راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر






  • مطالب مرتبط


  • مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
  • مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
  • مجموعه روایات در باره نیت
  • مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
  • مجموعه روایات درباره اخلاص
  • هرگاه ما درباره مردی از خاندان خود چیزی گفتیم و در فرزند یا فرزند زاده او پیدا شد ان را انکار نکنید
  • اجازه سخن به اهل بیت(علیهم السلام) در روز قیامت
  • سه خصلتی که مانع خیانت می شود
  • مبنای اعمال از منظر امیر المومنین
  • نحوه برخورد با دنیا از منظر امامان معصوم علیهم السلام
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هفتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و دوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهلم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هشتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هفتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و دوم)
  • خصوصیات حاکم مورد تائید
  • رابطه دین و رهبر
  • حقیقت دنیا
  • غلبه تقدیر بر تدبیر
  • بهای جان انسان
  • علل انحراف زبیر
  • تفاوت عدل و بخشش
  • اقسام روزی
  • زیانکارترین مردم
  • بزرگترین حسرت روز قیامت
  • روش برخورد با دنیا
  • دنیاشناسی
  • رأس ارزش های اخلاقی
  • عاقبت مقابله با حق
  • هماهنگی با اخلاق و رسوم مردم
  • تکبر و یاد مرگ
  • 5 پند مهم از امام علی
  • نحوه استفاده از دنیا و بدست آوردن روزی
  • مرگ و معاد در قرآن
  • ماهیت دنیا
  • پاداش و عذابی که احدی از آن خبر ندارد
  • سه پند مهم امام علی
  • ارزش سكوت
  • احساس مرگ در یک قدمی
  • اقسام روزی
  • سنگین و سبکی حق و باطل
  • عوامل استحكام دين و دنيا
  • حکمت فضایل اخلاقی
  • کلام پرتکرار امام علی بر روی منبرها
  • روش تسليت گفتن امام علی
  • محل رسیدن روزی
  • رابطه مرگ و آرزو
  • کسی که خوارج را فریفت
  • جامعیت قرآن



  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      نحوه عمل کردن در دنیا و آخرت گرایی ...
    نحوه عمل کردن در دنیا و آخرت گرایی

    اين خطبه را در يكى از روزهاى عيد فطر ايراد فرمود.

    دنيا شناسى و آخرت گرایی


    پس از حمد و ستايش الهى، همانا دنيا روى گردانيده، و وداع خويش را اعلام داشته است، و آخرت به ما روى آورده، و پيشروان لشكرش نمايان شده.

    آگاه باشيد امروز، روز تمرين و آمادگى، و فردا روز مسابقه است، پاداش برندگان، بهشت، و كيفر عقب ماندگان آتش است. آيا كسى هست كه پيش از مرگ، از اشتباهات خود، توبه كند؟ آيا كسى هست كه قبل از فرا رسيدن روز دشوار قيامت، اعمال نيكى انجام دهد.


    آگاه باشيد هم اكنون در روزگار آرزوهاييد، كه مرگ را در پى دارد، پس هر كس در ايّام آرزوها، پيش از فرا رسيدن مرگ، عمل نيكو انجام دهد، بهرمند خواهد شد، و مرگ او را زيانى نمى رساند، و آن كس كه در روزهاى آرزوها، پيش از فرارسيدن مرگ كوتاهى كند، زيانكار و مرگ او زيانبار است.


    (سید رضی مى گويد: اگر سخنى باشد كه مردم را به سوى زهد بكشاند و به عمل آخرت وادار سازد همين سخن است، كه مى تواند علاقه انسان را از آرزوها قطع كند، و نور بيدارى و تنفّر از اعمال زشت را در قلب ايجاد كند، و از شگفت آورترين جمله هاى مزبور اين جمله است كه فرمود: «الا و انّ اليوم المضمار و غدّا السّباق و السبقة الجنة و الغاية النار». «آگاه باشيد امروز روز تمرين و آمادگى، و فردا روز مسابقه است و جايزه برندگان بهشت، و سرانجام عقب ماندگى، آتش خواهد بود». زيرا با اينكه در اين كلام الفاظ بلند و معانى گران قدر و تمثيل صحيح، و تشبيه واقعى مى باشد سرّى عجيب و معنايى لطيف در آن نهفته شده است و آن جمله «و السبقة الجنة و الغاية النار» است، امام بين اين دو لفظ «السبقة» و «الغاية» بخاطر اختلاف معنا جدائى افكنده است، نگفته «السّبقة النار» چنانكه «السّبقة الجنّة» گفته است، زيرا سبقت جستن در مورد امرى دوست داشتنى است، و اين از صفات بهشت است و اين معنا در آتش «كه از آن بخدا پناه مى بريم» وجود ندارد، امام جائز ندانسته كه بگويد: «السبقة النار» بلكه فرموده است «الغاية النّار» زيرا مفهوم غايت (پايان) مفهوم وسيعى است كه در موضوعات مسرّت بخش و غير مسرّت بخش به كار مى رود و در حقيقت مرادف «مصير» و «مآل» است كه به معنى سر انجام مى آيد. چنانكه خداوند مى فرمايد: وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلُّوا عَنْ «به كافران بگو بهره بگيريد كه سرانجام شما به سوى آتش است». در اين خطبه دقّت كنيد كه باطنى شگفت آور و عمقى زياد دارد و چنين است ديگر سخنان امام عليه السّلام. و در بعضى نسخه هاى اين خطبه چنين آمده است «و السّبقة الجنة» (به ضم سين) به جائزه اى گفته مى شود كه به پيشتازان و برندگان مسابقه داده مى شود خواه وجه نقد باشد يا جنس ديگرى و معنى هر دو كلمه به هم نزديك است، زيرا پاداش را برابر كار نيك مى پردازند نه بد).


    همانگونه كه به هنگام ترس و ناراحتى براى خدا عمل مى كنيد، در روزگار خوشى و كاميابى نيز عمل كنيد.


    آگاه باشيد هرگز چيزى مانند بهشت نديدم كه خواستاران آن در خواب غفلت باشند، و نه چيزى مانند آتش جهنّم، كه فراريان آن چنين در خواب فرو رفته باشند.
    آگاه باشيد آن كس را كه حق منفعت نرساند، باطل به او زيان خواهد رساند، و آن كس كه هدايت راهنماى او نباشد، گمراهى او را به هلاكت خواهد افكند.
    آگاه باشيد به كوچ كردن فرمان يافتيد و براى جمع آورى توشه آخرت راهنمايى شديد. همانا، وحشتناك ترين چيزى كه بر شما مى ترسم، هواپرستى، و آرزوهاى دراز است. پس، از اين دنيا توشه برگيريد تا فردا خود را با آن حفظ نماييد.

    خطبه28

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-11-19] [ 11:57:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ملامت کوفیان در جهاد نکردن ...
    ملامت کوفیان در جهاد نکردن

    وقتى خبر تهاجم سربازان معاويه به شهر انبار در سال 38 هجرى، و سستى مردم به امام ابلاغ شد فرمود.

    ارزش جهاد در راه خدا


    پس از ستايش پروردگار، جهاد در راه خدا، درى از درهاى بهشت است، كه خدا آن را به روى دوستان مخصوص خود گشوده است.
    جهاد، لباس تقوا، و زره محكم، و سپر مطمئن خداوند است، كسى كه جهاد را ناخوشايند دانسته و ترك كند، خدا لباس ذلّت و خوارى بر او مى پوشاند، و دچار بلا و مصيبت مى شود و كوچك و ذليل مى گردد، دل او در پرده گمراهى مانده و حق از او روى مى گرداند، به جهت ترك جهاد، به خوارى محكوم و از عدالت محروم است.


    آگاه باشيد من شب و روز، پنهان و آشكار، شما را به مبارزه با شاميان دعوت كردم .

     گفتم پيش از آن كه آنها با شما بجنگند با آنان نبرد كنيد.به خدا سوگند! هر ملّتى كه درون خانه خود مورد هجوم قرار گيرد، ذليل خواهد شد.


    امّا شما سستى به خرج داديد، و خوارى و ذلّت پذيرفتيد، تا آنجا كه دشمن پى در پى به شما حمله كرد و سر زمين هاى شما را تصرّف نمود.
    و اينك، فرمانده معاويه، (مرد غامدى) با لشكرش وارد شهر انبار شده و فرماندار من، «حسّان بن حسّان بكرى» را كشته و سربازان شما را از مواضع مرزى بيرون رانده است.


    به من خبر رسيده كه مردى از لشكر شام به خانه زنى مسلمان و زنى غير مسلمان كه در پناه حكومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره هاى آنها را به غارت برده، در حالى كه هيچ وسيله اى براى دفاع، جز گريه و التماس كردن، نداشته اند.


    لشكريان شام با غنيمت فراوان رفتند بدون اين كه حتّى يك نفر آنان، زخمى بردارد، و يا قطره خونى از او ريخته شود، اگر براى اين حادثه تلخ، مسلمانى از روى تأسّف بميرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است.

     

    شگفتا شگفتا، به خدا سوگند، اين واقعيّت قلب انسان را مى ميراند و دچار غم و اندوه مى كند كه شاميان در باطل خود وحدت دارند، و شما در حق خود متفرّقيد.
    زشت باد روى شما و از اندوه رهايى نيابيد كه آماج تير بلا شديد. به شما حمله مى كنند، شما حمله نمى كنيد. با شما مى جنگند، شما نمى جنگيد اين گونه معصيت خدا مى شود و شما رضايت مى دهيد.


    وقتى در تابستان فرمان حركت به سوى دشمن مى دهم، مى گوييد هوا گرم است، مهلت ده تا سوز گرما بگذرد، و آنگاه كه در زمستان فرمان جنگ مى دهم، مى گوييد هوا خيلى سرد است بگذار سرما برود.
    همه اين بهانه ها براى فرار از سرما و گرما بود. وقتى شما از گرما و سرما فرار مى كنيد، به خدا سوگند كه از شمشير بيشتر گريزانيد.


    علی از زبان علی

    اى مرد نمايان نامرد اى كودك صفتان بى خرد كه عقل هاى شما به عروسان پرده نشين شباهت دارد.
    چقدر دوست داشتم كه شما را هرگز نمى ديدم و هرگز نمى شناختم. شناسايى شما -سوگند به خدا- كه جز پشيمانى حاصلى نداشت، و اندوهى غم بار سر انجام آن شد.
    خدا شما را بكشد كه دل من از دست شما پر خون، و سينه ام از خشم شما مالامال است. كاسه هاى غم و اندوه را، جرعه جرعه به من نوشانديد، و با نافرمانى و ذلّت پذيرى، رأى و تدبير مرا تباه كرديد، تا آنجا كه قريش در حق من گفت: «بى ترديد پسر ابى طالب مردى دلير است ولى دانش نظامى ندارد».


    خدا پدرشان را مزد دهد، آيا يكى از آنها تجربه هاى جنگى سخت و دشوار مرا دارد، يا در پيكار توانست از من پيشى بگيرد؟ هنوز بيست سال نداشتم، كه در ميدان نبرد حاضر بودم، هم اكنون كه از شصت سال گذشته ام. امّا دريغ، آن كس كه فرمانش را اجرا نكنند، رأيى نخواهد داشت.

     

    خطبه27

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ جهاد در نهج البلاغه
     [ 11:46:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      فرهنگ جاهلیت از زبان حضرت علی ...
    فرهنگ جاهلیت از زبان حضرت علی

    فرهنگ جاهليّت از زبان حضرت علی


    خداوند، پيامبر اسلام، حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را هشدار دهنده جهانيان مبعوث فرمود، تا امين و پاسدار وحى الهى باشد، آنگاه كه شما ملّت عرب، بدترين دين را داشته، و در بدترين خانه زندگى مى كرديد، ميان غارها، سنگهاى خشن و مارهاى سمّى خطرناك فاقد شنوايى، به سر مى برديد، آب هاى آلوده مى نوشيديد و غذاهاى ناگوار مى خورديد، خون يكديگر را به ناحق مى ريختيد، و پيوند خويشاوندى را مى برديد، بت ها ميان شما پرستش مى شد، و مفاسد و گناهان، شما را فرا گرفته بود.

    خطبه26

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    ادامه »

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀خطبه ها, ◀عصر جاهلیت در نهج البلاغه
    [چهارشنبه 1398-11-02] [ 09:32:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      رنج حضرت علی از خستگی یاران در حرکت ...
    رنج حضرت علی از خستگی یاران در حرکت

    اين خطبه را در سال 40 هجرى زمانى ايراد فرمود كه گزارش هاى پياپى از شكست ياران امام عليه السّلام به كوفه مى رسيد و عبيد اللّه بن عباس و سعيد بن نمران، فرمانداران امام در يمن از بسر بن ابى ارطاة، شكست خورده به كوفه برگشتند. امام براى سرزنش ياران جهت كندى و ركود در جهاد، و مخالفت از دستورهاى رهبرى، خطبه را ايراد فرمود كه آخرين سخنرانى امام است


    1. علل شكست ملّت ها (علل شكست كوفيان، و پيروزى شاميان)


    اكنون جز شهر كوفه در دست من باقى نمانده است، كه آن را بگشايم يا ببندم اى كوفه اگر فقط تو براى من باشى، آنهم برابر اين همه مصيبت ها و طوفان ها چهره ات زشت باد. 
    آنگاه به گفته شاعر مثال آورد:

    به جان پدرت سوگند اى عمرو،  كه سهم اندكى از ظرف و پيمانه داشتم


    سپس ادامه داد: به من خبر رسيده كه بُسر بن ارطاة بر يمن تسلّط يافته، سوگند به خدا مى دانستم كه مردم شام به زودى بر شما غلبه خواهند كرد. زيرا آنها در يارى كردن باطل خود، وحدت دارند، و شما در دفاع از حق متفرّقيد، شما امام خود را در حق نافرمانى كرده و آنها امام خود را در باطل فرمانبردارند.


    آنها نسبت به رهبر خود امانت دار و شما خيانتكاريد، آنها در شهرهاى خود به اصلاح و آبادانى مشغولند و شما به فساد و خرابى، (آنقدر فرومايه ايد) اگر من كاسه چوبى آب را به يكى از شماها امانت دهم مى ترسم كه بند آن بدزدید.

     


    2. نفرين به امّت خيانتكار


    خدايا!

    من اين مردم را با پند و تذكّرهاى مداوم خسته كردم و آنها نيز مرا خسته نمودند، آنها از من به ستوه آمده، و من از آنان به ستوه آمده، دل شكسته ام، به جاى آنان افرادى بهتر به من مرحمت فرما، و به جاى من بدتر از من بر آنها مسلّط كن.

     

    خدايا!

    دل هاى آنان را، آنچنان كه نمك در آب حل مى شود، آب كن. به خدا سوگند، دوست داشتم، به جاى شما كوفيان، هزار سوار از بنى فراس بن غنم مى داشتم كه: «اگر آنان را مى خواندى، سوارانى از ايشان نزد تو مى آمدند مبارز و تازنده چون ابر تابستانى». آنگاه امام از منبر فرود آمد.

     
    (سید رضی مى گويد: «ارميه» جمع «رمىّ» به معناى ابر است، و «حميم» گرماى تابستان، كه شاعر ابر تابستانى را ياد كرده است از آن رو كه سبكبار و زود گذر است، و بارانى ندارد زيرا ابرهاى سنگين به جهت تراكم بخار و پر آب بودنشان به كندى حركت مى كنند كه چنين ابرهايى بيشتر در فصل زمستان يافت مى شود. در اينجا شاعر، سواران قبيله را به جهت شتاب آنان در پذيرفتن دعوت به هنگام فرياد رسى، به ابر تابستانى تشبيه كرده است كه گفت: «هنا لك لو دعوت، أتاك منهم».)

    خطبه25

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ جهاد در نهج البلاغه
     [ 09:11:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      برخورد حضرت علی با مخالفان حق ...
    برخورد حضرت علی با مخالفان حق

    ضرورت جهاد


    سوگند به جان خودم،

    در مبارزه با مخالفان حق و آنان كه در گمراهى و فساد غوطه ورند، يك لحظه مدارا و سستى نمى كنم.

    پس اى بندگان خدا!

    از خدا بترسيد و از خدا، به سوى خدا فرار كنيد، و از راهى كه براى شما گشوده برويد، و وظايف و مقرّراتى كه براى شما تعيين كرده به پا داريد. اگر چنين باشيد، على ضامن پيروزى شما در آينده مى باشد، گرچه هم اكنون به دست نياوريد.

    خطبه24

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ جهاد در نهج البلاغه
    [سه شنبه 1398-11-01] [ 01:51:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نقش خویشاوندان در زندگی انسان ...
    نقش خویشاوندان در زندگی انسان

    نقش خويشاوندان در زندگی انسان


    اى مردم، انسان هر مقدار كه ثروتمند باشد، باز از خويشاوندان خود بى نياز نيست كه از او با زبان و دست دفاع كنند.
    خويشاوندان انسان، بزرگ ترين گروهى هستند كه از او حمايت مى كنند و اضطراب و ناراحتى او را مى زدايند، و در هنگام مصيبت ها نسبت به او، پر عاطفه ترين مردم مى باشند.
    نام نيكى كه خدا از شخصى در ميان مردم رواج دهد بهتر از ميراثى است كه ديگرى بردارد. 

     
    آگاه باشيد!

    مبادا از بستگان تهيدست خود رو برگردانيد و از آنان چيزى را دريغ داريد، كه نگاه داشتن مال دنيا، زيادى نياورد و از بين رفتنش كمبودى ايجاد نكند.


    آن كس كه دست دهنده خود را از بستگانش باز دارد، تنها يك دست را از آنها گرفته امّا دست هاى فراوانى را از خويش دور كرده است، و كسى كه پر و بال محبّت را بگستراند، دوستى خويشاوندانش تداوم خواهد داشت.


    (سید رضی مى گويد: و چه زيباست معنايى كه امام عليه السّلام از جمله «و من يقبض يده عن عشيرته» تا آخر كلام اراده فرمود، زيرا كسى كه خير و نيكى هاى خود را از خويشاوندان خود قطع كند، تنها سود يك تن را از آنها باز داشته، امّا به هنگام احتياج شديد، يارى تمام آنها را از خود دور كرده كه آنها به نداى او پاسخ نمى گويند در اين صورت خود را از سود فراوان خويشاوندان محروم ساخته و گروهى را از يارى خود باز داشته است).

    خطبه 23

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه
    [جمعه 1398-10-27] [ 08:05:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تناسب نعمت ها با استعدادهاى گوناگون ...
    تناسب نعمت ها با استعدادهاى گوناگون

    تناسب نعمت ها با استعدادهاى گوناگون

    پس از ستايش پروردگار؛

    بدانيد كه تقديرهاى الهى چون قطرات باران از آسمان به سوى انسانها فرود مى آيد، و بهره هر كسى، كم يا زياد به او مى رسد.
    پس اگر يكى از شما براى برادر خود، برترى در مال و همسر و نيروى بدنى مشاهده كند، مبادا فريب خورد و حسادت كند، زيرا مسلمان (تا زمانى كه دست به عمل پستى نزده كه از آشكار شدنش شرمنده باشد و مورد سرزنش مردم پست قرار گيرد) به مسابقه دهنده اى مى ماند كه دوست دارد در همان آغاز مسابقه پيروز گردد تا سودى به دست آورد و ضررى متوجّه او نگردد.


    هم چنين مسلمانى كه از خيانت پاك است انتظار دارد يكى از دو خوبى نصيب او گردد: يا دعوت حق را لبيك گفته عمر او پايان پذيرد «كه آنچه در نزد خداست براى او بهتر است»، و يا خداوند روزى فراوان به او دهد و صاحب همسر و فرزند و ثروت گردد، و هم چنان دين و شخصيّت خود را نگاه دارد.

    دنیا

    همانا ثروت و فرزندان، محصول دنيا و فانى شدنى، و عمل صالح زراعت آخرت است، گرچه گاهى خداوند، هر دوى آن را به ملّت هايى خواهد بخشيد.

    از خدا در آن چه اعلام خطر كرده است بر حذر باشيد از خدا آنگونه بترسيد كه نيازى به عذر خواهى نداشته باشيد.
    عمل نيك انجام دهيد بدون آن كه به ريا و خود نمايى مبتلا شويد، زيرا هر كس، كارى براى غير خدا انجام دهد، خدا او را به همان غير واگذارد.
    از خدا، درجات شهيدان، و زندگى سعادتمندان، و هم نشينى با پيامبران را درخواست مى كنيم.

    .

    .

    خطبه 23

    نهج البلاغه

    .

    . موسسه اهل البیت

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه
     [ 07:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ماهیت اصحاب جمل ...
    ماهیت اصحاب جمل

    امام (عليه السّلام) و شناساندن ناكثين (اصحاب جمل)


    آگاه باشيد، كه همانا شيطان حزب و يارانش را بسيج كرده و سپاه خود را از هر سو فراهم آورده است، تا بار ديگر ستم را به جاى خود نشاند و باطل به جايگاه خويش پايدار شود.
    سوگند به خدا ناكثين هيچ گناهى از من سراغ ندارند، و انصاف را بين من و خودشان رعايت نكردند.


    خون خواهی عثمان:

    آنها حقّى را مى طلبند كه خود ترك كردند، و انتقام خونى را مى خواهند كه خود ريختند.
    اگر شريك آنها بودم، پس آنها نيز در اين خونريزى سهم دارند، و اگر تنها خودشان خون عثمان را ريختند پس كيفر مخصوص آنهاست مهم ترين دليل آنها به زيان خودشان است.
    مى خواهند از سینه مادرى شير بدوشند كه خشكيده، بدعتى را زنده مى كنند كه مدّت ها است مرده، و چه دعوت كننده اى و چه اجابت كنندگانى.

    همانا من به كتاب خدا و فرمانش در باره ناكثين خشنودم. امّا اگر از آن سرباز زدند با شمشير تيز پاسخ آنها را خواهم داد، كه براى درمان باطل و يارى دادن حق كافى است.


    شگفتا !

    از من خواستند به ميدان نبرد آيم و برابر نيزه هاى آنان قرار گيرم و ضربت هاى شمشير آنها را تحمّل كنم.
    گريه كنندگان بر آنها بگريند، تا كنون كسى مرا از جنگ نترسانده و از ضربت شمشير نهراسانده است، من به پروردگار خويش يقين داشته و در دين خود شك و ترديدى ندارم.

    خطبه22

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-10-07] [ 08:02:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      راه رستگاری، سبکبار شوید ...
    راه رستگاری، سبکبار شوید

    اين خطبه بخشى از خطبه 167 است كه در سال 35 هجرى در آغاز خلافت ايراد فرمود:

     

    راه رستگارى:

    قيامت پيش روى شما و مرگ در پشت سر، شما را مى راند. سبكبار شويد تا برسيد. همانا آنان كه رفتند در انتظار رسيدن شمايند.

     

    (سید رضی مى گويد: اين سخن امام عليه السّلام پس از سخن خدا و پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با هر سخنى سنجيده شود بر آن برترى دارد و از آن پيشى مى گيرد و از جمله «سبكبار شويد تا برسيد» كلامى كوتاهتر و پر معنى تر از آن شنيده نشده، چه كلمه ژرف و بلندى چه جمله پر معنى و حكمت آميزى است كه تشنگى را با آب حكمت مى زدايد. ما عظمت و شرافت اين جمله را در كتاب خود به نام «الخصائص» بيان كرده ايم).

    خطبه21

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه
     [ 07:52:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      علت مخفی ماندن اسرار پس از مرگ ...
    علت مخفی ماندن اسرار پس از مرگ

    علل پنهان بودن اسرار پس از مرگ:


    آنچه را كه مردگان ديدند اگر شما مى ديديد، ناشكيبا بوديد و مى ترسيديد، و مى شنيديد و فرمان مى برديد. ولى آنچه آنها مشاهده كردند بر شما پوشيده است، و نزديك است كه پرده ها فروافتد.

    اگر چه حقيقت را به شما نيز نشان دادند، اگر بدرستى بنگريد؛ و نداى حق را به شما شنواندند، اگر خوب بشنويد؛ و به راه راست هدايتتان كردند، اگر هدايت بپذيريد.


    راست مى گويم، مطالب عبرت آموز اندرز دهنده را آشكارا ديديد، و از حرام الهى نهى شديد، و پس از فرشتگان آسمانى، هيچ كس جز انسان، فرمان خداوند را ابلاغ نمى كند.

    خطبه20

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀مرگ در نهج البلاغه
    [یکشنبه 1398-10-01] [ 07:58:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      خیانت به بستگان ...
    خیانت به بستگان

    امام در مسجد كوفه در سال 38 هجرى سخنرانى مى كرد، اشعث بن قيس به يكى از مطالب آن اعتراض كرد و گفت اين سخن به زيان شما، نه به سود تو است، امام نگاه خود را به او دوخت و فرمود:


    سوابق تاريخى نكوهيده أشعث بن قيس:


    چه كسى تو را آگاهاند كه چه چيزى به سود، يا زيان من است. لعنت خدا و لعنت لعنت كنندگان، بر تو باد اى متكبّر متكبّر زاده، منافق پسر كافر.


    سوگند به خدا!

    تو يك بار در زمان كفر و بار ديگر در حكومت اسلام، اسير شدى، و مال و خويشاوندى تو، هر دو بار نتوانست به فريادت برسد.
    آن كس كه خويشان خود را به دم شمشير سپارد، و مرگ و نابودى را به سوى آنها كشاند، سزاوار است كه بستگان او بر وى خشم گيرند و بيگانگان به او اطمينان نداشته باشند. 


    (سید رضی مى گويد: منظور امام عليه السّلام اين است كه اشعث ابن قيس يك بار وقتى كه كافر بود اسير شد و بار ديگر آنگاه كه مسلمان شد و شمشيرها را به سوى قبيله اش راهنمايى كرد، مربوط به جريانى است كه اشعث قبيله خود را فريب داد تا خالد بن وليد، آنها را غافلگير كند و از دم شمشير بگذراند كه پس از آن خيانت او را با لقب «عرف النّار» (چيزى كه آتش را بپوشاند)، مى ناميدند و اين لقبى بود كه به نيرنگ باز مى دادند).

    خطبه19

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه
     [ 07:51:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      مبانی وحدت امت اسلامی ...
    مبانی وحدت امت اسلامی

    نكوهش از اختلاف رأى عالمان در احكام قطعى اسلام


    دعوايى نسبت به يكى از احكام اجتماعى نزد عالمى مى برند كه با رأى خود حكمى صادر مى كند. پس همان دعوا را نزد ديگرى مى برند كه او درست بر خلاف رأى اوّلى حكم مى دهد.
    سپس همه قضات نزد رييس خود كه آنان را به قضاوت منصوب كرده، جمع مى گردند. او رأى همه را بر حق مى شمارد. در صورتى كه خدايشان يكى، پيغمبرشان يكى، و كتابشان يكى است.
    آيا خداى سبحان، آنها را به اختلاف، امر فرمود، كه اطاعت كردند يا آنها را از اختلاف پرهيز داد و معصيت خدا نمودند.


     قرآن، مبانى وحدت امّت اسلامى


    آيا خداى سبحان، دين ناقصی فرستاد و در تكميل آن از آنها استمداد كرده است؟ آيا آنها شركاء خدايند كه هر چه مى خواهند در احكام دين بگويند و خدا رضايت دهد.
    آيا خداى سبحان، دين كاملى فرستاد، پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در ابلاغ آن كوتاهى ورزيد؟


    خداى سبحان مى فرمايد: «ما در قرآن چيزى را فروگذار نكرديم». و فرمود: «در قرآن بيان هر چيزى است». و ياد آور شده كه: بعض قرآن گواه بعض ديگر است و اختلافى در آن نيست. پس خداى سبحان فرمود: «اگر قرآن از طرف غير خدا نازل مى شد اختلافات زيادى در آن مى يافتند».
    همانا قرآن داراى ظاهرى زيبا و باطنى ژرف و ناپيداست، مطالب شگفت آور آن تمام نمى شود، و اسرار نهفته آن پايان نمى پذيرد و تاريكى ها بدون قرآن بر طرف نخواهد شد.

    خطبه18

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-09-23] [ 07:40:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      عالمانی که بدترین انسانها هستند ...
    عالمانی که بدترین انسانها هستند

    شناخت بدترين انسانها


    دشمن ترين آفريده ها نزد خدا دو نفرند:

    الف) مردى كه خدا او را به حال خود گذاشته، و از راه راست دور افتاده است، دل او شيفته بدعت است و مردم را گمراه كرده، به فتنه انگيزى مى كشاند و راه رستگارى گذشتگان را گم كرده و طرفداران خود و آيندگان را گمراه ساخته است. بار گناه ديگران را بر دوش كشيده و گرفتار زشتى هاى خود نيز مى باشد.

    ب) و مردى كه مجهولاتى به هم بافته، و در ميان انسان هاى نادان امّت، جايگاهى پيدا كرده است، در تاريكى هاى فتنه فرو رفته، و از مشاهده صلح و صفا كور است.


    آدم نماها او را عالم ناميدند كه نيست، چيزى را بسيار جمع آورى مى كند كه اندك آن به از بسيار است، تا آن كه از آب گنديده سيراب شود، و دانش و اطّلاعات بيهوده فراهم آورد.

     

     مدّعيان دروغين قضاوت


    در ميان مردم، با نام قاضى به داورى مى نشيند، و حلّ مشكلات ديگرى را به عهده مى گيرد، پس اگر مشكلى پيش آيد، با حرف هاى پوچ و تو خالى و رأى و نظر دروغين، آماده رفع آن مى شود.


    سپس اظهارات پوچ خود را باور مى كند، عنكبوتى را مى ماند كه در شبهات و بافته هاى تار خود چسبيده، نمى داند كه درست حكم كرده يا بر خطاست. اگر بر صواب باشد مى ترسد كه خطا كرده، و اگر بر خطاست، اميد دارد كه رأى او درست باشد.


    نادانى است، كه راه جهالت مى پويد، كورى است كه در تاريكى گمشده خود را مى جويد، از روى علم و يقين سخن نمى گويد، روايات را بدون آگاهى نقل مى كند، چون تند بادى كه گياهان خشك را بر باد دهد، روايات را زير و رو مى كند، كه بى حاصل است.


    به خدا سوگند!

    نه راه صدور حكم مشكلات را مى داند، و نه براى منصب قضاوت أهليّت دارد آنچه را كه نپذيرد علم به حساب نمى آورد، و جز راه و رسم خويش، مذهبى را حق نمى داند، اگر حكمى را نداند آن را مى پوشاند تا نادانى او آشكار نشود، خون بى گناهان از حكم ظالمانه او در جوشش و فرياد ميراث بر باد رفتگان بلند

     

    قرآن

    به خدا شكايت مى كنم از مردمى كه در جهالت زندگى مى كنند و با گمراهى مى ميرند، در ميان آنها، كالايى خوارتر از قرآن نيست اگر آن را آنگونه كه بايد بخوانند، و متاعى سود آورتر و گرانبهاتر از قرآن نيست اگر آن را تحريف كنند، و در نزد آنان، چيزى زشت تر از معروف، و نيكوتر از منكر نمى باشد.

     

    خطبه17

    نهج البلاغه

    .

    .موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه
     [ 07:25:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      قدرت تقوا در عبور از باطل ها ...
    قدرت تقوا در عبور از باطل ها

    پس از بيعت مردم مدينه با امام عليه السّلام اين اوّلين سخنرانى آن حضرت در سال 35 هجرى است.

     

     اعلام سياست هاى حكومتى:


    آن چه مى گويم به عهده مى گيرم، و خود به آن پاى بندم.

    كسى كه عبرت ها براى او آشكار شود، و از عذاب آن پند گيرد، تقوا و خويشتن دارى او را از سقوط در شبهات نگه مى دارد.


    آگاه باشيد، تيره روزى ها و آزمايش ها، همانند زمان بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بار ديگر به شما روى آورد.


    سوگند به خدايى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به حق مبعوث كرد، سخت آزمايش مى شويد، چون دانه اى كه در غربال ريزند، يا غذايى كه در ديگ گذارند به هم خواهيد ريخت، زير و رو خواهيد شد، تا آن كه پايين به بالا، و بالا به پايين رود، آنان كه سابقه اى در اسلام داشتند، و تاكنون منزوى بودند، بر سر كار مى آيند، و آنها كه به ناحق، پيشى گرفتند، عقب زده خواهند شد.

     

    علی از زبان علی

    به خدا سوگند، كلمه اى از حق را نپوشاندم، هيچ گاه دروغى نگفته ام، از روز نخست، به اين مقام خلافت و چنين روزى خبر داده شدم.

     

    لزوم تقوا و خودسازی

    آگاه باشيد همانا گناهان چون مركب هاى بد رفتارند كه سواران خود (گناهكاران) را عنان رها شده در آتش دوزخ مى اندازند.

    اما تقوا!

    چونان مركب هاى فرمانبردارى هستند كه سواران خود را، عنان بر دست، وارد بهشت جاويدان مى كنند.


    حقّ و باطل هميشه در پيكارند، و براى هر كدام طرفدارانى است، اگر باطل پيروز شود، جاى شگفتى نيست، از دير باز چنين بوده، و اگر طرفداران حق اندكند، چه بسا روزى فراوان گردند و پيروز شوند، امّا كمتر اتّفاق مى افتد كه چيز رفته باز گردد.

    (سید رضی مى گويد: كلمات امام عليه السّلام پيرامون حق و باطل، از سخنان نيكويى است كه كلام كسى از سخن سرايان به آن نخواهد رسيد، و بيش از آن چه كه ما در شگفت شويم، شگفتى، برابر آن فرو مانده است، در اين كلمات امام عليه السّلام ريزه كاريهايى از فصاحت است كه نه زبان قدرت شرح آن را دارد، و نه انسانى مى تواند از درّه هاى عميق آن بگذرد، اين اعتراف مرا كسانى كه در فصاحت پيشگامند و با سابقه، درك مى كنند.)


    آن كس كه بهشت و دوزخ را پيش روى خود دارد، در تلاش است.

    برخى از مردم به سرعت به سوى حق پيش مى روند، كه اهل نجاتند، و بعضى به كندى مى روند و اميدوارند، و ديگرى كوتاهى مى كند و در آتش جهنّم گرفتار است.
    چپ و راست گمراهى، و راه ميانه، جادّه مستقيم الهى است كه قرآن و آثار نبوّت، آن را سفارش مى كند، و گذرگاه سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و سرانجام، بازگشت همه بدان سو مى باشد.


    ادّعا كننده باطل نابود شد، و دروغگو زيان كرد، هر كس با حق در افتاد هلاك گرديد.
    نادانى انسان همين بس كه قدر خويش نشناسد.
    آن چه بر أساس تقوا پايه گذارى شود، نابود نگردد. كشتزارى كه با تقوا آبيارى شود، تشنگى ندارد.
    مردم به خانه هاى خود روى آوريد، مسائل ميان خود را اصلاح كنيد، توبه و بازگشت پس از زشتى ها ميسّر است.
    جز پروردگار خود، ديگرى را ستايش نكنيد و جز خويشتن خويش ديگرى را سرزنش ننماييد.

    خطبه16

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه
    [جمعه 1398-09-22] [ 06:42:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بیت المال ...
    بیت المال

    در باره اموال فراوان بيت المال كه عثمان به بعضى از خويشاوندان خود بخشيده بود. ابن عباس مى گويد: روز دوّم خلافت در سال 35 هجرى اين سخنرانى را ايراد فرمود.

    سياست اقتصادى امام عليه السّلام:

    به خدا سوگند!

    بيت المال تاراج شده را هر كجا كه بيابم به صاحبان اصلى آن باز مى گردانم، گر چه با آن ازدواج كرده، يا كنيزانى خريده باشند، زيرا در عدالت گشايش براى عموم است، و آن كس كه عدالت بر او گران آيد، تحمّل ستم براى او سخت تر است.

    خطبه15

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀ بیت المال در نهج البلاغه, ◀عدالت در نهج البلاغه
     [ 06:34:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نقش عوامل محیطی در تکامل انسان ...
    نقش عوامل محیطی در تکامل انسان

    قبل از آغاز جنگ جمل در نكوهش شهر بصره و مردم آن ديار مانند خطبه پيشين فرمود:


    نقش عوامل محيط در انسان:


    سرزمين شما به آب نزديك و از آسمان دور است، عقل‏هاى شما سست و افكار شما سفيهانه است. پس شما نشانه ‏اى براى تيرانداز، و لقمه‏ اى براى خورنده، و صيدى براى صيّاد مى ‏باشيد.

    خطبه14

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه
    [دوشنبه 1398-09-18] [ 07:28:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      روانشناسى اجتماعى مردم بصره ...
    روانشناسى اجتماعى مردم بصره

    روز جمعه سال 36 هجرى پس از پايان جنگ جمل در مسجد جامع شهر در نكوهش مردم بصره فرمود:


    عوامل سقوط جامعه (روانشناسى اجتماعى مردم بصره):

    شما سپاه يك زن، و پيروان حيوان (شتر عايشه) بوديد، تا شتر صدا مى كرد مى جنگيديد، و تا دست و پاى آن قطع گرديد فرار كرديد.
    اخلاق شما پست، و پيمان شما از هم گسسته، دين شما دو رويى، و آب آشاميدنى شما شور و ناگوار است.


    كسى كه ميان شما زندگى كند به كيفر گناهش گرفتار مى شود، و آن كس كه از شما دورى گزيند مشمول آمرزش پروردگار مى گردد.
    گويا مسجد شما را مى بينم كه چون سينه كشتى غرق شده است، كه عذاب خدا از بالا و پايين او را احاطه مى كند، و سرنشينان آن، همه غرق مى شوند.

     

    و در روايتى است:

    سوگند به خدا، سرزمين شما را آب غرق مى كند، گويا مسجد شما را مى نگرم كه چون سينه كشتى يا چونان شتر مرغى كه بر سينه خوابيده باشد بر روى آب مانده است. و در روايت ديگر: مانند سينه مرغ روى آب دريا.

    و در روايت ديگرى آمده:

    خاك شهر شما بد بوترين خاكهاست، از همه جا به آب نزديك تر و از آسمان دورتر، و نُه دهم شرّ و فساد در شهر شما نهفته است، كسى كه در شهر شما باشد گرفتار گناه، و آن كه بيرون رود در پناه عفو خداست.


    گويى شهر شما را مى نگرم كه غرق شده، و آب آن را فرا گرفته. چيزى از آن ديده نمى شود، مگر جاهاى بلند مسجد، مانند سينه مرغ بر روى امواج آب دريا.

    خطبه13

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀ عایشه در نهج البلاغه
     [ 07:18:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      شركت آيندگان در پاداش گذشتگان ...
    شركت آيندگان در پاداش گذشتگان

    شركت آيندگان در پاداش گذشتگان (نقش نيّت در پاداش اعمال):


    (پس از پيروزى در جنگ جمل در سال 36 هجرى) يكى از ياران امام عليه السّلام گفت:

    دوست داشتم برادرم با ما بود و مى ديد كه چگونه خدا تو را بر دشمنانت پيروز كرد.

    امام عليه السّلام پرسيد: آيا فكر و دل برادرت با ما بود؟

    گفت: آرى.
    امام عليه السّلام فرمود: پس او هم در اين جنگ با ما بود، بلكه با ما در اين نبرد شريكند آنهايى كه حضور ندارند، در صلب پدران و رحم مادران مى باشند، ولى با ما هم عقيده و آرمانند، به زودى متوّلد مى شوند، و دين و ايمان به وسيله آنان تقويت مى گردد.

    خطبه12

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه
    [پنجشنبه 1398-09-14] [ 08:29:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نحوه مقابله با سپاه دشمن ...
    نحوه مقابله با سپاه دشمن

    در جنگ جمل سال 36 هجرى روز پنجشنبه 15 جمادى الآخر، هنگام دادن پرچم به دست فرزندش محمد حنفيّه فرمود:


    آموزش نظامى


    اگر كوه ها از جاى كنده شوند تو ثابت و استوار باش، دندان ها را برهم بفشار، كاسه سرت را به خدا عاريت ده، پاى بر زمين ميخكوب كن، به صفوف پايانى لشكر دشمن بنگر، از فراوانى دشمن چشم بپوش، و بدان كه پيروزى از سوى خداى سبحان است.

    خطبه11

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه
     [ 08:24:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      شیطان و اصحاب جمل ...
    شیطان و اصحاب جمل

    آگاهى امام (عليه السّلام) براى مقابله با اصحاب جمل:


    آگاه باشيد كه شيطان حزب خود را جمع كرده، و سواره و پياده هاى لشكر خود را فراخوانده است.

    امّا من آگاهى لازم به امور را دارم، نه حق را پوشيده داشتم، و نه حق بر من پوشيده ماند. سوگند به خدا، گردابى براى آنان به وجود آورم كه جز من كسى نتواند آن را چاره سازد، آنها كه در آن غرق شوند، هرگز نتوانند بيرون آيند، و آنان كه بگريزند، خيال بازگشت نكنند.

    خطبه 10

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه
    [چهارشنبه 1398-09-13] [ 11:14:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      طلحه و زبیر از زبان حضرت علی ...
    طلحه و زبیر از زبان حضرت علی

    شناخت طلحه و زبير (و اصحاب جمل)


    چون رعد خروشيدند و چون برق درخشيدند، اما كارى از پيش نبردند و سر انجام سست گرديدند. ولى ما اين گونه نيستيم، تا عمل نكنيم، رعد و برقى نداريم، و تا نباريم سيل جارى نمى سازيم.

    خطبه9

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه
     [ 11:11:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      پیمان شکنی زبیر ...
    پیمان شکنی زبیر

    پيمان شكنى زبير


    زبير، مى پندارد با دست بيعت كرد نه با دل، پس به بيعت با من اقرار كرده ولى مدّعى انكار بيعت با قلب است. بر او لازم است بر اين ادّعا دليل روشنى بياورد، يا به بيعت گذشته باز گردد.

    خطبه8

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه
     [ 11:07:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تخم ریزی شیطان در دلها ...
    تخم ریزی شیطان در دلها

    شناخت پيروان شيطان


    منحرفان، شيطان را معيار كار خود گرفتند، و شيطان نيز آنها را دام خود قرار داد و در دل هاى آنان تخم گذارد، و جوجه هاى خود را در دامانشان پرورش داد. با چشم هاى آنان مى نگريست و با زبان هاى آنان سخن مى گفت.
    پس با يارى آنها بر مركب گمراهى سوار شد و كردارهاى زشت را در نظرشان زيبا جلوه داد، مانند رفتار كسى كه نشان مى داد در حكومت شيطان شريك است و با زبان شيطان، سخن باطل مى گويد.

    خطبه7

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀شیطان در نهج البلاغه
     [ 11:03:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      هرگز غافلگیر نمی شوم ...
    هرگز غافلگیر نمی شوم

    در سال 36 هجرى در شهر مدينه آن گاه كه از امام خواستند طلحه و زبير را تعقيب نكند، فرمود.


    آگاهى و مظلوميّت امام عليه السّلام:


    به خدا سوگند!

    از آگاهى لازمى برخوردارم و هرگز غافلگير نمی ‏شوم، كه دشمنان ناگهان مرا محاصره كنند و با نيرنگ دستگيرم نمايند. من همواره با يارى انسان حق طلب، بر سر آن كس مى ‏كوبم كه از حق روى گردان است، و با يارى فرمانبر مطيع، نافرمان اهل ترديد را درهم مى‏ شكنم، تا آن روز كه دوران زندگانى من به سر آيد.


    پس سوگند به خدا!

    من همواره از حق خويش محروم ماندم، و از هنگام وفات پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تا امروز حق مرا از من باز داشته و به ديگرى اختصاص دادند.

    خطبه6

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه
     [ 10:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      فلسفه سکوت ...
    فلسفه سکوت

    گفتار امام راجع به ماجرای سقیفه

    فلسفه سكوت
    در شرايطى قرار دارم كه اگر سخن بگويم، مى گويند بر حكومت حريص است، و اگر خاموش باشم، مى گويند: از مرگ مى ترسيد. هرگز، من و ترس از مرگ! پس از آن همه جنگ ها و حوادث ناگوار.

    سوگند به خدا!

    انس و علاقه فرزند ابى طالب به مرگ در راه خدا، از علاقه طفل به سینه مادر بيشتر است. اين كه سكوت برگزيدم، از علوم و حوادث پنهانى آگاهى دارم كه اگر باز گويم مضطرب مى گرديد، چون لرزيدن ريسمان در چاه هاى عميق.

    خطبه5

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه
    [دوشنبه 1398-09-11] [ 11:32:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      راههای پرهیز از فتنه ...
    راههای پرهیز از فتنه

    پس از وفات پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ماجراى سقيفه، عباس و ابو سفيان، پيشنهاد خلافت داده كه با امام عليه السّلام بيعت كنند.

    راه‏هاى پرهيز از فتنه‏ ها


    اى مردم!

    امواج فتنه ‏ها را با كشتى‏ هاى نجات درهم بشكنيد، و از راه اختلاف و پراكندگى بپرهيزيد، و تاج‏هاى فخر و برترى جويى را بر زمين نهيد.

    رستگار شد آن كس كه با ياران به پاخاست، يا كناره گيرى نمود و مردم را آسوده گذاشت. اين گونه زمامدارى، چون آبى بد مزه، و لقمه ‏اى گلوگير است، و آن كس كه ميوه را كال و نارس بچيند، مانند كشاورزى است كه در زمين ديگرى بكارد.

    خطبه5

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀ ویژگی کارگزاران در نهج البلاغه
     [ 11:25:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی ...
    علی از زبان علی

    علی از زبان علی

    من همواره منتظر سرانجام حيله گرى شما مردم بصره بودم، و نشانه هاى فريب خوردگى را در شما مى نگريستم. تظاهر به ديندارى شما، پرده اى ميان ما كشيد ولى من با صفاى باطن درون شما را مى خواندم.


    من براى وا داشتن شما به راه هاى حق، كه در ميان جادّه هاى گمراه كننده بود، به پاخاستم در حالى كه سر گردان بوديد و راهنمايى نداشتيد تشنه كام هر چه زمين را مى كنديد قطره آبى نمى يافتيد.

    امروز زبان بسته را به سخن مى آورم. دور باد رأى كسى كه با من مخالفت كند.

    از روزى كه حق به من نشان داده شد، هرگز در آن شك و ترديد نكردم. كناره گيرى من چونان حضرت موسى عليه السّلام برابر ساحران است كه بر خويش بيمناك نبود، ترس او براى اين بود كه مبادا جاهلان پيروز شده و دولت گمراهان حاكم گردد. امروز ما و شما بر سر دو راهى حق و باطل قرار داريم، آن كس كه به وجود آب اطمينان دارد، تشنه نمى ماند.

    خطبه4

    نهج البلاغه

    .

    .

    سایت اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه
    [سه شنبه 1398-09-05] [ 08:22:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نحوه هدایت اهل بیت ...
    نحوه هدایت اهل بیت

    ويژگى هاى اهل بيت عليهم السّلام:


    شما مردم به وسيله ما، از تاريكى هاى جهالت نجات يافته و هدايت شديد، و به كمك ما، به اوج ترقّى رسيديد. صبح سعادت شما با نور ما درخشيد.
    كر است گوشى كه بانگ بلند پندها را نشنود، و آن كس را كه فرياد بلند، كر كند، آواى نرم حقيقت چگونه در او أثر خواهد كرد. قلبى كه از ترس خدا لرزان است، همواره پايدار و با اطمينان باد.

    خطبه4

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه
     [ 08:17:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      وظیفه علما و مسئولیت های اجتماعی ...
    وظیفه علما و مسئولیت های اجتماعی

    وظیفه علما و مسؤوليت هاى اجتماعى 


    سوگند به خدايى كه دانه را شكافت و جان را آفريد،

    اگر حضور فراوان بيعت كنندگان نبود، و ياران حجّت را بر من تمام نمى كردند، و اگر خداوند از علماء عهد و پيمان نگرفته بود كه برابر شكم بارگى ستمگران، و گرسنگى مظلومان، سكوت نكنند، مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته، رهايش مى ساختم، و آخر خلافت را به كاسه اوّل آن سيراب مى كردم، آنگاه مى ديديد كه دنياى شما نزد من از آب بينى بزغاله اى بى ارزش تر است.


    گفته اند: در اينجا مردى از أهالى عراق بلند شد و نامه اى به دست امام عليه السّلام داد و امام عليه السّلام آن را مطالعه مى فرمود، گفته شد، مسايلى در آن بود كه مى بايست جواب مى داد. وقتى خواندن نامه به پايان رسيد، ابن عباس گفت يا امير المؤمنين چه خوب بود سخن را از همان جا كه قطع شد آغاز مى كرديد.

    امام عليه السّلام فرمود: هرگز اى پسر عباس، شعله اى از آتش دل بود، زبانه كشيد و فرو نشست، ابن عباس مى گويد، به خدا سوگند بر هيچ گفتارى مانند قطع شدن سخن امام عليه السّلام اين گونه اندوهناك نشدم، كه امام نتوانست تا آنجا كه دوست دارد به سخن ادامه دهد.

    خطبه3 (بخش دوم)

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علم و علماء در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-09-02] [ 02:11:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ماجرای خلافت از زبان حضرت علی ...
    ماجرای خلافت از زبان حضرت علی

    حضرت علی از خلافت می گوید:

     

    شكوه از ابابكر و غصب خلافت 


    آگاه باشيد به خدا سوگند!

     ابا بكر، جامه خلافت را بر تن كرد، در حالى كه مى دانست جايگاه من نسبت به حكومت اسلامى، چون محور آسياب است به آسياب كه دور آن حركت مى كند.

    او مى دانست كه سيل علوم از دامن كوهسار من جارى است، و مرغان دور پرواز انديشه ها به بلنداى ارزش من نتوانند پرواز كرد.

     

    وظیفه نخبگان در فتنه ها

    پس من!

    رداى خلافت رها كرده و دامن جمع نموده از آن كناره گيرى كردم و در اين انديشه بودم كه آيا با دست تنها براى گرفتن حق خود به پاخيزم يا در اين محيط خفقان زا و تاريكى كه به وجود آوردند، صبر پيشه سازم كه پيران را فرسوده، جوانان را پير، و مردان با ايمان را تا قيامت و ملاقات پروردگار اندوهگين نگه مى دارد.

     

    صبر در فتنه ها

    پس از ارزيابى درست، صبر و بردبارى را خردمندانه تر ديدم. پس صبر كردم در حالى كه گويا خار در چشم و استخوان در گلوى من مانده بود. و با ديدگان خود مى نگريستم كه ميراث مرا به غارت مى برند.



     بازى ابابكر با خلافت

     
    تا اينكه خليفه اوّل، به راه خود رفت و خلافت را به پسر خطّاب سپرد. سپس امام مثلى را با شعرى از أعشى عنوان كرد: «مرا با برادر جابر، «حيّان» چه شباهتى است (من همه روز را در گرماى سوزان كار كردم و او راحت و آسوده در خانه بود.)

    شگفتا!

    ابابكر كه در حيات خود از مردم مى خواست عذرش را بپذيرند، چگونه در هنگام مرگ، خلافت را به عقد ديگرى در آورد. هر دو از شتر خلافت سخت دوشيدند و از حاصل آن بهره مند گرديدند. 

     

     شكوه ی از عمر و ماجراى خلافت

     
    سرانجام اوّلى حكومت را به راهى در آورد، و به دست كسى (عمر) سپرد كه مجموعه اى از خشونت، سختگيرى، اشتباه و پوزش طلبى بود.

    زمامدار مانند كسى كه بر شترى سركش سوار است، اگر عنان محكم كشد، پرده هاى بينى حيوان پاره مى شود، و اگر آزادش گذارد، در پرتگاه سقوط مى كند.

    سوگند به خدا!

    مردم در حكومت دومى، در ناراحتى و رنج مهمّى گرفتار آمده بودند، و دچار دو رويى ها و اعتراض ها شدند، و من در اين مدت طولانى محنت زا، و عذاب آور، چاره اى جز شكيبايى نداشتم.


    شكوه از شوراى عمر

     

    تا آن كه روزگار عمر هم سپرى شد.  سپس عمر خلافت را در گروهى از قرار داد كه پنداشت من همسنگ آنان مى باشم.

    پناه بر خدا از اين شورا!

    در كدام زمان در برابر شخص اوّلشان در خلافت مورد ترديد بودم، تا امروز با اعضاى شورا برابر شوم كه هم اكنون مرا همانند آنها پندارند و در صف آنها قرارم دهند.

    ناچار باز هم كوتاه آمدم، و با آنان هماهنگ گرديدم. يكى از آنها با كينه اى كه از من داشت روى بر تافت، و ديگرى دامادش را بر حقيقت برترى داد و آن دو نفر ديگر كه زشت است آوردن نامشان. 


     شكوه از خلافت عثمان


    تا آن كه سومى به خلافت رسيد، دو پهلويش از پرخورى باد كرده، همواره بين آشپزخانه و دستشويى سرگردان بود، و خويشاوندان پدرى او از بنى اميّه به پاخاستند و همراه او بيت المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنه اى كه بجان گياه بهارى بيفتد، عثمان آنقدر اسراف كرد كه ريسمان بافته او باز شد و أعمال او مردم را برانگيخت، و شكم بارگى او نابودش ساخت.


    بیعت عمومی مردم با امیرالمؤمنین(علیه السلام)


    روز بيعت، فراوانى مردم چون يال هاى پر پشت کفتار بود، از هر طرف مرا احاطه كردند، تا آن كه نزديك بود حسن و حسين عليه السّلام لگد مال گردند، و رداى من از دو طرف پاره شد. مردم چون گلّه هاى انبوه گوسفند مرا در ميان گرفتند.


    امّا آنگاه كه به پاخاستم و حكومت را به دست گرفتم، جمعى پيمان شكستند و گروهى از اطاعت من سرباز زده و از دين خارج شدند، و برخى از اطاعات حق سر بر تافتند، گويا نشنيده بودند سخن خداى سبحان را كه مى فرمايد:

    «سراى آخرت را براى كسانى برگزيديم كه خواهان سركشى و فساد در زمين نباشند و آينده از آن پرهيزكاران است».

    آرى به خدا آن را خوب شنيده و حفظ كرده بودند، امّا دنيا در ديده آنها زيبا نمود، و زيور آن چشم هايشان را خيره كرد.

    خطبه3(بخش اول)

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀خلیفه اول در نهج البلاغه, ◀خلیفه دوم در نهج البلاغه, ◀ماجرای خلافت از زبان حضرت علی, ◀صبر در نهج البلاغه
     [ 01:54:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پیامبر و عصر جاهلیت ...
    پیامبر و عصر جاهلیت

    ويژگى هاى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله


    و شهادت مى دهم كه محمّد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) بنده خدا و فرستاده اوست. خداوند او را با دينى آشكار، و نشانه اى پايدار و قرآنى نوشته شده و استوار و نورى درخشان و چراغى تابان و فرمانى آشكار كننده فرستاد تا شك و ترديدها را نابود سازد و با دلائل روشن استدلال كند، و با آيات الهى مردم را پرهيز دهد، و از كيفرهاى الهى بترساند.

     

    شناخت عصر جاهليّت


    خدا پيامبر اسلام را زمانى فرستاد كه مردم در فتنه ها گرفتار شده، رشته هاى دين پاره شده و ستون هاى ايمان و يقين ناپايدار بود.

    در اصول دين اختلاف داشته، و امور مردم پراكنده بود، راه رهايى دشوار و پناهگاهى وجود نداشت، چراغ هدايت بى نور، و كور دلى همگان را فرا گرفته بود.

     

    شیطان


    خداى رحمان معصيت مى شد و شيطان يارى مى گرديد، ايمان بدون ياور مانده و ستون هاى آن ويران گرديده و نشانه هاى آن انكار شده، راه هاى آن ويران و جاده هاى آن كهنه و فراموش گرديده بود.
    مردم جاهلى شيطان را اطاعت مى كردند و به راه هاى او مى رفتند و در آبشخور شيطان سيراب مى شدند. با دست مردم جاهليت، نشانه هاى شيطان، آشكار و پرچم او بر افراشته گرديد.


    فتنه ها، مردم را لگد مال كرده و با سم هاى محكم خود نابودشان كرده و پا بر جا ايستاده بود. امّا مردم حيران و سرگردان، بى خبر و فريب خورده، در كنار بهترين خانه (كعبه) و بدترين همسايگان (بت پرستان) زندگى مى كردند. خواب آنها بيدارى، و سرمه چشم آنها اشك بود، در سرزمينى كه دانشمند آن لب فرو بسته و جاهل گرامى بود.

     

    سيماى فاسدان


    برابر فاسدانى كه تخم گناه افشاندند، و با آب غرور و فريب آبيارى كردند، و محصول آن را كه جز عذاب و بدبختى نبود برداشتند.

    خطبه2

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀نبوت در نهج البلاغه, ◀عصر جاهلیت در نهج البلاغه
    [چهارشنبه 1398-08-29] [ 10:48:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ویژگی اهل بیت ...
    ویژگی اهل بیت

    ويژگی‏هاى اهل بيت عليهم السّلام


    عترت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم جايگاه اسرار خداوندى و پناهگاه فرمان الهى و مخزن علم خدا و مرجع احكام اسلامى، و نگهبان كتاب‏هاى آسمانى و كوه‏هاى هميشه استوار دين خدايند خدا به وسيله اهل بيت عليهم السّلام پشت خميده دين را راست نمود و لرزش و اضطراب آن را از ميان برداشت.

     

    جايگاه آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم


    كسى را با خاندان رسالت نمى‏ شود مقايسه كرد و آنان كه پرورده نعمت هدايت اهل بيت پيامبرند با آنان برابر نخواهند بود.

    عترت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم أساس دين، و ستون‏هاى استوار يقين مى‏باشند. شتاب كننده، بايد به آنان بازگردد و عقب مانده بايد به آنان بپيوندد زيرا ويژگى‏هاى حقّ ولايت به آنها اختصاص دارد و وصيّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نسبت به خلافت مسلمين و ميراث رسالت، به آنها تعلّق دارد.


    هم اكنون (كه خلافت را به من سپرديد) حق به اهل آن بازگشت، و دوباره به جايگاهى كه از آن دور مانده بود، باز گردانده شد.

    خطبه2

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه
     [ 10:43:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      گنجی که ارزش ذخیره شدن دارد ...
    گنجی که ارزش ذخیره شدن دارد

    ستايش پروردگار


    ستايش مى كنم خداوند او را، براى تكميل نعمت هاى او و تسليم بودن برابر بزرگى او و ايمن ماندن از نافرمانى او.

    و در رفع نيازها از او يارى مى طلبم زيرا آن كس را كه خدا هدايت كند، هرگز گمراه نگردد، و آن را كه خدا دشمن دارد، هرگز نجات نيابد و هر آن كس را كه خداوند بى نياز گرداند، نيازمند نخواهد شد.

    پس ستايش خداوند گران سنگ ترين چيز است، و برترين گنجى است كه ارزش ذخيره شدن دارد.


    و گواهى مى دهم كه جز خداى يكتاى بى شريك، معبودى نيست، شهادتى كه اخلاص آن آزموده و پاكى و خلوص آن را باور داريم و تا زنده ايم بر اين باور استواريم، و آن را براى صحنه هاى هولناك روز قيامت ذخيره مى كنيم، زيرا شهادت به يگانگى خدا، نشانه استوارى ايمان، باز كننده درهاى احسان، مايه خشنودى خداى رحمان، و دور كننده شيطان است.

    خطبه2

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه
     [ 10:36:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      فلسفه حج، کعبه ...
    فلسفه حج، کعبه

    فلسفه و رهاورد حجّ


    خدا حجّ را خانه محترم خود را بر شما واجب كرد، همان خانه اى كه آن را قبله گاه انسان ها قرار داده كه چونان تشنگان به سوى آن روى مى آورند، و همانند كبوتران به آن پناه مى برند.


    خداى سبحان، كعبه را مظهر تواضع بندگان برابر عظمت خويش و نشانه اعتراف آنان به بزرگى و قدرت خود قرار داد و در ميان انسان ها، شنوندگانى را برگزيد كه دعوت او را براى حج، اجابت كنند و سخن او را تصديق نمايند و پاى بر جايگاه پيامبران الهى نهند.

    همانند فرشتگانى كه بر گرد عرش الهى طواف مى كنند، و سودهاى فراوان در اين عبادتگاه و محل تجارت زائران به دست آورند و به سوى وعده گاه آمرزش الهى بشتابند.


    خداى سبحان، كعبه را براى اسلام، نشانه گويا، و براى پناهندگان، خانه امن و امان قرار داد، اداى حق آن را واجب كرد و حج بيت اللّه را واجب شمرد و بر همه شما انسانها مقرّر داشت كه به زيارت آن برويد، و فرمود: آن كس كه توان رفتن به خانه خدا را دارد، حج بر او واجب است و آن كس كه انكار كند، خداوند از همه جهانيان بى نياز است.

    خطبه1

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ حج و خانه کعبه در نهج البلاغه
    [سه شنبه 1398-08-28] [ 08:25:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      قرآن و احکام اسلامی ...
    قرآن و احکام اسلامی

    ویژگی های قرآن و احکام اسلام


    كتاب پروردگار ميان شماست، كه بيان كننده حلال و حرام، واجب و مستحب، ناسخ و منسوخ، مباح و ممنوع، خاصّ و عام، پندها و مثل ها، مطلق و مقيّد، محكم و متشابه مى باشد، عبارات مجمل خود را تفسير، و نكات پيچيده خود را روشن مى كند، از واجباتى كه پيمان شناسايى آن را گرفت و مستحبّاتى كه آگاهى از آنها لازم نيست.


    قسمتى از احكام دينى در قرآن واجب شمرده شد كه ناسخ آن در سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آمده، و بعضى از آن، در سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم واجب شده كه در كتاب خدا ترك آن مجاز بوده است، بعضى از واجبات، وقت محدودى داشته كه در آينده از بين رفته است.


    محرّمات الهى از هم جدا مى باشند، برخى از آنها، گناهان بزرگ است كه وعده آتش دارد و بعضى كوچك كه وعده بخشش داده است، و برخى از اعمال كه اندكش مقبول و در انجام بيشتر آن آزادند.

    خطبه1

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ قرآن در نهج البلاغه
     [ 08:19:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ضرورت امامت در نهج البلاغه ...
    ضرورت امامت در نهج البلاغه

    ضرورت امامت پس از پیامبران الهی


    رسول گرامى اسلام، در ميان شما مردم جانشينانى برگزيد كه تمام پيامبران گذشته براى امّت هاى خود برگزيدند، زيرا آنها هرگز انسان ها را سرگردان رها نكردند و بدون معرّفى راهى روشن و نشانه هاى استوار، از ميان مردم نرفتند.

    خطبه1

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه
     [ 08:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نبوت در نهج البلاغه ...
    نبوت در نهج البلاغه

    فلسفه بعثت پیامبران (نبوت عامّه)

     

    شیطان
    و خداى سبحان از فرزندان او پيامبرانى برگزيد. خدا پيمان وحى را از پيامبران گرفت تا امانت رسالت را به مردم برسانند، آنگاه كه در عصر جاهليت ها بيشتر مردم، پيمان خدا را ناديده انگاشتند و حق پروردگار را نشناختند و برابر او به خدايان دروغين روى آوردند، و شيطان مردم را از معرفت خدا باز داشت و از پرستش او جدا كرد.

    خداوند پيامبران خود را مبعوث فرمود، و هر چندگاه، متناسب با خواسته هاى انسان ها، رسولان خود را پى در پى اعزام كرد تا وفادارى به پيمان فطرت را از آنان باز جويند و نعمت هاى فراموش شده را به ياد آورند و با ابلاغ احكام الهى، حجّت خدا را بر آنها تمام نمايند و توانمندى هاى پنهان شده عقل ها را آشكار سازند و نشانه هاى قدرت خدا را معرّفى كنند،.

    مانند: سقف بلند پايه آسمان ها بر فراز انسان ها، گاهواره گسترده زمين در زير پاى آنها، و وسائل و عوامل حيات و زندگى، و راه هاى مرگ و مردن، و مشكلات و رنج هاى پير كننده، و حوادث پى در پى، كه همواره بر سر راه آدميان است.


    خداوند هرگز انسان ها را بدون پيامبر، يا كتابى آسمانى، يا برهانى قاطع، يا راهى استوار، رها نساخته است، پيامبرانى كه با اندك بودن ياران، و فراوانى انكار كنندگان، هرگز در انجام وظيفه خود كوتاهى نكردند.


    بعضى از پيامبران، بشارت ظهور پيامبر آينده را دادند و برخى ديگر را پيامبران گذشته معرّفى كردند. بدين گونه قرن ها پديد آمد، و روزگاران سپرى شد، پدران رفتند و فرزندان جاى آنها را گرفتند.

     

    فلسفه بعثت پیامبر خاتم، صلی الله علیه وآله (نبوت خاصّه)


    تا اين كه خداى سبحان، براى وفاى به وعده خود، و كامل گردانيدن دوران نبوّت، حضرت محمّد (كه درود خدا بر او باد) را مبعوث كرد، پيامبرى كه از همه پيامبران پيمان پذيرش نبوّت او را گرفته بود، نشانه هاى او شهرت داشت، و تولّدش بر همه مبارك بود.

    در روزگارى كه مردم روى زمين داراى مذاهب پراكنده، خواسته هاى گوناگون، و روش هاى متفاوت بودند: عدّه اى خدا را به پديده ها تشبيه كرده و گروهى نام هاى ارزشمند خدا را انكار و به بت ها نسبت مى دادند، و برخي به غير خدا اشاره مى كردند.

    پس خداى سبحان، مردم را به وسيله محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از گمراهى نجات داد و هدايت كرد، و از جهالت رهايى بخشيد. سپس ديدار خود را براى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر گزيد، و آنچه نزد خود داشت براى او پسنديد و او را با كوچ دادن از دنيا گرامى داشت، و از گرفتارى ها و مشكلات رهايى بخشيد و كريمانه قبض روح كرد.

    خطبه1

    نهج البلاغه

    .

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀نبوت در نهج البلاغه
     [ 08:03:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      مراحل خلقت حضرت آدم ...
    مراحل خلقت حضرت آدم

    شگفتی آفرینش آدم (ع) و ویژگی های انسان کامل


    سپس خداوند بزرگ، خاكى از قسمت هاى گوناگون زمین، از قسمت هاى سخت و نرم، شور و شیرین، گرد آورد، آب بر آن افزود تا گلى خالص و آماده شد، و با افزودن رطوبت، چسبناك گردید، كه از آن، اندامى شایسته، و عضوهایى جدا و به یكدیگر پیوسته آفرید. آن را خشكانید تا محكم شد. خشكاندن را ادامه داد تا سخت شد، تا زمانى معین و سر انجامى مشخّص، اندام انسان كامل گردید.


    آنگاه از روحى كه آفرید در آن دمید تا به صورت انسانى زنده در آمد، داراى نیروى اندیشه، كه وى را به تلاش اندازد و داراى افكارى كه در دیگر موجودات، تصرّف نماید.


    به انسان اعضاء و جوارحى بخشید، كه در خدمت او باشند، و ابزارى عطا فرمود، كه آنها را در زندگى به كار گیرد. قدرت تشخیص به او داد تا حق و باطل را بشناسد، و حواس چشایى، و بویایى، و وسیله تشخیص رنگ ها، و أجناس مختلف در اختیار او قرار داد.


    انسان را مخلوطى از رنگ هاى گوناگون، و چیزهاى همانند و سازگار، و نیروهاى متضاد، و مزاج هاى گوناگون، گرمى، سردى، ترى، خشكى، قرار داد.
    سپس از فرشتگان خواست تا آن چه در عهده دارند انجام دهند، و عهدى را كه پذیرفته اند وفا كنند، اینگونه كه بر آدم سجده كنند، و او را بزرگ بشمارند، و فرمود: «بر آدم سجده كنید پس فرشتگان همه سجده كردند جز شیطان» غرور و خود بزرگ بینى او را گرفت و شقاوت و بدى بر او غلبه كرد، و به آفرینش خود از آتش افتخار نمود، و آفرینش انسان از خاك را پست شمرد.


    خداوند براى سزاوار بودن شیطان به خشم الهى، و براى كامل شدن آزمایش، و تحقّق وعده ها، به او مهلت داد و فرمود: «تا روز رستاخیز مهلت داده شدى».

     

    آدم (علیه السلام) و داستان بهشت


    سپس خداوند آدم را در خانه اى مسكن داد كه زندگى در آن گوارا بود. جايگاه او را امن و امان بخشيد و او را از شيطان و دشمنى او ترساند. پس شيطان او را فريب داد، بدان علّت كه از زندگى آدم در بهشت و هم نشينى او با نيكان حسادت ورزيد.


    پس آدم عليه السّلام يقين را به ترديد، و عزم استوار را به گفته هاى ناپايدار شيطان فروخت و شادى خود را به ترس تبديل كرد، كه فريب خوردن براى او پشيمانى آورد.


    آنگاه خداى سبحان در توبه را بر روى آدم گشود و كلمه رحمت، بر زبان او جارى ساخت و به او وعده بازگشت به بهشت را داد. آنگاه آدم را به زمين، خانه آزمايش ها و مشكلات، فرود آورد، تا ازدواج كند، و فرزندانى پديد آورد.

    خطبه1

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀آفرینش حضرت آدم در نهج البلاغه, ◀مراحل خلقت در نهج البلاغه
     [ 07:53:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      مراحل خلقت ...
    مراحل خلقت

    مراحل خلقت


    خلقت را آغاز كرد، و موجودات را بيافريد، بدون نياز به فكر و انديشه اى، يا استفاده از تجربه اى، بى آن كه حركتى ايجاد كند، و يا تصميمى مضطرب در او راه داشته باشد.


    براى پديد آمدن موجودات، وقت مناسبى قرار داد، و موجودات گوناگون را هماهنگ كرد، و در هر كدام، غريزه خاصّ خودش را قرار داد، و غرائز را همراه آنان گردانيد.


    خدا پيش از آن كه موجودات را بيافريند، از تمام جزئيّات و جوانب آنها آگاهى داشت، و حدود و پايان آنها را مى دانست، و از اسرار درون و بيرون پديده ها، آشنا بود.


    سپس خداى سبحان طبقات فضا را شكافت، و اطراف آن را باز كرد، و هواى به آسمان و زمين راه يافته را آفريد، و در آن آبى روان ساخت، آبى كه امواج متلاطم آن شكننده بود، كه يكى بر ديگرى مى نشست، آب را بر بادى طوفانى و شكننده نهاد، و باد را به باز گرداندن آن فرمان داد، و به نگهدارى آب مسلّط ساخت، و حد و مرز آن را به خوبى تعيين فرمود. فضا را در زير تند باد و آب را بر بالاى آن در حركت بود.


    سپس خداى سبحان طوفانى بر انگيخت كه آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پى در پى در هم كوبيد. طوفان به شدّت وزيد، و از نقطه اى دور دوباره آغاز شد.


    سپس به طوفان امر كرد تا امواج درياها را به هر سو روان كند و بر هم كوبد و با همان شدّت كه در فضا وزيدن داشت، بر امواج آب ها حمله ور گردد از اوّل آن بر مى داشت و به آخرش مى ريخت، و آب هاى ساكن را به امواج سركش بر گرداند. تا آنجا كه آب ها روى هم قرار گرفتند، و چون قلّه هاى بلند كوه ها بالا آمدند.

     

    امواج تند كف هاى بر آمده از آب ها را در هواى باز، و فضاى گسترده بالا برد، كه از آن هفت آسمان را پديد آورد.


    آسمان پايين را چون موج مهار شده، و آسمان هاى بالا را مانند سقفى استوار و بلند قرار داد، بى آن كه نيازمند به ستونى باشد يا ميخ هايى كه آنها را استوار كند. آنگاه فضاى آسمان پايين را به وسيله نور ستارگان درخشنده زينت بخشيد و در آن چراغى روشنايى بخش (خورشيد)، و ماهى درخشان، به حركت در آورد كه همواره در مدار فلكى گردنده و بر قرار، و سقفى متحرّك، و صفحه اى بى قرار، به گردش خود ادامه دهند.

     

     خلقت فرشتگان


    سپس آسمان هاى بالا را از هم گشود، و از فرشتگان گوناگون پر نمود.

    گروهى از فرشتگان همواره در سجده اند و ركوع ندارند و گروهى در ركوعند و یاراى ایستادن ندارند و گروهى در صف هایى ایستاده اند كه پراكنده نمى شوند.


    و گروهى همواره تسبیح گویند و خسته نمى شوند و هیچ گاه خواب به چشمشان راه نمى یابد، و عقل هاى آنان دچار اشتباه نمى گردد، بدن هاى آنان دچار سستى نشده، و آنان دچار بى خبرى برخاسته از فراموشى نمى شوند.


    برخى از فرشتگان، امینان وحى الهى، و زبان گویاى وحى براى پیامبران مى باشند، كه پیوسته براى رساندن حكم و فرمان خدا در رفت و آمدند.
    جمعى از فرشتگان حافظان بندگان، و جمعى دیگر دربانان بهشت خداوندند.


    بعضى از آنها پاهایشان در طبقات پایین زمین قرار داشته، و گردن هاشان از آسمان فراتر، و اركان وجودشان از اطراف جهان گذشته، عرش الهى بر دوش هایشان استوار است، برابر عرش خدا دیدگان به زیر افكنده، و در زیر آن، بالها را به خود پیچیده اند.


    میان این دسته از فرشتگان با آنها كه در مراتب پایین ترى قرار دارند، حجاب عزّت، و پرده هاى قدرت، فاصله انداخته است. هرگز خدا را با وهم و خیال، در شكل و صورتى نمى پندارند، و صفات پدیده ها را بر او روا نمى دارند، هرگز خدا را در جایى محدود نمى سازند، و نه با همانند آوردن، به او اشاره مى كنند.

    خطبه 1(بخش دوم)

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀خطبه ها, ◀مراحل خلقت در نهج البلاغه
    [یکشنبه 1398-08-26] [ 08:08:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      شناخت ذات خدا ...
    شناخت ذات خدا

    عجز انسان از شناخت ذات خدا


    سپاس خداوندى را كه سخنوران از ستودن او عاجزند، و حسابگران از شمارش نعمت هاى او ناتوان، و تلاشگران از اداى حق او درمانده اند.


    خدايى كه افكار ژرف انديش، ذات او را درك نمى كنند و دست غوّاصان درياى علوم به او نخواهد رسيد.

    پروردگارى كه براى صفات او حدّ و مرزى وجود ندارد، و تعريف كاملى نمى توان يافت و براى خدا وقتى معيّن، و سر آمدى مشخّص نمى توان تعيين كرد.


    مخلوقات را با قدرت خود آفريد، و با رحمت خود بادها را به حركت در آورد و به وسيله كوه ها اضطراب و لرزش زمين را به آرامش تبديل كرد.

     

    دین و شناخت خدا


    سر آغاز دین، خداشناسى است، و كمال شناخت خدا، باور داشتن، او، و كمال باور داشتن خدا، شهادت به یگانگى اوست و كمال توحید (شهادت بر یگانگى خدا) اخلاص، و كمال اخلاص، خدا را از صفات مخلوقات جدا كردن است، زیرا هر صفتى نشان مى دهد كه غیر از موصوف، و هر موصوفى گواهى مى دهد كه غیر از صفت است.


    پس كسى كه خدا را با صفت مخلوقات تعریف كند او را به چیزى نزدیك كرده، و با نزدیك كردن خدا به چیزى، دو خدا مطرح شده و با طرح شدن دو خدا، اجزایى براى او تصوّر نموده و با تصّور اجزا براى خدا، او را نشناخته است.


    و كسى كه خدا را نشناسد به سوى او اشاره مى كند و هر كس به سوى خدا اشاره كند، او را محدود كرده، به شمارش آورده.


    و آن كس كه بگوید «خدا در چیست» او را در چیز دیگرى پنداشته است، و كسى كه بپرسد «خدا بر روى چه چیزى قرار دارد» به تحقیق جایى را خالى از او در نظر گرفته است، در صورتى كه خدا همواره بوده، و از چیزى به وجود نیامده است.


    با همه چیز هست، نه اینكه همنشین آنان باشد، و با همه چیز فرق دارد نه اینكه از آنان جدا و بیگانه باشد.


    انجام دهنده همه كارهاست، بدون حركت و ابزار و وسیله، بیناست حتّى در آن هنگام كه پدیده اى وجود نداشت، یگانه و تنهاست، زیرا كسى نبوده تا با او انس گیرد، و یا از فقدانش وحشت كند.

    خطبه1(بخش اول)

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀خداشناسی در نهج البلاغه
     [ 07:58:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      علت نابودی ملت ها ...
    علت نابودی ملت ها

    نامه امام علی علیه السلام به سرداران سپاه هنگامی که به خلافت رسید.

     

    علت نابودی ملت ها

    اما بعد!

    آنان که پیش از شما بودند از آن رو هلاک شدند که مردم را از حقشان محروم ساختند تا آنان با پرداخت رشوه آن را بدست آوردند و مردم را به راه باطل بردند و آنان نیز پیرو آن {=باطل} گشتند.

    نامه 79 

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀نامه ها, ◀رزق و روزی, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀عدالت در نهج البلاغه
    [جمعه 1398-08-24] [ 10:55:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علل سقوط جامعه ...
    علل سقوط جامعه

    نامه امام علی علیه السلام به ابوموسی اشعری در پاسخ کار حکمین

     

    علل سقوط جامعه

    بسیاری از مردم نسبت به بخش زیادی از نصیبِ {اخروی}  خود دگرگون شدند، پس به دنیا روی آوردند و سخن از روی هوی و هوس گفتند و من در این کار دچار شگفتی شده ام. در آنجا مردمی خودپسند گرد آمده اند، من اکنون زخمی را از آنان درمان می کنم که ترسم به صورت خون لخته درآید {و علاج ناشده بماند}.

    بدان ، هیچ کس به وحدت و الفت امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم حریص تر از من نیست .

    من در این کار پاداش نیکو و بازگشت به جایگاه شایسته را می جویم و دیری نپاید که به آنچه بر خود لازم دانسته ام وفا کنم، اگر چه تو از آن شایستگی که هنگام جدایی از من داشتی بازگشته باشی زیرا شقاوتمند کسی است که از سود خرد و تجربه ای که به او داده شده محروم گردد.

    من بیزارم از اینکه گوینده ای سخن باطل بگوید یا اینکه کاری را که خداوند به صلاح آورده، تباه سازم. پس آنچه را نمی شناسی، رها ساز که مردم بدکردار با گفتارهای نادرست به سوی تو می شتابند.

    و السلام.

    نامه78

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀نامه ها, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀ابوموسی اشعری در نهج البلاغه
     [ 10:51:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نحوه مناظره با دشمن مسلمان ...
    نحوه مناظره با دشمن مسلمان

    نامه ای از امام علی علیه السلام به عبدالله بن عباس هنگامی که او را برای گفت و گو با خوارج فرستاد.

     

    روش مناظره با دشمن مسلمان

    با آنان با قرآن مجادله مکن زیرا قرآن تاب معانی گوناگون دارد{ تو چیزی از قرآن} می گویی و {آنان چیز دیگر} می گویند. بلکه با سنت پیامبر با آنان احتجاج نما که چاره ای از پذیرفتن آن ندارد.

    نامه 77

    نهج البلاغه

    .

    .

     

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀نامه ها, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀خوارج در نهج البلاغه
     [ 10:32:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      رفتار حاکم با مردم ...
    رفتار حاکم با مردم

    ?نامه امام علی علیه السلام به عبدالله بن عباس  هنگامی که او را در بصره به جای خود نشاند.

     

    ?اخلاق فرماندهی

    در برخورد با مردم و در مجلس خود و داوری میان آنان گشاده رو باش. از خشم بپرهیز که سبکسری و از سوی  شیطان است

     بدان آنچه تو را به خدا نزدیک نماید از آتش دور می سازد و آنچه تو را از خدا دور کند به آتش نزدیک می نماید.

    نامه 76

    نهج البلاغه

    .

    .

     

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀نامه ها, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه
     [ 10:28:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ویژگی افرادی که به جبهه باطل رفتند در نامه حضرت علی ...
    ویژگی افرادی که به جبهه باطل رفتند در نامه حضرت علی

    نامه علی به سهل بن حنیف انصاری، کارگزار امام در مدینه درباره جمعی از مردم مدینه که به معاویه پیوستند. (در سال 37 هجری)

     

    اما بعد!

    به من خبر رسید که تنی چند از مردانی که نزد تو هستند، پنهانی به سوی معاویه می روند.

    تاسف مخور که از عدد یارانت می کاهد و از یاریشان کم می شود. برای گمراهی آنان و آرامش خاطر تو همین بس که آنان از هدایت و حق گریخته اند و به سوی کوری و نادانی شتافته اند.

    اینان اهل دنیایند به آن روی نهاده و به دنبالش افتاده اند . عدالت را شناختند و دیدند شنیدند و فهمیدند و دانستند که مردم در نظر ما در حق برابرند، در عین حال برای رسیدن به نان و نوایی گریختند. از رحمت خدا دور باشند، دور.

    به خدا سوگند ! اینان از ستم نگریختند و به عدل نپیوستند. امید آن دارم که خداوند دشواری این امر را بر ما آسان و ناهمواریش را هموار سازد. ان شاء الله

    و السلام

    .

    .

    نامه70

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀ ویژگی کارگزاران در نهج البلاغه
    [سه شنبه 1398-06-05] [ 08:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      خیانت منذز و توبیخ حضرت علی ...
    خیانت منذز و توبیخ حضرت علی

    نامه امام علی علیه السلام به منذر بن جارود عبدی که در قسمتی از آنچه امام او را بر آن ولایت داده بود، خیانت کرد

     

    دنیا و آخرت

    اما بعد!

    درستکاری پدرت مرا فریفت ( و به تو خوشبین کرد) و پنداشتم که تو از روش او پیروی می کنی و راه او را می روی. ولی آن گونه که به من خبر رسیده از پیروی هوای نفس دست نمی کشی و اندوخته ای برای آخرتت نمی گذاری به بهای ویران ساختن آخرتت دنیای خود را آباد می کنی و به بهای جدا شدن از دینت به دودمانت می پیوندی.

    اگر آنچه از تو برایم گزارش شده درست باشد شتر خانواده ی تو و بند کفشت از تو بهتر است!

    کسی با صفات تو شایسته ی آن نیست که مرزی توسط او بسته شود یا فرمانی به دست او اجرا گردد یا مقامش بالا رود یا در امانتی شریک شود و یا کسی از خیانت او ایمن باشد. هنگامی که نامه ام به دستت می رسد به نزد من آی، ان شاء الله

     

    نکته؛ سید رضی: این منذر کسی است که امیر المومنان علیه السلام درباره ش فرمود: ” از روی خودپسندی پیوسته به چپ و راست خود نگاه می کند و در دو بُرد گران قیمت خود می خرامد و کفش هایش را فوت می کند که گرد و خاک را از آن بزداید.”

    .

    .

    نامه 71

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه
     [ 08:44:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      دنیا و مرگ در نامه حضرت علی ...
    دنیا و مرگ در نامه حضرت علی

     

    نامه حضرت علی علیه السلام به عبدالله بن عباس رحمه الله

     

    دنیا ، مرگ 

    اما بعد!

    تو از اَجَلت پیشی نخواهی گرفت و آنچه که روزی تو نباشد، ندهند. بدان که دنیا دو روز است: به سود تو و روزی بر زیان تو.

    دنیا سرایی است که دست به دست می گردد و آنچه از دنیا بهره ی تو باشد به تو می رسد هرچند ناتوان باشی و آنچه از دنیا بر زیان تو باشد با نیروی خود نتوانی آن را بازگردانی.

     .

    .

    نامه 72

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه
     [ 08:34:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      افشای چهره معاویه ...
    افشای چهره معاویه

    نامه حضرت علی به معاویه لعن الله علیه

    افشای چهره ی معاویه

    اما بعد!

    من از آنکه پیاپی به نامه هایت پاسخ می دهم و به سخنانت گوش می سپارم می پندارم که اندیشه ام سست شده و زیرکیم دچار خطا گشته .

    تو در اموری که از من می خواهی و نامه هایی که برای پاسخ گرفتن به من می نویسی چونان کسی هستی که در خوابی سنگین فرو رفته و خواب های دروغ می بیند یا مانند کسی هستی که سرگردان ایستاده و از ایستادن به مشقت افتاده نمی داند آنچه رخ خاهد داد به سود اوست یا بر زیانش.

    البته تو همانند چنین کسی نیستی ، بلکه او همانند توست!

    به خدا سوگند!

    اگر ماندن برخی را نمی خواستم، ضربات کوبنده ای از من بر تو وارد می آمد که استخوان را بکوبد و گوشت را آب کند.

     

    شیطان

    بدان که شیطان نمی گذارد که به نیکوترین کارت بپردازی و گوش به نصیحت بسپاری. و سلام بر اهلش

    .

    نامه 73

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه
     [ 08:27:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      عهد نامه امام علی با مردم یمن ...
    عهد نامه امام علی با مردم یمن

    عهد نامه امام علی علیه السلام در میان قبیله ربیعه و مردم یمن

    قرآن

    این پیمانی است که مردم یمن  از شهرنشین و بادیه نشین و ربیعه از شهرنشیین و بادیه نشین اش  بر آن توافق دارند که از کتاب خدا پیروی کنند، مردم را به آن دعوت نمایند و به پذیرفتن آن دستورشان دهند و هرکس را که به قرآن دعوت کند و به آن فرمان دهد اجابت نمایند و بر این هیچ مزدی نگیرند و به جایگزین آن رضایت ندهند. در برابر کسی که با این پیمان مخالفت کند و آن را واگذارد ، متحد و یار یکدیگر و یک صدا باشند .

     

    وفای به عهد

    پیمان خود را به سبب سرزنش یا خشم کسی یا خوار ساختن و دشنام دادن گروهی به گروه دیگر نشکنند.       

    حاضر و غائب ، کم خرد و دانا ، بردبار و جاهل همه بر این پیمان شهادت دادند {و به آن متعهد شدند} عهد و پیمان خدا بدین وسیله بر عهده ی ایشان است. “قطعا از پیمان خدا پرسش خواهد شد.” این عهد نامه را علی بن ابی طالب نوشت.

    .

    نامه 74

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه
     [ 08:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نامه حضرت علی به معاویه برای گرفتن بیعت ...
    نامه حضرت علی به معاویه برای گرفتن بیعت

    نامه امام علی علیه السلام به معاویه در آغاز بیعت مردم با ایشان

    از بنده ی خدا علی امیرمومنان به معاویه پسر ابوسفیان

    اما بعد! عذر روی گردانیَم از شما را دانستی، تا آنکه رویدادی که از آن چاره ای نبوده و چیزی مانع آن نمی شد، رخ داد. داستان طولانی و سخن فراوان است. گذشت آنچه گدشته و روی آورد آنچه روی آورد. پس از آنان که نزد تو هستند برایم بیعت بگیر و باگروهی از یاران خود نزد من بیا.

    والسلام

    .

    .

    نامه75

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه
     [ 08:12:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت