راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر






  • مطالب مرتبط


  • عفت
  • اجازه سخن به اهل بیت(علیهم السلام) در روز قیامت
  • چه کسی شایسته امامت است؟
  • نحوه برخورد با دنیا از منظر امامان معصوم علیهم السلام
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هفتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و دوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهلم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و سوم)
  • حقیقت دنیا
  • غلبه تقدیر بر تدبیر
  • زیانکارترین مردم
  • بزرگترین حسرت روز قیامت
  • سه پند مهم امام علی (راه اصلاح دنیا و اصلاح رابطه با مردم)
  • روش برخورد با دنیا
  • دنیاشناسی
  • تکبر و یاد مرگ
  • 5 پند مهم از امام علی
  • نحوه استفاده از دنیا و بدست آوردن روزی
  • مرگ و معاد در قرآن
  • راه مشاهده حرام های دنیا
  • ماهیت دنیا
  • پاداش و عذابی که احدی از آن خبر ندارد
  • سه پند مهم امام علی
  • احساس مرگ در یک قدمی
  • مراحل شكست در مبارزه امر به معروف و نهی از منکر
  • کلام پرتکرار امام علی بر روی منبرها
  • راه خودسازی
  • روش تسليت گفتن امام علی
  • رابطه مرگ و آرزو
  • تقوی در خلوت گاه
  • جامعیت قرآن
  • نگهبانی اجل
  • فرزندان دنیا
  • فرزند و آزمایش الهی
  • سفر طولانی آخرت
  • نتیجه اوصاف ضد تقوی
  • رابطه تلاش و تقدیر
  • نقش استقامت در راست کردن کجی ها
  • بهترین روش زندگی در دنیا
  • خداشناسى در حوادث روزگار
  • ماهیت دنیای حرام
  • رفتارهای ضد تقوی
  • بدترین توشه برای قیامت
  • اندیشه درست
  • ضرورت خودسازی
  • مرگ
  • فرشته های محافظ
  • ماهیت دنیا و بخیلان
  • نگاه امام علی به دنیا
  • ضرورت یاد مرگ



  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      پیراهن وصله دار ...
    پیراهن وصله دار

    علی از زبان علی (پیراهن وصله دار)


    (پيراهن وصله دارى بر اندام امام بود.

    شخصى پرسيد چرا پيراهن وصله دار مى پوشى؟

    فرمود:) دل با آن فروتن، و نفس رام مى شود، و مؤمنان از آن سر مشق مى گيرند.

    دنيا و آخرت، دو دشمن متفاوت، و دو راه جداى از يكديگرند،

    پس كسى كه دنيا پرست باشد و به آن عشق ورزد، به آخرت كينه ورزد و با آن دشمنى خواهد كرد.

    و آن دو همانند شرق و غرب از هم دورند،

    و رونده به سوى آن دو، هر گاه به يكى نزديك شود از ديگرى دور مى گردد،

    و آن دو همواره به يكديگر زيان رسانند.

    .

    حکمت 103

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ساده زیستی و قناعت در نهج البلاغه, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [سه شنبه 1399-07-08] [ 04:17:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خیر چیست؟ ...
    خیر چیست؟

    خیر چیست؟

     

     (از امام پرسيدند «خير» چيست فرمود):

    خوبى آن نيست كه مال و فرزندت بسيار شود،

    بلكه خير آن است كه ؛

    1- دانش تو فراوان،

    2- و بردبارى تو بزرگ و گران مقدار باشد،

    3- و در پرستش پروردگار در ميان مردم سر فراز باشى،

    پس اگر كار نيكى انجام دهى شكر خدا به جا آورى،

    و اگر بد كردى از خدا آمرزش خواهى.

    در دنيا جز براى دو كس خير نيست.

    يكى گناه كارى كه با تو به جبران كند،

    و ديگر نيكوكارى كه در كارهاى نيكو شتاب ورزد.

    .

    حکمت 94

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ توبه در نهج البلاغه, ◀صبر در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, روش استفاده درست از دنیا, شکر گزاری, عمل صالح, سه پند مهم
    [دوشنبه 1399-07-07] [ 10:40:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      طریق اصلاح دنیا و آخرت ...
    طریق اصلاح دنیا و آخرت

    طریق اصلاح دنیا و آخرت

     

    مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ، أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ؛

    وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ، أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ؛

    وَ مَنْ كَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ، كَانَ عَلَيْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ.

     

     كسى كه ميان خود و خدا را اصلاح كند، خداوند ميان او و مردم را اصلاح خواهد كرد.
    و كسى كه امور آخرت را اصلاح كند، خدا امور دنياى او را اصلاح خواهد كرد.
    و كسى كه از درون جان واعظى دارد، خدا را بر او حافظى است.

    .

    حکمت 89

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 09:53:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خطاب امام علی با دنیا ...
    خطاب امام علی با دنیا

    (ضرار بن ضمره ضبايى از ياران امام به شام رفت بر معاويه وارد شد. معاويه از او خواست از حالات امام بگويد، گفت على عليه السّلام را در حالى ديدم كه شب، پرده هاى خود را افكنده بود، و او در محراب ايستاده، محاسن را به دست گرفته، چون مار گزيده به خود مى پيچيد، و محزون مى گريست و مى گفت):

     

    علی از زبان علی (خطاب امام علی به دنیای حرام)

     

    يَا دُنْيَا يَا دُنْيَا،

    إِلَيْكِ عَنِّي؛

    أَ بِي تَعَرَّضْتِ؟ أَمْ إِلَيَّ تَشَوَّقْتِ؟

    لَا حَانَ حِينُكِ؛ 

    هَيْهَاتَ، غُرِّي غَيْرِي؛

    لَا حَاجَةَ لِي فِيكِ؛

    قَدْ طَلَّقْتُكِ ثَلَاثاً لَا رَجْعَةَ فِيهَا.

    فَعَيْشُكِ قَصِيرٌ وَ خَطَرُكِ يَسِيرٌ وَ أَمَلُكِ حَقِيرٌ.

    آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِيقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظِيمِ الْمَوْرِدِ.

     


    اى دنيا اى دنياى حرام از من دور شو،

    آيا براى من خودنمايى مى كنى

    يا شيفته من شده اى تا روزى در دل من جاى گيرى؟
    هرگز مبادا، غير مرا بفريب،

    كه مرا در تو هيچ نيازى نيست،

    تو را سه طلاقه كرده ام، تا باز گشتى نباشد.

    دوران زندگانى تو كوتاه، ارزش تو اندك، و آرزوى تو پست است.

    آه از توشه اندك، و درازى راه، و دورى منزل، و عظمت روز قيامت.

    .

    حکمت 77

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀رزق و روزی, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-07-06] [ 03:43:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      عاقبت انتظار ...
    عاقبت انتظار

    عاقبت انتظار

     

     كُلُّ مَعْدُودٍ مُنْقَضٍ،

    وَ كُلُّ مُتَوَقَّعٍ آتٍ.

     

    هر چيز كه شمردنى است پايان مى پذيرد،

    و هر چه را كه انتظار مى كشيدى، خواهد رسيد.

    .

    حکمت 75

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, درمان غفلت زدگی
     [ 03:31:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      رابطه دنیا و انسان ...
    رابطه دنیا و انسان

    رابطه دنیا و انسان

     

     الدَّهْرُ يُخْلِقُ الْأَبْدَانَ،

    وَ يُجَدِّدُ الْآمَالَ،

    وَ يُقَرِّبُ الْمَنِيَّةَ،

    وَ يُبَاعِدُ الْأُمْنِيَّةَ؛

    مَنْ ظَفِرَ بِهِ نَصِبَ وَ مَنْ فَاتَهُ تَعِبَ.


     دنيا بدن ها را فرسوده،

    و آرزوها را تازه مى كند،

    مرگ را نزديك و خواسته ها را دور و دراز مى سازد،

    كسى كه به آن دست يافت خسته مى شود،

    و آن كه به دنيا نرسيد رنج مى برد.

    .

    حکمت 72

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, آرزو پروری
     [ 03:08:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      آرزو و تقدیر ...
    آرزو و تقدیر

    آرزو و تقدیر

     

     إِذَا لَمْ يَكُنْ مَا تُرِيدُ،

    فَلَا تُبَلْ [كَيْفَ] مَا كُنْتَ.

     

     اگر به آنچه كه مى خواستى نرسيدى،

    از آنچه هستى نگران مباش.

    .

    حکمت 69

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, آرزو پروری, تقدیر
     [ 02:41:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دنیاسواران ...
    دنیاسواران

    دنیاسواران

     

     أَهْلُ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ يُسَارُ بِهِمْ، وَ هُمْ نِيَامٌ.

      اهل دنيا سوارانى در خواب مانده اند كه آنان را مى رانند.

    .

    حکمت 64

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 02:16:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ریشه شهوت ...
    ریشه شهوت

    ریشه شهوت 

     

    الْمَالُ مَادَّةُ الشَّهَوَاتِ.

     ثروت، ريشه شهوت هاست.

    .

    حکمت 58

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, روش استفاده درست از دنیا
    [شنبه 1399-07-05] [ 05:58:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ثروتمندی در غربت و تهیدستی در وطن ...
    ثروتمندی در غربت و تهیدستی در وطن

     ثروتمندی در غربت و تهیدستی در وطن

     

    الْغِنَى فِي الْغُرْبَةِ وَطَنٌ،

    وَ الْفَقْرُ فِي الْوَطَنِ غُرْبَةٌ.

     

     ثروتمندى در غربت، چون در وطن بودن،

    و تهيدستى در وطن، غربت است.

    .

    حکمت 56

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 05:50:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      رابطه آرزوی دراز و تبهکاری ...
    رابطه آرزوی دراز و تبهکاری

     رابطه آرزوی دراز و تبهکاری

     

    مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ، أَسَاءَ الْعَمَلَ.

    كسى كه آرزوهايش طولانى است كردارش نيز ناپسند است.

    .

    حکمت 36

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

     

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, آرزو پروری
    [پنجشنبه 1399-07-03] [ 09:50:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بالاترین بی نیازی ...
    بالاترین بی نیازی

    بهترین بی نیازی

     

     أَشْرَفُ الْغِنَى، تَرْكُ الْمُنَى.

     
    بهترين بى نيازى، ترك آرزوهاست.

    .

    حکمت 34

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, آرزو پروری
     [ 09:43:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      عاقبت آرزو پروری ...
    عاقبت آرزو پروری

    عاقبت آرزوپروری

     

     مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ، عَثَرَ بِأَجَلِهِ.

     

    آن كس كه در پى آرزوى خويش تازد،

    مرگ او را از پاى در آورد.

    .

    حکمت 19

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, آرزو پروری
    [دوشنبه 1399-06-31] [ 08:02:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      حقیقت دنیا ...
    حقیقت دنیا

    حقیقت دنیا

     

     إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى أَحَدٍ، أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَيْرِهِ،

    وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ، سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِه.

     
     چون دنيا به كسى روى آورد، نيكى هاى ديگران را به او عاريت دهد،

    و چون از او روى برگرداند خوبى هاى او را نيز بربايد.

    .

    حکمت 9

    نهج البلاغه

    .

    موسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [جمعه 1399-06-28] [ 03:36:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      شتاب در انجام عمل نیکو، سفارش امام علی ...
    شتاب در انجام عمل نیکو، سفارش امام علی

    شتاب در انجام عمل نيكو

     


    حال كه زنده و برقراريد، پس عمل نيكو انجام دهيد،

    زيرا پرونده ها گشوده،

    راه توبه آماده، 

    و خدا فراريان را فرا مى خواند،

    و بدكاران اميد بازگشت دارند.

    عمل كنيد،

    پيش از آن كه چراغ عمل خاموش،

    و فرصت پايان يافته،

    و اجل فرارسيده،

    و در توبه بسته،

    و فرشتگان به آسمان پرواز كنند.

    پس هر كسى با تلاش خود براى خود،

    از روزگار زندگانى براى ايّام پس از مرگ،

    از دنياى فنا پذير براى جهان پايدار،

    و از گذرگاه دنيا براى زندگى جاودانه آخرت، توشه برگيرد.

    انسان بايد از خدا بترسد،

    زيرا تا لحظه مرگ فرصت داده شده،

    و مهلت عمل نيكو دارد.

    انسان بايد نفس را مهار زند،

    و آن را در اختيار گرفته

    از طغيان و گناهان باز دارد،

    و زمام آن را به سوى اطاعت پروردگار بكشاند.

    .

    خطبه 237

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ✔مطلب ندارد, روش استفاده درست از دنیا
    [یکشنبه 1399-06-23] [ 06:40:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      افراد با تقوی در دنیا چگونه زندگی می کنند؟ ...
    افراد با تقوی در دنیا چگونه زندگی می کنند؟

    ثمره تقوی

     


    همانا ترس از خدا كليد هر در بسته،

    و ذخيره رستاخيز،

    و عامل آزادگى از هر گونه بردگى،

    و نجات از هر گونه هلاكت است.

    در پرتو پرهيزكارى، تلاشگران پيروز،

    پرواكنندگان از گناه رستگار،

    و به هر آرزويى مى توان رسيد.

    مردم عمل كنيد كه عمل نيكو به سوى خدا بالا مى رود،

    و توبه سودمند است،

    و دعا به اجابت مى رسد،

    و آرامش برقرار،

    و قلم هاى فرشتگان در جريان است.

    به سوى اعمال نيكو بشتابيد

    پيش از آن كه عمرتان پايان پذيرد،

    يا بيمارى مانع شود،

    و يا تير مرگ شما را هدف قرار دهد.

     

     

     ضرورت ياد مرگ

     

    مرگ نابود كننده لذّت ها،

    تيره كننده خواهش هاى نفسانى،

    و دور كننده اهداف شماست،

    مرگ ديدار كننده اى دوست نداشتنى،

    هماوردى شكست ناپذير

    و كينه توزى است كه بازخواست نمى شود.

    دام هاى خود را هم اكنون بر دست و پاى شما آويخته،

    و سختى هايش شما را فرا گرفته،

    و تيرهاى خود را به سوى شما پرتاب كرده است.

    قهرش بزرگ،

    و دشمنى او پياپى

    و تيرش خطا نمى كند.

    چه زود است كه سايه هاى مرگ، و شدّت دردهاى آن،

    و تيرگى هاى لحظه جان كندن،

    و بيهوشى سكرات مرگ،

    و ناراحتى و خارج شدن روح از بدن،

    و تاريكى چشم پوشيدن از دنيا،

    و تلخى خاطره ها، شما را فرا گيرد.

    پس ممكن است ناگهان مرگ بر شما هجوم آورد،

    و گفتگوهايتان را خاموش،

    و جمعيّت شما را پراكنده،

    و نشانه هاى شما را نابود،

    و خانه هاى شما را خالى،

    و ميراث خواران شما را بر انگيزد تا ارث شما را تقسيم كنند،

    آنان يا دوستان نزديكند كه به هنگام مرگ نفعى نمى رسانند،

    يا نزديكان غم زده اى كه نمى توانند جلوى مرگ را بگيرند،

    يا سرزنش كنندگانى كه گريه و زارى نمى كنند.

     

     

     سفارش به عمل کردن و نيكوكارى

     

    بر شما باد به تلاش و كوشش،

    آمادگى و آماده شدن،

    و جمع آورى زاد و توشه آخرت  در دوران زندگى دنيا.

     

     

    پرهیز از دنیاگرایی


    دنيا شما را مغرور نسازد،

    چنانكه گذشتگان شما و امّت هاى پيشين را در قرون سپرى شده مغرور ساخت.

    آنان كه دنيا را دوشيدند،

    به غفلت زدگى در دنيا گرفتار آمدند،

    فرصت ها را از دست دادند،

    و تازه هاى آن را فرسوده ساختند.

    سرانجام خانه هايشان گورستان،

    و سرمايه هايشان ارث اين و آن گرديد،

    آنان كه نزديكشان را نمى شناسند،

    و به گريه كنندگان خود توجّهى ندارند،

    و نه دعوتى را پاسخ مى گويند.

    مردم از دنياى حرام بپرهيزيد،

    كه حيله گر و فريبنده و نيرنگ باز است،

    بخشنده اى باز پس گيرنده،

    و پوشنده اى برهنه كننده است،

    آسايش دنيا بى دوام،

    و سختى هايش بى پايان،

    و بلاهايش دائمى است.

     

     

    رابطه افراد با تقوی و دنیا


    زاهدان گروهى از مردم دنيايند كه دنيا پرست نمى باشند،

    پس در دنيا زندگى مى كنند امّا آلودگى دنيا پرستان را ندارند،

    در دنيا با آگاهى و بصيرت عمل مى كنند،

    و در ترك زشتى ها از همه پيشى مى گيرند.

    بدن هايشان به گونه اى در تلاش و حركت است كه گويا ميان مردم آخرتند،

    اهل دنيا را مى نگرند كه مرگ بدن ها را بزرگ مى شمارند، ا

    مّا آنها مرگ دل هاى زندگان را بزرگ تر مى دانند.

    .

    خطبه 230

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, مشخصات اهل تقوی
    [شنبه 1399-06-22] [ 11:34:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دنیاشناسی ...
    دنیاشناسی

     دنيا شناسى


    دنيا خانه اى است پوشيده از بلاها،

    به حيله و نيرنگ شناخته شده،

    نه حالات آن پايدار،

    و نه مردم آن از سلامت برخوردارند،

    داراى تحوّلات گوناگون،

    و دوران هاى رنگارنگ،

    زندگى در آن نكوهيده،

    و امنيّت در آن نابود است.

    اهل دنيا همواره هدف تيرهاى بلا هستند

    كه با تيرهايش آنها را مى كوبيد،

    و با مرگ آنها را نابود مى كند.

     

     

    مرگ و عبرت گرفتن از دنيا


    اى بندگان خدا !

    بدانيد، شما و آنان كه در اين دنيا زندگى مى كنيد، بر همان راهى مى رويد كه گذشتگان پيمودند.

    آنان زندگانى شان از شما طولانى تر، خانه هاى شان آبادتر، و آثارشان از شما بيشتر بود،

    كه ناگهان صداهايشان خاموش، و وزش بادها در سرزمينشان ساكت،

    و اجسادشان پوسيده، و سرزمينشان خالى، و آثارشان ناپديد شد.

    قصرهاى بلند و محكم، و بساط عيش و بالش هاى نرم را به سنگ ها و آجرها، و قبرهاى به هم چسبيده تبديل كردند:

    گورهايى كه بناى آن بر خرابى، و با خاك ساخته شده است،

    گورها به هم نزديك اما ساكنان آنها از هم دور و غريبند.

    در وادى وحشتناك به ظاهر آرام امّا گرفتارند،

    نه در جايى كه وطن گرفتند انس مى گيرند،

    و نه با همسايگان ارتباطى دارند،

    در صورتى كه با يكديگر نزديك، و در كنار هم جاى دارند.

    چگونه يكديگر را ديدار كنند در حالى كه فرسودگى آنها را در هم كوبيده،

    و سنگ و خاك آنان را در كام خود فرو برده است.

    شما هم راهى را خواهيد رفت كه آنان رفته اند،

    و در گرو خانه هايى قرار خواهيد گرفت كه آنها قرار دارند،

    و گورها شما را به امانت خواهد پذيرفت.

    پس چگونه خواهيد بود كه عمر شما به سر آيد و مردگان از قبرها برخيزيد «در آن هنگام كه هر كس به اعمال از پيش فرستاده آزمايش مى شود، و به سوى خدا كه مولا و سرپرست آنهاست باز مى گردد، و هر دروغى را كه مى بافتند براى آنان سودى نخواهد داشت».

    .

    خطبه 226

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [پنجشنبه 1399-06-20] [ 03:37:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      درمان غفلت زدگی از نگاه امام علی ...
    درمان غفلت زدگی از نگاه امام علی

    (به هنگام تلاوت آيه 6 سوره انفطار، «اى انسان، چه چيز تو را در برابر پروردگار كريمت مغرور ساخته است» فرمود).

     

    هشدار از غرور زدگى ها


    برهان گناهكار، نادرست ترين برهان ها است،

    و عذرش از توجيه هر فريب خورده اى بى اساس تر،

    و خوشحالى او از عدم آگاهى است.

    اى انسان!

    چه چيز تو را بر گناه جرأت داده و در برابر پروردگارت مغرور ساخته و بر نابودى خود علاقه مند كرده است؟

    آيا بيمارى تو را درمان نيست و خواب زدگى تو بيدارى ندارد؟

    چرا آنگونه كه به ديگران رحم مى كنى، به خود رحم نمى كنى؟

    چه بسا كسى را در آفتاب سوزان مى بينى بر او سايه مى افكنى

    يا بيمارى را مى نگرى كه سخت ناتوان است، از روى دلسوزى بر او اشك مى ريزى،

    امّا چه چيز تو را بر بيمارى خود بى تفاوت كرده

    و بر مصيبت هاى خود شكيبا و از گريه بر حال خويشتن باز داشته است

    در حالى كه هيچ چيز براى تو عزيزتر از جانت نيست.

    چگونه ترس از فرود آمدن بلا، شب هنگام تو را بيدار نكرده است كه در گناه غوطه ور، و در پنجه قهر الهى مبتلا شده اى؟

     

     

    خودسازی (درمان غفلت زدگی) 


    پس سستى دل را با استقامت درمان كن،

    و خواب زدگى چشمانت را با بيدارى از ميان بردار،

    و اطاعت خدا را بپذير،

    و با ياد خدا انس گير،

    و ياد آر كه تو از خدا روى گردانى

    و در همان لحظه او روى به تو دارد،

    و تو را به عفو خويش مى خواند،

    و با كرم خويش مى پوشاند

    در حالى كه تو از خدا بريده به غير او توجّه دارى.

    پس چه نيرومند و بزرگوار است خدا

    و چه ناتوان و بى مقدارى تو،

    كه بر عصيان او جرأت دارى،

    در حالى كه تو را در پرتو نعمت خود قرار داده،

    و در سايه رحمت او آرميده اى،

    نه بخشش خود را از تو گرفته،

    و نه پرده اسرار تو را دريده است.

    بلكه چشم بر هم زدنى، بى احسان خدا زنده نبودى

    در حالى كه يا در نعمت هاى او غرق بودى،

    يا از گناهان تو پرده پوشى شد،

    و يا بلا و مصيبتى را از تو دور ساخته است،

    پس چه فكر مى كنى اگر او را اطاعت كنى؟

    به خدا سوگند!

    اگر اين رفتار ميان دو نفر كه در توانايى و قدرت برابر بودند وجود داشت

    (و تو يكى از آن دو بودى) تو نخستين كسى بودى كه خود را بر زشتى اخلاق، و نادرستى كردار محكوم مى کردى.

     

     

     دنيا شناسى


    به حق مى گويم آيا دنيا تو را فريفته است يا تو خود فريفته دنيايى؟

    دنيا عبرت ها را براى تو آشكار، و تو را به تساوى دعوت كرد،

    دنيا با دردهايى كه در جسم تو مى گذارد،

    و با كاهشى كه در توانايى تو ايجاد مى كند،

    راستگوتر از آن است كه به تو دروغ بگويد،

    و يا مغرورت سازد.

    چه بسا نصيحت كننده اى از دنيا را متّهم كردى،

    و راستگويى را دروغگو پنداشتى.

    اگر دنيا را از روى شهرهاى ويران شده، و خانه هاى درهم فرو ريخته بشناسى،

    آن را يادآورى دلسوز، و اندرز دهنده اى گويا مى يابى،

    كه چونان دوستى مهربان از تباهى و نابودى تو نگران است.

    دنيا چه خوب خانه اى است براى آن كس كه آن را جاودانه نپندارد،

    و خوب محلّى است براى آن كس كه آن را وطن خويش انتخاب نكند.

    سعادتمندان به وسيله دنيا در قيامت، كسانى هستند كه امروز از حرام آن مى گريزند.

     

     

    معاد و نشانه های قیامت


    آنگاه كه زمين سخت بلرزد،

    و نشانه هاى هولناك قيامت تحقّق پذيرد،

    و پيروان هر دينى به آن ملحق شوند،

    و هر پرستش كننده به معبود خود،

    و هر اطاعت كننده اى به فرمانده خود رسد.

    نه چشمى بر خلاف عدالت و برابرى در هوا گشوده،

    و نه قدمى بر خلاف حق، آهسته در زمين نهاده مى شود.

    در آن روز چه دليل هايى كه باطل مى گردد،

    و عذرهايى كه پذيرفته نمى شود

    پس در جستجوى عذرى باش كه پذيرفته شود،

    و دليلى بجوى كه استوار باشد.

    و از دنياى فانى براى آخرت جاويدان توشه بردار،

    و براى سفر آخرت وسائل لازم را آماده كن،

    و چشم به برق نجات بدوز،

    و بار سفر بربند.

    .

    خطبه 223

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل  البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ معاد و نشانه های قیامت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, درمان غفلت زدگی
    [چهارشنبه 1399-06-19] [ 09:29:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      وصف حالت مرگ و مردگان از زبان امام علی ...
    وصف حالت مرگ و مردگان از زبان امام علی

    پس از خواندن آيه 1 سوره تكاثر «افزون طلبى شما را به خود مشغول داشته تا آنجا كه به ديدار قبرها رفتيد» فرمود):

     

     

     هشدار از غفلت زدگى ها (دنیاگرایی و مرگ)


    شگفتا چه مقصد بسيار دورى و چه زيارت كنندگان بيخبرى و چه كار دشوار و مرگبارى!

    پنداشتند كه جاى مردگان خالى است،

    آنها كه سخت مايه عبرتند،

    و از دور با ياد گذشتگان، فخر مى فروشند.

    آيا به گورهاى پدران خويش مى نازند؟!

    و يا به تعداد فراوانى كه در كام مرگ فرو رفته اند؟

    آيا خواهان بازگشت اجسادى هستند كه پوسيده شده و حركاتشان به سكون تبديل گشت؟

    آنها مايه عبرت باشند سزاوارتر است تا تفاخر.

    اگر با مشاهده وضع آنان به فروتنى روى آورند عاقلانه تر است تا آنان را وسيله فخر فروشى قرار دهند.

    اما بدانها با ديده هاى كم سو نگريستند،

    و با كوته بينى در امواج نادانى فرو رفتند.

    اگر حال آنان را از خانه هاى ويران، و سرزمين هاى خالى از زندگان، مى پرسيدند، پاسخ مى دادند: «آنان با گمراهى در زمين فرو خفتند، و شما ناآگاهانه دنباله روى آنان شديد.»

    بر روى كاسه هاى سر آنها راه مى رويد،

    و بر روى جسدهايشان زراعت مى كنيد،

    و آنچه به جا گذاشته اند مى خوريد،

    و بر خانه هاى ويران آنها مسكن گرفته ايد،

    و روزگارى كه ميان آنها و شماست بر شما گريه و زارى مى كند.

    آنها پيش از شما به كام مرگ فرو رفتند،

    و براى رسيدن به آبشخور، از شما پيشى گرفتند.

    در حالى كه آنها داراى عزّت پايدار، و درجات والاى افتخار بودند.

    پادشاهان حاكم، يا رعيّت سر فراز بودند

    كه سرانجام به درون برزخ راه يافتند،

    و زمين آنها را در خود گرفت،

    و از گوشت بدن هاى آنان خورد،

    و از خون آنان نوشيد،

    پس در شكاف گورها بى جان و بدون حركت پنهان مانده اند.

    نه از دگرگونى ها نگرانند،

    و نه از زلزله ها ترسناك،

    و نه از فريادهاى سخت هراسى دارند.

    غائب شدگانى كه كسى انتظار آنان را نمى كشد،

    و حاضرانى كه حضور نمى يابند،

    اجتماعى داشتند و پراكنده شدند،

    با يكديگر مهربان بودند و جدا گرديدند.

    اگر يادشان فراموش گشت، يا ديارشان ساكت شد،

    براى طولانى شدن زمان يا دورى مكان نيست،

    بلكه جام مرگ نوشيدند.

    گويا بودند و لال شدند،

    شنوا بودند و كر گشتند،

    و حركاتشان به سكون تبديل شد،

    چنان آرميدند كه گويا بيهوش بر خاك افتاده و در خواب فرو رفته اند.

    همسايگانى هستند كه با يكديگر انس نمى گيرند

    و دوستانى اند كه به ديدار يكديگر نمى روند.

    پيوندهاى شناسايى در ميانشان پوسيده،

    و اسباب برادرى قطع گرديده است.

    با اينكه در يك جا گرد آمده اند تنهايند،

    رفيقان يكديگرند و از هم دورند،

    نه براى شب صبحگاهى مى شناسند،

    و نه براى روز شامگاهى.

    شب، يا روزى كه به سفر مرگ رفته اند براى آنها جاويدان است.

    خطرات آن جهان را وحشتناك تر از آنچه مى ترسيدند يافتند،

    و نشانه هاى آن را بزرگ تر از آنچه مى پنداشتند مشاهده كردند.

    براى رسيدن به بهشت يا جهنّم، تا قرارگاه اصلى شان مهلت داده شدند،

    و جهانى از بيم و اميد برايشان فراهم آمد.

    اگر مى خواستند آنچه را كه ديدند توصيف كنند، زبانشان عاجز مى شد.

     

     پيام درگذشتگان


    حال اگر چه آثارشان نابود، و اخبارشان فراموش شده،

    امّا چشم هاى عبرت بين، آنها را مى نگرد،

    و گوش جان اخبارشان را مى شنود،

    كه با زبان ديگرى با ما حرف مى زنند و مى گويند:

    چهره هاى زيبا پژمرده

    و بدن هاى ناز پرورده پوسيده شد،

    و بر اندام خود لباس كهنگى پوشانده ايم،

    و تنگى قبر ما را در فشار گرفته،

    وحشت و ترس را از يكديگر به ارث برده ايم.

    خانه هاى خاموش قبر بر ما فرو ريخته،

    و زيبايى هاى اندام ما را نابود،

    و نشانه هاى چهره هاى ما را دگرگون كرده است.

    اقامت ما در اين خانه هاى وحشت زا طولانى است،

    نه از مشكلات رهايى يافته، و نه از تنگى قبر گشايشى فراهم شد.


    مردم !

    اگر آنها را در انديشه خود بياوريد، يا پرده ها كنار رود،

    مردگان را در حالتى مى نگريد كه حشرات گوش هايشان را خورده،

    چشم هايشان به جاى سرمه پر از خاك گرديده،

    و زبان هايى كه با سرعت و فصاحت سخن مى گفتند پاره پاره شده.

    قلب ها در سينه ها پس از بيدارى به خاموشى گراييده،

    و در تمام اعضاى بدن پوسيدگى تازه اى آشكار شده،

    و آنها را زشت گردانيده،

    و راه آفت زدگى بر اجسادشان گشوده شده،

    همه تسليم شده،

    نه دستى براى دفاع، و نه قلبى براى زارى دارند.

    و آنان را مى بينى كه دل هاى خسته از اندوه،

    و چشم هاى پر شده از خاشاك دارند،

    و حالات اندوهناك آنها دگرگونى ايجاد نمى شود

    و سختى هاى آنان بر طرف نمى گردد.

     

    آه زمين!

    چه اجساد عزيز و خوش سيمايى را كه با غذاهاى لذيذ و رنگين زندگى كردند،

    و در آغوش نعمت ها پرورانده شدند به كام خويش فرو برد.

    آنان كه مى خواستند با شادى غم هاى را از دل بيرون كنند،

    و به هنگام مصيبت با سرگرمى ها، صفاى عيش خود را برهم نزنند.

    دنيا به آنها و آنها به دنيا مى خنديدند،

    و در سايه خوشگذرانى غفلت زا، بى خبر بودند كه روزگار با خارهاى مصيبت زا آنها را در هم كوبيد

    و گذشت روزگار توانايى شان را گرفت.

    مرگ از نزديك به آنها نظر دوخت،

    و غم و اندوهى كه انتظارش را نداشتند آنان را فرا گرفت،

    و غصّه هاى پنهانى كه خيال آن را نمى كردند، در جانشان راه يافت،

    در حالى كه با سلامتى انس داشتند انواع بيمارى ها در پيكرشان پديد آمد،

    و هراسناك به اطبّا، كه دستور دادند گرمى را با سردى، و سردى را با گرمى درمان كنند روى آورند كه بى نتيجه بود،

    زيرا داروى سردى، گرمى را علاج نكرد، و آنچه براى گرمى به كار بردند، سردى را بيشتر ساخت،

    و تركيبات و اخلاط، مزاج را به اعتدال نياورد، جز آن كه آن بيمارى را فزونى داد.

    تا آنجا كه درمان كننده خسته، و پرستار سرگردان، و خانواده از ادامه بيمارى ها سست و ناتوان شدند،

    و از پاسخ پرسش كنندگان درماندند،

    و در باره همان خبر حزن آورى كه از او پنهان مى داشتند در حضورش به گفتگو پرداختند.

    يكى مى گفت تا لحظه مرگ بيمار است،

    ديگرى در آروزى شفا يافتن بود،

    و سوّمى خاندانش را به شكيبايى در مرگش دعوت مى كرد، و گذشتگان را به ياد مى آورد.

    در آن حال كه در آستانه مرگ، و ترك دنيا، و جدايى با دوستان بود،

    ناگهان اندوهى سخت به او روى آورد،

    فهم و دركش را گرفت،

    زبانش به خشكى گراييد.

    چه مطالب مهمّى را مى بايست بگويد كه زبانش از گفتن آنها باز ماند،

    و چه سخنان دردناكى را از شخص بزرگى كه احترامش را نگه مى داشت،

    يا فرد خردسالى كه به او ترحّم مى كرد، مى شنيد و خود را به كرى مى زد.

    همانا مرگ سختى هايى دارد كه هراس انگيز و وصف ناشدنى است،

    و برتر از آن است كه عقل هاى اهل دنيا آن را درك كند.

    .

    خطبه221

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 09:04:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      برخورد با تفكّر ترك دنيا ...
    برخورد با تفكّر ترك دنيا

    پس از جنگ بصره بر علاء بن زياد وارد شد كه از ياران امام بود. وقتى خانه بسيار مجلّل و وسيع او را ديد، فرمود:

     

     

    روش استفاده از دنيا


    با اين خانه وسيع در دنيا چه مى كنى در حالى كه در آخرت به آن نيازمندترى؟!

    آرى!

    اگر بخواهى مى توانى با همين خانه به آخرت برسى

    در اين خانه وسيع مهمانان را پذيرايى كنى،

    به خويشاوندان با نيكوكارى بپيوندى،

    و حقوقى كه بر گردن تو است به صاحبان حق برسانى،

    پس آنگاه تو با همين خانه وسيع به آخرت نيز مى توانى پرداخت.

     

     

     برخورد با تفكّر ترك دنيا


    علاء گفت: از برادرم عاصم بن زياد به شما شكايت مى كنم.

    فرمود: چه شد او را؟

    گفت عبايى پوشيده و از دنيا كناره گرفته است.

    امام عليه السّلام فرمود او را بياوريد،

    وقتى آمد به او فرمود:

    اى دشمنك جان خويش! شيطان سرگردانت كرده،

    آيا تو به زن و فرزندانت رحم نمى كنى؟!

    تو مى پندارى كه خداوند نعمت هاى پاكيزه اش را حلال كرده، امّا دوست ندارد تو از آنها استفاده كنى؟!

    تو در برابر خدا كوچك تر از آنى كه اينگونه با تو رفتار كند.

    عاصم گفت:« اى امير مؤمنان، پس چرا تو با اين لباس خشن، و آن غذاى ناگوار به سر مى برى؟»

    امام فرمود:« واى بر تو من همانند تو نيستم، خداوند بر پيشوايان حق واجب كرده كه خود را با مردم ناتوان همسو كنند، تا فقر و ندارى، تنگدست را به هيجان نياورد، و به طغيان نكشاند.»

    .

    خطبه 209

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, روش استفاده درست از دنیا, برخورد با تفکر ترک دنیا
    [شنبه 1399-06-15] [ 04:02:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      چگونگی آمادگی برای سفر آخرت ...
    چگونگی آمادگی برای سفر آخرت

    آمادگى برای سفر آخرت


    آماده حركت شويد،

    خدا شما را بيامرزد كه بانگ كوچ را سر داديد.

    وابستگى به زندگى دنيا را كم كنيد،

    و با زاد و توشه نيكو به سوى آخرت باز گرديد،

    كه پيشاپيش شما گردنه اى سخت و دشوار،

    و منزلگاه هايى ترسناك وجود دارد،

    كه بايد در آنجاها فرود آييد، و توقّف كنيد.

     

    یاد مرگ


    آگاه باشيد !

    كه فاصله نگاه هاى مرگ بر شما كوتاه،

    و گويا چنگال هايش را در جان شما فرو برده است.

    كارهاى دشوار دنيا مرگ را از يادتان برده،

    و بلاهاى طاقت فرسا آن را از شما پنهان داشته است،

    پس پيوندهاى خود را با دنيا قطع كنيد،

    و از پرهيزكارى كمك بگيريد.

    .

    خطبه 204

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [چهارشنبه 1399-06-12] [ 11:40:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      مال دنیا، آخرت گرایی، وارثان ...
    مال دنیا، آخرت گرایی، وارثان

    آخرت گرايى


    اى مردم!

    دنيا سراى گذرا و آخرت خانه جاويدان است.

    پس، از گذرگاه خويش براى سر منزل جاودانه توشه برگيريد،

    و پرده هاى خود را در نزد كسى كه بر اسرار شما آگاه است پاره نكنيد.

    پيش از آن كه بدن هاى شما از دنيا خارج گردد، دل هايتان را خارج كنيد،

    شما را در دنيا آزموده اند، و براى غير دنيا آفريده اند.

    كسى كه بميرد، مردم مى گويند «چه باقى گذاشت»،

    امّا فرشتگان مى گويند «چه پيش فرستاد»؟

    خدا پدرانتان را بيامرزد،

    مقدارى از ثروت خود را جلوتر بفرستيد تا در نزد خدا باقى ماند،

    و همه را براى وارثان مگذاريد كه پاسخگويى آن بر شما واجب است.

     .

    خطبه 203

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, روش استفاده درست از دنیا
     [ 11:36:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      حقیقت دنیا ...
    حقیقت دنیا

    پیامبر صلی الله علیه و آله از زبان امام علی

     

    خداوند هنگامى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را مبعوث فرمود كه؛

    نه نشانه اى از دين الهى بر پا،

    و نه چراغ هدايتى روشن،

    و نه راه حقّى آشكار بود.

     

     

    حقیقت دنیا پرستی

     

    اى بندگان خدا!

    شما را به ترس از خدا سفارش مى كنم،

    و از دنياپرستى شما را مى ترسانم،

    زيرا دنيا خانه اى ناپايدار و جايگاه سختى و مشكلات است.

    ساكنان دنيا در حال كوچ كردن،

    و اقامت گزيدگانش به جدايى محكومند.

    مردم را چونان كشتى طوفان زده در دل درياها مى لرزاند،

    برخى از آنان در دل آب مرده،

    و برخى ديگر بر روى امواج جان سالم به در برده،

    و بادها با وزيدن آنها را به اين سو و آن سو مى كشاند،

    و هر جا كه خواهد مى برد.

    پس آن را كه در آب مى ميرد نمى توان گرفت،

    و آن كه رها شده نيز به سوى مرگ مى رود.


    اى بندگان خدا!

    هم اكنون عمل كنيد، كه زبانها آزاد، و بدن ها سالم، و اعضاء و جوارح آماده اند،

    و راه بازگشت فراهم، و فرصت زياد است،

    پيش از آن كه وقت از دست برود، و مرگ فرا رسد،

    پس فرارسيدن مرگ را حتمى بشماريد، و در انتظار آمدنش به سر نبريد.

    .

    خطبه 196

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [سه شنبه 1399-06-11] [ 11:45:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      عاقبت دنیا پرستی ...
    عاقبت دنیا پرستی

    خداشناسی


    سپاس خداوندى را سزاست كه ستايش او در خلق آشكار،

    و سپاهش پيروز،

    و بزرگى او والا و بيكرانه است.


    خدا را؛

    براى نعمت هاى پى در پى،

    و بخشش هاى بزرگش ستايش مى كنم،

    خدايى كه؛

    حلمش بزرگ و عفوش فراگير است،

    در فرمانش عادل، و از گذشته و آينده با خبر است.

    با علم خود جهان هستى را پديد آورده،

    و با فرمان خود موجودات را آفريده است،

    بى آن كه از كسى پيروى كند، و يا بياموزد،

    و يا از طرح حكيم ديگرى استفاده نمايد،

    در آفرينش پديده ها، دچار اشتباهى نشده،

    و نه با حضور و مشورت گروهى، آفريده است.

     

    پیامبر صلی الله علیه و آله از زبان حضرت علی


    گواهى مى دهم كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده اوست،

    هنگامى او را مبعوث فرمود كه مردم در گرداب جهالت فرو رفته بودند،

    و در حيرت و سرگردانى به سر مى بردند،

    هلاكت آنان را مهار كرده و به سوى خود مى كشيد،

    و گمراهى بر جان و دلشان قفل زده بود.

     

    نتیجه رعایت تقوی و خودسازی


    اى بندگان خدا!

    شما را به پرهيزكارى سفارش مى كنم،

    كه حق خداوند بر شماست،

    و نيز موجب حق شما بر پروردگار است.

    از خدا براى پرهيزكارى يارى بخواهيد،

    و براى انجام دستورات خدا از تقوا يارى جوييد،

    زيرا تقوا، امروز سپر بلا، و فردا راه رسيدن به بهشت است،

    راه تقوا روشن، و رونده آن بهرمند،

    و امانت دارش خدا، كه حافظ آن خواهد بود.

    تقوا همواره خود را بر امّت هاى گذشته (و حال) عرضه كرده و بر آينده نيز عرضه مى كند،

    زيرا فرداى قيامت، همه به آن نيازمندند.

    آنگاه كه در قيامت آفريده ها را گرد مى آورد

    و آنچه باز داده است باز پس مى گيرد

    و در باره همه نعمت ها مى پرسد،

    پس چه اندكند آنان كه تقوا را برگزيدند

    و بار آن را بدرستى بر دوش كشيدند

    آرى!

    پرهيزكاران تعدادشان اندك است

    و شايسته ستايش خداوند سبحان كه فرمود «بندگان سپاسگزار من اندكند».

    پس گوش جان را به نداى تقوا بسپاريد،

    و براى بدست آوردن آن تلاش كنيد.

    تقوا را به جاى آنچه از دست رفته به دست آوريد

    و عوض هر كار مخالفى كه مرتكب شده ايد انتخاب كنيد،

    با تقوا خواب خود را به بيدارى تبديل،

    و روزتان را با آن سپرى كنيد،

    دل هاى خود را با تقوا زنده كنيد،

    و گناهان خود را با آن شستشو دهيد.

    بيمارى هاى روان و جان خود را با تقوا درمان،

    و خود را آماده سفر آخرت گردانيد،

    از تباه كنندگان تقوا عبرت گيريد

    و خود عبرت پرهيزكاران نشويد.


    آگاه باشيد!

    تقوا را حفظ كنيد

    و خويشتن را با تقوا حفظ نماييد.

     

    روزی حلال ( پرهيز از دنياى حرام)


    برابر دنيا خويشتن دار و برابر آخرت دلباخته باشيد.

    آن كس را كه تقوا بلند مرتبت كرد خوار نشماريد،

    و آن را كه دنيا عزيزش كرد گرامى نداريد.

    برق درخشنده دنيا شما را خيره نكند،

    و سخن ستاينده دنيا را نشنويد.

    به دعوت كننده دنيا پاسخ ندهيد،

    و از تابش دنيا روشنايى نخواهيد،

    و فريفته كالاهاى گران قدر دنيا نگرديد.

    همانا برق دنياى حرام بى فروغ است،

    و سخنش دروغ،

    و اموالش به غارت رفتنى،

    و كالاهاى آن تاراج شدنى است.

     

    دنیای حرام


    آگاه باشيد!

    دنياى حرام چونان عشوه گر هرزه اى است كه تسليم نشود،

    و مركب سركشى است كه فرمان نبرد،

    دروغگويى خيانتكار، ناسپاس، حق نشناس،

    دشمنى حيله گر،

    پشت كننده اى سرگردان،

    حالاتش متزلزل،

    عزّتش خوارى،

    جدّش بازى و شوخى،

    و بلندى آن سقوط است.

    خانه جنگ و غارتگرى، تبهكارى و هلاكت،

    و سر منزل نا آرامى است،

    جايگاه ديدار كردن ها و جدايى هاست.

    راه هاى آن حيرت زا،

    گريزگاهايش ناپيدا،

    و خواسته هايش نوميد كننده و زيانبار است،

    پناهگاه هاى آن دنيا انسان را تسليم مرگ مى كند،

    و از خانه هاى خود بيرون مى راند،

    و چاره انديشى هاى آن ناتوان كننده است.

     

     اقسام دنيا پرستان


    نجات يافته اى مجروح،

    يا مجروحى پاره پاره تن،

    دسته اى سر از تن جدا،

    و دسته اى ديگر در خون خود تپيده،

    گروهى انگشت به دندان،

    و جمعى از حسرت و اندوه دست بر دست مى مالاند،

    برخى سر بر روى دست ها نهاده به فكر فرو رفته اند،

    عدّه اى بر اشتباهات گذشته افسوس مى خورند و خويشتن را محكوم مى كنند،

    و عدّه اى ديگر از عزم و تصميم ها دست برداشته اند،

    چرا كه راه فرار و هر نوع حيله گرى بسته شده،

    و دنيا آنها را غافلگير كرده است،

    و كار از كار گذشته،

    و عمر گرانبها هدر رفته است.

     

    هيهات! هيهات!

    آنچه از دست رفت گذشت،

    و آنچه سپرى شد رفت،

    و جهان چنانكه مى خواست به پايان رسيد.

    «نه آسمان بر آنها گريست و نه زمين، و هرگز ديگر به آنها مهلتى داده نشد.»

    .

    خطبه 191

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀رزق و روزی, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [شنبه 1399-06-08] [ 10:05:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ارزش یاد مرگ ...
    ارزش یاد مرگ

     سفارش به تقوی


    اى مردم!

    شما را به پرهيزگارى،

    و شكر فراوان در برابر نعمت ها، و عطاهاى الهى، و احسانى كه به شما رسيده سفارش مى كنم.

    چه نعمت هايى كه به شما اختصاص داده،

    و رحمت هايى كه براى شما فراهم فرمود.

    شما عيب هاى خود را آشكار كرديد و او پوشاند،

    خود را در معرض كيفر او قرار داديد و او به شما مهلت داد.

     

     ارزش ياد مرگ


    مردم!

    شما را به ياد آورى مرگ، سفارش مى كنم،

    از مرگ كمتر غفلت كنيد،

    چگونه مرگ را فراموش مى كنيد در حالى كه او شما را فراموش نمى كند

    و چگونه طمع مى ورزيد در حالى كه به شما مهلت نمى دهد.

    مرگ گذشتگان براى عبرت شما كافى است،

    آنها را به گورشان حمل مى كردند، بى آن كه بر مركبى سوار باشند،

    آنان را در قبر فرود آوردند بى آن كه خود فرود آيند.

    چنان از ياد رفتند گويا از آباد كنندگان دنيا نبودند

    و آخرت همواره خانه شان بود.

    آنچه را وطن خود مى دانستند از آن رميدند،

    و در آنجا كه از آن رميدند، آرام گرفتند،

    و از چيزهايى كه با آنها مشغول بودند جدا شدند،

    و آنجا را كه سرانجامشان بود ضايع كردند.

    اكنون نه قدرت دارند از اعمال زشت خود دورى كنند،

    و نه مى توانند عمل نيكى بر نيكى هاى خود بيفزايند.

    به دنيايى انس گرفتند كه مغرورشان كرد،

    چون به آن اطمينان داشتند سر انجام مغلوبشان كرد.

     

    ضرورت آخرت گرایی  (شتاب در نيكوكارى ها)


    خدا شما را رحمت كند

    پس بشتابيد به سوى آباد كردن خانه هايى كه شما را به آبادانى آن فرمان دادند،

    و تشويقتان كرده، به سوى آن دعوت كرده اند.

    و با صبر و استقامت، نعمت هاى خدا را بر خود تمام گردانيد،

    و از عصيان و نافرمانى كناره گيريد،

    كه فردا به امروز نزديك است.


    وه !

    چگونه ساعت ها در روز، و روزها در ماه، و ماه ها در سال، و سال ها در عمر آدمى شتابان مى گذرد.

    .

    خطبه 188

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [پنجشنبه 1399-06-06] [ 06:12:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      روش استفاده از دنیا در نگاه امام علی ...
    روش استفاده از دنیا در نگاه امام علی

     خدا شناسى


    ستايش خداوندى را سزاست كه شناخته شد بى آن كه ديده شود،

    و آفريد بى آن كه دچار رنج و زحمتى گردد،

    با قدرت خود پديده ها را آفريد،

    و با عزّت خود گردنكشان را بنده خويش ساخت،

    و با بخشش خود بر همه بزرگان برترى يافت.

    او خدايى است كه دنيا را مسكن مخلوقات برگزيد،

    و پيامبران خود را به هدايت جن و انس فرستاد،

    تا دنيا را آنگونه كه هست بشناسانند،

    و از زيان هاى دنيا بر حذر دارند،

    و با مطرح كردن مثل ها، عيوب دنيا پرستى را نشان دهند،

    و آنچه را كه مايه عبرت است تذكّر دهند،

    از تندرستى ها و بيمارى ها،

    از حلال و حرام،

    و آنچه را كه خداوند براى بندگان اطاعت كننده و نافرمان،

    از بهشت و جهنّم آماده كرده،

    كه وسيله كرامت يا سقوط و پستى است باز گو نمايند.

    خدا را ستايش مى كنم چنانكه خود از بندگان خواسته است،

    و براى هر چيزى اندازه اى قرار داده

    و براى هر اندازه اى مدّتى معيّن كرده،

    و هر مدّتى را حسابى مقرّر داشته است.

     

    ويژگى هاى قرآن


    قرآن فرماندهى باز دارنده،

    و ساكتى گويا،

    و حجّت خدا بر مخلوقات است.

    خداوند پيمان عمل كردن به قرآن را از بندگان گرفته،

    و آنان را در گرو دستوراتش قرار داده است.

    نورانيّت قرآن را تمام،

    و دين خود را به وسيله آن كامل فرمود،

    و پيامبرش را هنگامى از جهان برد كه از تبليغ احكام قرآن فراغت يافته بود،

    پس خدا را آنگونه بزرگ بشماريد كه خود بيان داشته است.

    خداوند چيزى از دينش را پنهان نكرده،

    و آنچه مورد رضايت يا خشم او بود وا نگذاشته،

    جز آن كه نشانه اى آشكار،

    و آيتى استوار براى آن قرار داده است

    كه به سوى آن دعوت يا پرهيز داده شوند،

    پس خشنودى و خشم خدا در گذشته و حال يكسان است.

    بدانيد همانا خداوند از شما خشنود نمى شود به كارى كه بر گذشتگان خشم گرفته،

    و خشم نمى گيرد به كارى كه بر گذشتگان خشنود بود.

    شما در راهى آشكار قدم بر مى داريد

    و سخن گذشتگان را تكرار مى كنيد.

    خداوند نيازمنديهاى دنياى شما را كفايت كرده

    و به شكرگزارى وادارتان ساخت،

    و ياد خويش را بر زبان هاى شما لازم شمرد.

     

     خداشناسی ( طریقه هدایت و تقوی )


    خدا شما را به پرهيزكارى سفارش كرد،

    و آن را نهايت خشنودى خود، و خواستش از بندگان قرار داده است،

    پس بترسيد از خدايى كه در پيشگاه او حاضريد،

    و اختيار شما در دست اوست،

    و همه حالات و حركات شما را زير نظر دارد.

    اگر چيزى را پنهان كنيد مى داند،

    و اگر آشكار كرديد ثبت مى كند،

    براى ثبت اعمال، فرشتگان بزرگوارى را گمارده

    كه نه حقّى را فراموش، و نه باطلى را ثبت مى كنند.


    «آگاه باشيد آن كس كه تقوا پيشه كند و از خدا بترسد، از فتنه ها نجات مى يابد»

    و با نور هدايت از تاريكى ها مى گريزد،

    و به بهشت و آنچه كه دوست دارد جاودانه دسترسى پيدا مى كند.

    خدا او را در منزل كرامت خويش مسكن مى دهد،

    خانه اى كه مخصوص خداست،

    سقف آن عرش پروردگارى،

    و روشنايى آن از جمال الهى،

    و زائرانش فرشتگان،

    و دوستان و همنشينانش پيامبران الهى، مى باشند.

     

    مرگ و معاد

     

    پس به سوى قيامت بشتابيد،

    و پيش از آن كه مرگ فرا رسد آماده باشيد،

    زيرا ناگهان آرزوهاى مردم قطع شده،

    و مرگ آنها را در كام خود مى كشد،

    و در توبه بسته مى شود.

    شما امروز به جاى كسانى زندگى مى كنيد كه قبل از شما بودند

    و ناگهان رفتند و پس از مرگ تقاضاى بازگشت به دنيا كردند.

    مردم شما چونان مسافران در راهيد،

    كه در اين دنيا فرمان كوچ داده شديد،

    كه دنيا خانه اصلى شما نيست

    و به جمع آورى زاد و توشه فرمان داده شديد.


    آگاه باشيد!

    اين پوست نازك تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد،

    پس به خود رحم كنيد،

    شما مصيبت هاى دنيا را آزموديد،

    آيا ناراحتى يكى از افراد خود را بر اثر خارى كه در بدنش فرو رفته،

    يا در زمين خوردن پايش مجروح شده،

    يا ريگ هاى داغ بيابان او را رنج داده، ديده ايد كه تحمّل آن مشكل است.

    پس چگونه مى شود تحمّل كرد كه در ميان دو طبقه آتش، در كنار سنگ هاى گداخته، همنشين شيطان باشيد.

    آيا مى دانيد وقتى كه مالك دوزخ بر آتش غضب كند،

    شعله ها بر روى هم مى غلتند و يكديگر را مى كوبند

    و آنگاه كه بر آتش بانگ زند

    ميان درهاى جهنّم به هر طرف زبانه مى كشد.

    اى پير سالخورده كه پيرى وجودت را گرفته است،

    چگونه خواهى بود آنگاه كه طوق هاى آتش به گردن ها انداخته شود،

    و غل و زنجيرهاى آتشين به دست و گردن افتد چنانكه گوشت دستها را بخورد؟

     

     روش استفاده از دنيا (انفاق)


    پس خدا را خدا را

    اى جمعيّت انسان ها!

    پروا كنيد حال كه تندرستيد نه بيمار،

    و در حال گشايش هستيد نه تنگ دست،

    در آزادى خويش پيش از آن كه درهاى اميد بسته شود بكوشيد،

    در دل شب ها با شب زنده دارى،

    و پرهيز از شكمبارگى به اطاعت برخيزيد،

    با اموال خود انفاق كنيد،

    از جسم خود بگيريد و بر جان خود بيفزاييد،

    و در بخشش بخل نورزيد كه خداى سبحان فرمود: «اگر خدا را يارى كنيد، شما را پيروز مى گرداند و قدم هاى شما را استوار مى دارد»

    و فرمود: «كيست كه به خدا قرض نيكو دهد تا خداوند چند برابر عطا فرمايد، و براى او پاداش بى عيب و نقصى قرار دهد».

    درخواست يارى از شما به جهت ناتوانى نيست،

    و قرض گرفتن از شما براى كمبود نمى باشد،

    در حالى كه از شما يارى خواسته كه: «لشكرهاى آسمان و زمين در اختيار اوست و خدا نيرومند و حكيم است» .

    و در حالى طلب وام از شما دارد كه گنج هاى آسمان و زمين به او تعلّق دارد

    و خدا بى نياز و حميد است،

    بلكه خواسته است شما را بيازمايد كه كدام يك از شما نيكوكارتريد.

    پس به اعمال نيكو مبادرت كنيد،

    تا با همسايگان خدا در سراى او باشيد

    كه هم نشينان آنها پيامبران، و زيارت كنندگانشان فرشتگانند،

    و چنان گرامى داشته مى شوند كه صداى آهسته آتش را نشنوند،

    و بر بدن هايشان هيچ گونه رنج و ناراحتى نرسد.

    «اين بخشش خداست به هر كس بخواهد مى دهد و خدا صاحب بخشش بزرگ است.»


    من آنچه را مى شنويد مى گويم،

    و خداوند را به يارى خود و شما مى خوانم

    كه او كفايت كننده و بهترين وكيل است.

    .

    خطبه 183

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀ معاد و نشانه های قیامت در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, روش استفاده درست از دنیا, انفاق
    [چهارشنبه 1399-06-05] [ 06:03:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بازگرداندن نعمت ها بعد از از دست رفتن ان ...
    بازگرداندن نعمت ها بعد از از دست رفتن ان

     خدا شناسى


    هيچ كارى خدا را از كار ديگر باز نمى دارد،

    و گذشت زمان در او دگرگونى ايجاد نمى كند،

    و مكانى او را در بر نمى گيرد،

    هيچ زبانى قدرت وصف او را ندارد،

    و چيزى از خدا مخفى و پنهان نيست.

    نه تعداد قطرات فراوان آب ها،

    و نه ستارگان انبوه آسمان،

    و نه ذرّات خاك همراه با گرد بادها در هوا،

    و نه حركات مورچگان بر سنگ هاى سخت،

    و نه استراحتگاه مورچگان ريز در شب هاى تار.

    خدا از مكان ريزش برگ درختان، و حركات مخفيانه، چشم ها آگاه است.

    و شهادت مى دهم كه جز اللّه، خدايى نيست،

    همتايى نداشته و شك و ترديدى در او راه ندارد.

    دين او را انكار نمى كنم

    و به آفريدگارى او اعتقاد دارم

    شهادت كسى كه نيّت او راست، درون او پاك، يقين او خالص، و ميزان عمل او گران سنگ است.

     

    پیامبر صلی الله علیه و آله از زبان امام علی

     

    و شهادت مى دهم كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده و برگزيده او از ميان انسان هاست.

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى تشريح حقائق آيين الهى انتخاب،

    و به ارزش هاى ويژه اخلاقى گرامى داشته شد.

    او را براى رساندن رسالت هاى كريمانه اش برگزيد،

    نشانه هاى هدايت به وسيله او آشكار،

    و تاريكى هاى جهل و گمراهى با نور هدايت او از ميان رفت.

     

    روش برخورد با دنيا


    اى مردم!

    دنيا آرزومندان و خواهان خود را فريب مى دهد،

    براى شيفتگان خود ارزشى قائل نيست،

    و آن كس را كه بر دنيا پيروز شود مغلوب گرداند.

     

    رعایت تقوی و خودسازی

     

    به خدا سوگند!

    هرگز ملّتى از ناز و نعمت زندگى گرفته نشدند مگر به كيفر گناهانى كه انجام داده اند،

    زيرا خداوند بر بندگان خود ستم روا نمى دارد.

     

    اگر مردم به هنگام نزول بلاها،

    و گرفته شدن نعمت ها،

    با درستى نيّت در پيشگاه خدا زارى كنند،

    و با قلب هاى پر از محبّت از خداوند درخواست عفو نمايند،

    آنچه از دستشان رفته باز خواهد گشت، و هر گونه فسادى اصلاح خواهد شد.


    من بر شما ترسناكم كه در جهالت و غرور فرو رفته باشيد،

    چه اينكه در گذشته به سويى كشيده شديد كه قابل ستايش نبود.

    امّا اگر در زندگانى خود اصلاحاتى پديد آوريد، سعادتمند خواهيد شد،

     

    وظيفه من جز تلاش و كوشش در اصلاح امور شما نيست.

    اگر مى خواستم، بى مهره هاى شما را باز گو مى كردم.

    خدا آنچه را گذشت ببخشايد.

    .

    خطبه 178

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-06-03] [ 05:03:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ویژگی های امام جامعه و وظیفه مامومین ...
    ویژگی های امام جامعه و وظیفه مامومین

    پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امين وحى پروردگار، و خاتم پيامبران، و بشارت دهنده رحمت، و بيم دهنده كيفر الهى است.

     

    ويژگى هاى رهبر اسلامى


    اى مردم سزاوارترين اشخاص به خلافت، آن كسى است كه در تحقّق حكومت نيرومندتر،

    و در آگاهى از فرمان خدا داناتر باشد،

    تا اگر آشوب گرى به فتنه انگيزى برخيزد، به حق باز گردانده شود،

    و اگر سرباز زد با او مبارزه شود.

     

    ماهیت امت اسلامی


    به جانم سوگند!

    اگر شرط انتخاب رهبر، حضور تمامى مردم باشد

    هرگز راهى براى تحقّق آن وجود نخواهد داشت،

    بلكه آگاهان داراى صلاحيّت و رأى، و اهل حل و عقد (خبرگان ملّت) رهبر و خليفه را انتخاب مى كنند،

    كه عمل آنها نسبت به ديگر مسلمانان نافذ است،

    آنگاه نه حاضران بيعت كننده، حق تجديد نظر دارند

    و نه آنان كه در انتخابات حضور نداشتند حق انتخابى ديگر را خواهند داشت.


    آگاه باشيد!

    من با دو كس پيكار مى كنم؛ كسى چيزى را ادّعا كند كه از آن او نباشد، و آن كس كه از اداى حق سرباز زند.

     

    سفارش به تقوی و خودسازی

     

    اى بندگان خدا!

    شما را به تقوا و ترس از عذاب خدا سفارش مى كنم،

    زيرا تقواى الهى بهترين سفارش مؤمنان،

    و بهترين پايان نامه كار در پيشگاه خداست.

     

    ویژگی امام و رهبر جامعه

     

    مردم هم اكنون آتش جنگ بين شما و اهل قبله شعله ور شده است،

    و اين پرچم مبارزه را جز افراد آگاه و با استقامت و عالم به جايگاه حق به دوش نمى كشند.

    بنابر اين آنچه فرمان دادند انجام دهيد،

    و از آنچه نهى كردند توقّف كنيد،

    و در هيچ كارى تا روشن نشود شتاب نكنيد،

    زيرا در آنچه شما اكراه داريد توان تغييراتى داريم.

     

     شناخت دنيا


    آگاه باشيد!

    همانا اين دنيا كه آرزوى آن را مى كنيد و بدان روى مى آوريد،

    و شما را گاهى به خشم مى آورد و زمانى خشنود مى سازد،

    خانه ماندگار شما نيست،

    و منزلى نيست كه براى آن آفريده و به آن دعوت شديد.


    آگاه باشيد!

    نه دنيا براى شما جاودانه و نه شما در آن جاودانه خواهيد ماند.


    دنيا گرچه از جهتى شما را مى فريبد

    ولى از جهت ديگر شما را از بديهايش مى ترساند،

    پس براى هشدارهايش از آنچه مغرورتان مى كند چشم پوشيد،

    و به خاطر ترساندنش از طمع ورزى در آن باز ايستيد.

    به خانه اى كه دعوت شديد سبقت گيريد،

    و دل از دنيا برگيريد،

    و چونان كنيزكان براى آنچه كه از دنيا از دست مى دهيد گريه نكنيد.

    و با صبر و استقامت بر اطاعت پروردگار،

    و حفظ و نگهدارى فرامين كتاب خدا،

    نعمت هاى پروردگار را نسبت به خويش كامل كنيد.


    آگاه باشيد!

    آنچه براى حفظ دين از دست مى دهيد زيانى به شما نخواهد رساند.


    آگاه باشيد!

    آنچه را با تباه ساختن دين به دست مى آوريد سودى به حالتان نخواهد داشت.

    خداوند دل هاى ما و شما را به سوى حق متوجّه سازد و صبر و استقامت عطا فرمايد.

    .

    خطبه 173

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
     [ 12:47:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      سرانجام افرادی که دینی غیر از اسلام انتخاب کنند ...
    سرانجام افرادی که دینی غیر از اسلام انتخاب کنند

     وصف پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اهل بيت عليهم السّلام


    خداوند پيامبرش را با نورى درخشان،

    و برهانى آشكار، و راهى روشن،

    و كتابى هدايتگر بر انگيخت.

    خانواده او نيكوترين خانواده،

    و درخت وجودش از بهترين درختان است

    كه شاخه هاى آن راست و ميوه هاى آن سر به زير و در دسترس همگان است،

    زادگاه او مكه،

    و هجرت او به مدينه پاك و پاكيزه است،

    كه در آنجا نام او بلند شد

    و دعوتش به همه جا رسيد.

     

    قرآن


    خدا او را با برهانى كامل و كافى (قرآن)

    و پندهاى شفا بخش،

    و دعوتى جبران كننده فرستاد.

     

    کافران 


    با فرستادن پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شريعت هاى ناشناخته را شناساند،

    و ريشه بدعت هاى راه يافته در اديان آسمانى را قطع كرد،

    و احكام و مقرّرات الهى را بيان فرمود.

    پس هر كس جز اسلام دينى را انتخاب كند

    به يقين شقاوت او ثابت،

    و پيوند او با خدا قطع،

    و سقوطش سهمگين خواهد بود،

    و سر انجامش رنج و اندوهى بى پايان

    و شكنجه اى پردرد مى باشد.


    بر خدا توكّل مى كنم، توكّلى كه بازگشت به سوى او باشد، و از او راه مى جويم، راهى كه به بهشت رسد و به آنجا كه خواست اوست بينجامد.

     

     سفارش به تقوا و عبرت از گذشتگان


    بندگان خدا شما را به ترسيدن از خدا و فرمانبردارى او سفارش مى كنم

    كه نجات فردا و مايه رهايى جاويدان است.

    خدا آنگونه كه سزاوار بود شما را ترسانيد،

    و چنانكه شايسته بود اميدوارتان كرد،

     

    دنیا

     

    و دنيا و بى اعتبارى آن و نابود شدنى بودن و دگرگونى آن را براى شما تعريف كرد.

    پس از آنچه در دنيا شما را به شگفتى وامى دارد روى گردانيد،

    زيرا كه مدت كوتاهى در آن اقامت داريد،

    دنيا به خشم خدا نزديكترين و از خشنودى خدا دورترين جايگاه است.


    پس اى بندگان خدا!

    از غم و اندوه و سرگرمى هاى دنيا چشم برگيريد

    زيرا شما به جدايى و دگرگونيهاى امور دنيايى يقين داريد،

    و چونان دوست مهربانى كه نصيحت گر و كوشا براى نجات رفيقش تلاش كند، خويشتن را از دنيا دور نگهداريد.

    و از آنچه بر گذشتگان شما رفت عبرت گيريد،

    كه چگونه، بند بند اعضاى بدنشان از هم گسست،

    چشم و گوششان نابود شد،

    شرف و شكوهشان از خاطره ها محو گرديد،

    و همه ناز و نعمت ها و رفاه ها و خوشى ها پايان گرفت،

    كه نزديكى فرزندان به دورى و از دست دادنشان،

    و همدمى همسران، به جدايى تبديل شد،

    ديگر نه به هم مى نازند،

    و نه فرزندانى مى آورند،

    و نه يكديگر را ديدار مى كنند،

    و نه در كنار هم زندگى مى كنند.


    پس اى بندگان خدا!

    بپرهيزيد، چونان پرهيز كسى كه به نفس خود چيره،

    و بر شهوات خود پيروز،

    و با عقل خود به درستى مى نگرد،

    زيرا كه جريان انسان آشكار، پرچم بر افراشته، جادّه هموار، و راه، روشن و راست است.

    .

    خطبه 161

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀کافران ذمی در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-05-27] [ 07:11:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      رابطه پیامبر با دنیا ...
    رابطه پیامبر با دنیا

    (در شهر كوفه در سال 37 هجرى به هنگام حركت دادن مردم بسوى صفّين و جنگ با شاميان ايراد كرد).

     

     خدا شناسى


    فرمان خدا قضاى حتمى و حكمت،

    و خشنودى او مايه امنيّت و رحمت است،

    از روى علم، حكم مى كند

    و با حلم و بردبارى مى بخشايد.


    خدايا!

    سپاس تو راست بر آنچه مى گيرى، و عطا مى فرمايى،

    و شفا مى دهى يا مبتلا مى سازى،

    سپاسى كه تو را رضايت بخش ترين، محبوب ترين، و ممتازترين باشد،

    سپاسى كه آفريدگانت را سرشار سازد،

    و تا آنجا كه تو بخواهى تداوم يابد،

    سپاسى كه از تو پوشيده نباشد،

    و از رسيدن به پيشگاهت باز نماند،

    سپاسى كه شمارش آن پايان نپذيرد،

    و تداوم آن از بين نرود.


    خدايا!

    حقيقت بزرگى تو را نمى دانيم،

    جز آن كه مى دانيم كه تو زنده اى و احتياج به غير ندارى،

    خواب سنگين يا سبك تو را نمى ربايد،

    هيچ انديشه اى به تو نرسد

    و هيچ ديده اى تو را ننگرد،

    اما ديده ها را تو مى نگرى،

    و اعمال انسانها را شماره فرمايى،

    و قدم ها و موى پيشانى ها (زمام امور همه) به دست تو است.


    خدايا!

    آنچه را كه از آفرينش تو مى نگريم،

    و از قدرت تو به شگفت مى آييم

    و بدان بزرگى قدرت تو را مى ستاييم،

    بسى ناچيزتر است در برابر آنچه كه از ما پنهان،

    و چشم هاى ما از ديدن آنها ناتوان،

    و عقلهاى ما از درك آنها عاجز است،

    و پرده هاى غيب ميان ما و آنها گسترده مى باشد.

     

     راههاى خدا شناسى


    پس آن كس كه دل را از همه چيز تهى سازد،

    و فكرش را به كار گيرد تا بداند كه:

    چگونه عرش قدرت خود را برقرار ساخته اى؟

    و پديده را چگونه آفريده اى؟

    و چگونه آسمان ها و كرات فضايى را در هوا آويخته اى؟

    و زمين را چگونه بر روى امواج آب گسترده اى؟

    نگاهش حسرت زده، و عقلش مات و سرگردان، و شنواييش آشفته، و انديشه اش حيران مى ماند.

     

    حقیقت توکل


    به گمان خود ادّعا دارد كه به خدا اميدوار است

    به خداى بزرگ سوگند كه دروغ مى گويد،

    چه مى شود او را كه اميدوارى در كردارش پيدا نيست.

    پس هر كس به خدا اميدوار باشد بايد، اميد او در كردارش آشكار شود،

    هر اميدوارى جز اميد به خداى تعالى ناخالص است،

    و هر ترسى جز ترس از خدا نادرست است.

    گروهى در كارهاى بزرگ به خدا اميد بسته

    و در كارهاى كوچك به بندگان خدا روى مى آورند،

    پس حق بنده را ادا مى كنند

    و حق خدا را بر زمين مى گذارند،

    چرا در حق خداى متعال كوتاهى مى شود و كمتر از حق بندگان رعايت مى گردد.؟

    آيا مى ترسى در اميدى كه به خدا دارى دروغگو باشى؟

    يا او را در خور اميد بستن نمى پندارى؟

    اميدوار دروغين اگر از بنده خدا ترسناك باشد، حق او را چنان رعايت كند كه حق پروردگار خود را آنگونه رعايت نمى كند،

    پس ترس خود را از بندگان آماده،

    و ترس از خداوند را وعده اى انجام نشدنى مى شمارد.

    و اينگونه است كسى كه دنيا در ديده اش بزرگ جلوه كند،

    و ارزش و اعتبار دنيا در دلش فراوان گردد،

    كه دنيا را بر خدا مقدّم شمارد،

    و جز دنيا به چيز ديگرى نپردازد

    و بنده دنيا گردد.

     

    نبوت (سيرى در زندگانى پيامبران عليه السّلام براى انتخاب الگوهاى ساده زيستى)


    براى تو كافى است كه راه و رسم زندگى پيامبر اسلام (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) را اطاعت نمايى،

    تا راهنمايى خوبى براى تو در شناخت بدى ها و عيب هاى دنيا و رسوايى ها و زشتى هاى آن باشد،

    چه اينكه دنيا از هر سو بر پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) باز داشته

    و براى غير او گسترانده شد،

    ازسینه دنيا شير نخورد،

    و از زيورهاى آن فاصله گرفت.


    اگر مى خواهى دومى را، موسى عليه السّلام و زندگى او را تعريف كنم،

    آنجا كه مى گويد: «پروردگارا هر چه به من از نيكى عطا كنى نيازمندم»

    به خدا سوگند، موسى عليه السّلام جز قرص نانى كه گرسنگى را بر طرف سازد چيز ديگرى نخواست،

    زيرا موسى عليه السّلام از سبزيجات زمين مى خورد،

    تا آنجا كه بر اثر لاغرى و آب شدن گوشت بدن، سبزى گياه از پشت پرده ى شكم او آشكار بود.


    و اگر مى خواهى: سومى را، حضرت داوود عليه السّلام صاحب نى هاى نوازنده، و خواننده بهشتيان را الگوى خويش سازى،

    كه با هنر دستان خود از ليف خرما زنبيل مى بافت،

    و از همنشينان خود مى پرسيد چه كسى از شما اين زنبيل را مى فروشد

    و با بهاى آن به خوردن نان جوى قناعت مى كرد.


    و اگر خواهى از عيسى بن مريم عليه السّلام بگويم،

    كه سنگ را بالش خود قرار مى داد،

    لباس پشمى خشن به تن مى كرد،

    و نان خشك مى خورد،

    نان خورش او گرسنگى،

    و چراغش در شب ماه،

    و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمين بود،

    ميوه و گل او سبزيجاتى بود كه زمين براى چهارپايان مى روياند،

    زنى نداشت كه او را فريفته خود سازد،

    فرزندى نداشت تا او را غمگين سازد،

    مالى نداشت تا او را سرگرم كند،

    و آز و طمعى نداشت تا او را خوار و ذليل نمايد،

    مركب سوارى او دو پايش،

    و خدمتگزار وى، دستهايش بود.

     

     

     راه و رسم زندگى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از زبان حضرت علی 


    پس به پيامبر پاكيزه و پاكت اقتدا كن،

    كه راه و رسم او الگويى است براى الگو طلبان،

    و مايه فخر و بزرگى است براى كسى كه خواهان بزرگوارى باشد،

    و محبوب ترين بنده نزد خدا كسى است كه از پيامبرش پيروى كند،

    و گام بر جايگاه قدم او نهد.


    پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) از دنيا چندان نخورد كه دهان را پر كند،

    و به دنيا با گوشه چشم نگريست،

    دو پهلويش از تمام مردم فرو رفته تر،

    و شكمش از همه خالى تر بود،

    دنيا را به او نشان دادند اما نپذيرفت،

    و چون دانست خدا چيزى را دشمن مى دارد آن را دشمن داشت،

    و چيزى را كه خدا خوار شمرده، آن را خوار انگاشت،

    و چيزى را كه خدا كوچك شمرده كوچك و ناچيز مى دانست.

    اگر در ما نباشد جز آن كه آنچه را خدا و پيامبرش دشمن مى دارند، دوست بداريم،

    يا آنچه را خدا و پيامبرش كوچك شمارند، بزرگ بداريم،

    براى نشان دادن دشمنى ما با خدا، و سر پيچى از فرمان هاى او كافى بود.

     

    و همانا پيامبر «كه درود خدا بر او باد» بر روى زمين مى نشست و غذا مى خورد،

    و چون برده، ساده مى نشست،

    و با دست خود كفش خود را وصله مى زد،

    و جامه خود را با دست خود مى دوخت،

    و بر الاغ برهنه مى نشست،

    و ديگرى را پشت سر خويش سوار مى كرد.

    پرده اى بر در خانه او آويخته بود كه نقش و تصويرها در آن بود،

    به يكى از همسرانش فرمود، اين پرده را از برابر چشمان من دور كن

    كه هر گاه نگاهم به آن مى افتد به ياد دنيا و زينت هاى آن مى افتم.

     

    پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) با دل از دنيا روى گرداند،

    و يادش را از جان خود ريشه كن كرد،

    و همواره دوست داشت تا جاذبه هاى دنيا از ديدگانش پنهان ماند،

    و از آن لباس زيبايى تهيّه نكند

    و آن را قرارگاه دائمى خود نداند،

    و اميد ماندن در دنيا نداشته باشد،

    پس ياد دنيا را از جان خويش بيرون كرد،

    و دل از دنيا بر كند،

    و چشم از دنيا پوشاند.

    و چنين است كسى كه چيزى را دشمن دارد،

    خوش ندارد به آن بنگرد،

    يا نام آن نزد او بر زبان آورده شود.

     

    در زندگانى رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) براى تو نشانه هايى است كه تو را به زشتى ها و عيب هاى دنيا راهنمايى كند،

    زيرا پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) با نزديكان خود گرسنه به سر مى برد،

    و با آن كه مقام و منزلت بزرگى داشت، زينتهاى دنيا از ديده او دور ماند.

     

    پس تفكّر كننده اى بايد با عقل خويش به درستى انديشه كند كه: آيا خدا محمد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) را به داشتن اين صفتها اكرام فرمود يا او را خوار كرد؟

    اگر بگويد: خوار كرد، دروغ گفته و بهتانى بزرگ زده است،

    و اگر بگويد: او را اكرام كرد، پس بداند، خدا كسى را خوار شمرد كه دنيا را براى او گستراند

    و از نزديك ترين مردم به خودش دور نگهداشت.

     

    پس پيروى كننده بايد از پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) پيروى كند،

    و به دنبال او راه رود،

    و قدم بر جاى قدم او بگذارد،

    و گر نه از هلاكت ايمن نمى باشد،

    كه همانا خداوند، محمد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) را نشانه قيامت، و مژده دهنده بهشت، و ترساننده از كيفر جهنم قرار داد.
    او با شكمى گرسنه از دنيا رفت

    و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد،

    و كاخ هاى مجلّل نساخت (سنگى بر سنگى نگذاشت) تا جهان را ترك گفت،

    و دعوت پروردگارش را پذيرفت.


    وه !

    چه بزرگ است منّتى كه خدا با بعثت پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) بر ما نهاده،

    و چنين نعمت بزرگى به ما عطا فرموده،

    رهبر پيشتازى كه بايد او را پيروى كنيم

    و پيشوايى كه بايد راه او را تداوم بخشيم.

     

    علی از زبان علی


    به خدا سوگند!

    آنقدر اين پيراهن پشمين را وصله زدم كه از پينه كننده آن شرمسارم.

    يكى به من گفت: «آيا آن را دور نمى افكنى»؟

    گفتم: از من دور شو،

    صبحگاهان رهروان شب ستايش مى شوند.

    .

    خطبه 160

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀نبوت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 06:59:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خودسازی از منظر امام علی ...
    خودسازی از منظر امام علی

    وصف خداوند


    ستايش خداوندى را سزاست كه حمد را كليد ياد خويش، و سبب فزونى فضل و رحمت خود، و راهنماى نعمت ها و عظمتش قرار داده است.

     

    تقوی و خودسازی


    بندگان خدا! روزگار بر آيندگان چنان مى گذرد كه بر گذشتگان گذشت،

    آنچه گذشت باز نمى گردد،

    و آنچه هست جاويدان نخواهد ماند،

    پايان كارش با آغاز آن يكى است،

    ماجراها و رويدادهاى آن همانند يكديگرند،

    و نشانه هاى آن آشكار است.

    گويا پايان زندگى و قيامت، شما را فرا مى خواند،

    چونان خواندن ساربان، شتر بچه را.

    پس آن كس كه جز به حساب نفس خويش پردازد، خود را در تاريكى ها سرگردان، و در هلاكت افكنده است.

    شيطان ها مهارش را گرفته و به سركشى و طغيان مى كشانند،

    و رفتار زشت او را در ديده اش زيبا مى نمايانند.

    پس بدانيد كه بهشت پايان راه پيشتازان

    و آتش جهنّم، سرانجام كسانى است كه سستى مى ورزند.

     

    اى بندگان خدا!

    بدانيد كه تقوا، دژى محكم و شكست ناپذير است،

    اما هرزگى و گناه، خانه اى در حال فرو ريختن و خوار كننده است كه از ساكنان خود دفاع نخواهد كرد،

    و كسى كه بدان پناه برد در امان نيست.

    آگاه باشيد با پرهيزگارى، ريشه هاى گناهان را مى توان بريد،

    و با يقين مى توان به برترين جايگاه معنوى، دسترسى پيدا كرد.


    اى بندگان خدا!

    خدا را، خدا را، در حق نفس خويش كه از همه چيز نزد شما گرامى تر و دوست داشتنى تر است، پروا كنيد.

    همانا خدا، راه حق را براى شما آشكار كرده

    و  جاده هاى آن را روشن نگاه داشت،

    پس يا شقاوت دامنگير يا رستگارى جاويدان در انتظار شماست.

     

    وصف دنیا و آخرت

     

    پس در اين دنياى نابود شدنى براى زندگى جاويدان آخرت، توشه برگيريد،

    كه شما را به زاد و توشه راهنمايى كردند،

    و به كوچ كردن از دنيا فرمان دادند،

    و شما را براى پيمودن راه قيامت بر انگيختند.

    همانا شما چونان كاروانى هستيد كه در جايى به انتظار مانده و نمى دانند در چه زمانى آنان را فرمان حركت مى دهند.

     

    آگاه باشيد!

    با دنيا چه مى كند كسى كه براى آخرت آفريده شده است؟

    و با اموال دنيا چه كار دارد آن كس كه به زودى همه اموال او را مرگ مى ربايد؟

    و تنها كيفر حسابرسى آن بر عهده انسان باقى خواهد ماند.

     

    بندگان خدا!

    خيرى را كه خدا وعده داد رها كردنى نمى باشد،

    و شرّى را كه از آن نهى فرمود دوست داشتنى نيست

     

    بندگان خدا!

     از روزى بترسيد كه اعمال و رفتار انسان وارسى مى شود،

    روزى كه پر از تشويش و اضطراب است و كودكان در آن روز پير مى گردند.


    اى بندگان خدا!

    بدانيد كه از شما نگاهبانانى بر شما گماشته اند،

    و ديدبان هايى از پيكرتان برگزيده

    و حافظان راستگويى كه اعمال شما را حفظ مى كنند

    و شماره نفسهاى شما را مى شمارند،

    نه تاريكى شب شما را از آنان مى پوشاند،

    و نه درى محكم شما را از آنها پنهان مى سازد.


    فردا به امروز نزديك است،

    و امروز با آنچه در آن است مى گذرد،

    و فردا مى آيد و بدان مى رسد،

    گويى هر يك از شما در دل زمين به خانه مخصوص خود رسيده و در گودالى كه كنده اند آرميده ايد،

    وه ! كه چه خانه تنهايى و چه منزل وحشتناكى و چه سيه چال غربتى.

     

    معاد


    گويى هم اكنون بر صور اسرافيل دميدند،

    و قيامت فرارسيده،

    و براى قضاوت و حسابرسى قيامت بيرون شده ايد.

    پندارهاى باطل دور گرديده،

    بهانه ها از ميان برخاسته،

    و حقيقت ها براى شما آشكار شده

    و شما را به آنجا كه لازم بود كشانده اند.

    پس از عبرت ها پند گيريد،

    و از دگرگونى روزگار عبرت پذيريد،

    و از هشدار دهندگان بهرمند گرديد.

    .

    خطبه۱۵۷

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ معاد و نشانه های قیامت در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [شنبه 1399-05-25] [ 06:45:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پیشگویی آینده امت اسلامی از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله ...
    پیشگویی آینده امت اسلامی از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله

    (براى مردم بصره پس از پيروزى در جنگ جمل در سال 36 هجرى ايراد فرمود).

     

    در برخورد با فتنه ها و شبهات


    مردم بصره در پيدايش فتنه ها هر كس كه مى تواند خود را به اطاعت پروردگار عزيز و برتر، مشغول دارد چنان كند،

    اگر از من پيروى كنيد، به خواست خدا شما را به راه بهشت خواهم برد،

    هر چند سخت و دشوار و پر از تلخى ها باشد.

     


    اما عائشه!

    پس افكار و خيالات زنانه بر او چيره شد،

    و كينه ها در سينه اش چون كوره آهنگرى شعله ور گرديد،

    اگر از او مى خواستند آنچه را كه بر ضد من انجام داد نسبت به ديگرى روا دارد سرباز مى زد،

    به هر حال احترام نخست او برقرار است

    و حسابرسى اعمال او با خداى بزرگ است.

     

    خودسازی (ره آورد ايمان، علم، دنیا و آخرت)


    ايمان روشن ترين راه ها و نورانى ترين چراغ هاست،

    با ايمان مى توان به اعمال صالح راه برد،

    و با اعمال نيكو به ايمان مى توان دسترسى پيدا كرد،

    با ايمان، علم و دانش آبادان است،

    و با آگاهى لازم، انسان را از مرگ مى هراسد،

    و با مرگ دنيا پايان مى پذيرد،

    و با دنيا، توشه آخرت فراهم مى شود.

     

    معاد و قیامت


    و با قيامت بهشت نزديك مى شود،

    و جهنّم براى بدكاران آشكار مى گردد،

    و مردم جز قيامت قرار گاهى ندارند،

    و شتابان به سوى ميدان مسابقه مى روند تا به منزلگاه آخرين رسند.

    گويا مى نگرم، همه از قبرها خارج شده به سوى منزلگاه هاى آخرين در حركتند،

    هر خانه اى در بهشت به شخصى تعلق دارد،

    كه نه ديگرى را مى پذيرند و نه از آنجا به جاى ديگر انتقال مى يابند.

     

    امر به معروف و نهی از منکر


    همانا «امر به معروف» و «نهى از منكر» دو صفت از اوصاف پروردگارند كه نه اجل را نزديك مى كند و نه روزى را كاهش مى دهد.

     

    قرآن


    بر شما باد عمل كردن به قرآن،

    كه ريسمان محكم الهى، و نور آشكار و درمانى سودمند است،

    كه تشنگى را فرونشاند،

    نگهدارنده كسى است كه به آن تمسّك جويد

    و نجات دهنده آن كس است كه به آن چنگ آويزد،

    كجى ندارد تا راست شود،

    و گرايش به باطل ندارد تا از آن باز گردانده شود،

    و تكرار و شنيدن پياپى آيات، كهنه اش نمى سازد،

    و گوش از شنيدن آن خسته نمى شود.

    كسى كه با قرآن سخن بگويد راست گفته

    و هر كس بدان عمل كند پيشتاز است.

     

    علی از زبان علی (آینده امت اسلامی)


    (در اينجا مردى بلند شد و گفت: اى امير المؤمنين ما را از فتنه آگاه كن، آيا نسبت به فتنه، از پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤالى نفرموده اى پاسخ داد):


    آنگاه كه خداوند آيه 1 و 2 سوره عنكبوت را نازل كرد كه: (آيا مردم خيال مى كنند چون كه گفتند ايمان آورديم، بدون آزمايش رها مى شوند) دانستم كه تا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در ميان ماست آزمايش نمى گرديم.

    پرسيدم اى رسول خدا اين فتنه و آزمايش كدام است كه خدا شما را بدان آگاهى داده است؟


    فرمود: «اى على پس از من امّت اسلامى به فتنه و آزمون دچار مى گردند»

    گفتم:  اى رسول خدا مگر جز اين است كه در روز «احد» كه گروهى از مسلمانان به شهادت رسيدند و شهادت نصيب من نشد و سخت بر من گران آمد، تو به من فرمودى: اى على مژده باد تو را كه شهادت در پى تو خواهد آمد.


    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به من فرمود: «همانا اين بشارت تحقّق مى پذيرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است»؟


    گفتم اى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چنين موردى جاى صبر و شكيبايى نيست بلكه جاى مژده شنيدن و شكر گزارى است.


    و پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:

    «اى على همانا اين مردم به زودى با اموالشان دچار فتنه و آزمايش مى شوند،

    و در ديندارى بر خدا منّت مى گذارند،

    با اين حال انتظار رحمت او را دارند،

    و از قدرت و خشم خدا، خود را ايمن مى پندارند.

    حرام خدا را با شبهات دروغين، و هوسهاى غفلت زا، حلال مى كنند،

    «شراب» را به بهانه اينكه «آب انگور» است

    و رشوه را كه «هديه» است

    و ربا را كه «نوعى معامله» است حلال مى شمارند».


    گفتم اى رسول خدا: در آن زمان مردم را در چه پايه اى بدانم آيا در پايه ارتداد يا فتنه و آزمايش؟ پاسخ فرمود: «در پايه اى از فتنه و آزمايش».

    .

    خطبه 156

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀ امر به معروف و نهی از منکر در نهج البلاغه, ◀ معاد و نشانه های قیامت در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ◀برخورد با شبهات و فتنه ها, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
     [ 12:17:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      وصف دنیازدگان و جاهلان از نگاه امام علی ...
    وصف دنیازدگان و جاهلان از نگاه امام علی

    خودسازی (وصف دنیازدگان و غافلان)


    چند روز از طرف خدا به گمراه، مهلت داده شد،

    و او با غافلان و بى خبران در راه هلاكت قدم مى نهد،

    و تمام روزها را با گناهكاران سپرى مى كند،

    بى آن كه از راهى برود تا به حق رسد

    و يا پيشوايى برگزيند كه راهنماى او باشد.

    و تا آن زمان كه خداوند كيفر گناهان را مى نمايد،

    و آنان را از پرده غفلت بيرون مى آورد،

    به استقبال چيزى مى روند كه بدان پشت كرده بودند (يعنى آخرت)،

    و پشت مى كنند بدانچه روى آورده بودند (يعنى دنيا)،

    پس نه از آنچه آرزو مى كردند و بدان رسيدند سودى بردند،

    و نه از آنچه حاجت خويش بدان روا كردند بهره اى به دست آوردند،

    من، شما و خود را از اين گونه غفلت زدگى مى ترسانم.

     

     درمان غفلت زدگى ها


    هر كس بايد از كار خويش بهره گيرد،

    و انسان بينا كسى است كه به درستى شنيد و انديشه كرد،

    پس به درستى نگريست و آگاه شد،

    و از عبرت ها پند گرفت،

    سپس راه روشنى را پيمود،

    و از افتادن در پرتگاه ها، و گم شدن در كوره راهها، دورى كرد،

    و كوشيد تا عدالت را پاس دارد

    و براى گمراهان جاى اعتراض باقى نگذارد،

    كه در حق سختگيرى كند،

    يا در سخن حق تحريف روا دارد،

    يا در گفتن سخن راست بترسد.

     

    پس بهوش باش اى شنونده

    و از خواب غفلت بيدار شو،

    و از شتاب خود كم كن،

    و در آنچه از زبان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر تو رسيده انديشه كن،

    كه ناچار به انجام آن مى باشى

    و راه فرارى وجود ندارد،

    و با كسى كه رهنمودهاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به كار نمى بندد

    و به جانب ديگرى تمايل دارد

    مخالفت كن و او را با آنچه براى خود پسنديده رها كن.


    فخر فروشى را واگذار،

    و از مركب تكبّر فرود آى.

    به ياد قبر باش كه گذرگاه تو به سوى عالم آخرت است،

    كه همانگونه به ديگران پاداش دادى به تو پاداش مى دهند،

    و آن گونه كه كاشتى، درو مى كنى،

    آنچه امروز، پيش مى فرستى، فردا بر آن وارد مى شوى،

    پس براى خود در سراى آخرت جايى آماده كن، و چيزى پيش فرست.


    اى شنونده هشدار، هشدار،

    اى غفلت زده بكوش، بكوش

    «هيچ كس جز خداى آگاه تو را با خبر نمى سازد».

     

     صفات ناپسند و نابود كننده


    از واجبات قطعى خدا در قرآن حكيم كه بر آن پاداش و كيفر مى دهد،

    و به خاطر آن خشنود شده يا خشم مى گيرد،

    اين است كه اگر انسان يكى از صفات ناپسند را داشته و بدون توبه خدا را ملاقات كند، هر چند خود را به زحمت اندازد، يا عملش را خالص گرداند فايده اى نخواهد داشت.


    و آن صفات ناپسند اينكه:

    شريكى براى خداوند در عبادات واجب برگزيند،

    يا خشم خويش را با كشتن بى گناهى فرونشاند،

    يا بر بى گناهى به خاطر كارى كه ديگرى انجام داده عيب جويى كند،

    يا به خاطر حاجتى كه به مردم دارد بدعتى در دين خدا بگذارد،

    يا با مردم به دو چهره ملاقات كند،

    و يا در ميان آنان با دو زبان سخن بگويد.

    در آنچه گفتم نيك بينديش كه هر مثال را همانند فراوان است.

     

    همانا تمام حيوانات در تلاش پر كردن شكمند،

    و درندگان در پى تجاوز كردن به ديگران،

    و زنان بى ايمان تمام همّتشان آرايش زندگى و فساد انگيزى در آن است،

    امّا مؤمنان فروتنند،

    همانا مؤمنان مهربانند،

    همانا مؤمنان از آينده ترسانند.

    .

    خطبه153

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [چهارشنبه 1399-05-22] [ 04:06:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      حقیقت دنیا ...
    حقیقت دنیا

     دنيا شناسى


    اى مردم!

    شما در اين دنيا هدف تيرهاى مرگ هستيد،

    كه در هر جرعه اى، اندوهى گلوگير، و در هر لقمه اى استخوان شكسته اى قرار دارد.

    در دنيا به نعمتى نمى رسيد جز با از دست دادن نعمتى ديگر،

    و روزى از عمر سالخورده اى نمى گذرد مگر به ويرانى يك روز از مهلتى كه دارد،

    و بر خوردنى او چيزى افزوده نمى شود مگر به نابود شدن روزى تعيين شده،

    و اثرى از او زنده نمى شود مگر به نابودى اثر ديگر،

    و چيزى براى او تازه و نو نمى شود مگر به كهنه شدن چيز ديگر،

    و چيز جديدى از او نمى رويد مگر به درو شدن چيزى ديگر.

     

    اهل البیت(علیهم السلام)

     

    ريشه هايى رفتند كه ما شاخه هاى آن مى باشيم،

    چگونه شاخه ها بدون ريشه ها برقرار مى مانند.

     

     نكوهش از بدعت ها (اسلام)


    هيچ بدعتى در دين ايجاد نمى شود مگر آن كه سنّتى ترك گردد،

    پس از بدعت ها بپرهيزيد،

    و با راه راست و جادّه آشكار حق باشيد.

    نيكوترين كارها سنّتى است كه ساليانى بر آن گذشته و درستى آن ثابت شده باشد،

    و بدترين كارها آنچه كه تازه پيدا شده و آينده آن روشن نيست.

    .

    خطبه 145

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [دوشنبه 1399-05-20] [ 12:26:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      جایگاه اهل بیت از منظر حضرت علی ...
    جایگاه اهل بیت از منظر حضرت  علی

     فلسفه بعثت پيامبران


    خداوند پيامبران را بر انگيخت

    و وحى را به آنان اختصاص داد،

    و پيامبران را حجّت خود بر بندگان قرار داد،

    تا استدلالى يا جاى عذرى براى كسى باقى نماند،

    پس پيامبران انسان ها را، با زبان راستگويى به راه حق فراخواندند.

     

    خداشناسی


    آگاه باشيد!

    كه خداوند از درون بندگان پرده بر مى گيرد،

    نه آن كه بر اسرار پوشيده آنان آگاه نيست،

    و بر آنچه در سينه ها نهفته دارند بى خبر است،

    بلكه خواست آنان را آزمايش كند،

    تا كدام يك، اعمال نيكو انجام مى دهد،

    و پاداش برابر نيكوكارى و كيفر مكافات در خور بدى ها باشد.

     

     ويژگى هاى امامان دوازده گانه


    كجا هستند كسانى كه پنداشتند دانايان علم قرآن آنان مى باشند نه ما كه اين ادّعا را بر أساس دروغ و ستمكارى بر ضدّ ما روا داشتند،

    خدا ما اهل بيت پيامبر عليهم السّلام را بالا آورد و آنان را پست و خوار كرد،

    به ما عطا فرمود و آنها را محروم ساخت،

    ما را در حريم نعمت هاى خويش داخل و آنان را خارج كرد،

    كه راه هدايت را با راهنمايى ما مى پويند، و روشنى دل هاى كور را از ما مى جويند.

    همانا امامان (دوازده گانه) همه از قريش بوده كه درخت آن را در خاندان بنى هاشم كاشته اند،

    مقام ولايت و امامت در خور ديگران نيست،

    و ديگر مدعيّان زمامدارى،  شايستگى آن را ندارند.

     

     گمراهان و تعامل با دنیا و آخرت ( خبر از ستمكارى عبد الملك مروان)


    گمراهان، دنياى زودگذر را برگزيدند،

    و آخرت جاويدان را رها كردند.

    چشمه زلال را گذاشتند و از آب تيره و ناگوار نوشيدند.

    گويا فاسق آنها را مى نگرم كه با منكر و زشتى ها يار است (عبد الملك مروان)

    و با آن انس گرفته و همنشين مى گردد

    تا آن كه موى سرش در گناهان سفيد گشته

    و خلق و خوى او رنگ گناه و منكر گيرد.

    در چنين حالى، كف بر لب به مردم يورش آورد،

    چونان موج خروشانى كه از غرق كردن هر چيزى بى پروا باشد،

    يا شعله اى كه تر و خشك را بسوزاند و همه چيز را خاكستر گرداند.

     

     اندرزهاى جاودانه (دنیاگرایان)

     

    كجايند عقل هاى روشنى خواه از چراغ هدايت

    و كجايند چشم هاى دوخته شده بر نشانه هاى پرهيزكارى

    كجايند دل هاى به خدا پيش كش شده و در اطاعت خدا پيمان بسته.

    افسوس كه دنياپرستان بر متاع پست دنيا هجوم آوردند،

    و براى به دست آوردن حرام يورش آورده يكديگر را پس زدند،

    نشانه بهشت و جهنّم براى آنان بر افراشته،

    اما از بهشت روى گردان و با كردار زشت خود به طرف آتش روى آوردند،

    پروردگارشان آنان را فراخواند امّا پشت كرده، فرار كردند،

    و شيطان آنان را دعوت كرد، پذيرفته به سوى او شتابان حركت كردند.

    .

    خطبه 144

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀نبوت در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 12:19:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ویژگی قرآن از منظر امام علی ...
    ویژگی قرآن از منظر امام علی

    خداشناسی


    دنيا و آخرت، خدا را فرمانبردار است، و سر رشته هر دو به دست او است.

    آسمان ها و زمين ها كليدهاى خويش را به او سپردند،

    و درختان شاداب و سر سبز،

    صبحگاهان و شامگاهان در برابر خدا سجده مى كنند،

    و از شاخه هاى درختان نور سرخ رنگى شعله ور شده،

    به فرمان او ميوه هاى رسيده را به انسان ها تقديم مى دارند.

     

     ويژگى هاى قرآن


    كتاب خدا، قرآن، در ميان شما سخنگويى است كه هيچ گاه زبانش از حق گويى كند و خسته (نمی شود)، و همواره گوياست، 

    خانه اى است كه ستون هاى آن هرگز فرو نمى ريزد،

    و صاحب عزّتى است كه يارانش هرگز شكست ندارند.

     


     ويژگى هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از زبان حضرت علی


    خدا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را پس از يك دوران طولانى كه ديگر پيامبران نبودند، فرستاد:

    زمانى كه ميان طرفداران مذاهب گوناگون نزاع در گرفته و راه اختلاف مى  پيمودند.

    پس او را در پى پيامبران فرستاد

    و وحى را با فرستادن پيامبر صلّى اللّه عليه و آله ختم فرمود.

    پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله با تمام مخالفانى كه به حق پشت كردند، و از آن منحرف گشتند به مبارزه پرداخت.

     

     روش برخورد با دنيا


    و همانا دنيا نهايت ديدگاه كور دلان است كه آن سوى دنيا را نمى نگرند،

    امّا انسان آگاه، نگاهش از دنيا عبور كرده از پس آن سراى جاويدان آخرت را مى بيند.

    پس انسان آگاه به دنيا دل نمى بندد

    و انسان كور دل تمام توجّه اش دنياست.

    بينا از دنيا زاد و توشه برگيرد

    و نابينا براى دنيا توشه فراهم مى كند.

     

    آگاه باشيد!

    در دنيا چيزى نيست مگر آن كه صاحبش به زودى از آن سير و از داشتن آن دلگير مى شود جز ادامه زندگى، زيرا در مرگ آسايشى نمى نگرند.

    حيات و زندگى چونان حكمت و دانش است كه حيات دل مرده، و بينايى چشم هاى نابيناست

    و مايه شنوايى براى گوش هاى كر و آبى گوارا براى تشنگان مى باشد كه همه در آن سالم و بى نيازند.

     

     شناخت قرآن


    اين قرآن است كه با آن مى توانيد راه حق را بنگريد

    و با آن سخن بگوييد

    و به وسيله آن بشنويد.

    بعضى از قرآن از بعضى ديگر سخن مى گويد،

    و برخى بر برخى ديگر گواهى مى دهد،

    آياتش در شناساندن خدا اختلافى نداشته،

    و كسى را كه همراهش شد از خدا جدا نمى سازد.

     

     علل سقوط مردم (در امت اسلامی)


    مردم گويا به خيانت و كينه ورزى اتّفاق داريد،

    و در رفتار رياكارانه، گياهان روييده از سرگين را مى مانيد،

    در دوستى با آرزوها به وحدت رسيديد،

    و در جمع آورى ثروت به دشمنى پرداختيد.

    شيطان شما را در سرگردانى افكنده

    و غرور شما را به هلاكت مى كشاند،

    براى خود و شما از خدا يارى مى طلبم.

     .

    خطبه 133

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [پنجشنبه 1399-05-16] [ 07:29:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      یاد مرگ و خودسازی ...
    یاد مرگ و خودسازی

    اوصاف خداوند متعال


    خدا را ستايش مى كنيم بر آنچه گرفته،

    و آنچه بخشيده،

    و بر نعمت هايى كه عطا كرده

    و آزمايش هايى كه انجام داد.

    خداوندى كه بر هر چيز پنهانى آگاه

    و در باطن هر چيزى حضور دارد،

    به آنچه در سينه هاست آگاه

    و بر آنچه ديده ها دزدانه مى نگرد داناست.

    و گواهى مى دهم كه خدا يكى است و جز او خدايى نيست

    و گواهى مى دهم كه حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم برگزيده و فرستاده اوست،

    آن گواهى كه با او درون و بيرون، قلب و زبان، هماهنگ باشد.

     

    ضرورت ياد مرگ


    به خدا سوگند!

    اين كه مى گويم بازى نيست، جدّى و حقيقت است، دروغ نيست،

    و آن چيزى جز مرگ نيست،

    كه بانگ دعوت كننده اش رسا، و به سرعت همه را ميراند.

    پس انبوه زندگان، و طرفداران، تو را فريب ندهند،

    همانا! گذشتگان را ديدى كه ثروت ها اندوختند

    و از فقر و بيچارگى وحشت داشتند

    و با آرزوهاى طولانى فكر مى كردند در امانند، و مرگ را دور مى پنداشتند.

    ديدى كه چگونه مرگ بر سرشان فرود آمد

    و آنان را از وطنشان بيرون راند

    و از خانه أمن كوچ شان داد كه بر چوبه تابوت نشستند،

    و مردم آن را دست به دست مى كردند و بر دوش گرفته و با سر انگشت خويش نگاه مى داشتند.


    آيا نديديد آنان را كه آرزوهاى دور و دراز داشتند،

    و كاخ هاى استوار مى ساختند،

    و مال هاى فراوان مى اندوختند،

    چگونه خانه هايشان گورستان شد

    و اموال جمع آورى شده شان تباه و پراكنده و از آن وارثان گرديد

    و زنان آنها با ديگران ازدواج كردند.

    نه مى توانند چيزى به حسنات بيفزايند و نه از گناه توبه كنند.

     

    تقوا و روش برخورد با دنيا


    كسى كه جامه تقوا بر قلبش بپوشاند، كارهاى نيكوى او آشكار شود، و در كارش پيروز گردد.

    پس در به دست آوردن بهره هاى تقوا فرصت غنيمت شماريد،

    و براى رسيدن به بهشت جاويدان رفتارى متناسب با آن انجام دهيد،

    زيرا دنيا براى زندگى هميشگى شما آفريده نشده،

    گذرگاهى است تا در آن زاد و توشه آخرت برداريد.

    پس با شتاب، آماده كوچ كردن باشيد

    و مركب هاى راهوار براى حركت مهيّا داريد.

    .

    خطبه132

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [سه شنبه 1399-05-14] [ 12:56:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      سفارش امام علی به اباذر ...
    سفارش امام علی به اباذر

    امر به معروف و نهی از منکر اباذر (دنیا و حق گرایی)


    اى اباذر !

    همانا تو براى خدا به خشم آمدى،

    پس اميد به كسى داشته باش كه به خاطر او غضبناك شدى،

    اين مردم براى دنياى خود از تو ترسيدند،

    و تو بر دين خويش از آنان ترسيدى،

    پس دنيا را كه به خاطر آن از تو ترسيدند به خودشان واگذار،

    و با دين خود كه براى آن ترسيدى از اين مردم بگريز.

    اين دنيا پرستان چه محتاجند به آنچه كه تو آنان را از آن ترساندى،

    و چه بى نيازى از آنچه آنان تو را منع كردند.

    و به زودى خواهى يافت كه چه كسى فردا سود مى برد و چه كسى بر او بيشتر حسد مى ورزند.

     

    تقوی (خودسازی)

    اگر آسمان و زمين درهاى خود را بر روى بنده اى ببندند و او از خدا بترسد،

    خداوند راه نجاتى از ميان آن دو براى او خواهد گشود.

    آرامش خود را تنها در حق جستجو كن،

    و جز باطل چيزى تو را به وحشت نيندازد.

    اگر تو دنياى اين مردم را مى پذيرفتى، تو را دوست داشتند،

    و اگر سهمى از آن بر مى گرفتى دست از تو بر مى داشتند.

     .

    خطبه 130

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ امر به معروف و نهی از منکر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 12:39:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      امر به معروف و نهی از منکر از نگاه امام علی ...
    امر به معروف و نهی از منکر از نگاه امام علی

     وصف دنیا و جایگاه انسان در آن

     

    بندگان خدا!

    شما و آنچه از اين دنيا آرزومنديد، مهمانانى هستيد كه مدّتى معيّن براى شما قرار داده شده،

    بدهكارانى هستيد كه مهلت كوتاهى در پرداخت آن داريد،

    و اعمال شما همگى حفظ مى شود،

    چه بسيارند تلاشگرانى كه به جايى نرسيدند،

    و زحمتكشانى كه زيان ديدند.

     

    وضعیت جامعه مسلمین


    در روزگارى هستيد كه خوبى به آن پشت كرده و مى گذرد،

    و بدى بدان روى آورده، پيش مى تازد،

    و طمع شيطان در هلاكت مردم بيشتر مى گردد.

    هم اكنون روزگارى است كه ساز و برگ شيطان تقويت شده،

    نيرنگ و فريبش همگانى،

    و به دست آوردن شكار براى او آسان است.

    به هر سو مى خواهى نگاه كن

    آيا جز فقيرى مى بينى كه با فقر دست و پنجه نرم مى كند

    يا ثروتمندى كه نعمت خدا را كفران كرده و با بخل ورزيدن در اداء حقوق الهى، ثروت فراوانى گرد آورده است

    يا سركشى كه گوش او از شنيدن پند و اندرزها كر است؟

     

     عبرت گفتن از دنيا


    كجايند خوبان و صالحان شما؟

    كجايند آزاد مردان و سخاوتمندان شما؟

    كجايند پرهيزكاران در كسب و كار؟

    كجايند پاكيزگان در راه و رسم مسلمانى؟

    آيا جز اين است كه همگى رخت بستند و رفتند و از اين جهان پست و گذران و تيره كننده عيش و شادمانى گذشتند؟

    مگر نه اين است كه شما وارث آنها بر جاى آنان تكيه زديد،

    و در ميان چيزهاى بى ارزش قرار داريد كه لب هاى انسان به نكوهش آن مى جنبد

    تا قدر آنها را كوچك شمرده و براى هميشه يادشان فراموش گردد.

    پس در اين نگرانى ها بايد گفت: «انا لله و انا اليه راجعون».


    فساد آشكار شد،

    نه كسى باقى مانده كه كار زشت را دگرگون كند،

    و نه كسى كه از نافرمانى و معصيت باز دارد.

    شما با چنين وضعى مى خواهيد در خانه قدس الهى و جوار رحمت پروردگارى قرار گيريد و عزيزترين دوستانش باشيد؟

    هرگز خدا را نسبت به بهشت جاويدانش نمى توان فريفت،

    و جز با عبادت، رضايت او را نمى توان به دست آورد.

     

    امر به معروف و نهی از منکر

     

    نفرين بر آنان كه امر به معروف مى كنند و خود ترك مى نمايند،

    و نهى از منكر دارند و خود مرتكب آن مى شوند.

    .

    خطبه 129

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ امر به معروف و نهی از منکر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
     [ 12:32:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علم غیب ...
    علم غیب

    پيشگويى امام عليه السّلام نسبت به حوادث مهم شهر بصره


    اى أحنف!

    گويا من او را مى بينم كه با لشكرى بدون غبار و سر و صدا، و بدون حركات لگام ها، و شيهه اسبان، به راه افتاده،

    زمين را زير قدم هاى خود چون گام شتر مرغان در مى نوردند.

    پس واى بر كوچه هاى آباد و خانه هاى زينت شده بصره

    كه بال هايى چونان بال كركسان و ناودان هايى چون خرطوم هاى پيلان دارد

    واى بر اهل  بصره كه بر كشتگان آنان نمى گريند، و از گمشدگانشان كسى جستجو نمى كند.

     

    دنیا


    من دنيا را به رو، بر زمين كوبيده و چهره اش را به خاك ماليدم، و پيش از آنچه ارزش دارد، بهايش نداده ام،

    و با ديده اى كه سزاوار است به آن نگريسته ام.

     

     وصف ترك هاى مغول


    گويا آنان را مى بينم كه با رخسارى چونان سپرهاى چكّش خورده،

    لباس هايى از ديباج و حرير پوشيده،

    كه اسب هاى اصيل را يدك مى كشند و

    آنچنان كشتار و خونريزى دارند

    كه مجروحان از روى بدن كشتگان حركت مى كنند

    و فراريان از اسير شدگان كمترند.

     

    علی از زبان علی (علم غيب)
    (يكى از اصحاب گفت: اى امير مؤمنان تو را علم غيب دادند. امام عليه السّلام خنديد و به آن مرد كه از طايفه بنى كلب بود فرمود)


    اى برادر كلبى!

    اين اخبارى كه اطّلاع مى دهم علم غيب نيست،

    علمى است كه از دارنده علم غيب (پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) آموخته ام،

    همانا علم غيب علم قيامت است،

    و آنچه خدا در گفته خود آورده كه: «علم قيامت در نزد خداست، خدا باران را نازل كرده و آنچه در شكم مادران است مى داند، و كسى نمى داند كه فردا چه خواهد كرد و در كدام سرزمين خواهد مرد».

    پس خداوند سبحان، از آنچه در رحم مادران است، از پسر يا دختر، از زشت يا زيبا، سخاوتمند يا بخيل، سعادتمند يا شقى آگاه است،

    و از آن كسى كه آتشگيره آتش جهنّم است يا در بهشت همسايه و دوست پيامبران عليهم السّلام است، از همه اينها آگاهى دارد.

    اين است آن علم غيبى (ذاتى) كه غير از خدا كسى نمى داند.

    جز اينها، علومى است كه خداوند به پيامبرش تعليم داده (علم غيب اكتسابى) و او به من آموخته است،

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى من دعا كرد كه خدا اين دسته  از علوم و اخبار را در سينه ام جاى دهد

    و اعضاء و جوارح بدن من از آن پر گردد.

    .

    خطبه128

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 12:21:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ماهیت دین اسلام ...
    ماهیت دین اسلام

     

    علی از زبان علی ( ويژگى هاى اهل بيت عليه السّلام )


    به خدا سوگند!

    تبليغ رسالت ها، وفاى به پيمان ها، و تفسير اوامر و هشدارهاى الهى به من آموزش داده شده،

    درهاى دانش و روشنايى امور انسان ها نزد ما اهل بيت پيامبر عليهم السّلام است.

     

    ماهیت دین اسلام

    آگاه باشيد!

    كه قوانين دين يكى و راههاى آن آسان و راست است،

    كسى كه از آن برود به قافله و سر منزل رسد، و غنيمت برد،

    و هر كس كه از آن راه نرود گمراه شده پشيمان گردد.

     

    آخرت (خودسازی و رعایت تقوی)

     

    مردم براى آن روز كه زاد و توشه ذخيره مى كنند، و اسرار آدميان فاش مى گردد، عمل كنيد.

    كسى كه از خرد خويش بهرمند نگردد براى پند گرفتن از عقل و فكر ديگران عاجزتر است،

    كه آن غائب براى كمك كردن از عقل حاضر او ناتوان تر است.

    از آتشى بپرهيزيد كه حرارتش شديد، و عمق آن ناپيدا، و زيور آن غل و زنجير، آشاميدنى آن زرد آب و چرك جوشان است.

    آگاه باشيد نام نيكى كه خدا براى كسى ميان مردم قرار دهد، بهتر از مالى است كه براى ديگران باقى مى گذارد كه او را ستايش نمى كنند.

    .

    خطبه 120

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [شنبه 1399-05-11] [ 06:00:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دنیا و غفلت زدگی ...
    دنیا و غفلت زدگی

     پرهيز دادن از دنيا پرستى


    شما را از دنيا پرستى مى ترسانم، زيرا؛

    منزلگاهى است براى كوچ كردن، نه منزلى براى هميشه مانده است.

    دنيا خود را با غرور زينت داده و با زينت و زيبايى مى فريبد.

    خانه اى است كه نزد خداوند بى مقدار است، زيرا كه حلال آن با حرام، و خوبى آن با بدى، و زندگى در آن با مرگ، و شيرينى آن با تلخى ها در آميخته است،

    خداوند آن را براى دوستانش انتخاب نكرد. و در بخشيدن آن به دشمنانش دريغ نفرمود.

    خير دنيا اندك، و شرّ آن آماده،

    و فراهم آمده اش پراكنده، و ملك آن غارت شده،

    و آبادانى آن رو به ويرانى نهاده است.

    چه ارزشى دارد خانه اى كه پايه هاى آن در حال فروريختن

    و عمر آن چون زاد و توشه پايان مى پذيرد

    و چه لذّتى دارد زندگانى كه چونان مدّت سفر به آخر مى رسد.

     

    روش برخورد با دنيا(تقوا و خودسازی)


    مردم آنچه را خدا واجب كرده جزو خواسته هاى خود بدانيد،

    و در پرداختن حقوق الهى از او يارى طلبيد،

    و پيش از آن كه مرگ شما را بخواند گوش به دعوت او دهيد.

    همانا زاهدان اگر چه خندان باشند، قلبشان مى گريد

    و اگر چه شادمان باشند اندوه آنان شديد است

    و اگر چه براى نعمت هاى فراوان مورد غبطه ديگران قرار گيرند امّا با نفس خود در دشمنى بسيارى قرار دارند.

     

     نكوهش از غفلت زدگان (مرگ)


    ياد مرگ از دل هاى شما رفته،

    و آرزوهاى فريبنده جاى آن را گرفته است.

    و دنيا بيش از آخرت شما را تصاحب كرده

    و متاع زودرس دنيا بيش از متاع جاويدان آخرت در شما نفوذ كرده است

    و دنيا زدگى،  قيامت را از يادتان برده است.

     

    تقوی و خودسازی

     

    همانا شما برادران دينى يكديگريد،

    چيزى جز درون پليد و نيّت زشت، شما را از هم جدا نساخته است،

    نه يكديگر را يارى مى دهيد، نه خير خواه يكديگريد

    و نه چيزى به يكديگر مى بخشيد و نه به يكديگر دوستى مى كنيد.

    شما را چه شده است كه با به دست آوردن متاعى اندك از دنيا شادمان مى گرديد

    و از متاع بسيار آخرت كه از دست مى دهيد اندوهناك نمى شويد

    امّا با از دست دادن چيزى اندك از دنيا مضطرب شده كه آثار پريشانى در چهره ها آشكار مى گردد و بى تابى مى كنيد،

    گويا اين دنيا محل زندگى جاودان شما و وسائل آن براى هميشه از آن شماست.

    چيزى شما را از عيب جويى برادر دينى باز نمى دارد جز آن كه مى ترسيد مانند آن عيب را در شما به رختان كشند.

    در بى اعتنايى به آخرت و دوستى دنيا يك دل شده ايد،

    و هر يك از شما دين را تنها بر سر زبان مى آوريد،

    و از اين كار خشنوديد همانند كارگرى كه كارش را به پايان رسانده و خشنودى مولاى خود را فراهم كرده است.

    .

    خطبه113

    نهج البلاغه

    .

    موسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [جمعه 1399-05-10] [ 10:21:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      دنیای حرام ...
    دنیای حرام

     هشدار از دنيا پرستى 


    پس از ستايش پروردگار

     همانا من شما را از دنياى حرام مى‏ ترسانم زيرا؛

    در كام شيرين، و در ديده انسان سبز و رنگارنگ است،

    در شهوات و خواهش‏هاى نفسانى پوشيده شده،

    و با نعمت‏هاى زود گذر دوستى مى‏ ورزد،

    با متاع اندك زيبا جلوه مى‏ كند،

    و در لباس آرزوها خود را نشان مى دهد،

    و با زينت غرور خود را مى آرايد،

    شادى آن دوام ندارد،

    و كسى از اندوه آن ايمن نيست. 


    دنياى حرام بسيار فريبنده و بسيار زيان رساننده است،

    دگرگون شونده و ناپايدار،

    فنا پذير و مرگبار،

    و كشنده ‏اى تبهكار است،

    و آنگاه كه به دست آرزومندان افتاد و با خواهش‏هاى آنان دمساز شد مى ‏نگرند كه جز سرابى بيش نيست كه خداى سبحان فرمود: «زندگى چون آبى ماند كه از آسمان فرو فرستاديم و به وسيله آن گياهان فراوان روييد سپس خشك شده، باد آنها را پراكنده كرد و خدا بر همه چيز قادر و تواناست».

    كسى از دنيا شادمانى نديد جز آن كه پس از آن با اشك و آه روبرو شد.

     هنوز با خوشى هاى دنيا روبرو نشده است كه با ناراحتيها و پشت كردن آن مبتلا مى گردد،

    شبنمى از رفاه و خوشى دنيا بر كسى فرود نيامده جز آن كه سيل بلاها همه چيز را از بيخ و بن مى كنند. 

    هر گاه صبحگاهان به يارى كسى برخيزد، شامگاهان خود را به ناشناسى مى زند،

    اگر از يك طرف شيرين و گوارا باشد از طرف ديگر تلخ و ناگوار است. 

    كسى از فراوانى نعمت هاى دنيا كام نگرفت جز آن كه مشكلات و سختى ها دامنگير او شد،

    شبى را در آغوش امن دنيا به سر نبرده جز آن كه صبحگاهان بال هاى ترس و وحشت بر سر او كوبيد،

    بسيار فريبنده است

    و آنچه در دنياست نيز فريبندگى دارد،

    فانى و زودگذر است،

    و هر كس در آن زندگى مى كند فنا مى پذيرد.

     روش برخورد با دنيا 


    در زاد و توشه آن جز تقوا خيرى نيست.

    كسى كه به قدر كفايت از آن بردارد در آرامش به سر مى برد،

    و آن كس كه در پى به دست آوردن متاع بيشترى از دنيا باشد وسائل نابودى خود را فراهم كرده، و به زودى از دست مى رود.

    بسا افرادى كه به دنيا اعتماد كردند، ناگهان مزه تلخ مصيبت را بدانها چشاند

    و بسا صاحب اطمينانى كه به خاك و خونش كشيد.

    چه انسان هاى با عظمتى را كه خوار و كوچك ساخت،

    و بسا فخر فروشانى را كه به خاك ذلّت افكند.

    حكومت دنيا نا پايدار، عيش و زندگانى آن تيره و تار، گواراى آن شور، و شيرينى آن تلخ، غذاى آن زهر، و اسباب و وسائل آن پوسيده است.

    زنده آن در معرض مردن،

    و تندرست آن گرفتار بيمارى است،

    حكومت آن بر باد رفته،

    و عزيزان آن شكست خورده،

    متاع آن نكبت آلود و پناه آورنده آن و غارت زده خواهد بود.

     
     عبرت از گذشتگان 


    آيا شما در جاى گذشتگان خود به سر نمى بريد كه عمرشان از شما طولانى تر و آثارشان با دوام تر و آرزويشان درازتر و افرادشان بيشتر و لشكريانشان انبوه تر بودند.

    دنيا را چگونه پرستيدند و آن را چگونه بر خود گزيدند و سپس از آن رخت بر بستند و رفتند: بى توشه اى كه آنان را براى رسيدن به منزلگاه كفايت كند و بى مركبى كه آنان را به منزلشان رساند. 


    آيا شنيده ايد كه دنيا خود را فداى آنان كرده باشد؟!

    يا به گونه اى يارى شان داده؟!

    يا با آنان به نيكى به سر برده باشد؟!

    نه هرگز بلكه سختى و مشكلات دنيا چنان به آنها رسيد كه پوست و گوشتشان را دريد،

    با سختى ها آنان را سست و با مصيبت ها ذليل و خوارشان كرد

    و بينى آنان را به خاك ماليد

    و لگد مال كرد و گردش روزگار را بر ضد آنها برانگيخت. 

    شما ديديد كه دنيا آن كس را كه برابر آن فروتنى كرد، و آن را برگزيد، و بر همه چيز مقدّم داشت، كه گويا جاودانه مى ماند،

    نشناخت و روى خوش نشان نداد تا آن كه از دنيا رفت.

    آيا جز گرسنگى توشه اى به آنها سپرد؟!

    آيا جز در سختى فرودشان نياورد؟!

    و آيا روشنى دنيا جز تاريكى و سرانجامش جز پشيمانى بود.؟!

     
    پرهيز از دنياى حرام 


    آيا شما چنين دنيايى را بر همه چيز مقدم مى داريد و بدان اطمينان مى كنيد؟!

    يا در آرزوى آن به سر مى بريد؟!

    پس دنيا بد خانه اى است براى كسى كه خوشبين باشد، و يا از خطرات آن نترسد.

    پس بدانيد -و مى دانيد- كه آن را ترك مى كنيد

    و از آن رخت بر مى بنديد

    و پند گيريد از آنها كه گفتند: «چه كسى از ما نيرومندتر است»

    سپس آنان را به گورهايشان سپردند بى آن كه سواره كارانشان خوانند،

    و در قبرها فرود آوردند بى آن كه همسايگانشان نامند،

    از سطح زمين، قبرها، و از خاك كفن ها، و از استخوان هاى پوسيده همسايگانى پديد آمدند كه هيچ خواننده اى را پاسخ نمى دهند

    و هيچ ستمى را باز نمى دارند و نه به نوحه گرى توجّهى دارند. 
    نه از باران خوشحال و نه از قحط سالى نوميد مى گردند.

    گرد هم قرار دارند و تنهايند،

    همسايه يكديگرند امّا از هم دورند،

    فاصله اى با هم ندارند ولى هيچ گاه به ديدار يكديگر نمى روند.

    نزديكان از هم دورند

    بردبارانى هستند كه كينه ها از دل آنان رفته،

    بى خبرانى كه حسد در دلشان فرو مرده است.

    نه از زيان آنها ترسى، و نه به دفاع آنها اميدى وجود دارد. 
    درون زمين را به جاى سطح آن براى ماندن انتخاب كردند

    و خانه هاى تنگ و تاريك را به جاى خانه هاى وسيع برگزيدند.

    به جاى زندگى با خويشاوندان، غربت را، و به جاى نور، ظلمت را برگزيدند،

    به زمين باز گشتند چونان كه در آغاز آن را پا برهنه و عريان ترك گفتند.
    و با اعمال خود به سوى زندگى جاويدان و خانه هميشگى كوچ كردند، آنسان كه خداى سبحان فرمود: «چنانكه آفرينش را آغاز كرديم، آن را باز مى گردانيم، وعده اى بر ماست و همانا اين كار را انجام خواهيم داد».
     .

    خطبه 111

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت
     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 10:02:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      دنیا در نگاه پیامبر ...
    دنیا در نگاه پیامبر

     

    خداشناسی ( وصف قدرت پروردگار) 


    همه چيز برابر خدا خاشع، و همه چيز با يارى او، بر جاى مانده است. 

    خدا بى نياز كننده هر نيازمند،

    و عزت بخش هر خوار و ذليل،

    نيروى هر ناتوان،

    و پناهگاه هر مصيبت زده است. 

    هر كس سخن گويد مى شنود،

    و هر كه ساكت باشد اسرار درونش را مى داند،

    روزى زندگان بر اوست

    و هر كه بميرد به سوى او باز مى گردد. 


    خدايا!

    چشم ها تو را نديده تا از تو خبر دهند،

    كه پيش از توصيف كنندگان از موجودات، بوده اى. 

    آفرينش براى ترس از وحشت تنهايى نبود، و براى سودجويى آنها را نيافريدى. 

    كسى از قدرت تو نتواند بگريزد،

    و هر كس را بگيرى از قدرت تو نتواند خارج گردد،

    گناهكاران از عظمت تو نكاهند،

    و اطاعت كنندگان بر قدرت تو نيفزايند. 

    آن كس كه از قضاى تو به خشم آيد نتواند فرمانت را برگرداند،

    و هر كس كه به فرمان تو پشت كند از تو بى نياز نگردد.

    هر سرّى نزد تو آشكار و هر پنهانى نزد تو هويداست. 

    تو خداى هميشه اى و بى پايان،

    و تو پايان هر چيزى، كه گريزى از آن نيست. 

    وعده گاه همه، محضر توست،

    و رهايى از تو جز به تو ممكن نيست،

    و زمام هر جنبنده اى به دست تو است،

    و به سوى تو بازگشت هر آفريده اى است. 

    پاك و منزّهى اى خدا،

    چقدر بزرگ و والاست قدر و عظمت تو،

    و چه بزرگ است آنچه را كه از خلقت تو مى نگرم

    و چه كوچك است هر بزرگى در برابر قدرت تو.

    و چه با عظمت است آنچه را كه از ملكوت تو مشاهده مى كنم،

    و چه ناچيز است برابر آنچه كه بر ما نهان است از سلطنت تو،

    و چه فراگير است در اين جهان نعمت هاى تو،

    و چه كوچك است نعمت هاى فراوان دنيا در برابر نعمتهاى آخرت.

     
    وصف فرشتگان 


    شگفت آور است آفرينش فرشتگان تو

    كه گروهى از آنها را در آسمان ها سكونت دادى و از زمين بالا برده اى.

    آنها از همه آفريدگان نسبت به تو آگاه ترند،

    و بيشتر از همه نسبت به تو بيمناكند، و به تو نزديك ترند. 

    فرشتگانى كه در پشت پدران قرار نگرفته و در رحم مادران پرورش نيافته اند،

    و از آبى پست خلق نشده اند، و ناراحتى و مشكلات زندگى آنان را پراكنده نساخته. 

    آنها با مقام و مرتبتى كه دارند،

    و از ارزشى كه در نزد تو برخوردارند،

    و آنگونه كه تو را دوست دارند، فراوان تو را اطاعت مى كنند كه اندك غفلتى در فرمان تو ندارند. 

    اگر آنچه بر آنان پوشيده است بدانند،

    همه كارهاى خود را كوچك و ناچيز مى شمارند،

    و بر خويش ايراد مى گيرند،

    و مى دانند آنگونه كه بايد، تو را عبادت نكرده اند،

    و آن چنان كه سزاوار توست فرمانبردار نبودند.


     
    خداشناسی


    خدايا ستايش تو را سزاست،

    كه آفريننده و معبودى،

    و بندگان را به درستى آزمايش كردى.

    خانه آخرت را آفريدى

    و سفره رنگارنگ نعمت ها را گستراندى،

    و در آن انواع نوشيدنى، خوردنى، همسران، ميهمانداران، قصرها، نهرهاى روان، ميوه ها و كشتزاران، قراردادى. 

    سپس پيامبرى را فرستادى تا انسان ها را به آن خانه و نعمت ها دعوت كند.

    افسوس كه مردم نه آن دعوت كننده را اجابت كردند،

    و نه به آنچه تو ترغيبشان كردى رغبت نشان دادند،

    و نه به آنچه تو تشويقشان كردى مشتاق شدند.

    بر لاشه مردارى روى آوردند كه با خوردن آن رسوا شدند،

    و در دوستى آن همداستان گرديدند.

    وصف دنیا


    هركس به چيزى عشق ناروا ورزد، نابينايش مى كند،

    و قلبش را بيمار كرده، با چشمى بيمار مى نگرد،

    و با گوشى بيمار مى شنود.

    خواهش هاى نفس پرده عقلش را دريده،

    دوستى دنيا دلش را ميرانده است،

    شيفته بى اختيار دنيا و برده آن است

    و برده كسانى است كه چيزى از دنيا در دست دارند.

    دنيا به هر طرف برگردد او نيز بر مى گردد،

    و هرچه هشدارش دهند از خدا نمى ترسد.

    از هيچ پند دهنده اى شنوايى ندارد،

    با اينكه گرفتار آمدگان دنيا را مى نگرد كه راه پس و پيش ندارند و در چنگال مرگ اسيرند. 

    مى بيند كه آنها بلاهايى را كه انتظار آن را نداشتند بر سرشان فرود آمد

    و دنيايى را كه جاويدان مى پنداشتند از آنها جدا شده


    مرگ 


    و آنچه بر آنان فرود آيد وصف ناشدنى است.

    سختى جان كندن و حسرت از دست دادن دنيا، به دنيا پرستان هجوم آورد.

    بدن ها در سختى جان كندن سست شده و رنگ باختند،

    مرگ آرام آرام همه اندامشان را فرا گرفته، زبان را از سخن گفتن باز مى دارد،

    و او در ميان خانواده اش افتاده با چشم خود مى بيند

    و با گوش مى شنود

    و با عقل درست مى انديشد كه عمرش را در پى چه كارهايى تباه كرده و روزگارش را چگونه سپرى كرده.

    به ياد ثروت هايى كه جمع كرده مى افتد،

    همان ثروت هايى كه در جمع آورى آنها چشم بر هم گذاشته

    و از حلال و حرام و شبهه ناك گرد آورده

    و اكنون گناه جمع آورى آن همه بر دوش اوست كه هنگام جدايى از آنها فرا رسيده، و براى وارثان باقى مانده است تا از آن بهرمند گردند، و روزگار خود گذرانند. 

    راحتى و خوشى آن براى ديگرى و كيفر آن بر دوش اوست،

    و او در گرو اين اموال است كه دست خود را از پشيمانى مى گزد

    به خاطر واقعيّت هايى كه هنگام مرگ مشاهده كرده است.

    در اين حالت از آنچه كه در زندگى دنيا به آن علاقمند بود بى اعتنا شده آرزو مى كند، اى كاش آن كس كه در گذشته بر ثروت او رشك مى برد، اين اموال را جمع كرده بود.

    اما مرگ هم چنان بر اعضاى بدن او چيره مى شود،

    تا آن كه گوش او مانند زبانش از كار مى افتد،

    پس در ميان خانواده اش افتاده نه مى تواند با زبان سخن بگويد و نه با گوش بشنود،

    پيوسته به صورت آنان نگاه مى كند،

    و حركات زبانشان را مى نگرد اما صداى كلمات آنان را نمى شنود.

    سپس چنگال مرگ تمام وجودش را فرا مى گيرد،

    و چشم او نيز مانند گوشش از كار مى افتد،

    و روح از بدن او خارج مى شود،

    و چون مردارى در بين خانواده خويش بر زمين مى ماند كه از نشستن در كنار او وحشت دارند، و از او دور مى شوند. 

    نه سوگواران را يارى مى كند

    و نه خواننده اى را پاسخ مى دهد،

    سپس او را به سوى منزلگاهش در درون زمين مى برند،

    و به دست عملش مى سپارند و براى هميشه از ديدارش چشم مى پوشند.

     
     آخرت و وصف رستاخيز و زنده شدن دوباره 


    تا آن زمان كه پرونده اين جهان بسته شود،

    و خواست الهى فرا رسد،

    و آخر آفريدگان به آغاز آن بپيوندد،

    و فرمان خدا در آفرينش دوباره در رسد.

    آنگاه آسمان را به حركت آورد و از هم بشكافد،

    و زمين را به شدت بلرزاند،

    و تكان سخت دهد، كه كوه ها از جا كنده شده و در برابر هيبت و جلال پروردگارى بر يكديگر كوبيده و متلاشى شده و با خاك يكسان گردد. 

    سپس هر كس را كه در زمين به خاك سپرده شده، در آورد،

    و پس از فرسودگى تازه شان گرداند،

    و پس از پراكنده شدن، همه را گرد آورد،

    سپس براى حسابرسى و روشن شدن اعمال از هم جدا سازد.

    آنها را به دو دسته تقسيم فرمايد: به گروهى نعمت ها دهد و از گروه ديگر انتقام گيرد.

     

    اما فرمانبرداران را در جوار رحمت خود جاى دهد و در بهشت جاويدان قرار دهد،

    خانه اى كه مسكن گزيدگان آن هرگز كوچ نكنند

    و حالات زندگى آنان تغيير نپذيرد،

    در آنجا دچار ترس و وحشت نشوند،

    و بيمارى ها در آنها نفوذ نخواهد كرد،

    خطراتى دامنگيرشان نمى شود،

    و سفرى در پيش ندارند تا از منزلى به منزل ديگر كوچ كنند. 


    و امّا گنه كاران را در بدترين منزلگاه در آورد،

    و دست و پاى آنها را با غل و زنجير به گردنشان در آويزد،

    چنانكه سرهايشان به پاها نزديك گردد،

    جامه هاى آتشين بر بدنشان پوشاند،

    و در عذابى كه حرارت آتش آن بسيار شديد و بر روى آنها بسته،

    و صداى شعله ها هراس انگيز است قرار دهد.

    جايگاهى كه هرگز از آن خارج نگردند،

    و براى اسيران آن غرامتى نپذيرند،

    و زنجيرهاى آن گسسته نمى شود،

    مدّتى براى عذاب آن تعيين نشده تا پايان پذيرد و نه سر آمدى تا فرا رسد.

     
    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله از زبان حضرت علی (دنیا و پارسایی)


    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دنيا را كوچك شمرد

    و در چشم ديگران آن را ناچيز جلوه داد.

    آن را خوار مى شمرد و در نزد ديگران خوار و بى مقدار معرّفى فرمود.

    و مى دانست كه خداوند براى احترام به ارزش او دنيا را از او دور ساخت

    و آن را براى ناچيز بودنش به ديگران بخشيد.

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله از جان و دل به دنيا پشت كرد،

    و ياد آن را در دلش ميراند.

    دوست مى داشت كه زينت هاى دنيا از چشم او دور نگهداشته شود، تا از آن لباس فاخرى تهيّه نسازد،

    يا اقامت در آن را آرزو نكند،

    و براى تبليغ احكامى كه قطع كننده عذرهاست تلاش كرد،

    و امّت اسلامى را با هشدارهاى لازم نصيحت كرد،

    و با بشارت ها مردم را به سوى بهشت فراخواند، و از آتش جهنّم پرهيز داد. 

     
     ويژگيهاى اهل بيت عليهم السّلام 


    ما از درخت سرسبز رسالتيم،

    و از جايگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان برخاستيم،

    ما معدنهاى دانش و چشمه سارهاى حكمت الهى هستيم.

    ياران و دوستان ما در انتظار رحمت پروردگارند

    و دشمنان و كينه توزان ما در انتظار كيفر و لعنت خداوند به سر مى برند.

    .

    خطبه 109

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, وصف فرشتگان
    [پنجشنبه 1399-05-09] [ 12:39:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دنیا در منظر حضرت علی ...
    دنیا در منظر حضرت علی

    دعای حضرت امیر

    خدا را بر نعمت هايى كه عطا فرمود ستايش مى كنيم و در كارهاى خود از او يارى مى جوييم.

    از او سلامت در دين را خواهانيم آنگونه كه تندرستى بدن را از او درخواست داريم.

     

    وصف دنیا


    اى بندگان خدا!

    شما را به ترك دنيايى سفارش مى كنم كه شما را رها مى سازد، گر چه شما جدايى از آن را دوست نداريد.

    دنيايى كه بدن هاى شما را كهنه و فرسوده مى كند با اينكه دوست داريد همواره تازه و پاكيزه بمانيد.

    شما و دنيا به مسافرانى مانيد كه تا گام در آن نهند، احساس دارند كه به پايان راه رسيده اند،

    و تا قصد رسيدن به نشانى كرده اند، گويا بدان دست يافتند،

    در حالى كه تا رسيدن به هدف نهايى هنوز فاصله هاى زيادى است.

    چگونه مى تواند به مقصد رسد كسى كه روز معيّنى در پيش دارد و از آن تجاوز نخواهد كرد.

    مرگ به سرعت او را مى راند، و عوامل مختلف او را بر خلاف خواسته خود از دنيا جدا مى سازد.

    پس در عزّت و ناز دنيا بر يكديگر پيشى نگيريد،

    و فريب زينت ها و نعمت ها را نخوريد

    و مغرور نشويد

    و از رنج و سختى آن نناليد و ناشكيبا نباشيد؛ زيرا عزّت و افتخارات دنيا پايان مى پذيرد،

    و زينت و نعمت هايش نابود مى گردد،

    و رنج و سختى آن تمام مى شود،

    و هر مدّت و مهلتى در آن به پايان مى رسد،

    و هر موجود زنده اى به سوى مرگ مى رود.

     

    آيا نشانه هايى از زندگى گذشتگان كه بر جا مانده شما را از دنيا پرستى باز نمى دارد؟

    و اگر خردمنديد آيا در زندگانى پدرانتان آگاهى و عبرت آموزى نيست؟

    مگر نمى بينيد كه گذشتگان شما باز نمى گردند و فرزندان شما باقى نمى مانند؟

    مگر مردم دنيا را نمى نگريد كه در گذشت شب و روز حالات گوناگونى دارند: يكى مى ميرد و بر او مى گريند، و ديگرى باقى مانده به او تسليت مى گويند، يكى ديگر بر بستر بيمارى افتاده ديگرى به عيادت او مى آيد، و ديگرى در حال جان كندن است، و دنيا طلبى در جستجوى دنياست كه مرگ او را در مى يابد، و غفلت زده اى كه مرگ او را فراموش نكرده است، و آيندگان نيز راه گذشتگان را مى پويند.

     

    بهوش باشيد،

    مرگ را كه نابود كننده لذّت ها و شكننده شهوت ها و قطع كننده آرزوهاست، به هنگام تصميم بر كارهاى زشت، به ياد آوريد.

    و براى انجام واجبات، و شكر در برابر نعمت ها و احسان بى شمار الهى، از خدا يارى خواهيد.

    .

    خطبه99

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-05-06] [ 11:14:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      دوران جاهلیت از زبان حضرت علی (علیه السلام) ...
    دوران جاهلیت از زبان حضرت علی (علیه السلام)

    دوران جاهلیت از زبان حضرت علی (علیه السلام)

     

    خدا پيامبر اسلام را هنگامى مبعوث فرمود كه از زمان بعثت پيامبران پيشين مدّت ها گذشته،

    و ملّت ها در خواب عميقى فرو خفته بودند.

    فتنه و فساد جهان را فرا گرفته

    و اعمال زشت رواج يافته بود.

    آتش جنگ همه جا زبانه مى كشيد

    و دنيا، بى نور و پر از مكر و فريب گشته بود.

    برگ هاى درخت زندگى به زردى گراييده و از ميوه آن خبرى نبود،

    آب حيات فروخشكيده و نشانه هاى هدايت كهنه و ويران شده بود.

    پرچم هاى هلاكت و گمراهى آشكار و دنيا با قيافه زشتى به مردم مى نگريست،

    و با چهره اى عبوس و غم آلود با اهل دنيا روبرو مى گشت.

    ميوه درخت دنيا در جاهليّت فتنه، و خوراكش مردار بود،

    در درونش وحشت و اضطراب، و بر بيرون شمشيرهاى ستم حكومت داشت.

     

    وصف مسلمانان در جامعه اسلامی

     

    اى بندگان خدا!

    عبرت گيريد، و همواره به ياد زندگانى پدران و برادران خود در جاهليّت باشيد،

    كه از اين جهان رفتند و در گرو اعمال خود بوده، برابر آن محاسبه مى گردند.


    به جان خودم سوگند!

    پيمانى براى زندگى و مرگ و نجات از مجازات الهى بين شما و آنها بسته نشده است،

    و هنوز روزگار زيادى نگذشته، و از آن روزگارانى كه در پشت پدران خود بوديد زياد دور نيست.


    به خدا سوگند!

    پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چيزى به آنها گوشزد نكرد جز آن كه من همان را به شما مى گويم،

    شنوايى امروز شما از شنوايى آنها كمتر نيست،

    همان چشم ها و قلب هايى كه به پدرانتان دادند به شما نيز بخشيدند.


    به خدا سوگند!

    شما پس از آنها مطلبى را نديده ايد كه آنها نمى شناختند،

    و شما به چيزى اختصاص داده نشديد كه آنها محروم باشند،

    راستى حوادثى به شما روى آورده مانند شترى كه مهار كردنش مشكل است، و ميان بندش سست و سوارى بر آن دشوار است.

     

    وصف دنیا


    مبادا آنچه كه مردم دنيا را فريفت شما را بفريبد كه دنيا [دامى است مانند] سايه اى گسترده و كوتاه،

    [كه] تا سر انجامى روشن و معيّن [يعنى مرگ آدميان را رها نمى كند.]

    .

    خطبه 89

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀عصر جاهلیت در نهج البلاغه, اقسام مسلمانان در جامعه اسلامی, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-03-18] [ 03:50:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      صفات خدا ...
    صفات خدا

    اوصاف خدا 


    و گواهى مى دهم كه خدايى نيست جز خداى يكتا،

    آغاز، اوست كه پيش از او چيزى نيست،

    و پايان همه اوست كه بى نهايت است.

    پندارها براى او صفتى نمى توانند فراهم آورند،

    و عقل ها از درك كيفيّت او درمانده اند،

    نه جزئى براى او مى تواند تصوّر كرد

    و نه تبعيض پذير است،

    و نه چشم ها و قلب ها مى توانند او را به درستى فرا گيرند.

     

    تقوی و خودسازی


    اى بندگان خدا!

    از عبرت هاى سودمند پند پذيريد،

    و از آيات روشنگر عبرت آموزيد.

    و از آنچه با بيان رسا شما را ترسانده اند، بپرهيزيد،

    و از ياد آورى ها و اندرزها سود ببريد،

    آن چنان كه گويا چنگال مرگ در پيكر شما فرو رفته،

    و رشته آرزوها و دلبستگى ها قطع گرديده

    و سختى هاى مرگ و آغاز حركت به سوى قيامت به شما هجوم آورده است.

    آن روز كه «همراه هر كسى گواه و سوق دهنده اى است»، سوق دهنده اى كه تا صحنه رستاخيز او را مى كشاند، و شاهدى كه بر اعمال او گواهى مى دهد.

     

    وصف بهشت


    در بهشت، درجاتى از يكديگر برتر، و جايگاه هايى گوناگون و متفاوت وجود دارد

    که نعمت هايش پايان ندارد،

    و ساكنان آن هرگز خارج نگردند،

    ساكنان بهشت جاويد، هرگز پير و فرسوده نگردند،

    و گرفتار شدائد و سختى ها نخواهند شد.

    .

    خطبه85

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-03-05] [ 10:11:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خطبه غرّاء امام علی و اشک ریختن حاضران ...
    خطبه غرّاء امام علی و اشک ریختن حاضران

    خداشناسی

     

    الهى!
    ستايش خداوندى را سزاست، كه به قدرت، والا و برتر،و با عطا و بخشش نعمت ها به پديده ها نزديك است.

    اوست بخشنده تمام نعمت ها، و دفع كننده تمام بلاها و گرفتارى ها.

    او را مى ستايم در برابر مهربانى ها و نعمت هاى فراگيرش.

    به او ايمان مى آورم چون مبدأ هستى و آغاز كننده خلقت آشكار است.

    از او هدايت مى طلبم چون راهنماى نزديك است،

    و از او يارى مى طلبم كه توانا و پيروز است،

    و به او توكّل مى كنم چون تنها ياور و كفايت كننده است.

     

    پیامبر از زبان حضرت علی


    و گواهى مى دهم كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده اوست.

    او را فرستاده تا فرمان هاى خدا را اجرا كند و بر مردم حجّت را تمام كرده، آنها را در برابر اعمال ناروا بترساند.

     

    خداشناسی و رعایت تقوی


    سفارش مى كنم شما بندگان خدا را به تقواى الهى، كه براى بيدارى شما مثل هاى پند آموز آورده،

    و سر آمد زندگانى شما را معيّن فرمود،

    و لباس هاى رنگارنگ بر شما پوشانده،

    و زندگى پر وسعت به شما بخشيده،

    و با حسابگرى دقيق خود، بر شما مسلّط است.

    در برابر كارهاى نيكو، به شما پاداش مى دهد،

    و با نعمت هاى گسترده و بخشش هاى بى حساب، شما را گرامى داشته است،

    و با اعزام پيامبران و دستورات روشن، از مخالفت با فرمانش شما را بر حذر داشته است.

    تعداد شما را مى داند،

     

    دنیاشناسی

     

    و چند روزى جهت آزمايش و عبرت براى شما مقرّر داشته،

    كه در اين دنيا آزمايش مى گرديد، و برابر اعمال خود محاسبه مى شويد.

    آب دنياى حرام همواره تيره، و گل آلود است.

    منظره اى دل فريب و سر انجامى خطرناك دارد.

    فريبنده و زيباست اما دوامى ندارد.

    نورى است در حال غروب كردن،

    سايه اى است نابود شدنى،

    ستونى است در حال خراب شدن،

    آن هنگام كه نفرت دارندگان به آن دل بستند و بيگانگان به آن اطمينان كردند،

    چونان اسب چموش پاها را بلند كرده، سوار را بر زمين مى كوبد،

    و با دام هاى خود آنها را گرفتار مى كند،

    و تيرهاى خود را به سوى آنان، پرتاب مى نمايد،

    طناب مرگ به گردن انسان مى افكند،

    به سوى گور تنگ و جايگاه وحشتناك مى كشاند تا در قبر، محل زندگى خويش، بهشت يا دوزخ را بنگرد، و پاداش اعمال خود را مشاهده كند.

    و همچنان آيندگان به دنبال رفتگان خود گام مى نهند،

    نه مرگ از نابودى انسان دست مى كشد

    و نه مردم از گناه فاصله مى گيرند

    كه تا پايان زندگى و سر منزل فنا و نيستى آزادانه به پيش مى تازند.

     

    وصف آخرت


    تا آنجا كه امور زندگانى پياپى بگذرد، و روزگاران سپرى شود، و رستاخيز بر پا گردد،

    در آن زمان، انسانها را از شكاف گورها، و لانه هاى پرندگان، و خانه درندگان، و ميدان هاى جنگ، بيرون مى آورد كه با شتاب به سوى فرمان پروردگار مى روند،

    و به صورت دسته هايى خاموش، و صف هاى آرام و ايستاده حاضر مى شوند،

    چشم بيننده خدا آنها را مى نگرد، و صداى فرشتگان به گوش آنها مى رسد.

    لباس نياز و فروتنى پوشيده

    درهاى حيله و فريب بسته شده

    و آرزوها قطع گرديده است.

    دل ها آرام، صداها آهسته، عرق از گونه ها چنان جارى است كه امكان حرف زدن نمى باشد،

    اضطراب و وحشت همه را فرا گرفته،

    بانگى رعد آسا و گوش خراش، همه را لرزانده، به سوى پيشگاه عدالت، براى دريافت كيفر و پاداش مى كشاند.

     

    مراحل خلقت


    بندگانى كه با دست قدرتمند خدا آفريده شدند،

    و بى اراده خويش پديد آمده، پرورش يافتند،

    سپس در گهواره گور آرميده متلاشى مى گردند.

    و روزى به تنهايى سر از قبر بر مى آورند،

    و براى گرفتن پاداش به دقت حساب رسى مى گردند.

     

    خودسازی


    در اين چند روزه دنيا مهلت داده شدند تا در راه صحيح قدم بر دارند،

    راه نجات نشان داده شده تا رضايت خدا را بجويند،

    تاريكى هاى شك و ترديد از آنها برداشته شد،

    و آنها را آزاد گذاشته اند تا براى مسابقه در نيكوكارى ها، خود را آماده سازند، تا فكر و انديشه خود را به كار گيرند و در شناخت نور الهى در زندگانى دنيا تلاش كنند.

     

    تقوا


    وه!

    چه مثال هاى بجا، و پندهاى رسايى وجود دارد اگر در دل هاى پاك بنشيند، و در گوش هاى شنوا جاى گيرد، و با انديشه هاى مصمّم و عقل هاى با تدبير بر خورد كند.


    پس، از خدا چونان كسى پروا كنيد كه؛

    سخن حق را شنيد و فروتنى كرد،

    گناه كرد و اعتراف كرد،

    ترسيد و به اعمال نيكو پرداخت،

    پرهيز كرد و پيش تاخت،

    يقين پيدا كرد و نيكوكار شد،

    پند داده شد و آن را به گوش جان خريد،

    او را ترساندند و نافرمانى نكرد،

    به او اخطار شد و به خدا روى آورد،

    پاسخ مثبت داد و نيايش و زارى كرد، بازگشت و توبه كرد.

    در پى راهنمايان الهى رفت و پيروى كرد،

    راه نشانش دادند و شناخت،

    شتابان به سوى حق حركت كرده و از نافرمانى ها گريخت،

    سود طاعت را ذخيره كرد،

    و باطن را پاكيزه نگاه داشت،

    آخرت را آبادان و زاد و توشه براى روز حركت، هنگام حاجت

    و جايگاه نيازمندى، آماده ساخت،

    و آن را براى اقامتگاه خويش، پيشاپيش فرستاد.


    اى بندگان خدا براى هماهنگى با اهداف آفرينش خود، از خدا پروا كنيد، و آن چنان كه شما را پرهيز داد از مخالفت و نافرمانى خدا بترسيد، تا استحقاق وعده هاى خدا را پيدا كنيد، و از بيم روز قيامت بر كنار باشيد.

     

    مراحل خلقت انسان


    خدا گوش هايى براى پند گرفتن از شنيدنى ها،

    و چشم هايى براى كنار زدن تاريكى ها، به شما بخشيده است،

    و هر عضوى از بدن را اجزاء متناسب و هماهنگ عطا فرموده تا در تركيب ظاهرى صورت ها و دوران عمر با هم سازگار باشند،

    با بدن هايى كه منافع خود را تأمين مى كنند،

    و قلب هايى كه روزى را به سراسر بدن با فشار مى رسانند،

    و از نعمت هاى شكوهمند خدا برخوردارند،

    و در برابر نعمت ها شكر گزارند، و از سلامت خدادادى بهره مندند.

     

    خداشناسی و دنیا

     

    مدّت زندگى هر يك از شماها را مقدّر فرمود، و از شما پوشيده داشت،

    و از آثار گذشتگان عبرت هاى پند آموز براى شما ذخيره كرد،

    لذّت هايى كه از دنيا چشيدند،

    و خوشى ها و زندگى راحتى كه پيش از مرگ داشتند،

    سر انجام دست مرگ گريبان آنها را گرفت

    و ميان آنها و آرزوهايشان جدايى افكند

    آنها كه در روز سلامت چيزى براى خود ذخيره نكردند، و در روزگاران خوش زندگى عبرت نگرفتند.
    آيا خوشى هاى جوانى را جز ناتوانى پيرى در انتظار است؟

    و آيا سلامت و تندرستى را جز حوادث بلا و بيمارى در راه است؟

    و آيا آنان كه زنده اند جز فنا و نيستى را انتظار دارند؟

     

    مرگ و توصیف آخرت

    با اينكه هنگام جدايى و تپش دل ها نزديك است كه سوزش درد را چشيده،

    و شربت غصّه را نوشيده،

    و فرياد يارى خواستن برداشته،

    و از فرزندان و خويشاوندان خود، در خواست كمك كرده است.

    آيا خويشاوندان مى توانند مرگ را از او دفع كنند و آيا گريه و زارى آنها نفعى براى او دارد؟

    او را در سرزمين مردگان مى گذارند،

    و در تنگناى قبر تنها خواهد ماند.

    حشرات درون زمين، پوستش را مى شكافند،

    و خشت و خاك گور بدن او را مى پوساند،

    تند بادهاى سخت آثار او را نابود مى كند،

    و گذشت شب و روز، نشانه هاى او را از ميان بر مى دارد،

    بدن ها پس از آن همه طراوت متلاشى مى گردند،

    و استخوان ها بعد از آن همه سختى و مقاومت، پوسيده مى شوند.


    و ارواح در گرو سنگينى بار گناهانند،

    و در آنجاست كه به اسرار پنهان يقين مى كنند، امّا نه بر اعمال درستشان چيزى اضافه مى شود و نه از اعمال زشت مى توانند توبه كنند.

     

    خودسازی


    آيا شما فرزندان و پدران و خويشاوندان همان مردم نيستيد كه بر جاى پاى آنها قدم گذاشته ايد و از راهى كه رفتند مى رويد و روش آنها را دنبال مى كنيد؟

    امّا افسوس كه دلها سخت شده، پند نمى پذيرد،

    و از رشد و كمال باز مانده، و راهى كه نبايد برود مى رود،

    گويا آنها هدف پندها و اندرزها نيستند و نجات و رستگارى را در به دست آوردن دنيا مى دانند.


    بدانيد كه بايد از صراط عبور كنيد،

    گذرگاهى كه عبور كردن از آن خطرناك است، با لغزش هاى پرت كننده، و پرتگاه هاى وحشت زا، و ترس هاى پياپى.

     

    علماء در نهج البلاغه، تقوا


    از خدا چون خردمندان بترسيد كه دل را به تفكّر مشغول داشته،

    و ترس از خدا بدنش را فرا گرفته،

    و شب زنده دارى خواب از چشم او ربوده،

    و به اميد ثواب، گرمى روز را با تشنگى گذارنده،

    با پارسايى شهوات را كشته،

    و نام خدا زبانش را همواره به حركت در آورده.


    ترس از خدا را براى ايمن ماندن در قيامت پيش فرستاده،

    از تمام راه هاى جز راه حق چشم پوشيده،

    و بهترين راهى كه انسان را به حق مى رساند مى پيمايد.
    چيزى او را مغرور نساخته،

    و مشكلات و شبهات او را نابينا نمى سازد،

    مژده بهشت، و زندگى كردن در آسايش و نعمت سراى جاويدان و ايمن ترين روزها، او را خشنود ساخته است.

    با بهترين روش از گذرگاه دنيا عبور كرده،

    توشه آخرت را پيش فرستاده،

    و از ترس قيامت در انجام اعمال صالح پيش قدم شده است،

    ايام زندگى را با شتاب در اطاعت پروردگار گذرانده،

    و در فراهم آوردن خشنودى خدا با رغبت تلاش كرده،

    از زشتى ها فرار كرده،

    امروز رعايت زندگى فردا كرده،

    و هم اكنون آينده خود را ديده است.
    پس بهشت براى پاداش نيكوكاران سزاوار و جهنّم براى كيفر بدكاران مناسب است،

    و خدا براى انتقام گرفتن از ستمگران كفايت مى كند،

     

    قرآن

    و قرآن براى حجّت آوردن و دشمنى كردن، كافى است.

     

    خداشناسی


    سفارش مى كنم شما را به پروا داشتن از خدا،

    خدايى كه با ترساندن هاى مكرّر، راه عذر را بر شما بست، و با دليل و برهان روشن، حجت را تمام كرد.

     

    شیطان

    و شما را پرهيز داد از دشمنى شيطانى كه پنهان در سينه ها راه مى يابد،

    و آهسته در گوش ها راز مى گويد،

    گمراه و پست است،

    وعده هاى دروغين داده، در آرزوى آنها به انتظار مى گذارد،

    زشتى هاى گناهان را زينت مى دهد،

    گناهان بزرگ را كوچك مى شمارد،

    و آرام آرام دوستان خود را فريب داده، راه رستگارى را بر روى در بند شدگانش مى بندد،

    و در روز قيامت آنچه را كه زينت داده انكار مى كند،

    و آنچه را كه آسان كرده، بزرگ مى شمارد،

    و از آنچه كه پيروان خود را ايمن داشته بود، سخت مى ترساند.

     

    مراحل افرینش انسان


    مگر انسان، همان نطفه و خون نيم بند نيست كه خدا او را در تاريكى هاى رحم و خلاف هاى تو در تو، پديد آورد تا به صورت چنين در آمد،

    سپس كودكى شيرخوار شد،

    بزرگتر و بزرگتر شده تا نوجوانى رسيده گرديد،

    سپس او را دلى فراگير، و زبانى گويا، و چشمى بينا عطا فرمود تا عبرت ها را درك كند، و از بدى ها بپرهيزد،

    و آنگاه كه جوانى در حد كمال رسيد، و بر پاى خويش استوار ماند، گردن كشى آغاز كرد، و روى از خدا گرداند، و در بيراهه گام نهاد، در هوا پرستى غرق شد، و براى به دست آوردن لذّت هاى دنيا تلاش فراوان كرد، و سر مست شادمانى دنيا شد.


    هرگز نمى پندارد مصيبتى پيش آيد

    و بر اساس تقوى فروتنى ندارد،

    ناگهان سرمست و مغرور در اين آزمايش چند روزه،

    مرگ او را مى ربايد، او را كه در دل بد بختى ها، اندكى زندگى كرده، و آنچه را كه از دست داده عوضى به دست نياورده است،

    و آنچه از واجبات را كه ترك كرد، قضايش را بجا نياورد.

     

    مرگ و وصف آخرت


    درد مرگ او را فراگرفت،

    روزها در حيرت و سرگردانى، و شب ها با بيدارى و نگرانى مى گذراند.

    هر روز به سختى درد مى كشد،

    و هر شب رنج و بيمارى به سراغش مى رود،

    در ميان برادرى غم خوار، و پدرى مهربان و ناله كننده اى بى طاقت و بر سينه كوبنده اى گريان افتاده است.


    امّا او در حالت بيهوشى و سكرات مرگ، و غم و اندوه بسيار، و ناله دردناك، و درد جان كندن، با انتظارى رنج آور، دست به گريبان است.

    در حالى كه تسليم و آرام است، بر مى دارند، و بر تابوت مى گذارند.

    خسته و لاغر به سفر آخرت مى رود،

    كه فرزندان و برادران او را به دوش كشيده تا سر منزل غربت، آنجا كه ديگر او را نمى بينند،

    و آنجا كه جايگاه وحشت است، پيش مى برند.

    امّا هنگامى كه تشييع كنندگان بروند و مصيبت زدگان باز گردند، در گودال قبر نشانده، براى پرسش حيرت آور، و امتحان لغزش زا، زمزمه غم آلود دارد.


    و بزرگ ترين بلاى آنجا، فرود آمدن در آتش سوزان دوزخ و بر افروختگى شعله ها و نعره هاى آتش است،

    كه نه يك لحظه آرام گيرد تا استراحت كند،

    و نه آرامشى وجود دارد كه از درد او بكاهد،

    و نه قدرتى كه مانع كيفر او شود،

    نه مرگى كه او را از اين همه ناراحتى برهاند،

    و نه خوابى كه اندوهش را بر طرف سازد،

    در ميان انواع مرگ ها و ساعت ها مجازات گوناگون گرفتار است.

    به خدا پناه مى بريم.

     

    تقوی و خودسازی


    اى بندگان خدا!

    كجا هستند آنان كه ساليان طولانى در نعمت هاى خدا عمر گذراندند

    تعليمشان دادند و دريافتند،

    مهلتشان دادند و بيهوده روزگار گذراندند

    از آفات و بلاها دورشان داشتند اما فراموش كردند،

    زمانى طولانى آنها را مهلت دادند،

    نعمت هاى فراوان بخشيدند،

    از عذاب دردناك پرهيزشان دادند،

    و وعده هايى بزرگ از بهشت جاويدان به آنها دادند.


    اى مردم !

    از گناهانى كه شما را به هلاكت افكند،

    از عيب هايى كه خشم خدا را در پى دارد، بپرهيزيد.

    دارندگان چشمهاى بينا، و گوش هاى شنوا، و سلامت و كالاى دنيا آيا گريزگاهى هست يا رهايى و جاى امنى پناهگاهى و جاى فرارى هست؟

    آيا باز گشتى براى جبران وجود دارد؟

    نه چنين است پس كى باز مى گرديد؟

    به كدام سو مى رويد و به چه چيز مغرور مى شويد؟

    همانا بهره هر كدام از شما زمين به اندازه طول و عرض قامت شماست، آنگونه كه خاك آلوده بر آن خفته باشد.


    اى بندگان خدا !

    هم اكنون به اعمال نيكو پردازيد، تا ريسمان هاى مرگ بر گلوى شما سخت نشده،

    و روح شما براى كسب كمالات آزاد است،

    و بدن ها راحت، و در حالتى قرار داريد كه مى توانيد مشكلات يكديگر را حل كنيد.

    هنوز مهلت داريد، و جاى تصميم و توبه و باز گشت از گناه باقى مانده است.

    عمل كنيد پيش از آن كه در شدّت تنگناى وحشت و ترس و نابودى قرار گيريد،

    پيش از آن كه مرگ در انتظار مانده، فرا رسد، و دست قدرتمند خداى توانا شما را برگيرد.


    (سید رضی می گوید: وقتى كه امام اين خطبه را ايراد فرمود، بدنها به لرزه در آمد، اشكها سرازير و دل ها ترسان شد، كه جمعى آن را غرّاء ناميدند).

    .

    خطبه84

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀مراحل خلقت در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-03-04] [ 11:42:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دنیاشناسی از منظر امام علی ...
    دنیاشناسی از منظر امام علی

    دنيا شناسى


    چگونه خانه دنيا را توصيف كنم كه ابتداى آن سختى و مشقّت، و پايان آن نابودى است.

    در حلال دنيا حساب، و در حرام آن عذاب است.

    كسى كه ثروتمند گردد فريب مى خورد، و آن كس كه نيازمند باشد اندوهناك است،

    و تلاش كننده دنيا به آن نرسد، و به رها كننده آن، روى آورد.

    كسى كه با چشم بصيرت به آن بنگرد او را آگاهى بخشد، و آن كس كه چشم به دنيا دوزد، كور دلش مى كند.


    سید رضی مى گويد: (اگر صاحب انديشه اى درست در كلام امام كه فرمود: «من أبصر بها بصرته» انديشه كند در آن معناى شگرف، و بينشى ژرف مى نگرد، كه هرگز به پايان آن نتوان رسيد، و ژرفاى كلام امام را نخواهد ديد. بخصوص كه جمله «و من أبصر اليها أعمته» را هماهنگ با جمله قبل، به خوبى ارزيابى كند خواهد ديد كه تفاوت اين دو كلام تا کجاست. تفاوتى روشن و شگفتى آور و آشكار. درود خدا و سلام او بر امام على عليه السّلام باد).

    .

    خطبه 82

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 10:54:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دنیای خوب، دنیای بد از منظر حضرت علی ...
    دنیای خوب، دنیای بد از منظر حضرت علی

    روش برخورد با دنيا


    آگاه باشيد دنيا خانه اى است كه كسى در آن ايمنى ندارد جز آنكه به جمع آورى توشه آخرت پردازد و از كارهاى دنيايى كسى نجات نمى يابد.


    مردم به وسيله دنيا آزمايش مى شوند، پس هر چيزى از دنيا را براى دنيا به دست آورند از كفشان بيرون مى رود، و بر آن محاسبه خواهند شد، و آنچه را در دنيا براى آخرت تهيّه كردند به آن خواهند رسيد، و با آن خواهند ماند.

    دنيا در نظر خردمندان چونان سايه اى است كه هنوز گسترش نيافته، كوتاه مى گردد، و هنوز فزونى نيافته كاهش مى يابد.

    .

    خطبه63

    نهج البلاغه

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-01-24] [ 07:32:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت