راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




خرداد 1399
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر






  • مطالب مرتبط


  • مجموعه روایات درباره صبر
  • مجموعه روایات در باره نیت
  • مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
  • چه کسی شایسته امامت است؟
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و دوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و سوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و دوم)
  • هلاک شدگان امام علی
  • ارزش صبر و تحمل
  • راه برخورد با مصيبت ها
  • تعريف حقیقت زهد و پارسايى
  • اقسام روزی
  • دو چيز ناپايدار
  • کارکرد عقل و صبر
  • ماهیت صبر
  • رأس ارزش های اخلاقی
  • 5 پند مهم از امام علی
  • نحوه استفاده از دنیا و بدست آوردن روزی
  • اقسام روزی
  • حکمت فضایل اخلاقی
  • کلام پرتکرار امام علی بر روی منبرها
  • راه خودسازی
  • محل رسیدن روزی
  • تقوی در خلوت گاه
  • جامعیت قرآن
  • نحوه حسابرسی روز قیامت با وجود فراوانی انسانها
  • جایگاه عقل در هدایت
  • نتیجه اوصاف ضد تقوی
  • رابطه تلاش و تقدیر
  • نحوه برخورد با نعمت ها
  • مسؤوليّت نعمت هاى الهى
  • رفتارهای ضد تقوی
  • واکنش های درست در برابر رفتارها و آدم های بد
  • اندیشه درست
  • خبر از ظهور امام مهدی (عج الله تعالی و فرجه الشریف)
  • ضرورت خودسازی
  • ارزش همانند شدن با خوبان
  • نتیجه صبر
  • علی از زبان علی (دروغ و گمراهی)
  • علی از زبان علی
  • ابزار مدیریت
  • صبر و پیروزی
  • اندازه صبر
  • رابطه روزی و صدقه
  • فرشته نادی مرگ
  • خطاب امام علی به مردگان
  • خوشا به حال اینان
  • مجموعه صفات انسان ساز از زبان امام علی
  • ارزش تقوی در عمل
  • ضرورت خودسازى رهبران و مديران



  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      تأویل آیات به ولایت امامان معصوم علیهم السلام ...
    تأویل آیات به ولایت امامان معصوم علیهم السلام

    تأویل آیات به ولایت امامان معصوم علیهم السلام

     

    روایت اول)

    امام صادق علیه السلام درباره قول خدای عزوجلّ «الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا ان هدانا الله» سوره7: 43 ، فرمود: چون روز قیامت شود پیغمبر صلی الله علیه و آله و امیر الومنین و امامان از فرزندان او را بخوانند  و آنها برای (رسیدگی به حساب و شفاعت) مردم منصوب شوند؛ چون شیعیانشان آنها را ببینند، گویند : « الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا ان هدانا الله» یعنی خدا ما را به ولایت امیر المومنین و امامان از فرزندانشان علیهم السلام رهبری فرمود.

     

    روایت دوم)

    امام صادق علیه السلام راجع به قول خدای تعالی « و نضع الموازین القسط لیوم القیامه» سوره 21 ؛47 ، فرمود: آن ترازوها پیغمبران و اوصیاء ایشان علیهم السلام هستند.

     

    رووایت سوم)

    مفضل بن عمر گوید: از امام صادق علیه السلام راجع به قول خدای تعالی «ائت بقرآن غیر هذا أو بدّله» سوره 10؛ 15 فرمود: می گفتند یا علی را عوض کن.

    شرح: طبق این روایت مقصود مشرکین و منافقین این بود که اگر می خواهی ما به تو ایمان آوریم آیاتی که راجع به فضیلت علی علیه السلام است عوض کن؛ یعنی فضیلت دیگران را به جای او بگذار یا اصلا قرآنی بیاور غیر این قرآن.

     

    روایت سوم)

    ادریس بن عبدالله گوید: از امام صادق علیه السلام تفسیر این آیه را پرسیدم : «ما سلککم فی سقر؟ قالوا لم نک من المصلین» سوره 74؛ 42 فرمود: مقصود این است که پیروی نکردیم از امامانی که خدای تبارک تعالی درباره ایشان فرموده است :«والسابقون السابقون اولئک المقربون» سوره 56/11 مگر نمی بینی که مردم اسبی را که در مسابقه پشت سر سابق است مصلّی نامند؟ همین معنی مقصود است در آنجا که فرماید «ما از مصلین نبودیم» یعنی پیرو پیشروان نبودیم.

    شرح: امام صادق علیه السلام هم در روایت اسب اول را سابق و اسب دوم را مصلی بیان نوده و معنی مقصود را طبق این اصطلاح بیان فرموده است زیرا سابقون در سوره واقعه به ائمه علیهم السلام تفسیر شده است و مصلی هم طبق اصطلاح این مسابقه به معنی پیرو و دنبال و دومین است، پس معنی آیه این است که بهشتیان از دوزخیان پرسند برای چه به دوزخ درآمدید؟

    جواب گویند: برای اینکه از امامان خود پیروی نکردیم و این تأویل بسیار مناسب است با معنی لغوی و اصطلاحی لفظ مصلّی و هم با تفسیری که مفسرین در معنی آیه گفته اند زیرا نماز گزاردن با پیروی از ائمّه به وجود می آید و کامل می شود.

     

    روایت چهارم)

    امام باقر علیه السلام درباره قول خدای عزوجلّ  «و أن لو استقاموا علی الطریقه لأسقیناهم ماء  غدقا» سوره72/16 فرمود: خدا می فرماید: ایمان را در دلشان جایگزین کنیم و طریقه همان ولایت علی بن ابی طالب  و اوصیاء او علیهم السلام است.

     

    روایت پنجم) 

    محمد بن مسلم گوید: از امام صادق علیه السلام راجع به قول خدای عزوجلّ «الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا  » سوره41/30 پرسیدم. امام علیه السلام  فرمود: یعنی آنها که بر ولایت امامان یکی پس از دیگری استقامت کردند. «فرشتگانت بر ایشان نازل شوند که بیم مدارید و غم مخورید و به بهشتی که وعده یافته اید شادمان باشد.»

     

    روایت ششم)

    ابوحمزه گوید: از امام باقر علیه السلام قول خدای تعالی را : «قل انما أعظکم بواحده» سوره34/46 پرسیدم ، فرمود: یعنی تنها شما را به ولایت علی علیه السلام اندرز می دهم، ولایت علی همان یک اندرزی است که خدای تبارک تعالی می فرماید: :«فقط یک اندرز به شما می دهم.»

     

    روایت هفتم)

    امام صادق علیه السلام درباره قول خدای عزوجل : «ان الذین آمنوا ثم کفروا ثم آمنوا ثم کفروا ثم ازدادوا کفرا لن تقبل توبتهم» سوره 4/ 137

    فرمود: این آیه درباره فلان و فلان و فلان (خلفا سه گانه) نازل شده که در اول امر پیغمبر صلی الله علیه و آله ایمان اوردند و چون ولایت (علی علیه السلام) به آنها عرضه شد انکار کردند همان زمان که پیغمبرصلی الله علیه و آله فرمود: هرکس من مولای او هستم این علی مولای او است سپس به وسیله بیعت کردن با امیر المومنین علیه السلام ایمان اوردند و بعد چون رسول خدا صلی الله علیه و آله درگذشت کافر شدند و بر بیعت خود پایداری نکردند سپس به وسیله بیعت گرفتن برای خود از کسانی که با امیر المومنین علیه السلام بیعت کرده بودند بر کفر خود افزودند پس در ایشان اثری از ایمان باقب نماند.

     

    روایت هفتم)

    امام صادق علیه السلام درباره قول خدای عزوجلّ :«ان الذین ارتدوا علی أدبارهم من بعد ما تبین لهم الهدی» سوره47/25 فرمود: ایشان فلان و فلان و فلان هستند که با ترک گفتن ولایت امیر المومنین علیه السلام از ایمان برگشتند.

    راوی گوید من عرض کردم: خدای تعالی فرماید: «ذلک بانهم قالوا للذین کرهوا ما نزل الله سنطیعکم فی بعض الامر» فرمود: به خدا این آیه درباره آن دو نفر(اولی و دومی) و پیروان ایشان نازل شده است و آن قول خدای عزوجل است که جبرئیل علیه السلام بر محمد صلی الله و آله نازل کرده : «این بدان جهت بود که انها به کسانی که آنچه را خدا نازل کرده (درباره علی علیه السلام) ناپسند دارند گویند در بعضی از امور اطاعت شما خواهیم کرد.»

    سپس امام فرمود: آنها بنی امیه را به پیمان خود دعوت کردند که بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله امر امامت را در خاندان ما نگذارند و از خمس چیزی به ما ندهند و گفتند اگر خمس را به آنها دهیم به چیزی احتیاج نخواهند داشت و از نبودن امر امامت در میان آنها باک ندارند. بنی امیه به انها گفتند : ما شما را در بعضی از آنچه دعوتمان می کنید اطاعت می کنیم و آن موضوع خمس است که به آنها چیزی ندهیم.

    و اینکه خدا فرماید: «کرهوا ما نزل الله» آنچه را خدا نازل کرده ولایت امیر المومنین علیه السلام است که بر خلقش واجب ساخته و ابوعبیده همراه انها و کاتب پیمان نامه ایشان بود. خدا (درباره پیمان سری آنها این آیه) نازل فرمود: «أم أبرموا أمراً فانا مبرمون أام یحسبون انا لا نسمع سرّ هم و نجواهم … » سوره 43/80

    .

    کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    .

    موضوعات: ◀جلد2, ✔مطلب ندارد, تأویل آیات به ولایت امامان معصوم
    [شنبه 1399-03-31] [ 12:20:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی ام) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی ام)

     ياري خواستن براي پرداخت وام

     

    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و مرا رهايي بخش از وامي كه چهره‌ام را افسرده و غمگين سازد،

    و انديشه‌ام را بياشوبد،

    و فكرم را پريشان گرداند،

    و روزگاري دراز مرا به كوشش وا دارد.

    پناه مي‌برم به تو از اندوه و انديشه‌ي بدهكاري،

    و دل‌نگران بودن و بي‌خوابي كشيدن براي آن.

     

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست

    و مرا از رنجِ وام در پناه آور.

     

    پروردگارا!

    در برابر ذلّتِ وامداري در زندگي و پيامدهاي آن پس از مردن، اميد من به پشتيبانيِ توست.

     

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست

    و مرا به مالي سرشار، يا مالي به اندازه و پيوسته، ياري فرما.

     

     

    اسراف و برکت

    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و مرا از اسراف و زياده‌روي به دور دار،

    و با بخشش و ميانه روي راه اعتدال بنماي.

    چنان كن كه در كار خود اندازه نگه دارم

    و به لطف تو مال خود را بيهوده خرج نكنم.

     

    روزی

    روزي‌ام را پيوسته از راه‌هاي حلال بر من روان گردان،

    و انفاق مرا در راه‌كارهاي نيك انداز،

    و مالي را كه براي من خود بزرگ بيني آورد يا به ستم مُنجر شود و يا به سركشي انجامد، از من بستان.

     

    خدايا!

    چنان كن كه همنشيني با فقيران خوشايند من باشد،

    و مرا در هم صحبتي با آنان، سينه‌اي گشاده و خيالي آسوده عنايت كن.

    آنچه از مال و ثروتِ‌اين جهانِ زود گذر را كه از من گرفته‌اي، در گنجينه‌هاي باقيِ خود ذخيره نما،

    و آن بهره‌ي بي‌مقدار دنيوي را كه به من ارزاني داشته‌اي و در اين جهان عطا فرموده‌اي دستاويزي براي رسيدن به رحمتت و پيوستن به مقام قُرب و داخل شدن به بهشت خود قرار ده،

    كه تو احسان بزرگ داري، و تو بخشنده‌ي بزرگواري.

    .

    دعای سی ام

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, شغل مناسب و روزی, اسراف و برکت, دعا برای رفع تنگدستی, یاری خواستن برای پرداخت وام و قرض
    [سه شنبه 1399-03-27] [ 03:15:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و نهم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و نهم)

    فلسفه گشایش وتنگی در روزی و دعا برای رفع تنگدستی

     

    خدايا!

    تو مارا به بدگماني در روزي‌هايمان،

    و به آرزوي دراز در مدت عمرمان، آزمودي،

    تا آن جا كه روزي‌هاي تو را از روزي خوارانت طلب كرديم،

    و به سبب آرزوهاي دراز، در عمرِ پيرانِ كهنسال طمع ورزيديم.


    پس بر محمد و خاندانش درود فرست

    و ما را يقيني درست عطا فرما كه با آن از رنج طلب بياساييم،

    و اطميناني خالص به ما ببخش كه دشواريِ كارها را از ما بردارد.

    آن وعده‌اي را كه در وحي بر پيامبرت آشكارا بيان داشته‌اي و در پي آن در كتاب خود بدان سوگند ياد كرده‌اي، سبب قرار ده تا دل مشغولي ما را به رزقي كه خود آن را بر عهده گرفته‌اي، و كاري كه سامان دادن آن را ضمانت كرده‌اي پايان دهد.

    تو خود گفته‌اي و گفته‌ي تو راست‌ترين گفتار است،

    و سوگند خورده‌اي، و سوگند تو راست‌ترين سوگند است،

    كه «روزي‌تان و آنچه به شما وعده داده مي‌شود، در آسمان است.»

    و آن گاه فرموده‌اي: «سوگند به پروردگار آسمان و زمين كه اين سخن حق است، مثل آن سخن كه مي‌گوييد.»

    .

    دعای بیست ونهم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, شغل مناسب و روزی, دعا برای رفع تنگدستی, فلسفه گشایش و تنگی در روزی
     [ 03:01:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و هشتم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و هشتم)

    علت منع از امید بستن به غیر خدا و مبارزه روانی با دیگران و مبارزه با کمبود اعتماد به نفس


    خدايا!

    من با دل بريدن از همه كس، قلب خود را از ياد غير تو پيراسته‌ام،
    و با تمام وجودم به تو روي آورده‌ام،
    و از آن كس كه خود نيازمند احسانِ توست، رويِ حاجت برگردانده‌ام،
    و از آن كس كه از فضل تو بي‌نياز نيست، خواهش خود را پس گرفته‌ام،
    و دانسته‌ام كه نياز خواهيِ‌ انسانِ نيازمند از نيازمندي ديگر، نشانه‌ي كم خردي و كج انديشي است.


    اي معبود من!

    چه بسيار ديده‌ام مردمي را كه از غير تو عزّت طلبيده‌اند و ذلّت نصيب‌شان شده است؛

    و توانگري را نزد ديگران جسته‌اند و به تنگ دستي رسيده‌اند؛

    و هوسِ سربلندي كرده‌اند و به سر افكندگي دچار آمده‌اند.

    با ديدن اين نمونه‌ها، انسان دور انديش، از اميد بستن به ديگران در امان مي‌ماند،

    و عبرت گرفتن او را توفيق بندگي مي‌دهد،

    و برگزيدن حق او را به راه صواب مي‌كشاند.


    اي سرور و آقاي من!

    تنها تويي كه درگاهت سراي حاجت خواهيِ من است، نه هر كسي كه از او چيزي خواهند؛

    و تنها تويي كه حاجتم را برآورده مي‌سازي، نه هر كسي كه از او خواهشي طلبند.

    پيش از آن كه ديگري را بخوانم، تنها تو را مي‌خوانم و بس؛

    در حالي كه تنها اميدم تويي،

    و در دعاي من، كسي همشأن و همراه تو نيست،

    و نداي من، ديگري را با تو در بر نمي‌گيرد.

     

    صفات خداوند


    اي معبود من!

    تو با وجود صفات گوناگون، يگانه و يكتايي،

    و تنها تو داراي آن نيروي نفوذ ناپذير هستي.

    كمالِ توانايي و نيرومندي براي توست.

    والا خداوند و بلند مرتبه‌اي.

    هر كسي جز تو در زندگي‌اش مستحقّ ترحّم است؛

    در كارِ خود بي‌اختيار، و در هر حالِ خويش بيچاره است؛

    از حالي به حالي دگرگون مي‌شود

    و صفت‌هاي گوناگون مي‌پذيرد.

     تو برتر از آني كه همتا و هم تواني داشته باشي،

    و بزرگ‌تر از آن كه تو را مثل و مانندي باشد،

    پاك و منزّهي و جز تو معبودي نيست.

    .

    دعای بیست و هشتم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀اوصاف خدا, ✔مطلب ندارد, نحوه مقابله روانی با دیگران, علت منع از امید بستن به غیر خدا
     [ 02:51:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی بعد از مرگ عثمان ...
    علی از زبان علی بعد از مرگ عثمان

    (پس از قتل عثمان آنگاه كه مردم هجوم آوردند تا با امام على عليه السّلام بيعت كنند، در روز جمعه 25 ذى الحجّه سال 35 هجرى در مدينه فرمود).

     

    علی از زبان علی بعد از مرگ عثمان


    مرا واگذاريد و ديگرى را به دست آريد،

    زيرا ما به استقبال حوادث و امورى مى رويم كه رنگارنگ و فتنه آميز است،

    و چهره هاى گوناگون دارد

    و دل ها بر اين بيعت ثابت و عقل ها بر اين پيمان استوار نمى ماند،

    چهره افق حقيقت را (در دوران خلافت سه خليفه) ابرهاى تيره فساد گرفته، و راه مستقيم حق ناشناخته ماند.


    آگاه باشيد!

    اگر دعوت شما را بپذيرم، بر أساس آنچه كه مى دانم با شما رفتار مى كنم

    و به گفتار اين و آن، و سر زنش سرزنش كنندگان گوش فرا نمى دهم.

    اگر مرا رها كنيد چون يكى از شما هستم كه شايد شنواتر، و مطيع تر از شما نسبت به رييس حكومت باشم،

    در حالى كه من وزير و مشاورتان باشم بهتر است كه امير و رهبر شما گردم.

    .

    خطبه92

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-03-25] [ 11:34:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      مراحل خلقت جهان و اوصاف فرشتگان ...
    مراحل خلقت جهان و اوصاف فرشتگان

     

     خدا شناسى


    ستايش خدايى را سزاست كه نبخشيدن بر مال او نيفزايد،

    و بخشش او را فقير نسازد،

    زيرا هر بخشنده اى جز او، اموالش كاهش يابد،

    و جز او هر كس از بخشش دست كشد مورد نكوهش قرار گيرد.

    اوست بخشنده انواع نعمت ها و بهره هاى فزاينده

    و تقسيم كننده روزى پديده ها،

    مخلوقات همه جيره خوار سفره اويند،

    كه روزى همه را تضمين، و اندازه اش را تعيين فرمود.

    به مشتاقان خويش و خواستاران آنچه در نزد اوست راه روشن را نشان داد،

    سخاوت او را در آنجا كه از او بخواهند، با آنجا كه از او درخواست نكنند، بيشتر نيست.


    خدا اوّلى است كه آغاز ندارد، تا پيش از او چيزى بوده باشد،

    و آخرى است كه پايان ندارد تا چيزى پس از او وجود داشته باشد.

    مردمك چشم ها را از مشاهده خود باز داشته است.

    زمان بر او نمى گذرد تا دچار دگرگونى گردد،

    و در مكانى قرار ندارد تا پندار جابجايى نسبت به او روا باشد.

    اگر آنچه از درون معادن كوه ها بيرون مى آيد،

    و يا آنچه از لبان پر از خنده صدف هاى دريا خارج مى شود، از نقره هاى خالص، و طلاهاى ناب، درهاى غلطان، و مرجان هاى دست چين، همه را ببخشد، در سخاوت او كمتر اثرى نخواهد گذاشت،

    و گستردگى نعمت هايش را پايان نخواهد داد،

    در پيش او آنقدر از نعمت ها وجود دارد كه هر چه انسان ها درخواست كنند تمامى نپذيرد،

    چون او بخشنده اى است كه درخواست نيازمندان چشمه جود او را نمى خشكاند،

    و اصرار و درخواست هاى پياپى او را به بخل ورزيدن نمى كشاند.

     

     صفات خدا در قرآن


    اى پرسش كننده، درست بنگر!

    آنچه را كه قرآن از صفات خدا بيان مى دارد، به آن اعتماد كن،

    و از نور هدايتش بهره گير،

     

    شیطان

    و آنچه را كه شيطان تو را به دانستن آن وامى دارد، و كتاب خدا آن را بر تو واجب نكرده، و در سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امامان هدايتگر عليه السّلام نيامده، رها كن و علم آن را به خدا واگذار، كه اين نهايت حقّ پروردگار بر تو است.

     

    ویژگی علمای ربّانی


    بدان!

    آنها كه در علم دين استوارند، خدا آنها را از فرو رفتن در آنچه كه بر آنها پوشيده است و تفسير آن را نمى دانند، و از فرو رفتن در اسرار نهان بى نياز ساخته است،

    و آنان را از اين رو كه به عجز و ناتوانى خود در برابر غيب و آنچه كه تفسير آن را نمى دانند اعتراف مى كنند، ستايش فرمود،

    و ترك ژرف نگرى آنان در آنچه كه خدا بر آنان واجب نساخته را راسخ بودن در علم شناسانده است.

    پس به همين مقدار بسنده كن و خدا را با ميزان عقل خود ارزيابى مكن، تا از تباه شدگان نباشى.

     

    خداشناسی 


    اوست خداى توانايى كه اگر وهم و خيال انسانها بخواهد براى درك اندازه قدرتش تلاش كند،

    و افكار بلند و دور از وسوسه هاى دانشمندان، بخواهد ژرفاى غيب ملكوتش را در نوردد،

    و قلب هاى سراسر عشق مشتاقان، براى درك كيفيّت صفات او كوشش نمايد،

    و عقل ها با تلاش وصف ناپذير از راه هاى بسيار ظريف و باريك بخواهند ذات او را درك كنند،

    دست قدرت بر سينه همه نواخته، بازگرداند،

    در حالى كه در تاريكى هاى غيب براى رهايى خود به خداى سبحان پناه مى برند

    و با نا اميدى و اعتراف به عجز از معرفت ذات خدا، باز مى گردند،

    كه با فكر و عقل نارساى بشرى نمى توان او را درك كرد، و اندازه جلال و عزّت او در قلب انديشمندان راه نمى يابد.

     

    مراحل خلقت 

     

    خدايى كه پديده ها را از هيچ آفريد،

    نمونه اى در آفرينش نداشت تا از آن استفاده كند،

    و يا نقشه اى از آفريننده اى پيش از خود، كه از آن در آفريدن موجودات بهره گيرد،

    و نمونه هاى فراوان از ملكوت قدرت خويش، و شگفتى هاى آثار رحمت خود، كه همه با زبان گويا به وجود پروردگار گواهى مى دهند را به ما نشان داده كه بى اختيار ما را به شناخت پروردگار مى خوانند.

    در آنچه آفريده آثار صنعت و نشانه هاى حكمت او پديدار است،

    كه هر يك از پديده ها حجّت و برهانى بر وجود او مى باشند،

    گرچه برخى مخلوقات، به ظاهر ساكت اند، ولى بر تدبير خداوندى گويا، و نشانه هاى روشنى بر قدرت و حكمت اويند.

     

     

    خداشناسی

    خداوندا !گواهى مى دهم،

    آن كس كه تو را به اعضاى گوناگون پديده ها و مفاصل به هم پيوسته كه به فرمان حكيمانه تو در لابلاى عضلات پديد آمده، تشبيه مى كند؛

    هرگز در ژرفاى ضمير خود تو را نشناخته،

    و قلب او با يقين انس نگرفته است،

    و نمى داند كه هرگز براى تو همانندى نيست.
    و گويا بيزارى پيروان گمراه از رهبران فاسد خود را نشنيده اند كه مى گويند: «به خدا سوگند ما در گمراهى آشكار بوديم كه شما را با خداى جهانيان مساوى پنداشتيم».

    دروغ گفتند مشركان كه تو را با بت هاى خود همانند پنداشتند،

    و با وهم و خيال خود گفتند پيكرى چون بتهاى ما دارد،

    و با پندار نادرست تو را تجزيه كرده، و با اعضاى گوناگون مخلوقات تشبيه كردند.

     

    خدايا!

    گواهى مى دهم آنان كه تو را با چيزى از آفريده هاى تو مساوى شمارند از تو روى بر تافته اند

    و آن كه از تو روى گردان شود بر اساس آيات محكم قرآن، و گواهى براهين روشن تو، كافر است.

    تو همان خداى نامحدودى هستى كه در انديشه ها نگنجى تا چگونگى ذات تو را درك كنند،

    و در خيال و وهم نيايى تا تو را محدود و داراى حالات گوناگون پندارند.

     

    خداشناسی در آفرينش موجودات گوناگون


    آنچه را آفريد با اندازه گيرى دقيقى استوار كرد،

    و با لطف و مهربانى نظمشان داد،

    و به خوبى تدبير كرد.

    هر پديده را براى همان جهت كه آفريده شد به حركت در آورد،

    چنانكه نه از حد و مرز خويش تجاوز نمايد

    و نه در رسيدن به مراحل رشد خود كوتاهى كند،

    و اين حركت حساب شده را بدون دشوارى به سامان رساند تا بر اساس اراده او زندگى كند.

    پس چگونه ممكن است سرپيچى كند در حالى كه همه موجودات از اراده خدا سرچشمه مى گيرند،

    خدايى كه پديد آورنده موجودات گوناگون است، بدون احتياج به انديشه و فكرى كه به آن روى آورد، يا غريزه اى كه در درون پنهان داشته باشد، و بدون تجربه از حوادث گذشته، و بدون شريكى كه در ايجاد امور شگفت انگيز ياريش كند،

    موجودات را آفريد، پس آفرينش كامل گشت

    و به عبادت و اطاعت او پرداختند،

    دعوت او را پذيرفتند

    و در برابر فرمان الهى سستى و درنگ نكردند

    و در اجراى فرمان الهى توقف نپذيرفتند.

    پس كجى هاى هر چيزى را راست، و مرزهاى هر يك را روشن ساخت،

    و با قدرت خداوندى بين اشياء متضاد هماهنگى ايجاد كرد،

    و وسايل ارتباط آنان را فراهم ساخت،

    و موجودات را از نظر حدود، اندازه، و غرائز، و شكل ها، و قالب ها، و هيأتهاى گوناگون، تقسيم و استوار فرمود،

    و با حكمت و تدبير خويش هر يكى را به سرشتى كه خود خواست در آورد.

     

    مراحل خلقت ( چگونگى آفرينش آسمان ها)


    فضاى باز و پستى و بلندى و فاصله هاى وسيع آسمان ها را بدون اينكه بر چيزى تكيه كند، نظام بخشيد

    و شكاف هاى آن را به هم آورد،

    و هر يك را با آنچه كه تناسب داشت و جفت بود پيوند داد،

    و دشوارى فرود آمدن و برخاستن را بر فرشتگانى كه فرمان او را به خلق رسانند يا اعمال بندگان را بالا برند آسان كرد.

    در حالى كه آسمان را به صورت دود و بخار بود به آن فرمان داد

     پس رابطه هاى آن را بر قرار ساخت،

    سپس آنها را از هم جدا كرد و بين آنها فاصله انداخت،

    و بر هر راهى و شكافى از آسمان، نگهبانى از شهاب هاى روشن گماشت،

    و با دست قدرت آنها را از حركت ناموزون در فضا نگهداشت،

    و دستور فرمود تا برابر فرمانش تسليم باشند.

    و آفتاب را نشانه روشنى بخش روز، و ماه را، با نورى كم رنگ براى تاريكى شب ها قرار داد،

    و آن دو را در مسير حركت خويش به حركت در آورد،

    و حركت آن دو را دقيق اندازه گيرى كرد تا در درجات تعيين شده حركت كنند كه بين شب و روز تفاوت باشد، و قابل تشخيص شود، و با رفت و آمد آن ها شماره سالها، و اندازه گيرى زمان ممكن باشد.

    پس در فضاى هر آسمان فلك آن را آفريد،

    و زينتى از گوهرهاى تابنده و ستارگان درخشنده بياراست،

    و آنان را كه خواستند اسرار آسمان ها را دزدانه دريابند، با شهاب هاى درخشنده سوزان تير باران كرد،

    ستارگان از ثابت و استوار، و گردنده و بى قرار، فرود آينده و بالا رونده، و نگران كننده و شادى آفرين را، تسليم اوامر خود فرمود.

     

     ويژگى هاى فرشتگان


    سپس، خداوند سبحان براى سكونت بخشيدن در آسمان ها، و آباد ساختن بالاترين قسمت از ملكوت خويش، فرشتگانى شگفت آفريد،

    و تمام شكاف ها و راه هاى گشاده آسمان ها را با فرشتگان پر كرد،

    و فاصله جوّ آسمان را از آنها گستراند،

    كه هم اكنون صداى تسبيح آنها فضاى آسمان ها را پر كرده:

    در بارگاه قدس، درون پرده هاى حجاب و صحنه هاى مجد و عظمت پروردگار، طنين انداز است.

    در ما وراى آنها زلزله هايى است كه گوش ها را كر مى كند

    و شعاع هاى خيره كننده نور، كه چشم ها را از ديدن باز مى دارد،

    و ناچار خيره بر جاى خويش مى ماند.

    خدا فرشتگان را در صورت هاى مختلف و اندازه هاى گوناگون آفريد،

    و بال و پرهايى براى آنها قرار داد،

    آنها كه همواره در تسبيح جلال و عزّت پروردگار به سر مى برند،

    و چيزى از شگفتى هاى آفرينش پديده ها را به خود نسبت نمى دهند

    و در آنچه از آفرينش پديده ها كه خاص خداست، ادّعايى ندارند: «بلكه بندگانى بزرگوارند، كه در سخن گفتن از او پيشى نمى گيرند و به فرمان الهى عمل مى كنند».

    خدا فرشتگان را امين وحى خود قرار داد،

    و براى رساندن پيمان امر و نهى خود به پيامبران، از آنها استفاده كرد،

    و روانه زمين كرده، آنها را از ترديد شبهات مصونيّت بخشيد،

    که هيچ كدام از فرشتگان از راه رضاى حق منحرف نمى گردند.

    آنها را از يارى خويش بهرمند ساخت،

    و دل هايشان را در پوششى از تواضع و فروتنى و خشوع و آرامش در آورد،

    درهاى آسمان را بر رويشان گشود تا خدا را به بزرگى بستايند، و

    براى آنها نشانه هاى روشن قرار داد تا به توحيد او بال گشايند.
    سنگينى هاى گناهان هرگز آنها را در انجام وظيفه دل سرد نساخت،

    و گذشت شب و روز آنها را به سوى مرگ سوق نداد،

    تيرهاى شك و ترديد خلل در ايمانشان ايجاد نكرد،

    و شك و گمان در پايگاه يقين آنها راه نيافت،

    و آتش كينه در دل هايشان شعله ور نگرديد.

    حيرت و سرگردانى آنها را از ايمانى كه دارند و آنچه از هيبت و جلال خداوندى كه در دل نهادند جدا نساخت و وسوسه ها در آنها راه نيافته، تا شك و ترديد بر آنها تسلط يابد.

     

     اقسام فرشتگان


    گروهى از فرشتگان در آفرينش ابرهاى پر آب، و در آفرينش كوه هاى عظيم و سر بلند، و خلقت ظلمت و تاريكى ها نقش دارند،

    و گروهى ديگر، قدم هايشان تا ژرفاى زمين پايين رفته، و چونان پرچمهاى سفيدى دل فضا را شكافته اند، و در زير آن بادهايى است كه به نرمى حركت كرده و در مرزهاى مشخّصى نگاهش مى دارد.

     

    صفات والاى فرشتگان


    اشتغال به عبادت پروردگار، فرشتگان را از ديگر كارها باز داشته،

    و حقيقت ايمان ميان آنها و معرفت حق، پيوند لازم ايجاد كرد،

    نعمت يقين آنها را شيداى حق گردانيد كه به غير خدا هيچ علاقه اى ندارند.

    شيرينى معرفت خدا را چشيده

    و از جام محبّت پروردگار سيراب شدند،

    ترس و خوف الهى در ژرفاى جان فرشتگان راه يافته،

    و از فراوانى عبادت قامتشان خميده

    و شوق و رغبت فراوان، از زارى و گريه شان نكاسته است.

    مقام والاى فرشتگان، از خشوع و فروتنى آنان كم نكرد،

    و غرور و خود بينى دامنگيرشان نگرديد، تا اعمال نيكوى گذشته را شماره كنند،

    و سهمى از بزرگى و بزرگوارى براى خود تصوّر نمايند.

    گذشت زمان آنان را از انجام وظائف پياپى نرنجانده

    و از شوق و رغبتشان نكاسته تا از پروردگار خويش نا اميد گردند.

    از مناجات هاى طولانى، خسته نشده،

    و اشتغال به غير خدا آنها را تحت تسلط خود در نياورده است،

    و از فرياد استغاثه و زارى آنها فروكش نكرده

    و در مقام عبادت و نيايش دوش به دوش هم همواره ايستاده اند.

    راحت طلبى آنها را به كوتاهى در انجام دستوراتش وادار نساخته،

    و كودنى و غفلت و فراموشى بر تلاش و كوشش و عزم راسخ فرشتگان راه نمى يابد، و

    فريب هاى شهوت، همّت هاى بلندشان را تيرباران نمى كند.

    فرشتگان، ايمان به خداى صاحب عرش را ذخيره روز بى نوايى خود قرار داده

    و آن هنگام كه خلق به غير خدا روى مى آورد آنها تنها متوجّه پروردگار خويشند،

    هيچ گاه عبادت خدا را پايان نمى دهند،

    و شوق و علاقه خود را از انجام اوامر الهى و اطاعت پروردگار سست نمى كنند،

    آنچه آنان را شيفته اطاعت خدا كرده بذر محبّت است كه در دل مى پرورانند،

    و هيچ گاه دل از بيم و اميد او بر نمى دارند.

    عوامل ترس آنها را از مسؤوليت باز نمى دارد تا در انجام وظيفه سستى ورزند،

    طمع ها به آنان شبيخون نزده تا تلاش دنيا را بر كار آخرت مقدّم دارند،

    اعمال گذشته خود را بزرگ نمى شمارند،

    و اگر بزرگ بشمارند اميدوارند، و اميد فراوان نمى گذارد تا از پروردگار ترسى در دل داشته باشند.

     

     پاك بودن فرشتگان از رذايل اخلاقى


    فرشتگان در باره پروردگار خويش به جهت وسوسه هاى شيطانى اختلاف نكرده اند،

    و برخوردهاى بد با هم نداشته و راه جدايى نگيرند.

    كينه ها و حسادت ها در دلشان راه نداشته

    و عوامل شك و ترديد و خواهش هاى نفسانى، آنها را از هم جدا نساخته،

    و افكار گوناگون آنان را به تفرقه نكشانده است.
    فرشتگان بندگان ايمانند،

    و طوق بندگى به گردن افكنده و هيچ گاه با شك و ترديد و سستى، آن را بر زمين نمى گذارند.

    در تمام آسمان ها جاى پوستينى خالى نمى توان يافت مگر آن كه فرشته اى به سجده افتاده، يا در كار و تلاش است.

    اطاعت فراوان آنها بر يقين و معرفتشان نسبت به پروردگار مى افزايد،

    و عزّت خداوند عظمت او را در قلبشان بيشتر مى نمايد.

     

     

    مراحل خلقت ( چگونگى آفرينش زمين)


    زمين را به موج هاى پر خروش، و درياهاى موّاج فرو پوشاند،

    موج هايى كه بالاى آن ها به هم مى خورد و در تلاطمى سخت، هر يك ديگرى را واپس مى زد،

    چونان شتران نر مست، فرياد كنان و كف بر لب، به هر سوى روان بودند.

    پس، قسمت هاى سركش آب از سنگينى زمين فرو نشست

    و هيجان آنها بر اثر تماس با سينه زمين آرام گرفت.

    زيرا زمين با پشت بر آن مى غلطيد

    و آن همه سر و صداى امواج ساكن و آرام شده، چون اسب افسار شده رام گرديد.

    خشكى هاى زمين در دل امواج، گسترد،

    و آب را از كبر و غرور و سركشى و خروش باز داشت،

    و از شدّت حركتش كاسته شد،

    و بعد از آن همه حركت هاى تند ساكت شد،

    و پس از آن همه خروش و سركشى متكبّرانه به جاى خويش ايستاد.

    پس هنگامى كه هيجان آب در اطراف زمين فرو نشست،

    و كوه هاى سخت و مرتفع را بر دوش خود حمل كرد،

    چشمه هاى آب از فراز كوه ها بيرون آورد

    و آب ها را در شكاف بيابان ها و زمين هاى هموار روان كرد،

    و حركت زمين را با صخره هاى عظيم و قلّه كوه هاى بلند نظم داد،

    و زمين به جهت نفوذ كوه ها در سطح آن، فرو رفتن ريشه كوه ها در شكاف هاى آن و سوار شدن بر پشت دشت ها و صحراها، از لرزش و اضطراب باز ايستاد.

    و بين زمين و جو فاصله افكند،

    و وزش بادها را براى ساكنان آن آماده ساخت،

    تمام نيازمنديها و وسائل زندگى را براى اهل زمين استخراج و مهيّا فرمود.

    آنگاه هيچ بلندى از بلندى هاى زمين را كه آب چشمه ها و نهرها به آن راه ندارد وانگذاشت،

    بلكه ابرهايى را آفريد تا قسمت هاى مرده آن احيا شود، و گياهان رنگارنگ برويند.

    قطعات بزرگ و پراكنده ابرها را به هم پيوست تا سخت به حركت در آمدند،

    و با به هم خوردن ابرها، برق ها درخشيدن گرفت،

    و از درخشندگى ابرهاى سفيد كوه پيكر، و متراكم چيزى كاسته نشد.

    ابرها را پى در پى فرستاد تا زمين را احاطه كردند،

    و بادها شير باران را از ابرها دوشيدند،

    و به شدّت به زمين فرو ريختند،

    ابرها پايين آمده سينه بر زمين ساييدند،

    و آنچه بر پشت داشتند فرو ريختند

    كه در بخش هاى بى گياه زمين انواع گياهان روييدن گرفت، و در دامن كوه ها، سبزه ها پديد آمد.

    پس زمين به وسيله باغ هاى زيبا، همگان را به سرور و شادى دعوت كرده،

    با لباس نازك گل برگ ها كه بر خود پوشيد، هر بيننده اى را به شگفتى واداشت.

    و با زينت و زيورى كه از گلو بند گل هاى گوناگون، فخر كنان خود را آراست، هر بيننده اى را به وجد آورد،

    كه فرآورده هاى نباتى را، توشه و غذاى انسان، و روزى حيوانات قرار داد.

    در گوشه و كنار آن درّه هاى عميق آفريد،

    و راه ها و نشانه ها براى آنان كه بخواهند از جادّه هاى وسيع آن عبور كنند، تعيين كرد.

     

    آفرینش حضرت آدم عليه السّلام 


    هنگامى كه خدا زمين را آماده زندگى انسان ساخت و فرمان خود را صادر فرمود، آدم عليه السّلام را از ميان مخلوقاتش برگزيد، و او را نخستين و برترين مخلوق خود در زمين قرار داد.

    ابتدا آدم را در بهشت جاى داده و خوراكى هاى گوارا به او بخشيد

    و از آنچه كه او را منع كرد پرهيز داد

    و آگاهش ساخت كه اقدام بر آن، نافرمانى بوده و مقام و ارزش او را به خطر خواهد افكند.
    امّا آدم عليه السّلام به آنچه نهى شد، اقدام كرد

    و علم خداوند در باره او تحقّق يافت، تا آن كه پس از توبه، او را از بهشت به سوى زمين فرستاد، تا با نسل خود زمين را آباد كند، و بدين وسيله حجت را بر بندگان تمام كرد.

    و پس از وفات آدم عليه السّلام زمين را از حجّت خالى نگذاشت و ميان فرزندان آدم عليه السّلام و خود، پيوند شناسايى برقرار فرمود،

    و قرن به قرن، حجّت ها و دليل ها را بر زبان پيامبران برگزيده آسمانى و حاملان رسالت خويش جارى ساخت،

    تا اينكه سلسله انبياء با پيامبر اسلام، حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به اتمام رسيد و بيان احكام و انذار و بشارت الهى به سر منزل نهايى راه يافت.

     

     روزی انسان


    روزى انسان ها را اندازه گيرى و مقدّر فرمود،

    گاهى كم و زمانى زياد،

    و به تنگى و وسعت به گونه اى عادلانه تقسيم كرد تا هر كس را كه بخواهد با تنگى روزى يا وسعت آن بيازمايد،

    و با شكر و صبر، غنى و فقير را مورد آزمايش قرار دهد.

    پس روزى گسترده را با فقر و بيچارگى در آميخت،

     

    مرگ

    و تندرستى را با حوادث دردناك پيوند داد،

    دوران شادى و سرور را با غصّه و اندوه نزديك ساخت.

    اجل و سر آمد زندگى را مشخّص كرد،

    آن را گاهى طولانى و زمانى كوتاه قرار داد،

    مقدّم يا مؤخّر داشت،

    و براى مرگ، اسباب و وسائلى فراهم ساخت،

    و با مرگ، رشته هاى زندگى را در هم پيچيد

    و پيوندهاى خويشاوندى را از هم گسست تا آزمايش گردند.

     

    وصف صفت علم خداوند


    خداوند از اسرار پنهانى مردم

    و از نجواى آنان كه آهسته سخن مى گويند

    و از آنچه كه در فكرها بواسطه گمان خطور مى كند،

    و تصميم هايى كه به يقين مى پيوندد،

    و از نگاه هاى رمزى چشم كه از لابلاى پلك ها خارج مى گردد، آگاه است.

    خدا از آنچه در مخفى گاه هاى دل ها قرار دارد،

    و از امورى كه پشت پرده غيب پنهان است،

    و آنچه را كه پرده هاى گوش مخفيانه مى شنود،

    و از اندرون لانه هاى تابستانى مورچگان،

    و خانه هاى زمستانى حشرات،

    از آهنگ اندوهبار زنان غم ديده

    و صداى آهسته قدم ها، آگاهى دارد.

    خداى سبحان از جايگاه پرورش ميوه در درون پرده هاى شكوفه ها،

    و از مخفى گاه غارهاى حيوانات وحشى در دل كوه ها،

    و اعماق درّه ها،

    از نهانگاه پشّه ها بين ساقه ها و پوست درختان،

    از محل پيوستگى برگ ها به شاخسارها،

    و از جايگاه نطفه ها در پشت پدران، آگاه است.

    خدا از آنچه پرده ابر را به وجود مى آورد و به هم مى پيوندند،

    و از قطرات بارانى كه از ابرهاى متراكم مى بارند،

    و از آنچه كه گرد بادها از روى زمين برمى دارند،

    و باران ها با سيلاب آن را فرو مى نشانند و نابود مى كنند،

    از ريشه گياهان زمين كه ميان انبوه شن و ماسه پنهان شده است،

    از لانه پرندگانى كه در قلّه بلند كوه ها جاى گرفته،

    و از نغمه هاى مرغان در آشيانه هاى تاريك،

    از لؤلؤهايى كه در دل صدف ها پنهان است،

    و امواج درياهايى كه آنها را در دامن خويش پروراندند آگاهى دارد.

    خدا از آنچه كه تاريكى شب آن را فرا گرفته،

    و يا نور خورشيد بر آن تافته،

    و آنچه تاريكى ها و امواج نور، پياپى آن را در بر مى گيرد،

    از اثر هر قدمى، از احساس هر حركتى، و آهنگ هر سخنى، و جنبش هر لبى، و مكان هر موجود زنده اى، و وزن هر ذرّه اى، و ناله هر صاحب اندوهى اطلاع دارد.

    خدا هر آنچه از ميوه شاخسار درختان و برگ هايى كه روى زمين ريخته

    و از قرارگاه نطفه و بسته شدن خون و جنين كه به شكل پاره اى گوشت است،

    و پرورش دهنده انسان و نطفه آگاهى دارد.

    و براى اين همه آگاهى، هيچ گونه زحمت و دشوارى براى او وجود ندارد

    و براى نگهدارى اين همه از مخلوقات رنگارنگ كه پديد آورده دچار نگرانى نمى شود،

    و در تدبير امور مخلوقات، سستى و ملالى در او راه نمى يابد،

    بلكه علم پروردگار در آنها نفوذ يافته و همه آنها را شماره كرده است،

    و عدالتش همه را در بر گرفته

    و با كوتاهى كردن مخلوقات در ستايش او، باز فضل و كرمش تداوم يافته است.

     

     دعا و نيايش اميرالمؤمنين عليه السّلام


    خدايا!

    تويى سزاوار ستايش هاى نيكو، و بسيار و بى شمار تو را ستودن اگر تو را آرزو كنند پس بهترين آرزويى، و اگر به تو اميد بندند، بهترين اميدى.


    خدايا! درهاى نعمت بر من گشودى كه زبان به مدح غير تو نگشايم.

    و بر اين نعمت ها غير از تو را ستايش نكنم،

    و زبان را در مدح نوميد كنندگان، و آنان كه مورد اعتماد نيستند باز نكنم.


    خداوندا!

    هر ثناگويى از سوى ستايش شده پاداشى دارد،

    به تو اميد بستم كه مرا به سوى ذخائر رحمت و گنج هاى آمرزش آشنا كنى.


    خدايا!

    اين بنده توست كه تو را يگانه مى خواند،

    و توحيد و يگانگى تو را سزاست،

    و جز تو كسى را سزاوار اين ستايش ها نمى داند.


    خدايا!

    مرا به درگاه تو نيازى است كه جز فضل تو جبران نكند،

    و آن نيازمندى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدّل نگرداند،

    پس در اين مقام رضاى خود را به ما عطا فرما،

    و دست نياز ما را از دامن غير خود كوتاه گردان كه «تو بر هر چيزى توانايى».

    .

    خطبه 91

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀رزق و روزی, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀آفرینش حضرت آدم در نهج البلاغه, ◀مراحل خلقت در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, وصف فرشتگان
     [ 11:29:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و هفتم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و هفتم)

    دعا برای  مرزبانان

     

    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و مرزهاي مسلمانان را به نيروي غالب خويش استوار و ايمن گردان،

    و مرزبانان را به قدرت خود مدد فرما،

    و آنان را از خزانه‌ي بي‌پايان خود عطاياي بسيار ببخش.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و بر شمار مرزبانان بيفزا،

    و سلاح‌هايشان را برنده و كاري ساز،

    و از همه طرف پاسشان بدار،

    و پيرامون‌شان را از نفوذ دشمن حفظ فرما.

    پيوند آنان را محكم ساز،

    و خود، كارهاشان را به سامان كن،

    و توشه‌ي آنان را پي در پي برسان.

    سنگينيِ وظيفه‌ي مرزباني را تو خود بر ايشان سَبُك گردان.

    آنان را بر دشمنان‌شان پيروزي ده

    و بازويشان را قوي فرماي

    و با شكيبايي مدد نماي

    و چنان كن كه نيرنگ دشمن را نيك بشناسند و پاسخ گويند.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و به مرزبانان آنچه را نمي‌شناسند بشناسان،

    و آنچه را نمي‌دانند بياموز،

    و چشم دلشان را بدانچه نمي‌بينند بينا ساز.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست.

    و چون با دشمن رو به رو شوند، ياد اين دنياي پر نيرنگِ فريبنده را از خاطر آنان ببَر

    و انديشه‌ي مال فتنه انگيز را از دل‌هايشان بزداي.

    بهشت را پيش چشم ايشان تجسّم بخش

    و آن خانه‌هاي جاويد و جاهاي نيكوي و سيه چشمانِ خوب روي و جوي‌هاي سرشار از نوشيدني‌هاي مختلف و درختان گرانبار از ميوه‌هاي گوناگون كه براي آنان مهيّا كرده‌اي به ايشان بنماي، تا هيچ يك آهنگِ پشت كردن به دشمن نكنند#

    و انديشه‌ي گريختن از هماورد خود را در سر نپرورند.

     

    دعا برای دفع دشمنان


    خدايا!

    بدين وسيله دشمنان‌شان را فراري ده،

    و چنگال قدرت او را از سرشان بردار،

    و ميان دشمنان و سلاح‌هاشان جدايي افكن،

    و بند دل‌هاي آنان را بگسل،

    و آذوقه‌شان را از ايشان دور گردان،

    و در ميانه‌ي راه سرگشته‌شان فرما

    و از جادّه‌ي مقصود گمراه‌شان كن.

    راه كمك را بر آنان ببند

    و شمارشان را اندك ساز

    و قلب‌هاشان را از ترس بياكَن

    و آنان را از دست گشودن [بر جان و مال مسلمانان] بر حذر دار،

    و زبانشان را از گفتن فرو بند،

    و چنان شكستي نصيب‌شان فرما كه دنباله‌هاشان پراكنده شوند

    و آيندگان‌شان عبرت گيرند،

    و چنان خوارشان ساز كه ديگر هيچ لشكري در جنگيدن با مسلمانان طمع نكند.


    خدايا!

    زنان‌شان را نازا كن،

    و آب پشت مردان‌شان را بخشكان،

    و نسل چارپايان سواري و شيرده آنان را برانداز.

    آسمان‌شان را از باريدنِ قطره‌اي باران، و زمين‌شان را از روياندن بوته‌اي گياه باز دار.

     


    خدايا!

    بدين وسيله، بر نيرو و تدبير مسلمانان بيفزاي،

    و شهرهايشان را استواري و دارايي‌شان را فزوني بخش.

    خاطرشان را از دشمن آسوده گردان تا به جاي پيكار با وي، تو را پرستش كنند و با تو خلوت نمايند،

    تا [مردمِ] سراسر زمين جز تو را نپرستند و جز در برابر تو پيشاني بر خاك نسايند.


    خدايا!

    مسلمانانِ هر بخش از سرزمين اسلامي را براي جنگ با مشركاني كه در برابر آنان‌اند برانگيز،

    و ايشان را به صف‌هاي پي در پي فرشتگانت مدد فرماي

    كه دشمنان مشرك را تا آن جا كه خاك زمين به پايان مي‌رسد، با كشتن و اسير كردن فراري دهند،

    يا مشركان اعتراف كنند كه تويي آن خدايي كه جز تو معبودي نيست، يكتايي و انباز نداري.


    خدايا!

    همه‌ي دشمنان خود را در هر گوشه و كنار كه هستند، چنين سرانجامي ده: از هند و روم و تركستان و خزر و حبشه و نوبه و زنگبار و سرزمين سقالبه و ديالمه گرفته تا ديگر امت‌هاي مشرك كه نام و نشان‌شان بر ما پوشيده است، حال آن كه تو خود يكايك ايشان را مي‌شناسي و با قدرت خود بر آنان احاطه داري.


    خدايا!

    مشركان را به خودشان مشغول دار تا به مرزهاي سرزمين‌هاي اسلامي دست طمع نگشايند.

    از شمار ايشان بكاه تا از شمار مسلمانان نكاهند،

    و جمع‌شان را پراكنده ساز تا بر ضدّ مسلمانان متّحد نشوند.


    خدايا!

    دل‌هاي مشركان را از آرامش، و بدن‌هاشان را از نيرو تهي گردان.

    و تدبير و چاره‌سازي را از يادشان ببر.

    آنان را هنگام نبرد با مردان مسلمان به ضعف و سستي دچار كن،

    و از در افتادن با دليرانِ لشكر اسلام بترسان.

    سپاهي از فرشتگان را با عذاب خود بر ايشان بفرست، آن گونه كه در جنگ بدر فرستادي، تا ريشه‌ي زندگي‌شان را بركني و برتري و قدرت‌شان را از ميان ببري و جمع‌شان را پراكنده سازي.


    خدايا!

    آب‌هايشان را به وبا و خوراك‌هايشان را به دردهاي بيالاي،

    و شهرهايشان را در زمين فرو بَر،

    و بر سرزمين‌شان بلاهاي پي در پي ببار،

    و آن را به قحطي و خشكسالي گرفتار فرماي،

    و خواربار آنان را در بي‌باران‌ترين و دورترين زمين‌ها قرار ده.

    قلعه‌هاي زمين را جان پناه آنان مساز،

    و ايشان را به گرسنگي مدام و بيماري دردناك مبتلا گردان.

     


    خدايا!

    هر جنگجوي اهل آيين تو كه با مشركان در جنگ است ـ و هر مجاهد پيرو سنّت تو كه با ايشان به جهاد برخاسته تا دين تو برتري يابد و حزب تو تواناتر گردد و بهره‌ي تو كامل‌تر شود ـ كارهاي او را آسان كن

    و هر چه خواهد برايش آماده ساز

    و خود پيروزي‌اش را بر عهده گير.

    او را ياراني شايسته بخش

    و پشتش را محكم گردان

    و درآمد زندگي‌اش را فراوان كن

    و از نشاط و سرزندگي برخوردارش فرما.

    سوز اشتياق او به خاكِ وطن را در دلش فرو بنشان

    و او را از اندوه تنهايي بِرهان

    و انديشه‌ي زن و فرزند را از خاطرش بزداي.


    راهش نماي كه آهنگ كار نيك كند،

    و خود، تن درستي‌اش را بر عهده گير،

    و همواره سلامتش بدار،

    و ترس را از دلش بيرون كن،

    و به او دليري بخش

    و سرسختي عطا فرما.

    او را به ياري خود قوي گردان،

    و شيوه‌هاي جهاد و سنت‌هاي خود را به او بياموزان،

    و در قضاوت راه صواب را پيش پايش بگذار،

    و او را از رياكاري بركنار دار،

    و از هوسِ نام و آوازه‌جويي خالص گردان،

    و انديشه و يادكرد و جنبش و آرامش وي را در راه خود و براي خود قرار ده.

    هرگاه با دشمن تو و دشمن خود رو در رو شود، آنان را در چشم او اندك بنماي

    و شكوهشان را در دل او خُرد و ناچيز بدار.

    او را بر آن چيره گردان

    و آنان را بر او چيره مگردان.

    اگر نيك بختي را پايان زندگي‌اش قرار داده‌اي

    و خواسته‌اي كه شهادت سرانجام او باشد،

    پس شهادتش را به وقتي انداز كه دشمنانت را نابود ساخته يا به اسارتي سخت درآورده و مرزهاي سرزمين‌هاي اسلامي آرامش يافته است و دشمنانِ تو پشت داده و گريخته‌اند.

     

    مسلمانانی که پاداش جهادگر دارند


    خدايا!

    هر مسلماني را كه در نبودن جنگجو يا مرزباني، در سراي او كارهاي زندگي‌اش را سامان مي‌بخشد

    و بازماندگان او را سرپرستي مي‌كند،

    يا او را با بخشي از دارايي خود ياري مي‌دهد،

    يا به ساز و برگ جنگي مدد مي‌رساند،

    يا او را بر جهاد بر مي‌انگيزد،

    يا به دعاي خيرش بدرقه مي‌كند،

    و يا در نبودن او حرمتش را نگه مي‌دارد،

    به او پاداشي هم اندازه‌ي پاداش آن جنگجو و مرزبان عطا فرما،

    و كار او را در همين دنيا جزايي ده كه با آن سود كاري را كه از اين پيش كرده است، و شادماني نيكوكاري خود را، به زودي به چنگ آورد،

    و چون مدت عمرش به پايان رسد، آن بخششي كه براي او پيوسته گردانده‌اي و احساني كه آماده ساخته‌اي، نصيبش گردد.

     


    خدايا!

    هر مسلماني كه دل نگران كارِ اسلام است

    و گرد آمدن مشركان بر ضدّ مسلمانان او را اندوهگين مي‌سازد،

    و چون خواهش جنگ در دلش پديد آيد يا عزمِ جهاد كند، ضعف و سستي زمينگيرش سازد،

    يا تنگ دستي او را به درنگ وادارد،

    يا رويداد ديگري عزم او را واپس انداز،

    و يا چيزي ميان او و تصميمش ديوار شود،

    نام او را در زمره‌ي عابدان بنگار و او را پاداش مجاهدان ببخش و در زمره‌ي شهيدان و نيكان درآور.

     


    خدايا!

    بر محمد، بنده و فرستاده‌ات، و بر خاندانِ محمد درود فرست؛

    درودي برتر از همه‌ي درودها و بالاتر از همه‌ي سلام‌ها؛

    درودي كه زمانش به پايان نرسد

    و رشته‌ي شمارِ آن از هم نگسلد؛

    درودي همچون كامل‌ترين درودها كه از اين پيش، بر يكي ديگر از دوستانت فرستاده‌اي،

    كه تو خداي نعمت بخش و ستوده‌اي،

    آن نخست آفريدگار و باز آفريننده‌ي هستي‌ها،

    و هر چه خواهي همان كني.

    .

    دعای بیست و هفتم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه موعود

    موضوعات: ✔مطلب ندارد, دعا برای مرزبانان, دعا برای دفع دشمنان, مسلمانانی که پاداش جهادگر دارند
    [سه شنبه 1399-03-20] [ 11:10:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و ششم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و ششم)

    نحوه برخورد با همسایگان و دوستان

     

    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و مرا به نيكوترين شيوه ياري فرما، تا حقگزار همسايگان و دوستان خود باشم كه به حقّ ما آشنايند و با دشمنان ما در ستيز.

    و توفيقشان ده كه سنّت و آيين تو را برپا دارند

    و رفتارهاي نيكو را كه تو فرموده‌اي، فرا گيرند

    ناتوانانِ خود را مدد رسانند

    و نيازشان را برآورده سازند؛

    از بيماران خود عيادت كنند؛

    راهجويانشان را هدايت نمايند؛

    مشورت كنندگان را اندرز دهند؛

    به پيشواز مسافران خويش روند؛

    رازهايشان را پنهان كنند؛

    كاستي‌هايشان را بپوشانند؛

    ستم ديدگان خود را ياري رسانند؛

    آنان را در زندگي خود شريك كنند؛

    دارايي و بخشش‌هاي خود را از ديگران دريغ نورزند؛

    و آنچه را بايسته است، به ايشان ببخشند، پيش از آن كه نياز خواهند.

     

    خدايا!

    مرا بر آن دار كه رفتار همسايگان و دوستانِ بدكردار خود را به نيكي پاسخ دهم

    و از ستمگرشان درگذرم، بي‌آن كه به ايشان ستم نمايم،

    و درباره‌ي همه‌شان گمانِ نيك بَرَم

    و جملگي آنان را با مهرباني و نيك مدد رسانم.

    به خاطر پاك دامني ديده از نارواي آنان بربندم،

    و از سَرِ فروتني، با ايشان به نرمي رفتار كنم،

    و دلسوز بلا ديدگانشان باشم.

    در نبودشان مهر آنان را در قلبم نگه دارم

    و از سرِ خيرخواهي بقاي نعمت را براي آنان دوست بدارم.

    هر چه را براي خويشان خود مي‌خواهم، براي آنان نيز بخواهم،

    و هر حقي را كه براي نزديكانِ خود نگه مي‌دارم، براي آنان هم نگه دارم.

     

    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و چنان كن كه آنچه من براي ايشان خواسته‌ام، آنان نيز همانند آن را براي من خواستار شوند.

    از نيكوترين بهره‌ها كه نزد ايشان است، مرا ارزاني كن،

    و بينش آنان را فزوني ده تا حقّ مرا به نيكي بگزارند

    و فضل مرا پيش‌تر بشاسند، تا ايشان به وسيله‌ي من به نيك بختي رسند و من به وسيله‌ي ايشان.

    دعايم را به اجابت رسان. اي پروردگار هستي‌ها.

    .

    دعای بیست و ششم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه موعود

    موضوعات: ✔مطلب ندارد
     [ 08:36:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      وصف اوصاف خدا ...
    وصف اوصاف خدا

     

     خداشناسى


    سپاس خداوندى را، كه بى آن كه ديده شود شناخته شده،

    و بى آنكه انديشه اى به كار گيرد آفريننده است.

    خدايى كه هميشه بوده و تا ابد خواهد بود،

    آنجا كه نه از آسمان داراى برج هاى زيبا خبرى بود،

    و نه از پرده هاى فرو افتاده اثرى به چشم مى خورد،

    نه شبى تاريك و نه دريايى آرام،

    نه كوهى با راه هاى گشوده،

    نه درّه اى پر پيچ و خم، نه زمين گسترده، و نه آفريده هاى پراكنده وجود داشت.

    خدا پديد آورنده پديده ها و وارث همگان است،

    خداى آنان و روزى دهنده ايشان است،

    آفتاب و ماه به رضايت او مى گردند

    كه هر تازه اى را كهنه، و هر دورى را نزديك مى گردانند.

    خدا، روزى مخلوقات را تقسيم كرد،

    و كردار و رفتارشان را بر شمرد،

    از نفس ها كه مى زنند، و نگاه هاى دزديده كه دارند،

    و رازهايى كه در سينه ها پنهان كردند.

    و جايگاه پديده ها را در شكم مادران و پشت پدران تا روز تولد

    و سر آمد زندگى و مرگ، همه را مى داند.

    اوست خدايى كه با همه وسعتى كه رحمتش دارد، كيفرش بر دشمنان سخت است

    و با سختگيرى كه دارد، رحمتش همه دوستان را فرا گرفته است.

    هر كس كه با او به مبارزه بر خيزد بر او غلبه مى كند،

    و هر كس دشمنى ورزد هلاكش مى سازد،

    هر كس با او كينه و دشمنى ورزد تيره روزش كند،

    و بر دشمنانش پيروز است.

    هر كس به او توكّل نمايد او را كفايت كند،

    و هر كس از او بخواهد، مى پردازد،

    و هر كس براى خدا به محتاجان قرض دهد وامش را بپردازد،

    و هر كه او را سپاس گويد، پاداش نيكو دهد.

     

    خودسازی و رعایت تقوا


    بندگان خدا!

    خود را بسنجيد قبل از آن كه مورد سنجش قرار گيريد،

    پيش از آن كه حسابتان را برسند حساب خود را برسيد،

    و پيش از آن كه راه گلو گرفته شود نفس راحت بكشيد،

    و پيش از آن كه با زور شما را به اطاعت وادارند، فرمانبردار باشيد.

    بدانيد همانا آن كس كه خود را يارى نكند

    و پند دهنده و هشدار دهنده خويش نباشد،

    ديگرى هشدار دهنده و پند دهنده او نخواهد بود.

    .

    خطبه90

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-03-18] [ 04:00:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دوران جاهلیت از زبان حضرت علی (علیه السلام) ...
    دوران جاهلیت از زبان حضرت علی (علیه السلام)

    دوران جاهلیت از زبان حضرت علی (علیه السلام)

     

    خدا پيامبر اسلام را هنگامى مبعوث فرمود كه از زمان بعثت پيامبران پيشين مدّت ها گذشته،

    و ملّت ها در خواب عميقى فرو خفته بودند.

    فتنه و فساد جهان را فرا گرفته

    و اعمال زشت رواج يافته بود.

    آتش جنگ همه جا زبانه مى كشيد

    و دنيا، بى نور و پر از مكر و فريب گشته بود.

    برگ هاى درخت زندگى به زردى گراييده و از ميوه آن خبرى نبود،

    آب حيات فروخشكيده و نشانه هاى هدايت كهنه و ويران شده بود.

    پرچم هاى هلاكت و گمراهى آشكار و دنيا با قيافه زشتى به مردم مى نگريست،

    و با چهره اى عبوس و غم آلود با اهل دنيا روبرو مى گشت.

    ميوه درخت دنيا در جاهليّت فتنه، و خوراكش مردار بود،

    در درونش وحشت و اضطراب، و بر بيرون شمشيرهاى ستم حكومت داشت.

     

    وصف مسلمانان در جامعه اسلامی

     

    اى بندگان خدا!

    عبرت گيريد، و همواره به ياد زندگانى پدران و برادران خود در جاهليّت باشيد،

    كه از اين جهان رفتند و در گرو اعمال خود بوده، برابر آن محاسبه مى گردند.


    به جان خودم سوگند!

    پيمانى براى زندگى و مرگ و نجات از مجازات الهى بين شما و آنها بسته نشده است،

    و هنوز روزگار زيادى نگذشته، و از آن روزگارانى كه در پشت پدران خود بوديد زياد دور نيست.


    به خدا سوگند!

    پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چيزى به آنها گوشزد نكرد جز آن كه من همان را به شما مى گويم،

    شنوايى امروز شما از شنوايى آنها كمتر نيست،

    همان چشم ها و قلب هايى كه به پدرانتان دادند به شما نيز بخشيدند.


    به خدا سوگند!

    شما پس از آنها مطلبى را نديده ايد كه آنها نمى شناختند،

    و شما به چيزى اختصاص داده نشديد كه آنها محروم باشند،

    راستى حوادثى به شما روى آورده مانند شترى كه مهار كردنش مشكل است، و ميان بندش سست و سوارى بر آن دشوار است.

     

    وصف دنیا


    مبادا آنچه كه مردم دنيا را فريفت شما را بفريبد كه دنيا [دامى است مانند] سايه اى گسترده و كوتاه،

    [كه] تا سر انجامى روشن و معيّن [يعنى مرگ آدميان را رها نمى كند.]

    .

    خطبه 89

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀عصر جاهلیت در نهج البلاغه, اقسام مسلمانان در جامعه اسلامی, ✔مطلب ندارد
     [ 03:50:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      عامل نجات ملت ها ...
    عامل نجات ملت ها


    (به نقل برخى از شارحان، اين خطبه در سال 36 هجرى پس از قتل عثمان در مدينه ايراد شد).

     

    عامل نجات ملت ها

     

    پس از ستايش پروردگار،

    خدا هرگز جبّاران دنيا را در هم نشكسته مگر پس از آن كه مهلت هاى لازم و نعمت هاى فراوان بخشيد،

    و هرگز استخوان شكسته ملّتى را باز سازى نفرمود مگر پس از آزمايش ها و تحمّل مشكلات.

    مردم در سختى هايى كه با آن روبرو هستيد و مشكلاتى كه پشت سر گذارديد، درس هاى عبرت فراوان وجود دارد.

    نه هر كه صاحب قلبى است، خردمند است،

    و نه هر دارنده گوشى شنواست،

    و نه هر دارنده چشمى بيناست.

     

    مسلمانان در جامعه اسلامی و برخورد با شبهات 

     

    در شگفتم، چرا در شگفت نباشم !

    از خطاى گروه هاى پراكنده با دلايل مختلف كه هر يك در مذهب خود دارند؟

    نه گام بر جاى گام پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مى نهند،

    و نه از رفتار جانشين او پيروى مى كنند.

    نه به غيب ايمان مى آورند

    و نه خود را از عيب بر كنار مى دارند،

    به شبهات عمل مى كنند

    و در گرداب شهوات غوطه ورند.

    نيكى در نظرشان همان است كه مى پندارند،

    و زشتى ها همان است كه آنها منكرند.

    در حل مشكلات به خود پناه مى برند،

    و در مبهمات تنها به رأى خود تكيه مى كنند،

    گويا هر كدام، امام و راهبر خويش مى باشند كه به دستگيره هاى مطمئن و اسباب محكمى كه خود باور دارند، چنگ مى زنند.

    .

    خطبه88

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, اقسام مسلمانان در جامعه اسلامی, ◀برخورد با شبهات و فتنه ها, ✔مطلب ندارد
     [ 03:41:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه)

    نحوه دعای پدر و مادر برای فرزندان

    خدايا!

    بر من منّت گذار و فرزندانم را نگه‌دراي كن

    و آنان را براي من شايسته گردان

    و مرا از ايشان بهره‌مندي ده.

     

    اي معبود من!

    به خاطر من، آنان را در زندگي كام‌ياب ساز

    و عمرشان را طولاني كن.

    فرزندان‌شان را بپروران

    و ناتوان‌شان را توانا گردان.

    جسم‌شان و دين‌شان و خويِشان را به سلامت دار،

    و جان و تنشان، و هر كارشان را كه به من مربوط است، از هر گزندي در امان دار،

    و روزيِ آنان را به دست من فراوان و پيوسته گردان،

    و آنان را نيكوكارانِ پرهيزگار،

    صاحبان بينش و پند پذيرانِ سر به راه خود قرار ده

    كه دوستدار و نيك خواهِ يارانت،

    و دشمن و كينه‌جوي دشمنانت باشند. چنين بايد اي پروردگار هستي‌ها.

     

    نقش فرزندان در زندگی پدر و مادر

    خدايا!

    بازوي مرا به وجود فرزندانم توانا كن،

    و ناراستي كار مرا به راستي آور،

    و خاندانِ مرا فزوني بخش، 

    بزم مرا به وجود ايشان بياراي،

    و نام مرا به آنان زنده بدار،

    و در نبودِ من كارم را به دست فرزندانم سامان ده،

    و ياري‌ام كن كه با مدد ايشان به خواسته‌هاي خود برسم.

    چنان كن كه آنان با من دوست و مهربان باشند،

    و با راستي و درستي روي دل به سوي من آورند

    و فرمان من برند و از نافرمانان و بد رفتاران و مخالفان و خطاكاران نباشند.

    و مرا ياري فرما كه فرزندانم را بپرورم

    و ادب نمايم

    و به آنان مهرباني كنم،

    و افزون بر ايشان، به من فرزندانِ پسر عطا فرما

    و اين را مايه‌ي خير من قرار ده،

    و همه‌ي آنان را، در آنچه از تو مي‌خواهم، ياور من گردان.

     

    شیطان

    من و فرزندانم را از گزند شيطان رانده شده در امان دار؛

    زيرا تو ما را آفريده‌اي و به نيكي فرمان داده‌اي

    و از بدي باز داشته‌اي

    و به پاداش فرمان‌هاي خود وعده فرموده‌اي

    و از كيفر آنها ترسانده‌اي؛

    آن گاه براي ما دشمني پديد آورده‌اي كه ما را به نيرنگ مي‌فريبد.

    شيطان را چنان بر ما چيرگي داده‌اي كه ما را بر او بدان پايه چيره نگردانده‌اي.

    در خانه‌ي دل‌هاي ما جايش داده‌اي

    و در گذرگاه خونِ ما روانش ساخته‌اي.

    اگر ما از او غفلت كنيم، او از ما غافل نخواهد شد.

    اگر ما فراموشش كنيم، او ما را فراموش نكند. ما را از كيفر تو آسوده خاطر مي‌سازد و از غير تو مي‌ترساند.

    اگر آهنگ كاري زشت كنيم، ما را بر آن دلير مي‌سازد،

    و اگر آهنگ كاري نيك كنيم، ما را از آن باز مي‌دارد.

    خود را با خواهش‌هاي گناه آلود با من رو به رو مي‌سازد

    و پرچم‌هاي شبهه را بر مي‌افرازد.

    وعده‌مان مي‌دهد به دروغ،

    و آرزومندمان مي‌كند بي‌نتيجه.

    اگر تو نيرنگش را از ما نگرداني، گمراهمان كند،

    و اگر تو ما را از تبهكاري‌هايش ايمن نسازي، بلغزاندمان.

    خدايا، به دست قدرت خود چيرگي‌اش را از ما بردار،

    تا با دعاي فراوان به درگاهت راه ما را بر او بربندي

    و به ياري تو از نيرنگش مصون مانيم.

     

    خدايا!

    هر چه از تو خواهم، عطايم كن،

    و هر نياز كه دارم، برآورده ساز،

    و اجابتي را كه خود ضمانت آن كرده‌اي، از من دريغ مفرما،

    و دعايم را از رسيدن به پيشگاه خودت باز مدار؛ زيرا خود مرا به دعا فرمان داده‌اي.

    همه‌ي آنچه را در اين جهان و آن جهان مايه‌ي اصلاح كار من است، به من ارزاني كن؛

    چه آنها كه بر زبان آورده‌ام و چه آنها كه از خاطر برده‌ام، آشكار كرده‌ام يا نهان داشته‌ام،

    پيش هر كس گفته‌ام يا از همه پنهان گذاشته‌ام.

    چنان كن كه در همه‌ي اين حالات، تنها از تو نياز خواهم

    و از شايستگان باشم

    و با درخواست كردن از تو، از كام يافتگان به شما آيم.

    و با توكل بر تو از كساني باشم كه نعمت خود را از آنان دريغ نكرده‌اي،

     

    خصوصیات افراد سعادتمند

    و از كساني قرارم ده كه پناه جستن به تو خوي ايشان است،

    و از معامله با تو سود بسيار برده‌اند،

    و به قهر و قدرت تو در امان مانده‌اند،

    و از فضل تو بسا روزي حلال يافته‌اند،

    و از بخشش بسيار و كرم تو در كار خود به گشايش رسيده‌اند،

    و به لطف تو از خاك ذلّت به بلنداي عزّت فرا رفته‌اند،

    و از دست ستم به دامان عدل تو گريخته‌اند،

    و در پناه رحمت تو از بلا رها شده‌اند،

    و با توانگري تو از تنگ دستي به بي‌نيازي راه جسته‌اند،

    و با پرهيزگاري، از گناهان و لغزش‌ها و خطاها در امان مانده‌اند،

    و با اطاعت از تو به نيكي و پايداري در راه حق و راستي موفق گشته‌اند،

    و به نيروي تو ميان ايشان و گناهان حجابي پديد آمده است كه هيچ گناهي را مرتكب نمي‌شوند، و در پناه تو آسوده مي‌زيَند.

     

    خدايا!

    اين همه را به توفيق و رحمت خود به ما ارزاني كن،

    و ما را از عذاب آتش امان ده،

    و همانند آنچه را من براي اين جهان و آن جهانِ خود و فرزندم از تو درخواست كرده‌ام، به همه‌ي مردان و زنان مسلمان و با ايمان عطا فرما،

    كه تو نزديكي و اجابت كننده، شنوايي و دانا، بخشنده‌اي و آمرزگار، دلسوزي و بس مهربان.

    ما را در اين جهان و آن جهان خير و نيكي عطا كن و از شكنجه‌ي آتش نگاه دار.

    .

    دعای بیست و پنجم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, طریقه انحراف انسان توسط شیطان و دعای دفع آن, نقش فرزندان در زندگی پدر و مادر, نحوه دعای پدر و مادر برای فرزندان, خصوصیات افراد سعادتمند
    [چهارشنبه 1399-03-14] [ 12:25:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه(دعای بیست و چهارم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه(دعای بیست و چهارم)

    نوع رفتار با پدر و مادر


    خدايا!

    بر محمد، بنده و فرستاده‌ات و خاندان پاكش درود فرست و برترين درودها و رحمت و بركات و سلام خود را ويژه‌ي آنان ساز.


    خدايا!

    پدر و مادر مرا نيز به بزرگداشت و درود خويش مخصوص گردان. اي مهربان‌ترين مهربانان.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و در دلم انداز كه هر وظيفه را كه در برابر ايشان بر عهده‌ي من است، بشناسم،

    و آگاهي از آن وظيفه را، به كمال، در من فراهم آر،

    و چنان كن كه آنچه را به من الهام كرده‌اي، به كار بندم،

    و توفيق ده تا آنچه بينش آن را به من داده‌اي، به جاي آورم،

    و چيزي از آنچه به من آموخته‌اي، فرو نگذارم،

    و اعضاي بدنم از پرداختن به آنچه مرا الهام كرده‌اي، در نمانَد.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست؛

    همچنان كه ما را به وجود او شرافت بخشيدي. بر محمد و خاندانش درود فرست؛ آن گونه كه به بركت وي براي ما حقي بر ديگر مردمان واجب كردي.

     

    خدايا!

    چنان كن كه من از پدر و مادرم چنان بيم نمايم كه از پادشاه خودكامه،

    و به آن دو همچون مادري بس مهربان و دلسوز نيكي كنم،

    و فرمانبرداري از پدر و مادر و نيكي كردنِ من در حقّ ايشان را براي من از خواب در چشم خواب آلودگان شادي‌آورتر، و از آب خنك در كام تشنگان گواراتر ساز،

    تا خواهش ايشان را بر خواهش خود ترجيح دهم،

    و خرسندي آنان را بر خرسندي خود مقدم دارم،

    و نيكي آن دو در حق خودم را بسيار بينم، اگر چه اندك باشد،

    و نيكي خود در حق آنان را اندك بينم، اگر چه بسيار بُوَد.


    خدايا!

    آواي مرا در برابر ايشان نرم و آهسته گردان،

    و سخنم را خوشايندشان ساز،

    و مرا با آن دو نرمخو كن،

    و مرا دلسوز ايشان قرار ده،

    و چنان كن كه با آنان خوش رفتار و غمخوار شوم.


    خدايا!

    آن دو را، به پاس آن كه پرورشم داده‌اند، نيك پاداشي ده،

    و چون مرا عزيز و گرامي داشته‌اند، ثوابي بزرگ عطاشان كن،

    و در مقابل حفظ و حمايتِ من در خُردي، جانب ايشان را نگاه دار.

     

    نحوه طلب بخشش در آزار به پدر و مادر


    خدايا!

    هر آزاري كه از من به آن دو رسيده،

    و هر ناپسندي كه از من در حقّ ايشان سر زده،

    و هر حقي از آن دو را كه من تباه كرده‌ام،

    همه را سبب آمرزش گناهان‌شان و بلندي مرتبه‌شان و افزوني حَسَناتشان قرار ده؛

    اي آن كه بدي‌ها را به چندين برابر نيكي‌ها دگرگون مي‌سازي.


    خدايا!

    اگر پدر و مادرم با من به تندي سخن گفتند

    و رفتار نابجايي كردند،

    يا حقي از من تباه نمودند

    و يا در وظيفه‌ي خويش در قبال من كوتاهي ورزيدند،

    من همه‌ي خطاهاي ايشان را بخشيدم و با اين كار بزرگ‌شان داشتم.

    از تو مي‌خواهم كه آن دو را، به سبب آنچه در حقّ من كرده‌اند، گرفتار نسازي،

    كه من در خيرخواهي ايشان ترديد ندارم

    و نمي‌پذيرم كه در خوبي كردن به من درنگ كرده باشند،

    و دلگير نيستم كه آن دو كارهاي مرا عهده‌دار بوده‌اند، اي پروردگار من؛

    زيرا گزاردن حق ايشان بر من واجب‌تر است،

    و نيكي آن دو با من ديرينه‌تر،

    و منّت‌شان بر من بيش‌تر از آن كه بخواهم آنان را به عدالت قصاص كنم، يا آن كنم كه آنان كرده‌اند.

     

    اي معبود من!

    اگر چنين كنم، پس آن روزهاي بسيار كه در پرورش من سر كرده‌اند

    و آن همه سختي كه در نگه داريِ من به جان خريده‌اند

    و آن همه رنج و ناداري كه بر خود روا داشته‌اند تا من در آسايش به سر برم، چه خواهد شد؟

    نه، هرگز نتوانند همه‌ي حق خود را از من دريافت كنند،

    و من نيز نتوانم حق ايشان بر خود را به شايستگي بگزارم

    و وظيفه‌ي خدمتگزاري به آن دو را به جاي آورم.

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست و ياري‌ام فرما ـ اي بهترين كسي كه همه از او مدد خواهند ـ و توفيقم ده ـ اي راهنماتر كسي كه بدو روي آورند ـ

    و در آن روز كه «هر كس به سبب آنچه كرده است، پاداش بيند و بر ايشان ستم نرود»، مرا از كساني قرار مده كه پدران و مادران خود را نافرماني كرده‌اند.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و پدر و مادر مرا به برترين پاداشي كه ويژه‌ي پدران و مادران بندگان مؤمن خود كرده‌اي، ويژه گردان، اي مهربان‌ترين مهربانان.


    خدايا!

    چنان كن كه پس از هر نماز خود، و در هر زمان ديگري از شب، و در هر ساعتي از روز، به ياد آنان باشم.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و مرا به سبب دعايم در حق ايشان بيامرز،

    و از آنان به سبب نيكي‌هايي كه در حق من مي‌كنند، درگذر؛ گذشت و آمرزشي بايسته.

    و به شفاعت من، از آن دو خشنود باش؛ خشنودي‌اي بكمال و شايسته.

    و با گرامي داشت خود، آنان را به سراي رستگاري و سلامت وارد كن.


    خدايا!

    اگر آمرزش تو پيش از من به ايشان رسيده است، پس آن دو را شفيع من گردان، و

    اگر آمرزش تو پيش از آن دو به من رسيده است، پس مرا شفيع ايشان كن،

    تا به لطف و مهرباني تو در خانه‌ي گذشت و بخشش تو و در منزل آمرزش و رحمت تو گردهم آييم، كه تو داراي بخشش بزرگ و نعمت فراوان هستي، و تو مهربان‌ترين مهرباناني.

    .

    دعای بیست و چهارم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, نوع رفتار پسندیده با پدر و مادر, نحوه طلب بخشش هنگام آزار به پدر و مادر
     [ 11:57:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      وصف محبوبترین و زشترین انسانها از زبان حضرت علی ...
    وصف محبوبترین و زشترین انسانها از زبان حضرت علی

    بهترين بنده خدا 


    اى بندگان خدا همانا بهترين و محبوب ترين بنده نزد خدا، بنده اى است كه خدا او را در پيكار با نفس يارى داده است

    آن كس كه جامعه زيرين او اندوه، و لباس رويين او ترس از خداست

    چراغ هدايت در قلبش روشن شده

    و وسائل لازم براى روزى او فراهم آمده

    و دورى ها و دشوارى ها را بر خود نزديك و آسان ساخته است.

    حقايق دنيا را با چشم دل نگريسته،

    همواره به ياد خدا بوده و اعمال نيكو، فراوان انجام داده است.

    از چشمه گواراى حق سيراب گشته، چشمه اى كه به آسانى به آن رسيد و از آن نوشيده سيراب گرديد.

    راه هموار و راست قدم برداشته،

    پيراهن شهوات را از تن بيرون كرده،

    و جز يك غم، از تمام غم ها خود را مى رهاند،

    و از صف كور دلان و مشاركت با هواپرستان خارج شد،

    كليد باز كننده درهاى هدايت شد

    و قفل درهاى گمراهى و خوارى گرديد.

    راه هدايت را با روشن دلى ديد،

    و از همان راه رفت، و نشانه هاى آن را شناخت

    و از امواج سركش شهوات گذشت.

    به استوارترين دستاويزها و محكم ترين طناب ها چنگ انداخت،

    چنان به يقين و حقيقت رسيد كه گويى نور خورشيد بر او تابيد.

    در برابر خداوند خود را به گونه اى تسليم كرد كه هر فرمان او را انجام مى دهد

    و هر فرعى را به اصلش باز مى گرداند.

    چراغ تاريكى ها، و روشنى بخش تيرگى ها،

    كليد درهاى بسته و بر طرف كننده دشوارى ها،

    و راهنماى گمراهان در بيابان هاى سرگردانى است.

    سخن مى گويد، خوب مى فهماند،

    سكوت كرده به سلامت مى گذرد،

    براى خدا اعمال خويش را خالص كرده آن چنان كه خدا پذيرفته است،

    از گنجينه هاى آيين خدا و اركان زمين است.

     

    عدالت

    خود را به عدالت واداشته

    و آغاز عدالت او آن كه هواى نفس را از دل بيرون رانده است،

     

    حق را مى شناساند و به آن عمل مى كند.

    كار خيرى نيست مگر كه به آن قيام مى كند،

    و در هيچ جا گمان خيرى نبرده جز آن كه به سوى آن شتافته.

     

    قرآن


    اختيار خود را به قرآن سپرده،

    و قرآن را راهبر و پيشواى خود قرار داده است،

    هر جا كه قرآن بار اندازد فرود آيد،

    و هر جا كه قرآن جاى گيرد مسكن گزيند.

     


    وصف زشت ترين انسان، «عالم نمايان»


    و ديگرى كه او را دانشمند نامند امّا از دانش بى بهره است،

    يك دسته از نادانى ها را از جمعى نادان فرا گرفته،

    و مطالب گمراه كننده را از گمراهان آموخته، و به هم بافته،

    و دام هايى از طناب هاى غرور و گفته هاى دروغين بر سر راه مردم افكنده،

    قرآن را بر اميال و خواسته هاى خود تطبيق مى دهد،

    و حق را به هوس هاى خود تفسير مى كند.

    مردم را از گناهان بزرگ ايمن مى سازد،

    و جرائم بزرگ را سبك جلوه مى دهد.

    ادّعا مى كند از ارتكاب شبهات پرهيز دارد امّا در آنها غوطه مى خورد.

    مى گويد: از بدعت ها دورم، ولى در آنها غرق شده است.

    چهره ظاهر او چهره انسان، و قلبش قلب حيوان درنده است،

    راه هدايت را نمى شناسد كه از آن سو ببرود،

    و راه خطا و باطل را نمى داند كه از آن بپرهيزد، پس مرده اى است در ميان زندگان.

     


    جایگاه اهل البیت (علیهم السلام)


    مردم كجا مى رويد چرا از حق منحرف مى شويد؟

    پرچم هاى حق بر و نشانه هاى آن آشكار است،

    با اينكه چراغهاى هدايت روشنگر راهند، چون گمراهان به كجا مى رويد؟

    چرا سرگردانيد در حالى كه عترت پيامبر شما در ميان شماست،

    آنها زمامداران حق و يقينند،

    پيشوايان دين، و زبان هاى راستى و راستگويانند،

    پس بايد در بهترين منازل قرآن جايشان دهيد

    و همانند تشنگانى كه به سوى آب شتابانند، به سويشان هجوم ببريد.

     

     

    وصف پیامبر (صلی الله علیه و آله)


    اى مردم اين حقيقت را از خاتم پيامبران بياموزيد كه فرمود: «هر كه از ما مى ميرد، در حقيقت نمرده است و چيزى از ما كهنه نمى شود.
    پس آنچه نمى دانيد، نگوييد، زيرا بسيارى از حقايق در امورى است كه نا آگاهانه انكار مى كنيد. 

     

    علی از زبان علی


    مردم عذر خواهى كنيد از كسى كه دليلى بر ضدّ او نداريد، و آن كس من مى باشم،

    مگر من در ميان شما بر اساس «ثقل اكبر» كه قرآن است عمل نكردم و ثقل اصغر «عترت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» را در ميان شما باقى نگذاردم.

    مگر من پرچم ايمان را در بين شما استوار نساختم

    و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهيتان ندادم

    مگر پيراهن عافيت را با عدل خود به اندام شما نپوشاندم

    و نيكى ها را با اعمال و گفتار خود در ميان شما رواج ندادم

    و ملكات اخلاق انسانى را به شما نشان ندادم.
    پس وهم و گمان خود را در آنجا كه چشم دل ژرفاى آن را مشاهده نمى كند، و فكرتان توانايى تاختن در آن راه ندارد، به كار نگيريد.

     


     اخبار غيبى نسبت به آينده بنى اميّه(معاویه)


    تا آن كه برخى از شما گمان مى برند كه دنيا به كام بنى اميّه شد،

    و همه خوبى ها را افزون به آنها سپرده و آنها را از سرچشمه خود سيراب كرده،

    و تازيانه و شمشيرشان از سر اين امّت كنار نخواهد رفت.

    كسانى كه چنين مى انديشند در اشتباهند،

    زيرا سهم بنى اميّه تنها جرعه اى از زندگى لذّت بخش است كه مدّتى آن را مى مكند سپس همه آنچه را كه نوشيدند بيرون مى ريزند.

     .

    خطبه87

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀عدالت در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-03-11] [ 11:27:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      چگونه زیستن برای آخرت از منظر حضرت علی ...
    چگونه زیستن برای آخرت از منظر حضرت علی

    صفت علم الهى


    خدا به تمام اسرار نهان آگاه و از باطن همه با خبر است، به همه چيز احاطه دارد، و بر همه چيز غالب و پيروز، و بر همه چيز تواناست.

     

    تقوا، خودسازی


    هر كس از شما در روزگارانى كه مهلت دارد به اعمال نيكو بپردازد

    پيش از آن كه مرگ فرا رسد، در ايّام فراغت پاك باشد،

    پيش از آن كه گرفتار شود، در ايّام رهايى نيكوكار باشد،

    پيش از آن كه مرگ گلوگاه او را بفشارد، پس براى خود و جايى كه مى ‏رود آماده باشد،

    و در اين دنيا كه محل كوچ كردن است، براى منزلگاه ابدى، توشه‏ اى بردارد.

     

    اى بندگان خدا!

    آن كس كه نسبت به خود خير خواهى او بيشتر است، در برابر خدا، از همه كس فرمانبردارتر است.

    و آن كس كه خويشتن را بيشتر مى فريبد، نزد خدا گناه كارترين انسان ها است،

    زيانكار واقعى كسى است كه خود را بفريبد.

    و آن كس مورد غبطه است و بر او رشك مى برند كه دين او سالم باشد.


    سعادتمند كسى است كه از زندگى ديگران عبرت آموزد،

    و شقاوتمند كسى است كه فريب هوا و هوس ها را بخورد.


    آگاه باشيد!

    رياكارى و تظاهر، هر چند اندك باشد شرك است،

    و همنشينى با هوا پرستان، ايمان را به دست فراموشى مى سپارد،

    و شيطان را حاضر مى كند.


    از دروغ بر كنار باشيد كه با ايمان فاصله دارد.

    راستگو در راه نجات و بزرگوارى است،

    اما دروغگو بر لب پرتگاه هلاك و خوارى است.
    حسد نورزيد كه حسد ايمان را چونان آتشى كه هيزم را خاكستر كند، نابود مى سازد.


    با يكديگر دشمنى و كينه توزى نداشته باشيد كه نابود كننده هر چيزى است.

    بدانيد كه آرزوهاى دور و دراز عقل را غافل و ياد خدا را به فراموشى مى سپارد.

    آرزوهاى ناروا را دروغ انگاريد كه آرزوها فريبنده اند و صاحبش فريب خورده.

     

    قرآن

    پس اى مردم!

    خدا را پروا كنيد، براى حفظ قرآن، كه از شما خواسته، و حقوقى كه نزد شما سپرده است.

     

    آفرینش انسان

    پس همانا خداى سبحان شما را بيهوده نيافريد، و به حال خود وا نگذاشت،

    و در گمراهى و كورى رها نساخته است،

    كردارتان را بيان فرموده،

    و از اعمال شما با خبر است

    و سر آمد زندگى شما را مشخّص كرد.

     

    قرآن و اوصاف پیامبر (صلی الله علیه و آله)


    و «كتابى بر شما نازل كرد كه روشنگر همه چيز است»

    پيامبرش را مدّتى در ميان شما قرار داد تا براى او و شما، دين را به اكمال رساند،

    و آنچه در قرآن نازل شد و مايه رضاى الهى است تحقّق بخشد.

    و با زبان پيامبرش، كارهاى خوشايند و ناخوشايند، بايدها و نبايدها را ابلاغ كرد،

    و اوامر و نواهى را آموزش داد، و راه عذر را بر شما بست و حجّت را تمام كرد. 

    پيش از كيفر، شما را تهديد كرد، و از عذاب هاى سختى كه در پيش روى داريد ترساند.

    پس باز مانده ايّام خويش را دريابيد،

     

    صبر

    و صبر و بردبارى در برابر ناروايى ها پيشه كنيد، چرا كه عمر باقى مانده برابر روزهاى زيادى كه به غفلت گذرانديد و روى گردان از پندها بوديد، بسيار كم است.

    به خود بيش از اندازه آزادى ندهيد، كه شما را به ستمگرى مى كشاند،

    و با نفس سازشكارى و سستى روا مداريد كه ناگهان در درون گناه سقوط مى كنيد.

     .

    خطبه 86

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀مراحل خلقت در نهج البلاغه, ◀صبر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 11:04:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علم سلمان فارسی ...

    علم سلمان فارسی

     

    امام صادق علیه السلام فرمود: روزی نزد علی بن الحسین علیه السلام سخن از تقیه پیش آمد آن حضرت فرمود: به خدا اگر ابوذر می دانست آنچه در دل سلمان بوده او را می کشت در صورتی که پیغمبر صلی الله علیه و آله میان آن دو برادری برقرار کرد. پس درباره مردم دیگر چه گمان دارید؟ همانا علم علما صعب و مستصعب است. جز پیغمبر مرسل یا فرشته مقرب یا بنده مومنی ای که خدا دلش را به ایمان آزموده طاقت تحمل آن را ندارد سپس فرمود: و سلمان از این رو از جمله علماء شد که او مردیست از خانواده ما و از این جهت او را در ردیف علماء آوردم.

    شرح: چنانچه سلمان رضی الله عنه در خطبه خود گوید: علم زیادی به من عطا شده اگر همه آنچه را می دانم یه شما بگویم دسته ای گویند: سلمان دیوانه شده و دسته ای گویند: خدایا کشنده سلمان را بیامرز.

    .

    کافی،ج2

    ترجمه مصطفوی

    .

    موضوعات: ✔سلمان فارسی سلمان محمد, ✔مطلب ندارد, علم سلمان فارسی
    [پنجشنبه 1399-03-08] [ 12:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      حدیث صعب و مستصعب ائمّه ...
    حدیث صعب و مستصعب ائمّه

    حدیث صعب و مستصعب ائمّه

     

    روایت اول)

    امام باقر (علیه السلام) فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله  فرمود: حدیث آل محمد  صعب و مستصعب است جز فرشته مقرب یا پیغمبر مرسل یا بنده ای که خدا دلش را به ایمان آزموده .

    پس هر حدیثی که از آل محمد صلی الله علیه و آله به شما رسید و در برابر آن آرامش دل یافتید و آن را آشنا دیدید، بپذیرید و هر حدیثی را که دلتان از آن رمید و ناآشنایش دیدید، آنرا به خدا و پیغمبر و عالم آل محمد صلی الله علیه و آله رد کنید . همانا هلاک شده کسی است که حدیثی را که تحمل ندارد برایش بازگو کنند و او بگوید به خدا این چنین نیست به خدا این چنین نیست و انکار مساوی کفر است.

     

    روایت دوم)

    امام صادق (علیه السلام) فرمود: روزی نزد علی بن الحسین علیه السلام سخن از تقیه پیش آمد آن حضرت فرمود: به خدا اگر ابوذر می دانست آنچه در دل سلمان بوده او را می کشت در صورتی که پیغمبر صلی الله علیه و آله میان آن دو برادری برقرار کرد. پس درباره مردم دیگر چه گمان دارید؟ همانا علم علما صعب و مستصعب است. جز پیغمبر مرسل یا فرشته مقرب یا بنده مومنی ای که خدا دلش را به ایمان آزموده طاقت تحمل آن را ندارد سپس فرمود: و سلمان از این رو از جمله علماء شد که او مردیست از خانواده ما و از این جهت او را در ردیف علماء آوردم.

    شرح: چنانچه سلمان رضی الله عنه در خطبه خود گوید: علم زیادی به من عطا شده اگر همه آنچه را می دانم یه شما بگویم دسته ای گویند: سلمان دیوانه شده و دسته اس گویند: خدایا کشنده سلمان را بیامرز.

     

     روایت سوم)

    امام صادق علیه السلام فرمود: حدیث ما صعب و مستصعب است، تحمل آن را ندارد جز سینه های نورانی یا دلهای سالم یا اخلاق نیکو. همانا خدا از شیعیان ما پیمان (به ولایت ما) گرفت چنانکه از بنی آدم (به ربوبیت خود) پیمان گرفت. و فرمود: «آیا من پروردگار شما نیستم؟» پس هر که نسبت یه ما وفا کند خدا بهشت را به او پاداش دهد و هرکه ما را دشمن دارد و حق ما را به ما نرساند همیشه جاوردان در دوزخ است.

     .

    کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    .

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله), ◀احادیث برگزیده از امام محمد باقر(علیه السلام), ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد, روایت صعب و مستصعب ائمّه, احادیث برگزیده از امام سجاد علیه السلام
     [ 12:09:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      سرچشمه علم بشریت از کجاست؟ ...
    سرچشمه علم بشریت از کجاست؟

    سرچشمه علم بشریت از کجاست؟

     

    روایت اول)

    صاحب دیلم گوید: شنیدم امام جعفر صادق (علیه السلام) هنگامی که جماعتی از اهل کوفه خدمتش بودند، می فرمود:

    شگفتا! از این مردم که علم را از از رسول خدا صلی الله علیه و آله گرفتند و به آن عمل کردند و هدایت شدند و باز عقیده دارند که اهل بیتش علم او را فرا نگرفته اند. ما هستیم اهل بیت و ذریه او که وحی خدا در منازل ما فرود آمده و علم از ما به ایشان رسیده است. آیا عقیده دارند که آنها دانستند و هدایت یافتند و ما ندانستیم و گمراه شدیم؟! چنین چیزی محال است.

    شرح: مجلسی (ره) در اینجا به مناسبت  برای دلیل أعلم بودن امیر المومنین (علیه السلام) از ابوبکر و سایر صحابه از قول ابن خطیب أعلم علماء اشعریین چنین گوید:

    علی از نظر سرشت و فطرت در نهایت هوش و فهم و استعداد بود و به تحصیل علم کمال اشتیاق داشت و پیغمیر صلی الله علیه و آله هم به تعلیم و تربیت او نهایت علاقه و اشتیاق را نشان می داد و علی از کودکی همیشه همراه پیغمبر صلی الله علیه و آله بود، پیداست که چنین شاگردی در مکتب چنان استادی به بالاترین مقام علمی خواهد رسید و اما ابوبکر در پیری خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله رسید و آن هم گاهی شبانه روزی یک مرتبه و در مدت کوتاهی.

    همین دلیل را نسبت به یازده نفر از اولاد امیر المومنین(علیه السلام) می توان جاری ساخت؛ زیرا هر یک از آنان علاوه بر جنبه وراثت علم از پیغمبر در خانه پدر خود وزیر دست او تربیت یافته اند.

     از این روایت استفاده می شود که در زمان آن حضرت مردمی بیشعور و یا مغرض بوده اند که علاوه بر اینکه ابوحنیفه و امثالش را بر آن حضرت ترجیح می دادند، نسبت جهالت و گمراهی هم به آن حضرت می داده اند.

     

    روایت دوم)

    زراره گوید: خدمت امام باقر (علیه السلام) بودم که مردی از اهل کوفه از آن حضرت راجع به قول امیرالمومنین (علیه السلام) : «هرچه خواهید از من بپرسید هر چه زا من است به شما خبر می دهم.» سوال کرد، حضرت فرمود: هیچ کس علمی ندارد جز آنچه از امیر المومنین (علیه السلام) استفاده شده است. مردم هر کجا خواهند بروند به خدا علم درست جز اینجا نیست.(و با دست اشاره به خانه خود کرد.)

     

    روایت سوم)

    ابوبصیر گوید: از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم: شهادت زنازاده نافذ است؟

    فرمود: نه،

    عرض کردم: حکم بن عتیبه عقیده دارد که پذیرفته و نافذ است.

    فرمود : خدا گناهش را نیامرزد. خدا به حکم نفرمود: «قرآن برای تو و قومت یادآور است.»

    پس حکم به راست رود و به چپ رود به خدا دانش جز اط خاندانی که جبرئیل (علیه السلام) بر آنها نازل شده، بدست نیاید.

     

    روایت چهارم)

    مخزومی گوید: خدمت امام صادق (علیه السلام) نشسته بودیم که عباد بن کثیر خداپرست بصریان و ابن شریح فقیه اهل مکه وراد شدند: و میمون قداح غلام امام باقر علیه السلام هم خدمتش بود.

    عباد بن کثیر از امام پرسید و عرض کرد: ای ابا عبدالله ! رسول خدا صلی الله علیه و آله در چند پارچه کفن شد؟

    فرمود: در سه پارچه: دو پارچه صحاری (صحار قریه ای در یمن) و یک پارچه  حبره (که نوعی بر یمنی است) و برد مکیاب بود.

    عباد بن کثیر از این سخن روی در هم کشید .

    امام صادق  علیه السلام فرمود: درخت خرمای مریم علیها السلام (که پس از زائیدن عیسی مأمور به خوردن از آن شد) خرمای عجوره (بهترین نوع خرما) بود. و از آسمان فرود آمد پس هر چه از ریشه روئید عجوره  شد و آنچه هسته اس  از این سو و آن سو گرفته شد و کاشته شد لون (خرمای پست) گردید.

    چون از نزد حضرت بیرون رفتند عباد بن کثیر  به ابن شریح گفت: به خدا من نفهمیدم این چه مثلی بود که امام صادق علیه السلام برای من بیان کرد.

    ابن شریح گفت: این غلام _میمون قداح_ به تو خبر می دهد؛ زیرا او از آنهاست.(چون که در خانه آنها بزرگ شده)

    میمون گفت: فرمایش او را نفهمیدی؟

    گفت نه به خدا

    گفت : او مَثل خودش را برای تو بیان کرد و به تو خبر داد که او فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله است و علم پیغمبر  نزد آنهاست پس آنچه از نزد آنها آید درست است و آنچه از نزد دیگران آید از این سو و آن سو گرد آمده است.

     .

    کافی، ج۲

    ترجمه مصطفوی

    .

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام محمد باقر(علیه السلام), ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد, سرچشمه علم بشریت از کجاست؟
     [ 12:03:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و سوم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و سوم)

     

     http://www.shabestan.ir

    نقش نیروی بدنی و معنوی در مسیر کمال


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و تن درستي را لباس تنم كن،

    و سراپاي مرا به تن درستي فرو پوشان

    و با آن مرا امان بخش

    و گرامي بدار و بي‌نياز گردان،

    و تن درستي را به من صدقه ده

    و آن را مالِ من كن

    و همچون فرشي زير پايم بگستران،

    و آن مايه‌ي بيماري كه در من است، به تن درستي بدل فرما،

    و ميان من و تن درستي، در اين جهان و آن جهان، جدايي ميفكن.

     


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و مرا تن درستي بخش؛

    تن درستي‌اي كه مرا بس باشد و شفابخش و چيره بر هر بيماري،

    و روز افزون باشد

    و در تنِ من تن درستي زايد؛

    تن درستي در اين جهان و آن جهان.


    بر من منّت گذار و سلامت و امنيت و بي‌عيبي در دين و بدن،

    و دل آگاهي و پيشرفت و استواري در كارها،

    و دلواپسي و ترس از خود را به من عطا فرما،

    و نيرويي ده كه با آن به فرمان تو به راه طاعت روم

    و از آنچه مرا از آن باز داشته اي، بپرهيزم.

     

    جایگاه زیارت در  اسلام


    خدايا!

    بر من منّت گذار كه تا آن زمان كه زنده‌ام مي‌داري، در اين سال و هر سالِ ديگر، حج و عمره بگزارم

    و قبر فرستاده‌ات ـ كه درود و رحمت و بركات تو بر او خاندانش باد ـ و قبر خاندانش را ـ كه بر ايشان سلام باد ـ زيارت كنم.

    آن زيارت را زيارتي پذيرفته و شايسته‌ي پاداش قرار ده كه از چشم تو نمي‌افتد و نزد تو اندوخته‌اي براي من است.


    ستايش خود و سپاس خود وياد و ثناي نيك خود را بر زبانم جاري ساز،

    و قلبم را گنجايش فهم هدف‌هاي دين خود عنايت كن.

     

    شیطان


    من و فرزندانم را از گزند شيطانِ رانده شده در پناه خود گير،

     

    اقسام شرّ در زندگی انسان

     

    و از آسيب هر گزنده‌ي زهردارِ غير كُشنده و كُشنده،

    و هر بيم و بلا، و چشم بد، و گزند هر شيطان سركش

    و سلطان ستمگرِ كينه‌توز و خودكامه‌ي زود خشم،

    و گزند هر ناتوان و نيرومند،

    و هر فراپايه و فرومايه، و هر خُرد و بزرگ، و هر دور و نزديك،

    و گزند هر كس، از جنّيان و آدميان، كه با فرستاده‌ي تو و خاندانِ او بهدشمني برخاسته‌اند،

    و هر جنبده‌اي كه سرنوشتش به دست توست، در امان دار، كه تو بر راه راستي.

     

    نحوه مقابله با دشمنان

    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و هر كس بدِ مرا خواهد، نيّتش را بگردان

    ونيرنگ او را از من به دور دار

    و آسيبش از من دفع نما

    و فريبكاري او را به خودش برگردان.

    در برابر او سدّي بساز تا چشمش مرا نبيند

    و گوشش درباره ي من هيچ نشنود،

    و هنگام ياد كردنِ من، راه دلش را محكم ببند،

    و زبانش را در وقت سخن گفتن از من لال كن،

    و سرش را فرو كوب،

    و عزّتش را به خواري افكن،

    و قهر و قدرتش را در هم شكن،

    و گردنش را به ذلّت فرود آر،

    و شكوهش را تباه ساز،

    و مرا از همه‌ي آسيب‌ها و بدي‌ها و سخن چيني‌ها و ريشخندها و عيب‌جويي‌ها و بدگويي‌ها و رشك بردن‌ها و دشمني‌ها و دام‌ها و كمندها و پيادگان و سواران او در امان دار، كه تو گرامي و توانايي.

    .

    دعای بیست و سوم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه موعود

     

    موضوعات: ✔مطلب ندارد, اقسام شرّ در زندگی انسان, دعای دفع ظلم ظالمان, طریقه انحراف انسان توسط شیطان و دعای دفع آن, نحوه مقابله با دشمنان, جایگاه زیارت در اسلام, نقش نیروی جسمی در خودسازی
    [چهارشنبه 1399-03-07] [ 12:12:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      صفات خدا ...
    صفات خدا

    اوصاف خدا 


    و گواهى مى دهم كه خدايى نيست جز خداى يكتا،

    آغاز، اوست كه پيش از او چيزى نيست،

    و پايان همه اوست كه بى نهايت است.

    پندارها براى او صفتى نمى توانند فراهم آورند،

    و عقل ها از درك كيفيّت او درمانده اند،

    نه جزئى براى او مى تواند تصوّر كرد

    و نه تبعيض پذير است،

    و نه چشم ها و قلب ها مى توانند او را به درستى فرا گيرند.

     

    تقوی و خودسازی


    اى بندگان خدا!

    از عبرت هاى سودمند پند پذيريد،

    و از آيات روشنگر عبرت آموزيد.

    و از آنچه با بيان رسا شما را ترسانده اند، بپرهيزيد،

    و از ياد آورى ها و اندرزها سود ببريد،

    آن چنان كه گويا چنگال مرگ در پيكر شما فرو رفته،

    و رشته آرزوها و دلبستگى ها قطع گرديده

    و سختى هاى مرگ و آغاز حركت به سوى قيامت به شما هجوم آورده است.

    آن روز كه «همراه هر كسى گواه و سوق دهنده اى است»، سوق دهنده اى كه تا صحنه رستاخيز او را مى كشاند، و شاهدى كه بر اعمال او گواهى مى دهد.

     

    وصف بهشت


    در بهشت، درجاتى از يكديگر برتر، و جايگاه هايى گوناگون و متفاوت وجود دارد

    که نعمت هايش پايان ندارد،

    و ساكنان آن هرگز خارج نگردند،

    ساكنان بهشت جاويد، هرگز پير و فرسوده نگردند،

    و گرفتار شدائد و سختى ها نخواهند شد.

    .

    خطبه85

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-03-05] [ 10:11:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و دوم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای بیست و دوم)

     http://www.shabestan.ir

     

    شغل مناسب و روزی


    خدايا!

    مرا در اصلاح نفسِ خويش به كاري فرمان داده‌اي كه خود در انجام دادن آن از من تواناتري،

    و قدرت تو بر آن كار و بر من، از قدرت من افزون‌تر است.

    پس مرا چنان نيرويي ده كه با آن به كاري مشغول شوم كه تو را از من خشنود مي‌سازد،

    و خشنودي خود را در حال تن درستي [نه در گرفتاري و سختي] از من بخواه.


    خدايا!

    مرا طاقت رنج نباشد،

    و بر بلا شكيبايي نتوانم،

    و تاب تحمل درويشي ندارم.

    پس روزي‌ام را از من مگير

    و مرا به آفريدگانت وامگذار.

    تو خود حاجتم را برآور و خود مرا كفايت كن.

     


    به چشم رحمت خود نگاهم كن

    و در همه‌ي كارها مرا مدد فرما،

    كه اگر مرا به خود واگذاري، در كار خود فرو مانم

    و به آنچه مصلحت من در آن است نپردازم،

    و اگر به آفريدگانت مرا واگذاري، چهره‌ي خويش درهم كشند،

    و اگر مرا به نزديكانم حوالت دهي، نااميد سازند،

    و اگر چيزي بخشند، اندك و بي‌خير باشد

    و بسيار بر من منت نهند و مرا سرزنش‌ها كنند.


    پس خدايا!

    به فضل خود مرا توانگر ساز،

    و به عظمت خود مرا بلند مرتبه گردان،

    و به توانمندي خود مرا گشاده دستي عنايت كن،

    و با آنچه نزد توست، بي‌نيازم فرما.

     

    راه هدایت نفس


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و

    مرا از بند حسد رهايي بخش،

    و از گناهان در پناه آور،

    و از حرام‌ها بپرهيزان،

    و مرا بر آنچه نافرماني توست گستاخ مفرما،

    و خواهشم را به سوي خود گردان،

    و مرا به آنچه از تو به من مي‌رسد دلخوش ساز،

    و به آنچه روزي‌ام كرده‌اي و آنچه به من بخشيده‌اي و آن نعمت كه ارزاني‌ام داشته‌اي، بركت ده،

    و مرا در هر حالي، در امان دار،

    و از نافرماني نگاه دار،

    و از چشم بد بپوشان،

    و از دست دشمنان دور ساز،

    و در پناه خويش آور و ايمن گردان.

     

    میزان فقر انسان در نزد خداوند


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و توفيقم ده كه هر چه را بر من لازم گردانده‌اي و در پيوند با خودت يا آفريدگانت بر من واجب كرده‌اي، به جاي آورم،

    اگر چه تنم از انجام دادن آن ناتوان باشد

    و نيرويم به سستي گرايد

    و وُسع من بدان نرسد

    و مال و دارايي‌ام تحمل آن نتواند؛

    خواه آن وظيفه را به ياد داشته باشم يا فراموشم شده باشد.


    اي پروردگار من!

    آن وظيفه را تو بر عهده‌ام گذاشته‌اي

    و من به اختيار خود از آن غفلت ورزيده‌ام.

    اينك تو آن را، از جانب من، از بخشش بي‌پايان و احسانِ فراوان خويش ادا فرما،

    كه تو بس بي‌نياز و بخشنده‌اي،

    تا چيزي از آن بر گردنِ من باقي نماند

    كه بخواهي در روز ديدارت ـ اي پروردگار من ـ به جاي آن از نيكي‌هاي من بكاهي يا بر بدي‌هايم بيفزايي.

     

     

    شغل مناسب


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و مرا به كاري برانگيز كه در راه تو براي آخرتِ خود بدان پردازم،

    تا آنجا كه صدق آن رغبت را در دل خويش احساس كنم

    و زهد ورزي در كار دنيا خلق و خوي من گردد

    و از سرِ اشتياق به نيكي‌ها مبادرت ورزم

    و از روي هراس از بدي‌ها بپرهيزم،

    و مرا چنان روشنايي ده كه با آن در ميان مردم راه بسپرم

    و در تاريكي‌ها به راه راست روم

    و تيرگي شكّ و شبهه را بزدايم.

     


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و ترس اندوه، عذاب و شوق پاداش موعود را روزي‌ام كن،

    تا لذت چيزي را كه تو را براي آن مي‌خوانم، و غصه‌ي چيزي را كه از آن به تو پناه مي‌برم، دريابم.

     

    راه هدایت نفس


    خدايا!

    تو خود مي‌داني كه سامانِ كارِ اين جهانِ من در چيست.

    پس با مهرباني بزرگِ خود به خواسته‌هاي من توجه فرما.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و چون از شكر نعمت‌هايي كه در آسودگي و سختي و تن درستي و بيماري به من عطا كرده‌اي، كوتاهي ورزم،

    حق را روزيِ من فرما

    تا در هنگامه‌هاي بيم و امنيت و خرسندي و خشم و زيان و سود، حقيقت خشنودي و آرامش جان خود را در عمل به آنچه در برابر تو وظيفه‌ي من است، بدانم.

     

    ویژگی های اهل تقوی


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و سينه‌ي مرا از رشك و حسد تهي گردان،

    تا بر هيچ يك از بندگانت، به سبب احسان تو به ايشان، حسد نبرم؛

    آن گونه كه اگر ببينم به يكي از بندگان خود در كار دين و دنيا و تن درستي و پرهيزگاري و توانگري و آسودگي، نعمتي داده‌اي،

    من نيز از تو و به ياري تو براي خود برتر از آن را آرزو كنم؛ اي كه يكتا و بي‌همتايي.

     

     

    دعای عاقبت بخیری


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و مرا در اين جهان و آن جهان، در حال خشنودي و خشم، از خطاها به دور دار،

    و از لغزش‌ها بپرهيزان،

    تا خشنودي و خشم براي من يكسان باشد،

    و از تو فرمانبرداري كنم،

    و خشنودي تو در حقِ دوستان و دشمنان را بر خشم و خشنودي خويش ترجيح دهم؛

    آن گونه كه دشمنم از جور من در امان مانَد و دوستم از هواخواهي ناحقّ من نااميد شود.

    و مرا از كساني قرار ده كه هنگام آسودگي، تو را مخلصانه مي‌خوانند؛

    آن سان كه بيچارگانت هنگام درماندگي.

    آري، تو ستوده و بزرگواري.

    .

    دعای بیست و دوم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه موعود

    موضوعات: ◀میزان فقر انسان در نزد خداوند, ✔مطلب ندارد, دعای عاقبت بخیری, شغل مناسب و روزی, ویژگی های اهل تقوا, راه هدایت نفس
     [ 09:55:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خطبه غرّاء امام علی و اشک ریختن حاضران ...
    خطبه غرّاء امام علی و اشک ریختن حاضران

    خداشناسی

     

    الهى!
    ستايش خداوندى را سزاست، كه به قدرت، والا و برتر،و با عطا و بخشش نعمت ها به پديده ها نزديك است.

    اوست بخشنده تمام نعمت ها، و دفع كننده تمام بلاها و گرفتارى ها.

    او را مى ستايم در برابر مهربانى ها و نعمت هاى فراگيرش.

    به او ايمان مى آورم چون مبدأ هستى و آغاز كننده خلقت آشكار است.

    از او هدايت مى طلبم چون راهنماى نزديك است،

    و از او يارى مى طلبم كه توانا و پيروز است،

    و به او توكّل مى كنم چون تنها ياور و كفايت كننده است.

     

    پیامبر از زبان حضرت علی


    و گواهى مى دهم كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده اوست.

    او را فرستاده تا فرمان هاى خدا را اجرا كند و بر مردم حجّت را تمام كرده، آنها را در برابر اعمال ناروا بترساند.

     

    خداشناسی و رعایت تقوی


    سفارش مى كنم شما بندگان خدا را به تقواى الهى، كه براى بيدارى شما مثل هاى پند آموز آورده،

    و سر آمد زندگانى شما را معيّن فرمود،

    و لباس هاى رنگارنگ بر شما پوشانده،

    و زندگى پر وسعت به شما بخشيده،

    و با حسابگرى دقيق خود، بر شما مسلّط است.

    در برابر كارهاى نيكو، به شما پاداش مى دهد،

    و با نعمت هاى گسترده و بخشش هاى بى حساب، شما را گرامى داشته است،

    و با اعزام پيامبران و دستورات روشن، از مخالفت با فرمانش شما را بر حذر داشته است.

    تعداد شما را مى داند،

     

    دنیاشناسی

     

    و چند روزى جهت آزمايش و عبرت براى شما مقرّر داشته،

    كه در اين دنيا آزمايش مى گرديد، و برابر اعمال خود محاسبه مى شويد.

    آب دنياى حرام همواره تيره، و گل آلود است.

    منظره اى دل فريب و سر انجامى خطرناك دارد.

    فريبنده و زيباست اما دوامى ندارد.

    نورى است در حال غروب كردن،

    سايه اى است نابود شدنى،

    ستونى است در حال خراب شدن،

    آن هنگام كه نفرت دارندگان به آن دل بستند و بيگانگان به آن اطمينان كردند،

    چونان اسب چموش پاها را بلند كرده، سوار را بر زمين مى كوبد،

    و با دام هاى خود آنها را گرفتار مى كند،

    و تيرهاى خود را به سوى آنان، پرتاب مى نمايد،

    طناب مرگ به گردن انسان مى افكند،

    به سوى گور تنگ و جايگاه وحشتناك مى كشاند تا در قبر، محل زندگى خويش، بهشت يا دوزخ را بنگرد، و پاداش اعمال خود را مشاهده كند.

    و همچنان آيندگان به دنبال رفتگان خود گام مى نهند،

    نه مرگ از نابودى انسان دست مى كشد

    و نه مردم از گناه فاصله مى گيرند

    كه تا پايان زندگى و سر منزل فنا و نيستى آزادانه به پيش مى تازند.

     

    وصف آخرت


    تا آنجا كه امور زندگانى پياپى بگذرد، و روزگاران سپرى شود، و رستاخيز بر پا گردد،

    در آن زمان، انسانها را از شكاف گورها، و لانه هاى پرندگان، و خانه درندگان، و ميدان هاى جنگ، بيرون مى آورد كه با شتاب به سوى فرمان پروردگار مى روند،

    و به صورت دسته هايى خاموش، و صف هاى آرام و ايستاده حاضر مى شوند،

    چشم بيننده خدا آنها را مى نگرد، و صداى فرشتگان به گوش آنها مى رسد.

    لباس نياز و فروتنى پوشيده

    درهاى حيله و فريب بسته شده

    و آرزوها قطع گرديده است.

    دل ها آرام، صداها آهسته، عرق از گونه ها چنان جارى است كه امكان حرف زدن نمى باشد،

    اضطراب و وحشت همه را فرا گرفته،

    بانگى رعد آسا و گوش خراش، همه را لرزانده، به سوى پيشگاه عدالت، براى دريافت كيفر و پاداش مى كشاند.

     

    مراحل خلقت


    بندگانى كه با دست قدرتمند خدا آفريده شدند،

    و بى اراده خويش پديد آمده، پرورش يافتند،

    سپس در گهواره گور آرميده متلاشى مى گردند.

    و روزى به تنهايى سر از قبر بر مى آورند،

    و براى گرفتن پاداش به دقت حساب رسى مى گردند.

     

    خودسازی


    در اين چند روزه دنيا مهلت داده شدند تا در راه صحيح قدم بر دارند،

    راه نجات نشان داده شده تا رضايت خدا را بجويند،

    تاريكى هاى شك و ترديد از آنها برداشته شد،

    و آنها را آزاد گذاشته اند تا براى مسابقه در نيكوكارى ها، خود را آماده سازند، تا فكر و انديشه خود را به كار گيرند و در شناخت نور الهى در زندگانى دنيا تلاش كنند.

     

    تقوا


    وه!

    چه مثال هاى بجا، و پندهاى رسايى وجود دارد اگر در دل هاى پاك بنشيند، و در گوش هاى شنوا جاى گيرد، و با انديشه هاى مصمّم و عقل هاى با تدبير بر خورد كند.


    پس، از خدا چونان كسى پروا كنيد كه؛

    سخن حق را شنيد و فروتنى كرد،

    گناه كرد و اعتراف كرد،

    ترسيد و به اعمال نيكو پرداخت،

    پرهيز كرد و پيش تاخت،

    يقين پيدا كرد و نيكوكار شد،

    پند داده شد و آن را به گوش جان خريد،

    او را ترساندند و نافرمانى نكرد،

    به او اخطار شد و به خدا روى آورد،

    پاسخ مثبت داد و نيايش و زارى كرد، بازگشت و توبه كرد.

    در پى راهنمايان الهى رفت و پيروى كرد،

    راه نشانش دادند و شناخت،

    شتابان به سوى حق حركت كرده و از نافرمانى ها گريخت،

    سود طاعت را ذخيره كرد،

    و باطن را پاكيزه نگاه داشت،

    آخرت را آبادان و زاد و توشه براى روز حركت، هنگام حاجت

    و جايگاه نيازمندى، آماده ساخت،

    و آن را براى اقامتگاه خويش، پيشاپيش فرستاد.


    اى بندگان خدا براى هماهنگى با اهداف آفرينش خود، از خدا پروا كنيد، و آن چنان كه شما را پرهيز داد از مخالفت و نافرمانى خدا بترسيد، تا استحقاق وعده هاى خدا را پيدا كنيد، و از بيم روز قيامت بر كنار باشيد.

     

    مراحل خلقت انسان


    خدا گوش هايى براى پند گرفتن از شنيدنى ها،

    و چشم هايى براى كنار زدن تاريكى ها، به شما بخشيده است،

    و هر عضوى از بدن را اجزاء متناسب و هماهنگ عطا فرموده تا در تركيب ظاهرى صورت ها و دوران عمر با هم سازگار باشند،

    با بدن هايى كه منافع خود را تأمين مى كنند،

    و قلب هايى كه روزى را به سراسر بدن با فشار مى رسانند،

    و از نعمت هاى شكوهمند خدا برخوردارند،

    و در برابر نعمت ها شكر گزارند، و از سلامت خدادادى بهره مندند.

     

    خداشناسی و دنیا

     

    مدّت زندگى هر يك از شماها را مقدّر فرمود، و از شما پوشيده داشت،

    و از آثار گذشتگان عبرت هاى پند آموز براى شما ذخيره كرد،

    لذّت هايى كه از دنيا چشيدند،

    و خوشى ها و زندگى راحتى كه پيش از مرگ داشتند،

    سر انجام دست مرگ گريبان آنها را گرفت

    و ميان آنها و آرزوهايشان جدايى افكند

    آنها كه در روز سلامت چيزى براى خود ذخيره نكردند، و در روزگاران خوش زندگى عبرت نگرفتند.
    آيا خوشى هاى جوانى را جز ناتوانى پيرى در انتظار است؟

    و آيا سلامت و تندرستى را جز حوادث بلا و بيمارى در راه است؟

    و آيا آنان كه زنده اند جز فنا و نيستى را انتظار دارند؟

     

    مرگ و توصیف آخرت

    با اينكه هنگام جدايى و تپش دل ها نزديك است كه سوزش درد را چشيده،

    و شربت غصّه را نوشيده،

    و فرياد يارى خواستن برداشته،

    و از فرزندان و خويشاوندان خود، در خواست كمك كرده است.

    آيا خويشاوندان مى توانند مرگ را از او دفع كنند و آيا گريه و زارى آنها نفعى براى او دارد؟

    او را در سرزمين مردگان مى گذارند،

    و در تنگناى قبر تنها خواهد ماند.

    حشرات درون زمين، پوستش را مى شكافند،

    و خشت و خاك گور بدن او را مى پوساند،

    تند بادهاى سخت آثار او را نابود مى كند،

    و گذشت شب و روز، نشانه هاى او را از ميان بر مى دارد،

    بدن ها پس از آن همه طراوت متلاشى مى گردند،

    و استخوان ها بعد از آن همه سختى و مقاومت، پوسيده مى شوند.


    و ارواح در گرو سنگينى بار گناهانند،

    و در آنجاست كه به اسرار پنهان يقين مى كنند، امّا نه بر اعمال درستشان چيزى اضافه مى شود و نه از اعمال زشت مى توانند توبه كنند.

     

    خودسازی


    آيا شما فرزندان و پدران و خويشاوندان همان مردم نيستيد كه بر جاى پاى آنها قدم گذاشته ايد و از راهى كه رفتند مى رويد و روش آنها را دنبال مى كنيد؟

    امّا افسوس كه دلها سخت شده، پند نمى پذيرد،

    و از رشد و كمال باز مانده، و راهى كه نبايد برود مى رود،

    گويا آنها هدف پندها و اندرزها نيستند و نجات و رستگارى را در به دست آوردن دنيا مى دانند.


    بدانيد كه بايد از صراط عبور كنيد،

    گذرگاهى كه عبور كردن از آن خطرناك است، با لغزش هاى پرت كننده، و پرتگاه هاى وحشت زا، و ترس هاى پياپى.

     

    علماء در نهج البلاغه، تقوا


    از خدا چون خردمندان بترسيد كه دل را به تفكّر مشغول داشته،

    و ترس از خدا بدنش را فرا گرفته،

    و شب زنده دارى خواب از چشم او ربوده،

    و به اميد ثواب، گرمى روز را با تشنگى گذارنده،

    با پارسايى شهوات را كشته،

    و نام خدا زبانش را همواره به حركت در آورده.


    ترس از خدا را براى ايمن ماندن در قيامت پيش فرستاده،

    از تمام راه هاى جز راه حق چشم پوشيده،

    و بهترين راهى كه انسان را به حق مى رساند مى پيمايد.
    چيزى او را مغرور نساخته،

    و مشكلات و شبهات او را نابينا نمى سازد،

    مژده بهشت، و زندگى كردن در آسايش و نعمت سراى جاويدان و ايمن ترين روزها، او را خشنود ساخته است.

    با بهترين روش از گذرگاه دنيا عبور كرده،

    توشه آخرت را پيش فرستاده،

    و از ترس قيامت در انجام اعمال صالح پيش قدم شده است،

    ايام زندگى را با شتاب در اطاعت پروردگار گذرانده،

    و در فراهم آوردن خشنودى خدا با رغبت تلاش كرده،

    از زشتى ها فرار كرده،

    امروز رعايت زندگى فردا كرده،

    و هم اكنون آينده خود را ديده است.
    پس بهشت براى پاداش نيكوكاران سزاوار و جهنّم براى كيفر بدكاران مناسب است،

    و خدا براى انتقام گرفتن از ستمگران كفايت مى كند،

     

    قرآن

    و قرآن براى حجّت آوردن و دشمنى كردن، كافى است.

     

    خداشناسی


    سفارش مى كنم شما را به پروا داشتن از خدا،

    خدايى كه با ترساندن هاى مكرّر، راه عذر را بر شما بست، و با دليل و برهان روشن، حجت را تمام كرد.

     

    شیطان

    و شما را پرهيز داد از دشمنى شيطانى كه پنهان در سينه ها راه مى يابد،

    و آهسته در گوش ها راز مى گويد،

    گمراه و پست است،

    وعده هاى دروغين داده، در آرزوى آنها به انتظار مى گذارد،

    زشتى هاى گناهان را زينت مى دهد،

    گناهان بزرگ را كوچك مى شمارد،

    و آرام آرام دوستان خود را فريب داده، راه رستگارى را بر روى در بند شدگانش مى بندد،

    و در روز قيامت آنچه را كه زينت داده انكار مى كند،

    و آنچه را كه آسان كرده، بزرگ مى شمارد،

    و از آنچه كه پيروان خود را ايمن داشته بود، سخت مى ترساند.

     

    مراحل افرینش انسان


    مگر انسان، همان نطفه و خون نيم بند نيست كه خدا او را در تاريكى هاى رحم و خلاف هاى تو در تو، پديد آورد تا به صورت چنين در آمد،

    سپس كودكى شيرخوار شد،

    بزرگتر و بزرگتر شده تا نوجوانى رسيده گرديد،

    سپس او را دلى فراگير، و زبانى گويا، و چشمى بينا عطا فرمود تا عبرت ها را درك كند، و از بدى ها بپرهيزد،

    و آنگاه كه جوانى در حد كمال رسيد، و بر پاى خويش استوار ماند، گردن كشى آغاز كرد، و روى از خدا گرداند، و در بيراهه گام نهاد، در هوا پرستى غرق شد، و براى به دست آوردن لذّت هاى دنيا تلاش فراوان كرد، و سر مست شادمانى دنيا شد.


    هرگز نمى پندارد مصيبتى پيش آيد

    و بر اساس تقوى فروتنى ندارد،

    ناگهان سرمست و مغرور در اين آزمايش چند روزه،

    مرگ او را مى ربايد، او را كه در دل بد بختى ها، اندكى زندگى كرده، و آنچه را كه از دست داده عوضى به دست نياورده است،

    و آنچه از واجبات را كه ترك كرد، قضايش را بجا نياورد.

     

    مرگ و وصف آخرت


    درد مرگ او را فراگرفت،

    روزها در حيرت و سرگردانى، و شب ها با بيدارى و نگرانى مى گذراند.

    هر روز به سختى درد مى كشد،

    و هر شب رنج و بيمارى به سراغش مى رود،

    در ميان برادرى غم خوار، و پدرى مهربان و ناله كننده اى بى طاقت و بر سينه كوبنده اى گريان افتاده است.


    امّا او در حالت بيهوشى و سكرات مرگ، و غم و اندوه بسيار، و ناله دردناك، و درد جان كندن، با انتظارى رنج آور، دست به گريبان است.

    در حالى كه تسليم و آرام است، بر مى دارند، و بر تابوت مى گذارند.

    خسته و لاغر به سفر آخرت مى رود،

    كه فرزندان و برادران او را به دوش كشيده تا سر منزل غربت، آنجا كه ديگر او را نمى بينند،

    و آنجا كه جايگاه وحشت است، پيش مى برند.

    امّا هنگامى كه تشييع كنندگان بروند و مصيبت زدگان باز گردند، در گودال قبر نشانده، براى پرسش حيرت آور، و امتحان لغزش زا، زمزمه غم آلود دارد.


    و بزرگ ترين بلاى آنجا، فرود آمدن در آتش سوزان دوزخ و بر افروختگى شعله ها و نعره هاى آتش است،

    كه نه يك لحظه آرام گيرد تا استراحت كند،

    و نه آرامشى وجود دارد كه از درد او بكاهد،

    و نه قدرتى كه مانع كيفر او شود،

    نه مرگى كه او را از اين همه ناراحتى برهاند،

    و نه خوابى كه اندوهش را بر طرف سازد،

    در ميان انواع مرگ ها و ساعت ها مجازات گوناگون گرفتار است.

    به خدا پناه مى بريم.

     

    تقوی و خودسازی


    اى بندگان خدا!

    كجا هستند آنان كه ساليان طولانى در نعمت هاى خدا عمر گذراندند

    تعليمشان دادند و دريافتند،

    مهلتشان دادند و بيهوده روزگار گذراندند

    از آفات و بلاها دورشان داشتند اما فراموش كردند،

    زمانى طولانى آنها را مهلت دادند،

    نعمت هاى فراوان بخشيدند،

    از عذاب دردناك پرهيزشان دادند،

    و وعده هايى بزرگ از بهشت جاويدان به آنها دادند.


    اى مردم !

    از گناهانى كه شما را به هلاكت افكند،

    از عيب هايى كه خشم خدا را در پى دارد، بپرهيزيد.

    دارندگان چشمهاى بينا، و گوش هاى شنوا، و سلامت و كالاى دنيا آيا گريزگاهى هست يا رهايى و جاى امنى پناهگاهى و جاى فرارى هست؟

    آيا باز گشتى براى جبران وجود دارد؟

    نه چنين است پس كى باز مى گرديد؟

    به كدام سو مى رويد و به چه چيز مغرور مى شويد؟

    همانا بهره هر كدام از شما زمين به اندازه طول و عرض قامت شماست، آنگونه كه خاك آلوده بر آن خفته باشد.


    اى بندگان خدا !

    هم اكنون به اعمال نيكو پردازيد، تا ريسمان هاى مرگ بر گلوى شما سخت نشده،

    و روح شما براى كسب كمالات آزاد است،

    و بدن ها راحت، و در حالتى قرار داريد كه مى توانيد مشكلات يكديگر را حل كنيد.

    هنوز مهلت داريد، و جاى تصميم و توبه و باز گشت از گناه باقى مانده است.

    عمل كنيد پيش از آن كه در شدّت تنگناى وحشت و ترس و نابودى قرار گيريد،

    پيش از آن كه مرگ در انتظار مانده، فرا رسد، و دست قدرتمند خداى توانا شما را برگيرد.


    (سید رضی می گوید: وقتى كه امام اين خطبه را ايراد فرمود، بدنها به لرزه در آمد، اشكها سرازير و دل ها ترسان شد، كه جمعى آن را غرّاء ناميدند).

    .

    خطبه84

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀مراحل خلقت در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-03-04] [ 11:42:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دنیاشناسی از منظر امام علی ...
    دنیاشناسی از منظر امام علی

    دنيا شناسى


    چگونه خانه دنيا را توصيف كنم كه ابتداى آن سختى و مشقّت، و پايان آن نابودى است.

    در حلال دنيا حساب، و در حرام آن عذاب است.

    كسى كه ثروتمند گردد فريب مى خورد، و آن كس كه نيازمند باشد اندوهناك است،

    و تلاش كننده دنيا به آن نرسد، و به رها كننده آن، روى آورد.

    كسى كه با چشم بصيرت به آن بنگرد او را آگاهى بخشد، و آن كس كه چشم به دنيا دوزد، كور دلش مى كند.


    سید رضی مى گويد: (اگر صاحب انديشه اى درست در كلام امام كه فرمود: «من أبصر بها بصرته» انديشه كند در آن معناى شگرف، و بينشى ژرف مى نگرد، كه هرگز به پايان آن نتوان رسيد، و ژرفاى كلام امام را نخواهد ديد. بخصوص كه جمله «و من أبصر اليها أعمته» را هماهنگ با جمله قبل، به خوبى ارزيابى كند خواهد ديد كه تفاوت اين دو كلام تا کجاست. تفاوتى روشن و شگفتى آور و آشكار. درود خدا و سلام او بر امام على عليه السّلام باد).

    .

    خطبه 82

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 10:54:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تعریف زهد و پارسایی از منظر امام علی ...
    تعریف زهد و پارسایی از منظر امام علی

    تعريف زهد و پارسايى

    اى مردم!

    زهد يعنى كوتاه كردن آرزو، و شكرگزارى برابر نعمت‏ها، و پرهيز در برابر محرّمات.

     

    صبر

    پس اگر نتوانستيد همه اين صفات را فراهم سازيد، تلاش كنيد كه حرام بر صبر شما غلبه نكند، و در برابر نعمت‏ها، شكر يادتان نرود.

    چه اينكه خداوند با دلائل روشن و آشكار، عذرها را قطع، و با كتاب‏هاى آسمانى روشنگر، بهانه ‏ها را از بين برده است.

    .

    خطبه 81 نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀صبر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 10:49:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه ( دعای بیست و یکم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه ( دعای بیست و یکم)

    http://www.shabestan.ir

    دعا به هنگام غم و اندوه

     

    صفات خدا

    خدايا!

    اي كار ساز بنده‌ي تنها و ناتون،

    و اي نگه‌دارنده‌ي ما از هر چه سهمناك و وحشت زاست.

    گناهان من به تنهايي‌ام كشانده و هيچ ياور و همراهي برايم نمانده.

    در برابر خشم تو ناتوان شده‌ام و كسي مددكار من نيست.

    ترس ديدار تو به جانم افتاده و تسكين دهنده‌اي براي آن نمي‌يابم.


    اگر تو مرا بيم دهي، چه كسي مرا از تو ايمني مي‌بخشد،

    و اگر تو به تنهايي‌ام افكني، چه كسي به ياري‌ام بر مي‌خيزد،

    و اگر تو ناتوانم خواهي، چه كسي مرا توانا مي‌گردانَد.

     


    اي معبود من!

    جز پروردگار كسي پرورده‌ي خود را پناه ندهد،

    و پيروز است كه انسان شكست خورده را امان تواند داد،

    و تنها جوينده است كه مي‌تواند از گريخته دستگيري كند.


    اي معبود من!

    همه‌ي اينها به دستِ قدرت توست،

    و سرانجامِ هر گريز و فراري جز آستانِ تو نيست.

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست و گريز مرا پناهي فراهم كن و خواسته‌ام را برآورده ساز.


    خدايا!

    اگر تو روي بزرگوار خود را از من بگرداني،

    يا فضل بسيارت را از من دريغ فرمايي،

    يا روزي‌ات را از من بازداري،

    و يا رشته‌ي پيوند خود را از من بگسلي،

    باز هم براي رسيدن به هر يك از آرزوهايم راهي جز تو نمي‌يابم،

    و به آنچه نزد توست، جز به ياري تو رسيدن نتوانم،

    كه من بنده‌ي تو هستم و در اختيارت،

    و موي پيشاني‌ام چون زمامِ من در دست توست.


    تا فرمان تو هست، مرا فرماني نيست.

    حكم تو بر من جاري است.

    قضاي تو در حقّ من، عينِ عدالت است،

    و مرا ياراي آن نيست كه خود را فرمانبردار تو نخواهم و قدرتت را ناديده انگارم،

    و نتوانم خود را محبوب تو سازم و به خشنودي ات دست يازم،

    و به آنچه نزد توست، نخواهم رسيد مگر به طاعت و رحمت فراوانت.

     

    اي معبود من!

    شب را به روز مي‌آورم و روز را به شب مي‌رسانم در حالي كه بنده‌ي زبون تو هستم،

    و جز به ياري تو سود و زياني به خود نتوانم رساند،

    و با اين سخن عليه نَفْسِ خود گواهي مي‌دهم

    و به بيچارگي‌ام اعتراف مي‌كنم.

    پس آنچه را به من وعده فرموده‌اي، برآورده ساز،

    و هر چه را به من عطا كرده‌اي به كمال رسان،

    كه من بنده‌ي تهي‌دستِ زارِ ناتوانِ رنجورِ بي‌سر و پايِ خوارِ فقيرِ ترسانِ پناهنده‌ي تواَم.

     

    وظیفه انسان در قبال نعمت ها و سختی ها


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و چنان مكن كه در برابر آنچه به من عطا كرده‌اي، به يادت نباشم،

    و در برابر آنچه به من بخشيده‌اي، از احسانت غفلت ورزم،

    و از اجابت دعايم، اگر چه تأخير افتد، نااميد شوم؛

    در هر حال كه باشم، در خوشي يا ناخوشي، در سختي يا آسايش، در عافيت يا بلا، در توانگري يا تنگ دستي، در بينوايي يا بي‌نيازي.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و توفيقم ده كه در همه حال از تو به نيكي سخن گويم

    و به ستايشت كمر بندم

    و سپاسگزار تو باشم،

    تا به آنچه از دنيا به من عطا كرده‌اي دلخوش نگردم،

    و براي آنچه از من دريغ داشته‌اي، اندوهگين نشوم.

    قلبم را جامه‌ي تقوا بپوشان

    و تنم را به كاري كه بر من مي‌پسندي بگمار،

    و مرا در برابر آنچه به من روي آورَد، به فرمانبرداري خود مشغول بدار،

    تا آنچه را تو دشمن مي‌داري، دوست نپندارم،

    و آنچه را مايه‌ي خشنودي توست، دشمن ندارم.

     

    راه هدایت نفس


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و قلبم را براي محبت خود تهي گردان،

    و به ياد كرد خود وادار،

    و با بيم خويش از ورطه‌ي گناه بيرون آر،

    و ميلش را به سوي خود نيرومند ساز،

    و آن را به طاعت خود راغب فرما،

    و در راهي كه پيش تو محبوب‌تر است، به سوي خود روان گردان،

    و چنان كن كه تا زنده‌ام، تنها به آنچه تو داري رغبت نمايد.


    در اين جهان، پرهيزگاري را توشه‌ي راهم ساز،

    و چنان كن كه سرانجام اين راه رحمتِ تو باشد،

    و تنها در آنچه خشنودي تو در آن است وارد شوم،

    و بهشت تو جايگاه من گردد.

    مرا نيرويي ده كه بار خشنودي تو را به دوش كشم،

    و چنان كن كه تنها به سوي تو بگريزم

    و به آنچه نزد توست رغبت ورزم،

     

    دعای دفع ظلم ظالمان

     

    و در دلم انداز كه از مردمانِ بد كردار بترسم،

    و نصيبم كن كه با تو و دوستان تو و بندگان فرمانبرت خو بگيرم.

    بار منّت هيچ گنهكار و كافر را بر دوش من مگذار،

    و چنان كن كه آنان را بر من حقّ نعمتي نباشد

    و من به آنان محتاج نگردم،

    بلكه آرامش جان و دلبستگي و بي‌نيازي و كفايت كارِ من تنها به دستِ تو و بندگان نيكوكارت باشد.

     


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و مرا همنشين و مددكار ايشان قرار ده.

    بر من منّت گذار كه با اشتياق به سوي تو آيم

     

    شغل مناسب و روزی

    و كمر به كاري بندم كه دوست مي‌داري و مايه‌ي خرسندي توست،

    كه تو بر هر كار توانايي و برآوردن اين خواسته‌ها براي تو آسان است.

    .

    دعای21

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه موعود

    موضوعات: ◀اوصاف خدا, ✔مطلب ندارد, دعای دفع ظلم ظالمان, شغل مناسب و روزی, راه هدایت نفس, دعا به هنگام غم و اندوه, وظیفه انسان در قبال نعمت ها و سختی ها
    [شنبه 1399-03-03] [ 01:01:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نحوه حکم دادن امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) در زمان ظهور ...
    نحوه حکم دادن امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) در زمان ظهور

    نحوه حکم دادن امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) در زمان ظهور

     

    روایت اول)

    امام صادق (علیه السلام) فرمود: … ای ابا عبیده! زمانی که قائم آل محمد(علیه السلام) قیام کند به حکم داوود و سلیمان حکم دهد و گواه نطلبد.

    شرح:

    علامه مجلسی در کتاب مرآت العقول (ج1-ص297) گوید: شیخ مفید قدس سره در کتاب المسائل فرموده است: امام می تواند طبق علم و یقین خود حکم کند، چنانکه طبق ظاهر شهادتها حکم می کند و هرگاه بداند حقیقت و واقع برخلاف  شهادت گواهان است، گواهی آنها را رد می کند و طبق آنچه خدا به او فهمانیده حکم می کند و به عقیده من ممکن است گاهی حقیقت و باطن امر از امام پنهان شود و طبق ظاهر حکم کند اگرچه برخلاف واقع و حقیقتی باشد که خدا ان را می داند و ممکن است خدا امام را آگاه کند و گواه راست گو را از دروغگو برایش مشخص سازد و حقیقت حال از امام پوشیده نگردد . این امور بسته به الطاف و مصالحی است که کسی جز خدای عزوجل ان را نداند.

     

    روایت دوم) 

    امام صادق (علیه السلام) می فرمود: دنیا پایان نیابد تا آنکه مردی از فرزندان من بیرون آید که طبق حکومت آل داوود حکم گند. گواه نخواهد و حق هرکس را به او عطا کند.

     

    روایت سوم)

    عمار ساباطی گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: ائمه چه مقامی دارند؟

    فرمود: مانند مقام ذی القرنین و یوشع و آصف همدم سلیمان.

    (گفتم): به چه حکم می کنید؟

    فرمود: به حکم خدا و حکم آل داوود و حکم محمد صلی الله علیه و اله و آن را روح القدس به ما القا می کند.

     .

    کافی،ج2

    ترجمه مصطفوی

    .

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد, نحوه حکم دادن امام زمان (عج الله فرجه الشریف) در زمان ظهور
     [ 12:35:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      رابطه اجنه با ائمه علیم السلام ...
    رابطه اجنه با ائمه علیم السلام

    رابطه اجنّه با ائمه (علیهم السلام)

     

    سعد اسکاف گوید: راجع به بعضی کارهای خود به منزل امام باقر (علیه السلام) رفتم.

    (هر چه می خواستم وارد اتاق شوم) می فرمود: عجله مکن .

    تا انکه آفتاب مرا سوخت و هر جا سایه می رفت، می رفتم ناگاه برخلاف انتظار اشخاصی از اتاق خارج شده  به سوی من آمدند  که مانند ملخ های زرد بودند و پوستین در برکرده  از کثرت عبادت لاغر شده بوند به خدا که از سیمای زیبای انها وضع خود را فراموش کردم. چون خدمتش رسیدم به من فرمود: گویا تو را نارحت کردم.

    عرض کردم: آری، به خدا من از وضع خود فراموش کردم اشخاصی از نزد من گذشتند همه یکنواخت و من مردمی خوش قیافه تر از آنها ندیده بودم  آنها مانند ملخ های زرد بودند و عبادت لاغرشان کرده بود.

    فرمود: ای سعد! آنها را دیدی؟

    گفتم: آری.

    فرمود: ایشان برادران تو از طایفه جن هستند.

    عرض کردم: خدمت شما می آیند؟

    فرمود: آری می آیند و مسائل دینی و حلال و  حرام خود را از ما می پرسد.

    کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    .

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام محمد باقر(علیه السلام), ✔مطلب ندارد, رابطه اجنّه با ائمّه (علیه السلام)
     [ 12:28:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      فرشتگان در منزل ائمه (علیهم السلام) ...
    فرشتگان در منزل ائمه (علیهم السلام)

    فرشتگان در منزل ائمه (علیهم السلام)

    روایت اول)

    مسمع کردنی بصری گوید: من در شبانه روز بیش از یک مرتبه غذا نمی خورم . گاهی از امام صادق (علیه السلام) اجازه شرف یابی حضورش را می گرفتم که فکر می کردم سفره برچیده شده و حضرت را در برابر سفره نخواهم دید (تا مبادا امر به خوردن کند و مرا زیان دهد) ولی چون وارد می شدم سفره می طلبید من هم همراه حضرت غذا می خوردم و از آن ناراحت نمی شدم ولی هرگاه در منزل دیگری غذا روی غذا می خوردم آرام نمی گرفتم و از نفخ شکم خوابم نمی برد.

    من این مطلب را به حضرت یادآور شدم و گزارش دادم که هر گاه نزد او غذا می خورم آزارم می دهد.

    فرمود: ای ابا سیار! تو غذای مردم صالحی را می خوری که فرشتگان با آنها روی فرششان مصاحفه می کنند.

    عرض کردم: برای شما آشکار هم می شوند؟

    حضرت دست خود را به یکی از کودکانش کشید و فرمود: آنها نسبت به کودکان ما از ما مهربانترند.

     

    روایت دوم)

    ابوحمزه ثمالی گوید: خدمت حضرت علی بن الحسین علیهما السلام رسیدم. ساعتی در حیاط توقف کردم و سپس وارد اتاق شدم. حضرت چیزی از زمین برچید و دستش را پشت پرده می برد و به کسی که در آن اطاق بود، می داد.

    من عرض کردم : قربانت چیست که می بینم و برمی چینی؟

    فرمود: زیادی هائی از پر فرشتگان است که چون از نزد ما می روند آنها را جمع می کنیم. و تسبیح (بازوبند) فرزندان خود می کنیم.

    عرض کردم: قربانت! فرشتگان نزد شما می آیند؟

    فرمود:  ای اباحمزه! آنها روی متکاها جا را بر ما تنگ می کنند.

     

    روایت سوم)

    موسی بن جعفر (علیه السلام) فرمود: فرشته ئی نیست که خدایش برای امری به زمین فرو فرستد جز اینکه ابتدا نزد امام آید و آن را به او عرض کند. و رفت و آمد ملائکه از نزد خدای تبارک و تعالی به سوی صاحب الامر است.

    .

    کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    .

     

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀احادیث برگزیده از امام موسی کاظم (علیه السلام), ✔مطلب ندارد, فرشتگان در منزل ائمّه (علیهم السلام)
     [ 12:21:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      عرضه ولایت مداری و دوستی به ائمه ...
    عرضه ولایت مداری و دوستی به ائمه

    عرضه ولایت مداری و دوستی به ائمه

    سدیر گوید: زمانی که امام باقر (علیه السلام) وارد مسجد الحرام می شد و من خارج می شدم دست مرا گرفت و رو به کعبه ایستاد و فرمود: ای سدیر! همانا مردم مأمور شدند که نزد این سنگ ها(کعبه) آیند و گرد آن طواف کنند، سپس نزد ما آیند و ولایت  خود را نسبت به ما اعلام دارند و همین است گفته خدا «همانا من آمرزیده ام آنکه را ایمان آورد و کار شایسته کند و سپس رهبری شود.» 82/20

    آنگاه دست به سینه اش اشاره کرد و فرمود : به سوی ولایت.

    سپس فرمود: ای سدیر: کسانی که مردم را از دین خدا جلوگیر می شوند به تو می نماییم. آنگاه به ابوحنیفه و سفیان ثوری که درآن زمان جلوگیر دین خدا بودند و در مسجد حلقه زده بوند نگریست و فرمود:

    اینهایند که بدون هدایت از جانب خدا و سندی آشکار از دین خدا جلوگیری می کنند. همانا این پلیدان اگر در خانه های خود نشینند، مردم به گردش افتند و چون کسی را که از خدای تبارک و تعالی و رسولش به آنها خبر دهد نزد ما آیند تا ما به آنها از خدای تبارک و تعالی و رسولش خبر دهم.

    .

    کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    .

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام محمد باقر(علیه السلام), ✔مطلب ندارد, عرضه ولایت مداری و دوستی به ائمّه(علیهم السلام)
     [ 12:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت