که شب و روز برايشان گذشته است: شاکرترين ايشان در برابر نعمت‌هايي که به او ارزاني داشته‌اي. و پايدارترين ايشان به شريعت‌هايت که پديد آورده‌اي. و خوددارترين ايشان از نواهي‌اي که از آن بر حذر ساخته‌اي.

     

    تبیین اوصاف خداوند


    خدايا !

    همانا که من تو را گواه مي‌گيرم، و تو از گواه ديگر بي‌نياز کننده‌اي، و آسمان تو و زمين تو و آن فرشتگانت را که در آن دو مسکن داده‌اي و ساير آفريدگانت را در اين روز خود و اين ساعت خود و اين شب خود و اين مکان خود گواه مي‌گيرم که من شهادت مي‌دهم که تو ؛

    به حقيقت آن خدايي هستي که معبودي جز تو نيست

    که بپا دارنده انصاف

    و عادل در حکم

    و مهربان به بندگان، و مالک ملک و رحيم به خلقي.

     

    اوصاف پیامبر (صلی الله علیه و آله)

    و شهادت مي‌دهم که؛

    محمّد بنده تو و فرستاده تو و برگزيده تو از خلق تو است.

    بار رسالت خود را به دوش او نهادي پس آن را ابلاغ کرد.

    و او را به پند دادن امتش فرمان دادي پس ايشان را پند داد.


    خدايا!

    بر محمّد و آلش رحمت فرست

    بيش از آنچه بر کسي از خلق خود رحمت فرستاده‌اي، و از جانب ما کامل‌ترين و بهترين پاداشي را که به کسي از بندگانت يا يکي از پيغمبرانت از جانب امتش داده‌اي به او پاداش ده.

    زيرا که تويي بسيار بخشنده نعمت بزرگ و آمرزنده گناه سترک.

    و تو از هر مهرباني مهربان‌تري.

    پس رحمت فرست بر محمّد و آل او که پاکيزگان و پاکان و نيکوکاران و سرآمد گزيدگانند.

    .

    دعای ششم

    صحیفه سجادیه

    .

    .

    http://fazellankarani.com/persian/sahifa/?page=7

    موضوعات: ◀اوصاف خدا, ◀اوصاف پیامبر (صلی الله علیه و آله), ✔مطلب ندارد, ◀فلسفه آفرینش شب و روز, ◀دعای هر روز
    [دوشنبه 1399-01-11] [ 03:48:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه(دعای پنجم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه(دعای پنجم)

    http://www.shabestan.ir

     

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

     

    میزان فقر انسان در پیشگاه خدا


    اي کسي که شگفتي‌هاي عظمتت پايان نمي‌پذيرد بر محمّد و آلش رحمت فرست و ما را از جدال در عظمت[ت] بازدار.

    و اي کسي که مدت پادشاهي‌ات به آخر نمي‌رسد، بر محمّد و آلش رحمت فرست. و گردن‌هاي ما را از بند عقاب خود آزاد ساز.

    و اي کسي که خزانه‌هاي رحمتت فنا نمي‌پذيرد بر محمّد و آلش رحمت فرست و براي ما در رحمت خود بهره‌اي بر قرار کن.

    و اي کسي که ديدگان از ديدنت فرو مي‌مانند، بر محمّد و آلش رحمت فرست، و ما را به ساحت قرب خود نزديک ساز.

    و اي کسي که در برابر قدر و منزلتت قدرها و منزلت‌ها خوار و بي‌مقدار است، بر محمّد و آلش رحمت فرست و ما را نزد خود گرامي دار.

    و اي کسي که اسرار اخبار در نظرت آشکار است، بر محمّد و آلش رحمت فرست، و ما را نزد خود رسوا مساز.

     


    خدايا!

     به برکت بخشش خود ما را از بخشش بخشندگان بي‌نياز فرما،

    و با پيوستن خود ما را از وحشت کساني که از ما مي‌برند نگهدار.

    تا با وجود بخشش تو به در ديگري روي نياوريم و با وجود احسان تو از احدي نهراسيم.

     


    خدايا!

    پس بر محمّد و آلش رحمت فرست،

    و به نفع ما تدبير فرماي

    و بر ضرر ما تدبير منماي،

    و مکر خود را درباره دشمنان ما قرار داده و متوجّه ما مساز

    و ما را پيروزي ده و ديگران را بر ما پيروز مگردان.


    خدايا!

    بر محمّد و آلش رحمت فرست،

    و ما را از خشم خود نگاه‌دار

    و به لطف خود حفظ کن

    و به سوي خود رهبري نما

    و از خود دور مگردان. زيرا ؛

    هر که را که تو نگاه داري سالم مي‌ماند،

    و هر که را که تو هدايت کني دانا مي‌شود

    و هر که را تو مقرّب سازي غنيمت مي‌برد.

     


    خدايا !

    بر محمّد و آلش رحمت فرست، و ما را از تندي و سختي مصائب روزگار و شرّ دام‌هاي شيطان و تلخي قهر سلطان نگاه‌دار.

     


    خدايا !

    همانا که بي‌نيازان به فضل قوت تو بي‌نياز مي‌شوند، پس بر محمّد و آلش رحمت فرست و ما را بي‌نياز کن،

    و همانا که عطا‌کنندگان از مازاد عطاي تو مي‌بخشند، پس بر محمّد و آلش رحمت فرست و دست عطا به جانب ما بگشاي.

    و همانا که راه يافتگان در پرتو نور ذات تو راه مي‌يابند، پس بر محمّد و آلش رحمت فرست و ما را رهبري نماي .

     


    خدايا!

    هرکه را تو ياري دهي خوار ساختن خوارکنندگان به او زيان نرساند

    و هر که را تو عطا کني امساک ممسّکان از او نکاهد.

    و هر که را تو هدايت کني گمراه ساختن گمراه کنندگان از راه نبرد.

    پس بر محمّد و آلش رحمت فرست.

    و ما را به قوت خود از شرّ بندگانت بازدار،

    و به عطاي خويش از غير خود بي‌نياز فرماي

    و در پرتو ارشاد خود به راه حق رهسپار‌ساز.

     


    خدايا !

    بر محمّد و آلش رحمت فرست،

    و سلامت دل‌هاي ما را در يادکردن عظمت خود

    و آسايش بدن‌هامان را در شکر نعمت خود

    و چرب‌زباني‌مان را در توصيف عطاي خود قرار ده.

     

     

    خدایا!

    بر محمّد و آلش رحمت فرست،

    و ما را از دعوت کنندگانت که به سوي تو دلالت مي‌کنند

    و از خاصّانت که نزد تو اختصاص يافته‌اند قرار ده،

    اي مهربان‌ترين مهربانان.

    .

    .

    دعای پنجم

    صحیفه سجادیه

    .

    .

    http://fazellankarani.com/persian/sahifa/?page=6

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀اوصاف خدا, ◀میزان فقر انسان در نزد خداوند
    [سه شنبه 1399-01-05] [ 04:00:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای دوم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای دوم)

    دعای دوم

    اوصاف خداوند

    سپاس خدايي را که!نعمت وجود محمّد صلي الله عليه و آله را به ما ارزاني داشت، نه بر امم گذشته و قرون در نوشته؛

    به آن قدرت خود که از هيچ چيز به هر بزرگي که باشد فرو نمي‌ماند،

    و چيزي به هر خردي که باشد از آن فوت نمي‌گردد.

     

    ویژگی های امت اسلام

    پس ما را خاتم همه آفريدگان از امم قرار داد،

    و بر منکران گواه گرفت،

    و در پرتو لطف خود، بر اممي که از جهت شماره و ثروت و قدرت اندک بودند، فزوني بخشيد.

     

    اوصاف پیامبر (صلی الله علیه و آله)

    خدايا!

    پس رحمت فرست بر محمّد: امين تو بر وحيت،

    و برگزيده‌ات از آفريدگانت،

    و پسنديده‌ات از بندگانت،

    امام رحمت و قافله سالار خير و برکت،

    هم‌چنان که او براي اجراي فرمان تو جان خويش را به مشقّت انداخت،

    و در راه تو بدن خود را آماج تيرهاي آزار ساخت،

    و در دعوت به سوي تو با خويشان خود در افتاد

    و براي خشنودي تو با قبيله خود کارزار نمود

    و در راه إحياي دين تو رشته خويشاوندي خود را بگسيخت

    و نزديک‌ترين بستگانش را به علت اصرار بر انکار تو از خويش دور کرد

    و دورترين مردم را به جهت پذيرفتن دين تو به خود نزديک ساخت،

    و براي تو با دورترين مردم دوستي گزيد

    و با نزديک‌ترين آنها دشمني ورزيد،

    و جان خود را در رساندن پيام تو فرو خست

    و به سبب دعوت به شريعت تو به رنج افکند

    و به نصيحت پذيرندگان دعوتت مشغول داشت

    و به سرزمين غربت و محل دوري از جايگاه اهل و عشيرت و منشأ و مولد و آرامگاه جانش هجرت کرد،

    به قصد آنکه دين تو را عزيز سازد

    و بر کافران به تو غلبه کند

    تا تصميمش درباره دشمنان تو راست و استوار آمد،

    و تدبيرش درباره دوستانت به کمال پيوست،

    پس در حالي که از تو ياري مي‌جست و در ناتواني از تو نيرو مي‌گرفت؛ به جنگ دشمنان برخاست تا به کنج خانه‌هاشان لشگر کشيد،

    و در ميان آرامگاهشان بر ايشان هجوم برد، تا فرمان تو آشکار و کلمه‌ات بلند گرديد؛ اگر چه مشرکين کراهت مي‌داشتند.


    خدايا!

    پس به سبب زحمتي که براي تو کشيده؛

    او را به بالاترين درجات بهشت برآورد، تا کسي در منزلت با او برابر نباشد و در مرتبت با او همسر نگردد. و هيچ فرشته مقرّب و پيغمبر مرسل نزد تو با او به موازات برنيايد.

    و قبول شفاعتش را در ميان اهل‌بيت طاهرين و مؤمنان از اُمّتش بيش از آنچه وعده داده‌اي به او اعلام فرماي،

    اي کسي که وعده‌ات نافذ است.

    اي کسي که بدي‌ها را به چندين برابرش از خوبي‌ها تبديل مي‌کني! زيرا که تو صاحب فضل عظيمي!

    دعای دوم

    صحیفه سجادیه

    http://fazellankarani.com/persian/sahifa/?page=3

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ✔شور عشق با معشوق, ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀اوصاف خدا, ◀اوصاف پیامبر (صلی الله علیه و آله), ◀ویژگی های امت اسلام
    [چهارشنبه 1398-12-21] [ 04:43:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای اول) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای اول)

    دعای اول

    شناخت اوصاف خداوند

    سپاس خدايي را که اول است بي آنکه پيش از او اولي باشد، و آخر است بي آنکه پس از او آخري باشد. خدايي که ديده‌هاي بينندگان از ديدنش فرو مانده و انديشه‌هاي توصيف کنندگان از وصفش عاجز شده‌اند.

    نحوه آفرینش مخلوقات

    آفريدگان را به قدرت خود پديده آورده،

    و ايشان را بر وفق خواست خود اختراع فرموده،

    آنگاه در طريق اراده خود روان ساخته

    و در راه محبت خود برانگيخته،

    در حالي که از حدّي که بر ايشان تعيين نموده قدمي پيش و پس نتوانند نهاد،

    و براي هر يک از ايشان روزي معلوم مقسومي قرار داده: هر که را فزوني داده، کاهنده‌اي را نيروي کاستن [آن نیست]. و هر که را کاستي داده افزاينده‌اي را قدرت افزون بر آن نيست .

    سپس براي او در زندگي مدّت معلومي تعيين کرده

    و پايان معيني قرار داده که با روزهاي عمر خود به سوي آن گام برمي‌دارد و با سال‌هاي زندگي‌اش به آن نزديک مي‌شود، تا چون به پايان مدتش رسيد و پيمانه عمرش را پر کرد او را به طرف ثواب سرشار يا عقاب وحشت‌بار خود فرا کشد،

    و به آيين عدالت کساني را که بدي کرده‌اند به عمل خود و آنان را که نيکويي کرده‌اند به نيکي جزا دهد.

    منزه است نام‌هاي او و پياپي است نعمت‌هاي او،

    از کرده خود مسئول نيست و ديگران مسئولند.

     

    ارزش شکرگزاری

    و سپاس خدايي را که اگر بندگانش را از شناختن آيين سپاسگزاري‌اش بر عطاياي متواتري که به ايشان داده و نعمت‌هاي پيوسته‌اي که بر ايشان کامل ساخته محروم مي‌ساخت، در نعمت‌هايش تصرّف مي‌کردند و سپاس نمي‌گزاردند

    و در روزي‌اش دست مي‌گشودند و شکر نمي‌کردند،

    و اگر چنين مي‌بودند از حدود انسانيت به مرز بهيميت مي‌رفتند، و چنان مي‌بودند که در کتاب محکم خود وصف کرده است «ايشان جز مانند چار پايان نيستند بلکه خود گمراه‌ترند».

     

    نحوه هدایت انسان

    سپاس خداي را! بر آنچه از خدايي خود به ما شناسانده،

    و بر آنچه از شکر خود به ما الهام کرده،

    و بر آن درها که از علم ربوبيتش بر ما گشوده

    و بر اخلاص در توحيدش که ما را به آن رهبري کرده

    و ما را از کجروي و شک در کار خودش دور ساخته،

    چنان سپاسي که به آن در زمره سپاسگزاران خلقش زندگي کنيم،

    و بر هر که به خشنودي و عفوش پيشي جسته سبقت گيريم.

     

    برترین نوع شکرگزاری

    سپاسي که تاريکي‌هاي برزخ در پرتو‌اش بر ما روشن شود

    و راه رستاخيز را بر ما هموار سازد

    و منازل ما را در پيشگاه گواهان از فرشتگان و پيغمبران و امامان بلند گرداند.

    در آن روزي که هر کسي به سزاي عمل خود مي‌رسد، و به مردم ستم نمي‌شود.

    روزي که به هيچ وجه دوستي به کار دوستي نمي‌خورد و کسي ايشان را ياري نمي‌کند.

    سپاسي که در نامه نوشته شده‌اي که مقرّبين آن را مشاهده مي‌کنند از جانب ما با علي عليين بالا رود.

    سپاسي که چون از هول رستاخيز چشم‌ها خيره شود ديده‌هاي ما به آن روشن گردد

    و چون روي‌ها سياه شود چهره‌هاي ما به آن سفيد گردد.

    سپاسي که در پرتو‌اش از آتش دردناک خدا آزاد شويم و به جوار کرمش در آييم.

    سپاسي که به يمن تأييد آن شانه بر شانه فرشتگان مقرّب او زنيم،

    و در اقامتگاه جاوداني و سراي عزّت سرمدي‌اش در سلک پيغمبران مرسل درآييم.

     

    ماهیت انسان در دستگاه آفرینش

    سپاس خدايي را که زيبايي‌هاي آفرينش را براي ما برگزيد

    و روزي‌هاي پاکيزه را بر ما روان ساخت،

    و ما را به تسلّط بر همه آفريدگان برتري داد

    و از اين جهت همه مخلوقاتش ما را به قدرت او فرمانبردار،

    و به نيرويش از اطاعت ما ناچارند

    و سپاس خدايي را که در احتياج ما را از غير خود فرو بست.

    پس در برابر اين همه نعمت چگونه بر سپاس او طاقت داريم؟

    يا کي توانيم شکرش را به جا آريم؟ چنين کار محال است، نه جاي استفهام و سؤال است!

    سپاس خدايي را! که براي قبض و بسط اعضاء آلات و عضلاتي در بدن ما ترکيب کرد،

    و ما را از آسايش‌هاي زندگي بهره‌مند گردانيد،

    و اعضايي براي کار در پيکر ما برقرار کرد

    و ما را از روزي‌هاي پاکيزه اطعام فرمود،

    و به فضل خود توانگر ساخت،

    و به نعمت خود سرمايه بخشيد،

    سپس ما را به پيروي اوامر خود فرمان داد تا طاعتمان را بسنجد،

    و از ارتکاب نواهي خود نهي فرمود تا شکرمان را بيازمايد،

    پس از راه امرش منحرف شديم

    و بر مرکب نهي‌اش برآمديم

    با اين حال به عقوبت ما شتاب نکرد،

    و در انتقام ما تعجيل نفرمود، بلکه به رحمت خود از روي کَرَم با ما مدارا کرد، و به مهرباني خويش از روي حلم بازگشتن ما را انتظار کشيد.

     

    ارزش توبه

    سپاس خدايي را ! که ما را به توبه رهبري کرد

    و آن را جز از فضل او نيافته‌ايم.

    پس اگر جز اين يک نعمت از فضل او را به شمار نياوريم هر آينه عطاي او در حق ما بزرگ و احسانش درباره ما جليل و فضلش بر ما عظيم خواهد بود؛ زيرا سنت او در باب توبه نسبت به اقوام قبل از ما چنين نبود.

     

    ماهیت احکام اسلام

    او به حقيقت آنچه را که تاب تحمل آن را نداشتيم از ذمّه ما برداشته

    و بيرون از حدّ طاقت‌مان تکليف نفرموده

    و جز به کار آسان‌مان نگماشته

    و براي هيچ يک از ما حجّتي و عذري باقي نگذاشته.

    پس بدبخت از ميان ما کسي است که برخلاف رضاي خدا خود را به هلاک افکند،

    و نيکبخت کسي است که روي دل به سوي او آورد.

     

    برترین نوع شکرگزاری

    سپاس خداي را ! بهر آن آيين که نزديک‌ترين فرشتگان به او و گرامي‌ترين آفريدگان او و پسنديده‌ترين ستايش کنندگان در پيشگاه او وي را سپاس گذارده‌اند،

    سپاسي که از ديگر سپاس‌ها برتر باشد مانند برتري پروردگار ما بر همه آفريدگانش .

    سپس حمد او را به جاي هر نعمتي که بر ذمّه ما و همه بندگان گذشته و بازمانده خود دارد،

    به شماره هر چيزي که از همگي آنها علم او بر آن احاطه کرده

    و به جاي هر يک از آنها چندين برابر آن هميشه و جاويد تا روز رستاخيز.

    سپاسي که کشش آن پايان نپذيرد و شماره‌اش به احصا در نيايد،

    و به نهايتش دسترسي و براي مدتش انقطاعي نباشد.

    سپاسي که موجب رسيدن به طاعت و عفو او، و سبب خشنودي، و وسيله آمرزش، و راه به سوي بهشت، و پناه از انتقام، و ايمني از خشم، و پشتيبان طاعت، و مانع از نافرماني، و مددکار بر اداء حق و وظايف او باشد.

    سپاسي که به آن در ميان نيک‌بختان از دوستانش نيک‌بخت شويم

    و به وسيله آن در سلک شهيدان شمشيرهاي دشمنانش درآييم.

    همانا که خدا ياري دهنده و ستوده است.

    .

    .

    دعای اول

    صحیفه سجادیه

    http://fazellankarani.com/persian/sahifa/?page=2

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ✔شور عشق با معشوق, ✔خاکستر بر باد رفته, ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀اوصاف خدا, ◀ارزش شکرگزاری, ◀حقیقت انسان, ◀توبه, ◀ماهیت احکام اسلام
    [یکشنبه 1398-12-11] [ 12:05:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم