راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر






  • مطالب مرتبط


  • مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
  • مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
  • مجموعه روایات درباره صبر
  • مجموعه روایات در باره نیت
  • مجموعه روایات درباره عبادت
  • مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
  • مجموعه روایات درباره اخلاص
  • هرگاه ما درباره مردی از خاندان خود چیزی گفتیم و در فرزند یا فرزند زاده او پیدا شد ان را انکار نکنید
  • اجازه سخن به اهل بیت(علیهم السلام) در روز قیامت
  • سه خصلتی که مانع خیانت می شود
  • چه کسی شایسته امامت است؟
  • مبنای اعمال از منظر امیر المومنین
  • نحوه برخورد با دنیا از منظر امامان معصوم علیهم السلام
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و سوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و دوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه( دعای پنجاه و یکم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هشتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هفتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و پنجم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و یکم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهلم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و نهم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هشتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هفتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و سوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و دوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و یکم)
  • آفت دوستى
  • خصوصیات حاکم مورد تائید
  • هلاک شدگان امام علی
  • حقیقت دنیا
  • ارزش صبر و تحمل
  • غلبه تقدیر بر تدبیر
  • راه برخورد با مصيبت ها
  • وصف مالک اشتر از زبان امام علی
  • تعريف حقیقت زهد و پارسايى
  • تفاوت عدل و بخشش
  • سه پند مهم
  • اقسام روزی
  • زیانکارترین مردم
  • بزرگترین حسرت روز قیامت
  • کارکرد عقل و صبر
  • ماهیت صبر
  • شرائط توبه و استغفار
  • روش برخورد با دنیا
  • دنیاشناسی
  • رأس ارزش های اخلاقی
  • تکبر و یاد مرگ
  • 5 پند مهم از امام علی
  • نحوه استفاده از دنیا و بدست آوردن روزی



  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      وصف محبوبترین و زشترین انسانها از زبان حضرت علی ...
    وصف محبوبترین و زشترین انسانها از زبان حضرت علی

    بهترين بنده خدا 


    اى بندگان خدا همانا بهترين و محبوب ترين بنده نزد خدا، بنده اى است كه خدا او را در پيكار با نفس يارى داده است

    آن كس كه جامعه زيرين او اندوه، و لباس رويين او ترس از خداست

    چراغ هدايت در قلبش روشن شده

    و وسائل لازم براى روزى او فراهم آمده

    و دورى ها و دشوارى ها را بر خود نزديك و آسان ساخته است.

    حقايق دنيا را با چشم دل نگريسته،

    همواره به ياد خدا بوده و اعمال نيكو، فراوان انجام داده است.

    از چشمه گواراى حق سيراب گشته، چشمه اى كه به آسانى به آن رسيد و از آن نوشيده سيراب گرديد.

    راه هموار و راست قدم برداشته،

    پيراهن شهوات را از تن بيرون كرده،

    و جز يك غم، از تمام غم ها خود را مى رهاند،

    و از صف كور دلان و مشاركت با هواپرستان خارج شد،

    كليد باز كننده درهاى هدايت شد

    و قفل درهاى گمراهى و خوارى گرديد.

    راه هدايت را با روشن دلى ديد،

    و از همان راه رفت، و نشانه هاى آن را شناخت

    و از امواج سركش شهوات گذشت.

    به استوارترين دستاويزها و محكم ترين طناب ها چنگ انداخت،

    چنان به يقين و حقيقت رسيد كه گويى نور خورشيد بر او تابيد.

    در برابر خداوند خود را به گونه اى تسليم كرد كه هر فرمان او را انجام مى دهد

    و هر فرعى را به اصلش باز مى گرداند.

    چراغ تاريكى ها، و روشنى بخش تيرگى ها،

    كليد درهاى بسته و بر طرف كننده دشوارى ها،

    و راهنماى گمراهان در بيابان هاى سرگردانى است.

    سخن مى گويد، خوب مى فهماند،

    سكوت كرده به سلامت مى گذرد،

    براى خدا اعمال خويش را خالص كرده آن چنان كه خدا پذيرفته است،

    از گنجينه هاى آيين خدا و اركان زمين است.

     

    عدالت

    خود را به عدالت واداشته

    و آغاز عدالت او آن كه هواى نفس را از دل بيرون رانده است،

     

    حق را مى شناساند و به آن عمل مى كند.

    كار خيرى نيست مگر كه به آن قيام مى كند،

    و در هيچ جا گمان خيرى نبرده جز آن كه به سوى آن شتافته.

     

    قرآن


    اختيار خود را به قرآن سپرده،

    و قرآن را راهبر و پيشواى خود قرار داده است،

    هر جا كه قرآن بار اندازد فرود آيد،

    و هر جا كه قرآن جاى گيرد مسكن گزيند.

     


    وصف زشت ترين انسان، «عالم نمايان»


    و ديگرى كه او را دانشمند نامند امّا از دانش بى بهره است،

    يك دسته از نادانى ها را از جمعى نادان فرا گرفته،

    و مطالب گمراه كننده را از گمراهان آموخته، و به هم بافته،

    و دام هايى از طناب هاى غرور و گفته هاى دروغين بر سر راه مردم افكنده،

    قرآن را بر اميال و خواسته هاى خود تطبيق مى دهد،

    و حق را به هوس هاى خود تفسير مى كند.

    مردم را از گناهان بزرگ ايمن مى سازد،

    و جرائم بزرگ را سبك جلوه مى دهد.

    ادّعا مى كند از ارتكاب شبهات پرهيز دارد امّا در آنها غوطه مى خورد.

    مى گويد: از بدعت ها دورم، ولى در آنها غرق شده است.

    چهره ظاهر او چهره انسان، و قلبش قلب حيوان درنده است،

    راه هدايت را نمى شناسد كه از آن سو ببرود،

    و راه خطا و باطل را نمى داند كه از آن بپرهيزد، پس مرده اى است در ميان زندگان.

     


    جایگاه اهل البیت (علیهم السلام)


    مردم كجا مى رويد چرا از حق منحرف مى شويد؟

    پرچم هاى حق بر و نشانه هاى آن آشكار است،

    با اينكه چراغهاى هدايت روشنگر راهند، چون گمراهان به كجا مى رويد؟

    چرا سرگردانيد در حالى كه عترت پيامبر شما در ميان شماست،

    آنها زمامداران حق و يقينند،

    پيشوايان دين، و زبان هاى راستى و راستگويانند،

    پس بايد در بهترين منازل قرآن جايشان دهيد

    و همانند تشنگانى كه به سوى آب شتابانند، به سويشان هجوم ببريد.

     

     

    وصف پیامبر (صلی الله علیه و آله)


    اى مردم اين حقيقت را از خاتم پيامبران بياموزيد كه فرمود: «هر كه از ما مى ميرد، در حقيقت نمرده است و چيزى از ما كهنه نمى شود.
    پس آنچه نمى دانيد، نگوييد، زيرا بسيارى از حقايق در امورى است كه نا آگاهانه انكار مى كنيد. 

     

    علی از زبان علی


    مردم عذر خواهى كنيد از كسى كه دليلى بر ضدّ او نداريد، و آن كس من مى باشم،

    مگر من در ميان شما بر اساس «ثقل اكبر» كه قرآن است عمل نكردم و ثقل اصغر «عترت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» را در ميان شما باقى نگذاردم.

    مگر من پرچم ايمان را در بين شما استوار نساختم

    و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهيتان ندادم

    مگر پيراهن عافيت را با عدل خود به اندام شما نپوشاندم

    و نيكى ها را با اعمال و گفتار خود در ميان شما رواج ندادم

    و ملكات اخلاق انسانى را به شما نشان ندادم.
    پس وهم و گمان خود را در آنجا كه چشم دل ژرفاى آن را مشاهده نمى كند، و فكرتان توانايى تاختن در آن راه ندارد، به كار نگيريد.

     


     اخبار غيبى نسبت به آينده بنى اميّه(معاویه)


    تا آن كه برخى از شما گمان مى برند كه دنيا به كام بنى اميّه شد،

    و همه خوبى ها را افزون به آنها سپرده و آنها را از سرچشمه خود سيراب كرده،

    و تازيانه و شمشيرشان از سر اين امّت كنار نخواهد رفت.

    كسانى كه چنين مى انديشند در اشتباهند،

    زيرا سهم بنى اميّه تنها جرعه اى از زندگى لذّت بخش است كه مدّتى آن را مى مكند سپس همه آنچه را كه نوشيدند بيرون مى ريزند.

     .

    خطبه87

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀عدالت در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-03-11] [ 11:27:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      چگونه زیستن برای آخرت از منظر حضرت علی ...
    چگونه زیستن برای آخرت از منظر حضرت علی

    صفت علم الهى


    خدا به تمام اسرار نهان آگاه و از باطن همه با خبر است، به همه چيز احاطه دارد، و بر همه چيز غالب و پيروز، و بر همه چيز تواناست.

     

    تقوا، خودسازی


    هر كس از شما در روزگارانى كه مهلت دارد به اعمال نيكو بپردازد

    پيش از آن كه مرگ فرا رسد، در ايّام فراغت پاك باشد،

    پيش از آن كه گرفتار شود، در ايّام رهايى نيكوكار باشد،

    پيش از آن كه مرگ گلوگاه او را بفشارد، پس براى خود و جايى كه مى ‏رود آماده باشد،

    و در اين دنيا كه محل كوچ كردن است، براى منزلگاه ابدى، توشه‏ اى بردارد.

     

    اى بندگان خدا!

    آن كس كه نسبت به خود خير خواهى او بيشتر است، در برابر خدا، از همه كس فرمانبردارتر است.

    و آن كس كه خويشتن را بيشتر مى فريبد، نزد خدا گناه كارترين انسان ها است،

    زيانكار واقعى كسى است كه خود را بفريبد.

    و آن كس مورد غبطه است و بر او رشك مى برند كه دين او سالم باشد.


    سعادتمند كسى است كه از زندگى ديگران عبرت آموزد،

    و شقاوتمند كسى است كه فريب هوا و هوس ها را بخورد.


    آگاه باشيد!

    رياكارى و تظاهر، هر چند اندك باشد شرك است،

    و همنشينى با هوا پرستان، ايمان را به دست فراموشى مى سپارد،

    و شيطان را حاضر مى كند.


    از دروغ بر كنار باشيد كه با ايمان فاصله دارد.

    راستگو در راه نجات و بزرگوارى است،

    اما دروغگو بر لب پرتگاه هلاك و خوارى است.
    حسد نورزيد كه حسد ايمان را چونان آتشى كه هيزم را خاكستر كند، نابود مى سازد.


    با يكديگر دشمنى و كينه توزى نداشته باشيد كه نابود كننده هر چيزى است.

    بدانيد كه آرزوهاى دور و دراز عقل را غافل و ياد خدا را به فراموشى مى سپارد.

    آرزوهاى ناروا را دروغ انگاريد كه آرزوها فريبنده اند و صاحبش فريب خورده.

     

    قرآن

    پس اى مردم!

    خدا را پروا كنيد، براى حفظ قرآن، كه از شما خواسته، و حقوقى كه نزد شما سپرده است.

     

    آفرینش انسان

    پس همانا خداى سبحان شما را بيهوده نيافريد، و به حال خود وا نگذاشت،

    و در گمراهى و كورى رها نساخته است،

    كردارتان را بيان فرموده،

    و از اعمال شما با خبر است

    و سر آمد زندگى شما را مشخّص كرد.

     

    قرآن و اوصاف پیامبر (صلی الله علیه و آله)


    و «كتابى بر شما نازل كرد كه روشنگر همه چيز است»

    پيامبرش را مدّتى در ميان شما قرار داد تا براى او و شما، دين را به اكمال رساند،

    و آنچه در قرآن نازل شد و مايه رضاى الهى است تحقّق بخشد.

    و با زبان پيامبرش، كارهاى خوشايند و ناخوشايند، بايدها و نبايدها را ابلاغ كرد،

    و اوامر و نواهى را آموزش داد، و راه عذر را بر شما بست و حجّت را تمام كرد. 

    پيش از كيفر، شما را تهديد كرد، و از عذاب هاى سختى كه در پيش روى داريد ترساند.

    پس باز مانده ايّام خويش را دريابيد،

     

    صبر

    و صبر و بردبارى در برابر ناروايى ها پيشه كنيد، چرا كه عمر باقى مانده برابر روزهاى زيادى كه به غفلت گذرانديد و روى گردان از پندها بوديد، بسيار كم است.

    به خود بيش از اندازه آزادى ندهيد، كه شما را به ستمگرى مى كشاند،

    و با نفس سازشكارى و سستى روا مداريد كه ناگهان در درون گناه سقوط مى كنيد.

     .

    خطبه 86

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀مراحل خلقت در نهج البلاغه, ◀صبر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 11:04:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      صفات خدا ...
    صفات خدا

    اوصاف خدا 


    و گواهى مى دهم كه خدايى نيست جز خداى يكتا،

    آغاز، اوست كه پيش از او چيزى نيست،

    و پايان همه اوست كه بى نهايت است.

    پندارها براى او صفتى نمى توانند فراهم آورند،

    و عقل ها از درك كيفيّت او درمانده اند،

    نه جزئى براى او مى تواند تصوّر كرد

    و نه تبعيض پذير است،

    و نه چشم ها و قلب ها مى توانند او را به درستى فرا گيرند.

     

    تقوی و خودسازی


    اى بندگان خدا!

    از عبرت هاى سودمند پند پذيريد،

    و از آيات روشنگر عبرت آموزيد.

    و از آنچه با بيان رسا شما را ترسانده اند، بپرهيزيد،

    و از ياد آورى ها و اندرزها سود ببريد،

    آن چنان كه گويا چنگال مرگ در پيكر شما فرو رفته،

    و رشته آرزوها و دلبستگى ها قطع گرديده

    و سختى هاى مرگ و آغاز حركت به سوى قيامت به شما هجوم آورده است.

    آن روز كه «همراه هر كسى گواه و سوق دهنده اى است»، سوق دهنده اى كه تا صحنه رستاخيز او را مى كشاند، و شاهدى كه بر اعمال او گواهى مى دهد.

     

    وصف بهشت


    در بهشت، درجاتى از يكديگر برتر، و جايگاه هايى گوناگون و متفاوت وجود دارد

    که نعمت هايش پايان ندارد،

    و ساكنان آن هرگز خارج نگردند،

    ساكنان بهشت جاويد، هرگز پير و فرسوده نگردند،

    و گرفتار شدائد و سختى ها نخواهند شد.

    .

    خطبه85

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-03-05] [ 10:11:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خطبه غرّاء امام علی و اشک ریختن حاضران ...
    خطبه غرّاء امام علی و اشک ریختن حاضران

    خداشناسی

     

    الهى!
    ستايش خداوندى را سزاست، كه به قدرت، والا و برتر،و با عطا و بخشش نعمت ها به پديده ها نزديك است.

    اوست بخشنده تمام نعمت ها، و دفع كننده تمام بلاها و گرفتارى ها.

    او را مى ستايم در برابر مهربانى ها و نعمت هاى فراگيرش.

    به او ايمان مى آورم چون مبدأ هستى و آغاز كننده خلقت آشكار است.

    از او هدايت مى طلبم چون راهنماى نزديك است،

    و از او يارى مى طلبم كه توانا و پيروز است،

    و به او توكّل مى كنم چون تنها ياور و كفايت كننده است.

     

    پیامبر از زبان حضرت علی


    و گواهى مى دهم كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده اوست.

    او را فرستاده تا فرمان هاى خدا را اجرا كند و بر مردم حجّت را تمام كرده، آنها را در برابر اعمال ناروا بترساند.

     

    خداشناسی و رعایت تقوی


    سفارش مى كنم شما بندگان خدا را به تقواى الهى، كه براى بيدارى شما مثل هاى پند آموز آورده،

    و سر آمد زندگانى شما را معيّن فرمود،

    و لباس هاى رنگارنگ بر شما پوشانده،

    و زندگى پر وسعت به شما بخشيده،

    و با حسابگرى دقيق خود، بر شما مسلّط است.

    در برابر كارهاى نيكو، به شما پاداش مى دهد،

    و با نعمت هاى گسترده و بخشش هاى بى حساب، شما را گرامى داشته است،

    و با اعزام پيامبران و دستورات روشن، از مخالفت با فرمانش شما را بر حذر داشته است.

    تعداد شما را مى داند،

     

    دنیاشناسی

     

    و چند روزى جهت آزمايش و عبرت براى شما مقرّر داشته،

    كه در اين دنيا آزمايش مى گرديد، و برابر اعمال خود محاسبه مى شويد.

    آب دنياى حرام همواره تيره، و گل آلود است.

    منظره اى دل فريب و سر انجامى خطرناك دارد.

    فريبنده و زيباست اما دوامى ندارد.

    نورى است در حال غروب كردن،

    سايه اى است نابود شدنى،

    ستونى است در حال خراب شدن،

    آن هنگام كه نفرت دارندگان به آن دل بستند و بيگانگان به آن اطمينان كردند،

    چونان اسب چموش پاها را بلند كرده، سوار را بر زمين مى كوبد،

    و با دام هاى خود آنها را گرفتار مى كند،

    و تيرهاى خود را به سوى آنان، پرتاب مى نمايد،

    طناب مرگ به گردن انسان مى افكند،

    به سوى گور تنگ و جايگاه وحشتناك مى كشاند تا در قبر، محل زندگى خويش، بهشت يا دوزخ را بنگرد، و پاداش اعمال خود را مشاهده كند.

    و همچنان آيندگان به دنبال رفتگان خود گام مى نهند،

    نه مرگ از نابودى انسان دست مى كشد

    و نه مردم از گناه فاصله مى گيرند

    كه تا پايان زندگى و سر منزل فنا و نيستى آزادانه به پيش مى تازند.

     

    وصف آخرت


    تا آنجا كه امور زندگانى پياپى بگذرد، و روزگاران سپرى شود، و رستاخيز بر پا گردد،

    در آن زمان، انسانها را از شكاف گورها، و لانه هاى پرندگان، و خانه درندگان، و ميدان هاى جنگ، بيرون مى آورد كه با شتاب به سوى فرمان پروردگار مى روند،

    و به صورت دسته هايى خاموش، و صف هاى آرام و ايستاده حاضر مى شوند،

    چشم بيننده خدا آنها را مى نگرد، و صداى فرشتگان به گوش آنها مى رسد.

    لباس نياز و فروتنى پوشيده

    درهاى حيله و فريب بسته شده

    و آرزوها قطع گرديده است.

    دل ها آرام، صداها آهسته، عرق از گونه ها چنان جارى است كه امكان حرف زدن نمى باشد،

    اضطراب و وحشت همه را فرا گرفته،

    بانگى رعد آسا و گوش خراش، همه را لرزانده، به سوى پيشگاه عدالت، براى دريافت كيفر و پاداش مى كشاند.

     

    مراحل خلقت


    بندگانى كه با دست قدرتمند خدا آفريده شدند،

    و بى اراده خويش پديد آمده، پرورش يافتند،

    سپس در گهواره گور آرميده متلاشى مى گردند.

    و روزى به تنهايى سر از قبر بر مى آورند،

    و براى گرفتن پاداش به دقت حساب رسى مى گردند.

     

    خودسازی


    در اين چند روزه دنيا مهلت داده شدند تا در راه صحيح قدم بر دارند،

    راه نجات نشان داده شده تا رضايت خدا را بجويند،

    تاريكى هاى شك و ترديد از آنها برداشته شد،

    و آنها را آزاد گذاشته اند تا براى مسابقه در نيكوكارى ها، خود را آماده سازند، تا فكر و انديشه خود را به كار گيرند و در شناخت نور الهى در زندگانى دنيا تلاش كنند.

     

    تقوا


    وه!

    چه مثال هاى بجا، و پندهاى رسايى وجود دارد اگر در دل هاى پاك بنشيند، و در گوش هاى شنوا جاى گيرد، و با انديشه هاى مصمّم و عقل هاى با تدبير بر خورد كند.


    پس، از خدا چونان كسى پروا كنيد كه؛

    سخن حق را شنيد و فروتنى كرد،

    گناه كرد و اعتراف كرد،

    ترسيد و به اعمال نيكو پرداخت،

    پرهيز كرد و پيش تاخت،

    يقين پيدا كرد و نيكوكار شد،

    پند داده شد و آن را به گوش جان خريد،

    او را ترساندند و نافرمانى نكرد،

    به او اخطار شد و به خدا روى آورد،

    پاسخ مثبت داد و نيايش و زارى كرد، بازگشت و توبه كرد.

    در پى راهنمايان الهى رفت و پيروى كرد،

    راه نشانش دادند و شناخت،

    شتابان به سوى حق حركت كرده و از نافرمانى ها گريخت،

    سود طاعت را ذخيره كرد،

    و باطن را پاكيزه نگاه داشت،

    آخرت را آبادان و زاد و توشه براى روز حركت، هنگام حاجت

    و جايگاه نيازمندى، آماده ساخت،

    و آن را براى اقامتگاه خويش، پيشاپيش فرستاد.


    اى بندگان خدا براى هماهنگى با اهداف آفرينش خود، از خدا پروا كنيد، و آن چنان كه شما را پرهيز داد از مخالفت و نافرمانى خدا بترسيد، تا استحقاق وعده هاى خدا را پيدا كنيد، و از بيم روز قيامت بر كنار باشيد.

     

    مراحل خلقت انسان


    خدا گوش هايى براى پند گرفتن از شنيدنى ها،

    و چشم هايى براى كنار زدن تاريكى ها، به شما بخشيده است،

    و هر عضوى از بدن را اجزاء متناسب و هماهنگ عطا فرموده تا در تركيب ظاهرى صورت ها و دوران عمر با هم سازگار باشند،

    با بدن هايى كه منافع خود را تأمين مى كنند،

    و قلب هايى كه روزى را به سراسر بدن با فشار مى رسانند،

    و از نعمت هاى شكوهمند خدا برخوردارند،

    و در برابر نعمت ها شكر گزارند، و از سلامت خدادادى بهره مندند.

     

    خداشناسی و دنیا

     

    مدّت زندگى هر يك از شماها را مقدّر فرمود، و از شما پوشيده داشت،

    و از آثار گذشتگان عبرت هاى پند آموز براى شما ذخيره كرد،

    لذّت هايى كه از دنيا چشيدند،

    و خوشى ها و زندگى راحتى كه پيش از مرگ داشتند،

    سر انجام دست مرگ گريبان آنها را گرفت

    و ميان آنها و آرزوهايشان جدايى افكند

    آنها كه در روز سلامت چيزى براى خود ذخيره نكردند، و در روزگاران خوش زندگى عبرت نگرفتند.
    آيا خوشى هاى جوانى را جز ناتوانى پيرى در انتظار است؟

    و آيا سلامت و تندرستى را جز حوادث بلا و بيمارى در راه است؟

    و آيا آنان كه زنده اند جز فنا و نيستى را انتظار دارند؟

     

    مرگ و توصیف آخرت

    با اينكه هنگام جدايى و تپش دل ها نزديك است كه سوزش درد را چشيده،

    و شربت غصّه را نوشيده،

    و فرياد يارى خواستن برداشته،

    و از فرزندان و خويشاوندان خود، در خواست كمك كرده است.

    آيا خويشاوندان مى توانند مرگ را از او دفع كنند و آيا گريه و زارى آنها نفعى براى او دارد؟

    او را در سرزمين مردگان مى گذارند،

    و در تنگناى قبر تنها خواهد ماند.

    حشرات درون زمين، پوستش را مى شكافند،

    و خشت و خاك گور بدن او را مى پوساند،

    تند بادهاى سخت آثار او را نابود مى كند،

    و گذشت شب و روز، نشانه هاى او را از ميان بر مى دارد،

    بدن ها پس از آن همه طراوت متلاشى مى گردند،

    و استخوان ها بعد از آن همه سختى و مقاومت، پوسيده مى شوند.


    و ارواح در گرو سنگينى بار گناهانند،

    و در آنجاست كه به اسرار پنهان يقين مى كنند، امّا نه بر اعمال درستشان چيزى اضافه مى شود و نه از اعمال زشت مى توانند توبه كنند.

     

    خودسازی


    آيا شما فرزندان و پدران و خويشاوندان همان مردم نيستيد كه بر جاى پاى آنها قدم گذاشته ايد و از راهى كه رفتند مى رويد و روش آنها را دنبال مى كنيد؟

    امّا افسوس كه دلها سخت شده، پند نمى پذيرد،

    و از رشد و كمال باز مانده، و راهى كه نبايد برود مى رود،

    گويا آنها هدف پندها و اندرزها نيستند و نجات و رستگارى را در به دست آوردن دنيا مى دانند.


    بدانيد كه بايد از صراط عبور كنيد،

    گذرگاهى كه عبور كردن از آن خطرناك است، با لغزش هاى پرت كننده، و پرتگاه هاى وحشت زا، و ترس هاى پياپى.

     

    علماء در نهج البلاغه، تقوا


    از خدا چون خردمندان بترسيد كه دل را به تفكّر مشغول داشته،

    و ترس از خدا بدنش را فرا گرفته،

    و شب زنده دارى خواب از چشم او ربوده،

    و به اميد ثواب، گرمى روز را با تشنگى گذارنده،

    با پارسايى شهوات را كشته،

    و نام خدا زبانش را همواره به حركت در آورده.


    ترس از خدا را براى ايمن ماندن در قيامت پيش فرستاده،

    از تمام راه هاى جز راه حق چشم پوشيده،

    و بهترين راهى كه انسان را به حق مى رساند مى پيمايد.
    چيزى او را مغرور نساخته،

    و مشكلات و شبهات او را نابينا نمى سازد،

    مژده بهشت، و زندگى كردن در آسايش و نعمت سراى جاويدان و ايمن ترين روزها، او را خشنود ساخته است.

    با بهترين روش از گذرگاه دنيا عبور كرده،

    توشه آخرت را پيش فرستاده،

    و از ترس قيامت در انجام اعمال صالح پيش قدم شده است،

    ايام زندگى را با شتاب در اطاعت پروردگار گذرانده،

    و در فراهم آوردن خشنودى خدا با رغبت تلاش كرده،

    از زشتى ها فرار كرده،

    امروز رعايت زندگى فردا كرده،

    و هم اكنون آينده خود را ديده است.
    پس بهشت براى پاداش نيكوكاران سزاوار و جهنّم براى كيفر بدكاران مناسب است،

    و خدا براى انتقام گرفتن از ستمگران كفايت مى كند،

     

    قرآن

    و قرآن براى حجّت آوردن و دشمنى كردن، كافى است.

     

    خداشناسی


    سفارش مى كنم شما را به پروا داشتن از خدا،

    خدايى كه با ترساندن هاى مكرّر، راه عذر را بر شما بست، و با دليل و برهان روشن، حجت را تمام كرد.

     

    شیطان

    و شما را پرهيز داد از دشمنى شيطانى كه پنهان در سينه ها راه مى يابد،

    و آهسته در گوش ها راز مى گويد،

    گمراه و پست است،

    وعده هاى دروغين داده، در آرزوى آنها به انتظار مى گذارد،

    زشتى هاى گناهان را زينت مى دهد،

    گناهان بزرگ را كوچك مى شمارد،

    و آرام آرام دوستان خود را فريب داده، راه رستگارى را بر روى در بند شدگانش مى بندد،

    و در روز قيامت آنچه را كه زينت داده انكار مى كند،

    و آنچه را كه آسان كرده، بزرگ مى شمارد،

    و از آنچه كه پيروان خود را ايمن داشته بود، سخت مى ترساند.

     

    مراحل افرینش انسان


    مگر انسان، همان نطفه و خون نيم بند نيست كه خدا او را در تاريكى هاى رحم و خلاف هاى تو در تو، پديد آورد تا به صورت چنين در آمد،

    سپس كودكى شيرخوار شد،

    بزرگتر و بزرگتر شده تا نوجوانى رسيده گرديد،

    سپس او را دلى فراگير، و زبانى گويا، و چشمى بينا عطا فرمود تا عبرت ها را درك كند، و از بدى ها بپرهيزد،

    و آنگاه كه جوانى در حد كمال رسيد، و بر پاى خويش استوار ماند، گردن كشى آغاز كرد، و روى از خدا گرداند، و در بيراهه گام نهاد، در هوا پرستى غرق شد، و براى به دست آوردن لذّت هاى دنيا تلاش فراوان كرد، و سر مست شادمانى دنيا شد.


    هرگز نمى پندارد مصيبتى پيش آيد

    و بر اساس تقوى فروتنى ندارد،

    ناگهان سرمست و مغرور در اين آزمايش چند روزه،

    مرگ او را مى ربايد، او را كه در دل بد بختى ها، اندكى زندگى كرده، و آنچه را كه از دست داده عوضى به دست نياورده است،

    و آنچه از واجبات را كه ترك كرد، قضايش را بجا نياورد.

     

    مرگ و وصف آخرت


    درد مرگ او را فراگرفت،

    روزها در حيرت و سرگردانى، و شب ها با بيدارى و نگرانى مى گذراند.

    هر روز به سختى درد مى كشد،

    و هر شب رنج و بيمارى به سراغش مى رود،

    در ميان برادرى غم خوار، و پدرى مهربان و ناله كننده اى بى طاقت و بر سينه كوبنده اى گريان افتاده است.


    امّا او در حالت بيهوشى و سكرات مرگ، و غم و اندوه بسيار، و ناله دردناك، و درد جان كندن، با انتظارى رنج آور، دست به گريبان است.

    در حالى كه تسليم و آرام است، بر مى دارند، و بر تابوت مى گذارند.

    خسته و لاغر به سفر آخرت مى رود،

    كه فرزندان و برادران او را به دوش كشيده تا سر منزل غربت، آنجا كه ديگر او را نمى بينند،

    و آنجا كه جايگاه وحشت است، پيش مى برند.

    امّا هنگامى كه تشييع كنندگان بروند و مصيبت زدگان باز گردند، در گودال قبر نشانده، براى پرسش حيرت آور، و امتحان لغزش زا، زمزمه غم آلود دارد.


    و بزرگ ترين بلاى آنجا، فرود آمدن در آتش سوزان دوزخ و بر افروختگى شعله ها و نعره هاى آتش است،

    كه نه يك لحظه آرام گيرد تا استراحت كند،

    و نه آرامشى وجود دارد كه از درد او بكاهد،

    و نه قدرتى كه مانع كيفر او شود،

    نه مرگى كه او را از اين همه ناراحتى برهاند،

    و نه خوابى كه اندوهش را بر طرف سازد،

    در ميان انواع مرگ ها و ساعت ها مجازات گوناگون گرفتار است.

    به خدا پناه مى بريم.

     

    تقوی و خودسازی


    اى بندگان خدا!

    كجا هستند آنان كه ساليان طولانى در نعمت هاى خدا عمر گذراندند

    تعليمشان دادند و دريافتند،

    مهلتشان دادند و بيهوده روزگار گذراندند

    از آفات و بلاها دورشان داشتند اما فراموش كردند،

    زمانى طولانى آنها را مهلت دادند،

    نعمت هاى فراوان بخشيدند،

    از عذاب دردناك پرهيزشان دادند،

    و وعده هايى بزرگ از بهشت جاويدان به آنها دادند.


    اى مردم !

    از گناهانى كه شما را به هلاكت افكند،

    از عيب هايى كه خشم خدا را در پى دارد، بپرهيزيد.

    دارندگان چشمهاى بينا، و گوش هاى شنوا، و سلامت و كالاى دنيا آيا گريزگاهى هست يا رهايى و جاى امنى پناهگاهى و جاى فرارى هست؟

    آيا باز گشتى براى جبران وجود دارد؟

    نه چنين است پس كى باز مى گرديد؟

    به كدام سو مى رويد و به چه چيز مغرور مى شويد؟

    همانا بهره هر كدام از شما زمين به اندازه طول و عرض قامت شماست، آنگونه كه خاك آلوده بر آن خفته باشد.


    اى بندگان خدا !

    هم اكنون به اعمال نيكو پردازيد، تا ريسمان هاى مرگ بر گلوى شما سخت نشده،

    و روح شما براى كسب كمالات آزاد است،

    و بدن ها راحت، و در حالتى قرار داريد كه مى توانيد مشكلات يكديگر را حل كنيد.

    هنوز مهلت داريد، و جاى تصميم و توبه و باز گشت از گناه باقى مانده است.

    عمل كنيد پيش از آن كه در شدّت تنگناى وحشت و ترس و نابودى قرار گيريد،

    پيش از آن كه مرگ در انتظار مانده، فرا رسد، و دست قدرتمند خداى توانا شما را برگيرد.


    (سید رضی می گوید: وقتى كه امام اين خطبه را ايراد فرمود، بدنها به لرزه در آمد، اشكها سرازير و دل ها ترسان شد، كه جمعى آن را غرّاء ناميدند).

    .

    خطبه84

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀مراحل خلقت در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-03-04] [ 11:42:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تعریف زهد و پارسایی از منظر امام علی ...
    تعریف زهد و پارسایی از منظر امام علی

    تعريف زهد و پارسايى

    اى مردم!

    زهد يعنى كوتاه كردن آرزو، و شكرگزارى برابر نعمت‏ها، و پرهيز در برابر محرّمات.

     

    صبر

    پس اگر نتوانستيد همه اين صفات را فراهم سازيد، تلاش كنيد كه حرام بر صبر شما غلبه نكند، و در برابر نعمت‏ها، شكر يادتان نرود.

    چه اينكه خداوند با دلائل روشن و آشكار، عذرها را قطع، و با كتاب‏هاى آسمانى روشنگر، بهانه ‏ها را از بين برده است.

    .

    خطبه 81 نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀صبر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 10:49:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نیایش امام ...
    نیایش امام

    نيايش امام


    خدايا از من در گذر آنچه را از من بدان داناترى، و اگر بار ديگر به آن باز گردم تو نيز به بخشايش باز گرد.
    خدايا، آنچه از اعمال نيكو كه تصميم گرفتم و انجام ندادم ببخشاى.
    خدايا، ببخشاى آنچه را كه با زبان به تو نزديك شدم ولى با قلب آن را ترك كردم.
    خدايا، ببخشاى نگاه هاى اشارت آميز، و سخنان بى فايده، و خواسته هاى بى مورد دل، و لغزش هاى زبان.

    .

    خطبه 78

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-02-28] [ 07:20:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      صفات بنده پرهيزكار ...
    صفات بنده پرهيزكار

    صفات بنده پرهيزكار


    خدا رحمت كند كسى را كه چون سخن حكيمانه بشنود، خوب فرا گيرد،

    و چون هدايت شود بپذيرد، دست به دامن هدايت كننده زند و نجات يابد.

    مراقب خويش در برابر پروردگار باشد،

    از گناهان خود بترسد،

    خالصانه گام بردارد،

    عمل نيكو انجام دهد،

    ذخيره اى براى آخرت فراهم آورد،

    و از گناه بپرهيزد.

    همواره اغراض دنيايى را از سر دور كند،

    و درجات آخرت به دست آورد،

    با خواسته هاى دل مبارزه كند.


    آرزوهاى دروغين را طرد و استقامت را مركب نجات خود قرار دهد.

    و تقوا را زاد و توشه روز مردن گرداند،

    در راه روشن هدايت قدم بگذارد،

    و از راه روشن هدايت فاصله نگيرد.

    چند روز زندگى دنيا را غنيمت شمارد.

    و پيش از آن كه مرگ او فرا رسد خود را آماده سازد،

    و از اعمال نيكو، توشه آخرت برگيرد.

     .

    خطبه 76

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 07:05:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      سبک زندگی اسلامی از منظر حضرت علی (علیه السلام) ...
    سبک زندگی اسلامی از منظر حضرت علی (علیه السلام)


    شتافتن به سوى اعمال پسنديده


    اى بندگان خدا!

    از خدا بپرهيزيد. و با اعمال نيكو به استقبال أجل برويد،

    با چيزهاى فانى شدنى دنيا آنچه كه جاويدان مى ماند خريدارى كنيد.

    از دنيا كوچ كنيد كه براى كوچ دادنتان تلاش مى كنند.

    آماده مرگ باشيد كه بر شما سايه افكنده است.

    چون مردمى باشيد كه بر آنها بانگ زدند و بيدار شدند، و دانستند دنيا خانه جاويدان نيست و آن را با آخرت مبادله كردند. خداى سبحان شما را بيهوده نيافريد، و به حال خود وا نگذاشت.

    ميان شما تا بهشت يا دوزخ، فاصله اندكى جز رسيدن مرگ نيست. زندگى كوتاهى كه گذشتن لحظه ها از آن مى كاهد، و مرگ آن را نابود مى كند، سزاوار است كه كوتاه مدّت باشد.

    زندگى كه شب و روز آن را به پيش مى راند به زودى پايان خواهد گرفت. مسافرى كه سعادت يا شقاوت همراه مى برد بايد بهترين توشه را با خود بردارد. از اين خانه دنيا زاد و توشه برداريد كه فرداى رستاخيز نگهبانتان باشد.


    بنده خدا!

    بايد از پروردگار خود بپرهيزد، خود را پند دهد و توبه را پيش فرستد،

    و بر شهوات غلبه كند؛ زيرا مرگ او پنهان و پوشيده است، و آرزوها فريبنده اند

     

    شیطان

    و شيطان، همواره با اوست و گناهان را زينت و جلوه مى دهد تا بر او تسلّط يابد، انسان را در انتظار توبه نگه مى دارد كه آن را تأخير اندازد، و تا زمان فرا رسيدن مرگ از آن غفلت نمايد.


    واى بر غفلت زده اى كه عمرش بر ضد او گواهى دهد،

    و روزگار او را به شقاوت و پستى كشاند.

     

    دعای حضرت علی


    از خدا مى خواهيم كه ما و شما را برابر نعمت ها مغرور نسازد، و چيزى ما را از اطاعت پروردگار باز ندارد، و پس از فرا رسيدن مرگ دچار پشيمانى و اندوه نگرداند.

    .

    خطبه 64

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ◀شیطان در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-02-01] [ 05:18:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      امام علی، مردم را از دو چیز منع کردند ...
    امام علی، مردم را از دو چیز منع کردند

    پس از پايان جنگ جمل در 12 رجب سال 36 هجرى امام وارد كوفه شد، مردم به استقبال آمدند. آن حضرت وارد مسجد جامع شد دو ركعت نماز خواند و سخنرانى طولانى ايراد كرد كه بخشى از آن اين خطبه است.

    پرهيز از آرزوهاى طولانى و هوا پرستى


    اى مردم همانا بر شما از دو چيز مى ترسم: هوا پرستى و آرزوهاى طولانى. امّا پيروى از خواهش نفس، انسان را از حق باز مى دارد، و آرزوهاى طولانى، آخرت را از ياد مى برد.


    آگاه باشيد دنيا به سرعت پشت كرده و از آن جز باقى مانده اندكى از ظرف آبى كه آن را خالى كرده باشند، نمانده است.
    بهوش باشيد كه آخرت به سوى ما مى آيد، دنيا و آخرت، هر يك فرزندانى دارند. بكوشيد از فرزندان آخرت باشيد، نه دنيا، زيرا در روز قيامت، هر فرزندى به پدر و مادر خويش باز مى گردد.
    امروز هنگام عمل است نه حسابرسى، و فردا روز حسابرسى است نه عمل.
    (سید رضی مى گويد: «حذّاء» به معناى شتابان و «جذّاء» به معناى بريده از نيك و بد، كه برخى نقل كردند).

    خطبه42

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه
    [سه شنبه 1398-12-06] [ 10:54:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      روانشناسی اجتماعی مسلمین حضرت علی ...
    روانشناسی اجتماعی مسلمین حضرت علی

    در سال 37 هجرى در مسجد كوفه در شناخت مردم و روزگاران پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ايراد كرد.

     

    1. سير ارتجاعى امّت اسلامى
    اى مردم، در روزگارى كينه توز، و پر از ناسپاسى و كفران نعمت ها، صبح كرده ايم، كه نيكوكار، بدكار به شمار مى آيد، و ستمگر بر تجاوز و سركشى خود مى افزايد.
    نه از آن چه مى دانيم بهره مى گيريم و نه از آن چه نمى دانيم، مى پرسيم، و نه از حادثه مهمّى تا بر ما فرود نيايد، مى ترسيم.

    2. اقسام مردم (روانشناسى اجتماعى مسلمين، پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم)
    در اين روزگاران، مردم چهار گروه اند:
    - گروهى اگر دست به فساد نمى زنند، براى اين است كه، روحشان ناتوان، و شمشيرشان كند، و امكانات مالى در اختيار ندارند.


    - گروه ديگر، آنان كه شمشير كشيده، و شرّ و فسادشان را آشكار كرده اند، لشكرهاى پياده و سواره خود را گرد آورده، و خود آماده كشتار ديگرانند. دين را براى به دست آوردن مال دنيا تباه كردند كه يا رييس و فرمانده گروهى شوند، يا به منبرى فرا رفته، خطبه بخوانند. چه بد تجارتى، كه دنيا را بهاى جان خود بدانى، و با آنچه كه در نزد خداست معاوضه نمايى.


    - گروهى ديگر، با اعمال آخرت، دنيا را مى طلبند، و با اعمال دنيا در پى كسب مقام هاى معنوى آخرت نيستند، خود را كوچك و متواضع جلوه مى دهند. گام ها را رياكارانه و كوتاه بر مى دارند، دامن خود را جمع كرده، خود را همانند مؤمنان واقعى مى آرايند، و پوشش الهى را وسيله نفاق و دو رويى و دنيا طلبى خود قرار مى دهند.


    - و برخى ديگر، با پستى و ذلّت و فقدان امكانات، از به دست آوردن قدرت محروم مانده اند، كه خود را به زيور قناعت آراسته، و لباس زاهدان را پوشيده اند. اينان هرگز، در هيچ زمانى از شب و روز، از زاهدان راستين نبوده اند.


    3. وصف پاكان در جامعه مسخ شده
    در اين ميان گروه اندكى باقى مانده اند كه ياد قيامت، چشم هايشان را بر همه چيز فرو بسته، و ترس رستاخيز، اشك هايشان را جارى ساخته است، برخى از آنها از جامعه رانده شده، و تنها زندگى مى كنند، و برخى ديگر ترسان و سركوب شده يا لب فرو بسته و سكوت اختيار كرده اند.


    بعضى مخلصانه همچنان مردم را به سوى خدا دعوت مى كنند، و بعضى ديگر گريان و دردناكند كه تقيّه و خويشتن دارى، آنان را از چشم مردم انداخته است، و ناتوانى وجودشان را فرا گرفته گويا در درياى نمك فرو رفته اند، دهن هايشان بسته، و قلب هايشان مجروح است، آنقدر نصيحت كردند كه خسته شدند، از بس سركوب شدند، ناتوانند و چندان كه كشته دادند، انگشت شمارند.

    4. روش برخورد با دنيا
    اى مردم بايد دنياى حرام در چشمانتان از پر كاه خشكيده، و تفاله هاى قيچى شده دام داران، بى ارزش تر باشد، از پيشينيان خود پند گيريد، پيش از آن كه آيندگان از شما پند گيرند، اين دنياى فاسد نكوهش شده را رها كنيد، زيرا مشتاقان شيفته تر از شما را رها كرد.


    (سید رضی مى گويد: بعضى از نادانان اين خطبه را به معاويه نسبت داده اند، ولى بدون ترديد اين خطبه از سخنان امير مؤمنان عليه السّلام است. «طلا كجا و خاك كجا آب گوارا و شيرين كجا و آب نمك كجا»؟ دليل بر اين مطلب سخن «عمرو بن بحر، جاحظ» است كه ماهر در ادب و نقّاد بصير سخن مى باشد، او اين خطبه را در كتاب «البيان و التبيين» آورده و گفته است: آن را به معاويه نسبت داده اند. سپس اضافه كرده كه اين خطبه به سخن امام عليه السّلام و به روش او در تقسيم مردم شبيه تر است. و اوست كه به بين حال مردم، از غلبه، ذلّت، تقيّه، و ترس واردتر است، سپس مى گويد: «تا كنون چه موقع ديده ايم كه معاويه در يكى از سخنانش مسير زهد پيش گيرد و راه و رسم بندگان خدا را انتخاب كند»).

    خطبه32

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀احادیث برگزیده از امام جعفر (علیه السلام), ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, اقسام مسلمانان در جامعه اسلامی
    [دوشنبه 1398-11-21] [ 10:41:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نحوه عمل کردن در دنیا و آخرت گرایی ...
    نحوه عمل کردن در دنیا و آخرت گرایی

    اين خطبه را در يكى از روزهاى عيد فطر ايراد فرمود.

    دنيا شناسى و آخرت گرایی


    پس از حمد و ستايش الهى، همانا دنيا روى گردانيده، و وداع خويش را اعلام داشته است، و آخرت به ما روى آورده، و پيشروان لشكرش نمايان شده.

    آگاه باشيد امروز، روز تمرين و آمادگى، و فردا روز مسابقه است، پاداش برندگان، بهشت، و كيفر عقب ماندگان آتش است. آيا كسى هست كه پيش از مرگ، از اشتباهات خود، توبه كند؟ آيا كسى هست كه قبل از فرا رسيدن روز دشوار قيامت، اعمال نيكى انجام دهد.


    آگاه باشيد هم اكنون در روزگار آرزوهاييد، كه مرگ را در پى دارد، پس هر كس در ايّام آرزوها، پيش از فرا رسيدن مرگ، عمل نيكو انجام دهد، بهرمند خواهد شد، و مرگ او را زيانى نمى رساند، و آن كس كه در روزهاى آرزوها، پيش از فرارسيدن مرگ كوتاهى كند، زيانكار و مرگ او زيانبار است.


    (سید رضی مى گويد: اگر سخنى باشد كه مردم را به سوى زهد بكشاند و به عمل آخرت وادار سازد همين سخن است، كه مى تواند علاقه انسان را از آرزوها قطع كند، و نور بيدارى و تنفّر از اعمال زشت را در قلب ايجاد كند، و از شگفت آورترين جمله هاى مزبور اين جمله است كه فرمود: «الا و انّ اليوم المضمار و غدّا السّباق و السبقة الجنة و الغاية النار». «آگاه باشيد امروز روز تمرين و آمادگى، و فردا روز مسابقه است و جايزه برندگان بهشت، و سرانجام عقب ماندگى، آتش خواهد بود». زيرا با اينكه در اين كلام الفاظ بلند و معانى گران قدر و تمثيل صحيح، و تشبيه واقعى مى باشد سرّى عجيب و معنايى لطيف در آن نهفته شده است و آن جمله «و السبقة الجنة و الغاية النار» است، امام بين اين دو لفظ «السبقة» و «الغاية» بخاطر اختلاف معنا جدائى افكنده است، نگفته «السّبقة النار» چنانكه «السّبقة الجنّة» گفته است، زيرا سبقت جستن در مورد امرى دوست داشتنى است، و اين از صفات بهشت است و اين معنا در آتش «كه از آن بخدا پناه مى بريم» وجود ندارد، امام جائز ندانسته كه بگويد: «السبقة النار» بلكه فرموده است «الغاية النّار» زيرا مفهوم غايت (پايان) مفهوم وسيعى است كه در موضوعات مسرّت بخش و غير مسرّت بخش به كار مى رود و در حقيقت مرادف «مصير» و «مآل» است كه به معنى سر انجام مى آيد. چنانكه خداوند مى فرمايد: وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلُّوا عَنْ «به كافران بگو بهره بگيريد كه سرانجام شما به سوى آتش است». در اين خطبه دقّت كنيد كه باطنى شگفت آور و عمقى زياد دارد و چنين است ديگر سخنان امام عليه السّلام. و در بعضى نسخه هاى اين خطبه چنين آمده است «و السّبقة الجنة» (به ضم سين) به جائزه اى گفته مى شود كه به پيشتازان و برندگان مسابقه داده مى شود خواه وجه نقد باشد يا جنس ديگرى و معنى هر دو كلمه به هم نزديك است، زيرا پاداش را برابر كار نيك مى پردازند نه بد).


    همانگونه كه به هنگام ترس و ناراحتى براى خدا عمل مى كنيد، در روزگار خوشى و كاميابى نيز عمل كنيد.


    آگاه باشيد هرگز چيزى مانند بهشت نديدم كه خواستاران آن در خواب غفلت باشند، و نه چيزى مانند آتش جهنّم، كه فراريان آن چنين در خواب فرو رفته باشند.
    آگاه باشيد آن كس را كه حق منفعت نرساند، باطل به او زيان خواهد رساند، و آن كس كه هدايت راهنماى او نباشد، گمراهى او را به هلاكت خواهد افكند.
    آگاه باشيد به كوچ كردن فرمان يافتيد و براى جمع آورى توشه آخرت راهنمايى شديد. همانا، وحشتناك ترين چيزى كه بر شما مى ترسم، هواپرستى، و آرزوهاى دراز است. پس، از اين دنيا توشه برگيريد تا فردا خود را با آن حفظ نماييد.

    خطبه28

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-11-19] [ 11:57:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نقش خویشاوندان در زندگی انسان ...
    نقش خویشاوندان در زندگی انسان

    نقش خويشاوندان در زندگی انسان


    اى مردم، انسان هر مقدار كه ثروتمند باشد، باز از خويشاوندان خود بى نياز نيست كه از او با زبان و دست دفاع كنند.
    خويشاوندان انسان، بزرگ ترين گروهى هستند كه از او حمايت مى كنند و اضطراب و ناراحتى او را مى زدايند، و در هنگام مصيبت ها نسبت به او، پر عاطفه ترين مردم مى باشند.
    نام نيكى كه خدا از شخصى در ميان مردم رواج دهد بهتر از ميراثى است كه ديگرى بردارد. 

     
    آگاه باشيد!

    مبادا از بستگان تهيدست خود رو برگردانيد و از آنان چيزى را دريغ داريد، كه نگاه داشتن مال دنيا، زيادى نياورد و از بين رفتنش كمبودى ايجاد نكند.


    آن كس كه دست دهنده خود را از بستگانش باز دارد، تنها يك دست را از آنها گرفته امّا دست هاى فراوانى را از خويش دور كرده است، و كسى كه پر و بال محبّت را بگستراند، دوستى خويشاوندانش تداوم خواهد داشت.


    (سید رضی مى گويد: و چه زيباست معنايى كه امام عليه السّلام از جمله «و من يقبض يده عن عشيرته» تا آخر كلام اراده فرمود، زيرا كسى كه خير و نيكى هاى خود را از خويشاوندان خود قطع كند، تنها سود يك تن را از آنها باز داشته، امّا به هنگام احتياج شديد، يارى تمام آنها را از خود دور كرده كه آنها به نداى او پاسخ نمى گويند در اين صورت خود را از سود فراوان خويشاوندان محروم ساخته و گروهى را از يارى خود باز داشته است).

    خطبه 23

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه
    [جمعه 1398-10-27] [ 08:05:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تناسب نعمت ها با استعدادهاى گوناگون ...
    تناسب نعمت ها با استعدادهاى گوناگون

    تناسب نعمت ها با استعدادهاى گوناگون

    پس از ستايش پروردگار؛

    بدانيد كه تقديرهاى الهى چون قطرات باران از آسمان به سوى انسانها فرود مى آيد، و بهره هر كسى، كم يا زياد به او مى رسد.
    پس اگر يكى از شما براى برادر خود، برترى در مال و همسر و نيروى بدنى مشاهده كند، مبادا فريب خورد و حسادت كند، زيرا مسلمان (تا زمانى كه دست به عمل پستى نزده كه از آشكار شدنش شرمنده باشد و مورد سرزنش مردم پست قرار گيرد) به مسابقه دهنده اى مى ماند كه دوست دارد در همان آغاز مسابقه پيروز گردد تا سودى به دست آورد و ضررى متوجّه او نگردد.


    هم چنين مسلمانى كه از خيانت پاك است انتظار دارد يكى از دو خوبى نصيب او گردد: يا دعوت حق را لبيك گفته عمر او پايان پذيرد «كه آنچه در نزد خداست براى او بهتر است»، و يا خداوند روزى فراوان به او دهد و صاحب همسر و فرزند و ثروت گردد، و هم چنان دين و شخصيّت خود را نگاه دارد.

    دنیا

    همانا ثروت و فرزندان، محصول دنيا و فانى شدنى، و عمل صالح زراعت آخرت است، گرچه گاهى خداوند، هر دوى آن را به ملّت هايى خواهد بخشيد.

    از خدا در آن چه اعلام خطر كرده است بر حذر باشيد از خدا آنگونه بترسيد كه نيازى به عذر خواهى نداشته باشيد.
    عمل نيك انجام دهيد بدون آن كه به ريا و خود نمايى مبتلا شويد، زيرا هر كس، كارى براى غير خدا انجام دهد، خدا او را به همان غير واگذارد.
    از خدا، درجات شهيدان، و زندگى سعادتمندان، و هم نشينى با پيامبران را درخواست مى كنيم.

    .

    .

    خطبه 23

    نهج البلاغه

    .

    . موسسه اهل البیت

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه
     [ 07:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      راه رستگاری، سبکبار شوید ...
    راه رستگاری، سبکبار شوید

    اين خطبه بخشى از خطبه 167 است كه در سال 35 هجرى در آغاز خلافت ايراد فرمود:

     

    راه رستگارى:

    قيامت پيش روى شما و مرگ در پشت سر، شما را مى راند. سبكبار شويد تا برسيد. همانا آنان كه رفتند در انتظار رسيدن شمايند.

     

    (سید رضی مى گويد: اين سخن امام عليه السّلام پس از سخن خدا و پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با هر سخنى سنجيده شود بر آن برترى دارد و از آن پيشى مى گيرد و از جمله «سبكبار شويد تا برسيد» كلامى كوتاهتر و پر معنى تر از آن شنيده نشده، چه كلمه ژرف و بلندى چه جمله پر معنى و حكمت آميزى است كه تشنگى را با آب حكمت مى زدايد. ما عظمت و شرافت اين جمله را در كتاب خود به نام «الخصائص» بيان كرده ايم).

    خطبه21

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-10-07] [ 07:52:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      خیانت به بستگان ...
    خیانت به بستگان

    امام در مسجد كوفه در سال 38 هجرى سخنرانى مى كرد، اشعث بن قيس به يكى از مطالب آن اعتراض كرد و گفت اين سخن به زيان شما، نه به سود تو است، امام نگاه خود را به او دوخت و فرمود:


    سوابق تاريخى نكوهيده أشعث بن قيس:


    چه كسى تو را آگاهاند كه چه چيزى به سود، يا زيان من است. لعنت خدا و لعنت لعنت كنندگان، بر تو باد اى متكبّر متكبّر زاده، منافق پسر كافر.


    سوگند به خدا!

    تو يك بار در زمان كفر و بار ديگر در حكومت اسلام، اسير شدى، و مال و خويشاوندى تو، هر دو بار نتوانست به فريادت برسد.
    آن كس كه خويشان خود را به دم شمشير سپارد، و مرگ و نابودى را به سوى آنها كشاند، سزاوار است كه بستگان او بر وى خشم گيرند و بيگانگان به او اطمينان نداشته باشند. 


    (سید رضی مى گويد: منظور امام عليه السّلام اين است كه اشعث ابن قيس يك بار وقتى كه كافر بود اسير شد و بار ديگر آنگاه كه مسلمان شد و شمشيرها را به سوى قبيله اش راهنمايى كرد، مربوط به جريانى است كه اشعث قبيله خود را فريب داد تا خالد بن وليد، آنها را غافلگير كند و از دم شمشير بگذراند كه پس از آن خيانت او را با لقب «عرف النّار» (چيزى كه آتش را بپوشاند)، مى ناميدند و اين لقبى بود كه به نيرنگ باز مى دادند).

    خطبه19

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه
    [یکشنبه 1398-10-01] [ 07:51:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      قدرت تقوا در عبور از باطل ها ...
    قدرت تقوا در عبور از باطل ها

    پس از بيعت مردم مدينه با امام عليه السّلام اين اوّلين سخنرانى آن حضرت در سال 35 هجرى است.

     

     اعلام سياست هاى حكومتى:


    آن چه مى گويم به عهده مى گيرم، و خود به آن پاى بندم.

    كسى كه عبرت ها براى او آشكار شود، و از عذاب آن پند گيرد، تقوا و خويشتن دارى او را از سقوط در شبهات نگه مى دارد.


    آگاه باشيد، تيره روزى ها و آزمايش ها، همانند زمان بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بار ديگر به شما روى آورد.


    سوگند به خدايى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به حق مبعوث كرد، سخت آزمايش مى شويد، چون دانه اى كه در غربال ريزند، يا غذايى كه در ديگ گذارند به هم خواهيد ريخت، زير و رو خواهيد شد، تا آن كه پايين به بالا، و بالا به پايين رود، آنان كه سابقه اى در اسلام داشتند، و تاكنون منزوى بودند، بر سر كار مى آيند، و آنها كه به ناحق، پيشى گرفتند، عقب زده خواهند شد.

     

    علی از زبان علی

    به خدا سوگند، كلمه اى از حق را نپوشاندم، هيچ گاه دروغى نگفته ام، از روز نخست، به اين مقام خلافت و چنين روزى خبر داده شدم.

     

    لزوم تقوا و خودسازی

    آگاه باشيد همانا گناهان چون مركب هاى بد رفتارند كه سواران خود (گناهكاران) را عنان رها شده در آتش دوزخ مى اندازند.

    اما تقوا!

    چونان مركب هاى فرمانبردارى هستند كه سواران خود را، عنان بر دست، وارد بهشت جاويدان مى كنند.


    حقّ و باطل هميشه در پيكارند، و براى هر كدام طرفدارانى است، اگر باطل پيروز شود، جاى شگفتى نيست، از دير باز چنين بوده، و اگر طرفداران حق اندكند، چه بسا روزى فراوان گردند و پيروز شوند، امّا كمتر اتّفاق مى افتد كه چيز رفته باز گردد.

    (سید رضی مى گويد: كلمات امام عليه السّلام پيرامون حق و باطل، از سخنان نيكويى است كه كلام كسى از سخن سرايان به آن نخواهد رسيد، و بيش از آن چه كه ما در شگفت شويم، شگفتى، برابر آن فرو مانده است، در اين كلمات امام عليه السّلام ريزه كاريهايى از فصاحت است كه نه زبان قدرت شرح آن را دارد، و نه انسانى مى تواند از درّه هاى عميق آن بگذرد، اين اعتراف مرا كسانى كه در فصاحت پيشگامند و با سابقه، درك مى كنند.)


    آن كس كه بهشت و دوزخ را پيش روى خود دارد، در تلاش است.

    برخى از مردم به سرعت به سوى حق پيش مى روند، كه اهل نجاتند، و بعضى به كندى مى روند و اميدوارند، و ديگرى كوتاهى مى كند و در آتش جهنّم گرفتار است.
    چپ و راست گمراهى، و راه ميانه، جادّه مستقيم الهى است كه قرآن و آثار نبوّت، آن را سفارش مى كند، و گذرگاه سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و سرانجام، بازگشت همه بدان سو مى باشد.


    ادّعا كننده باطل نابود شد، و دروغگو زيان كرد، هر كس با حق در افتاد هلاك گرديد.
    نادانى انسان همين بس كه قدر خويش نشناسد.
    آن چه بر أساس تقوا پايه گذارى شود، نابود نگردد. كشتزارى كه با تقوا آبيارى شود، تشنگى ندارد.
    مردم به خانه هاى خود روى آوريد، مسائل ميان خود را اصلاح كنيد، توبه و بازگشت پس از زشتى ها ميسّر است.
    جز پروردگار خود، ديگرى را ستايش نكنيد و جز خويشتن خويش ديگرى را سرزنش ننماييد.

    خطبه16

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه
    [جمعه 1398-09-22] [ 06:42:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بیت المال ...
    بیت المال

    در باره اموال فراوان بيت المال كه عثمان به بعضى از خويشاوندان خود بخشيده بود. ابن عباس مى گويد: روز دوّم خلافت در سال 35 هجرى اين سخنرانى را ايراد فرمود.

    سياست اقتصادى امام عليه السّلام:

    به خدا سوگند!

    بيت المال تاراج شده را هر كجا كه بيابم به صاحبان اصلى آن باز مى گردانم، گر چه با آن ازدواج كرده، يا كنيزانى خريده باشند، زيرا در عدالت گشايش براى عموم است، و آن كس كه عدالت بر او گران آيد، تحمّل ستم براى او سخت تر است.

    خطبه15

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀ بیت المال در نهج البلاغه, ◀عدالت در نهج البلاغه
     [ 06:34:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      شركت آيندگان در پاداش گذشتگان ...
    شركت آيندگان در پاداش گذشتگان

    شركت آيندگان در پاداش گذشتگان (نقش نيّت در پاداش اعمال):


    (پس از پيروزى در جنگ جمل در سال 36 هجرى) يكى از ياران امام عليه السّلام گفت:

    دوست داشتم برادرم با ما بود و مى ديد كه چگونه خدا تو را بر دشمنانت پيروز كرد.

    امام عليه السّلام پرسيد: آيا فكر و دل برادرت با ما بود؟

    گفت: آرى.
    امام عليه السّلام فرمود: پس او هم در اين جنگ با ما بود، بلكه با ما در اين نبرد شريكند آنهايى كه حضور ندارند، در صلب پدران و رحم مادران مى باشند، ولى با ما هم عقيده و آرمانند، به زودى متوّلد مى شوند، و دين و ايمان به وسيله آنان تقويت مى گردد.

    خطبه12

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه
    [پنجشنبه 1398-09-14] [ 08:29:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ماجرای خلافت از زبان حضرت علی ...
    ماجرای خلافت از زبان حضرت علی

    حضرت علی از خلافت می گوید:

     

    شكوه از ابابكر و غصب خلافت 


    آگاه باشيد به خدا سوگند!

     ابا بكر، جامه خلافت را بر تن كرد، در حالى كه مى دانست جايگاه من نسبت به حكومت اسلامى، چون محور آسياب است به آسياب كه دور آن حركت مى كند.

    او مى دانست كه سيل علوم از دامن كوهسار من جارى است، و مرغان دور پرواز انديشه ها به بلنداى ارزش من نتوانند پرواز كرد.

     

    وظیفه نخبگان در فتنه ها

    پس من!

    رداى خلافت رها كرده و دامن جمع نموده از آن كناره گيرى كردم و در اين انديشه بودم كه آيا با دست تنها براى گرفتن حق خود به پاخيزم يا در اين محيط خفقان زا و تاريكى كه به وجود آوردند، صبر پيشه سازم كه پيران را فرسوده، جوانان را پير، و مردان با ايمان را تا قيامت و ملاقات پروردگار اندوهگين نگه مى دارد.

     

    صبر در فتنه ها

    پس از ارزيابى درست، صبر و بردبارى را خردمندانه تر ديدم. پس صبر كردم در حالى كه گويا خار در چشم و استخوان در گلوى من مانده بود. و با ديدگان خود مى نگريستم كه ميراث مرا به غارت مى برند.



     بازى ابابكر با خلافت

     
    تا اينكه خليفه اوّل، به راه خود رفت و خلافت را به پسر خطّاب سپرد. سپس امام مثلى را با شعرى از أعشى عنوان كرد: «مرا با برادر جابر، «حيّان» چه شباهتى است (من همه روز را در گرماى سوزان كار كردم و او راحت و آسوده در خانه بود.)

    شگفتا!

    ابابكر كه در حيات خود از مردم مى خواست عذرش را بپذيرند، چگونه در هنگام مرگ، خلافت را به عقد ديگرى در آورد. هر دو از شتر خلافت سخت دوشيدند و از حاصل آن بهره مند گرديدند. 

     

     شكوه ی از عمر و ماجراى خلافت

     
    سرانجام اوّلى حكومت را به راهى در آورد، و به دست كسى (عمر) سپرد كه مجموعه اى از خشونت، سختگيرى، اشتباه و پوزش طلبى بود.

    زمامدار مانند كسى كه بر شترى سركش سوار است، اگر عنان محكم كشد، پرده هاى بينى حيوان پاره مى شود، و اگر آزادش گذارد، در پرتگاه سقوط مى كند.

    سوگند به خدا!

    مردم در حكومت دومى، در ناراحتى و رنج مهمّى گرفتار آمده بودند، و دچار دو رويى ها و اعتراض ها شدند، و من در اين مدت طولانى محنت زا، و عذاب آور، چاره اى جز شكيبايى نداشتم.


    شكوه از شوراى عمر

     

    تا آن كه روزگار عمر هم سپرى شد.  سپس عمر خلافت را در گروهى از قرار داد كه پنداشت من همسنگ آنان مى باشم.

    پناه بر خدا از اين شورا!

    در كدام زمان در برابر شخص اوّلشان در خلافت مورد ترديد بودم، تا امروز با اعضاى شورا برابر شوم كه هم اكنون مرا همانند آنها پندارند و در صف آنها قرارم دهند.

    ناچار باز هم كوتاه آمدم، و با آنان هماهنگ گرديدم. يكى از آنها با كينه اى كه از من داشت روى بر تافت، و ديگرى دامادش را بر حقيقت برترى داد و آن دو نفر ديگر كه زشت است آوردن نامشان. 


     شكوه از خلافت عثمان


    تا آن كه سومى به خلافت رسيد، دو پهلويش از پرخورى باد كرده، همواره بين آشپزخانه و دستشويى سرگردان بود، و خويشاوندان پدرى او از بنى اميّه به پاخاستند و همراه او بيت المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنه اى كه بجان گياه بهارى بيفتد، عثمان آنقدر اسراف كرد كه ريسمان بافته او باز شد و أعمال او مردم را برانگيخت، و شكم بارگى او نابودش ساخت.


    بیعت عمومی مردم با امیرالمؤمنین(علیه السلام)


    روز بيعت، فراوانى مردم چون يال هاى پر پشت کفتار بود، از هر طرف مرا احاطه كردند، تا آن كه نزديك بود حسن و حسين عليه السّلام لگد مال گردند، و رداى من از دو طرف پاره شد. مردم چون گلّه هاى انبوه گوسفند مرا در ميان گرفتند.


    امّا آنگاه كه به پاخاستم و حكومت را به دست گرفتم، جمعى پيمان شكستند و گروهى از اطاعت من سرباز زده و از دين خارج شدند، و برخى از اطاعات حق سر بر تافتند، گويا نشنيده بودند سخن خداى سبحان را كه مى فرمايد:

    «سراى آخرت را براى كسانى برگزيديم كه خواهان سركشى و فساد در زمين نباشند و آينده از آن پرهيزكاران است».

    آرى به خدا آن را خوب شنيده و حفظ كرده بودند، امّا دنيا در ديده آنها زيبا نمود، و زيور آن چشم هايشان را خيره كرد.

    خطبه3(بخش اول)

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀خلیفه اول در نهج البلاغه, ◀خلیفه دوم در نهج البلاغه, ◀ماجرای خلافت از زبان حضرت علی, ◀صبر در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-09-02] [ 01:54:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علت نابودی ملت ها ...
    علت نابودی ملت ها

    نامه امام علی علیه السلام به سرداران سپاه هنگامی که به خلافت رسید.

     

    علت نابودی ملت ها

    اما بعد!

    آنان که پیش از شما بودند از آن رو هلاک شدند که مردم را از حقشان محروم ساختند تا آنان با پرداخت رشوه آن را بدست آوردند و مردم را به راه باطل بردند و آنان نیز پیرو آن {=باطل} گشتند.

    نامه 79 

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀نامه ها, ◀رزق و روزی, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀عدالت در نهج البلاغه
    [جمعه 1398-08-24] [ 10:55:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خیانت منذز و توبیخ حضرت علی ...
    خیانت منذز و توبیخ حضرت علی

    نامه امام علی علیه السلام به منذر بن جارود عبدی که در قسمتی از آنچه امام او را بر آن ولایت داده بود، خیانت کرد

     

    دنیا و آخرت

    اما بعد!

    درستکاری پدرت مرا فریفت ( و به تو خوشبین کرد) و پنداشتم که تو از روش او پیروی می کنی و راه او را می روی. ولی آن گونه که به من خبر رسیده از پیروی هوای نفس دست نمی کشی و اندوخته ای برای آخرتت نمی گذاری به بهای ویران ساختن آخرتت دنیای خود را آباد می کنی و به بهای جدا شدن از دینت به دودمانت می پیوندی.

    اگر آنچه از تو برایم گزارش شده درست باشد شتر خانواده ی تو و بند کفشت از تو بهتر است!

    کسی با صفات تو شایسته ی آن نیست که مرزی توسط او بسته شود یا فرمانی به دست او اجرا گردد یا مقامش بالا رود یا در امانتی شریک شود و یا کسی از خیانت او ایمن باشد. هنگامی که نامه ام به دستت می رسد به نزد من آی، ان شاء الله

     

    نکته؛ سید رضی: این منذر کسی است که امیر المومنان علیه السلام درباره ش فرمود: ” از روی خودپسندی پیوسته به چپ و راست خود نگاه می کند و در دو بُرد گران قیمت خود می خرامد و کفش هایش را فوت می کند که گرد و خاک را از آن بزداید.”

    .

    .

    نامه 71

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه
    [سه شنبه 1398-06-05] [ 08:44:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      عهد نامه امام علی با مردم یمن ...
    عهد نامه امام علی با مردم یمن

    عهد نامه امام علی علیه السلام در میان قبیله ربیعه و مردم یمن

    قرآن

    این پیمانی است که مردم یمن  از شهرنشین و بادیه نشین و ربیعه از شهرنشیین و بادیه نشین اش  بر آن توافق دارند که از کتاب خدا پیروی کنند، مردم را به آن دعوت نمایند و به پذیرفتن آن دستورشان دهند و هرکس را که به قرآن دعوت کند و به آن فرمان دهد اجابت نمایند و بر این هیچ مزدی نگیرند و به جایگزین آن رضایت ندهند. در برابر کسی که با این پیمان مخالفت کند و آن را واگذارد ، متحد و یار یکدیگر و یک صدا باشند .

     

    وفای به عهد

    پیمان خود را به سبب سرزنش یا خشم کسی یا خوار ساختن و دشنام دادن گروهی به گروه دیگر نشکنند.       

    حاضر و غائب ، کم خرد و دانا ، بردبار و جاهل همه بر این پیمان شهادت دادند {و به آن متعهد شدند} عهد و پیمان خدا بدین وسیله بر عهده ی ایشان است. “قطعا از پیمان خدا پرسش خواهد شد.” این عهد نامه را علی بن ابی طالب نوشت.

    .

    نامه 74

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه
     [ 08:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نامه حضرت علی برای خودسازی کارگزاران ...
    نامه حضرت علی برای خودسازی کارگزاران

    ??نامه حضرت علی به حارث همدانی

     

    ??خودسازی كارگزاران حكومتى

    قرآن


    به ريسمان قرآن چنگ زن، و از آن نصيحت پذير، حلالش را حلال، و حرامش را حرام بشمار ، و حقّى را كه در زندگى گذشتگان بود تصديق كن، و از حوادث گذشته تاريخ، براى آينده عبرت گير، كه حوادث روزگار با يكديگر همانند بوده، و پايان دنيا به آغازش مى پيوندد، و همه آن رفتنى است.

     

    نام خدا را بزرگ دار، و جز به حق سخنى بر زبان نياور.

     

    ?مرگ و آخرت

    مرگ و جهان پس از مرگ را فراوان به ياد آور، هرگز آرزوى مرگ مكن جز آن كه بدانى از نجات يافتگانى.

     

    از كارى كه تو را خشنود، و عموم مسلمانان را ناخوشايند است بپرهيز

    از هر كار پنهانى كه در آشكار شدنش شرم دارى پرهيز كن.

    از هر كارى كه از كننده آن پرسش كنند، نپذيرد يا عذر خواهى كند، دورى كن. آبروى خود را آماج تير گفتار ديگران قرار نده.

    و هر چه شنيدى باز گو مكن، كه نشانه دروغگويى است.و هر خبرى را دروغ مپندار، كه نشانه نادانى است.

    خشمت را فرو نشان، و به هنگام قدرت ببخش، و به هنگام خشم فروتن باش.

    و در حكومت مدارا كن تا آينده خوبى داشته باشى.

    نعمت هايى كه خدا به تو بخشيده نيكو دار، و نعمت هايى كه در اختيار دارى تباه مكن، و چنان باش كه خدا آثار نعمت هاى خود را در تو آشكارا بنگرد.

    و بدان!

    بهترين مؤمنان، آن بود كه جان و خاندان و مال خود را در راه خدا پيشاپيش تقديم كند، چه آن را كه پيش فرستى براى تو اندوخته گردد، و آنچه را كه باقى گذارى سودش به ديگران مى رسد.

    از دوستى با بى خردان و خلافكاران بپرهيز، زيرا هر كس را از آن كه دوست اوست مى شناسند.

    و در شهرهاى بزرگ سكونت كن زيرا مركز اجتماع مسلمانان است.

    و از جاهايى كه مردم آن از ياد خدا غافلند، و به يكديگر ستم روا مى دارند، و بر اطاعت از خدا به يكديگر كمك نمى كنند، بپرهيز.

    در چيزى انديشه كن كه يارى ات دهد.

     

    ?شیطان

    از نشستن در گذرگاههاى عمومى، و بازار، پرهيز كن كه جاى حاضر شدن شيطان، و بر انگيخته شدن فتنه هاست،.

    و به افراد پايين تر از خود توجه داشته باش، كه راه شكر گزارى تو در برترى است.

     

    ?جهاد

    در روز جمعه پيش از نماز مسافرت مكن،جز براى جهاد در راه خدا، و يا كارى كه از انجام آن ناچارى.

    در همه كارهايت خدا را اطاعت كن، كه اطاعت خدا از همه چيز برتر است.

    نفس خود را در واداشتن به عبادت فريب ده، و با آن مدارا كن، و به زور و اكراه بر چيزى مجبورش نساز، و در وقت فراغت و نشاط به كارش گير، جز در آنچه كه بر تو واجب است، و بايد آن را در وقت خاص خودش به جا آورى.

     

    ?مرگ و دنیا

    بپرهيز از آن كه مرگ تو فرا رسد در حالى كه از پروردگارت گريزان، و در دنياپرستى غرق باشى.

    از همنشينى با فاسقان بپرهيز كه شر به شر مى پيوندد،.

    خدا را گرامى دار، و دوستان خدا را دوست شمار.

     

    ?شیطان

    و از خشم بپرهيز كه لشگر بزرگ شيطان است.

    والسلام.

    .

    .

    نامه 69

    نهج البلاغه

    .

    .

    مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت علیهم السلام

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀ جهاد در نهج البلاغه, ◀ ویژگی کارگزاران در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه
    [یکشنبه 1398-05-27] [ 07:38:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نامه حضرت علی به سلمان فارسی ...
    نامه حضرت علی به سلمان فارسی

    ?از نامه هاى حضرت علی  به سلمان فارسى رحمة اللّه عليه پيش از خلافت آن حضرت


    اما بعد!

    دنيا همچون مار است، چون به آن دست نهى نرم، ولى زهرش كشنده است.

    از آنچه كه در دنيا تو را خوشايند است دورى كن چرا كه از كالايش اندكى همراه تو مى ماند، و اندوهش را از خود بگذار چون فراقش و دگرگونيش را باور دارى.


    به وقتى كه انس تو با دنيا بيشتر است همان زمان از آن بيشتر برحذر باش، كه دنيادار چون به لذت و خوشى آرام گرفت دنيا او را به عرصه بلا و سختى فرستاد، يا هر زمان به انس با دنيا مطمئن شد او را به ترس و وحشت دچار ساخت.

    و السلام

    .

    .

    نامه 68

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه نشر معارف اهل بیت علیهم السلام

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀سلمان فارسی در نهج البلاغه
     [ 07:30:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نامه حضرت علی به عبدالله بن عباس ...
    نامه حضرت علی به عبدالله بن عباس

    ?? از نامه هاى حضرت علی به عبد اللّه بن عباس كه پيش از اين به صورتى ديگر آمده است (نامه 22):


    اما بعد!

     آدمى از رسيدن به چيزى كه از او فوت نمى شد خوشحال مى گردد، و از فوت چيزى كه نصيب او نمى گشت اندوهناك مى شود (اين خوشحالى و اندوه بيجاست).
    برترين برنامه از دنيايت نزد تو رسيدن به كاميابى يا به كار بردن خشم و غضب نباشد، بايد بهترين كار نزد تو نابود كردن باطل يا زنده كردن حق باشد.

     

    ?آخرت

    بايد خوشحاليت معطوف به چيزى شود كه از پيش فرستاده اى، و اندوهت بر ثروتى كه بعد از خود به جاى مى گذارى، و انديشه ات متوجه جهان بعد از مرگ باشد.

    .

    .

    نامه 66

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه
     [ 07:17:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نامه حضرت علی به عبدالله بن عباس ...

    ?? از نامه هاى حضرت علی به عبد اللّه بن عباس كه پيش از اين به صورتى ديگر آمده است (نامه 22):


    اما بعد!

     آدمى از رسيدن به چيزى كه از او فوت نمى شد خوشحال مى گردد، و از فوت چيزى كه نصيب او نمى گشت اندوهناك مى شود (اين خوشحالى و اندوه بيجاست).
    برترين برنامه از دنيايت نزد تو رسيدن به كاميابى يا به كار بردن خشم و غضب نباشد، بايد بهترين كار نزد تو نابود كردن باطل يا زنده كردن حق باشد.

     

    ?آخرت

    بايد خوشحاليت معطوف به چيزى شود كه از پيش فرستاده اى، و اندوهت بر ثروتى كه بعد از خود به جاى مى گذارى، و انديشه ات متوجه جهان بعد از مرگ باشد.

    .

    .

    نامه 66

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه
     [ 07:08:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نامه به فرمانده سر پل ذهاب ...
    نامه به فرمانده سر پل ذهاب

    ??نامه حضرت علی به اسود بن قطبه فرمانده ی سپاه حلوان (در جنوب شهر سرپل ذهاب فعلی)


    ?سفارش به حاکم


    اما بعد!
    هرگاه هوای والی گوناگون باشد، او را از مقدار زیادی از عدالت باز می دارد. پس باید امور مردم در حق نزد تو برابر باشد زیرا در ستم، عوضی از عدل نیست.

     

    ?تقوا و خودسازی


    از آنچه نظایر آن را نمی پسندی دوری کن، و خود را با امید به ثواب و بیم از عقاب در کاری بدار که خدا بر تو واجب ساخته.

     

    ?دنیا
    بدان که دنیا سرای آزمایش است و دنیا دار ساعتی در آن آسوده نباشد مگر آنکه همان مایه ی حسرت او در قیامت گردد.

    هرگز چیزی تو را از حق بی نیاز نسازد.
    و از جمله حقوقی که بر تو لازم گشته آن است که خود را نگاه داری و به قدر توان خود در کار رعیت تلاش کنی، زیرا سودی که از این کار به تو می رسد بیش از فایده ای است که تو به مردم می رسانی.
    والسلام

    .

    .

    نامه 59

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه
    [دوشنبه 1398-05-21] [ 07:59:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نامه به شریح بن هانی ...

    ?سفارش به شریح بن هانی در سال 36 هجری هنگامی که او را فرمانده دسته مقدم سپاه خود در شام قرار داد.

    در هر صبح و شب از خدا پروا کن، و از دنیای فریبکار بر خود بیم دار و در هیچ حال خود را از او ایمن مپندار.
    بدان که اگر از بسیاری از چیزهایی که دوست داری به سبب ترس از امری ناخوشایند خودداری نکنی هوا هوس ها تو را به زیان های بسیاری می کشاند .
    پس نفس خویش را از بسیاری از هوس ها بازدار و بازگردان و سرکشی خشم خود را خرد و سرکدب کن.

    .

    .

    نامه 56

    نهج البلاغه

    .

    .

    ادامه »

    موضوعات: ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه
    [یکشنبه 1398-05-20] [ 05:03:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نکات اخلاقی از نامه 53 نهج البلاغه ...
    نکات اخلاقی از نامه 53 نهج البلاغه

    ??نکات ناب و اخلاقی از نامه حضرت علی (علیه السلام) به مالک اشتر 


    ?او را فرمان می دهد به تقوای الهی ، و مقدم داشتن طاعت خدا بر هر کاری و پیروی از آنچه خداوند در کتاب خود بدان فرمان داده از واجبات و سنت های خود.

     

    ?باید خدای سبحان را با دل و دست و زبان یاری نماید زیرا خداوند _جل اسمه_ یاری هرکس که یاریش کند و عزت هر کس را که او را عزیز بدارد خود بر عهده گرفته است.

     

    ?نفس خود را هنگام شهوت ها در هم شکند و آن را از طغیان ها باز دارد. زیرا نفس، آدمی را سخت به بدی می خواند مگر آنکه خداوند رحم کند.

     

    ?همان گونه که تودر حق (حاکمان پیشین) می گفتی، درباره ی تو خواهند گفت.

     

    ?نیکوکاران را از آنچه خداوند درباره ی ایشان بر زبان مردم جاری می کند، توان شناخت. پس باید دوست داشتنی ترین اندوخته ها در نزد تو عمل نیکو باشد.

     

    ?بر نفس خود در آنچه برای تو حلال نیست بخل بورز که بخل ورزیدن بر خود همان انصاف دادن از خود است در آنچه دوست دارد یا اکراه دارد.

     

    ?مهربانی و محبت ورزیدن و لطف به رعیت را پوشش دل خود قرار ده و با آنان چونان حیوان درنده نباش.

     

    ?رعیت دو دسته اند: یا برادر ایمانی تو هستند یا نظیر تو در آفرینش.

    لغزش ها از آنان سر می زند و خطاها بر آنان روی می آورد و گناهانی به عمد یا اشتباه مرتکب می شوند. پس همان گونه که دوست داری خداوند بخشش و چشم پوشی اش را ارزانیت کند ، تو نیز بر مردم ببخش و خطاهایشان را نادیده گیر. زیرا تو بالاتر از آنان هستی و آن که تو را حاکم (مصر) کرده بالاتر از توست و خداوند بالاتر از کسی است که تورا حاکم مصر کرده است.

     

    ?خداوند کفایت امور رعیت را از تو خواسته و به وسیله ی آنان تو را در عرصه آزمایش نهاده.

     

    ?خود را برای جنگ با خدا مهیا مساز که کیفر او را تحمل نتوان کرد و از بخشش و رحمتش بی نیاز نخواهی بود .

     

    ?از بخشودن گناه کسی پشیمان مشو.
    بر مجازات کسی شادی مکن.
    هرگز به خشمی که راه گریز از آن هست مشتاب.

     

    ?هرگاه سلطه و قدرتی که داری در تو نخوت و تکبر پدید آورد، به عظمت سلطنت خداوند که بالاتر از توست بنگرو قدرتش بر تو را ببین که تو آن اندازه بر خودت قدرت نداری این توجه آتش غرورت را فرو می نشاند و تندی تو را فروکش می سازد و خرد از دست رفته ات را به تو باز می گرداند.

     

    ?خداوند هر جباری را خوار و هر متکبری را بی مقدار می کند.

     

    ?اگر انصاف نورزی ستم کرده ای، و هر که خداوند دشمن او باشد عذرش را باطل نماید.

     

    ?هیچ چیز مانند ستمکاری نعمت خدا را دگرگون نسازد و کیفر او را سرعت نبخشد زیرا خداوند دعای ستمدیدگان را می شنود و در کمین ستمکاران است.

     

    ?باید محبوبترین کارها نزد تو کاری باشد که به حق نزدیکتر و در عدالت فراگیرتر و خشنودی مردم را شاملتر باشد؛ زیرا خشم توده های مردم خشنودی خواص را از بین می برد و خشم خواص در صورت خشنود بودن توده های مردم اهمیتی ندارد.

     

    ?خواص کسانی هستند که در دوران رفاه از همه پر خرج ترند و هگام سختی کمتر از همه یاری دهند ، بیش از همه از انصاف بیزارند و در همه خواسته هایشان اصرار می ورزند. هنگام بخشش از همه کم سپاستر و هنگام نبخشیدن از همه عذر ناپذیرترند و در رویدادهای بزرگ روزگار از همه بی صبرترند.

     

    ?ستون دین و جمعیت مسلمانان و سازو برگ در برابر دشمنان توده های مردمند.

     

    ?باید دور ترین رعیت از حریم تو و مبغوض ترین شان در نزد تو کسی باشد که بیش از دیگران عیبجوی مردم است.

     

    ?تا می توانی عیوب مردم را بپوشان تا خداوند آنچه را تو دوست داری بر مردم پوشیده باشد، بپوشاند.

     

    ?گره هر کینه ای را بگشای و رشته ی هر انتقام را ازخود قطع کن و از هرچه برایت روشن نیست چشم بپوش در تصدیق سخن چین شتاب مکن زیرا سخن چین خائن است هرچند خود را به خیرخواهی شبیه سازد.

     

    ?هرگز با بخیل مشورت مکن که تو را از بخشش بازدارد. و وعده ی فقر به تو دهد
    و نیز با ترسو که تو را به سستی کشاند
    و نیز با طمعکار که آزمندی در ستم را در نظرت زیبا سازد
    بخل، ترس و حرص غرایز گوناگونی هستند که بدگمانی به خدا را در آدمی فراهم می اورد.

     

    ?از کسانی که ظالمی را در ستم کاری و گناهکاری را در گناهش یاری نرسانده اند (یاری بگیر در امور) رنج و خرج چنین کسانی برای تو کمتر و یاریشان به تو بهتر و مهربانی شان بر تو بیشتر و الفتشان با بیگانه کمتر  است. اینان را از خاصان و نزدیکان خود در خلوت ها و مجلس هایت قرار ده.

     

    ?برگزیده تو کسی باشد که از همه به گفتن سخن تلخ حق گویاتر باشد.

     

    ?به پارسایان و راستگویان بپیوند و آنان را چنان بپروران که تو را فراوان نستایند و به کاری که نکرده ای بیهوده شادمانت نسازند.

     

    ?ستایش فراوان کبر و نخوت پدید آورد و آدمی را به سرکشی کشاند.

     

    ?نیکوکار و بدکار نزد تو در منزلت برابر نباشد که این امر نیکوکار را به نیکوکاری بی میل سازد و بدکاران را به بدکاری تشویق نماید .

     

    ?باید چنان رفتار کنی که خوش گمانی رعیت را برایت فراهم آورد زیرا این خوش گمانی رنج بسیاری را از تو برمی دارد.

     

    ?سنت نیکویی را که بزرگان این امت به آن عمل کرده و سبب الفت میان مردم گشته و امور رعیت بر پایه ی آن سامان یافته مشکن.


    سنتی پدید میاور که حتی به یکی از سنت های گذشته آسیب رساند که پاداش نیک آن برای کسی باشد که آن سنت های نیکو را بنیان گذازده و گناه آن بر تو باشد که شکسته ای.

     

    ?با مردم آبرومند، شریف و اهل دودمان های شایسته و خوش سابقه بپیوند. آنگاه با مردمان دلاور، شجاع، بخشنده و جوانمرد ارتباط برقرار ساز که اینان جامع بزرگواری و شاخه هایی از نیکویی هستند.

     

    ?از رسیدگی به امور ناچیز آنان به امید رسیدگی به کارهای بزرگشان غفل مشو زیرا الطاف کوچک تو خود جایگاهی دارد که از آن بهره مند می شوند.

     

    ?برگزیده ترین سران سپاهت کسی باشد که به لشکریات کمک و یاری دهد و از دارایی خود چندان به آنان عطا کند که هرینه ی آنان و خانواده هایی که از خود بر جای گذاشته اند، کفایت کند تا در جهاد با دشمن تنها یک اندیشه در سر داشته باشند.

     

    ?در هر کار بزرگی که بر تو دشوار آید و اموری که برایت ابهام انگیز باشد به خدا و رسولش رجوع کن.

     

    ?پیروی از هوی و خود رایی مجموعه ای از شاخه های ستم و خیانت است.

     

    ?بهبودی و صلاح دیگران در صلاح مالیات و مالیات دهندگان است و کار دیگران سامان نیابد مگر آنکه کار مالیات دهندگان سامان پذیرد.

     

    ?عامل ویرانی سرزمین تنگدستی مردم آن است و مردم زمانی تنگدست شوند که تمام همّ حاکمان گرد آوردن مال باشد و به ماندن خود بر سر کار بدگمان باشند و از عبرت ها کمتر سود برند.

     

    ?هرکس اندازه خویش را نداند به اندازه دیگران نادان تر باشد.


    ?سفارش به نیکی در حق بازرگانان و صنعتگران، زیرا آنان مایه های منافع اند و اسباب آسایش جامعه را پدید آورند و سودها را از سرزمین های دور دست … به سوی مملکت تو می آورند. این گروه مردمی آرام اند که از فتنه گریشان بیم نیست و اهل آشتی اند که ترسی از آسیب رسانی شان نیست.

     

    ?پرداختن به کارهای مهم و بزرگ تو را از ضایع کردن امور کوچک (محرومان و مستضعفان) معذور نمی سازد. هرگز به امور آنان بی اهتمام نباش.. به کارهای ضعیفانی که دستشان به تو نمی رسد رسیدگی کن همان ها که در چشم ها خوارند و مردم تحقیرشان می کنند.

     

    ?حق تمامش سنگین است اما خداوند گاهی آن را برای کسانی سبک می کند آنان که جویای عاقبت نیک اند. پس خود را شکیبا ساخته اند و به راست بودن آنچه خداوند وعده داده است اطمینان کرده اند.

     

    ?بخشی از وقت خود را برای مراجعه نیازمندان قرار ده و در آن وقت خود را از هرکار دیگری فارغ گردان… و در آن برای خدایی که تو را آفریده تواضع کن. و سپاهیان و یاران و نگهبانان و محافظان را از این مجلس دور ساز.

     

    ?آنچه عطا می کنی با خوش رویی عطا کن و خودداری از کمک را با مهربانی و عذر خواهی همراه ساز.

     

    ?کارهای هر روز را در همان روز به انجام رسان زیرا هر روز را کاری خاص است.

     

    ?برای رابطه خود و خداوند بهترین و بیشترین وقت ها را اختصاص ده.

     


    ?اگر نیتت درست باشد و مردم از آن کارها به آسایش رسند در همه وقت ها کارهایت برای خدا است.

     


    ?آرزو های سران سپاه را برآور ، پی در پی ثنایشان گو، و رنج و تلاش کسانی را که کوشیده اند بر زبان آور. زیرا فراوان سخن از کارهای نیکشان دلاور مرد را به هیجان می آورد و ازکارماندگان را به تلاش تشویق می کند. اگر خدا بخواهد.

     

    ?باید در خصوص آنچه به وسیله ی آن دین خویش را برای خداوند خالص می سازی برپاداشتن واجبات الهی باشد که ویژه ی خداوند است. بنابراین در بخشی از شبانه روز تن خود را در کار طاعت خداوند بدار.

     

    ?هرگاه به جماعت نماز گزاردی نماز را چنان بخوان که نه موجب نفرت مردم از جماعت شود و نه نماز را تباه سازد.

     

    ?پنهان ماندن زمامداران از مردم موجب ناآگاهی زمامداران از اموری که بر آنان پوشیده است، می گردد و در نتیجه امر بزرگ در نظر آنان کوچک و کار کوچک در دیده ی ایشان بزرگ جلوه می کند.

     

    ?زمامدار را خواص و نزدیکانی است که خوی برتری طلبی دارند، خود را بر دیگران مقدم سازند.. موجبات این احوال را قطع کن و بدین وسیله ریشه ی این مردمان را برکن. به هیچ یک از اطرافیان و خویشانت زمینی از زمین های مسلمانان واگذار مکن و نباید در تو طمع کنند که قرار دادی به سود آنان منعقد سازی که سبب زیان به همسایگان شود… در این صورت سودش برای آن طمعکاران و عیب و ننگش در دنیا و آخرت برای تو خواهد بود.

     

    ?حق را برای هر کسی که لازم باشد از نزدیک و دور رعایت نما … و پاداش خویش را به حساب خدا گذار هرچند اجرای حق بر زیان خویشان و نزدیکانت باشد.. آنجا که بر تو سنگین و گران می آید جویای عاقبتش باش که رعایت حق سرانجام خوشی دارد.

     

    ?هرگاه مردم گمان به ستم کاری تو برند، آشکارا عذر خویش را بر آنان عرضه کن و با بیان عذر خویش بدگمانی آنان را از خود بگردان.

     

    ?اگر با دشمنت پیمانی بستی یا او را در پوشش امان خویش درآوردی به پیمان خود وفادار بمان … خود را سپر تعهدات خوش قرار ده.

     

    ?مردم با همه ی هواهای گوناگون و اختلاف نظری که دارند بر هیچ یک از واجبات الهی به اندازه ی بزرگ شمردن وفای به عهد و پیمان اتفاق نظر ندارند.

     

    ?در عهد و پیمان، خیانت و فریب و نیرنگ جایز نیست.

     

    ?پیمانی نبند که راه تاویل در آن باز باشد پس از عهد بستن و استوار کردن پیمان بر عبارت های دو پهلو و ابهام انگیز تکیه مکن. نباید سختی و دشواری پیمانی که رعایت عهد الهی آن را بر تو لازم کرده، تو را خواهان فسخ آن به نحو نامشروع سازد.


    ?شکیبایی تو بر سختی کاری که به گشایش و عاقبت خوش آن امید بسته ای بهتر است از خیانتی که از مجازات آن بیمناک هستی.

     

    ?از اینکه به ناحق خون کسی را بریزی، بپرهیز زیرا هیچ چیز همچون به ناحق خونی را ریختن انتقام خدا را نزدیک نمی سازد و کیفرش بزگ نباشد و سبب زوال نعمت و پایان یافتن زمان حکومت نگردد.

     

    ?بپرهیزید از خودپسندی، و تکیه بر انچه تو را از خودپسندی کشاند و دوستی ستایش و تمجید مردم از تو؛ زیرا این امور در نظر شیطان از مطمئن ترین فرصت هاست برای آنکه نیکی نیکوکاران را تباه سازد.

     

    ?بپرهیز از اینکه احسان خود را بر مردم منت گذاری ؛ زیرا منت نهادن احسان را تباه می کند.
    یا کرده ی خود را زیادتر از آنچه هست بدانی؛ زیرا زیاد شمردن کارهای خود، نور حق را در دل خاموش می کند.
    یا به مردم وعده ای دهی و بخلاف آن عمل کنی؛ زیرا عمل نکردن به وعده خشم خدا و مردم را برانگیزد. خداوند متعال فرمود: “خداوند سخت خشمگین شود که چیزی بگویید و به جای نیاورید.” صف/3

     

    ?بپرهیزید از شتاب کردن در کاری پیش از رسیدن زمانش،
    و سهل انگاری در آن وقتی که انجامش ممکن شده
    و لجاجت و اصرار در آن هنگامی که ابهام انگیز باشد
    و سستی در آن زمانی که آشکار شده است.
    هرچیز را در جای خودش بنه و هرکار را در جایگاه مناسب خویش قرار بده.

     

    ?بپرهیز از آنکه چیزی را که مردم در آن برابرند به خود اختصاص دهی؛ زیرا آنچه را که به خود اختصاص داده ای از تو می ستانند و به دیگران می سپارند.

     

    ?هنگام خشم خویشتن دار باش و از شدت و تیزی خود بکاه و قدرت دست و تندی زبانت را نگاه دار و با خودداری از دشنام گویی به هنگام خشم و به تاخیر انداختن قهر از این امور خود را در امان بدار. تا آتش خشم فرو نشیند و زمام اختیارت را به دست گیری و این خویشتن داری را استوار نسازی مگر آنکه با یاد بازگشت به سوی پروردگارت خاطر خویش را مشغول بداری.

    .

    .

    نامه 53

    نهج البلاغه

    .

    .

     

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀وصیت نامه حضرت علی به مالک اشتر, ◀ نکته های ناب اخلاقی وصیت نامه
    [شنبه 1398-05-12] [ 03:43:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      اوقات نماز های یومیه از منظر حضرت علی ...
    اوقات نماز های یومیه از منظر حضرت علی

    ?نامه ی حضرت علی به فرمانداران شهرها درباره اوقات نماز

    اما بعد!

    نماز ظهر را با مردم بخوانید تا وقتی که سایه ی خورشید به اندازه ی دیوار آغل بزها بالا آمده باشد.

    نماز عصر را زمانی با مردم بخوانید که خورشید سفید و زنده و در قسمتی از روز باشد که در آن مدت دو فرسنگ راه توان پیمود.

    نماز مغرب را هنگامی با مردم بخوانید که روزه دار، روزه می گشاید و حاجی روانه ی منا می شود.

    نماز عشا را از وقتی که سرخی پنهان می شود تا یک سوم از شب با مردم بخوانید.

    نماز صبح را زمانی بخوانید که شخص می تواند چهره ی دوستش را بشناسد.

    نماز را در حد ضعیفترین مردم به جا آورید و آنان را [با طول دادن بیش از اندازه ی نماز ] در فتنه میندازید.

    .

    .

    نامه 52

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀ نماز و روزه در نهج البلاغه
    [یکشنبه 1398-04-30] [ 07:08:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      قیامت ...

    ?نامه حضرت علی به ماموران جمع آوری مالیات

    از بنده ی خدا علی امیر مومنان به ماموران جمع مالیات:

    اما بعد!

    هرکس از قیامتی که به سوی آن خواهد رفت، نترسد چیزی که در آن روز از عذاب نگاهش دارد برای خود پیش نفرستد.

    .

    .

    نامه 51

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ معاد و نشانه های قیامت در نهج البلاغه
     [ 06:52:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      وصف دنیا از زبان حضرت علی ...
    وصف دنیا از زبان حضرت علی

    ?نامه امام به معاویه (لعنه الله علیه) (در دنیاداری او)

    اما بعد!

    دنیا آدمی را از دیگر امور باز می دارد و به خود مشغول می سازد.

    انسان دنیادار به متاعی از دنیا دست نمی یابد جزآنکه آزمندی و شیفتگی اش به آن می افزاید.

    آنچه دنیا دار از دنیا به دست آورده او را از آنچه به دست نیاورده بی نیاز نمی کند. و در پی آن جدایی است از آنچه فراهم آورده و شکستن چیزی است که محکم کرده است.

    اگر از گذشته اندرز گیری، باقی مانده را نگه توانی داشت.

    والسلام

    .

    .

    نامه49

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-04-29] [ 12:41:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      سفارش معاویه به امام برای عمل کردن به قرآن ...
    سفارش معاویه به امام برای عمل کردن به قرآن

    ?نامه به معاویه در ماه صفر سال38 هجری در صفین

     

    ستمکاری و دروغ گویی، آدمی را در دین و دنیایش هلاک می کند و عیب او را نزد عیب جویانش آشکار می سازد.

    تو می دانی که از دست رفته را (عثمان) به دست نخواهی آورد. اقوامی به ناحق قصد کاری کردند و حکم خدا را تاویل بردند و خداوند نیز آنان را تکذیب کرد.

    برحذر باش از روزی که هرکس سرانجام کارش را نیکو نموده شادمان گردد و هرکس زمامش را به شیطان سپرده و برای بازستاندن آن نکوشیده(توبه) پشیمان می شود.

    ما را به حکم قرآن فراخوانده ای در حالی که اهل قرآن نیستی و ما نیز دعوت تو را نپذیرفتیم بلکه به حکم قرآن گردن نهادیم.

    والسلام.

    .

    .

    نامه 48

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀ توبه در نهج البلاغه
     [ 12:31:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      قصاص ...

    ?فرازی از وصیت امام به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بعد از ضربت ابن ملجم (لعنه الله علیه)

    رعایت عدالت در قصاص

    ای فرزندان عبدالمطلب! نبینم شما را که در خون مسلمانان فرو افتید و بگویید : “امیر مومنان و کشته شد." بدانید که به قصاص خون من فقط قاتلم کشته می شود.

    بنگرید هرگاه من از این ضربت او کشته شدم در برابر آن او را تنها یک ضربت بزنید و اعضایش را نبرید که از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: “از مثله کردن بپرهیزید حتی اگر سگ درنده باشد. “

    .

    .

    نامه46

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قصاص در نهج البلاغه, ◀عدالت در نهج البلاغه
     [ 12:31:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      امر به معروف و نهی از منکر ...

    ?فرازی از وصیت امام به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بعد از ضربت ابن ملجم (لعنه الله علیه)

     

    امر به معروف و نهی از منکر را رها مکنید که بدکاران شما بر شما حکومت یابند و آنگاه هرجه دعا کنید به اجابت نرسد.

    .

    .

    نامه46

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ امر به معروف و نهی از منکر در نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی
     [ 12:24:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ارزش پیوند و صله رحم ...

    ?فرازی از وصیت امام به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بعد از ضربت ابن ملجم (لعنه الله علیه)

     

    بر شما باد!

    پیوند و بخشش به یکدیگر و بپرهیزید از پشت کردن و بریدن از یکدیگر.

    .

    .

    نامه46

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه
     [ 12:21:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      اهمیت جهاد ...

    ?فرازی از وصیت امام به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بعد از ضربت ابن ملجم (لعنه الله علیه)

    خدا را خدارا! به جهاد کردن با اموال، جانتان و زبانتان در راه خدا.

    .

    .

    نامه 46

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ جهاد در نهج البلاغه
     [ 12:18:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      مکه، کعبه ...

    ?فرازی از وصیت امام به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بعد از ضربت ابن ملجم (لعنه الله علیه)

    خدا را خدا را! درباره خانه پروردگارتان

    آنجا را خالی مگذارید که اگر خانه ی خدا ترک شود از عذاب خدا مهلت نیابید.

    .

    .

    نامه46

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ حج و خانه کعبه در نهج البلاغه
     [ 12:15:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ارزش نماز ...

    ?فرازی از وصیت امام به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بعد از ضربت ابن ملجم (لعنه الله علیه)

     

    خدا را خدا را! درباره نماز 

    که نماز ستون دین شماست.

    .

    .

    نامه 46

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ نماز و روزه در نهج البلاغه
     [ 12:12:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      عمل به قرآن ...

    ?فرازی از وصیت امام به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بعد از ضربت ابن ملجم (لعنه الله علیه)

     

    خدا را خدا را! درباره حق قرآن

    مبادا دیگران در عمل به قرآن از شما پیشی گیرند.

    .

    .

    نامه 46

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه
     [ 12:10:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      حق همسایگان ...

    ?فرازی از وصیت امام به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بعد از ضربت ابن ملجم (لعنه الله علیه)

    خدا را خدا را! در حق همسایگان

    آنها سفارش شده ی پیامبرتان هستند. پیوسته درباره ی آنان سفارش می کرد به اندازه ای که پنداشتیم برایشان میراث معین خواهد نمود.

    .

    .

    نامه 46

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ حقوق همسایگان در نهج البلاغه, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه
     [ 12:07:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      حق یتیمان ...

    ?فرازی از وصیت امام به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بعد از ضربت ابن ملجم (لعنه الله علیه)

    خدا را خدا را ! در حق ایتام

    مبادا آنان را گاهی سیر و گاهی گرسنه بگذارید. 

    مبادا با حضور شما تباه شوند.

    .

    .

     

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ یتیمان در نهج البلاغه
     [ 12:03:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      اصلاح میان مسلمانان بهتر از نماز و روزه ...

    ?فرازی از وصیت امام به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بعد از ضربت ابن ملجم (لعنه الله علیه)

     

    سخن حق بگویید و برای ثواب کار کنید، ستمگر را دشمن و ستمدیده را یاور باشید.

    شما و همه فرزندان و خاندانم را و هر که را که نوشته ام به او می رسد به تقوای الهی، نظم در امور و اصلاح میان مسلمانان وصیت می کنم؛ زیرا از جد شما صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که می فرمود: “اصلاح میان مسلمانان از بیشتر نماز و روزه ها بهتر است.”

    .

    .

    نامه46

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀نامه ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ نماز و روزه در نهج البلاغه, ◀ صله رحم و پیوند دوستی در نهج البلاغه
     [ 12:00:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      فرازی از وصیت نامه حضرن علی به فرزندانش ...

    ?فرازی وصیت امام به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بعد از ضربت ابن ملجم

    سفارش می کنم شما را به تقوای الهی

    و این که در طلب دنیا نباشید، هر چند شما را طلب کند و بر آنچه از دنیا به دست نیاورده اید، اندوه مخورید.

    .

    . نامه 47

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀نامه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه
     [ 11:52:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      حزب خدا از منظر حضرت علی ...
    حزب خدا از منظر حضرت علی

    ?بخشی از نامه حضرت علی به عثمان بن حنیف کارگزار بصره

    خوشا به حال كسى كه وظيفه خود را نسبت به پروردگارش گزارده باشد و در بلاى خويش صابر باشد و شب هنگام خواب را بر چشم خود حرام كند، يا چون خواب بر او غلبه كند، زمين را نهالى و دستهاى خود را بالش سازد.

    در ميان مردمى كه از وحشت قيامت شب را زنده داشته اند و از جامه خواب دورى گزيده اند و لبهايشان به ذكر پروردگارشان مى جنبد و گناهانشان در اثر آمرزش خواستن فراوانشان ناچيز گشته است. «اينان حزب خداوندند و حزب خداوند رستگارند.»
    پس اى پسر حنيف، از خدا بترس. به همان چند قرص نان اكتفا كن تا از آتش رهايى يابى.
    .
    .
    نامه45
    نهج البلاغه
    .
    .
    سایت اهل البیت

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه
    [دوشنبه 1398-04-03] [ 06:44:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ریاضت نفس حضرت علی ...
    ریاضت نفس حضرت علی

    بخشی از نامه حضرت علی به عثمان بن حنیف کارگزار بصره

    به خدا سوگند،
    سوگندی که فقط اراده خدا از آن استثنا می کنم، چنان نفس خود را به رياضت وادارم كه به يك قرص نان، هر گاه بيابم شاد شود، و به نمك به جاى نان خورش قناعت كند، و آنقدر از چشم ها اشك ريزم كه چونان چشمه اى خشك در آيد، و اشك چشمم پايان پذيرد.

    آيا سزاوار است كه چرندگان، فراوان بخورند و راحت بخوابند، و گله گوسفندان پس از چرا كردن به آغل رو كنند، و على نيز [همانند آنان] از زاد و توشه خود بخورد و استراحت كند؟ چشمش روشن باد كه پس از ساليان دراز، چهارپايان رها شده، و گلّه هاى گوسفندان را الگو قرار دهد.
    .
    .
    نامه 45
    نهج البلاغه
    .
    .
    سایت اهل البیت

    موضوعات: ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه
     [ 06:38:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      سبک زندگی حضرت علی ...
    سبک زندگی حضرت علی

    ?بخشی از نامه حضرت علی به عثمان بن حنیف کارگزار در بصره

    من نفس خود را با پرهيزكارى مى پرورانم، تا در روز قيامت كه هراسناك ترين روزهاست در أمان، و در لغزشگاه هاى آن ثابت قدم باشد.

    من اگر مى خواستم، مى توانستم از عسل پاك، و از مغز گندم، و بافته هاى ابريشم، براى خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هيهات كه هواى نفس بر من چيره گردد، و حرص و طمع مرا وا دارد كه طعامهاى لذيذ بر گزينم، در حالى كه در «حجاز» يا «يمامه” كسى باشد كه به قرص نانى نرسد، و يا هرگز شكمى سير نخورد، يا من سير بخوابم و پيرامونم شكم هايى كه از گرسنگى به پشت چسبيده، و جگرهاى سوخته وجود داشته باشد، يا چنان باشم كه شاعر گفت:
    «اين درد تو را بس كه شب را با شكم سير بخوابى و در اطراف تو شكم هايى گرسنه و به پشت چسبيده باشند».

    آيا به همين رضايت دهم كه مرا امير المؤمنين عليه السلام خوانند و در تلخى هاى روزگار با مردم شريك نباشم و در سختى هاى زندگى الگوى آنان نگردم؟

    آفريده نشده ام كه غذاهاى لذيذ و پاكيزه مرا سرگرم سازد، چونان حيوان پروارى كه تمام همّت او علف، و يا چون حيوان رها شده كه شغلش چريدن و پر كردن شكم بوده، و از آينده خود بى خبر است.
    آيا مرا بيهوده آفريدند آيا مرا به بازى گرفته اند آيا ريسمان گمراهى در دست گيرم و يا در راه سرگردانى قدم بگذارم.

    گويا مى شنوم كه شخصى از شما مى گويد: «اگر غذاى فرزند ابى طالب همين است، پس سستى او را فرا گرفته و از نبرد با هماوردان و شجاعان باز مانده است».

    آگاه باشيد!
    درختان بيابانى، چوبشان سخت تر، و درختان كناره جويبار پوستشان نازك تر است. درختان بيابانى كه با باران سيراب مى شوند آتش چوبشان شعله ورتر و پر دوام تر است.
    .
    .
    نامه45
    نهج البلاغه
    .
    .
    سایت اهل البیت

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ساده زیستی و قناعت در نهج البلاغه, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه
     [ 06:01:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ساده زیستی حضرت علی ...
    ساده زیستی حضرت علی

    ?بخشی از نامه امام به عثمان بن حنیف انصاری، کارگزار در بصره

    معلومت باد!
    كه هر مأمومى را امامى است كه به او اقتدا مى كند، و از نور علمش بهره مى گيرد.
    آگاه باش!
    امام شما از تمام دنيايش به دو جامه كهنه، و از خوراكش به دو قرص نان قناعت نموده. معلومتان باد!
    كه شما تن دادن به چنين روشى را قدرت نداريد، ولى مرا با ورع و كوشش در عبادت، و پاكدامنى و درستى يارى كنيد.
    به خدا قسم من از دنياى شما طلايى نيندوخته، و از غنائم فراوان آن ذخيره اى برنداشته، و عوض اين جامه كهنه ام جامه كهنه ديگرى آماده نكرده ام.
    یک وجب از زمین آن را حیازت نکردم و جز به اندازه ی قوت جانداری مجروح که غذایش کم شود از قوت آن برنگرفتم.
    این دنیا در چشم من از دانه ی تلخ ناچیزی که به کار دباغی درآید، پست تر و خوارتر است.
    .
    .
    نامه45
    نهج البلاغه
    .
    .
    سایت اهل البیت

    موضوعات: ◀ساده زیستی و قناعت در نهج البلاغه, ◀رزق و روزی, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه
     [ 05:46:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ضرورت ساده زیستی کارگزاران ...
    ضرورت ساده زیستی کارگزاران

    ?نامه اى از آن حضرت (ع) به عثمان بن حنيف كه عامل او در بصره بود، وقتى كه شنيد به مهمانى قومى از مردم بصره دعوت شده و به آنجا رفته است:

    اما بعد!
    اى پسر حنيف به من خبر رسيده كه مردى از جوانان بصره تو را به سورى فرا خوانده و تو نيز بدانجا شتافته اى. سفره اى رنگين برايت افكنده و كاسه ها پيشت نهاده.
    هرگز نمى پنداشتم كه تو دعوت مردمى را اجابت كنى كه بينوايان را از در مى رانند و توانگران را بر سفره مى نشانند.
    بنگر كه در خانه اين كسان چه مى خورى، هر چه را در حلال بودن آن ترديد دارى از دهان بيفكن و آنچه را كه يقين دارى كه از راه حلال به دست آمده است، تناول نماى.
    .4
    .
    نامه 45
    نهج البلاغه
    .
    .
    سایت اهل البیت

    موضوعات: ◀نامه ها, ◀ساده زیستی و قناعت در نهج البلاغه, ◀رزق و روزی, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه
     [ 05:40:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت