راح روح
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنفُسِکُمْ، أَفَلَا تُبْصِرُونَ




خرداد 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30 31  





طرح محتوی وبلاگ جهت امور پژوهشی در منابع معتبر شیعه تنظیم شده است. کافیست کلیدواژه مورد نظر خود را در قسمت جست و جو وارد نمایید.



جستجو





موضوعات


  • همه
  • ✔آیات آرام بخش
  • ✔اسلام محمدی این است
  • ✔خاکستر بر باد رفته
  • ✔خدا خبر می دهد
  • ✔سلمان فارسی سلمان محمد
  • ✔شاعرانه ها
  • ✔شور عشق با معشوق
  • ✔مطلب ندارد
  • ✔کلام امیر






  • مطالب مرتبط


  • مجموعه روایات درباره صبر
  • مجموعه روایات در باره نیت
  • مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
  • مجموعه روایات درباره رابطه ایمان، اسلام و یقین
  • مجموعه روایات درباره اسلام
  • فرق اسلام و ایمان
  • اجازه سخن به اهل بیت(علیهم السلام) در روز قیامت
  • چه کسی شایسته امامت است؟
  • نحوه برخورد با دنیا از منظر امامان معصوم علیهم السلام
  • رابطه ایمان و کفر با ولایت
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و سوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای پنجاه و دوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و هفتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و دوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهل و یکم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای چهلم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و نهم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و هشتم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و ششم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و سوم)
  • تقسیم بندی موضوعی صحیفه سجادیه (دعای سی و یکم)
  • مسئولیت علما در تعلیم علم
  • دعای باران
  • هلاک شدگان امام علی
  • حقیقت دنیا
  • ارزش صبر و تحمل
  • راه برخورد با مصيبت ها
  • تعريف حقیقت زهد و پارسايى
  • سه پند مهم
  • بزرگترین حسرت روز قیامت
  • کارکرد عقل و صبر
  • ماهیت صبر
  • روش برخورد با دنیا
  • دنیاشناسی
  • رأس ارزش های اخلاقی
  • تکبر و یاد مرگ
  • 5 پند مهم از امام علی
  • نحوه استفاده از دنیا و بدست آوردن روزی
  • مرگ و معاد در قرآن
  • ماهیت دنیا
  • پاداش و عذابی که احدی از آن خبر ندارد
  • سه پند مهم امام علی
  • احساس مرگ در یک قدمی
  • حکمت فضایل اخلاقی
  • کلام پرتکرار امام علی بر روی منبرها
  • راه اجابت شدن دعا
  • راه خودسازی
  • روش تسليت گفتن امام علی
  • گناه و عصمت
  • روز سخت ظالم



  • عکس های اخیر


    مجموعه روایات درباره صفات مومن
    مجموعه روایات درباره تقیه
    اهمیت سالم ماندن دین از آفت ها
    حقیقت هدایت و مصداق زنده کردن مومن
    ارزش و ثواب اصلاح میان مردم
    ارزش نصیحت و خیر خواهی مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب احسان و محبت به مومن
    ثواب لباس پوشاندن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب اطعام دادن به مومن
    مجموعه روایات درباره ثواب روا کردن حاجات مومنان
    مجموعه روایات درباره ارزش خوشحال کردن مومن
    مجموعه روایات درباره جایگاه و ارزش گفتگو برادران دینی
    رو بوسی مسلمانان در گفتار امامان
    مجموعه روایات درباره ارزش معانقه (دست به گردن یکدیگر نمودن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش مصاحفه(دست دادن) مسلمانان
    مجموعه روایات درباره ارزش دیدار و زیارت برادران دینی
    مجموعه روایات درباره حق مومن بر مومن
    مجموعه روایات درباره خیرخواهی و سود رساندن به دیگران
    مجموعه روایات درباره پدر و مادر
    مجموعه روایات درباره صله رحم
    مجموعه روایات درباره بی نیازی از مردم
    مجموعه روایات باب انصاف و عدالت
    مجموعه روایات درباره تعجیل در کار خیر
    مجموعه روایات درباره قناعت
    راه تجارت پر سود
    مجموعه روایات درباره زهد در دنیا
    مجموعه روایات درباره باب دوستی و دشمنی برای خدا
    مجموعه روایات درباه باب تواضع
    مجموعه روایات درباره نرمی و ملاطفت
    مجموعه روایات درباره مدارا و سازگاری
    مجموعه روایات درباره ارزش سکوت و نگهداری زبان
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره حلم و خویشتن داری
    مجموعه روایات درباره فروخوردن خشم (کظم غیظ)
    مجموعه روایات درباره عفو وگذشت
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره حیا
    مجموعه روایات درباره راستگوئی و اداء امانت
    مجموعه روایات درباره خوش روئی
    مجموعه روایات درباره خوش خلقی
    مجموعه روایات درباره شکر
    مجموعه روایات درباره صبر
    مجموعه روایات در باره نیت
    مجموعه روایات درباره عبادت
    مداومت برعمل
    جایگاه واجبات
    مجموع روایات درباره محرمات
    عفت
    مجموعه روایات درباره ورع
    مجموعه روایات درباره طاعت و تقوی
     
      عدالت اقتصادی امام علی ...
    عدالت اقتصادی امام علی

    (به امام گفتند كه مردم به دنيا دل بسته اند، معاويه با هدايا و پول هاى فراوان آنها را جذب مى كند شما هم از اموال عمومى به اشراف عرب و بزرگان قريش ببخش و از تقسيم مساوى بيت المال دست بردار تا به تو گرايش پيدا كنند).

     

    علی از زبان علی در عدالت اقتصادى (ویژگی حاکمان)


    آيا به من دستور مى دهيد براى پيروزى خود، از جور و ستم در باره امّت اسلامى كه بر آنها ولايت دارم، استفاده كنم؟!

    به خدا سوگند!

    تا عمر دارم، و شب و روز برقرار است، و ستارگان از پى هم طلوع و غروب مى كنند، هرگز چنين كارى نخواهم كرد.

    اگر اين اموال از خودم بود به گونه اى مساوى در ميان مردم تقسيم مى كردم تا چه رسد كه جزو اموال خداست.


    آگاه باشيد!

    بخشيدن مال به آنها كه استحقاق ندارند، زياده روى و اسراف است،

    ممكن است در دنيا مقام بخشنده آن را بالا برد، امّا در آخرت پست خواهد كرد،

    در ميان مردم ممكن است گرامى اش بدارند، امّا در پيشگاه خدا خوار و ذليل است.

    كسى مالش را در راهى كه خدا اجازه نفرمود مصرف نكرد و به غير اهل آن نپرداخت جز آن كه خدا او را  از سپاس آنان محروم فرمود،

    و دوستى آنها را متوجّه ديگرى ساخت، پس اگر روزى بلغزد و محتاج كمك آنان گردد، بدترين رفيق و سرزنش كننده ترين دوست خواهند بود.

    .

    خطبه۱۲۶

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀رزق و روزی, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [سه شنبه 1399-05-14] [ 11:58:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      علت پذیرش حکمیت ...
    علت پذیرش حکمیت

    (در پاسخ خوارج كه ماجراى حكميّت را نمى پذيرفتند قبل از ورود به شهر در نزديكى كوفه فرمود).

     

    قرآن (علل پذیرش حكمیت در صفّين)


    ما افراد را داور قرار نداديم، تنها قرآن را به حكميّت «داروى» انتخاب كرديم (كه آنها بر سر نيزه كرده و داورى آن را مى خواستند)

    اين قرآن، خطّى است نوشته شده كه ميان دو جلد پنهان است،

    زبان ندارد تا سخن گويد،

    و نيازمند به كسى است كه آن را ترجمه كند،

    و همانا انسانها مى توانند از آن سخن گويند.

    و هنگامى كه شاميان ما را دعوت كردند تا قرآن را ميان خويش داور گردانيم،

    ما گروهى نبوديم كه به كتاب خداى سبحان پشت كنيم، در حالى كه خداى بزرگ فرمود: «اگر در چيزى خصومت كرديد آن را به خدا و رسول باز گردانيد».


    باز گرداندن آن به خدا اين است كه كتاب او را به داورى بپذيريم،

    و باز گرداندن به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين است كه سنّت او را انتخاب كنيم،

    پس اگر از روى راستى به كتاب خدا داورى شود، ما از ديگر مردمان به آن سزاوارتريم،

    و اگر در برابر سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تسليم باشند ما بدان اولى و برتريم.


    امّا سخن شما كه چرا ميان خود و آنان براى حكميّت (داورى) مدّت تعيين كردى؛

    من اين كار را كردم تا نادان خطاى خود را بشناسد،

    و دانا بر عقيده خود استوار بماند،

    و اينكه شايد در اين مدّت آشتى و صلح، خدا كار امّت را اصلاح كند

    و راه تحقيق و شناخت حق باز باشد،

    تا در جستجوى حق شتاب نورزند،

    و تسليم اوّلين فكر گمراه كننده نگردند.

     

    تقوی


    همانا برترين مردم در پيشگاه خدا كسى است كه عمل به حق در نزد او دوست داشتنى تر از باطل باشد،

    هر چند از قدر او بكاهد و به او زيان رساند، و باطل به او سود رساند و بر قدر او بيفزايد.


    مردم!

    چرا حيران و سرگردانيد و از كجا به اينجا آورده شديد؟

    آماده شويد براى حركت به سوى شاميانى كه از حق روى گرداندند و آن را نمى بينند،

    و به ستمگرى روى آورده حاضر به پذيرفتن عدالت نيستند،

    از كتاب خدا فاصله گرفتند، و از راه راست منحرف گشتند.

     

     

    علی از زبان علی (در نکوهش کوفیان)


    افسوس!

    اى كوفيان شما وسيله اى نيستيد كه بشود به آن اعتماد كرد،

    و نه ياوران عزيزى كه بتوان به دامن آنها چنگ زد

    شما بد نيروهايى در افروختن آتش جنگ هستيد،

    نفرين بر شما!

    چقدر از دست شما ناراحتى كشيدم،

    يك روز آشكارا با آواز بلند شما را به جنگ مى خوانم

    و روز ديگر آهسته در گوش شما زمزمه دارم،

    نه آزاد مردان راستگويى هستيد به هنگام فراخواندن و نه برادران مطمئنّى براى راز دارى هستيد.

    .

    خطبه 125

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀خوارج در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-05-12] [ 12:50:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      آموزش نظامی و روانی در جنگ ...
    آموزش نظامی و روانی در جنگ

    (در سال 37 هجرى در جنگ صفّين براى تشويق ياران به جهاد فرمود).

     

     آموزش نظامى (تاكتيك هاى رزم انفرادى)


    زره پوشيده ها را در پيشاپيش لشكر قرار دهيد،

    و آنها كه كلاه خود ندارند، در پشت سر قرار گيرند،

    دندان ها را در نبرد روى هم بفشاريد، كه تأثير ضربت شمشير را بر سر كمتر مى كند،

    در برابر نيزه هاى دشمن، پيچ و خم به خود دهيد كه نيزه ها را مى لغزاند

    و كمتر به هدف اصابت مى كند،

    چشم ها را فرو خوابانيد، كه بر دليرى شما مى افزايد و دل را آرام مى كند،

    صداها را آهسته و خاموش سازيد كه سستى را مى زدايد.

    پرچم لشكر را بالا داريد و پيرامون آن را خالى مگذاريد

    و جز به دست دلاوران و مدافعان سر سخت خود نسپاريد،

    زيرا آنان كه در حوادث سخت ايستادگى مى كنند، از پرچم هاى خود بهتر پاسدارى مى نمايند

    و آن را در دل لشكر نگاه مى دارند،

    و از هر سو، از پيش و پس و اطراف، مراقب آن مى باشند،

    نه از آن عقب مى مانند كه تسليم دشمن كنند و نه از آن پيشى مى گيرند كه تنها رهايش سازند.

    هر كس بايد برابر حريف خود بايستد و كار او را بسازد

    و به يارى برادر خود نيز بشتابد،

    و مبارزه با حريف خود را به برادر مسلمان خود وامگذارد

    كه او در برابر دو حريف، قرار گيرد، حريف خود، و حريف برادرش.

     

     آموزش معنوى سربازان


    به خدا سوگند! اگر از شمشير دنيا فرار كنيد از شمشير آخرت سالم نمى مانيد،

    شما بزرگان عرب و شرافتمندان برجسته ايد،

    در فرار از جنگ، خشم و غضب الهى و ذلّت هميشگى و ننگ جاويدان قرار دارد،

    فرار كننده بر عمر خود نمى افزايد و بين خود و روز مرگش مانعى ايجاد نخواهد كرد.

    كيست كه شتابان و با نشاط با جهاد خويش به سوى خدا حركت كند چونان تشنه كامى كه به سوى آب مى رود؟

    بهشت در سايه نيزه هاى دلاوران است،

    امروز در هنگامه نبرد آنچه در دل ها و سر زبان هاست آشكار مى شود.

    به خدا سوگند! كه من به ديدار شاميان در ميدان نبرد شيفته ترم تا آنان بر بازگشت به خانه هاشان كه انتظار آن را مى كشند.

     

    دعای حضرت علی


    بار خدايا! اگر شاميان از حق روى گرداندند جمعشان را پراكنده، و در ميانشان اختلاف و تفرقه بيفكن،

    و آنان را براى خطاكاريشان به هلاكت رسان.

     

    همانا شاميان، بدون ضربت نيزه هايى پياپى هرگز از جاى خود خارج نشوند،

    ضرباتى كه بدنهايشان را سوراخ نمايد،

    چنانكه وزش باد از اين سو فرو شده بدان سو در آيد،

    ضربتى كه كاسه سر را بپراكند،

    و استخوانهاى بدن را خرد،

    و بازوها و پاها را قطع و به اطراف پخش كند.

    آنان دست بر نمى دارند تا آنگاه كه دسته هاى لشكر پياپى بر آنان حمله كنند و آنها را تيرباران نمايند،

    و سواران ما هجوم آورند، و صف هايشان را درهم شكنند،

    و لشكرهاى عظيم، پشت سر لشكرهاى انبوه، آنها را تا شهرهايشان عقب برانند،

    و تا اسب ها، سرزمينشان را كه روى در روى يكديگر قرار دارد،

    و اطراف چراگاهايشان، و راه هاى آنان را، زير سم بكوبند.

    .

    خطبه124

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ جهاد در نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ✔مطلب ندارد
     [ 12:26:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      آموزش روانی در جنگ از سوی امام علی ...
    آموزش روانی در جنگ از سوی امام علی

    (به هنگام نبرد در جنگ صفيّن خطاب به سربازان خويش فرمود).

     

     آموزش روانى در جنگ


    هر كدام از شما در صحنه نبرد با دشمن، در خود شجاعت و دلاورى احساس كرد، و برادرش را سست و ترسو يافت، به شكرانه اين برترى بايد از او دفاع كند، آنگونه كه از خود دفاع مى كند، زيرا اگر خدا بخواهد او را چون شما دلاور و شجاع گرداند.

     

    مرگ

    همانا مرگ به سرعت در جستجوى شماست،

    آنها كه در نبرد مقاومت دارند، و آنها كه فرار مى كنند، هيچ كدام را از چنگال مرگ رهايى نيست

    و همانا گرامى ترين مرگها كشته شدن در راه خداست.

    سوگند به آن كس كه جان پسر ابو طالب در دست اوست، هزار ضربت شمشير بر من آسانتر است از مرگ در بستر استراحت، در مخالفت با خداست.


    گويى شما را در برخى از حمله ها، در حال فرار، ناله كنان چون گلّه اى از سوسمار مى نگرم كه نه حقّى را باز پس مى گيريد، و نه ستمى را باز مى داريد.
    اينك اين شما و اين راه گشوده،

    نجات براى كسى است كه خود را به ميدان افكنده به مبارزه ادامه دهد، و هلاكت از آن كسى است كه سستى ورزد.

    .

    خطبه123

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ جهاد در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 12:14:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علت جنگ صفین در خطاب به خوارج ...
    علت جنگ صفین در خطاب به خوارج

    (پس از پافشارى خوارج در شورشگرى، امام عليه السّلام به قرارگاهشان رفت و خطاب به جمع خوارج فرمود)

     

    آيا همه شما در جنگ صفّين بوديد؟

    گفتند بعضى بوديم و برخى حضور نداشتيم.

    فرمود: به دو گروه تقسيم شويد، تا متناسب با هر كدام سخن گويم. دو دسته شدند،

    امام ندا در داد كه: ساكت باشيد، به حرفهايم گوش فرا دهيد و با جان و دل به سوى من توجّه كنيد، و هر كس را براى گواهى سوگند دادم با علم گواهى دهد.
    آنگاه سخنان طولانى مطرح فرمود كه برخى از آن خطبه اين است:

     

     سياست استعمارى قرآن بر سر نيزه كردن(معاویه و جکومت ظلم)

    آنگاه كه شاميان در گرما گرم جنگ، و در لحظه هاى پيروزى ما، با حيله و نيرنگ، و مكر و فريب كارى قرآن ها را بر سر نيزه بلند كردند.

    شماها نگفتيد كه: «شاميان، برادران ما و هم آيين ما هستند از ما مى خواهند از خطاى آنان بگذريم. و راضى به حاكميّت كتاب خدا شده اند، نظر ما اين است كه حرفشان را قبول كنيم و از آنان دست برداريم؟».

    امّا من به شما گفتم كه: اين توطئه، ظاهرش ايمان و باطن آن دشمنى و كينه توزى است،

    آغاز آن رحمت و پايان آن پشيمانى است،

    پس در همين حال به مبارزه ادامه دهيد،

    و از راهى كه در پيش گرفته ايد منحرف نشويد،

    و در جنگ دندان بر دندان فشاريد،

    و به نداى ندا دهند اى گوش ندهيد، زيرا اگر پاسخ داده شوند گمراه كننده اند،

    و اگر رها گردند خوار و ذليل شوند، كه همواره چنين بود.

    امّا دريغ، شماها را ديدم كه به خواسته هاى شاميان گردن نهاديد، و حكميّت را پذيرفتيد.

    سوگند به خدا! اگر از آن سرباز مى زدم مسئول پى آمدهاى آن نبودم، و خدا گناه آن را در پرونده من نمى افزود.

    به خدا سوگند! اگر هم حكميّت را مى پذيرفتم به اين كار سزاوار پيروى بودم؛ زيرا قرآن با من است، از آن هنگام كه يار قرآن گشتم از آن جدا نشدم.

     

    وصف ياران جهادگر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله


    ما با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بوديم،

    و همانا جنگ و كشتار گرداگرد پدران، فرزندان، برادران و خويشاوندان ما دور مى زد،

    امّا از وارد شدن هر مصيبت و شدّتى جز بر ايمان خود نمى افزوديم،

    و بيشتر در پيمودن راه حق، و تسليم بودن برابر اوامر الهى، و شكيبايى بر درد جراحت هاى سوزان، مصمّم مى شديم.

     

    علت راه افتادن جنگ صفین 


    امّا امروز با پيدايش زنگارها در دين،

    كژى ها و نفوذ شبهه ها در افكار،

    تفسير و تأويل دروغين در دين،

    با برادران مسلمان خود به جنگ خونين كشانده شديم،

    پس هر گاه احساس مى كنيم چيزى باعث وحدت ماست و به وسيله آن با يكديگر نزديك مى شويم،

    و شكاف ها را پر و باقى مانده پيوندها را محكم مى كنيم، به آن تمايل نشان مى دهيم، آن را گرفته و ديگر راه را ترك مى گوييم.

    .

    خطبه122

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ادامه »

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀خوارج در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی
     [ 12:07:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علت پذیرش حکمیت ...
    علت پذیرش حکمیت

    (پس از پذيرش «حكميّت» در صفيّن، يكى از ياران گفت: ما را از حكميّت نهى فرمودى، سپس پذيرفتى و داور تعيين كردى ما نمى دانيم كدام يك از اين دو كار درست است امام دست بر روى دست كوبيد و با تأسف فرمود)

     

    علی از زبان علی (علل شكست كوفيان و پذيرش «حكميّت»)


    اين سزاى كسى است كه بيعت با امام خود را ترك گويد، و پيمان بشكند.

    به خدا سوگند!

    هنگامى كه شما را به جنگ با معاويه فراخواندم، خوشايندتان نبود،

    ولى خداوند خير شما را در آن قرار داده بود،

    اگر مقاومت مى كرديد، شما را راهنمايى مى كردم

    و اگر به انحراف مى رفتيد شما را به راه راست برمى گرداندم،

    اگر سر باز مى زديد، دوباره شما را براى مبارزه آماده مى كردم،

    در آن صورت وضعيّتى مطمئن داشتيم.

    امّا دريغ، با كدام نيرو بجنگم و به چه كسى اطمينان كنم؟

    شگفتا! مى خواهم به وسيله شما بيمارى ها را درمان كنم ولى شما درد بى درمان من شده ايد،

    كسى را مى مانم كه خار در پايش رفته و با خار ديگرى مى خواهد آن را بيرون كشد،

    در حالى كه مى داند خار در تن او بيشتر شكند و بر جاى ماند.

    خدايا! طبيب اين درد مرگبار به جان آمده، و آب رسان اين شوره زار ناتوان شده است.

     

     وصف ياران وفادار 


    كجا هستند مردمى كه به اسلام دعوت شده و پذيرفتند،

    قرآن تلاوت كردند و معانى آيات را شناختند،

    به سوى جهاد بر انگيخته شده چونان شترى كه به سوى بچّه خود روى مى آورد شيفته جهاد گرديدند،

    شمشيرها از نيام بر آوردند،

    و گرداگرد زمين را گروه گروه، صف به صف، احاطه كردند،

    بعضى شهيد، و برخى نجات يافتند.

    هيچ گاه از زنده ماندن كسى در ميدان جنگ شادمان نبودند،

    و در مرگ شهيدان نيازى به تسليت نداشتند.

    با گريه هاى طولانى از ترس خدا، چشم هايشان ناراحت، و از روزه دارى فراوان، شكم هايشان لاغر و به پشت چسبيده بود.

    لب هايشان از فراوانى دعا خشك، و رنگ هاى صورت از شب زنده دارى ها زرد، و بر چهره هايشان غبار خشوع و فروتنى نشسته بود.

    آنان برادران من هستند كه رفته اند،

    و بر ماست كه تشنه ملاقاتشان باشيم،

    و از اندوه و فراقشان انگشت حسرت به دندان بگيريم.

     

     هشدار از فريب كارى شيطان


    همانا شيطان، راه هاى خود را به شما آسان جلوه مى دهد،

    تا گره هاى محكم دين شما را يكى پس از ديگرى بگشايد،

    و به جاى وحدت و هماهنگى، بر پراكندگى شما بيفزايد.

    از وسوسه و زمزمه و فريب كارى شيطان روى گردانيد،

    و نصيحت آن كس را كه خيرخواه شماست گوش كنيد،

    و به جان و دل بپذيريد.

    .

    خطبه 121

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی
     [ 11:53:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ماهیت دین اسلام ...
    ماهیت دین اسلام

     

    علی از زبان علی ( ويژگى هاى اهل بيت عليه السّلام )


    به خدا سوگند!

    تبليغ رسالت ها، وفاى به پيمان ها، و تفسير اوامر و هشدارهاى الهى به من آموزش داده شده،

    درهاى دانش و روشنايى امور انسان ها نزد ما اهل بيت پيامبر عليهم السّلام است.

     

    ماهیت دین اسلام

    آگاه باشيد!

    كه قوانين دين يكى و راههاى آن آسان و راست است،

    كسى كه از آن برود به قافله و سر منزل رسد، و غنيمت برد،

    و هر كس كه از آن راه نرود گمراه شده پشيمان گردد.

     

    آخرت (خودسازی و رعایت تقوی)

     

    مردم براى آن روز كه زاد و توشه ذخيره مى كنند، و اسرار آدميان فاش مى گردد، عمل كنيد.

    كسى كه از خرد خويش بهرمند نگردد براى پند گرفتن از عقل و فكر ديگران عاجزتر است،

    كه آن غائب براى كمك كردن از عقل حاضر او ناتوان تر است.

    از آتشى بپرهيزيد كه حرارتش شديد، و عمق آن ناپيدا، و زيور آن غل و زنجير، آشاميدنى آن زرد آب و چرك جوشان است.

    آگاه باشيد نام نيكى كه خدا براى كسى ميان مردم قرار دهد، بهتر از مالى است كه براى ديگران باقى مى گذارد كه او را ستايش نمى كنند.

    .

    خطبه 120

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [شنبه 1399-05-11] [ 06:00:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      محور سنگ آسیاب ...
    محور سنگ آسیاب

    ویژگی حاکم از منظر حضرت علی 


    امام (علیه السلام) فرمود شما را چه شده، آيا لال هستيد؟

    گروهى گفتند: اى امير المؤمنين، اگر تو حركت كنى با تو حركت مى كنيم.

    فرمود: شما را چه مى شود! هرگز ره رستگارى نپوييد و به راه عدل هدايت نگرديد.

    آيا در چنين شرايطى سزاوار است كه من از شهر خارج شوم؟

    هم اكنون بايد مردى از شما كه من از شجاعت و دلاورى او راضى و به او اطمينان داشته باشم، به سوى دشمن كوچ كند.

    و براى من سزاوار نيست كه لشكر و شهر و بيت المال و جمع آورى خراج و قضاوت بين مسلمانان، و گرفتن حقوق درخواست كنندگان را رها سازم،

    آنگاه با دسته اى بيرون روم، و به دنبال دسته اى به راه افتم

    و چونان تير نتراشيده در جعبه اى خالى به اين سو و آن سو سرگردان شوم.

    من چونان محور سنگ آسياب، بايد بر جاى خود استوار بمانم  تا همه امور كشور، پيرامون من و به وسيله من به گردش در آيد.

    اگر من از محور خود دور شوم مدار آن بلرزد و سنگ زيرين آن فرو ريزد.

    به حقّ خدا سوگند كه اين پيشنهاد بدى است.

     

    علی از زبان علی

     

    به خدا سوگند!

    اگر اميدوارى به شهادت در راه خدا را نداشتم،

    پاى در ركاب كرده از ميان شما مى رفتم،

    و شما را نمى طلبيدم چندان كه باد شمال و جنوب مى وزد،

    زيرا شما بسيار طعنه زن، عيب جو، رويگردان از حق، و پر مكر و حيله ايد.

    مادام كه افكار شما پراكنده است فراوانى تعداد شما سودى ندارد،

    من شما را به راه روشنى بردم كه جز هلاك خواهان، هلاك نگردند.

    آن كس كه استقامت كرد به سوى بهشت شتافت و آن كس كه لغزيد در آتش سرنگون شد.

    .

    خطبه 119

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 05:53:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ویژگی یاران حضرت علی ...
    ویژگی یاران حضرت علی

    (پس از جنگ جمل در سال 36 هجرى در ستايش از ياران ايراد كرد).

     

    علی از زبان علی (وصف ویژگی یاران )


    شما ياران حق و برادران دينى من مى باشيد،

    در روز جنگ چون سپر محافظ دور كننده ضربت ها،

    و در خلوت ها محرم اسرار منيد،

    با كمك شما پشت كنندگان به حق را مى كوبم و به راه مى آورم،

    و فرمانبردارى استقبال كنندگان را اميدوارم.

    پس مرا، با خير خواهى خالصانه، و سالم از هر گونه شك و ترديد، يارى كنيد.

    به خدا سوگند من به مردم از خودشان سزاوارترم.

    .

    خطبه118

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی
     [ 05:42:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ویژگی انسانهای خودپرست ...
    ویژگی انسانهای خودپرست

     انسان هاى خود پرست (رعایت تقوی)


    نه اموال خود را در راه خدايى كه آن مال ها را روزى شما كرد مى بخشيد،

    نه جان ها را در راه خداى جان آفرين به خطر مى افكنيد.

    دوست داريد مردم براى خدا شما را گرامى دارند امّا خودتان مردم را در راه خدا گرامى نمى داريد.

    از فرود آمدن در خانه هاى گذشتگان عبرت گيريد،

    و از جدايى با نزديك ترين برادران و دوستان پند پذيريد.

     .

    خطبه117

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ادامه »

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 05:37:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی، وصف یاران از زبان علی ...
    علی از زبان علی، وصف یاران از زبان علی

     ويژگى هاى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله از زبان حضرت علی


    خداوند پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را فرستاد تا دعوت كننده به حق، و گواه اعمال خلق باشد.

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بدون سستى و كوتاهى، رسالت پروردگارش را رسانيد،

    و در راه خدا با دشمنانش بدون عذر تراشى جنگيد.

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيشواى پرهيزكاران، و روشنى بخش چشم هدايت شدگان است.

     

    علی از زبان علی (تقوی)


    مردم اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است با خبر بوديد، از خانه ها كوچ مى كرديد،

    در بيابان ها سرگردان مى شديد،

    و بر كردارتان اشك مى ريختيد

    و چونان زنان مصيبت ديده بر سر و سينه مى زديد

    سرمايه خود را بدون نگهبان و جانشين رها مى كرديد

    و هر كدام از شما تنها به كار خود مى پرداختيد،

    و به ديگرى توجّهى نداشتيد.

    افسوس! آنچه را به شما تذّكر دادند فراموش كرديد

    ، و از آنچه شما را ترساندند، ايمن گشتيد

    گويا عقل از سرتان پريده، و كارهاى شما آشفته شده است.


    به خدا سوگند!

     دوست داشتم كه خدا ميان من و شما جدايى اندازد،

    و مرا به كسى كه نسبت به من سزاوارتر است ملحق فرمايد.

     

    وصف اصحاب و یاران پیامبر صلی الله علیه و آله


    به خدا سوگند!

    آنان مردمى بودند، نيك انديش،

    ترجيح دهنده بردبارى،

    گويندگان حق،

    و ترك كنندگان ستم.

    پيش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند

    و در به دست آوردن زندگى جاويدان آخرت و كرامت گوارا، پيروز شدند.

     

    خبر از خونريزى و شكمبارگى حجّاج بن يوسف ثقفى


    آگاه باشيد!

    به خدا سوگند پسركى از طايفه ثقيف (حجّاج بن يوسف) بر شما مسلّط مى گردد كه هوسباز و گردن كش و ستمگر است، سبزه زارهاى «اموال و داراييها» شما را مى چرد و چربى شما را آب مى كند. ابو وذحه: بس كن.

    .

    خطبه 116

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی
     [ 05:33:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دعای باران از زبان حضرت علی ...
    دعای باران از زبان حضرت علی

    دعا براى طلب باران:


    خداوندا!

    كوه هاى ما از بى آبى شكاف خورده

    و زمين ما غبار آلود

    و دام هاى ما در آغل هاى خود سرگردانند

    و چون زن بچّه مرده فرياد مى كشند،

    و از رفت و آمد بى حاصل به سوى چراگاه ها و آبشخورها، خسته شده اند.


    بار خدايا!  بر ناله گوسفندان و فرياد و آه شتران ماده رحمت آور،

    خدايا!  به سرگردانى آنها در راه ها و ناله هايشان در خوابگاه ها رحمت آور.

    بار خدايا! هنگامى به سوى تو بيرون آمديم كه خشكسالى پياپى هجوم آورده،

    و ابرهاى پر باران از ما پشت كرده

    و خشك و نامهربان بدون بارش قطره اى باران گذشتند.


    خدايا!  تو اميد هر بيچاره و حل كننده مشكلات هر طلب كننده مى باشى.

    خدايا! تو را مى خوانيم، در اين هنگام كه همه نا اميد شده اند،

    و ابر رحمت بر ما نمى بارد و حيوانات ما نابود گرديدند،

    ما را به كردار ما عذاب نكنى، و به گناهان ما كيفر ندهى.


    خدايا! رحمت خود را با ابر پر باران و بهار پر آب و گياهان خوش منظر شاداب بر ما نازل فرما،

    بارانى درشت قطره بر ما فرو فرست كه مردگان را زنده و آنچه از دست ما رفته به ما باز گرداند.

     

    خدايا!

    ما را با بارانى سيراب كن كه زنده كننده، سيراب سازنده، فراگير و به همه جا رونده، پاكيزه و با بركت، گوارا و پر نعمت، گياه آن بسيار، شاخه هاى آن به بار نشسته و برگ هايش تازه و آب دار باشد

    تا با چنان بارانى بنده ناتوان را توان بخشى، و شهرهاى مرده ات را زنده سازى.


    خدايا!

    بارانى ده كه بسيار ببارد تا زمين هاى بلند ما پر گياه شود،

    و در زمين هاى پست روان گردد

    و نعمت هاى فراوان در اطراف ما گسترش يابد،

    تا با آن ميوه هاى ما بسيار، گلّه هاى ما زنده و فراوان، و سرزمينهاى دورتر از ما نيز بهرمند گردند،

    و روستاهاى ما از آن نيرومند شوند.

    اينها همه از بركات گسترده و بخشش هاى فراوان تو باشد كه بر سرزمين هاى فقر زده و حيوانات وحشى ما نازل مى گردد.


    خداوندا!

    بارانى ده دانه درشت كه پياپى براى سيراب شدن گياهان ما ببارد،

    چنانكه قطرات آن يكديگر را برانند،

    و دانه هاى آن به شدّت برهم كوبيده شوند، نه رعد و برقى بى باران، و ابرى بى ثمر، و كوچك و پراكنده، و نه دانه هاى ريز باران همراه با بادهاى سرد.


    خدايا!

    بارانى پر آب فرو فرست كه قحطى زدگان به نعمت هاى فراوان رسند

    و آثار خشكسالى از ميان برود

    كه همانا، تويى خداوندى كه پس از نا اميد شدن مردم باران را فرو مى فرستى

    و رحمت خود را همه جا گسترش مى دهى

    و تويى سرپرست نظام آفرينش كه به ستودن سزاوارى.

    .

    خطبه115

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, دعای باران
     [ 05:22:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دو گواهی لازم برای بالا بردن اعمال ...
    دو گواهی لازم برای بالا بردن اعمال

    خداشناسی (دعای حضرت علی)


    ستايش خداوندى را سزاست كه حمد و ستايش را به نعمت ها،

    و نعمت ها را به شكرگزارى پيوند داد.

    خداى را بر نعمت هايش آنگونه ستايش مى كنيم كه بر بلاهايش.

    و براى به راه آوردن نفس سركش كه در برابر اوامر الهى سستى مى كند

    و در ارتكاب زشتى ها كه نهى فرمود شتاب دارد،

    از خدا يارى مى خواهيم،

    و از گناهانى كه علم خدا به آنها احاطه دارد

    و كتابش آنها را بر شمرده و ثبت كرده، طلب آمرزش مى كنيم.

    علم خداوندى كه كمترين نارسايى نداشته، و كتابى كه چيزى را وانگذاشته است.

    به خدا ايمان داريم، ايمان كسى كه غيب ها را به چشم خود ديده،

    و بر آنچه وعده داده اند آگاه است،

    ايمانى كه اخلاص آن شرك را زدوده،

    و يقين آن شك را نابود كرده است.

     

    پیامبر صلی الله علیه و آله از زبان حضرت علی 

     

    و گواهى مى دهيم كه خدايى نيست جز خداى يكتا،

    نه شريكى دارد و نه همتايى،

    و گواهى مى دهيم كه حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده اوست «كه درود خدا بر او و خاندانش باد».

    اين دو گواهى (شهادتين) گفتار را بالا مى برند،

    و كردار و عمل را به پيشگاه خدا مى رسانند،

    ترازويى كه اين دو گواهى را در آن نهند سبك نباشد،

    و اگر بردارند با چيزى ديگرى سنگين نخواهد شد.

     

    سفارش به تقوى


    اى بندگان خدا!

    شما را به تقواى الهى سفارش مى كنم، كه زاد و توشه سفر قيامت است.

    تقوا توشه اى است كه به منزل رساند،

    پناهگاهى است كه ايمن مى گرداند.

    بهترين گوينده آن را به گوش مردم خوانده و بهترين شنونده آن را فرا گرفت،

    پيامبرى كه بهتر از هر كس سخن را به گوش مردم رساند.

    پس خواننده، دعوت خود را به خوبى شنواند، و شنونده خود را رستگار گرداند.


    اى بندگان خدا!

    همانا تقواى الهى دوستان خدا را از انجام محرّمات باز مى دارد،

    و قلب هايشان را پر از ترس خدا مى سازد،

    تا آن كه شب هاى آنان با بى خوابى و روزهايشان  با تحمل تشنگى و روزه دارى، سپرى مى گردد،

    كه آسايش آخرت را با رنج دنيا و سيراب شدن آنجا را با تحمل تشنگى دنيا به دست آوردند.

    اجل و مرگ را نزديك ديده و در اعمال نيكو شتاب كرده اند،

    آرزوهاى دنيايى را دروغ خواندند و مرگ به درستى نگريستند.

     

     شناخت دنيا


    آرى همانا دنيا خانه نابود شدن،

    رنج بردن از دگرگونى ها،

    و عبرت گرفتن است،

     

    و از نشانه نابودى، آن كه:

    روزگار كمان خود را به زه كرده، تيرش به خطا نمى رود،

    و زخمش بهبودى ندارد،

    زنده را با تير مرگ هدف قرار مى دهد،

    و تندرست را با بيمارى از پا در مى آورد،

    و نجات يافته را به هلاكت مى كشاند.

    دنيا خورنده ايست كه  يرى ندارد، و نوشنده اى است كه سيراب نمى شود.


    و نشانه رنج دنيا آن كه؛

    آدمى جمع آورى مى كند آنچه را كه نمى خورد،

    و مى سازد بنايى كه خود در آن مسكن نمى كند،

    پس به سوى پروردگار خود مى رود

    نه مالى برداشته و نه خانه اى به همراه برده است.


    و نشانه دگرگونى دنيا آن كه،

    كسى كه ديروز مردم به او ترحّم مى كردند امروز حسرت او را مى خورند

    و آن كس را كه حسرت او مى خوردند امروز به او ترحّم مى كنند،

    و اين نيست مگر براى نعمت هايى كه به سرعت دگرگون مى شود،

    و بلاهايى كه ناگهان نازل مى گردد.


    و نشانه عبرت انگيز بودن دنيا، آن كه،

    آدمى پس از تلاش و انتظار تا مى رود به آرزوهايش برسد، ناگهان مرگ او فرا رسيده،

    اميدش را قطع مى كند،

    نه به آرزو رسيده، و نه آنچه را آرزو داشته باقى مى ماند.


    سبحان اللّه ! شادى دنيا چه فريبنده و سيراب شدن از آن، چه تشنگى زاست

    و سايه آن چه سوزان است

    نه زمان آمده را مى شود رد كرد

    و نه گذشته را مى توان باز گرداند،

    پس منزّه و پاك است خداوند

    چقدر زنده به مرده نزديك است براى پيوستن به آن

    و چه دور است مرده از زنده كه از آنان جدا گشته.

     

    مقایسه  دنيا و آخرت

     

    چيزى بدتر از شرّ و بدى نيست جز كيفر و عذاب آن،

    و چيزى نيكوتر از خير و نيكى وجود ندارد جز پاداش آن.

    همه چيز دنيا شنيدن آن بزرگتر از ديدن آن است،

    و هر چيز از آخرت ديدن آن بزرگتر از شنيدن آن است.

    پس كفايت مى كند شما را شنيدن از ديدن، و خبر دادن از پنهانى هاى آخرت.

    آگاه باشيد، هر گاه از دنياى شما كاهش يابد و به آخرت افزوده گردد بهتر از آن است كه از پاداش آخرت شما كاسته و بر دنياى شما افزوده شود.

    چه بسا كاهش يافته هايى كه سود آور است، و افزايش داشته هايى كه زيان آور بود.

    همانا به آنچه فرمان داده شديد گسترده تر از چيزى است كه شما را از آن باز داشتند،

    و آنچه بر شما حلال است، بيش از چيزى است كه بر شما حرام كرده اند،

    پس آنچه را اندك است براى آنچه كه بسيار است ترك كنيد،

    و آنچه را بر شما تنگ گرفته اند به خاطر آنچه كه شما را در گشايش قرار دادند انجام ندهيد.

     

    رزق و روزی

     

    خداوند روزى شما را ضمانت كرده و شما را به كار و تلاش امر فرموده،

    پس نبايد روزى تضمين شده را بر آنچه كه واجب شده مقدّم داريد،

    با اينكه به خدا سوگند آنچنان نادانى و شك و يقين به هم آميخته است كه گويا روزى تضمين شده بر شما واجب است،

    و آنچه را كه واجب كرده اند، برداشتند.

    پس در اعمال نيكو شتاب كنيد،

    و از فرارسيدن مرگ ناگهانى بترسيد، زيرا آنچه از روزى كه از دست رفته، اميد بازگشت آن وجود دارد، اما عمر گذشته را نمى شود باز  گرداند.
    آنچه را امروز از بهره دنيا كم شده مى توان فردا به دست آورد امّا آنچه ديروز از عمر گذشته، اميد به بازگشت آن نيست، به آينده اميدوار و از گذشته نا اميد باشيد. (از خدا بترسيد و جز بر مسلمانى نميريد).

    .

    خطبه 114

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀رزق و روزی, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [جمعه 1399-05-10] [ 10:40:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      دنیا و غفلت زدگی ...
    دنیا و غفلت زدگی

     پرهيز دادن از دنيا پرستى


    شما را از دنيا پرستى مى ترسانم، زيرا؛

    منزلگاهى است براى كوچ كردن، نه منزلى براى هميشه مانده است.

    دنيا خود را با غرور زينت داده و با زينت و زيبايى مى فريبد.

    خانه اى است كه نزد خداوند بى مقدار است، زيرا كه حلال آن با حرام، و خوبى آن با بدى، و زندگى در آن با مرگ، و شيرينى آن با تلخى ها در آميخته است،

    خداوند آن را براى دوستانش انتخاب نكرد. و در بخشيدن آن به دشمنانش دريغ نفرمود.

    خير دنيا اندك، و شرّ آن آماده،

    و فراهم آمده اش پراكنده، و ملك آن غارت شده،

    و آبادانى آن رو به ويرانى نهاده است.

    چه ارزشى دارد خانه اى كه پايه هاى آن در حال فروريختن

    و عمر آن چون زاد و توشه پايان مى پذيرد

    و چه لذّتى دارد زندگانى كه چونان مدّت سفر به آخر مى رسد.

     

    روش برخورد با دنيا(تقوا و خودسازی)


    مردم آنچه را خدا واجب كرده جزو خواسته هاى خود بدانيد،

    و در پرداختن حقوق الهى از او يارى طلبيد،

    و پيش از آن كه مرگ شما را بخواند گوش به دعوت او دهيد.

    همانا زاهدان اگر چه خندان باشند، قلبشان مى گريد

    و اگر چه شادمان باشند اندوه آنان شديد است

    و اگر چه براى نعمت هاى فراوان مورد غبطه ديگران قرار گيرند امّا با نفس خود در دشمنى بسيارى قرار دارند.

     

     نكوهش از غفلت زدگان (مرگ)


    ياد مرگ از دل هاى شما رفته،

    و آرزوهاى فريبنده جاى آن را گرفته است.

    و دنيا بيش از آخرت شما را تصاحب كرده

    و متاع زودرس دنيا بيش از متاع جاويدان آخرت در شما نفوذ كرده است

    و دنيا زدگى،  قيامت را از يادتان برده است.

     

    تقوی و خودسازی

     

    همانا شما برادران دينى يكديگريد،

    چيزى جز درون پليد و نيّت زشت، شما را از هم جدا نساخته است،

    نه يكديگر را يارى مى دهيد، نه خير خواه يكديگريد

    و نه چيزى به يكديگر مى بخشيد و نه به يكديگر دوستى مى كنيد.

    شما را چه شده است كه با به دست آوردن متاعى اندك از دنيا شادمان مى گرديد

    و از متاع بسيار آخرت كه از دست مى دهيد اندوهناك نمى شويد

    امّا با از دست دادن چيزى اندك از دنيا مضطرب شده كه آثار پريشانى در چهره ها آشكار مى گردد و بى تابى مى كنيد،

    گويا اين دنيا محل زندگى جاودان شما و وسائل آن براى هميشه از آن شماست.

    چيزى شما را از عيب جويى برادر دينى باز نمى دارد جز آن كه مى ترسيد مانند آن عيب را در شما به رختان كشند.

    در بى اعتنايى به آخرت و دوستى دنيا يك دل شده ايد،

    و هر يك از شما دين را تنها بر سر زبان مى آوريد،

    و از اين كار خشنوديد همانند كارگرى كه كارش را به پايان رسانده و خشنودى مولاى خود را فراهم كرده است.

    .

    خطبه113

    نهج البلاغه

    .

    موسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 10:21:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      دنیای حرام ...
    دنیای حرام

     هشدار از دنيا پرستى 


    پس از ستايش پروردگار

     همانا من شما را از دنياى حرام مى‏ ترسانم زيرا؛

    در كام شيرين، و در ديده انسان سبز و رنگارنگ است،

    در شهوات و خواهش‏هاى نفسانى پوشيده شده،

    و با نعمت‏هاى زود گذر دوستى مى‏ ورزد،

    با متاع اندك زيبا جلوه مى‏ كند،

    و در لباس آرزوها خود را نشان مى دهد،

    و با زينت غرور خود را مى آرايد،

    شادى آن دوام ندارد،

    و كسى از اندوه آن ايمن نيست. 


    دنياى حرام بسيار فريبنده و بسيار زيان رساننده است،

    دگرگون شونده و ناپايدار،

    فنا پذير و مرگبار،

    و كشنده ‏اى تبهكار است،

    و آنگاه كه به دست آرزومندان افتاد و با خواهش‏هاى آنان دمساز شد مى ‏نگرند كه جز سرابى بيش نيست كه خداى سبحان فرمود: «زندگى چون آبى ماند كه از آسمان فرو فرستاديم و به وسيله آن گياهان فراوان روييد سپس خشك شده، باد آنها را پراكنده كرد و خدا بر همه چيز قادر و تواناست».

    كسى از دنيا شادمانى نديد جز آن كه پس از آن با اشك و آه روبرو شد.

     هنوز با خوشى هاى دنيا روبرو نشده است كه با ناراحتيها و پشت كردن آن مبتلا مى گردد،

    شبنمى از رفاه و خوشى دنيا بر كسى فرود نيامده جز آن كه سيل بلاها همه چيز را از بيخ و بن مى كنند. 

    هر گاه صبحگاهان به يارى كسى برخيزد، شامگاهان خود را به ناشناسى مى زند،

    اگر از يك طرف شيرين و گوارا باشد از طرف ديگر تلخ و ناگوار است. 

    كسى از فراوانى نعمت هاى دنيا كام نگرفت جز آن كه مشكلات و سختى ها دامنگير او شد،

    شبى را در آغوش امن دنيا به سر نبرده جز آن كه صبحگاهان بال هاى ترس و وحشت بر سر او كوبيد،

    بسيار فريبنده است

    و آنچه در دنياست نيز فريبندگى دارد،

    فانى و زودگذر است،

    و هر كس در آن زندگى مى كند فنا مى پذيرد.

     روش برخورد با دنيا 


    در زاد و توشه آن جز تقوا خيرى نيست.

    كسى كه به قدر كفايت از آن بردارد در آرامش به سر مى برد،

    و آن كس كه در پى به دست آوردن متاع بيشترى از دنيا باشد وسائل نابودى خود را فراهم كرده، و به زودى از دست مى رود.

    بسا افرادى كه به دنيا اعتماد كردند، ناگهان مزه تلخ مصيبت را بدانها چشاند

    و بسا صاحب اطمينانى كه به خاك و خونش كشيد.

    چه انسان هاى با عظمتى را كه خوار و كوچك ساخت،

    و بسا فخر فروشانى را كه به خاك ذلّت افكند.

    حكومت دنيا نا پايدار، عيش و زندگانى آن تيره و تار، گواراى آن شور، و شيرينى آن تلخ، غذاى آن زهر، و اسباب و وسائل آن پوسيده است.

    زنده آن در معرض مردن،

    و تندرست آن گرفتار بيمارى است،

    حكومت آن بر باد رفته،

    و عزيزان آن شكست خورده،

    متاع آن نكبت آلود و پناه آورنده آن و غارت زده خواهد بود.

     
     عبرت از گذشتگان 


    آيا شما در جاى گذشتگان خود به سر نمى بريد كه عمرشان از شما طولانى تر و آثارشان با دوام تر و آرزويشان درازتر و افرادشان بيشتر و لشكريانشان انبوه تر بودند.

    دنيا را چگونه پرستيدند و آن را چگونه بر خود گزيدند و سپس از آن رخت بر بستند و رفتند: بى توشه اى كه آنان را براى رسيدن به منزلگاه كفايت كند و بى مركبى كه آنان را به منزلشان رساند. 


    آيا شنيده ايد كه دنيا خود را فداى آنان كرده باشد؟!

    يا به گونه اى يارى شان داده؟!

    يا با آنان به نيكى به سر برده باشد؟!

    نه هرگز بلكه سختى و مشكلات دنيا چنان به آنها رسيد كه پوست و گوشتشان را دريد،

    با سختى ها آنان را سست و با مصيبت ها ذليل و خوارشان كرد

    و بينى آنان را به خاك ماليد

    و لگد مال كرد و گردش روزگار را بر ضد آنها برانگيخت. 

    شما ديديد كه دنيا آن كس را كه برابر آن فروتنى كرد، و آن را برگزيد، و بر همه چيز مقدّم داشت، كه گويا جاودانه مى ماند،

    نشناخت و روى خوش نشان نداد تا آن كه از دنيا رفت.

    آيا جز گرسنگى توشه اى به آنها سپرد؟!

    آيا جز در سختى فرودشان نياورد؟!

    و آيا روشنى دنيا جز تاريكى و سرانجامش جز پشيمانى بود.؟!

     
    پرهيز از دنياى حرام 


    آيا شما چنين دنيايى را بر همه چيز مقدم مى داريد و بدان اطمينان مى كنيد؟!

    يا در آرزوى آن به سر مى بريد؟!

    پس دنيا بد خانه اى است براى كسى كه خوشبين باشد، و يا از خطرات آن نترسد.

    پس بدانيد -و مى دانيد- كه آن را ترك مى كنيد

    و از آن رخت بر مى بنديد

    و پند گيريد از آنها كه گفتند: «چه كسى از ما نيرومندتر است»

    سپس آنان را به گورهايشان سپردند بى آن كه سواره كارانشان خوانند،

    و در قبرها فرود آوردند بى آن كه همسايگانشان نامند،

    از سطح زمين، قبرها، و از خاك كفن ها، و از استخوان هاى پوسيده همسايگانى پديد آمدند كه هيچ خواننده اى را پاسخ نمى دهند

    و هيچ ستمى را باز نمى دارند و نه به نوحه گرى توجّهى دارند. 
    نه از باران خوشحال و نه از قحط سالى نوميد مى گردند.

    گرد هم قرار دارند و تنهايند،

    همسايه يكديگرند امّا از هم دورند،

    فاصله اى با هم ندارند ولى هيچ گاه به ديدار يكديگر نمى روند.

    نزديكان از هم دورند

    بردبارانى هستند كه كينه ها از دل آنان رفته،

    بى خبرانى كه حسد در دلشان فرو مرده است.

    نه از زيان آنها ترسى، و نه به دفاع آنها اميدى وجود دارد. 
    درون زمين را به جاى سطح آن براى ماندن انتخاب كردند

    و خانه هاى تنگ و تاريك را به جاى خانه هاى وسيع برگزيدند.

    به جاى زندگى با خويشاوندان، غربت را، و به جاى نور، ظلمت را برگزيدند،

    به زمين باز گشتند چونان كه در آغاز آن را پا برهنه و عريان ترك گفتند.
    و با اعمال خود به سوى زندگى جاويدان و خانه هميشگى كوچ كردند، آنسان كه خداى سبحان فرمود: «چنانكه آفرينش را آغاز كرديم، آن را باز مى گردانيم، وعده اى بر ماست و همانا اين كار را انجام خواهيم داد».
     .

    خطبه 111

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت
     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 10:02:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      عجز انسان از درک نحوه مرگ ...
    عجز انسان از درک نحوه مرگ

    عجز انسان از درك فرشتگان (فرشته مرگ)


    آيا هنگامى كه فرشته مرگ به خانه اى در آمد، از آمدن او آگاه مى شوى؟

    آيا هنگامى كه يكى را قبض روح مى كند او را مى بينى؟

    بچّه را چگونه در شكم مادر مى ميراند؟

    آيا از راه اندام مادر وارد مى شود يا روح به اجازه خداوند به سوى او مى آيد يا همراه كودك در شكم مادر به سر مى برد؟

    آن كس كه آفريده اى چون خود را نتواند وصف كند، چگونه مى تواند خداى خويش را وصف نمايد؟

    .

    خطبه112

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀مرگ در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, وصف فرشتگان
    [پنجشنبه 1399-05-09] [ 12:56:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      فلسفه احکام ...
    فلسفه احکام

    اين خطبه قبل از سيّد رضى در ميان دانشمندان به خطبه ديباج معروف بود.

     

    ماهیت اسلام و جهاد(خودسازی)

    همانا بهترين چيزى كه انسان ها مى توانند با آن به خداى سبحان نزديك شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و جهاد در راه خداست،

    كه جهاد قلّه بلند اسلام،

    و يكتا دانستن خدا بر اساس فطرت انسانى است.

    بر پاداشتن نماز آيين ملّت اسلام،

    و پرداختن زكات تكليف واجب الهى،

    و روزه ماه رمضان، سپرى برابر عذاب الهى است،

    و حج و عمره، نابود كننده فقر و شستشو دهنده گناهان است.

    و صله رحم مايه فزونى مال و طول عمر،

    و صدقه هاى پنهانى نابود كننده گناهان است،

    و صدقه آشكارا، مرگ هاى ناگهانى و زشت را باز مى دارد، و

    نيكوكارى، از ذلّت و خوارى نگه مى دارد.

    به ياد خدا باشيد كه نيكوترين ذكر است،

    و آنچه پرهيزكاران را وعده دادند آرزو كنيد كه وعده خدا راست ترين وعده هاست.

     

    پیامبر صلی الله علیه و آله از زبان حضرت علی

     

    از راه و رسم پيامبرتان پيروى كنيد كه بهترين راهنماى هدايت است،

    رفتارتان را با روش پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تطبيق دهيد كه هدايت كننده ترين روش هاست.

     

     ارزش قرآن


    و قرآن را بياموزيد، كه بهترين گفتار است،

    و آن را نيك بفهميد كه بهار دل هاست.

    از نور آن شفا و بهبودى خواهيد كه شفاى سينه هاى بيمار است،

    و قرآن را نيكو تلاوت كنيد كه سود بخش ترين داستان هاست.

     

    عالم 

    زيرا عالمى كه به غير علم خود عمل كند، چونان جاهل سرگردانى است كه از بيمارى نادانى شفا نخواهد گرفت،

    بلكه حجّت بر او قويتر و حسرت و اندوه بر او استوارتر و در پيشگاه خدا سزاوارتر به نكوهش است.

    .

    خطبه 110

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
     [ 12:49:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دنیا در نگاه پیامبر ...
    دنیا در نگاه پیامبر

     

    خداشناسی ( وصف قدرت پروردگار) 


    همه چيز برابر خدا خاشع، و همه چيز با يارى او، بر جاى مانده است. 

    خدا بى نياز كننده هر نيازمند،

    و عزت بخش هر خوار و ذليل،

    نيروى هر ناتوان،

    و پناهگاه هر مصيبت زده است. 

    هر كس سخن گويد مى شنود،

    و هر كه ساكت باشد اسرار درونش را مى داند،

    روزى زندگان بر اوست

    و هر كه بميرد به سوى او باز مى گردد. 


    خدايا!

    چشم ها تو را نديده تا از تو خبر دهند،

    كه پيش از توصيف كنندگان از موجودات، بوده اى. 

    آفرينش براى ترس از وحشت تنهايى نبود، و براى سودجويى آنها را نيافريدى. 

    كسى از قدرت تو نتواند بگريزد،

    و هر كس را بگيرى از قدرت تو نتواند خارج گردد،

    گناهكاران از عظمت تو نكاهند،

    و اطاعت كنندگان بر قدرت تو نيفزايند. 

    آن كس كه از قضاى تو به خشم آيد نتواند فرمانت را برگرداند،

    و هر كس كه به فرمان تو پشت كند از تو بى نياز نگردد.

    هر سرّى نزد تو آشكار و هر پنهانى نزد تو هويداست. 

    تو خداى هميشه اى و بى پايان،

    و تو پايان هر چيزى، كه گريزى از آن نيست. 

    وعده گاه همه، محضر توست،

    و رهايى از تو جز به تو ممكن نيست،

    و زمام هر جنبنده اى به دست تو است،

    و به سوى تو بازگشت هر آفريده اى است. 

    پاك و منزّهى اى خدا،

    چقدر بزرگ و والاست قدر و عظمت تو،

    و چه بزرگ است آنچه را كه از خلقت تو مى نگرم

    و چه كوچك است هر بزرگى در برابر قدرت تو.

    و چه با عظمت است آنچه را كه از ملكوت تو مشاهده مى كنم،

    و چه ناچيز است برابر آنچه كه بر ما نهان است از سلطنت تو،

    و چه فراگير است در اين جهان نعمت هاى تو،

    و چه كوچك است نعمت هاى فراوان دنيا در برابر نعمتهاى آخرت.

     
    وصف فرشتگان 


    شگفت آور است آفرينش فرشتگان تو

    كه گروهى از آنها را در آسمان ها سكونت دادى و از زمين بالا برده اى.

    آنها از همه آفريدگان نسبت به تو آگاه ترند،

    و بيشتر از همه نسبت به تو بيمناكند، و به تو نزديك ترند. 

    فرشتگانى كه در پشت پدران قرار نگرفته و در رحم مادران پرورش نيافته اند،

    و از آبى پست خلق نشده اند، و ناراحتى و مشكلات زندگى آنان را پراكنده نساخته. 

    آنها با مقام و مرتبتى كه دارند،

    و از ارزشى كه در نزد تو برخوردارند،

    و آنگونه كه تو را دوست دارند، فراوان تو را اطاعت مى كنند كه اندك غفلتى در فرمان تو ندارند. 

    اگر آنچه بر آنان پوشيده است بدانند،

    همه كارهاى خود را كوچك و ناچيز مى شمارند،

    و بر خويش ايراد مى گيرند،

    و مى دانند آنگونه كه بايد، تو را عبادت نكرده اند،

    و آن چنان كه سزاوار توست فرمانبردار نبودند.


     
    خداشناسی


    خدايا ستايش تو را سزاست،

    كه آفريننده و معبودى،

    و بندگان را به درستى آزمايش كردى.

    خانه آخرت را آفريدى

    و سفره رنگارنگ نعمت ها را گستراندى،

    و در آن انواع نوشيدنى، خوردنى، همسران، ميهمانداران، قصرها، نهرهاى روان، ميوه ها و كشتزاران، قراردادى. 

    سپس پيامبرى را فرستادى تا انسان ها را به آن خانه و نعمت ها دعوت كند.

    افسوس كه مردم نه آن دعوت كننده را اجابت كردند،

    و نه به آنچه تو ترغيبشان كردى رغبت نشان دادند،

    و نه به آنچه تو تشويقشان كردى مشتاق شدند.

    بر لاشه مردارى روى آوردند كه با خوردن آن رسوا شدند،

    و در دوستى آن همداستان گرديدند.

    وصف دنیا


    هركس به چيزى عشق ناروا ورزد، نابينايش مى كند،

    و قلبش را بيمار كرده، با چشمى بيمار مى نگرد،

    و با گوشى بيمار مى شنود.

    خواهش هاى نفس پرده عقلش را دريده،

    دوستى دنيا دلش را ميرانده است،

    شيفته بى اختيار دنيا و برده آن است

    و برده كسانى است كه چيزى از دنيا در دست دارند.

    دنيا به هر طرف برگردد او نيز بر مى گردد،

    و هرچه هشدارش دهند از خدا نمى ترسد.

    از هيچ پند دهنده اى شنوايى ندارد،

    با اينكه گرفتار آمدگان دنيا را مى نگرد كه راه پس و پيش ندارند و در چنگال مرگ اسيرند. 

    مى بيند كه آنها بلاهايى را كه انتظار آن را نداشتند بر سرشان فرود آمد

    و دنيايى را كه جاويدان مى پنداشتند از آنها جدا شده


    مرگ 


    و آنچه بر آنان فرود آيد وصف ناشدنى است.

    سختى جان كندن و حسرت از دست دادن دنيا، به دنيا پرستان هجوم آورد.

    بدن ها در سختى جان كندن سست شده و رنگ باختند،

    مرگ آرام آرام همه اندامشان را فرا گرفته، زبان را از سخن گفتن باز مى دارد،

    و او در ميان خانواده اش افتاده با چشم خود مى بيند

    و با گوش مى شنود

    و با عقل درست مى انديشد كه عمرش را در پى چه كارهايى تباه كرده و روزگارش را چگونه سپرى كرده.

    به ياد ثروت هايى كه جمع كرده مى افتد،

    همان ثروت هايى كه در جمع آورى آنها چشم بر هم گذاشته

    و از حلال و حرام و شبهه ناك گرد آورده

    و اكنون گناه جمع آورى آن همه بر دوش اوست كه هنگام جدايى از آنها فرا رسيده، و براى وارثان باقى مانده است تا از آن بهرمند گردند، و روزگار خود گذرانند. 

    راحتى و خوشى آن براى ديگرى و كيفر آن بر دوش اوست،

    و او در گرو اين اموال است كه دست خود را از پشيمانى مى گزد

    به خاطر واقعيّت هايى كه هنگام مرگ مشاهده كرده است.

    در اين حالت از آنچه كه در زندگى دنيا به آن علاقمند بود بى اعتنا شده آرزو مى كند، اى كاش آن كس كه در گذشته بر ثروت او رشك مى برد، اين اموال را جمع كرده بود.

    اما مرگ هم چنان بر اعضاى بدن او چيره مى شود،

    تا آن كه گوش او مانند زبانش از كار مى افتد،

    پس در ميان خانواده اش افتاده نه مى تواند با زبان سخن بگويد و نه با گوش بشنود،

    پيوسته به صورت آنان نگاه مى كند،

    و حركات زبانشان را مى نگرد اما صداى كلمات آنان را نمى شنود.

    سپس چنگال مرگ تمام وجودش را فرا مى گيرد،

    و چشم او نيز مانند گوشش از كار مى افتد،

    و روح از بدن او خارج مى شود،

    و چون مردارى در بين خانواده خويش بر زمين مى ماند كه از نشستن در كنار او وحشت دارند، و از او دور مى شوند. 

    نه سوگواران را يارى مى كند

    و نه خواننده اى را پاسخ مى دهد،

    سپس او را به سوى منزلگاهش در درون زمين مى برند،

    و به دست عملش مى سپارند و براى هميشه از ديدارش چشم مى پوشند.

     
     آخرت و وصف رستاخيز و زنده شدن دوباره 


    تا آن زمان كه پرونده اين جهان بسته شود،

    و خواست الهى فرا رسد،

    و آخر آفريدگان به آغاز آن بپيوندد،

    و فرمان خدا در آفرينش دوباره در رسد.

    آنگاه آسمان را به حركت آورد و از هم بشكافد،

    و زمين را به شدت بلرزاند،

    و تكان سخت دهد، كه كوه ها از جا كنده شده و در برابر هيبت و جلال پروردگارى بر يكديگر كوبيده و متلاشى شده و با خاك يكسان گردد. 

    سپس هر كس را كه در زمين به خاك سپرده شده، در آورد،

    و پس از فرسودگى تازه شان گرداند،

    و پس از پراكنده شدن، همه را گرد آورد،

    سپس براى حسابرسى و روشن شدن اعمال از هم جدا سازد.

    آنها را به دو دسته تقسيم فرمايد: به گروهى نعمت ها دهد و از گروه ديگر انتقام گيرد.

     

    اما فرمانبرداران را در جوار رحمت خود جاى دهد و در بهشت جاويدان قرار دهد،

    خانه اى كه مسكن گزيدگان آن هرگز كوچ نكنند

    و حالات زندگى آنان تغيير نپذيرد،

    در آنجا دچار ترس و وحشت نشوند،

    و بيمارى ها در آنها نفوذ نخواهد كرد،

    خطراتى دامنگيرشان نمى شود،

    و سفرى در پيش ندارند تا از منزلى به منزل ديگر كوچ كنند. 


    و امّا گنه كاران را در بدترين منزلگاه در آورد،

    و دست و پاى آنها را با غل و زنجير به گردنشان در آويزد،

    چنانكه سرهايشان به پاها نزديك گردد،

    جامه هاى آتشين بر بدنشان پوشاند،

    و در عذابى كه حرارت آتش آن بسيار شديد و بر روى آنها بسته،

    و صداى شعله ها هراس انگيز است قرار دهد.

    جايگاهى كه هرگز از آن خارج نگردند،

    و براى اسيران آن غرامتى نپذيرند،

    و زنجيرهاى آن گسسته نمى شود،

    مدّتى براى عذاب آن تعيين نشده تا پايان پذيرد و نه سر آمدى تا فرا رسد.

     
    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله از زبان حضرت علی (دنیا و پارسایی)


    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دنيا را كوچك شمرد

    و در چشم ديگران آن را ناچيز جلوه داد.

    آن را خوار مى شمرد و در نزد ديگران خوار و بى مقدار معرّفى فرمود.

    و مى دانست كه خداوند براى احترام به ارزش او دنيا را از او دور ساخت

    و آن را براى ناچيز بودنش به ديگران بخشيد.

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله از جان و دل به دنيا پشت كرد،

    و ياد آن را در دلش ميراند.

    دوست مى داشت كه زينت هاى دنيا از چشم او دور نگهداشته شود، تا از آن لباس فاخرى تهيّه نسازد،

    يا اقامت در آن را آرزو نكند،

    و براى تبليغ احكامى كه قطع كننده عذرهاست تلاش كرد،

    و امّت اسلامى را با هشدارهاى لازم نصيحت كرد،

    و با بشارت ها مردم را به سوى بهشت فراخواند، و از آتش جهنّم پرهيز داد. 

     
     ويژگيهاى اهل بيت عليهم السّلام 


    ما از درخت سرسبز رسالتيم،

    و از جايگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان برخاستيم،

    ما معدنهاى دانش و چشمه سارهاى حكمت الهى هستيم.

    ياران و دوستان ما در انتظار رحمت پروردگارند

    و دشمنان و كينه توزان ما در انتظار كيفر و لعنت خداوند به سر مى برند.

    .

    خطبه 109

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, وصف فرشتگان
     [ 12:39:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      وصف پیامبر از زبان حضرت علی ...
    وصف پیامبر از زبان حضرت علی

    (يكى از سخنرانى هاى امام در شهر كوفه كه حوادث سخت آينده را بيان فرمود).

     

    خدا شناسى


    ستايش خدايى را سزاست كه با آفرينش مخلوقات، بر انسان ها تجلّى كرد،

    و با برهان و دليل خود را بر قلب هايشان آشكار كرد.

    مخلوقات را بدون نياز به فكر و انديشه آفريد،

    كه فكر و انديشه مخصوص كسانى است كه دلى درون سينه داشته باشند و او چنين نيست،

    كه علم خداوندى ژرفاى پرده هاى غيب را شكافته است، و به افكار و عقايد پنهان احاطه دارد.

     

    وصف پيامبر اسلام (صلّى اللّه عليه و آله) از زبان حضرت علی

     

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را از درخت تنومند پيامبران،

    از سرچشمه نور هدايت،

    از جايگاه بلند و بى همانند،

    از سرزمين بطحاء،

    از چراغ هاى بر افروخته در تاريكى ها،

    و از سر چشمه هاى حكمت برگزيد.

    پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم طبيبى است كه براى درمان بيماران سيّار است.

    مرهم هاى شفا بخش او آماده،

    و ابزار داغ كردن زخم ها را گداخته.

    براى شفاى قلب هاى كور و گوش هاى ناشنوا و زبان هاى لال، آماده،

    و با داروى خود در پى يافتن بيماران فراموش شده و سرگردان است.

     

     جایگاه علم در هدایت (علل انحراف فرزندان اميّه)


    بنى اميّه، با نور حكمت، جان و دل خود را روشن نساخته،

    و با شعله هاى فروزان دانش، قلب خود را نورانى نكرده اند،

    چونان چهارپايان صحرايى و سنگ هاى سخت و نفوذ ناپذيرند.

    به تحقيق رازهاى درون براى صاحبان آگاهى آشكار،

    و راه حق براى گمراهان نيز روشن است،

    و رستاخيز نقاب از چهره بر انداخت.

    و نشانه هاى خود را براى زيركان و آنان كه طالب حقّند نماياند.

     

    نكوهش كوفيان


    مردم كوفه!

    چرا شما را پيكرهاى بى روح، و روح هاى بدون جسد مى نگرم؟!

    چرا شما را عبادت كنندگانى بدون صلاحيّت،

    و بازرگانانى بدون سود و تجارت،

    و بيدارانى خفته،

    و حاضرانى غايب از صحنه،

    بينندگانى نابينا، شنوندگانى كر، و سخن گويانى لال، مشاهده مى كنم؟!

     

    معاویه و ویژگی های حکومت ظلم

     

    پرچم گمراهى بر پايه هاى خود بر افراشته شده

    و طرفداران آن فراوان گشته

    شما را با پيمانه خود مى سنجند و سركوب مى كنند،

    پرچمدارشان (معاويه)، از ملّت اسلام خارج و بر راه گمراهى ايستاده است.

    پس آن روز كه بر شما دست يابند جز تعداد كمى از شما باقى نگذارند،

    چونان باقى مانده غذايى اندك در ته ديگ يا دانه هاى غذاى چسبيده در اطراف ظرف.

    شما را مانند پوست هاى چرمى به هم پيچانده مى فشارند،

    و همانند خرمن شما را به شدّت مى كوبند،

    و چونان پرنده اى كه دانه هاى درشت را از لاغر جدا كند،

    اين گمراهان، مؤمنان را از ميان شما جدا ساخته نابود مى كنند.

     

     

    هشدار و سفارش به اطاعت از اهل بيت عليهم السّلام


    با توجّه به اين همه خطرات، روشهاى گمراه كننده شما را به كجا مى كشاند ؟!

    تاريكى ها و ظلمتها، تا كى شما را متحيّر مى سازد ؟!

    دروغ پردازيها تا چه زمانى شما را مى فريبد؟!

    از كجا دشمن در شما نفوذ كرده به اينجا آورده و به كجا باز مى گرداند؟!

    آگاه باشيد كه هر سر آمدى را پرونده اى، و هر غيبتى را بازگشت دو باره اى است.

     

    علما در نهج البلاغه


    مردم به سخن عالم خداشناس خود گوش فرا دهيد،

    دل هاى خود را در پيشگاه او حاضر كنيد،

    و با فريادهاى او بيدار شويد

     

    ویژگی حاکمان

     

    رهبر جامعه بايد با مردم به راستى سخن گويد

    و پراكندگى مردم را به وحدت تبديل،

    و انديشه خود را براى پذيرفتن حق آماده گرداند.

     

    علی از زبان علی

     

    پيشواى شما چنان واقعيّت ها را براى شما شكافت چونان شكافتن مهره هاى ظريف،

    و حقيقت را از باطل چون شيره درختى كه از بدنه آن خارج شود، بيرون كشيد.

     

     

    معاویه و ویژگی حکومت ظلم 


    پس در آن هنگام كه امويان بر شما تسلط يابند، باطل بر جاى خود استوار شود،

    و جهل و نادانى بر مركب ها سوار،

    و طاغوت زمان عظمت يافته،

    و دعوت كنندگان به حق اندك و بى مشترى خواهند شد.

    روزگار چونان درنده خطرناكى حمله ور شده،

    و باطل پس از مدّت ها سكوت، نعره مى كشد،

    مردم در شكستن قوانين خدا دست در دست هم مى گذارند،

    و در جدا شدن از دين متّحد مى گردند،

    و در دروغ پردازى با هم دوست و در راستگويى دشمن يكديگرند.

    و چون چنين روزگارى مى رسد، فرزند با پدر دشمنى ورزد،

    و باران خنك كننده، گرمى و سوزش آورد،

    پست فطرتان همه جا را پر مى كنند،

    نيكان و بزرگواران كمياب مى شوند،

    مردم آن روزگار چون گرگان، و پادشاهان چون درندگان،

    تهيدستان طعمه آنان، و مستمندان چونان مردگان خواهند بود،

    راستى از ميانشان رخت بر مى بندد، و دروغ فراوان مى شود.

    با زبان،  تظاهر به دوستى دارند اما در دل دشمن هستند،

    به گناه افتخار مى كنند، و از پاكدامنى به شگفت مى آيند،

    و اسلام را چون پوستينى واژگونه مى پوشند.

    .

    خطبه 108

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 11:59:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      وصف نبرد صفین ...
    وصف نبرد صفین

    در یکى از روزهاى نبرد صفين در سال 37 هجرى براى تشكّر و تقويت روحيّه سربازانش ايراد فرمود.

     

    وصف نبرد صفّين


    از جاى كنده شدن و فرار شما را از صف ها ديدم،

    فرومايگان گمنام، و بيابان نشينانى از شام، شما را پس مى راندند،

    در حالى كه شما از بزرگان و سرشناسان عرب و از سران شرف مى باشيد،

    برازندگى چشمگيرى داريد و قلّه هاى سر فراز و بلند قامتيد.

     

    علی از زبان علی


    سر انجام سوزش سينه ام با مقاومت و حملات دلاورانه شما، تسكين يافت،

    كه ديدم شاميان را هزيمت داديد وصف هاى آنان را در هم شكستيد،

    و آنان را از لشكرگاه خود رانديد، آنگونه كه آنها شما را كنار زدند.

    مى ديدم با نيزه ها آنان را كوفتيد

    و با تيرها، آنها را هدف قرار داديد،

    كه فراريان و كشتگان دشمن روى هم ريختند،

    و بر دوش هم سوار مى شدند،

    چونان شتران تشنه اى كه از آبشخورشان برانند و به هر سو گريزان باشند.

    .

    خطبه 107

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀جنگ صفین در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 11:30:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ماهیت اسلام و امت اسلامی از منظر حضرت علی ...
    ماهیت اسلام و امت اسلامی از منظر حضرت علی

    ماهیت اسلام و امت اسلامی


    ستايش خداوندى را سزاست كه راه اسلام را گشود،

    و راه نوشيدن آب زلالش را بر تشنگان آسان فرمود.

    ستون هاى اسلام را در برابر ستيزه جويان استوار كرد

    و آن را پناهگاه أمنى براى پناه برندگان، و مايه آرامش براى وارد شوندگان قرار داد.


    اسلام، حجّت و برهان براى گويندگان،

    و گواه روشن براى دفاع كنندگان،

    و نور هدايتگر براى روشنى خواهان،

    و مايه فهميدن براى خردمندان،

    و عقل و درك براى تدبير كنندگان،

    و نشانه گويا براى جويندگان حق،

    و روشن بينى براى صاحبان عزم و اراده،

    پند پذيرى براى عبرت گيرندگان،

    عامل نجات و رستگارى براى تصديق كنندگان،

    و آرامش دهنده تكيه كنندگان،

    راحت و آسايش توكّل كنندگان،

    و سپرى نگهدارنده براى استقامت دارندگان است.
    اسلام روشن ترين راه ها است،

    جادّه هايش درخشان،

    نشانه هاى آن در بلندترين جايگاه،

    چراغ هايش پرفروغ و سوزان،

    ميدان مسابقه آن پاكيزه براى پاكان،

    سرانجام مسابقه هاى آن روشن و بى پايان،

    مسابقه دهندگان آن پيشى گيرنده و چابك سوارانند.

    برنامه اين مسابقه، تصديق كردن به حق،

    راهنمايان آن، اعمال صالح،

    پايان آن، مرگ،

    ميدان مسابقه، دنيا،

    مركز گرد آمدن مسابقه دهندگان، قيامت،

    و جايزه آن بهشت است.

     

     

     پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از زبان حضرت علی


    تا آن كه خداوند با دست پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شعله اى از نور براى طالبان آن بر افروخت،

    و بر سر راه گمشدگان چراغى پرفروغ قرار داد.

    خداوندا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امين و مورد اطمينان و گواه روز قيامت است،

    نعمتى است كه بر انگيخته و رحمتى است كه به حق فرستاده اى.

     

    دعا برای پیامبر صلی الله علیه و آله


    خداوندا !

    بهره فراوانى از عدل خود به او اختصاص ده،

    و از احسان و كرم خود فراوان به او ببخش.

    خدايا!

    بناى دين او را از آنچه ديگران بر آورده اند، عالى تر قرار ده.


    او را بر سر خان كرمت گرامى تر دار،

    و بر شرافت مقام او در نزد خود بيفزا،

    و وسيله تقرّب خويش را به او عنايت فرما،

    و بلندى مقام و فضيلت او را بى مانند گردان،

    و ما را از ياران او محشور فرما،

    چنانكه نه زيانكار باشيم و نه پشيمان،

    نه دور از راه حق باشيم و نه شكننده پيمان،

    نه گمراه باشيم و نه گمراه كننده بندگان،

    نه فريب هواى نفس خوريم و نه وسوسه شيطان.

     

     ره آورد بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله


    مردم از سر نعمت بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و لطف خداوند بزرگ به مقامى رسيده ايد كه حتّى كنيزان شما را گرامى مى دارند،

    و به همسايگان شما محبّت مى كنند،

    كسانى براى شما احترام قائلند كه شما از آنها برترى نداشته و بر آنها حقّى نداريد.

    كسانى از شما مى ترسند كه نه ترس از حكومت شما دارند و نه شما بر آنها حكومتى داريد.

     

    علل سقوط و سير ارتجاعى امّت


    با آن همه بزرگوارى و كرامت، هم اكنون مى نگريد كه قوانين و پيمان هاى الهى شكسته شده امّا خشم نمى گيريد،

    در حالى كه اگر پيمان پدرانتان نقض مى شد ناراحت مى شديد،

    شما مردمى بوديد كه دستورات الهى ابتدا به دست شما مى رسيد و از شما به ديگران ابلاغ مى شد و آثار آن باز به شما بر مى گشت.

    اما امروز جايگاه خود را به ستمگران واگذارديد،

    و زمام امور خود را به دست بيگانگان سپرديد،

    و امور الهى را به آنان تسليم كرديد. آنهايى كه به شبهات عمل مى كنند، و در شهوات غوطه ورند (بنى اميه) .

     

    به خدا سوگند!

    اگر دشمنان، شما را در زير ستارگان آسمان بپراكنند، باز خداوند شما را براى انتقام گرفتن از ستمگران گرد مى آورد.

    .

    خطبه 106

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    ادامه »

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ✔مطلب ندارد, ماهیت اسلام و امت اسلامی
    [سه شنبه 1399-05-07] [ 12:14:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      هشدار از آینده تلخ بنی امیه ...
    هشدار از آینده تلخ بنی امیه

    نوشته اند كه امام اين سخنرانى را 5 روز پس از بدست گرفتن قدرت سياسى كشور در آخر ذى الحجّه سال 35 هجرى ايراد فرمود.

     

    ويژگى هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از زبان حضرت علی


    تا اينكه خدا محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را برانگيخت، گواهى دهنده، بشارت دهنده، هشدار دهنده.

    پيامبرى كه بهترين آفريدگان در خردسالى، و در سنّ پيرى نجيب ترين و بزرگوارترين مردم بود،

    اخلاقش از همه پاكان پاك تر و باران كرمش از هر چيزى با دوامتر بود.

     

     هشدار از آينده تلخ فرزندان اميّه


    شما اى فرزندان اميّه!

    زمانى از لذّت و شيرينى دنيا بهره مند شديد،

    و از سینه آن نوشيديد كه افسارش رها، و بند جهازش محكم نبود (در حكومت عثمان)،

    تا آنجا كه حرام دنيا نزد گروهى چونان ميوه درخت سدر بى خار، آسان، و حلال آن دشوار و غير ممكن شد.


    به خدا سوگند!

    دنيايى كه در دست شماست چونان سايه اى است گسترده كه زود به سر آمد خود نزديك مى شود.

    امروز زمين براى شما خالى و گسترده،

    و دستهايتان براى انجام هر رفتار نادرستى باز،

    و دست هاى رهبران واقعى بسته است.

    شمشير شما بر آنان مسلط و شمشير آنان از شما باز گرفته شده است.


    آگاه باشيد!

    هر خونى، خونخواهى دارد،

    و هر حقى را جستجوگرى است،

    انتقام گيرنده خون هاى ما، چونان حاكمى است كه براى خود داورى كند،

    و او خداوندى است كه از گرفتن كسى ناتوان نگردد، و كسى از پنجه عدالت او نمى تواند بگريزد.


    اى فرزندان اميّه!

    سوگند به خدا زود باشد كه اين خلافت و دولت را در دست ديگران و در خانه دشمنان خود بنگريد.

     

    خودسازی 


    آگاه باشيد!

    بيناترين چشمها آن است كه در دل نيكى ها نفوذ كند،

    و شنواترين گوش ها آن كه پندها و تذكّرات سودمند را در خود جاى دهد.


    اى مردم!

    چراغ دل را از نور گفتار گوينده با عمل روشن سازيد

    و ظرف هاى جان را از آب زلال چشمه هايى كه از آلودگى ها پاك است پر نماييد.


    اى بندگان خدا!

    به نادانى هاى خود تكيه نكنيد،

    و تسليم هواى نفس خويش نباشيد،

    كه چنين كسى بر لبه پرتگاه قرار دارد، و بار سنگين هلاكت و فساد را بر دوش مى كشد، و از جايى به جاى ديگر مى برد،

    تا آنچه را كه ناچسب است بچسباند، و آنچه را كه دور مى نمايد نزديك جلوه دهد.


    خدا را، مبادا شكايت نزد كسى بريد كه نمى تواند آن را بر طرف سازد، و توان گره گشايى از كارتان ندارد.

     

    اهل البیت (علیهم السلام)

     

    همانا بر امام واجب نيست جز آنچه را كه خدا امر فرمايد،

    و آن، كوتاهى نكردن در پند و نصيحت، تلاش در خير خواهى، زنده نگهداشتن سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، جارى ساختن حدود الهى بر مجرمان، رساندن سهم هاى بيت المال به طبقات مردم، است.

    پس در فراگيرى علم و دانش پيش از آن كه درختش بخشكد تلاش كنيد،

    و پيش از آن كه به خود مشغول گرديد از معدن علوم (اهل بيت عليهم السّلام) دانش استخراج كنيد.

     

    خودسازی و رعایت تقوی

     

    مردم را از حرام و منكرات باز داريد،

    و خود هم مرتكب نشويد، زيرا دستور داده شديد كه ابتدا خود محرّمات را ترك و سپس مردم را باز داريد.

    .

    خطبه 105

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 11:58:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بعثت پیامبر و عصر جاهلیت ...
    بعثت پیامبر و عصر جاهلیت

    ره آورد بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و عصر جاهلیت


    پس از ستايش پروردگار،

    همانا خداوند سبحان، حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را مبعوث فرمود، در روزگارانى كه عرب كتابى نخوانده و ادّعاى وحى و پيامبرى نداشت.

    پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با يارانش به مبارزه با مخالفان پرداخت تا آنان را به سر منزل نجات كشاند،

    و پيش از آن كه مرگشان فرا رسد آنان را به رستگارى رساند.

    با خستگان مدارا كرد،

    و شكسته حالان را زير بال گرفت

    تا همه را به راه راست هدايت فرمود،

    جز آنان كه راه گمراهى پيمودند و در آنها خيرى نبود.
    همه را نجات داد

    و در جايگاه مناسب رستگارى، استقرارشان بخشيد،

    تا آن كه آسياب زندگى آنان به چرخش در آمد، و نيزه شان تيز شد.

     

    علی از زبان علی


    به خدا سوگند من در دنباله آن سپاه بودم، تا باطل شكست خورد و عقب نشست،

    و همه رهبرى اسلام را فرمانبردار شدند.

    در اين راه هرگز ناتوان نشدم، و نترسيدم، و خيانت نكردم، و سستى در من راه نيافت.


    به خدا سوگند!

    درون باطل را مى شكافم تا حق را از پهلويش بيرون كشم.

    .

    خطبه104

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀عصر جاهلیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 11:43:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      دشمن ترین آدم ها نسبت به خدا ...
    دشمن ترین آدم ها نسبت به خدا

     روش برخورد با دنيا


    اى مردم!

    به دنيا چونان زاهدان روى گردان از آن، بنگريد.

    به خدا سوگند!

    دنيا به زودى ساكنان خود را از ميان مى ‏برد و رفاه زدگان ايمن را به درد مى ‏آورد.


    آنچه از دست رفت و پشت كرد هيچ گاه بر نمى‏ گردد،

    و آينده به روشنى معلوم نيست تا در انتظارش باشند،

    شادى و سرور دنيا با غم و اندوه آميخته، و توانايى انسان به ضعف و سستى مى‏ گرايد.


    زيبايى ‏ها و شگفتى‏ هاى دنيا شما را مغرور نسازد، زيرا زمان كوتاهى دوام ندارد.


    خدا بيامرزد كسى را كه بدرستى فكر كند، و پند گيرد، و آگاهى يابد، و بينا شود.


    پس به زودى خواهيد دانست كه آنچه از دنيا وجود داشت از آن چيزى نمانده، و آنچه از آخرت است جاويدان خواهد ماند، هر چيز كه به شمارش آيد پايان پذيرد، و هر چه انتظارش را مى كشيديد خواهد آمد، و آنچه آمدنى است نزديك باشد.

     

    علماء در نهج البلاغه ( ارزش عالم و بى ارزشى جاهل)


    دانا كسى است كه قدر خود را بشناسد،

    و در نادانى انسان اين بس كه ارزش خويش نداند.

     

    نشانه های خود سازی و هدایت

     

    دشمن روى ترين افراد نزد خدا كسى است كه خدا او را به حال خود واگذاشته تا از راه راست منحرف گردد، و بدون راهنما برود.

    اگر به محصولات دنيا دعوت شود تا مرز جان تلاش كند،

    اما چون به آخرت و نعمتهاى گوناگونش دعوت شود، سستى ورزد،

    گويا آنچه براى آن كار مى كند بر او واجب و آنچه نسبت به آن كوتاهى و تنبلى مى كند، از او نخواسته اند.

     

    سخنى از آينده (نشانه های مومن)


    و اين روزگارى است كه جز مؤمن بى نام و نشان از آن رهايى نيابد.

    در ميان مردم است او را نشناسند،

    و در ميان جمعيّت كه نباشد كسى سراغ او را نگيرد،

    آنها چراغ هاى هدايت، و نشانه هاى رستگارى اند،

    نه فتنه انگيزند و اهل فساد، و نه سخنان ديگران و زشتى اين و آن را به مردم رسانند،

    خدا درهاى رحمت را به روى آنان باز كرده و سختى عذاب خويش را از آنان گرفته است.


    اى مردم!

    بزودى زمانى بر شما خواهد رسيد كه اسلام چونان ظرف واژگون شده، آنچه در آن است ريخته مى شود.


    اى مردم!

    خداوند به شما ظلم نخواهد كرد و از اين جهت تأمين داده است

    اما هرگز شما را ايمن نساخت كه آزمايش نفرمايد،

    كه اين سخن از آن ذات برتر است كه فرمود: (در جريان نوح، نشانه هايى است و ما مردم را مى آزماييم.)

     

    سید رضی می گوید: (كلام امام عليه السّلام كه فرمود: «كلّ مؤمن نومة» يعنى كسى كه گمنام و شرّ او اندك است و «المساييح» جمع «مسياح» كسى است كه ميان مردم فساد كرده و سخن چين است، و «مذاييع» جمع «مذياع» كسى است كه چون بدى كسى را شنيد در ميان مردم رواج مى دهد، و «بذر» جمع «بذور» كسى است كه بسيار نادان است و سخن بيهوده گويد).

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 11:34:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      قیامت ...
    قیامت

     وصف روز قيامت


    قيامت روزى است كه خداوند همه انسان هاى گذشته و آينده را براى رسيدگى دقيق حساب و رسيدن به پاداش اعمال، گرد آورد.

    همه فروتنانه به پاخيزند،

    عرق از سر و رويشان و كنار دهانشان جارى است،

    و زمين زير پايشان لرزان است،

    نيكو حال ترين آنان كسى است كه جاى گذاشتن دو پايش را پيدا كند يا جايى براى آسوده ماندن بيابد.

     

     حکومت ظالمانه

     

    فتنه هايى چون تاريكى شب كه نيرويى نمى تواند برابر آن بايستد،

    و كسى نتواند پرچمهاى آن را پايين كشد،

    به سوى شما مى آيد چونان شترى كه مهار شده و جهاز بر پشت آن نهاده و ساربان آن را كشانده و به سرعت مى راند.

    فتنه جويان كسانى هستند كه ضربات آنها شديد و غارتگرى آنان اندك است.

    مردمى با آنان جهاد مى كنند كه در چشم متكبّران خوار و در روى زمين گمنام و در آسمان ها معروفند.

    در اين هنگام، واى بر تو اى بصره!

    از سپاهى كه نشانه خشم و انتقام الهى است،

    بى گرد و غبار و صدايى به تو حمله خواهند كرد

    و چه زود ساكنانت به مرگ سرخ و گرسنگى غبار آلود دچار مى گردند.

    .

    خطبه 102

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ادامه »

    موضوعات: ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-05-06] [ 11:56:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی ...
    علی از زبان علی

    خداشناسی

     

    ستايش خداوندى را كه اوّل هر نخستين است

    و آخر هر گونه آخرى،

    چون پيش از او چيزى نيست.

    بايد كه ابتدايى نداشته باشد،

    و چون پس از او چيزى نيست پس پايانى نخواهد داشت،

    و گواهى مى دهم كه جز او خدايى نيست،

    و خدا يكى است، آن گواهى كه با درون و برون و قلب و زبان، هماهنگ باشد.

     

    علی از زبان علی

     

    اى مردم دشمنى و مخالفت با من، شما را تا مرز گناه نراند،

    و نافرمانى از من شما را به پيروى از هواى نفس نكشاند، و به هنگام شنيدن سخن من، به گوشه چشم، يكديگر را ننگريد.

     

    معاویه و خبر از حوادث خونين آينده


    سوگند به آن كس كه دانه را شكافت، و جانداران را آفريد،

    آنچه به شما خبر مى دهم از پيامبر امّى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است، نه گوينده دروغ گفت و نه شنونده نا آگاه بود.

    گويا مى بينم شخص سخت گمراهى را كه از شام فرياد زند

    و بتازد و پرچم هاى خود را در اطراف كوفه بپراكند،

    و چون دهان گشايد و سركشى كند

    و جاى پايش بر زمين محكم گردد،

    فتنه فرزند خويش را به دندان گيرد و آتش جنگ شعله ور شود.

    روزها با چهره عبوس و گرفته ظاهر شوند

    و شب و روز با رنج و اندوه بگذرند.

    و آنگاه كه كشتزار او به بار نشست،

    و ميوه او آب دار شد،

    و چون شتر مست خروشيد،

    و چون برق درخشيد،

    پرچم هاى سپاه فتنه از هر سو به اهتزاز در آيد

     و چونان شب تار و درياى متلاطم به مردم روى آورند.

    از آن بيشتر، چه طوفانهاى سختى كه شهر كوفه را بشكافد،

    و چه تند بادهايى كه بر آن وزيدن گيرد،

    و به زودى دستجات مختلف به جان يكديگر يورش آورند:

    آنها كه بر سر پا ايستاده اند درو شوند، و آنها كه بر زمين افتادند لگد مال گردند.

    ادامه »

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 11:40:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ویژگی های پیامبر از منظر حضرت علی ...
    ویژگی های پیامبر از منظر حضرت علی

    خداشناسی


    ستايش خداوندى را سزاست كه احسان فراوانش بر آفريده ها گسترده

    و دست كرم او براى بخشش گشوده است.

    او را بر همه كارهايش مى ستاييم

    و براى نگهدارى حق الهى از او يارى مى طلبيم.

     

     ويژگى هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم:


    و گواهى مى دهيم جز او خدايى نيست.

    و گواهى مى دهيم كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده اوست.

    او را فرستاد تا فرمان وى را آشكار و نام خدا را بر زبان راند.

    پس با امانت، رسالت خويش را به انجام رساند،

    و با راستى و درستى به راه خود رفت.

    و پرچم حق را در ميان ما به يادگار گذاشت،

    هر كس از آن پيشى گيرد از دين خارج و آن كس كه از آن عقب ماند هلاك گردد

    و هر كس همراهش باشد رستگار شود.

    راهنماى اين پرچم، با درنگ و آرامش سخن مى گفت،

    و دير و حساب شده به پا مى خاست،

    و آنگاه كه بر مى خاست سخت و چالاك، به پيش مى رفت،

    پس چون در اطاعت او در آمديد، و او را بزرگ داشتيد، مرگ او فرارسيد و خدا او را از ميان شما برد.

    پس از او چندان كه خدا خواهد زندگانى مى گذرانيد

    تا آن كه خدا شخصى را بر انگيزاند كه شما را متّحد سازد،

    و پراكندگى شما را جبران نمايد

    مردم به چيزى كه نيامده دل نبنديد،

    و از آن كه در گذشت مأيوس نباشيد، كه آن پشت كرده اگر يكى از پاهايش بلغزد، و ديگرى برقرار باشد شايد هر دو پا به جاى خود برگشته و استوار ماند.

     

     تداوم امامت تا ظهور امام زمان عليه السّلام


    آگاه باشيد، مثل آل محمّد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) چونان ستارگان آسمان است، اگر ستاره اى غروب كند، ستاره ديگرى طلوع خواهد كرد (تا ظهور صاحب الزمان عليه السّلام). گويا مى بينم در پرتو خاندان پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) نعمت هاى خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو داريد رسيده ايد.

    .

    خطبه 100

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 11:26:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      دنیا در منظر حضرت علی ...
    دنیا در منظر حضرت علی

    دعای حضرت امیر

    خدا را بر نعمت هايى كه عطا فرمود ستايش مى كنيم و در كارهاى خود از او يارى مى جوييم.

    از او سلامت در دين را خواهانيم آنگونه كه تندرستى بدن را از او درخواست داريم.

     

    وصف دنیا


    اى بندگان خدا!

    شما را به ترك دنيايى سفارش مى كنم كه شما را رها مى سازد، گر چه شما جدايى از آن را دوست نداريد.

    دنيايى كه بدن هاى شما را كهنه و فرسوده مى كند با اينكه دوست داريد همواره تازه و پاكيزه بمانيد.

    شما و دنيا به مسافرانى مانيد كه تا گام در آن نهند، احساس دارند كه به پايان راه رسيده اند،

    و تا قصد رسيدن به نشانى كرده اند، گويا بدان دست يافتند،

    در حالى كه تا رسيدن به هدف نهايى هنوز فاصله هاى زيادى است.

    چگونه مى تواند به مقصد رسد كسى كه روز معيّنى در پيش دارد و از آن تجاوز نخواهد كرد.

    مرگ به سرعت او را مى راند، و عوامل مختلف او را بر خلاف خواسته خود از دنيا جدا مى سازد.

    پس در عزّت و ناز دنيا بر يكديگر پيشى نگيريد،

    و فريب زينت ها و نعمت ها را نخوريد

    و مغرور نشويد

    و از رنج و سختى آن نناليد و ناشكيبا نباشيد؛ زيرا عزّت و افتخارات دنيا پايان مى پذيرد،

    و زينت و نعمت هايش نابود مى گردد،

    و رنج و سختى آن تمام مى شود،

    و هر مدّت و مهلتى در آن به پايان مى رسد،

    و هر موجود زنده اى به سوى مرگ مى رود.

     

    آيا نشانه هايى از زندگى گذشتگان كه بر جا مانده شما را از دنيا پرستى باز نمى دارد؟

    و اگر خردمنديد آيا در زندگانى پدرانتان آگاهى و عبرت آموزى نيست؟

    مگر نمى بينيد كه گذشتگان شما باز نمى گردند و فرزندان شما باقى نمى مانند؟

    مگر مردم دنيا را نمى نگريد كه در گذشت شب و روز حالات گوناگونى دارند: يكى مى ميرد و بر او مى گريند، و ديگرى باقى مانده به او تسليت مى گويند، يكى ديگر بر بستر بيمارى افتاده ديگرى به عيادت او مى آيد، و ديگرى در حال جان كندن است، و دنيا طلبى در جستجوى دنياست كه مرگ او را در مى يابد، و غفلت زده اى كه مرگ او را فراموش نكرده است، و آيندگان نيز راه گذشتگان را مى پويند.

     

    بهوش باشيد،

    مرگ را كه نابود كننده لذّت ها و شكننده شهوت ها و قطع كننده آرزوهاست، به هنگام تصميم بر كارهاى زشت، به ياد آوريد.

    و براى انجام واجبات، و شكر در برابر نعمت ها و احسان بى شمار الهى، از خدا يارى خواهيد.

    .

    خطبه99

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ✔مطلب ندارد
     [ 11:14:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ستمگری و فساد بنی امیه ...
    ستمگری و فساد بنی امیه

    خبر از ستمگرى و فساد بنى اميّه


    سوگند به خدا!

    بنى اميّه چنان به ستمگرى و حكومت ادامه دهند كه حرامى باقى نماند جز آن كه حلال شمارند،

    و پيمانى نمى ماند جز آن كه همه را بشكنند،

    و هيچ خيمه و خانه اى وجود ندارد جز آن كه ستمكارى آنان در آنجا راه يابد،

    و ظلم و فسادشان مردم را از خانه ها كوچ دهد.

    تا آن كه در حكومتشان دو دسته بگريند:  دسته اى براى دين خود كه آن را از دست داده اند، و دسته اى براى دنياى خود كه به آن نرسيده اند. و يارى خواستن يكى از ديگرى، چون يارى خواستن برده از ارباب خويش است كه در حضور ارباب اطاعت دارد و در غيبت او بدگويى مى كند.

    در حكومت بنى اميّه هر كس به خدا اميدوارتر باشد بيش از همه رنج و مصيبت بيند.


    پس اگر خداوند عافيت و سلامتى بخشيد، قدر شناس باشيد و اگر به بلا و گرفتارى مبتلا گشتيد شكيبا باشيد كه سرانجام، پيروزى با پرهيزكاران است.

    .

    خطبه 98

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ادامه »

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 10:56:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی ...
    علی از زبان علی

    خداشناسی


    اگر خداوند، ستمگر را چند روزى مهلت دهد، از باز پرسى و عذاب او غفلت نمى كند

    و او بر سر راه، در كمين گاه ستمگران است

    و گلوى آنها را در دست گرفته تا از فرو رفتن آب دريغ دارد.

     

    علی از زبان علی


    آگاه باشيد! به خدايى كه جانم در دست اوست، شاميان بر شما پيروز خواهند شد،

    نه از آن رو كه از شما به حق سزاوارترند؛ بلكه در راه باطلى كه زمامدارشان مى رود شتابان فرمان بردارند.

    و شما در گرفتن حق من سستى مى ورزيد.

    هر آينه، ملّت هاى جهان صبح مى كنند در حالى كه از ستم زمامدارانشان در ترس و وحشتند. من صبح مى كنم در حالى كه از ستمگرى پيروان خود وحشت دارم.

    شما را براى جهاد با دشمن بر انگيختم، امّا كوچ نكرديد،

    حق را به گوش شما خواندم ولى نشنيديد،

    و در آشكار و نهان شما را دعوت كردم، اجابت نكرديد،

    پند و اندرزتان دادم، قبول نكرديد.

    آيا حاضران غائب مى باشيد و يا بردگانى در شكل مالكان؟
    فرمان خدا را بر شما مى خوانم از آن فرار مى كنيد،

    و با اندرزهاى رسا و گويا شما را پند مى دهم از آن پراكنده مى شويد،

    شما را به مبارزه با سركشان ترغيب مى كنم، هنوز سخنانم به آخر نرسيده، چون مردم سبا، متفرّق شده، به جلسات خود باز مى گرديد،

    و در لباس پند و اندرز، يكديگر را فريب مى دهيد تا أثر تذكّرات مرا از بين ببريد.

    صبحگاهان كجى هاى شما را راست مى كنم، شامگاهان به حالت اوّل بر مى گرديد،

    چونان كمان سختى كه نه كسى قدرت راست كردن آن را دارد و نه خودش قابليّت راست شدن را دارا است.

    اى مردم كه بدن هاى شما حاضر و عقل هاى شما پنهان و افكار و آراء شما گوناگون است و زمامداران شما دچار مشكلات شمايند.

    رهبر شما از خدا اطاعت مى كند، شما با او مخالفت مى كنيد،

    امّا رهبر شاميان خداى را معصيت مى كند، از او فرمانبردارند.


    به خدا سوگند!

    دوست دارم معاويه شما را با نفرات خود مانند مبادله درهم و دينار با من سودا كند،

    ده نفر از شما را بگيرد و يك نفر از آنها را به من بدهد.

    اى اهل كوفه گرفتار شما شده ام كه سه چيز داريد و دو چيز نداريد: كرهايى با گوش هاى شنوا، گنگ هايى با زبان گويا، كورانى با چشمهاى بينا. نه در روز جنگ از آزادگانيد، و نه به هنگام بلا و سختى برادران يك رنگ مى باشيد. تهى دست مانيد.


    اى مردم!

    شما چونان شتران دور مانده از ساربان مى باشيد، كه اگر از سويى جمع آورى شوند از ديگر سو، پراكنده مى گردند.


    به خدا سوگند!

    مى بينم كه اگر جنگ سخت شود و آتش آن شعله گيرد و گرمى آن سوزان، پسر ابو طالب را رها مى كنيد و مانند جدا شدن زن حامله پس از زايمان از فرزندش، هر يك به سويى مى گريزيد.

    و من در پى آن نشانه ها روانم كه پروردگارم مرا رهنمون شده و آن راه را مى روم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گشوده،

    و همانا من به راه روشن حق گام به گام ره مى سپارم.

     

    جایگاه اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله:


    مردم به اهل بيت پيامبرتان بنگريد، از آن سو كه گام بر مى دارند برويد،

    قدم جاى قدمشان بگذاريد،

    آنها شما را هرگز از راه هدايت بيرون نمى برند،

    و به پستى و هلاكت باز نمى گردانند.

    اگر سكوت كردند سكوت كنيد،

    و اگر قيام كردند قيام كنيد،

    از آنها پيشى نگيريد كه گمراه مى شويد، و از آنان عقب نمانيد كه نابود مى گرديد.

     

    وصف اصحاب پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم:


    من اصحاب محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را ديدم، 

    اما هيچ كدام از شما را همانند آنان نمى نگرم،

    آنها صبح مى كردند در حالى كه موهاى ژوليده و چهره هاى غبار آلوده داشتند،

    شب را تا صبح در حال سجده و قيام به عبادت مى گذراندند،

    و پيشانى و گونه هاى صورت را در پيشگاه خدا بر خاك مى ساييدند،

    با ياد معاد چنان نا آرام بودند گويا بر روى آتش ايستاده اند.

    بر پيشانى آنها از سجده هاى طولانى پينه بسته بود (چون پينه زانوهاى بزها)

    اگر نام خدا برده مى شد چنان مى گريستند كه گريبان هاى آنان تر مى شد.

    و چون درخت در روز تند باد مى لرزيدند، از كيفرى كه از آن بيم داشتند، يا براى پاداشى كه به آن اميدوار بودند.

    .

    خطبه 97

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    ادامه »

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, ویژگی های اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی
    [شنبه 1399-05-04] [ 12:11:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ویژگی های پیامبر از منظر حضرت علی ...
    ویژگی های پیامبر از منظر حضرت علی

     خدا شناسی


    سپاس خدا را كه اوّل است، و چيزى پيش از او وجود نداشت،

    و آخر است و پس از او موجودى نخواهد بود،

    چنان آشكار است كه فراتر از او چيزى نيست،

    و چنان مخفى و پنهان است كه مخفى تر از او يافت نمى شود.

     

     ويژگى هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از منظر حضرت علی


    قرارگاه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بهترين قرارگاه و محل پرورش و خاندان او شريف ترين پايگاه است.

    در معدن بزرگوارى و گاهواره سلامت رشد كرد،

    دل هاى نيكوكاران شيفته او گشته، توجّه ديده ها به سوى اوست.

    خدا به بركت وجود او كينه ها را دفن كرد

    و آتش دشمنى ها را خاموش كرد.

    با او ميان دلها الفت و مهربانى ايجاد كرد

    و نزديكانى را از هم دور ساخت.

    انسان هاى خوار و ذليل و محروم در پرتو او عزّت يافتند،

    و عزيزانى خودسر ذليل شدند.

    گفتار او روشنگر واقعيّت ها،

    و سكوت او زبانى گويا بود.

    .

    خطبه96

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    ادامه »

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 11:52:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ویژگی های دوران جاهلیت ...
    ویژگی های دوران جاهلیت

    دوران جاهليّت و نعمت بعثت


    خدا پيامبر اسلام را به هنگامى مبعوث فرمود كه ؛

    مردم در حيرت و سرگردانى بودند،

    در فتنه ها به سر مى بردند،

    هوى و هوس بر آنها چيره شده،

    و خود بزرگ بينى و تكبّر به لغزش هاى فراوانشان كشانده بود،

    و نادانيهاى جاهليّت پست و خوارشان كرده،

    و در امور زندگى حيران و سرگردان بودند،

    و بلاى جهل و نادانى دامنگيرشان بود.

     

    پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر حضرت علی

     

    پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در نصيحت و خيرخواهى نهايت تلاش را كرد،

    و آنان را به راه راست راهنمايى، و از راه حكمت و موعظه نيكو، مردم را به خدا دعوت فرمود.

    .

    خطبه 95

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀عصر جاهلیت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 11:41:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      وصف پیامبر از زبان حضرت علی ...
    وصف پیامبر از زبان حضرت علی

     

     وصف خداى سبحان


    برتر و بزرگ است خدايى كه انديشه ‏هاى ژرف، حقيقت ذات او را نمى‏ توانند درك كنند،

    و گمان زيرك‏ها آن را نمى ‏يابد،

    آغازى است كه نهايتى ندارد تا به آخر رسد،

    و پايانى ندارد تا ايّام او سپرى گردد.

     

     وصف پيامبران آسمانى


    پيامبران را در بهترين جايگاه به وديعت گذارد،

    و در بهترين مكان‏ها استقرارشان داد.

    از صلب كريمانه پدران به رحم پاك مادران منتقل فرمود،

    كه هرگاه يكى از آنان درگذشت، ديگرى براى پيش برد دين خدا به پاخاست.

     

    وصف پيامبر اسلام و اهل بيت عليهم السّلام


    تا اينكه كرامت اعزام نبوّت از طرف خداى سبحان به حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رسيد.

    نهاد اصلى وجود او را از بهترين معادن استخراج كرد،

    و نهال وجود او را در اصيل‏ترين و عزيزترين سرزمين‏ها كاشت و آبيارى كرد،

    او را از همان درختى كه ديگر پيامبران و امينان خود را از آن آفريد به وجود آورد،

    كه عترت او بهترين عترت‏ها، و خاندانش بهترين خاندانها، و درخت وجودش از بهترين درختان است،

    در حرم أمن خدا روييد،

    و در آغوش خانواده كريمى بزرگ شد،

    شاخه ‏هاى بلند آن سر به آسمان كشيده كه دست كسى به ميوه آن نمى‏ رسيد.


    پس، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيشواى پرهيزگاران،

    و وسيله بينايى هدايت خواهان است،

    چراغى با نور درخشان، و ستاره ‏اى فروزان،

    و شعله‏ اى با برق‏هاى خيره كننده و تابان است،

    راه و رسم او با اعتدال،

    و روش زندگى او صحيح و پايدار،

    و سخنانش روشنگر حقّ و باطل، و حكم او عادلانه است.

    خدا او را زمانى مبعوث فرمود كه با زمان پيامبران گذشته فاصله طولانى داشت

    و مردم از نيكوكارى فاصله گرفته، و امّت‏ها به جهل و نادانى گرفتار شده بودند.

     

    خودسازی


    خدا شما را بيامرزد،

    اعمال نيكو بر أساس نشانه‏ هاى روشن انجام دهيد؛ زيرا كه راه، روشن است،

    و شما را به خانه أمن و أمان دعوت مى ‏كند.

    هم اكنون در دنيايى زندگى مى ‏كنيد كه مى ‏توانيد رضايت خدا را به دست آوريد. با مهلت و آسايش خاطرى كه داريد.

    اكنون نامه عمل سرگشاده،

    و قلم فرشتگان نويسنده در حركت است،

    بدن‏ها سالم و زبان‏ها گوياست،

    توبه مورد قبول و اعمال نيكو را مى ‏پذيرند.

    .

    خطبه 94

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-04-01] [ 12:28:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ماهیت شبهه و خبر از آینده ...
    ماهیت شبهه و خبر از آینده


    (برخى از مورّخان نقل كرده اند كه اين سخنرانى امام عليه السّلام پس از حادثه جنگ نهروان در سال 38 هجرى ايراد شد).

     

    علی از زبان علی (بیان برخی ويژگى هاى علمى و سياسى خودشان)


    پس از حمد و ستايش پروردگار!

    اى مردم من بودم كه چشم فتنه را كندم،

    و جز من هيچ كس جرأت چنين كارى را نداشت،

    آنگاه كه امواج سياهى ها بالا گرفت و به آخرين درجه شدّت خود رسيد.

    پس از من بپرسيد پيش از آن كه مرا نيابيد.


    سوگند به خدايى كه جانم در دست اوست،

    نمى پرسيد از چيزى كه ميان شما تا روز قيامت مى گذرد،

    و نه از گروهى كه صد نفر را هدايت يا گمراه مى سازد، جز آن كه شما را آگاه مى سازم و پاسخ مى دهم.

    و از آن كه مردم را بدان مى خواند و آن كه رهبريشان مى كند

    و آن كه آنان را مى راند،

    و آنجا كه فرود مى آيند

    و آنجا كه بار گشايند

    و آن كه از آنها كشته شود و آن كه بميرد، خبر مى دهم.

    آن روز كه مرا از دست داديد،

    و نگرانى ها و مشكلات بر شما باريدن گرفت،

    و بسيارى از پرسش كنندگان به حيرت فرو رفته مى گويند سر انجام چه خواهد شد؟

    كه گروه بسيارى از پرسش شوندگان از پاسخ دادن فرو مانند.

     

     خبر از فتنه هاى آينده


    اين حوادث هنگامى رخ نشان مى دهد كه جنگ در ميان شما طولانى شود،

    و دنيا چنان بر شما تنگ گردد كه ايّام بلا را طولانى پنداريد،

    تا روزى كه خداوند پرچم فتح و پيروزى را براى باقى مانده نيكان شما به اهتزاز در آورد (زمان ظهور حضرت حجّت عجل اللّه تعالى فرجه الشريف).

     

    برخورد با شبهات و ماهیت آن

     

    فتنه ها آنگاه كه روى آورند با حق شباهت دارند،

    و چون پشت كنند حقيقت چنانكه هست، نشان داده مى شود،

    فتنه ها چون مى آيند شناخته نمى شوند،

    و چون مى گذرند، شناخته مى شوند،

    فتنه ها چون گرد بادها مى چرخند،

    از همه جا عبور مى كنند،

    در بعضى از شهرها حادثه مى آفرينند

    و از برخى شهرها مى گذرند. 

     

     خبر از فتنه هاى بنى اميّه ( معاویه و خاندان او لعنه الله علیهم)


    آگاه باشيد!

    همانا ترسناكترين فتنه ها در نظر من، فتنه بنى اميّه بر شما است،

    فتنه اى كور و ظلمانى كه سلطه اش همه جا را فرا گرفته و بلاى آن دامنگير نيكوكاران است.

    هر كس آن فتنه ها را بشناسد نگرانى و سختى آن دامنگيرش گردد،

    و هر كس كه فتنه ها را نشناسد، حادثه اى براى او رخ نخواهد داد.


    به خدا سوگند!

    بنى اميّه بعد از من براى شما زمامداران بدى خواهند بود،

    آنان چونان شتر سركشى كه دست به زمين كوبد و لگد زند و با دندان گاز گيرد و از دوشيدن شير امتناع ورزد، با شما چنين برخوردارى دارند،

    و از شما كسى باقى نگذارند، جز آن كس كه براى آنها سودمند باشد يا آزارى بدانها نرساند.

    و بلاى فرزندان بنى اميّه، بر شما طولانى خواهد ماند

    چندان كه يارى خواستن شما از ايشان چون يارى خواستن بنده باشد از مولاى خويش يا تسليم شده از پيشواى خود.

    فتنه هاى بنى اميّه پياپى با چهره اى زشت و ترس آور، و ظلمتى با تاريكى عصر جاهليّت، بر شما فرود مى آيد.

    نه نور هدايتى در آن پيدا، و نه پرچم نجاتى در آن روزگاران بچشم مى خورد.


    ما اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از آن فتنه ها در امانيم

    و مردم را بدان نمى خوانيم،

    سپس خدا فتنه هاى بنى اميّه را نابود، و از شما جدا خواهد ساخت مانند جدا شدن پوست از گوشت، كه با دست قصّابى انجام پذيرد.

    خدا با دست افرادى، خوارى و ذلّت را به فرزندان اميّه مى چشاند كه به سختى آنها را كنار مى زنند،

    و جام تلخ بلا و ناراحتى و مصيبت را در كامشان مى ريزند،

    و جز شمشير چيزى به آنها نمى دهند،

    و جز لباس ترس بر آنها نپوشانند.

    در آن هنگام، قريش دوست دارد آنچه در دنياست بدهد تا يك بار مرا بنگرد،

    گر چه لحظه كوتاهى (به اندازه كشتن شترى) باشد،

    تا با اصرار چيزى را بپذيرم كه امروز پاره اى از آن را مى خواهم نمى دهند.

    .

    خطبه 93

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    ادامه »

    موضوعات: ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀برخورد با شبهات و فتنه ها, ✔مطلب ندارد
     [ 12:11:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی بعد از مرگ عثمان ...
    علی از زبان علی بعد از مرگ عثمان

    (پس از قتل عثمان آنگاه كه مردم هجوم آوردند تا با امام على عليه السّلام بيعت كنند، در روز جمعه 25 ذى الحجّه سال 35 هجرى در مدينه فرمود).

     

    علی از زبان علی بعد از مرگ عثمان


    مرا واگذاريد و ديگرى را به دست آريد،

    زيرا ما به استقبال حوادث و امورى مى رويم كه رنگارنگ و فتنه آميز است،

    و چهره هاى گوناگون دارد

    و دل ها بر اين بيعت ثابت و عقل ها بر اين پيمان استوار نمى ماند،

    چهره افق حقيقت را (در دوران خلافت سه خليفه) ابرهاى تيره فساد گرفته، و راه مستقيم حق ناشناخته ماند.


    آگاه باشيد!

    اگر دعوت شما را بپذيرم، بر أساس آنچه كه مى دانم با شما رفتار مى كنم

    و به گفتار اين و آن، و سر زنش سرزنش كنندگان گوش فرا نمى دهم.

    اگر مرا رها كنيد چون يكى از شما هستم كه شايد شنواتر، و مطيع تر از شما نسبت به رييس حكومت باشم،

    در حالى كه من وزير و مشاورتان باشم بهتر است كه امير و رهبر شما گردم.

    .

    خطبه92

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-03-25] [ 11:34:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      مراحل خلقت جهان و اوصاف فرشتگان ...
    مراحل خلقت جهان و اوصاف فرشتگان

     

     خدا شناسى


    ستايش خدايى را سزاست كه نبخشيدن بر مال او نيفزايد،

    و بخشش او را فقير نسازد،

    زيرا هر بخشنده اى جز او، اموالش كاهش يابد،

    و جز او هر كس از بخشش دست كشد مورد نكوهش قرار گيرد.

    اوست بخشنده انواع نعمت ها و بهره هاى فزاينده

    و تقسيم كننده روزى پديده ها،

    مخلوقات همه جيره خوار سفره اويند،

    كه روزى همه را تضمين، و اندازه اش را تعيين فرمود.

    به مشتاقان خويش و خواستاران آنچه در نزد اوست راه روشن را نشان داد،

    سخاوت او را در آنجا كه از او بخواهند، با آنجا كه از او درخواست نكنند، بيشتر نيست.


    خدا اوّلى است كه آغاز ندارد، تا پيش از او چيزى بوده باشد،

    و آخرى است كه پايان ندارد تا چيزى پس از او وجود داشته باشد.

    مردمك چشم ها را از مشاهده خود باز داشته است.

    زمان بر او نمى گذرد تا دچار دگرگونى گردد،

    و در مكانى قرار ندارد تا پندار جابجايى نسبت به او روا باشد.

    اگر آنچه از درون معادن كوه ها بيرون مى آيد،

    و يا آنچه از لبان پر از خنده صدف هاى دريا خارج مى شود، از نقره هاى خالص، و طلاهاى ناب، درهاى غلطان، و مرجان هاى دست چين، همه را ببخشد، در سخاوت او كمتر اثرى نخواهد گذاشت،

    و گستردگى نعمت هايش را پايان نخواهد داد،

    در پيش او آنقدر از نعمت ها وجود دارد كه هر چه انسان ها درخواست كنند تمامى نپذيرد،

    چون او بخشنده اى است كه درخواست نيازمندان چشمه جود او را نمى خشكاند،

    و اصرار و درخواست هاى پياپى او را به بخل ورزيدن نمى كشاند.

     

     صفات خدا در قرآن


    اى پرسش كننده، درست بنگر!

    آنچه را كه قرآن از صفات خدا بيان مى دارد، به آن اعتماد كن،

    و از نور هدايتش بهره گير،

     

    شیطان

    و آنچه را كه شيطان تو را به دانستن آن وامى دارد، و كتاب خدا آن را بر تو واجب نكرده، و در سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امامان هدايتگر عليه السّلام نيامده، رها كن و علم آن را به خدا واگذار، كه اين نهايت حقّ پروردگار بر تو است.

     

    ویژگی علمای ربّانی


    بدان!

    آنها كه در علم دين استوارند، خدا آنها را از فرو رفتن در آنچه كه بر آنها پوشيده است و تفسير آن را نمى دانند، و از فرو رفتن در اسرار نهان بى نياز ساخته است،

    و آنان را از اين رو كه به عجز و ناتوانى خود در برابر غيب و آنچه كه تفسير آن را نمى دانند اعتراف مى كنند، ستايش فرمود،

    و ترك ژرف نگرى آنان در آنچه كه خدا بر آنان واجب نساخته را راسخ بودن در علم شناسانده است.

    پس به همين مقدار بسنده كن و خدا را با ميزان عقل خود ارزيابى مكن، تا از تباه شدگان نباشى.

     

    خداشناسی 


    اوست خداى توانايى كه اگر وهم و خيال انسانها بخواهد براى درك اندازه قدرتش تلاش كند،

    و افكار بلند و دور از وسوسه هاى دانشمندان، بخواهد ژرفاى غيب ملكوتش را در نوردد،

    و قلب هاى سراسر عشق مشتاقان، براى درك كيفيّت صفات او كوشش نمايد،

    و عقل ها با تلاش وصف ناپذير از راه هاى بسيار ظريف و باريك بخواهند ذات او را درك كنند،

    دست قدرت بر سينه همه نواخته، بازگرداند،

    در حالى كه در تاريكى هاى غيب براى رهايى خود به خداى سبحان پناه مى برند

    و با نا اميدى و اعتراف به عجز از معرفت ذات خدا، باز مى گردند،

    كه با فكر و عقل نارساى بشرى نمى توان او را درك كرد، و اندازه جلال و عزّت او در قلب انديشمندان راه نمى يابد.

     

    مراحل خلقت 

     

    خدايى كه پديده ها را از هيچ آفريد،

    نمونه اى در آفرينش نداشت تا از آن استفاده كند،

    و يا نقشه اى از آفريننده اى پيش از خود، كه از آن در آفريدن موجودات بهره گيرد،

    و نمونه هاى فراوان از ملكوت قدرت خويش، و شگفتى هاى آثار رحمت خود، كه همه با زبان گويا به وجود پروردگار گواهى مى دهند را به ما نشان داده كه بى اختيار ما را به شناخت پروردگار مى خوانند.

    در آنچه آفريده آثار صنعت و نشانه هاى حكمت او پديدار است،

    كه هر يك از پديده ها حجّت و برهانى بر وجود او مى باشند،

    گرچه برخى مخلوقات، به ظاهر ساكت اند، ولى بر تدبير خداوندى گويا، و نشانه هاى روشنى بر قدرت و حكمت اويند.

     

     

    خداشناسی

    خداوندا !گواهى مى دهم،

    آن كس كه تو را به اعضاى گوناگون پديده ها و مفاصل به هم پيوسته كه به فرمان حكيمانه تو در لابلاى عضلات پديد آمده، تشبيه مى كند؛

    هرگز در ژرفاى ضمير خود تو را نشناخته،

    و قلب او با يقين انس نگرفته است،

    و نمى داند كه هرگز براى تو همانندى نيست.
    و گويا بيزارى پيروان گمراه از رهبران فاسد خود را نشنيده اند كه مى گويند: «به خدا سوگند ما در گمراهى آشكار بوديم كه شما را با خداى جهانيان مساوى پنداشتيم».

    دروغ گفتند مشركان كه تو را با بت هاى خود همانند پنداشتند،

    و با وهم و خيال خود گفتند پيكرى چون بتهاى ما دارد،

    و با پندار نادرست تو را تجزيه كرده، و با اعضاى گوناگون مخلوقات تشبيه كردند.

     

    خدايا!

    گواهى مى دهم آنان كه تو را با چيزى از آفريده هاى تو مساوى شمارند از تو روى بر تافته اند

    و آن كه از تو روى گردان شود بر اساس آيات محكم قرآن، و گواهى براهين روشن تو، كافر است.

    تو همان خداى نامحدودى هستى كه در انديشه ها نگنجى تا چگونگى ذات تو را درك كنند،

    و در خيال و وهم نيايى تا تو را محدود و داراى حالات گوناگون پندارند.

     

    خداشناسی در آفرينش موجودات گوناگون


    آنچه را آفريد با اندازه گيرى دقيقى استوار كرد،

    و با لطف و مهربانى نظمشان داد،

    و به خوبى تدبير كرد.

    هر پديده را براى همان جهت كه آفريده شد به حركت در آورد،

    چنانكه نه از حد و مرز خويش تجاوز نمايد

    و نه در رسيدن به مراحل رشد خود كوتاهى كند،

    و اين حركت حساب شده را بدون دشوارى به سامان رساند تا بر اساس اراده او زندگى كند.

    پس چگونه ممكن است سرپيچى كند در حالى كه همه موجودات از اراده خدا سرچشمه مى گيرند،

    خدايى كه پديد آورنده موجودات گوناگون است، بدون احتياج به انديشه و فكرى كه به آن روى آورد، يا غريزه اى كه در درون پنهان داشته باشد، و بدون تجربه از حوادث گذشته، و بدون شريكى كه در ايجاد امور شگفت انگيز ياريش كند،

    موجودات را آفريد، پس آفرينش كامل گشت

    و به عبادت و اطاعت او پرداختند،

    دعوت او را پذيرفتند

    و در برابر فرمان الهى سستى و درنگ نكردند

    و در اجراى فرمان الهى توقف نپذيرفتند.

    پس كجى هاى هر چيزى را راست، و مرزهاى هر يك را روشن ساخت،

    و با قدرت خداوندى بين اشياء متضاد هماهنگى ايجاد كرد،

    و وسايل ارتباط آنان را فراهم ساخت،

    و موجودات را از نظر حدود، اندازه، و غرائز، و شكل ها، و قالب ها، و هيأتهاى گوناگون، تقسيم و استوار فرمود،

    و با حكمت و تدبير خويش هر يكى را به سرشتى كه خود خواست در آورد.

     

    مراحل خلقت ( چگونگى آفرينش آسمان ها)


    فضاى باز و پستى و بلندى و فاصله هاى وسيع آسمان ها را بدون اينكه بر چيزى تكيه كند، نظام بخشيد

    و شكاف هاى آن را به هم آورد،

    و هر يك را با آنچه كه تناسب داشت و جفت بود پيوند داد،

    و دشوارى فرود آمدن و برخاستن را بر فرشتگانى كه فرمان او را به خلق رسانند يا اعمال بندگان را بالا برند آسان كرد.

    در حالى كه آسمان را به صورت دود و بخار بود به آن فرمان داد

     پس رابطه هاى آن را بر قرار ساخت،

    سپس آنها را از هم جدا كرد و بين آنها فاصله انداخت،

    و بر هر راهى و شكافى از آسمان، نگهبانى از شهاب هاى روشن گماشت،

    و با دست قدرت آنها را از حركت ناموزون در فضا نگهداشت،

    و دستور فرمود تا برابر فرمانش تسليم باشند.

    و آفتاب را نشانه روشنى بخش روز، و ماه را، با نورى كم رنگ براى تاريكى شب ها قرار داد،

    و آن دو را در مسير حركت خويش به حركت در آورد،

    و حركت آن دو را دقيق اندازه گيرى كرد تا در درجات تعيين شده حركت كنند كه بين شب و روز تفاوت باشد، و قابل تشخيص شود، و با رفت و آمد آن ها شماره سالها، و اندازه گيرى زمان ممكن باشد.

    پس در فضاى هر آسمان فلك آن را آفريد،

    و زينتى از گوهرهاى تابنده و ستارگان درخشنده بياراست،

    و آنان را كه خواستند اسرار آسمان ها را دزدانه دريابند، با شهاب هاى درخشنده سوزان تير باران كرد،

    ستارگان از ثابت و استوار، و گردنده و بى قرار، فرود آينده و بالا رونده، و نگران كننده و شادى آفرين را، تسليم اوامر خود فرمود.

     

     ويژگى هاى فرشتگان


    سپس، خداوند سبحان براى سكونت بخشيدن در آسمان ها، و آباد ساختن بالاترين قسمت از ملكوت خويش، فرشتگانى شگفت آفريد،

    و تمام شكاف ها و راه هاى گشاده آسمان ها را با فرشتگان پر كرد،

    و فاصله جوّ آسمان را از آنها گستراند،

    كه هم اكنون صداى تسبيح آنها فضاى آسمان ها را پر كرده:

    در بارگاه قدس، درون پرده هاى حجاب و صحنه هاى مجد و عظمت پروردگار، طنين انداز است.

    در ما وراى آنها زلزله هايى است كه گوش ها را كر مى كند

    و شعاع هاى خيره كننده نور، كه چشم ها را از ديدن باز مى دارد،

    و ناچار خيره بر جاى خويش مى ماند.

    خدا فرشتگان را در صورت هاى مختلف و اندازه هاى گوناگون آفريد،

    و بال و پرهايى براى آنها قرار داد،

    آنها كه همواره در تسبيح جلال و عزّت پروردگار به سر مى برند،

    و چيزى از شگفتى هاى آفرينش پديده ها را به خود نسبت نمى دهند

    و در آنچه از آفرينش پديده ها كه خاص خداست، ادّعايى ندارند: «بلكه بندگانى بزرگوارند، كه در سخن گفتن از او پيشى نمى گيرند و به فرمان الهى عمل مى كنند».

    خدا فرشتگان را امين وحى خود قرار داد،

    و براى رساندن پيمان امر و نهى خود به پيامبران، از آنها استفاده كرد،

    و روانه زمين كرده، آنها را از ترديد شبهات مصونيّت بخشيد،

    که هيچ كدام از فرشتگان از راه رضاى حق منحرف نمى گردند.

    آنها را از يارى خويش بهرمند ساخت،

    و دل هايشان را در پوششى از تواضع و فروتنى و خشوع و آرامش در آورد،

    درهاى آسمان را بر رويشان گشود تا خدا را به بزرگى بستايند، و

    براى آنها نشانه هاى روشن قرار داد تا به توحيد او بال گشايند.
    سنگينى هاى گناهان هرگز آنها را در انجام وظيفه دل سرد نساخت،

    و گذشت شب و روز آنها را به سوى مرگ سوق نداد،

    تيرهاى شك و ترديد خلل در ايمانشان ايجاد نكرد،

    و شك و گمان در پايگاه يقين آنها راه نيافت،

    و آتش كينه در دل هايشان شعله ور نگرديد.

    حيرت و سرگردانى آنها را از ايمانى كه دارند و آنچه از هيبت و جلال خداوندى كه در دل نهادند جدا نساخت و وسوسه ها در آنها راه نيافته، تا شك و ترديد بر آنها تسلط يابد.

     

     اقسام فرشتگان


    گروهى از فرشتگان در آفرينش ابرهاى پر آب، و در آفرينش كوه هاى عظيم و سر بلند، و خلقت ظلمت و تاريكى ها نقش دارند،

    و گروهى ديگر، قدم هايشان تا ژرفاى زمين پايين رفته، و چونان پرچمهاى سفيدى دل فضا را شكافته اند، و در زير آن بادهايى است كه به نرمى حركت كرده و در مرزهاى مشخّصى نگاهش مى دارد.

     

    صفات والاى فرشتگان


    اشتغال به عبادت پروردگار، فرشتگان را از ديگر كارها باز داشته،

    و حقيقت ايمان ميان آنها و معرفت حق، پيوند لازم ايجاد كرد،

    نعمت يقين آنها را شيداى حق گردانيد كه به غير خدا هيچ علاقه اى ندارند.

    شيرينى معرفت خدا را چشيده

    و از جام محبّت پروردگار سيراب شدند،

    ترس و خوف الهى در ژرفاى جان فرشتگان راه يافته،

    و از فراوانى عبادت قامتشان خميده

    و شوق و رغبت فراوان، از زارى و گريه شان نكاسته است.

    مقام والاى فرشتگان، از خشوع و فروتنى آنان كم نكرد،

    و غرور و خود بينى دامنگيرشان نگرديد، تا اعمال نيكوى گذشته را شماره كنند،

    و سهمى از بزرگى و بزرگوارى براى خود تصوّر نمايند.

    گذشت زمان آنان را از انجام وظائف پياپى نرنجانده

    و از شوق و رغبتشان نكاسته تا از پروردگار خويش نا اميد گردند.

    از مناجات هاى طولانى، خسته نشده،

    و اشتغال به غير خدا آنها را تحت تسلط خود در نياورده است،

    و از فرياد استغاثه و زارى آنها فروكش نكرده

    و در مقام عبادت و نيايش دوش به دوش هم همواره ايستاده اند.

    راحت طلبى آنها را به كوتاهى در انجام دستوراتش وادار نساخته،

    و كودنى و غفلت و فراموشى بر تلاش و كوشش و عزم راسخ فرشتگان راه نمى يابد، و

    فريب هاى شهوت، همّت هاى بلندشان را تيرباران نمى كند.

    فرشتگان، ايمان به خداى صاحب عرش را ذخيره روز بى نوايى خود قرار داده

    و آن هنگام كه خلق به غير خدا روى مى آورد آنها تنها متوجّه پروردگار خويشند،

    هيچ گاه عبادت خدا را پايان نمى دهند،

    و شوق و علاقه خود را از انجام اوامر الهى و اطاعت پروردگار سست نمى كنند،

    آنچه آنان را شيفته اطاعت خدا كرده بذر محبّت است كه در دل مى پرورانند،

    و هيچ گاه دل از بيم و اميد او بر نمى دارند.

    عوامل ترس آنها را از مسؤوليت باز نمى دارد تا در انجام وظيفه سستى ورزند،

    طمع ها به آنان شبيخون نزده تا تلاش دنيا را بر كار آخرت مقدّم دارند،

    اعمال گذشته خود را بزرگ نمى شمارند،

    و اگر بزرگ بشمارند اميدوارند، و اميد فراوان نمى گذارد تا از پروردگار ترسى در دل داشته باشند.

     

     پاك بودن فرشتگان از رذايل اخلاقى


    فرشتگان در باره پروردگار خويش به جهت وسوسه هاى شيطانى اختلاف نكرده اند،

    و برخوردهاى بد با هم نداشته و راه جدايى نگيرند.

    كينه ها و حسادت ها در دلشان راه نداشته

    و عوامل شك و ترديد و خواهش هاى نفسانى، آنها را از هم جدا نساخته،

    و افكار گوناگون آنان را به تفرقه نكشانده است.
    فرشتگان بندگان ايمانند،

    و طوق بندگى به گردن افكنده و هيچ گاه با شك و ترديد و سستى، آن را بر زمين نمى گذارند.

    در تمام آسمان ها جاى پوستينى خالى نمى توان يافت مگر آن كه فرشته اى به سجده افتاده، يا در كار و تلاش است.

    اطاعت فراوان آنها بر يقين و معرفتشان نسبت به پروردگار مى افزايد،

    و عزّت خداوند عظمت او را در قلبشان بيشتر مى نمايد.

     

     

    مراحل خلقت ( چگونگى آفرينش زمين)


    زمين را به موج هاى پر خروش، و درياهاى موّاج فرو پوشاند،

    موج هايى كه بالاى آن ها به هم مى خورد و در تلاطمى سخت، هر يك ديگرى را واپس مى زد،

    چونان شتران نر مست، فرياد كنان و كف بر لب، به هر سوى روان بودند.

    پس، قسمت هاى سركش آب از سنگينى زمين فرو نشست

    و هيجان آنها بر اثر تماس با سينه زمين آرام گرفت.

    زيرا زمين با پشت بر آن مى غلطيد

    و آن همه سر و صداى امواج ساكن و آرام شده، چون اسب افسار شده رام گرديد.

    خشكى هاى زمين در دل امواج، گسترد،

    و آب را از كبر و غرور و سركشى و خروش باز داشت،

    و از شدّت حركتش كاسته شد،

    و بعد از آن همه حركت هاى تند ساكت شد،

    و پس از آن همه خروش و سركشى متكبّرانه به جاى خويش ايستاد.

    پس هنگامى كه هيجان آب در اطراف زمين فرو نشست،

    و كوه هاى سخت و مرتفع را بر دوش خود حمل كرد،

    چشمه هاى آب از فراز كوه ها بيرون آورد

    و آب ها را در شكاف بيابان ها و زمين هاى هموار روان كرد،

    و حركت زمين را با صخره هاى عظيم و قلّه كوه هاى بلند نظم داد،

    و زمين به جهت نفوذ كوه ها در سطح آن، فرو رفتن ريشه كوه ها در شكاف هاى آن و سوار شدن بر پشت دشت ها و صحراها، از لرزش و اضطراب باز ايستاد.

    و بين زمين و جو فاصله افكند،

    و وزش بادها را براى ساكنان آن آماده ساخت،

    تمام نيازمنديها و وسائل زندگى را براى اهل زمين استخراج و مهيّا فرمود.

    آنگاه هيچ بلندى از بلندى هاى زمين را كه آب چشمه ها و نهرها به آن راه ندارد وانگذاشت،

    بلكه ابرهايى را آفريد تا قسمت هاى مرده آن احيا شود، و گياهان رنگارنگ برويند.

    قطعات بزرگ و پراكنده ابرها را به هم پيوست تا سخت به حركت در آمدند،

    و با به هم خوردن ابرها، برق ها درخشيدن گرفت،

    و از درخشندگى ابرهاى سفيد كوه پيكر، و متراكم چيزى كاسته نشد.

    ابرها را پى در پى فرستاد تا زمين را احاطه كردند،

    و بادها شير باران را از ابرها دوشيدند،

    و به شدّت به زمين فرو ريختند،

    ابرها پايين آمده سينه بر زمين ساييدند،

    و آنچه بر پشت داشتند فرو ريختند

    كه در بخش هاى بى گياه زمين انواع گياهان روييدن گرفت، و در دامن كوه ها، سبزه ها پديد آمد.

    پس زمين به وسيله باغ هاى زيبا، همگان را به سرور و شادى دعوت كرده،

    با لباس نازك گل برگ ها كه بر خود پوشيد، هر بيننده اى را به شگفتى واداشت.

    و با زينت و زيورى كه از گلو بند گل هاى گوناگون، فخر كنان خود را آراست، هر بيننده اى را به وجد آورد،

    كه فرآورده هاى نباتى را، توشه و غذاى انسان، و روزى حيوانات قرار داد.

    در گوشه و كنار آن درّه هاى عميق آفريد،

    و راه ها و نشانه ها براى آنان كه بخواهند از جادّه هاى وسيع آن عبور كنند، تعيين كرد.

     

    آفرینش حضرت آدم عليه السّلام 


    هنگامى كه خدا زمين را آماده زندگى انسان ساخت و فرمان خود را صادر فرمود، آدم عليه السّلام را از ميان مخلوقاتش برگزيد، و او را نخستين و برترين مخلوق خود در زمين قرار داد.

    ابتدا آدم را در بهشت جاى داده و خوراكى هاى گوارا به او بخشيد

    و از آنچه كه او را منع كرد پرهيز داد

    و آگاهش ساخت كه اقدام بر آن، نافرمانى بوده و مقام و ارزش او را به خطر خواهد افكند.
    امّا آدم عليه السّلام به آنچه نهى شد، اقدام كرد

    و علم خداوند در باره او تحقّق يافت، تا آن كه پس از توبه، او را از بهشت به سوى زمين فرستاد، تا با نسل خود زمين را آباد كند، و بدين وسيله حجت را بر بندگان تمام كرد.

    و پس از وفات آدم عليه السّلام زمين را از حجّت خالى نگذاشت و ميان فرزندان آدم عليه السّلام و خود، پيوند شناسايى برقرار فرمود،

    و قرن به قرن، حجّت ها و دليل ها را بر زبان پيامبران برگزيده آسمانى و حاملان رسالت خويش جارى ساخت،

    تا اينكه سلسله انبياء با پيامبر اسلام، حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به اتمام رسيد و بيان احكام و انذار و بشارت الهى به سر منزل نهايى راه يافت.

     

     روزی انسان


    روزى انسان ها را اندازه گيرى و مقدّر فرمود،

    گاهى كم و زمانى زياد،

    و به تنگى و وسعت به گونه اى عادلانه تقسيم كرد تا هر كس را كه بخواهد با تنگى روزى يا وسعت آن بيازمايد،

    و با شكر و صبر، غنى و فقير را مورد آزمايش قرار دهد.

    پس روزى گسترده را با فقر و بيچارگى در آميخت،

     

    مرگ

    و تندرستى را با حوادث دردناك پيوند داد،

    دوران شادى و سرور را با غصّه و اندوه نزديك ساخت.

    اجل و سر آمد زندگى را مشخّص كرد،

    آن را گاهى طولانى و زمانى كوتاه قرار داد،

    مقدّم يا مؤخّر داشت،

    و براى مرگ، اسباب و وسائلى فراهم ساخت،

    و با مرگ، رشته هاى زندگى را در هم پيچيد

    و پيوندهاى خويشاوندى را از هم گسست تا آزمايش گردند.

     

    وصف صفت علم خداوند


    خداوند از اسرار پنهانى مردم

    و از نجواى آنان كه آهسته سخن مى گويند

    و از آنچه كه در فكرها بواسطه گمان خطور مى كند،

    و تصميم هايى كه به يقين مى پيوندد،

    و از نگاه هاى رمزى چشم كه از لابلاى پلك ها خارج مى گردد، آگاه است.

    خدا از آنچه در مخفى گاه هاى دل ها قرار دارد،

    و از امورى كه پشت پرده غيب پنهان است،

    و آنچه را كه پرده هاى گوش مخفيانه مى شنود،

    و از اندرون لانه هاى تابستانى مورچگان،

    و خانه هاى زمستانى حشرات،

    از آهنگ اندوهبار زنان غم ديده

    و صداى آهسته قدم ها، آگاهى دارد.

    خداى سبحان از جايگاه پرورش ميوه در درون پرده هاى شكوفه ها،

    و از مخفى گاه غارهاى حيوانات وحشى در دل كوه ها،

    و اعماق درّه ها،

    از نهانگاه پشّه ها بين ساقه ها و پوست درختان،

    از محل پيوستگى برگ ها به شاخسارها،

    و از جايگاه نطفه ها در پشت پدران، آگاه است.

    خدا از آنچه پرده ابر را به وجود مى آورد و به هم مى پيوندند،

    و از قطرات بارانى كه از ابرهاى متراكم مى بارند،

    و از آنچه كه گرد بادها از روى زمين برمى دارند،

    و باران ها با سيلاب آن را فرو مى نشانند و نابود مى كنند،

    از ريشه گياهان زمين كه ميان انبوه شن و ماسه پنهان شده است،

    از لانه پرندگانى كه در قلّه بلند كوه ها جاى گرفته،

    و از نغمه هاى مرغان در آشيانه هاى تاريك،

    از لؤلؤهايى كه در دل صدف ها پنهان است،

    و امواج درياهايى كه آنها را در دامن خويش پروراندند آگاهى دارد.

    خدا از آنچه كه تاريكى شب آن را فرا گرفته،

    و يا نور خورشيد بر آن تافته،

    و آنچه تاريكى ها و امواج نور، پياپى آن را در بر مى گيرد،

    از اثر هر قدمى، از احساس هر حركتى، و آهنگ هر سخنى، و جنبش هر لبى، و مكان هر موجود زنده اى، و وزن هر ذرّه اى، و ناله هر صاحب اندوهى اطلاع دارد.

    خدا هر آنچه از ميوه شاخسار درختان و برگ هايى كه روى زمين ريخته

    و از قرارگاه نطفه و بسته شدن خون و جنين كه به شكل پاره اى گوشت است،

    و پرورش دهنده انسان و نطفه آگاهى دارد.

    و براى اين همه آگاهى، هيچ گونه زحمت و دشوارى براى او وجود ندارد

    و براى نگهدارى اين همه از مخلوقات رنگارنگ كه پديد آورده دچار نگرانى نمى شود،

    و در تدبير امور مخلوقات، سستى و ملالى در او راه نمى يابد،

    بلكه علم پروردگار در آنها نفوذ يافته و همه آنها را شماره كرده است،

    و عدالتش همه را در بر گرفته

    و با كوتاهى كردن مخلوقات در ستايش او، باز فضل و كرمش تداوم يافته است.

     

     دعا و نيايش اميرالمؤمنين عليه السّلام


    خدايا!

    تويى سزاوار ستايش هاى نيكو، و بسيار و بى شمار تو را ستودن اگر تو را آرزو كنند پس بهترين آرزويى، و اگر به تو اميد بندند، بهترين اميدى.


    خدايا! درهاى نعمت بر من گشودى كه زبان به مدح غير تو نگشايم.

    و بر اين نعمت ها غير از تو را ستايش نكنم،

    و زبان را در مدح نوميد كنندگان، و آنان كه مورد اعتماد نيستند باز نكنم.


    خداوندا!

    هر ثناگويى از سوى ستايش شده پاداشى دارد،

    به تو اميد بستم كه مرا به سوى ذخائر رحمت و گنج هاى آمرزش آشنا كنى.


    خدايا!

    اين بنده توست كه تو را يگانه مى خواند،

    و توحيد و يگانگى تو را سزاست،

    و جز تو كسى را سزاوار اين ستايش ها نمى داند.


    خدايا!

    مرا به درگاه تو نيازى است كه جز فضل تو جبران نكند،

    و آن نيازمندى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدّل نگرداند،

    پس در اين مقام رضاى خود را به ما عطا فرما،

    و دست نياز ما را از دامن غير خود كوتاه گردان كه «تو بر هر چيزى توانايى».

    .

    خطبه 91

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀رزق و روزی, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀آفرینش حضرت آدم در نهج البلاغه, ◀مراحل خلقت در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد, وصف فرشتگان
     [ 11:29:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      وصف اوصاف خدا ...
    وصف اوصاف خدا

     

     خداشناسى


    سپاس خداوندى را، كه بى آن كه ديده شود شناخته شده،

    و بى آنكه انديشه اى به كار گيرد آفريننده است.

    خدايى كه هميشه بوده و تا ابد خواهد بود،

    آنجا كه نه از آسمان داراى برج هاى زيبا خبرى بود،

    و نه از پرده هاى فرو افتاده اثرى به چشم مى خورد،

    نه شبى تاريك و نه دريايى آرام،

    نه كوهى با راه هاى گشوده،

    نه درّه اى پر پيچ و خم، نه زمين گسترده، و نه آفريده هاى پراكنده وجود داشت.

    خدا پديد آورنده پديده ها و وارث همگان است،

    خداى آنان و روزى دهنده ايشان است،

    آفتاب و ماه به رضايت او مى گردند

    كه هر تازه اى را كهنه، و هر دورى را نزديك مى گردانند.

    خدا، روزى مخلوقات را تقسيم كرد،

    و كردار و رفتارشان را بر شمرد،

    از نفس ها كه مى زنند، و نگاه هاى دزديده كه دارند،

    و رازهايى كه در سينه ها پنهان كردند.

    و جايگاه پديده ها را در شكم مادران و پشت پدران تا روز تولد

    و سر آمد زندگى و مرگ، همه را مى داند.

    اوست خدايى كه با همه وسعتى كه رحمتش دارد، كيفرش بر دشمنان سخت است

    و با سختگيرى كه دارد، رحمتش همه دوستان را فرا گرفته است.

    هر كس كه با او به مبارزه بر خيزد بر او غلبه مى كند،

    و هر كس دشمنى ورزد هلاكش مى سازد،

    هر كس با او كينه و دشمنى ورزد تيره روزش كند،

    و بر دشمنانش پيروز است.

    هر كس به او توكّل نمايد او را كفايت كند،

    و هر كس از او بخواهد، مى پردازد،

    و هر كس براى خدا به محتاجان قرض دهد وامش را بپردازد،

    و هر كه او را سپاس گويد، پاداش نيكو دهد.

     

    خودسازی و رعایت تقوا


    بندگان خدا!

    خود را بسنجيد قبل از آن كه مورد سنجش قرار گيريد،

    پيش از آن كه حسابتان را برسند حساب خود را برسيد،

    و پيش از آن كه راه گلو گرفته شود نفس راحت بكشيد،

    و پيش از آن كه با زور شما را به اطاعت وادارند، فرمانبردار باشيد.

    بدانيد همانا آن كس كه خود را يارى نكند

    و پند دهنده و هشدار دهنده خويش نباشد،

    ديگرى هشدار دهنده و پند دهنده او نخواهد بود.

    .

    خطبه90

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-03-18] [ 04:00:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دوران جاهلیت از زبان حضرت علی (علیه السلام) ...
    دوران جاهلیت از زبان حضرت علی (علیه السلام)

    دوران جاهلیت از زبان حضرت علی (علیه السلام)

     

    خدا پيامبر اسلام را هنگامى مبعوث فرمود كه از زمان بعثت پيامبران پيشين مدّت ها گذشته،

    و ملّت ها در خواب عميقى فرو خفته بودند.

    فتنه و فساد جهان را فرا گرفته

    و اعمال زشت رواج يافته بود.

    آتش جنگ همه جا زبانه مى كشيد

    و دنيا، بى نور و پر از مكر و فريب گشته بود.

    برگ هاى درخت زندگى به زردى گراييده و از ميوه آن خبرى نبود،

    آب حيات فروخشكيده و نشانه هاى هدايت كهنه و ويران شده بود.

    پرچم هاى هلاكت و گمراهى آشكار و دنيا با قيافه زشتى به مردم مى نگريست،

    و با چهره اى عبوس و غم آلود با اهل دنيا روبرو مى گشت.

    ميوه درخت دنيا در جاهليّت فتنه، و خوراكش مردار بود،

    در درونش وحشت و اضطراب، و بر بيرون شمشيرهاى ستم حكومت داشت.

     

    وصف مسلمانان در جامعه اسلامی

     

    اى بندگان خدا!

    عبرت گيريد، و همواره به ياد زندگانى پدران و برادران خود در جاهليّت باشيد،

    كه از اين جهان رفتند و در گرو اعمال خود بوده، برابر آن محاسبه مى گردند.


    به جان خودم سوگند!

    پيمانى براى زندگى و مرگ و نجات از مجازات الهى بين شما و آنها بسته نشده است،

    و هنوز روزگار زيادى نگذشته، و از آن روزگارانى كه در پشت پدران خود بوديد زياد دور نيست.


    به خدا سوگند!

    پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چيزى به آنها گوشزد نكرد جز آن كه من همان را به شما مى گويم،

    شنوايى امروز شما از شنوايى آنها كمتر نيست،

    همان چشم ها و قلب هايى كه به پدرانتان دادند به شما نيز بخشيدند.


    به خدا سوگند!

    شما پس از آنها مطلبى را نديده ايد كه آنها نمى شناختند،

    و شما به چيزى اختصاص داده نشديد كه آنها محروم باشند،

    راستى حوادثى به شما روى آورده مانند شترى كه مهار كردنش مشكل است، و ميان بندش سست و سوارى بر آن دشوار است.

     

    وصف دنیا


    مبادا آنچه كه مردم دنيا را فريفت شما را بفريبد كه دنيا [دامى است مانند] سايه اى گسترده و كوتاه،

    [كه] تا سر انجامى روشن و معيّن [يعنى مرگ آدميان را رها نمى كند.]

    .

    خطبه 89

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀عصر جاهلیت در نهج البلاغه, اقسام مسلمانان در جامعه اسلامی, ✔مطلب ندارد
     [ 03:50:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      عامل نجات ملت ها ...
    عامل نجات ملت ها


    (به نقل برخى از شارحان، اين خطبه در سال 36 هجرى پس از قتل عثمان در مدينه ايراد شد).

     

    عامل نجات ملت ها

     

    پس از ستايش پروردگار،

    خدا هرگز جبّاران دنيا را در هم نشكسته مگر پس از آن كه مهلت هاى لازم و نعمت هاى فراوان بخشيد،

    و هرگز استخوان شكسته ملّتى را باز سازى نفرمود مگر پس از آزمايش ها و تحمّل مشكلات.

    مردم در سختى هايى كه با آن روبرو هستيد و مشكلاتى كه پشت سر گذارديد، درس هاى عبرت فراوان وجود دارد.

    نه هر كه صاحب قلبى است، خردمند است،

    و نه هر دارنده گوشى شنواست،

    و نه هر دارنده چشمى بيناست.

     

    مسلمانان در جامعه اسلامی و برخورد با شبهات 

     

    در شگفتم، چرا در شگفت نباشم !

    از خطاى گروه هاى پراكنده با دلايل مختلف كه هر يك در مذهب خود دارند؟

    نه گام بر جاى گام پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مى نهند،

    و نه از رفتار جانشين او پيروى مى كنند.

    نه به غيب ايمان مى آورند

    و نه خود را از عيب بر كنار مى دارند،

    به شبهات عمل مى كنند

    و در گرداب شهوات غوطه ورند.

    نيكى در نظرشان همان است كه مى پندارند،

    و زشتى ها همان است كه آنها منكرند.

    در حل مشكلات به خود پناه مى برند،

    و در مبهمات تنها به رأى خود تكيه مى كنند،

    گويا هر كدام، امام و راهبر خويش مى باشند كه به دستگيره هاى مطمئن و اسباب محكمى كه خود باور دارند، چنگ مى زنند.

    .

    خطبه88

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀ ویژگی های حاکم در نهج البلاغه, اقسام مسلمانان در جامعه اسلامی, ◀برخورد با شبهات و فتنه ها, ✔مطلب ندارد
     [ 03:41:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      وصف محبوبترین و زشترین انسانها از زبان حضرت علی ...
    وصف محبوبترین و زشترین انسانها از زبان حضرت علی

    بهترين بنده خدا 


    اى بندگان خدا همانا بهترين و محبوب ترين بنده نزد خدا، بنده اى است كه خدا او را در پيكار با نفس يارى داده است

    آن كس كه جامعه زيرين او اندوه، و لباس رويين او ترس از خداست

    چراغ هدايت در قلبش روشن شده

    و وسائل لازم براى روزى او فراهم آمده

    و دورى ها و دشوارى ها را بر خود نزديك و آسان ساخته است.

    حقايق دنيا را با چشم دل نگريسته،

    همواره به ياد خدا بوده و اعمال نيكو، فراوان انجام داده است.

    از چشمه گواراى حق سيراب گشته، چشمه اى كه به آسانى به آن رسيد و از آن نوشيده سيراب گرديد.

    راه هموار و راست قدم برداشته،

    پيراهن شهوات را از تن بيرون كرده،

    و جز يك غم، از تمام غم ها خود را مى رهاند،

    و از صف كور دلان و مشاركت با هواپرستان خارج شد،

    كليد باز كننده درهاى هدايت شد

    و قفل درهاى گمراهى و خوارى گرديد.

    راه هدايت را با روشن دلى ديد،

    و از همان راه رفت، و نشانه هاى آن را شناخت

    و از امواج سركش شهوات گذشت.

    به استوارترين دستاويزها و محكم ترين طناب ها چنگ انداخت،

    چنان به يقين و حقيقت رسيد كه گويى نور خورشيد بر او تابيد.

    در برابر خداوند خود را به گونه اى تسليم كرد كه هر فرمان او را انجام مى دهد

    و هر فرعى را به اصلش باز مى گرداند.

    چراغ تاريكى ها، و روشنى بخش تيرگى ها،

    كليد درهاى بسته و بر طرف كننده دشوارى ها،

    و راهنماى گمراهان در بيابان هاى سرگردانى است.

    سخن مى گويد، خوب مى فهماند،

    سكوت كرده به سلامت مى گذرد،

    براى خدا اعمال خويش را خالص كرده آن چنان كه خدا پذيرفته است،

    از گنجينه هاى آيين خدا و اركان زمين است.

     

    عدالت

    خود را به عدالت واداشته

    و آغاز عدالت او آن كه هواى نفس را از دل بيرون رانده است،

     

    حق را مى شناساند و به آن عمل مى كند.

    كار خيرى نيست مگر كه به آن قيام مى كند،

    و در هيچ جا گمان خيرى نبرده جز آن كه به سوى آن شتافته.

     

    قرآن


    اختيار خود را به قرآن سپرده،

    و قرآن را راهبر و پيشواى خود قرار داده است،

    هر جا كه قرآن بار اندازد فرود آيد،

    و هر جا كه قرآن جاى گيرد مسكن گزيند.

     


    وصف زشت ترين انسان، «عالم نمايان»


    و ديگرى كه او را دانشمند نامند امّا از دانش بى بهره است،

    يك دسته از نادانى ها را از جمعى نادان فرا گرفته،

    و مطالب گمراه كننده را از گمراهان آموخته، و به هم بافته،

    و دام هايى از طناب هاى غرور و گفته هاى دروغين بر سر راه مردم افكنده،

    قرآن را بر اميال و خواسته هاى خود تطبيق مى دهد،

    و حق را به هوس هاى خود تفسير مى كند.

    مردم را از گناهان بزرگ ايمن مى سازد،

    و جرائم بزرگ را سبك جلوه مى دهد.

    ادّعا مى كند از ارتكاب شبهات پرهيز دارد امّا در آنها غوطه مى خورد.

    مى گويد: از بدعت ها دورم، ولى در آنها غرق شده است.

    چهره ظاهر او چهره انسان، و قلبش قلب حيوان درنده است،

    راه هدايت را نمى شناسد كه از آن سو ببرود،

    و راه خطا و باطل را نمى داند كه از آن بپرهيزد، پس مرده اى است در ميان زندگان.

     


    جایگاه اهل البیت (علیهم السلام)


    مردم كجا مى رويد چرا از حق منحرف مى شويد؟

    پرچم هاى حق بر و نشانه هاى آن آشكار است،

    با اينكه چراغهاى هدايت روشنگر راهند، چون گمراهان به كجا مى رويد؟

    چرا سرگردانيد در حالى كه عترت پيامبر شما در ميان شماست،

    آنها زمامداران حق و يقينند،

    پيشوايان دين، و زبان هاى راستى و راستگويانند،

    پس بايد در بهترين منازل قرآن جايشان دهيد

    و همانند تشنگانى كه به سوى آب شتابانند، به سويشان هجوم ببريد.

     

     

    وصف پیامبر (صلی الله علیه و آله)


    اى مردم اين حقيقت را از خاتم پيامبران بياموزيد كه فرمود: «هر كه از ما مى ميرد، در حقيقت نمرده است و چيزى از ما كهنه نمى شود.
    پس آنچه نمى دانيد، نگوييد، زيرا بسيارى از حقايق در امورى است كه نا آگاهانه انكار مى كنيد. 

     

    علی از زبان علی


    مردم عذر خواهى كنيد از كسى كه دليلى بر ضدّ او نداريد، و آن كس من مى باشم،

    مگر من در ميان شما بر اساس «ثقل اكبر» كه قرآن است عمل نكردم و ثقل اصغر «عترت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» را در ميان شما باقى نگذاردم.

    مگر من پرچم ايمان را در بين شما استوار نساختم

    و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهيتان ندادم

    مگر پيراهن عافيت را با عدل خود به اندام شما نپوشاندم

    و نيكى ها را با اعمال و گفتار خود در ميان شما رواج ندادم

    و ملكات اخلاق انسانى را به شما نشان ندادم.
    پس وهم و گمان خود را در آنجا كه چشم دل ژرفاى آن را مشاهده نمى كند، و فكرتان توانايى تاختن در آن راه ندارد، به كار نگيريد.

     


     اخبار غيبى نسبت به آينده بنى اميّه(معاویه)


    تا آن كه برخى از شما گمان مى برند كه دنيا به كام بنى اميّه شد،

    و همه خوبى ها را افزون به آنها سپرده و آنها را از سرچشمه خود سيراب كرده،

    و تازيانه و شمشيرشان از سر اين امّت كنار نخواهد رفت.

    كسانى كه چنين مى انديشند در اشتباهند،

    زيرا سهم بنى اميّه تنها جرعه اى از زندگى لذّت بخش است كه مدّتى آن را مى مكند سپس همه آنچه را كه نوشيدند بيرون مى ريزند.

     .

    خطبه87

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀عدالت در نهج البلاغه, ◀ضرورت امامت و جایگاه اهل بیت در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-03-11] [ 11:27:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      چگونه زیستن برای آخرت از منظر حضرت علی ...
    چگونه زیستن برای آخرت از منظر حضرت علی

    صفت علم الهى


    خدا به تمام اسرار نهان آگاه و از باطن همه با خبر است، به همه چيز احاطه دارد، و بر همه چيز غالب و پيروز، و بر همه چيز تواناست.

     

    تقوا، خودسازی


    هر كس از شما در روزگارانى كه مهلت دارد به اعمال نيكو بپردازد

    پيش از آن كه مرگ فرا رسد، در ايّام فراغت پاك باشد،

    پيش از آن كه گرفتار شود، در ايّام رهايى نيكوكار باشد،

    پيش از آن كه مرگ گلوگاه او را بفشارد، پس براى خود و جايى كه مى ‏رود آماده باشد،

    و در اين دنيا كه محل كوچ كردن است، براى منزلگاه ابدى، توشه‏ اى بردارد.

     

    اى بندگان خدا!

    آن كس كه نسبت به خود خير خواهى او بيشتر است، در برابر خدا، از همه كس فرمانبردارتر است.

    و آن كس كه خويشتن را بيشتر مى فريبد، نزد خدا گناه كارترين انسان ها است،

    زيانكار واقعى كسى است كه خود را بفريبد.

    و آن كس مورد غبطه است و بر او رشك مى برند كه دين او سالم باشد.


    سعادتمند كسى است كه از زندگى ديگران عبرت آموزد،

    و شقاوتمند كسى است كه فريب هوا و هوس ها را بخورد.


    آگاه باشيد!

    رياكارى و تظاهر، هر چند اندك باشد شرك است،

    و همنشينى با هوا پرستان، ايمان را به دست فراموشى مى سپارد،

    و شيطان را حاضر مى كند.


    از دروغ بر كنار باشيد كه با ايمان فاصله دارد.

    راستگو در راه نجات و بزرگوارى است،

    اما دروغگو بر لب پرتگاه هلاك و خوارى است.
    حسد نورزيد كه حسد ايمان را چونان آتشى كه هيزم را خاكستر كند، نابود مى سازد.


    با يكديگر دشمنى و كينه توزى نداشته باشيد كه نابود كننده هر چيزى است.

    بدانيد كه آرزوهاى دور و دراز عقل را غافل و ياد خدا را به فراموشى مى سپارد.

    آرزوهاى ناروا را دروغ انگاريد كه آرزوها فريبنده اند و صاحبش فريب خورده.

     

    قرآن

    پس اى مردم!

    خدا را پروا كنيد، براى حفظ قرآن، كه از شما خواسته، و حقوقى كه نزد شما سپرده است.

     

    آفرینش انسان

    پس همانا خداى سبحان شما را بيهوده نيافريد، و به حال خود وا نگذاشت،

    و در گمراهى و كورى رها نساخته است،

    كردارتان را بيان فرموده،

    و از اعمال شما با خبر است

    و سر آمد زندگى شما را مشخّص كرد.

     

    قرآن و اوصاف پیامبر (صلی الله علیه و آله)


    و «كتابى بر شما نازل كرد كه روشنگر همه چيز است»

    پيامبرش را مدّتى در ميان شما قرار داد تا براى او و شما، دين را به اكمال رساند،

    و آنچه در قرآن نازل شد و مايه رضاى الهى است تحقّق بخشد.

    و با زبان پيامبرش، كارهاى خوشايند و ناخوشايند، بايدها و نبايدها را ابلاغ كرد،

    و اوامر و نواهى را آموزش داد، و راه عذر را بر شما بست و حجّت را تمام كرد. 

    پيش از كيفر، شما را تهديد كرد، و از عذاب هاى سختى كه در پيش روى داريد ترساند.

    پس باز مانده ايّام خويش را دريابيد،

     

    صبر

    و صبر و بردبارى در برابر ناروايى ها پيشه كنيد، چرا كه عمر باقى مانده برابر روزهاى زيادى كه به غفلت گذرانديد و روى گردان از پندها بوديد، بسيار كم است.

    به خود بيش از اندازه آزادى ندهيد، كه شما را به ستمگرى مى كشاند،

    و با نفس سازشكارى و سستى روا مداريد كه ناگهان در درون گناه سقوط مى كنيد.

     .

    خطبه 86

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀مراحل خلقت در نهج البلاغه, ◀صبر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 11:04:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      صفات خدا ...
    صفات خدا

    اوصاف خدا 


    و گواهى مى دهم كه خدايى نيست جز خداى يكتا،

    آغاز، اوست كه پيش از او چيزى نيست،

    و پايان همه اوست كه بى نهايت است.

    پندارها براى او صفتى نمى توانند فراهم آورند،

    و عقل ها از درك كيفيّت او درمانده اند،

    نه جزئى براى او مى تواند تصوّر كرد

    و نه تبعيض پذير است،

    و نه چشم ها و قلب ها مى توانند او را به درستى فرا گيرند.

     

    تقوی و خودسازی


    اى بندگان خدا!

    از عبرت هاى سودمند پند پذيريد،

    و از آيات روشنگر عبرت آموزيد.

    و از آنچه با بيان رسا شما را ترسانده اند، بپرهيزيد،

    و از ياد آورى ها و اندرزها سود ببريد،

    آن چنان كه گويا چنگال مرگ در پيكر شما فرو رفته،

    و رشته آرزوها و دلبستگى ها قطع گرديده

    و سختى هاى مرگ و آغاز حركت به سوى قيامت به شما هجوم آورده است.

    آن روز كه «همراه هر كسى گواه و سوق دهنده اى است»، سوق دهنده اى كه تا صحنه رستاخيز او را مى كشاند، و شاهدى كه بر اعمال او گواهى مى دهد.

     

    وصف بهشت


    در بهشت، درجاتى از يكديگر برتر، و جايگاه هايى گوناگون و متفاوت وجود دارد

    که نعمت هايش پايان ندارد،

    و ساكنان آن هرگز خارج نگردند،

    ساكنان بهشت جاويد، هرگز پير و فرسوده نگردند،

    و گرفتار شدائد و سختى ها نخواهند شد.

    .

    خطبه85

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [دوشنبه 1399-03-05] [ 10:11:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خطبه غرّاء امام علی و اشک ریختن حاضران ...
    خطبه غرّاء امام علی و اشک ریختن حاضران

    خداشناسی

     

    الهى!
    ستايش خداوندى را سزاست، كه به قدرت، والا و برتر،و با عطا و بخشش نعمت ها به پديده ها نزديك است.

    اوست بخشنده تمام نعمت ها، و دفع كننده تمام بلاها و گرفتارى ها.

    او را مى ستايم در برابر مهربانى ها و نعمت هاى فراگيرش.

    به او ايمان مى آورم چون مبدأ هستى و آغاز كننده خلقت آشكار است.

    از او هدايت مى طلبم چون راهنماى نزديك است،

    و از او يارى مى طلبم كه توانا و پيروز است،

    و به او توكّل مى كنم چون تنها ياور و كفايت كننده است.

     

    پیامبر از زبان حضرت علی


    و گواهى مى دهم كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده اوست.

    او را فرستاده تا فرمان هاى خدا را اجرا كند و بر مردم حجّت را تمام كرده، آنها را در برابر اعمال ناروا بترساند.

     

    خداشناسی و رعایت تقوی


    سفارش مى كنم شما بندگان خدا را به تقواى الهى، كه براى بيدارى شما مثل هاى پند آموز آورده،

    و سر آمد زندگانى شما را معيّن فرمود،

    و لباس هاى رنگارنگ بر شما پوشانده،

    و زندگى پر وسعت به شما بخشيده،

    و با حسابگرى دقيق خود، بر شما مسلّط است.

    در برابر كارهاى نيكو، به شما پاداش مى دهد،

    و با نعمت هاى گسترده و بخشش هاى بى حساب، شما را گرامى داشته است،

    و با اعزام پيامبران و دستورات روشن، از مخالفت با فرمانش شما را بر حذر داشته است.

    تعداد شما را مى داند،

     

    دنیاشناسی

     

    و چند روزى جهت آزمايش و عبرت براى شما مقرّر داشته،

    كه در اين دنيا آزمايش مى گرديد، و برابر اعمال خود محاسبه مى شويد.

    آب دنياى حرام همواره تيره، و گل آلود است.

    منظره اى دل فريب و سر انجامى خطرناك دارد.

    فريبنده و زيباست اما دوامى ندارد.

    نورى است در حال غروب كردن،

    سايه اى است نابود شدنى،

    ستونى است در حال خراب شدن،

    آن هنگام كه نفرت دارندگان به آن دل بستند و بيگانگان به آن اطمينان كردند،

    چونان اسب چموش پاها را بلند كرده، سوار را بر زمين مى كوبد،

    و با دام هاى خود آنها را گرفتار مى كند،

    و تيرهاى خود را به سوى آنان، پرتاب مى نمايد،

    طناب مرگ به گردن انسان مى افكند،

    به سوى گور تنگ و جايگاه وحشتناك مى كشاند تا در قبر، محل زندگى خويش، بهشت يا دوزخ را بنگرد، و پاداش اعمال خود را مشاهده كند.

    و همچنان آيندگان به دنبال رفتگان خود گام مى نهند،

    نه مرگ از نابودى انسان دست مى كشد

    و نه مردم از گناه فاصله مى گيرند

    كه تا پايان زندگى و سر منزل فنا و نيستى آزادانه به پيش مى تازند.

     

    وصف آخرت


    تا آنجا كه امور زندگانى پياپى بگذرد، و روزگاران سپرى شود، و رستاخيز بر پا گردد،

    در آن زمان، انسانها را از شكاف گورها، و لانه هاى پرندگان، و خانه درندگان، و ميدان هاى جنگ، بيرون مى آورد كه با شتاب به سوى فرمان پروردگار مى روند،

    و به صورت دسته هايى خاموش، و صف هاى آرام و ايستاده حاضر مى شوند،

    چشم بيننده خدا آنها را مى نگرد، و صداى فرشتگان به گوش آنها مى رسد.

    لباس نياز و فروتنى پوشيده

    درهاى حيله و فريب بسته شده

    و آرزوها قطع گرديده است.

    دل ها آرام، صداها آهسته، عرق از گونه ها چنان جارى است كه امكان حرف زدن نمى باشد،

    اضطراب و وحشت همه را فرا گرفته،

    بانگى رعد آسا و گوش خراش، همه را لرزانده، به سوى پيشگاه عدالت، براى دريافت كيفر و پاداش مى كشاند.

     

    مراحل خلقت


    بندگانى كه با دست قدرتمند خدا آفريده شدند،

    و بى اراده خويش پديد آمده، پرورش يافتند،

    سپس در گهواره گور آرميده متلاشى مى گردند.

    و روزى به تنهايى سر از قبر بر مى آورند،

    و براى گرفتن پاداش به دقت حساب رسى مى گردند.

     

    خودسازی


    در اين چند روزه دنيا مهلت داده شدند تا در راه صحيح قدم بر دارند،

    راه نجات نشان داده شده تا رضايت خدا را بجويند،

    تاريكى هاى شك و ترديد از آنها برداشته شد،

    و آنها را آزاد گذاشته اند تا براى مسابقه در نيكوكارى ها، خود را آماده سازند، تا فكر و انديشه خود را به كار گيرند و در شناخت نور الهى در زندگانى دنيا تلاش كنند.

     

    تقوا


    وه!

    چه مثال هاى بجا، و پندهاى رسايى وجود دارد اگر در دل هاى پاك بنشيند، و در گوش هاى شنوا جاى گيرد، و با انديشه هاى مصمّم و عقل هاى با تدبير بر خورد كند.


    پس، از خدا چونان كسى پروا كنيد كه؛

    سخن حق را شنيد و فروتنى كرد،

    گناه كرد و اعتراف كرد،

    ترسيد و به اعمال نيكو پرداخت،

    پرهيز كرد و پيش تاخت،

    يقين پيدا كرد و نيكوكار شد،

    پند داده شد و آن را به گوش جان خريد،

    او را ترساندند و نافرمانى نكرد،

    به او اخطار شد و به خدا روى آورد،

    پاسخ مثبت داد و نيايش و زارى كرد، بازگشت و توبه كرد.

    در پى راهنمايان الهى رفت و پيروى كرد،

    راه نشانش دادند و شناخت،

    شتابان به سوى حق حركت كرده و از نافرمانى ها گريخت،

    سود طاعت را ذخيره كرد،

    و باطن را پاكيزه نگاه داشت،

    آخرت را آبادان و زاد و توشه براى روز حركت، هنگام حاجت

    و جايگاه نيازمندى، آماده ساخت،

    و آن را براى اقامتگاه خويش، پيشاپيش فرستاد.


    اى بندگان خدا براى هماهنگى با اهداف آفرينش خود، از خدا پروا كنيد، و آن چنان كه شما را پرهيز داد از مخالفت و نافرمانى خدا بترسيد، تا استحقاق وعده هاى خدا را پيدا كنيد، و از بيم روز قيامت بر كنار باشيد.

     

    مراحل خلقت انسان


    خدا گوش هايى براى پند گرفتن از شنيدنى ها،

    و چشم هايى براى كنار زدن تاريكى ها، به شما بخشيده است،

    و هر عضوى از بدن را اجزاء متناسب و هماهنگ عطا فرموده تا در تركيب ظاهرى صورت ها و دوران عمر با هم سازگار باشند،

    با بدن هايى كه منافع خود را تأمين مى كنند،

    و قلب هايى كه روزى را به سراسر بدن با فشار مى رسانند،

    و از نعمت هاى شكوهمند خدا برخوردارند،

    و در برابر نعمت ها شكر گزارند، و از سلامت خدادادى بهره مندند.

     

    خداشناسی و دنیا

     

    مدّت زندگى هر يك از شماها را مقدّر فرمود، و از شما پوشيده داشت،

    و از آثار گذشتگان عبرت هاى پند آموز براى شما ذخيره كرد،

    لذّت هايى كه از دنيا چشيدند،

    و خوشى ها و زندگى راحتى كه پيش از مرگ داشتند،

    سر انجام دست مرگ گريبان آنها را گرفت

    و ميان آنها و آرزوهايشان جدايى افكند

    آنها كه در روز سلامت چيزى براى خود ذخيره نكردند، و در روزگاران خوش زندگى عبرت نگرفتند.
    آيا خوشى هاى جوانى را جز ناتوانى پيرى در انتظار است؟

    و آيا سلامت و تندرستى را جز حوادث بلا و بيمارى در راه است؟

    و آيا آنان كه زنده اند جز فنا و نيستى را انتظار دارند؟

     

    مرگ و توصیف آخرت

    با اينكه هنگام جدايى و تپش دل ها نزديك است كه سوزش درد را چشيده،

    و شربت غصّه را نوشيده،

    و فرياد يارى خواستن برداشته،

    و از فرزندان و خويشاوندان خود، در خواست كمك كرده است.

    آيا خويشاوندان مى توانند مرگ را از او دفع كنند و آيا گريه و زارى آنها نفعى براى او دارد؟

    او را در سرزمين مردگان مى گذارند،

    و در تنگناى قبر تنها خواهد ماند.

    حشرات درون زمين، پوستش را مى شكافند،

    و خشت و خاك گور بدن او را مى پوساند،

    تند بادهاى سخت آثار او را نابود مى كند،

    و گذشت شب و روز، نشانه هاى او را از ميان بر مى دارد،

    بدن ها پس از آن همه طراوت متلاشى مى گردند،

    و استخوان ها بعد از آن همه سختى و مقاومت، پوسيده مى شوند.


    و ارواح در گرو سنگينى بار گناهانند،

    و در آنجاست كه به اسرار پنهان يقين مى كنند، امّا نه بر اعمال درستشان چيزى اضافه مى شود و نه از اعمال زشت مى توانند توبه كنند.

     

    خودسازی


    آيا شما فرزندان و پدران و خويشاوندان همان مردم نيستيد كه بر جاى پاى آنها قدم گذاشته ايد و از راهى كه رفتند مى رويد و روش آنها را دنبال مى كنيد؟

    امّا افسوس كه دلها سخت شده، پند نمى پذيرد،

    و از رشد و كمال باز مانده، و راهى كه نبايد برود مى رود،

    گويا آنها هدف پندها و اندرزها نيستند و نجات و رستگارى را در به دست آوردن دنيا مى دانند.


    بدانيد كه بايد از صراط عبور كنيد،

    گذرگاهى كه عبور كردن از آن خطرناك است، با لغزش هاى پرت كننده، و پرتگاه هاى وحشت زا، و ترس هاى پياپى.

     

    علماء در نهج البلاغه، تقوا


    از خدا چون خردمندان بترسيد كه دل را به تفكّر مشغول داشته،

    و ترس از خدا بدنش را فرا گرفته،

    و شب زنده دارى خواب از چشم او ربوده،

    و به اميد ثواب، گرمى روز را با تشنگى گذارنده،

    با پارسايى شهوات را كشته،

    و نام خدا زبانش را همواره به حركت در آورده.


    ترس از خدا را براى ايمن ماندن در قيامت پيش فرستاده،

    از تمام راه هاى جز راه حق چشم پوشيده،

    و بهترين راهى كه انسان را به حق مى رساند مى پيمايد.
    چيزى او را مغرور نساخته،

    و مشكلات و شبهات او را نابينا نمى سازد،

    مژده بهشت، و زندگى كردن در آسايش و نعمت سراى جاويدان و ايمن ترين روزها، او را خشنود ساخته است.

    با بهترين روش از گذرگاه دنيا عبور كرده،

    توشه آخرت را پيش فرستاده،

    و از ترس قيامت در انجام اعمال صالح پيش قدم شده است،

    ايام زندگى را با شتاب در اطاعت پروردگار گذرانده،

    و در فراهم آوردن خشنودى خدا با رغبت تلاش كرده،

    از زشتى ها فرار كرده،

    امروز رعايت زندگى فردا كرده،

    و هم اكنون آينده خود را ديده است.
    پس بهشت براى پاداش نيكوكاران سزاوار و جهنّم براى كيفر بدكاران مناسب است،

    و خدا براى انتقام گرفتن از ستمگران كفايت مى كند،

     

    قرآن

    و قرآن براى حجّت آوردن و دشمنى كردن، كافى است.

     

    خداشناسی


    سفارش مى كنم شما را به پروا داشتن از خدا،

    خدايى كه با ترساندن هاى مكرّر، راه عذر را بر شما بست، و با دليل و برهان روشن، حجت را تمام كرد.

     

    شیطان

    و شما را پرهيز داد از دشمنى شيطانى كه پنهان در سينه ها راه مى يابد،

    و آهسته در گوش ها راز مى گويد،

    گمراه و پست است،

    وعده هاى دروغين داده، در آرزوى آنها به انتظار مى گذارد،

    زشتى هاى گناهان را زينت مى دهد،

    گناهان بزرگ را كوچك مى شمارد،

    و آرام آرام دوستان خود را فريب داده، راه رستگارى را بر روى در بند شدگانش مى بندد،

    و در روز قيامت آنچه را كه زينت داده انكار مى كند،

    و آنچه را كه آسان كرده، بزرگ مى شمارد،

    و از آنچه كه پيروان خود را ايمن داشته بود، سخت مى ترساند.

     

    مراحل افرینش انسان


    مگر انسان، همان نطفه و خون نيم بند نيست كه خدا او را در تاريكى هاى رحم و خلاف هاى تو در تو، پديد آورد تا به صورت چنين در آمد،

    سپس كودكى شيرخوار شد،

    بزرگتر و بزرگتر شده تا نوجوانى رسيده گرديد،

    سپس او را دلى فراگير، و زبانى گويا، و چشمى بينا عطا فرمود تا عبرت ها را درك كند، و از بدى ها بپرهيزد،

    و آنگاه كه جوانى در حد كمال رسيد، و بر پاى خويش استوار ماند، گردن كشى آغاز كرد، و روى از خدا گرداند، و در بيراهه گام نهاد، در هوا پرستى غرق شد، و براى به دست آوردن لذّت هاى دنيا تلاش فراوان كرد، و سر مست شادمانى دنيا شد.


    هرگز نمى پندارد مصيبتى پيش آيد

    و بر اساس تقوى فروتنى ندارد،

    ناگهان سرمست و مغرور در اين آزمايش چند روزه،

    مرگ او را مى ربايد، او را كه در دل بد بختى ها، اندكى زندگى كرده، و آنچه را كه از دست داده عوضى به دست نياورده است،

    و آنچه از واجبات را كه ترك كرد، قضايش را بجا نياورد.

     

    مرگ و وصف آخرت


    درد مرگ او را فراگرفت،

    روزها در حيرت و سرگردانى، و شب ها با بيدارى و نگرانى مى گذراند.

    هر روز به سختى درد مى كشد،

    و هر شب رنج و بيمارى به سراغش مى رود،

    در ميان برادرى غم خوار، و پدرى مهربان و ناله كننده اى بى طاقت و بر سينه كوبنده اى گريان افتاده است.


    امّا او در حالت بيهوشى و سكرات مرگ، و غم و اندوه بسيار، و ناله دردناك، و درد جان كندن، با انتظارى رنج آور، دست به گريبان است.

    در حالى كه تسليم و آرام است، بر مى دارند، و بر تابوت مى گذارند.

    خسته و لاغر به سفر آخرت مى رود،

    كه فرزندان و برادران او را به دوش كشيده تا سر منزل غربت، آنجا كه ديگر او را نمى بينند،

    و آنجا كه جايگاه وحشت است، پيش مى برند.

    امّا هنگامى كه تشييع كنندگان بروند و مصيبت زدگان باز گردند، در گودال قبر نشانده، براى پرسش حيرت آور، و امتحان لغزش زا، زمزمه غم آلود دارد.


    و بزرگ ترين بلاى آنجا، فرود آمدن در آتش سوزان دوزخ و بر افروختگى شعله ها و نعره هاى آتش است،

    كه نه يك لحظه آرام گيرد تا استراحت كند،

    و نه آرامشى وجود دارد كه از درد او بكاهد،

    و نه قدرتى كه مانع كيفر او شود،

    نه مرگى كه او را از اين همه ناراحتى برهاند،

    و نه خوابى كه اندوهش را بر طرف سازد،

    در ميان انواع مرگ ها و ساعت ها مجازات گوناگون گرفتار است.

    به خدا پناه مى بريم.

     

    تقوی و خودسازی


    اى بندگان خدا!

    كجا هستند آنان كه ساليان طولانى در نعمت هاى خدا عمر گذراندند

    تعليمشان دادند و دريافتند،

    مهلتشان دادند و بيهوده روزگار گذراندند

    از آفات و بلاها دورشان داشتند اما فراموش كردند،

    زمانى طولانى آنها را مهلت دادند،

    نعمت هاى فراوان بخشيدند،

    از عذاب دردناك پرهيزشان دادند،

    و وعده هايى بزرگ از بهشت جاويدان به آنها دادند.


    اى مردم !

    از گناهانى كه شما را به هلاكت افكند،

    از عيب هايى كه خشم خدا را در پى دارد، بپرهيزيد.

    دارندگان چشمهاى بينا، و گوش هاى شنوا، و سلامت و كالاى دنيا آيا گريزگاهى هست يا رهايى و جاى امنى پناهگاهى و جاى فرارى هست؟

    آيا باز گشتى براى جبران وجود دارد؟

    نه چنين است پس كى باز مى گرديد؟

    به كدام سو مى رويد و به چه چيز مغرور مى شويد؟

    همانا بهره هر كدام از شما زمين به اندازه طول و عرض قامت شماست، آنگونه كه خاك آلوده بر آن خفته باشد.


    اى بندگان خدا !

    هم اكنون به اعمال نيكو پردازيد، تا ريسمان هاى مرگ بر گلوى شما سخت نشده،

    و روح شما براى كسب كمالات آزاد است،

    و بدن ها راحت، و در حالتى قرار داريد كه مى توانيد مشكلات يكديگر را حل كنيد.

    هنوز مهلت داريد، و جاى تصميم و توبه و باز گشت از گناه باقى مانده است.

    عمل كنيد پيش از آن كه در شدّت تنگناى وحشت و ترس و نابودى قرار گيريد،

    پيش از آن كه مرگ در انتظار مانده، فرا رسد، و دست قدرتمند خداى توانا شما را برگيرد.


    (سید رضی می گوید: وقتى كه امام اين خطبه را ايراد فرمود، بدنها به لرزه در آمد، اشكها سرازير و دل ها ترسان شد، كه جمعى آن را غرّاء ناميدند).

    .

    خطبه84

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ◀مرگ در نهج البلاغه, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ پیامبر از زبان حضرت علی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ قرآن در نهج البلاغه, ◀شیطان در نهج البلاغه, ◀خداشناسی در نهج البلاغه, ◀مراحل خلقت در نهج البلاغه, ◀علم و علماء در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-03-04] [ 11:42:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دنیاشناسی از منظر امام علی ...
    دنیاشناسی از منظر امام علی

    دنيا شناسى


    چگونه خانه دنيا را توصيف كنم كه ابتداى آن سختى و مشقّت، و پايان آن نابودى است.

    در حلال دنيا حساب، و در حرام آن عذاب است.

    كسى كه ثروتمند گردد فريب مى خورد، و آن كس كه نيازمند باشد اندوهناك است،

    و تلاش كننده دنيا به آن نرسد، و به رها كننده آن، روى آورد.

    كسى كه با چشم بصيرت به آن بنگرد او را آگاهى بخشد، و آن كس كه چشم به دنيا دوزد، كور دلش مى كند.


    سید رضی مى گويد: (اگر صاحب انديشه اى درست در كلام امام كه فرمود: «من أبصر بها بصرته» انديشه كند در آن معناى شگرف، و بينشى ژرف مى نگرد، كه هرگز به پايان آن نتوان رسيد، و ژرفاى كلام امام را نخواهد ديد. بخصوص كه جمله «و من أبصر اليها أعمته» را هماهنگ با جمله قبل، به خوبى ارزيابى كند خواهد ديد كه تفاوت اين دو كلام تا کجاست. تفاوتى روشن و شگفتى آور و آشكار. درود خدا و سلام او بر امام على عليه السّلام باد).

    .

    خطبه 82

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

     

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ وصف دنیا و آخرت در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 10:54:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تعریف زهد و پارسایی از منظر امام علی ...
    تعریف زهد و پارسایی از منظر امام علی

    تعريف زهد و پارسايى

    اى مردم!

    زهد يعنى كوتاه كردن آرزو، و شكرگزارى برابر نعمت‏ها، و پرهيز در برابر محرّمات.

     

    صبر

    پس اگر نتوانستيد همه اين صفات را فراهم سازيد، تلاش كنيد كه حرام بر صبر شما غلبه نكند، و در برابر نعمت‏ها، شكر يادتان نرود.

    چه اينكه خداوند با دلائل روشن و آشكار، عذرها را قطع، و با كتاب‏هاى آسمانى روشنگر، بهانه ‏ها را از بين برده است.

    .

    خطبه 81 نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀صبر در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 10:49:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نیایش امام ...
    نیایش امام

    نيايش امام


    خدايا از من در گذر آنچه را از من بدان داناترى، و اگر بار ديگر به آن باز گردم تو نيز به بخشايش باز گرد.
    خدايا، آنچه از اعمال نيكو كه تصميم گرفتم و انجام ندادم ببخشاى.
    خدايا، ببخشاى آنچه را كه با زبان به تو نزديك شدم ولى با قلب آن را ترك كردم.
    خدايا، ببخشاى نگاه هاى اشارت آميز، و سخنان بى فايده، و خواسته هاى بى مورد دل، و لغزش هاى زبان.

    .

    خطبه 78

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ◀ دعا در نهج البلاغه و دعاهای حضرت علی, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-02-28] [ 07:20:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      هشدار به غاصبان بنی امیه ...
    هشدار به غاصبان بنی امیه

    هشدار به غاصبان بنى اميه

    آنگاه كه در زمان عثمان در سال 33 هجرى، سعيد بن عاص، حق مسلّم امام على عليه السّلام را جهت محاصره اقتصادى، از آن حضرت منع كرد، فرمود:

    بنى اميّه، از ميراث پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم جز اندك چيزى، به من نمى پردازند.

    سوگند به خدا!

    اگر زنده ماندم، بنى اميّه را از حكومت دور مى كنم چونان قصّابى كه شكمبه خاك آلوده را دور مى افكند.


    (سید رضی مى گويد: و «التّراب الوذمة» نيز روايت شد، كه درست نيست و قلب در عبارت است. سخن امام كه فرمود «ليفوقوننى» يعنى اندك اندك از مال به من مى دهند، چونان كه بچّه شتر را اندك اندك شير مى خورانند و يك بار شير از شتر مى دوشند. و «وذام» جمع «و ذمة» پاره اى از شكمبه يا جگر است كه در خاك بيفتد و سپس آن را بردارند).

    .

    خطبه 77

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 07:13:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      صفات بنده پرهيزكار ...
    صفات بنده پرهيزكار

    صفات بنده پرهيزكار


    خدا رحمت كند كسى را كه چون سخن حكيمانه بشنود، خوب فرا گيرد،

    و چون هدايت شود بپذيرد، دست به دامن هدايت كننده زند و نجات يابد.

    مراقب خويش در برابر پروردگار باشد،

    از گناهان خود بترسد،

    خالصانه گام بردارد،

    عمل نيكو انجام دهد،

    ذخيره اى براى آخرت فراهم آورد،

    و از گناه بپرهيزد.

    همواره اغراض دنيايى را از سر دور كند،

    و درجات آخرت به دست آورد،

    با خواسته هاى دل مبارزه كند.


    آرزوهاى دروغين را طرد و استقامت را مركب نجات خود قرار دهد.

    و تقوا را زاد و توشه روز مردن گرداند،

    در راه روشن هدايت قدم بگذارد،

    و از راه روشن هدايت فاصله نگيرد.

    چند روز زندگى دنيا را غنيمت شمارد.

    و پيش از آن كه مرگ او فرا رسد خود را آماده سازد،

    و از اعمال نيكو، توشه آخرت برگيرد.

     .

    خطبه 76

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ خودسازی در نهج البلاغه, ◀ تقوا در نهج البلاغه, ✔مطلب ندارد
     [ 07:05:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خون عثمان از زبان حضرت علی ...
    خون عثمان از زبان حضرت علی

    در سال 36 هجرى وقتى شنيد كه بنى اميّه با تهمت هاى فراوان آن حضرت را در خون عثمان شريك مى پندارند، فرمود:


    آيا شناختى كه بنى اميّه از روحيّات من دارند آنان را از عيب جويى بر من باز نمى دارد و آيا سوابق مبارزات من، نادان را بر سر جاى خود نمى شناسند كه به من تهمت نزنند؟


    آنچه خدا آنان را بدان پند داد از بيان من رساتر است. من مارقين (از دين خارج شدگان) را با حجّت و برهان مغلوب مى كنم و دشمن ناكثين «پيمان شكنان» و ترديد دارندگان در اسلام مى باشم، شبهات را بايد در پرتو كتاب خدا، قرآن، شناخت و بندگان خدا به آنچه در دل دارند پاداش داده مى شوند.

    .

    خطبه75

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀ معاویه(لعنه الله علیه) و ویژگی حکومت ظالمانه در نهج البلاغه, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀خوارج در نهج البلاغه, ◀جنگ جمل در نهج البلاغه, ◀برخورد با شبهات و فتنه ها, ✔مطلب ندارد
    [یکشنبه 1399-02-21] [ 06:39:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      علی از زبان علی در زمان عثمان ...
    علی از زبان علی در زمان عثمان

    در ذى الحجّه سال 23 هجرى پس از قتل عمر، در روز شورا آن هنگام كه مردم به ناحق، براى بيعت كردن با عثمان جمع شدند، فرمود: 

    همانا مى دانيد كه سزاوارتر از ديگران به خلافت من هستم.

    سوگند به خدا! به آنچه انجام داده ايد گردن مى نهم، تا هنگامى كه اوضاع مسلمين رو براه باشد، و از هم نپاشد، و جز من به ديگرى ستم نشود، و پاداش اين گذشت و سكوت و فضيلت را از خدا انتظار دارم، و از آن همه زر و زيورى كه به دنبال آن حركت مى كنيد، پرهيز مى كنم.

    .

    خطبه74

    نهج البلاغه

    .

    موسسه اهل البیت

    موضوعات: ◀خطبه ها, ◀عثمان در نهج البلاغه, ◀علی از زبان علی در کلام نهج البلاغه, ◀ماجرای خلافت از زبان حضرت علی, ✔مطلب ندارد
     [ 06:28:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت