راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر






  • مطالب مرتبط


  • مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
  • مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
  • اجازه سخن به اهل بیت(علیهم السلام) در روز قیامت
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هفتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهلم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و نهم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هشتم)
  • مسئولیت علما در تعلیم علم
  • هلاک شدگان امام علی
  • وصف مالک اشتر از زبان امام علی
  • بزرگترین حسرت روز قیامت
  • رأس ارزش های اخلاقی
  • تکبر و یاد مرگ
  • 5 پند مهم از امام علی
  • مرگ و معاد در قرآن
  • پاداش و عذابی که احدی از آن خبر ندارد
  • ارزش سكوت
  • خسارت حقیقی (آیات معاد)
  • احساس مرگ در یک قدمی
  • حکمت فضایل اخلاقی
  • راه ادب کردن نفس
  • روش تسليت گفتن امام علی
  • روز سخت ظالم
  • رابطه مرگ و آرزو
  • کسی که خوارج را فریفت
  • رفتار با زنان بعد از جنگ
  • روش برخورد با ظلم
  • جامعیت قرآن
  • نفرین امام علی
  • نگهبانی اجل
  • سفر طولانی آخرت
  • نقش استقامت در راست کردن کجی ها
  • بهترین روش زندگی در دنیا
  • روز سخت ظالمان
  • نهی از آغاز جنگ
  • رفتارهای ضد تقوی
  • بدترین توشه برای قیامت
  • مرگ
  • طلحه و زبیر در نگاه امام علی
  • فرشته های محافظ
  • نگاه امام علی به دنیا
  • ضرورت یاد مرگ
  • علی از زبان علی (دروغ و گمراهی)
  • علی از زبان علی
  • محل سخن و سکوت
  • ماهیت فقر
  • فرشته نادی مرگ
  • خطاب امام علی به مردگان
  • شگفتی امام علی از این افراد
  • خنده در مرگ مردی



  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      بیعت با حضرت علی ...
    بیعت با حضرت علی

    (آنگاه كه همه با امام بيعت كردند و عبد اللّه بن عمر، سعد بن ابى وقاص، محمّد بن مسلمه، حسّان بن ثابت، و اسامة بن زيد از بيعت سرباز زدند، امام عليه السّلام اين سخنرانى را در مدينه در سال 35 هجرى ايراد كرد).

    علی از زبان علی (بيعت )


    بيعت شما مردم با من بى مطالعه و ناگهانى نبود،

    و كار من و شما يكسان نيست،

    من شما را براى خدا مى خواهم

    و شما مرا براى خود مى خواهيد.

    اى مردم براى اصلاح خودتان مرا يارى كنيد.


    به خدا سوگند!

    كه داد ستمديده را از ظالم ستمگر بستانم،

    و مهار ستمگر را بگيرم

    و به آبشخور حق وارد سازم،

    گر چه تمايل نداشته باشد.

    .

    خطبه 136

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀نهج البلاغه, ◀ماجرای خلافت از زبان حضرت علی, ✔مطلب ندارد
    [پنجشنبه 1399-05-16] [ 07:54:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نفرین از زبان حضرت علی ...
    نفرین از زبان حضرت علی

    مشاجره اى بين امام عليه السّلام و عثمان در گرفت. مغيره پسر اخنس، كه يكى از منافقان بود به عثمان گفت من او را كفايت مى كنم، امام على عليه السّلام به مغيره فرمود:

     

    علی از زبان علی(نفرین)


    اى فرزند لعنت شده دم بريده، و درخت بى شاخ و برگ و ريشه، تو مرا كفايت مى كنى؟

    به خدا سوگند!

    كسى را كه تو ياور باشى، خدايش نيرومند نگرداند،

    و آن كس را كه تو دست گيرى، بر جاى نمى ماند.

    از نزد ما بيرون رو، خدا خير را از تو دور سازد،

    پس هر چه خواهى تلاش كن.

    خداوند تو را باقى نگذارد، اگر از آنچه مى توانى انجام ندهى.

    .

    خطبه 135

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ✔مطلب ندارد
     [ 07:48:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      فلسه حکومت اسلامی و ویژگی های حاکم اسلام ...
    فلسه حکومت اسلامی و ویژگی های حاکم اسلام

    (اين خطبه در منبر كوفه ايراد شد و به خطبه «منبريّه» معروف است كه در آن علل پذيرش حكومت و صفات يك رهبر عادل را بيان مى دارد).

     

    علی از زبان علی


    اى مردم رنگارنگ، و دل هاى پريشان و پراكنده، كه بدن هايشان حاضر و عقل هايشان از آنها غايب و دور است.

    من شما را به سوى حق مى كشانم، امّا چونان بزغاله هائى كه از غرّش شير فرار كنند مى گريزيد.

    هيهات! كه با شما بتوانم تاريكى را از چهره عدالت بزدايم،

    و كجى هایى را كه در حق راه يافته راست نمايم.

     

     فلسفه حكومت اسلامى


    خدايا!

    تو مى دانى كه جنگ و درگيرى ما براى به دست آوردن قدرت و حكومت و دنيا و ثروت نبود،

    بلكه مى خواستيم نشانه هاى حق و دين تو را به جايگاه خويش باز گردانيم،

    و در سرزمين هاى تو اصلاح را ظاهر كنيم،

    تا بندگان ستمديده ات در أمن و أمان زندگى كنند،

    و قوانين و مقررّات فراموش شده تو بار ديگر اجراء گردد.

    خدايا!

    من نخستين كسى هستم كه به تو روى آورد،

    و دعوت تو را شنيد و اجابت كرد،

    در نماز، كسى از من جز رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيشى نگرفت.

     

     

     شرائط حاکم اسلامى


    همانا شما دانستيد كه سزاوار نيست بخيل بر ناموس و جان و غنيمت ها و احكام مسلمين، ولايت و رهبرى يابد،

    و امامت مسلمين را عهده دار شود، تا در اموال آنها حريص گردد،

    و نادان نيز لياقت رهبرى ندارد تا با نادانى خود مسلمانان را به گمراهى كشاند،

    و ستمكار نيز نمى تواند رهبر مردم باشد، كه با ستم حق مردم را غصب و عطاهاى آنان را قطع كند،

    و نه كسى كه در تقسيم بيت المال عدالت ندارد، زيرا در اموال و ثروت آنان حيف و ميل مى كند و گروهى را بر گروهى مقدّم مى دارد،

    و رشوه خوار در قضاوت نمى تواند امام باشد زيرا كه براى داورى با رشوه گرفتن حقوق مردم را پايمال، و حق را به صاحبان آن نمى رساند.

    و آن كس كه سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را ضايع مى كند لياقت رهبرى ندارد زيرا كه امّت اسلامى را به هلاكت مى كشاند.

    .

    خطبه 131

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    ادامه »

    موضوعات: ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [سه شنبه 1399-05-14] [ 12:47:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علم غیب ...
    علم غیب

    پيشگويى امام عليه السّلام نسبت به حوادث مهم شهر بصره


    اى أحنف!

    گويا من او را مى بينم كه با لشكرى بدون غبار و سر و صدا، و بدون حركات لگام ها، و شيهه اسبان، به راه افتاده،

    زمين را زير قدم هاى خود چون گام شتر مرغان در مى نوردند.

    پس واى بر كوچه هاى آباد و خانه هاى زينت شده بصره

    كه بال هايى چونان بال كركسان و ناودان هايى چون خرطوم هاى پيلان دارد

    واى بر اهل  بصره كه بر كشتگان آنان نمى گريند، و از گمشدگانشان كسى جستجو نمى كند.

     

    دنیا


    من دنيا را به رو، بر زمين كوبيده و چهره اش را به خاك ماليدم، و پيش از آنچه ارزش دارد، بهايش نداده ام،

    و با ديده اى كه سزاوار است به آن نگريسته ام.

     

     وصف ترك هاى مغول


    گويا آنان را مى بينم كه با رخسارى چونان سپرهاى چكّش خورده،

    لباس هايى از ديباج و حرير پوشيده،

    كه اسب هاى اصيل را يدك مى كشند و

    آنچنان كشتار و خونريزى دارند

    كه مجروحان از روى بدن كشتگان حركت مى كنند

    و فراريان از اسير شدگان كمترند.

     

    علی از زبان علی (علم غيب)
    (يكى از اصحاب گفت: اى امير مؤمنان تو را علم غيب دادند. امام عليه السّلام خنديد و به آن مرد كه از طايفه بنى كلب بود فرمود)


    اى برادر كلبى!

    اين اخبارى كه اطّلاع مى دهم علم غيب نيست،

    علمى است كه از دارنده علم غيب (پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) آموخته ام،

    همانا علم غيب علم قيامت است،

    و آنچه خدا در گفته خود آورده كه: «علم قيامت در نزد خداست، خدا باران را نازل كرده و آنچه در شكم مادران است مى داند، و كسى نمى داند كه فردا چه خواهد كرد و در كدام سرزمين خواهد مرد».

    پس خداوند سبحان، از آنچه در رحم مادران است، از پسر يا دختر، از زشت يا زيبا، سخاوتمند يا بخيل، سعادتمند يا شقى آگاه است،

    و از آن كسى كه آتشگيره آتش جهنّم است يا در بهشت همسايه و دوست پيامبران عليهم السّلام است، از همه اينها آگاهى دارد.

    اين است آن علم غيبى (ذاتى) كه غير از خدا كسى نمى داند.

    جز اينها، علومى است كه خداوند به پيامبرش تعليم داده (علم غيب اكتسابى) و او به من آموخته است،

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى من دعا كرد كه خدا اين دسته  از علوم و اخبار را در سينه ام جاى دهد

    و اعضاء و جوارح بدن من از آن پر گردد.

    .

    خطبه128

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 12:21:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      شیوه برخورد پیامبر با گناهکاران ...
    شیوه برخورد پیامبر با گناهکاران

    (قبل از جنگ نهروان در سال 37 هجرى در ردّ اعتقادات خوارج ايراد كرد، خوارج عقيده داشتند: كسى كه گناه كبيره انجام دهد كافر و از اسلام خارج شده است، مگر توبه كند و دوباره مسلمان گردد).

     

     افشاء گمراهى خوارج


    پس اگر چنين مى پنداريد كه من خطا كرده و گمراه شدم، پس چرا همه امّت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به گمراهى من گمراه مى دانيد و خطاى مرا به حساب آنان مى گذاريد و آنان را براى خطاى من كافر مى شماريد؟

    شمشيرها را بر گردن نهاده، كور كورانه فرود مى آوريد

    و گناهكار و بى گناه را به هم مخلوط كرده همه را يكى مى پنداريد

     

    پیامبر صلی الله علیه و آله از زبان حضرت علی

     

    در حالى كه شما مى دانيد، همانا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم زناكارى را كه همسر داشت سنگسار كرد، سپس بر او نماز گزارد، و ميراثش را به خانواده اش سپرد،

    و قاتل را كشت و ميراث او را به خانواده اش بازگرداند،

    دست دزد را بريد

    و زناكارى را كه همسر نداشت تازيانه زد، و سهم آنان را از غنائم مى داد تا با زنان مسلمان ازدواج كنند.

    پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آنها را براى گناهانشان كيفر مى داد،

    و حدود الهى را بر آنان جارى مى ساخت،

    امّا سهم اسلامى آنها را از بين نمى برد، و نام آنها را از دفتر مسلمين خارج نمى ساخت. (پس با انجام گناهان كبيره كافر نشدند).

    شما (خوارج)، بدترين مردم و وسیله دست شيطان، و عامل گمراهى اين و آن مى باشيد.

     

    علی از زبان علی  

    به زودى دو گروه نسبت به من هلاك مى گردند: دوستى كه افراط كند و به غير حق كشانده شود، و دشمنى كه در كينه توزى با من زياده روى كرده به راه باطل در آيد.

    بهترين مردم نسبت به من گروه ميانه رو هستند.

    از آنها جدا نشويد،

    همواره با بزرگ ترين جمعيّت ها باشيد كه دست خدا با جماعت است.

     

    شیطان


    از پراكندگى بپرهيزيد، كه انسان تنها بهره شيطان است آنگونه كه گوسفند تنها طعمه گرگ خواهد بود.

    آگاه باشيد !

    هر كس كه مردم را به اين شعار «تفرقه و جدايى» دعوت كند او را بكشيد هر چند كه زير عمامه من باشد.

     

     

    علل پذيرش «حكميّت» و قرآن


    اگر به آن دو نفر (ابو موسى و عمرو عاص) رأى به داورى داده شد، تنها براى اين بود كه آنچه را قرآن زنده كرد زنده سازند،

    و آنچه را قرآن مرده خواند، بميرانند،

    زنده كردن قرآن اين است كه دست وحدت به هم دهند و به آن عمل نمايند،

    و ميراندن، از بين بردن پراكندگى و جدايى است،

    پس اگر قرآن ما را به سوى آنان بكشاند آنان را پيروى مى كنيم،

    و اگر آنان را به سوى ما سوق داد بايد اطاعت كنند.


    پدر مباد شما را، من شرّى براه نيانداخته، و شما را نسبت به سرنوشت شما نفريفته، و چيزى را بر شما مشتبه نساخته ام،

    همانا رأى مردم شما بر اين قرار گرفت كه دو نفر را براى داورى انتخاب كنند،

    ما هم از آنها پيمان گرفتيم كه از قرآن تجاوز نكنند،

    امّا افسوس كه آنها عقل خويش را از دست دادند،

    حق را ترك كردند در حالى كه آن را به خوبى مى ديدند،

    چون ستمگرى با هوا پرستى آنها سازگار بود با ستم همراه شدند،

    ما پيش از داورى ظالمانه شان با آنها شرط كرديم كه به عدالت داورى كنند

    و بر أساس حق حكم نمايند، امّا به آن پاى بند نماندند.

    .

    خطبه 127

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀عمر و عاص در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀خوارج در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀ابوموسی اشعری در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 12:10:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      عدالت اقتصادی امام علی ...
    عدالت اقتصادی امام علی

    (به امام گفتند كه مردم به دنيا دل بسته اند، معاويه با هدايا و پول هاى فراوان آنها را جذب مى كند شما هم از اموال عمومى به اشراف عرب و بزرگان قريش ببخش و از تقسيم مساوى بيت المال دست بردار تا به تو گرايش پيدا كنند).

     

    علی از زبان علی در عدالت اقتصادى (ویژگی حاکمان)


    آيا به من دستور مى دهيد براى پيروزى خود، از جور و ستم در باره امّت اسلامى كه بر آنها ولايت دارم، استفاده كنم؟!

    به خدا سوگند!

    تا عمر دارم، و شب و روز برقرار است، و ستارگان از پى هم طلوع و غروب مى كنند، هرگز چنين كارى نخواهم كرد.

    اگر اين اموال از خودم بود به گونه اى مساوى در ميان مردم تقسيم مى كردم تا چه رسد كه جزو اموال خداست.


    آگاه باشيد!

    بخشيدن مال به آنها كه استحقاق ندارند، زياده روى و اسراف است،

    ممكن است در دنيا مقام بخشنده آن را بالا برد، امّا در آخرت پست خواهد كرد،

    در ميان مردم ممكن است گرامى اش بدارند، امّا در پيشگاه خدا خوار و ذليل است.

    كسى مالش را در راهى كه خدا اجازه نفرمود مصرف نكرد و به غير اهل آن نپرداخت جز آن كه خدا او را  از سپاس آنان محروم فرمود،

    و دوستى آنها را متوجّه ديگرى ساخت، پس اگر روزى بلغزد و محتاج كمك آنان گردد، بدترين رفيق و سرزنش كننده ترين دوست خواهند بود.

    .

    خطبه۱۲۶

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀رزق و روزی, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 11:58:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      علت پذیرش حکمیت ...
    علت پذیرش حکمیت

    (در پاسخ خوارج كه ماجراى حكميّت را نمى پذيرفتند قبل از ورود به شهر در نزديكى كوفه فرمود).

     

    قرآن (علل پذیرش حكمیت در صفّين)


    ما افراد را داور قرار نداديم، تنها قرآن را به حكميّت «داروى» انتخاب كرديم (كه آنها بر سر نيزه كرده و داورى آن را مى خواستند)

    اين قرآن، خطّى است نوشته شده كه ميان دو جلد پنهان است،

    زبان ندارد تا سخن گويد،

    و نيازمند به كسى است كه آن را ترجمه كند،

    و همانا انسانها مى توانند از آن سخن گويند.

    و هنگامى كه شاميان ما را دعوت كردند تا قرآن را ميان خويش داور گردانيم،

    ما گروهى نبوديم كه به كتاب خداى سبحان پشت كنيم، در حالى كه خداى بزرگ فرمود: «اگر در چيزى خصومت كرديد آن را به خدا و رسول باز گردانيد».


    باز گرداندن آن به خدا اين است كه كتاب او را به داورى بپذيريم،

    و باز گرداندن به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين است كه سنّت او را انتخاب كنيم،

    پس اگر از روى راستى به كتاب خدا داورى شود، ما از ديگر مردمان به آن سزاوارتريم،

    و اگر در برابر سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تسليم باشند ما بدان اولى و برتريم.


    امّا سخن شما كه چرا ميان خود و آنان براى حكميّت (داورى) مدّت تعيين كردى؛

    من اين كار را كردم تا نادان خطاى خود را بشناسد،

    و دانا بر عقيده خود استوار بماند،

    و اينكه شايد در اين مدّت آشتى و صلح، خدا كار امّت را اصلاح كند

    و راه تحقيق و شناخت حق باز باشد،

    تا در جستجوى حق شتاب نورزند،

    و تسليم اوّلين فكر گمراه كننده نگردند.

     

    تقوی


    همانا برترين مردم در پيشگاه خدا كسى است كه عمل به حق در نزد او دوست داشتنى تر از باطل باشد،

    هر چند از قدر او بكاهد و به او زيان رساند، و باطل به او سود رساند و بر قدر او بيفزايد.


    مردم!

    چرا حيران و سرگردانيد و از كجا به اينجا آورده شديد؟

    آماده شويد براى حركت به سوى شاميانى كه از حق روى گرداندند و آن را نمى بينند،

    و به ستمگرى روى آورده حاضر به پذيرفتن عدالت نيستند،

    از كتاب خدا فاصله گرفتند، و از راه راست منحرف گشتند.

     

     

    علی از زبان علی (در نکوهش کوفیان)


    افسوس!

    اى كوفيان شما وسيله اى نيستيد كه بشود به آن اعتماد كرد،

    و نه ياوران عزيزى كه بتوان به دامن آنها چنگ زد

    شما بد نيروهايى در افروختن آتش جنگ هستيد،

    نفرين بر شما!

    چقدر از دست شما ناراحتى كشيدم،

    يك روز آشكارا با آواز بلند شما را به جنگ مى خوانم

    و روز ديگر آهسته در گوش شما زمزمه دارم،

    نه آزاد مردان راستگويى هستيد به هنگام فراخواندن و نه برادران مطمئنّى براى راز دارى هستيد.

    .

    خطبه 125

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀خوارج در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-05-12] [ 12:50:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علت پذیرش حکمیت ...
    علت پذیرش حکمیت

    (پس از پذيرش «حكميّت» در صفيّن، يكى از ياران گفت: ما را از حكميّت نهى فرمودى، سپس پذيرفتى و داور تعيين كردى ما نمى دانيم كدام يك از اين دو كار درست است امام دست بر روى دست كوبيد و با تأسف فرمود)

     

    علی از زبان علی (علل شكست كوفيان و پذيرش «حكميّت»)


    اين سزاى كسى است كه بيعت با امام خود را ترك گويد، و پيمان بشكند.

    به خدا سوگند!

    هنگامى كه شما را به جنگ با معاويه فراخواندم، خوشايندتان نبود،

    ولى خداوند خير شما را در آن قرار داده بود،

    اگر مقاومت مى كرديد، شما را راهنمايى مى كردم

    و اگر به انحراف مى رفتيد شما را به راه راست برمى گرداندم،

    اگر سر باز مى زديد، دوباره شما را براى مبارزه آماده مى كردم،

    در آن صورت وضعيّتى مطمئن داشتيم.

    امّا دريغ، با كدام نيرو بجنگم و به چه كسى اطمينان كنم؟

    شگفتا! مى خواهم به وسيله شما بيمارى ها را درمان كنم ولى شما درد بى درمان من شده ايد،

    كسى را مى مانم كه خار در پايش رفته و با خار ديگرى مى خواهد آن را بيرون كشد،

    در حالى كه مى داند خار در تن او بيشتر شكند و بر جاى ماند.

    خدايا! طبيب اين درد مرگبار به جان آمده، و آب رسان اين شوره زار ناتوان شده است.

     

     وصف ياران وفادار 


    كجا هستند مردمى كه به اسلام دعوت شده و پذيرفتند،

    قرآن تلاوت كردند و معانى آيات را شناختند،

    به سوى جهاد بر انگيخته شده چونان شترى كه به سوى بچّه خود روى مى آورد شيفته جهاد گرديدند،

    شمشيرها از نيام بر آوردند،

    و گرداگرد زمين را گروه گروه، صف به صف، احاطه كردند،

    بعضى شهيد، و برخى نجات يافتند.

    هيچ گاه از زنده ماندن كسى در ميدان جنگ شادمان نبودند،

    و در مرگ شهيدان نيازى به تسليت نداشتند.

    با گريه هاى طولانى از ترس خدا، چشم هايشان ناراحت، و از روزه دارى فراوان، شكم هايشان لاغر و به پشت چسبيده بود.

    لب هايشان از فراوانى دعا خشك، و رنگ هاى صورت از شب زنده دارى ها زرد، و بر چهره هايشان غبار خشوع و فروتنى نشسته بود.

    آنان برادران من هستند كه رفته اند،

    و بر ماست كه تشنه ملاقاتشان باشيم،

    و از اندوه و فراقشان انگشت حسرت به دندان بگيريم.

     

     هشدار از فريب كارى شيطان


    همانا شيطان، راه هاى خود را به شما آسان جلوه مى دهد،

    تا گره هاى محكم دين شما را يكى پس از ديگرى بگشايد،

    و به جاى وحدت و هماهنگى، بر پراكندگى شما بيفزايد.

    از وسوسه و زمزمه و فريب كارى شيطان روى گردانيد،

    و نصيحت آن كس را كه خيرخواه شماست گوش كنيد،

    و به جان و دل بپذيريد.

    .

    خطبه 121

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی
     [ 11:53:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ماهیت دین اسلام ...
    ماهیت دین اسلام

     

    علی از زبان علی ( ويژگى هاى اهل بيت عليه السّلام )


    به خدا سوگند!

    تبليغ رسالت ها، وفاى به پيمان ها، و تفسير اوامر و هشدارهاى الهى به من آموزش داده شده،

    درهاى دانش و روشنايى امور انسان ها نزد ما اهل بيت پيامبر عليهم السّلام است.

     

    ماهیت دین اسلام

    آگاه باشيد!

    كه قوانين دين يكى و راههاى آن آسان و راست است،

    كسى كه از آن برود به قافله و سر منزل رسد، و غنيمت برد،

    و هر كس كه از آن راه نرود گمراه شده پشيمان گردد.

     

    آخرت (خودسازی و رعایت تقوی)

     

    مردم براى آن روز كه زاد و توشه ذخيره مى كنند، و اسرار آدميان فاش مى گردد، عمل كنيد.

    كسى كه از خرد خويش بهرمند نگردد براى پند گرفتن از عقل و فكر ديگران عاجزتر است،

    كه آن غائب براى كمك كردن از عقل حاضر او ناتوان تر است.

    از آتشى بپرهيزيد كه حرارتش شديد، و عمق آن ناپيدا، و زيور آن غل و زنجير، آشاميدنى آن زرد آب و چرك جوشان است.

    آگاه باشيد نام نيكى كه خدا براى كسى ميان مردم قرار دهد، بهتر از مالى است كه براى ديگران باقى مى گذارد كه او را ستايش نمى كنند.

    .

    خطبه 120

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [شنبه 1399-05-11] [ 06:00:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      محور سنگ آسیاب ...
    محور سنگ آسیاب

    ویژگی حاکم از منظر حضرت علی 


    امام (علیه السلام) فرمود شما را چه شده، آيا لال هستيد؟

    گروهى گفتند: اى امير المؤمنين، اگر تو حركت كنى با تو حركت مى كنيم.

    فرمود: شما را چه مى شود! هرگز ره رستگارى نپوييد و به راه عدل هدايت نگرديد.

    آيا در چنين شرايطى سزاوار است كه من از شهر خارج شوم؟

    هم اكنون بايد مردى از شما كه من از شجاعت و دلاورى او راضى و به او اطمينان داشته باشم، به سوى دشمن كوچ كند.

    و براى من سزاوار نيست كه لشكر و شهر و بيت المال و جمع آورى خراج و قضاوت بين مسلمانان، و گرفتن حقوق درخواست كنندگان را رها سازم،

    آنگاه با دسته اى بيرون روم، و به دنبال دسته اى به راه افتم

    و چونان تير نتراشيده در جعبه اى خالى به اين سو و آن سو سرگردان شوم.

    من چونان محور سنگ آسياب، بايد بر جاى خود استوار بمانم  تا همه امور كشور، پيرامون من و به وسيله من به گردش در آيد.

    اگر من از محور خود دور شوم مدار آن بلرزد و سنگ زيرين آن فرو ريزد.

    به حقّ خدا سوگند كه اين پيشنهاد بدى است.

     

    علی از زبان علی

     

    به خدا سوگند!

    اگر اميدوارى به شهادت در راه خدا را نداشتم،

    پاى در ركاب كرده از ميان شما مى رفتم،

    و شما را نمى طلبيدم چندان كه باد شمال و جنوب مى وزد،

    زيرا شما بسيار طعنه زن، عيب جو، رويگردان از حق، و پر مكر و حيله ايد.

    مادام كه افكار شما پراكنده است فراوانى تعداد شما سودى ندارد،

    من شما را به راه روشنى بردم كه جز هلاك خواهان، هلاك نگردند.

    آن كس كه استقامت كرد به سوى بهشت شتافت و آن كس كه لغزيد در آتش سرنگون شد.

    .

    خطبه 119

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 05:53:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ویژگی یاران حضرت علی ...
    ویژگی یاران حضرت علی

    (پس از جنگ جمل در سال 36 هجرى در ستايش از ياران ايراد كرد).

     

    علی از زبان علی (وصف ویژگی یاران )


    شما ياران حق و برادران دينى من مى باشيد،

    در روز جنگ چون سپر محافظ دور كننده ضربت ها،

    و در خلوت ها محرم اسرار منيد،

    با كمك شما پشت كنندگان به حق را مى كوبم و به راه مى آورم،

    و فرمانبردارى استقبال كنندگان را اميدوارم.

    پس مرا، با خير خواهى خالصانه، و سالم از هر گونه شك و ترديد، يارى كنيد.

    به خدا سوگند من به مردم از خودشان سزاوارترم.

    .

    خطبه118

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی
     [ 05:42:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی، وصف یاران از زبان علی ...
    علی از زبان علی، وصف یاران از زبان علی

     ويژگى هاى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله از زبان حضرت علی


    خداوند پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را فرستاد تا دعوت كننده به حق، و گواه اعمال خلق باشد.

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بدون سستى و كوتاهى، رسالت پروردگارش را رسانيد،

    و در راه خدا با دشمنانش بدون عذر تراشى جنگيد.

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيشواى پرهيزكاران، و روشنى بخش چشم هدايت شدگان است.

     

    علی از زبان علی (تقوی)


    مردم اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است با خبر بوديد، از خانه ها كوچ مى كرديد،

    در بيابان ها سرگردان مى شديد،

    و بر كردارتان اشك مى ريختيد

    و چونان زنان مصيبت ديده بر سر و سينه مى زديد

    سرمايه خود را بدون نگهبان و جانشين رها مى كرديد

    و هر كدام از شما تنها به كار خود مى پرداختيد،

    و به ديگرى توجّهى نداشتيد.

    افسوس! آنچه را به شما تذّكر دادند فراموش كرديد

    ، و از آنچه شما را ترساندند، ايمن گشتيد

    گويا عقل از سرتان پريده، و كارهاى شما آشفته شده است.


    به خدا سوگند!

     دوست داشتم كه خدا ميان من و شما جدايى اندازد،

    و مرا به كسى كه نسبت به من سزاوارتر است ملحق فرمايد.

     

    وصف اصحاب و یاران پیامبر صلی الله علیه و آله


    به خدا سوگند!

    آنان مردمى بودند، نيك انديش،

    ترجيح دهنده بردبارى،

    گويندگان حق،

    و ترك كنندگان ستم.

    پيش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند

    و در به دست آوردن زندگى جاويدان آخرت و كرامت گوارا، پيروز شدند.

     

    خبر از خونريزى و شكمبارگى حجّاج بن يوسف ثقفى


    آگاه باشيد!

    به خدا سوگند پسركى از طايفه ثقيف (حجّاج بن يوسف) بر شما مسلّط مى گردد كه هوسباز و گردن كش و ستمگر است، سبزه زارهاى «اموال و داراييها» شما را مى چرد و چربى شما را آب مى كند. ابو وذحه: بس كن.

    .

    خطبه 116

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی
     [ 05:33:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      وصف پیامبر از زبان حضرت علی ...
    وصف پیامبر از زبان حضرت علی

    (يكى از سخنرانى هاى امام در شهر كوفه كه حوادث سخت آينده را بيان فرمود).

     

    خدا شناسى


    ستايش خدايى را سزاست كه با آفرينش مخلوقات، بر انسان ها تجلّى كرد،

    و با برهان و دليل خود را بر قلب هايشان آشكار كرد.

    مخلوقات را بدون نياز به فكر و انديشه آفريد،

    كه فكر و انديشه مخصوص كسانى است كه دلى درون سينه داشته باشند و او چنين نيست،

    كه علم خداوندى ژرفاى پرده هاى غيب را شكافته است، و به افكار و عقايد پنهان احاطه دارد.

     

    وصف پيامبر اسلام (صلّى اللّه عليه و آله) از زبان حضرت علی

     

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را از درخت تنومند پيامبران،

    از سرچشمه نور هدايت،

    از جايگاه بلند و بى همانند،

    از سرزمين بطحاء،

    از چراغ هاى بر افروخته در تاريكى ها،

    و از سر چشمه هاى حكمت برگزيد.

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم طبيبى است كه براى درمان بيماران سيّار است.

    مرهم هاى شفا بخش او آماده،

    و ابزار داغ كردن زخم ها را گداخته.

    براى شفاى قلب هاى كور و گوش هاى ناشنوا و زبان هاى لال، آماده،

    و با داروى خود در پى يافتن بيماران فراموش شده و سرگردان است.

     

     جایگاه علم در هدایت (علل انحراف فرزندان اميّه)


    بنى اميّه، با نور حكمت، جان و دل خود را روشن نساخته،

    و با شعله هاى فروزان دانش، قلب خود را نورانى نكرده اند،

    چونان چهارپايان صحرايى و سنگ هاى سخت و نفوذ ناپذيرند.

    به تحقيق رازهاى درون براى صاحبان آگاهى آشكار،

    و راه حق براى گمراهان نيز روشن است،

    و رستاخيز نقاب از چهره بر انداخت.

    و نشانه هاى خود را براى زيركان و آنان كه طالب حقّند نماياند.

     

    نكوهش كوفيان


    مردم كوفه!

    چرا شما را پيكرهاى بى روح، و روح هاى بدون جسد مى نگرم؟!

    چرا شما را عبادت كنندگانى بدون صلاحيّت،

    و بازرگانانى بدون سود و تجارت،

    و بيدارانى خفته،

    و حاضرانى غايب از صحنه،

    بينندگانى نابينا، شنوندگانى كر، و سخن گويانى لال، مشاهده مى كنم؟!

     

    معاویه و ویژگی های حکومت ظلم

     

    پرچم گمراهى بر پايه هاى خود بر افراشته شده

    و طرفداران آن فراوان گشته

    شما را با پيمانه خود مى سنجند و سركوب مى كنند،

    پرچمدارشان (معاويه)، از ملّت اسلام خارج و بر راه گمراهى ايستاده است.

    پس آن روز كه بر شما دست يابند جز تعداد كمى از شما باقى نگذارند،

    چونان باقى مانده غذايى اندك در ته ديگ يا دانه هاى غذاى چسبيده در اطراف ظرف.

    شما را مانند پوست هاى چرمى به هم پيچانده مى فشارند،

    و همانند خرمن شما را به شدّت مى كوبند،

    و چونان پرنده اى كه دانه هاى درشت را از لاغر جدا كند،

    اين گمراهان، مؤمنان را از ميان شما جدا ساخته نابود مى كنند.

     

     

    هشدار و سفارش به اطاعت از اهل بيت عليهم السّلام


    با توجّه به اين همه خطرات، روشهاى گمراه كننده شما را به كجا مى كشاند ؟!

    تاريكى ها و ظلمتها، تا كى شما را متحيّر مى سازد ؟!

    دروغ پردازيها تا چه زمانى شما را مى فريبد؟!

    از كجا دشمن در شما نفوذ كرده به اينجا آورده و به كجا باز مى گرداند؟!

    آگاه باشيد كه هر سر آمدى را پرونده اى، و هر غيبتى را بازگشت دو باره اى است.

     

    علما در نهج البلاغه


    مردم به سخن عالم خداشناس خود گوش فرا دهيد،

    دل هاى خود را در پيشگاه او حاضر كنيد،

    و با فريادهاى او بيدار شويد

     

    ویژگی حاکمان

     

    رهبر جامعه بايد با مردم به راستى سخن گويد

    و پراكندگى مردم را به وحدت تبديل،

    و انديشه خود را براى پذيرفتن حق آماده گرداند.

     

    علی از زبان علی

     

    پيشواى شما چنان واقعيّت ها را براى شما شكافت چونان شكافتن مهره هاى ظريف،

    و حقيقت را از باطل چون شيره درختى كه از بدنه آن خارج شود، بيرون كشيد.

     

     

    معاویه و ویژگی حکومت ظلم 


    پس در آن هنگام كه امويان بر شما تسلط يابند، باطل بر جاى خود استوار شود،

    و جهل و نادانى بر مركب ها سوار،

    و طاغوت زمان عظمت يافته،

    و دعوت كنندگان به حق اندك و بى مشترى خواهند شد.

    روزگار چونان درنده خطرناكى حمله ور شده،

    و باطل پس از مدّت ها سكوت، نعره مى كشد،

    مردم در شكستن قوانين خدا دست در دست هم مى گذارند،

    و در جدا شدن از دين متّحد مى گردند،

    و در دروغ پردازى با هم دوست و در راستگويى دشمن يكديگرند.

    و چون چنين روزگارى مى رسد، فرزند با پدر دشمنى ورزد،

    و باران خنك كننده، گرمى و سوزش آورد،

    پست فطرتان همه جا را پر مى كنند،

    نيكان و بزرگواران كمياب مى شوند،

    مردم آن روزگار چون گرگان، و پادشاهان چون درندگان،

    تهيدستان طعمه آنان، و مستمندان چونان مردگان خواهند بود،

    راستى از ميانشان رخت بر مى بندد، و دروغ فراوان مى شود.

    با زبان،  تظاهر به دوستى دارند اما در دل دشمن هستند،

    به گناه افتخار مى كنند، و از پاكدامنى به شگفت مى آيند،

    و اسلام را چون پوستينى واژگونه مى پوشند.

    .

    خطبه 108

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [پنجشنبه 1399-05-09] [ 11:59:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      وصف نبرد صفین ...
    وصف نبرد صفین

    در یکى از روزهاى نبرد صفين در سال 37 هجرى براى تشكّر و تقويت روحيّه سربازانش ايراد فرمود.

     

    وصف نبرد صفّين


    از جاى كنده شدن و فرار شما را از صف ها ديدم،

    فرومايگان گمنام، و بيابان نشينانى از شام، شما را پس مى راندند،

    در حالى كه شما از بزرگان و سرشناسان عرب و از سران شرف مى باشيد،

    برازندگى چشمگيرى داريد و قلّه هاى سر فراز و بلند قامتيد.

     

    علی از زبان علی


    سر انجام سوزش سينه ام با مقاومت و حملات دلاورانه شما، تسكين يافت،

    كه ديدم شاميان را هزيمت داديد وصف هاى آنان را در هم شكستيد،

    و آنان را از لشكرگاه خود رانديد، آنگونه كه آنها شما را كنار زدند.

    مى ديدم با نيزه ها آنان را كوفتيد

    و با تيرها، آنها را هدف قرار داديد،

    كه فراريان و كشتگان دشمن روى هم ريختند،

    و بر دوش هم سوار مى شدند،

    چونان شتران تشنه اى كه از آبشخورشان برانند و به هر سو گريزان باشند.

    .

    خطبه 107

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 11:30:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بعثت پیامبر و عصر جاهلیت ...
    بعثت پیامبر و عصر جاهلیت

    ره آورد بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و عصر جاهلیت


    پس از ستايش پروردگار،

    همانا خداوند سبحان، حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را مبعوث فرمود، در روزگارانى كه عرب كتابى نخوانده و ادّعاى وحى و پيامبرى نداشت.

    پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با يارانش به مبارزه با مخالفان پرداخت تا آنان را به سر منزل نجات كشاند،

    و پيش از آن كه مرگشان فرا رسد آنان را به رستگارى رساند.

    با خستگان مدارا كرد،

    و شكسته حالان را زير بال گرفت

    تا همه را به راه راست هدايت فرمود،

    جز آنان كه راه گمراهى پيمودند و در آنها خيرى نبود.
    همه را نجات داد

    و در جايگاه مناسب رستگارى، استقرارشان بخشيد،

    تا آن كه آسياب زندگى آنان به چرخش در آمد، و نيزه شان تيز شد.

     

    علی از زبان علی


    به خدا سوگند من در دنباله آن سپاه بودم، تا باطل شكست خورد و عقب نشست،

    و همه رهبرى اسلام را فرمانبردار شدند.

    در اين راه هرگز ناتوان نشدم، و نترسيدم، و خيانت نكردم، و سستى در من راه نيافت.


    به خدا سوگند!

    درون باطل را مى شكافم تا حق را از پهلويش بيرون كشم.

    .

    خطبه104

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀عصر جاهلیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [سه شنبه 1399-05-07] [ 11:43:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی ...
    علی از زبان علی

    خداشناسی

     

    ستايش خداوندى را كه اوّل هر نخستين است

    و آخر هر گونه آخرى،

    چون پيش از او چيزى نيست.

    بايد كه ابتدايى نداشته باشد،

    و چون پس از او چيزى نيست پس پايانى نخواهد داشت،

    و گواهى مى دهم كه جز او خدايى نيست،

    و خدا يكى است، آن گواهى كه با درون و برون و قلب و زبان، هماهنگ باشد.

     

    علی از زبان علی

     

    اى مردم دشمنى و مخالفت با من، شما را تا مرز گناه نراند،

    و نافرمانى از من شما را به پيروى از هواى نفس نكشاند، و به هنگام شنيدن سخن من، به گوشه چشم، يكديگر را ننگريد.

     

    معاویه و خبر از حوادث خونين آينده


    سوگند به آن كس كه دانه را شكافت، و جانداران را آفريد،

    آنچه به شما خبر مى دهم از پيامبر امّى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است، نه گوينده دروغ گفت و نه شنونده نا آگاه بود.

    گويا مى بينم شخص سخت گمراهى را كه از شام فرياد زند

    و بتازد و پرچم هاى خود را در اطراف كوفه بپراكند،

    و چون دهان گشايد و سركشى كند

    و جاى پايش بر زمين محكم گردد،

    فتنه فرزند خويش را به دندان گيرد و آتش جنگ شعله ور شود.

    روزها با چهره عبوس و گرفته ظاهر شوند

    و شب و روز با رنج و اندوه بگذرند.

    و آنگاه كه كشتزار او به بار نشست،

    و ميوه او آب دار شد،

    و چون شتر مست خروشيد،

    و چون برق درخشيد،

    پرچم هاى سپاه فتنه از هر سو به اهتزاز در آيد

     و چونان شب تار و درياى متلاطم به مردم روى آورند.

    از آن بيشتر، چه طوفانهاى سختى كه شهر كوفه را بشكافد،

    و چه تند بادهايى كه بر آن وزيدن گيرد،

    و به زودى دستجات مختلف به جان يكديگر يورش آورند:

    آنها كه بر سر پا ايستاده اند درو شوند، و آنها كه بر زمين افتادند لگد مال گردند.

    ادامه »

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-05-06] [ 11:40:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی ...
    علی از زبان علی

    خداشناسی


    اگر خداوند، ستمگر را چند روزى مهلت دهد، از باز پرسى و عذاب او غفلت نمى كند

    و او بر سر راه، در كمين گاه ستمگران است

    و گلوى آنها را در دست گرفته تا از فرو رفتن آب دريغ دارد.

     

    علی از زبان علی


    آگاه باشيد! به خدايى كه جانم در دست اوست، شاميان بر شما پيروز خواهند شد،

    نه از آن رو كه از شما به حق سزاوارترند؛ بلكه در راه باطلى كه زمامدارشان مى رود شتابان فرمان بردارند.

    و شما در گرفتن حق من سستى مى ورزيد.

    هر آينه، ملّت هاى جهان صبح مى كنند در حالى كه از ستم زمامدارانشان در ترس و وحشتند. من صبح مى كنم در حالى كه از ستمگرى پيروان خود وحشت دارم.

    شما را براى جهاد با دشمن بر انگيختم، امّا كوچ نكرديد،

    حق را به گوش شما خواندم ولى نشنيديد،

    و در آشكار و نهان شما را دعوت كردم، اجابت نكرديد،

    پند و اندرزتان دادم، قبول نكرديد.

    آيا حاضران غائب مى باشيد و يا بردگانى در شكل مالكان؟
    فرمان خدا را بر شما مى خوانم از آن فرار مى كنيد،

    و با اندرزهاى رسا و گويا شما را پند مى دهم از آن پراكنده مى شويد،

    شما را به مبارزه با سركشان ترغيب مى كنم، هنوز سخنانم به آخر نرسيده، چون مردم سبا، متفرّق شده، به جلسات خود باز مى گرديد،

    و در لباس پند و اندرز، يكديگر را فريب مى دهيد تا أثر تذكّرات مرا از بين ببريد.

    صبحگاهان كجى هاى شما را راست مى كنم، شامگاهان به حالت اوّل بر مى گرديد،

    چونان كمان سختى كه نه كسى قدرت راست كردن آن را دارد و نه خودش قابليّت راست شدن را دارا است.

    اى مردم كه بدن هاى شما حاضر و عقل هاى شما پنهان و افكار و آراء شما گوناگون است و زمامداران شما دچار مشكلات شمايند.

    رهبر شما از خدا اطاعت مى كند، شما با او مخالفت مى كنيد،

    امّا رهبر شاميان خداى را معصيت مى كند، از او فرمانبردارند.


    به خدا سوگند!

    دوست دارم معاويه شما را با نفرات خود مانند مبادله درهم و دينار با من سودا كند،

    ده نفر از شما را بگيرد و يك نفر از آنها را به من بدهد.

    اى اهل كوفه گرفتار شما شده ام كه سه چيز داريد و دو چيز نداريد: كرهايى با گوش هاى شنوا، گنگ هايى با زبان گويا، كورانى با چشمهاى بينا. نه در روز جنگ از آزادگانيد، و نه به هنگام بلا و سختى برادران يك رنگ مى باشيد. تهى دست مانيد.


    اى مردم!

    شما چونان شتران دور مانده از ساربان مى باشيد، كه اگر از سويى جمع آورى شوند از ديگر سو، پراكنده مى گردند.


    به خدا سوگند!

    مى بينم كه اگر جنگ سخت شود و آتش آن شعله گيرد و گرمى آن سوزان، پسر ابو طالب را رها مى كنيد و مانند جدا شدن زن حامله پس از زايمان از فرزندش، هر يك به سويى مى گريزيد.

    و من در پى آن نشانه ها روانم كه پروردگارم مرا رهنمون شده و آن راه را مى روم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گشوده،

    و همانا من به راه روشن حق گام به گام ره مى سپارم.

     

    جایگاه اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله:


    مردم به اهل بيت پيامبرتان بنگريد، از آن سو كه گام بر مى دارند برويد،

    قدم جاى قدمشان بگذاريد،

    آنها شما را هرگز از راه هدايت بيرون نمى برند،

    و به پستى و هلاكت باز نمى گردانند.

    اگر سكوت كردند سكوت كنيد،

    و اگر قيام كردند قيام كنيد،

    از آنها پيشى نگيريد كه گمراه مى شويد، و از آنان عقب نمانيد كه نابود مى گرديد.

     

    وصف اصحاب پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم:


    من اصحاب محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را ديدم، 

    اما هيچ كدام از شما را همانند آنان نمى نگرم،

    آنها صبح مى كردند در حالى كه موهاى ژوليده و چهره هاى غبار آلوده داشتند،

    شب را تا صبح در حال سجده و قيام به عبادت مى گذراندند،

    و پيشانى و گونه هاى صورت را در پيشگاه خدا بر خاك مى ساييدند،

    با ياد معاد چنان نا آرام بودند گويا بر روى آتش ايستاده اند.

    بر پيشانى آنها از سجده هاى طولانى پينه بسته بود (چون پينه زانوهاى بزها)

    اگر نام خدا برده مى شد چنان مى گريستند كه گريبان هاى آنان تر مى شد.

    و چون درخت در روز تند باد مى لرزيدند، از كيفرى كه از آن بيم داشتند، يا براى پاداشى كه به آن اميدوار بودند.

    .

    خطبه 97

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    ادامه »

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی
    [شنبه 1399-05-04] [ 12:11:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ماهیت شبهه و خبر از آینده ...
    ماهیت شبهه و خبر از آینده


    (برخى از مورّخان نقل كرده اند كه اين سخنرانى امام عليه السّلام پس از حادثه جنگ نهروان در سال 38 هجرى ايراد شد).

     

    علی از زبان علی (بیان برخی ويژگى هاى علمى و سياسى خودشان)


    پس از حمد و ستايش پروردگار!

    اى مردم من بودم كه چشم فتنه را كندم،

    و جز من هيچ كس جرأت چنين كارى را نداشت،

    آنگاه كه امواج سياهى ها بالا گرفت و به آخرين درجه شدّت خود رسيد.

    پس از من بپرسيد پيش از آن كه مرا نيابيد.


    سوگند به خدايى كه جانم در دست اوست،

    نمى پرسيد از چيزى كه ميان شما تا روز قيامت مى گذرد،

    و نه از گروهى كه صد نفر را هدايت يا گمراه مى سازد، جز آن كه شما را آگاه مى سازم و پاسخ مى دهم.

    و از آن كه مردم را بدان مى خواند و آن كه رهبريشان مى كند

    و آن كه آنان را مى راند،

    و آنجا كه فرود مى آيند

    و آنجا كه بار گشايند

    و آن كه از آنها كشته شود و آن كه بميرد، خبر مى دهم.

    آن روز كه مرا از دست داديد،

    و نگرانى ها و مشكلات بر شما باريدن گرفت،

    و بسيارى از پرسش كنندگان به حيرت فرو رفته مى گويند سر انجام چه خواهد شد؟

    كه گروه بسيارى از پرسش شوندگان از پاسخ دادن فرو مانند.

     

     خبر از فتنه هاى آينده


    اين حوادث هنگامى رخ نشان مى دهد كه جنگ در ميان شما طولانى شود،

    و دنيا چنان بر شما تنگ گردد كه ايّام بلا را طولانى پنداريد،

    تا روزى كه خداوند پرچم فتح و پيروزى را براى باقى مانده نيكان شما به اهتزاز در آورد (زمان ظهور حضرت حجّت عجل اللّه تعالى فرجه الشريف).

     

    برخورد با شبهات و ماهیت آن

     

    فتنه ها آنگاه كه روى آورند با حق شباهت دارند،

    و چون پشت كنند حقيقت چنانكه هست، نشان داده مى شود،

    فتنه ها چون مى آيند شناخته نمى شوند،

    و چون مى گذرند، شناخته مى شوند،

    فتنه ها چون گرد بادها مى چرخند،

    از همه جا عبور مى كنند،

    در بعضى از شهرها حادثه مى آفرينند

    و از برخى شهرها مى گذرند. 

     

     خبر از فتنه هاى بنى اميّه ( معاویه و خاندان او لعنه الله علیهم)


    آگاه باشيد!

    همانا ترسناكترين فتنه ها در نظر من، فتنه بنى اميّه بر شما است،

    فتنه اى كور و ظلمانى كه سلطه اش همه جا را فرا گرفته و بلاى آن دامنگير نيكوكاران است.

    هر كس آن فتنه ها را بشناسد نگرانى و سختى آن دامنگيرش گردد،

    و هر كس كه فتنه ها را نشناسد، حادثه اى براى او رخ نخواهد داد.


    به خدا سوگند!

    بنى اميّه بعد از من براى شما زمامداران بدى خواهند بود،

    آنان چونان شتر سركشى كه دست به زمين كوبد و لگد زند و با دندان گاز گيرد و از دوشيدن شير امتناع ورزد، با شما چنين برخوردارى دارند،

    و از شما كسى باقى نگذارند، جز آن كس كه براى آنها سودمند باشد يا آزارى بدانها نرساند.

    و بلاى فرزندان بنى اميّه، بر شما طولانى خواهد ماند

    چندان كه يارى خواستن شما از ايشان چون يارى خواستن بنده باشد از مولاى خويش يا تسليم شده از پيشواى خود.

    فتنه هاى بنى اميّه پياپى با چهره اى زشت و ترس آور، و ظلمتى با تاريكى عصر جاهليّت، بر شما فرود مى آيد.

    نه نور هدايتى در آن پيدا، و نه پرچم نجاتى در آن روزگاران بچشم مى خورد.


    ما اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از آن فتنه ها در امانيم

    و مردم را بدان نمى خوانيم،

    سپس خدا فتنه هاى بنى اميّه را نابود، و از شما جدا خواهد ساخت مانند جدا شدن پوست از گوشت، كه با دست قصّابى انجام پذيرد.

    خدا با دست افرادى، خوارى و ذلّت را به فرزندان اميّه مى چشاند كه به سختى آنها را كنار مى زنند،

    و جام تلخ بلا و ناراحتى و مصيبت را در كامشان مى ريزند،

    و جز شمشير چيزى به آنها نمى دهند،

    و جز لباس ترس بر آنها نپوشانند.

    در آن هنگام، قريش دوست دارد آنچه در دنياست بدهد تا يك بار مرا بنگرد،

    گر چه لحظه كوتاهى (به اندازه كشتن شترى) باشد،

    تا با اصرار چيزى را بپذيرم كه امروز پاره اى از آن را مى خواهم نمى دهند.

    .

    خطبه 93

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ادامه »

    موضوعات: ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀برخورد با شبهات و فتنه ها, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-04-01] [ 12:11:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی بعد از مرگ عثمان ...
    علی از زبان علی بعد از مرگ عثمان

    (پس از قتل عثمان آنگاه كه مردم هجوم آوردند تا با امام على عليه السّلام بيعت كنند، در روز جمعه 25 ذى الحجّه سال 35 هجرى در مدينه فرمود).

     

    علی از زبان علی بعد از مرگ عثمان


    مرا واگذاريد و ديگرى را به دست آريد،

    زيرا ما به استقبال حوادث و امورى مى رويم كه رنگارنگ و فتنه آميز است،

    و چهره هاى گوناگون دارد

    و دل ها بر اين بيعت ثابت و عقل ها بر اين پيمان استوار نمى ماند،

    چهره افق حقيقت را (در دوران خلافت سه خليفه) ابرهاى تيره فساد گرفته، و راه مستقيم حق ناشناخته ماند.


    آگاه باشيد!

    اگر دعوت شما را بپذيرم، بر أساس آنچه كه مى دانم با شما رفتار مى كنم

    و به گفتار اين و آن، و سر زنش سرزنش كنندگان گوش فرا نمى دهم.

    اگر مرا رها كنيد چون يكى از شما هستم كه شايد شنواتر، و مطيع تر از شما نسبت به رييس حكومت باشم،

    در حالى كه من وزير و مشاورتان باشم بهتر است كه امير و رهبر شما گردم.

    .

    خطبه92

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-03-25] [ 11:34:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      وصف محبوبترین و زشترین انسانها از زبان حضرت علی ...
    وصف محبوبترین و زشترین انسانها از زبان حضرت علی

    بهترين بنده خدا 


    اى بندگان خدا همانا بهترين و محبوب ترين بنده نزد خدا، بنده اى است كه خدا او را در پيكار با نفس يارى داده است

    آن كس كه جامعه زيرين او اندوه، و لباس رويين او ترس از خداست

    چراغ هدايت در قلبش روشن شده

    و وسائل لازم براى روزى او فراهم آمده

    و دورى ها و دشوارى ها را بر خود نزديك و آسان ساخته است.

    حقايق دنيا را با چشم دل نگريسته،

    همواره به ياد خدا بوده و اعمال نيكو، فراوان انجام داده است.

    از چشمه گواراى حق سيراب گشته، چشمه اى كه به آسانى به آن رسيد و از آن نوشيده سيراب گرديد.

    راه هموار و راست قدم برداشته،

    پيراهن شهوات را از تن بيرون كرده،

    و جز يك غم، از تمام غم ها خود را مى رهاند،

    و از صف كور دلان و مشاركت با هواپرستان خارج شد،

    كليد باز كننده درهاى هدايت شد

    و قفل درهاى گمراهى و خوارى گرديد.

    راه هدايت را با روشن دلى ديد،

    و از همان راه رفت، و نشانه هاى آن را شناخت

    و از امواج سركش شهوات گذشت.

    به استوارترين دستاويزها و محكم ترين طناب ها چنگ انداخت،

    چنان به يقين و حقيقت رسيد كه گويى نور خورشيد بر او تابيد.

    در برابر خداوند خود را به گونه اى تسليم كرد كه هر فرمان او را انجام مى دهد

    و هر فرعى را به اصلش باز مى گرداند.

    چراغ تاريكى ها، و روشنى بخش تيرگى ها،

    كليد درهاى بسته و بر طرف كننده دشوارى ها،

    و راهنماى گمراهان در بيابان هاى سرگردانى است.

    سخن مى گويد، خوب مى فهماند،

    سكوت كرده به سلامت مى گذرد،

    براى خدا اعمال خويش را خالص كرده آن چنان كه خدا پذيرفته است،

    از گنجينه هاى آيين خدا و اركان زمين است.

     

    عدالت

    خود را به عدالت واداشته

    و آغاز عدالت او آن كه هواى نفس را از دل بيرون رانده است،

     

    حق را مى شناساند و به آن عمل مى كند.

    كار خيرى نيست مگر كه به آن قيام مى كند،

    و در هيچ جا گمان خيرى نبرده جز آن كه به سوى آن شتافته.

     

    قرآن


    اختيار خود را به قرآن سپرده،

    و قرآن را راهبر و پيشواى خود قرار داده است،

    هر جا كه قرآن بار اندازد فرود آيد،

    و هر جا كه قرآن جاى گيرد مسكن گزيند.

     


    وصف زشت ترين انسان، «عالم نمايان»


    و ديگرى كه او را دانشمند نامند امّا از دانش بى بهره است،

    يك دسته از نادانى ها را از جمعى نادان فرا گرفته،

    و مطالب گمراه كننده را از گمراهان آموخته، و به هم بافته،

    و دام هايى از طناب هاى غرور و گفته هاى دروغين بر سر راه مردم افكنده،

    قرآن را بر اميال و خواسته هاى خود تطبيق مى دهد،

    و حق را به هوس هاى خود تفسير مى كند.

    مردم را از گناهان بزرگ ايمن مى سازد،

    و جرائم بزرگ را سبك جلوه مى دهد.

    ادّعا مى كند از ارتكاب شبهات پرهيز دارد امّا در آنها غوطه مى خورد.

    مى گويد: از بدعت ها دورم، ولى در آنها غرق شده است.

    چهره ظاهر او چهره انسان، و قلبش قلب حيوان درنده است،

    راه هدايت را نمى شناسد كه از آن سو ببرود،

    و راه خطا و باطل را نمى داند كه از آن بپرهيزد، پس مرده اى است در ميان زندگان.

     


    جایگاه اهل البیت (علیهم السلام)


    مردم كجا مى رويد چرا از حق منحرف مى شويد؟

    پرچم هاى حق بر و نشانه هاى آن آشكار است،

    با اينكه چراغهاى هدايت روشنگر راهند، چون گمراهان به كجا مى رويد؟

    چرا سرگردانيد در حالى كه عترت پيامبر شما در ميان شماست،

    آنها زمامداران حق و يقينند،

    پيشوايان دين، و زبان هاى راستى و راستگويانند،

    پس بايد در بهترين منازل قرآن جايشان دهيد

    و همانند تشنگانى كه به سوى آب شتابانند، به سويشان هجوم ببريد.

     

     

    وصف پیامبر (صلی الله علیه و آله)


    اى مردم اين حقيقت را از خاتم پيامبران بياموزيد كه فرمود: «هر كه از ما مى ميرد، در حقيقت نمرده است و چيزى از ما كهنه نمى شود.
    پس آنچه نمى دانيد، نگوييد، زيرا بسيارى از حقايق در امورى است كه نا آگاهانه انكار مى كنيد. 

     

    علی از زبان علی


    مردم عذر خواهى كنيد از كسى كه دليلى بر ضدّ او نداريد، و آن كس من مى باشم،

    مگر من در ميان شما بر اساس «ثقل اكبر» كه قرآن است عمل نكردم و ثقل اصغر «عترت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» را در ميان شما باقى نگذاردم.

    مگر من پرچم ايمان را در بين شما استوار نساختم

    و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهيتان ندادم

    مگر پيراهن عافيت را با عدل خود به اندام شما نپوشاندم

    و نيكى ها را با اعمال و گفتار خود در ميان شما رواج ندادم

    و ملكات اخلاق انسانى را به شما نشان ندادم.
    پس وهم و گمان خود را در آنجا كه چشم دل ژرفاى آن را مشاهده نمى كند، و فكرتان توانايى تاختن در آن راه ندارد، به كار نگيريد.

     


     اخبار غيبى نسبت به آينده بنى اميّه(معاویه)


    تا آن كه برخى از شما گمان مى برند كه دنيا به كام بنى اميّه شد،

    و همه خوبى ها را افزون به آنها سپرده و آنها را از سرچشمه خود سيراب كرده،

    و تازيانه و شمشيرشان از سر اين امّت كنار نخواهد رفت.

    كسانى كه چنين مى انديشند در اشتباهند،

    زيرا سهم بنى اميّه تنها جرعه اى از زندگى لذّت بخش است كه مدّتى آن را مى مكند سپس همه آنچه را كه نوشيدند بيرون مى ريزند.

     .

    خطبه87

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀عدالت در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-03-11] [ 11:27:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      هشدار به غاصبان بنی امیه ...
    هشدار به غاصبان بنی امیه

    هشدار به غاصبان بنى اميه

    آنگاه كه در زمان عثمان در سال 33 هجرى، سعيد بن عاص، حق مسلّم امام على عليه السّلام را جهت محاصره اقتصادى، از آن حضرت منع كرد، فرمود:

    بنى اميّه، از ميراث پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم جز اندك چيزى، به من نمى پردازند.

    سوگند به خدا!

    اگر زنده ماندم، بنى اميّه را از حكومت دور مى كنم چونان قصّابى كه شكمبه خاك آلوده را دور مى افكند.


    (سید رضی مى گويد: و «التّراب الوذمة» نيز روايت شد، كه درست نيست و قلب در عبارت است. سخن امام كه فرمود «ليفوقوننى» يعنى اندك اندك از مال به من مى دهند، چونان كه بچّه شتر را اندك اندك شير مى خورانند و يك بار شير از شتر مى دوشند. و «وذام» جمع «و ذمة» پاره اى از شكمبه يا جگر است كه در خاك بيفتد و سپس آن را بردارند).

    .

    خطبه 77

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-02-28] [ 07:13:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خون عثمان از زبان حضرت علی ...
    خون عثمان از زبان حضرت علی

    در سال 36 هجرى وقتى شنيد كه بنى اميّه با تهمت هاى فراوان آن حضرت را در خون عثمان شريك مى پندارند، فرمود:


    آيا شناختى كه بنى اميّه از روحيّات من دارند آنان را از عيب جويى بر من باز نمى دارد و آيا سوابق مبارزات من، نادان را بر سر جاى خود نمى شناسند كه به من تهمت نزنند؟


    آنچه خدا آنان را بدان پند داد از بيان من رساتر است. من مارقين (از دين خارج شدگان) را با حجّت و برهان مغلوب مى كنم و دشمن ناكثين «پيمان شكنان» و ترديد دارندگان در اسلام مى باشم، شبهات را بايد در پرتو كتاب خدا، قرآن، شناخت و بندگان خدا به آنچه در دل دارند پاداش داده مى شوند.

    .

    خطبه75

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀خوارج در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀برخورد با شبهات و فتنه ها, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-02-21] [ 06:39:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی در زمان عثمان ...
    علی از زبان علی در زمان عثمان

    در ذى الحجّه سال 23 هجرى پس از قتل عمر، در روز شورا آن هنگام كه مردم به ناحق، براى بيعت كردن با عثمان جمع شدند، فرمود: 

    همانا مى دانيد كه سزاوارتر از ديگران به خلافت من هستم.

    سوگند به خدا! به آنچه انجام داده ايد گردن مى نهم، تا هنگامى كه اوضاع مسلمين رو براه باشد، و از هم نپاشد، و جز من به ديگرى ستم نشود، و پاداش اين گذشت و سكوت و فضيلت را از خدا انتظار دارم، و از آن همه زر و زيورى كه به دنبال آن حركت مى كنيد، پرهيز مى كنم.

    .

    خطبه74

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ماجرای خلافت از زبان حضرت علی, ✔مطلب ندارد
     [ 06:28:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      زخم دل علی از اهل عراق ...
    زخم دل علی از اهل عراق

    (در سال 38 هجرى و پس از فريب خوردن كوفيان از مكر و حيله عمرو عاص و معاويه، هشدار گونه فرمود).


    علل نكوهش اهل عراق:


    پس از ستايش پروردگار، اى مردم عراق!

    همانا شما به زن بار دارى مى مانيد كه در آخرين روزهاى بار دارى جنين خود را سقط كند، و سرپرستش بميرد، و زمانى طولانى بى شوهر ماند، و ميراث او را خويشاوندان دور غارت كنند.

    آگاه باشيد من با اختيار خود به سوى شما نيامدم بلكه به طرف ديار شما كشانده شدم.


    به من خبر دادند كه مى گوييد على دروغ مى گويد.

    خدا شما را بكشد، بر چه كسى دروغ روا داشته ام؛ آيا به خدا دروغ روا داشتم در حالى كه من نخستين كسى هستم كه به خدا ايمان آوردم، يا بر پيامبرش در حالى كه من اول كسى بودم كه او را تصديق كردم.

    نه به خدا هرگز، آنچه گفتم واقعيّتى است كه شما از دانستن آن دوريد، و شايستگى درك آن را نداريد.


    مادرتان در سوگ شما زارى كند «واى، واى، سر دهد» پيمانه علم را به شما به رايگان بخشيدم، اگر ظرفيّت داشته باشيد، و به زودى خبر آن را خواهيد فهميد.

    .

    خطبه 71

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [پنجشنبه 1399-02-18] [ 09:55:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نفرین حضرت علی ...
    نفرین حضرت علی

    (در سال 40 هجرى سحرگاهى كه ضربت خورد، فرمود).


    شكوه ها با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم:


    همان گونه كه نشسته بودم، خواب چشمانم را ربود،

    رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) را ديدم، پس گفتم اى رسول خدا، از امّت تو چه تلخى ها ديدم و از لجبازى و دشمنى آنها چه كشيدم.

    پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود: نفرينشان كن.

    گفتم: خدا بهتر از آنان را به من بدهد، و به جاى من شخص بدى را بر آنها مسلّط گرداند.

    .

    خطبه70

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 09:47:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      کوفیان و سستی در جهاد ...
    کوفیان و سستی در جهاد

    (در سال 39 هجرى پس از شنيدن غارتگرى هاى فرماندهان معاويه در «عين التّمر» در نكوهش كوفيان فرمود).

     

    نکوهش کوفیان در سستی در جهاد

    چه مقدار با شما كوفيان مدارا كنم، چونان مدارا كردن با شتران نو بارى كه از سنگينى بار، پشتشان زخم شده است، و مانند وصله زدن جامه فرسوده اى كه هر گاه از جانبى آن را بدوزند، از سوى ديگر پاره مى گردد.

    هر گاه دسته اى از مهاجمان شام به شما يورش آوردند، هر كدام از شما به خانه رفته، درب خانه را مى بنديد، و چون سوسمار در سوراخ خود مى خزيد، و چون كفتار در لانه مى آرميد.


    سوگند به خدا!

    ذليل است آن كس كه شما يارى دهندگان او باشيد، كسى كه با شما تير اندازى كند گويا تيرى بدون پيكان رها ساخته است.


    به خدا سوگند!

    شما در خانه ها فراوان، و زير پرچم هاى ميدان نبرد اندكيد. و من مى دانم كه چگونه بايد شما را اصلاح و كجى هاى شما را راست كرد، امّا اصلاح شما را با فاسد كردن روح خويش جايز نمى دانم.


    خدا بر پيشانى شما داغ ذلّت بگذارد، و بهره شما را اندك شمارد، شما آنگونه كه باطل را مى شناسيد از حق آگاهى نداريد، و در نابودى باطل تلاش نمى كنيد آن سان كه در نابودى حق كوشش داريد.

    .

    خطبه69

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ جهاد در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 09:40:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      موضع گيرى امام علي برابر تهديد به ترور ...
    موضع گيرى امام علي برابر تهديد به ترور

    در سال 40 هجرى، روزهاى آخر عمر شريف امام عليه السّلام در كوفه در پاسخ به برخى از تهديدها و كشته شدن ناگهانى فرمود.


    موضع گيرى امام عليه السّلام برابر تهديد به ترورو مرگ


    پروردگار! براى من پوششى استوار قرار داد كه مرا حفظ نمايد،

    هنگامى كه عمرم بسر آيد، از من دور شده و مرا تسليم مرگ مى كند، كه در آن روز نه تير خطا مى رود و نه زخم بهبود مى يابد.

    .

    خطبه62

    نهج البلاغه

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀نبوت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-01-24] [ 07:27:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      پیش بینی حضرت علی ...
    پیش بینی حضرت علی

    در سال 40 هجرى، روزهاى آخر عمر شريف خود در نكوهش و هشدار كوفيان ايراد فرمود.

    پیش بینی حضرت علی از خلیفه بعد خود


    آگاه باشيد!

    پس از من مردى با گلوى گشاده، و شكمى بزرگ بر شما مسلّط خواهد شد، كه هر چه بيابد مى خورد، و تلاش مى كند آنچه ندارد به دست آورد. او را بكشيد ولى هرگز نمى توانيد او را بكشيد.

    آگاه باشيد!

    به زودى معاويه شما را به بيزارى و بدگويى من وادار مى كند، بدگويى را به هنگام اجبار دشمن اجازه مى دهم كه مايه بلندى درجات من و نجات شماست، امّا هرگز در دل از من بيزارى نجوييد كه من بر فطرت توحيد تولّد يافته ام و در ايمان و هجرت از همه پيش قدم تر بوده ام.

    .

    خطبه57

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-01-18] [ 05:08:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نحوه آزمایش خداوند در جنگها ...
    نحوه آزمایش خداوند در جنگها

    برخى اين خطبه را به آغاز سال 37 هجرى نسبت به تحرّكات معاويه در بصره، و برخى در يكى از روزهاى جنگ صفّين نسبت مى دهند.

     

    نحوه آزمایش خداوند در جنگها


    در ركاب پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بوديم و با پدران و فرزندان و برادران و عموهاى خود جنگ مى كرديم، كه اين مبارزه بر ايمان و تسليم ما مى افزود، و ما را در جادّه وسيع حقّ و صبر و برد بارى برابر ناگواريها و جهاد و كوشش برابر دشمن، ثابت قدم مى ساخت.


    گاهى يك نفر از ما و ديگرى از دشمنان ما، مانند دو پهلوان نبرد مى كردند، و هر كدام مى خواست كار ديگرى را بسازد و جام مرگ را به ديگرى بنوشاند، گاهى ما بر دشمن پيروز مى شديم و زمانى دشمن بر ما غلبه مى كرد.
    پس آنگاه كه خدا، راستى و اخلاص ما را ديد، خوارى و ذلّت را بر دشمنان ما نازل و پيروزى را به ما عنايت فرمود، تا آنجا كه اسلام استحكام يافته فراگير شد و در سرزمين هاى پهناورى نفوذ كرد.


    به جانم سوگند !

    اگر ما در مبارزه مثل شما بوديم هرگز پايه اى براى دين استوار نمى ماند، و شاخه اى از درخت ايمان سبز نمى گرديد.

    به خدا سوگند، شما هم اكنون از سينه شتر خون مى دوشيد و سرانجامى جز پشيمانى نداريد.

    .

    خطبه56

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ جهاد در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 04:58:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خویشتن داری یا ترس از مرگ ...
    خویشتن داری یا ترس از مرگ

    در سال 37 هجرى در آستانه جنگ صفّين، برخى مدارا كردن امام را ديده و علّت را پرسيدند در پاسخ آنان فرمود:


    اينكه مى گوييد، خويشتن دارى از ترس مرگ است، بخدا سوگند باكى ندارم كه من به سوى مرگ روم يا مرگ به سوى من آيد، و اگر تصوّر مى كنيد در جنگ با شاميان ترديد دارم.


    بخدا سوگند!

    هر روزى كه جنگ را به تأخير مى اندازم براى آن است كه آرزو دارم عدّه اى از آنها به ما ملحق شوند و هدايت گردند. و در لابلاى تاريكى ها، نور مرا نگريسته به سوى من بشتابند، كه اين براى من از كشتار آنان در راه گمراهى بهتر است، گر چه در اين صورت نيز به جرم گناهانشان گرفتار مى گردند.

    .

    خطبه55

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 04:52:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علت شروع جنگ صفین ...
    علت شروع جنگ صفین

    (در سال 37 هجرى به هنگام شروع جنگ صفّين اين سخنرانى را ايراد فرمود.



    علت شروع جنگ صفین


    مردم همانند شتران تشنه اى كه به آب نزديك شده،

    و ساربان رهاشان كرده،

    و عقال (پاى بند) از آنها گرفته، بر من هجوم آوردند و به يكديگر پهلو مى زدند، فشار مى آوردند، چنان كه گمان كردم مرا خواهند كشت، يا بعضى به وسيله بعض ديگر مى ميرند و پايمال مى گردند.

     

    معاویه


    پس از بيعت عمومى مردم، مسئله جنگ با معاويه را ارزيابى كردم، همه جهات آن را سنجيدم تا آن كه مانع خواب من شد، ديدم چاره اى جز يكى از اين دو راه ندارم: يا با آنان مبارزه كنم، و يا آن چه را كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آورده، انكار مى نمايم، پس به اين نتيجه رسيدم كه، تن به جنگ دادن آسانتر از تن به كيفر پروردگار دادن است، و از دست دادن دنيا آسان تر از رها كردن آخرت است.

    .

    خطبه54

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه
    [یکشنبه 1399-01-10] [ 03:43:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      امام علی چرا با معاویه جنگید؟ ...
    امام علی چرا با معاویه جنگید؟

    وقتى نماينده خود جرير بن عبد اللّه را در سال 36 هجرى به طرف معاويه فرستاد و معاويه پاسخى روشن نمى داد. ياران امام گفتند، وسائل جنگ را مهيّا كن، فرمود:

    1. واقع نگرى در برخورد با دشمن


    مهيّا شدن من براى جنگ با شاميان، در حالى است كه «جرير» را به رسالت به طرف آنان فرستاده ام، بستن راه صلح و باز داشتن شاميان از راه خير است، اگر آن را انتخاب كنند. من مدّت اقامت «جرير» را در شام معيّن كردم، كه اگر تأخير كند، يا فريبش دادند و يا از اطاعت من سرباز زده است.
    عقيده من اين است كه صبر نموده با آنها مدارا كنيد، گرچه مانع آن نيستم كه خود را براى پيكار آماده سازيد.

     


    2. ضرورت جهاد با شاميان


    من بارها جنگ با معاويه را برّرسى كرده ام، و پشت و روى آن را سنجيده، ديدم راهى جز پيكار، يا كافر شدن نسبت به آن چه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آورده باقى نمانده است، زيرا در گذشته كسى [عثمان] بر مردم حكومت مى كرد كه اعمال او حوادثى آفريد و باعث گفتگو و سر و صداهاى فراوان شد، مردم آنگاه اعتراض كردند و تغييرش دادند.

    خطبه43

    نهح البلاغه

    .

    .موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ جهاد در نهج البلاغه
    [چهارشنبه 1398-12-07] [ 12:03:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی ...
    علی از زبان علی

    پس از شنيدن تهاجم يكى از افسران معاويه، نعمان بن بشير به عين التّمر، سرزمين آباد قسمت غربى فرات، و كوتاهى كوفيان در سال 39 هجرى در كوفه فرمود:


    1. نكوهش كوفيان 
    گرفتار كسانى شده ام كه چون امر مى كنم فرمان نمى برند، و چون آنها را فرا مى خوانم اجابت نمى كنند. اى مردم بى اصل و ريشه، در يارى پروردگارتان براى چه در انتظاريد؟ آيا دينى نداريد كه شما را گرد آورد و يا غيرتى كه شما را به خشم وا دارد؟

    2. علل شكست و نابودى كوفيان:
    در ميان شما به پاخاسته فرياد مى كشم، و عاجزانه از شما يارى مى خواهم، امّا به سخنان من گوش نمى سپاريد، و فرمان مرا اطاعت نمى كنيد، تا آن را كه پيامدهاى ناگوار آشكار شد، نه با شما مى توان انتقام خونى را گرفت، و نه با كمك شما مى توان به هدف رسيد.


    شما را به يارى برادرانتان مى خوانم، مانند شترى كه از درد بنالد، ناله و فرياد سر مى دهيد، و يا همانند حيوانى كه پشت آن زخم باشد، حركتى نمى كنيد. تنها گروه اندكى به سوى من آمدند كه آنها نيز ناتوان و مضطرب بودند، «گويا آنها را به سوى مرگ مى كشانند، و مرگ را با چشمانشان مى نگرند».


    (سید رضی مى گويد: «متذائب» يعنى مضطرب، از «تذاءبت الرّيح» يعنى وزش باد گوناگون و مضطرب گشت، و ذئب (گرگ) را ذئب ناميدند چون در رفتن اضطراب دارد).

     

    خطبه39

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه
    [یکشنبه 1398-12-04] [ 09:13:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی ...
    علی از زبان علی

    پس از فرونشاندن شورش نهروان در سال 38 هجرى در كوفه ايراد فرمود كه شبيه يك سخنرانى است.


    1. ويژگى ها و فضائل امام على (عليه السّلام)


    آن گاه كه همه از ترس سست شده، كنار كشيدند، من قيام كردم، و آن هنگام كه همه خود را پنهان كردند من آشكارا به ميدان آمدم، و آن زمان كه همه لب فرو بستند، من سخن گفتم، و آن وقت كه همه باز ايستادند من با راهنمايى نور خدا به راه افتادم. 


    در مقام حرف و شعار صدايم از همه آهسته تر بود امّا در عمل برتر و پيشتاز بودم، زمام امور را به دست گرفتم، و جلوتر از همه پرواز كردم، و پاداش سبقت در فضيلت ها را بردم. همانند كوهى كه تند بادها آن را به حركت در نمى آورد، و طوفانها آن را از جاى بر نمى كند، كسى نمى توانست عيبى در من بيابد، و سخن چينى جاى عيب جويى در من نمى يافت. 
    خوارترين افراد نزد من عزيز است تا حق او را باز گردانم، و نيرومند در نظر من پست و ناتوان است تا حق را از او باز ستانم. در برابر خواسته هاى خدا راضى و تسليم فرمان او هستم.

    2. علّت سكوت و كناره گيرى از خلافت


    آيا مى پنداريد من به رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) دروغى روا دارم؟ به خدا سوگند، من نخستين كسى هستم كه او را تصديق كردم، و هرگز اوّل كسى نخواهم بود كه او را تكذيب كنم. در كار خود انديشيدم، ديدم پيش از بيعت، پيمان اطاعت و پيروى از سفارش رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) را بر عهده دارم، كه از من براى ديگرى پيمان گرفت. (پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود؛ اگر در امر حكومت كار به جدال و خونريزى كشانده شود، سكوت كن).

    خطبه37

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه
    [شنبه 1398-11-26] [ 09:56:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تلاش برای هدایت دشمنان ...
    تلاش برای هدایت دشمنان

    (براى هشدار و نصيحت خوارج نهروان و تذكّر اشتباهات آنان در ماه صفر سال 38 هجرى فرمود. 


    تلاش در هدايت دشمن


    شما را از آن مى ترسانم مبادا صبح كنيد در حالى كه جنازه هاى شما در اطراف رود نهروان و زمين هاى پست و بلند آن افتاده باشد، بدون آن كه برهان روشنى از پروردگار، و حجّت و دليل قاطعى داشته باشيد. از خانه ها آواره گشته و به دام قضا گرفتار شده باشيد.

    علی از زبان علی


    من شما را از اين حكميّت نهى كردم ولى با سر سختى مخالفت كرديد، تا به دلخواه شما كشانده شدم. شما اى بى خردان، و بى خردان، اى ناكسان و بى پدران، من كه اين فاجعه را به بار نياوردم و هرگز زيان شما را نخواستم.

    خطبه36

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀خوارج در نهج البلاغه, ◀جنگ نهروان در نهج البلاغه
     [ 09:42:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      علت سستی در جهاد ...
    علت سستی در جهاد

    اين خطبه را پس از شكست شورشيان خوارج، در سال 38 هجرى براى بسيج كردن مردم جهت مبارزه با شاميان در «نخيله كوفه» ايراد فرمود.

     

    علت سستی در جهاد


    نفرين بر شما كوفيان كه از فراوانى سرزنش شما خسته شدم.

    آيا به جاى زندگى جاويدان قيامت به زندگى زود گذر دنيا رضايت داديد و بجاى عزّت و سر بلندى، بدبختى و ذلّت را انتخاب كرديد؟


    هر گاه شما را به جهاد با دشمنتان دعوت مى كنم، چشمانتان از ترس در كاسه مى گردد، گويا ترس از مرگ عقل شما را ربوده و چون انسان هاى مست از خود بيگانه شده، حيران و سرگردانيد. گويا عقل هاى خود را از دست داده و درك نمى كنيد.
    من ديگر هيچ گاه به شما اطمينان ندارم، و شما را پشتوانه خود نمى پندارم، شما ياران شرافتمندى نيستيد كه كسى به سوى شما دست دراز كند. به شتران بى ساربان مى مانيد كه هر گاه از يك طرف جمع آورى گرديد، از سوى ديگر پراكنده مى شويد.


    به خدا سوگند، شما بد وسيله اى براى افروختن آتش جنگ هستيد، شما را فريب مى دهند امّا فريب دادن نمى دانيد، سرزمين شما را پياپى مى گيرند و شما پروا نداريد، چشم دشمن براى حمله شما خواب ندارد ولى شما در غفلت به سر مى بريد.


    بخدا سوگند، شكست براى كسانى است كه دست از يارى يكديگر مى كشند.

    سوگند بخدا، اگر جنگ سخت درگير شود و حرارت و سوزش مرگ شما را در برگيرد، از اطراف فرزند ابو طالب، همانند جدا شدن سر از تن، جدا و پراكنده مى شويد.


    به خدا سوگند آن كه دشمن را بر جان خويش مسلط گرداند تا گوشتش را بخورد، و استخوانش را بشكند، و پوستش را جدا سازد، عجز و ناتوانى اش بسيار بزرگ و قلب او بسيار كوچك و ضعيف است.

     

    علی از زبان علی


    تو اگر مى خواهى اينگونه باش، امّا من، به خدا سوگند از پاى ننشينم و قبل از آن كه دشمن فرصت يابد با شمشير آبديده چنان ضربه اى بر پيكر او وارد سازم كه ريزه هاى استخوان سرش را بپراكند، و بازوها و قدم هايش جدا گردد و از آن پس خدا هر چه خواهد انجام دهد.


     حقوق متقابل مردم و رهبرى


    اى مردم، مرا بر شما و شما را بر من حقّى واجب شده است، حق شما بر من، آن كه از خير خواهى شما دريغ نورزم و بيت المال را ميان شما عادلانه تقسيم كنم، و شما را آموزش دهم تا بى سواد و نادان نباشيد، و شما را تربيت كنم تا راه و رسم زندگى را بدانيد.
    و اما حق من بر شما اين است كه به بيعت با من وفادار باشيد، و در آشكار و نهان برايم خير خواهى كنيد، هر گاه شما را فرا خواندم اجابت نماييد و فرمان دادم اطاعت كنيد.

    خطبه34

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ جهاد در نهج البلاغه
    [سه شنبه 1398-11-22] [ 09:46:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی ...
    علی از زبان علی

    در سال 36 هجرى به هنگام عزيمت به شهر بصره، جهت جنگ با ناكثين در سرزمين ذى قار، فرمود.


     
    1. علی از زبان علی
    ابن عباس مى گويد در سرزمين «ذى قار»، خدمت امام رفتم كه داشت كفش خود را پينه مى زد، تا مرا ديد، فرمود: قيمت اين كفش چقدر است؟ گفتم بهايى ندارد. فرمود: به خدا سوگند، همين كفش بى ارزش نزد من از حكومت بر شما محبوب تر است مگر اينكه حقّى را با آن به پا دارم، يا باطلى را دفع نمايم.

     

    2.پیامبر از زبان علی

    آنگاه از خيمه بيرون آمد و براى مردم چنين خطبه خواند؛
    همانا خداوند هنگامى محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را مبعوث فرمود كه هيچ كس از عرب، كتاب آسمانى نداشت، و ادّعاى پيامبرى نمى كرد.
    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مردم جاهلى را تا به جايگاه كرامت انسانى پيش برد و به رستگارى رساند، كه سر نيزه هايشان كندى نپذيرفت و پيروز شدند و جامعه آنان استحكام گرفت.


     
    3. علی از زبان علی


    به خدا سوگند من از پيشتازان لشكر اسلام بودم تا آنجا كه صفوف كفر و شرك تار و مار شد.
    هرگز ناتوان نشدم و نترسيدم، هم اكنون نيز همان راه را مى روم، پرده باطل را مى شكافم تا حق را از پهلوى آن بيرون آورم. 

    مرا با قريش چه كار. به خدا سوگند، آن روز كه كافر بودند با آنها جنگيدم، و هم اكنون كه فريب خورده اند، با آنها مبارزه مى كنم. ديروز با آنها زندگى مى كردم و امروز نيز گرفتار آنها مى باشم.
    به خدا سوگند قريش از ما انتقام نمى گيرد جز به آن علّت كه خداوند ما را از ميان آنان برگزيد و گرامى داشت. ما هم آنان را در زندگى خود پذيرفتيم، پس چنان بودند كه شاعر گفته است: 
    «به جان خودم سوگند، هر صبح از شير صاف نوشيدى. و سر شير و خرماى بى هسته خوردى. 
    ما اين مقام و عظمت را به تو بخشيديم در حالى كه بلند مرتبت نبودى. و در اطراف تو با سواران خود تا صبح نگهبانى داديم و تو را حفظ كرديم».

    خطبه33

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه
    [دوشنبه 1398-11-21] [ 11:04:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ملامت کوفیان در جهاد نکردن ...
    ملامت کوفیان در جهاد نکردن

    وقتى خبر تهاجم سربازان معاويه به شهر انبار در سال 38 هجرى، و سستى مردم به امام ابلاغ شد فرمود.

    ارزش جهاد در راه خدا


    پس از ستايش پروردگار، جهاد در راه خدا، درى از درهاى بهشت است، كه خدا آن را به روى دوستان مخصوص خود گشوده است.
    جهاد، لباس تقوا، و زره محكم، و سپر مطمئن خداوند است، كسى كه جهاد را ناخوشايند دانسته و ترك كند، خدا لباس ذلّت و خوارى بر او مى پوشاند، و دچار بلا و مصيبت مى شود و كوچك و ذليل مى گردد، دل او در پرده گمراهى مانده و حق از او روى مى گرداند، به جهت ترك جهاد، به خوارى محكوم و از عدالت محروم است.


    آگاه باشيد من شب و روز، پنهان و آشكار، شما را به مبارزه با شاميان دعوت كردم .

     گفتم پيش از آن كه آنها با شما بجنگند با آنان نبرد كنيد.به خدا سوگند! هر ملّتى كه درون خانه خود مورد هجوم قرار گيرد، ذليل خواهد شد.


    امّا شما سستى به خرج داديد، و خوارى و ذلّت پذيرفتيد، تا آنجا كه دشمن پى در پى به شما حمله كرد و سر زمين هاى شما را تصرّف نمود.
    و اينك، فرمانده معاويه، (مرد غامدى) با لشكرش وارد شهر انبار شده و فرماندار من، «حسّان بن حسّان بكرى» را كشته و سربازان شما را از مواضع مرزى بيرون رانده است.


    به من خبر رسيده كه مردى از لشكر شام به خانه زنى مسلمان و زنى غير مسلمان كه در پناه حكومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره هاى آنها را به غارت برده، در حالى كه هيچ وسيله اى براى دفاع، جز گريه و التماس كردن، نداشته اند.


    لشكريان شام با غنيمت فراوان رفتند بدون اين كه حتّى يك نفر آنان، زخمى بردارد، و يا قطره خونى از او ريخته شود، اگر براى اين حادثه تلخ، مسلمانى از روى تأسّف بميرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است.

     

    شگفتا شگفتا، به خدا سوگند، اين واقعيّت قلب انسان را مى ميراند و دچار غم و اندوه مى كند كه شاميان در باطل خود وحدت دارند، و شما در حق خود متفرّقيد.
    زشت باد روى شما و از اندوه رهايى نيابيد كه آماج تير بلا شديد. به شما حمله مى كنند، شما حمله نمى كنيد. با شما مى جنگند، شما نمى جنگيد اين گونه معصيت خدا مى شود و شما رضايت مى دهيد.


    وقتى در تابستان فرمان حركت به سوى دشمن مى دهم، مى گوييد هوا گرم است، مهلت ده تا سوز گرما بگذرد، و آنگاه كه در زمستان فرمان جنگ مى دهم، مى گوييد هوا خيلى سرد است بگذار سرما برود.
    همه اين بهانه ها براى فرار از سرما و گرما بود. وقتى شما از گرما و سرما فرار مى كنيد، به خدا سوگند كه از شمشير بيشتر گريزانيد.


    علی از زبان علی

    اى مرد نمايان نامرد اى كودك صفتان بى خرد كه عقل هاى شما به عروسان پرده نشين شباهت دارد.
    چقدر دوست داشتم كه شما را هرگز نمى ديدم و هرگز نمى شناختم. شناسايى شما -سوگند به خدا- كه جز پشيمانى حاصلى نداشت، و اندوهى غم بار سر انجام آن شد.
    خدا شما را بكشد كه دل من از دست شما پر خون، و سينه ام از خشم شما مالامال است. كاسه هاى غم و اندوه را، جرعه جرعه به من نوشانديد، و با نافرمانى و ذلّت پذيرى، رأى و تدبير مرا تباه كرديد، تا آنجا كه قريش در حق من گفت: «بى ترديد پسر ابى طالب مردى دلير است ولى دانش نظامى ندارد».


    خدا پدرشان را مزد دهد، آيا يكى از آنها تجربه هاى جنگى سخت و دشوار مرا دارد، يا در پيكار توانست از من پيشى بگيرد؟ هنوز بيست سال نداشتم، كه در ميدان نبرد حاضر بودم، هم اكنون كه از شصت سال گذشته ام. امّا دريغ، آن كس كه فرمانش را اجرا نكنند، رأيى نخواهد داشت.

     

    خطبه27

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ جهاد در نهج البلاغه
    [شنبه 1398-11-19] [ 11:46:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      قدرت تقوا در عبور از باطل ها ...
    قدرت تقوا در عبور از باطل ها

    پس از بيعت مردم مدينه با امام عليه السّلام اين اوّلين سخنرانى آن حضرت در سال 35 هجرى است.

     

     اعلام سياست هاى حكومتى:


    آن چه مى گويم به عهده مى گيرم، و خود به آن پاى بندم.

    كسى كه عبرت ها براى او آشكار شود، و از عذاب آن پند گيرد، تقوا و خويشتن دارى او را از سقوط در شبهات نگه مى دارد.


    آگاه باشيد، تيره روزى ها و آزمايش ها، همانند زمان بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بار ديگر به شما روى آورد.


    سوگند به خدايى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به حق مبعوث كرد، سخت آزمايش مى شويد، چون دانه اى كه در غربال ريزند، يا غذايى كه در ديگ گذارند به هم خواهيد ريخت، زير و رو خواهيد شد، تا آن كه پايين به بالا، و بالا به پايين رود، آنان كه سابقه اى در اسلام داشتند، و تاكنون منزوى بودند، بر سر كار مى آيند، و آنها كه به ناحق، پيشى گرفتند، عقب زده خواهند شد.

     

    علی از زبان علی

    به خدا سوگند، كلمه اى از حق را نپوشاندم، هيچ گاه دروغى نگفته ام، از روز نخست، به اين مقام خلافت و چنين روزى خبر داده شدم.

     

    لزوم تقوا و خودسازی

    آگاه باشيد همانا گناهان چون مركب هاى بد رفتارند كه سواران خود (گناهكاران) را عنان رها شده در آتش دوزخ مى اندازند.

    اما تقوا!

    چونان مركب هاى فرمانبردارى هستند كه سواران خود را، عنان بر دست، وارد بهشت جاويدان مى كنند.


    حقّ و باطل هميشه در پيكارند، و براى هر كدام طرفدارانى است، اگر باطل پيروز شود، جاى شگفتى نيست، از دير باز چنين بوده، و اگر طرفداران حق اندكند، چه بسا روزى فراوان گردند و پيروز شوند، امّا كمتر اتّفاق مى افتد كه چيز رفته باز گردد.

    (سید رضی مى گويد: كلمات امام عليه السّلام پيرامون حق و باطل، از سخنان نيكويى است كه كلام كسى از سخن سرايان به آن نخواهد رسيد، و بيش از آن چه كه ما در شگفت شويم، شگفتى، برابر آن فرو مانده است، در اين كلمات امام عليه السّلام ريزه كاريهايى از فصاحت است كه نه زبان قدرت شرح آن را دارد، و نه انسانى مى تواند از درّه هاى عميق آن بگذرد، اين اعتراف مرا كسانى كه در فصاحت پيشگامند و با سابقه، درك مى كنند.)


    آن كس كه بهشت و دوزخ را پيش روى خود دارد، در تلاش است.

    برخى از مردم به سرعت به سوى حق پيش مى روند، كه اهل نجاتند، و بعضى به كندى مى روند و اميدوارند، و ديگرى كوتاهى مى كند و در آتش جهنّم گرفتار است.
    چپ و راست گمراهى، و راه ميانه، جادّه مستقيم الهى است كه قرآن و آثار نبوّت، آن را سفارش مى كند، و گذرگاه سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و سرانجام، بازگشت همه بدان سو مى باشد.


    ادّعا كننده باطل نابود شد، و دروغگو زيان كرد، هر كس با حق در افتاد هلاك گرديد.
    نادانى انسان همين بس كه قدر خويش نشناسد.
    آن چه بر أساس تقوا پايه گذارى شود، نابود نگردد. كشتزارى كه با تقوا آبيارى شود، تشنگى ندارد.
    مردم به خانه هاى خود روى آوريد، مسائل ميان خود را اصلاح كنيد، توبه و بازگشت پس از زشتى ها ميسّر است.
    جز پروردگار خود، ديگرى را ستايش نكنيد و جز خويشتن خويش ديگرى را سرزنش ننماييد.

    خطبه16

    نهج البلاغه

    .

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه
    [جمعه 1398-09-22] [ 06:42:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      هرگز غافلگیر نمی شوم ...
    هرگز غافلگیر نمی شوم

    در سال 36 هجرى در شهر مدينه آن گاه كه از امام خواستند طلحه و زبير را تعقيب نكند، فرمود.


    آگاهى و مظلوميّت امام عليه السّلام:


    به خدا سوگند!

    از آگاهى لازمى برخوردارم و هرگز غافلگير نمی ‏شوم، كه دشمنان ناگهان مرا محاصره كنند و با نيرنگ دستگيرم نمايند. من همواره با يارى انسان حق طلب، بر سر آن كس مى ‏كوبم كه از حق روى گردان است، و با يارى فرمانبر مطيع، نافرمان اهل ترديد را درهم مى‏ شكنم، تا آن روز كه دوران زندگانى من به سر آيد.


    پس سوگند به خدا!

    من همواره از حق خويش محروم ماندم، و از هنگام وفات پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تا امروز حق مرا از من باز داشته و به ديگرى اختصاص دادند.

    خطبه6

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه
    [چهارشنبه 1398-09-13] [ 10:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      فلسفه سکوت ...
    فلسفه سکوت

    گفتار امام راجع به ماجرای سقیفه

    فلسفه سكوت
    در شرايطى قرار دارم كه اگر سخن بگويم، مى گويند بر حكومت حريص است، و اگر خاموش باشم، مى گويند: از مرگ مى ترسيد. هرگز، من و ترس از مرگ! پس از آن همه جنگ ها و حوادث ناگوار.

    سوگند به خدا!

    انس و علاقه فرزند ابى طالب به مرگ در راه خدا، از علاقه طفل به سینه مادر بيشتر است. اين كه سكوت برگزيدم، از علوم و حوادث پنهانى آگاهى دارم كه اگر باز گويم مضطرب مى گرديد، چون لرزيدن ريسمان در چاه هاى عميق.

    خطبه5

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه
    [دوشنبه 1398-09-11] [ 11:32:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی ...
    علی از زبان علی

    علی از زبان علی

    من همواره منتظر سرانجام حيله گرى شما مردم بصره بودم، و نشانه هاى فريب خوردگى را در شما مى نگريستم. تظاهر به ديندارى شما، پرده اى ميان ما كشيد ولى من با صفاى باطن درون شما را مى خواندم.


    من براى وا داشتن شما به راه هاى حق، كه در ميان جادّه هاى گمراه كننده بود، به پاخاستم در حالى كه سر گردان بوديد و راهنمايى نداشتيد تشنه كام هر چه زمين را مى كنديد قطره آبى نمى يافتيد.

    امروز زبان بسته را به سخن مى آورم. دور باد رأى كسى كه با من مخالفت كند.

    از روزى كه حق به من نشان داده شد، هرگز در آن شك و ترديد نكردم. كناره گيرى من چونان حضرت موسى عليه السّلام برابر ساحران است كه بر خويش بيمناك نبود، ترس او براى اين بود كه مبادا جاهلان پيروز شده و دولت گمراهان حاكم گردد. امروز ما و شما بر سر دو راهى حق و باطل قرار داريم، آن كس كه به وجود آب اطمينان دارد، تشنه نمى ماند.

    خطبه4

    نهج البلاغه

    .

    .

    سایت اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه
    [سه شنبه 1398-09-05] [ 08:22:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نامه به مردم مصر ...
    نامه به مردم مصر

    ??نامه ی حضرت علی به مردم مصر که آن را همراه مالک اشتر رحمه الله علیه -هنگامی که او را حاکم مصر کرد -فرستاد.

     

    ?پیامبر صلی الله علیه و آله


    اما بعد!
    خداوند سبحان محمد صلی الله علیه و آله را فرستاد که برای جهانیان بیم دهنده و بر پیامبران گواه باشد . چون رسول خدا درگذشت مسلمانان پس از او درباره ی خلافت به نزاع پرداختند.

     

    ?علی از زبان علی


    به خدا سوگند! هرگز تصور نمی کردم که عرب پس از درگذشت پیامبر، خلافت را از خاندان او برگرداند یا پس از پیامبر آن را از من دور کند. مرا به درد و فریاد نیاورد مگر شتافتن مردم به سوی فلان برای بیعت کردن با او.
    من مدتی دست از بیعت کشیدن تا آنکه دیدم گروهی از مردم از اسلام برگشتند و مردم را به نابود کردن دین محمد فرا می خوانند.
    پس ترسیدم که اگر اسلام و مسلمانان را یاری نکنم رخنه ای در دین یا ویرانی ایی در آن خواهم دید که مصیبت آن بر من بزرگتر از محروم شدن از حکومت بر شماست. حکومتی که متاع چند روزه ی دنیاست و همچون سرابی دست خوش زوال خواهد شد یا مانند ابر از هم خواهد پاشید . پس در میان آن آشوب و بلوا قیام کردم تا آنکه باطل نابود شد و از بین رفت و دین استوار و پابرجا گردید.

    به خدا سوگند!

    اگر به تنهایی با دشمنان مواجهه می شدم و آنان تمام زمین را پر کرده بودند نه باک داشتم و نه می ترسیدم ؛ زیرا از گمراهی ای که ایشان در آن هستند و هدایتی که خود بر آن هستم، نیک آگاهم و از جانب پروردگارم بر یقینم.
    من آرزومند دیدار خدایم و در انتظار و امیدوار به ماداش نیک او هستم.


    اما دریغم می آید که حکومت این امت به دست بی خردان و بدکاران آنان افتد و مال خدا را میان خود دست به دست بگردانند و بندگان خدا را به بردگی گیرند و با صاحان بجنگند و فاسقان را همدست خود سازند ؛ زیرا از اینان کسی است که در میان شما شراب حرام نوشید [ولید بن عقبه] و حد اسلام بر او جاری شد و از اینان کسی است که تا اندک مالی نگرفت اسلام نیاورد.


    اگر از حکومت این کسان بر شما بیم نداشتم شما را بر نمی انگیختم و سرزنش نمی کردم و فرا نمی خواندم و تحریض نمی کردم و آنگاه که سرباز زدید و سستی نشان دادید ، رهایتان می کردم.

     

    جهاد


    مگر نمی بینید به مرزهایتان دست انداخته اند و شهرهایتان را اشغال و سرزمین هایتان را تصرف کرده اند و شهرهایتان در جنگ فرو رفته است؟!
    خدا شما را بیامرزد ! به سوی جنگ با دشمنانتان حرکت کنید، در خانه و کاشانه ی خود نمانید که به ستم گرفتار شوید و به ذلت بازگشته پست ترین چیز نصیب شما گردد.
    مرد جنگی همیشه بیدار است و هرکس بخوابد دشمن از او در خواب نمی شود.
    والسلام

    .

    .

    نامه ی62

    نهج البلاغه

    .

    .

    موضوعات: ◀ مالک اشتر در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ جهاد در نهج البلاغه
    [دوشنبه 1398-05-21] [ 08:15:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      پاسخ به ادعای طلحه و زبیر ...
    پاسخ به ادعای طلحه و زبیر

    ?در سال 36 هجری، به طلحه و زبیر توسط عمر بن حصین خزاعی، ابوجعفر اسکافی این نامه را در کتاب “مقامات” در مناقب امیر مومنان آورده است.


    ??پاسخ به ادعای طلحه و زبیر

     

    الف) علی از زبان علی

    اما بعد!
    شما دو نفر می دانید _هر چند پنهان می دارید_ که من در پی مردم نرفتم تا آنان به من روی آوردند و با آنان بیعت نکردم تا آنان با من بیعت کردند و شما از کسانی بودید که به من روی آوردید و با من بیعت نمودید . عموم مردم با من به سبب سلطه و چیرگی من و یا به خاطر مالی آماده، بیعت نکردند.

    پس اگر شما از روی میل با من بیعت کردید تا زود است بازگردید و به سوی خداوند توبه نمایید. و اگر با ناخشنودی بیعت کردید ، طاعت خویش را بر من آشکار نمودید و سرپیچی خود را از من پوشیده داشتید و با این کار راه بازخواست از خودتان را بر من گشودید.
    به جانم سوگند!
    شما از دیگر مهاجران به تقیه و کتمان سزاوارتر نبودید . نپذیرفتن بیعت من پیش از آنکه در آن شرکت جویید برای شما آسانتر بود از اینکه پس از شرکت جستن در آن خارج شوید.

     

    عثمان


    پنداشتید که من عثمان را کشتم!
    میان من و شما از مردم مدینه کسانی هستند که با من بیعت نکردند و به شما نیز یاری نرسانده اند. اینان داوری کنند تا هرکس به هر اندازه دخالت داشته ، گناه را به گردن گیرد.

    ای دو پیرمرد!
    از نظر خویش بازگردید که اگر امروز بازگردید بزرگترین چیز ننگ است و فردا هم ننگ است و هم آتش دوزخ.
    والسلام.

    .

    .

    نامه 54

    نهج البلاغه

    .

    .

     

    موضوعات: ✔کلام امیر, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀طلحه و زبیر در نهج البلاغه
    [یکشنبه 1398-05-20] [ 04:48:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ریاضت نفس حضرت علی ...
    ریاضت نفس حضرت علی

    بخشی از نامه حضرت علی به عثمان بن حنیف کارگزار بصره

    به خدا سوگند،
    سوگندی که فقط اراده خدا از آن استثنا می کنم، چنان نفس خود را به رياضت وادارم كه به يك قرص نان، هر گاه بيابم شاد شود، و به نمك به جاى نان خورش قناعت كند، و آنقدر از چشم ها اشك ريزم كه چونان چشمه اى خشك در آيد، و اشك چشمم پايان پذيرد.

    آيا سزاوار است كه چرندگان، فراوان بخورند و راحت بخوابند، و گله گوسفندان پس از چرا كردن به آغل رو كنند، و على نيز [همانند آنان] از زاد و توشه خود بخورد و استراحت كند؟ چشمش روشن باد كه پس از ساليان دراز، چهارپايان رها شده، و گلّه هاى گوسفندان را الگو قرار دهد.
    .
    .
    نامه 45
    نهج البلاغه
    .
    .
    سایت اهل البیت

    موضوعات: ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه
    [دوشنبه 1398-04-03] [ 06:38:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      گفت و گو حضرت علی با دنیا ...
    گفت و گو حضرت علی با دنیا

    ?بخشی از نامه حضرت علی به عثمان بن حنیف گارگزار بصره

    اى دنيا از من دور شو!
    مهارت را بر پشت تو نهاده، و از چنگال هاى تو رهايى يافتم، و از دام هاى تو نجات يافته، و از لغزشگاه هايت دورى گزيده ام.
    كجايند بزرگانى كه به بازيچه هاى خود فريبشان داده اى كجايند امت هايى كه با زر و زيورت آنها را فريفتى كه اكنون در گورها گرفتارند و درون لحدها پنهان شده اند.

    اى دنيا !
    به خدا سوگند اگر شخصى ديدنى بودى، و قالب حس كردنى داشتى، حدود خدا را بر تو جارى مى كردم، به جهت بندگانى كه آنها را با آرزوهايت فريب دادى، و ملّت هايى كه آنها را به هلاكت افكندى، و قدرتمندانى كه آنها را تسليم نابودى كردى، و هدف انواع بلاها قرار دادى كه ديگر راه پس و پيش و ندارند.

    امّا هيهات كسى كه در لغزشگاه تو قدم گذارد سقوط خواهد كرد، و آن كس كه بر امواج تو سوار شد غرق گرديد، كسى كه از دام هاى تو رهائى يافت پيروز شد، آن كس كه از تو به سلامت گذشت نگران نيست كه جايگاهش تنگ است، زيرا دنيا در پيش او چونان روزى است كه گذشت.

    از برابر ديدگانم دور شو، سوگند به خدا، رام تو نگردم كه خوارم سازى، و مهارم را به دست تو ندهم كه هر كجا خواهى مرا بكشانى. غنائم در کفت نگذارم تا هرکجا بخواهی ببری.
    .
    .
    نامه45
    نهج البلاغه
    .
    .
    سایت اهل البیت

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه
     [ 06:25:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      پیامبر و علی ...
    پیامبر و علی

    ?بخشی از نامه حضرت علی به عثمان بن حنیف کارگزار بصره

    من و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چونان روشنايى يك چراغيم، يا چون آرنج به يك بازو پيوسته ايم.
    .
    .
    نامه45
    نهج البلاغه
    .
    .
    سایت اهل البیت

    موضوعات: ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه
     [ 06:18:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      سبک زندگی حضرت علی ...
    سبک زندگی حضرت علی

    ?بخشی از نامه حضرت علی به عثمان بن حنیف کارگزار در بصره

    من نفس خود را با پرهيزكارى مى پرورانم، تا در روز قيامت كه هراسناك ترين روزهاست در أمان، و در لغزشگاه هاى آن ثابت قدم باشد.

    من اگر مى خواستم، مى توانستم از عسل پاك، و از مغز گندم، و بافته هاى ابريشم، براى خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هيهات كه هواى نفس بر من چيره گردد، و حرص و طمع مرا وا دارد كه طعامهاى لذيذ بر گزينم، در حالى كه در «حجاز» يا «يمامه” كسى باشد كه به قرص نانى نرسد، و يا هرگز شكمى سير نخورد، يا من سير بخوابم و پيرامونم شكم هايى كه از گرسنگى به پشت چسبيده، و جگرهاى سوخته وجود داشته باشد، يا چنان باشم كه شاعر گفت:
    «اين درد تو را بس كه شب را با شكم سير بخوابى و در اطراف تو شكم هايى گرسنه و به پشت چسبيده باشند».

    آيا به همين رضايت دهم كه مرا امير المؤمنين عليه السلام خوانند و در تلخى هاى روزگار با مردم شريك نباشم و در سختى هاى زندگى الگوى آنان نگردم؟

    آفريده نشده ام كه غذاهاى لذيذ و پاكيزه مرا سرگرم سازد، چونان حيوان پروارى كه تمام همّت او علف، و يا چون حيوان رها شده كه شغلش چريدن و پر كردن شكم بوده، و از آينده خود بى خبر است.
    آيا مرا بيهوده آفريدند آيا مرا به بازى گرفته اند آيا ريسمان گمراهى در دست گيرم و يا در راه سرگردانى قدم بگذارم.

    گويا مى شنوم كه شخصى از شما مى گويد: «اگر غذاى فرزند ابى طالب همين است، پس سستى او را فرا گرفته و از نبرد با هماوردان و شجاعان باز مانده است».

    آگاه باشيد!
    درختان بيابانى، چوبشان سخت تر، و درختان كناره جويبار پوستشان نازك تر است. درختان بيابانى كه با باران سيراب مى شوند آتش چوبشان شعله ورتر و پر دوام تر است.
    .
    .
    نامه45
    نهج البلاغه
    .
    .
    سایت اهل البیت

    موضوعات: ✔آیات آرام بخش, ◀ساده زیستی و قناعت در نهج البلاغه, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه
     [ 06:01:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      فدک در کلام حضرت علی ...
    فدک در کلام حضرت علی

    ?بخشی از نامه امام به عثمان بن حنیف کارگزار در بصره

    و از زمين دنيا حتى يك وجب در اختيار نگرفتم و دنياى شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچيزتر است. آرى از آنچه آسمان بر آن سايه افكنده، فدك در دست ما بود كه مردمى بر آن بخل ورزيده، و مردمى ديگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشيدند، و بهترين داور خداست.

    مرا با فدك و غير فدك چه كار در حالى كه جايگاه فرداى آدمى گور است، كه در تاريكى آن، آثار انسان نابود و اخبارش پنهان مى گردد، گودالى كه هر چه بر وسعت آن بيفزايند، و دست هاى گور كن فراخش نمايد، سنگ و كلوخ آن را پر كرده، و خاك انباشته رخنه هايش را مسدود كند.
    .
    .
    نامه 45
    نهج البلاغه
    .
    .
    سایت اهل البیت

    موضوعات: ◀فدک در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه
     [ 05:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ساده زیستی حضرت علی ...
    ساده زیستی حضرت علی

    ?بخشی از نامه امام به عثمان بن حنیف انصاری، کارگزار در بصره

    معلومت باد!
    كه هر مأمومى را امامى است كه به او اقتدا مى كند، و از نور علمش بهره مى گيرد.
    آگاه باش!
    امام شما از تمام دنيايش به دو جامه كهنه، و از خوراكش به دو قرص نان قناعت نموده. معلومتان باد!
    كه شما تن دادن به چنين روشى را قدرت نداريد، ولى مرا با ورع و كوشش در عبادت، و پاكدامنى و درستى يارى كنيد.
    به خدا قسم من از دنياى شما طلايى نيندوخته، و از غنائم فراوان آن ذخيره اى برنداشته، و عوض اين جامه كهنه ام جامه كهنه ديگرى آماده نكرده ام.
    یک وجب از زمین آن را حیازت نکردم و جز به اندازه ی قوت جانداری مجروح که غذایش کم شود از قوت آن برنگرفتم.
    این دنیا در چشم من از دانه ی تلخ ناچیزی که به کار دباغی درآید، پست تر و خوارتر است.
    .
    .
    نامه45
    نهج البلاغه
    .
    .
    سایت اهل البیت

    موضوعات: ◀ساده زیستی و قناعت در نهج البلاغه, ◀رزق و روزی, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه
     [ 05:46:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت