راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر






  • مطالب مرتبط


  • مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
  • مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
  • مجموعه روایات درباره شکر
  • ویژگی های امام از منظر امام صادق علیه السلام
  • مجموعه روایات درباره رابطه ایمان، اسلام و یقین
  • هرگاه ما درباره مردی از خاندان خود چیزی گفتیم و در فرزند یا فرزند زاده او پیدا شد ان را انکار نکنید
  • روایاتی درباره امام محمد باقر علیه السلام
  • درباره امام سجاد علیه السلام
  • امام حسین علیه السلام
  • امام حسن علیه السلام
  • دعای پیامبر برای فاطمه بنت اسد
  • معنی سلام بر رسول خدا
  • مجموعه روایات درباره امیر المومنین علیه السلام
  • مجموعه روایات درباره حضرت فاطمه سلام الله علیها
  • ایمان عبدالمطلب و ابوطالب
  • ویژگی های خاص حضرت محمد صلی الله علیه و آله
  • علت برتر ی پیامبر اسلام نسبت به سایر انبیاء
  • از نشانه های امام بودن
  • ولایت حضرت امیر در تمام کتب آسمانی
  • عالم ذر و محبت ما به اهل بیت (علیهم السلام)
  • اجازه سخن به اهل بیت(علیهم السلام) در روز قیامت
  • و لو کره کافرین
  • دوستی امیر المومنین
  • سه خصلتی که مانع خیانت می شود
  • حقیقت ماهیت کفار
  • اسرار امامان معصوم علیهم السلام را چه کسانی می توانند درک کنند؟
  • میزان مهلت دادن برای پرداخت قرض
  • چه کسی شایسته امامت است؟
  • آخرین سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله
  • مبنای اعمال از منظر امیر المومنین
  • نحوه برخورد با دنیا از منظر امامان معصوم علیهم السلام
  • علت «امیر المومنین» خواندن حضرت علی علیه السلام
  • امام زمان را به چه عنوانی باید صدا کرد؟
  • استثنا شدن امامان معصوم علیهم السلام
  • تیم وعدی (ابوبکر و عمر) و بنی امیه بر منبر پیامبرصلی الله علیه و آله
  • رابطه ایمان و کفر با ولایت
  • بئر معطله و قصر مشید
  • گفت و گوها پیرامون آیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا : الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون.»
  • پدر و مادر حقیقی
  • معنای شجره طیّبه
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و چهارم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و سوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و دوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه( دعای پنجاه و یکم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاهم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و نهم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هشتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هفتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و ششم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و پنجم)



  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      اجازه سخن به اهل بیت(علیهم السلام) در روز قیامت ...
    اجازه سخن به اهل بیت(علیهم السلام) در روز قیامت

    اجازه سخن به اهل بیت(علیهم السلام) در روز قیامت

     

    عرض کردم:« روزی که روح و فرشتگان صف کشیده سخن نگویند… تا آخر آیه 38 سوره 78-که فرماید: مگر کسیکه خدا به و اجازه دهد و او درست گوید»

    امام ابوالحسن علیه السلام فرمود: به خدا ما هستیم که روز قیامت اجازه داریم و درست گوئیم.

    عرض کردم: آنگاه که گوئید، چه خواهید گفت؟

    فرمود: بزرگی پروردگار خود گوئیم و بر پیغمبر خود درود فرستیم و از شیعیان خود شفاعت کنیم و پروردگار ما را رد نکند.

    .

    اصول کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    موضوعات: ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
    [جمعه 1400-06-05] [ 04:02:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      و لو کره کافرین ...
    و لو کره کافرین

    و لو کره الکافرین …

     

    محمد بن فضیل  گوید: از حضرت ابوالحسن علیه السلام راجع به قول خدای عزّوجلّ « می خواهند با پف دهانشان نور خدا را خاموش کنند» 8سوره 61 پرسیدم.

    فرمود: یعنی می خواهند ولایت امیر المومنین علیه السلام را با پف دهانشان خاموش کنند.

    عرض کردم: « خدا تمام کننده نور خود است.»

    فرمود: خدا تمام کننده امامت است. به دلیل قول خدای عزّوجلّ« کسانیکه به خدا و رسولش و نوری که فرو فرستاده ایم ایمان آورند_8سوره64- پس نور همان امام است.

    عرض کردم:« اوست خدائی که که رسول خود را به هدایت و دین حق فرستاده است-9سوره64-

    فرمود: یعنی اوست که رسولش را به ولایت وصیش امر کرد و ولایت همان دین حقّ است.

    عرض کردم:« تا  آن را بر هر دینی غالب کند:»

    فرمود: یعنی آن را در زمان قیام قائم بر همه دین ها غلبه دهد. خدا می فرماید: « و خدا تمام کننده نور خود است» یعین ولایت قائم…«اگرچه کافران (به ولایت علی علیه السلام) را نخواهند.

    عرض کردم این تنزیل است؟

    فرمود: آری! این حرف تنزیل است و اما غیر آن تاویل است.

    شرح: یعنی جمله «والله متمّ نوره و لو کره الکافرون» حرفی است که از طرف خدا نازل شده است و امّا آنچه من می گویم یعنی جمله «ولایه القائم» و جمله «بولایه علی» تاویل است و مجلسی گوید: یعنی این دو جمله هم تنزیل است و ممکن است مقصود این باشد که اینها تفسیر در زمان تنزیل است. (یعنی جبرئیل علیه السلام آنچه را در قرآن موجود است آورده ولی همان جا برای من تفسیر کرد که مقصود ولایت قائم و ولایت علی است.)

    .

    اصول کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    موضوعات: ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
     [ 03:58:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دوستی امیر المومنین ...
    دوستی امیر المومنین

    دوستی امیر المومنین

    عرض کردم : خدا فرماید: «کسانیکه ایمان آورده و کارهای شایسته کردند خدای رحمان برای آنها محبتی قرار خواهد داد.»

    امام صادق علیه السلام فرمود: آن محبتی که خدای تعالی می فرماید: دوستی امیر المومنین علیه السلام است.

    .

    اصول کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    موضوعات: ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
     [ 03:51:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      سه خصلتی که مانع خیانت می شود ...
    سه خصلتی که مانع خیانت می شود

    سه خصلتی که مانع خیانت می شود

     

    امام صادق علیه السلام فرمود: پیغمبر صلی الله علیه و آله در مسجد خیف برای مردم سخنرانی کرد و فرمود:

    خدا یاری کند بنده ئی را که سخن مرا بشنود و در گوش گیرد و حفظ کند و به کسانی که نشنیده اند برساند چه بسا حامل  علمی که خود دانا نیست و چه بسا حامل علمی که به داناتر از خود رساند.

    سه خصلت است که دل هیچ فرد مسلمانی با آن خیانت (کینه توزی، بدخواهی) نکند:

    1- خالص نمودن عمل برای خدا

    2- خیرخواهی پیشوایان مسلمین(به اطاعت و فرمانبری از آنها)

    3- همراه بودن با جماعت مسلمین (و جدا نشدن و اختلاف و پراکندگی ایجاد نکردن)

    زیرا دعوت مسلمین افراد پشت سرشان را هم شامل می شود(پس هرکه همراه جماعت شد در سود آنها شریک است)

    مسلمین  همه برادرند.

    خونشان برابر است ( پس اگر شخص از انها کوچکتر ینشان را به ناحق بکشد باید کشته شود)

    و پست ترین فردشان در برقراری پیمانشان کوشش می کند (یعنی پست ترین فرد مسلمان می تواند در مواد امان نامه هر قرار دادی با کفار شرکت و دخالت کند و در وفای آن کوشا باشد.)

    علامه مجلسی راجع به جماعت مسلمین اخباری را نقل می کند:

    1-  از رسول خدا صلی الله علیه و آله راجع به جماعت امتش پرسیدند فرمود: جماعت امت من اهل حقند اگرچه کم باشند.

    2-  پیغمبر صلی الله علیه و آله عرض شد: جماعت امت کیانند؟ فرمود: کسانی که برحقند اگر چه ده نفر باشند.

    .

    اصول کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

     

     

     

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
    [پنجشنبه 1400-04-24] [ 10:26:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      حقیقت ماهیت کفار ...
    حقیقت ماهیت کفار

     حقیقت ماهیت کفار

    امام صادق علیه السلام : … همانا خدا مردمی را برای دوزخ و آتش آفرید و به ما دستور داد که به آنها تبلیغ کنیم و ولی آنها چهره در هم کشیدند و دلشان نفرت پیدا کرد و آن را به ما برگردانیدند و تحمل نکردند و تکذیب نمودند و گفتند:جادوگر است، دروغ گوست، خدا هم بر دلشان مهر نهاد و آن را از یادشان برد.

    سپس خدا زبانشان را به قسمتی از بیان حق گویا ساخت که به زبان می گویند و به دل باور ندارند(مانند سخنانی که گاهی بعضی از کفار و فساق به نفع خدا پرستان و علیه خود گویند) تا همان سخن از دوستان و فرمانبران خدا دفاعی باشد و اگر چنین نبود کسی در روی زمین خدا را عبادت نمی کرد و مامور شدیم که از آنها دست برداریم و حقایق را پوشیده و پنهان داریم شما هم (ای گروه شیعه) از انکه خدا بدست برداشتن از اوامر فرموده پنهان دارید و از انکه به کتمان و پوشیدگی از او دستور داده پوشیده دارید.

    سپس امام دست به دعا برداشت و گریه کرد و فرمود:

    بار خدایا!

    ایشان (شیعیان) مردمی اندک و ناچیز اند

    پس زندگی ما را زندگی آنها و مرگ ما را مرگ آنها قرار ده

    و دشمن خود را بر ایشان مسلط مکن که ما را به آنها مصیبت زده کنی

     زیرا اگر ما را به آنها مصیبت زده کنی 

    هرگز در روی زمین پرستش نشوی و صلی الله علی محمد و آله و سلم تسلیما.

     

    شرح: احادیث صعب و مستصعب که در این روایات ذکر شده است مانند آیات قرآن و هدایت الهی و مواعظ و عبرتهاست که اگر با گوشی شنوا و دلی نرم و روحی مطیع برابر شود آمادگی و مجذوبیت و پذیرش پیدا می شود و اگر با دلی سخت و روحی سرکش برخورد کند با انکار و تمرد مواجه می شود و بلکه بر قساوت و طغیان آن می افزاید. قران کریم می فرماید: «از این قرآن آیه هائی نازل می کنیم که برای مومنان شفا و رحمت است و ستمگران را جز خسارت نیفزاید.» سوره17/82

    .

    اصول کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
     [ 10:19:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      اسرار امامان معصوم علیهم السلام را چه کسانی می توانند درک کنند؟ ...
    اسرار امامان معصوم علیهم السلام را چه کسانی می توانند درک کنند؟

      اسرار امامان معصوم علیهم السلام را چه کسانی می توانند درک کنند؟

     

    ابوبصیر گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: ای ابا محمد! همانا به خدا که سرّی از سرّ خدا و علمی از علم خدا نزد ماست که به خدا هیچ فرشته مقرب و پیغمبر مرسل و مومنی که دلش را به ایمان آزموده آن را تحمل نکند. سوگند که خدا آن را به احدی جز ما تکلیف نفرموده و عبارت با آن را از هیچ کسی جز ما نخواسته.

    و نیز نزد ما سرّیست از سرّ خدا و علمی است از علم خدا که ما را به تبلیغ اش مأمور فرموده و ما ان را از جانب خدای عزوجل تبلیغ کردیم و برایش محلی و اهلی و پذیرنده ئی نیافتیم تا انکه خدا برای پذیرش آن مردمی را از همان طین و نوری که محمد و آل محمد و ذریه او را آفرید،  خلق کرد و آنها را از فضل و رحمت خود ساخت چنانکه محمد و ذریه او را ساخت.

    پس چون ما آنچه را از جانب خدا به تبلیغش مأمور بودیم، تبلیغ کردیم آنها پذیرفتند و تحمل کردند و یاد ما به آنها رسید . پس دلهای ایشان به شناسائی و به حدیث ما متوجه گشت اگر آنها از آن طینت و نور خلق نمی شدند این چنین نبودند نه به خدا آن را تحمل نمی کردند.

    .

    اصول کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
     [ 10:12:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      میزان مهلت دادن برای پرداخت قرض ...
    میزان مهلت دادن برای پرداخت قرض

    میزان مهلت دادن برای پرداخت قرض

    سهل بن زید از معاویه بن حکیم نقل کند و او از محمد بن اسلم و او از مردی طبرستانی به نام محمد –معاویه گوید: سپس خودم هم محمد طبری را دیدم و او به من خبر داد که شنیدم علی بن موسی الرضا علیه السلام می فرمود:

    هرگاه بدهکاری برای راه حقی قرض کرده باشد تا یکسال مهلتش دهند اگر برایش گشایش شد خودش می پردازد وگرنه باید امام از جانب او از بیت المال بپردازد.

    .

    اصول کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام رضا (علیه السلام), ◀جلد2, ◀احادیث, ✔مطلب ندارد
     [ 10:08:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      چه کسی شایسته امامت است؟ ...
    چه کسی شایسته امامت است؟

    چه کسی شایسته امامت است؟

     

    رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: امامت شایسته نیست جز برای مردیکه دارای سه خصلت باشد:

    1- تقوی و ورعیکه او را از نافرمانی خدا باز دارد

    2- خویشتن داری که خشمش را با آن کنترل کند

    3- نیکو حکومت کردن بر افراد زیر فرمانش تا آنجا که نسبت به ایشان مانند پدیری مهربان باشد.

    .

    اصول کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله), ✔مطلب ندارد
     [ 10:04:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      آخرین سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله ...
    آخرین سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله

    آخرین سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله

    سدیر صیرفی  گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام می فرمود: پیغمبر صلی الله علیه و آله خبر وفاتش داده شد در صورتی که تن درست بود و دردی نداشت –این خبر را جبرئیل آورد- حضرت برای نماز همگانی جار زد و مهاجر و انصار را دستور داد تا سلاح برگیرند، مردم جمع شدند و پیغمبر صلی الله علیه و آله بر منبر برآمد و خبر وفات خود را به آنها داد و سپس فرمود؛ خدا را به والی بعد از خود به یاد می آورم از اینکه؛

     مبادا بر جماعت مسلمین رحم نکند

    باید بزرگشان را احترام کند

     و به ضعیفشان رحم کند

     و عالمشان را بزرگ شمرد

     و به آنها زیان نرساند تا خوارشان کند

    و نیازمندشان نسازد تا از دینشان به در برد

     و در خانه خود را به روی آنها نبندد(و از حال آنها بی خبر نماند) تا توانای آنها ناتوانشان را بخورد

    و در لشکر کشی آنها سختی روا ندارد(همه را در مرزها نگه ندارد) تا نسل امتم را قطع کند.

    سپس فرمود: شاهد باشید که من ابلاغ کردم و خیر خواهی نمودم.

    امام صادق علیه السلام فرمود: این آخرین سخنی بود که پیغمبر صلی الله علیه و آله بالای منبرش فرمود.

    .

    اصول کافی، ج2

    ترجمه مصطفویان

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
     [ 10:01:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      مبنای اعمال از منظر امیر المومنین ...
    مبنای اعمال از منظر امیر المومنین

    مبنای اعمال از منظر امیر المومنین

    امیر المومنین علیه السلام فرمود: با والیان خود خیانت نورزید و با رهبران خود دغلی نکنید و پیشوایان خود را نادان نخوانید و از رشته پیوند خود (جماعت مسلمین) پراکنده مشوید که سست شوید و شوکت و دولت شما برود.

    پایه کارهای شما باید روی این مبنی باشد  و ملازم این روش باشید زیرا اگر شما مشاهده می کردید آنچه را مردگان از شما که مخالف دعوت شما بودند مشاهده کردند شما هم شتاب می کردید و بیرون می آمدید و فرمان می بردید(یعنی مردم پیش از شما را به جهاد و اطاعت دعوت کردم ولی آنها مخالفت کردند و اکنون عذاب خدا را مشاهده می کنند شما هم اگر مشاهده کنید به سوی جهاد می شتابید و فرمان می برید.) ولی آنچه را آنها مشاهده کردند از شما پوشیده شده و به زودی پرده برداشته شود.

    .

    اصول کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده حضرت علی(علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
     [ 09:54:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نحوه برخورد با دنیا از منظر امامان معصوم علیهم السلام ...
    نحوه برخورد با دنیا از منظر امامان معصوم علیهم السلام

    نحوه برخورد با دنیا از منظر امامان معصوم علیهم السلام

     

     روایت اول)

    معلی بن خنیس گوید: روزی به امام صادق علیه السلام عرض کردم: آل فلان (بنی عباس) و نعمتهائی را که دارند به یاد آوردم و با خود گفتم: اگر این نعمت برای شما می بود ما هم با شما در عیش و خوشی بودیم

    فرمود: هیهات ای معلی! اگر چنین می بود برای ما جز نگهبانی شبانه و تلاش روزانه و پوشاک زبر و درشت و خوراک سخت و بی خورش چیزی نبود، از این رو آن امر از ما برکنار شد. آیا تو دیده ئی که هرگز خدای تعالی بردن حقی را جز این نعمت قرار دهد.

     

    روایت دوم)

    زمانی که عاصم بن زیاد عبا پوشید و جا مه نرم را بیرون کرد و برادرش ربیع بن زیاد شکایت او را خدمت امیر المومنین علیه السلام اورد که او همسرش را غمگین نموده و فرزندانش را اندوهناک ساخته .

    حضرت فرمود: عاصم را نزد من آورید او را خدمتش آوردند چون حضرت او را دید چهره در هم کشید و فرمود: از همسرت خجالت نکشیدی؟ به فرزندانت رحم نکردی؟ گمان می کنی که خدا چیزهای خوب و پاکیزه را برای تو حلال کرده و نمی خواهد از آنها استفاده کنی تو نزد خدا پست تر از آنی. مگر خدا نمی فرماید: «خدا زمین را برا استفاده مردم نهاد که در آن میوه و نخل غلافدار است.» سوره55/11 مگر خدا نمی فرماید: «دو دریا را گذاشت که به هم برسند  میانشان حائلی است که به هم تجاوز نکنندتا آنجا که فرماید: .. از آنها لوءلوء و مرجان بیرون می شود.» سوره55/22

    به خدا سوگند که به کاربردن نعمت های خدا را با عمل نزد او محبوبتر است از به کار بردن آنها را با گفتار در صورتی که خدای عزوجل می فرماید: و اما نعمت پروردگارت را بازگو سوره93/11

    عاصم گفت: یا امیرالمومنین! پس چرا خود شما به خوراک سخت و پوشاک درشت اکتفا نموده ئی؟

    فرمود: وای بر تو!! همانا خدای عزوجل برپیشوایان  عدالت واجب ساخته که خود را در ردیف مردم ضعیف و ناتوان گیرند، تا فقر و تنگدستی فقیر را از جا به در نبرد . عاصم بن زیاد عبا را کنار گذاشت و جامه نرم در بر کرد.

    .

    اصول کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده حضرت علی(علیه السلام), ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
     [ 12:19:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      علت «امیر المومنین» خواندن حضرت علی علیه السلام ...
    علت «امیر المومنین» خواندن حضرت علی علیه السلام

     علت «امیر المومنین» خواندن حضرت علی علیه السلام

     

    احمد بن عمر گوید: از حضرت ابوالحسن علیه السلام پرسیدم: چرا آن حضرت امیر المومنین علیه السلام نامیده شد؟

    فرمود: زیرا او مومنین را طعام علمی می دهد. مگر نشنیده ئی که خدا در کتابش می فرماید: و ما خانواده خود را طعام می دهیم. سوره12/آیه64

     

    شرح: مار یمیر به معنی طعام دادن و آذوقه خوب برای خانواده تهیه کردن است. بنابراین کلمه امیر صیغه متکلم وحده از فعل مضارع است که در اثر کثرت استعمال  لقب آن حضرت گشته است مانند تابط شراً و ممکن است مقصود از روایت این باشد که حکام و زمامداران دیگر که امیر مردم هستند غذای جسمی و خواربار و آذوقه معاش آنها را منظم می کنند و در دسترس آنها می گذارند تا زندگی حیوانی آنها اداره شود ولی حکومت علی علیه السلام علاوه بر جنبه معاش مردم از نظر غذای روحی و زندگی علمی و معنوی افراد مورد توجه است و اختصاص به مومنین هم دارد زیرا تنها ایشانند که از علوم آن حضرت استفاده می کنند.

    روایت دوم)

    امیر المومنین علیه السلام فرمود: خدا مرا پیشوای خلقش قرارا داد و بر من واجب ساخت که درباره خود و خوراک و نوشابه و پوشاکم مانند مردم ضعیف و مستمند بر خود تنگ گیرم  تا فقیر از فقر من پیروی کند و ثروتمند به وسیله ثروتش سرکشی و طغیان ننماید.

     

    اصول کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده حضرت علی(علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
     [ 12:13:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      امام زمان را به چه عنوانی باید صدا کرد؟ ...
    امام زمان را به چه عنوانی باید صدا کرد؟

    امام زمان(عجّ الله تعالی فرجه الشریف) را به چه عنوانی باید صدا کرد؟

     

    عمر بن زاهر گوید: مردی از امام صادق علیه السلام پرسید که به امام قائم به عنوان امیر المومنان سلام می کنند؟

    فرمود: نه، آن نام را خدا مخصوص امیر المومنین (علی بن ابی طالب) علیه السلام نموده پیش از او کسی بدان نام، نامیده نشده و بعد از او هم جز کافر آن نام را بر خود نبندد.

    عرض کردم : قربانت پس چگونه بر او سلام کنند؟

    فرمود: می گویند: السلام علیک یا بقیه الله؛ سپس این آیه را قرائت فرمود: اگر مومن هستید بقیه الله برای شما بهتر است. سوره 11/86

    .

    اصول کافی،ج2

    ترجمه مصطفوی

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ◀مطالب ویژه امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف), ✔مطلب ندارد, بهترین نام برای خواندن امام زمان
     [ 12:07:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      استثنا شدن امامان معصوم علیهم السلام ...
    استثنا شدن امامان معصوم علیهم السلام

    استثنا شدن امامان معصوم علیهم السلام

     

    زید حشام گوید: شب جمعه ای بود و ما راه می رفتیم که امام صادق علیه السلام به من فرمود: قرآن بخوان، زیرا شب جمعه است.

    من این آیه را خواندم :«ان یوم الفصل میقاتهم اجمعین. یوم لا یعنی مولی عن مولی شیئا و لا هم ینصرون. الا من رحم الله.» سوره44/آیه42

    امام صادق علیه السلام فرمود: به خدا ما را خدا ترحم کرده و ما را خدا استثنا فرموده ولی ما از دوستان خود کارسازی کنیم.

    .

    اصول کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
    [چهارشنبه 1400-04-23] [ 11:59:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تیم وعدی (ابوبکر و عمر) و بنی امیه بر منبر پیامبرصلی الله علیه و آله ...
    تیم وعدی (ابوبکر و عمر) و بنی امیه بر منبر پیامبرصلی الله علیه و آله

    تیم وعدی (ابوبکر و عمر) و بنی امیه بر منبر پیامبرصلی الله علیه و آله

    حضرت ابوالحسن علیه السلام فرمود: چون رسول خدا صلی الله علیه و آله در خواب دید که تیم وعدی (ابوبکر و عمر) و بنی امیه بر منبر او می نشینند او را هراس و غم گرفت. خدای تبارک و تعالی آیه قرآنی نازل فرمود تا مایه دلداریش باشد: و اذ قلنا للملائکه اسجدوا لادم فسجدوا الا ابلیس ابی» سوره20/ آیه116

    سپس به پیغمبر وحی فرستاد که :«ای محمد! من امر می کنم فرمان نمی برند پس اگر تو هم درباره وصی ات امر کردی و فرمانت نبردند بی تابی مکن.»

    .

    اصول کافی،ج2

    ترجمه مصطفوی

    موضوعات: ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
     [ 11:56:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      رابطه ایمان و کفر با ولایت ...
    رابطه ایمان و کفر با ولایت

    رابطه ایمان و کفر با ولایت

     

    نعیم صحاف گوید: از امام صادق علیه السلام آیه «فمنکم کافر و منکم مومن» سوره 64/آیه 2را پرسیدم.

    فرمود: خدای عزوجل ایمان و کفر مردم را با ولایت ما شناخت روزی که از ایشان پیمان گرفت و آنها به صورت صلب آدم علیه السلام بودند.

    و نیز از آن حضرت این قول خدای عزوجل را پرسیدم  : «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول فان تولیتم فانما علی رسولنا البلاغ المبین» سوره64/آیه 2.

    فرمود: هان به خدا سوگند! پیشینینان شما هلاک نشدند و هیچ کس هم تا زمان قیام قائم ما عجل الله تعالی فرجه الشریف هلاک نشود جز به سبب ترک نمودن ولایت ما و انکار حق ما و رسول خدا صلی الله علیه و آله از دنیا نرفت تا حق ما را به گردن این امت ثابت و لازم ساخت و خدا هر که را بخواهد به راه راست هدایت کند.

    .

    اصول کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
     [ 11:49:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بئر معطله و قصر مشید ...
    بئر معطله و قصر مشید

      بئر معطله و قصر مشید

    موسی بن جعفرعلیه السلام درباره قول خدای تعالی : «و بئر معطله و قصر مشید» سوره22/آیه45  فرمود : چاه عاطل مانده امام ساکت است و کاخ برافراشته امام گویا است.

    شرح : چاه عاطل مانده آن است که آب دارد و مردم از آن استفاده نمی کنند و تاویل نمودن امام ساکت را به آن تشبیهی است بسیار مناسب زیرا آب مایه حیات صوری و ظاهری و علم امام مایه حیات معنوی و روحانی است و همانگونه که بدبختی مردم گاهی سبب می شود که از آب موجود صاف و زلال استفاده نمی کنند گاهی هم شقاوت آنها سبب می شود که نتوانند از علم امام و رهبر خود استفاده کنند مانند زمان خانه نشینی امیر المومنین علیه السلام و زمان غیبت امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف و تشبیه امام ناطق به کاخ برافراشته نیز روشن و واضح است مانند زمان خلافت و حکومت آن حضرت و زمان ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف.

    .

    اصول کافی، ج2

    ترجمه مصطفویان

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام موسی کاظم (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
     [ 11:44:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      گفت و گوها پیرامون آیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا : الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون.» ...
    گفت و گوها پیرامون آیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا : الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون.»

    گفت و گوها پیرامون آیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا : الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون.»

     

    امام صادق علیه السلام از پدرش و او از جدش علیهم السلام نقل می کند راجع به قول خدای عز و جل: «یعرفون نعمه الله ثم ینکرونها» سوره 16/ آیه 83 فرمود: چون آیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا : الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه  و هم راکعون.» سوره5/ آیه 55 نازل شد. جمعی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد مدینه انجمن کردند بعضی از آنها به بعض دیگر گفتند : درباره این آیه چه می گوئید؟

    بعضی گفتند: اگر این آیه را انکار کنیم آیات دیگر را هم انکار کرده ایم و اگر به این ایمان آوریم این خود خواری ماست، زیرا پسر ابی طالب بر ما مسلط می شود

    پس گفتند : ما یقین داریم که محمد در آنچه می گوید راستگوست ولی ما از او پیروی می کنیم و از علی نسبت به آنچه دستورمان می دهد فرمان نمی بریم آنگاه این آیه نازل شد «یعرفون نعمه الله ثم ینکرونها »  یعنی ولایت علی بن ابی طالب را میشناسند ولی بیشترشان نسبت به ولایت کافرند.

    .

    اصول کافی،ج2

    ترجمه مصطفوی

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
     [ 11:39:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پدر و مادر حقیقی ...
    پدر و مادر حقیقی

    پدر و مادر حقیقی

    اصبغ بن نباته از امیر المومنن علیه السلام راجع به قول خدای تعالی : «أن اشکرلی و لوالدیک الی المصیر» سوره 31/آیه14 پرسید.

    حضرت فرمود: پدر و مادری که خدا سپاس گذاری ایشان را واجب کرده آنهایند که علم از آنها ترواش کند و حکت را به ارث گذارند و مردم به اطاعتشان مأمورند و خدا پس از آن فرماید: «سرانجام به سوی من است» سرانجام بندگان به سوی خدا است و راهنمایش  همان پدر و مادر هستند.

    سپس خدا روی سخن را متوجه پسر خنتمه و رفیقش نمود (یعنی عمر و ابوبکر؛ زیرا خنتمه نام مادر عمر است) و نسبت به خاص و عام (پیغمبر و سایر مردم ) فرموده است: «و ان جاهداک علی ان تشرک بی» یعنی از پیش خود درباره وصی ات سخن گوئی و از آن که دستور اطاعتش داری برگردی از آنها فرمان مبر و سخنانشان را مشنو.

    سپس سخن را متوجه پدر و مادر نموده و فرمود: «در دنیا به نیکی همدمشان باش» یعنی فضیلت آنها را به مردم بشناسان و به روش آنها دعوت کن و همین است معنی قول خدا «واتبع سبیل من اناب الی مرجعکم.» پس فرمود اول به سوی خدا و سپس به سوی ماست.

    از خدا پروا کنید و نافرمانی این پدر و مادر نکنید زیرا خرسندی آنها خرسندی خدا و خشمشان خشم خداست.

    شرح: تفسیر ظاهر آیه شریفه درباره سفارش نسبت به پدر و مادر جسمانی و سپاس گذاری از آنها و خوش رفتاری با ایشان است ولی تأویل آیه چنانکه امیر المومنین علیه السلام بیان می فرماید بر پدران روحانی که پیغمبر و اوصیاء آن حضرت باشند منطبق می شود. لیکن تطبیق جزئیات چنانکه مرحوم مجلسی می گوید: از غریب ترین تاویلات است و بر فرض صدورش از امیر المومنین علیه السلام از بطون عمیقه است و از ظاهر معنی لفظ دور است و کسی آن را داند که خود فرموده است.

    .

    اصول کافی،ج2

    ترجمه مصطفوی

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده حضرت علی(علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
     [ 08:43:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      معنای شجره طیّبه ...
    معنای شجره طیّبه

    معنای شجره طیّبه

    عمر بن حریث گوید: قول خدای تعالی را : «کشجره طیبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء» سوره۱۴/آیه ۲۴. از امام صادق علیه السلام  پرسیدم.

    حضرت فرمود: رسول خدا صلی اله علیه و آله اصل و ریشه آن درخت است و امیر المومنین علیه السلام فرع(و تنه) آن و امامان از نسل آنها شاخه های آن و علم امامان ، میوه آن و شیعیان مومن ایشان برگهای آن است. آیا در آن درخت چیز زیاد دیگری هست؟

    عرض کردم: نه، به خدا

    فرمود: به خدا که چون مومنی متولد شود برگی در آن درخت پیدا می شود و چون مومنی می میرد برگی از آن درخت می افتد.

    .

    اصول کافی، ج2

    ترجمه مصطفوی

    موضوعات: ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀جلد2, ✔مطلب ندارد
     [ 08:35:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و چهارم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و چهارم)

    دعاى آن حضرت است در زدودن اندوه‌ها

    بهترین حاجات انسان


     ای زدایندۀ اندوه و برطرف‌کنندۀ دلتنگی و غصّه!

    ای بخشاینده در دنیا و آخرت و مهرورز در هر دو جهان!

    بر محمّد و آل محمّد درود فرست و اندوه مرا بزدای و دلتنگی و غصّه‌ام را برطرف کن.

     

    ای یگانه! ای یکتا! ای بی‌نیاز!

    ای کسی که نزاده و زاده نشده و احدی برای او همتا نیست!

    نگهداری‌ام کن و پاکم ساز و مصیبت و بلایم را از میان ببر

     

    خدایا! از تو درخواست می‌کنم؛

    درخواست کسی که نیازش شدید و نیرویش کاهش یافته و گناهانش زیاد شده؛

    درخواست کسی که برای نیازمندی‌اش فریادرسی

    و برای ناتوانی‌اش نیرو دهنده‌ای و برای گناهش آمرزنده‌ای، غیر تو نمی‌یابد.

     

    درخواست بالاترین نوع عمل و تقوی

     

    ای صاحب بزرگی و رافت و رحمت!

    عملی را از تو درخواست می‌کنم که هر کس آن را انجام دهد، به خاطر آن دوستش داری؛

    و یقینی را می‌خواهم که به سبب آن کسی را سود می‌دهی که در مسیر جریان فرمان و اراده‌ات، به وسیلۀ آن یقین، حقّ‌الیقین را به دست آورد.

     

    خدایا!

    بر محمّد و آل محمّد درود فرست

    و جان مرا بر پایۀ درستی و راستی و عمل و اخلاق دریافت کن

    و نیازم را از دنیا بگسل

    و رغبتم را در آنچه نزد توست، در حالی که مشتاق لقایت باشم، قرار ده؛

    و صدق توکّل بر وجود مبارکت را به من ببخش. 

     

    از تو بهترین سرنوشتی که مقدّر شده درخواست می‌کنم

    و از بدترین سرنوشتی که مقرر شده به تو پناه می‌آورم؛

    ترس بندگان را از مقامت

    و بندگی فروتنان را برایت

    و یقین توکّل‌کنندگان را بر وجودت

    و توکّل مؤمنان را بر حضرتت، از تو درخواست دارم.

     

    خدایا!

    اشتیاقم را در خواسته‌هایم مانند اشتیاق عاشقانت در خواسته‌هایشان

    و ترسم را مانند ترس دوستانت قرار ده؛

    و مرا در عرصۀ خشنودی‌ات به عمل و کوششی به کار گیر که با آن،

    چیزی از دینت را به خاطر ترس از کسی از آفریده‌هایت، رها نکنم. 

     

    خدایا! این است حاجت من،

    پس اشتیاقم را در آن بزرگ و زیاد کن

    و عذرم را در آن آشکار فرما

    و برهان و دلیلم را در آن به من بیاموز

    و جسمم را در آن سلامت بخش.

     

    خدایا!

    کسانی صبح می‌کنند در حالی که به غیر تو اعتماد و امید دارند؛

    ولی من صبح کردم در حالی که در همۀ امورم اعتماد و امیدم تویی.

    برای من به آنچه سرانجامش از همه بهتر است حکم کن

    و از فتنه‌های گمراه‌کننده نجاتم ده،

    به مهربانی‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان!

    و درود خدا بر سرور ما محمّد، فرستادۀ برگزیده خدا و اهل بیت پاکش.

    .

    دعای پنجاه و چهارم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, دعا به هنگام غم و اندوه, بهترین حاجات انسان, بالاترین نوع عمل و تقوی
    [شنبه 1400-03-01] [ 01:23:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و سوم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و سوم)

    نحوه اقرار به گناهان و طلب پرده پوشی

     

    پروردگار من!

    گناهانم زبانِ مرا بند آورده

    و رشته‌ي سخنم را از هم گسسته است

    و من عذري اقامه نتوانم كرد.

    پس همچنان اسيرِ گرفتاري و گروگانِ كردار خويشتنم.

    در ميان گناهان سرگردانم،

    و از مقصد خود بيراه شده‌ام و دستم از چاره كوتاه است.

    من خود را در جايگاه گنهكارانِ سرشكسته قرار داده‌ام؛

    در جايگاه شوربختاني كه با تو گستاخي مي‌ورزند

    و تهديدهايت را سبك مي‌شمارند.


    پاك و منزّهي تو،

    به چه جرئتي با تو گستاخي كردم؟

    و با كدامين فريب خود را به ورطه‌ي نابودي افكندم؟


    اي مولاي من!

    بر من رحمت آور كه به صورت بر زمين افتاده‌ام و از راه لغزيده‌ام.

    به حِلم خود از ناداني‌ام درگذر،

    و به احسان خود از بدكرداري‌ام،

    كه به گناه خود اقرار دارم

    و به خطاي خود معترفم.

    اينك اين دست من و اين سَرِ من كه براي قصاص از خود آن را با فروتني تسليم كرده‌ام.

    بر پيري‌ام و پايان گرفتنِ روزگارم و نزديك شدنِ مرگم و ناتواني و درويشي و بيچارگي‌ام رحمت آور.


    مولاي من!

    به من رحم كن آن گاه كه پايم از دنیا بريده شود،

    و يادم از خاطر آفريدگان برود،

    و همچون كسي كه يكباره از ياد رفته است، به جمع فراموشان درآيم.


    مولاي من!

    آن گاه كه چهره و حالتم دگرگون شود

    و جسمم بپوسد و اندامم پاره گردد

    و بندبند وجودم از هم بگسلد،

    بر من رحمت آور، كه واي بر غفلت من از آنچه در پيش رو دارم.


    مولاي من!

    در آن روز كه از گور خود به درآيم و زنده شوم، به من رحم كن،

    و در آن روز جاي ايستادنِ مرا براي حساب در ميان دوستدارانت قرار ده،

    و چنان كن كه با دوستانت به سوي ميزان روانه شوم

    و در سايه‌ي قربِ تو منزل گزينم،

    اي پروردگار هستي‌ها.

    .

    دعای پنجاه و سوم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

     

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, نحوه اقرار به گناه, طلب پرده پوشی
     [ 01:08:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و دوم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و دوم)

    نيايش آن حضرت در اصرار ورزيدن بر دعا

     

    اوصاف خداوند


    اي خدايي كه نه در زمين چيزي از تو پوشيده مي‌ماند و نه در آسمان،

    و چگونه چيزي كه خود آن را آفريده‌اي، از تو پنهان تواند بود اي معبود من؟

    يا چگونه چيزي را كه خود پديد آورده‌اي، شماره نتواني كرد؟

    يا چگونه چيزي كه تدبير كارش به دست توست، از چشمت پنهان شود؟

    يا چگونه مي‌تواند از تو بگريزد كسي كه بي‌رزق و روزيِ تو زنده نخواهد بود؟

    و يا چگونه از بندِ اراده‌ات رهايي يابد آن كس كه جز در قلمروِ فرمانروايي‌ات راهي برايش نيست.


    پاك و منزّهي تو،

    از آفريدگانِ تو آن كس كه بيش‌تر تو را بشناسد، از تو بيش‌تر مي‌ترسد،

    و آن كس كه طاعتش بيش از ديگران باشد، فروتني‌اش در پيشگاه تو بيش‌تر خواهد بود،

    و خوارترينِ آنان كسي است كه روزي‌اش را تو مي‌دهي، ولي او ديگري را پرستش مي‌كند.


    پاك و منزّهي تو،

    آن كس كه به تو شك مي‌ورزد و فرستادگانت را دروغ مي‌پندارد، از پادشاهي‌ات نتواند كاست.

    آن كس كه حكم تو را بر نمي‌تابد، نتوان از فرمان تو سرپيچد،

    و آن كسي كه قدرتت را منكر مي‌شود، خود را از سلطه‌ي تو باز نتواند داشت،

    و آن كس كه جز تو را مي‌پرستد، از دست تو راه گريزش نيست،

    و آن كس كه ديدار تو را خوش ندارد، در دنيا جاودان نخواهد زيست.


    پاك و منزّهي تو،

    و چه بلند است مرتبه‌ات،

    و چه غالب است قدرتت،

    و چه سخت است نيرويت،

    و چه نافذ است فرمانت.


    پاك و منزّهي تو،

    مرگ را براي همه‌ي آفريدگانت مقدّر كرده‌اي؛

    چه آنان كه تو را به يكتايي مي‌پرستد و چه آنان كه نمي‌پرستند.

    همگان چشنده‌ي طعم مرگ هستند، و همه رهسپار كوي تواَند.

    نامت بلند و فرخنده است.

     

    جز تو هيچ خدايي نيست. كتايي و انباز نداري.

    به تو ايمان آوردم، و فرستادگانت را تصديق كردم،

    و كتابت را پذيرفتم، و به هر معبودي جز تو كافر گرديدم،

    و از هر كه غير تو را پرستيد، بيزار شدم.

     

    آفت های راه کمال


    خدايا!

    روز و شبم را در حالي سپري مي‌كنم كه كار نيك خود را اندك مي‌بينم،

    و به گناه خود معترفم، و به خطاي خود اقرار دارم.

    من چون بر خويشتن ستم كرده‌ام، ذليل و خوارم.

    كردار من مرا به نابودي افكنده،

    و هواي نَفسِ من تباهم گردانيده،

    و شهوات مرا از خوبي‌ها بي‌بهره ساخته است.

     


    اي مولاي من!

    از تو درخواست مي‌كنم؛

    چونان كسي كه آرزوهاي دراز او را به كارِ بيهوده سرگرم نموده،

    و جسمش به سبب تن درستي به غفلت افتاده،

    و قلبش به افزونيِ نعمت فريفته گرديده،

    و كم‌تر به فرجام كار خود مي‌انديشد؛


    چونان كسي كه آرزوها بر او چيره شده،

    و خواهش نَفس به فتنه‌اش دچار كرده،

    و دنيا تما موجودش را به تصرّف درآورده،

    و مرگ بر او سايه افكنده است؛

     

    چونان كسي كه گناهان خود را بسيار مي‌بيند و به خطاي خود معترف است؛

    چونان كسي كه نه جز تو پروردگاري دارد و نه جز تو سرپرستي مي‌شناسد.

    كسي او را از خشم تو نمي‌رهانَد،

    و او هرگز پناهگاهي نمي‌يابد كه از تو بدان پناه برد، مگر آنگاه كه به درگاه تو پناه آورَد.


    معبود من!

    از تو مي‌خواهم كه به حقِ خود كه بر همه‌ي آفريدگانت لازم گردانده‌اي،

    و به نام بزرگ خود كه به پيامبرت فروده‌اي با آن به تسبيح تو پردازد،

    و به بزرگيِ ذات بزرگوارت كه نه كهنگي مي‌پذيرد، نه دگرگون مي‌شود،

    نه تغيير حالت مي‌دهد و نه از ميان مي‌رود،

     

    بر محمد و خاندان محمد درود فرستي

    و مرا با عبادت خود از هر چيز بي‌نياز كني،

    و با ترس از خود، محبت دنيا را از دلم بزدايي،

    و به رحمت خود مرا با دستي پر از كرامت باز گرداني

     

    تنها


    زيرا من تنها به سوي تو مي‌گريزم،

    و تنها از تو مي‌ترسم،

    و تنها از تو فريادرسي مي‌خواهم،

    و تنها به تو اميدوارم،

    و تنها تو را مي‌خوانم،

    و تنها به درگاه تو پناه مي‌آورم،

    و اعتمادم تنها به توست،

    و تنها از تو ياري مي‌جويم،

    و تنها به تو ايمان دارم،

    و تنها بر تو توكل مي‌كنم،

    اتكاي من تنها به جود و بخشش توست.

     .

    دعای پنجاه و یکم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀اوصاف خدا, ✔مطلب ندارد, آفت های راه کمال
     [ 12:57:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه( دعای پنجاه و یکم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه( دعای پنجاه و یکم)

    انواع  توجهات و نعمت های خداوند برانسان (شکرگذاری)


    اي معبود من!

    تو را مي‌ستايم ـ و تو سزاوار هر ستايشي ـ بدان سبب كه در حقِ من نيكي‌ها كردي،

    و نعمت‌هاي فراوان به من بخشيدي،

    و عطاياي بسيار ارزاني فرمودي،

    و به رحمت خود مرا بر ديگران برتري دادي،

    و نعمت خويش را بر من تمام گرداندي.

    تو درباره‌ي من چندان خوبي و احسان كرده‌اي كه دست شكر و سپاس من از آن كوتاه است.


    آري!

    اگر نبود احسان تو و نعمت‌هاي بسيارت، من بهره‌ي خود را به دست نمي‌آوردم

    و نَفس خود را اصلاح نمي‌كردم؛

    ولي تو پيش از آن كه درخواست كنم، به من احسان فرمودي،

    و در همه‌ي كارها از ديگران بي‌نيازم كردي،

    و سختيِ بلا را از من دور ساختي،

    و حكم سهمگين خود را از من باز داشتي.


    اي معبود من!

    چه بسيار بلاي بيش از طاقت كه از من بگرداندي،

    و چه بسيار نعمت كه چشم دلم را بدان روشني بخشيدي،

    و چه بسيار احسان كه از روي بزرگواري در حقِ من روا داشتي.

    توي كه هنگام ناچاري و بيچارگي، دعايم را به اجابت رساندي،

    و چون به پرتگاهِ گناه افتادم، دستم را گرفتي و مرا آمرزيدي

    و حقّ مرا از دشمنانم ستاندي.


    اي معبود من!

    هرگاه از تو چيزي خواسته‌ام، بخيلت نيافته‌ام،

    و هرگاه آهنگِ ديدار تو كرده‌ام، گرفته و درهم نبوده‌اي،

    بلكه ديده‌ام دعاي مرا مي‌شنوي و آنچه خواسته‌ام عطا مي‌كني،

    و ديده‌ام در هر حالتي كه هستم، و در هر زماني كه به سر مي‌برم، نعمت‌هاي فراوانت بر من ارزاني شده است.

    از اين روست كه تو نزد من در خورِ ستايشي و احسانت پيش من نيكوست.


    جان و زبان و عقل من تو را ستايش كنند؛

    ستايشي كه به حدّ كمال خود و حقيقتِ سپاست نايل آمده

    و منتهاي خشنودي تو از من است.

    پس مرا از شدتِ خشم خود رهايي ده.


    اي جان پناهِ من!

    در آن هنگام كه راه‌هاي گوناگون مرا در يافتنِ راه رستگاري به رنج و سختي مي‌افكنند.

    اي بخشنده‌ي گناه من!

    اگر تو زشتي‌هاي مرا از چشم مردم نمي‌پوشاندي، من از رسوايان بودم.

     

    اي آن كه با ياري خود مرا تواناي بخشيدي،

    اگر ياري‌ام نمي‌كردي، از شكست خوردگان بودم.

    اي آن كه پادشاهان در پيشگاه تو يوغ ذلت و خواري را بر گردن نهاده‌اند

    و از قدرت و سختگيري‌ات هراسان‌اند.

    اي آن كه پرهيزگاريِ بندگانت را سزاواري،

    و اي آن كه نام‌هاي نيكو داري، از تو مي‌خواهم كه مرا ببخشاي و بيامرزي؛

    زيرا نه بي‌گناهم كه روي عذر خواهي داشته باشم،

    نه نيرويي دارم كه بر تو پيروز شوم،

    و نه گريزگاهي كه بدان بگريزم.

     

    توبه

    از تو مي‌خواهم كه از گناهانم درگذري،

    و از آن گناهان كه مرا در بند خود كرده و از همه سو احاطه نموده و از پرتگاه نابودي فرو افكنده است، پوزش مي‌خواهم.

    اي پروردگار من!

    از گزند آن معاصي، توبه كنان به سويت گريخته‌ام، پس توبه‌ام را بپذير.

    به درگاهت پناه آورده‌ام، پس پناهم ده.

    از تو پناه مي‌جويم، پس مرا خوار مساز.

    نياز خواه تواَم، پس نعمت خويش را از من دريغ مدار.

    در تو آويخته‌ام، پس دستم را رها مكن.

    خواهان لطف تواَم، پس نوميدم برمگردان.


    اي پروردگار من!

    تو را مي‌خوانم، در حالي كه درويشم و نالان و ترسان و نگران و بيمناك و فقير، و از درگاه تواَم گريزي نيست.


    اي معبود من!

    پيش تو شكايت مي‌كنم از ناتواني‌ام در شتاب ورزيدن به سوي وعده‌هايي كه به دوستانت داده‌اي،

    و دوري گزيدن از چيزهايي كه دشمنانت را از آنها ترسانده‌اي،

    و شكايت مي‌كنم به تو از فراواني اندوه و وسوسه نَفسِ خويش.


    معبودِ من!

    تو مرا به نيّت بَدم رسوا نساختي،

    و به سبب گناهانم به ورطه‌ي نيستي نينداختي.

    چون مي‌خوانمت، پاسخم مي‌گويي؛

    اگر چه هنگامي كه تو مرا به سوي خود مي‌خواني، درنگ مي‌ورزم.

    هر حاجت كه خواهم، تنها از تو خواهم،

    و هر جا كه باشم، راز دل با تو در ميان مي‌گذارم.

    جز تو را نمي‌خوانم و جز به تو اميد نمي‌بندم.


    پيوسته فرمانبردارم؛ چرا كه هر كس شكايت پيش تو آورَد، آن را مي‌شنوي،

    و هر كس بر تو توكل كند، به او روي مي‌آوري،

    و هر كس در تو آويزد، او را رهايي مي‌بخشي،

    و هر كس به تو پناه آورَد، غم و اندوهش را مي‌بَري.


    پس معبود من!

    مرا به سبب اندك بودن سپاسم، از خير آن جهان و اين جهان محروم مساز،

    و گناهانم را كه خود از آنها آگاهي، بيامرز.


    با اين همه، اگر عذابم كني، چه مي‌توانم گفت، كه من ستمكارم،

    سهل‌انگارم، تبهكارم، گنهكارم، مقصّرم، لاابالي و غافل از بهره‌ي خويشم.

    اما اگر مرا بيامرزي، چه جاي شگفتي، كه تو مهربان‌ترينِ مهرباناني.

    .

    دعای پنجاه و یکم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

     

    موضوعات: ◀ارزش شکرگزاری, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, نحوه اقرار به گناه, انواع توجهات خداوند بر انسان
    [شنبه 1400-02-18] [ 12:51:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاهم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاهم)


    دعا به هنگام خوف از خدا


     خدایا!

    مرا درست اندام و موزون و متناسب آفریدی

    و در حالی که کوچک و ناتوان بودم، پرورشم دادی؛

    و به اندازه کافی روزی‌ام بخشیدی.


     خدایا!

    در آنچه از قرآنت نازل فرمودی و بندگانت را به آن مژده دادی، یافتم که فرمودی:

    «ای بندگان من که به سبب گناه بر خود زیاده‌روی کردید! از رحمت خدا نومید نشوید؛ مسلماً خدا همۀ گناهان را می‌آمرزد»؛

    در گذشته از من گناهانی سر زد که به آن‌ها آگاهی؛

    و خطاها و معصیت‌هایی بر عهدۀ من است که به اندازه و مقدار و کیفیت و چگونگی آن‌ها از من داناتری؛

    پس وای به رسوایی من از آنچه پروندۀ من ثبت کرده، پرونده‌ای که تو برای نگارش اعمال مقرّر فرموده‌ای.


     و اگر نبود محل‌ها و جایگاه‌هایی که به عفو و بخششت که فراگیر هر چیز است امید ببند،

    خود را از دست می‌دادم؛ و از نجاتم مأیوس می‌شدم.

    اگر کسی می‌توانست از پروردگارش بگریزد؛

    من به خاطر این همه گناهانم، برای این که دچار عذاب نشوم، به گریز از تو سزاوارتر بودم؛

     

    تویی که نه در زمین و نه در آسمان، رازی از تو پوشیده نیست؛

    و آن را در عرصه‌گاه قیامت حاضر می‌کنی

    و همین بس که تو کیفر دهنده و حسابگر باشی

    که در کیفر و حساب، به افراد و اشخاص و آلات و ابزار نیاز نداری.


     خدایا!

    تو خواستار و جویندۀ منی اگر بگریزم؛

    و تو دریابندۀ منی، اگر فرار کنم.

    اینک منم که در برابرت قرار دارم؛

    فروتن، خوار، بینی به خاک مالیده.

    اگر عذابم کنی سزاوار آنم

    و عذاب من از ناحیۀ تو -ای پروردگار- عین عدالت است؛

    و اگر از من بگذری، برنامۀ تازه‌ای نیست؛

    چرا که از دیرباز گذشتت مرا فرا گرفته

    و جامۀ تندرستی و سلامتت را بر من پوشانده‌ای.


     خدایا!

    به حقّ نام‌های مبارکت که در دانش تو محفوظ است و احدی از آن خبر ندارد

    و به جمال و زیبایی‌ات که پرده‌های نور آن را پوشانده،

    از توی می خواهم که بر این وجود بی‌تاب و این استخوان‌های کهنۀ پوسیده، رحمت آری.

    وجود ناتوانی که توانایی گرمی آفتابت را ندارد، چگونه تاب، گرمی آتشت را دارد؟!

    و وجودی که قدرت شنیدن خروش رعدت را ندارد، چگونه توان شنیدن فریاد خشمت را دارد؟!


    خدایا!

    به من رحم کن؛ زیرا که من فردی حقیر و قدر و منزلتم ناچیز است

    و عذاب کردن من چیزی نیست که به مقدار ذرّه‌ای در پادشاهی و فرمانروایی‌ات بیافزاید؛

    و اگر عذابم بر پادشاهی‌ات می‌افزود، صبر و شکیبایی بر آن را از تو درخواست می‌کردم

    و دوست داشتم که این فزونی برای تو باشد؛

     

    امّا خدایا!

    سلطنتت بزرگ‌تر و پادشاهی‌ات بادوام‌تر از آن است که فرمان‌بردنِ فرمان‌برندگان بر آن بیافزاید،

    یا معصیتِ گناهکاران از آن بکاهد؛

     پس به من رحم کن،

    ای مهربان‌ترین مهربانان!

    و از من گذشت کن، ای صاحب بزرگی و عظمت و رافت و محبّت!

    و توبه‌ام را بپذیر که تو بسیار توبه پذیر مهربانی.
    .

    دعای پنجاهم

    صحیفه سجادیه

    .

    www.Erfan.ir

    موضوعات: ✔شور عشق با معشوق, ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, نحوه مقابله با مصیبت های روزگار, دعا به هنگام خوف
    [چهارشنبه 1400-02-08] [ 11:42:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و نهم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و نهم)

     


    خدايا!

    تو مرا راه نمودي و من بيهودگي را پيشه ساختم؛

    پندم دادي و من سنگدلي ورزيدم؛

    عطاياي نيك دادي و من نافرماني كردم.

    آن گاه چون آنچه مرا از آن باز داشته بودي، به من شناساندي و من بدان آگاه شدم،

    آمرزش طلبيدم و تو مرا بخشودي.

    سپس دوباره خود را به گناه آلودم تو پرده پوشي كردي.

    پس حمد و ستايش تو را سزد اي معبود من.


    خود را به درّه‌هاي نيستي درافكندم،

    و به كوره راه‌هاي نابودي درآمدم،

    و در آن ميان، خود را با تندباهاي خشم تو روبرو كردم،

    و با شعله‌هاي عذابت مواجه گرديديم.


    با اين همه، تنها دستاويز من براي رسيدن به تو، يگانه دانستنِ توست،

    و تنها وسيله‌ي من اين است كه هرگز چيزي را در خدايي با تو شريك ندانسته‌ام،

    و با وجود تو، معبود ديگري نگرفته‌ام،

    و اينك خود به سويت آمده‌ام، كه تو گريزگاه بدكاراني،

    و پناهگاه آن كس كه بهره‌ي خود را تباه كرده و به تو پناه آورده است.

     

     

    نيايش آن حضرت براي دفع حيله‌ي دشمنان


    چه بسا دشمني كه شمشير دشمني‌اش را بر من آخت،

    و لبه ي خنجرش را براي كشتن من تيز و برّان ساخت،

    و دم برنده‌ي آن را به قصد جان من پرداخت،

    و زهرهاي كُشنده را با آبِ خوردن من درهم آميخت،

    و تيرهاي بي‌خطاي خود را به سوي من نشانه رفت،

    و چشمان مراقبش يك لحظه از من غافل نگرديد و در خواب نشد،

    و در دل آورد كه مرا گزندي رسانَد و تلخاب دشمني‌اش را به كام من ريزد.


    و تو اي معبود من!

    ديدي كه من از برداشتن بار سنگين رنج‌ها ناتوانم،

    و از انتقام آن كه قصدش جنگيدن با من است درمانده‌م،

    و در ميان دشمنانِ بسيار خود تنهايم؛

    همانان كه در كمين‌اند تا مرا آن گونه آسيبي رسانند كه هرگز بدان نينديشيده‌ام.


    سپس، پيش از آن كه بخواهم، تو ياري‌ام كردی

    و به قصد خود پشت مرا محكم ساختي.

    برّاني شمشيرش را بي‌اثر كردي،

    و او را با آن همه يارانِ بي‌شمارَش تنها گذاشتي،

    و مرا بر او پيروز نمودي،

    و تيرهايي را كه به قصد جان من رها كرده بود،

    به سوي خودش بازگرداندي،

    و بي‌آن كه باد خشمش را فرو نشانَد و سوز كينه‌اش را تسكين دهد، او را به عقب راندي،

    و در آن حال كه ياران و سپاهيانش به وعده‌ي خود وفا نكردند، سرانگشت خود را با دندان گَزيد

    و پشت به ميدان جنگ كرد و گريخت.


    و چه بسا ستمكاراني كه با فريب و نيرنگ خود بر من دست گشود،

    و دام‌هاي خويش بر سَرِ راه من بگسترد،

    و به جستجوي من همّت گماشت،

    و همچون درّنده‌اي كه در كمين صيد گريخته‌ي خود نشسته، در كمين من بنشست؛

    در انتظار فرصتي كه شكار خود را به چنگ آورَد.

    و در حالي كه با چاپلوسي به من روي خوش نشان مي‌داد، مرا با نگاهي كينه‌توزانه مي‌نگريست.


    آن گاه كه تو، اي معبود من !ـ كه نامت بلند و فرخنده باد ـ

    فسادِ باطن و زشتيِ نهانش را ديدي،

    او را با سر در همان گودالي افكندي كه براي به دام انداختن من فراهم كرده بود،

    و در آن سرنگونش ساختي،

    تا اين كه پس از آن همه سركشي، با ذلّت و خواري به همان دامي درافتاد كه مي‌انديشيد مرا گرفتار آن سازد.

    و اگر نبود رحمت تو، نزديك بود كه هر چه بر سَرِ او آمد، بر سَرِ من نيز بيايد.


    و چه بسا حسودي كه آسايش من سبب شد غصه راه گلويش را ببندد

    و خشم چون استخواني حلقومش را بخراشد،

    پس به زبان تيز خود مرا آزرد،

    و با تهمت عيب و نقص خود را بر من نهاد،

    و آبروي مرا آماج تيرهاي كينه‌ي خود ساخت،

    و خصلت‌هاي زشتي را كه خود يكدم از آنها جدا نبودم، بر من بست،

    و با مكر خود مرا به خشم آورد، و با نيرنگ خود قصد جانم كرد.


    پس اي معبود من!

    تو را ندا دادم، در حالي كه از تو مي‌خواستم به فريادم رسي،

    و مطمئن بودم كه به زودي مرا پاسخ مي‌دهي،

    و مي‌دانستم كه هر كس در سايه‌ي لطف و حمايتت پناه گيرد، ستم ديده نشود،

    و هر كه خود را به سنگر انتقامت رسانَد، بيم و هراسش نباشد.

    پس تو مرا به قدرت خود، از بي‌رحميِ او پناه دادي.

     


    و چه بسا ابرهاي بلا را كه از فراز سرم پراكندي،

    و چه بسا ابرهاي پُر نعمت را كه بر من باراندي،

    و جويبارهاي رحمت را كه براي من جاري كردي،

    و جامه‌هاي تن درستي را كه بر تنِ من پوشاندي.

    چه بسا چشم‌هاي حوادث كه مرا مي‌پاييد و تو كورشان كردي،

    و چه بسا پرده‌هاي تاريكِ غم كه آنها را كنار زدي.


    چه بسا گمانِ نيكو كه در حقّ من به واقعيت رسانيدي.

    چه بسا تهي‌دستيِ مرا كه با توانگري جبران كردي.

    چه بسا كه در سختي‌ها از پا فتادم و تو مرا بر سَرِ پا آوردي.

    چه بسا بيچارگي‌اي كه تو يكباره آن را دگرگون كردي.


    اينها همه انعام و احسان تو بود،

    و من همچنان در نافرماني تو سخت مي‌كوشيدم،

    ولي بدكرداري من مانع نشد كه احسان خود را در حق من به كمال رساني،

    و نيك رفتاري تو با من سبب نگرديد كه از كارهايي كه موجب خشم توست، بپرهيزم.

    آري، تو درباره‌ي آنچه مي‌كني بازخواست نشوي.


    به خدا سوگند كه چون چيزي از تو خواستند، بخشيدي،

    و بي آن كه بخواهند، نيز عطا كردي،

    وچون فضل تو را طلب كردند، بخل نورزيدي.

     

    اي مولاي من!

    تو از هر چه اِبا كني، احسان و نعمت بخشيدن و نيكي انعام را دريغ نخواهي كرد،

    و من از هر چه دوري كنم، از انجام دادن محرّمات و پا فراتر نهادن از حدود احكامت

    و غفلت نمودن از بيم‌دادن‌هايت خود را نگاه نخواهم داشت.

    پس حمد و ستايش تو را سزد اي معبود من، اي مقتدري كه شكست ناپذيري، و اي مهلت دهنده‌اي كه شتاب نمي‌ورزي.


    اين جايگاه كسي است كه به نعمت‌هاي بسيار تو معترف است،

    ولي آنها را با كوتاهي در سپاسگزاري تو، پاسخ گفته

    و اينك عليه خود گواهي مي‌دهد كه احكام و حدودت را تباه كرده است.


    خدايا!

    من با تمسّك به مقام بلند محمد و راه روشن علي به تو تقرّب مي‌جويم،

    و به واسطه‌ي آن دو به تو روي مي‌آوم،

    بدان اميد كه مرا از گزند بدي‌هايي كه خود مي‌داني پناه دهي،

    كه اين كار با وجود توانگري‌ات تو را به سختي نيندازد،

    و پيش قدرتت مشكل ننمايد، كه تو بر هر كار توانايي.


    پس اي معبود من!

    رحمت و دوام توفيق خود را به من ارزاني كن

    تا آن را نردباني سازم براي بالا رفتن به سوي خشنودي تو

    و ايمن شدن از عقوبت تو، اي مهربان‌ترينِ مهربانان.

     .

    دعای چهل و نهم صحیفه سجادیه

    موضوعات: ✔مطلب ندارد
    [جمعه 1400-01-20] [ 11:49:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هشتم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هشتم)

    نيايش آن حضرت در روز عيد قربان و جمعه

     

    خدايا!

    امروز روزي مبارك و فرخنده است

    و مسلمانان در هر گوشه و كنار زمين، گرد هم آمده‌اند؛

    گروهي به نياز خواهي از تو،

    عدّه‌اي در طلب نعمت‌هايت،

    جمعي اميدوار،

    و دسته‌اي با ترس و لرز،

    و تو نيازهاي ايشان را مي‌بيني.

    حال از تو مي‌خواهم كه به لطف و كرم خود، و به آسان بودن خواهش من نزد تو، بر محمد و خاندانش درود فرستي.


    خدايا!

    اي پرودرگار ما، از آنجا كه فرمانرواييِ هستي از آنِ تو، و حمد و ستايش براي توست، و جز تو هيچ خدايي نيست،

    و تويي آن خداوند بردبارِ بزرگوارِ مهربانِ بخشنده‌ي نعمت و صاحب شكوه و بزرگي و پديد آورنده‌ي آسمان‌ها و زمين،

    از تو مي‌خواهم كه هرگاه ميان بندگانِ مؤمن خود نيكي و تن درستي و بركت و هدايت و توفيقِ بندگي را تقسيم كني،

    يا به كار خيري بر آنان منّت نهي و به وسيله‌ي آن به سوي خود هدايت‌شان فرمايي،

    يا آنان را نزد خود والا مرتبه گرداني،

    و يا از خوبي‌هاي دنيا و آخرت چيزي به آنان عطا كني،

    نصيب و بهره‌ي من از اين بخشش‌ها را بيفزايي.


    خدايا!

    از آن جا كه فرمانروايي هستي از آنِ تو، و حمد و ستايش براي توست، و جز تو هيچ خدايي نيست،

    از تو مي‌خواهم كه بر محمد ـ كه بنده و فرستاده و حبيب و برگزيده‌ي تو از ميان آفريدگان است ـ

    و خاندان محمد ـ كه نيكان و پاكان و خيرخواهان‌اند ـ درود فرستي؛

    درودي كه تنها خود شمارش آن تواني كرد.

    و ما را در دعاهاي شايسته‌ي بندگان مؤمنت كه در اين روز تو را مي‌خوانند، شريك گرداني،

    اي پروردگار هستي‌ها! و ما و ايشان را بيامرزي، كه تو بر هر كار توانايي.

     

    خدايا!

    من با نياز خود به سوي تو آمده‌ام،

    و بارِ فقر و احتياج و تهي دستيِ خود را بر درگاه تو فرود آورده‌ام،

    در حالی كه اطمينان من به آمرزش و رحمت تو بيش از اطمينانم به كارهايي است كه انجام داده‌ام؛

    زيرا عرصه‌ي آمرزش و رحمت تو بسي پهناورتر از محدوده‌ي گناهان من است.

    پس بر محمد و خاندان محمد درود فرست و خودت هر نياز مرا برآورده ساز،

    كه تو بر اين كار قدرت داري، و اين بر تو آسان است،

    و من فقير درگاه تواَم و تو از من بي‌نيازي؛

    زيرا به هر خيري كه رسيده‌ام، به لطف تو بوده است،

    و جز تو كسي بدي‌ها را از من دور نكرده است،

    و من در كارِ اين جهان و آن جهانِ خود، به غير تو اميد ندارم.


    خدايا!

    كساني آماده و مهيّا شده‌اند كه به اميد عطاها و بخشش‌هاي مخلوقِ تو

    و رسيدن به صله‌ها و جايزه‌هايش، آهنگِ رفتن به سوي او كنند،

    اما من، اي خداي نعمت دهنده، امروز خود را مهيّا و آماده كرده‌ام كه به اميد آمرزش و احسان تو ساز و برگ سفر بربندم

    و در طلب عطايا و جايزه‌هايت به سوي تو آيم.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و امروز آن اميد مرا به نااميدي بدل مكن،

    اي آن كه اصرارِ خواهندگان تو را به زحمت نيندازد و عطايت از تو هيچ نكاهد.

    من نه به دلگرميِ كار شايسته‌ي خود به سوي تو آمده‌ام،

    و نه به اميد شفاعت هيچ آفريده‌اي، مگر شفاعت محمد و اهل‌بيت او، كه سلام تو بر او و آنان باد.

     

    توبه 


    به درگاهت آمده‌ام، با اقرار به گناه خود و ستمي كه بر خود روا داشته‌ام.

    آمده‌ام در حالي كه اميدم به آمرزش بزرگ توست كه با آن از خطاكاران درگذشته‌اي،

    و سرگرمي دراز مدت ايشان به گناه بزرگ، مانع نمي‌شود كه تو همچنان مِهر و مغفرت خود را نصيب آنان فرمايي.


    اي آن كه دامنه‌ي رحمتت بسي گسترده، و مجال عفو و بخششت بسيار است.

    اي خداي بزرگ، اي خداي بزرگ، اي خداي كريم، اي خداي كريم،

    بر محمد و خاندان محمد درود فرست و باز هم رحمت خود را به من كرامت كن،

    و به فضل خود مرا بنواز، و با آمرزش خود مرا احاطه نما.

     

    اهل البیت (علیهم السلام)


    خدايا!

    اين جايگاه براي جانشينان و برگزيدگان تو، و مكان امانتداران توست

    در آن درجات متعالي كه مخصوص ايشان گردانيده‌اي،

    ولي ديگران به ناحق آن را ربوده‌اند؛ و اين، تقدير تو بوده است.

    فرمان تو چيرگي ناپذير است،

    و از تدبير ناگزير تو، هر گونه و هر جا كه اراده كني، گريزي نيست.

    از آنجا كه تو به مقتضاي حكمت خود از همه داناتري، درباره‌ي آفرينش و اراده‌ي خود متهم نيستي؛

    تا اين كه برگزيدگان و جانشينانت شكست خوردند و حقّ‌شان از دست برفت،

    و اينك مي‌نگرند كه فرمان تو دگرگون شده، و كتابت به گوشه‌اي افتاده،

    و واجبات تو از سمت و سويي كه خود مقرّر فرموده‌اي منحرف گرديده،

    و سنت‌هاي پيامبرت در حال خود رها شده است.


    خدايا!

    دشمنان ايشان، از پيشينيان و پسينيان، را لعنت فرست،

    و كساني را كه به كارهاي آنان راضي بوده‌اند، و نيز ياران و پيروان‌شان را لعنت كن.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست، كه تو ستوده خصال و بزرگواري؛

    همچون درودها و بركات و سلام‌هايت كه بر بندگان برگزيده‌ي خود، ابراهيم و خاندان ابراهيم، فرستاده‌اي.

    و در گشايش و آسايش و ياري كردن و قدرت بخشيدن و حمايت ايشان تعجيل فرما.


    خدايا!

    مرا از كساني قرار ده كه تو را يگانه مي‌دانند، و حق را پذيرفته‌اند، و فرستاده‌ات را تصديق كرده‌اند.

    و پيشواياني را كه طاعت آنان را لازم گردانده‌اي

    و برنامه‌ي توحيد و ايمان به تو به وسيله و به دست ايشان اجرا مي‌شود، از جان و دل پذيرا شده‌اند.

    چنين باد اي پروردگار هستي‌ها.


    خدايا!

    خشم تو را جز بردباري‌ات فرو نمي‌نشاند،

    و شدت خشمت را جز بخشش تو مانع نمي‌شود،

    و در برابر عذاب تو جز رحمتت پناهگاهي نيست،

    و جز زاري در پيشگاه تو، چيزي مرا از عقابت نجات نمي‌بخشد.

    پس بر محمد و خاندان محمد درود فرست.

     

    و اي معبود من!

    تنها با قدرت خود، كه با آن بندگانِ بي‌جان خود را زنده مي‌كني و سرزمين‌هاي مرده را حيات مي‌بخشي، در كار ما گشايشي حاصل كن.


    اي معبود من!

    مرا به اندوه و غم نميران تا اين كه خواهشم را برآوري

    و اجابت دعايم را به من بنمايي

    و طعم تن درستي را تا زنده‌ام به من بچشاني.

    مرا دشمن شاد مگردان،

    و او را بر گردن من سوار مكن، و بر من چيره‌اش مساز.


    معبود من!

    اگر تو مرا بلند مرتبه گرداني، چه كسي خوار و ذليلم تواند كرد؟

    اگر تو مرا حقير سازي، كيست كه سربلندم نمايد؟

    اگر تو مرا گرامي بداري، چه كسي حقير و ناچيزم تواند شمرد؟

    اگر تو مرا به حقارت درافكني، ديگر چه كسي گرامي‌ام تواند داشت؟

    اگر تو مرا عذاب كني، كيست كه بر من رحمت آورَد؟

    و اگر هلاكم سازي، چه كسي مي‌تواند به اعتراض در برابرت بايستد يا از كارِ تو پرسش نمايد؟

    نيك دانسته‌ام كه حكم تو را ستمي در پي نيست،

    و تو در انتقام گرفتن شتاب نمي‌ورزي؛

    زيرا كسي شتاب مي‌كند كه مي‌ترسد چيزي را از دست بدهد،

    و كسي محتاج ستم است كه ناتوان باشد؛

    حال آن كه تو ـ اي معبود من ـ از اين چگونگي‌ها، برتري و والاتر.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا هدف تيرهاي بلا، و در برابر طوفانِ خشم خود قرار مده.

    مهلتم ده و اندوهم را ببَر.

    دستم را بگيرو از لغزش نگاه دار

    و با بلاهاي پي در پي ميازماي،

    كه تو ناتواني و بيچارگي و زاريِ مرا به درگاه خود مي‌بيني.


    خدايا!

    من امروز از خشم تو به خودت پناه مي‌آورم.

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا در پناه خود گير.

    از شدت خشمت از تو امان مي‌طلبم. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا در امان دار.

    از تو مي‌خواهم كه مرا از عذاب خود ايمني بخشي. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا ايمن گردان.

    از تو هدايت مي‌جويم. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا به راه راست ببَر.
    از تو مي‌خواهم كه ياري‌ام كني. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا مدد فرما.
    از تو رحمت و بخشش مي‌طلبم. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و بر من رحمت آور.
    از تو مي‌خواهم كه مرا كفايت كني. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و خود مرا كفايت كن.
    رزق و روزيِ خود را از تو مي‌خواهم. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و روزي‌ام را برسان.
    از تو ياري و كمك مي‌خواهم. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا ياري ده.
    از تو مي‌خواهم كه گناهان پيشين مرا بيامرزي. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا بيامرز.
    از تو مي‌خواهم كه مرا از گناه نگه داري. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا نگاه دار،

    كه اگر تو بخواهي، من هرگز به كاري كه ناپسند تو باشد، باز نخواهم گشت.


    اي پروردگار من! اي پرودرگار من! اي مهربان! اي بخشنده! اي صاحب بزرگي و احسانِ تمام!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و همه‌ي آنچه را از تو خواسته‌ام و طلب كرده‌ام و با آن به تو روي آورده‌ام، به من ارزاني كن.

    آن را براي من بخواه و مقدّر نماي،

    و به مقتضاي آن فرمان بِران و آن را روا بدار.

    و در آن خواسته‌ها كه بر مي‌آوري، خير ما قرار ده،

    و آن را براي من پُر بركت ساز،

    و با آن بر من تفضّل فرما.

    و با آنچه به من عطا مي‌كني، نيك بختم گردان،

    و از فضل خود و نيكي‌هاي گسترده كه نزد توست بر من بيفزا،

    كه تو توانگر و بخشنده‌اي،

    و آن را به نيكي و نعمت‌هاي آخرت پيوند بزن،

    اي مهربان‌ترينِ مهربانان.

    .

    دعای چهل و هشتم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

     

    ادامه »

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, جایگاه اهل بیت علیهم السلام
     [ 11:37:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هفتم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هفتم)

    نيايش آن حضرت در روز عرفه

     

    صفات خداوند متعال


    ستايش براي خداست، پروردگار هستي‌ها.
    خدايا ستايش براي توست كه آسمان‌ها و زمين را بي‌مثال آفريدي،

    اي صاحب بزرگيِ تام و احسانِ تمام، مهتر مهتران، معبود هر معبود، آفريدگار هر آفريده، ميراث بَرنده‌ي هر چه هست.

    هيچ كس به تو نمانَد و علم به هيچ موجودي از دسترست به دور نباشد.

    بر همه چيز احاطه داري، و همه را نگاهباني.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن يكتايِ تنهايِ بي‌همتاي بدل ناپذير.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن بخشنده‌ي در اوج بخشندگي، آن بزرگِ در بزرگي بي‌همتا،

    و آن برترين، كه همه چيز در برابرش حقير و ناچيز است.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست، آن بلند مرتبه كه به قدرت خود بر همه استيلا دارد، و سخت انتقام گيرنده است.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست، آن بخشاينده‌ي مهربان و داناي كل كه هر چيز را از روي دانش و به استواري آفريد.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن شنوايِ بينا كه وجودش بي‌سبب، و خود بر همه چيز آگاه است.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن بخشنده‌ي در بخشش از همه پيش، و پاينده‌ي تا هميشه پا برجا.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن نخستين كه پيش از همه بوده است، و آن واپسين كه پس از همه خواهد بود.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ آن كه در اوج بلند مرتبگي، نزديك است، و در عين نزديكي، بلند مرتبه است.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ صاحب شكوه و عظمت و بزرگواري، و سزاوار سپاس.
    تو آن خدايي كه جز تو معبودي نيست؛ پديده‌ها را بي‌اصل و مايه پديد آورده‌اي، و صورت‌ها را بي‌مثال و نمونه نقش بسته‌اي، و آفريده‌ها را بي‌پيروي از ديگران هستي بخشيده‌اي.


    تويي كه با حكمت خود، هر چيز را كمالي بسزا بخشيده‌اي، و هر چيز را براي انجام دادن وظيفه‌اي آماده ساخته‌اي، و هر چه غير خود را به نيكي سامان داده‌اي.
    تويي كه در آفرينش، هيچ شريكي ياري‌ات نكرده، و هيچ وزيري دستيار تو نشده، و هيچ كس تو را نديده، و براي تو مثل و مانندي نبوده است.
    تويي كه چون اراده كني، هر چه خواهي همان شود، و چون حكم براني، حكم تو عين عدالت است، و چون داوري كني، داوري كردنت بر اساس انصاف است.
    تويي كه هيچ مكاني گنجايشت را ندارد، و هيچ قدرتي اقتدار تو را تحمل نتواند، و هيچ برهاني و بياني تو را درمانده نكند.
    تويي كه همه چيز را يك به يك به شمار آورده‌اي، و براي هر چيز پاياني گذاشته‌اي، و به مقتضاي حكمت، اندازه معين كرده‌اي.
    تويي كه دستِ درازِ اوهام از رسيدن به او ج ذاتت كوتاه است، پاي انديشه‌ها را به چگونگي تو راهي نيست، و ديده‌ها كجاييِ تو را در نيابند.
    تويي كه چون به پايان نمي‌رسي، محدود نيستي، و چون به صورتي مجسّم نمي‌شوي، به ادراك در نيايي، و چون فرزند نمي‌زايي، زاييده نشده‌اي.
    تويي كه رقيبي نداري تا با تو رقابت كند، و همتايي كه بر تو برتري يابد، و همانندي كه پيش تو عرضِ اندام نمايد.
    تويي كه بي‌پيروي از كسي، آفرينش را بنياد نهادي، و از هيچ، همه را آفريدي، و بي‌هيچ سابقه‌اي پديد آوردي، و بي‌هيچ وسيله‌اي جهان را ساختي، و هر نقشي كه بستي، همه نيكو بستي.


    پاك و منزّهي تو، و چه والا مرتبه‌اي تو، و چه بلند است جايگاه تو، و چه خوب آشكار كرده است حق را «فرقان» تو.
    پاك و منزّهي تو، اي خداي لطيف، چه بسيار است لطفِ تو؛ اي خداي مهربان، چه فراوان است مهربانيِ تو؛ اي خداي حكيم، چه اندازه است داناييِ تو.
    پاك و منزّهي تو، اي فرمانروا، چه نفوذ ناپذير است قدرتِ تو؛ اي بخشنده، چه گسترده است خوانِ بخشش تو؛ اي بلند پايه، چه رفيع است شأن و مقام تو. تويي كه شكوه و جلال و بزرگي داري و سزاوار حمد و سپاسي.
    پاك و منزّهي تو، كه به نيكي‌ها دست خود گشوده‌اي، و هدايت همه از جانب توست، و تو آن را به ما آموخته‌اي. پس هر كه براي دين يا دنياي خود از تو چيزي خواست، لطف و احسان تو را دريافت.
    پاك و منزّهي تو، كه هر چه در وادي علم تو وارد شده، سر به فرمان تو فرود آورده، و هر چه زير عرش توست، در برابر عظمتت فرو تن گشته، و هر آفريده تسليم حُكم تو شده است.
    پاك و منزّهي تو، با هيچ يك از حواس بيروني و دروني تو را درنيابند، و با سودنِ دست و لمس احساست نكنند. نتوانند با تو حيله‌گري كنند و از خويش دورت سازند و با تو دشمني نمايند و به مخالفت برخيزند و بر تو چيره شوند و فريبت دهند و با تو نيرنگ بازند.
    پاك و منزّهي تو، راه تو مستقيم و هموار است، و طريقت تو بر پايه‌ي حق استوار، و تو زنده‌اي هستي كه همه نياز خواه تواَند.
    پاك و منزّهي تو، سخنت حِكمت، فرمانت لازم، و اراده‌ات پا برجاست.
    پاك و منزّهي تو، هيچ كس نتواند مشيتّت را باز گرداند و كلماتت را دگرگون سازد.
    پاك و منزّهي تو، نشانه‌هاي تو آشكار است، اي خدايي كه پديد آورنده‌ي آسمان‌ها و آفريدگار جان‌هايي.


    ستايش براي توست، ستايشي كه با جاودانگي تو جاودانه شود.
    ستايش براي توست، ستايشي كه با دوام نعمت تو تا هميشه باقي مانَد.
    ستايش براي توست، ستايشي كه همسنگ احسان تو باشد.
    ستايش براي توست، ستايشي كه بر خشنودي‌ات بيفزايد.
    ستايش براي توست، ستايشي كه با ستايش ديگر ستايشگران همراهي كند، و سپاسي كه دستِ سپاس ديگر سپاسگزاران بدان نرسد؛
    ستايشي كه تنها سزاوار توست، و با آن، جز تقرّب به درگاه تو را نتوان جست؛
    ستايشي كه سپاس نخستين را تداوم بخشد و سپاس واپسين را در پي آورَد؛
    ستايشي كه در گردش روزگاران فزوني يابد و پيوسته و پي در پي دو چندان گردد؛
    ستايشي كه فرشتگانِ حسابگر شمارش آن نتوانند، و از آنچه فرشتگان كتابت در لوح محفوظ تو مي‌نويسند، افزون‌تر باشد؛
    ستايشي كه با عرش بزرگ تو هم‌طراز، و با كرسي رفيع تو هم اندازه شود؛
    ستايشي كه پاداش آن نزد تو به كمال رسد، و پاداش آن تمام جزاها را در برگيرد؛
    ستايشي كه پيدا و پنهانِ آن يكي باشد، و پنهانش توأم با نيّتِ راست؛
    ستايشي كه هيچ آفريده‌اي تو را مثل آن ستايش نكند، و هيچ كس جز تو به كمالِ آن پي نبَرد؛
    ستايشي كه هر كس در شمارش آن بكوشد، نيازمند ياري شود، و هر كس در به جاي آوردن حقِ آن سعي بليغ كند، نيروي بيشتري خواهد؛
    ستايشي كه هر ستايش ديگر را كه آفريده‌اي گرد هم آورَد، و هر ستايشي را كه پس از آن بيافريني، در بر گيرد؛
    ستايشي كه نزديك‌تر از آن به سخن تو هيچ نباشد، و بيش از آن كس كه تو را با آن مي‌ستايد، كسي تو را نستايد؛
    ستايشي كه با بخشش تو موجب افزوني نعمت و فراواني آن شود، و تو با احسان خود، پيوسته آن را بيفزايي؛
    ستايشي كه زيبنده‌ي بزرگيِ ذات تو باشد، و با عزّتِ جلال و عظمتت برابر گردد.

     

    آثار صلوات


    پروردگار من!

    درود فرست بر محمد و خاندان محمد، آن انسان برگزيده‌ي پسنديده‌ي گراميِ مقربِ درگاهت. برترين درودهاي خود را،

    و كامل‌ترين بركات خود را نثارش كن، و پُر بهره‌ترين رحمت‌هاي خود را نصيب او گردان.


    اي پروردگار من!

    بر محمد و خاندانش درود فرست؛ درودي فزاينده كه فزاينده‌تر از آن نباشد.

    و درود فرست بر او؛ درودي فراوان كه فراوان‌تر از آن به دست نيايد.

    و درود فرست بر او؛ درودي خشنود كننده كه برتر از آن صورت نبندد.


    اي پروردگار من!

    بر محمد و خاندانش درود فرست؛ درودي كه او را خرسند كند و خرسندي‌اش را فزوني دهد.

    و درود فرست بر او؛ درودي كه تو را خشنود گردانَد و بر خشنودي‌ات بيفزايد.

    و درود فرست بر او؛ درودي كه جز آن را براي او نپسندي و ديگري را شايسته‌ي آن نداني.


    پروردگار من!

    بر محمد و خاندانش درود فرست؛ درودي كه از مرز خشنودي تو فراتر رود

    و به جاودانگي تو پيوند خورَد و به پايان نرسد؛ آن سان كه كلمات تو را پاياني نيست.


    پروردگار من!

    بر محمد و خاندانش درود فرست؛ درودي كه درود فرشتگان و پيامبران و فرستادگان و اهل طاعت تو را در بر گيرد،

    و درود بندگان جنّي و اِنسي و دعوت پذيران تو را شامل شود،

    و درود هر يك از اصناف آفريدگانت كه آنان را آفريده‌اي و در زمين پراكنده‌اي، گردِ هم آورَد.


    پروردگار من!

    بر او خاندانش درود فرست؛ درودي كه بر هر درودِ پيش از آن و پس از آن احاطه يابد.

    و بر او و خاندانش درود فرست؛ درودي كه تو و ديگران را پسند آيد،

    و با آن درودهايي پديد آوري كه درودهاي پيشين را با آن چندين برابر كني،

    و در گردش روزگاران بارها بر آن بيفزايي، چندان كه جز تو هيچ كس آن را شمردن نتواند.

     

    جایگاه اهل البیت(علیهم السلام)


    پروردگار من!

    درود فرست بر اهل‌بيت او كه پاك‌ترين‌اند،

    و تو آنان را براي انجام دادن كار مهمِ خود برگزيدي،

    و ايشان را نگهبانان علم خود و نگه‌داران دين خود و جانشينانت در زمين، و حجّت‌هاي خود بر بندگانت قرار دادي،

    و به خواستِ خود از هر گناه و آلودگي پاك كردي،

    و آنان را چنان آفريدي كه وسيله‌ي رسيدن به تو و راه درآمدن به بهشت تو باشند.


    پروردگار من!

    بر محمد و خاندانش درود فرست؛ درودي كه با آن، عطا و كرامت خود را بر آنان وسيع گرداني،

    و هر گونه بخشش و احسان را در حقّ‌شان به كمال رساني،

    و بهره‌ي ايشان را از هديّه ها و سودهاي خود سرشار كني.


    پروردگار من!

    بر او و بر ايشان درود فرست؛ درودي كه آغازش حد و مرز ندارد،

    و مدتش بي‌پايان است، و انجامش را نهايت نيست.


    پروردگار من!

    بر آنان درود فرست؛ همسنگ عرش خود و آنچه زير آن است،

    و هموزن آنچه آسمان‌هاي تو و بالاتر از آن را پُر ساخته،

    و به شمار زمين‌هاي تو و هر چه در زير و در ميان آنهاست؛

    درودي كه ايشان را به تو نزديك نمايد،

    و خشنودي تو و ايشان را فراهم سازد،

    و تا هميشه درودهايي چنين در پي داشته باشد.


    خدايا!

    تو در هر زمان دين خود را به وسيله‌ي پيشوايي نيرو بخشيده‌اي

    كه او را چونان نشانِ هدايت پيش چشم بندگانت به پا داشته‌اي

    و در سرزمين‌هاي خود عَلَمِ راه قرارش داده‌اي،

    پس از آن كه رشته‌ي وجود او را به رشته‌ي وجود خود گره زده‌اي،

    و او را وسيله‌ي خشنودي خود ساخته‌اي،

    و پيروي‌اش را لازم گردانده‌اي،

    و از نافرماني‌اش بر حذر داشته‌اي،

    و به اطاعت فرمان‌هايش و پرهيز از نهي‌هايش امر كرده‌اي،

    و فرموده‌اي كه هيچ كس نبايد بر او پيشي گيرد يا از او واپس مانَد،

    و اوست كه پناه‌جويان را در پناه خود نگه مي‌دارد،

    و پناهگاه مؤمنان است، و رشته‌ي نجاتِ آويختگان، و حُسنِ جمالِ هستي‌ها.

     

    دعا برای امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)


    خدايا!

    به ولّي خود شكرانه‌ي نعمتي را كه به او داده‌اي، الهام نما،

    و مانند آن شكرانه را به ما نيز الهام كن تا نعمت وجود او را سپاس گوييم.

    او را از جانب خود سلطه‌اي ياري دهنده عطا كن،

    و راه‌هاي سخت را به آساني پيش پاي او بگشاي،

    و او را به نيرومندترين تكيه‌گاه خود ياري فرما.

    پشت وي را محكم، و بازويش را توانا گردان،

    و چشم عنايت خود را از او برمدار،

    و به نگه‌داري خود حمايتش فرما،

    و با فرشتگانت مددكار او باش،

    و با برترين سپاه پيروز خود نيرومندش ساز.


    به دست او كتاب و احكام و راه‌هاي هدايت خود و سنت‌هاي پيامبر خود را ـ كه درودهاي تو اي خدا بر او و خاندانش باد ـ بر پاي دار،

    و آن نشانه‌هاي دين تو را كه ستمگران ميرانده‌اند، دوباره زنده ساز،

    و گرد و غبار ستم را از جادّ‌ه‌ي شريعت خود بزداي،

    و دشواري‌هاي راه خويش را برطرف نماي،

    و به يُمن وجود او منحرفان از دين خود را از ميان بردار،

    و آنان را كه راه مستقيم تو را كج مي‌خواهند، نيست گردان.


    او را با دوستان خود نرمخو گردان،

    و بر دشمنانت مسلط ساز،

    و مهرباني و رحمت و دلسوزي و مهرورزي او را به ما ارزاني كن،

    و ما را بر آن دار كه شنوندگانِ سخن و فرمانبران دستور او شويم،

    و در راه خشنودي‌اش بكوشيم، و در ياري و دفاع از او، مددكار وي باشيم،

    و بدين وسيله، به تو و پيامبرت ـ كه درود تو اي خدا بر او و خاندانش باد ـ تقرب جوييم.


    خدايا!

    بر دوستدارنِ اين خاندان درود فرست، كه به مقام و منزلت ايشان معترف‌اند،

    و به راه روشن آنان مي‌روند، و نشانه‌هاي‌شان را دنبال مي‌كنند،

    و به رشته‌ي محبّت‌شان چنگ مي‌زنند، و به ولايت‌شان تمسك مي‌جويند،

    و امامت و پيشوايي‌شان را مي‌پذيرند، و به فرمان‌شان گردن مي‌نهند،

    و در اطاعت‌شان مي‌كوشند، و روزگار دولت ايشان را منتظرند،

    و چشم اميدشان به آنا دوخته شده است؛ درودهاي فرخنده و پاكيزه و فزاينده در هر بامداد و شامگاه.


    بر آنها و جان‌هايشان سلام فرست

    و كارشان را بر اساس تقوا سامان بخش،

    و حال و روزشان را نيكو گردان،

    و توبه‌شان را پذيرا شو، كه تويي بسيار توبه‌پذيرِ مهربان و بهترينِ آمرزگاران،

    و به رحمتِ خود ما را در جوار ايشان در سراي سلامت وارد كن، اي مهربان‌ترين مهربانان.

     

    ویژگی روز عرفه


    خدايا،

    امروز روز عرفه است؛ روزي كه تو آن را شرافت داده‌اي و كرامت بخشيده‌اي و بزرگ داشته‌اي،

    و در چنين روزي رحمت خود را بر ما گسترده‌اي،

    و به عفوت بر ما منّت نهاده‌اي،

    و بخشش خود را فراوان ساخته‌اي

    و به يُمن آن، بيش از پيش، بر بندگانت نعمت ارزاني كرده‌اي.


    خدايا!

    من همان بنده‌ي تواَم كه پيش از آن كه روح خود را در او بدمي، و پس از آن كه او را آفريدي، از نعمت خويش برخوردارش كردي،

    و سپس در زمره‌ي كساني قرارش دادي كه آنان را به دين خود راه نموده‌اي،

    و به اداي حقِ خود كام‌ياب ساخته‌اي، و به رشته‌ي محبت خود از آتش در امان داشته‌اي،

    و در حزب خود وارد كرده‌اي، و به آنان راه دوستي ورزيدن با دوستانت، و دشمني كردن با دشمنانت را نشان داده‌اي.


    همان بنده‌اي كه چون فرمانش دادي، آن را زميني گذاشت، و چون منعش كردي، دست بر نداشت،

    و چون از نافرماني خود بر حذرش داشتي، با آن مخالفت كرد و مرتكب نهي تو شد،

    اما نه از روي دشمني با تو و نه از سَرِ گردن‌كشي در برابر تو،

    بلكه خواهشِ نفساني، او را به كارهايي برانگيخت كه از آنها دورش كرده بودي و ترسانده بودي‌اش.

    در اين ميان، دشمن تو و دشمن او، شيطان، تا آن جا وسوسه‌اش كرد كه با اين كه از تهديد تو با خبر بود

    و به عفو و گذشت تو اميد و اطمينان داشت، از فرمان تو سرپيچي نمود؛

    در حالي كه با اين همه بخشش كه تو در حق او روا داشته‌اي، از ديگران به گناه نكردن شايسته‌تر بود.


    اينك اين منم، افتاده در برابر تو،

    خوار و ذليل و سرافكنده و فروتن و ترسان،

    و معترف به گناهان بزرگ كه مرتكب شده‌ام و خطاهاي سنگيني كه انجام داده‌ام؛

    در حالي كه از عفو تو اميد امنيّت دارم و از رحمتت پناه مي‌خواهم،

    و به يقين مي‌دانم كه هيچ كس مرا از تو در امان نخواهد داشت، و در برابر عذابت از من حمايت نخواهد كرد.

     

    توبه


    پس بر من تفضّل كن

    و همچنان كه گنهكاران را به احسان خود مي‌نوازي و بر گناهان‌شان پرده مي‌اندازي، با من و گناهانم نيز چنين كن،

    و آنسان كه عفو خود را نصيب كسي مي‌كني كه به اختيار خودش تسليم تو شده، مرا هم از بخشش خود نصيبي عطا فرما،

    و به آمرزش خود ـ كه چون آن را به آرزومندش ارزاني كني، در نظرت بزرگ نيايد ـ بر من نيز منّت گذار.


    در اين روز، براي من نصيبي قرار ده كه با آن از خشنودي تو بهره‌مند شوم،

    و مرا از آنچه بندگان كوشاي تو از درگاهت به ارمغان مي‌آورند، دست تهي بر مگردان.


    من از كارهاي نيكي كه ايشان كرده‌اند، با خود هيچ ندارم،

    اما پيش از اين، به يگانگي تو و نفي اضداد و امثال و همانند از تو معتقد بوده‌ام،

    و از درهايي به سوي تو آمده‌ام كه خود فرموده‌اي از آن درها بر تو وارد شويم،

    و با چيزي به درگاه تو تقرّب جسته‌ام كه هرگز كسي جز با آن به درگاه تو تقرّب نتواند جست.


    سپس در پي اين حالت، با توبه و اخلاص به سويت آمده‌ام؛

    با خواري و زاري به درگاه تو، و با گمان نيك به تو، و اطمينان به رحمت تو در دو جهان.

    و اميد به تو را ضميمه‌ي آن كرده‌ام؛ اميدي كه آرزومندانت از آن بي‌نصيب نمي‌مانند.


    و همچون بنده‌ي حقير خوار بينواي فقير ترساني كه به تو پناه آورده است، نياز خود را از تو خواسته‌ام؛

    با ترس و تضرّع و پناه‌جويي و امان طلبي، نه از سَرِ گردن فرازيِ متكبّران به تكبّر،

    و نه از روي بلند پروازيِ طاعت پيشگان به گستاخي، و نه از روي دلخوشي به شفاعت شفيعان.


    اينك من از هر كمي كم‌تر، و از هر خواري خوارترم؛ چنان ذرّه‌اي يا كم‌تر از آن.

    پس اي آن كه در كيفر بدكاران شتاب نمي‌ورزي و ناز پروردگانِ در نعمت را به ناگاه نمي‌ميراني،

    اي آن كه به احسان حود گنهكاران را مي‌آمرزي و خطاكاران را به نيكي كردن زياد مهلت مي‌دهي،


    من بنده‌ي گنهكار معترفِ خطا پيشه‌ي لغزش خورده‌ام.
    من كسي هستم كه در برابر تو گستاخي ورزيده‌ام.
    من كسي هستم كه به دلخواه خود تو را نافرماني كرده‌ام.
    من كسي هستم كه اعمال زشت خود را از بندگانت پوشيده‌ام و پيش تو آشكارشان ساخته‌ام.
    من كسي هستم كه از بندگانت ترسيده‌ام و خود را از تو در امان ديده‌ام.
    من كسي هستم كه از قهر و غلبه‌ي تو پروا نكرده‌ام و از خشم تو نهراسيده‌ام.
    منم كه بر خود ستم كرده‌ام.
    منم كه گروگانِ بلاي خود شده‌ام.
    منم كه شرم و حياي اندك دارم.
    منم كه رنجي دراز و ديرينه خواهم داشت.


    خدايا!

    سوگندت مي‌دهم به حقِ آن كس كه از ميان آفريدگانت او را برگزيده‌اي،

    به آن كه او را براي خود پسنديده‌اي،

    به حقِ آن كه اطاعت او را به اطاعت خود پيوسته‌اي،

    به آن كه نافرماني او را نافرماني خود شمرده‌اي،

    به حق آن كه دوستي او را با دوستي خود قرين ساخته‌اي،

    به آن كه دشمني او را در شمار دشمني خود آورده‌اي،

    در اين روز، مرا مثل كساني كه بيزار از گناه در پيشگاه تو زاري مي‌كنند

    و توبه‌كنان به آمرزشت پناه مي‌آورند و تو آنان را مي‌آمرزي، جامه‌ي رحمت و بخشايش بپوشان.


    و كار مرا سامان ده، به آن چيزي كه كار طاعت پيشگان و مقرّبان و منزلت‌داران خود را با آن به اصلاح مي‌آوري.


    و خود به تنهايي مرا سرپرستي كن؛

    آن سان كه خود به تنهايي از كساني سرپرستي مي‌كني كه به عهد تو وفا كرده‌اند

    و خود را در اطاعت از تو به رنج افكنده‌اند و در طلب خشنودي‌ات به سختي كوشيده‌اند.


    مرا به سبب اين كه در جلب ثوابت كوتاهي كرده‌ام و در محرّماتت پاي از حدّ خود فراتر نهاده‌ام

    و از مرز احكامت بيرون رفته‌ام، كيفر مكن،

    و با مهلت دادنِ خود، مرا به غفلت مينداز و غافلگير مساز؛

    همچون كسي كه خير خود را از من دريغ كرد و چنين پنداشت كه رساندنِ آن خير به من، تنها به دست اوست،

    و حتي در نعمت بخشي خود تو را شريك ندانست.

    از خوابِ بي‌خبران و ناهشياريِ اسرافكاران و خواب آلودگيِ به خود رها شدگان بيدارم كن،

    و قلب مرا به كاري بر گمار كه طاعت پيشگان را بدان گماشته‌اي،

    و اهل عبادت را بدان واداشته‌اي، و با آن، مردم سست و كاهل را از آتش رها ساخته‌اي.


    مرا از چيزهايي كه از تو دورم مي‌سازند و ميان من و بهره‌ام از تو فاصله مي‌شوند

    و مرا از درخواست خود باز مي‌دارند، در پناه خود آور،

    و چنان كن كه من به آساني راه نيكي‌ها را به سوي تو بپيمايم،

    و از همان راه كه تو فرموده‌اي، در رسيدن به نيكي‌ها شتاب نمايم،

    و بدان گونه كه خود خواسته‌اي، در انجام دادن آنها حريصانه بكوشم.

     

    ویژگی های افراد هلاک شده


    مرا با كساني كه تهديد تو را به هيچ نمي‌گيرند، هلاك مفرما،
    و با آنان كه خود را در معرض خشم سنگين تو قرار مي‌دهند، نابود مگردان،
    و با آنان كه از راه تو منحرف شده‌اند، در هم مشكن،


    و مرا از ناگواري‌هاي بلا و فتنه رهايي بخش،

    و از تنگناهاي آشوب بيرون آور،

    و به مهلت دادنِ خود غافلگير مساز،

    و حائل شو ميان من و دشمني كه گمراهم سازد،

    و خواهش نفساني كه در هلاكم اندازد،

    و زياني كه به من روي آورَد.


    از من رو مگردان همچون رويگردان شدنت از كسي كه بر او خشم گرفته‌اي و ديگر از او خشنود نگشته‌اي،
    و مرا از دل بستن به اميد خود مأيوس مكن، چندان كه نااميدي از رحمتت بر من غالب شود،
    و مرا به نعمتي كه تاب آن ندارم ميازماي كه بار محبتت بر شانه‌هايم سنگيني كند و از پاي درآيم،
    و مرا مانند كسي كه در او هيچ خبري نيست و تو را با او كاري نبوَد و بازگشتش به سوي تو ممكن نباشد، از دست فرو مگذار،


    و مثل كسي كه از چشم عنايت تو افتاده و دست تو جامه‌ي شوربختي بر تنش پوشانده است، از درگاه خود دور مساز،

    بلكه دستم را بگير و از افتادنِ فرو افتادگان و دلهره‌ي گمراهان و لغزشِ فريب خوردگان و گردابِ مرگِ هلاك شدگان، نجاتم ده.

    و مرا از امتحاني كه غلامان و كنيزان خود را بدان مي‌آزمايي، به سلامت دار،

    و به مقام و مرتبه‌ي كساني رسان كه به آنان توجه داري و نعمت‌شان داده‌اي

    و از ايشان خشنود بوده‌اي و آنان را زندگيِ پسنديده عطا كرده‌اي و با سعادت ميرانده‌اي.


    چنان كن كه فكرِ دل بركندن از هر چه نيكي‌هايم را نابود مي‌كند و بركاتم را به باد مي‌دهد،

    هرگز از من جدا نشود، و همانند گردنبندي، پيوسته بر گردنم باشد،


    و قلب من، خود را در جامه‌ي تنفّر از زشتي‌هاي خطا و رسوايي‌هاي گناه بپوشاند.

    مرا به كاري كه جز با عنايت تو بدان دست نمي‌يابم، سرگرم مكن،

    تا از كاري كه جز با آن به خشنودي‌ات نمي‌رسم، وانمانم،


    و از دلِ من محبت اين دنياي بي‌قدر و منزلت را ريشه‌كن ساز؛

    دنيايي كه مرا از آنچه نزد توست باز مي‌دارد،

    و مانع مي‌شود كه وسيله‌اي براي رسيدن به تو فراهم آورم،

    و مرا از تقرّب جستن به تو غافل مي‌گردانَد.


    زيبايي‌هاي تنها بودن در شب و روز، و راز و نياز با خود را به چشمم بياراي،

    و مرا عصمتي بخش كه به ترس از تو نزديكم سازد،

    و ميان من و ارتكاب گناهان جدايي اندازد،

    و مرا از كمند معاصيِ بزرگ وارهانَد.

    از آلودگيِ نافرماني پاكيزه‌ام گردان،

    و ناپاكي خطاها را از من بزداي،

    و مرا با جامه‌ي سلامت بپوشان،

    و تن پوش عافيت بر تنم كن،

    و با نعمت گسترده‌ي خود مرا در بر گير،

    و فضل و احسان خود را پي در پي به من برسان.


    به توفيق و راهنمايي خود مرا نيرو بخش،

    و بر نيّت شايسته و گفتار پسنديده و كردار نيكو ياري‌ام فرما،

    و بي‌قوّت و قدرت خود، به قدرت و قوّت خويشم وامگذار،


    و در آن روز كه مرا براي ديدار خود مي‌برانگيزي، خوار و شرمنده‌ام مساز،

    و نزد دوستداران خود رسوايم مكن،

    و يادت را از خاطرم مبَر،

    و توفيق سپاسگزاري خود را از من دريغ مدار،

    و هنگام غفلت و بي‌خبري كه نادانان شكر نعمت‌هايت را از ياد مي‌برند، پيوسته آن را بر زبانم جاري كن،

    و به من الهام فرما كه در برابر آنچه عطايم كرده‌اي، تو را ثنا گويم،

    و به آن خوبي‌ها كه در حقِ من روا داشته‌اي، اعتراف كنم.


    چنان كن كه اشتياق من به تو، از اشتياق ديگران فراتر باشد،

    و ستايش من درباره‌ي تو، بالاتر از ستايش ديگران قرار گيرد.


    آن دم كه حاجت خود پيش تو آورم، مرا وامگذار،

    و به كارهاي نيكي كه خود پسندي‌ام را سبب گرديده، در عذابم ميفكن،

    و آن دست رد كه بر سينة‌ي دشمنانت مي‌زني، بر سينه‌ي من مزن.

     

    گوش من به فرمان توست، و مي‌دانم كه دليل و برهانِ تو راست است

    و تو به فضل و بخشش سزاوارتر، و به نيكي و احسان خوكرده‌تري.

    تو شايسته‌ي آني كه از كيفرت بيم نمايند،

    و آنان را كه طاعت پيشه كرده‌اند، بيامرزي.

    عفو از تو زيبنده‌تر است تا عقوبت كردن،

    و تو به پرده پوشي نزديك‌تري تا پرده دري.


    مرا به زندگي‌اي پاكيزه زنده بدار كه با آنچه دلخواه من است توأم گردد،

    و به آنچه دوست مي‌دارم پايان يابد،

    و در اين ميان، كاري كه تو ناپسند مي‌داري، انجام ندهم،

    و چيزي را كه نهي فرموده‌اي، مرتكب نشوم،

    و مرا همچون كسي بميران كه نورش در پيش رو و از سمت راستش در حركت است.


    مرا در پيشگاه خودت خوار گردان و پيش آفريدگانت بزرگوار.

    چون با تو خلوت كنم، مرا سرافكنده ساز،

    و در بين بندگانت سرافراز.

    از كسي كه به من نياز ندارد، بي‌نيازم كن،

    و نياز من به خودت را فزوني بخش.


    مرا از سرزنش دشمنان و پيش آمدنِ بلاها و خواري و گرفتاري در پناه آور،

    و گناهانم را كه از آنها خبر داري، بپوشان؛

    مانند كسي كه اگر بردباريِ او مانع نشود، بر انتقام گرفتن قدرت دارد،

    و اگر مداراي او نباشد، گناهان را كيفر مي‌دهد.


    آنگاه كه بخواهي گروهي را به فتنه و پيشامد بَد دچار كني، چون به تو پناه آورم، مرا از آن ميان رهايي ده،

    و چنان كه در اين جهان رسوايم نخواسته‌اي، در آن جهان نيز رسوايم مخواه،


    و در حقِ من، رشته‌ي نعمت‌هاي اين جهان و نعمت‌هاي آن جهان و رشته‌ي فوايد ديرينه و تازه را پيوسته گردان،

    و چندان عمرِ مرا دراز مكن كه به سبب آن سنگدل شوم،

    و مرا چندان به سختي و ناگواري دچار مكن كه بزرگي و خوشي و سر زندگي‌ام را از ميان ببَرد،

    و مرا به حقارتي كه قدر و منزلتم را بكاهد، يا به عيب و نقصي كه با آن جايگاه خود را نشناسم، گرفتار مساز.


    مرا آن گونه مترسان كه از نوميدي و غم خاموشي گزينم،

    و چندان بيم مده كه به وحشت افتم.

    چنان كن كه تنها از تهديدهاي تو بترسم،

    و تنها از مهلت دادن و هشدارهاي تو بپرهيزم،

    و تنها هنگام خواندن كتاب تو بيمناك شوم.

     

    نماز شب


    شبم را آباد گردان با بيداري‌ام براي عبادت تو،

    و تنها شب زنده‌داري كردنم براي تو،

    و مردم گريزي و مأنوس شدنم با تو،

    و فرود آوردن بار نياز خود بر درگاه تو،

    و پي در پي خواهش كردنم براي رهايي از آتش دوزخ،

    و پناه بردنم به تو از عذابي كه اهلش در آن گرفتارند.


    مرا سرگشته در وادي طغيان رها مكن،

    و تا دم مرگ در گرداب جهل و بي‌خبري مگذار،

    و مايه‌ي پند و عبرت ديگران مخواه،

    و موجب گمراهي آن كس كه به من مي‌نگرد مساز،

    و با من مثل كساني كه با سلامت و نعمت مهلتشان داده‌اي، رفتار مكن،

     

    و ديگري را به جاي من برمگزين،

    و نام مرا از دفتر نيكان مزداي،

    و پيكر مرا به آفت‌هاي اين جهاني و آتش آن جهاني دگرگون مساز،

     

    و مرا مضحكه‌ي آفريدگان و مسخره‌ي درگاه خود مكن،

    و چنان كن كه جز در پيِ خشنودي تو نروم،

    و جز براي انتقام گرفتن از دشمنان تو، خود را به رنج نيفكنم.


    لذتِ بخششت را، شيريني رحمتت را، آسودگي و رزق و روزي‌ات را، و بهشت پُر نعمتت را به من ارزاني كن،

    و با بي‌نيازي خود، طعم آسوده خيالي و مشغول شدن به آنچه را تو دوست مي‌داري،

    و طعم كوشش در آنچه را موجب تقرّب به درگاه توست، به من بچشان،

    و تحفه‌اي از تحفه‌هاي خود را براي من بفرست.


    تجارتم را پُر سود، و بازگشتم را بي‌زيان قرار ده،

    و چنان كن كه از روزِ ايستادن در برابر تو و حساب پس دادن بترسم،

    و هم آرزومند ديدارت باشم.

     

    مرا به توبه‌اي بي‌بازگشت و خالص كامياب ساز

    كه پس از آن، هر گناه كوچك و بزرگ، و هر گناه آشكار و پنهان را نابود كني.


    كينه‌ي مؤمنان را از دلِ من ريشه كن ساز،

    و قلبم را با فروتنان مهربان گردان،

    و با من چنان باش كه با نيكان هستي،

    و مرا به جامه‌ي پرهيزگاران بياراي،

     

    و براي من در ميان آيندگان نام نيكو گذار

    و در ميان معاصران آوازه‌ي بلند، و در روز رستاخيز مرا در زمره‌ي كساني درآور كه در اطاعت و ايمان، نخستين كسان بودند.


    گستردگيِ نعمتت بر من را به حدّ كمال رسان،

    و بهترين‌هايش را در حقِّ من پي در پي ساز.

    دستان مرا از عطاياي خود بياكَن،

    و بخشش‌هاي بزرگ خود را به سوي من روان گردان،

    و مرا در باغ‌هايي كه در بهشت براي برگزيدگانت آراسته‌اي،

    با خوب‌ترين دوستان خود همسايه كن،

    و در مقاماتي كه براي محبان خود فراهم آورده‌اي، مرا خلعت عطاياي بي‌عوض بپوشان.

    براي من نزد خود مكاني مطمئن قرار ده كه در آن آرامش يابم،

    و منزلي كه در آن فرود آيم و مَسكن گيرم و چشمم بدان روشن شود.

     

    كيفر مرا به اندازه‌ي گناهان بزرگي كه كرده‌ام قرار مده.

    در آن روز كه هر نهاني آشكار شود، هلاكم مكن،

    و هر شبهه‌اي را از دلم بزداي،

    و از هر رحمتي براي من راهي به سوي حق بگشاي،

    و بهره‌هاي بخشش خود را در حقِ من فراوان ساز،

    و به فضل خود نصيب مرا از احسانت افزون گردان.


    چنان كن كه دلم به آنچه نزد توست مطمئن گردد،

    و همه‌ي همّت من در عبادت تو به كار افتد.

    مرا به كاري وادار كه بندگان خالص خود را بدان وا مي‌داري،

    و هنگام غفلتِ عقل و خرد، دل مرا با طاعت خود درهم آميز،

    و بي‌نيازي و پاك دامني و آسايش و تن درستي و وسعت روزي و آرامش و عافيت را براي من فراهم ساز.


    كارهاي نيك مرا با گناهاني كه به آن درآميزد، تباه مساز،

    و خلوت‌هايم را به نعمت يا محنتي كه براي آزمايش من مي‌فرستي، آشفته مكن،

    و آبرويم را از گزند نيازخواهي از آفريدگانت نگاه دار،

    و مرا از درخواست آنچه نزد بدكاران است، باز دار.


    مددكار ستمگران قرارم مده،

    و مگذار كه در نابود كردن كتاب تو با آنان همدست شوم.

    مرا آن گونه حفظ و حمايت كن كه خود نمي‌دانم،

    و با آن، از هر بدي در امان مي‌مانم.

    درهاي توبه و رحمت و مهرباني و روزيِ فراوان خود را به روي من بگشاي

    كه من از روي آورندگان به درگاه تواَم.

    نعمت دادنت به من را به حدّ كمال رسان، كه تو بهترينِ نعمت دهندگاني.


    اي پروردگار هستي‌ها!

    چنان كن كه مانده‌ي عمر من، براي جلب خشنودي تو، در كار حج و عمره سپري شود.

    خداي تعالي درود فرستد بر محمد و خاندان پاك و پاكيزه‌ي او، و سلام و تهيّت بر ايشان، تا ابد.

     .

    دعای چهل و هفتم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀اوصاف خدا, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, نحوه اقرار به گناه
    [شنبه 1400-01-07] [ 09:26:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و ششم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و ششم)

    نيايش آن حضرت براي روز عيد فطر و جمعه


    اي آن كه رحمت مي‌آوري بر آن كس كه بندگانت به او رحم نمي‌كنند.
    اي آن كه انسانِ رانده از هر شهر و ديار را پذيرايي.
    اي آن كه نيازمندان خود را خفيف و خوار نمي‌گرداني.
    اي آن كه گستاخانِ درگاه خود را نااميد نمي‌سازي.
    اي آن كه دست ردّ بر سينه‌ي بندگان پر توقّع خود نمي‌زني.
    اي آن كه هر تحفه‌ي ناچيزي تقديمت كنند، مي‌پذيري، و هر اندك عملي برايت انجام دهند، جزا مي‌بخشي.
    اي آن كه كارِ بي‌ارزش را به لطف مي‌پذيري و در برابر آن پاداش بزرگ مي‌دهي.
    اي آن كه نزديك مي‌شوي به هر كس كه به تو تقرّب جويد.
    اي آن كه به سوي خود مي‌خواني هر كه را كه از تو روي برگرداند.
    اي آن كه نعمت خود را دگرگون نمي‌سازي و به كيفر دادنِ ما شتاب نمي‌ورزي.
    اي آن كه نهال كار نيك مي‌پروري تا آن را به ثمر نشاني و انبوه كُني، و از كار بد چشم خود مي‌پوشي تا آن را از ريشه بركَني.


    آرزوها پيش از رسيدن به منتهاي كرم تو، با نيازهاي برآورده باز آمدند،

    و كاسه‌هاي گدايي محتاجان، از بخششِ بسيار تو لبالب گرديدند،

    و صفت‌ها پيش از آن كه حقيقت نعمت تو را دريابند، از هم گسيخته شدند.

    اينك تو را سزاست آن برترين كمال كه برتر از هر كمالي است،

    و آن والاترين شكوه كه از هر شكوهي والاتر است.


    هر بزرگي در برابر تو كوچك است،

    و هر شريفي در كنار شرف تو بي‌مقدار.

    آنان كه به سوي غير تو رو كردند، نوميد شدند،

    و آنان كه نياز خود پيش ديگري بردند، زيان ديدند،

    و آنان كه بر آستانِ غير تو فرود آمدند، تباه گرديدند،

    و آنان كه در جايي جز وادي فضل تو رزق و روزي جُستند، به قحطي درآمدند.


    درگاه نعمتت به روي خواهندگان باز است،

    و بخششت در حق نيازمندان روا،

    و فرياد رسي‌ات به دادخواهان نزديك.

    اميدواران از تو نااميد نشوند،

    و آنان كه نياز خود نزد تو آورند، از عطاي تو مأيوس نگردند،

    و آمرزش خواهان با عذاب تو به تيره روزي نيفتند.

     

    خوانِ روزي‌ات براي كسي كه نافرماني‌ات كند گسترده است،

    و بردباري‌ات براي آن كه با تو دشمني ورزد، آماده.

     

    رفتار خداوند با گناهکاران

     

    شيوه‌ي پروردگاري تو، نيكي كردن به بدكاران است

    و طريقتت مهربان بودن با تجاوزكاران؛

    تا آن جا كه مدارا كردن تو آنان را مي‌فريبد كه توبه نكنند،

    و مهلت دادنت بازشان مي‌دارد كه از گناه دوري گزينند.

    اما تو در كيفر دادنِ ايشان شتاب نكرده‌اي تا مگر به فرمانت گردن نهند،

    و مهلت‌شان داده‌اي، چون به پايداري مُلك خود مطمئن بودي.

    پس هر كه سزاوار نيك‌بختي بوده، عمرش را به نيك‌بختي فرجام داده‌اي،

    و آن كه سزاوار تيره‌بختي بوده، او را به تيره‌بختي‌اش خوار كرده‌اي.

    سرانجامِ كار همه چنان شود كه تو خواهي،

    و بازگشت امورشان به سوي تو باشد.

     

    هر چه عمرشان به درازا كشد، پايه‌هاي فرمانروايي تو سست نگردد،

    و چون در كيفر دادنشان درنگ كني، حجّت آشكار تو باطل نشود.

    حجّت تو پايدار و باطل نشدني، و فرمانروايي‌ات جاودان و زائل نگشتني است.

     

    پس عذاب سخت و دائم نصيب كسي است كه از تو روي برتافته،

    و نااميديِ بيچاره كننده آن راست كه از درگاه تو دست خالي برگشته،

    و بدترين تيره‌بختي از آنِ كسي است كه به مهلت دادنت گول خورده است.

    اين چنين كسي، در آتش عذاب تو چه بسيار دست و پا خواهد زد،

    و روزگار سرگشتگي‌اش در وادي عقاب تو چه طولاني خواهد بود،

     

    و چه دور است كه اندوهش به پايان رسد،

    و بسي نااميد است از اين كه راه رهايي‌اش گشوده شود.

    اين همه، بر پايه‌ي حكم عادلانه و منصفانه‌ي توست كه در آن بر كسي جور و ستم روا نمي‌داري.


    خدايا!

    تو دليل آشكار خود را فراوان و پي در پي فرستاده‌اي،

    و پيش از اين، حجّت‌هاي خود را بيان داشته‌اي،

    و ما را از عذاب خود بيم داده‌اي،

    و از سَرِ لطف و مهرباني تشويق كرده‌اي،

    و مَثَل‌ها زده‌اي،

    و مهلت را طولاني ساخته‌اي،

    و عذاب را به تأخير افكنده‌اي، حال آن كه مي‌توانستي در آن عجله كني؛

    و درنگ ورزيده‌اي، حال آن كه بر شتاب كردن توانا بودي.

    درنگ تو در عقاب ما نه از روي بي‌قدرتي،

    و مهلت دادنت نه از روي سستي،

    و خودداري‌ات از مؤاخذه نه از روي غفلت،

    و به تأخير افكندن عذابت نه از روي مداراست،

    بلكه تا دليل تو رساتر، و كرم تو در حقّ ما كامل‌تر، و احسانت تمام‌تر گردد،

    و نعمتت به نهايت حدّ خود رسد.

    همه‌ي اين امور، پيش از اين بوده،

    و اكنون هست، و تا هميشه خواهد بود.

    دليل تو برتر از آن است كه جملگي به وصف درآيد،

    و بزرگواري تو بالاتر از آن كه دستِ انديشه به بلندايش رسد،

    و نعمت تو بيش از آن است كه يك به يك در شمار آيد،

    و احسان تو افزون‌تر از آن كه بر كمترينِ آن سپاست گويند.

    بي‌زباني، مرا از حمد و ستايش تو ناتوان مي‌دارد،

    و درماندگي از بزرگداشت تو، زبان مرا مي‌بندد،

     

    و نهايت كوشش من اين تواند بود كه به ضعف و درماندگي خود اعتراف كنم؛

    و اين ـ اي معبود من ـ نه از سَرِ بي‌رغبتي، كه از ناتواني من است.

    اينك اين منم كه آهنگِ آستان تو كرده‌ام

    و بخشش‌هاي نيك از تو مي‌خواهم.

     

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست

    و خواهش پنهاني مرا اجابت كن،

    و چون تو را بخوانم، مرا پاسخگو،

    و روز مرا به نااميدي پايان مده،

    و در آنچه از تو خواسته‌ام، دست رد بر سينه‌ام مزن.

    چون از پيشِ تو بازگردم يا نزدت آيم، در هر دو حالت، مرا گرامي بدار،

    كه تو در عمل به خواسته‌ي خود دچار سختي نشوي،

    و در اجابتِ آنچه از تو خواهند عاجز نماني،

    و تو بر هر كار توانايي،

    و هيچ جنبش و نيروي كاري نيست جز به خواستِ خدا، آن والا مرتبه‌ي بزرگ.

    .

    دعای چهل و ششم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, رفتار خداوند با گناهکاران, دعای روز عید قربان و فطر
     [ 09:24:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و پنجم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و پنجم)

    نيايش آن حضرت در وداع از ماه رمضان

     

    صفات خداوند


    خدايا! 

    اي آن كه در برابر آنچه مي‌دهي، پاداش نمي‌خواهي.

    اي آن كه از بخشش خود پشيمان نمي‌شوي.

    اي آن كه پاداش بنده‌ات را نه هم وزنِ آنچه كرده، بلكه افزون‌تر مي‌دهي.

    تو بي‌استحقاقِ ما نعمت مي‌دهي، و از روي تفضّل گناه را مي‌آمرزي.

    عذاب تو عين عدالت است، و حكم تو خير و صلاح ما.

    اگر عطا كني، آن را به منّت نياميزي، و اگر منع كني، از روي ستم نباشد.

    به هر كس كه سپاست گويد، جزا مي‌بخشي، حال آن كه تو خود سپاس گفتن را به او الهام كرده‌اي.

    و به هر كس كه تو را ستايش كند، پاداش مي‌دهي، حال آن كه تو خود به او ستايشگري آموخته‌اي.

    بر گناه كسي پرده مي‌افكني كه اگر مي‌خواستي رسوايش مي‌كردي

    و به كسي نعمت مي‌دهي كه اگر مي‌خواستي او را نعمت نمي‌دادي،

    و آن دو يكي سزاوار رسوايي و ديگري سزاوار منع تو بود،

    ولي تو كارهاي خود را بر تفضّل بنا نهاده‌اي

    و قدرتت را در مسير آمرزش گناه جاري ساخته‌اي.

    با هر كس كه نافرماني‌ات كرده بردبارانه رفتار مي‌كني،

    و آن را كه خواسته بر خود ستم ورزد، مهلت مي‌دهي.

     

    رفتار خداوند با گناهکاران

     

    آري!

    تو با ايشان مدارا مي‌كني تا وقتي كه به سوي تو برگردند،

    و عذابشان را به تأخير مي‌اندازي تا وقتي كه توبه كنند،

    تا آن كسي كه هلاك مي‌شود، بي‌رضاي تو در ورطه‌ي نابودي نيفتد،

    و آن كه تيره‌بخت مي‌گردد، به نعمت تو تيره‌بختي نيابد

    مگر پس از آن كه ديگري عذري نبيند و حجّت بر وي تمام شود.

    اين همه، از لطف و كرم توست اي خداي بخشنده،

    و بهره‌اي از مهرباني و عطوفت توست كه ما را نصيب گرديده، اي خداوند پُر شكيب.

    تويي كه براي بندگانت دري به سوي آمرزش خود گشوده‌اي و آن را «توبه» ناميده‌اي،

    و براي رسيدن به اين در، از وحي خويش راهنمايي قرار داده‌اي تا آن را گم نكنند.

    اي آن كه نامت بلند و جاويد است،

    خود فرمودي: «خالصانه به سوي خدا باز گرديد؛ باشد كه پروردگارتان گناهان شما را بيامرزد و شما را به باغ‌هايي وارد كند كه از زير درختان آن جويباران جاري است.

     


    آن روز كه خدا پيامبر و كساني را كه با او به اسلام گرويده‌اند،

    خوار و درمانده نمي‌گردانَد.

    نورشان پيشاپيش و از سمت راستشان در حركت است.

    مي‌گويند: «اي پروردگار ما، نورمان را به كمال رسان و ما را ببخشاي، كه تو بر هر كار تواناي.»

    اينك آن كس كه از داخل شدن به منزلگاه توبه، پس از گشايشِ در و بودنِ راهنما، غفلت نمايد، چه بهانه‌اي تواند داشت؟


    تويي كه در معامله با بندگانت، به سود آنان بر قيمت مي‌ازايي،

    و مي‌خواهي كه در اين تجارت سود بسيار برند،

    و با فرود آمدن به درگاه تو رستگاري و فزوني يابند.

    اي آن كه نامت بلند و جاويد است،

    خود فرمودي: «هر كس كاري نيك كند، ده برابر پاداش يابد، و هر كس كاري بد مرتكب شود، جز همانند آن كيفر نبيند.»


    و فرمودي: «كار آنان كه دارايي خود را در راه خدا انفاق مي‌كنند، به كار دانه‌اي مانَد كه هفت خوشه بروياند و در هر خوشه صد دانه باشد. و خدا اين شماره را براي هر كس كه بخواهد، چند برابر مي‌افزايد.»

    و فرمودي: «كيست آن كه خدا را قرض الحسنه‌اي دهد تا آن را براي او به چندين برابر افزون كند.»

    و همانند اين آيات كه در قرآن در باب افزايش حَسَنات نازل كرده‌اي.

     


    تويي كه به سخن خود كه از عالم غيب فرستادي و با ترغيب بندگانت به آنچه سودشان در آن است،

    آنان را به چيزهايي راه نمودي كه اگر پنهان كرده بودي، چشم‌هاشان نمي‌ديد

    و گوش‌هاشان صداي آن را نمي‌شنيد و انديشه‌هاشان بدان راه نمي‌يافت.

    از اين رو، فرمودي: «به ياد من باشيد تا به ياد شما باشم، و سپاس من گوييد و مرا ناسپاسي مكنيد.»

    و فرمودي: «اگر سپاس من گوييد، شما را نعمت بيفزايم، و اگر كفرانِ نعمت كنيد، بي‌شك عذاب من سخت است.»

    و فرمودي: «بخوانيد مرا تا دعايتان را اجابت كنم. آنان كه از بندگي من سر مي‌پيچند، زود باشد كه با ذلّت و خواري به دوزخ درآيند.»

    پس دعا به درگاه خود را عبادت خواندي و ترك آن را سركشي،

    و تهديد كردي كه ترك آن سبب داخل شدن به دوزخ است در عين خواري و ذلّت.

     

    صدقه 


    بدين سبب، تو را با انعام و بخششت به ياد آوردند،

    و با فضل و احسانت سپاس گفتند، و به فرمانت تو را خواندند،

    و در راه تو صدقه دادند تا از تو افزونيِ نعمت خواهند،

    و بدين وسيله، از خشم تو رهايي جستند و به خشنودي‌ات رستگار شدند.


    اگر يكي از آفريدگان تو ديگري را به چيزي راه مي‌نمود كه تو بندگانت را به آن دلالت كرده‌اي،

    او را به نيكوكاري و نعمت‌دهي وصف مي‌كردند و به هر زباني مي‌ستودند.

    پس حمد و ستايش براي توست تا آن جا كه راهي به سپاس تو يافت شود

    و تا آن زمان كه لفظي كه با آن ستايش تو كنند و معنايي كه با آن حمد تو گويند، باقي باشد.


    اي آن كه با احسان و بخشش خود بندگانت را به حمد و ثناي خود فراخواندي

    و ايشان را در ميان نعمت‌ها و عطايا فرو پوشاندي،

    چه آشكار است نعمت‌هاي تو در زندگي ما،

    و چه بسيار و گسترده است بخشش تو در حقّ ما،

    و نيكي تو كه آن را ويژه‌ي ما گردانده‌اي.


    تو ما را به آيين برگزيده‌ات و دين پسنديده‌ات و راه آسانت هدايت كردي،

    و شيوه‌ي تقرّب جستن به خود و رسيدن به كرامت خود را به ما شناساندي.

     

    ویژگی های ماه رمضان


    خدايا!

    تو ماه رمضان را از گزيده‌ترين وظايف و ويژه‌ترين واجبات خود قرار دادي؛

    ماهي كه آن را در ميان ماه‌هاي ديگر ممتاز ساخته‌اي،

    و از ميان همه‌ي زمان‌ها و روزگارها آن را برگزيده‌اي،

    و بر همه‌ي اوقات سال برتري‌اش داده‌اي؛

    زيرا قرآن و نور را در آن فرو فرستاده‌اي،

    و ايمان بندگانت را به كمال رسانده‌اي،

    و روزه را در آن واجب نموده‌اي،

    و مردم را به شب زنده‌داري در اين ماه راغب فرموده‌اي،

    و شب قدر را، كه از هزار ماه بهتر است، بزرگ و گرامي داشته‌اي.


    با ماه رمضان، ما را بر امت‌هاي ديگر برتري دادي،

    و با فضيلت اين ماه ما را براي سبقت جُستن از ملت‌هاي ديگر اختيار كردي.

    پس به فرمان تو روزهايش را روزه داشتيم

    و به ياريِ تو شب‌هايش را به عبادت برخاستيم؛

    در حالي كه با اين روزه و شب زنده‌داري، خود را در معرض رحمتي نهاديم كه بر ما عرضه داشته بودي،

    و آن را وسيله‌ي رسيدن به ثوابت قرار داديم.

    بر عطاي آنچه از تو خواهند، قدرت داري،

    و آنچه از فضل تو طلب كنند، مي‌بخشي،

    و به آن كس كه قرب تو جويد، نزديكي.


    اين ماه مبارك، در ميان ما به شايستگي زيست، و به نيكي همنشين ما گرديد،

    و گران مايه‌ترين سودهاي اهل جهان را به ما بخشيد.

    سپس چون زمانش به انجام رسيد و مدتش به سرآمد و شمار روزهايش پايان گرفت، از ما جدا شد.


    اينك او را بدرود مي‌گوييم؛

    همچون بدرود گفتن كسي كه فراقش بر ما دشوار است و رفتنش ما را دچار اندوه و وحشت مي‌كند

    و عهدي نگه‌داشتني و حرمتي رعايت كردني و حقّي گزاردني از وي را بر ما لازم مي‌گردانَد.

    پس مي‌گوييم:

     

    سلام بر تو اي بزرگ‌ترين ماه خدا، و اي عيد دوستان خدا.

    سلام بر تو اي گرامي‌ترين اوقاتي كه همنشين ما بودي، و اي بهترين ماه در همه‌ي روزها و ساعت‌ها.
    سلام بر تو اي ماهي كه در آن آرزوها در دسترس آيند و بسي كارهاي نيك انجام شود.
    سلام بر تو اي همنشين كه تا هستي پُر قدر و منزلتي، و چون از ما جدا شوي، فراق تو دردناك است. اي مايه‌ي اميد كه دوري‌ات براي ما سخت و رنج افزاست.
    سلام بر تو اي همدمي كه چون آمدي، بر دل ما آرامش آوردي و شادمان كردي، و چون سپري شدي، ما را در وحشتِ تنهايي گذاشتي و درد فراق افزودي.
    سلام بر تو اي همسايه‌اي كه در مجاورت تو دل‌ها نرم و رقيق شوند و گناهان رو به كاستي روند.
    سلام بر تو اي مددكاري كه ما را در مقابله با شيطان يار بودي، و اي رفيقي كه راه‌هاي نيكي كردن را پيش پاي ما هموار نمودي.
    سلام بر تو، كه تا هستي، چه بسيار كساني را خدا از آتش مي‌رهانَد، و چه بسيار كساني كه حرمت تو را نگه مي‌دارند و بخت نيك مي‌يابند.
    سلام بر تو، كه چه بسيار گناهان ما را نابود كردي، و چه بسا عيب‌هاي گوناگون را پرده پوشيدي.
    سلام بر تو، كه بر گناهكاران چه طولاني بودي، و چه پُر شكوه بودي در دل‌هاي مؤمنان.
    سلام بر تو اي ماهي كه روزهاي ديگر سال با تو رقابت و همچشمي نتوانند.
    سلام بر تو اي ماهي كه وجودت مايه‌ي سلامت ما از هر گزند و آفت بود.
    سلام بر تو كه از همنشيني‌ات كراهت نداشتيم و با تو بودن، براي ما ناپسند نمي‌آمد.
    سلام بر تو كه با بركت بسيار به ما روي آوردي و ما را از چرك‌هاي گناه شستشو دادي.
    سلام بر تو كه از سَرِ بيزاري بدرودت نگوييم، و از سَرِ ملامت روزه‌ات را ترك نكنيم.
    سلام بر تو كه پيش از آمدنت در آرزوي تو بوديم، و پيش از رفتنت، به اندوه جدايي دچار شديم.
    سلام بر تو كه چه بسيار بدي‌ها به يُمن تو از ما بگرديد، و چه بسيار خوبي‌ها به سوي ما روان گرديد.
    سلام بر تو و آن شب قدري كه بهتر از هزار ماه است.
    سلام بر تو كه ديروز چون با ما بودي، به سختي دلبسته‌ات بوديم، و فردا كه از ميان ما خواهي رفت، از جان و دل آرزومند آمدنت هستيم.
    سلام بر تو و آن فضل تو كه اينك از آن محروم مانده‌ايم. سلام بر آن بركت‌هاي پيشين كه از ما گرفته شده است.


    خدايا!

    ما مدتي را در اين ماه به سر برديم؛ ماهي كه ما را بدان شرافت بخشيدي،

    و به احسان خويش ما را شايسته‌ي آن گردانيدي؛

    در حالي كه مردم بدكردارِ تيره بخت، قدر آن را نشناختند

    و به سبب شور بختيِ خويش از فضل آن محروم شدند.

    تو ما را به شناخت اين ماه توفيق و برتري عنايت كردي،

    و به شيوه‌ي برخورداري از آن راه نمودي.

    توفيقمان دادي كه روزهايش را روزه بداريم و شب‌هايش را با عبادت به صبح آوريم؛

    اگر چه كوتاهي كرديم و از حقِّ بسيارِ آن، اندكي را به جاي آورديم.


    خدايا!

    ستايش براي توست؛ ستايشي از سَرِ اعتراف به بدكاري و اقرار به سستي و كوتاهي.

    براي رضاي توست كه از صميم دل پشيمانيم، و با زبان خود، از سَرِ صدق پوزش طلبانيم.

    پس در برابر آن كوتاهي‌اي كه در اين ماه در عبادت تو بدان دچار شده‌ايم،

    ما را پاداش ده تا با آن خيري را دريابيم كه دلخواه ما بوده است،

    و اندوخته‌هاي گوناگون را كه آرزو داشته‌ايم، در عوض بستانيم.


    پوزش ما را بپذير كه در اين ماه در اداي حقِّ تو كوتاهي كرديم،

    و عمر ما را به ماه رمضان آينده برسان،

    و چون ما را به آن رسانيدي، كمك كن تا به عبادتي نايل شويم كه تو را سزاست،

    و طاعتي را بر پا داريم كه در خور اين ماه است،

    و ما را پيوسته به كارهاي نيكي موفّق ساز كه حقِ تو را در اين دو ماه، اين رمضان و رمضانِ ديگر، از ماه‌هاي عمرمان، تدارك نمايد.


    خدايا!

    اگر در اين ماه گِرد گناهي كوچك يا بزرگ گرديده‌ايم،

    يا آن را مرتكب شده‌ايم، يا به عمد خطايي كرده‌ايم،

    يا از روي فراموشي بر خود ستمي روا داشته‌ايم، و يا حرمت ديگري را نپاييده‌ايم،

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و بر گناهان ما پرده بپوشان،

    و به بخشايش خويش از ما درگذر،

    و ما را پيش چشم سرزنش كنندگان قرار مده،

    و زبان طعنه‌زنان را بر ما دراز مكن،

    و با مهربانيِ بي‌پايان و فضل كاستي ناپذير خود ما را به كاري وادار كه آنچه را در اين ماه از ما نمي‌پسنديدي، فرو ريزد و بپوشانَد.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و اندوه فراوانِ ما را در فراق اين ماه پاداش نيكو عطا كن،

    و روز عيد و روزه گشودنِ ما را مبارك ساز،

    و آن را از بهترين روزهايي قرار ده كه بر ما گذشته و آمرزش تو را به سوي ما آورده و گناهانمان را زدوده است،

    و گناهان پنهان و آشكار ما را ببخشاي.


    خدايا!

    اكنون كه اين ماه به پايان رسيد و جامه‌ي زمان را به دور افكند،

    تو نيز جامه‌ي گناهان را از ما درآور و به دور افكن، و با رفتنش، بدي‌هاي ما را بِبَر،

    و ما را به سبب آن، از نيك‌بخت‌ترين روزه داران و پر نصيب‌ترين و بهره‌مندترينِ آنان قرار ده.


    خدايا!

    اگر كسي از روزه داران، چنان كه بايد، حقِ اين ماه و حرمتش را، پاس داشته،

    و به احكام آن عمل كرده،

    و از گناهان دوري ورزيده،

    يا به وسيله‌اي به تو تقرّب جسته كه خشنودي و رحمتت را براي او در پي داشته است،

    همانند آنچه به او مي‌بخشي،

    از خوانِ بي‌نيازي‌ات به ما نيز ببخش،

    و چندين برابرِ آن را از فضل خود به ما ارزاني كن،

    كه فضلِ تو كاستي نمي‌گيرد

    و گنجينه‌هاي تو نقصان نمي‌پذيرد،

    بلكه پيوسته در حال فزوني است،

    و معادن احسان تو نابود نمي‌گردد،

    و بخششِ بي‌زحمت و آماده، بخششِ توست.

     


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و براي ما ثوابي قرار ده؛ مانند ثواب كسي كه اين ماه را تا روز رستاخيز روزه داشته و در كار عبادت تو بسيار كوشيده است.


    خدايا!

    ما در اين روزِ فطر كه آن را براي مؤمنان روز عيد و شادي،

    و براي دينداران هنگامه‌ي اجتماع و همكاري قرار داده‌اي، از هر گناهي كه مرتكب شده‌ايم،

    و هر كار زشتي كه پيش از اين كرده‌ايم،

    و هر انديشه‌ي بد كه در دل خود نهان داشته‌ايم، دست بر مي‌داريم و به سوي تو مي‌آييم؛

    همچون كسي كه ديگر خيال بازگشت به گناه را ندارد و ديگر مرتكب هيچ گناهي نخواهد شد؛

    خالصانه و بدون ذرّه‌اي شك و ترديد.

    پس بازگشتِ ما را آغوش گشاي و از ما خشنود باش، و ما را بر ترك گناه استوار بدار.


    خدايا!

    ما را از عذاب آتش دوزخ بترسان و به ثوابي كه وعده فرموده‌اي مشتاق گردان،

    تا دريابيم لذت آنچه را از تو مي‌خواهيم، و اندوه آنچه را از آن به تو پناه آورده‌ايم،

    و ما را در زمره‌ي كساني درآور كه به تو روي آورده‌اند

    و تو محبت خود را نصيب‌شان كرده‌اي

    و بازگشت آنان را به طاعت خود پذيرفته‌اي،

    اي دادگرترينِ دادگران.


    خدايا!

    از گناه پدران و مادران ما، و از گناه همكيشان ما درگذر؛

    چه آنان كه از اين جهان رخت بربسته‌اند و چه آنان كه تا هنگامه‌ي قيامت به دنيا مي‌آيند.


    خدايا!

    بر محمد، پيامبر ما، و خاندانش درود فرست،

    همچنان كه بر فرشتگان مقرّب خود درود مي‌فرستي.

    بر او و خاندانش درود فرست، آن گونه كه بر پيامبران مُرسَلِ خود درود مي‌فرستي.

    بر او و خاندانش درود فرست، آن‌سان كه بر بندگان شايسته‌ي خود درود مي‌فرستي،

    و برتر از دورد آنان، اي پروردگار هستي‌ها؛ درودي كه فضل و بركت آن به ما رسد،

    و سوي آن نصيب ما گردد، و دعاي ما با آن مستجاب شود.

    تو بزرگوارتر كسي هستي كه همه رو به سوي او مي‌آورند،

    و كارسازتر كسي كه بر او توكّل مي‌كنند،

    و بخشنده‌تر كسي كه از فضل او بخشش مي‌خواهند،

    كه تو بر هر كار توانايي.

    .

    دعای چهل و پنجم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀اوصاف خدا, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, صدقه, ویژگی های ماه رمضان, رفتار خداوند با گناهکاران
    [یکشنبه 1400-01-01] [ 06:41:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و چهارم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و چهارم)

    نيايش آن حضرت براي ورود به ماه رمضان

     

    ویژگی های ماه رمضان


    ستايش براي خداست كه ما را به سپاس خود رهنمون گرديد،

    و بدان اهليّت بخشيد تا از شكر گزارانِ احسان او باشيم،

    و بر اين كار، ما را پاداش نيكوكاران دهد.

    ستايش براي خداست كه دين خود را به ما عطا فرمود،

    و ما را به آيين خود ويژه گردانيد،

    و به راه‌هاي احسان خويش پويا ساخت تا به فضل نعمت او به سوي خشنودي‌اش روانه شويم؛

    ستايشي كه آن را از ما قبول كند و به سبب آن از ما راضي شود.

    ستايش براي خداست كه ماه خود، ماه رمضان، را از جمله راه‌هاي احسان قرار داد،

    كه ماه روزه، ماه اسلام، ماه پاكيزگي از آلودگي‌ها، ماه رها شدن از گناهان و ماه شب زنده‌داري است؛

    ماهي كه قرآن در آن نازل گرديده؛

    قرآني كه راهنماي مردم و نشانه‌ي آشكار هدايت و جدا كننده‌ي حق از باطل است.


    پس به سبب حرمت‌هاي فراوان و فضيلت‌هاي نمايان كه براي اين ماه مقرّر داشت،

    برتري آن را بر ديگر ماه‌ها عيان فرمود.

    براي بزرگداشت آن، چيزهايي را كه در ماه‌هاي ديگر حلال كرده بود، در اين ماه حرام گردانيد،

    و خوردني‌ها و آشاميدني‌ها را غدغن كرد،

    و براي آن زماني معين قرار داد،

    كه نه اجازه مي‌دهد آن زمانِ معين پيش انداخته شود، و نه مي‌پذيرد كه به تأخير افتد.


    آن گاه يكي از شب‌هاي اين ماه را بر شب‌هاي هزار ماه ديگر برتري داد و نام آن را «شب قدر» نهاد؛

    شبي كه در آن، فرشتگان و روح به فرمان پروردگارشان بر هر يك از بندگان او كه بخواهد،

    با تقديرِ بي‌تغيير الاهي كه براي هر كاري در نظر گرفته شده، فرود مي‌آيند.

     

    خصوصیات مومن حقیقی در ماه رمضان


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و ما را بياموز كه چگونه فضيلتِ اين ماه را بشناسيم

    و حرمتش را بزرگ بشماريم

    و از آنچه مَنعمان فرموده‌اي خودداري كنيم،

    و ياري كن تا با نگه داشتن اعضا و جوارح خود از گناه

    و به كار گماشتن آنها در آنچه سبب خشنودي توست، روزهاي آن را روزه بداريم؛

    آن سان كه به سخنان بيهوده گوش نسپاريم،

    و چشم خود را به سوي بازيچه‌ها ندوانيم،

    و به حرام‌ها دست نگشاييم،

    و به سوي ناشايسته‌ها قدم بر نداريم،

    و شكم‌هايمان جز آنچه تو حلال كرده‌اي در خود جمع نكند،

    و زبان‌مان جز آنچه تو فرموده‌اي، نگويد،

    و جز در آنچه ما را به ثواب تو نزديك مي‌سازد، خود را به زحمت نيندازيم.

    و جز آن كار كه ما را از عقاب تو حفظ مي‌كند به كار ديگر نپردازيم.

    آن گاه به لطف خود، همه‌ي اين اعمال را از رياي رياكاران، و آوازه‌جويي آوازه‌جويان، بپيراي،

    تا كسي را در عبادت خود با تو شريك نگيريم و جز تو منظور و مرادي نجوييم.

     


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را در اين ماه بر اوقات نمازهاي پنج گانه آگاهي ده؛

    با احكام و شرايط آن كه مقرّر فرموده‌اي،

    و واجباتش كه لازم گردانده‌اي،

    و وظايفي كه به آنها موظّف كرده‌اي،

    و هنگامه‌هايي كه براي آنها قرار داده‌اي.


    ما را در نماز، با كساني برابر ساز كه مراتب بلند آن را دريافته‌اند

    و اركان آن را حفظ مي‌كنند

    و آن را در وقت خود، به شيوه‌ي بنده و فرستاده‌ي تو ـ كه درودهاي تو بر او و خاندانش باد ـ

    در ركوع و سجود و همه‌ي فضيلت‌هاي آن با كامل‌ترين وضو و در نهايت خشوع به جاي مي‌آورند.توفيقمان ده

    كه در اين ماه، با نيكي و احسان، به سوي خويشان خود رويم،

    و با بخشش و عطايا از همسايگان خود دل‌جويي كنيم،

    و دارايي‌هاي خود را از حقوق مردم بپيراييم،

    و با جدا كردن زكات پاكيزه نماييم،

    و با كسي كه از ما دوري گزيده آشتي كنيم.

    با آن كه بر ما ستم نموده، از مقتضاي انصاف در نگذريم،

    و با آن كه با ما دشمني ورزيده صلح كنيم،

    مگر كسي كه در راه تو و براي تو با او دشمن شده‌ايم،

    كه او دشمني است كه با وي دوستي نمي‌كنيم،

    و از حزبي است كه با آن يكرنگ و يكدل نمي‌شويم.


    ما را موفق كن كه در اين ماه با انجام دادن كارهاي نيك و پسنديده خود را به تو نزديك‌تر سازيم؛

    اعمالي كه با آنها گناهان‌مان را بيامرزي

    و ما را از شروع به ناشايسته‌ها نگاه داري،

    تا هيچ يك از فرشتگان تو بيش از طاعت‌هاي گوناگونِ ما نزد تو طاعت نياورند،

    و در انواع سبب‌هاي تقرّب، به پاي ما نرسند.


    خدايا!

    من از تو مي‌خواهم كه به حق اين ماه، و به حق هر فرشته‌اي كه او را مقرّب خود ساخته‌اي،

    و هر پيامبري كه او را به رسالت فرستاده‌اي،

    و هر بنده‌ي صالحي كه برگزيده‌اي و او از آغاز تا انجام اين ماه در عبادتت كوشيده است،

    بر محمد و خاندانش درود فرستي

    و ما را شايسته‌ي آن كرامت كني كه به دوستان خود وعده فرموده‌اي،

    و از آنچه براي بندگان كوشا در اطاعت خود قرار داده‌اي، برخوردارمان سازي،

    و به رحمت خود ما را در صف آناني درآوري كه بالاترين مرتبه‌هاي بهشت را سزاوارند.


    خدايا!

    محمد و خاندانش درود فرست

    و چنان كن كه ما از كج‌روي در مسأله‌ي توحيد تو،

    و كوتاهي در بزرگداشت تو، و شك در دين تو، و گم كردنِ راه تو،

    و غفلت از حرمتگزاري تو، و فريب خوردن از دشمن تو، شيطانِ رانده شده، بركنار مانيم.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و هرگاه در هر يك از شب‌هاي اين ماه بخشايش تو جمعي از بندگانت را از بند عذاب رهايي بخشد

    و گذشت تو ايشان را ببخشايد،

    ما را از جمله‌ي اين بندگان قرار ده

    و در شمار بهترين كساني درآور كه با اين ماه به سر برده‌اند و با آن همراهي كرده‌اند.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و چون هلال اين ماه ناپديد شود، گناهان ما را نيز محو نما،

    و چون روزهاي آن به پايان رسد، آلودگي‌هاي ما را نيز از ميان بردار،

    تا در حالي آن را پشت سر گذاريم كه تو ما را از هر خطا پيراسته‌اي و از هر گناه پاكيزه ساخته‌اي.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و اگر در اين ماه ميانه‌روي پيشه نكرده‌ايم، ما را به راه ميانه آور،

    و اگر از راه راست گرديده‌ايم، به راه راستمان بدار،

    و اگر دشمن تو، شيطان، ما را احاطه كرده است، از چنگ او رهايي‌مان بخش.


    خدايا!

    اين ماه را با عبادت ما آكنده ساز،

    و لحظه‌هايش را با طاعت ما بياراي،

    و ما را ياري كن كه روزهايش را روزه بداريم

    و شب‌هايش را با نماز و نياز و فروتني و اظهار خاكساري در برابر تو به صبح آوريم،

    تا هيچ روزِ آن بر غفلت ما، و هيچ شبِ آن بر كوتاهي ما گواه نباشد.


    خدايا!

    ما را در ماه‌ها و روزهاي ديگر، و تا زنده‌ايم، اين چنين قرار ده،

    و از آن بندگان شايسته‌ي خود گردان كه بهشت را به ميراث مي‌برند و در آن جاودانه مي‌مانند؛

    آنان كه آنچه بايد [در راه خدا] بدهند، مي‌دهند،

    و در حالي به سوي پروردگارشان باز مي‌گردند كه دل‌هايشان هراسان است؛

    ‌آنان كه در كارهاي نيك شتاب مي‌ورزند و هم ايشان در آنها بر يكديگر سبقت مي‌گيرند.


    خدايا!

    در هر وقت و در هر زمان و در هر حال، بر محمد و خاندانش درود فرست،

    به شمار درودهايي كه بر ديگران فرستاده‌اي،

    و چندين برابرِ همه‌ي آنها؛

    چندان كه جز تو كسي آنها را شماره نتواند كرد،

    زيرا تو هر چه خواهي همان كني.

    .

    دعای چهل و چهارم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, ویژگی های ماه رمضان, خصوصیات مومن حقیقی در ماه رمضان
     [ 06:18:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و سوم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و سوم)

    نيايش آن حضرت هنگام ديدن هلال


    اي آفريده‌ي فرمانبر، اي رونده ي زودگذر،

    اي كه در منازل مقدّر شده براي تو مي‌آيي و مي‌روي،

    اي كارگزار خدا در چرخ گردوني كه جاي تدبير كارهاست،


    ايمان آوردم به آن كسي كه تاريكي‌ها را به وسيله‌ي تو روشن گردانيد،

    و چيزهاي مبهم را به فروغ تو پديدار نمود،

    و تو را نشانه‌اي از نشانه‌هاي چيرگي و فرمانروايي خود قرار داد،

    و به فزوني و كاستي و طلوع و غروب و تابندگي و تيرگي رام و مسخّر ساخت،

    و تو در همه‌ي اين حالات، فرمانبردار او بودي

    و بي‌درنگ در پيِ انجام دادنِ هر چه مي‌خواست.


    منزّه است خدا،

    كه آنچه در كار تو تدبير كرده، بس شگفت انگيز است،

    و آنچه درباره‌ي تو انجام داده، پُر ظرافت و دقيق،

    و تو را كليد ماهي نو براي كاري نو قرار داده است.


    پس من از خدايي كه پروردگار من و پروردگار توست،

    و آفريننده‌ي من و آفريننده‌ي توست،

    و تقدير ساز سرنوشت من و تقدير ساز سرنوشت توست،

    و صورتگر من و صورتگر توست،

     

    مي‌خواهم كه بر محمد و خاندانش درود فرستد

    و تو را ماه بركت قرار دهد؛

    بركتي كه گذشتِ روزها از آن نمي‌كاهد؛

    و ماه پاكي و پاكيزگي؛ آن پاكيزگي كه چرك گناهش نمي‌آلايد؛


    ماه ايمني از آفات و دور ماندن از بدي‌ها،

    و ماه سعادت كه در آن بدشگوني نباشد،

    و ماه فرخندگي كه سختي و نامرادي بدان راه نيابد،

    و ماه آساني و آسودگي كه هيچ دشواري با آن نياميزد،

    و ماه نيكي و خير كه هيچ بدي آن را نيالايد،

    و ماه امن و ايمان و نعمت و احسان و سلامت و اسلام.

     


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و ما را از خشنودترين كساني قرار ده كه اين هلال بر آنان طلوع كرده است،

    و از پاك‌ترين مردمي كه به سوي آن نگريسته‌اند،

    و از نيك بخت‌ترين كساني كه در اين ماه تو را عبادت مي‌كنند.

    در اين ماه، ما را توفيق بازگشت به سوي خود عنايت كن،

    و از گناه در امان دار،

    و از اين كه با دست خود نافرماني‌ات كنيم، حفظ فرما.

    به ما الهام كن كه نعمتت را سپاس گوييم.

    بر تن ما جامه‌ي عافيت بپوشان

    و توفيقي ده كه طاعتت را به كمال رسانيم

    و تو نعمت خود را بر ما تمام كني؛

    زيرا تو بخشنده ي نعمت‌هاي بزرگي،

    و در خور سپاسي.

    خداي تعالي درود فرستد بر محمد و خاندان پاك و پاكيزه‌ي او.

    .

    دعای چهل و سوم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, دعا به هنگام رویت هلال ماه
     [ 05:43:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و دوم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و دوم)

    نيايش آن حضرت پس از ختم قرآن

     

    ویژگی های قرآن

     

    خدايا!

    با ياري تو بود كه كتابت را تا پايان تلاوت كردم؛

    كتابي كه آن را همچون نوري درخشان فرو فرستاده‌اي،

    و بر هر كتابي كه پيش از آن نازل كرده‌اي گواهش ساخته‌اي،

    و بر هر سخني كه بيان داشته‌اي برترش گردانده‌اي؛

    كتابي كه آن را فرقان قرار داده‌اي

    و بدو حلال و حرامت را از هم جدا كرده‌اي؛

    قرآني كه در آن راه‌هاي گوناگون احكام خود را نمايان ساخته‌اي؛

    كتابي كه آن را براي بندگانت آن گونه كه بايد، شرح و تفصل داده‌اي؛

    وحيي كه به شايستگي بر پيامبر خود، محمد ـ كه درودهاي تو بر او و خاندانش باد ـ فرو فرستاده‌اي،

    و آن را نوري قرار داده‌اي كه با پيروي از آن، از تيرگي‌هاي گمراهي و ناداني به راه مي‌آييم؛

    و درماني براي آن كس كه از روي انديشه و باور به آن گوش سپارد؛

    و ترازوي عدلي كه زبانه‌اش از حق به سوي ديگر ميل نكند؛

    و نور هدايتگري كه پرتوِ برهانش پيش چشم بينندگان خاموش نگردد؛

    و نشانه‌ي نجات بخشي كه هر كس آهنگِ پيرويِ آن كند، گمراه نشود،

    و هر كس به ريسمان عصمت آن درآويزد، دست هلاكت به دامنش نرسد.

     

    نحوه مواجهه با معارف قرآن کریم

     

    خدايا،

    همچنان كه ما را بر تلاوت قرآن مدد رساندي

    و با بيان نيكويش خشونت و سختيِ زبان ما را نرمي دادي،

    در زمره‌ي كساني قرارمان ده كه آن را چنان كه در خور و شايسته است حفظ و حراست مي‌كنند،

    و با اعتقاد به تسليم شدن در برابر آيات محكم آن، بندگيِ تو مي‌ورزند،

    و با اعتراف به آيات متشابه و دلايل آشكار آن، به تو پناه مي‌آورند.

     

    رابطه ائمّه معصومین با قرآن کریم

     

    خدايا!

    تو قرآن را سر بسته و مجمل بر پيامبر خود، محمد ـ كه درود خدا بر او و خاندانش باد ـ فرو فرستادي،

    و علم به شگفتي‌هاي بيان و بنانِ آن را به طور كامل به وي الهام كردي،

    و دانش آن را با تفسير و توضيح به ما به ميراث دادي.

    ما را بر آنان كه علم قرآن نمي‌دانند برتري بخشيدي،

    و بر فهم ظاهر و باطن كتاب خود توانا كردي،

    تا والاتر و بالاتر از كساني قرارمان دهي كه شناخت قرآن در خور تحمّل‌شان نيست.

     

    نحوه رابطه مسلمانان با قرآن

     

    خدايا!

    همچنان كه دل‌هاي ما را محملِ حقايق قرآن قرار دادي

    و با رحمت خود شرافت و فضيلت آنرا به ما شناساندي،

    بر محمد كه با آيات آن مردم را پند داد،

    و خاندانش كه خزانه‌داران علوم قرآن‌اند،

    درود فرست و ما را از آناني به شمار آور كه قرآن را فرود آمده از نزد تو مي‌دانند،

    تا هيچ شكّي با يقين ما درباره‌ي اين حقيقت معارضه نكند،

    و هيچ لغزشي ما را از راه راست آن منحرف نگرداند.

     

    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و ما را از كساني قرار ده كه به ريسمانِ قرآن مي‌آويزند،

    و در اموري كه حق و باطل در آنها به هم آميخته است، به دژِ استوار آن پناه مي‌برند،

    و در سايه‌ي حمايتش مي‌آسايند،

    و با نور صبحگاه آن هدايت مي‌يابند،

    و مشعل تابناكش را دليل راه خود مي‌گيرند،

    و از فروغ چراغ آن، چراغ معرفت مي‌افروزند،

    و جز از او راه راست نمي‌جويند.

     

    خدايا!

    همچنان كه محمد را به سبب قرآن نشانه‌ي راه خود قرار دادي تا مردم را به سوي تو راه نمايد

    و به وسيله‌ي خاندانِ او راه‌هاي خشنودي خود را روشن كردي،

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و قرآن را براي ما وسيله‌اي كن كه با آن به والاترين مرتبه‌هاي بزگي و عزّت بر شويم،

    و نردباني كه از آن به جايگاه سلامت بالا رويم،

    و سببي كه به پاداش آن در عرصه‌ي قيامت به رستگاري رسيم،

    و دستاويزي كه با آن به سوي نعمت‌هاي سراي جاودانه پيش رويم.

     

    خدايا،

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و به حرمتِ قرآن، سنگينيِ بار گناهان را از دوش ما بردار،

    و خوهاي پسنديده‌ي نيكان را به ما ارزاني كن،

    و ما را پي سپارِ كساني قرار ده كه براي تو در نيمه‌هاي شب، در آغاز و انجام روز، قرآن مي‌‌خوانند

    و آن را به پاي مي‌دارند،

    تا به پاكيِ آن ما را از هر ناپاكي بري سازند،

    و به راه كساني ببري كه با نور قرآن روشني يافته‌اند

    و آرزوها مانع كارهاي نيك ايشان نشده است تا با فريب و نيرنگ بازشان دارد.

     

    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و چنان كن كه قرآن در تاريكي شب‌ها مونس ما باشد،

    و ما را از تحريكات شيطان و انديشه‌هاي وسوسه آلود در امان دارد،

    و پاهايمان را از رفتن به سوي گناهان مانع شود،

    و زبان‌ها را از گفتنِ ناحق و نادرست ـ بي‌آن كه آفتي بيند ـ لال گردانَد،

    و اعضا و جوارح ما را از آلوده گشتن به گناه بپرهيزاند،

    و ما را از نگريستن به ديده‌ي عبرت در امور، كه دست بي‌خبري پوشيده داشته است، بياگاهاند،

    تا فهم شگفتي‌هاي قرآن و مَثَل‌هاي هشدار دهنده‌ي آن ـ كه كوه‌هاي استوار، با همه‌ي سرسختي، از حمل آن ناتوان‌اند ـ به دل‌هايمان راه يابد.

     

    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و با قرآن هميشه ظاهر ما را آراسته بدار،

    و انديشه‌هاي وسوسه آلود را از دست يافتن به خلوص باطن ما منع نما،

    و آلودگي دل‌هاي ما و علاقه‌ي ما به گناهان را برطرف ساز،

    و آشفتگي كارهاي ما را بسامان كن،

    و در گرمگاه روز رستاخيز، هنگام عرضه‌ي اعمال،

    سوز تشنگي ما را به آب رحمت قرآن فرو بنشان،

    و در روزِ «هراس بزرگ» كه از گورها برانگيخته شويم،

    بر تن ما جامه‌هاي امن بپوشان.

     

     

    خدايا!

     بر محمد و خاندانش درود فرست

    و به مدد قرآن حاجت ما را به بي‌نيازي رسان،

    و آسايش زندگي و بركت و فراوانيِ روزي‌ها را به سوي ما روان گردان،

    و از بد سرشتي‌ها و زشت كرداري‌ها به دور دار،

    و از فرو افتادن به درّه‌ي عميق كفر و تن دادن به موجبات نفاق ايمن ساز،

    تا آن كه قرآن ما را در قيامت به سوي خشنودي و بهشت تو پيش بَرَد،

    و در اين جهان از خشم تو و تجاوز از حدود تو حفظ كند،

    و به سبب آنچه نزد تو بر عهده‌ي ما نهاده شده [كه پيرو قرآن باشيم و احكام آن را به كار بنديم]،

    گواهي دهد كه ما حلال، و حرام آن را حرام دانسته‌ايم.

     

    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و از بركت قرآن، سختيِ جان كندن

    و رنج ناله كردن و به شماره افتادن نَفَس‌ها را هنگام مرگ بر ما آسان كن؛

    «آن گاه كه جان‌ها به گلوگاه مي‌رسد، و كسي مي‌گويد: كيست آن كه افسون كند و شفا بخشد؟»

    پس فرشته‌ي مرگ براي گرفتنِ جان وي از پرده‌هاي غيب چهره بنمايد،

    و از كمانِ مرگ، تيرهاي وحشتِ فراق به سوي او پرتاب كند،

    و برايش جامي از زهر مرگ، كه طعم شرنگ دارد، به هم آميزد،

    و زمان كوچيدن و روان شدنِ ما به جهان ديگر نزديك و نزديك‌تر شود،

    و كارهاي ما همچون گردنبند بر گردن ما بسته باشد،

    و تا روز ديدار [= رستاخيز] گورها منزلگاه‌هاي ما گردند.

     

    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و در آمدنِ ما به سراي فرسودگي، و ماندنِ دراز مدت ما را در ميان طبقات خاك،بر ما مبارك ساز،

    و پس از جدا شدن از دنيا، گورها را بهترين منزل ما گردان،

    و تنگناي لَحَدهاي ما را به رحمت خود بگستران،

    و ما را در برابر حاضران عرصه‌ي قيامت، به كيفر گناهان تباه كننده رسوا مفرما،

    و چون در پيشگاه تو به صف مي‌ايستيم، به حرمت قرآن، بر خواري و درماندگي ما رحمت آور،

    و در روز عبور از پُل لرزانِ جهنم، قدم‌هاي ما را به قرآن پا بر جا ساز

    و از لغزيدن نگاه‌دار،

    و پيش از برانگيخته شدن، تاريكي گورهاي ما را بدان روشنايي بخش،

    و ما را از اندوه روز قيامت و هول و هراس شديد آن برهان،

    و در آن روز كه چهره‌ي ستمكاران سياه شود،

    و در روز حسرت و پشيماني، روي ما را سپيد گردان،

    و دوستيِ ما را در دل‌هاي مؤمنان انداز، و اين زندگي را بر ما دشوار مساز.

     

    پیامبر (صلی الله علیه و آله) از زبان امام سجاد (علیه السلام)

     

    خدايا!

    بر محمد، بنده و فرستاده‌ي خود، درود فرست؛

    زيرا او پيام تو را به مردم رسانيد

    و فرمانت را با صداي بلند آشكار گردانيد

    و براي بندگانت خيرخواهي كرد.

     

    خدايا!

    جايگاه پيامبر ما را ـ كه درودهاي تو بر او و خاندانش باد ـ در روز رستاخيز از ديگر پيامبران به خود نزديك‌تر قرار ده،

    و شفاعتش را پذيرفته‌تر، و قدر و منزلتش را بيش‌تر، و جاه و جلالش را افزون‌تر.

     

    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست 

    بناي دين او را بلند مرتبه ساز،

    و دليل و برهانش را بزرگي عطا كن،

    و ترازوي نيكي‌هاي او را سنگين‌تر نما،

    و شفاعتش را پذيرا باش،

    و وسيله‌ي تقرب او را قبول فرما

    و رو سپيدش گردان،

    و نورش را به كمال رسان

     و او را والايي و برتري عنايت كن.

    ما را بر طريقت او زنده بدار،

    و بر دين او بميران،

    و در راه او پويا ساز،

    و بر شيوه‌ي او سالك گردان،

    و از فرمانبران او قرار ده،

    و در جرگه‌ي پيروان او درآور،

    و بر سَرِ حوض او وارد كن،

    و از جام او بنوشان.

     

    خدايا!

    درود فرست بر محمد و خاندانش؛

    درودي كه به سبب آن او را به برترين خوبي و احسان و افزوني نايل كني كه اميد آن دارد؛

    زيرا تويي كه رحمت فراگير و بخشش بزرگ داري.

     

    خدايا!

    محمد را ـ در عوضِ آن كه پيام‌هاي تو را به مردم رسانيد، و آيات تو را بر ايشان خواند، و براي بندگانت خيرخواهي كرد، و در راه تو مجاهده نمود ـ پاداش ده؛

    برتر از پاداشي كه نصيب يكي از فرشتگان مقرّب و پيامبران مُرسَلِ برگزيده‌ي خود كرده‌اي.

    سلام خدا بر او و خاندان پاك و پاكيزه‌اش، و رحمت و بركت او نصيب ايشان باد.

    .

    دعای چهل و دوم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    ادامه »

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀اوصاف پیامبر (صلی الله علیه و آله), ✔مطلب ندارد, ویژگی های قرآن, نحوه مواجهه با معارف قرآن, نحوه رابطه ائمه معصومین با قرآن, نحوه رابطه مسلمانان با قرآن
     [ 01:02:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و یکم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و یکم)

     طلب پرده پوشي


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و بساط كرامت خود را برايم بگستران،

    و مرا به آبشخورهاي آكنده از مهر و رحمت خويش وارد كن،

    و در ميانجاي مينوي خود فرود آور،

    و از درگاهت مران كه خوار شوم،

    و نااميدم مگردان كه بي‌نصيب مانم.

    مرا به كردار بدم كيفر مكن،

    و به سبب آنچه كرده‌ام بر من سخت مگير،

    و رازم را آشكار مساز،

    و از كارِ پوشيده‌ام پرده برمدار.

     

    عملم را به ترازوي عدل و انصاف خود مسنج،

    و حال و روزم را پيش چشم نيكانِ خلق ظاهر مكن.

    چيزي را كه آشكار شدنش مايه‌ي ننگ من است، از آنان پوشيده دار،

    و آنچه مرا نزد تو رسوا مي‌كند، در پرده گذار.

    به خشنودي خود مرا بلند مرتبه ساز،

    و به آمرزش خود عزّتم را به كمال رسان،

    و در صفِ «اصحاب يمين» جايم ده،

    و در طريق سلامت يافتگان به راه انداز،

    و در شمار رستگاران درآور،

    و بزم نيكان را به وجود من رونق بخش.

    چنين باد اي پروردگار هستي‌ها.

    .

    دعای چهل و یک

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    ادامه »

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, طلب پرده پوشی
     [ 12:47:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهلم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهلم)

    جایگاه آرزو ها در زندگی

     

    خدايا،

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و ما را از آرزوي دور و دراز نگه‌دار،

    و چنان كن با درستكاري دست آرزوها از ما كوتاه شود،

    تا ما را اميد آن نباشد كه ساعتي را پس از ساعتي به پايان بريم،

    و روزي را پس از روزي به سر آوريم،

    و نَفَسي را به نَفَسي پيوند زنيم،

    و از پسِ يك گام، گام ديگري برداريم.

    ما را از فريب آرزوها به سلامت دارد

    و از بدي‌هاي آنها ايمن ساز.

     

    مرگ خوب

     

    و مرگ را پيش روي ما مجسّم بدار

    و بر ما مپسند كه لحظه‌اي از ياد آن تهي گرديم.

    ما را آن گونه به انجام دادن كارهاي شايسته موفق كن كه بازگشتمان به سوي تو را كُنْد پنداريم،

    و در رسيدن به كوي تو حريص‌تر گرديم؛

    بدان پايه كه مرگ براي ما خانه‌ي آرامشي شود كه در آن بياساييم،

    و جايي دوست داشتني كه مشتاقانه بدان درآييم،

    و خويشاوندي كه نزديك شدن به او را دوست بداريم.

    پس چون مرگ را به ما نزديك ساختي و ما را به دامنش انداختي،

    به ديدار او ما را نيك بختي بخش،

    و آمدنش را سبب آرامش ما كن،

    و به ميزباني او شور بختمان مساز،

    و به ديدار او ما را به خواري ميفكن،

    و او را دري از درهاي بخشش، و كليدي از كليدهاي رحمت خود گردان.

    ما را در حالي بميران كه راه يافته‌ايم و گمراه نگرديده‌ايم،

    و طاعت تو را ناپسند نشمرده‌ايم،

    و روي از گناه برتافته‌ايم

    و دست از نافرماني كشيده‌ايم.

    اي عهده‌دار پاداش نيكوكاران، و اصلاح كننده ي عمل تباهكاران.

    .

    دعای چهلم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, آرزو ها, مرگ
    [جمعه 1399-12-15] [ 08:01:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و نهم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و نهم)

    رفتارهای پسندیده در برخورد با دیگران


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و رويِ شهوتِ مرا از هر چيزِ حرامي بگردان،

    و دستِ آزمنديِ مرا به هيچ گناهي مرسان،

    و مرا از آزردن هر مرد و زنِ مؤمن و مسلمان بركنار دار.

     

    پاکترین صدقه


    خدايا!

    اگر بنده‌اي در حق من به كاري دست زده كه تو او را از آن باز داشته‌اي،

    يا آبروي مرا، كه تو حرمت آن را بر او لازم گردانيده‌اي، به ناحق ريخته است،

    و در اين حال از دنيا رفته، يا زنده است و حق من بر گردنِ وي باقي است،

    او را در ستمي كه بر من روا داشته بيامرز،

    و در حقي كه از من با خود برده است ببخشاي،

    و او را به سبب آنچه با من كرده سرزنش مفرماي،

    و بدي‌هايش را پيش چشمش مياور كه آزرده خاطر شود.

    اين عفو و بخشايشِ بي‌دريغ و بخششِ رايگان من درباره‌ي آنان را

    پاك‌ترين صدقه و برترين عطيّه‌اي قرار ده كه صدقه دهندگان و تقرّب جويان به ديگران مي‌بخشند،

    و در عوضِ اين گذشت، از من درگذر،

    و در برابرِ دعايم در حق آنان، بر من رحمت آور،

    تا هر يك از ما به مدد فضل تو به سعادت رسيم

    و به احسان تو روي رهايي بينيم.

     

    درخواست از خدا برای ادای دین


    خدايا!

    اگر بنده‌اي از بندگانت از من آسيبي ديده،

    يا از جانب من به او آزاري رسيده،

    يا من به دستِ خود و يا به وسيله‌ي كسي بر او ستمي كرده‌ام

    و حقّش را تباه ساخته و مانع دادخواهي‌اش شده‌ام،

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و با توانگريِ خود رضايت او را از من فراهم ساز،

    و حقّش را تمام و كمال ادا فرما.

    سپس مرا بري گردان از آنچه حكم تو بر من لازم كند،

    و رهايي بخش از آنچه عدل تو فرمان دهد؛

    زيرا نيروي من تاب انتقام تو را ندارد،

    و توان من با خشم تو برابري نتواند،

    كه اگر طبق حق، و برابر آنچه كرده‌ام، مرا پاداش دهي، هلاكم كرده‌اي،

    و اگر مرا با رحمت خود نپوشاني، به نابودي‌ام افكنده‌اي.


    خدايا، اي معبود من،

    از تو بخشش چيزي را مي‌خواهم كه عطاي آن از تو هيچ نمي‌كاهد،

    و برداشتنِ باري را خواستارم كه برگرفتن آن بر تو دشوار نمي‌آيد.

     

    فلسفه آفرینش نفس


    اي معبود من،

    از تو مي‌خواهم كه نَفس مرا ببخشايي؛

    نَفسي كه آن را نيافريدي تا با آن زياني را برطرف سازي يا به سودي دست يازي،

    بلكه آن را آفريدي تا قدرت خويش را بر آفريدنِ مانندِ آن به اثبات رساني،

    و آن را دليلي بر خلقت شبيه آن قرار دهي.

    از تو مي‌خواهم كه بار سنگين گناهام را كه بر من گرانبار گرديده، از من برداري،

    و از تو مدد مي‌جويم بر تحمل بار سنگيني كه مرا به زانو درآورده است.

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست

    و نَفس مرا كه بر خود ستم نموده، ببخشاي،

    و رحمت خود را بگمار كه بار گناهان مرا از من بردارد.

     

    چه بسا رحمتت به گنهكاران رسيده

    و چه بسا آمرزشت ستمكاران را در بر گرفته است.

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست

    و مرا نمونه‌ي كساني قرار ده كه با آمرزشِ خويش آنان را از لغزش‌گاه‌هاي خطاكاران فرا برده‌اي،

    و به توفيق خود از گرداب‌هاي هلاك مجرمان رهانيده‌اي،

    تا سرانجام به يُمن عفو تو از بند خشمت رها شده‌اند

    و به احسانت از كمندِ عدل تو آزاد گرديده‌اند.


    معبود من!

    تو اگر چنين كني، اين لطف را در حق كسي روا داشته‌اي كه سزاوارِ عذابِ تو بودن را منكر نمي‌شود،

    و خود را از اين كه مستحقِ خشم تو گردد، بري نمي‌داند.


    معبود من،

    در حق كسي لطف كرده‌اي كه ترسش از تو، از آزمندي‌اش در تو افزون‌تر است،

    و نااميدي‌اش از رهايي، از اميدش به رهايي استوارتر،

    اما اين نااميدي‌اش نه از رحمت توست و اميدواري‌اش نه از سَرِ مغرور شدن به بخشش تو،

    بلكه از آن رو نااميد است كه كارهاي نيكش در ميان كارهاي بدش اندك مي‌نمايد،

    و بهانه‌هاي او در انجام ندادن وظايفش دير نمي‌پايد.

     

    اما تو، معبود من،

    سزاواري كه صدّيقان به رحمتت فريفته نشوند

    و گنهكاران از بخششت نااميد نگردند؛

    زيرا تو آن پروردگار بزرگي كه فضل و احسان خود را از هيچ كس دريغ نمي‌داري،

    و در گرفتن حقّ خود بر كسي سخت نمي‌گيري.

    ياد تو والاتر است از هر چه ياد كنند،

    و نام‌هاي تو منزّه‌تر است از آن كه ديگران بر خود نهند.

    نعمت‌هاي تو در ميان آفريدگانت پراكنده است؛

    پس بر اين نعمت‌ها تو را سپاس اي پروردگار هستي.

    .

    دعای سی و نهم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, یاری خواستن برای پرداخت وام و قرض, رفتارهای پسندیده در برخورد با دیگران, صدقه, فلسفه آفرینش نفس
     [ 07:53:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هشتم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هشتم)

    رفتارهای پسندیده در برابر دیگران


    خدايا!

    از تو پوزش مي‌خواهم اگر در حضور من بر مظلومي ستم رفته و من او را ياري نكرده‌ام،

    و در حقِ من احساني صورت گرفته و سپاسگزار آن نبوده‌ام،

    و خطاكاري از من پوزش خواسته و من آن را نپذيرفته‌ام،

    و نيازمندي از من چيزي طلب كرده و من به او نبخشيده‌ام،

    و مؤمني بر گردن من حقي د اشته و من آن را به جا نياورده‌ام،

    و عيب مؤمني بر من آشكار گرديده و آن را نپوشانده‌ام،

    و گناهي به من روي آورده و از آن كناره نجسته‌ام.

     

    توبه

    اي معبود من!

    از همه‌ي اين خطاها و همانند آنها از تو پوزش مي‌طلبم؛

    پوزشي از روي پشيماني كه مرا در رويارويي با نظاير آنها، اندرز دهنده‌اي باشد.

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست

    و چنان كن كه پشيماني من از لغزش‌هايي كه دچارشان شده‌ام

    ـ و تصميم من بر ترك گناهاني كه برايم پيش مي‌آيد ـ

    توبه‌اي باشد كه براي من دوستي‌ات را در پي آوَرَد.

    اي دوست‌دار توبه كاران.

    .

    دعای سی و هشتم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    ادامه »

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, نحوه اقرار به گناه, راه هدایت نفس
     [ 07:38:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هفتم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هفتم)

    نيايش آن حضرت در مقام شكر پروردگار


    خدايا!

    هر گاه كسي در طريق شكر تو به سر منزلي رسد،

    احسان ديگري از سوي تو براي او فراهم آيد

    و سپاس ديگري را بر وي لازم گردانَد،

    و هر چه در فرمانبرداري از تو كوشش نمايد، به سرانجامي نرسد،

    و به آن مرتبه از طاعت كه تو به خاطر فضل و احسان خود سزاوار آني، دست نيابد.

    پس شاكرترينِ بندگانت از سپاس تو ناتوان باشد،

    و عابدترينِ ايشان از فرمانبرداري‌ات فرو مانَد.

    هيچ كس را بر تو آن حق نيست كه او را به شايستگي‌اش بيامرزي

    و به سزاواري‌اش از وي خشنود شوي.


    پس هر كه را آمرزيده‌اي، از احسان تو بوده است،

    و از هر كه خشنود گشته‌اي، از فضل و رحمت تو.

    كارِ اندكِ پذيرفته را جزاي فراوان مي‌بخشي،

    و در برابرِ طاعتِ ناچيز پاداش مي‌دهي؛

    چنان كه گوي شكر گزاريِ بندگانت ـ كه در برابر آن پاداشي بر ايشان لازم كرده‌اي و مزدي بزرگ به آنان داده‌اي ـ

    چيزي است كه مي‌توانند از آن خودداري كنند.

    از اين رو، به آنان پاداش مي‌دهي، يا چون سبب آن به دستِ‌تو نيست، جزايشان مي‌بخشي.


    اي معبود من!

    چنين نيست، بلكه اختيار آنان به دست تو بوده است،

    پيش از آن كه بر عبادت توانا باشند،

    و پاداش آنان را فراهم ساخته‌اي،

    پيش از آن كه تو را اطاعت كنند؛

    زيرا شيوه‌ي تو بخشيدن است، و خوي تو احسان كردن، و آيين تو آمرزيدن.

    همه‌ي آفريدگان معترف‌اند كه تو بر آن كس كه عقوبتش كرده‌اي، ستم ننموده‌اي،

    و گواه‌اند كه تو با آن كس كه در امانش داشته‌اي، به احسان عمل كرده‌اي،

    و همه خود را در انجام دادنِ آنچه تو سزاوار آن هستي، مقصّر مي‌دانند.

     

    شیطان


    اما اگر نبود اين كه شيطان فريب‌شان مي‌دهد

    و از اطاعت تو دورشان مي‌دارد، هيچ نافرماني، معصيت تو نمي‌كرد،

    و اگر باطل را به چهره‌ي حق در نمي‌آورد، هيچ كس از راه تو بيراه نمي‌گشت.


    منزّهي تو،

    چه روشن و آشكار است لطف و كرمت در معامله با آن كس كه تو را اطاعت كند يا معصيت ورزد؛

    بنده‌ي نافرمان را مهلت مي‌دهي، با آن كه مي‌تواني در بازخواست وي شتاب كني،

    و هر يك از آن دو را چيزي مي‌بخشي كه سزاوار آن نيستند،

    و به هر كدام چيزي را تفضّل مي‌كني كه ارزش كارشان بدان پايه نرسد.

     

    حکمت میزان ثواب و عقاب در دنیا


    اگر تو آن بنده‌ي فرمانبر را به اندازه‌ي عملش ـ كه تو خود او را بر آن واداشته‌اي ـ جزا مي‌دادي،

    بعيد نبود كه ثواب تو را در نيابد و نعمت تو نيز از كَفَش برود؛

    ولي چنين نكرده‌اي،

    بلكه به لطف خود، او را در برابر عبادت كوتاه مدت و فنا پذير، پاداشي بلند مدت و جاودان بخشيده‌اي،

    و در برابر كارهاي زود گذر، ثوابي پيوسته و ماندگار داده‌اي.

    عجيب‌تر اين كه از بنده‌ي خود ـ كه روزي‌ات را خورده و با آن بر طاعت تو توانا گرديده است ـ بهايي طلب نكرده‌اي،

    و بر سَرِ ابزارهايي كه به مدد آنها به آمرزش تو راه يافته، بر او سخت نگرفته‌اي،

    و اگر چنين كرده بودي، همه‌ي دسترنج و نتيجه‌ي كوشش وي،

    در برابر كوچك‌ترين نعمت و احسان تو، از ميان مي‌رفت،

    و او در گروِ ديگر نعمت‌هايت پيش تو مي‌ماند.

    پس در اين صورت، كي مستحقِ چيزي از ثواب تو بود؟ نه، كي مستحق بود؟


    اي معبود من!

    اين حال كسي است كه تو را فرمان برده است،

    و شيوه‌ي كسي است كه در عبادتت بسي كوشيده است.

    اما آن كس كه فرمان تو را پشت گوش انداخته و نهي تو را مرتكب شده است،

    در انتقام گرفتن از او شتاب نورزيده‌اي،

    تا مگر از معصيت تو دست بردارد و به طاعت تو باز گردد،

    حال آن كه در نخستين لحظه‌ي گنهكاري،

    سزاوار همه‌ي عقوبت‌هايي گرديده بود كه براي تمام آفريدگانت مهيّا كرده‌اي.

    پس هر عذابي كه از او به تأخير افكنده‌اي، و هر انتقام و عقابِ شديد كه از او باز پس داشته‌اي،

    چشم پوشي توست از حقِ خود، و خشنودي توست به كم‌تر از آنچه سزاوار آني.


    پس اي معبود من!

    كيست بزرگوار تر از تو، و كيست بدبخت‌تر از آن كس كه در راه مخالفت تو هلاك گرديده است؟

    نه، هيچ كس نسيت.

    تو والاتر از آني كه درباره‌ات جز به احسان و نيكي سخن گويند،

    و كريم‌تر از آن كه جز به سبب دادگري از تو بيمناك شوند.

    هرگز ترس آن نيست كه بر گنهكار ستم ورزي

    و از پاداش كسي كه تو را خرسند كرده است، غافل شوي.

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست

    و آرزوي مرا برآور،

    و هدايتت را بيش از پيش نصيب من گردان،

    تا با آن در كار خود به توفيق رسم.

    بي‌شك، تو بسيار بخشنده‌ي بزرگواري.

    .

    دعای سی و هفتم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀ارزش شکرگزاری, ✔مطلب ندارد, طریقه انحراف انسان توسط شیطان و دعای دفع آن, حکمت میزان رسیدن ثواب و عقاب در دنیا
    [جمعه 1399-12-01] [ 08:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و ششم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و ششم)

    نعمت ها و نقمت های ابر و رعد

     

    خدايا!

    اين ابر و برق، دو نشانه از نشانه‌هاي قدرت تو،

    و دو كارگزار از كارگزاران تو هستند

    كه با رحمتي سودمند، يا رنجي زيانبار، به فرمانبرداري‌ات شتاب مي‌ورزند.

    پس به سبب اين دو نشانه، بر سَرِ ما باران فساد و تباهي مبار،

    و بر تن ما جامه‌ي بلا مپوشان.

     

    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و سود و بركت اين ابرها را بر ما فرو ريز

    و آزار و زيانشان را از ما برگير.

    مبادا ما را به آفت ابرها دچار كني

    و بر مايه‌ي زندگاني ما آسيبي فرستي.


    خدايا!

    اگر اين ابرها را برانگيخته‌اي كه عذابي آورند و نماينده‌ي خشم تو باشند،

    از خشم تو به خودت پناه مي‌آوريم

    و آمرزش خواهانه به درگاهت زار مي‌گرييم.

    پس خشم خود را به سوي مشركان گسيل دار،

    و آسياب عذابت را بر سَرِ خداناشناسان به گردش درآر.


    خدايا!

    خشكيِ سرزمين‌هاي ما را با ريزش باران خود از ميان ببر،

    و با روزيِ خود، وسوسه را از دل‌هاي ما بيرون كن.

    ما را به غير خودت سرگرم مساز،

    و ميان ما و سرچشمه‌ي احسانت فاصله مينداز،

    چون توانگر كسي است كه تو بي‌نيازش كرده باشي،

    و تن درست آن كس كه تو او را از بلا نگه داري.

     

    هيچ كس را در برابر تو نه وسيله‌ي دفاع باشد،

    و نه آن قدرت و نيرو كه پيش قهر تو با آن پشتگرمي يابد.

    به هر كس هر چه خواهي فرمان دهي،

    و براي هر كس هر سرنوشتي كه خواهي رقم زني.

    پس حمد و ستايش براي توست

    كه ما را از بلا نگه مي‌داري،

    و بايد سپاسگزار تو بود كه نعمت‌هاي خود را به ما مي‌بخشي؛

    چنان ستايشي كه از حمد و سپاس ديگرستايشگران پيش افتد

    و زمين و آسمان را سرشار كند.

    اين تويي كه عطاهاي بزرگ مي‌بخشي و نعمت‌هاي سترگ مي‌دهي.

    ستايشِ كم را پذيرايي و شكرِ اندك را سپاسگزار.

    نيكوكار و خوش رفتار و صاحب نعمت‌هاي بسياري.

    جز تو معبودي نيست و بازگشت همه به سوي توست.

    .

    دعای سی و ششم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, نعمت و نقمت ابر و رعد
     [ 07:58:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و پنجم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و پنجم)

    درخواست مقام رضا به قضاي الهي و در امان ماندن از حسادت


    ستايش براي خداست كه به آنچه فرمان مي‌رانَد خشنودم،

    و گواهي مي‌دهم كه خدا روزيِ بندگانش را به عدالت قسمت نموده

    و با همه‌ي آفريدگانش به فضل و احسان رفتار كرده است.

     

    دعای در امان ماندن از حسادت


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و مرا به آنچه به ديگران عطا كرده‌اي ميازماي،

    و آنان را به آنچه از من باز داشته‌اي، به آفتِ سركشي و تكبّر دچار مكن،

    تا سبب شود بر آفريدگانت رشك بَرَم و حكم تو را خوار شُمُرَم.

     

     

    رضا به قضای الهی


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست

    و مرا به آنچه برايم مقدر نموده‌اي، دلخوش كن،

    و سينه ي مرا در برابر آنچه وسيله ي تقدير توست، فراخ ساز،

    و به من چنان اطميناني بخش كه با تكيه بر آن، اقرار كنم قضاي تو جز به نيكي روان نگشته است،

    و تو را بيش‌تر در برابر آنچه از من باز داشته‌اي سپاس گويم تا در برابر آنچه به من ارازني كرده‌اي.


    مرا باز دار از اين كه انسان بينوا را فرومايه پندارم،

    يا گمان كنم كه انسانِ توانگر فضل و برتري دارد؛

    زيرا شريف كسي است كه فرمانبرداري تو او را شرافت بخشيده باشد،

    و عزيز كسي است كه از بندگيِ تو عزّت يافته باشد.


    پس بر محمد و خاندانش درود فرست

    و ما را از ثروتي بي‌فنا بهره‌مند ساز،

    و به عزّتي پايدار مدد فرما،

    و از سلطه‌اي جاودانه برخوردار نما،

    كه تو آن يكتاي يگانه‌ي بي‌نيازي كه نه فرزندي آورده‌اي و نه فرزند كسي بوده‌اي

    و هيچ كس همتاي تو نيست.

    .

    دعای سی و پنجم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    ادامه »

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, دعای در امان ماندن از حسادت, قضای الهی
    [جمعه 1399-11-24] [ 03:31:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و چهارم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و چهارم)

    شرایط توبه واقعی

     

    ستار العیوب بودن خدا


    خدايا!

    ستايش براي توست كه مي‌داني و مي‌پوشاني،

    و با اين كه از باطنِ همه خبر داری، عافيت مي‌بخشي.

    هر يك از ما چون خود را به عيب و كاستي آلود، او را مشهور خاص و عام نساختي،

    و چون دست خود را به زشت‌ها گشود، رسوايش نخواستي،

    و چون در پنهان بدي‌ها را مرتكب شد، آن‌ها را آشكار نكردي.


    چه بسا نهي تو را كه مرتكب شده‌ام،

    و چه بسا امر تو را كه از آن سر پيچيده‌ايم،

    در حالي كه تو ما را بر آن امر و نهي آگاه كرده بودي.

     

    چه بسا گناهان كه انجام داده‌ايم

    و بسا خطاها كه از ما سر زده است

    و تنها تو از آنها باخبر گرديده‌اي، نه ديگر بينندگان،

    و تو بيش از ديگران بر افشاي آنها توانا بودي.

    عافيت تو براي ما، پرده‌اي بود در برابر چشمان‌شان،

    و سدّي بر سَرِ راه گوش‌هاشان.


    چنان كن كه آن اسباب شرمندگي ما كه پوشيده داشته‌اي،

    و آن زشتي و عيب كه پنهان نموده‌اي، پندي باشد براي ما،

    و ما را از بد رفتاري و آلوده شدن به گناه باز دارد،

    و مايه‌ي كوششي شود براي رسيدن به توبه‌ي معصيت زدا و در آمدن به راه پسنديده.


    وقتِ اين كوشش را نزديك ساز و ما را به غفلت دچار مكن؛

    چرا كه ما روي نياز به درگاه تو آورده‌ايم و از گناهان به سوي تو باز گرديده‌ايم.


    خدايا!

    درود فرست بر محمد و خاندان او

    كه ايشان را از ميان آفريدگانت برگزيده‌اي، ناب‌ترينِ مردمان و پاكيزگان‌اند،

    و چنان كن كه ما، آن سان كه خود فرمان داده‌اي، گفته‌هايشان را به گوش جان بشنويم و حُكمشان را فرمان بريم.

    .

    دعای سی و چهارم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀اوصاف خدا, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, وصف ستار العیوب
     [ 03:08:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و سوم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و سوم)

    دعا در طلب بهترین های خودسازی و عاقبت بخیری

     

    خدايا!

    از تو مي‌خواهم كه به سبب دانش بي‌حدّ خود، براي من خير و نيكي را برگزيني.

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست و از هر چيز برترين را نصيب من فرما.

    به ما الهام كن كه آنچه را نيك و درست است، بدانيم و عمل كنيم،

    و اين را وسيله‌اي قرار ده تا به آنچه برايمان مقدّر فرموده‌اي خشنود شويم،

    و به حكمي كه در حقّ ما كرده‌اي گردن نهيم.

     

    پس پريشانيِ دو دل بودن را از قلب ما بزداي

    و ما را به يقيني همانند يقين بندگان مخلص خود ياري نماي.

    و مخواه كه در شناخت آنچه براي ما برگزيده‌اي، ناتوان مانيم،

    تا آن جا كه حرمت تو در چشم ما اندك شود

    و آنچه مقدّر كرده‌اي پيش ما ناپسند آيد.

    و به حالتي دچار شويم كه از نيك فرجامي دورتر است و به غير عافيت نزديك‌تر.

     

    روزی 

     

    آنچه را قسمتمان كرده‌اي و براي ما ناخوشايند است، محبوب ما گردان،

    و آن حكم تو را كه دشوار مي‌پنداريم، آسان ساز

    و در دل ما انداز كه در برابر آنچه در حقّ ما خواسته‌اي، تسليم تو باشيم،

    و نخواهيم كه آنچه به تأخير انداخته‌اي، پيش افتد، و آنچه پيش انداخته‌اي، به تأخير افتد،

    و آنچه را محبوب توست، ناپسند نداريم،

    و آنچه را خوش نمي‌داري، اختيار نكنيم.

     

    كار ما را به آن سرانجام كه نيك‌تر است و آن فرجام كه پسنديده‌تر، پايان ده؛

    زيرا تو نفيس‌ترين چيزها را مي‌بخشي،

    و بخشش‌هاي بزرگ مي‌دهي،

    و هر چه بخواهي همان مي‌كني،

    و تو بر هر كار تونايي.

    .

    دعای سی و سوم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ✔مطلب ندارد, دعای عاقبت بخیری, شغل مناسب و روزی
     [ 02:48:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و دوم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و دوم)

    نيايش  در نماز شب

     

    خداشناسی

     

    خدايا!

    اي صاحب پادشاهي‌اي كه تا هميشه پاينده است،

    و سلطنتي كه بي‌سپاهيان و پشتيبان‌ها توانمند است،

    و شكوه و عزّتي كه با گذشت روزگاران و سرآمدن سال‌ها و سپري گشتن زمان‌ها و روزها پايدار مي‌مانَد.

    سلطنتت چنان چيرگي دارد كه آغاز و انجام آن را حدّي نيست.

    و پادشاهي‌ات را بلندايي است كه همه‌ي چيزها پيش از رسيدن به اوج آن تباه شوند.

    والاترين وصفِ وصف كنندگان، براي پايين‌ترين مرتبه‌ي آن رفعت و بلندا كه براي خود برگزيده‌اي، نارساست.

    در مسير معرفت تو، صفت‌ها به گمراهي روند،

    و نعمت‌ها [پيش از بيان آنچه سزاوار توست] از هم گسيخته شوند،

    و خيال‌هاي دقيق و ظريف در پيشگاه عظمتت به حيرت افتند.

    آري!

    تو آن خدايي كه پيش از هر چيز بوده‌اي و همواره خواهي بود؛

    پاينده‌اي و از ميان نخواهي رفت.

     

    حقیقت انسان

     

    من آن بنده‌ي كم‌كار و پُر آرزويم كه وسيله‌اي در دست ندارم،

    جز آنچه رحمت تو فراهم آورده،

    و رشته‌هاي اميدم از هم گسيخته، جز رشته‌ي اميدِ بخشش تو كه خود بدان آويخته‌ام.

    طاعت من كم‌شمار است

    و بارِ معصيت تو بر دوش من بسيار.

    بخشايش در حقِّ بنده‌ات، اگر چه بد كرده باشد، بر تو دشوار نيست. پس مرا ببخشاي.


    خدايا!

    علم تو بر كارها پنهان احاطه دارد،

    و هر امر پنهاني در برابر آگاهيِ تو آشكار است،

    و پيچيدگي‌ها و ريزه‌كاري‌ها بر تو پوشيده نيست،

    و رازهاي نهاني از تو مخفي نمي‌مانَد.

     

    شیطان


    دشمن تو ـ كه از تو مهلت خواسته بود تا مرا به گمراهي فرا خوانَد و تو او را مهلت دادي،

    و براي گمراه كردن من از تو فرصت طلبيده بود و تو فرصتش دادي ـ اينك بر من دست يافته است.

    آن دم كه از گناهان كوچكِ هلاك كننده و گناهان بزرگ فساد انگيز به سوي تو مي‌گريختم، مرا به زمين افكند،

    و چون خود را به معصيت آلودم و به كردار بدِ سزاوار خشم تو گشتم، لجام نيرنگ خود را از من برگرفت

    و با سخنِ كفرش با من رو به رو گرديد

    و از من بيزاري جست و بر من پشت كرد و برفت

    و مرا در بيابان گمراهي در برابر خشم تو تنها رها گردانيد

    و بر آستانِ عقوبتت به حالتي در افكند كه نه شفيعي نزد تو از من شفاعت مي‌كند،

    و نه پناه دهنده‌اي مرا در برابر تو ايمني مي‌بخشد،

    و نه قلعه‌اي مرا از چشم تو پوشيده مي‌دارد،

    و نه پناهگاهي هست كه بدان پناه برم.


    اين جا كه من ايستاده‌م، جايگاه كسي است كه به تو پناه آورده و در برابرت لب به اعتراف گشوده است.

    پس مبادا گستره‌ي فضل تو بر من تنگ آيد،

    و جامه‌ي عفو تو بر من كوتاه نمايد،

    و من نوميد‌ترينِ بندگانت باشم كه به سوي تو باز گشته‌اند،

    و بي‌نصيب‌ترينِ كساني كه با دلي پُر اميد به درگاه تو روي آورده‌اند.

    مرا بيامرز كه تو بهترينِ آمرزندگاني.


    خدايا!

    تو مرا فرمان دادي و من فرمان نبردم،

    و مرا نهي كردي و من نهي تو را مرتكب شدم.

    انديشه‌ي بد، خطا را در چشم من بياراست و من بدان دست زدم.

    هيچ روزي را روزه نبوده‌ام تا آن را گواه خود گيرم،

    و هيچ شبي را به شب بيداري صبح نكرده‌ام تا آن را پناه خود سازم،

    و هيچ مستحبّي را بر پاي نداشته‌ام تا به سبب آن در خور ستايش باشم.

    تنها به واجبات تو پرداخته‌ام، كه تضييع آنها مايه‌ي نابود است.

    هرگز نتوانم با فضيلت يك كار مستحب، خود را به تو نزديك كنم،

    چرا كه بسياري از واجبات تو را ناديده انگاشته‌ام،

    و از امر و نهي تو پا را فراتر گذاشته‌ام

    و حرمت‌هايي را شكسته و گناهان بزرگي را مرتكب شده‌ام كه تو مرا از رسوايي‌هاي آنها به سلامت داشتي، و آن گناهان پوشيده مانْد.


    اين جا كه من ايستاده‌ام، جايگاه كسي است كه خود را براي تو از گناه بر حذر داشته

    و بر خود خشمگين و از تو خشنود است.

    با دلي شكسته و نزار، و گردني كچ و پشتي خميده از بار سنگيني گناه، با تو رو به رو گرديده،

    در حالي كه ميان شوق به تو و بيم از تو بر جا ايستاده است،

    و تو سزاوارتر كسي هستي كه بايد به او اميد بندد و از او بترسد و بپرهيزد.

     

    پس اي پروردگار من!

    چيزي را كه از تو اميد آن دارم، به من ارزاني كن،

    و از آنچه مي‌ترسم، پناهم ده،

    و از رحمت خود صله‌اي به من عنايت كن، كه تو كريم‌ترين كسي هستي كه از او نياز مي‌خواهند.

     

    خدايا!

    همچنان كه در اين جهانِ گذرا، پيش چشم ديگر مردمان، با عفو خود بر گناهان من پرده افكندي

    و زندگي‌ام را از فضل و بخشش خود بياكندي،

     

    گواهان روز قیامت

     

    در آن جهانِ ماندگار نيز مرا در جايي كه گواهان مي‌ايستند

    و در محضر فرشتگان مقرّب و رسولان بزرگ و بزگوارت، و شهيدان و صالحان،

    از رسوايي پيش همسايه‌اي كه گناهان خود را از او پنهان مي‌كردم

    و خويشاوندي كه در كارهاي پنهانيِ خود از او حيا مي‌ورزيدم، در پناه آور.


    پروردگارا!

    باور نداشتم كه ايشان رازِ مرا پوشيده دارند، اما اي پرودرگار من، مطمئن بودم كه تو مرا مي‌آمرزي.

    تو سزاوارتر كسي هستي كه مردم به او اعتماد مي‌كنند،

    و بخشنده‌تر كسي كه به او روي مي‌آورند،

    و مهربان‌تر كسي كه از او رحم و مهرباني مي‌خواهند. پس بر من رحمت آور.

     

    خلقت انسان


    خدايا!

    تو بودي كه مرا به صورتِ آبي پَست و بي‌ارزش از ميان استخوان‌هاي به هم فشرده‌ي پشت پدر

    و از گذرگاه‌هاي باريك، در تنگناي رَحِمي كه آن را با پرده‌هايي پوشيده داشته‌اي، سرازير كردي،

    و مرا از حالتي به حالت ديگر درآوردي،

    تا آن كه صورت مرا به كمال پرداختي

    و در پيكر من اعضا و جوارحي قرار دادي؛

    همچنان كه در كتاب خود آورده‌اي: نطفه‌اي بود، سپس خونِ لخته‌اي، سپس گوشت جويده شده‌اي،

    سپس استخواني، و آن گاه بر استخوان‌ها گوشت پوشانيدي، و پس از آن، بدان گونه كه خواستِ تو بود، آن را آفرينشي ديگر بخشيدي.

     

    صورت های روزی دادن خداوند


    تا چون نيازمند روزيِ تو شدم و از دستگيريِ بخشش تو بي‌نياز نبودم،

    از زيادتي خوردني و آشاميدنيِ كنيزت [مادرم] ـ كه مرا در اندرونش قرار دادي

    و در نهادِ رَحِمش به امانت گذاشتي ـ قوت مرا مقرّر داشتي.

    اي پروردگار من!

    اگر در اين حالات مرا به چاره‌جويي خودم رها مي‌كردي

    و به نيروي خويشم ناگزير مي‌ساختي،

    هم تدبيرم از من كناره مي‌گرفت و هم نيرويم از من به دور مي‌ماند؛

    اما تو همچون احسان كننده‌اي مهربان و با لطف، به فضل خود مرا غذا دادي،

    و از سَرِ احسان، اين كار را تا اكنون در حقِ من انجام داده‌اي.

    پيوسته از احسانِ تو برخوردارم و نيكي كردن تو با من سستي نمي‌گيرد.

    با اين همه، يقين من به روزي دادن تو چنان استوار نيست كه با فراغ دل به كاري پردازم كه پيش تو براي من سودمندتر است.

     

    شیطان


    عنان اختيارم در دست شيطان است

    و او مرا به واديِ بدگماني و ضعف يقين مي‌كشاند،

    و من گله گزارم از اين كه شيطان براي من همنشيني بد است و نَفْسم از او پيروي مي‌كند.

    پناه مي‌برم به تو از چيره گشتن شيطان بر خود و به درگاه تو زاري مي‌كنم كه مكر او را از من بگرداني.

     

    روزی


    و از تو مي‌خواهم كه راه روزي جستن مرا آسان كني.

    ستايش براي توست كه در آغاز به ما نعمت‌هاي بزرگ بخشيدي،

    و به ما الهام كردي كه تو را بر احسان كردن و نعمت دادنت سپاس گوييم.

    پس بر محمد و خاندانش درود فرست و روزي‌ام را به آساني به من برسان،

    و مرا به آنچه قسمتم كرده‌اي راضي گردان، و به آن مقدار كه برايم مقرّر نموده‌اي خشنود كن،

    و آنچه را از جسم و عمر من كاسته مي‌شود، در راه طاعت خود قرار ده، كه تو بهترين روزي دهندگاني.

     

    وصف جهنم


    خدايا!

    پناه مي‌برم به تو از آتشي كه با آن بر هر كس تو را اطاعت نكند، سخت گرفته‌اي،

    و هر كس را كه به خشنودي تو محل نگذارد، بيم داده‌اي؛

    آتشي كه روشنايي آن تاريكي، ملايم آن دردناك، و دورِ آن بس نزديك است؛

    آتشي كه شعله‌هايش يكديگر را مي‌بلعند و در هم مي‌پيچند؛


    آتشي كه استخوان‌ها را مي‌پوسانَد

    و ساكنان خود را آبِ جوش مي‌نوشاند؛

    آتشي كه بر حال آن كس كه به زاري در افتاده نمي‌نگرد،

    و بر كسي كه از او مهر و لطف مي‌جويد، رحم نمي‌كند،

    و هرگز نمي‌تواند از عذاب كسي كه در برابرش فروتن گشته و تسليم او گرديده، چيزي بكاهد،

    بلكه با سوزنده‌ترين عذاب دردناك خود، و بدترين بيچارگي، به پيشواز ساكنان خود مي‌آيد.

    پناه مي‌برم به تو از كژدُم‌هاي دهان گشوده‌ي آن،

    و مارهاي آن كه پُر صدا دندان بر دندان مي‌سايند،

    و نوشيدنيِ آن كه دل و روده‌ي ساكنانش را پاره پاره مي‌كند

    و قلب‌هايشان را از جاي بر مي‌كند،

    از تو مي‌خواهم كه راهي پيش پايم نهي كه مرا از آن آتش دور و واپس دارد.


    خدايا!

    بر محمد و خاندانش درود فرست و به زياديِ رحمت خود مرا از آتش دوزخ در پناه آر،

    و به عفو نيكوي خود از در افتادن به ورطه‌ي گناه در امان‌دار و خوار مساز، اي بهترينِ پناه دهندگان.


    خدايا!

    تو بندگانت را از بدبختي و سختي نگاه مي‌داري،

    و به آنان خير و نيكي عطا مي‌كني،

    و هر چه مي‌خواهي انجام مي‌دهي، كه تو بر هر كار توانايي.


    خدايا!

    درود فرست بر محمد و خاندانش آن گاه كه نيكان به نيكي ياد شوند،

    و درود فرست بر محمد و خاندانش تا آن زمان كه روز و شب از پي هم آيند و روند؛

    درودي كه رشته‌ي آن از هم نگسلد و در شمار نيايد؛

    درودي كه هوا را بياكَنَد و زمين و آسمان را سرشار كند.

    خداي تعالي بر او درود فرستد چندان كه خرسند شوند،

    و پس از آن بر او و خاندانش درود فرستند؛ درودي بي‌كران و بي‌پايان، اي مهربان‌ترينِ مهربانان.

    .

    دعای سی و دوم

    صحیفه سجادیه

    .

    موسسه فرهنگی موعود

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀اوصاف خدا, ◀حقیقت انسان, ✔مطلب ندارد, نحوه آفرینش انسان, طریقه انحراف انسان توسط شیطان و دعای دفع آن, شغل مناسب و روزی, وصف جهنم, انواع روزی, گواهان روز قیامت
    [جمعه 1399-11-17] [ 11:08:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و یکم) ...
    تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و یکم)

    شرایط حقیقی انسان به هنگام توبه و طلب بخشش

     

    بار خدایا!

    ای آن که توصیف واصفان، وصف کردنت نتواند

    و ای آن که امید امیدواران از تو در نگذرد

    و ای آن که پاداش نیکوکاران در نزد توتباه نگردد.

    ای خداوندی که پرستندگان چون از تو ترسند از دیگر کس نترسند

    و ای خداوندی که پرهیزگاران چون بیم تو به دل دارند، بیم کس به دل راه ندهند.

     

    اینجا که من ایستاده ام،جایگاه کسی است که بازیچه دست گناهان است

    و زمام اختیارش در کف خطاها و لغزشها

    شیطان بر او تاخته وچیرگی یافته،

    پس از روی تفریط،از انجام هر چه بدان فرمان داده ای قصور ورزیده

    و از سر غرور،هر چه را از آن نهی کرده ای مرتکب شده،

    همانند کسی که گستردگی عرصه قدرت تو را نمی شناسد

    یا آنکه احسان تو را در حق خود انکار می کند

     

    نشامه های هدایت

     

    و آنگاه که دیده هدایتش بیناشود و آن ابرهایی که بصیرتش را فرو پوشانیده پراکنده گردد،

    آن ستمها که در حق خود کرده بر شمرد

    و در آن خلافها که در امرپروردگارش مرتکب شده بیندیشد.

    پس عصیان بزرگ خود را به همان بزرگی که هست بنگرد

    و خلاف عظیم خود را به همان عظمت که هست مشاهده کند.

    آنگاه با دلی پر امید به تو روی نهد

    در حالی که دیده ازپشت پای خجالت بر نتواند داشت.

    همه رغبت خویش در تو بسته و تنهااعتمادش به توست.

    با امیدی که در دل خود پرورده از روی یقین آهنگ تو کرده

    و با دلی بیمناک و اخلاصی تمام به درگاه تو روی آورده است .

    واگر دیگران طمع در دیگری بسته اند او جز در تو طمع نبسته،

    اگر دیگران از دیگری هراسناکند او را جز از تو هراسی در دل نیست.

     

    بار خدایا!

    بنده تو در پیشگاه تو به تضرع ایستاده

    و به خشوع چشم بر زمین دوخته

    و درپیشگاه عز تو سر به خواری فرو داشته

    و خاضعانه راز دلش را که تو خود بدان آگاه تری با تو در میان نهاده

    و فروتنانه گناهانش را که تو خودشمارشان بهتر می دانی یک یک بر می شمرد.

    به درگاه تو استغاثه می کند از واقعه شگرفی که بدان گرفتار آمده و تو خود از آن با خبری.

     

    ماهیت گناه

    و زاری می کند از عملی ناپسند که به سبب سرپیچی از حکم تواش رسواساخته:

    همان گناهانی که لذات آنها سپری گشته و شتابان گریخته است

    و عواقب شومشان باقی است چنان که گویی هرگز سر رفتنش نیست.

     

    ای خداوند من!

    چنین بنده ای اگر به عدل خود عقوبتش کنی زبان به انکار نمی گشاید

    و اگر عفوش کنی و بر او رحمت آوری عفوو رحمتت را در برابر عظمتت بزرگ نشمارد.

    زیرا تو آن پروردگارکریمی هستی که آمرزش گناهان بزرگ را بزرگ نمی شمری.

     

    ای خداوند!

    این منم که به سوی تو آمده ام،

    مطیع فرمان توام آنجا که فرمان داده ای که بندگانت دست به دعا بر دارند.

    اینک خواهم به آن وعده اجابت که داده ای وفا کنی،که تو خود گفته ای :«بخوانید مرا تا شمارا اجابت کنم»

     

    بار خدایا!

    بر محمد و خاندانش درود بفرست

    و آن سان که من دربرابر تو به گناه خود اعتراف کرده ام،تو نیز به آمرزش خود مرا بپذیر.

    وآن سان که خود را در برابر تو پست گردانیده ام مرا از لغزشگاههای گناه برگیر

    و آن سان که در انتقام گرفتن از من درنگ کرده ای، مرا درپرده رحمت خویش مستور دار.

     

     

    بار خدایا!

    قصد مرا در اطاعت خویش پایداری بخش

    و بصیرتم را در پرستشت قوی گردان

    و مرا توفیق کارهایی ده که با آن از آلودگی گناه شست و شویم دهی،

    و چون بمیرانی بر آیین خود و آیین پیامبرت محمدعلیه السلام بمیران.

     

    ای خداوند!

    در همین مکان که ایستاده ام،از گناهان خرد و کلان خود،

    از بدیهای پنهان و آشکار خود،

    از لغزشهای گذشته و حال خود به درگاه تو توبه می کنم،

    چونان توبه کسی که از آن پس حتی با خود سخن از گناه نگوید

    و در خاطر نگذراند که خطای پیشین از سر گیرد.

     

    ای خداوند من!

    تو خود در کتاب محکمت گفته ای که توبه بندگانت را می پذیری و گناهانشان را عفو می کنی[2] و توبه کنندگان را دوست می داری [3] ،

    پس همچنان که وعده داده ای توبه من بپذیر

    و همچنان که برعهده گرفته ای از خطاهای من درگذر

    و آن سان که شرط کرده ای محبت خود نصیب من ساز.

     

    ای پروردگار من!

    من نیز شرط می کنم که زین پس کاری را که تواش ناخوش داشته ای مرتکب نشوم

    و بر عهده می گیرم که عملی راکه تواش ناپسند دانسته ای انجام ندهم

    و از هر چه معصیت توست دوری گزینم.

     

    ای خداوند!

    تو بهتر می دانی که من چه کرده ام،

    پس آن گناهان را که خود بدانها آگاهی بیامرز

    و به قدرت خود مرا بدان سو ببر که خود دوست داری.

     

    راه جبران گناهان گذشته

     

    ای خداوند!

    بر ذمه من تبعاتی است که در حفظ دارم و تبعاتی که از یادبرده ام،

    ولی همه را چشم تو که هرگز به خواب نمی رود می نگرد

    و علم تو که هیچ چیز از آن نهان نمی ماند،می داند .

    تو خود کسانی را که بر من ذمه دارند عوض ده

    و بار گناه آن از دوش من برگیر

    و از سنگینی آن بکاه

    ومرا از ارتکاب چنان گناهانی نگه دار.

     

    ای خداوند!

    من در توبه خویش پایداری نتوانم،مگر تو مرا از گناه نگه داری

    و از گناه پرهیز نتوانم مگر تو توان آنم دهی.

    پس مرا به نیرویی به حد کفایت توانا گردان

    و به عصمتی باز دارنده از گناه مدد فرمای.

     

    ای خداوند!

    هر بنده ای،به درگاه تو توبه می کند و حال آنکه تو به علم خود می دانی که توبه خود خواهد شکست

    و بار دیگر به گناه وخطای خود باز خواهد گشت.

    خداوندا!

    به تو پناه می آورم اگر در این زمره باشم.

    ای خداوند!

    این توبه من از آن گونه قرارده که بعد از آن نیازمند توبه نشوم.

    توبه ای که موجب زداییدن گناهان گذشته من باشد

    وسبب در امان ماندن در باقی عمر از گنهکاری.

     

    ای خداوند!

    از نادانی خود،از درگاه تو،پوزش می طلبم

    و بخشایش کردار بدم را از تو می خواهم .

    به احسان خویش مرا در کنف رحمت خودجای ده

    و به فضل و کرم خویش در پرده عافیت خود بپوشان .

     

    ای خداوند!

    به درگاه تو توبه می کنم از هر خاطره بد که در دلم خطورکرده

    و هر نگاه گناه آلود که چشمم مرتکب شده

    و هر سخن بیجا که برزبانم جاری گشته

    که خلاف اراده تو و بیرون از دایره دوستی تو بوده است،توبه می کنم

    آن چنان که یک یک اعضایم از عقوبتهای تو به سلامت مانند

    و از خشم دردناک تو که متجاوزان و ستمکاران از آن بیمناکند در امان باشند.

     

    بار خدایا!

    به تنهایی من در برابر خود و تپیدنهای دلم از خوف خود ولرزش اعضایم از هیبت خود رحمت آور،

    که گناهانم،ای پروردگار من، مرا در پیشگاه تو در مقام رسوایی بر پای داشته .

    اگر خود خاموشی گزینم،کسی درباره من سخن نخواهد گفت

    و اگر شفیعی بطلبم،دانم که سزاوار شفاعت نیستم تا کسی مرا شفاعت کند.

     

    بار خدایا!

    بر محمد و خاندانش درود بفرست و کرمت را شفیع خطاهای من قرار ده

    و به عفو و بخشایش خود گناهانم عفو کن

    و مرا به عقوبتی که سزاوار آنم جزا مده

    و احسان خود به فراوانی به من ارزانی دار

    و مرا در پرده عفو خود بپوشان.

     

    ای خداوند!

    با من همانندپیروزمندی رفتار کن که بنده ای ذلیل در برابرش زاری می کند

    و آن پیروزمند بر او رحمت می آورد.

    یا همانند توانگری که فقیری راه بر اومی گیرد و آن توانگر بی نیازش می سازد.

     

    بار خدایا!

    کس نیست که مرا پناه دهد،سایه عز توست که بایست مراپناه دهد.

    کس نیست که به درگاه تو شفیع من شود،فضل و کرم توست که بایست مرا شفاعت کند.

    گناهانم مرا می ترساند،عفو توست که بایست مرا ایمنی بخشد.

     

    ای خداوند من!

    آنچه بر زبان می آورم نه از آن روست که از اعمال ناستوده خود بی خبرم،

    یا کردارهای ناپسند خود از یاد برده ام،

    بل برای آن است که آسمانها و ساکنان آنها و زمین و هر چه بر روی آن است،

    پشیمانی مرا که در برابر تو اظهار کرده ام بشنوند و بدانند که توبه کرده ام و به تو پناه آورده ام.

    باشد که یکی از آنها بر شوربختی من رحمت آرد یا بر بد حالی منش رقت آید و در حق من دعایی کند

    که توزودتر از دعای من مستجاب فرمایی

    یا روی شفاعت بر زمین نهد وشفاعت او از درخواست من مقبول تر افتد

    و سبب رهایی من از خشم توو توفیق یافتن من به خشنودی تو باشد.

     

    بار خدایا!

    اگر پشیمانی به درگاه تو توبه است، من پشیمان ترین پشیمانانم

    و اگر ترک گناه بازگشت به توست،من نخستین بازگشتگانم

    واگر استغفار است که گناهان را می ریزد،من در زمره استغفار کنندگانم.

     

    ای خداوند!

    همچنان که ما را به توبه فرمان داده ای و پذیرفتنش بر عهده گرفته ای،

    همچنان که ما را به دعا بر انگیخته ای و وعده اجابت داده ای،

    پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و توبه من بپذیر

    و به جایی که نومیدان از رحمت خود را باز می گردانی باز مگردان.

    تویی آن که توبه گنهکاران می پذیری و با خطاکاران بازگشته از خطا مهربان هستی.

     

    بار خدایا!

    بر محمد و خاندانش درود بفرست آن سان که ما را به سبب او راه هدایت نمودی .

    بر محمد و خاندانش درود بفرست آن سان که ما را به هدایت او نجات بخشیدی.

    بر محمد و خاندانش درودبفرست،درودی که در روز بازپسین،روز بینوایی،شفیع ما به نزد توباشد،

    که تو بر هر کاری توانایی.و هو علیک یسیر.

     

    [2] . و هو الذی یقبل التوبة عن عباده و یعفو عن السیئات و یعلم ما تفعلون.(سوره 42/آیه 25)
    [3] . ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین.(سوره 2/آیه 222)

    .

    دعای  سی و یکم 

    صحیفه سجادیه

    .

    پایگاه اطلاع رسانی حوزه

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀توبه, ✔مطلب ندارد, نحوه اقرار به گناه, راه هدایت نفس, ماهیت گناه, یکی از راههای جبران گناهان گذشته
     [ 02:29:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      آفت دوستى ...
    آفت دوستى

     آفت دوستى

     

    إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ،

    فَقَدْ فَارَقَهُ.

     

    وقتى مؤمن برادرش را به خشم آورد،

    به يقين از او جدا شده است.


    سید رضى مى گويد: (حشمه و احشمه، يعنى او را به خشم آورد، برخى گفته اند، يعنى او را شرمنده ساخت و «احتشم» به معناى فراهم آوردن چنين حالتى است كه زمينه جدائى را پديد مى آورد).

    .

    حکمت 480

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, غضب
    [چهارشنبه 1399-09-19] [ 06:40:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بدترین دوست ...
    بدترین دوست

    بدترین دوست

     

    شَرُّ الْإِخْوَانِ مَنْ تُكُلِّفَ لَهُ.

    بدترين دوست آن كه براى او به رنج و زحمت افتى.

     

    سید رضى گويد: (تكلّف و تكليف با مشكلات و به زحمت افتادن است، پس دوستى كه انسان را دچار مشكلات مى كند مايه شر است پس او از بدترين دوستان بشمار مى آيد).

    .

    حکمت 479

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 06:36:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      مسئولیت علما در تعلیم علم ...
    مسئولیت علما در تعلیم علم

     مسئولیت علما در تعلیم علم
     

    مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ يَتَعَلَّمُوا،

    حَتَّى أَخَذَ عَلَى أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ يُعَلِّمُوا.



    خدا از مردم نادان عهد نگرفت كه بياموزند،

    تا آن كه از دانايان عهد گرفت كه آموزش دهند.

    .

    حکمت 478

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی عالمان الهی
     [ 06:33:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بزرگترین گناه ...
    بزرگترین گناه

    بزرگترین گناه

     

    أَشَدُّ الذُّنُوبِ،

    مَا اسْتَخَفَّ بِهَا صَاحِبُهُ.

     

     سخت ترين گناهان،

    گناهى است كه گناهكار آن را سبك شمارد.

    .

    حکمت 477

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ✔مطلب ندارد, گناه
     [ 06:30:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خصوصیات حاکم مورد تائید ...
    خصوصیات حاکم مورد تائید

    خصوصیات حاکم مورد تائید

    (چون زياد بن ابيه را به جاى عبد اللَّه بن عباس، به فارس و شهرهاى پيرامون آن حكومت داد، او را در دستورالعمل طولانى از گرفتن ماليات تا به هنگام نهى فرمود):

    اسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ،

    وَ احْذَرِ الْعَسْفَ وَ الْحَيْفَ؛

    فَإِنَّ الْعَسْفَ يَعُودُ بِالْجَلَاءِ،

    وَ الْحَيْفَ يَدْعُو إِلَى السَّيْف.



    عدالت را بگستران،

    و از ستمكارى پرهيز كن،

    كه ستم رعيّت را به آوارگى كشاند،

    و بيدادگرى به مبارزه و شمشير مى انجامد.

    .

    حکمت 476

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 06:27:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      مالی که پایان نمی پذیرد ...
    مالی که پایان نمی پذیرد

    مالی که پایان نمی پذیرد

     

    الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ.

     قناعت مالى است كه پايان نمى پذيرد.


    «سید رضى گويد: برخى اين حكمت را از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل كرده اند».

    .

    حکمت 475

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ستاد احیا فرهنگ مهدویت

    موضوعات: ◀حکمت ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, قناعت
     [ 06:20:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم