راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر






  • مطالب مرتبط


  • مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
  • مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
  • هرگاه ما درباره مردی از خاندان خود چیزی گفتیم و در فرزند یا فرزند زاده او پیدا شد ان را انکار نکنید
  • سه خصلتی که مانع خیانت می شود
  • مبنای اعمال از منظر امیر المومنین
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهلم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و دوم)
  • خصوصیات حاکم مورد تائید
  • وصف مالک اشتر از زبان امام علی
  • تفاوت عدل و بخشش
  • راه شناخت انسانها
  • مراحل شكست در مبارزه امر به معروف و نهی از منکر
  • رابطه مرگ و آرزو
  • احتياط در فرستادن پيك‏ها و نامه‏ ها
  • زبان و سرنوشت
  • نتیجه اوصاف ضد تقوی
  • وفاداری با خیانتکاران
  • نحوه رابطه با خدا
  • خبر از ظهور امام مهدی (عج الله تعالی و فرجه الشریف)
  • روانشناسی با زبان
  • روزه و نماز شب بی حاصل
  • شرایط اجرای امر خداوند
  • شگفتی حالات قلب انسان
  • ویژگی زاهدان و برجستگان
  • درمان دل افسرده
  • گمشده مومن
  • ارزش حکمت
  • آرزو و تقدیر
  • زبان تربیت نشده
  • رابطه عقل و زبان
  • عاقبت آرزو پروری
  • ارزش حفظ زبان
  • نحوه برخورد امام علی با معاویه
  • افشای ماهیت معاویه و نحوه بیعت گرفتن با امام
  • استدلال امام علی به معاویه (لعنه الله علیه) در جهت مشروعیت خلافت خویش
  • حاکمان و استفاده ناروا از بیت المال
  • هشدار به کارگزاران از دنیای حرام
  • علت کشته شدن عثمان
  • رفتار عثمان با امام علی از زبان امام علی
  • فصاحت و بلاغت اهل بيت عليهم السّلام
  • احتياط در مصرف بيت المال
  • علی از زبان علی (خودسازی امام علی)
  • ویژگی های اهل تقوی (سلوک)
  • رابطه امر به معروف و نهی از منکر و عاقبت بخیری
  • افشاء ادّعاهاى دروغين طلحه درباره عثمان
  • واقع بينى در برخورد با فتنه جویان
  • نحوه نصیحت امام علی به عثمان
  • خداشناسی و وصف مخلوقات
  • ماجرای خلافت از زبان حضرت علی
  • وصیت حضرت علی قبل از شهادت



  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      حق والی و رعیت بر یکدیگر ...
    حق والی و رعیت بر یکدیگر

    ? نامه حضرت علی به فرماندهان لشکر

    از بنده ی خدا علی بن ابی طالب امیر مومنان به مرزبانان:

     

    اما بعد!

    بر والی لازم است که؛

    هرگاه امتیازی به دست آورد یا به نعمتی مخصوث گردید، رفتارش با رعیت دگرگون نشود بلکه نعمتی که خداوند بهره اش ساخته ، او را به بندگان نزدیکتر و به برادرانشان مهربان تر گرداند.

    آگاه باشید،

    حق شما بر من آن است که؛

    جز اسرار جنگ، چیزی را از شما پنهان نسازم

    و جز در حکم خدا ، بدون مشورت با شما کاری نکنم.

    و حقی را که از آن شماست از موردش به تاخیر نیندازم 

    و تا آن را به انجام نرسانم بازنایستم

    و همه شما نزد من درباره ی حق مساوی باشید.

     

    و هرگاه چنین کردم نعمت خدا بر شما تثبیت شده و بر شما لازم است که؛

    از من اطاعت کنید

    و از دستورم تخلف نکنید

    و در انجام کاری که به صلاح شماست کوتاهی نورزید

    و برای رسیدن به حق در امواج سختی هافرو روید.

     

    و اگر شما در آنچه گفتم استوار نباشید؛

    هیچ کس از شما نزد من خوارتر از کسی که به راه کج رفته، نخواهد بود.

    او را سخت کیفر می دهم و از عقوبتم رهایی نخواهد یافت.

    چنین عهدی را از هرکس امیر شما باشد، بگیرید و در آنچه خداوند کارهای شما را بدان اصلاح می کند ، از ایشان اطاعت کنید.

    والسلام.

    .

    .

    نامه 50

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه
    [یکشنبه 1398-04-30] [ 06:24:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      امر به معروف و نهی از منکر ...

    ?فرازی از وصیت امام به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بعد از ضربت ابن ملجم (لعنه الله علیه)

     

    امر به معروف و نهی از منکر را رها مکنید که بدکاران شما بر شما حکومت یابند و آنگاه هرجه دعا کنید به اجابت نرسد.

    .

    .

    نامه46

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ امر به معروف و نهی از منکر در نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی
    [شنبه 1398-04-29] [ 12:24:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      اخلاق اجتماعی کارگزاران ...
    اخلاق اجتماعی کارگزاران

    ?مسئولیت فرمانداری و اخلاق اجتماعی

    نامه امام به یکی از کارگزارانش در سال 38 هجری 

    اما بعد!

    تو از کسانی هستی که در برپاداشتن دین به آنان پشت گرم هستم. و به یاری آنان نخوت گنهکاران را ریشه کن می کنم و مرزهایی را که بیم نفوذ دشمن از آن می رود، می بندم.

    پس…

    در هر چه برایت مهم است از خداوند یاری بخواه

    سختگیری را با کمی نرمی درآمیز

    آنجا که نرمی و مدارا بهتر است، نرمی و مدارا نما

    و آنجا که جز درشتی به کار تو نیاید درشتی کن.

    با رعیت فروتن و گشاده رو باش و با آنان با ترمی و ملاطفت رفتار کن.

    مبادا! یکی را به گوشه چشم و دیگری را رویاروی بنگری، یا یکی را به اشاره و دیگری را با سلام و تحیت پاسخ گویی. تا بزرگان در ستم کردن تو طمع نکنند و ناتوانان از عدالتت نا امید نگردند.

    والسلام.

    .

    .

    نامه 46

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه
     [ 11:26:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      سخت گیری در مصرف بیت المال ...
    سخت گیری در مصرف بیت المال

    ?نامه به مصلقله بن هبیره ی شیبانی کارگزار امام در اردشیر خره=فیروزآباد در سال 38 هجری

    با خبر شدم!
    از کاری که اگر کرده باشی خدایت را به خشم خدایت را به خشم آورده و پیشوایت را غضبناک نموده ای.
    تو غنائم مسلمانان را که از نیزه ها و اسب های آنان گرد آمده و خونشان بر سر آن بر زمین ریخته در میان بادیه نشینان قبیله ی خودت که تو را برگزیده اند تقسیم می کنی!

    سوگند به خدایی که دانه را شکافت و انسان را آفرید اگر این خبر حقیقت داشته باشد منزلت خود را نزد من کاسته ای و کفه ی اعتبارت را سبک کرده ای.
    پس حق پروردگارت را سبک مشمار و دنیای خود را به بهای نابودی دینت آباد مساز که از زیانکارترین کسان خواهی بود.
    .
    .
    نامه 43
    نهج البلاغه
    .
    .

    موضوعات: ◀ بیت المال در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-04-01] [ 11:03:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نامه41 نهج البلاغه، نکوهش کارگزار ...
    نامه41 نهج البلاغه، نکوهش کارگزار

    ?نامه به يكى از فرمانداران كه در سال 38 هجرى طبق نقل خوئى يا 40 هجرى به نقل طبرى نوشته شده

    ?? علل نكوهش يك كارگزار خيانتكار

    پس از ياد خدا و درود!
    همانا من تو را در امانت خود شركت دادم، و همراز خود گرفتم، و هيچ يك از افراد خاندانم براى يارى و مدد كارى، و امانت دارى، چون تو مورد اعتمادم نبود.

    آن هنگام كه ديدى روزگار بر پسر عمويت سخت گرفته، و دشمن به او هجوم آورده، و امانت مسلمانان تباه گرديده، و امّت اختيار از دست داده، و پراكنده شدند، پيمان خود را با پسر عمويت دگرگون ساختى، و همراه با ديگرانى كه از او جدا شدند فاصله گرفتى، تو هماهنگ با ديگران دست از يارى ‏اش كشيدى، و با ديگر خيانت كنندگان خيانت كردى.

    نه پسر عمويت را يارى كردى، و نه امانت‏ها را رساندى. گويا تو در راه خدا جهاد نكردى و برهان روشنى از پروردگارت ندارى، و گويا براى تجاوز به دنياى اين مردم نيرنگ مى ‏زدى،

    و هدف تو آن بود كه آنها را بفريبى و غنائم و ثروت‏هاى آنان را در اختيار گيرى، پس آنگاه كه فرصت خيانت يافتى شتابان حمله‏ور شدى، و با تمام توان اموال بيت المال را كه سهم بيوه زنان و يتيمان بود، چونان گرگ گرسنه‏ اى كه گوسفند زخمى يا استخوان شكسته‏ اى را مى‏ ربايد، به يغما بردى، و آنها را به سوى حجاز با خاطرى آسوده، روانه كردى، بى آن كه در اين كار احساس گناهى داشته باشى.

    ? نكوهش از سوء استفاده در بيت المال

    دشمنت بى پدر باد!
    گويا ميراث پدر و مادرت را به خانه می‏برى سبحان اللّه‏!

    آيا به معاد ايمان ندارى و از حسابرسى دقيق قيامت نمى ‏ترسى اى كسى كه در نزد ما از خردمندان بشمار مى ‏آمدى،

    چگونه نوشيدن و خوردن را بر خود گوارا كردى در حالى كه مى‏ دانى حرام مى ‏خورى و حرام مى‏ نوشى؟
    چگونه با اموال يتيمان و مستمندان و مؤمنان و مجاهدان راه خدا، كنيزان مى‏ خرى و با زنان ازدواج مى كنى كه خدا اين اموال را به آنان وا گذاشته، و اين شهرها را به دست ايشان امن فرموده است ؟

    ?برخورد قاطع با خيانتكار

    پس از خدا بترس،
    و اموال آنان را باز گردان، و اگر چنين نكنى و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست يابم، تو را كيفر خواهم كرد، كه نزد خدا عذر خواه من باشد، و با شمشيرى تو را مى ‏زنم كه به هر كس زدم وارد دوزخ گرديد.

    سوگند به خدا!
    اگر حسن و حسين چنان مى ‏كردند كه تو انجام دادى، از من روى خوش نمى ‏ديدند و به آرزو نمى‏ رسيدند تا آن كه حق را از آنان باز پس ستانم، و باطلى را كه به دستم پديد آمده نابود سازم.

    به پروردگار جهانيان سوگند!

    اگر آنچه كه تو از اموال مسلمانان به نا حق بردى، بر من حلال بود، خشنود نبودم كه آن را ميراث باز ماندگانم قرار دهم، پس دست نگهدار و انديشه نما، فكر كن كه به پايان زندگى رسيده ‏اى، و در زير خاك‏ها پنهان شده، و اعمال تو را بر تو عرضه داشتند، آنجا كه ستمكار با حسرت فرياد مى‏ زند، و تباه كننده عمر و فرصت‏ها، آرزوى بازگشت دارد امّا «راه فرار و چاره مسدود است».
    .
    .
    نامه 41
    نهج البلاغه
    .
    .

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀نامه ها, ◀ بیت المال در نهج البلاغه
    [جمعه 1398-03-31] [ 06:47:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      حساب کشیدن از کارگزار ...
    حساب کشیدن از کارگزار

    ?نکوهش یک کارگزار

    اما بعد!

    از تو خبری به من رسید. اگر چنان کرده باشی پرودگارت را به خشم آورده، و امام خویش را نافرمانی کرده و در امانت خیانت نمو ده ای.

    باخبر شدم که زمین را از محصول خالی کرده ای و هرچه زیر پایت بود برگرفته ای
    و بیت المالی را که در اختیار داشتی خورده ای.
    حسابت را نزد من فرست و بدان که حساب کشیدن خدا از حساب کشیدن مردم سختتر است.
    والسلام
    .
    .
    نامه 40
    نهج البلاغه
    .
    .

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀نامه ها, ◀ بیت المال در نهج البلاغه
     [ 06:37:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      افشای بردگی عمر و عاص ...
    افشای بردگی عمر و عاص

    ?نامه ای به عمر و عاص در سال 39 هجری پس از نبرد صفین

    ??افشای بردگی عمر و عاص

    تو دین خود را پیرو دنیای کسی ساخته ای که گمراهیش آشکار و پرده ی حیایش دریده است.
    در مجلس خود، بزرگواران را ناسزا می گوید و هنگام معاشرت بردباران را سفیه می شمارد.

    تو به دنبال او رفتی و بخشش او را خواستی، چونان سگی که در پی شیر رود و به چنگال او چشم بدوزد و انتظار کشد تا پس مانده ی شکارش را به سمت او اندازد.

    پس دنیا و آخرتت را به باد دادی، در حالی که اگر به حق روی می آوردی آنچه را خواسته بودی، می یافتی.

    اگر خداوند بر تو و پسر ابوسفیان چیره ام سازد سزای کارهایتان را بدهم،
    و اگر مرا ناتوان ساختید و خود برقرار ماندید، عذاب خدا که پیش رو دارید برای شما بدتر است.

    والسلام
    .
    .
    نامه 39
    نهج البلاغه
    .
    .

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀عمر و عاص در نهج البلاغه
     [ 06:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      معاویه و عثمان ...
    معاویه و عثمان

    ?افشای ادعای دروغین معاویه

    سبحان الله!
    چه سخت گرفتار هواهای بدعت آمیز و سرگردانی ناشی از پیروی شیطان شده ای!
    و همراه با آن، حقایق را ضایع می کنی
    و پیمانهایی را که خواسته خداوند و حجت بر بندگانش است، کنار می نهی.
    اما…پرگویی تو درباره عثمان و قاتلان او..
    تا وقتی یاری عثمان به سود تو بود به یاری او برخاستی
    و وقتب او نیاز به یاری داشت، او را تنها گذاردی.
    .
    .
    والسلام
    .
    .نامه 37
    نهج البلاغه
    .
    .

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه
     [ 06:11:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      مالک اشتر از زبان علی ...
    مالک اشتر از زبان علی

    ?نامه حضرت علی به محمد بن اب بکر برای دلجویی ایشان به سبب عزل از حکومت مصر و جایگزینی او با مالک اشتر

    مردی را که به فرمانروایی مصر گماردم برای ما مردی خیر خواه و بر دشمن ما سرسخت و انتقام گیر بود.
    ما از او خوشنودیم . خداوند نیز از او خشنود باد و ثوابش را دو چندان کناد.
    .
    .
    نامه 34
    نهج البلاغه
    .
    .

    ??نامه ای به مردم مصر هنگام سپردن زمامداری به مالک اشتر (رحمه الله علیه)

    اما بعد!

    بنده ای از بندگان خدا را به سوی شما فرستادم که هنگام وحشت نخوابد و به وقت هراس به دشمن پشت نکند و بر بدکرداران از آتش دوزخ سوزانتر باشد.
    او مالک بن حارث از قبیله مذحج است.

    سخن او را بشنوید و فرمانش را در آنچه برابر با حق است اطاعت کنید،
    که او شمشیری از شمشیرهای خداست که نه تیزیش کند شود و نه ضربتش بی اثر گردد.
    اگر شما را فرمان حرکت داد حرکت کنید
    و اگر فرمان توقف داد بایستید
    که او جز به فرمان من بر کاری اقدام نمی کند و یا باز نمی ایستد و کاری را جلو و عقب نمی اندازد.
    در فرستادن او به سویتان ، شما را بر خود مقدم داشتم، زیرا برای شما خیر اندیش و بر دشمنتان سرسخت است.
    .
    .
    نامه 38
    نهج البلاغه
    .
    .

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀نامه ها, ◀ مالک اشتر در نهج البلاغه
    [دوشنبه 1398-03-20] [ 05:29:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نامه حضرت علی (ع) به کارگزار حج ...

    ?نامه حضرت علی (علیه السلام) به قثم بن عباس کارگزار امام در مکه

    مبادا کاری انجام دهی که به عذر خواهی محبور شوی.
    چون نعمتی به چنگ آوردی سرخوشی مکن.
    و آنگاه که به سختی درافتادی سستی مکن.
    والسلام.
    .
    .
    نامه 33
    نهج البلاغه
    .
    .

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀نامه ها
     [ 05:24:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      گزیده ای از وصیت نامه حضرت علی(علیه السلام) به فرزندش ...
    گزیده ای از وصیت نامه حضرت علی(علیه السلام) به فرزندش

    ??? نامه امام علی(علیه السلام) به فرزندش اما حسن مجتبی(علیه السلام)، دریایی از معارف و آموزه‌های دینی و اخلاقی است.
    این نامه در حقیقت منشوری از بهترین دستور العمل‌های اعتقادی و اخلاقی است، برای تمام کسانی که دل در گرو اخلاق و معنویات دارند.
    امام علی(علیه السلام) در این نامه، علاوه بر بیان توحید ، عظمت پروردگار، صفات الهی ، هدف آفرینش ، معاد و…، مهم‌ترین نیازهای زندگی مادی و معنوی انسان را مطرح می‌کند.

    در این مجال اندک پرداختن به تمام موضوعات مطرح شده در این نامه میسر نیست؛ از این‌رو برخی از سر فصل‌های مهم آن‌را بیان‌ می‌کنیم و مشروح آن‌را باید در شرح‌های نهج البلاغه جست‌وجو کرد.

    ? خودسازی با یاد خدا

    پسرم همانا تو را به ترس از خدا سفارش می‌کنم که پیوسته در فرمان او باشی، و دلت را با یاد خدا زنده کنی. فرزندم، دلت را با اندرز نیکو زنده کن؛ هوای نفس را با بی‌اعتنایی به حرام بمیران؛ جان را با یقین نیرومند کن، و با نور حکمت روشنایی بخش.

    ? توجه به حوادث روزگار

    از پدری فانی؛ اعتراف دارنده به گذشت زمان؛ زندگی را پشت سر نهاده؛ مسکن گزیده در جایگاه گذشتگان، و کوچ کننده فردا، به فرزندی آرزومند بیش از توان؛ رونده راه نابود شدگان؛ در دنیا هدف بیماری‌ها؛ در گرو روزگار؛ در تیر رس مصائب؛ گرفتار دنیا ؛ اسیر مرگ ؛ هم سوگند رنج‌ها؛ هم نشین اندوه‌ها؛ آماج بلاها و جانشین گذشتگان.

    ? ضرورت یاد مرگ

    دلت را با یاد مرگ آرام کن؛ به نابودی از او اعتراف گیر؛ و با بررسی تحولات ناگوار دنیا به او آگاهی بخش. از دگرگونی روزگار، و زشتی‌های گردش شب و روز او را بترسان؛ تاریخ گذشتگان را بر او بنما، و آنچه که بر سر پیشینیان آمده است به یادش آور. در دیار و آثار ویران رفتگان گردش کن، و بیندیش که آنها چه کردند از کجا کوچ کرده، و در کجا فرود آمدند، از جمع دوستان جدا شده و به دیار غربت سفر کردند، گویا زمانی نمی‌گذرد که تو هم یکی از آنانی، پس جایگاه آینده را آباد کن؛ آخرت را به دنیا مفروش.

    پسرم!

    بدان تو برای آخرت آفریده شدی، نه دنیا، برای رفتن از دنیا، نه پایدار ماندن در آن، برای مرگ، نه زندگی جاودانه در دنیا، که هر لحظه ممکن است از دنیا کوچ کنی، و به آخرت در آیی. و تو شکار مرگی هستی که فرار کننده آن نجاتی ندارد، و هر که را بجوید به آن می‌رسد، و سرانجام او را می‌گیرد.
    پس، پسرم فراوان بیاد مرگ باش، و به یاد آنچه که به سوی آن می‌روی، و پس از مرگ در آن قرار می‌گیری. تا هنگام ملاقات با مرگ از هر نظر آماده باش، نیروی خود را افزون، و کمر همّت را بسته نگهدار که ناگهان نیاید و تو را مغلوب سازد.

    مبادا دلبستگی فراوان دنیا پرستان، و تهاجم حریصانه آنان به دنیا، تو را مغرور کند؛ چرا که خداوند تو را از حالات دنیا آگاه کرده، و دنیا نیز از وضع خود تو را خبر داده، و از زشتی‌های روزگار پرده برداشته است.

    ? امر به معروف و نهی از منکر

    به نیکی‌ها امر کن و خود نیکوکار باش، و با دست و زبان بدی‌ها را انکار کن، و بکوش تا از بدکاران دور باشی.

    ?توکل
    در تمام کارها خود را به خدا واگذار که به پناهگاه مطمئن و نیرومندی رسیده‌ای.

    ? تحمل سختی‌ها برای رسیدن به حق

    و برای حق هر کجا که باشد سختی‌ها را تحمل کن.

    ? صبر و استقامت
    و خود را بردبارانه بر ناملایمات عادت ده، نیکو صفتی است شکیبایی در راه حق.

    ?تلاش در راه کسب کمالات نفسانی جاودان

    بدان‌که راهی که در پیش رو داری بسیار دور و بسی سهمگین، و تو در آن‌را از نیک‌خواهی و توشه برداری به مقداری که تو را با سبک‌بار به سرمنزل برساند بی‌نیاز نیستی. هرگز مباد که بیش از توان، شانه زیر بار دهی که سنگینی‌اش وبالت خواهد بود…. این‌را نیز بدان که در آن راه گردنه‌های نفس‌گیری در پیش است که هر کس سبک‌بارتر باشد، شادمان‌تر از کسی است که زیر بار گران است.

    ? ضرورت بخشش مال و صدقه دادن
    باری درخواست کسی را که در روزگار توانگریت از تو وام می‌خواهد تا به هنگام تنگ‌دستی آن‌را بپردازد، مغتنم بشمار.

    ? از حرص و آز برحذر بودن
    بپرهیز از آن‌که مرکب طمع ورزی تو را به سوی هلاکت به پیش راند.

    ? کظم غیظ

    خشمت را آهسته آهسته فروخور؛ زیرا من نوشیدنی‌ای شیرین‌تر و گواراتر از آن ندیده‌ام، در باره کسی که با تو به خشم و درشتی برخورد کند، نرم باش؛ زیرا دیری نخواهد گذشت که او نیز با تو نرم خواهد شد.

    ? شتاب در تربیت فرزند

    پسرم هنگامی که دیدم سالیانی از من گذشت، و توانایی‌ام رو به کاستی رفت، به نوشتن وصیّت برای تو شتاب کردم، و ارزش‌های اخلاقی را برای تو بر شمردم، پیش از آن‌که أجل فرا رسد، و رازهای درونم را به تو منتقل نکرده باشم، و در نظرم کاهشی پدید آید، چنان‌که در جسمم پدید آمد، و پیش از آن‌که خواهش‌ها و دگرگونی‌های دنیا به تو هجوم آورند، و پذیرش و اطاعت مشکل گردد؛ زیرا قلب نوجوان چونان زمین کاشته نشده، آماده پذیرش هر بذری است که در آن پاشیده شود.

    پس در تربیت تو شتاب کردم، پیش از آن‌که دلت سخت شود، و عقل تو به چیز دیگری مشغول گردد، تا به استقبال کارهایی بروی که صاحبان تجربه، زحمت آزمون آن‌را کشیده‌اند، و تو را از تلاش و یافتن بی‌نیاز ساخته‌اند، و آنچه از تجربیّات آنها نصیب ما شد، به تو هم رسیده، و برخی از تجربیّاتی که بر ما پنهان مانده بود برای شما روشن گردد.

    ? روش تربیت فرزند
    پس در آغاز تربیت، تصمیم گرفتم تا کتاب خدای توانا و بزرگ را همراه با تفسیر آیات، به تو بیاموزم، و شریعت اسلام و احکام آن از حلال و حرام، به تو تعلیم دهم و به چیز دیگری نپردازم.

    ? مطالعه تاریخ

    پسرم درست است که من به اندازه پیشینیان عمر نکرده‌ام، امّا در کردار آنها نظر افکندم، و در اخبارشان اندیشیدم، و در آثارشان سیر کردم تا آن‌جا که گویا یکی از آنان شده‌ام، بلکه با مطالعه تاریخ آنان، گویا از اوّل تا پایان عمرشان با آنان بوده‌ام، پس قسمت‌های روشن و شیرین زندگی آنان را از دوران تیرگی شناختم، و زندگانی سودمند آنان را با دوران زیان‌بارش شناسایی کردم، سپس از هر چیزی مهم و ارزش‌مند آن‌را، و از هر حادثه‌ای، زیبا و شیرین آن‌را برای تو برگزیدم… در دیار و آثار ویران رفتگان گردش کن، و بیندیش که آنها چه کردند از کجا کوچ کرده، و در کجا فرود آمدند از جمع دوستان جدا شده و به دیار غربت سفر کردند، گویا زمانی نمی‌گذرد که تو هم یکی از آنانی، پس جایگاه آینده را آباد کن؛ آخرت را به دنیا مفروش.

    ?توجه به معنویّات

    پسرم در وصیّت من درست بیندیش، بدان که در اختیار دارنده مرگ همان است که زندگی در دست او، و پدید آورنده موجودات است، همو می‌میراند، و نابود کننده همان است که دوباره زنده می‌کند، و آن‌که بیمار می‌کند شفا نیز می‌دهد، بدان‌که دنیا جاودانه نیست، و آن‌گونه که خدا خواسته است برقرار است… پس به قدرتی پناه بر که تو را آفریده، روزی داده، و اعتدال در اندام تو آورده است، بندگی تو فقط برای او باشد، و تنها اشتیاق او را داشته باش، و تنها از او بترس.

    ?آخرت گرایی

    ای پسرم من تو را از دنیا و تحوّلات گوناگونش، و نابودی و دست به دست گردیدنش آگاه کردم، و از آخرت و آنچه برای انسان‌ها در آن‌جا فراهم است اطّلاع دادم، و برای هر دو مثال‌ها زدم، تا پند پذیری، و راه و رسم زندگی بیاموزی، همانا داستان آن کس که دنیا را آزمود، چونان مسافرانی است که در سر منزلی بی آب و علف و دشوار اقامت دارند و قصد کوچ کردن به سرزمینی را دارند که در آن‌جا آسایش و رفاه فراهم است.

    پس مشکلات راه را تحمّل می‌کنند، و جدایی دوستان را می‌پذیرند، و سختی سفر، و ناگواری غذا را با جان و دل قبول می‌کنند، تا به جایگاه وسیع، و منزلگاه أمن، با آرامش قدم بگذارند، و از تمام سختی‌های طول سفر احساس ناراحتی ندارند، و هزینه‌های مصرف شده را غرامت نمی‌شمارند، و هیچ چیز برای آنان دوست داشتنی نیست، جز آن‌که به منزل أمن، و محل آرامش برسند.

    ? معیارهای روابط اجتماعی

    ای پسرم نفس خود را میزان میان خود و دیگران قرار ده، پس آنچه را که برای خود دوست داری برای دیگران نیز دوست بدار، و آنچه را که برای خود نمی‌پسندی، برای دیگران مپسند، ستم روا مدار، آن‌گونه که دوست نداری به تو ستم شود، نیکوکار باش، آن‌گونه که دوست داری به تو نیکی کنند، و آنچه را که برای دیگران زشت می‌داری برای خود نیز زشت بشمار، و چیزی را برای مردم رضایت ده که برای خود می‌پسندی، آنچه نمی‌دانی نگو، گر چه آنچه را می‌دانی اندک است، آنچه را دوست نداری به تو نسبت دهند، در باره دیگران مگو، بدان‌که خود بزرگ بینی و غرور، مخالف راستی، و آفت عقل است.

    ?تلاش در جمع آوری زاد و توشه

    بدان راهی پر مشقّت و بس طولانی در پیش روی داری، و در این راه بدون کوشش بایسته، و تلاش فراوان، و اندازه گیری زاد و توشه، و سبک کردن بار گناه، موفّق نخواهی بود، بیش از تحمّل خود بار مسئولیّت‌ها بر دوش منه، که سنگینی آن برای تو عذاب آور است. اگر مستمندی را دیدی که توشه‌ات را تا قیامت می‌برد، و فردا که به آن نیاز داری به تو باز می‌گرداند، کمک او را غنیمت بشمار، و زاد و توشه را بر دوش او بگذار، و اگر قدرت مالی داری بیشتر انفاق کن، و همراه او بفرست؛ زیرا ممکن است روزی در رستاخیز در جست‌وجوی چنین فردی باشی و او را نیابی…

    بدان‌که در پیش روی تو، گردنه‌های صعب العبوری وجود دارد که حال سبک‌باران به مراتب بهتر از سنگین باران است، و آن‌که کند رود حالش بدتر از شتاب گیرنده می‌باشد، و سرانجام حرکت، بهشت و یا دوزخ خواهد بود، پس برای خویش قبل از رسیدن به آخرت وسائلی مهیّا ساز، و جایگاه خود را پیش از آمدنت آماده کن؛ زیرا پس از مرگ، عذری پذیرفته نمی‌شود، و راه باز گشتی وجود ندارد.

    ?توبه

    و در صورت ارتکاب گناه در توبه را مسدود نکرده است؛ در کیفر تو شتاب نداشته، و در توبه و بازگشت، بر تو عیب نگرفته است، در آن‌جا که رسوایی سزاوار تو است، رسوا نساخته، و برای بازگشت به خویش شرایط سنگینی مطرح نکرده است، در گناهان تو را به محاکمه نکشیده، و از رحمت خویش نا امیدت نکرده، بلکه بازگشت تو را از گناهان، نیکی شمرده است. هر گناه تو را یکی، و هر نیکی تو را ده به حساب آورده، و راه بازگشت و توبه را به روی تو گشوده است….

    پس از مرگ بترس، نکند زمانی سراغ تو را گیرد که در حال گناه یا در انتظار توبه کردن باشی و مرگ مهلت ندهد و بین تو و توبه فاصله اندازد که در این حال خود را تباه کرده‌ای.

    ? توجه به دعا

    و از گنجینه‌های رحمت او چیزهایی را درخواست کن که جز او کسی نمی‌تواند عطا کند. هر گاه او را بخوانی، ندایت را می‌شنود، و چون با او راز دل‌گویی راز تو را می‌داند، پس حاجت خود را با او بگوی، و آنچه در دل داری نزد او باز گوی، غم و اندوه خود را در پیشگاه او مطرح کن، تا غم‌های تو را بر طرف کند و در مشکلات تو را یاری رساند؛ مانند عمر بیشتر، تندرستی بدن، و گشایش در روزی.

    سپس خداوند کلیدهای گنجینه‌های خود را در دست تو قرار داده که به تو اجازه دعا کردن داد، پس هر گاه اراده کردی می‌توانی با دعا، درهای نعمت خدا را بگشایی، تا باران رحمت الهی بر تو ببارد.
    هرگز از تأخیر اجابت دعا نا امید مباش؛ زیرا بخشش الهی باندازه نیّت است، گاه، در اجابت دعا تأخیر می‌شود تا پاداش درخواست کننده بیشتر و جزای آرزومند کامل‌تر شود، گاهی درخواست می‌کنی امّا پاسخ داده نمی‌شود؛ زیرا بهتر از آنچه خواستی به زودی یا در وقت مشخّص، به تو خواهد بخشید، یا به جهت اعطای بهتر از آنچه خواستی، دعا به اجابت نمی‌رسد؛ زیرا چه بسا خواسته‌هایی داری که اگر داده شود مایه هلاکت دین تو خواهد بود، پس خواسته‌های تو به گونه‌ای باشد که جمال و زیبایی تو را تأمین، و رنج و سختی را از تو دور کند.
    پس نه مال دنیا برای تو پایدار، و نه تو برای مال دنیا باقی خواهی ماند.

    ? شناخت دنیا پرستان

    همانا دنیا پرستان چونان سگ‌های درنده، عو عو کنان، برای دریدن صید در شتابند، برخی به برخی دیگر هجوم آورند، و نیرومندشان، ناتوان را می‌خورد، و بزرگ‌ترها کوچک‌ترها را. و یا چونان شترانی هستند که برخی از آنها پای بسته، و برخی دیگر در بیابان رها شده که راه گم کرده و در جادّه‌های نامعلومی در حرکت‌اند، و در وادی پر از آفت‌ها، و در شنزاری که حرکت با کندی صورت می‌گیرد گرفتارند، نه چوپانی دارند که به کارشان برسد، و نه چراننده‌ای که به چراگاهشان ببرد.
    دنیا آنها را به راه کوری کشاند.

    و دیدگانشان را از چراغ هدایت بپوشاند، در بی‌راهه سرگردان، و در نعمت‌ها غرق شده‌اند. داستان دنیا پرستان همانند گروهی است که از جایگاهی پر از نعمت‌ها می‌خواهند به سرزمین خشک و بی آب و علف کوچ کنند، پس در نظر آنان چیزی ناراحت کننده‌تر از این نیست که از جایگاه خود جدا می‌شوند، و ناراحتی‌ها را باید تحمّل کنند.

    ? واقع نگری در زندگی

    به یقین بدان که تو به همه آرزوهای خود نخواهی رسید، و تا زمان مرگ بیشتر زندگی نخواهی کرد، و بر راه کسی می‌روی که پیش از تو می‌رفت، پس در به دست آوردن دنیا آرام باش، و در مصرف آنچه به دست آوردی نیکو عمل کن؛ زیرا چه بسا تلاش بی‌اندازه برای دنیا که به تاراج رفتن اموال کشانده شد.

    پس هر تلاش‌گری به روزی دلخواه نخواهد رسید، و هر مدارا کننده‌ای محروم نخواهد شد. نفس خود را از هر گونه پستی باز دار، هر چند تو را به اهدافت رساند؛ زیرا نمی‌توانی به اندازه آبرویی که از دست می‌دهی بهایی به دست آوری. برده دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفرید، آن نیک که جز با شر به دست نیاید نیکی نیست، و آن راحتی که با سختی‌های فراوان به دست آید، آسایش نخواهد بود…. اگر توانستی که بین تو و خدا صاحب نعمتی قرار نگیرد، چنین باش؛ زیرا تو، روزی خود را دریافت می‌کنی، و سهم خود بر می‌داری، و مقدار اندکی که از طرف خدای سبحان به دست می‌آوری، بزرگ و گرامی‌تر از (مال) فراوانی است که از دست بندگان دریافت می‌داری، اگرچه همه از طرف خدا است…. شغل همراه با پاکدامنی، بهتر از ثروت فراوانی است که با گناهان به دست آید.

    ? حقوق دوستان

    چون برادرت از تو جدا گردد، تو پیوند دوستی را بر قرار کن، اگر روی برگرداند تو مهربانی کن، و چون بخل ورزد تو بخشنده باش، هنگامی که دوری می‌گزیند تو نزدیک شو، و چون سخت می‌گیرد تو آسان گیر، و به هنگام گناهش عذر او بپذیر، چنان‌که گویا بنده او می‌باشی، و او صاحب نعمت تو است. دوست آن است که در نهان آیین دوستی را رعایت کند.

    ? ارزش‌های اخلاقی

    پسرم بدان‌که روزی دو قسم است؛ یکی آن‌که تو آن‌را می‌جویی، و دیگر آن‌که او تو را می‌جوید، و اگر تو به سوی آن نروی، خود به سوی تو خواهد آمد، چه زشت است فروتنی به هنگام نیاز، و ستم‌کاری به هنگام بی‌نیازی؛ همانا سهم تو از دنیا آن اندازه خواهد بود که با آن سرای آخرت را اصلاح کنی، اگر برای چیزی که از دست دادی ناراحت ن‌شوی. از سخنان بی‌ارزش و خنده آور بپرهیز، اگر چه آن‌را از دیگری نقل کرده باشی.

    ? تمسک به ریسمان الهی

    استوارترین وسیله‌ای که می‌توانی به آن چنگ زنی، رشته‌ای است که بین تو و خدای تو قرار دارد.

    ?توجه به خویشاوندان

    خویشاوندانت را گرامی دار؛ زیرا آنها پر و بال تو هستند که با آن پرواز می‌کنی، و ریشه تو هستند که به آنها باز می‌گردی، و دست نیرومند تو می‌باشند که با آن حمله می‌کنی.
    .
    .
    نامه 31
    .
    .

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀وصیت نامه حضرت علی به فرزندش
    [شنبه 1398-03-18] [ 12:58:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نحوه برخورد با افراد مشرک ...
    نحوه برخورد با افراد مشرک

    ?نحوه برخورد با مردم مشرک

    چون مشرکند سزاوار آن نیستند که به خود نزدیکشان سازی و چون با ما پیمان بسته اند نشاید که آنان را دور سازی یا بر ایشان جفا نمایی.
    پس برای آنان جامه ای از مدارا توام با اندکی درشتی بر تن کن و با آنان رفتاری آمیخته از نرمی و شدت داشته باش
    گاهی آنان را به خود نزدیک ساز و گاهی از خود دور دار، اگر خدا خواهد.
    .
    .
    نامه 19
    نهج البلاغه
    .
    .

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀نامه ها
    [سه شنبه 1398-02-10] [ 05:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      اطاعت از مافوق ...

    ? لزوم اطاعت از مافوق
    نامه به اشعث بن قیس عامل آذربایجان

    کاری که بر عهده توست، طعمه تو نیست، بلکه امانتی بر گردنت است.
    و از تو خواسته شده تا فرمان بردار مافوق خود باشی
    تو حق نداری در امور رعیت به دلخواه خویش عمل نمایی
    و یا به کار خطیر اقدام کنی، مگر با استناد به فرمانی که به تو می رسد.
    در دست تو مالی از اموال خدای عزوجل است و تو یکی از خزانه داران او هستی تا آن را به من تسلیم کنی.
    امیدوارم برای تو از بدترین والیان نباشم.
    والسلام
    .
    .
    نامه5
    نهج البلاغه
    .
    .

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀نامه ها
    [چهارشنبه 1398-02-04] [ 07:31:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      احوال مردم در زمان بیعت با امیر المومنین ...

    ?دستم را گشودید و من آن رابستم
    آن را کشیدید و من آن را جمع کردم.
    سپش مانند شتران تشنه ای که به آبشخورهایشان وارد می شوند بر من هجوم آوردید تا آنجا که بند کفش پاره گشت، عبا بر زمین افتاد و ناتوان در زیر پا لگدکوب شد.
    شادمانی مردم در بیعت با من بدانجا رسید که کودکان نیز از آن مسرور گشتند و پیران با گام های لرزان و بیماران با سختی فراوان و دوشیزگان نورسیده ی بی نقاب برای تماشای این منظره روی آوردند.
    .
    .
    خطبه 229
    نهج البلاغه
    .
    .

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀خطبه ها
    [یکشنبه 1398-01-18] [ 06:27:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نحوه هدایت مردم وقتی پیامبری وجود نداشته باشد ...

    ?خداوند ، همواره و در هر دوره و در روزگار خالی از پیامبران، بندگانی دارد که با آنها از راه فکرشان راز گوید و باوآنان در ذات عقولشان سخن گوید و آنان به نور بیداری که در گوش و چشم و دلشان تابیده، چراغ هدایت برافروخته اند و مردم را به یاد ایام الله می اندازند.
    اینان چونان راهنمایان در بیابان هستند که هرکس از راه میانه رود طریقه اس را بستایند و به نجات مژده اش دهند… آنان چراغ هایی در آن تاریکی ها و راهنمایان نجات بخش از آن شبهه هایند.
    .
    .
    خطبه 222
    نهج البلاغه
    .
    .

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀خطبه ها
    [دوشنبه 1398-01-05] [ 03:25:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نعمت هایی که از آنها غافلیم ...

    ?سپاس و ستایش خدای را که!

    مرا مرده و یا بیمار وارد بامداد نساخت.
    نه آفتی بر رگ هایم وارد شده، نه به بدترین اعمالم گرفتار گشتم.
    نه نسلم بریده شده و نه از دینم برگشتم
    نه منکر پرودگارهلستم و نه از ایمانم در هراسم
    نه عقلم دچار سرگردانی است و نه به عذاب امت های پیشین مبتلا شده ام.
    شب را به بامداد رساندم در حالی که بنده ای مملوک و بر نفس خویش ستمکارم.

    نمی توانم چیزی بگیرم جز آنچه تو عطایم کرده ای و نمی توانم خودم را حفظ کنم مگر تو مرا حفظ نمایی.
    .
    .
    خطبه 215
    نهج البلاغه
    .
    .

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀خطبه ها
    [چهارشنبه 1397-12-08] [ 06:09:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      برای طاعت خدا نگهبانانی است ...

    ?آگاه باشید!

    خدای سبحان برای خیر اهلی، و برای حق ستون هایی و برای طاعت نگهبانانی قرار داده.
    شما هنگام هر طاعتی یار از جانب خداوند دارید که حقیقت را بر زبانها می گوید و دلها را استحکام می بخشد. در یاری خداوند کفایت است برای خواهان کفایت و شفاست برای جوینده ی شفا.
    .
    .
    خطبه 214
    نهج البلاغه
    .
    .

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀خطبه ها
     [ 05:59:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      عوامل اختلاف در نقل احادیث ...

    ?گاهی پیامبر (صلی الله علیه و آله) سخنی می گفت که دو جنبه داشت: سخنی خاص و سخنی عام.
    آنگاه کسی که نمی دانست مراد خدای سبحان و پیامبر (ص) از آن کلام چیست، آن را می شنید، و بدون آنکه معنا و مقصود و هدف از آن رابداند، آن راتفسیر و توجیه می کرد. همه ی یاران رسول خدا (ص) این گونه نبودند که از آن حضرت بپرسند و معنایش را بجویند حتی گاهی دوست می داشتند که عربی بیابانی با تازه واردی از راه برسد و از حضرت چیزی بپرسد و آنان پاسخش را بشنوند اما من هرچه برایم پیش آمد از پیامبر پرسیدم و آن را به خاطر سپردم.
    اینها علل و عوامل اختلاف مردم در احادیث است.

    خطبه 210
    .
    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ✔کلام امیر, ◀خطبه ها
    [دوشنبه 1397-12-06] [ 09:31:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      چشمان خود دا در شب بیدار دارید ...
    چشمان خود دا در شب بیدار دارید

    ?خدا را خدا را
    ای جماعت بندگان!
    اکنون که در تندرستی پیش از بیماری و در گشایش پیش از تنگی به سر می برید برای رهایی خود بکوشید پیش از آنکه گردن ها به گرو اعمال رود،
    چشمان خود را در شب بیدار دارید شکم هایتان را لاغر کنید،
    قدم های خود را به کار گیرید،
    اموالتان را انفاق کنید،
    و از بدنهایتان بگیرید و به جان های خود ببخشید و در این راه بخل نورزید،
    که خداوند فرمود؛ “اگر خداوند را یاری کنید خدا شما را یاری می نماید و گام هایتان را استوار می دارد.” محمد/7

    خطبه 183، نهج البلاغه
    ✔شب جمعه هست، چشمان خود را از خواب بسیار برگیریم….

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀خطبه ها
    [پنجشنبه 1397-09-08] [ 11:06:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      حکمت، گمشده اوست ...
    حکمت، گمشده اوست

    ? حکمت، گمشده اوست

    زره حکمت بر تن دارد با تمامی آدابش از توجه و معرفت و اشتغال به آن.
    حکمت، گمشده اوست که آن را می جوید و نیاز او که همواره سراغش می گیرد.
    هنگامی که اسلام غریب و تنها بماند و مانند شتری خسته، دم بر زمین نهد و سینه بر زمین گذارد او از دیده ها پنهان می گردد.
    او باقی مانده ای از حجت های خداوند و جانشینی از جانشینان پیامبران خداست.

    خطبه 182
    اللهم عجل لولیک الفرج
    #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد

    موضوعات: ✔کلام امیر
    [جمعه 1397-08-11] [ 03:12:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نقش زبان در سلوک مومن ...
    نقش زبان در سلوک مومن

    ?به خدا سوگند
    بنده ی باتقوایی را نمی بینم که از تقوایش بهره مند گردد مگرآنکه زبانش را نگه دارد.
    به راستی زبان مومن پشت دل اوست و دل منافق پشت زبان اوست
    زیرا مومن وقتی بخواهد سخن بگوید نخست در درون خویش درباره آن می اندیشد اگر نیک بود بر زبان می آورد و اگر بد بود پنهانش می دارد اما منافق هرچه بر زبانش آید می گوید نمی فهمد کدام سخن به سود او و کدام سخن بر زیان اوست.

    ✔پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: ” ایمان بنده تنها در صورتی استوار شود که دلش استوار گردد و دلش استوار نشود مگر آنکه زبانش استوار گردد.”

    خطبه 176
    #اسلام_محمدی_این_است
    #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد

    موضوعات: ✔کلام امیر
    [چهارشنبه 1397-08-09] [ 09:17:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      او ...
    او

    ? او
    می داند هر قطره باران کجا می افتد و کجا قرار می گیرد
    و مورچه ی کوچک دانه را از کجا بر می دارد و به کجا می کشد
    و می داند که روزی پشه را چه چیز کافی است
    و هر ماده در شکمش چه فرزندی دارد.

    خطبه 182

    موضوعات: ✔کلام امیر
    [یکشنبه 1397-08-06] [ 10:25:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      گام های سلوک از منظر حضرت علی(علیه السلام) ...

    ? لزوم خودسازی
    مردم!
    خوشا به حال کسی که رسیدگی به عیبهایش او را از عیب دیگران بازدارد و خوشا به حال کسی که در خانه خود قرار یابد، روزی خویش را بخورد، به طاعت پروردگارش بپردازد و بر گناهانش بگرید. چنین کسی همواره به کار خویش مشغول باشد و مردم از او در امان به سر برند.

    خطبه 176
    نهج البلاغه
    #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد

    موضوعات: ✔کلام امیر
     [ 10:06:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نعمتهای دیگران را برای خود آرزو کن ...

    ?خدایا
    هیچ یک از نعمت های تو را بر هیچ یک از بندگانت نبینم مگر آنکه بهتر از آن را از سوی تو آرزو کنم.

    دعای22
    صحیفه
    #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد

    موضوعات: ✔کلام امیر
    [چهارشنبه 1397-07-25] [ 08:03:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      آثار خبر یافتن از غیب ...
    آثار خبر یافتن از غیب

    ?اگر از اموری که بر شما پنهان است می دانستید آنچه را که من می دانستم سر به صحرا می گذاشتید، بر کارهایتان می گرستید، همچون داغدیدگان بر سر و سینه می کوفتید و اموال خود را بی نگهبان و سرپرست وا می گذاشتید و هر کس در اندیشه ی خویش می بود و به دیگری توجه نمی کرد.
    ولی شما آنچه را به یادتان آوردند فراموش کردید و از آنچه شما را پرهیز دادند و ترساندند خود را ایمن دانستید در نتیجه رای شما سرگردان و کارتان بی سر و سامان شد.

    خطبه 116 نهج البلاغه

    موضوعات: ✔کلام امیر
    [شنبه 1397-04-23] [ 02:10:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      از ملک الموت تا خدا ...
    از ملک الموت تا خدا

    ?عجز انسان از درك فرشتگان (فرشته مرگ):

    آيا هنگامى كه فرشته مرگ به خانه اى در آمد، از آمدن او آگاه مى شوى؟ آيا هنگامى كه يكى را قبض روح مى كند او را مى بينى؟

    بلکه می دانی جان جنین را چگونه در شكم مادر مى ميراند؟ آيا از راه اندام مادر وارد مى شود يا روح به اجازه خداوند به سوى او مى آيد يا همراه كودك در شكم مادر به سر مى برد؟
    آن كس كه آفريده اى چون خود را نتواند وصف كند، چگونه مى تواند خداى خويش را وصف نمايد؟

    خطبه 112

    موضوعات: ✔کلام امیر
    [شنبه 1397-04-09] [ 01:43:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم